فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۰۱ تا ۷۲۰ مورد از کل ۹٬۸۷۰ مورد.
منبع:
معماری و شهرسازی ایران دوره ۱۵ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۷
303 - 317
حوزههای تخصصی:
نوسازی، بازسازی و استفاده دوباره از ساختمان های موجود به منظور بهره مندی هرچه بیشتر از تمامی قابلیت ها و ظرفیت های یک بنا، گامی موثر در جهت رسیدن به اهداف توسعه پایدار در جامعه است. همچنین، با توجه به سرعت توسعه و پیشرفت فناوری در جوامع امروزی، بازنگری در وضعیت ساختمان های موجود به منظور انطباق با شرایط جدید امری ضروری است. مدارس کشور از جمله ساختمان هایی هستند که با توجه به پیشرفت تکنولوژی، توسعه جوامع، تغییر روش های آموزشی و همچنین گذر زمان و فرسودگی، نیاز به بازسازی و نوسازی در سطح گسترده دارند. اما برخورد با ساختمان های موجود برای استفاده دوباره، بویژه در سطح کلان، نیازمند سیاست گذاری ها و برنامه ریزی های دقیق است. اولویت بندی ساختمان ها برای استفاده دوباره از مهمترین این موارد است. با توجه به نیاز کشور، مقاله حاضر به ارائه چارچوبی برای اولویت بندی ساختمان مدارس موجود برای استفاده دوباره و نوسازی می پردازد. در تحقیق پیش رو هشت مدرسه در استان گیلان به عنوان نمونه مطالعاتی مورد بررسی و مطالعه قرار گرفتند. بخشی از داده ها و اطلاعات لازم در مورد مدارس از اداره نوسازی، توسعه و تجهیز مدارس استان گیلان و بخشی از طریق بازدید میدانی و انجام مصاحبه با مدیران مدارس به دست آمد. مدل قابلیت استفاده مجدد انطباقی (ARP)1 به عنوان ابزار اصلی برای اولویت بندی بناها در نظر گرفته شده است. به این ترتیب، میزان قابلیت ساختمان ها و نیز بهترین زمان برای مداخله به منظور استفاده دوباره، به عنوان معیارهای اصلی در اولویت بندی بناها در نظر گرفته شده اند. براساس نتایج به دست آمده نرخ متوسط سالانه ازکارافتادگی برای کل نمونه های مطالعاتی برابر با 0.0101 است. میانگین عمر مفید مدارس نیز برابر 35 سال ارزیابی شد، که کمترین میزان عمر مفید برابر30 سال و بیشترین میزان آن 43 سال است. میانگین شاخص ARP نیز برابر 63% است که نشان می دهد به صورت کلی نمونه ها قابلیت بالایی برای استفاده دوباره دارند.
تحلیلی بر چالش ها و موانع حمل ونقل شهری هوشمند در کلانشهر تبریز بر بستر اینترنت اشیاء(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی توسعه شهری و منطقه ای سال ۹ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳۱
185 - 219
حوزههای تخصصی:
گسترش روزافزون شهرها و ترافیک از یک سو و توسعه فناوری های نوین از سوی دیگر کشورها را با مسائل جدیدی مواجه ساخته است. نهادها و شیوه های مدیریت قدیمی با جهان پیچیده و به سرعت در حال تغییر در تضادند، درنتیجه برنامه ریزان در تلاش اند تا با نگاهی یکپارچه، مدل هایی را برای توسعه شهرهای قرن 21 به منظور پاسخگویی به انتظارات جدید، توسعه دهند. یکی از این مفاهیم، توسعه شهر هوشمند است که محور تحول و توسعه هزاره سوم می باشد. حمل ونقل شهری نیز از حوزه هایی است که از فناوری ها نظیر اینترنت اشیاء (IoT) متأثر می گردد. این تحقیق جزء تحقیقات کاربردی و ازنظر گردآوری و تحلیل اطلاعات، توصیفی- تحلیلی می باشد. با انجام تحلیل های کیفی به کمک پرسشنامه باز، مؤلفه های تأثیرگذار شناسایی و سپس پرسشنامه بسته ای طراحی و با روش نمونه گیری هدفمند با استفاده از تکنیک گلوله برفی، اقدام به جمع آوری اطلاعات به تعداد 177 نمونه از سطح جامعه آماری گردید. یافته های تحقیق نشان می دهد که شهر تبریز به عنوان یکی از کلان شهرهای کشور با مشکلاتی زیادی در زمینه حمل ونقل هوشمند درون شهری مواجه می باشد که تحقق آن با چالش ها و موانع متعدد من جمله ضعف مدیریت یکپارچه شهری، نداشتن چشم انداز مشخص، ضعف برنامه ریزی، کمبود منابع مالی، نبود ساختارهای تشکیلاتی مرتبط، نبود سامانه های هوشمند مبتنی بر اینترنت اشیاء و استفاده از سامانه های ناهمگون، عدم آشنایی با سیستم های هوشمند مبتنی بر اینترنت اشیاء و... روبرو می باشد.
امکان سنجی و اجرای طرح خیابان کامل جهت دستیابی به سرزندگی فضایی- اجتماعی (مطالعه موردی: بلوارهای ارم شیراز و همدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات محیطی هفت حصار سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۴۸
105 - 120
حوزههای تخصصی:
امروزه اغلب فضاهای عمومی ش هری ازجمله خیابان ها به دلیل افزایش بی رویه وس ایل نقلیه موتوری و وابس تگی الگوی زندگی ش هری به آن ها، به شدت تحت سلطه ماشین درآمده و سرزندگی خود را ازدست داده اند. خیابان که زمانی محل تعاملات و فعالیت های انسانی بود، به مکانی بیشتر برای عبور تبدیل شد و به تصرف اتومبیل ها درآمد. مردمانی که زمانی نه چندان دور در خیابان به گفت وگو و دادوستد می پرداختند، کودکانی که خیابان را محلی برای بازی می دانستند، جوانانی که برای تفریح به خیابان می آمدند و موجب ارتقای سرزندگی می شدند، همگی ازآن پس به مخاطبان پیاده ای تبدیل شدند که جز از محل های ویژه خط کشی شده حق گذر از آن را ندارند. بنابراین با توجه به موارد مطرح شده و شواهد موجود توجه به نیازهای تمامی شهروندان ازجمله کودکان و جوانان از طریق افزایش سلامت فکری و روانی آن ها و احساس آرامش از بابت فضایی مناسب با امنیت فیزیکی و اجتماعی برای حضور یافتن به منظور ارتقا سرزندگی و نشاط را در شهرهای کشورمان مهم به نظر می رسد. در این میان طرح خیابان کامل یکی از راهبردهای مناسبی هست که می تواند امنیت، آسایش و دسترسی آسان برای اتومبیل سواران، عابران پیاده، دوچرخه سواران و رانندگان وسایل حمل ونقل عمومی را به طور هم زمان فراهم آورده و آن تعاملات و سرزندگی اجتماعی سال های گذشته را زنده گرداند. هدف پژوهش حاضر بررسی عوامل مؤثر بر سرزندگی فضایی - اجتماعی بود. پژوهش حاضر با رویکرد کیفی و به روش نظریه زمینه ای انجام شد. ابزار پژوهش مصاحبه ساختاریافته بود. با بهره گیری از روش نظریه زمینه ای، داده های حاصل از مصاحبه های انجام شده با 72 نفر از شهروندان شیرازی و 39 نفر از شهروندان همدانی، طی سه مرحله کدگذاری باز (اولیه)، محوری و گزینشی (انتخابی) کدگذاری شد. کدهای باز شامل 25 مفهوم مربوط به شیراز و 35 مفهوم مربوط به همدان و کدهای محوری شامل سه مقوله عمده است که مشتمل بر پویایی، جذابیت و مردم و فعالیت ها (فعال و غیرفعال) هست. عدالت فضایی – اجتماعی، به عنوان کد محوری پژوهش حاضر، ز، ایران شناسایی گردید.
