فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۶۶۱ تا ۲٬۶۸۰ مورد از کل ۹٬۸۳۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین نقش خودکارآمدی و انگیزش تحصیلی در پیش بینی خلاقیتِ دانشجویان معماری در طراحی فضاهای درمانی است. پژوهش حاضر از نوع همبستگی بوده و جامعه ی آماری آن را تمامی دانشجویان ترم هفت معماری دانشگاه محقق اردبیلی در نیمسال اول سال تحصیلی 1397-1396 تشکیل داده اند که از بین آن ها با استفاده از روش نمونه گیری دردسترس، 30 دانشجو انتخاب شدند. برای اندازه گیری خودکارآمدی تحصیلی، انگیزش تحصیلی و خلاقیت به ترتیب از خرده مقیاس های خودکارآمدی و انگیزش تحصیلی برگرفته از پرسشنامه عملکرد تحصیلی درتاج (1383) و مقیاس خلاقیت برگرفته از پرسشنامه خلاقیت چارلز شیفر استفاده شد. ارتباط میان سه ریز معیار انگیزش، خودکارآمدی و خلاقیت با استفاده از آزمون همبستگی پیرسون سنجیده شد. این ضریب میان انگیزش تحصیلی و خلاقیت دانشجویان برابر 433/0 بوده که بیانگر ارتباط مستقیم میان این دو گویه به صورت متوسط می باشد. سطح معنی داری این مقایسه، ارتباط معنی دار را میان این دو متغیر بیان می دارد (014/0= P). همچنین نتایج آزمون رگرسیون چندگانه نشان داد از بین دو زیر مقیاس خودکارآمدی و انگیزش، تنها انگیزش است که به صورت معنی داری خلاقیت دانشجویان معماری را پیش بینی می کند. با یک واحد افزایش در میزان انگیزش، 45/0 واحد افزایش در میزان خلاقیت اتفاق خواهد افتاد.
ارتباط مؤلفه های سرمایه اجتماعی با کیفیت زندگی در زنان سرپرست خانوار شهر دوگنبدان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
سیاست گذاری محیط شهری سال اول تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
67 - 82
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش تعیین رابطه مولفه های سرمایه اجتماعی با کیفیت زندگی در زنان سرپرست خانوار شهر دوگنبدان می باشد. این مطالعه مقطعی بر روی زنان سرپرست خانوار شهردوگنبدان (200 نفر) در مدت 6 ماه انجام شد. ابزار مطالعه شامل: پرسشنامه های اطلاعات دموگرافیک، کیفیت زندگی سازمان جهانی بهداشت (WHOQOL)- گونه ایرانی و پرسشنامه سرمایه اجتماعی بانک جهانی (SC-IQ) بود. آنالیز نتایج به کمک نرم افزار آماری SPSS با استفاده از آزمون های آمار توصیفی و تحلیلی انجام شد. یافته های این مطالعه نشان داد کیفیت زندگی و سرمایه اجتماعی زنان سرپرست خانوار کاملا به هم وابسته بوده و روی همدیگر اثر مثبت دارند و کیفیت زندگی زنان سرپرست خانوار شهر دوگنبدان در سطح پایین تری از کیفیت زندگی عموم مردم این شهر قرار دارد و از طرفی دیگر سرمایه اجتماعی در این زنان نسبتا پایین است و نیاز به توجه جدی و برنامه ریزی درازمدت مسئولین امر بر اساس رویکردهای پژوهشی مبتنی بر جامعه، در راستای بهبود کیفیت زندگی و تغییرات اساسی در جهت افزایش سرمایه اجتماعی و مشارکت جمعی این قشر آسیب پذیر است.
نشانه شناسی ارتباطات بینافرهنگی صفویان و گورکانیان با استناد بر آثار نگارگران مهاجر ایرانی در دربار گورکانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ایران و هند سابقه طولانی در تعاملات فرهنگی دارند، ولی مهاجرت تعداد زیادی از هنرمندان و نخبگان صفوی به دربار گورکانی در خلال قرن های دهم و یازدهم هجری، نقطه عطفی در تاریخ این ارتباطات فرهنگی به شمار می رود. اهمیت این تعاملات فرهنگی در بهره گیری از زبان فارسی به عنوان زبان رسمی دربار گورکانی و انتقال کانون نوآوری های ادب فارسی از ایران صفوی به هند گورکانی به وضوح نمایان است. بر مبنای این پیشینه موجود، هدف پژوهش حاضر آن است که با واکاوی ویژگی های سبکی و عناصر بصری آثار نگارگران ایرانی در دربار گورکانی و پیگیری سیر تحول سبک و نقش مایه ها در آثار این هنرمندان و پروژه های تحت نظارتشان، به تبیین جایگاه هریک از فرهنگ های دخیل و قابل رؤیت در این آثار بپردازد. بر این اساس نمونه های پژوهش با رویکرد نشانه شناسی فرهنگی مورد مطالعه قرار گرفتند. در این رویکرد، نگارگری دربار گورکانی به عنوان «متن بینافرهنگی» و فرهنگ گورکانی به عنوان مرکز یا به عبارتی «خویشتن» در نظر گرفته شدند، درحالی که فرهنگ ایرانی و فرهنگ هندو «دیگری» محسوب گشتند. نتیجه آنکه گورکانیان با آرمانی سازی فرهنگ فارسی که در آن زمان مقبولیت و جایگاه خاصی در جهان اسلام داشت، سعی داشتند بر تمایز خود با فرهنگ دیگری هندو تأکید کنند. این فرایند به جذب کامل فرهنگ فارسی و طرد کامل دیگری هندو در نگارگری گورکانی منجر نشد تا آنجا که به رغم غلبه عناصر و ترکیب بندی های ایرانی، نگارگری گورکانی بسیار طبیعت گراتر از همتای پارسی اش می باشد. نگارگری گورکانی یک متن بینافرهنگی است که در آن فرهنگ ایرانی و به تبع آن فرهنگ مغولی (به واسطه همزادپنداری خودش با فرهنگ ایرانی) در مرکز و فرهنگ هندو در حاشیه است، ولی این متن هویتش را از جابه جایی مداوم مرزهای مرکز و حاشیه می گیرد.
