فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۷۰۱ تا ۲٬۷۲۰ مورد از کل ۹٬۸۳۶ مورد.
منبع:
معماری و شهرسازی ایران دوره ۱۲ پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲۲
171 - 187
حوزههای تخصصی:
شوشتر با دارا بودن تعداد زیادی از بناهای آرامگاهی به گنجینه ای از معماری اسلامی بدل گشته است؛ در این میان، بنای امامزاده عبدالله به دلیل دوره زمانی ساخت(دوره انتقال از دوره سلجوقی-خوارزمشاهی به دوره ایلخانی)، ساختار شکلی، نوع گنبد، سابقه تاریخی گنبد به عنوان نمونه پیشگام در معماری ایران، ویژگی های معماری، تزیینی و تنوع کتیبه ها، جایگاه ویژه ای دارد. با در نظر گرفتن موارد یاد شده که حکایت از اهمیت بنا دارد و با این فرض که معمولاً بناهای مذهبی به علت دفعات مرمت، بازسازی و گسترش ساختمانی از کالبد اولیه خود خارج می شوند؛ پژوهش حاضر بر آن است تا چگونگی شکل گیری و نحوه گسترش آرامگاه را مورد مطالعه و بازنگری قرار داده و زوایای جدیدی از نحوه شکل گیری، پلان اولیه، توسعه ساختمانی و تاریخ معماری بنا را مشخص کند. نتایج پژوهش که به روشی توصیفی-تطبیقی-تحلیلی با تکیه بر اطلاعات بدست آمده از دو مرحله مطالعات میدانی و کتابخانه ای انجام شده، نشان می دهد که ساختار اولیه ی مقبره، گنبدخانه ای منفرد مربوط به دوران قبل از دوره مغول بوده است. در دوره ایلخانی آرامگاه بر حسب نیاز گسترش یافت و متأثر از شیوه ی رایج گنبدسازی این دوره، گنبدخانه ای به بنای اولیه الحاق می شود. در دوره ی صفویه با وارد شدن فضاها و عناصر معماری جدیدی چون آرامگاه بی بی گزیده خاتون و فضاهای وابسته به آن و بازسازی سردر اصلی مجموعه، کالبد بنا دچار تغییر اساسی می شود. دو مناره در زمان افشاریه به بنا الحاق گردید و در دوره ی قاجاریه با وجود عدم دخالت در کالبد اصلی، برخی کتیبه ها و تزیینات به ویژه نقوش گنبدخانه اصلی ایجاد می شوند.
بررسی تأثیر و ارتباط دلبستگی به مکان و هویت مکانی در افراد بومی و غیر بومی در سه مقیاس: شهر، محله و خانه(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
سیاست گذاری محیط شهری سال اول پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
45 - 62
حوزههای تخصصی:
دلبستگی مکانی، نوعی پیوند عاطفی است که مردم با مکان های خاص برقرارمی کنند که ترجیح می دهند در آن بمانند و در ان احساس امنیت و آرامش می کنند. با این حال، هویت مکانی،به عنوان جزیی از هویت شخصی تعریف شده و فرایندی ست که توسط آن مردم از طریق تعامل با مکان ها خود را به لحاظ تعلق به مکانی خاص توصیف می کنند. بسیاری از تحقیقات، ارتباط مثبتی را بین این متغیرها در جمعیت هایی که تعاملات مداومی را در مدت زمان طولانی حفظ کرده اند، مشاهده کرده اند. این مقاله مطالعه ای را ارائه خواهد کرد که در آن ها ما به مقایسه دلبستگی مکان و هویت مکان در نمونه هایی پرداخته ایم که بر اساس مکان تولد و طول اقامت و اندازه این پیوندها با مکان های مختلف متفاوت می باشند. با وجود این واقعیت که شدت دلبستگی و هویت که با محل بنا شده فرضا تحت تاثیر اندازه محیط قرار دارد. به منظور کشف تفاوت های رابطه بین این دو پیوستگی و اندازه ی محیط، ما یک مطالعه در محله ها و شهرها و خانه ها انجام داده ایم. نتایج مطالعه تفاوت های ممکن در دلبستگی مکان و هویت مکان بین ساکنانی که در شهر به دنیا آمدن و ساکنانی که در اصل از شهرهای دیگر هستند را نشان می دهد. همچنین اینکه هویت و دلبستگی مکان برای بومی ها همزمان می باشد در حالیکه افراد مکان های دیگر نمره بالاتری را برای دلبستگی بجای هویت در نظر میگیرند. نمونه ها شامل 208 نفر ( 54.8% بومی و 45.2% از دیگر شهرها ) . نتایج مطالعه ما را قادر می سازد تا در نظر بگیریم که دلبستگی مکانی قبل از هویت مکانی، توسعه میابد و پیوند با خانه قویتر از پیوند با محله می باشد اما دلبستگی و هویت با شهر قوی تر از هرکدام از آنها می باشد. که سطح بیشتری از دلبستگی و هویت در شهر وجود دارد تا در خانه و کمتر در محله.