تحلیلی بر آموزش معماری از جنبه ی کاربست مدل های نوین با تأکید بر مدل BIM ؛ بررسی تطبیقی دانشگاه فنی استانبول و دانشگاه هنر اسلامی تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی ایران دوره ۱۵ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲۸
195 - 208
حوزههای تخصصی:
امروزه ادغام فناوری های نوین در آموزش معماری، موجبات ارتقاء یادگیری، بهبود مهارت های دانش آموز، افزایش مشارکت، خلاقیت بیشتر، نگرش بهتر نسبت به دوره ها و مشاغل، و علاقه و مشارکت بیشتر مربیان در کلاس ها خواهد گردید. با توجه به اهمیت کاربست فناوری های نوین در آموزش معماری، هدف از تحقیق حاضر ارزیابی ظرفیت های پذیرش فناوری های نوین در آموزش معماری با تأکید بر مدل سازی اطلاعات ساختمان (BIM) در دانشگاه فنی استانبول و دانشگاه هنر اسلامی تبریز می باشد. از این رو، روش تحقیق آمیخته (ترکیبی از روش های کمی-کیفی) با هدف کاربردی و ماهیت توصیفی-تحلیلی می باشد که در راستای تجزیه و تحلیل اطلاعات از مدل سازی معادلات ساختاری در نرم افزار Amos و تحلیل عاملی کیو (Q) در نرم افزار SPSS استفاده شده است. جامعه ی آماری تحقیق شامل دانشجویان و اساتید معماری دانشگاه فنی استانبول و دانشگاه هنر اسلامی تبریز می باشد که با استفاده از روش کوکران، حجم نمونه ی دانشجویان برای هرکدام از دانشگاه ها 384 نفر و با استفاده از روش دلفی هدفمند، حجم نمونه ی اساتید برای هرکدام از دانشگاه ها 8 نفر تعیین گردیده است. یافته های تحقیق نشان می دهد در راستای بهره گیری از فناوری های نوین (BIM) در آموزش معماری، مقدار بحرانی هر سه متغیر محتوای آموزشی، فرایند آموزشی، ظرفیت نهادی و اساتید برای دانشگاه فنی استانبول بالای 1/96 محاسبه شده و در سطح اطمینان 95 درصد دارای وضعیت مطلوبی می باشند. در دانشگاه هنر اسلامی تبریز تنها ظرفیت نهادی و اساتید دارای مقدار بحرانی بالای 1/96 بوده و محتوا و فرایند آموزشی در شرایط نامطلوبی قرار دارند. همچنین نتایج حاکی از آن است که سه عامل اصلی تحقق فناوری های نوین در آموزش معماری عبارتند از سازمان آموزشی، محتوای آموزشی و اساتید حرفه ای که بر مبنای مدل تحلیل عاملی کیو 79/581 درصد از تحقق فناوری های نوین در آموزش معماری را تبیین می کنند.
مبانی حفاظت از سکونتگاه های مرتبط با باغ های تاریخی در بیرجند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات معماری ایران پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲۶
127 - 158
حوزههای تخصصی:
برخی سکونتگاه ها که در نزدیکی باغ های تاریخی شکل گرفته و توسعه یافته اند، دارای ارتباطی تاریخی با این باغ ها بوده اند؛ در واقع حیات اجتماعی، کالبدی، فرهنگی و اقتصادی این سکونتگاه ها با باغ های تاریخی پیرامونشان پیوند خورده بود. در ناحیه بیرجند، حضور تعداد زیادی سکونتگاه روستایی در نزدیکی باغ های تاریخی این امکان را به وجود می آورد که رابطه میان این سکونتگاه ها با باغ های تاریخی مورد مطالعه قرار گیرند. ارتباط سکونتگاه ها با باغ های تاریخی از آن دسته موضوعاتی است که کمتر مورد توجه قرار گرفته است. ازآنجاکه این سکونتگاه های مستقر در ناحیه بیرجند به همراه باغ های تاریخی و سایر اجزا و عناصر برجای مانده تشکیل یک کل دارای انسجام و ارتباط را می داده اند؛ بنابراین، حفاظت از این سکونتگاه ها که بسیاری از آن ها در معرض خطر نابودی هستند، ضروری به نظر می رسد. این سکونتگاه ها به لحاظ تاریخی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی واجد ارزش هستند. با توجه به دشواری حفاظت از این سکونتگاه ها به دلیل مشکلات چندوجهی و در مواردی غیرقابل بازگشت، در این مقاله چهار سند بین المللی که تا حدودی می توانند برای این محدوده های زیستی قابل اتکا و ارجاع باشند، به عنوان مبنای اولیه حفاظت مد نظر قرار گرفتند. ازسوی دیگر، با استناد به منابع تاریخی، مشاهدات میدانی و تحلیل روایت های تاریخی ساکنان این سکونتگاه ها که دارای تجربه زیسته از دهه های چهل و پنجاه خورشیدی بودند، برخی مواردی که در امر حفاظت از این سکونتگاه ها ضروری به نظر می رسید، مورد پردازش قرار گرفتند. بنابراین، روش تحقیق در این مقاله، تلفیقی از تفسیر، مشاهده و تحلیل روایت است. نتایج حاکی از حضور دست کم سه نوع سکونتگاه در ناحیه بیرجند است که به رغم دارا بودن نقاط مشترک، آسیب های متفاوتی را از سر گذرانیده اند. به لحاظ نوع و شدت آسیب های وارده این سکونتگاه ها در چهار دسته قرار می گیرند. آسیب هایی که به کلاته ها وارد شده، به دلیل آنکه این سکونتگاه ها ماهیتاً حیاتشان را از باغ تاریخی وام گرفته و به شدت به حاکم/ارباب وابسته بوده اند، به حدی است که برای آن ها رویکرد حفاظت حیات بخش که تا حدود زیادی شامل انجام اقدامات مرمت و احیا می گردد، پیشنهاد شده است. ازسوی دیگر، در سکونتگاه های روستایی ای که پیش از شکل گیری باغ های تاریخی وجود داشتند و حیات اجتماعی و اقتصادی شان همچنان دارای تداوم است، اقدامات حفاظتی از نوع نگهداری و توانمندسازی پیشنهاد شده است.
