فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۰۱ تا ۱۲۰ مورد از کل ۹٬۸۷۰ مورد.
منبع:
نقش جهان سال ۱۵ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
۴۸-۲۷
حوزههای تخصصی:
اهداف: مطالعات نشان می دهد که تا پیش از انقلاب هوش مصنوعی؛ فرآیندهای طراحی معماری همواره از نوع خطی بوده اند و در دوران های قبل به اندازه کافی پاسخگو؛ لیکن امروز نیازی جدی به بازنگری مشاهده می شود. هدف اصلی پژوهش بازطراحی روش شناختی فرآیند طراحی معماری رایانشی با تاکید بر کاربردهای هوش مصنوعی است. روش ها: از منظر روش شناختی، فرآیند طراحی معماری رایانشی، در حقیقت به معنای تجزیه کردن یک فرآیند به اجزا و الگو های گسسته و جمع بندی این الگو ها در قالب هایی است که می توانند به وسیله رایانه درک و پردازش شوند. چارچوب نظری پژوهش بر أساس نظریه معماری سرآمد، و چارچوب تحلیلی پژوهش بر أساس نگاه سیستماتیک-علمی جفری برادبنت به فرآیند طراحی معماری بازطراحی شده است. یافته ها: یافته های پژوهش مبتنی بر تحلیلی روش شناختی فرآیندهای متداول طراحی معماری است، ویژگی هایی که در سه دوره بررسی و تحلیل شده اند. در نهایت یافته ها بر اساس نگاه سیستماتیک-علمی برادبنت بازتنظیم و ارایه شده اند. نتیجه گیری: نتایج حاصل از این تحقیق مشخص نمود که فرآیندهای از بالا به پایین و یکسویه، که به عنوان رویکردهای متعارفبه طراحی معماری مشهورند، پاسخگوی نیازها و بایسته های طراحی معماری رایانشی نیستند. در حالی که در سال های اخیر فرآیندهای طراحی معماری غیرخطی مورد استقبال قرار گرفته اند. از این رو پژوهش یک ساختار چندوجهی برای تلفیق فرآیندهای از پایین به بالا، با فرآیندهای از بالا به پایین طراحی کرده است؛ به گونه ای که بتوان از آن در فرآیندهای مبتنی بر هوش مصنوعی استفاده نمود.
Comparative Evaluation of the Effectiveness of Cool Roofs in the Hot and Dry Climate of Iran(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Architecture and Urban Development, Volume ۱۵, Issue ۱ - Serial Number ۵۵, Winter ۲۰۲۵
31 - 42
حوزههای تخصصی:
Escalating urban heat island effects and rising energy demands in Iran's hot, dry climate pose a serious challenge for educational buildings, where high occupant density intensifies cooling needs and operational costs. This research addresses the urgency of adopting cool roof technologies—such as reflective coatings, green roofs, high-albedo materials, and radiative cooling roofs—to mitigate extreme indoor temperatures, reduce carbon footprints, and enhance student and staff well-being. Drawing on empirical data, simulation models, and a comprehensive literature review, we employ a weighted-scoring framework that evaluates each technology's thermal performance, energy savings, cost factors, durability, and environmental impact. Findings reveal that while radiative cooling roofs offer the greatest potential for reducing cooling loads (up to 30–40%) and maintaining comfortable indoor temperatures, they demand more advanced materials and higher initial investment. Green roofs yield substantial insulation and environmental benefits, but are limited by water scarcity and elevated setup costs. Conversely, reflective coatings and high-albedo materials strike a balance between effectiveness and affordability, making them viable for retrofits in budget-constrained educational facilities. The results underscore the need for context-specific solutions that consider local climate, water resources, building typology, and policy incentives. By clarifying the strengths and trade-offs of each cool roof approach, this study provides actionable guidance for architects, policymakers, and school administrators seeking sustainable and cost-effective interventions. Future research should focus on long-term performance monitoring, integrating complementary passive strategies (e.g., shading, natural ventilation), and developing localized materials tailored to resource-limited contexts.
ارزیابی شاخص های سبک زندگی ایرانی-اسلامی در محلات شهری (نمونه موردی: محلات مقصودیه و یاغچیان شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سبک زندگی ایرانی-اسلامی به عنوان سبک زندگی مورد تأکید کنونی در کشور ایران، در کنار برآورده سازی نیازهای مادی و معنوی شهروندان، می تواند در تمام بخش های زندگی افراد همانند محلات مسکونی متجلی شود. اما به خاطر ورود اندیشه های ناشناخته در قالب مدرنیسم، محلات با نوعی بحران هویتی و عدم تعلق مکانی روبه رو شده اند. محلات قدیمی دچار پژمردگی و فرسودگی شده اند و محلات جدید نیز به سمت سبک های غربی گرایش یافته اند. ازهمین رو، این پژوهش به ارزیابی شاخص های سبک زندگی ایرانی-اسلامی در محلات شهری با مطالعه موردی محله مقصودیه (از بافت تاریخی) و محله یاغچیان (از بافت نوبنیاد) در کلان شهر تبریز می پردازد. این تحقیق به روش تحقیق کاربردی و با رویکرد توصیفی-تحلیلی انجام شده است. داده ها و اطلاعات مورد نیاز از طریق توزیع پرسش نامه میان 386 نفر از شهروندان دو محله مورد مطالعه گردآوری شده است که به روش نمونه گیری تصادفی طبقه بندی شده، انتخاب شده بودند. در این راستا، جهت ارزیابی شاخص های سبک زندگی ایرانی-اسلامی در محلات شهری مورد مطالعه، از آزمون T تک نمونه ای و جهت مقایسه دو محله مذکور از آزمون T مستقل در قالب نرم افزار SPSS استفاده شده است. در همین خصوص، نتایج تحقیق نشان داده است که شاخص های سبک زندگی ایرانی-اسلامی در محلات شهری در وضعیت متوسط روبه خوب قرار دارند و اینکه وضعیت شاخص ها در محله مقصودیه نسبت به محله یاغچیان، بهتر است. در واقع، سبک زندگی در محلات تاریخی (خاصّه محله مقصودیه)، ایرانی- اسلامی تر از محلات نوبنیاد (خاصّه محله یاغچیان) است. محلات تاریخی نسبت به محلات نوبنیاد که عموماً با اصول شهرسازی غربی ساخته شده اند، به خاطر قدمت، هویت و استفاده از معیارهای شهرسازی ایرانی-اسلامی، به سبک زندگی ایرانی-اسلامی نزدیک تر هستند.