سقاخانه اردبیل - مسجد سلیمان شاه در گذر زمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هجدهم دی ۱۴۰۰ شماره ۱۰۳
41 - 48
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: مکان های آیینی ایران در اثر تغییر و تحولات سیاسی-اجتماعی، اقدامات تجددگرایانه و بازسازی های حساب نشده، دچار تحریف در بیان هویت و نیز انحراف در راستای فکری تأثیرگذارنده برای ساخت بنا شده اند. به طوری که در برخی نمونه های مطالعاتی حتی با ظهور بازتعریفی جدید، اصل موضوع دچار آلودگی مفاهیم شده و به مرور زمان آن مفاهیم تغییریافته جایگزین بنیان های اعتقادی اصیل شده اند. شهر اردبیل به لحاظ تجربه تاریخی، سیاسی و آیینی کهن نشانه هایی از این هویت های تغییریافته را به صورت نهان و آشکار در خود دارد. عبادتگاه سقاخانه در این شهر به علت هم عصری زمان احداث آن با پایه گذاری حکومت شاه اسماعیل صفوی که دوره عطف و تغییر اعتقادی در سرزمین ایران محسوب می شود و نیز به لحاظ جایگاه مکانی بنا که با مجموعه تاریخی بقعه شیخ صفی الدین هم جوار انتخاب شده، قابلیت بالقوه ای برای بررسی چگونگی احداث و مطالعه ویژگی های محیطی پیرامون بنا را داشت.هدف پژوهش: پژوهش حاضر، با هدف بررسی میزان تأثیر آیین ها و کهن الگوهای تاریخی جهت تصمیم گیری برای انتخاب موقعیت بنای عبادتگاه ها، اقدام به مطالعه موضوع کرد.روش پژوهش: رویکرد مطالعه در این پژوهش از نوع کیفی و چهارچوب آن در قالب توصیفی- تحلیلی نگاشته شده و جمع آوری اطلاعات با شیوه کتابخانه ای به همراه تحقیق میدانی انجام شده است. این تحقیقات به صورت انجام مصاحبه های حضوری از افراد محلی که مطلع به تاریخ و گذشته مکان موردنظر بودند، صورت گرفت. در این پژوهش، فرضیه بر این مبنا استوار بود که انتخاب محل احداث معابد تحت تأثیرات اعتقادات کهن یعنی باورها و آیین های پیش از زرتشت که به حضور عناصر طبیعی مانند آب و درخت در جوار پرستشگاه ها تأکید و تکیه دارد.نتیجه گیری: نتایج به دست آمده نشان داد که الگوهای مفروض برای احداث بناهای عبادی در آیین مهر و آناهیتا، انطباق با معیارهای محیطی و ظاهری بنای عبادتگاه سقاخانه را داراست.
سنجش ظرفیت بازتوسعه اراضی متروکه در اراضی صنعتی - کارگاهی شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رشد جمعیت شهرها و شهرنشینی مدیران و نظریه پردازان شهری را در پی راه حل های درست توسعه شهری سوق داده است. در دو دهه 1980و 1990میلادی بازتوسعه اراضی متروکه در زیرمجموعه سیاست توسعه درون زا مطرح شد. این سیاست به بازتوسعه پهنه های درون شهرها که آلوده، روبه زوال، متروکه و دارای پتانسیل هایی نظیر تأسیسات - تجهیزات شهری هستند، می پردازد. این مقاله بر محور سنجش ظرفیت بازتوسعه اراضی متروکه (نمونه موردی: اراضی صنعتی - کارگاهی شهر یزد) شکل گرفته است. روش آن توصیفی - تحلیلی می باشد. ابتدا معیارها و شاخص های مناسب از مبانی نظری استخراج شده اند. سپس معیارها و شاخص ها با استفاده از تکنیک دلفی و فرآیند تحلیل شبکه ای (ANP) در نرم افزار Super Desition وزن دهی شده اند. در گام بعدی نمونه ها بر اساس وزن معیارها در نرم افزار ARC GIS مورد بررسی و در آخر ظرفیت باز توسعه اراضی در 5 دسته (قابلیت بسیار بالا، قابلیت بالا، قابلیت متوسط، قابلیت پایین و قابلیت بسیار پایین) حاصل شده است. نتایج نشان می دهد که قطعه های زمین موجود در بافت میانی و مرکزی شهر یزد دارای قابلیت توسعه بسیار بالا و بالا می باشند. در بین این قطعه های زمین، قطعه هایی با دسترسی مناسب به معابر و متروکه از قابلیت توسعه بسیار بالا برخوردار می باشند. بنابراین به ترتیب موقعیت در شهر، آمادگی مالک (وضعیت فعالیت)، دسترسی به معابر و مساحت دارای اهمیت هستند. همچنین نسبت پایین مساحت اراضی با قابلیت توسعه بسیار بالا و بالا به کل اراضی (%35.8)، نشان دهنده ظرفیت پایین باز توسعه می باشد؛ در حالی که توسعه مجدد این اراضی می تواند سرزندگی و پویایی دوباره بافت پیرامون را به دنبال داشته باشد.
