فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۱۲۱ تا ۳٬۱۴۰ مورد از کل ۹٬۸۳۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
رشد روز افزون جمعیت شهری، پیشرفت تکنولوژی و گسترش وابستگی به اتومبیل معضلات زیست محیطی فراوانی را به همراه داشته است. به طوری که بخش اعظمی از انرژی جهانی در شهرها به مصرف می رسد و شهرها مسئول تولید 80 درصد از انتشار گازهای گلخانه ای جهانی می باشند. در ارتباط با کاهش مصرف انرژی، در زمینه برنامه ریزی حمل ونقل و همچنین امور ساختمان و معماری، مطالعات و پژوهش هایی صورت گرفته و راهکارهای متعددی ارائه شده است اما در زمینه شهرسازی و انرژی مصرفی و راهکارهای برخورد با آن مطالعات چشم گیری صورت نگرفته و جای خالی این گونه مطالعات احساس می شود. چه بسا استفاده از اهداف و اصول تجارب اجرایی دیگر نقاط جهان، بتواند راه را برای پژوهش های کارامد در کشور، هموار کند. بنابراین در پژوهش پیش رو تلاش بر آن بوده تا با استفاده از تحلیل داده های ثانویه و اسناد، به درک درستی از یک مدل مفهومی با استفاده از پروژه های مهم اجرایی جهان در زمینه ی کارایی انرژی، برسد و خلأ موجود در زمینه مطالعه پیش از اجرا و بهره گیری از تجربه و امکان مقایسه ادبیات مطالعات انجام شده در حوزه گسترده مربوط به تجارب جهانی و سنجش رابطه انرژی و پایداری برطرف گردد. با توجه به ماهیت کاربردی این تحقیق، روش مورداستفاده در آن به صورت توصیفی-تحلیلی است و برای داده پردازی و تجزیه وتحلیل داده ها به ترتیب از شیوه های اسنادی و تحلیل محتوا بهره جسته است. نتایج پژوهش حاکی از آنست که همکاری و مشارکت میان بخش دولتی و خصوصی در زمینه های مختلف نظیر برنامه ریزی، طراحی، سرمایه گذاری، مدیریت و غیره مشهود است. مشارکت ساکنین، آموزش، ارائه ی راهکارهایی برای کاهش تقاضای انرژی، حفاظت از منابع و استفاده از منابع انرژی تجدیدناپذیر، کاهش پسماند، اختلاط کاربری و حمل ونقل عمومی از جمله اقدامات موثر در رسیدن به اهداف در این پروژه بوده است.
تحلیل اجتماعی ابسنس (غیاب) در روایت های تاریخی عکاسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هفدهم بهمن ۱۳۹۹ شماره ۹۲
63 - 74
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: کیفیتِ زیست و معنای زندگی همواره با حضور عناصر، اشیاء، چیزها، افراد و مفاهیم پیوند خورده است و غیاب به معنای نفی و سلبِ حضور، این معنا را قوام داده و از همین رو در فلسفه و هنر بسیار وارد شده است. مفهوم ابسنس به مثابه یک استراتژی هنری در بطن بسیاری از آثار هنری به ویژه در قرن حاضر تلقی می شود. در عکس ها، متونی که ردّ حضور چیزها را در گذشته عرضه می کنند، ابسنس کارکردی استنادی پیدا می کند. اما پرسشِ اساسی این است که چگونه در متون عکاسانه، از غیاب عناصر و چیزها، پی به وجود روایت های تاریخی نهفته در متن آن ها می بریم؟هدف پژوهش: عکس ها به عنوان متونی همه جا حاضر چه در آلبوم های خصوصی یا نهادهای هنری یاخبری، و چه در فضاهای اجتماعی مجازی و مبتنی بر وب، غیبت های گوناگونی را که خاستگاه های متفاوتی دارند، ارایه می کنند و تحلیل تاریخی غیاب در این آثار، به فهم بهتر بستر اجتماع انسانی منجر می شود. فرضیه این است که عکس به عنوان یک متن تاریخی وقتی با روایت های پیرامون و بیرونیِ خود پیوند خورده و تحلیل شود، غیاب را به مثابه نفیِ حضورِ نیروهای سرخورده ای در متن اجتماعی ارایه می دهد که هریک، به صورت بالقوه قدرت مشارکت و تغییر در رفتارها و کنش های زندگی روزمره را دارند. روش پژوهش: براساس تحلیل مبتنی بر تاریخ اجتماعی در متون عکاسانه خواهد بود، چرا که در این رویکرد، رفتارها، رخدادها و باورها در بافت زندگی روزانه، در روند تحقیق تاریخی دارای اهمیت است. نتیجه گیری: ابسنس در قاب عکس، می تواند اشکالی متنوع از قدرت های پنهانی لایه های مختلف اجتماعی را عرضه دارد؛ نیز به جایگاهِ عناصر غایب در سطح عکس ها پرداخته و توضیح داده شده است که چگونه عکاسی از ابسنس به عنوان مفهومی پست مدرنیستی بهره می برد تا به واسطه غیاب عناصر تاریخی، محتوای متفاوت و قرائت دیگرگونی را از رخداد شکل دهد.