رابطه الگوهای فعالیتی در فضاهای شهری مجاور مساجد تاریخی با حس معنویت مبتنی بر نحو فضا، مورد مطالعه: میدان نقش جهان اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در شهرهای امروز رابطه میان مساجد و فضاهای شهری اطراف گسسته شده است. احیای نقش تعاملی مساجد و فضاهای شهری نیازمند مطالعه اجزای مختلف این رابطه است. در این میان، نقش فضاهای مفصلی، از جمله جلوخان، موضوعی است که کمتر بدان پرداخته شده است. هدف این مقاله، شناخت رابطه ساختار فضایی، الگوهای رفتاری شهروندان و رابطه آن با حس معنویت در ارتباط میان مسجد و فضای شهری در نظام معماری سنتی ایران است. ازاین رو، فضای مجاور مساجد میدان نقش جهان به عنوان نمونه عالی شهرسازی ایرانی-اسلامی برای مطالعه این موضوع برگزیده شده است. این پژوهش، کاربردی و از حیث روش تلفیقی محسوب می شود. داده های الگوهای رفتاری توسط مشاهده غیرمستقیم، داده های حس معنویت به وسیله پرسش نامه محقق ساخت و پیکره بندی فضایی نیز با روش نحو فضا گردآوری شده است. رابطه متغیرهای پژوهش از طریق آزمون همبستگی پیرسون تحلیل شده است. یافته های تحقیق نشان می دهند که در میدان نقش جهان اصفهان، فضای شهری مجاور مساجد نقش قابل توجهی در ایجاد حس معنویت در شهروندان دارد و جلوخان مساجد مورد مطالعه (مسجد امام و مسجد شیخ لطف الله) از این نظر دارای کیفیت بالایی هستند. در میان عوامل تأثیرگذار بر حس معنویت، عوامل روانی نسبت به عوامل کالبدی دارای تأثیر بیشتری هستند. در میدان نقش جهان اصفهان، میان هم پیوندی و حس معنویت رابطه معناداری برقرار است، اما این رابطه میان متغیر اتصال با حس معنویت وجود ندارد. همچنین رابطه مستقیم میان هم پیوندی و بروز فعالیت های اختیاری و اجتماعی مطابق نظریه گل، در این میدان تأیید می شود.
سنجش میزان تاثیر نماهای دو پوسته بر نیازهای انرژی ساختمان های مسکونی (در اقلیم شهر کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات محیطی هفت حصار سال ۱۴ بهار ۱۴۰۴ شماره ۵۱
39-56
حوزههای تخصصی:
امروزه انرژی، منبع حیات و زندگی مدرن انسان به شمار می آید. اما با توجه به رشد جمعیت و پیشرفت فناوری، مصرف انرژی در زندگی به شدت افزایش یافته است و منجر به انتشار گازهای گلخانه ای و تغییرات آب و هوا شده است که مشکلات متع دد برای سلامتی محیط زیست و جوامع بشری به وجود آورده است. به همین دلیل، کاهش مصرف انرژی در ساختمان های مسکونی امری ضروری به نظر می رسد. نمای ساختمان به عنوان عامل ارتباط دهنده فضای داخلی و فضای خارجی نقش مهمی در کاهش مصرف انرژی در ساختمان های مسکونی دارد. لذا یکی از روش های موثر برای کنترل و بهبود کیفیت مصرف انرژی ساختمان و عملکرد حرارتی و در نهایت کاهش مصرف انرژی در ساختمان های مسکونی استفاده از نماهای دوپوسته است. هدف از این پژوهش سنجش میزان کاهش مصرف انرژی در ساختمان های مسکونی با استفاده از نماهای دو پوسته دالانی و یکپارچه در سه حالت تهویه طبیعی، مکانیکی و بدون تهویه در اقلیم شهر کرمانشاه می باشد. برای نیل به هدف پژوهش حاضر ابتدا موقعیت جغرافیایی نمونه مشخص گردید.در مرحله بعد داده های آب و هوایی شهر کرمانشاه جمع آوری شد. با استفاده از نرم افزار (Design Builder) نمونه پایه، شبیه سازی و سناریوهای موجود مورد تحلیل و سنجش قرار گرفت. صحت نتایج حاصل از شبیه سازی با مقادیر مندرج در قبوض برق و گاز سالیانه ساختمان مورد مطالعه، اعتبارسنجی گردید.که میزان اختلاف خروجی نرم افزار نسبت به مقادیر واقعی کمتر از 10 درصد بود. تأثیر نمای دوپوسته و تهویه هوای بین دوپوسته در ساختمان های مسکونی در اقلیم شهر کرمانشاه را می توان از لحاظ مصرف انرژی ساختمان حائز اهمیت دانست زیرا که تأثیر مستقیمی در کاهش مصرف انرژی در این ساختمان ها داشته است. بررسی و مقایسه مصارف انرژی و رفتار حرارتی پوسته دوم ساختمان، تهویه هوای بین دوپوسته در فصل گرم، بهینه ترین حالت مصرف انرژی را برای کل ساختمان رقم زده است. استفاده از نمای دوپوسته(دالانی)، بیشترین میزان کاهش انرژی گرمایشی را با 55/54 درصد در ماه آپریل داشته است. استفاده از نمای دوپوسته(یکپارچه)، در ماه ژانویه با 84/40درصد پایین ترین کاهش مصرف انرژی گرمایشی را دارد. در صورت فعال بودن تهویه طبیعی هوای بین دوپوسته در فصل گرم در اقلیم شهر کرمانشاه، مصرف انرژی کل ساختمان نسبت به سایر حالت ها دارای بهینه ترین وضعیت می باشد. مصارف انرژی کل ساختمان، در نمای دوپوسته دالانی به همراه تهویه طبیعی با kWh/m2 63/66 یعنی پایین ترین مصرف انرژی را به خود اختصاص می دهد. به طور کلی استفاده از پوسته دوم به صورت دالانی و دارای تهویه طبیعی درفصل گرم برای این ساختمان کاهش 73/10 درصدی معادل kWh/m2 01/8 را در مصرف انرژی کل نسبت به ساختمان پایه را نشان می دهد.
