فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۲۱ تا ۳۴۰ مورد از کل ۹٬۸۷۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
تحقیقات نشان دادهاند که ویژگیهای کالبدی فضای آموزشی بر عملکرد دانشآموز و اثربخشی آموزش مؤثر بوده و یادگیری به معماری مطلوب و فضای یادگیری مناسب نیاز دارد. در میان نظریات در حوزه آموزش، نظریه ویگوتسکی بر اهمیت برقراری تعامل و نیز محیط اجتماعی در یادگیری دانشآموزان تأکید داشته است؛ اما بررسی توصیههای کالبدی آن کمتر مورد توجه پژوهشها بوده است. از طرف دیگر مفهوم انعطافپذیری که تحقیقاتی متعدد به توصیههای کالبدی آن پرداختهاند نیز به ایجاد تعامل میان دانشآموزان در جهت بهبود یادگیری اشاره دارد. بر این اساس، این پژوهش در پی پاسخ به این پرسش است که به چه میزان میتوان از توصیههای مفهوم انعطافپذیری برای طراحی فضاهای آموزشی بر اساس نظریه ویگوتسکی استفاده کرد و توصیههای مفهوم انعطافپذیری و نظریه ویگوتسکی تا چه حد همپوشانی دارند. در این پژوهش که بر مبنای روش توصیفی-اکتشافی صورت میگیرد برای نیل به اهداف پژوهش پس از شناخت نظریه ویگوتسکی و مفهوم انعطافپذیری؛ به جمعآوری و دستهبندی توصیه-های این دو مفهوم برای طراحی معماری فضای آموزشی پرداخته میشود. در گام بعد با مبنا قرار دادن سه مؤلفه تنوعپذیری، تطبیقپذیری و تغییرپذیری از مفهوم انعطافپذیری، تلاش میشود تا میزان همپوشانی توصیههای طراحی نظریه ویگوتسکی با هر یک از این مؤلفهها بررسی شود. نتایج پژوهش نشان داد برخی توصیههای طراحی ویگوتسکی نظیر مبلمان یا سازماندهی فضاها، به ویژه با معیارهای طراحی دو مؤلفه تنوع پذیری و تطبیق پذیری انطباق دارند. به طور کلی غالب توصیههای طراحی مفهوم انعطافپذیری همسو با اهداف نظریه ویگوتسکی هستند و به کارگیری این توصیهها همان نتایجی را در پی دارد که نظریه ویگوتسکی به دنبال آن است. این بدان معنی است که راهکارهایی با تنوع و تعدد بیشتر پیش روی طراحی معماری فضاهای آموزشی بر اساس نظریه ویگوتسکی قرار می گیرد.
تحلیل دسترسی به خدمات عمومی شهری در شهر جدید سهند، با استفاده از روش تحلیل شبکه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهرهای جدید که حدود سه دهه از ایجاد آن ها در ایران می گذرد، اکنون با مشکلات مختلفی رو به رو شده اند، یکی از این مشکلات دسترسی به خدمات عمومی شهری در این شهرها، می باشد. در پژوهش حاضر، که به روش توصیفی- تحلیلی و با استفاده از داده های کتابخانه ای و میدانی انجام شده است، دسترسی به خدمات عمومی شهری در 7 ناحیه شهر جدید سهند در ارتباط با شبکه معابر آن تحلیل گردید در تحقیق حاضر، با استفاده از روش تحلیل شبکه، سطوح دسترسی به خدمات عمومی شهری در شهر جدید سهند، بررسی گردید و حاصل کار، به صورت نقشه های مجزا، برای 9 نوع کاربری خدمات عمومی شهری، ابتدا به صورت نقشه های شعاع دسترسی و سپس با یکپارچه کردن نقشه ها به صورت نقشه های شعاع دسترسی وزنی، تهیه گردید. در پایان نیز با ترکیب نقشه های تولید شده در مراحل قبل، نقشه نهایی دسترسی یکپارچه به خدمات عمومی شهری ارائه گردید. . با استفاده از روش تحلیل شبکه، در مجموع دسترسی به خدمات عمومی شهری در قالب 9 کاربری، مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج نشان داد که بین کاربری های خدمات عمومی شهری، شهر جدید سهند از نظر مطلوب بودن دسترسی به ترتیب عبارتند از: آموزشی، تجاری، تجهیزات شهری، اداری-انتظامی، مذهبی، درمانی، پارک و فضای سبز، ورزشی و فرهنگی. شعاع دسترسی به کاربری آموزشی و تجاری نسبت به بقیه کاربری در وضعیت مطلوب تری قرار دارند؛ درحالی که کاربری های ورزشی و فرهنگی در وضعیت ضعیف تری از این لحاظ قرار دارند؛ که علت آن پراکنش فضایی و تعداد این کاربری ها می باشد. همچنین نتایج حاصل از نقشه دسترسی یکپارچه به خدمات عمومی شهری نشان داد تنها 45% از کل شهر تحت پوشش خدمات رسانی خوب و خیلی خوب قرار گرفته است و این سطوح اغلب شامل نواحی میانی و قدیمی تر می باشد و نابرابری در دسترسی به خدمات شهری در شهر جدید سهند مشهود است. نابراین باتوجه به جمعیت بالای شهر جدید سهند و نقش مهم این شهر در جذب جمعیت مادرشهر تبریز، نیازمند برنامه ریزی و توجه ویژه به ایجاد و طراحی عملکردهای مختلف خدمات عمومی شهری به خصوص در مناطق با سطوح دسترسی ضعیف و خیلی ضعیف می باشد.