بررسی آرایه های تزئینی خانه های قاجاری شهر اردبیل (مطالعه موردی: خانه تاریخی حاج میرزا ابراهیم صادقی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به کارگیری تزیینات در معماری سنتی و بومی ایران همواره جایگاه ویژه ای داشته است. از جمله بسترهای درخور توجه جهت ارائه آرایه های تزیینی، خانه های اشخاص متمول و دارای اعتبار اجتماعی و مذهبی است که امروزه با عنوان خانه های تاریخی از آن ها یاد می شود. خانه مرحوم حاج میرزا ابراهیم صادقی یکی از خانه های قاجاری شهر اردبیل است که با داشتن شاخصه های هنری دوره قاجار مانند: تزیینات چوبی، نقاشی پشت شیشه، نقاشی دیواری، کتیبه نگاری، تزیینات گچی و آجرکاری در فهرست آثار ملی کشور، ثبت گردیده است. لذا ضرورت پژوهش حاضر شناسایی و تحلیل تزئینات این خانه تاریخی به عنوان مطالعات و بررسی های نگارندگان که از طریق مشاهدات میدانی، مصاحبه و مطالعات کتابخانه ای صورت گرفته؛ حاکی از آن است که آرایه ها و تزیینات موجود در خانه صادقی جزو شاخصه های هنر دوره قاجار به شمار می آیند. همچنین با تطبیق تزیینات و آرایه ها با دیگر خانه های قاجاری می توان به وجود نوعی مفهوم و مضمون مشترک در آن ها پی برد که نشان می دهد الگوی خاصی از تزیینات در خانه های دوره قاجار حاکم بوده است. داده ها و اطلاعات در این پژوهشِ کیفی با رویکرد توصیفی تحلیلی [A1] [U2] مورد بررسی قرار گرفته اند. هدف پژوهش بررسی آرایه های خانه تاریخی صادقی جهت شناسایی الگوی خاصی از تزیینات دوره قاجاری در منطقه شمال غربی است. سوالات پژوهش عبارت است از: تزیینات وابسته به معماری در خانه تاریخی صادقی شامل چه مواردی است و بر چه مضامینی دلالت دارد؟ آیا الگوی خاصی از تزیینات در خانه های قاجاری شهر اردبیل با تاکید بر خانه تاریخی صادقی حاکم است؟ این الگو دربردارنده چه نوع شاخص هایی است؟ به طور کلی میتوان نتیجه گرفت خانه های تاریخی متعلق به بازه زمانی قاجار در شهر اردبیل دارای الگوی تزئینی خاصی است که به صورت انواع نقوش گردان و منحنی و کتیبه نگاری با استفاده از تکنیک های متنوعی از جمله نقاشی پشت شیشه و قواره بری به اجرا درآمده است. [A1]عنوان شود پژوهش کمی است یا کیفی. [U2]عنوان کیفی قید شد
تبیین مفاهیم سازمان دهنده مسکن مطلوب در شرکت شهرهای نفتی نمونه موردی: مجموعه مسکونی نیوسایت اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
معماری مسکن در ایران در دوران معاصر در شهرک ها و شهرهای بزرگ یک مسئله چند متغیری با ابعادی متفاوت است. نیاز به حل مسئله مسکن، به شکلگیری پروژه های تجربی و طراحی و ساخت مفاهیم سازمان یافته جدید از مسکن صورت گرفته است. یکی از مناطقی که به واسطه نوپا بودن ساختار معماری و شهری نیاز به انجام تحقیقات مختلف دارد، شهر اهواز است. پژوهش حاضر قصد دارد با شناخت مولفه های مسکن مطلوب حاوی شاخصه های درونی و بیرونی در مجموعه نیوسایت به تبیین این مفاهیم بپردازد. روش پژوهش به لحاظ هدف کاربردی-توسعه ای و با تکنیکی آمیخته شامل؛ روش های توصیفی و تحلیل محتوا در بخش نظری و همبستگی و علی مقایسه ای به صورت میدانی در بخش مطالعات موردی می باشد. نوع طرح همزمان تغییرپذیر ترکیبی رویکردهای کمی و کیفی که دارای چارچوبی نظری است. در نهایت براساس مدل مفهومی، در گام اول پرسشنامه هایی با پاسخ هایی از طیف لیکرت با توجه به حجم نمونه در اختیار ساکنین 105 واحد در نیوسایت جهت تحلیل آماره های توصیفی که بوسیله نرم افزار SPSS تحلیل می شوند؛ قرار می گیرد. در گام بعدی مصاحبه هایی برگرفته از سوالات پژوهش از جامعه ای 10 نفره از کارشناسان که به روش گلوله برفی انتخاب شدند تدوین و با تحلیل آنها آماره های استنباطی استخراج می گردد. پس از معرفی نتایج دو حوزه کمی و کیفی و برای رسیدن به مولفه های مسکن مطلوب می بایست پیوندی میان عوامل انسانی (ساکنین)، عوامل کالبدی (درونی و بیرونی) و عوامل تصمیم ساز (کارشناسان) برقرار شده و راهبردهایی در سه حوزه کوتاه، میان و بلندمدت ارائه داد.