تأثیر نور روز بر واکنش های احساسی در فضاهای سکونتی شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال ۲۲ فروردین ۱۴۰۴ شماره ۱۴۲
71 - 82
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: نور، پارامتر اصلی در ایجاد رابطه بصری انسان با محیط اطراف است که بدون آن بسیاری از امور روزمره در شرایط کنونی قابل انجام نیست. مطالعات نشان می دهند شرایط نور روز در انواع مختلف فضاهای داخلی بر واکنش های احساسی ساکنان آن تأثیر گذارند و ازآنجایی که امروزه افراد، بیشتر زمانشان را در خانه و محیط های داخلی سپری می کنند و نیاز جسمی و روانی به نور روز دارند، لازم است معماران دانش لازم در مورد نور روز و ارتباط آن با واکنش های احساسی ساکنان داشته باشند، درحالیکه پژوهش در این زمینه کم و در عرض های جغرافیایی دیگری است که کیفیات نوری متفاوتی داشتند.هدف پژوهش: این پژوهش با هدف شناسایی مؤلفه های مؤثر نور روز بر واکنش های احساسی ساکنان در محدوده شهر تبریز و تبیین تأثیر جنسیت و سن و نوع مسکن در این رابطه و تبیین تأثیر جهت نور ورودی و ابعاد پنجره بر واکنش های احساسی ساکنان انجام شده است. روش پژوهش: این پژوهش با استفاده از روش پیمایشی و روش پردازش تصاویر یک واحد مسکونی نمونه تبریز در محیط شبیه سازی شده با نرم افزار رویت انجام شده است. جهت ارزیابی، از پرسشنامه استاندارد پرات و راسل استفاده شده است. سپس ویژگی های جمعیت شناختی، شرایط مرتبط با آزمایش و ادراک شرکت کنندگان تجزیه و تحلیل شده است.نتیجه گیری: نتایج نشان می دهند دو مؤلفه ابعاد و جهت پنجره ها بر واکنش های احساسی ساکنان تأثیرگذار است و در جبهه شمال و شرق با افزایش ابعاد پنجره سرزندگی ساکنان افزایش پیدا می کند ولی در جبهه جنوب با افزایش ابعاد پنجره، سرزندگی ساکنان کاهش یافته و در معدود موارد بین جنسیت و سن با واکنش های احساسی حاصل از نور روز رابطه معنادار وجود دارد و نوع مسکن بر واکنش های احساسی حاصل از نور روز ساکنان تأثیری ندارد.
بررسی اثر غلظت هوا ( CO2) معماری فضاهای درمانی بر احساس خستگی و سازگاری حرارتی کارکنان
حوزههای تخصصی:
کیفیت پایین هوا و سطوح بالای CO₂ در فضاهای درمانی به دلیل تهویه ناکافی و شرایط نامناسب، آسایش حرارتی و سلامت کارکنان را تهدید می کند. معماری مناسب این فضاها با طراحی بهینه تهویه، نورگیری و چیدمان، می تواند از تجمع CO₂ جلوگیری کرده و خستگی و کاهش عملکرد کارکنان را کاهش دهد. از این رو هدف پژوهش حاضر بررسی نقش غلظت بالای CO2 بر احساس خستگی و سازگاری حرارتی کارکنان فضاهای درمانی است. مطالعه حاضر به روش آزمایشگاهی در یک درمانگاه تخصصی در شهر ایلام انجام گرفت، جامعه آماری این پژوهش شامل 20 نفر از کارکنان فضاهای درمانی است که در یک آزمایشگاه در زیرزمین فعالیت داشتند. گروه های شرکت کننده پس از تقسیم به صورت تصادفی در معرض دو سطح CO2 با مقادیر 1100 PPM با تهویه مکانیکی و 1800 PPM بدون تهویه مکانیکی قرار گرفتند، هم زمان مقادیر ضربان قلب، وضعیت آسایش حرارتی (بر اساس پرسشنامه استانداردهای ASHRAE آمریکا)، احساس خستگی (بر اساس پرسشنامه استاندارد MFI) ثبت گردید. سپس داده ها از طریق تحلیل کوواریانس چند متغیره، مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. یافته ها نشان داد غلظت بالای CO2 (1800 PPM بدون تهویه در مقابل 1100 PPM با تهویه) بر احساس خستگی عمومی، جسمی و ذهنی و کاهش فعالیت و انگیزه کارکنان تأثیر معنی داری دارد (05/0> p). همچنین عدم سازگاری حرارتی کارکنان حین فعالیت کاری، بر بروز خستگی عمومی، جسمی و ذهنی تأثیری معنی داری دارد تأثیر معنی داری دارد (05/0> p). افزایش میزان ضربان قلب کارکنان بر خستگی عمومی کاهش فعالیت و انگیزه تأثیر معنی داری دارد (05/0> p). همچنین اثر متقابل این فاکتورها معنادار نیست (05/0< p)؛ بنابراین مهم ترین عامل بین سطوح خستگی متغیر خستگی عمومی است و پس از آن خستگی جسمی و ذهنی هستند. با استناد به مقادیر CO2 در استاندارد اشری امریکا و نتایج حاصل از این پژوهش، غلظت بالای CO2 (1800 PPM در مقابل 1100 PPM) در محیط های درمانی می تواند بر احساس خستگی و سازگاری حرارتی افراد اثرگذار باشد و در بلند مدت سبب بروز آسیب جدی به سلامت افراد در فضاهای درمانی گردد، همچنین نتایج نشان داد غلظت بالای CO2 سبب عدم سازگاری حرارتی، افزایش ضربان قلب و بروز خستگی عمومی، جسمی و ذهنی است و باعث کاهش فعالیت و انگیزه کارکنان می شود. ایجاد تهویه مطبوع و کنترل مداوم کیفیت هوا در محل کار افراد جهت ارتقاء عملکرد افراد و حفظ سلامت کارکنان فضاهای درمانی ضروری است.