سرمایه اجتماعی (با تاکید براعتماد) و بررسی نقش آن در مدیریت شهری (مطالعه موردی شهر شهرکرد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۲۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۷۴
۲۷-۷
حوزههای تخصصی:
با رشد جمیت،صنعتی شدن و پیچیده شدن شهرها در دنیای مدرن ، و شکل گیری جامعه شهری و شهری شدن جوامع ، مدیریت شهری به عنوان یک مبنای اساسی در مدیریت جوامع ،مطرح شده است. این پژوهش به منظور بررسی رابطه بین سرمایه اجتماعی با تاکید بر مولفه های: اعتماد اجتماعی ،احساس برابری و عدالت و وجودارزش های اخلاقی، در شهرکرد انجام شده است.روش مطالعه ،پیمایشی بوده که اطلاعات با استفاده از یک پرسشنامه محقق ساخته بر روی نمونه ای به حجم 350 نفر گردآوری گردیده است.اطلاعات با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی لازم و مدل سازی معادلات ساختاری(amos) ،مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. برآیند کلی پژوهش نشان می دهد که بین اعتماد اجتماعی،احساس برابری و عدالت،وجود ارزشهای اخلاق مثبت در شهر و بهبود مدیریت شهری رابطه معنی دار و مثبتی برقرار است. نتایج مدل سازی معادله ساختاری نیز نشان داد که ضریب تاثیر اعتماد اجتماعی بر بهبود مدیریت شهری بیش از دیگر مولفه های سرمایه اجتماعی بوده است. با رشد جمیت،صنعتی شدن و پیچیده شدن شهرها در دنیای مدرن ، و شکل گیری جامعه شهری و شهری شدن جوامع ، مدیریت شهری به عنوان یک مبنای اساسی در مدیریت جوامع ،مطرح شده است. این پژوهش به منظور بررسی رابطه بین سرمایه اجتماعی با تاکید بر مولفه های: اعتماد اجتماعی ،احساس برابری و عدالت و وجودارزش های اخلاقی، در شهرکرد انجام شده است.روش مطالعه ،پیمایشی بوده که اطلاعات با استفاده از یک پرسشنامه محقق ساخته بر روی نمونه ای به حجم 350 نفر گردآوری گردیده است.اطلاعات با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی لازم و مدل سازی معادلات ساختاری(amos) ،مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. برآیند کلی پژوهش نشان می دهد که بین اعتماد اجتماعی،احساس برابری و عدالت،وجود ارزشهای اخلاق مثبت در شهر و بهبود مدیریت شهری رابطه معنی دار و مثبتی برقرار است. نتایج مدل سازی معادله ساختاری نیز نشان داد که ضریب تاثیر اعتماد اجتماعی بر بهبود مدیریت شهری بیش از دیگر مولفه های سرمایه اجتماعی بوده است.
رویکردهای نوین در پدیدارشناسی: ارزیابی هم سنجی روش شناختی توصیفی و تفسیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پدیدارشناسی را میتوان به عنوان روشی در فرایند تحقیق علمی در نظر گرفت. این روش، مراحلی را برای راهنمایی پژوهشگر از آغاز تا پایان فرایند تحقیق تعیین میکند. این روش به دنبال فهم عمیق ذات پدیدهها و تجربههای شخصی شرکتکنندگان در مطالعه است. در سالهای اخیر، پدیدارشناسی در زمینههای گوناگونی چون معماری پیشرفتها و کاربردهای بسیاری داشته است با این حال، روششناسی پدیدارشناختی در محدوده دانشگاهی کشور ما تا به این لحظه به اندازه کافی مورد توجه قرار نگرفته و تعداد محدودی مقاله در این زمینه منتشر شده است. همچنین، تعیین اینکه پژوهشگر باید از کدام یک از روشهای توصیفی یا تفسیری در پژوهش پدیدارشناسی استفاده کند، اهمیت ویژهای دارد که تاکنون مطالعهای در این باره صورت نگرفته است. نظر به این خلا در تحقیق، هدف از این مطالعه، تشریح دقیق و جامع از جنبههای مختلف روشهای توصیفی و تفسیری در پژوهشهای پدیدارشناختی است. این مطالعه از طریق یک بررسی سیستماتیک به دنبال یافتن پاسخی برای سوالات مطرحشده درباره ابعاد متفاوت این دو روش است. این تحقیق با بررسی دقیق و تفصیلی ابعاد گوناگون روششناختی توصیفی و تفسیری در پژوهشهای پدیدارشناختی و با استفاده از روش بررسی نظاممند، به دنبال شناسایی و تحلیل ابعاد متفاوت این روششناسیها است. یافتهها نشاندهنده طیف وسیعی از ابعاد روششناختی توصیفی و تفسیری میباشند. در این تحقیق، منابع و مطالعات موجود به زبان انگلیسی از پایگاههای داده معتبر مورد بررسی قرار گرفته و منابع کلیدی شناسایی و در مقاله ارائه شدهاند. نتایج بدست آمده تأکید دارند که اجرا و کاربرد مراحل روشهای پدیدارشناختی توصیفی و تفسیری، پژوهشگر را در بهکارگیری این ابزارها در فرایند تحقیق یاری میرساند. همچنین هیچیک از روشها ذاتاً بر دیگری برتری ندارد و انتخاب روش مناسب به مفروضات فلسفی، پژوهشی، روششناختی، پرسش پژوهشی و نمونه خاص مورد مطالعه بستگی دارد. با توجه به نبود سابقه مشخصی از کاربرد گسترده روشها در داخل کشور، امکان و ضرورت استفاده از آنها به عنوان الگوهایی برای تجزیه و تحلیل تجارب در این طرح تحقیق مورد ارزیابی قرار میگیرد تا به عنوان دستاوردی نوین برای مطالعات بیشتر در زمینه پدیدارشناسی به کار رود.
