فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۲۶۱ تا ۱٬۲۸۰ مورد از کل ۹٬۷۲۲ مورد.
منبع:
منظر دوره ۱۴ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۵۹
58 - 73
حوزههای تخصصی:
شهرهای سنتی ایران بر طبق شواهد و متون، برگرفته از دوگانه انسان/طبیعت و تعامل این دو با یکدیگر است که محیط مصنوع به مثابه منظر شهری را تولید می کند. با توسعه شهرنشینی متکی بر دستاوردهای تخصص های علمی، صنعت و تکنولوژی، توسعه کالبدی شهرها برمبنای علم مدرن، میان دوگانه انسان/طبیعت در محیط زیست و کالبدِ شهر فاصله ایجاد نمود. پیروِ اقدامات توسعه محور مبتنی بر کالبد، علومی نظیر منظر با «نگرش عدم جدایی اُبژه و سوژه»، و اکولوژی در توسعه شهری با «نگرش تداوم اکوسیستم های طبیعی در شهر» شکل گرفتند. پژوهش پیشِ رو در تلاش است براساس مفهوم منظر شهری و مفهوم اکولوژی شهری به راهبردهایی در حوزه چالش انسان فرهنگی و محیط زیست در برنامه های توسعه شهری دست یابد. پژوهش در زمره پژوهش های توسعه ای-کاربردی است که در تلاش است در تعامل چالش مفهوم منظر شهری و اکولوژی شهری در برنامه ریزی های مرتبط با توسعه شهر به راهبردهای میان رشته ای دست یابد، به گونه ای که در مقیاس های متعدد صدق کند. نتایج تحقیق حاکی از آن است که لایه های منظر شهری و اکولوژی شهری، در سه مقیاسِ خُرد، میانی و کلان، در ابعاد عینی-ذهنی، رابطه تعاملی برقرار می کنند. مجموعه تجارب انضمامیِ ساکنین در مواجهه با کالبد شهر، ایجاد تصاویر ادراکی-خاطره ای براساس نشانه های طبیعی و مصنوع شهری و ایجاد قلمروهای ادراکی از محیط زیست شهری، مؤلفه های حاصل از این تعامل هستند که چنانچه دربرنامه های توسعه شهری، راهبردهای قابل تبیینی جهت شکل گیری آن ها تدوین شود منجر به شکل گیری دو لایه منظر شهری و اکولوژی شهری در ساختار شهرهای معاصر شده و هم سویی انسان/طبیعت میسر می شود. به عبارتی محیط زیست شهری بخشی از منظر ذهنی شهروندان از شهر را شکل می دهد و به عنوان یک عنصر منظرساز شهری در اذهان عمومی نهادینه می شود.
قلمروهای شبه خصوصی و حضورپذیری بانوان در فضاهای جمعی غیر رسمی (مطالعه موردی: میدان شهرداری رشت و محوطه دور استخر لاهیجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر در پی دستیابی به ویژگی هایی در فضاهای جمعی است که مطابق با نیازها و رفتار قلمروی زنان بوده تا از این طریق فضا برای آنان حضورپذیرتر شود. پس از انجام مطالعات کتابخانه ای و شکل گیری ادبیات تحقیق، از مطالعات میدانی و روش های کیفی همچون مشاهده مشارکتی، مصاحبه عمیق و روش زمینه ای جهت رسیدن به اهداف تحقیق استفاده شده است. تحلیل کیفی یافته ها نیز در روش زمینه ای به صورت کدگذاری انجام گرفته است. بر این اساس مفهومی با عنوان «قلمروهای شبه خصوصی» تعریف گردیده است که از ویژگی های آن می توان به محدودیت نسبی رؤیت پذیری، خلوت نسبی و دنج بودن نسبی اشاره نمود. قلمرو شبه خصوصی، قلمروی نیمه عمومی نیمه خصوصی است که ضمن قرارگیری در یک عرصه عمومی، با داشتن بخشی از ویژگی های قلمروهای خصوصی و شباهت به آنان از عمومیت کمتری برخوردار است. برای اثبات مفهوم تبیین شده در این مقاله، بررسی نظرات و رفتارهای طیف مختلف زنان در رابطه با شاخص های فضایی مؤثر بر حضورپذیری آنها در فضاهای جمعی انجام شده است و به منظور پایایی نظریه، مباحث در دو فضای جمعی واقع در میدان شهرداری رشت و محوطه دور استخر لاهیجان مورد آزمون قرار گرفته است. نتایج، ضمن تأیید ویژگی های برشمرده شده، تأکید دارد که وجود این قلمروها ضمن تناسبی که با رفتار قلمروی زنان دارند، بر ارتقای حضورپذیری آنان در فضاهای جمعی غیر رسمی مؤثرند.