جستاری بر خاستگاه و علل گسترش برج های سلجوقیان
منبع:
مطالعات رفتار و محیط در معماری دوره ۱ بهار ۱۴۰۴ شماره ۲
84 - 102
حوزههای تخصصی:
برج های یادمانی سلجوقی در ایران به نمادی باشکوه از تاریخ معماری ایران در سده های میانی دوران اسلامی تبدیل شده است و از نظر منشا پیدایش و خصوصیات معماری نیاز به تحقیق و بررسی دارد. هدف این پژوهش بررسی علل پیدایش، گسترش برج ها و ویژگی های معماری آن ها در دوران سلجوقی است. این مطالعه با رویکرد کیفی و با استفاده از روش های تفسیری-تاریخی و توصیفی-تحلیلی انجام شده است. پرسش اصلی پژوهش به خاستگاه و نقش سلجوقیان در شکل گیری و معماری این برج ها می پردازد. در این راستا، ابتدا خصوصیات حکومت سلجوقیان و ویژگی های شاخص آن ها مورد بررسی قرار گرفته و سپس معماری چند برج برجسته این دوره و برج گنبد قابوس از دوران پیش از سلجوقی و دیدگاه های موجود در این زمینه تحلیل شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که سلجوقیان، با بهره گیری از میراث معماری دوره های پیشین، به ویژه آل بویه و آل زیار، نقشی برجسته در توسعه و تکامل معماری برج های یادمانی ایفا کرده اند. در این دوره، برج مقبره ها اغلب به صورت دوطبقه و با تأکید بر ارتفاع زیاد ساخته می شدند و گنبد خارجی آن ها به گونه ای طراحی می شد که جلوه ای باشکوه و نمادین به بنا ببخشد. از مهم ترین عوامل ساخت این برج ها می توان به نمایش قدرت و عظمت حکومت سلجوقیان، رقابت میان حاکمان و ظهور طبقات اجتماعی جدید اشاره کرد. این بناها، در عین پیوند با سنت های معماری ایرانی، بازتاب دهنده تحولات سیاسی، اجتماعی و فرهنگی دوران سلجوقی نیز هستند.
بازخوانی مفهوم «معماری انتقادی» براساس آرای مایکل هیز و جین رندل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴ شماره ۱۴۳
41 - 52
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: مفهوم «معماری انتقادی» به عنوان پاسخی به محدودیت های تعاریف سنتی از «معماری» به عنوان «ابزار فرهنگ» یا «فرم مستقل»، در جهت ارائه دیدگاهی جامع تر مطرح شده است. این مفهوم نخستین بار توسط مایکل هیز معرفی و پس از آن توسط جین رندل بازتعریف شد. بااین حال، ابعاد مختلف نسبت این مفهوم به نقد معماری و ظرفیت آن در ایجاد تغییرات اجتماعی و فرهنگی همچنان نیازمند بررسی دقیق و تعریف مجدد است.هدف پژوهش: هدف این پژوهش، تبیین ریشه های نظری مؤثر در شکل گیری مفهوم «معماری انتقادی» و ارائه تعریفی جامع از آن و تحلیل رابطه آن با مفهوم «نقد معماری» است.روش پژوهش: این مقاله این هدف را از طریق بررسی مفهوم «معماری انتقادی» با تمرکز بر نظریات مایکل هیز و جین رندل، دو تن از اندیشمندان و نظریه پردازان حوزه معماری، دنبال می کند. راهبرد این پژوهش «تحلیل محتوا» و «تفسیر متون» و روش آن «بررسی اسنادی» است. برای این منظور، از مقالات و متون اصلی این دو نظریه پرداز استفاده و رویکردهای آن ها نسبت به مفاهیمی چون «فرهنگ»، «فرم»، «طراحی» و «نقد» تحلیل و مقایسه شده است.نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان می دهد که «معماری انتقادی» از ریشه های نظری عمیقی در اندیشه های فلسفی «نظریه انتقادی» بهره می گیرد. هیز «معماری انتقادی» را در فضایی میان «فرهنگ» و «فرم» تعریف می کند که با ارائه فرم های مقاوم و اعتراضی، زمینه نقد ایدئولوژی های غالب را فراهم می آورد و بدین ترتیب، معماری را به ابزاری برای بازاندیشی در ارزش های فرهنگی تبدیل می کند. رندل نیز این مفهوم را به عنوان فرایندی «میان رشته ای» معرفی می کند که مرزهای سنتی میان «طراحی» و «نقد» را از میان برمی دارد و آن ها را به اشکالی از «عمل انتقادی» تبدیل می کند. این پژوهش نتیجه می گیرد که «معماری انتقادی» می تواند به عنوان ابزاری برای نقد و تغییر اجتماعی و امکانی برای بازاندیشی در ارزش ها و ایدئولوژی های غالب در بستر معماری ایفای نقش کند.