طراحی معماری در محوطه میراث روستایی بررسی موردی: طراحی های انجام شده در روستای تاریخی میمند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چالش میان قدیم و جدید همواره مطرح بوده است. از یک طرف ضوابط و مقررات حفاظتی و از طرفی بی توجهی و ناهماهنگی طرح های جدید به زمینه میراثی، موضوع مجادلات جدی بوده است. در این میان طراحی جدید در میراث روستایی به دلیل ویژگی های خاص و در عین حال روابط پیچیده اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و طبیعی، علی رغم ظاهر ساده آن، کاری دشوار است. هدف از این مقاله بررسی اصول و معیارهای کلیدی در طراحی بناها و عناصر معماری جدید در بافت های میراث روستایی است. روش تحقیق این پژوهش از نوع کیفی است. در این میان بررسی و تحلیل محتوای اسناد بین المللی کمک خواهد کرد تا دستاوردهایی در جهت نیل به این معیارها حاصل گردد. این تحقیق ضمن جمع آوری داده ها از طریق مشاهده مستقیم و تحلیل جزئیات کالبدی، سازگاری معیارهای مستخرج از مبانی نظری را در روستای تاریخی میمند بررسی می نماید. همچنین با روش زمینه یابی و انجام مصاحبه با ساکنین در مورد انطباق پذیری طراحی های انجام شده و تدقیق معیارها تأکید دارد. یافته های تحقیق نشان می دهد که فراتر از معیارهای کالبدی، این معیارهای پایه هستند که نقش تعیین کننده ای در موفقیت طراحی در میراث روستایی دارند.
کارایی قوانین و سیاست های موجود در بروز رفتار محیط زیست گرایانه از دیدگاه دو گروه شهروندان شهر تهران و مدیران اجرایی حوزه مدیریت محیط زیست شهرداری تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه مطالعه درباره علل مؤثر بر بروز رفتار محیط زیست گرایانه یکی از موضوعات مهم در روان شناسی و جامعه شناسی محیط زیست است. هدف این پژوهش بررسی تأثیر قوانین و سیاست های موجود از دیدگاه دو گروه شهروندان و مدیران اجرایی حوزه محیط زیست شهرداری تهران در بروز رفتارهای محیط زیست گرایانه است. بر این اساس عوامل درونی و بیرونی متعددی در بروز رفتارهای محیط زیست گرایانه نقش دارند. مقاله حاضر به روش توصیفی-پیمایشی و به شیوه تحلیل محتوی کمّی با نگاهی نظام مند، به عوامل مؤثر در بروز رفتارهای دوستدار محیط زیستت شهروندان پرداخته است. حجم نمونه شامل 641 نفر از شهروندان و 49 نفر از مدیران اجرایی حوزه محیط زیست شهرداری تهران است و شهر تهران قلمرو مکانی این تحقیق را تشکیل می دهد. داده ها از طریق پرسش نامه با استفاده از روش های تحلیل آماری چون آزمون T تک نمونه ای مستقل و کای اسکوئر در محیط نرم افزار رایانه ای SPSS مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفته است. نتایج تحقیق حاکی از عدم کارایی قوانین و سیاست ها موجود در ایجاد تغییر رفتار محیط زیست گرایانه شهروندان شهر تهران است.
قیاس تطبیقی خوانش ساکنین از شهر (منظر شهری) با طرح های توسعه شهری بررسی انتقال منظر شهر سنتی به شهر معاصر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هجدهم خرداد ۱۴۰۰ شماره ۹۶
45 - 58
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: از دوره رضاشاه پهلوی تا کنون، توسعه و اقدام در شهر در پی «تعامل شهر با قوانین» و از طریق «وضع قوانین متمرکز» و تدوین ضوابط و مقررات یکپارچه، در قالب طرح های توسعه و طرح های جامع و تفصیلی، صورت گرفته است. بر این اساس، توسعه فضاهای شهری و مداخله در آن ها برمبنای ادراک ساکنین بیش از آنکه به عنوان امری کیفی صورت پذیرد، تابعی از اصول ریاضی و معطوف به معیارهای کمّی بوده و آنچه مربوط به کیفیت منظر شهری است، در قالب طرح های موضعی و موضوعی، ضمیمه طرح جامع و طرح تفصیلی می شود.هدف پژوهش: این تحقیق در پی آن است که کاستی موجود در طرح ها و برنامه های توسعه را، که منجر به فروکاهی کیفی منظر شهر در دوران انتقال از شهر سنتی به شهر معاصر شده است، با توجه به مدل مفهومی منظر شهری، با قیاس تطبیقی برنامه های توسعه و خوانش ساکنین از شهر، بررسی کند.روش پژوهش: این پژوهش با روش تحقیق کیفی و با تکیه بر پارادایم پدیدارشناسی در چهار گام صورت گرفته است. در گام اول سازمان فضایی شیراز و چرخش های صورت گرفته در شهر در دوره های مختلف، با تکیه بر اسناد دست اول و دوم، به شیوه تفسیری-تاریخی بررسی شده است؛ در گام دوم طرح ها و برنامه های توسعه در دوره های تاریخی مورد بررسی قرار گرفته اند؛ در گام سوم قیاس تطبیقی بین خوانش ساکنین از شهر، مبتنی بر مدل مفهومی منظر شهری، و شیوه نگرش به منظر شهر در برنامه های توسعه انجام شده است؛ و در گام چهارم منظر شهرهای معاصر و معضلات پیش رو به روش تحقیق علّی (پس رویدادی) بررسی شده و علت ها و عوامل بروز آشوب در منظر شهرها مورد مطالعه قرار گرفته است؛ گام چهارم تحقیق با بررسی وضعیت دوره گذار منظر شهر شیراز و تأثیر دیدگاه حاکم بر شکل گیری آن صورت پذیرفته است.نتیجه گیری: علی رغم تأثیرات دستگاه حکومتی در توسعه شهر تا اواخر قاجار، اقدامات و توسعه های مردم و حاکمیت در فضاهای انضمامی صورت می گرفت که اقداماتی مبتنی بر تجربه-ادراک ساکنین بود. انتقال از منظر شهر سنتی به شهر معاصر در شیراز از دوران رضاشاه روی می دهد که تمایل به نظم حداکثری و استانداردسازی علی رغم ارتقای مؤلفه های کمّی شهر، منجر به تبدیل فضاهای انضمامی سه بعدی مبتنی بر تجربه-ادراک ساکنین به فضاهای انتزاعی دوبعدی و آزمایشگاهی شد. در خوانش وضع موجود، شناخت ابژه ها (اشیا) در شهر، برمبنای علوم طبیعی و عدم اهتمام به تأویل ها که فهم ساکنین از شهر را شکل می دهند، منجر به تقلیل گرایی در شناخت شهر و در نتیجه اقدامات شهری شده و به نظر می رسد علت العلل بروز بحران در ادراک ساکنین از شهر است.