بررسی و تحلیل معماری مورفینگ بر شکل گیری آثار رم کولهاس (مطالعه موردی: خانه موسیقی پورتو)
حوزههای تخصصی:
از دیرباز تا کنون مفاهیم معماری در حال نقد و بررسی است. فرم از مفاهیم اولیه و پایه معماری است که همواره تأثیر مستقیمی بر طراحی معماران دارد. فرم بیان کننده نظام ارزشی است و از مسائل بنیادین معماری به شمار می آید واژه مورفینگ برگرفته از کلمه فرم است. مورفینگ به معنای تغییر فرم از یک شکل به شکل دیگر است به گونه ای که فرم پیوستگی خود را حفظ کند و حالت جدیدی به خود بگیرد. در حقیقت مورفینگ به معنای انتقال اشکال هندسی است. بنای خانه موسیقی پورتو اثر رم کولهاس به عنوان نمونه موردی برای بررسی سبک مورفینگ در نظر گرفته شده است. کولهاس ازجمله معمارانی است که از ناممکن ها استقبال می کند و بناهای متفاوت با سبک های مختلف را طراحی و اجرا می کند. خانه موسیقی پورتو موفق ترین اثر این معمار است؛ که در این پژوهش مورد نقد و بررسی قرار گرفته است. بررسی این موضوع که چگونه خدمات آموزشی شیوه تعامل مخاطبان با مؤسسات فرهنگی و به طور گسترده تر، با عملکرد هنری و خلاقیت را دوباره ابداع می کنند، حائز اهمیت است. پژوهش حاضر نیز با هدف بررسی معماری مورفینگ و مؤلفه های اثرگذار بر شکل گیری خانه موسیقی پورتو اثر رم کولهاس شکل گرفته است. پژوهش حاضر با روش توصیفی و تلفیقی از تحقیق «کمی» از نظریه به نمونه موردی، «کیفی» از نمونه مطالعه به نظریه مفاهیم بازشکافت خواهند شد. تحلیل و بررسی های انجام شده بین مؤلفه های مورفینگ و خانه موسیقی پورتو نشان می دهد طراحی کاسادا موزیک از نوع معماری مورفینگ بوده و مؤلفه های این سبک به طور واضح و آشکار در این بنا دیده می شود. طبق بررسی ها عواملی چون: تغییر حالت، پیوستگی، پیچیدگی و یکپارچگی تماماً در خانه موسیقی پورتو قابل مشاهده است.
تحلیل عملکرد بادگیر دو طبقه خانه آقازاده با رویکرد مدل سازی دینامیک سیالات محاسباتی (CFD)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال ۱۸ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۶۰
57 - 68
حوزههای تخصصی:
خانه آقازاده در شهر ابرکوه از نمونه های برجسته معماری اقلیمی در ایران است که با بهره گیری از عناصر پایداری مانند حیاط مرکزی، حوض و بادگیر دو طبقه، به گونه ای هوشمندانه مصرف انرژی را کاهش داده و آسایش حرارتی را ارتقا می دهد. این پژوهش با هدف تحلیل عملکرد بادگیر منحصربه فرد و دوطبقه این خانه از منظر تهویه طبیعی، از رویکرد تحقیق ترکیبی استفاده کرده است. داده ها از طریق مطالعات کتابخانه ای و برداشت میدانی گردآوری و به روش توصیفی تحلیل، سپس با مدل سازی رایانه ای در نرم افزار دیزاین بیلدر ارزیابی شده اند. شبیه سازی جریان هوا بر اساس فایل اقلیمی و تحلیل دینامیک سیالات محاسباتی (سی. اف. دی) انجام شد. نتایج نشان داد طبقه دوم بادگیر این خانه نقش مهمی در بهبود تهویه، افزایش سرعت جریان و کاهش ورود ذرات معلق و آلودگی ها دارد. این طراحی، حتی در شرایط بدون باد، تهویه مؤثری فراهم می کند و الگویی الهام بخش برای معماری معاصر در اقلیم گرم و خشک به شمار می رود.
ارزیابی قیاسی مولفه های پایداری اجتماعی در دانشکده های هنرومعماری با تاکید بر رضایتمندی کاربران (موردپژوهی: دانشگاه آزاد اسلامی، واحد علوم و تحقیقات و واحد تهران مرکزی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال ۱۸ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۶۰
97 - 112
حوزههای تخصصی:
فضاهای کالبدی دانشگاهی به عنوان بستر شکل گیری تعاملات اجتماعی، تجربه زیسته آموزشی و شکوفایی حرفه ای دانشجویان، نقشی کلیدی در ارتقاء کیفیت آموزش عالی ایفا می کنند. پژوهش حاضر با هدف ارزیابی تطبیقی مؤلفه های پایداری اجتماعی مکان و سنجش میزان رضایتمندی کاربران، دو نمونه موردی از دانشگاه آزاد اسلامی (واحد علوم و تحقیقات و واحد تهران مرکزی) را مورد بررسی قرار داده است. روش تحقیق از نوع توسعه ای–کاربردی، مبتنی بر رویکرد ترکیبی کیفی–کمی می باشد. تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزارهای SPSS و به کارگیری تکنیک آنتروپی شانون، امکان رتبه بندی و مقایسه شاخص ها را فراهم ساخته است. یافته ها حاکی از آن است که در مؤلفه «ایمنی و امنیت»، واحد علوم و تحقیقات عملکرد بهتری داشته، در حالی که سایر مؤلفه ها از دیدگاه دانشجویان واحد تهران مرکزی، وضعیت مطلوب تری دارند. نتایج پژوهش ضمن تبیین شکاف های ادراکی کاربران نسبت به کیفیت محیطی، می تواند در تدوین سیاست های ارتقاء کیفیت فضایی–کالبدی فضاهای آموزشی مؤثر واقع شود.