واکاوی هندسه فرکتال در کاشی های منقش معقلی پشت بغل قوس ایوان شمالی مسجد حکیم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال ۲۱ شهریور ۱۴۰۳ شماره ۱۳۵
51 - 62
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: گره های هندسی از الگوهای پرکاربرد در طراحی نقوش معماری اسلامی است که دارای پیچیدگی، کثرت، آهنگ و توازن در ترسیم و فراتر از هندسه اقلیدسی است. هندسه فرکتال به عنوان بنیان شکل گیری جهان هستی و طبیعت، نااقلیدسی است. بخش عمده ای از هنرمندان علاوه بر داشتن دانش هندسه، طبیعت را الگوی کار خود قرار می دادند، لذا به صورت ناخود آگاه و شاید آگاهانه بر پایه هندسه فرکتال خلق اثر کرده اند. یکی از این نمودهای ماندگار، مسجد حکیم اصفهان است. ازآنجاکه در پس آثار زیبا قوانینی وجود دارد و برای رسیدن به امر زیبا دانستن این قوانین، شناخت ما را بالا می برد، مطالعه دقیق در خصوص هندسه فرکتال موجود در این آثار، زوایای پنهان و زیبایی آنها را آشکار می کند. این پژوهش در پی پاسخ به این پرسش است که چگونه می توان از هندسه فرکتال جهت تحلیل ساختار هندسه کاشی های منقش معقلی پشت بغل قوس ایوان شمالی مسجد حکیم استفاده کرد؟هدف پژوهش: دستیابی به نظام هندسه فرکتال در نقوش کاشی کاری های معقلی پشت بغل قوس ایوان شمالی مسجد حکیم از اهداف این پژوهش است. روش پژوهش: این پژوهش از نظر هدف کاربردی است و روش داده اندوزی میدانی، کتابخانه ای و اینترنتی و از نظر روش توصیفی و تحلیلی است. لازم به ذکر است که تحلیل ابعاد گره ها با استفاده از نرم افزار انجام خواهد شد.نتیجه گیری: با تجزیه و تحلیل نقوش معقلی موردنظر از دیدگاه فرکتال (خود متشابهی و بُعد) نتیجه پژوهش پس از محاسبه بُعد با دو روش لگاریتمی (جعبه شمار) و با استفاده از نرم افزار براین اساس بود که این نقوش هندسی دارای بُعد کسری بوده و این ابعاد با اختلاف ناچیز در دو روش، با ابعاد فرکتالی کاملاً انطباق دارد. از سوی دیگر با خطی کردن نقوش با نرم افزار اتوکد و بررسی هندسه پنهان، وجوه خود متشابه و تکرارشوندگی در هندسه پنهان نقش ها و همچنین در نقوش هندسی کاشی های معقلی متجلی شد.
تفسیرتطبیقی تأثیر جنبش احیای مصر بر آثار معماری آمریکا در قرن بیستم میلادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال ۲۱ خرداد ۱۴۰۳ شماره ۱۳۲
43 - 54
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: بناهای بسیاری در اروپا و آمریکا وجود دارند که بازتابی از معماری مصر باستان هستند؛ اهمیت پژوهش حاضر در پرداختن به خاستگاه «جنبش احیای مصر» و شکل گیری «احیای معماری مصری» به غرب بازمی گردد. جنبش احیای مصر، یک سبک هنری است که هنرمندان آن از اَشکال، نقوش و تصاویر آثار هنری مصر باستان استفاده کرده اند. این امر عموماً به آگاهی هنرمندان آمریکا و اروپا درباره آثار تاریخی مصر باستان که ناشی از فتح مصر توسط ناپلئون در سال 1798م است، نسبت داده می شود.هدف پژوهش: ریشه یابی و نحوه تأثیرگذاری هنر و معماری مصر باستان بر آثار معماری آمریکا در قرن بیستم میلادی است که از این رو به تبیین معماری و وجوه نمادین هنر مصر باستان و سپس تأثیر آن بر معماری آمریکا پرداخته است. روش پژوهش: در این پژوهش کیفی از شیوه تفسیری-تاریخی در آن استفاده شده است. جامعه آماری، تعدادی از بناهای آمریکا را شامل می شود و در مطالعات مقدماتی، تعدادی از بناهای باستانی مصر جهت ریشه یابی و تطبیق مفاهیم و عناصر هنر مصر بررسی شده است؛ بنابراین، پس از تبیین و تفسیر داده های اولیه مذکور که حوزه علّی شکل گیری جنبش احیای مصر را تشکیل می دهند، به تطبیق و تحلیل موردی نمونه های انتخابی پرداخته شده است.نتیجه گیری: نتایج تحقیق نشان می دهند که به واسطه فتح مصر توسط ناپلئون، بسیاری از هنرمندان دهه های بعدی آمریکا به هنر و معماری مصر باستان متمایل شدند که همین امر، سبب شکل گیری جنبش احیای معماری مصری در برخی از کشورهای مذکور شده است. بدین ترتیب، بناهای معماری زیادی با الهام از هنر و معماری مصر باستان در جهت فرم و عناصر هم چون استفاده از مقصوره، دروازه دو بُرجی، رواق، هرم و موتیف های مصری مانند سرستون های پاپیروسی و کتیبه خورشید بالدار، طراحی و اجرا شدند که تاریخ شکل گیری بسیاری از آن ها در جهت جنبش مذکور به قرون اخیر بازمی گردد.