مکان های سوم شهری؛ صحنه خلق پاتوق های اجتماعی و تفریحی جامعه مطالعه موردی: بررسی تطبیقی کافه های مناطق 1 و 4 شهر اورمیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۵ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
153 - 170
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: امروزه مکان های سوم شهری همواره محلی برای جاری شدن حیات غیررسمی در مقابل حیات رسمی بوده است. کافه های شهری به عنوان یکی از پدیده های خرد اجتماعی، فضایی مدرن و روشن فکر و بخشی از مکان های سوم شهری، فضاهای شهری فراتر از مکان زیست و کار به حساب می آیند که با تأکید بر پویایی، سرزندگی و کارایی مطلوب فضا، بستر تعاملات اجتماعی پایدار، حضورپذیری فعال شهروندان و شکل گیری حیات اجتماعی را فراهم می آورند. هدف: تحقیق حاضر با هدفی کاربردی و ماهیتی توصیفی- تحلیلی در تلاش است تا با بهره گیری از اندیشه اولدنبرگ در اسناد کتابخانه ای، به بررسی تطبیقی کافه های شهری مناطق 1 و 4 شهر اورمیه از منظر صحنه ی سازگار و مناسب پاتوق های تفریحی و اجتماعی جامعه بپردازد. روش: شیوه های مورد استفاده در تجزیه و تحلیل داده های تحقیق، بهره گیری از روش های سندگزینی، شناسایی میدانی و نمونه گیری طبقه ای و استفاده از تکنیک های آنتروپی شانون و ماباک جهت وزن دهی مولفه ها و رتبه بندی مناطق پیشنهادی می باشد. یافته ها: براساس تحلیل داده های تحقیق و طبق یافته ها، شاخص «شخصیت بخشی» در منطقه 1 شهر ارومیه، بیشترین میزان مطلوبیت و سازگاری را به خود اختصاص داده است. همچنین شاخص «آسایش و آرام بودن» وضعیت مناسبی را در منطقه 1 شهر داشته است. به علاوه شاخص های «مکان تفریح و گذران اوقات فراغت» و «پویایی تعامل بومی و محلی» در منطقه 4 شهر اورمیه، به ترتیب نامناسب ترین وضعیت موجود را در میان سایر شاخص ها به خود اختصاص داده است. نتیجه گیری: نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل حاکی از آن است که منطقه 1 شهر اورمیه با برخورداری از توسعه روزافزون و چشمگیر در ابعاد فیزیکی، اجتماعی، کیفیتی فضا و فرهنگی، شرایط مطلوب تری در امر بهبود و خلق مکان های سوم شهری (کافه) و بازتولید پاتوق های تفریحی و اجتماعی جامعه شهری داشته است.
بکارگیری نحو فضا برای تحلیل قرارگاه های رفتاری؛ نمونه مطالعاتی: پارک های محله ای منطقه ۵ شهرداری تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال یازدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
۲۴-۱
حوزههای تخصصی:
اهداف: هدف پژوهش دستیابی به معیارهای عملیاتی برای طراحی و بهبود کیفیت قرارگاه های رفتاری مطابق با ارزش های کیفی_مکانی در پارک های محله ای و لحاظ نمودن مؤلفه های مؤثر با رویکردی کل نگر (عینی-ذهنی) است. بر اساس پیش فرض های باغ ایرانی، این مهم در معماری منظر، می تواند به تقویت تعاملات اجتماعی پارک ها، کمک نماید. روش ها: ابتدا با روش توصیفی- تحلیلی، معیار های عینی-ذهنی قرارگاه های رفتاری، در قالب چارچوب نظری تدوین می شود. به منظور ارزیابی و اولویت بندی معیارهای مذکور، از روش مطالعه موردی، با کمک فناوری های نوین منظر و ابزارهای مدلسازی نحوی و میدانی، شامل مشاهده، پرسشنامه بسته و نقشه های شناختی، استفاده شده است. یافته ها: مقایسه اصول در نظرگرفته شده در نمونه های انتخابی، نشان داد که از میان معیارهای عینی مکان در قرارگاه های رفتاری پارک های محله ای منطقه 5 شهرداری تهران، ایمنی، آسایش فیزیکی و فعالیت های پویا و از میان معیارهای ذهنی مکان، معیار امنیت و اجتماع پذیری درکیفیت کالبدی پارک از نگاه جامعه آماری تحقیق از الویت بیشتری برخوردار است. نتیجه گیری: افراد، موقعیت های مکانی را که دارای گشودگی طراحی اند و در مجاورت قرارگاه های اجتماعی فعال قراردارند، را به عنوان قرارگاه های ذهنی و بدون توجه به ارزش کالبدی و به واسطه ویژگی های ذهنی استفاده می کنند. بازه های عددی حاصل از مدلسازی و مقایسه، نشان دهنده توجه طراحان به شکل زمین در طراحی پارک و عدم توجه درست به کیفیت مکانی قرارگاه های رفتاری است که این مهم با امنیت و اجتماع پذیری پارک ارتباط مستقیم دارد.