شناخت نشانه های تصویری سنگ قبرهای تاریخی موزه بیشاپور شهرستان کازرون (دوره اسلامی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگارینه هنر اسلامی سال ۱۱ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۷
199 - 215
حوزههای تخصصی:
آدمی همواره تلاش کرده است تا با استفاده از ابزارهایی پیام خود را به دیگری برساند و هنر در این میان به واسطه معنامندی خود لایه هایی از مفهوم را بیان می کند که علاوه بر انتقال پیام، جنبه های زیبایی شناسانه را نیز در خود دارد. یکی از این ابزارها سنگ قبرها هستند. این آثار به عنوان آخرین اشاره به فرد متوفی، ابزاری برای بیان ویژگی های وی است با این حال، در درون خود قراردادهای اجتماعی و ارزش های دینی و دیدگاه های مذهبی هنرمند و بازماندگان را علاوه بر شخصیت و شیوه زیست متوفی نشان می دهد. یکی از این میراث های در خطر، سنگ قبور موزه بیشاپور شهرستان کازرون است. نگارندگان با تکیه بر روش تفسیری-تاریخی تلاش نموده تا با تصویربرداری، تحلیل خطی و شکلی این آثار و تطابق آن با مفاهیم و معانی نقوش به شناخت این نشانه های تصویری دست یابند. نتایج تحقیق نشان می دهد که سنگ قبر تاریخی در موزه بیشاپور حاوی دو جنبه زیست عشیره ای و این جهانی و طلب آمرزش اخروی است. به عبارتی این نقوش هم نظر به جنبه های عشیرگی مانند مهمان نوازی متوفی و تکریم این شیوه پیوند اجتماعی داشته و هم با استفاده از ترکیب نقوش گیاهی، حیوانی و هندسی تلاش می کند تا متوفی را آمرزیده شده و بهشتی نشان دهد. جهت تاکید بر این گزاره ها جایی با استفاده از نقش اسلحه، متوفی را فردی جنگاور و نیز با استفاده از تسبیح و ... وی را مقید به مناسک دینی نشان می دهد.
ارزیابی وضعیت پیاده مداری محله های شهر بوشهر
منبع:
مطالعات طراحی شهری ایران دوره ۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲
81 - 100
حوزههای تخصصی:
انقلاب صنعتی و سلطه روزافزون اتومبیل ها بر شهرها موجب کمرنگ شدن بحث پیاده مداری و حضور عابرین پیاده در شهرها گردید. از سوی دیگر، جمعیت رو به رشد شهرها و همچنین سهم روزافزون معابر سواره در ساختار شهر، مشکلات عدیده ای را برای شهرها پدیدار ساخته است. در شهرسازی معاصر ایران، نیازها و حقوق طبیعی انسان پیاده، کمتر مورد توجه برنامه ریزان و طراحان شهری بوده و معابر پیاده نه به عنوان بخشی مستقل از فضای شهری، بلکه به عنوان تابعی از حرکت سواره به حساب آمده و همین امر سبب ایجاد مشکلات عدیده ترافیکی، زیست محیطی، اجتماعی و ... در شهرها شده است. هدف از این پژوهش ارزیابی وضعیت پیاده مداری در محله های بافت جدید و تاریخی شهر بوشهر است. از این رو محله های کوتی، دهدشتی، شنبدی و بهبهانی از بافت تاریخی و محله های سنگی، عاشوری، باغ زهرا و بیسیم از بافت جدید انتخاب شده است. برای ارزیابی وضعیت پیاده مداری در این محله ها تعداد 160 پرسشنامه میان ساکنین توزیع گردید و داده های حاصل از پرسشنامه ها با استفاده از آزمون تی مستقل و آزمون تحلیل عاملی اکتشافی تجزیه وتحلیل شدند. نتایج آزمون تی مستقل نشان می دهد که بین محله های بافت تاریخی و جدید از لحاظ پیاده مداری تفاوت معناداری وجود ندارد و تنها در شاخص فضای سبز در مسیر پیاده رو، تفاوت وجود دارد. در نهایت نیز بر اساس عوامل استخراج شده 6 گانه تحلیل عاملی اکتشافی، به ارائه راهبردها و سیاست های طراحی شهری به منظور ارتقاء پیاده مداری در محله های شهر بوشهر پرداخته شده است.
مدل یابی برهم کنش عناصر منظرین پیاده راه و سلامت روان شهروندان؛ نمونه موردی: چهارباغ عباسی اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پیاده راه ها به عنوان فضاهای عمومی شهری، نقشی حیاتی در زندگی روزمره شهروندان ایفا می کنند. این فضاها فراتر از مسیرهای عبوری بوده و عرصه ای برای تعاملات اجتماعی، گذران اوقات فراغت، و تقویت حس تعلق به محیط شهری محسوب می شوند. کیفیت طراحی و عناصر منظرین این فضاها می تواند بر سلامت روان شهروندان تأثیر قابل توجهی داشته باشد. محور تاریخی و فرهنگی چهارباغ عباسی اصفهان، به عنوان یکی از شاخص ترین معابر پیاده راهی و نمادهای شهری، در این زمینه اهمیت ویژه ای دارد. این پژوهش با هدف مدل یابی برهم کنش عناصر منظرین پیاده راه و سلامت روان شهروندان، این محور را مورد بررسی قرار داده است. جامعه آماری شامل شهروندانی است که به طور مستمر از این محور استفاده می کنند. نمونه پژوهش به صورت تصادفی انتخاب و حجم آن شامل 150 نفر است. داده ها با استفاده از پرسشنامه سلامت عمومی (GHQ-28) و پرسشنامه محقق ساخته گردآوری شده اند. از مدل یابی معادلات ساختاری به منظور تحلیل روابط میان متغیرهای مستقل (عناصر منظرین) و وابسته (شاخص های سلامت روان)، در محیط نرم افزار Smart PLS استفاده شده است. نتایج نشان می دهد که مدل نهایی بدست آمده در این پژوهش برازش مناسب داشته و عناصر منظرین شامل عناصر حسی- تجربی، عناصر فضایی-پویشی، عناصر عملکردی-پشتیبانی، عناصر اجتماعی-فرهنگی، عناصر محیطی- اکولوژیکی به طور معناداری بر سلامت روان تأثیرگذار هستند. یافته ها همچنین بر اهمیت بهبود طراحی و ارتقای کیفیت عناصر منظرین به منظور کاهش اضطراب و استرس و افزایش حس بهزیستی روانی تأکید دارند. مدل پیشنهادی این پژوهش می تواند به عنوان راهنمایی برای طراحان شهری، معماران منظر و مدیران شهری در جهت ارتقای کیفیت فضاهای عمومی و بهبود سلامت روان شهروندان به کار گرفته شود.