مقایسه تطبیقی ابزارهای شبیه سازی آسایش حرارتی در محیط شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی ایران دوره ۱۲ پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲۲
235 - 250
حوزههای تخصصی:
شبیه سازی انرژی در محیط شهری می تواند با دو هدف عمده تحلیل آسایش حرارتی خرداقلیم و یا تاثیر خرداقلیم شهری بر مصرف انرژی ساختمان انجام شود. اولین قدم جهت کاربرد شبیه سازی انرژی، انتخاب ابزار مناسب است که بدون شناخت دقیق از نحوه عملکرد ابزارها میسر نمی شود. از طرف دیگر تعداد رو به رشد نرم افزارهای شبیه سازی، انتخاب ابزار مناسب را دشوار می سازد. با توجه به تمایل طراحان در چندین سال اخیر به این زمینه، آگاهی از قابلیت های مدل سازی و محدودیت های ابزارهای مورد کاربرد ضروری است. پژوهش حاضر با معرفی شاخص های سنجش آسایش حرارتی در محیط خارجی و دسته بندی انواع شبیه سازی انرژی در مقیاس شهری، شش نرم افزار انویمت، ریمن، یومی، متئودین، سولن و سولوگ را جهت سنجش آسایش پیاده معرفی کرده و در تحلیلی تطبیقی به بررسی نحوه عملکرد و مقایسه قابلیت های آن ها می پردازد. سه نرم افزار انویمت، سولن و ریمن بیشترین شاخص های آسایش حرارتی خارجی را در نتایج خروجی ارائه می دهند. در یومی و متئودین داده ها به صورت تخمینی از میانگین تابش و سرعت باد و در بقیه ابزارها به صورت دقیق و در هر لحظه دلخواه قابل استخراج است. در حالی که یومی ابزاری ساده و رایگان است، استفاده از انویمت و سولن غیر رایگان بوه و نیاز به آموزش دارد. هرچند در حال حاضر ابزار واحدی که بهترین ترکیب از همه عوامل را مدنظر قرار داده و همه فرآیندهای فیزیکی را شامل شود وجود ندارد. نتایج این پژوهش می تواند معماران و طراحان شهری را در انتخاب نرم افزار مناسب در هر مرحله از طراحی و با توجه به اهداف پروژه یاری رساند.
بررسی تأثیرات فضای سبز در طراحی داخلی فضاهای مسکونی بر سلامت روان و حس تعلق کاربران
حوزههای تخصصی:
انسان بیش از نیمی از عمر خود را در خانه سپری می کند و خانه از مهم ترین عوامل شکل گیری رفتار فردی و اجتماعی افراد می باشد. خانه به عنوان مکانی که تمام اقشار جامعه در سنین مختلف از آن استفاده می کنند، نقش اساسی در سلامت انسان، چه از نظر جسمی و چه از نظر روانی دارد و عاملی برای شکل گیری فرهنگ یک جامعه است. در شهرهای امروزی تراکم ساختمان ها و گسترش آن ها در ارتفاع باعث شده انسان نتواند به آسایش و آرامش در زندگی خود دست پیدا کند و خود را از طبیعت جدا و محروم ببیند. خانه ناسالم آثار زیان باری بر سلامت انسان دارد که از جمله آن ها می توان به مسمومیت ها، افسردگی و اختلالات روانی اشاره کرد. ازاین رو طراحان داخلی و معماران شهری با رویکرد به معماری سبز یا طبیعت گرا سعی در ایجاد آسایش و آرامش افراد دارند. هدف معماری داخلی نیز، خلق فضایی است که هم از لحاظ عملکردی و هم از لحاظ فرمی نیازهای استفاده کنندگان را پاسخگو باشد لذا طراحی عناصر فضاهای داخلی با کشاندن سبزینگی به فضای معمارانه، مانند دیوار و بام سبز، امری ایدهآل در فضای زندگی ماشینی بشر امروز به حساب می آید که باعث ایجاد مزایای متعدد از جمله ؛ حذف سموم و تصفیه هوای داخل ساختمان، کاهش آلودگی صوتی، برانگیخته شدن احساس شادی و صمیمیت و ایجاد آرامش و طراوت در انسان می شود.
مطالعه تطبیقی نقاشی دیواری روز محشر در بقعه لیچا گیلان و پرده «روز محشر» اثر محمد مدبر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آثار هنری با موضوعات دینی، همواره اشاعه دهنده اعتقادات مذهبی و علاقه شیعیان به اسلام و روایات قرآنی است؛ از جمله مضامین اخروی و معاد. روایاتی از روز قیامت، زنده شدن مردگان و حسابرسی به اعمال آن ها در روز محشر، از جمله موضوعاتی است که در قرآن کریم، بسیار به آن توجه شده است. در این بین، دیوارنگاره های بقاع و پرده نگاری ها ی مذهبی، مهم ترین بستر برای بازنمایی تصویری این مضامین هستند. در این پژوهش تلاش شده تا براساس رویکرد تطبیقی ابعاد گوناگون این آثار بررسی شود تا اشتراکات و تفاوت های نقاشی دیواری بقعه و پرده روز محشر محمد مدبر مشخص گردد. هدف، علاوه بر تأثیرگذاری مضامین دینی بر روح و جان آدمی، بیانگر نقش و حضور پررنگ قرآن کریم در زندگی مسلمانان است تا با دیدن تصاویری با مضمون اخروی، دریابند که اعمالشان بدون حسابرسی باقی نمی ماند. یافته های حاصل، به روش توصیفی تحلیل محتوا انجام شده اند و بیان می کنند علاوه بر تمایزات، تشابهات تصویری و تجسمی نیز بین این دو اثر وجود دارد که صرفاً به دلیل موضوع مشترک روز محشر نبوده، بلکه توجه به مضامین قرآنی و روایاتی که مورد پسند عامه مردم و در راستای اعتقادات شیعی آنان بوده که با صراحت و سادگی در بیان مفهوم معنوی روز محشر، این گونه تصویرپردازی ها را موجب شده است.