بررسی تأثیر استفاده از نرم افزارهای تخصصی بر ارتقاء مهارت های مدل سازی و خلاقیت دانشجویان در درس مقدمات طراحی معماری (3)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات رفتار و محیط در معماری دوره اول زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱
88 - 100
حوزههای تخصصی:
خلاقیت از فاکتورهای بسیار تأثیرگذار در آموزش معماری بوده و مهم ترین ابزار در افزایش قدرت طراح در فرآیند طراحی معماری می باشد. هدف از این پژوهش بررسی تأثیر استفاده از نرم افزارهای تخصصی بر ارتقاء مهارت های مدل سازی و خلاقیت دانشجویان می باشد. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش از نوع توصیفی-تحلیلی و علی-مقایسه ای می باشد. جامعه آماری دو گروه 30 نفره از دانشجویان معماری در درس مقدمات طراحی معماری (3) در نظر گرفته شد. طراحی در یک گروه با استفاده از نرم افزارهای تخصصی و طراحی در گروه دیگر با استفاده از مدل سازی حجمی و ترسیم های دستی انجام گردید. در این پژوهش از آزمون t برای گروه های مستقل و آزمون میانگین برای تجزیه و تحلیل داده ها استفاده گردید. بر اساس داده های آماری مقدار P_value برای خلاقیت 0.001 و برای مدل سازی برابر 0.000 محاسبه شد که می توان نتیجه گرفت که در سطح خطای 5% ، میانگین های دو روش نرم افزاری و دست آزاد دارای تفاوت معناداری هستند. همچنین مقدار همبستگی بین خلاقیت و مدل سازی در شیوه نرم افزارمحور و دست آزادمحور معنادار بوده و مثبت بودن ضرایب گویای وجود ارتباط مستقیم بین دو متغیر است. نتایج حاکی از این می باشد که استفاده از نرم افزارهای معماری در فرآیند طراحی به دلیل دقت بالای ترسیمی و قابلیت بالای ویرایش بر روی طرح باعث ارتقاء مهارت های مدل سازی و خلاقیت دانشجویان در درس مقدمات طراحی می گردد.
خوانش تکنیک نقشه های شناختی در دستیابی به همساختی محیط و رفتار در فضاهای آموزشی (نمونه موردی: مراکز آموزش عالی شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: طراحی های معماری در فضاهای آموزشی بیشتر با انواع طراحی های دستوری و فرمال و اغلب به صورت نخبه گرا است که بدون مشارکت و نظر سنجی و مطالعات رفتاری صورت می گیرد. هدف: هدف اصلی این تحقیق تبیین چارچوبی راهبردی جهت دستیابی به هم ساختی محیط - رفتار پایدار (سینومورفی) در طراحی دانشکده های معماری و شهرسازی است. روش شناسی تحقیق: روش تحقیق مورد نظر به لحاظ هدف، کاربردی و به لحاظ متد روش توصیفی-تحلیلی می باشد. این پژوهش با رویکردی تلفیقی و استفاده از روش تحقیق پدیدار شناسی توصیفی (دیکلمن) و مشاهدات میدانی مستقیم و غیرمداخله ای به تحلیل کیفی داده ها و استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی به تحلیل کمی داده ها می پردازد. قلمرو جغرافیایی پژوهش: قلمرو جغرافیایی این پژوهش شهر تهران است. یافته ها: در کاربست مولفه های همساختی محیط و رفتار(سینومورفی) که شش مولفه و هفت فضای داخلی دانشکده که بیشترین فراوانی تجمع دانشجویان را داشته اند مورد شناسایی قرار گرفت، این نتایج حاصل شد که دو رویکرد پارادایمیک و پارادوکسیکال بین نقشه های شناختی و نقشه برداری رفتاری وجود دارد. محصول پارادایم بر هم کنش این دو مفهوم سینومورف فضا بوده است. نتایج: می توان هم ساختی محیط و رفتار را راه حلی در جهت کاهش تعارضات یاد شده دانست. انعطاف پذیری فضا بسیار در تقویت و تشدید سینومورف فضا موثر است. استفاده از رویکرد امکان دهندگی و احتمال دهندگی فضا می تواند محصول کار که یک دانشکده اجتماعی یا دانشکده اجتماع محور است را تبیین کند.
مطالعه نقد تخیل مادی در منتخبی از آثار سلطان محمد نقاش بر اساس نظریه گاستون باشلار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سلطان محمد نقاش، هنرمند برجسته دوره صفوی، با خلق آثار زیبا و تخیلی، تأثیر عمیقی بر هنر ایرانی گذاشته است. گاستون باشلار، نظریه پرداز فرانسوی، بر ارتباط تخیل هنری با عناصر بنیادین طبیعت (آب، آتش، خاک و باد) تأکید می کند و نقد تخیلی را به عنوان ابزاری برای تحلیل لایه های پنهان تخیل در هنر معرفی می نماید. این پژوهش به مطالعه چهار نگاره مشهور سلطان محمد نقاش، شامل «معراج پیامبر»، «دربار کیومرث»، «مرگ ضحاک» و «جشن سده»، با تکیه بر نظریه گاستون باشلار می پردازد. در ابتدا، نظریه تخیل باشلار به تفصیل شرح داده می شود و سپس آثار یاد شده از سلطان محمد نقاش، از این منظر تحلیل می شوند. اهداف این پژوهش، تحلیل نقش عناصر اربعه در آثار منتخب سلطان محمد نقاش و شناسایی عنصر غالب در این آثار است. جستار حاضر در پی پاسخ به دو سئوال اصلی است: نخست، عناصر اربعه چه نقشی از بُعد بصری در آثار سلطان محمد نقاش دارند؟ دوم، کدام عنصر با غالب ترین حضور بصری در این آثار نمایان است؟ این پژوهش با رویکرد کیفی و روش توصیفی- تحلیلی انجام شده و شیوه جمع آوری اطلاعات با استفاده از اسناد کتابخانه ای بوده است. نتایج نشان می دهد که تعامل میان تخیل و عناصر طبیعی نه تنها ابزاری برای خلق هنر است، بلکه نیروی محرکه ای در شکل دهی به تجربیات انسانی و فرهنگی به شمار می آید. عنصر خاک به عنوان غالب ترین عنصر در آثار سلطان محمد نقاش حضور دارد و بازتاب دهنده دنیای درونی هنرمند و زمانه اش است. آثار این هنرمند چیره دست حس آرامش و شگفتی را به بیننده منتقل می کنند و فراتر از واقعیت های عینی قرار دارند.
تحلیل فضایی آسیب پذیری سکونتگاه های انسانی در برابر زلزله (نمونه موردی: استان آذربایجان غربی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر ایمن سال ۷ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۲۷
1 - 13
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش تحلیل فضایی آسیب پذیری سکونتگاه های انسانی در برابر زلزله و در استان آذربایجان غربی می باشد.پژوهش حاضر به لحاظ هدف کاربردی و روش بررسی آن توصیفی-تحلیلی است. روش گردآوری داده ها به صورت کتابخانه ای و میدانی است. جامعه آماری پژوهش شهرستان های 19 گانه استان آذربایجان غربی است. تجزیه وتحلیل داده های پژوهش به صورت کمی و با استفاده از نرم افزار سیستم اطلاعات جغرافیایی صورت گرفته است. در جهت تحلیل فضایی داده ها از روش های متعددی نظیر مدل درون یابی IDW، تابع تراکم Kernel، تابع تراکم Line، مدل همپوشانی Fuzzy Overlay و تابع AND استفاده شده است.یافته های این پژوهش نشانگر این است که در شمال استان شهرستان های سلماس، خوی، چایپاره، چالدران و ماکو، در جنوب شرقی استان شهرستان تکاب و در جنوب استان شهرستان های سردشت، میرآباد، پیرانشهر و اشنویه در زمره شهرستان ها با میزان آسیب خیزی بالا قرار دارند. مطابق داده های موجود می توان اذعان داشت که جنوب شرقی استان به نسبت جنوب و شمال استان از آسیب پذیری کمتری برخوردار است. در یک جمع بندی کلی نیز در حدود 46 درصد از مساحت استان و 18 درصد از جمعیت استان در محدوده با آسیب خیزی بالا قرار دارند.نتیجه گیری: امروزه پیرو مخاطرات اخیر به خصوص زلزله های اتفاق افتاده، لزوم توجه به ارتقاء تاب آوری در سکونتگاه های انسانی را می افزاید؛ بنابراین بر اساس نتایج به دست آمده در این پژوهش، پیشنهاد می گردد تا قبل از وقوع زلزله در مراکز با آسیب پذیری خیلی بالا مدیریت قبل از بحران شکل گیرد.