Comparative Analysis of the Persian Garden and Park Pattern’s Versatility as Urban Spaces in Iran(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Architecture and Urban Development, Volume ۱۱, Issue ۲ - Serial Number ۴۰, Spring ۲۰۲۱
31 - 40
حوزههای تخصصی:
Due to the thousands of years of Persian garden his tory, it has taken an indigenous color and aroma and its components have formed according to the needs that have exis ted over time; whereas the park suddenly entered Iran to induce modernism in the Qajar period. For this reason, its features don't fit the circums tances of Iran and ins tead fit with its territorial characteris tics. A solely his torical attitude to the Persian garden has led to the exclusion of this space from the process of regeneration and adaptation to recent needs. On the other hand, in the 50 years since the park’s emergence in Iran, some of its features have harmonized with the context. Accordingly, the research ques tion is: following the characteris tics of urban public spaces, which patterns of green space -Persian garden or park- might be more adaptable to the Iranian context. Several experts' opinions were used to respond to the research ques tion. The criteria for reviewing were selected from the project for public spaces and the results of the ques tionnaires were analyzed in the form of the hierarchical analysis process method and were adapted to the theoretical background. Although regarding some of the use and activity criteria, the park has more adaptability as a public urban space in Iran, in terms of access and linkage, comfort and image as well as overall measurements, the garden is more adaptable than the park.
تبیین مدل ارزیابی استفاده مجدد سازگار از خانه های میراثی تهران (با استفاده از روش FANP)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه استفاده مجدد سازگار به عنوان یکی از راهبردهای اصلی برای حفظ میراث معماری محسوب می شود. این فرآیند عموماً به حفاظت از بناهای میراثیِ بدون استفاده از طریق تبدیل آنها برای استفاده های جدید و عملکردهای مناسب تر، ضمن حفظ ساختار، شخصیت، و هویت اصلی آنها برای نسل های آینده اشاره دارد. نیاز به یادگیری از تجارب گذشته و ارزیابی اشتباهات و موفقیت ها پس از استفاده مجدد همواره وجود دارد؛ و به دلیل اهمیت داشتن رویکردی یکپارچه در ارزیابی پروژه های استفاده مجدد، تعیین شاخص هایی جامع که دارای وزن می باشند، ضرورت می یابد. در مقاله حاضر ابتدا شاخص های استفاده مجدد سازگار با بررسی متون نظری و اسناد بین المللی این حوزه تعیین، و سپس با وزن دهی آنها به روش F’ANP مدل ارزیابی استفاده مجدد سازگار از خانه های میراثی تهران ارائه می گردد. نتیجه حاصل از این بررسی نشان می دهد که 4 معیار «ارتقاء ساختار اقتصادی»، «توسعه فرهنگی- اجتماعی»، «پایداری کالبدی»، و «ملاحظات محیطی» بیشترین تأثیر را بر استفاده مجدد سازگار از خانه های میراثی تهران داشته اند و شاخص «توجه به ویژگی های منطقه» با بالاترین وزن نهایی، بیشترین اهمیت را در ارزیابی دارد. پس از سه شاخص ملاحظات محیطی، شاخص های پتانسیل کالبدی تغییر عملکردی، ایجاد فرصت های شغلی، اقدامات حفاظتی، توسعه گردشگری، و تداوم منزلت فرهنگی در اولویت های بعدی می باشند.
بررسی عناصر اقلیمی و تاثیر بر معماری پایدار
منبع:
معماری سبز سال هفتم تیر ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۲۴)
55-62
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی عناصر اقلیمی و تاثیر بر معماری پایدار با استفاده از معادلات ساختاری بود. در مقاله حاضر از روش توصیفی پیمایشی براساس از الگوی معادلات ساختاری استفاده شد. شرکت کنندگان در پژوهش حاضر کارشناسان مدیریت ساخت و مهندسی معماری در شهر تهران بودند. براساس فرمول کوکران 384 نفر به عنوان نمونه آماری تحقیق با استفاده نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. 384 پرسشنامه در بین آنان توزیع شد. برای اندازه گیری متغیرهای تحقیق از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد. این پرسشنامه شامل 15 گویه برای عناصر اقلیمی و 15 گویه برای معماری پایدار بود. سئوالات پرسشنامه بر اساس مقیاس پنج نقطه ای لیکرت (خیلی مخالفم(1) تا خیلی موافقم (5)) درجه بندی شده است. یکی از سوالات پرسشنامه به اینصورت بیان شده است. نتایج نشان داد که الگوی پیشنهادی با داده ها ی این پژوهش برازش نسبتاً خوبی دارد و اثر مستقیم در جه حرارت (دما) (45/0 =β)، تابش خورشید (39/0 =β)، جریان هوا (باد) (40/0 =β)، موقعیت جغرافیایی (پستی و بلندی و میزان ازتفاع از سطح دریا) ( 32/0 =β) و میران بارش (30/0=β) بر معماری پایدار در سطح (01/0>P) مثبت و معنادار است. نتایج معادلات ساختاری نشان داد که عناصر اقلیمی به صورت کلی می توانند 77/0 از واریانس و تغییرات معماری پایدار را پیش بینی کنند.