پایایی و پویایی هویت فرهنگی در فضاهای سکونتی معاصر موردپژوهی: فضاهای سکونتی کرمانشاه از سال 1360 تا کنون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هویت فرهنگی و تحلیل ابعاد و مولفه های آن، از مهم ترین مسائل پیش روی جوامع درحال توسعه است که به مفهومی پر تناقض و پیچیده تبدیل شده است. یکی از کلان شهرهای درحال توسعه، شهر کرمانشاه است که به ویژه با بلندمرتبه سازی های دهه های اخیر، فرهنگ سکونت و معماری سکونتگاه های آن دگرگون شده است. سؤال پژوهش این است که هویت فرهنگی با معماری فضاهای مسکونی چه نسبتی دارد؟ و نسبت پایایی و پویایی هویت فرهنگی با معماری فضاهای مسکونی کرمانشاه در دهه های اخیر چگونه است؟ هدف از این پژوهش مطالعه تطبیقی پایایی و پویایی هویت فرهنگی و معماری فضاهای مسکونی شهر کرمانشاه از دهه 60 تا حال حاضر است.در این پژوهش، فضاهای سکونتی ساخته شده در بخشی از محله 22 بهمن کرمانشاه، از دهه 60 تا کنون، در چهار گونه ویلایی اولیه و متأخر و آپارتمانی اولیه و متأخر بررسی شده است. در ادامه با کمک راهبرد پس کاوی و روش تحلیل محتوای کیفی مشاهدات گونه های سکونتی و مصاحبه های ساکنین آن ها بررسی و با استفاده از استقرا و قیاس کدگذاری و طبقه بندی داده ها صورت گرفته است. کدگذاری در سه حوزه گرایش های فردی، اجتماعی و محیط زیست در ارکان ساخت فضاهای سکونتی انجام شده و میزان و نسبت پایایی و پویایی در منابع و قواعد هویت فرهنگی در گرایش های سه گانه، تحلیل و ارزیابی شده است. در نهایت شدت و ضعف پایایی و پویایی در هریک از مولفه ها در فرهنگ سکونت و معماری فضاهای سکونتی مورد مطالعه تطبیقی قرار گرفته است.
Increasing children's creativity in outdoor kindergarten(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Architecture and Urban Development, Volume ۱۴, Issue ۳ - Serial Number ۵۳, Summer ۲۰۲۴
44 - 59
حوزههای تخصصی:
Childhood, as the first and most significant period of a person's life, is the founder of children's abilities and creativity (between 2 and 10 years of age). During these years, the child is highly affected by the environment and shows a high level of curiosity about the surrounding environment. Due to the presence of a majority of children aged 2 to 6 years in kindergartens and the need to pay serious attention to their open spaces for the education and development of children's creativity, this article explains the factors affecting the growth of children's creativity in the open spaces of kindergartens. In this regard, some of the effective factors in the development of children's creativity that should be considered in the design of the open spaces of these buildings are provided using the descriptive survey research method. The statistical population of the study included educators and kindergarten staff. Structural equations were used in SPSS and AMOS software to analyze the data. According to the results of the study, it can be stated that the development of children's creativity will not be possible only through educational programs but also through flexible spaces, using natural elements, and children's participation, which will children's creativity. In this regard, the component of children's participation is the most effective in the growth and development of children's creativity. After that, space flexibility, natural elements, space playability, color and light, kind, sense of security, and space legibility, respectively, have the highest effect on the development of children's creativity.
راهبردهای معماری در فضاهای کسب و کار روستایی: یک مطالعه سنتز پژوهی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: اصول و راهبردهای معماری فضاهای کسب و کار روستایی دارای اهمیت زیادی در توسعه روستایی است. این تحقیق با هدف بررسی تاثیر معماری بر کسب و کار روستایی (راهبردهای معماری توسعه فضاهای کسب و کار روستایی) انجام گرفته است. روش تحقیق: تحقیق حاضر مبتنی بر روش کیفی و از نوع سنتز پژوهی است و با انجام تحلیل محتوای استقرایی و سپس فرا ترکیب کیفی همراه است. واحد تحلیل در این تحقیق مقالات علمی_ تحقیقی چاپ شده در مجلات معتبر مورد تایید و در بازه زمانی 2000 تا 2021است. روش نمونه گیری هدفمند و حجم نمونه 37 مقاله بوده و جهت تحلیل داده ها از الگوی شش مرحله ای سنتز پژوهی روبرتس و پتیکرو (2006) استفاده شده است و در نهایت یک چارچوب مفهومی تدوین شده است. یافته ها: در 3 مولفه اصلی معماری (مسکن معیشتی)- غیر مسکونی (روستا و کشاورزی)- ترکیبی (افزایش فعالیت، ناسازگاری) دسته بندی شد. مولفه معماری (مسکن معیشتی) شامل: کاهش هزینه ساخت و تولید بنا - افزایش نقش زنان و اشتغال روستا ( مسکن معیشتی ، خانه دوم) - پرهیز از برخی ویژگیهای مسکن شهری در عین بهبود حوزه زیست و دید و منظر غیر مسکونی (روستا و کشاورزی) شامل اولویت حفظ زمینهای کشاورزی نسبت به ساخت شهرکهای ویلایی (گردشگری)، افزایش تولید کشاورزی، دامداری و حتی خدماتی بوده و مولفه ترکیبی (افزایش فعالیت، ناسازگاری) شامل ترکیب و افزایش فعالیتها، شیوه های بومی، نوین و ترکیبی در طراحی، ساخت و تولید و تفکیک و سازگاری فضاهای کشاورزی و دامداری با فضاهای زیستی خانگی می باشد. نتیجه گیری: این راهبردهای معماری می توانند در روند بهبود فضاهای کسب و کار روستایی و اقتصاد روستا موثر باشند.