بازشناسی سازمان فضایی و ساختار کالبدی باغ تاریخی چشمه علی دامغان براساس اسناد دوره قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات معماری ایران پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲۲
81 - 110
حوزههای تخصصی:
باغ چشمه علی دامغان از نمونه باغ های آبی باقی مانده در ایران است که در شمال غربی دامغان، در مجاورت چشمه ای دائمی شکل گرفته است. در چند دهه گذشته، با تخریب حصار پیرامونی و حذف ساختارهای معماری و از بین رفتن نظام اکولوژیک گیاهی آن، ساختار تاریخی باغ دچار آسیب شده و علیرغم استقرار عمارت سردر، کوشک اصلی و استخر میانی، فهم شکل اصیل آن با نارسایی هایی همراه شده است. پژوهش حاضر با اذعان به اهمیت ساختار فضایی باغ چشمه علی و جایگاه آن در تاریخ باغ سازی ایرانی و با هدف بازشناسی ساختار باغ در دوره قاجار به شناسایی ابعاد مختلف آن پرداخته است. پژوهش با بهره گیری از مطالعات تاریخی و راهبرد تاریخی- تحلیلی به بررسی مکتوبات و اسناد تصویری دوره قاجار پرداخته و تلاش نموده تا از طریق مستندسازی کلیه شواهد موجود و تحلیل و تطبیق داده های درجه اول با وضعیت موجود، ساختار تاریخی آنرا تشریح کند. براساس یافته های پژوهش، در سال 1197ق، با توجه ویژه آقامحمدخان به محدوده چشمه به عنوان اتراقگاهی امن در نزدیکی استرآباد، نخستین اقدامات جدی برای شکل گیری باغ با ساخت عمارت آقامحمدخانی (ساختمان سردر آتی باغ) در پیرامون چشمه صورت گرفت. در سال 1217ق، بیست سال پس از اتراق لشگر آقامحمدخان در چشمه علی، فتحعلی شاه قاجار که خود زاده مولودخانه ارگ دامغان (1185ق) و صاحب تیول منطقه بود، در جریان لشگرکشی به خراسان، در بنای آقامحمدخانی اقامت کرده و دستوری مبنی بر تعمیر آن، ساماندهی آبگیر و ساخت کوشک اصلی، حمام و مسجد و احداث برج و باروی باغ را صادر و مجموعه را وقف حضرت ولیعصر(ع) نمود. با حضور ناصرالدین شاه در مجموعه در طی دو سفر خراسان (1283 و 1300ق) با دستور شخص او، تعمیراتی در مجموعه صورت گرفت. بر اساس تصاویر عبداله خان قاجار، باغ در این دوره، دارای حصاری خشتی (با ارتفاع 3متر)، و پنج برج مدور (به ارتفاع 5.5متر) بوده و عرصه اندرونی (شمالی) کوشک اصلی با دیواری قاب بندی شده از استخر جنوبی جدا بوده است. با مرگ ناصرالدین شاه در سال 1313ق/ 1275ش، باغ چشمه علی نیز همچون بسیاری از آثار دوره قاجار، از کانون توجه شاهان این سلسله دور شده و با کاسته شدن از اعتبار آن، در معرض تخریب کالبدی قرار گرفت.
خوانش شمایل شناسانه عناصر بصری حاکم در سکه های ایلخانی از منظر گفتمان مذهب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سکه های ایلخانی از نقطه نظر زیباییِ نقش مایه ها و تنوع شعائر مذهبی، از بهترین سکه های اسلامی اند که می بایست موشکافانه و دقیق ازمنظر شمایل شناسانه بررسی گردند تا بن مایه های اندیشه و فلسفه وجودیِ آن ها شناسایی گردد. مهم ترین جریان فکری که از هرلحاظ تأثیری عمیق بر ضرب عناصر بصری روی سکه ها گماشت، گفتمان مذهب بودکه با توجه به گرایش های متنوع مذهبی ایلخانان، تحت تأثیر باورهای مذهبی در زیباترین شکلش روی سکه ها حک گردید. هدف از پژوهش، بررسی نقش مایه های غالب بر سکه های ایلخانی با رویکرد شمایل شناسانه طی گام های سه گانه توصیف، تحلیل و تفسیر است که به پیوندهای عمیق مکنون بین ظاهر یک متن تصویری و آنچه خارج از متن به صورت قراردادهای مذهبی تعریف شده است، دست یابیم. پژوهش حاضر با رویکردی متفاوت از شیوه های مرسوم سکه شناسی، در پی پاسخ به این پرسش است که ازمنظر شمایل شناسانه اروین پانوفسکی، عناصر بصریِ حاکم در سکه های ایلخانی چگونه تحلیل و تفسیر می گردند؟ فرضیه آن است که صرف نظر ازمنظر زیبایی شناسانه، این عناصر بر مفاهیم فراتری دلالت می نمایند که هم سو با باورهای آیینی و اعتقادهای مذهبی متنوع ایلخانیان است. پژوهش به روش تحلیلی تاریخی، با استناد به مطالعات کتابخانه ای، بررسی میدانی و گزینش هدفمند داده های موزه ای نشان می دهد عناصر حاکم در سکه های ایلخانی در دوران حاکمیت حاکمان بزرگ مغول به سوارکار با تیر وکمان، ستاره داوود، شمعدان یهودی و مثلث و در دوران حاکمیت یاسا به شیر، خرگوش و در دوران اسلامی به شیر، خورشید و شیر و خورشید ارجاع داده می شوند که هرکدام با معانی قراردادی خاصی با مفاهیم فلسفی موجود در ادیان شَمنی، بودایی، یهودی، مسیحی و اسلام قرابت داشته و مشاهده گردیده که در دوران حاکمیت یاسا و اسلامی، تحت تأثیر سیاست های دینی همچون تسامح و تساهل، مصلحت اندیشی و یا بی سیاستی، ضرب نقش مایه ها به همراه شعائر مذهبی روی سکه ها صورت گرفته است.