محمد بن ابی الحسن المقری، سفالگری متبحر اما ناشناس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از میان شیوه ها و فنون به کاررفته در تزیین سفالینه ها، زرین فام، زیباترین و باشکوه ترین روش بوده است. در سده های ششم و هفتم هجری، کاشان یکی از مراکز اصلی تولید سفال زرین فام شناخته می شد و آثار فاخر تولیدشده در این شهر، هم اکنون زینت بخش بسیاری از موزه ها و مجموعه های ایران و جهان است. با بررسی آثار رقم دار شناخته شده از سفالگران و کاشی سازان کاشانی در سده های ششم و هفتم هجری، با سلسله ای از روابط خانوادگی مواجه می شویم که گویای انتقال سینه به سینه این هنر است. از خاندان ها و هنرمندان مشهوری که در زمینه هنر زرین فام سبک کاشان فعالیت داشته اند، خانواده های ابوطاهر، ابوزید و الحسینی نام برده شده اند و محققان و پژوهشگران متعدد، در مورد آن ها قلم فرسایی کرده اند. محمد بن ابی الحسن المقری، یکی از هنرمندان سبک زرین فام کاشان با شش اثر رقم دار است. پژوهش حاضر مبتنی بر روش توصیفی تحلیلی است و با بهره گیری از منابع و اسناد کتابخانه ای انجام شده و هدف آن، معرفی و شناسایی ویژگی های آثار رقم دار المقری است. نتایج پژوهش نشان می دهد که المقری از هنرمندان سفالگر در آن عصر بوده و انتساب عناوین دیگر همچون حامی هنرمند به وی، بی پایه و اساس است. همچنین به دلیل شیوه خاص وی در تلفیق تکنیک مینایی و زرین فام، یکی از هنرمندان بی همتا در زمانه خود بوده است.
شناسایی ساختار بصری نشانه های لوزی شکل در خطوط ایلامی بر دست بافته های معاصر ایرانی با تأکید بر نظریه تطورگرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دست بافته های ایرانی گنجینه ای از نقوش کهن این سرزمین را در بر می گیرد؛ نقوشی که طی قرن ها تداوم یافته اند و تحولات آن ها در طول تاریخ، قابل بررسی است. پرسش اصلی تحقیق حاضر این است که نشانه های هندسی لوزی شکل در خطوط کهن ایرانی کدام اند و بازخوانی نمودهای مشابه آن ها در دست بافته های معاصر ایران چگونه ممکن می گردد. در مراحل نگارش این پژوهش، هدف تحقیق، تحلیل سیر تطوری نشانه های خطی بر دست بافته های ایرانی با تأکید بر نظریه تطورگرایی از حوزه انسان شناسی هنر بوده است. با توجه به اهمیت شکل گیری ساختار نقش مایه های سنتی بر اساس کهن ترین نگارش های کهن ایرانی و نبود مطالعات تطبیقی میان کتیبه نگاری کهن ایرانی و نقوش دست بافته های ایرانی، هرگونه پژوهش در این زمینه ضروری به نظر می رسد. این پژوهش به روش توصیفی تحلیلی صورت گرفته و گردآوری مطالب از طریق مطالعات کتابخانه ای و اسنادی با بهره گیری از فیش برداری متنی و تحلیل تطبیقی تصاویر است. در نهایت داده های مورد نیاز به روش کیفی و با تکیه بر استدلال منطقی تحلیل می شود. بر اساس نتایج تحقیق، لوزی به عنوان یک نقش هندسی، اساس شکل گیری بسیاری از نشانه ها در خطوط کهن ایلامی است. تداوم حیات این نشان ها در دست بافته های معاصر ایرانی به چشم می خورد به شکلی که برخی از نقوش لوزی مانند بر دست بافته ها دقیقاً ساختار نشان های خطی را بازنمایی می کند و برخی با اندک تغییراتی همراه با جزئیات افزوده شده، نقوش دست بافته ها را تشکیل می دهد. تفاوت نشانه های خطی با نقوش دست بافته ها این است که نشانه های لوزی شکل در کتیبه ها بر اساس ساختار خط و زبان ایلامی چیدمان می شوند اما در بافته های معاصر ایرانی، این نقوش تحت قاعده تکرارهای متوالی یا تناوبی بر زمینه و حاشیه بافته، ظهور یافته اند یا تناسبات آن ها دستخوش تغییر شده است به شکلی که گاهی یک نشان خطی، طرح کلی بافته را تشکیل می دهد.
ابعاد و معیارهای طراحی شهری انسان مدار با تأکید بر کیفیات محیطی فضاهای شهری (نمونه موردی: مرکز تجریش تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گفتمان طراحی شهری دوره دوم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
44-21
حوزههای تخصصی:
اهداف : هدف این نوشتار، تبیین جایگاه انسان در طراحی شهری و ابعاد و کیفیت های طراحی شهری انسان مدار و ارزیابی آن در محدوده میدان تجریش تهران است روش ها : این پژوهش با رویکرد کمی و کیفی و روش تحقیق توصیفی و تحلیلی و پژوهش میدانی است که در بخش های نظری و میدانی، با کاربست شیوه های مطالعه اسنادی و کتابخانه ای، توزیع پرسشنامه و تحلیل آماری و کیفی آن و برداشت های میدانی انجام شده است. یافته ها : طراحی شهری دانش، هنر و حرفه ای است که ساماندهی کیفیات محیطی عرصه های شهری و همگانی بیرونی موضوع آن است. این رشته می تواند تمایلات و رویکردهای متفاوتی را در ابعاد فنی، سیاسی، مدیریتی، علمی، اجتماعی داشته باشد. جایگاه انسان در هرکدام از رویکردهای طراحی شهری می تواند بسته به مبانی آن رویکرد متنوع باشد. رویکرد مدرنیستی به انسان، شهر و طراحی شهری، جایگاه انسان را به پدیده ای فنی و جهان شمول بدون توجه به ابعاد اجتماعی، فرهنگی و زمینه های بومی تقلیل داد. نتیجه گیری : نتایج این پژوهش بیانگر آن است که طراحی شهری انسان مدار ، مطالعه و طراحی عرصه های عمومی و همگانی به منظور ارتقاء بخشیدن به کیفیت های محیطی به عنوان محملی برای کمک به شکوفایی انسان هاست و کیفیت های آن برای کاربست در برنامه ریزی و طراحی شهری عبارتند از: هویت و خوانایی، پایداری زیست محیطی، پایداری اجتماعی- فرهنگی و اقتصادی، ایمنی و امنیت، کارایی و تنوع، پیاده مداری و سهولت دسترسی، پیوستگی و یکپارچگی، تناسبات و مقیاس انسانی، آزادی، انعطاف پذیری ، سرزندگی، جذابیت و غنای حسی، عدالت. در نمونه مورد مطالعه، مرکز تجریش تهران، با زمینه های ارزشمند طبیعی، تاریخی، اجتماعی و فرهنگی، مسائل و مشکلات متعددی به ویژه در حوزه فضایی و ترافیکی داراست. تحلیل این محدوده، با تکنیک سوات و کیفیت های مذکور می تواند به خلق فضاهای شهری و محیط زیست انسان مدار منتهی شود.