واکاوی ارتباط مؤلفه های تأثیرگذار بر ایجاد حس دل بستگی به محیط در مدارس متوسطه دخترانه ارومیه بر اساس نظریه سیمون؛ نمونه موردی: پایه هفتم مدارس دخترانه ناحیه 2 ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه طراحی محیط های آموزشی به عنوان عرصه رشد و تکامل نوجوانان به عنوان نسل آینده، فراتر از ساحت کالبدی، از اهمیت ویژه ای برخوردار است که نوجوانان در طول دوران تحصیل خود به آن معنا بخشیده و به آن دلبسته می شوند. مکان از جنبه های مادی و غیر مادی، نوعی احساس را در کاربران خود القا می کند که می تواند نوعی دلبستگی به مکان در افراد ایجاد نماید و این دلبستگی منجر به ایجاد روابط اجتماعی بین افراد و محافظت از مکان می شود. برای افزایش حس دلبستگی به مکان نظریه های متعددی از جمله نظریه سیمون مطرح شده است. هدف از این پژوهش شناسایی مؤلفه های تاثیرگذار نظریه سیمون (Being of place - Becoming of place) و ارتباط آن ها با حس دل بستگی به مکان در مدارس می باشد. در جهت تحقق اهداف، ابتدا با روش تحقیق توصیفی- تحلیلی در بستری پیمایشی و بامطالعه منابع کتابخانه ای نظریه سیمون بررسی و مؤلفه های موثّر به صورت چارچوب نظری تدوین گردید و سپس با استفاده از روش تحلیل عامل تأییدی به اولویت بندی و ارتباط مؤلفه ها پرداخته شد. جامعه آماری پژوهش شامل 7404 نفر از دانش آموزان دختر پایه هفتم متوسطه اول مدارس دولتی ناحیه 2 شهر ارومیه که تعداد نمونه 365 نفر از فرمول کوکران بدست آمد. گردآوری اطلاعات از طریق پرسشنامه مؤلف ساخت انجام پذیرفت. یافته ها نشان داد در این پژوهش از میان متغیرهای درون زای مدل نظریه سیمون شامل تقویت مکانی، مکان آفرینی، تحقق مکانی، رهایی مکانی، هویت مکانی و تعامل مکانی، مولفه های تاثیرگذار بر حس دلبستگی در مدارس دخترانه عبارتند از تقویت مکانی، مکان آفرینی و تحقق مکانی. همچنین نتایج نشان داد که تحقق مکانی نقش واسطه ای در ارتباط با تقویت مکانی و مکان آفرینی دارد لذا می توان با ارتقای متغیر تقویت مکانی، تحقق مکانی را افزایش داد و از این طریق به ارتقای حس دلبستگی به مکان به کمک متغیر مکان آفرینی رسید.
الگوی کالبدی مدارس براساس سند تحول بنیادین (سازگارسازی الگوهای کالبدی نایر با سند تحول بنیادی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال ۲۱ مهر ۱۴۰۳ شماره ۱۳۶
5 - 20
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: اکثر کشورها از جمله ایران، سند تحول بنیادین آموزشی دارند که مهارت های جدید زندگی را ترویج می دهد. اما تغییر در ارزش های آموزشی، نیازمند تغییر محیط های آموزشی است که در ایران، تغییری در محیط ها ایجاد نشده است.هدف پژوهش: این پژوهش در پی رسیدن به اقتضائات فضایی در قالب الگوی کالبدی برای تحقق سند تحول است تا روشن شود محیط آموزشی چطور می تواند به تحقق سند کمک کند. این الگو از بعد طراحی و تعامل با فضا راهگشا است. روش پژوهش: این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و به لحاظ روش، تحلیلی-استدلالی است. جمع آوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای و اسنادی انجام شد. ابتدا الگوهای محتوایی از اسناد ملی استخراج شد. سپس الگوهای کالبدی مطرح از پراکاش نایر مبنا قرار گرفت که با الگوهای محتوایی اسناد ملی بررسی و نتایج با پرسش نامه نخبگانی مقایسه شد تا انحراف آن از معیار نخبگانی سنجیده و اصلاح شود. در نهایت الگوهای منتخب، سازگارسازی و متناسب با دوره تحصیلی، اولویت بندی شدند. نتیجه گیری: نتایج پژوهش را می توان در دو بعد تعیین و سازگارسازی الگوی کالبدی و دسته بندی الگوها براساس دوره تحصیلی تنظیم کرد. الگوی بدون دیوار می تواند از الگوهای محتوایی سند تحول حمایت کند. اما باید با دیوار متحرک همراه باشد تا انعطاف پذیری آن به انطباق پذیری ارتقا یابد. الگوی مشاوره ای و خیابان یادگیری، الگوهای سازگار بعدی هستند. به طور کلی تمامی آتلیه ها امکان یکپارچه سازی دارند. تحقق الگوهای محتوایی سند تحول، به خصوص معلم محوری و روش های یادگیری فعال و جنبه های تربیتی اجتماعی نیازمند محیط های منعطف و چندگانه، به خصوص محیط های یکپارچه و تنوع در امکانات و محیط است. در دسته بندی براساس دوره تحصیلی، برای دوره اول و دوم ابتدایی به ترتیب، مشاوره ای و مشاوره ای بدون دیوار و دوره اول و دوم دبیرستان و دوره دوم هنرستان به ترتیب بدون دیوار و خیابان یادگیری و بدون دیوار مناسب تر است.