اولویت راهکارهای بهسازی نما به منظور بهره وری انرژی در ساختمان های اداری موجود شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۱۴ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۵۹
30 - 39
حوزههای تخصصی:
در شهر تهران، ساختمان های نوساز تنها بخش کوچکی از کل ساختمان های شهر را شکل می دهند و پرداختن به ساختمان های موجود که سهم بیشتری از انرژی را به مصرف می رسانند اهمیت ویژه ای دارد. نمای ساختمان به عنوان عضوی که بیشترین تبادل انرژی را میان فضای درون و بیرون انجام می دهد سهم بسزایی در کاهش مصرف انرژی در ساختمان های موجود دارد. لذا استفاده از راهکارهای بهسازی نما می تواند به شکل مؤثری به کاهش مصرف انرژی لازم برای سرمایش و گرمایش در ساختمان های موجود بیانجامد. پژوهش حاضر می کوشد تا با بررسی میزان کاهش مصرف انرژی از طریق بهسازی نما، به تأثیر و اولویت های پارامترهای عایق حرارتی، نوع پنجره و سایه بان جهت بهره وری انرژی در ساختمان های اداری موجود با جهت گیری جنوبی در شهر تهران پی ببرد. به عبارت دیگر پرسش از میزان تأثیر پارامترهای بهسازی است. این پژوهش بر این فرض استوار است که استفاده از سایه بان نسبت به سایر پارامترها تأثیر بیشتری در کاهش مصرف انرژی در جنوب دارد. با توجه به اینکه رویکرد روش شناختی پژوهش حاضر کمّی است، از راهبرد شبیه سازی و مدلسازی پارامتریک با استفاده از نرم افزار راینو و استفاده از افزونه گرسهاپر با تکیه بر موتور های شبیه سازی انرژی پلاس و اوپن استودیو و افزونه های هانی بی و لیدی باگ استفاده شده است. همچنین از روش بررسی مقایسه ای برای مقایسه مصرف انرژی ساختمان پس از بهسازی نما با حالتی پایه از ساختمان های اداری استفاده شده است. نتایج نشان می دهند با انتخاب صحیح پارامترهای بهسازی، می توان مصرف انرژی در ساختمان های اداری ناکارآمد را به کمتر از نصف وضعیت فعلی رساند. همچنین در نماهایی با ضریب تبادل حرارتی بالا، اولویت پارامترها برای کاهش مصرف انرژی کل به ترتیب با نصب سایه بان با عمق مناسب، افزودن عایق حرارتی و تعویض پنجره است. درمقابل در نماهایی با ضریب تبادل حرارتی کمتر، استفاده از پنجره مناسب پس از سایه بان در اولویت قرار دارد.
تبیین مؤلفه های اساسی ساختار خانه های عرفی اردبیل در اواخر دوره قاجار و اوایل پهلوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۴۱ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱۷۸
۳۴-۱۹
حوزههای تخصصی:
خانه به عنوان یک واحد فرهنگی - اجتماعی محصول برهم کنش الگوهای مسکن و سکونت انسان است که در قالب الگوهای رفتاری (شیوه زندگی) و الگوهای فضایی - کالبدی نمود می یابد. تحقیق حاضر در جستجوی چگونگی نمودپذیری الگوهای مذکور در ساختار خانه های عرفی است. از همین رو، 15 خانه مربوط به طبقه متوسط و مردم عادی شهر اردبیل که از دوران اواخر قاجار و اوایل پهلوی به جای مانده اند، به عنوان نمونه های موردی انتخاب و با مراجعه به آن ها و انجام مصاحبه با ساکنین آن ها، سعی در بررسی موارد موردنظر شده است. هدف پژوهش حاضر، ارائه مدلی جهت معرفی عوامل مؤثر در شکل گیری ساختار خانه های عرفی یا مردمی و تبیین ابعاد و ارتباطات میان مفاهیم و مؤلفه های دخیل در ساختار این خانه ها تعریف شده است. روش تحقیق حاضر کیفی و روش تجزیه وتحلیل داده ها، استدلال استقرایی و تحلیل تفسیری است. فرایند تحقیق در سه مرحله انجام شده است: در مرحله نخست، مبانی نظری تحقیق گردآوری و از آن چهارچوب نظری استخراج گردید. در چهارچوب نظری به نقش کلیدی عامل «انتخاب» به عنوان عامل انتقال مفاهیم از امکانات و قابلیت های محیط به معانی و الگوها تأکید شده است. در مرحله دوم به منظور سنجش چهارچوب نظری به دست آمده، تجزیه وتحلیل داده ها بر اساس تحلیل الگوهای فضایی - کالبدی و نیز الگوهای رفتارهای جاری در سه سطح کلان، میانی و خرد خانه ها انجام و سپس مسیر شکل گیری ساختار خانه ها بر مبنای چهارچوب نظری ترسیم و عوامل زمینه ای مؤثر بر آن استخراج شد. در مرحله سوم مدل نهایی تحقیق، بر اساس داده های به دست آمده، ترسیم گردید. بر اساس نتایج تحقیق فرهنگ، جامعه، اقلیم و اقتصاد چهار عامل زمینه ای مؤثر در شکل گیری ساختار خانه های اردبیل به شمار می روند. همچنین عامل «انتخاب» موجب تولید معانی مرتبط با مسکن و سکونت، ازجمله عوامل زمینه ای شده است که از برهم کنش معانی، مؤلفه های فضایی - کالبدی اساسی ساختار خانه های عرفی اردبیل یعنی «انعطاف پذیری کالبدی و عملکردی»، «ملاحظات اقلیمی در خانه ها»، «شباهت ساختاری خانه ها» و «عدم تشخص و تمایز خانه ها» نمود یافته است.