مهارت های شناختی معماران در خلق روایت های مشارکتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی سال ۱۷ بهار ۱۴۰۴ شماره ۴۶
72 - 96
حوزههای تخصصی:
پیچیدگی های فرایند مشارکتی باعث می شود که طراح برای حضور در این فرایند نیازمند کسب توانایی های ویژه ای باشد. بخشی از این توانایی ها مربوط به مهارت های بینشی نزد معماران است. جهت درک مهارت های بینشی می توان پژوهش های مربوط به معماری مشارکتی را مطالعه و اصلی ترین مفاهیم حوزه را تجزیه، تحلیل و ترکیب کرد. بر این اساس پژوهش حاضر، سه هدف را دنبال می کند: الف) شناسایی و دسته بندی پژوهش های مربوط به مهارت های شناختی یک معمار در فرایند مشارکتی. ب) ارائه تعریف معماری مشارکتی معطوف به مهارت های شناختی مورد نیاز معماران. ج) مهارت های شناختی مورد نیاز برای معماران در فرایند مشارکت. در نتیجه این پژوهش مطالعه ای مروری است که براساس روش سنتزپژوهی کیفی و کدگذاری مضامین محتوایی حاصل شده است. همچنین با استفاده از نرم افزار VOS VIEWER شبکه کلیدواژه ها استخراج و براساس تحلیل آن ها الزامات شناختی بیان شده اند. نتایج نشان می دهد که دو گروه کلی مشارکت با معماران و مردم و شش زیرگروه قابل تفکیک هستند. براساس تعریف ارائه شده، مشارکت گفت وگویی روایی و مرکزگریزِ میان شهروندی برای خلق داستان های جدید است. همچنین معمار مشارکتی باید دارای توانایی ساخت و بازخوانی داستان هایی درزمینه مفاهیم شهر، مسکن، دموکراسی، ادراک و فقر باشد که بر رویکردهای انتقادی و مرکزگریز تمرکز داشته باشند. او باید نسبت به ورود به فرایندی تفسیری و چندسویه آگاه بوده و قادر به شناخت اجزای روایت و تفسیر آن باشد.
گونه بندی کاخ های صفویه و تبیین نقش شاه سلیمان صفوی در گسترش کوشک های تفریحی شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال ۱۹ بهار ۱۴۰۴ شماره ۶۱
81 - 98
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به بررسی تأثیرات معماری و شهرسازی شاه سلیمان صفوی (۱۱۰۵-۱۰۷۷ ق) در اصفهان می پردازد که یکی از مهم ترین دوره های تحول کالبدی این شهر است. برخلاف اسلاف خود، شاه سلیمان به جای تأکید بر فضاهای عمومی و نمایشی، تمرکز خود را بر توسعه فضاهای خصوصی، حرم سراها و کوشک های تفریحی معطوف کرد. تغییرات معماری شامل ایجاد باغ های اختصاصی، خیابان های خصوصی و حصر فضاهای عمومی به نفع اهل حرم بود که تأثیر عمیقی بر ساختار اجتماعی و فضایی شهر گذاشت. این مطالعه با روش تفسیری-تاریخی و تحلیل منابع تاریخی، رابطه معناداری میان شخصیت شاه و این دگرگونی ها را آشکار می کند. نتایج نشان می دهد که تمایلات شخصی شاه، ازجمله زندگی حرم محور و تمایل به تفریحات خصوصی، باعث تغییرات بنیادی در سازمان فضایی اصفهان شد. این تغییرات، اگرچه در راستای نیازهای دربار بود، اما فضاهای عمومی شهر را محدود کرده و هویت شهرسازی اصفهان را در دوره صفوی متحول ساخت. .
تأملی بر اهداف عمیق پرورش معمار در ایران معاصر، نمونه موردی: آتلیه ۳ معماری دانشگاه تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال ۲۲ خرداد ۱۴۰۴ شماره ۱۴۴
5 - 18
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله:آموزش معماری در ایرانِ امروز با چالش های متعددی روبه روست که ریشه در عدم تطابق شیوه های آموزشی با تحولات دوره پسامدرن دارد. ساختارهای آموزشی موجود همچنان برپایه استانداردسازی های دوره مدرن استوارند و این مسئله مانع رشد آموزش معماری مطابق با شرایط زمانی و مکانی جدید شده است.هدف پژوهش: این پژوهش نشان می دهد که با هدف بررسی ویژگی ها و نیازهای آموزش معماری در دوره پسامدرن، به دنبال پیشنهاد اهدافی نوین برای پرورش معمار در ایران معاصر است.روش پژوهش: این پژوهش ترکیبی از رویکرد بازتابی1 و توصیفی - تحلیلی است و داده ها از طریق منابع کتابخانه ای، مقالات علمی و تجربیات عملی نگارنده در آموزش معماری در آتلیه ۳ معماری دانشگاه تهران طی ۱۲ نیمسال تحصیلی (۱۳۹۶-۱۴۰۲) گردآوری شده اند.نتیجه گیری: نشان می دهد که آموزش معماری نیازمند تحول از استانداردسازی به سوی رویکردهای متکثر است. این تحول نه از طریق ساختارشکنی بلکه از طریق ساختارزدایی و ترکیب اهداف تخصصی و عمیق محقق می شود. این پژوهش در کنار اهداف تخصصی (دانش، بینش و توانش) اهدافی عمیقتر در آموزش (اقتصادی، اجتماعی و مدنی، توسعه تفکر، سلامت روان) را پیشنهاد می دهد و مسیری ترکیبی را راه گشا می داند. تغییر نقش مربی از انتقال دهنده دانش به تسهیل گر فرایند یادگیری، کلید تحول در آموزش معماری دوره پسامدرن و دستیابی به اهداف عمیق پرورش معمار است و بدین ترتیب مربی معماری دوره پسامدرن می تواند الهام بخش زندگی حرفه ای و شخصی دانشجویان باشد.