ارزیابی تأثیر ایوان در خانه های سنتی تبریز بر میزان تغییرات فاکتور نور روز (نمونه موردی: خانه های بهنام، قدکی، گنجه ای زاده)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فاکتور نور روز به عنوان یک عنصر مهم در معماری و یک استراتژی مفید در طراحی ساختمان های کم مصرف شناخته شده است. در این میان، ایوان یکی از عوامل تأثیرگذار بر میزان دریافت نور روز است که می تواند بر کاهش مصرف انرژی مفید واقع شود. نور روز، اثرات مثبت فیزیکی و روانی بر کاربران داشته و از جنبه های اصلی در طراحی است؛ لذا، مطالعه حاضر باهدف ارزیابی تأثیر ایوان در خانه های سنتی تبریز بر میزان تغییرات فاکتور نور روز انجام گرفت. در این میان، معماری دوران قاجار به دلیل قرابت به عصر حاضر و ویژگی ساختاری خانه های این دوران یعنی دارابودن ایوان و کاربری فعال بسیاری از آن ها و نیز جامعه آماری بالاتر دارای ارجحیت است؛ بنابراین، خانه های بهنام، قدکی و گنجه ای زاده شهر تبریز به عنوان نمونه و جامعه آماری انتخاب شدند. در پژوهش حاضر، اطلاعات به روش کتابخانه ای-میدانی گرد آوری شد. در ادامه، میزان نور روز فضاهای پشت ایوان با نرم افزار شبیه ساز انرژی ارزیابی گردید. بر اساس شاخص انتخابی، عملکرد ایوان در جهات و فصول مختلف مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که تأثیر ایوان در میزان نور روز با کاهش 60-30 درصدی در تابستان در مقایسه با کاهش 30-1 درصدی در زمستان بیشتر است. باتوجه به نتایج می توان چنین استنباط کرد که خانه های سنتی دارای ایوان به لحاظ کنترل شرایط روشنایی در فضا نسبت به خانه های فاقد ایوان، عملکرد بهینه تری داشته و کیفیت روشنایی در فضاهای پشت ایوان این خانه ها به مراتب نزدیک تر به حد استاندارد در فصول مختلف سال است.
تحلیلی پدیدارشناسانه در باب خوانش معماری بازار وکیل شیراز مبتنی بر آرا یوهانی پالاسما(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
انسان از طریق ادراک بدنی، بلافاصله با جهان درگیر و از آن آگاه می شود. در عصر حاضر ساختمان با رویکردهای طراحی و ساخت متعصبانه در حال تبدیل شدن به اهدافی برای فریفتن بصری به صورت لحظه ای هستند، در حالی که حس حضور، انعطاف پذیری و در حقیقت حس واقعی خود را از دست می دهند. در این میان یوهانی پالاسما به عنوان یک معمار پدیدارشناس توانسته است با آرا و نظریات خود به این مقوله بپردازد. مضامین و معیارهای پدیدارشناسی پالاسما در ادراکات محیطی به صورت تن بنیاد برگرفته از عقاید فیلسوف پدیدارشناس مرلوپونتی است. این پژوهش به دنبال پاسخ به این سوال است که مضامین پدیدارشناسی یوهانی پالاسما در فضای معماری بازار وکیل شیراز به چه صورتی مستتر می گردد؟ و همچنین تفکرات پدیدارشناختی یوهانی پالاسما چگونه می تواند فضای معماری را برای مخاطب به صورت یک فرآیند بدنمند قابل فهم و ادراک نماید؟ برای پاسخ به سوال مطروحه از روش تحقیق پدیدارشناسانه و بر اساس الگوی ماکس ون منن با کد گذاری آزاد، محوری و گزینشی استفاده شده است. در بخش نظری مطالعات پیرامون پدیدارشناسی از دیدگاه یوهانی پالاسما انجام شد و در بخش میدانی با استفاده از مشاهده و مصاحبه نیمه ساختار یافته و باز با 30 مشارکت کننده به گفتگو پرداخت شد. در این مرحله به تطبیق مولفه های گزینش شده از مصاحبه ها با مضامین پدیدارشناسی یوهانی پالاسما در بستر بازار وکیل شیراز پرداخته شد. در انتها این نتیجه حاصل شد که بین مفاهیم پدیدارشناختی یوهانی پالاسما و ادراکات بدنمند در فضای معماری بازار وکیل شیراز قرابت معناداری وجود دارد.