تحلیل نظام شکلی و فضایی الگوی خانه های بومی در روستای پلکانی سرآقاسید در استان چارمحال و بختیاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
الگوهای بومی خانه در روستاها، گنجینه ای غنی از هویت، فرهنگ، آداب ورسوم و شناسنامه معماری هر مرزوبوم است که با مطالعه آن ها می توان به ریشه های فرهنگی و ارزش های حاکم بر جوامع مختلف پی برد. طی سالیان اخیر پژوهش های مختلفی پیرامون تحلیل نظام های معماری خانه های بومی روستایی در سطح کشور انجام گرفته؛ این در حالی است که سهم روستاهای پلکانی از این مطالعات بسیار اندک بوده است. روستای سرآقاسید از توابع شهرستان کوهرنگ در استان چهارمحال و بختیاری یکی از روستاهای پلکانی در کشور است که علی رغم تغییرات گسترده ای که در سیمای کالبدی روستاها در حال انجام است، بافت کالبدی این روستا کماکان مصون مانده است. همین امر سبب شد تا در پژوهش حاضر، الگوهای معماری بومی در این روستا مورد تدقیق قرار گیرد و نظام های فضایی، عملکردی و سازه ای آن تحلیل گردد. روش مورداستفاده در این پژوهش توصیفی - تحلیلی مبتنی بر مشاهدات میدانی نگارندگان در سطح روستا است. نتایج پژوهش نشان داد که شیب زمین مهم ترین عامل در شکل گیری الگوهای مسکن این روستا است. به این ترتیب که وجود شیب های مختلف، ساخت طبقاتی ابنیه را ممکن ساخته است. همچنین به دلیل سرما و برودت هوا، ساخت فضاهای دستکند جهت استفاده از ظرفیت گرمایی زمین یکی از روش های ساخت در این روستا به شمار می رود. به لحاظ فرهنگی اجتماعی نیز خانه های روستای سرآقا سید به دو دسته شامل خانه های دارای واحد همسایگی و خانه های فاقد واحد همسایگی قابل دسته بندی هستند که آنچه باعث تعریف واحد همسایگی در نظام این خانه ها می شود، وجود «پیش تو» در مقابل خانه است. همچنین خانه ها ازنظر ساختار فضایی از نوعی الگوی سلسله مراتبی برخوردار هستند که به صورت خطی از معبر به عنوان حیاط تا فضای دستکند به عنوان بخش اندرونی خانه امتداد یافته است.
رویکرد حس مکان در طراحی فضاهای آموزشی با تمرکز بر فضای سبز (مدارس روستایی شهرستان گنبدکاووس
حوزههای تخصصی:
حس مکان از جمله واکنش های احساسی- ادراکی انسان نسبت به محیط پیرامون است که او را به مکان حضور خود پیوند داده و هویت فرد و مکان را شکل می دهد. فضاهای آموزشی، بعد از محیط خانه، موثرترین سطح ارتباط را با دانش آموزان به تعامل می گذارد و بعبارتی حس مکان، رویکردی برای افزایش یادگیری، شوق بازگشت به مدرسه و ماندن در آن فراهم می آورد که می تواند پیوند دهنده دانش آموزان با محیط های آموزشی باشد. این در حالی است که کمبود سطح کمی و کیفی فضای سبز در طراحی محیط های آموزشی مدارس کشور، حتی در مدارس روستایی، این فضاها را به مکانی صلب و بی روح با مصالح و ساختمان های غیرجذاب و بی ذوق برای دانش آموزان تبدیل کرده است. شناخت بهتر محیط زمانی ارزش می یابد که ضمن درک عناصر کالبدی آن، مفاهیم درونی آن و ادراک فرد و گروه نیز مورد توجه قرار گیرد. از این رو، مقاله حاضر سعی در بررسی فضاهای سبز و نحوه اثرگذاری آن در طراحی و عملکرد فضاهای آموزشی مدارس روستایی با تمرکز بر سطح یادگیری دانش آموزان و بهبود حس مکان در این فضاهاست. ماهیت این پژوهش کاربردی است و به لحاظ متدلوژی جزو تحقیقات توصیفی- تحلیلی می باشد که در آن داده های مورد نیاز به دو روش کتابخانه ای (اسنادی) و میدانی (پیمایشی با توزیع پرسشنامه) است. نتایج کلی تحقیق حاکی از آن است که توجه به طراحی فضاهای سبز در مدارس روستایی بر میزان عملکرد محیطی و سطح یادگیری دانش آموزان تاثیرگذاری عمیقی داشته و این امر بیانگر تاثیرات مثبت و معنی دار طراحی فضاهای سبز بر قدرت یادگیری و آموزش دانش آموزان مدارس روستایی شهرستان گنبدکاووس است. بعلاوه، نتایج آزمون های آماری تحقیق نشان داد که رابطه مستقیم و معنی داری بین وجود فضاهای سبز و افزایش حس مکان در میان دانش آموزان مدارس محدوده مطالعاتی وجود دارد.