تبیین ویژگی های کالبدی بادگیر در معماری سمنان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری اقلیم گرم و خشک سال هشتم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۱۲
99 - 126
حوزههای تخصصی:
یکی از عناصر تاریخی مهم و اثرگذار بر معماری ایران، بادگیر است. معماران ایرانی، این عنصر را در رویکرد طراحی اقلیمی به کار می گرفته اند. بادگیر یک سیستم سرمایشی ایستا است که با استفاده از انرژی تجدیدپذیر باد، امکان تهویه طبیعی ساختمان را نیز فراهم می کند. بادگیر در سیمای شهرهای قدیمی ایران، به عنوان یک عنصر اثرگذار مطرح بوده، به طوریکه پس از مناره های مساجد، عنصری مهم در خط آسمان شهر قلمداد می شد. امروز صنعت ساختمان با مصرف چهل درصد از انرژی جهانی و سیستم های خنک کننده و گرم کننده نیز با مصرف حدود شصت درصد انرژی در یک ساختمان، تهدیدی جدی در ایجاد چالش های زیست محیطی هستند، از این رو سیستم های غیرفعال مثل بادگیرها می توانند جایگزین هایی سنتی ولی مفید برای کاهش مصرف انرژی باشند. پژوهش حاضر با هدف مطالعه بادگیرها در معماری بومی شهر سمنان انجام گردیده است. در مطالعه میدانی تعداد 37 خانه از خانه های تاریخی و واجد ارزش معماری در شهر سمنان انتخاب شده و ویژگی های کالبدی بادگیرهای موجود مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج نشان می دهد که در گذشته، بناهایی همچون آب انبارها، دارالحکومه قدیم و خانه های تاریخی در سمنان دارای بادگیر بوده اند. ویژگی های بادگیرها نیز شامل جهت استقرار رو به شمال، تیغه ها عمدتا X شکل، ارتفاع بادگیرها از کمتر از 2 متر تا 11.5 متر متغیر بوده و اکثرا دارای سقف مسطح هستند. به لحاظ تزیینات نیز، تعدادی از بادگیرهای بناهای مسکونی سمنان فاقد تزیینات بوده و تعدادی نیز با مصالحی مانند آجر، گچ و یا کاه گل تزیین شده اند.
ارزیابی پیامدهای ناشی از تجمیع سکونتگاهای روستایی (مطالعه موردی: طرح تجمیع روستاهای شرق استان گلستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال ۱۴ بهار ۱۳۹۹ شماره ۴۱
75 - 86
حوزههای تخصصی:
بشر همواره در زندگی خود با مخاطرات طبیعی مواجه بوده و سعی در کاهش جبران خسارت های جانی و مالی آن داشته است. در این میان ارزیابی اقدامات گذشته از اهمیت بالایی برخوردار است تا امکان اتخاذ بهترین تصمیمات را در مورد سوانح آتی با توجه به سانحه خیزی کشور ایران فراهم سازد. هدف این پژوهش، ارزیابی پیامدهای ناشی از بازسازی و جابه جایی روستاها پس از سیل 1384 شرق استان گلستان می باشد. این پژوهش، از نوع کاربردی و به صورت ترکیبی از تحلیل محتوای کیفی و پیمایش مقطعی درمرحله کمی است. جامعه آماری این پژوهش از ساکنان شهر فراغی (تجمیع 11روستا) و روستاییانی که به روستاهای قدیم بازگشته اند می باشد. برای مقایسه پیامدهای بازسازی در نمونه های مورد مطالعه، از آزمون t نمونه های مستقل استفاده شده است. نتایج این تحقیق نشان می دهد که ساخت سکونتگاه جدید علی رغم کاهش آسیب پذیری کالبدی با افزایش پدیده هایی چون افزایش مهاجرت به شهرها و بازگشت به روستاهای قدیم همراه بوده است.
طراحی الگوی مقتدرسازی الکترونیکی به منظور ارتقاء سطح مشارکت در بازآفرینی نواحی دچار افت شهری اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بازآفرینی شهری راهکار نوین مداخله در نواحی دچار افت شهری است که از مقتدرسازی اجتماع محلی در راستای ارتقاء سطح مشارکت ساکنان به منظور حل مشکلات این گونه نواحی بهره می برد. این مقاله با هدف دستیابی به الگوی تطبیق یافته فرایند مقتدرسازی اجتماع محلی بر بستر فضای سایبرنتیک (مقتدرسازی الکترونیکی) در نواحی دچار افت شهری اصفهان برپایه یک پژوهش با ویژگی هایی چون استقرایی، کاربردی و توصیفی-تحلیلی استوار است. در این مقاله روش های تحلیل ذینفعان با استفاده از تحلیل ماتریس قدرت-منفعت، تحلیل های آمار توصیفی، انجام آزمون های ناپارامتریک میانگین فریدمن و همبستگی اسپیرمن در محیط نرم افزار SPSS و انجام نمونه گیری تصادفی ساده (با تعداد 560 نمونه) برای جمعیت آماج پژوهش ، نقشه نگاری ذهنی به کار گرفته شده است. نتایح تحلیل های انجام شده به ارزیابی سطح مشارکت پذیری الکترونیکی ساکنان نواحی دچار افت شهری اصفهان از راه ارزشگذاری سنجه ها و نشانگرهای فرایند مقتدرسازی الکترونیکی و تولید الگوی تطبیق یافته فرایند مقتدرسازی الکترونیکی در نواحی دچار افت شهری اصفهان منجر شده است. مهم ترین یافته های برآمده از انجام تحلیل ها نشان می دهند فرایند مقتدرسازی الکترونیکی در نواحی دچار افت شهری اصفهان از سنجه های آموزش الکترونیکی، یادگیری الکترونیکی، آگاهی، مشاوره الکترونیکی و درگیری الکترونیکی تشکیل شده است و در قلمرو عمل و اختیار بازآفرینی شهری زمینه را برای ارتقاء مشارکت عمومی فراهم می کند.