شناسایی و تحلیل راهبردهای تأثیر گذار بر احیای بافت های تاریخی بازارچه محله شتربان تبریز با رویکرد جذب گردشگر(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
معماری و محیط های انسان محور دوره ۲ بهار ۱۴۰۴ ماره ۱
1 - 21
حوزههای تخصصی:
این تحقیق به شناسایی راهبردهای مؤثر بر احیا و ساماندهی بازارچه تاریخی شتربان تبریز با هدف ارتقاء قابلیت های گردشگری آن پرداخته است. بازارهای تاریخی با ارزش فرهنگی و تاریخی خود، می توانند با برنامه ریزی مناسب به مقاصد جذاب گردشگری و منابع اقتصادی مهمی تبدیل شوند. بازارچه شتربان تبریز به عنوان نمونه ای از این فضاهای تاریخی با ویژگی های منحصر به فرد فرهنگی و معماری، پتانسیل تبدیل شدن به قطب جذب گردشگر را دارا است. پژوهش حاضر از نوع توصیفی تحلیلی بوده و داده های اولیه از طریق مصاحبه با بازاریان، گردشگران، مطالعات کتابخانه ای و میدانی شناسایی گردید، سپس با استفاده از ماتریسSWOT، (نقاط قوت، ضعف، فرصت ها و تهدیدها) دسته بندی گردید و به صورت پرسشنامه در اختیار گردشگران با حجم نمونه 48 نفر قرار گرفت، سپس نتایج پرسشنامه از کیفی به کمی تبدیل شد و وزن دهی آن با استفاده از تکنیکAHP، انجام پذیرفت. در نهایت ضریب نهایی بعد ها نیز مشخص شدند که بیشترین رتبه مختص تهدید ها با رتبه2/81 و کم ترین رتبه مختص نقاط ضعف با رتبه 2/57 می باشد. در نتیجه راهبردهایی تعیین گردید که نتایج نشان می دهند اجرای راهبردهای مناسب می تواند بازارچه شتربان را به جاذبه ای تاریخی و فرهنگی تبدیل کند که علاوه بر فروش کالا، تجربه ای فرهنگی و اجتماعی برای گردشگران فراهم آورد. به روزرسانی مداوم راهبردها نیز برای حفظ پایداری گردشگری بازارچه ضروری است.
مروری بر اکوسیستم نوین آزمایشگاه های شهری با تأکید بر نقش آزمایشگاه های واقعیت مجازی در توسعه هوشمند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی سال ۱۷ بهار ۱۴۰۴ شماره ۴۶
24 - 48
حوزههای تخصصی:
امروزه شهرسازی مبتنی بر آزمایش توانسته است به هوشمندتر شدن شهرها کمک کند. برای طی کردن این مسیر، آزمایشگاه های شهری مکان هایی بسیار حیاتی هستند که به مرور جایگاه مهمی درحوزه مطالعات شهری پیدا کرده اند. در این میان آزمایشگاه های واقعیت مجازی به طور فزاینده ای درحوزه معماری و شهرسازی کاربرد پیدا کرده اند. این پژوهش با هدف بررسی و مرور مفهوم آزمایشگاه های شهری و انواع آن ها، به طور خاص به آزمایشگاه های واقعیت مجازی و نقش آن ها در پیشبرد مطالعات شهری پرداخته است. روش های پژوهشی این مقاله شامل مطالعه اسنادی و موردی است و رویکرد نظری آن قیاسی و قلمرو زمانی آن مقطعی محسوب می شود. نتایج این پژوهش نشان می دهد که آزمایشگاه های واقعیت مجازی توسعه راه حل های خلاقانه برای مقابله با چالش های واقعی در محیط های شهری را تسهیل می کنند. این فنّاوری امکان تجسم بخشی دقیق تری از شهرها و محیط های زندگی را فراهم کرده و به متخصصان اجازه می دهد تا به طور مجازی و بدون نیاز به تغییرات کالبدی، تأثیرات مختلف سیاست های شهرسازی و طرح های توسعه را آزمون نمایند. همچنین، آزمایشگاه های واقعیت مجازی می توانند سطح مشارکت عمومی را در فرایندهای شهرسازی به طور چشمگیری افزایش دهند و با ارائه تجربیات غنی و واقع گرایانه، شهروندان را قادر سازند تا به طور مؤثرتری در برنامه ریزی و توسعه شهری مشارکت نمایند.
شناسایی چالش ها و تحلیل فرصت های ادغام معماری بیونیک با شیوه های معماری بومی سنتی (مطالعه موردی: شهر بم)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال ۲۲ فروردین ۱۴۰۴ شماره ۱۴۲
5 - 26
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: تحولات شتابان معماری شهر بم پس از زلزله مهیب سال 1382، شکافی عمیق میان شیوه های نوین ساخت وساز و میراث غنی فرهنگی و اقلیمی این نگین کویر ایجاد کرده است. عناصر معماری سنتی که طی سده ها در هم گرایی با اقلیم گرم وخشک منطقه تکامل یافته بودند، به تدریج جای خود را به طراحی های مدرن و بی توجه به ارزش های زیست محیطی و فرهنگی داده اند. این پژوهش در پی پاسخ به این پرسش کلیدی است که فرصت ها و چالش های ادغام معماری زیست میتیک با دانش بومی در بافت تاریخی بم چیست و چگونه می توان اصول طراحی اکولوژیک را برای ایجاد محیطی پایدار و همساز با فرهنگ منطقه در این اقلیم خاص به کار گرفت؟روش پژوهش: برای واکاوی این مسئله، رویکردی تلفیقی برگزیده شد. با انجام مطالعات میدانی و مستندنگاری تصویری از بناهای تاریخی، ویژگی های معماری بومی به دقت تحلیل شد. مشاوره با متخصصان زیست شناسی، اطلاعاتی درباره سازگاری های زیستی گونه های بومی فراهم آورد و مصاحبه با ده نفر از معماران و سیزده نفر از ساکنان بومی، دانش سنتی و درک آن ها از طراحی الهام گرفته از طبیعت را آشکار ساخت. پیش پردازش تصاویر معماری با بهره گیری از نرم افزارOpenCV، تحلیل هندسی و بافتی را تسهیل کرد که سپس با نظر کارشناسی سه تن از متخصصان معماری ارزیابی شد. داده های کیفی حاصل از مصاحبه ها با استفاده از نرم افزار Atlas.ti کدگذاری و مضامین مرتبط با تعامل اصول زیست میتیک و دانش بومی استخراج شد.نتیجه گیری: نتایج این پژوهش، هم خوانی میان معماری بومی بم و راهبردهای زیست میتیک ازجمله سامانه های سرمایشی غیرفعال و بهره وری بهینه از مواد را آشکار ساخت. بااین حال، چالش هایی همچون سازگاری مصالح نوین، محدودیت های اقتصادی و آسیب پذیری در برابر زلزله، به عنوان موانعی بر سر راه این هم گرایی شناسایی شدند. رفع این موانع، نیازمند تدوین راهکارهای ترکیبی شامل تلفیق مصالح نوین و سنتی، برنامه ریزی شهری مشارکتی و راه حل های مبتنی بر طبیعت است که با شرایط اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی خاص شهر بم سازگار باشند.