واکاوی اثرگذاری دگرگونی و تغییرات شهری بر دلبستگی مکانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۶ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
1 - 20
حوزههای تخصصی:
بیان مسأله: مسئله ی اصلی پژوهش، تصور کاهش احساس پیوند میان شهروندان و محیط زندگی آن ها است. در واقع اگر به شهر، سرعت و میزان تغییرات شهری در ابعاد گوناگون کالبدی، عملکردی، اجتماعی و... دقت شود، عدم تطابق این تغییرات با فرآیندهای ادراکی انسان ها، تصور اولیه را تایید می کند. تغییرات محیط شهری به واسطه ی پیامدهای خواسته و یا ناخواسته گوناگون، باعث ایجاد چالش های بسیار می شوند. بررسی ها حاکی از آن است که تاثیر پیامدهای مذکور غالبا از جنبه های کمّی مورد مطالعه و برنامه ریزی قرار گرفته است. اما به تاثیر این پیامدها بر فرآیندهای اجتماعی و تعاملی انسان ها با محیط شهری به-خصوص دلبستگی مکانی، کمتر پرداخته شده است. هدف: بازیابی و معرفی نقش اجزای شکل دهنده ی دگرگونی، تغییرات شهری و دلبستگی مکانی و هم چنین تاثیر و رابطه آن ها بر یک دیگر را می توان به عنوان هدف اصلی پژوهش تعریف نمود. روش: برای پیشبرد پژوهش، به روش توصیفی و بر پایه مطالعات اسنادی، به بررسی آراء و نظرات صاحب نظران در ارتباط با تغییرات شهری و دلبستگی مکانی پرداخته می شود. در تحلیل یافته ها از روش تحلیل محتوای کیفی و نیز روش فراترکیب استفاده می گردد. منظور از روش فراترکیب، ترکیب تفسیرهای داده های مطالعات منتخب به منظور کشف مفاهیم و استعاره های جدید است. یافته ها: پی بردن به تفاوت ها و جایگاه هر یک از مفاهیم دگرگونی، انتقال و تغییرات شهری، به انواع فرآیند تغییرات شهری و روابط آن ها با یک دیگر، به عوامل موثر بر ادراک فرد از تغییرات محیط شهری، به مفهوم دلبستگی مکانی و عوامل موثر و اثرپذیر از آن و در نهایت ارائه مدل و چارچوبی برای پی بردن به چگونگی تاثیر مفاهیم مذکور، از یافته های پژوهش می باشد. نتیجه گیری: دگرگونی و تغییرات شهری بر رابطه افراد با مکان به خصوص بر دلبستگی مکانی تاثیرگذار است، و همچنین کیفیت، میزان و سرعت تغییرات با دلبستگی مکانی ساکنان شهر، ارتباطی خاص و معنادار دارد.
گردشگری و معنادرمانی در فلسفه اگزیستانسیالیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال نوزدهم مهر ۱۴۰۱ شماره ۱۱۲
103 - 112
حوزههای تخصصی:
بیان مسأله: تجربه زیسته انسان نشان می دهد که آدمی سخت نیازمند معناست، چیزی که او را به «بودن» پیوند دهد. اما بر مبنای فلسفه اگزیستانسیالیسم هستی، هیچ برنامه و نقشه از پیش طراحی شده ای ندارد. مطابق این فلسفه چالش اصلی این است که چگونه می توان در جهانی بی معنا، معنایی آفرید. به نظر می رسد گردشگری فعالیتی است که می تواند ضمن مفرح و آموزنده بودن، نقش معنا بخشی به زندگی را هم ایفا نماید. هدف: از آنجا که در کشور ما مفهوم پردازی به خصوص در حوزه علوم انسانی و اجتماعی ضرورتی غیر قابل تردید است و با توجه به اینکه در رشته گردشگری، این مهم با رکود و کم توجهی مواجه است و اغلب پژوهش ها در این حوزه معطوف به بازآزمایی مفاهیم و نظریه های موجود و طبیعتا فاقد مفاهیم و نظریات جدید است، لذا هدف از این پژوهش آفرینش دانش و مفهوم پردازی بین رشته ای در موضوع مورد مطالعه بوده است تا نشان دهد انواع مختلف گردشگری در معنادرمانی انسان امروز چه سهمی دارند. روش تحقیق: این مطالعه پژوهشی میان رشته ای و کیفی از نوع پدیدارشناسانه تفسیری است که با انجام مطالعات کتابخانه ای و با انجام مصاحبه های عمیق و نیمه ساختارمند به انجام رسیده است. سؤال تحقیق: هر یک از انواع گردشگری، در کدام شیوه معنادرمانی می تواند ایفای نقش نماید؟ نتیجه گیری: نتایج پژوهش بیانگر این است که «تجربه اندوزی و دنیادیدگی» که یکی از شیوه های معنابخشی به زندگی می باشد، بالاترین رتبه را در انواع متفاوت گردشگری به خود اختصاص داده و بعد از آن «لذت گرایی» و «خودشکوفایی» در رتبه های دوم و سوم معنادرمانی در انواع گردشگری هستند.
مشارکت بیماران روحی در فرآیند طراحی باغ های شفابخش به منظور بالابردن پایداری اجتماعی درمراکز درمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال ۱۶ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۵۰
17 - 26
حوزههای تخصصی:
در عصر حاضر فشارهای روانی علل اختلالات روحی در جامعه هستند. با توجه به این که تعداد زیادی از افراد با کمبود مراکز درمانی متناسب روحیات خود مواجه هستند، از این رو میتوان با دخالت دادن مخاطبین، نیازهای آنها و استفاده از مفاهیم مرتبط با پایداری اجتماعی، طراحی فضاهای درمانی را مطابق با خواسته های آنان برطرف کرد. در پژوهش حاضر با بهره گیری از راهبرد کیفی و استفاده از مطالعات کتابخانه ای و کاربست روش توصیف- تحلیل و مولفه های موثر باغ شفابخش در بهبود بیماران، تبیین سطوح و نحوه مشارکت بیماران در طراحی بدست آمده و رابطه این نوع مولفه ها با مفاهیم اصلی پایداری اجتماعی و رویکردهای مشارکت مشخص گردید. از میان رویکردهای مشارکت، رویکرد تاویلی به عنوان رویکرد اصلی در طراحی معرفی شد. در تمامی این رویکردها نوع مشارکت بیماران به دلیل خاص بودن آنها و محدودیت های شخصی افراد، به صورت غیر مستقیم در طرح مطرح است.