تبیین اثرات راه و سیستم حمل ونقل روستا - شهری بر توسعه اقتصادی، اجتماعی نواحی روستایی (مطالعه موردی: بخش بندپی شرقی شهرستان بابل)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۳۹ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱۶۹
۳۲-۱۷
حوزههای تخصصی:
سیستم حمل ونقل روستا شهری و راه روستایی نقش مهمی در پیش گیری از محرومیت اجتماعی، اقتصادی و انزوای مناطق دورافتاده و روستایی برعهده دارد و در همه جوامع پیش نیاز پیشرفت و توسعه می باشد. بنابراین، قابلیت دسترسی به حمل ونقل عمومی روستایی به عنوان یکی از مؤلفه های مهم توسعه می تواند آثار مختلفی بر توسعه اقتصادی و اجتماعی مناطق روستایی داشته باشد. در این مقاله، نقش شبکه راه های ارتباطی و سیستم حمل ونقل عمومی روستا شهری بر توسعه اقتصادی، اجتماعی نواحی روستایی مطالعه می شود. نوع پژوهش، از نظر هدف کاربردی و از لحاظ روش انجام تحقیق، توصیفی تحلیلی می باشد. داده های موردنیاز از طریق پرسش نامه گردآوری شده است. جامعه آماری پژوهش ساکنان روستاهای جلگه ای جنگلی و روستاهای کوهستانی جنگلی دهستان سجادرود و فیروزجاه شهرستان بابل می باشند. در این پژوهش از روش نمونه گیری طبقه ای نسبی با حجم نمونه ی 1028 خانوار (روش کوکران) استفاده شده و برای تحلیل متغیرها، متناسب با نوع داده ها، از آزمون من ویتنی و مدل معادلات ساختاری استفاده شده است. با توجه به یافته های تحقیق، توسعه اقتصادی روستاهای دهستان فیروزجاه بیشتر از عناصر تبیین کننده زیرساختی و کیفی شبکه راه ها و سیستم حمل ونقل عمومی (85 درصد) و توسعه اجتماعی آنها از عناصر تبیین کننده مرتبط با وضعیت خدماتی و ایمنی (30 درصد) تأثیر پذیرفته است. در مقابل روستاهای موردمطالعه دهستان سجادرود در بعد توسعه اجتماعی بیشتر از عناصر زیرساختی و کیفی (45 درصد) و از نظر توسعه اقتصادی بیشتر از عناصر خدماتی و ایمنی شبکه راه و سیستم حمل ونقل عمومی (61 درصد) تأثیر پذیرفته است. گسترش شبکه راه و حمل ونقل عمومی به عنوان پیش نیاز و زیربنای توسعه در باروری استعدادهای بالقوه جوامع نقشی اساسی دارد و پیوند ناگسستنی با توسعه اجتماعی و اقتصادی دارد و سبب تضعیف انزواگرایی و اقتصاد بسته روستاها و تقویت حس تعلق به جامعه بزرگ تر می شود.
تحلیل و بررسی مقاومت حرارتی مناسب برای طراحی پوسته ساختمان های مسکونی در شهر رشت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی سال دوازدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۲۶
67 - 81
حوزههای تخصصی:
کشور ایران در بین 10 کشور جهان با بیشترین میزان مصرف انرژی حاصل از سوخت های فسیلی قرار دارد و نزدیک به 40 % از این انرژی در بخش ساختمان استفاده می شود. این مسئله باعث افزایش غلظت گازهای گلخانه ای در جو زمین و افزایش آلودگی های زیست محیطی می شود. برای کاهش اثرات نامطلوب مصرف انرژی های فسیلی در ساختمان نیاز به ساخت بناهایی با مصرف انرژی کارآمد است. گام نخست در ساخت بنایی با مصرف انرژی کارآمد طراحی پوسته ساختمان با رفتار حرارتی مناسب است. هدف این پژوهش تعیین مقاومت حرارتی مناسب برای اجزای مختلف پوسته ساختمان های مسکونی با توجه به شرایط اقلیمی منطقه است. رویکرد پژوهش کمّی بوده و روش اتخاذ شده برای تحقیق، توصیفی- تحلیلی و شبیه سازی است و برای انجام تحلیل ها، یک ساختمان با کاربری مسکونی در نرم افزار دیزاین بیلدر شبیه سازی شده است. نتایج حاصل از تحلیل ها نشان داد که افزایش مقاومت حرارتی پوسته ساختمان بار گرمایش ساختمان را نسبت به بار سرمایش به مقدار بیشتری کاهش می دهد. مقاومت حرارتی مناسب برای دیوارها بین m 2 .K/W ۲-۳.۵، برای بام مسطح m 2 .K/W ۳، برای سطوح شیبدار بام بین m 2 .K/W ۱.۵-۲.۵ و برای کف فضای شیروانی رساندن مقاومت تا m 2 .K/W ۱.۵ قابل قبول است. برای شیشه های چندجداره پنجره کاهش ضریب انتقال حرارتی شیشه تأثیر رضایت بخشی بر کاهش بار گرمایش و سرمایش ساختمان ندارد.
رفتارهای سازگارانه و آسایش حرارتیِ تابستانه در فضاهای داخلیِ معماری بومی منطقه سیستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری اقلیم گرم و خشک سال هشتم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۱۲
169 - 196
حوزههای تخصصی:
رفتارهای سازگارانه نقش ویژه ای در تامین آسایش حرارتی ساکنان ساختمان های دارای کوران طبیعی با کم ترین وابستگی به انرژی های فسیلی دارد. در عین حال ایده «سازگاری» در آسایش حرارتی که شکل گیری آن به دهه های 1960 و 1970 میلادی بر می گردد می تواند به بهبود استاندارد ها و مدل های پیش بینی و همچنین تدوین الگوریتم های دقیق تر برای کنترل محیط کمک نماید. مبتنی بودن این روش بر کار زمینه ای، بر اهمیت پژوهش در مناطق مختلف و اقلیم های کم تر شناخته شده می افزاید. منطقه سیستان به دلیل دارابودن ویژگی های خاص اقلیمی، تفاوت هایی با سایر مناطق واقع در اقلیم گرم و خشک دارد و آسایش حرارتی ساکنان آن بر اساس مباحث سازگاری قابل تفسیر است. از این رو، در این پژوهش رفتارهای سازگارانه ساکنان این منطقه و میزان تاثیر آن ها بر آسایش حرارتی در ساختمان های دارای کوران طبیعی مورد بررسی قرار گرفته است. برای این منظور از 18 تیر تا 7 مرداد 1398 در یک تحقیق طولی، 6 بنای مسکونی در 6 روستای منطقه سیستان که رفتارهای سازگارانه در بین ساکنان بومی آن ها جریان داشت، انتخاب و ضمن ثبت پارامترهای اقلیمی فضاهای داخلی آن ها، مطالعه میدانیِ آسایش حرارتی مبتنی بر پرسش نامه انجام شد. در این تحقیق علاوه بر دریافت پاسخ های حرارتی، نوع و زمان انجام رفتارهای سازگارانه مورد تحلیل قرار گرفته اند. مهم ترین رفتار های سازگارانه در روزهای گرم منطقه سیستان بازکردن کُلَک ، بازکردن دُرچِه و آبدهی به خارخانه بوده که هم از نظر شکلی و هم از نظر عملکرد حرارتی با رفتارهای سازگارانه مورد اشاره در مطالعات پیشین متفاوت اند. تحلیل آماری پرسش نامه آسایش حرارتی بر اساس معیارهای احساس حرارتی، ترجیح و پذیرش حرارتی نشان داد که ساکنان منطقه توانسته اند به کمک این رفتارها، آسایش حرارتی را در 51 درصد از اوقاتِ روزهای مورد مطالعه که از روزهای خیلی گرم منطقه بوده است بدون هر گونه وسیله سرمایشی مکانیکی تجربه نمایند. همچنین این مطالعه نشان داد در دوره مورد مطالعه، رفتار سازگارانه آبدهی به خارخانه ، عملکرد حرارتی بهتری نسبت به رفتارهای بازکردن درچه و بازکردن کلک داشته است.
