مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
فضای سایبرنتیک
حوزه های تخصصی:
مباحث مربوط به زنان، هویت جنسیتی، شکل گیری و تغییرات آن از جمله حوزه هایی است که در سال های اخیر در محافل آکادمیک و سیاسی - اجتماعی گسترش بسیاری یافته است. این امر تا حدود بسیاری بازتاب دگرگونی در خود زندگی اجتماعی است که سبب شده در پرتوی تازه به تفاوت های از پیش برقرارشده بین هویت و شیوه های رفتار نوعی زن و مرد نگریسته شود. تحولاتی که در دهه های اخیر در زمینه ارتباطات و فضای سایبر روی داده، سبب دگرگونی نقش های اجتماعی و آگاهی زنان شده است. افزایش تحصیلات زنان و مشارکت آن ها در کارهای درآمدزا از سویی سبب کاهش مطلوبیت الگوی زن سنتی می شود و از سوی دیگر سبب دشواری در هماهنگ کردن نقش های سنتی و قدیمی با نقش های جدید می شود و می تواند به تعارض هویت زنان منتهی شود. در این مقاله سعی می کنیم تاثیرات فضای سایبر بر هویت زنان در ایران (مطالعه موردی دانشجویان دختر دانشگاه تهران) را مورد مطالعه قرار دهیم. از این رو به دنبال پاسخ گویی به این سوال هستیم که تعامل در فضای سایبر تا چه حد بر هویت زنان در ایران تاثیرگذار بوده است؟ در این راستا استدلال اصلی مقاله حاضر این است که تعامل در فضای سایبر سبب دور شدن زنان ایرانی از هویت های سنتی خود شده است. لازم به ذکر است روش مورد استفاده در این پژوهش، توصیفی - تحلیلی با تکیه بر اطلاعات پیمایشی است
نگرشی برهویت های متأثر از فضای سایبرنتیک برامنیت داخلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
انتظام اجتماعی سال دهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۱
145 - 172
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: هویت به ویژه هویت ملی مفهومی گسترده و پدیده ای چند بُعدی اعم از اجتماعی، تاریخی، دینی، فرهنگی، سیاسی و... است که در کل، عامل پیونددهنده ملت به شمار می رود. این پدیده شاخصی در شناسایی و شناساندن افراد و پاسخی به نیاز طبیعی افراد است که می تواند دچار تغییرات اساسی قرار گیرد. بنیان پژوهش حاضر را اثرگذاری فضای سایبر از قبیل کمّیت و کیفیت بهره برداری دانشجویان از اینترنت و فضای سایبر بر هویت ملی و دینی آن ها و ارزیابی همبستگی آنها تشکیل می دهد. روش شناسی: پژوهش حاضر از نظر هدف و ماهیت، کاربردی و از حیث روش اجرا، پیمایشی و به صورت توصیفی - تحلیلی است. برای جمع آوری داده ها، از روش میدانی و از ابزار پرسشنامه مدون محقق استفاده شده است. جامعه آماری شامل 200 نفر دانشجویان دانشگاه آزاد علوم و تحقیقات می باشند و سنجش و بررسی پایایی پرسشنامه نیز از طریق آزمون آلفای کرونباخ صورت پذیرفته است. همچنین در مدل مفهومی هویت ملی ایرانی، هویت دینی با توجه به پیوندش در جامعه ایرانی و امنیت داخلی ایران لحاظ شده اس ت. یافته ها و نتیجه گیری: نت ایج تحلی ل داده ه ا در آزم ون فرض یات نشان دهنده بهره برداری های گوناگون از فضای سایبر است که بیشترین تأثیر خود را بر بُعد اجتماعی امنیت دارد. همچنین بیشترین تأثیر فضای سایبر بر ابعاد مناسکی و شناختی هویت دینی است که می تواند زنگ خطر و پیشگام تهدید بر ابعاد اصلی هویت، یعنی کل هویت ملی باشد.در واقع نوع، میزان و نحوه استفاده از فضای سایبر برمؤلفه های امنیت داخلی و ابعاد هویت ملی و دینی تأثیرگذار بوده است.