تدقیق دو مفهوم «نمونه» و «مورد» و سنجش نسبت آن ها با «طراحی پژوهی» در معماری منظر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - معماری و شهرسازی دوره ۲۹ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
97 - 108
حوزههای تخصصی:
اصطلاح «نمونه موردی» کاربرد زیادی در معماری منظر دارد. اما درباره مفهوم این اصطلاح مطالعه قابل توجهی انجام نشده است. تحقیق حاضر بر آن است تا ضمن تدقیق تفاوت دو مفهوم «نمونه» و «مورد»، به عنوان واژگان تشکیل دهنده اصطلاح فوق، ارتباط آن ها را با پارادایم «طراحی پژوهی» بسنجد. هدف، کاهش موانع نظری و ضعف اصطلاح شناسی است.
راهبرد تحقیق استدلال منطقی است. نخست با مطالعه کتابخانه ای، دوره های اصلی که معنای واژه ها در بستر آن ها بروز می یابد استخراج شده است. دوم، با تحلیل محتوای کیفی این دوران ها، تعاریفی برای تشخیص تفاوت اصطلاحات پیشنهاد شده است. سوم با تکمیل پرسشنامه از میان دانشجویان تحصیلات تکمیلی، که تحت تعلیم استادان مختلفی در طی تحصیل شان بوده اند، نتایج مرحله دوم بررسی و نهایتا نتیجه گیری شده است.
نتایج نشان می دهد بین «نمونه» و «مورد» تفاوت معنایی مهم روش شناختی وجود دارد که حداقل می تواند منجر به تفکیک پنج اصطلاح «پیشینه ها»، «نمونه موردی»، «نمونه آماری»، «موردِ پژوهشی» و «موردْ پژوهی» گردد ولی این تفاوت معنایی نزد پاسخ دهندگان کم رنگ و فاقد وجه بین الاذهانی است. «مطالعه مورد ها» در مقایسه با «مطالعه نمونه ها»، به سبب وجود ظرفیت های بالا برای مواجه شدن با گوناگونی، پیچیدگی و نامعلومی، توان بیشتری برای ادغام با طراحی پژوهی دارد؛ ولی بخش بسیار اندکی از پاسخ دهندگان با مفهوم طراحی پژوهی آشنا هستند.
تبیین مولفه های عدالت فضایی – کالبدی شهر عدالت محور با تاکید بر نظریه دانش – قدرت، نمونه موردی: مناطق پنج گانه شهر رشت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
55 - 76
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: امروزه جستجو برای عدالت و مبارزه با بی عدالتی به دلیل وجود نابرابری های عظیم اجتماعی و اقتصادی، به یکی از مهم ترین اهداف برنامه ریزی تبدیل شده است که در این راستا شناسایی نقش قدرت ها و تاثیر آن بر خلق فضاهای عدالت محور شهری، موجب افزایش کیفیت زندگی می گردد.هدف: . هدف اصلی این پژوهش، تبیین بررسی و مقایسه مولفه های دستیابی به عدالت فضایی کالبدی در مناطق 5 گانه شهر رشت با تاکید بر نظریه دانش-قدرت فوکو است.روش: این پژوهش تحقیقی از نوع کاربردی- توسعه ای است و نوع نظریه در این پژوهش اثباتی-محتویی است. راهبرد کلی این تحقیق، راهبردی ترکیبی است و با استفاده از رویکرد کیفی به تبیین مفاهیم نظری می پردازد. بر اساس چهارچوب مفهومی پژوهش، شاخص های بدست آمده شامل دانش فضایی، هدایت -کنترل و مشارکت و همچنین جامعه آماری شامل شهروندان شهر رشت می باشد که نمونه گیری از جامعه آماری شهروندان بصورت تصادفی انجام شد ه است. برای تعیین حجم نمونه از فرمول کوکران استفاده شده است و حجم نمونه معادل 384 نفر بدست آمده است. نتایج آماری در دو مبحث یافته های توصیفی و یافته های استنباطی بیان شده است. در مبحث توصیفی با استفاده از آماره های فراوانی، میانگین، انحراف معیار و درصد فراوانی، به توضیح و تفسیر متغیرهای اصلی پرداخته شد و در مبحث استنباطی، با استفاده از تکنیک مدلسازی معادلات ساختاری، مدل پژوهش مورد بررسی قرار گرفت.یافته ها: در بررسی مفاهیم شهر عدالت محور مشخص گردید برای حرکت اصولی برنامه ریزی ، شناسایی نقش قدرت ها و نیروهای اثر گذار در جامعه ضروری است. در واقع شهر عدالت محور با فراهم کردن یک چهارچوب قدرت دهنده برای بازیگران شهری، کیفیت زندگی را در شهرها بهبود می بخشد. بنابراین درک ساختار قدرت مسلط و ایجاد یک نظام کنترل و نظارت با استفاده از دانش فنی و مشارکت مردمی می تواند منجر به دستیابی به شهر عدالت محور بر مبنای نظریه دانش – قدرت گردد. نتیجه گیری: با بررسی و تحلیل مولفه ها و شاخص های فضایی-کالبدی شهر عدالت محور با تاکید بر نظریه دانش –قدرت در مناطق پنج گانه شهر رشت، مشخص گردید که تقریبا تمامی این مولفه ها و شاخص ها در تمامی مناطق این شهر کمتر از میانگین متوسط است. هرچند دانش فضایی یا همان عقلانیت فنی تا حدی توانسته است نسبت به دو مولفه دیگر یعنی هدایت-کنترل و مشارکت، میانگین بالاتری را در سطح شهر به خود اختصاص دهد. بنابراین نتایج این پژوهش بیانگر آن است که با ارتقاء این مولفه ها و شاخص ها یعنی از طریق ارتقاء دانش فضایی (عقلانیت فنی)، هدایت و کنترل (انضباط) و مشارکت شهروندی و با گام برداشتن به سمت شکل های کامل تر تصمیم سازی، می توان از شدت بی عدالتی در شهرکاست.