سیر تحول عناصر تزئینی اسلامی بناهای تاریخی و مساجد در دوره ایلخانی
حوزههای تخصصی:
سلسله ایلخانی از حدود سال 663 ه ق تا 756 ه ق بر ایران کنونی و سرزمین های اطراف آن حکمرانی کرد. تا اواخر قرن هشتم هجری قمری، حکومت های دست نشانده ایلخانی مانند آل مظفر، همچنان بر نواحی ای از ایران حکومت می کردند. آثار نفیسی از این دوران مانند ابنیه منطقه یزد باقی مانده است. این تحقیق به شیوه توصیفی و تحلیلی و از مطالعات کتابخانه ای و میدانی استفاده شده است که مبتنی بر مطالعه، بازدیدها و کارهای انجام شده، تحقیق ها و پایان نامه های به روز و تجزیه و تحلیل آن ها می باشد. عناصر تزئینی و هنر این دوره را می توان در حقیقت، تلفیقی از هنر شرق دور، آسیای مرکزی و هنر دوره های قبل ایران دانست. هنرمندان کوشیده اند تا با بهره گیری از این تاثیرات، آثار بدیعی را خلق نمایند که به مرور به سبکی مستقل تبدیل گشت. تزئینات ابنیه دوران اسلامی ایران، معمولاً از سه نوع مصالح آجر، گچ، کاشی و یا تلفیقی از اینهاست، که گچبری از دوران اولیه اسلام تا دوره تیموریان به عنوان عنصر قالب در تزئینات وجود داشته و عمده کاربرد آن در محراب ها و کتیبه های اجرا شده در بنا بوده است.
بررسی تطبیقی چگونگی استقرار جایگاه بانوان در فضاهای عبادی ادیان ابراهیمی در دوره ی صفوی اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عوامل متعدد از قبیل باورهای مذهبی، فرهنگی و اجتماعی، هنجارها، ارزشهای اجتماعی و آزادیهای جنسیّتی در بستر خانواده و جامعه بر هویّت اجتماعی و فرهنگی زن و مرد و به دنبال آن رابطه بین جنسیّت و معماری اثرگذار است. تحقیق حاضر با هدف بررسی میزان اهمیّت مؤلفهی باورهای فرهنگی، اعتقادی و مذهبی بر ساختار رابطه جنسیّت و فضا، به دنبال پاسخ به این پرسش است که ویژگیهای فضای معماری در اماکن مذهبی ادیان مختلف در دوره صفوی چگونه از هویت جنسیّتی، اعتقادات دینی و فرهنگی مربوط به زنان و مردان تأثیر پذیرفته است؟ به همین منظور، با گزینش سه نمونه موردی از مسجد، کلیسا و کنیسه در بافت تاریخی شهر اصفهان، تأثیر نقش مؤلفهی مذهب بر رابطهی جنسیّت و معماری و تاثیر آن بر ساختار شکلی این فضاها بررسی میشود. در این تحقیق ابتدا با استفاده از روش تحقیق تفسیری تاریخی و سپس توصیفی تحلیلی به شناخت موضوع حضور در عبادتگاههای ادیان مختلف پرداخته، پس از آن با تحلیل عناصر فضایی آنها، روابط عملکردی در هر یک بررسی شده و به کمک روش تحقیق تطبیقی، عناصر کالبدی و فضایی شامل ورودی، محل عبادت و جایگاه نشستن بانوان در هر یک از اماکن مذهبی(مسجد، کلیسا و کنیسه) با یکدیگر مقایسه شده و نشان داده شد که در کنیسههای یهودیان اصفهان گسترش قلمروهای جنسیتی، تفکیکپذیری فضاها و وجود فضای تک جنسیّتی، بسیار پررنگتر بوده و مرزهای جنسیّتی در مساجد کمرنگتر از کنیسهها میباشد. اعتقادات دینی، حریمهای فیزیکی و جنسیّتی در کلیساها را بیشتر کاهش داده است. نتیجه تحقیق نشان میدهد که باورهای فرهنگی و مذهبی بر رابطه جنسیّت و فضا تاثیرگذار بوده و تفاوت ساختارهای جنسیّتی در مذاهب گوناگون، تغییرات نمایانی در شکلگیری کالبد عبادتگاهها ایجاد میکند.
تأثیر ساختار کالبدی و پیکربندی فضایی بر کیفیت تجربه منظر صوتی عابران پیاده در فضاهای عمومی با استفاده از واقعیت مجازی؛ بررسی موردی: حد فاصل میدان ولیعصر تا میدان جهاد، تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه معماری و شهرسازی سال چهاردهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۳۳
31 - 56
حوزههای تخصصی:
امروزه در روند طراحی و ساماندهی فضاهای شهری، نقش منظر صوتی و متغیرهای تأثیرگذار آن، به عنوان پتانسیلی در افزایش قابلیت افراد جهت درک عمیق و با کیفیت از محیط کالبدی، نادیده گرفته شده است. از جمله متغیر مهم تأثیرگذار بر صوت و ادراک انسان از محیط، بحث ساختار کالبدی فضا است. بنابراین، هدف پژوهش حاضر، دستیابی به منظر صوتی مطلوب برای عابران، از طریق بررسی روابط میان متغیرهای کالبدی-فضایی بر تجربه منظر صوتی عابران می باشد. پژوهش حاضر از روش اکتشافی-تحلیلی و روابط علی-معلولی، با تکیه بر روش تحقیق آمیخته بهره برده است و به سبب ناممکن بودن تغییر شرایط کالبدی وضع موجود و دشواری کنترل متغیرهای غیرکالبدی، از تکنیک واقعیت مجازی استفاده نموده است. با استخراج شاخص های کالبدی مهم از چارچوب پژوهش، آزمون های تحقیق در قالب گروه های کالبدی-فضایی طبقه بندی شده اند و از طریق پرسشنامه مورد ارزیابی قرار گرفته اند. سپس، ارتباط میان متغیرهای هدف پژوهش با یکدیگر از طریق آزمون های آماری در SPSS، در کنار مقایسه نتایج با نحوه توزیع واقعی صوت، در نرم افزار Arraycalc، تحلیل شده اند. نتایج گویای این مطلب اند که بین ساختار کالبدی-فضایی با متغیرهای تجربه منظر صوتی ارتباط معنادار و منطقی وجود دارد. در واقع، بنابر میانگین نتایج رضایت خاطر از منظر صوتی آزمون ها، در آرایش فضایی محدب (182.53)، کاهش ارتفاع ساختمان ها (190.58)، کاهش عرض مسیر (188.1) و ایجاد گشودگی (206.36) در مسیر حرکت عابران، کیفیت تجربه منظر صوتی از مطلوبیت نسبی بالاتری برخوردار خواهد بود.