ویژگی مواد برای سازه های ساختمانی پرینت سه بعدی با چاپ افزودنی
حوزههای تخصصی:
معاصرسازی سبز مجتمع کارخانه سیمان ری با تاکید بر اقتصاد چرخشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال دوازدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
۵۸-۴۱
حوزههای تخصصی:
اهداف: هدف اصلی این پژوهش برقراری ارتباط مناسب بین مجموعه کارخانه صنعتی سیمان ری و مخاطبان از طریق تعریف فعالیت پایدار و افزایش منزلت فرهنگی و اجتماعی منطقه و ایجاد اقتصاد چرخشی و پویا است. بر اساس پیش فرض مقاله، ظرفیت مهم این کارخانه قرارگیری در فهرست میراث صنعتی مشترک ایران و آلمان است، که فرصت مناسبی برای بازکاربست همساز سبز این بنا محسوب می شود. روش ها: این پژوهش ماهیتی کاربردی دارد و با استفاده از روش کیفی- اقناعی نسبت به تبیین موضوع اقدام می نماید. چارچوب مفهومی پژوهش بر ترکیبی از نظریه های معماری و اقتصاد چرخشی بنیان نهاده شده است. پژوهش با مقایسه بایسته های معاصرسازی سبز با شاخص های اقتصاد چرخشی، راهکارهایی را برای موفقیت نمونه مورد مطالعه ارایه می دهد. یافته ها: دستاوردهای حاصل از تحلیل یافته نشان دهنده آن است که شناخت فرایندهای و ساختمان های کارخانه، با نگاه جامع به تعریف فعالیت های به روز و پایدار با در نظر گرفتن ده شاخص کلیدی مربوط به اقتصاد چرخشی، به بازکاربست همساز کارخانه سیمان ری همبسته است. یافته های پژوهش بر اهمیت رویکرد جامع مبتنی بر اقتصاد چرخشی تاکید می ورزد. نتیجه گیری: ارزش های میراث معماری صنعتی در سه حوزه اصلی زمان، مکان و اصالت با راهکارهای کاهش مصرف، استفاده مجدد و بازیافت می تواند با توجه خاص به گردشگری پایدار و اقتصاد فرهنگی افزایش یابد. معاصرسازی کارخانه سیمان ری و تبدیل آن به موزه میراث معماری صنعتی و آموزش صنعت به جامعه به عنوان یک مقصد گردشگری پایدار، فرصتی کلیدی برای تبدیل این نمونه از میراث صنعتی؛ به موتور محرک توسعه می باشد.
جستجوی مفاهیم بینافرهنگی در آثار هنرمندان معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال نوزدهم مرداد ۱۴۰۱ شماره ۱۱۰
67 - 78
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله : درباره مضامین بینافرهنگی معمولاً نشانه شناسان، از منظر بینامتنیت و بیناگفتمانی صحبت کرده اند. به موضوعات بینافرهنگی، در میان شاخه های مختلف علوم به صورت بینارشته ای، نگاه می شود. اینکه قلمرو مباحث بینافرهنگی در چه حوزه ای قابل طرح است را می توان موضوع یک تحقیق قرار داد ولی در متن حاضر، فرض براین است که هنر معاصر به دلایل مختلف از جمله ضرورت های دنیای امروز، نزدیکی فرهنگ را از طریق دسترسی تقریباً بدون محدودیت، فراهم آورده است، لذا جایگاه مفاهیم فرهنگی و ارزش های سازنده فرهنگ، متفاوت از گذشته مطرح و حفظ می شوند. هدف پژوهش : در این مقاله از طریق مطالعه تا حد امکان عمیق، به تفسیر و تحلیل موضوع پژوهش یعنی کنکاش مفاهیم بینافرهنگی در میان آثار سه تن از هنرمندان معاصر (انسلم کیفر، احمد نادعلیان و ژان میشل بسکیت) پرداخته می شود تا از این رهگذر برای هنرمندان جوان و جستجوگران دستمایه های آثار هنری، زمینه های اندیشه ورزی و تفکر عمیق تر با توجه به شرایط موجود جهانی را در هنر معاصر فراهم کند. روش پژوهش : ماهیت پژوهش حاضر، توصیفی – تحلیلی و روش گردآوری مطالب، کتابخانه ای است. نتیجه گیری : هنر معاصر به گستره بی پایانی از مضامین پرداخته و تنوع زبان های به خدمت گرفته شده و رسانه های فراوان در اختیار هنرمند، مفاهیم بینافرهنگی را به شیوه های گوناگون به مخاطب خویش ارائه می کند. شاید بتوان گفت همین امر باعث ظهور تعاریف جدید از هنر، هنرمند، مخاطب، اثر هنری و حتی ابزار را باعث شده است.