عدالت و عمارت؛ نسبت معماری و عدالت نزد امام علی (ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات معماری ایران پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲۶
159 - 178
حوزههای تخصصی:
پرسش از معماری عادلانه یا عدالت در معماری، پرسش از نحوه تخصیص و توزیع مواهب مرتبط با مکان و مکان گزینی است. در این مقاله معنای معماری عادلانه و نسبت این دو مفهوم نزد شخصیت تأثیرگذار در صدر اسلام، حضرت علی(ع)، امام اول شیعیان و خلیفه چهارم مسلمین بررسی شده است. راهبرد مختار این پژوهش تفسیری تاریخی است و از رویکرد تاریخ مفهومی بهره برده است. برای این منظور ابتدا مفهوم عدالت نزد ایشان ازطریق مرور پژوهش های پیشین بررسی و منظومه مفاهیم آن پیدا شد. سپس چندوچون تصرفات مکانی امام علی(ع) در نظر و عمل ایشان، ازطریق مرور منابع تاریخی و روایی بررسی و اشکال مختلف آن شرح و بیان شد تا شکل پسندیده تصرفات مکانی و توزیع مواهب مکانی نزد ایشان آشکار شود. به این ترتیب منظومه ای از مفاهیم حاصل شد که انگاره معماری عادلانه نزد خلیفه چهارم را آشکار می کند. این مفاهیم عبارت است از: «نیّت» ساخت به مثابه امر بنیادین و معنا یا کارکرد باطنی اثر؛ صلاح و منفعت عمومی یا بالاترین منفعت برای بیشترین افراد؛ بازتوزیع مواهب مکانی آن چنان که به تقویت فرودستان و رفع تبعیض بینجامد؛ متضمن معنایی پسندیده باشد؛ جلب مهر و اعتماد مردم کند. این مفاهیم همچنین بر شناخت معنای عدالت نزد ایشان اثرگذار است.
شناسایی و تحلیل پیشران های کلیدی مؤثر بر توسعه گردشگری پایدار با رویکرد آینده پژوهی (مطالعه موردی: استان گیلان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات محیطی هفت حصار سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۴۸
87 - 104
حوزههای تخصصی:
گردشگری صنعتی است که توسعه آن نیازمند شناخت و آگاهی کافی از مسائل و عوامل مؤثر اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی هر منطقه است. در صنعت گردشگری و به ویژه برنامه ریزی در جهت توسعه گردشگری پایدار، پرداختن به آینده و برنامه ریزی در جهت نیل به آینده ی مطلوب، جز لاینفک فرآیند برنامه ریزی و توسعه محسوب می شود.آینده پژوهی به عنوان رویکردی نوین در شناخت تحولات آینده مطرح است که در ترسیم آینده گردشگری پایدار نیز می تواند سهم بسزایی داشته باشد. هدف از این پژوهش شناسایی پیشران هایی است که در آینده بر توسعه گردشگری پایدار استان گیلان تاثیرگذار خواهند بود. در پژوهش پیش رو، با بکارگیری روش تحلیل ساختاری که یکی از روش های متداول آینده پژوهی است، با استفاده از نرم افزار میک مک، شاخص های توسعه گردشگری پایدار استان گیلان تحلیل شده است. برای دستیابی به یافته های پژوهش موردنظر، ابتدا 38 شاخص در چهار بعد اصلی(زیست محیطی، کالبدی، اجتماعی- فرهنگی و اقتصادی) از میان اسناد فرادست و پژوهش های مرتبط با موضوع استخراج شده و با استفاده از نظرات 26 نفر از کارشناسان و متخصصان، ماتریس تاثیرات متقاطع تشکیل شده است. در ماتریس تاثیرات متقاطع میزان ارتباط این متغیرها (میزان تأثیر هر یک از عوامل بر سایر عوامل)توسط کارشناسان متخصص تشخیص داده می شود. در ادامه با بهره گیری از روش تحلیل ساختاری، عوامل کلیدی تأثیرگذار بر وضعیت آینده توسعه گردشگری پایدار استان گیلان، استخراج و مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته اند. برای استخراج عوامل پیشران، به رتبه بندی متغیرهای موردنظر به لحاظ تأثیرگذاری و تأثیرپذیری (مستقیم و غیرمستقیم) پرداخته شده است. نتایج این پژوهش براساس خروجی نرم افزار میک مک نشان داد که دوازده پیشران اصلی در توسعه گردشگری پایدار استان گیلان تاثیرگذار است که به ترتیب شامل: تراکم جمعیت در مناطق گردشگرپذیر، ارتقای سطح آگاهی های زیست محیطی، میزان اشتغال زایی در مشاغل سودآور بخش گردشگری، میزان سرمایه گذاری های بخش خصوصی، استفاده بهینه از زمین، رقابت پذیری، گسترش فضاهای ساخته شده مرتبط با گردشگری، افزایش زیرساخت های حمل و نقل منطقه ای، مشارکت و همبستگی گروه ها و ساکنان محلی، برگزاری جشنواره های فصلی و فرهنگی، کاهش میزان آسیب رسانی اکولوژیکی، اطلاع رسانی مردم در ارتباط با اهمیت وجود گردشگران در ناحیه موردنظر. این پیشران های اصلی باید در برنامه ریزی های توسعه گردشگری پایدار استان گیلان از طریق سازمان های مربوط در نظر گرفته شوند تا ضمن حفاظت از وضعیت موجود توسعه گردشگری پایدار برای زمان حال و آینده به صورت اصولی محقق شود.