بررسی تأثیر متقابل انسان خلاق، محیط خلاق و آموزش خلاق بر عملکرد تحصیلی دانشجویان معماری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات معماری ایران بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۵
193 - 210
حوزههای تخصصی:
یکی از انتظارهایی که از دانشجویان معماری می رود، به کارگیری «خلاقیت» در انجام کارها و فعالیت های معماری و پس از آن در انجام فعالیت های تخصصی این رشته در خارج از دانشگاه است. خلاقیت قابل آموزش دادن است و بهره گیری از خلاقیت نیازمند آموزش خلاق است. برای این مهم، یاددهندگان ناگزیر به شناخت و بررسی عوامل مؤثری هستند که بتواند خلاقیت را در یادگیرندگان شکوفا سازد. در این حیطه، تأثیر متقابل ساختار سه وجهی تشکیل شده از عوامل انسان خلاق، محیط خلاق و آموزش خلاق به عنوان چارچوب و زمینه ساز ارتقای خلاقیت اهمیت می یابد. در این مقاله، طی یک پژوهش توصیفی، پس از بررسی عوامل مؤثر بر خلاقیت و با در نظر گرفتن ساختار سه وجهی یادشده، تأثیر متقابل این ساختار در بخش محیط خلاق و آموزش خلاق با میزان رضایت دانشجویان و عملکرد تحصیلی دانشجویان معماری دانشکده هنرهای زیبا دانشگاه تهران، ورودی سال های 1398 تا 1402، با استفاده از پرسش نامه بررسی شد.تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار اسمارت پی ال اس نشان می دهد محتوای دروس عمومی در ارتقای خلاقیت دانشجویان بی تأثیر بوده است و دروس طراحی نقش مؤثری در ارتقای خلاقیت دارند. نیمی از دانشجویان احساس رضایت از خلاقیت محیط داشته اند و احساس رضایت در روش تدریس به کمتر از نصف دانشجویان کاهش می یابد. همچنین این میزان رضایت در گروه دانشجویان با تسلط ربع چهارم مغز یا ربع D که طبق نظریه چهار ربع مغزی ند هرمان، ربع مرتبط با بروز خلاقیت بیشتر می باشد، در پایین ترین حد قرار داشته است. وجود رابطه غیرمعنادار بین رضایت از خلاقیت تدریس و میزان موفقیت نشان می دهد که آموزش معماری هنوز نتوانسته است از روش های مناسب با توانمندی های این افراد استفاده کند. همچنین غیرمعناداری رابطه خلاقیت محیطی و خلاقیت در تدریس با میزان موفقیت در گروه با تسلط ربع چهارم مغز نشان می دهد که این افراد بیشتر با تکیه بر قابلیت های فردی خود توانسته اند عملکرد تحصیلی مثبتی داشته باشند.
قواعد و چالش های نظری مؤثر بر مداخلات مرمتِ سازه ای میراث معماری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی سال ۱۶ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴۵
105 - 132
حوزههای تخصصی:
مداخلات مرتبط با حفاظت ومرمتِ سازه ای میراث معماری به دلیل هدف قرار دادن توأمان حفاظت از جان انسان ها و حفظ دارایی فرهنگی می توانند پی آمدهای متفاوت و گسترده تری را متوجه اثر تاریخی و کاربران آن نمایند. ازاین رو چگونگی طراحی و اجرای اصولی اقدامات مداخلاتی مذکور مبتنی بر مبانی نظری شفاف و قابل کاربرد ضرورت می یابد؛ اما به نظر می رسد که وجود سطحی از کلی نگری به مباحث نظری و عدم شفافیت درنحوه ارزیابی برخی اصول، باعث سردرگمی مرمّتگران سازه درزمینه ایجاد اتصال مناسب میان مباحث نظری و مداخلات اجرایی شده است. ازاین جهت، پژوهش به دنبال یافتن قواعد راهنما به منظور ارزیابی و اتخاذ رویکردهای مناسب در روند طراحی و اجرای راهکارهای مداخلاتی و همچنین چالش های فراروی کاربست مناسب آن ها در ارتباط با مداخلات مرمتِ سازه ای در میراث معماری، رهنمودهای مکتوب صاحب نظران این حوزه را مورد بررسی قرار داده است. پژوهش از گونه کاربردی است و رویکرد کیفی را دنبال می کند. داده های مورد نیاز ازطریق مطالعات کتابخانه ای به دست آمده و تجزیه و تحلیل اطلاعات برمبنای تحلیل محتوای منابع مکتوب حاصل شده است. نتایج حاصل از پژوهش در قالب دو دسته قواعد راهنمای حفاظتی و فنّی (18 مورد) درراستای جهت گیری مناسب مداخلات مرمتِ سازه، چالش های کاربرد این قواعد نظری و راه کارهای برون رفت از این چالش ها ارائه شده است.
تبیین و تحلیل آسیب های نظریات غربی بر شکل گیری ساختار نظام برنامه ریزی و مدیریت شهری در ایران با استفاده از تحلیل سه شاخگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر ایمن سال ۷ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۲۷
14 - 34
حوزههای تخصصی:
این مقاله در پی آسیب شناسی علل تحولات ایجاد شده و چگونگی تاثیرگذاری نظریات غربی، الگوهای غیر بومی در مدیریت شهری و برنامه ریزی شهری ایران پرداخته،که با استفاده از روش تحلیل سه شاخگی به شناسایی آسیب های ساختاری، رفتاری و محیطی پرداخته شده است و در نرم افزار MAXQDA مورد تحلیل قرار گرفته . در آسیب ها ساختاری، نظام نادرست برنامه ریزی شهری با بار عاملی 88.، سیستم نادرست تقلید از تفکرات غربی 88.، ع دم اس تفاده از عناصر معماری بومی 88.، و عدم برنامه ریزی مناسب و بومی سازی نظریات و تفکرات غربی 86.، مهم ترین آسیب های در نظام برنامه ریزی شهری در ایران می باشند، در آس یب های زمینه ای، وضعیت قوانین موجود 98.، طرح های توسعه شهری 96.، عدم استفاده از نظرات خبرگان 95.، و عدم مشارکت شهروندان در نظام برنامه ریزی شهری 86. آسیب های زمینه ای هس تند. در آس یب ه ای رفتاری، عدم آگاهی و دانش شهرسازان با نظام برنامه ریزی 98.، عدم شناخت استانداردهای و بومی سازی 96.، عدم نظارت 95.، فرهنگ سازی 91. و عدم آگاهی و دانش مدیران 79.، آسیب های رفتاری هستند. نتایج نشان می دهند که درکنار جریان های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی نقص هاى اساسی در مبانی نظرى و تئوریک الگوهاى برنامه ریزى و الگو برداری صرف از آنها و همچنین در عرصه عمل توسعه و برنامه ریزی شهرى که ناشی از عدم بومی سازى، انطباق مبانی تئورى ها با شرایط کشور، و . می باشد، که باعث شده این الگوها فاقد کارآیی لازم براى هدایت تحولات توسعه و برنامه ریزی در مسیر صحیح باشند