چرا افراد مهاجرت می کنند؟ مدل گرانش بسط یافته از مهاجرت های بین استانی در ایران دوره 95- 1390(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی توسعه شهری و منطقه ای سال پنجم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱۳
109 - 138
حوزههای تخصصی:
مهاجرت داخلی مکانیزمی برای سازگاری با تفاوت های منطقه ای و مبنای مهمی برای برنامه ریزی است، اما در ادبیات جمعیت شناختی کمتر به آن توجه شده است. مهاجرت از مجموعه عوامل پیچیده ای تأثیر می گیرد که برای بررسی نیاز به ابزارهای قدرتمندی دارد. مدل گرانش از مهم ترین این ابزارها است که با دو رویکرد پایه و گسترده، تأثیر این عوامل را بررسی می کند. هدف این مقاله، بررسی عوامل تأثیرگذار بر مهاجرت منطقه ای ایران بر اساس این مدل است. داده های موردنیاز شامل تعداد مهاجرت های بین استانی و متغیرهای اقتصادی-اجتماعی است که از داده های سرشماری سال 1395 و بر اساس مطالعات قبلی انتخاب شده اند. نتایج نشان داد که مدل پایه گرانش قادر به تبیین 69 درصد و مدل بسط یافته 91 درصد از مهاجرت بین استانی هستند. درمجموع عامل شبکه اجتماعی و سپس مسافت بیشترین تأثیر را در مهاجرت منطقه ای دارند. تحلیل تأثیر عوامل دافعه و جاذبه نشان داد که عوامل دافعه 53 و عوامل جاذبه 39 درصد، از حجم مهاجرت بین دو استان را تبیین می کنند. بر اساس مدل گرانش، در مهاجرت منطقه ای نقش عوامل دافعه بیشتر از عوامل جاذبه است. درنتیجه تنها راه تعدیل مهاجرت های منطقه ای ایجاد خدمات و امکانات برای مناطق کمتر توسعه یافته و کاهش تفاوت های منطقه ای خواهد بود.
تبیین اثرگذاری تحولات اقتصادی بر فضاهای معیشتی (کشاورزی و دامداری) مسکن روستایی قزوین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ابتدایی ترین و اصیل ترین صورت مسکن انسان های یکجانش ین، مس کن روس تایی است که به دنبال تغییر در شیوه کوچ نشینی عموماً بر پایه کشاورزی و دامداری، رشد و گسترش یافته است و بیانگر مفهوم تداخل گسترده کار و معیشت، سکونت و عدم وجود تفکیک زمانی فعالیت ها در نظام زندگی روستایی است. در دهه ی 40 در ایران، اصلاحات ارضی به عنوان مقطعی سرنوشت ساز، مب دأ تح ولات عمده ای در اقتصاد، رواب ط اجتم اعی، مه اجرت، اش تغال، توسعه ی شهرنشینی قرار گرفت و آغ ازی بر دگرگ ونی در ش کل کالب دی مسکن روستاها بود. سه منشأ بنیادی از امور غیراقتصادی- تغییر در توانمندی جوامع، تغییر در فناوری و تغییر در نهادهای عمومی جامعه- در شکل گیری تحولات اقتصادی تأثیرگذارند. این پژوهش به دنبال فهم و تبیین فرآیند تحولات اقتصادی و چگونگی تأثیر آن بر مسکن روستایی است. در این پژوهش که از نوع توصیفی- تحلیلی می باشد با بررسی های میدانی و مطالعه اسنادی- کتابخانه ای در نظریات صاحب نظران این نتیجه حاصل گردید که: فرآیند تحولات اقتصادی توانسته است تنها باعث بهبود فضاهای زیستی و افزایش امکانات و تسهیلات آسایشی روستانشینان گردد، ولی فضاهای تولیدی معیشتی در مسکن روستایی به عنوان حلقه ای از نظام تولید، در طی این سال ها مغفول مانده است و در سازمان دهی فضائی مسکن روستایی در حوزه معیشتی، تنها به فضاهایی مانند انبار و طویله اشاره شده است، درحالی که عرصه در مسکن روستایی باغ، باغچه و زمین زراعی را نیز شامل می شود که مهم ترین بخش خانه روستایی به حساب می آید. این امر سبب شده کالبد سکونتگاه های روستایی به واسطه تغییر در الگوهای رفتاری معیشتی ساکنین، به سمت مسکن شبه شهری و اقتصاد روستایی از یک اقتصاد تولیدی به سمت اقتصاد مصرفی حرکت نماید؛ بنابراین لزوم به کارگیری عناصر کشاورزی (باغ، مزرعه، مرتع و دامداری) در معماری مسکن روستایی ضرورتی اجتناب ناپذیر می نماید. کلمات کلیدی: مسکن روستایی، اقتصاد، کشاورزی، رویکرد تولیدی- معیشتی.ابتدایی ترین و اصیل ترین صورت مسکن انسان های یکجانش ین، مس کن روس تایی است که به دنبال تغییر در شیوه کوچ نشینی عموماً بر پایه کشاورزی و دامداری، رشد و گسترش یافته است و بیانگر مفهوم تداخل گسترده کار و معیشت، سکونت و عدم وجود تفکیک زمانی فعالیت ها در نظام زندگی روستایی است. در دهه ی 40 در ایران، اصلاحات ارضی به عنوان مقطعی سرنوشت ساز، مب دأ تح ولات عمده ای در اقتصاد، رواب ط اجتم اعی، مه اجرت، اش تغال، توسعه ی شهرنشینی قرار گرفت و آغ ازی بر دگرگ ونی در ش کل کالب دی مسکن روستاها بود. سه منشأ بنیادی از امور غیراقتصادی- تغییر در توانمندی جوامع، تغییر در فناوری و تغییر در نهادهای عمومی جامعه- در شکل گیری تحولات اقتصادی تأثیرگذارند. این پژوهش به دنبال فهم و تبیین فرآیند تحولات اقتصادی و