تأثیر طراحی فضای نیمه باز بر کاهش افسردگی ساکنان در شرایط قرنطینه خانگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر قرنطینه خانگیِ ناشی از شیوع ویروس کووید 19 موجب شده، افسردگی که از گذشته یکی از اختلالات روانی متداول در سطح جهانی بوده، برجسته تر شود. مسکن به عنوان ظرف زندگی و فضایی که انسان مجبور است در دوران همه گیری کووید 19، مدت زیادی از عمر خود را در آن سپری کند، تأثیرگذاری نقش خود را در روحیات، خلقیات و کیفیت زندگی انسان پررنگ تر می کند. در این میان، فضای نیمه باز مسکونی با ویژگی های فضایی که دارد، می تواند برکاهش افسردگی ناشی از قرنطینه کووید 19 تأثیر گذار باشد. بنابراین، هدف از انجام این پژوهش کاهش افسردگیِ ساکنان در شرایط خانه نشینیِ ناشی از همه گیریِ کووید 19 از طریق شناسایی و ارائه راهکارهای مختلف طراحی فضاهای نیمه باز مسکونی است. روش تحقیق این پژوهش، ترکیبی است. در مرحله ادبیات موضوع، با روش تحلیل محتوا، پارامترهای فضای نیمه باز و فراوانی آن ها استخراج شد و از طریق آنتروپی شانون، وزن دهی شدند. سپس از طریق روش پیمایشی، پرسش نامه محقق ساخت بر مبنای پارامترهای با وزنِ بالاتر طراحی شد و در میان جامعه آماری ساکنان محله ده ونک توزیع شد. سپس آزمون فریدمن برای رتبه بندی پارامترها بر روی پرسش نامه انجام شد. نتایج پژوهش نشان می دهند که ابعاد فضا، تنوع پذیری، جزییات ساختمانی، نورگیری، فضای سبز و جانمایی تراس در پلان به ترتیب تأثیرگذارترین شاخص های طراحی فضای نیمه باز در راستای کاهش افسردگی هستند. راهکار طراحی پیشنهاد شده برای این شاخص ها به ترتیب چنین است: 1-ابعاد فضا: در نظر گرفتن حداقل عرض 5.2 متر و استفاده از درب های آکاردئونی 2- تنوع فضایی: در نظر گرفتن مبلمان انعطاف پذیر و رعایت حداقل ابعاد 5/2 × 5 متر که در این صورت امکان برگزاری فعالیت های متنوعی در آن ایجادشده است و با ابعاد فضا نیز هم پوشانی دارد. 3- جزئیات ساختمانی: در نظر گرفتن رنگ، جنس مصالح، بو، آب نما و پوشش گیاهی. 4- نورگیری: استفاده از سازه تا شونده چادری برای سقف فضای نیمه باز 5- فضای سبز: پوشش گیاهی و امکان کاشت در فضای ایوان که توسط گلدان هایی مدولار شکل با قابلیت اتصال به هم انجام می پذیرد. 6- جانمایی تراس در پلان: طراحی تراس در مجاورت آشپزخانه که سبب تهویه آشپزخانه می شود، طراحی تراس در مجاورت نشیمن که سبب امکان استفاده از این فضا برای بازی کودکان هنگامی که سایرین در نشیمن مشغول به تماشای تلویزیون می باشد و طراحی تراس در مجاورت اتاق خواب که سبب صرف عصرانه و ورزش کردن می شود.
تحلیل اجتماعی پذیرش بلوک های خاکی به عنوان مصالح ساختمانی برای احیای هویت فرهنگی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طی چند دهه گذشته مباحث فرهنگی در پروژه های معماری و شهرسازی موردتوجه معماران و شهر سازان قرارگرفته است. استفاده از خاک در ساخت وساز از قدیم الایام در کشور ایران رواج داشته و با فرهنگ آن عجین شده است. ازاین رو، بازگشت به معماری خاک می تواند فرهنگ کهن این کشور را زنده کند و مانع از فراموشی آن در نسل های آینده شود. معماری خاک، یکی از فنون شناخته شده ساخت وساز در معماری و با غنای تاریخی چند هزارساله است. چراکه خاک یکی از فراوان ترین منابع در کره زمین محسوب می شود که بیش از چند هزار سال است، به عنوان مصالح ساخت وساز مورداستفاده قرار می گیرد. از طرفی، استفاده از مصالح خاکی در دنیای امروزی مدرن وابسته به پذیرش آن از طرف جامعه است. ازاین رو، هدف این پژوهش بررسی پذیرش اجتماعی مصالح خاکی کهن در دنیای مدرن امروزی است. بدین منظور پرسش نامه ای شامل سئوالاتی در سه بخش فرهنگی، فنی-اجرایی و علایق شخصی تهیه و پس از تأیید روایی توسط متخصصان پاسخ داده شد که متخصصان شامل ۵۵ نفر از مهندسان عمران، شهرسازی معماری و اساتید دانشگاه ها بودند. پس از تأیید پایایی پرسش نامه به کمک نرم افزار SPSS، پاسخ ها با این نرم افزار موردبررسی قرار گرفت. نتایج این پژوهش بیانگر آن است که بر اساس میانگین امتیازات، بلوک خاکی درزمینه فرهنگی بیشترین و درزمینه فنی-اجرایی کمترین مقبولیت را دارد. همچنین با توجه به آزمون دوجمله ای بلوک های خاکی ازنظر فرهنگی، فنی-اجرایی، علایق شخصی و اجتماعی موردقبول واقع شده اند. مطابق آزمون هم بستگی، پذیرش فرهنگی و علایق شخصی بلوک های خاکی با جنسیت و تحصیلات رابطه دارد. این در حالی است که پذیرش فنی-اجرایی با هیچ کدام از خصوصیات دموگرافیک مرتبط نیست. همچنین این مطالعه نشان می دهد که پذیرش اجتماعی بلوک های خاکی در ایران به شدت تحت تأثیر ویژگی های فرهنگی و تصورات عمومی قرار دارد. بنابراین، توصیه می شود که کوشش های بیشتری در جهت بهبود درک عمومی و ارتقاء مهارت های فنی در این زمینه انجام شود.