مطلوبیت سنجی عوامل موثر بر احساس امنیت در بافت های تاریخی و ارائه راهکارهای مناسب (مطالعه موردی: محله زرتشتیان شهر کرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: بافت تاریخی شهرها جزئی از سرمایه ملی و فرهنگی کشور هستند که نه تنها از لحاظ زیباشناختی، تداوم خاطرات جمعی و هویت بخشی به شهرهای ما ارزشمند هستند، بلکه محل سکونت و معیشت میلیون ها نفر محسوب می گردند. با این حال، این بافت ها دارای خصوصیات منفی همچون آشفتگی سیما و منظر، ناامنی، عدم دسترسی مناسب، کمبود تاسیسات و تجهیزات شهری، آشفتگی در ساختار اقتصادی و اجتماعی و فرسودگی کالبدی-سازه ای نیز هستند که منجر به تخلیه جمعیت زیادی از این بافت ها شده است. هدف پژوهش: هدف اصلی تحقیق حاضر بررسی تبیین عوامل موثر بر بهبود امنیت در بافت تاریخی محله زرتشتیان کرمان می باشد. روش شناسی تحقیق: این پژوهش از نظر هدف جزء تحقیقات کاربردی و از نظر روش جزء پژوهش های توصیفی - تحلیلی به شمار می رود. گردآوری داده ها از طریق پرسشنامه ای با چهار شاخص اصلی و ۲۳ گویه از طریق مرور اسناد معتبر پژوهشی استخراج شده است و حجم نمونه نیز بر اساس فرمول کوکران برابر با ۱۲۰ نفر محاسبه گردید. برای تجزیه و تحلیل یافته های حاصل از مطالعات میدانی از روش های آزمون تی تک نمونه ای و تحلیل عاملی در نرم افزار SPSS استفاده شده است. قلمرو جغرافیایی پژوهش: محله زرتشتیان در شهر کرمان محور مطالعاتی تحقیق حاضر را تشکیل می دهد که بخش مرکزی شهر که همان بافت کهن می باشد در غرب این شهر واقع شده است. یافته ها: نتایجی که از آزمون تی به دست آمد نشان می دهد که بیشترین رضایت عمومی از سوی شهروندان مربوط به مولفه نظارت با میانگین ۵۳/۳ می باشد. همچنین مولفه دسترسی با مجموع میانگین امتیاز ۹۹/۲ (پایین تر از حد متوسط ۳) کم ترین رضایت مندی را به خود اختصاص داده است؛ در دو مولفه دیگر پژوهش یعنی کالبدی - فضایی و اجتماعی - رفتاری نیز رتبه های متوسطی حاصل شده و میانگین این مولفه ها به ترتیب ۰۸/۳ و ۳۵/۳ به دست آمده است. همچنین در این پژوهش، چهار عامل دارای مقادیر ویژه بالاتر از یک استخراج گردید که عامل اول با مقدار ویژه ۸۲۷/۴، به تنهایی ۲۱ درصد از واریانس متغیرها را در بر می گیرد و بیشترین تاثیر را در بین چهار عامل موثر دارد. بعد از آن عامل دوم با مقدار ویژه ۳۶۱/۳ و ۱۵ درصد واریانس، عامل سوم نیز با مقدار ویژه ۶۶۸/۲ و ۱۱ درصد واریانس و عامل چهارم با مقدار ۹۲۳/۱ و ۸ درصد از واریانس کل را تبیین می کند. نتایج: در کل باتوجه به نتایجی که حاصل شد در می یابیم که فضاهای عمومی شهری محله زرتشتیان از امنیت چندان بالایی برخوردار نمی باشد؛ لذا در این پژوهش می توان با ارائه راهکار و پبشنهادهایی، زمینه و بستر لازم را به جهت برقراری و بهبود امنیت در بافت تاریخی محله زرتشتیان فراهم آورد.
واکاوی اثربخشی واقعیت افزوده مجازی بر تفکر سطح بالای دانشجویان معماری در درس طراحی فنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - معماری و شهرسازی دوره ۲۹ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
87 - 103
حوزههای تخصصی:
علی رغم تمامی تحولات در آموزش معماری، پرورش خلاقیت و تقویت توانایی های حل مسئله همچنان به عنوان ارکان اصلی این حوزه باقی مانده است. مطالعات مختلف نشان می دهد درباره تاثیر فناوری های دیجیتال بر ارتقای خلاقیت و حل مسئله دانشجویان معماری ابهام وجود دارد. این پژوهش، با رویکردی کاربردی و روش آمیخته-تشریحی، تأثیر بهره گیری از فناوری واقعیت افزوده مجازی را بر تفکرات سطح بالای دانشجویان در درس طراحی فنی بررسی کرده است. برای ارزیابی تفاوت ها بین دو گروه آزمایش و کنترل، از پرسشنامه ویلیامز و هوانگ استفاده شد. بخش کیفی پژوهش نیز از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته و مشاهده میدانی انجام گرفت. یافته ها نشان دادند که استفاده از این فناوری موجب شد گروه آزمایش در سه مؤلفه تفکر خلاق، یعنی حس کنجکاوی، پنداره ، و انعطاف پذیری، عملکردی چشمگیرتر از گروه کنترل داشته باشد. همچنین فناوری واقعیت افزوده ضمن کاهش بارشناختی دانشجویان، توانایی حل مسئله دانشجویان را ارتقا داد. مشاهدات و مصاحبه ها نیز تأیید کردند که واقعیت افزوده از طریق عینی سازی مفاهیم، تسهیل فرآیند یادگیری، افزایش انگیزه و تقویت حس کنجکاوی و تخیل، با کاهش تلاش ذهنی ابزار موثری در آموزش معماری به شمار می رود. با این وجود، چالش هایی نظیر کاهش تعاملات اجتماعی و ضعف در توسعه مهارت ها و تجربه عملی نیز به همراه دارد. برای بهره وری بهینه، باید تعادلی میان استفاده از فناوری های نوین و روش های مرسوم آموزشی برقرار شود.
نقد برنامه ها (طرح ها)ی بازآفرینی شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مکتب احیاء سال ۲ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۵
۵-۵
حوزههای تخصصی:
درک و سعی در حل مشکلات فضاهای شهری، از بعد از پایان جنگ جهانی دوم همواره در مرکز توجه دولت ها و مدیریت های شهرها بوده اند. تاریخ این تلاش ها نشان می دهند که در کشورهای پیشرفته با وجود شرایط بسیار ویژه، نسبت به اکثریت کشورهای در حال توسعه، مسئولان امر ضمن بهره گیری از پیشرفته ترین روش های موجود در جهان برای سامان دهی محیط های زیست شهری، همواره از حوزه تحقیق و پژوهش مستمر و ارزیابی اقدامات قبلی و استقبال از روش های جدید و مبتی بر کندوکاو در لایه های مختلف آرمان های بهسازی محیط های شهری پشتیبانی می کند. همه این مجموعه ناشی از وجود شفافیت و تعهد به پاسخ گویی مدیران به کسانی است که با رأی آن ها و برای بهبود و ارتقاء محیط زیست شهری آن به میدان آمده اند. اگر مداخله در محیط و از جمله تدارک برنامه ها و طرح هایی برای به اصطلاح «بازآفرینی محیط های شهری» در فضایی غیر از آنچه توصیف شد صورت پذیرد، نمی توان به محصول نهایی به عنوان امری مثبت و سازنده دل خوش کرد. مدیریت شهری در ایران در فضایی کدر، غیرشفاف و اغلب تاریک صورت می پذیرد. بسیاری از اقدامات و مداخلات شهرداری ها به خصوص همین طرح های موسوم به بازآفرینی بافت های فرسوده شهری در کشور هرگز نتوانسته اند حتی به اهداف ادعایی نزدیک شوند. تجربه نشان می دهند که حرف ها و نوشته هایی که در این خصوص گفته و نوشته می شوند اصلاً اهمیتی ندارند. مهم حرف ها و نوشته هایی هستند که هرگز بیان نمی شوند و به رشته تحریر در نمی آیند. مثلاً هرگز گفته نمی شود که اهداف واقعی در حوزه بازآفرینی شهری کدام اند؟ یا هرگز مشخص نمی شود چه منافعی از قبل این برنامه ها و طرح ها تأمین می شوند؟ در برخوردها و سخنرانی ها بیان نمی شود که چرا و چگونه انسان و محیط در طرح های بازآفرینی شهری از هم کاملاً جدا در نظر گرفته می شوند. مشخص نیست این طرح ها برای حل کدام مسائل محیط های محروم و نا برخوردار در دستور کار قرار گرفته اند. به نظر می رسد تمرکز بر کمبودهای ظاهری و فیزیکی محلات و مناطق محروم شهری بیشتر در راستای انباشت چرخه ای قدرت و سرمایه معنا پیدا می کند. به همین علت است که تعارض منافع افراد و خانوارهای محروم با مجموعه مدیریت و اجرای طرح های بازآفرینی شهری اغلب کاملاً مشهود است. زیرا اگر هدف ارتقاء سطح زندگی جمعیت محروم شهری منظور نظر باشد، باید تبعات این حرکت انسانی و توسعه محور در همه شهرهای ایران به خوبی قابل مشاهده، اندازه گیری و ارزیابی باشد. شهر مانند بک کوه یخ بسیار عظیم است. معمولاً آن بخشی از شهر که دیده می شود و مورد قضاوت قرار می گیرد، تنها بخش کوچکی از این کوه یخ است. روند ها و فرایندها در ایران از حدود 100 سال پیش تاکنون به گونه ای رقم خورده اند که مردم عادی فقط بخش کوچکی از شهر را می بینند و درک می کند و بخش مهمی از نخبگان و متخصصان و مدیران شهری ترجیح می دهند برای تأمین منافع خاص خود آن بخش ناپیدا از شهر را عمداً نادیده بگیرند. بدین ترتیب مشخص است که علت شکست و ناکامی طرح های بازآفرینی نواحی فرسوده شهری در ایران به بخشی از ماجرا باز می گردد که اصولاً با چشم غیر مسلح قابل رؤیت نیست.