چگونگی تأثیر آن بر مسکن روستایی است. در این پژوهش که از نوع توصیفی- تحلیلی می باشد با بررسی های میدانی و مطالعه اسنادی- کتابخانه ای در نظریات صاحب نظران این نتیجه حاصل گردید که: فرآیند تحولات اقتصادی توانسته است تنها باعث بهبود فضاهای زیستی و افزایش امکانات و تسهیلات آسایشی روستانشینان گردد، ولی فضاهای تولیدی معیشتی در مسکن روستایی به عنوان حلقه ای از نظام تولید، در طی این سال ها مغفول مانده است و در سازمان دهی فضائی مسکن روستایی در حوزه معیشتی، تنها به فضاهایی مانند انبار و طویله اشاره شده است، درحالی که عرصه در مسکن روستایی باغ، باغچه و زمین زراعی را نیز شامل می شود که مهم ترین بخش خانه روستایی به حساب می آید. این امر سبب شده کالبد سکونتگاه های روستایی به واسطه تغییر در الگوهای رفتاری معیشتی ساکنین، به سمت مسکن شبه شهری و اقتصاد روستایی از یک اقتصاد تولیدی به سمت اقتصاد مصرفی حرکت نماید؛ بنابراین لزوم به کارگیری عناصر کشاورزی (باغ، مزرعه، مرتع و دامداری) در معماری مسکن روستایی ضرورتی اجتناب ناپذیر می نماید.
آسیب شناسی آموزش در کارگاه های معماری با رویکردی سازنده گرا به ماهیت دانش طراحی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله رویکردی سازنده گرا به ماهیت دانش طراحی دارد و با تاکید بر یادگیری سازنده گرا به بررسی آموزش در کارگاه های معماری و آسیب شناسی شیوه مرسوم در کارگاه معماری می پردازد. سوال این تحقیق عبارت است از، چگونه می توان با تحلیل ماهیت دانش طراحی، چهارچوبی جهت آسیب شناسی آموزش کارگاهی تبیین نمود؟ روش تحقیق این مقاله نظریه زمینه ای است که برای افزایش اعتبار پژوهش، گردآوری داده ها با استفاده از اجماع سه شیوه (منابع و مستندات معتبر، مصاحبه با اساتید و مطالعه میدانی از کارگاه های معماری) انجام می شود. تحلیل داده ها نشان داد که یادگیری سازنده گرا رویکردی مناسب برای آموزش در کارگاه های طراحی است زیرا که دانش طراحی باید ساخته شود و قابل انتقال نیست. برای طراحی، دانشی از پیش تعیین شده وجود ندارد، بلکه دانش طراحی در حین فرآیند طراحی بر اساس عوامل مختلفی که وجود دارد، همزمان با طراحی ساخته می شود. از این رو در کارگاه های طراحی باید به دنبال ساخت دانش باشند، که از آسیب های مهم در کارگاه ها، در حین انجام دادن تولید می شود. از عوامل مهم در ساخت دانش طراحی کارگروهی و تعامل بین اعضای گروه است، نبود کارگروهی موثر در کارگاه های طراحی از کاستی های آن محسوب می شود. در ارزیابی نهایی، عدم توجه به توانایی های فردی، مقایسه نهایی هر شخص با بقیه دانشجویان کارگاه از آسیب های این محیط ها می باشد.
فرایند ادراک منظر بر پایه ادراکات حسی و عقلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هفدهم مهر ۱۳۹۹ شماره ۸۸
27 - 38
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: طبق تعاریف، منظر پدیده ای است که توسط انسان ادراک می شود. انسان در وهله اول از طریق حواس با محیط و محرک ها، ارتباطی فیزیولوژیک برقرار می کند و این به تقویت خاطره ذهنی و ادراک حسی منجر می شود. در ادامه در ادراک عقلی، تجارب حسی معنی دار شده و شناخت حاصل می شود. در نتیجه، عدم توجه به تمامی حواس موجب کاهش تجربیات حسی می شود. از آنجا که تا کنون تحقیق جامعی در زمینه فرایند ادراک مناظر ارائه نشده، پژوهش حاضر به دنبال پاسخگویی به این سؤال اصلی است که فرایند ادراک منظر چگونه است. در راستای پاسخ به این پرسش در ابتدا پاسخگویی به این سؤالات فرعی لازم است که ادراک حسی انسان بر پایه چه حواسی شکل می گیرد و ادراک عقلی انسان و عوامل تأثیرگذار بر آن کدام اند.هدف پژوهش: این پژوهش سعی در افزایش تجربیات حسی و پاسخ دهندگی بیشتر منظر، از طریق شناسایی و توجه به فرایند ادراک و عوامل تأثیرگذار در آن، دارد.روش پژوهش: پژوهش حاضر از لحاظ ماهیت از نوع کیفی با هدف کاربردی است و روش آن تحلیل محتوای کیفی و روش گردآوری اطلاعات با استفاده از روش کتابخانه ای از طریق بررسی متون و نقد نوشته های دیگران و تحلیل محتوای کیفی آنها بوده و به شیوه استنتاجی و استنباطی، به بررسی فرایند ادراک مناظر در دو حوزه ادراک حسی و ادراک عقلی می پردازد. نتیجه گیری: نتایج به دست آمده بیانگر آن است که بسنده کردن به حواس پنج گانه در ادراک منظر، فارغ از 51 حس و ادراکات عقلی و عوامل آن (منظر فیزیکی، عوامل فرهنگی، عوامل شخصی)، موجب توصیف عینی و فنی منظر، ثبت لایه ای سطحی از تجربیات حسی و تضعیف رابطه کاربر با محیط کالبدی شده و در صورت عدم تأمین انتظارات انسان، موجب رنجش و ترک محیط می شود.