راهکارهای طراحی مرکز تحقیقاتی زیست محیطی مبتنی بر الگوی تحقیقات اکولوژیکی
حوزههای تخصصی:
با آغاز دوره مدرن فعالیت های انسانی با بهره گیری بی ضابطه از طبیعت شرایط بی سابقه ای را بر آن تحمیل ساخت که آلودگی های محیطی، نابسامانی زیستگاه های جانوری و گیاهی، بر هم خوردن اکوسیستم های طبیعی انقراض گونه های کمی آب و درخطر قرار گرفتن نسل های دیگر جانداران و... اثرات تخریب های محیطی در این دوره است. انسان با مشاهده این آثار و اطلاع از خسارت های ناشی از بی توجهی به طبیعت، اندک اندک از روش های گذشته خویش پشیمان شده و سعی در جبران آن نموده است؛ چراکه وابستگی همه جانبه انسان به طبیعت وظیفه را بر عهده او گذاشته است. توجه به طبیعت و محیط زیست در مقیاس های مختلف به صورت پروژه های ملی، منطقه ای و فرا منطقه ای در جهان به مورداجرا گذاشته شده است. بی شک، تحقیقات و آموزش از زیرساخت های رشد و شکوفایی هر جامعه ای هستند و توجه به آن ها بسیار حائز اهمیت است. هدف از انجام این تحقیق، طراحی مرکزی تحقیقاتی، با استفاده از استانداردهای جدید و مطابق با نیازهای مراجعین این گونه مراکز بوده است. در کشور ما، باوجود توجه بسیار به امر آموزش و پژوهش، نیاز به طراحی و اجرای چنین مراکزی ضروری به نظر می رسد چراکه اغلب ساختمان های تحقیقاتی کشور، مربوط به دهه های پیش و با استانداردهای گذشته طراحی شده اند و به خوبی پاسخگوی تمامی نیازهای کاربران نمی باشند. این پژوهش در پی پاسخ به پرسش: اساساً طراحی اکولوژیک چیست و ضرورت آن در رابطه ی میان انسان، طبیعت و جامعه چگونه نمود می یابد؟ به منظور پاسخ به چنین پرسشی ابتدا با استناد بر مطالعات کتابخانه ای و اسنادی به دنبال تبیین ماهیت واژگان کلیدی چون محیط زیست، اکولوژی و در راستای آن طراحی اکولوژیک برمی آید، در ادامه به منظور تسلط بر موضوع و موضع پژوهش اهداف آن به رشته ی تحریر درمی آید، نتایج حاکی از آن است که 6 راهکار برای طراحی معماری با رویکرد اکولوژیک مثمر ثمر است، که این 6 راهکار شامل 1) بهره گیری از منابع قابل احیاء، 2) بازیافت/حذف زباله و آلودگی، 3) انرژی نهاده شده، 4) عمر طولانی/تطبیق مناسب، 5) هزینه تمام طول عمر، 6) سلامتی و شادابی می باشد. این پژوهش از نوع بنیادی است چراکه در پی ارتقاء سطح دانش و آگاهی است.
کاربست نظریه یو در شهرسازی ایران
حوزههای تخصصی:
نظریه یو به دنبال هدایت از محتمل ترین آینده است. یک فعّالیّت می تواند با توجّه به ساختار التفاتی که از آن فعّالیّت خاصی انجام می گیرد به نتایج کاملاً متفاوتی بینجامد. در این مقاله سعی داریم این نظریه که عمر زیادی از آن نمی گذرد و در حوزه شهرسازی که ریشه ای در علوم اجتماعی دارد را مورد واکاوی و چگونگی ورود آن به عرصه شهرسازی ایران را بررسی کنیم. سوالی که به دنبال پاسخ آن هستیم این است که نظریه یو می تواند در عرصه شهرسازی ایران حضور یابد؟ چگونه؟ این سوال به نوعی اساس اصلی مقاله حاضر را شکل می دهد. جهت پژوهش، شیوه تفسیری-تبیینی که زیر مجموعه روش پژوهش کیفی هستند، استفاده شده است. منابع مورد استفاده در پیشبرد مقاله از طریق انجام مطالعات وسیع کتابخانه ای چه در حوزه نظریه پردازی و چه در حوزه نظریه در باب شهر، حاصل گشته اند. این منابع، سپس بر اساس روش تفسیری-تحلیلی مورد استفاده قرار گرفته است. نتایج بیانگر آن است که، مدیران و شهرداران شهرهای کشور که به عنوان رهبران شهر نیز مطرح می شوند، باید از سطح گرایی، داوری و پیش داوری اقدامات درون شهری پرهیز کرده و آن را متوقف کنند. این رهبران باید به درون نفس خود فرو رفته تا بتوانند نقاط کور رهبری خود را شناسایی کنند و با آشکار سازی این نقاط به رفع آن اقدام نمایند. سپس، با حضوری همراه با حس و ذهن باز، قلب باز و اراده باز به تصمیم گیری و ایجاد تغییرات بنیادی در رهبری دست بزنند.