بررسی راهکارهای موثر کاهش مصرف انرژی در بناهای مسکونی انرژی کارا
حوزههای تخصصی:
باتوجه به آگاهی روز افزون بشر از بحران های زیست محیطی، کاهش ذخایر سوخت های فسیلی و انتشار گازهای دی اکسید ناشی از ساخت و سازهای بی رویه، معماران را به ساخت و ساز برپایه اصول پایداری و کاهش مصرف انرژی سوق داده است. در حال حاضر بسیاری از کشورها از راهکارهای موجود در معماری انرژی کارا به جهت کاهش مصرف انرژی درساختمان ها بهره می بردند. با این حال معماری انرژی کارا به تنهایی در کاهش مصرف انرژی کافی نمی باشد و بایستی ارتباط انسان با طبیعت بیشتر گردد. با توجه به اینکه فاصله میان انسان و طبیعت روز به روز در حال افزایش می باشد، می بایست از راهکارهای بهره گرفت که با طبیعت ارتباط بیشتری برقرار کند. هدف این پژوهش مطالعه پیرامون راهکارهای موثر کاهش مصرف انرژی در بناهای مسکونی می باشد زیرا اگر طراحان و معماران این راهکارها را در بخش های مختلف ساختمان ها استفاده کنند، می توان گامی بنیادی در زمینه بهینه سازی مصرف انرژی برداشت. این مقاله با توجه به موضوع کلی و ماهیت آن، از نوع مطالعات کاربردی بوده و به روش توصیفی- تحلیلی انجام گرفته است. کلیه داده های تحقیق به روش گردآوری کتابخانه ای- اسنادی (مقالات، پایان نامه ها، کتب، طرحهای پژوهشی) می باشد و برخی از راهکارها با استفاده از نرم افزار climate consultant معرفی شده است. در انتها این نتیجه حاصل شد که می توان با رعایت راهکارهای موثر و متناسب با اقلیم منطقه، مصرف انرژی را در بخش ساختمان های مسکونی کاهش داد و گامی اساسی در بهینه سازی مصرف انرژی در کشور برداشت.
مطالعه تطبیقی مفاهیم منظر باغ در مینیاتور ایرانی
حوزههای تخصصی:
یکی از ابعاد جلوه گری ثقافت غنی ایرانیان، باغ و بوستان ایرانی است که با تمام ظرافت خود از دیرباز تا اکنون، به عنوان یکی از میراث ماندگار تاریخ در ایران و جهان، منبع الهام برای هنرمندان بوده است؛ و گونه های متفاوت هنر همواره توجه خاصی به بازنمایی و توصیف باغ و گلشن داشته اند به طوری که در ادبیات، نقاشی، قالیبافی و سایر هنرها جلوه هایی از آن عیان است. و مینیاتور قصه گوی ایرانی، یکی از آن جولانگاه های بصری است که حضور معماری و هویت این مرز و بوم را با سوژه هایی عامی و شاهانه در دنیای پر نقش و نگار و در فضا و منظری روح پرور با اقتباس از پردیس ها ثبت نموده است. نگارگری بازتابی واقع گرایانه از هویت و اصالت باغ ایرانی است و هر نگاره در مکاتب مختلف، بازنمود بخشی از هنر معماری باغ ایرانی است. که در این نوشتار بر مبنای آثار موجود و به روش تطبیقی و با استفاده از مطالعات کتابخانه ای، اسناد و مدارک مرتبط، به تحلیل موضوع پرداخته شده است. که هدف از این پژوهش بررسی ساختاری و مفهومی و وجوه مشترک پردیس ایرانی و نگارگری است؛ زیرا پیوند میان هنر مینیاتور و باغ ایرانی از چشم اندازهای معماری منظر ایرانی غیر قابل انکار است و فرضیه این پژوهش گواه تاثیرپذیری هنر مینیاتور از فردوس و باغسازی ایرانی است که در نهایت ارتباط معنادار عناصر موجود در نگاره ها و معماری باغ ایرانی مشهود و قابل درک است.
اهداف و چشم انداز طرح حفاظت از زیرساخت های کلیدی کلان شهرها در افق 5 ساله(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر ایمن سال ۵ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۱۹
1 - 15
حوزههای تخصصی:
طرح راهبردی حاصل کار طرح ریزی راهبردی برای مدیریت راهبردی است که در آن موضوعات و مؤلفه های متعددی تعریف، تبیین یا تجویز می گردد. بخش مهمّی از طرح راهبردی تبیین مطلوبیت هایی است که علاوه بر راهنمایی لازم برای انجام فعالیت ها، شناسایی نتایج مورد انتظار و امکان توفیق در دستیابی به وضعیت مطلوب، به تعیین سمت و سو و معنادارکردن فعالیت ها نیز خواهد پرداخت. این مطلوبیت ها که در قالب اهداف و چشم انداز مطرح می گردد می تواند کیفیت و اثربخشی مورد انتظار را در پیاده سازی و اجرای هرچه بهتر طرح به همراه داشته باشد. در طرح راهبردی حفاظت از زیرساخت های کلیدی کلان شهرها نیز یکی از ارکان اصلی طرح در قالب تبیین اهداف و چشم انداز مطرح گردیده است که با توجه به اهمیت آنها، با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی و استفاده از مطالعات اسنادی و کتابخانه ای، پرسشنامه، مصاحبه و تعامل فکری با نخبگان در حوزه زیرساخت های شهری داده های لازم جمع آوری و تحلیل شده است. در این پژوهش بمنظور تدوین اهداف و ترسیم چشم انداز طرح از منظر داشتن ویژگی های مناسب برای یک چشم انداز مطلوب، پس از بررسی اسناد بالادستی حوزه حفاظت از زیرساخت و استفاده از نظرات خبرگان، مفاهیم لازم مرتبط با آنها استخراج و بررسی گردیده اند که نتایج حاصل پس از تجزیه و تحلیل، اعتبارسنجی و اولویت بندی نیز شده است.