واکاوی جایگاه برنامه ریزی توسعه شهری مشارکتی و چالش های فراروی آن در اندیشه نهادگرا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۴ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
37 - 62
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: در متون سیاست گذاری عمومی و برنامه ریزی دهه های اخیر، مشارکت عمومی به منزله ی یک خیر مطلق یا نوعی کنش اعتقادی رایج در نظر گرفته شده است که به ندرت مورد تردید و پرسش واقع می شود. بااین وجود، شواهد اندکی مبنی بر کارایی بلندمدت کاربست رهیافت های مشارکتی در بهبود شرایط مادی آسیب پذیرترین گروه ها یا موفقیت آن ها در ایجاد تغییر اجتماعی وجود دارد. درعین حال، ازآنجاکه مباحث مرتبط با انگاشت مشارکت به شدت متأثر از نظریه های نونهادگرایی هستند و از سوی دیگر، فرایندهای مشارکتی خود توسط قواعد تشکیل و تنظیم می شوند، شناسایی موانع و چالش های برنامه ریزی مشارکتی به تفکیک سطوح نهادی و قواعد نهادی مؤثر بر هر دسته از این موانع برای برون -رفت از آن ضرورت می یابد. هدف: بررسی علل عدم دستیابی رهیافت های مشارکتی به اهداف نخستین آن ها به عنوان یک مشکل در کنش جمعی، از طریق ردیابی علل و عوامل رفتارهای غیرهمکارانه در فرایندهای مشارکتی منجر به شکست و تدوین چارچوب تحلیل نهادی فرایندهای مشارکتی برای به غلبه بر این مشکل. روش:پژوهش حاضر با رویکرد تبیینی- اکتشافی و در چارچوب استراتژی پژوهش استفهامی، با به کارگیری فنون مختلفی همچون بررسی و تحلیل محتوای سیستماتیک و تحلیل کیفی استنتاجی متون به پاسخ به پرسش های پژوهش می پردازد. یافته ها: پس از شناسایی چالش های نهادی مطرح در خصوص انگاشت مشارکت در حیطه ی نظری با تأکید بر انتقادات محتوایی در مسیر کاربست رهیافت های مشارکتی و با بهره گیری از چارچوب توسعه و تحلیل نهادی معرفی شده توسط الینور استروم، شناسایی قواعد نهادی هفت گانه ی تنظیم کننده ی فرایندهای مشارکتی در حیطه ی برنامه ریزی توسعه شهری و در نهایت، تبیین مدل مفهومی «چارچوب تحلیل نهادی برنامه ریزی توسعه شهری مشارکتی» صورت گرفته است. نتیجه گیری: چارچوب تحلیل معرفی شده در این پژوهش، در پژوهش های کاربردی آتی، در سه سطح عملیاتی برای تولید برآمدهای عملی برنامه ریزی مشارکتی، سطح سیاست گذاری برای تصمیم گیری و خط مشی گذاری در قالب محدودیت ها و قواعد انتخاب جمعی تأثیرگذار بر ساختار موقعیت های کنش برنامه ریزی مشارکتی و در سطح قانونی برای تعیین ترکیب مشارکت کنندگان ذی صلاح سیاست گذاری و قواعد تعیین کننده در این راستا، قابل توسعه و بهره برداری خواهد بود.
مروری بر رابطه انسان با طبیعت در تمدن های مشرق زمین
حوزههای تخصصی:
بی گمان مطالعه رابطه میان انسان و طبیعت با توجه به دوره های تاریخی آن در شکل گیری معماری در بستر زمان بسیار حائز اهمیت بوده چرا که بشر از دیرباز در رابطه ای تنگاتنگ با طبیعت بوده است. این مقاله با هدف بیان چگونگی رابطه انسان با طبیعت با توجه به دوره های زمانی مشخص(تمدن های مشرق زمین) به نگارش در آمده و سوال اصلی این پژوهش آن است که رابطه انسان با طبیعت در هر یک از تمدن های مشرق زمین براساس تقسیم بندی دوره های زندگی انسان در طول تاریخ شامل ارگانیک، فراارگانیک، فروارگانیک و سمی ارگانیک از کدام نوع است؟ تحقیق از نوع تحقیق های بنیادین و توصیفی بوده و روشی جمع آوری اطلاعات کتابخانه ای است. مقاله با مقدمه ای از اهمیت تعامل انسان و طبیعت شروع و سپس تقسیم بندی دوره های زندگی انسان در طول تاریخ، چگونگی تعامل انسان و طبیعت در دوران پیش از تاریخ و سپس هر یک از تمدن های مشرق زمین شامل رابطه انسان و طبیعت در تمدن بین النهرین، مصر باستان، ایران، هند، چین و ژاپن تشریح و سپس در مرحله تحلیل آن ها به تفکیک دوره، چگونگی رابطه انسان با طبیعت و نحوه برخورد او مورد بررسی قرار گرفته و در جداول تحلیلی اصلی ترین این مفاهیم را طبقه بندی می کند. پژوهش نشان می دهد که در اکثر فرهنگ ها و تمدن های مشرق زمین ارتباط نزدیکی بین انسان و طبیعت وجود داشته و همسویی با طبیعت ملاک اکثر این تمدن ها بوده است.