از فضای تصوری به فضای Cybernetic بازنگری ارتباط بین فضاهای واقعی و فضاهای مجازی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
سرزمین سال اول زمستان ۱۳۸۳ شماره ۴
62 - 76
حوزه های تخصصی:
می توانیم با به کارگیری مفهوم فضای Cybernetic به منظور مشخص نمودن ارتباط بین فضاها، فرهنگ و هویت فرد در فضای ،Cybernetic ارتباط بین فضاهای واقعی و مجازی را بررسی کنیم. این واژه جدید به ما اجازه می دهد که به بررسی همه جانبه اینترنت در فرهنگ عمومی بپردازیم. مقدمه : ورود اینترنت به زندگی روزانه میلیون ها نفر در سراسر جهان ، باعث تغییر شرایط زندگی افراد مثل هویت آن ها، جامعه شان و ارتباطات بین آن ها شده است. بعضی از این تغییرات به این علت است که استفاده کنندگان از اینترنت ( شبکه اطلاعاتی ) شیوه ای به کار گرفته اند تا ارتباط خود را با فضاهای واقعی و مجازی که هم اکنون در آن زندگی می کنند، هماهنگ سازند. در این مقاله، ما روشی را ارائه می کنیم که نشان می هد ساختارهای مکان و فضا زمانی تغییر می یابند که افراد و گروه ها وقت زیادی را در فضای تصوری صرف نمایند. 1 به عنوان نقطه شروع، لازم دانستیم که مرور کوتاهی بر رو ش های سنتی داشته باشیم که بر اساس آن ها نظریه مکان و فضا به وجود آمده است . چنانچه می دانیم ما هم اکنون به عصری وارد شده ایم که عصر فرهنگ و تکنولوژی است و بعضی از جنبه های مهم تفکر در مورد مکان، فضا و ارتباط آن ها با فرد، تحت تأثیر استفاده روز افزون از فضاهای دیجیتالی/مجازی در فرهنگ عموم مردم قرار گرفته است. در نتیجه ما در مورد این فضای جدید، شیوه تفکر متفاوتی را پیشنهاد کرده ایم و به آن نامی جدید با عنوان فضای Cybernetic داده ایم که نشانگر فضایی می باشد که از طریق ارتباط فضاهای واقعی و مجازی ایجاد شده است. از آن جایی که این موضوع در مباحث آکادمیک و عمومی مطرح شده است ما نیز بحث خود را در مورد جنبه های مهم نظریه فضا شروع می کنیم.
معرفی الگوی کاربردی مقتدرسازی اجتماع منسجم محلی در فضای سایبرنتیک به منظور ارتقاء سطح مشارکت سا کنان در بازآفرینی نواحی دچار افت شهری اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره یازدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۲
61 - 74
حوزه های تخصصی:
بازآفرینی نواحی دچار افت شهری با مشکلات درهم تنیده اقتصادی، اجتماعی، کالبدی و زیست محیطی، نیازمند ارتقای سطح مشارکت ساکنان بر پایه فرایند مقتدرسازی اجتماع منسجم محلی است، به گونه ای که با قلمرو زدایی از ساختارهای نهادی و قدرت رسمی و استفاده از ظرفیت های فضای سایبرنتیک در چارچوب مقتدرسازی الکترونیکی، بستر مناسبی به منظور تحقق راهکارهای مقابله با مشکلات این نواحی فراهم شود. این مقاله باهدف دستیابی به الگوی مورد کاربرد (Use Case) فرایند مقتدرسازی الکترونیکی ساکنان نواحی دچار افت شهری اصفهان با استفاده از مهندسی خواسته بر پایه یک پژوهش با ویژگی های استقرایی، کاربردی و توصیفی_تحلیلی استوارشده است. به این منظور، با به کارگیری تحلیل ذی نفعان و انجام تحلیل های کمی (آزمون میانگین فریدمن _ آزمون همبستگی اسپیرمن) در محیط نرم افزار SPSS، مراحل فرایند مقتدرسازی الکترونیکی تطبیق یافته برای این نواحی معرفی شده است. سپس با انجام تحلیل محتوا در محیط نرم افزار Atlas ti سازوکار پیاده سازی فرایند مقتدرسازی (تعیین خواسته ها) بر پایه معرفی کاربران مؤثر در فرایند و فعالیت های آنها و ارتباط آنها با فعالیت ها مشخص می شود. بر این اساس الگوی مورد کاربرد (Use case) فرایند مقتدرسازی الکترونیکی در محیط نرم افزار Visual paradigm طراحی می شود. در این فرایند کاربران اصلی شامل ساکنان، مسئولان (تصمیم گیرندگان)، کارشناس تسهیلگر، کارشناس پشتیبان، مربی و کارشناس فنی هستند و در یک چرخه پیوسته پنج گانه به ترتیب فرایندهای (1) عضویت در گروه های محلی و تشکیل شبکه های اجتماعی در فضای سایبرنتیک، (2) عضویت در برنامه و فرایند مقتدرسازی الکترونیکی، (3) انجام مراحل مقتدرسازی الکترونیکی (شامل آموزش، یادگیری و کسب مهارت، آگاهی، تعامل، مطالبه گری و پاسخگویی)، (4) تبادل نظر در مورد کاستی ها و اصلاح فرایند (ارتقا و بهبود سازوکار مقتدرسازی الکترونیکی) و (5) تصمیم گیری با همکاری و مشارکت ساکنان و مسئولان (تصمیم گیرندگان) در راستای ارتقای مشارکت در بازآفرینی شهری نواحی دچار افت شهری اصفهان را انجام می دهند و زمینه را برای ارتقای سطح مشارکت ساکنان نواحی دچار افت شهری در بازآفرینی محلات خود، فراهم می سازند.
طراحی الگوی مقتدرسازی الکترونیکی به منظور ارتقاء سطح مشارکت در بازآفرینی نواحی دچار افت شهری اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بازآفرینی شهری راهکار نوین مداخله در نواحی دچار افت شهری است که از مقتدرسازی اجتماع محلی در راستای ارتقاء سطح مشارکت ساکنان به منظور حل مشکلات این گونه نواحی بهره می برد. این مقاله با هدف دستیابی به الگوی تطبیق یافته فرایند مقتدرسازی اجتماع محلی بر بستر فضای سایبرنتیک (مقتدرسازی الکترونیکی) در نواحی دچار افت شهری اصفهان برپایه یک پژوهش با ویژگی هایی چون استقرایی، کاربردی و توصیفی-تحلیلی استوار است. در این مقاله روش های تحلیل ذینفعان با استفاده از تحلیل ماتریس قدرت-منفعت، تحلیل های آمار توصیفی، انجام آزمون های ناپارامتریک میانگین فریدمن و همبستگی اسپیرمن در محیط نرم افزار SPSS و انجام نمونه گیری تصادفی ساده (با تعداد 560 نمونه) برای جمعیت آماج پژوهش ، نقشه نگاری ذهنی به کار گرفته شده است. نتایح تحلیل های انجام شده به ارزیابی سطح مشارکت پذیری الکترونیکی ساکنان نواحی دچار افت شهری اصفهان از راه ارزشگذاری سنجه ها و نشانگرهای فرایند مقتدرسازی الکترونیکی و تولید الگوی تطبیق یافته فرایند مقتدرسازی الکترونیکی در نواحی دچار افت شهری اصفهان منجر شده است. مهم ترین یافته های برآمده از انجام تحلیل ها نشان می دهند فرایند مقتدرسازی الکترونیکی در نواحی دچار افت شهری اصفهان از سنجه های آموزش الکترونیکی، یادگیری الکترونیکی، آگاهی، مشاوره الکترونیکی و درگیری الکترونیکی تشکیل شده است و در قلمرو عمل و اختیار بازآفرینی شهری زمینه را برای ارتقاء مشارکت عمومی فراهم می کند.