تبیین الگوی فرایند طراحی فردمحور و مدل آموزش طراحی معماری بر مبنای تفاوت های شناختی یادگیرندگان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۷
43 - 58
حوزههای تخصصی:
بخشی از خطاهای آموزش طراحی معماری ناشی از نادیده گرفتن قابلیت های دانشجو و انجام برنامه های آموزشی هماهنگ است. این پژوهش به دنبال ارائه مدل فرایند طراحی و مدل آموزش دروس طراحی معماری بر مبنای تفاوت های فردی است. از طریق نظریه زمینه ای و با استفاده از یک پرسش نامه چند وجهی در میان مدرسان جوان دروس طراحی معماری، با کدگذاری باز از میان 472 مفهوم اولیه مستخرج از مبانی نظری و مطالعات میدانی، 83 مقوله محوری و در پی آن 9 مقوله عمده تولید گردید و در مدل پارادایمی، مقوله هسته با عنوان فرایند فرد محور طراحی حاصل شد. با استفاده از مفاهیم سازنده نظریه و پارادایم مارپیچ گونه فرایند طراحی، مدل فرایند فرد محور طراحی که کنشی است میان ویژگی های فردی تدوین گردید. رسالت یاد دهندگان شناخت این ویژگی ها و ارتقای آن در راستای اهداف طراحانه است. در انتها راهکارهای آموزشی در قالب مدل آموزش طراحی معماری بر مبنای این تفاوت ها ارائه شد.
پدیدارشناسی معماری ادراکات چند حسی در اندیشه های یوهانی پالاسما
حوزههای تخصصی:
امروزه در حوزه معماری، نگرش تفسیری سعی در بازنگری به تعریف مکان و ادراک جسمانی و احیای معنای مستتر در فضاهای انسان ساخت دارد. این مقاله به نقش بدن انسان در ادراک فضای خلق شده از منظر اندیشه های یوهانی پالاسما می پردازد. میزان حضور پذیری و ظرفیت و قابلیت تحرک پذیری بدن در فضای ساخته شده و نیز میزان تأثیرگذاری فضای پر و خالی بر ابعاد بدن مخاطب را می توان از ویژگی های اصلی معماری به شمار آورد. لذا ابتدا جایگاه پدیدارشناسی معماری را که به معنای نگریستن به معماری از درون تجربه آگاهانه است و به حضور وجودی انسان در جهان توجه دارد را مورد تدقیق قرار دادیم و سپس به موضوع ادراکات چند حسی در معماری که در فرایندهای پردازش ذهنی و بازنمایی، مهم ترین نقش را ایفا می کند، پرداختیم. این تحقیق با تأکید بر وجه کیفی و توصیفی شناخت مکان با توجه به رویکردهای ارائه شده توسط یوهانی پالاسما و از منظر پدیدارشناسی ادراکات چند حسی در فضای زیستی انجام گرفته است.
Efficacy of Architectural Space Design for Healing and Humanization in Lagos University Teaching Hospital, Nigeria(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
This s tudy reviewed the effectiveness of architectural space design for healing and humanization in Lagos University Teaching Hospital, (LUTH), Nigeria. The s tudy adopted a semi-s tructured interview and physical appraisal of the selected major departments within the s tudy area. Also, a literature review of pas t s tudies on hospital buildings was done to buttress and advocate for the importance of architectural spaces design for healing and humanization of the users in the hospital environment. Factors of architectural space design in hospital buildings were identified and classified through the literature of pas t s tudies and a conceptual framework was developed through it. These factors were categorized under the following headings. This includes functional design factors (FDF), aes thesis design factors (ADF), environmental design factors (EDF), security & safety design factors (SSDF), and Physiological & Psychosocial design factors (PPDF). The s tudy provides information on the importance of architectural space design on overall hospital performance. This s tudy contributes to methods of evaluating architectural space design quality in hospital buildings in Nigeria and a similar context.