پدیدارشناسی منظر کوشک در سیستم باغ شاه و آسیب شناسی تحولات آن در ادوار مختلف(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۱۲ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۵۱
48 - 57
حوزههای تخصصی:
باغ شاه یکی از آثار واقع در مجموعه باغستان شهری عباس آباد بهشهر متعلق به دوران صفویان است. این باغ و کوشک آن در بازه های زمانی مختلف به خصوص در دوران معاصر، دچار تحولاتی شتاب زده، سلیقه ای و تزئیناتی بزک مانند شده است که آسیبی جدی بر اصالت و هویت اثر تلقی می شود. فرضیه پژوهش آن است که آسیب های تحولات نابه جای باغ ناشی از خروج کوشک از نگرش سیستمی و کل نگر باغ در ازای سطحی نگری و جزءنگری به آن است. این مقاله سعی دارد با پدیدار شناسی منظر کوشک به عنوان نقطه عطف باغ آسیب ها و تحولات نابه جای آن را در ادوار مختلف ارزیابی کند. تحقیق حاضر به صورت کیفی با روش توصیفی-تحلیلی و پدیدارشناسی به واسطه اطلاعات میدانی و اسنادی انجام شده است. نتایج تحقیق نشان داد، کوشک با تأسی از نگرش سیستمی و کل نگر در هماهنگی با سیستم باغ پدید آمده است. گسست نظام ها در نگرش جزء نگر در ادوار بعد موجب خروج کوشک از سیستم کل نگر شده است. ثمره این نگاه سطحی و جزء نگر نادیده انگاشتن یک کل نظم دهنده هدفمند، ورود تغییرات نابه جا و سلیقه های مختلف، الگوبرداری از کالبدهای مغایر با معنا، هدف و هویت منظر کوشک، در دوران حاضر است.
واکاوی تأثیر امکانات گردشگری شهری در توسعه چندگانه و متصل: سنجش آزمایشی
منبع:
شهرسازی ایران دوره سوم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۵
143-153
حوزههای تخصصی:
توسعه گردشگری به عنوان مجموعه ای از فعالیت های اقتصادی تأثیر بسزایی در تقویت بنیان های اقتصادی جوامع دارد. صنعت گردشگری در عصر جدید، به یکی از ارکان اصلی اقتصاد تجاری جهان تبدیل شده است و امروزه از آن به عنوان صنعت نامرئی در روند جهانی شدن یاد می شود. نقش گردشگری به عنوان منبع جدید برای کسب درآمد، دریافت های مالیاتی بیشتر، جذب ارز و تقویت زیرساخت های اجتماعی که موجب رشد و توسعه صنایع می شود، در مطالعات متعدد مورد تایید قرار گرفته است. به طوری که امروزه توسعه و ارتقا گردشگری به طور وسیعی در کشورهای در حال توسعه پذیرفته شده است. هدف از تحقیق حاضر عبارت از؛ تحلیل اثرات توسعه زیرساخت های مرتبط با گردشگری بر وضعیت اقتصادی و اجتماعی جامعه میزبان و با توجه به بیان مساله و هدف تحقق میتوان سوال پژوهش را اینگونه بیان کرد: آثار توسعه زیرساخت های مرتبط با گردشگری بر جامعه میزبان (محلی) به چه صورت می باشد؟ در رتبه بندی معیارهای بالقوه، بالفعل و نوظهور نیز عامل بالقوه با وزن نسبی 0.614 بیشترین اهمیت را دارد. عامل نوظهور با وزن نسبی 0.268 در اولویت بعدی قرار دارد و در نهایت وضعیت های بالفعل با وزن نسبی 0.117 در اولویت آخر قرار دارد. همچنین اولویت بندی نوع ظرفیت (اکولوژیکی، نهادی، ساختاری، فرهنگی- اجتماعی و اقتصادی) نیز حاکی از آن است که عامل فرهنگی-اجتماعی با وزن نسبی 0.415 بیشترین اهمیت را دارد. عامل اقتصادی با وزن نسبی 0.321 در اولویت بعدی عامل اکولوژیکی قرار دارد، با وزن 0.141 در رتبه سوم قرار داشته و در نهایت عامل نهادی با وزن نسبی 0.124 در اولویت آخر قرار دارد.
بررسی میزان اهمیت ابزار های پیاده سازی معماری بایوفیلیک در کلینیک سرطان کودکان از دیدگاه کاربران (کودکان مبتلا به سرطان و والدین آنها)
حوزههای تخصصی:
مطالعات بسیار زیادی در راستای ارتقا کیفیت فضاهای درمانی صورت گرفته است. برخی از این مطالعات در زمینه کاهش استرس بیماران و استفاده کنندگان از فضاهای درمانی صورت گرفته است. تمرکز اصلی ما در مطالعه پیش رو بررسی معماری بایوفیلیک مناسب برای کلینیک سرطان کودکان ، در راستای کاهش استرس بیماران و مراجعه کنندگان بوده است. مطالعات پیشین که صورت گرفته است بررسی شده و با توجه به مرور ادبیات موجود، شاخص های تعریف شده برای معماری بایوفیلیک جمع آوری شدند. برای درک میزان اهمیت این شاخص ها از نظر کابر فضا که در این مطالعه کودکان و والدین آنها بودند پرسشنامه و مصاحبه تصویری و کتبی طراحی شد. در این پرسشنامه از 18 شاخص یافت شده در مطالعات 10 مورد آن که قابل درک برای کاربر معمولی و غیر معمار بود انتخاب شد واز طریق پرسشنامه و مصاحبه، مورد بررسی قرار گرفت. در این پژوهش بررسی شد که هریک از این ابزراهای پیاده سازی معماری بایوفیلیک از دیدگاه کاربران محیط (کودکان مبتلا به سرطان و والدین آنها ) چه میزان اهمیت دارد . با توجه به روش های آماری میزان اهمیت هریک از شاخص ها از دیدگاه کاربران مشخص گردید. نتیجه به دست آمده نشان داد که از نظر کاربران این محیط وجود دید مستقیم به طبیعت ، وجود تنوع دمایی و جریان هوا و وجود نور طبیعی پویا در فضا بیشترین اهمیت را در راستای کاهش استرس آنها داد.