تحلیل گره چینی های بکار رفته در صندوق قبر شاه اسماعیل صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آرامگاه شاه اسماعیل صفوی در قسمت انتهایی قندیلخانه در مجاورت گنبد الله الله در بقعه شیخ صفی الدین اردبیلی قرار دارد. صندوق بسیار نفیس و ظریفی بر روی قبر ایشان واقع است. این صندوق از نقشها و طرحهای متفاوتی با تکنیکهای بسیار متنوع و زیبا در یک نظام هندسی منسجم به اجرا در آمده است. گرههای هندسی یکی از انواع نقوش به کار رفته بر روی این صندوق می باشد که در تمامی جوانب کار مشاهده میشود. این پژوهش سعی دارد تمام نقوش هندسی موجود بر روی این اثر ارزشمند را گره گشایی کرده و به نحوه ترسیم آنها دست یابد. مقاله حاضر درصدد پاسخگویی به این سوال اصلی است که، گرههای هندسی صندوق قبر شاه اسماعیل صفوی از چه روش ترسیمی پیروی کرده است و رمزگشایی گرههای مذکور در چیست؟ روش پژوهش به صورت توصیفی – تحلیلی بوده که با آنالیز یک اثر تاریخی به بحث و بررسی آن پرداخته میشود. جمع آوری اطلاعات به روش اسنادی و میدانی می باشد. یافته های حاصل نیز نشان میدهد که سه نوع شمسه «هشت»، «ده تند» و «دوازده تند» در تمامی جوانب کار با ترکیب بندیهای متفاوت دیده میشود که شمسه «ده تند» به مراتب کاربرد بیشتری در اجرا دارد. نوع تقسیم بندی فضای کلی کار و همچنین نوع آلت هایی که با گرههای نامبرده، ایجاد شده در تمامی جوانب آن متفاوت از هم میباشند. با وجود تنوع و تعدد گره ها در کار، یک وحدت و انسجام خاصی در قسمتهای مختلف صندوق ایجاد شده است. گره های بکار رفته بر روی این صندوق موقع ترسیم در یک چهارم دایره، شمسه آنها ترسیم شده و در قاب واگیره مربع یا مستطیل البته براساس نوع گره قسمتهای دیگر آن نیز ترسیم میشود. در حالت کلی شمسه ها با ستاره پنجپر و یا آلت ترقه شکل میگیرند. بخشهای مختلف این صندوق در مکعب مستطیل بالایی و پایینی هر کدام مانند یک تابلو با نقوش متعددی مثل اسلیمی ها، ختاییها و کتیبه که در بستری از نقوش هندسی با رنگهای خاصی به اجرا درآمده اند به نوعی ویژگیهای هنری ایرانی – اسلامی را به نمایش گذاشته اند.
تأثیر به کارگیری حکمرانی شبکه ای، بر عناصر مدیریت بحران در بلایای طبیعی در سازمان های مرتبط با بحران استان کهگیلویه وبویراحمد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۴۰ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱۷۳
۸۸-۷۵
حوزههای تخصصی:
با توجه به غیرمنتظره بودن حوادث و بلایای طبیعی درصورتی که به خوبی مدیریت نشوند ممکن است به بحران های بزرگ تری تبدیل شوند. از طرفی برای مدیریت بهتر و کنترل سریع تر حوادث و بحران ها، به همکاری گسترده سازمان های دولتی، غیردولتی و مشارکت نیروهای مردمی، در قالب حکمرانی شبکه ای نیاز دارند. هدف از این تحقیق، بررسی نظر 140 نفر از جامعه آماری منتخب تحقیق، به روش طبقه ای تصادفی نسبی شامل: مدیران و رابطین بحران دستگاه های عضو کارگروه های 14 گانه عضو ستاد مدیریت بحران، استان کهگیلویه و بویراحمد در خصوص تأثیر مؤلفه های حکمرانی شبکه ای بر عناصر مدیریت بحران (پیش بینی، آماده سازی، مقابله و احیاء و بازسازی)، می باشد. این تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه گردآوری داده ها، پیمایشی و از نوع همبستگی است. با توجه به پیشینه تحقیق، پس از ترسیم مدل مفهومی تحقیق، نسبت به طراحی پرسشنامه محققین ساخته اقدام شد و پس از به دست آمدن پایایی و روایی لازم، نسبت به جمع آوری داده ها اقدام شد. سپس با توجه به روش معادلات ساختاری و تحلیل عاملی با استفاده از نرم افزار آماری smart pls، آزمون فرضیه های تحقیق، انجام شد. پس از انجام آزمون های آماری لازم، ضمن تأیید فرضیه های تحقیق، مشخص گردید که: حکمرانی شبکه ای بر عناصر مدیریت بحران رابطه مثبت دارد، بیشترین تأثیرگذاری حکمرانی شبکه ای به ترتیب بر عناصر مدیریت بحران شامل: پیش بینی بحران (0.78)، مقابله با بحران (0.75)، آمادگی در برابر بحران (0.74) و احیاء و بازسازی پس از بحران (0.62) بوده است، لذا ضرورت دارد که حکمرانی شبکه ای به عنوان شیوه تعاملی در حوادث و بحران ها، در مدیریت بحران های طبیعی استان کهگیلویه وبویراحمد، به ترتیب در مراحل پیش بینی بحران ها، مقابله با بحران ها، مرحله آمادگی در برابر بحران و درنهایت مرحله احیاء و بازسازی به کار گرفته شود. لذا پیشنهاد می گردد برای تحقق حکمرانی شبکه ای و بیشترین تأثیرگذاری در مدیریت بحران های طبیعی در استان کهگیلویه وبویراحمد، شبکه ای از سازمان های هماهنگ، کارا و اثربخش که از شفافیت و دموکراسی در تصمیم گیری و عمل برخوردار باشند، تشکیل گردد.