اولویت بندی سیستم های ساختمانی نوین اسکان موقت پس از وقوع زلزله بر اساس شرایط بومی کشور ایران (مطالعه موردی: استان مرکزی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر با استفاده از مطالعات اسنادی و کتابخانه ای معیارهای اصلی و زیر معیارهای مؤثر در اسکان موقت تعیین و با بررسی تطبیقی سیستم های ساختمانی نوین اسکان در مناطق مختلف جهان، پس از تدوین عوامل مهم در انتخاب سیستم های مذکور و اخذ نظر خبرگان، سیستم ها تعیین و تأیید گردیدند. اولویت بندی و وزن دهی معیارها براساس روش تجزیه وتحلیل سلسله مراتبی و روش ترکیب خطی صورت گرفته است. با توجه به گستردگی جغرافیایی و همچنین تنوع در شرایط آب و هوایی در یک بازه زمانی مشخص و تنوع فرهنگی کشورمان، انتخاب یک سازه مشخص را بسیار مشکل ساخته است. با تعیین معیارهای اسکان موقت و بررسی سیستم های مختلف در این پژوهش برای هر معیار، سیستم های ساختمانی اولویت بندی شدند تا مدیران با توجه به شرایط بومی و اولویت ها بتوانند سازه مناسب را انتخاب و در اختیار آسیب دیدگان قرار بدهند. درنهایت با ترکیب خطی وزن تعیین شده، سازه برتر تعیین گردید. چارچوب انتخابی برای سیستم اسکان موقت به صورت مناسبت ترین سازه برای هر کدام از معیارها و همچنین مناسب ترین سازه براساس تمامی معیارها تعیین شد. سیستم ساختمانی «سازه گابیون و پارچه ضد آب» با ضریب اهمیت 290/0 به عنوان مناسب ترین سیستم ساختمانی از نظر کارشناسان تعین شده است و پس ازآن به ترتیب سیستم های ساختمانی «سازه ابر خشت» با ضریب اهمیت 183/0 و «سازه ترکیبی کانکس و چادر» با ضریب اهمیت 160/0 مناسب ترین سیستم ساختمانی می باشند. نتایج نشان داد؛ «زمان راه اندازی» با ضریب نسبی 112/0 به عنوان مهم ترین شاخص تأثیرگذار بر شناسایی و رتبه بندی تعیین معیارهای (مؤلفه های) انتخاب سیستم ساختمانی برای اسکان موقت از نظر کارشناسان تعین شده است و پس ازآن به ترتیب شاخص های «استحکام ساختاری» با ضریب اهمیت 110/0 و «مشارکت» با ضریب اهمیت 103/ 0 و «تولید انبوه» با ضریب اهمیت 078/0 و «قابلیت استفاده مجدد یا قرارگیری سازه در مسیر توسعه» با ضریب اهمیت 055/0 و «مطابقت با استاندارد ساخت وساز» با ضریب اهمیت 050/0 مهم ترین معیار می باشند.
تحلیل و ارزیابی فضاهای تفریحی شهر اصفهان از منظر کودکان(نمونه مطالعاتی فضاهای تفریحی حاشیه زاینده رود پارک ناژوان)
منبع:
شهرسازی ایران دوره چهارم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۷
272-287
حوزههای تخصصی:
امروزه با رشد شهرنشینی، کیفیت حضورکودکان در فضاهای تفریحی و تعاملات اجتماعی تحت تاثیر قرارگرفته و باعث حبس کودکان شهری در محیط خانه شده است. همچنین زمین های بازی امروزه بخشی جدایی ناپذیر از مجتمع های زیستی و خاطرات هر کودکی، به ویژه درکلان شهرها به شمار می روند که کارشناسان بر نقش مؤثر زمین های بازی در تعلیم و تربیت و بهبود روابط اجتماعی کودکان تاکید می کنند. در این بین کودکان با صرف اوقات فراغت خود در این مکان ها توانایی های بالقوه خود را مورد شناسایی قرار داده به درک جدیدی از مفاهیم دست می یابند، توانایی حل کردن مشکلات پیش رویشان را یافته و با نقش های آینده وکنش و واکنش های اجتماعی آشنا می شوند.کودکان آینده یک جامعه را می سازند و نحوه ی سپری شدن دوران کودکی، تأثیر مستقیمی بر شکل گیری ساختار شخصیت شان دارد. پژوهش حاضر به منظور سنجش و ارزیابی وضعیت فضاهای تفریحی شهر اصفهان از منظر کودکان به روش پژوهش توصیفی، تحلیلی می باشد که به صورت مطالعه اسنادی و میدانی با راهکاری ترکیبی ؛ ثبت نقاشی های کودکان، پرسشنامه کودکان و پرسشنامه والدین در پارک ناژوان انجام گرفته است. در ادامه برای ارائه راهبردها از روش سوات و برای تعیین اولویت آن ها از ماتریس کمی برنامه ریزی راهبردی (QSPM) استفاده شده است. نتایج نشان داده است، که در اکثر معیارها والدین کودکان اظهار رضایتمندی کمتری داشته اند. درنهایت با توجه به شاخص های شهر دوستدارکودک و تحلیل فضای تفریحی محدوده مورد مطالعه، پیشنهادها و راهکار هایی در این زمینه ارائه شده است.
تحلیل میزات تطبیق فضای باز مجتمع های مسکونی با رویکرد «شهر دوستدار کودک» و ارتقا آن از طریق مشارکت کودکان؛ نمونه مطالعاتی: مجتمع امین شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۵ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
63 - 78
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: درگذشته فضای باز و حیاط در خانه های ویلایی، امکان بازی، فعالیت و ارتباط کودکان با طبیعت را فراهم کرده بود؛ اما تغییر سبک زندگی و رواج آپارتمان نشینی، چالش هایی همانند انزوای اجتماعی، بی تحرکی و قطع ارتباط با طبیعت را پیش روی سلامت جسمی و روحی کودکان قرار داده است. دراین شرایط طراحی مناسب فضاهای باز در مجتمع های مسکونی می تواند جایگزین حیاط و فضای باز در گذشته باشد. هدف: با توجه به اهمیت فضای باز مجتمع های مسکونی در رشد سالم جسمی و روان شناختی کودکان، این مقاله به دنبال بررسی میزان بهره مندی فضای باز مجتمع های مسکونی امین شهر یزد از رویکرد شهر دوستدار کودک و ارتقای آن با مشارکت کودکان می باشد. روش: این پژوهش کاربردی و از روش تحلیل محتوای 30 مصاحبه با والدین و کودکان و 30 نقاشی ترسیم شده توسط کودکان در بازه سنی 7-12 سال استفاده شده است. مصاحبه های انجام شده بر مبنای مدل مفهومی منتج از مبانی نظری و پیشینه پژوهش صورت گرفته است. یافته ها: در نمونه مطالعاتی به مقوله های ایمنی و فضا و کاربری بیشترین توجه و فعالیت و مشارکت کودک کمترین توجه شده است. همچنین مفاهیم ارتباط با طبیعت، فضای سبز و فضای بازی جهت بازی های گروهی دارای بیشترین توجه و علاقه در بین کودکان می باشد. نتیجه گیری: بنابر تحلیل یافته ها و مشارکت کودکان، توسعه فضاهای بازی سبز و یاد دهنده در فضای باز مجتمع ها به عنوان فضای بالقوه و منعطف، طراحی مسیرهای عبور و مرور کودکان، توسعه فعالیت های مشارکت محور بین بزرگسالان و کودکان و تامین خدمات پایه و مورد نیاز کودکان در مجتمع های مسکونی می تواند فضاهای باز دوستدار کودک را توسعه و بهبود بخشد.