استخراج شاخص های کلیدی اقتصادی اثرگذار بر قیمت مسکن در کلانشهرهای ایران به روش دلفی فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال ۲۱ مهر ۱۴۰۳ شماره ۱۳۶
29 - 38
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله:یکی از پرسش های فعالان صنعت ساخت و جامعه به عنوان بهره برداران اصلی مسکن در کلانشهرهای ایران این است که قیمت مسکن در آینده چه تغییراتی خواهد کرد؟ به عبارتی، دوره های رکود و رونق مسکن در چه زمان و با چه شدتی به وقوع می پیوند؟ پاسخ به این پرسش ها، نیازمند نگاهی آینده پژوهانه به مقوله مسکن و فهم ارتباط قیمت آن با شاخص های اقتصاد کلان کشور است.هدف پژوهش: این پژوهش در نظر دارد با استخراج کلیدی ترین شاخص های کلان اقتصادی به لحاظ اثرگذاری بر قیمت مسکن در کلانشهرهای کشور، زمینه تفکر و پژوهش در آینده قیمت و درک دوره های رکود و رونق مسکن را فراهم کند. این پژوهش و مطالعات مشابه، به واسطه نگرشی که برای شرکت های توسعه دهنده املاک و مستغلات، شرکت های طراحی و ساخت، سرمایه گذاران، بهره برداران و فعالان صنعت ساخت ایجاد می نمایند، آن ها را در اتخاذ تصمیمات بهتر و اثربخش تر برای کسب وکار و زندگی خود یاری می کند. به این ترتیب، ریسک ها و خطرات محتمل در آینده بازار مسکن برای مخاطبان ذکر شده، آشکار و ملموس شده و بررسی و پاسخگویی مطلوب تر برای آن ها امکان پذیر می شود.روش پژوهش: براساس گام های روش دلفی فازی، ابتدا کلیه شاخص های اقتصاد کلان مرتبط با قیمت مسکن از طریق مطالعه منابع کتابخانه ای و مطالعات پیشین استخراج شد. سپس از طریق نظرسنجی از خبرگان و با غربال گری امتیازهای هر شاخص و مقایسه مقدار ارزش اکتسابی هریک، کلیدی ترین شاخص های اقتصادی اثرگذار بر آن تعیین شد.نتیجه گیری: شاخص های موضوع پژوهش براساس نتایج به دست آمده به ترتیب، «تورم»، «نرخ ارز»، «قیمت زمین مسکونی»، «هزینه ساخت» و «نقدینگی» است. شاخص های استخراج شده و ترتیب و تقدم آن ها، نشان می دهد نقش و جنبه «سرمایه ای» مسکن در کلانشهرهای ایران، مهم تر از جنبه های «عرضه» و «تقاضا» است.
مطالعه تکنیک حَل کاری در کتاب آرایی دوره صفوی (بر اساس مصحف 1558 موزه چستربیتی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تکنیک حَل کاری یکی از هنرهای ظریف و پیچیده در تزیین کتاب های خطی و نسخ نفیس است که در دوره های مختلف تاریخی، به ویژه در دوره صفوی، به اوج شکوفایی رسید. پژوهش حاضر با هدف معرفی و تحلیل ویژگی های حَل کاری در دوره صفوی، به بررسی مصحف شماره ۱۵۵۸ موزه چستربیتی می پردازد. این نسخه قرآنی، نمونه ای برجسته از این تکنیک در مکتب شیراز است. این پژوهش به روش توصیفی-تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای، ویژگی های هنری و فنی حل کاری در این دوره را مطالعه می کند. انتخاب مصحف ۱۵۵۸ به دلیل وجود شناسنامه و رقم هنرمند برجسته این دوره در شیراز، به صورت هدفمند صورت گرفته است. در این نسخه، حَل کاری به طور متعادل در متن و حاشیه با طرح های اسلیمی و ختایی و رنگ های طلایی، لاجوردی، سفید، مشکی و زرشکی به کار رفته است که نمایانگر زیبایی شناسی خاص آثار دوره صفوی است. پرسش اصلی پژوهش این است که آثار با تکنیک حَل کاری در دوره صفوی با تأکید بر مصحف شماره ۱۵۵۸ موزه چستربیتی دارای چه ویژگی هایی هستند؟ نتایج این مطالعه نشان می دهد که حَل کاری در دوره صفوی از جایگاه ویژه ای در هنر تذهیب برخوردار بوده و با ایجاد ترکیب های زیبا و متقارن، تحول و تداوم سنت های هنری این دوره را به نمایش می گذارد. به عنوان یک نتیجه چشمگیر، این پژوهش همچنین نشان می دهد که حل کاری در مصحف ۱۵۵۸، نه تنها تداوم سنت های پیشین را حفظ کرده، بلکه با خلاقیت در ترکیب رنگ ها و طرح ها، آغازگر سبک جدیدی در مکتب شیراز بوده است. این تحول هنری به خوبی نمایانگر تأثیرات فرهنگی و مذهبی عصر صفوی بر هنر تذهیب و حَل کاری است.