پژوهشی در فرم و محتوای قالی های چهارفصل ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال نوزدهم آذر ۱۴۰۱ شماره ۱۱۴
61 - 72
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله : چهارفصل یکی از ساختارهای طراحی در قالی های ایران است که ظهور آن به نیمه اول قرن بیستم و همسو با تحولات فرهنگی و اجتماعی تبریز در دوره قاجار و پهلوی اول می رسد. تلفیق مناظری از صحنه های زندگی روستایی و آثار و ابنیه تاریخی با انواع طرح ها و نقوش سنتی در ساختار چهارفصل باعث شده است این قالی ها به مثابه متن های تصویری، بازتاب دهنده شرایط فرهنگی و اجتماعی زمان تولید خود باشند. بنابراین این مسئله که شرایط اجتماعی و فرهنگی جامعه چگونه و در قالب کدام نشانه های تصویری در طرح چهارفصل بازتاب یافته، محل پرسش است. سؤال اصلی پژوهش بر شناخت موضوعات غالب و زمینه های اجتماعی مؤثر در شکل گیری طرح چهارفصل در جغرافیای قالی ایران تمرکز دارد. هدف پژوهش : هدف پژوهش شناسایی موضوعات غالب در منظره پردازی، گستره جغرافیایی تولید و زمینه های اجتماعی مؤثر در شکل گیری طرح چهارفصل است. روش پژوهش : روش پژوهش به صورت کیفی و تحلیل محتوای طرح هاست. ابتدا جامعه نمونه تحقیق به صورت نمونه گیری حداکثری و هدفمند شامل 26 نمونه قالی با طرح چهارفصل شناسایی شد. سپس محتوای این نمونه ها بر اساس سؤالات و اهداف پژوهش مورد تجزیه و تحلیل کیفی قرار گرفت. نتیجه گیری : نتایج پژوهش نشان دادند که تمامی نمونه های شناسایی شده در جغرافیای شهر تبریز طراحی و تولید شده اند. در طرح این قالی ها مفاهیم ملی گرایی، باستان گرایی و آیین های فرهنگی و اجتماعی جامعه در قالب نشانه های تصویری و نوشتاری بازتاب یافته اند.
گذشته در اندیشه معمار؛ وارطان هوانسیان، گذشته دور، گذشته نزدیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات معماری ایران پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲۲
133 - 154
حوزههای تخصصی:
فهم ما از معماری معاصر و نسبت آن با گذشته پیشینه ای دارد که به واسطه افراد و عوامل زمینه ای گوناگون شکل گرفته است. یکی از کسانی که می توان او را نماینده نوعی از تفکر در این باره دانست وارطان هوانسیان است که به سبب چند دهه فعالیت متنوعش در سه حوزه نقد و تألیف، فعالیت صنفی، و طراحی ابنیه جایگاهی متمایز از سایرین دارد. در این مقاله به این پرسش پاسخ می دهیم که وارطان هوانسیان درباره نسبت معماری زمانه اش با گذشته چه مواضعی داشته است. در حین این بررسی به شبکه اندیشه ها، افراد، اتفاقات، ارتباطات و دیگر عوامل زمینه آگاهانه توجه داریم تا تصویری فراتر از تک نگاشت یک معمار ارائه دهیم. پاسخ به پرسش تحقیق را با تمرکز بر منابع دست اول خصوصاً مقالات او پیش برده ایم، و به روش تاریخی روایتی از چیستی مواضع او حدفاصل دهه بیست تا چهل به دست داده ایم.این تحقیق نشان داد گذشته در اندیشه وارطان به دو صورت ظاهر شده است، گذشته دور و گذشته نزدیک. در هر دو برهه، یعنی دهه بیست و چهل شمسی، گذشته دور بر تمامی دوره های تاریخی تا دوران اوج آن یعنی دوره صفویه دلالت دارد. گذشته نزدیک چند دهه پیش از انتشار مقاله است که مدت و دلالت آن در دو برهه با هم شباهت ها و تفاوت هایی دارد. مواضع وارطان در نسبت با گذشته در هر یک از دو برهه در نسبت با شیوه نوین معنی دار است. همچنین مواضع او با تصویری از آینده که متأثر از آرمان های معماری مدرن در اروپا و غرب پیوند دارد.
تحلیل تعامل انسان با محیط پیرامون از بعد تاثیرات ادراک و رفتار در حس تعلق به مکان (مورد مطالعه؛ مجتمع مسکن مهر مُکریان مهاباد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گفتمان طراحی شهری دوره سوم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
57-39
حوزههای تخصصی:
بیان مساله: حس مکان به معنای ادراک ذهنی مردم از محیط و احساسات کم و بیش آگاهانه آن ها از محیط خود است که شخص را در ارتباطی درونی با محیط قرار می دهد، به طوری که فهم و احساس فرد با زمینه معنایی محیط پیوند خورده و یکپارچه می شود. این حس عاملی است که موجب تبدیل یک فضا به مکانی با خصوصیات حسی و رفتاری ویژه برای افراد خاص می گردد. محیط از جنبه های کالبدی و اجتماعی به صورت توامان ساخته شده است. انسان ها مکان های اطراف خود را خلق می کنند و مکان مستقل از انسان معنا ندارد. هدف: تحلیل تعامل انسان با محیط پیرامون از بعد تاثیرات ادراک و رفتار در حس تعلق به مکان در مجتمع های مسکونی مسکن مهر می باشد. روشها: تحقیق حاضر به لحاظ ماهیت توصیفی تحلیلی بوده، جامعه آماری تحقیق ساکنین مجتمع مسکن مهر مکریان مهاباد است. برای تحلیل داده از معادلات ساختای به روش تحلیل عاملی مرتبه دوم با نرم افزار Amos استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که نیازهای انسانی بیشترین تاثیرات را در ایجاد حس تعلق به مکان با 946/0 با تاثیر از ادراک و رفتار در تعامل انسان با محیط دارد و کمترین اثر گذاری هم مربوط به بعد تفسیری با اثرگذاری جمعی 531/0 می باشد. نتیجه گیری : همه ابعاد مورد بررسی شده در تحقیق حاضر دارای تاثیرگذاری در ایجاد حس تعلق به مکان در تعامل انسان با محیط خویش است.