تبیین مؤلفه های آموزش شهرسازی با تأکید بر ارتباط با اجتماع یادگیری حرفه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی توسعه شهری و منطقه ای سال ششم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱۷
147 - 178
حوزههای تخصصی:
شناسایی مؤلفه های آموزش شهرسازی با تأکید بر ارتباط با اجتماع یادگیری به عنوان یکی از راهکارهای ارتقاء دان ش، مه ارت و نگ رش استادان و دانشجویان پیرامون مسائل کمی و کیفی رشته شهرسازی سال هاست که مطرح و اجراشده است. تحقیق حاضر بر اساس هدف، از نوع تحقیق کاربردی است؛ این پژوهش به صورت کیفی بوده؛ که از شیوه ی تحلیل محتوا بهره گرفته است؛ لذا در تحقیق حاضر تعداد 12 نفر از کارشناسان حوزه شهرسازی انتخاب شده و به گردآوری داده ها از طریق مصاحبه ی عمیق پرداخته شد. به این منظور در مرحله اول داده های مستخرج از فرآیند گردآوری، در سه گام کدگذاری شده بود تا بر اساس آن مدل نهایی استخراج گردد؛ همچنین برای تسهیل در فهم مصاحبه ها و استخراج نتایج، آن ها کدگذاری شده است؛ که در سه مرحله خرده مقوله ها، مقوله های میانی و مقوله های اصلی (نهایی) انجام شد. درنهایت از محتوای مصاحبه ها درمجموع 176 کد شناسایی شد که بعد از حذف مشترکات 89 خرده مقوله در مرحله کدگذاری اولیه، 23 مقوله میانی در مرحله کدگذاری ثانویه و در مرحله کدگذاری نهایی تعداد 5 مقوله اصلی شناسایی گردید؛ شامل: کیفیت آموزش، شیوه ها و ابزار؛ مدرسان و مربیان؛ عوامل اساسی آموزش؛ مهارت ها؛ ارزش ها و درنهایت روابط بین مقولات آشکار و مدل مفهومی منبعث از روش تحلیل کیفی با رویکرد استقرایی فراهم آمد؛ که به صورت مدل نهایی تحقیق ارائه شد.
فضای زبان؛ (زبان به مثابه عاملی تعیین کننده در تعریف و ادراک فضا)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۵ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
1 - 22
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: زبان محور بودن مفهوم فضا، کاربرد و ادراک آن را به عنوان یک مفهوم کلیدی در شهرسازی و معماری، گاهی با کژفهمی همراه کرده است. پیوند بین دو مضمون فضا و زبان آن ها را به عنوان مفاهیم بنیادین در شناخت و تفسیر شهرها تبدیل کرده و ادراک یکی بدون دیگری ممکن نیست. نقد گفتمان مسلط در باب فضا، در رشته هایی چون شهرسازی که فضا را عموماً به عنوان یک مفهوم فیزیکی مورد استفاده قرار داده اند، و همچنین مطالعه پدیدارشناسانه دو مفهوم مورد اشاره می تواند به تبیین کاربردی مفهوم فضا کمک نماید. هدف: مقاله حاضر با هدف ریشه یابی زمینه های ادراک در نظریات مختلف فضا و همچنین تعریف زبان به عنوان اصلی ترین عامل در فرایند ادراک و تجربه فضا، تدوین شده است. همچنین بررسی و نقد ارتباط متقابل بین فضا و زبان از اهداف این مقاله است. روش: مطالعات انجام شده مبتنی بر ساختاری مرکب از دو روش «تحلیل انتقادی گفتمان» و «پدیدارشناسانه هرمنوتیک» است. یافته ها: به نظر می رسد ساختار جدایی ناپذیر دو مفهوم فضا و زبان، پیدایش و کاربرد نومفهمومی تحت عنوان «فضای زبان» را ایجاب می کند؛ این مفهوم فضا و تفاسیر مختلف تبیین شده درباره آن را که حاصل تجربه زیسته آدمیان در سکونتگاه های انسانی مختلف و به خصوص شهرها است، اکیداً وابسته به زبان و اندیشه، فرهنگ، هویت، سبک زندگی، معانی، نشانه شناسی و مراودات رایج در زبان های مختلف دانسته و ریشه تفاوت در ادراک فضا را ناشی از همین تفاوت های زبانی می داند. نتیجه: تعریف سنتی فضا به عنوان مجموعه ای از عناصر فیزیکی که به شکلی خاص در کنار هم استقرار یافته اند با ماهیت فضای زیست تناسبی ندارد. فضا شبکه ای پیچیده از عناصر فیزیکی و عوامل غیرمادی است. زبان به عنوان عامل و حامل تفکر، و به نمایش گذارنده جهان، تنها وسیله ای است که می تواند فضای واقعی را وانمود نماید؛ لذا زبان ابزارِ درک فضا نیست، بلکه خود فضاست.