بررسی معماری و عملکرد قلعه های دوره ساسانی با تاکید بر قلعه هزار درب آبدانان
حوزههای تخصصی:
از زمانی که انسان با کاربرد خاک، سنگ و چوب آشنا شد، برای خود سرپناهی فراهم آورد. با شروع عصر یک جانشینی و زندگی گروهی، برخی انسان ها بر دیگران تسلط و قدرت یافتند، به همین سبب برای حفظ قدرت خود از همسایگانشان شروع به ساختن دژ و قلعه به شکل های مختلف کردند. کشور ما نیز از این قاعده مستثنی نیست. قلعه ها استحکامات نظامی و غیرنظامی بودند که با استفاده از ویژگی های جغرافیایی طبیعی و در جهت حفظ امنیت، عموماً در ارتفاعات و مرزها ساخته می شدند. استان ایلام دارای آثار تاریخی فراوانی است که قلع ههای گونه ای از این آثار است و با توجّه به موقعیّت جغرافیایی تاریخی این منطقه از تنوّع بیش تری و ویژگی های معماری خاصی برخوردارند. شهرستان آبدانان واقع در جنوب شرق استان ایلام، از منظر باستان شناختی و تاریخی یکی از مهمترین شهرستان های استان به شمار می رود. این منطقه چندین بار مورد بررسی های باستان شناختی قرار گرفته است. پژوهش حاضر با استفاده از روش توصیفی – تحلیلی تاریخی و بر پایه مطالعات کتابخانه ای و میدانی انجام گرفت. نتایج نشان داد قلعه هزار درب از جمله قلاع دوره ساسانی است که با توجه به نقشه و پلان آن و وجود طاق های هلالی شکل فراوان، برج های نگهبانی و راهروهای طویل در 4 طرف بنا نشان دهنده این است که این قلعه دارای کاربری نظامی بوده است. ساختار کلی سازه آن مستطیل شکل و مصالح آن قلوه سنگ و سنگ تراشیده و ملات گچ است و تزیینات آن شامل سفال های نخودی رنگ است.
بهره گیری از دیوارنگاری در جه ت ارتق ای کیفی فضاهای عمومی شهری بر پایه ترجیحات مردمی (نمونه موردی: شهر قزوین)
منبع:
پژوهش های معماری نوین دوره اول پاییز ۱۴۰۰ شماره ۱
85 - 108
حوزههای تخصصی:
هنرهای عمومی یکی از کم هزینه ترین، و در عین حال مؤثرترین ابزارها برای خلق و ارتقای کیفی فضاهای شهری است. همچنین در جوامع دموکراتیک امروز هنرهای عمومی از جنبه سفارشی و زیبایی شناختی صرف فاصله گرفته است و در کنار تحولات فناورانه موجود، به عنوان ابزاری مهم برای ارتقای کیفیت فضاهای شهری مود توجه قرار دارند. در این بین، دیوارنگاره ها یکی از ملموس ترین انواع هنری عمومی است که در چرخه ای دیالکتیکی، از تمایلات و ترجیحات مردمی، یا حداقل قشر روشن فکر، اثر گرفته و در طول زمان بر ادراک و ارزش های فرهنگی آنها اثر می گذارد. هدف این پژوهش که کشف ترجیحات مردمی در حوزه دیوارنگاره های شهری و استفاده از آن برای تدوین یک چارچوب اولیه طراحی شهری برای دیوارنگاری ها در شهر قزوین است؛ را می توان ذیل رویکردهای قدرتمند مشارکتی به طراحی و ساماندهی فضاهای عمومی در شهرسازی امروز قلمداد کرد. مقاله حاضر مبتنی بر رویکردی تحلیلی-تجویزی، از روش های جمع آوری اطلاعات بر پایه مطالعات اسنادی، پیمایش میدانی و مصاحبه بهره می گیرد و می کوشد در سه گام به مرور مبانی نظری متأخر پیرامون دیوارنگاری، اخذ ترجیحات شهروندان قزوینی و در نهایت تفسیر داده ها و ارائه تجویزی راهبردی بپردازد. یافته های پژوهش بر مبنای ترجیحات مردمی نشان می دهد شهروندان قزوینی از حیث موضوع و محتوا، به گونه های طبیعت محور و حماسی- اساطیری و از حیث سبک و طرح به کاشی نگاری و دیوارنگاری های نورپردازانه تمایل دارند. هم چنین بر پایه توجه توأمان به کاستی ها و قابلیت های موجود چارچوبی راهبردی برای اقدام تدوین شده که مشتمل بر اهداف کلان سه گانه، شاخص های یازده گانه و راهبردهایی برای خلق فضاهای شهری مطلوب تر با استفاده از دیوارنگاری در قزوین است.