ارزیابی رضایتمندی مراجعین مرکز تجاری گلسار رشت با تأکید بر لزوم رعایت پدافند غیرعامل
حوزههای تخصصی:
از گذشته بازارها مکان هایی جهت برقراری ارتباط و تعاملات اجتماعی بوده در حالیکه امروزه با از بین رفتن نقش اجتماعی این فضا در شهر، نقش اقتصادی آن به مهمترین کارکرد بازار تبدیل شده است. در دنیای شهرهای مدرن مراکز نوین تجاری علاوه بر اینکه در رشد اقتصادی منطقه موثرند، بستری جهت حضور انسان و گذراندن اوقات فراغت و تفریح نیز هستند. بواسطه ساخت و ساز مجتمع های تجاری در قلب شهرهای پر ازدحام و جذب جمعیت فراوانی از افراد در درون خود، این فضاها نیازمند توجه بیشتری در خصوص طراحی ایمن و کاهش خسارات در زمان سانحه هستند. هدف این مقاله بررسی میزان ارتباط مولفه های پدافند غیرعامل بر رضایتمندی مراجعه کنندگان در نمونه مورد مطالعه (مرکز خرید گلسار رشت) می باشد. این پژوهش که از نظر ماهیت توصیفی، از نظر روش اجرا پیمایشی و از حیث هدف در دسته پژوهش های کاربردی قرار می گیرد، از طریق جمع آوری اطلاعات کتابخانه ای و میدانی و با استفاده از پرسشنامه انجام گرفته است. نتایج حاصل از بررسی ها نشان می دهد که عامل طراحی معماری بعنوان یکی از زیر مولفه های متغیر پدافند غیرعامل، بیشترین تاثیرگذاری در رضایتمندی مراجعین از مرکز خرید گلسار رشت را دارد.
تاثیر مبلمان شهری بر سرزندگی شهروندان (نمونه موردی:بلوار بندرانزلی)
حوزههای تخصصی:
بهبود و ارتقای کیفیت محیط شهری از جمله اهداف برنامه ریزی شهری است. وجود عناصر مبلمان شهری استاندارد نه تنها از ضروریات زندگی شهری به شمار می رود، بلکه نقش زیادی در رضایت شهروندان از محیط شهری خواهد داشت. با حضور آن ها در هر فضایی می توان کیفیت و کارایی فضا را افزایش داد و راحتی و آسایش را برای فضا به خوبی فراهم آورد. مبلمان شهری سبب بالا رفتن کیفیت برخورداری شهروندان از محیط پیرامون و افزایش رفاه و لذت آن ها در خیابان، پارک و عرصه های دیگر شهری می شود. از سویی عدم توجه به چیدمان و کیفیت مبلمان شهری باعث آشفتگی بصری و ایجاد نارضایتی برای شهروندان خواهد شد و در نتیجه سرزندگی فضای شهری را به خطر می اندازد. در پژوهش حاضر نقش سرزندگی بر جایگاه مبلمان شهری در بلوار شهر بندرانزلی از دیدگاه شهروندان این شهر با روش تحقیق توصیفی-تحلیل مورد و ارزیابی قرار گرفته است. در مرحله بعد به برداشت میدانی از بلوار بندرانزلی پرداخته شده است. برای روایی و پایایی پرسشنامه از آزمون آلفای کرونباخ و برای آزمون فرضیه ها از آزمون فریدمن در نرم افزار SPSS استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان دهنده این است که میان مولفه های سرزندگی و جانمایی مبلمان شهری رابطه مستقیم برقرار است با توجه به نقش و اهمیت مبلمان در زیباسازی و منظر شهری و دید و نظر رو به دریا و فعالیت های بندری به ارائه پیشنهادها و راه حل های اجرایی جهت سرزندگی بیشتر در این فضای شهری پرداخته می شود که عبارتند از: 1- جانمایی و چیدمان مناسب مبلمان فضایی 2- توجه به امنیت و رفاه و القای حس آرامش به شهروندان با استفاده از مبلمان مناسب 3- تنوع و خلاقیت در کاربری های بلوار 4- تناسب میان مبلمان فضایی با هویت شهری جهت ایجاد حس تعلق در شهروندان.
بررسی هنرهای کاربردی در قلعه صمصام السلطنه شلمزار
حوزههای تخصصی:
سرزمین ایران با موقعیت خاص جغرافیایی خود، پیوسته دستخوش تهاجمات، جنگ ها و لشکرکشی ها بوده است، چنانچه مطالعه ی قلعه ها و استحکامات دفاعی ایران در هر دوره و مکانی، اطلاعات ارزشمندی در مورد سیستم تدافعی آن به دست می دهد. بررسی و مطالعه هنرهای کاربردی این قلعه می تواند ضمن فزونی شناخت و آگاهیِ فرهنگی ، منجر به حفظ و احیای ارزش های ملی میهنی شود. استان چهارمحال و بختیاری در طول تاریخی بر سر راه های تجاری شرق به غرب قرار داشته و همواره جزء مناطق نظامی محسوب می شده است. با توجه به این مزایا همواره قلعه های مختلفی در طول تاریخ در این منطقه ساخته می شده است. پژوهش حاضر از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ روش توصیفی-تحلیلی می باشد. این پژوهش با هدف بررسی هنرهای کاربردی در قلعه صمصام السلطنه شلمزار انجام شده است. بر اساس نتایج پژوهش قلعه صمصام السلطنه شلمزار حدود هزار متر مربع را به خود اختصاص داده است و به سبک ایرانی و مستطیل شکل و در دو طبقه بناشده است. این بنا تعداد زیادی اتاق و دارای یک ایوان ستون دار است. طبقه اول آن از چند اتاق تشکیل شده است که با طاق و تویزه و خشت خام پوشیده شده است. جلو این اتاق را، ایوانی با ستون های سنگی در بر گرفته است که به شیوه زیبایی و با نقوش حجاری شده گیاهی، ترئین شده است. طبقه دوم، که ایوانی ستون دار، مشابه طبقه همکف داشته است، خراب شده و آثار زیادی از آن باقی نمانده است. همچنین در این بناز از تزیینات آجر کاری و چوب کاری نیز استفاده شده است. از جمله ویژگی های قلعه شلمزار می توان به باز شدن در اصلی و ایوان ورودی آن به سمت کوهستان، دارا بودن کوچه باغ منتهی به در اصلی و قرارگیری بر سر راه تاریخی دزپات اشاره کرد. قلعه صمصام السلطنه در ابتدای حیات خود بنایی دو طبقه بوده است که علاوه برساختمان اصلی دارای ساختمان های پشتیبانی نیز بوده است که درحال حاضر فقط عمارت اصلی آن درطبقه همکف پابرجاست.