تحلیل نقش عوامل کالبدی و فضایی مراکز آموزشی و تحقیقاتی معماری و شهرسازی در بهره وری کارکنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی طراحی فضاهای اداری، خلق فضایی است که کارکنان در آنجا به بهترین نحو به انجام وظیفه بپردازند. در میان عوامل مؤثر بر بهره وری کارکنان، عوامل محیطی و کالبدی دارای نقش مهمی هستند و این نقش در مراکزی که در حوزه دانش و پژوهش فعالیت می کنند، اهمیت بیشتری دارد. زیرا بهره وری نیروی کار در این الگوهای کاری نقش پررنگ تری دارد. با توجه به نقش عوامل محیطی و اهمیت مراکز پژوهشی در میان فضاهای اداری، هدف این پژوهش، تبیین مدل ارتباط متغیرهای محیطی مؤثر بر بهره وری کارکنان در مراکز تحقیقاتی و پژوهشی است. پژوهش از حیث هدف، توسعه ای و از نظر روش توصیفی محسوب می شود. پس از مطالعات اسنادی، 31 متغیر اولیه استخراج شد و با استفاده از روش دلفی بر مبنای آراء خبرگان، به 16 متغیر کاهش یافت. سپس، مطابق مدل ویشر در 3 سطح، طبقه بندی شد. ابزار گردآوری اطلاعات، پرسش نامه و محدوده مطالعه شامل 4 مرکز تحقیقاتی معماری و شهرسازی در شهر تهران است. در تحلیل استنباطی، برای آزمون فرضیات، از روش تحلیل عاملی تأییدی (CFA) و تحلیل مسیر به روش حداقل مربعات جزئی (PLS) در محیط نرم افزار LISREL.10.2 استفاده شد. یافته های تحقیق نشان داد که ابعاد فیزیکی، عملکردی و روانی محیط کار بر بهره وری کارکنان مراکز تحقیقات معماری و شهرسازی تهران مؤثر است. در این میان، مهم ترین عوامل فیزیکی به ترتیب شامل دما و تهویه، نویز و آکوستیک، نور و ارگونومی، مهم ترین عوامل عملکردی به ترتیب شامل چیدمان دفاتر کار، ابعاد و تناسبات، سازمان فضایی، طبیعت گرایی و شفافیت و مهم ترین عوامل روانی به ترتیب شامل حریم خصوصی، امنیت، تعاملات و مالکیت هستند. همچنین الگوی کاری، بیشترین رابطه را با عوامل روانی دارد و ارتباط معناداری با عوامل فیزیکی ندارد.
مدل سازی مفهومی ارتقا کیفیت بیمارستان های عمومی مبتنی بر شواهد (EBD) با رویکرد رضایت مندی بیمار (مورد پژوهی: بیمارستان گاندی تهران)
منبع:
مطالعات رفتار و محیط در معماری دوره ۱ بهار ۱۴۰۴ شماره ۲
25 - 46
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی طراحان و سازندگان محیط های درمانی ایجاد محیطی شفابخش است. مفهوم شفابخشی در قرن اخیر منجر به ایجاد تأثیرات مثبتی در روند درمان و تغییرات قابل توجهی در طراحی بیمارستان شده است. توجه به بیمار به جای روند درمان رویکردی در طراحی بیمارستان با عنوان رویکرد«بیمارمحوری» مطرح کرده است. اخیرا که امنیت بیماران و تسریع روند بهبود بیماری مورد اهمیت قرار گرفته است، معماران به موضوعی به نام «طراحی مبتنی بر شواهد» روی آوردند.
فناوری های نوین و بهبود کیفیت زندگی در شهرهای هوشمند: چالش ها و فرصت های مسکن هوشمند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال ۱۹ بهار ۱۴۰۴ شماره ۶۱
117 - 128
حوزههای تخصصی:
مسکن هوشمند به عنوان یکی از مفاهیم نوین در حوزه ساخت وساز شهری، با هدف افزایش بهره وری انرژی، ارتقای آسایش ساکنین و بهبود امنیت سکونتگاهی توسعه یافته است. با این حال، گسترش این فناوری با موانع متعددی همراه است .این پژوهش، با بهره گیری از روش تحلیل کیفی و استفاده از نرم افزار MAXQDA،به بررسی چالش های موجود و ارائه راهکارهای پیشنهادی برای رفع این موانع پرداخته است یافته های تحقیق نشان می دهند که هم افزایی میان بخش های دولتی، خصوصی و دانشگاهی می تواند نقشی کلیدی در رفع موانع توسعه مسکن هوشمند ایفا کند. این مطالعه بر ضرورت تدوین سیاست های حمایتی، تقویت زیرساخت های ارتباطی و فناوری، و ترویج فرهنگ سازی در میان شهروندان تأکید دارد. به کارگیری این راهکارها می تواند مسیر توسعه پایدار مسکن هوشمند را هموار ساخته و تأثیرات مثبتی بر بهره وری انرژی، امنیت و آسایش ساکنین داشته باشد. در نهایت، اتخاذ راهکارهای مناسب می تواند به تسریع روند پذیرش این فناوری نوین و بهره گیری از مزایای آن منجر شود.