فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۶۸۱ تا ۲٬۷۰۰ مورد از کل ۹٬۷۲۲ مورد.
منبع:
مطالعات معماری ایران پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۱۸
235-250
حوزههای تخصصی:
معماری لفظی مختلف المعانی است. از سوی دیگر بحث های پرشوری در باب چیستی معماری در میان اهل معماری و دیگران متفکران حوزه های همجوار با معماری در جریان است. برخی از متفکران بر این باورند که پرسش از چیستی هر چیز مرادف و ملازم با پرسش از چیستی مدلول، معنا، یا مفهوم لفظ آن است. از این رو در این مقاله به بررسی معانی لفظ معماری پرداخته ایم. یکی از دشواری های پرداختن به معانی لفظ معماری در زبان فارسی، و البته بیشتر دیگر زبان های امروز، این است که در زبان فارسی امروز این لفظ را به معانی مختلفی به کار می بریم؛ اما بر ما معلوم نیست که کدام معانی این لفظ حقیقی و کدام مجازی است؛ یعنی نمی دانیم لفظ معماری با کدام موجودات در عالم واقع پیوندی اصیل و با کدامشان پیوندی ناشی از تسامح زبانی و تداول و مجاز دارد. در این تحقیق با طرح پرسش از معنای لفظ معماری ضمن بررسی این لفظ می کوشیم معانی حقیقی لفظ معماری را بیابیم و آنها را از معانی مجازی آن تمیز دهیم. برای پاسخ دادن به این پرسش از آموزه های مبحث الفاظ علم اصول فقه و روش هایی بهره می بریم که این مبحث برای تشخیص معانی حقیقی و مجازی الفاظ در اختیارمان قرار می دهد. این تحقیق نشان می دهد که لفظ معماری بر سه حوزه معنایی دلالت می کند: ۱. قسمی از علم انسان یا ویژگی های این قسم از علم انسان یا جزئی از آن؛ ۲. قسمی از اعمال انسان یا ویژگی های این قسم از اعمال انسان یا جزئی از آن؛ ۳. بنا یا مجموعه ای از بناها یا مجموع ویژگی های محسوسشان. از این میان دلالت لفظ معماری بر معانی اول و دوم به حقیقت و دلالت آن بر معنای سوم مجاز است. همچنین در این تحقیق روشن می شود که دلالت لفظ معماری بر بنا یا مجموعه بناها و مجموع ویژگی های محسوسشان به طریق التزام است. این تحقیق در شمار تحقیق های غیرکمی است؛ روش آن تحلیل مضمونی و راهبرد آن استدلال منطقی است. مقاله در چهار باب اصلی تنظیم شده است: مقدمه، علم اصول فقه و مبحث الفاظ آن، جستجوی معنای لفظ معماری، و نتیجه.
ویژگی های منظر چندعملکردی در باغ ایرانی (مطالعه موردی: میراث جهانی باغ اکبریه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۱۲ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۵۲
6 - 17
حوزههای تخصصی:
باغ ایرانی عملکردهای متنوعی داشته و علاوه بر عملکرد اصلی، عملکردهای ثانویه و کارکردهای چندجانبه منظر مورد توجه سازندگان و صاحبان باغ بوده است. به رغم موقعیت راهبردی بیرجند در شرق ایران و حضور سفرا و نمایندگان دول روس و انگلیس و محدودیت امکانات تفرجی شهری، حکمرانان منطقه در دوره قاجار و پهلوی را بر آن داشت تا علاوه بر ایجاد و ساخت باغ های ایرانی برای برگزاری مراسم و مناسبات سیاسی و نمایش قدرت، به نیازهای تفرجی، تولیدی، اقتصادی و فرهنگی محلی نیز پاسخ دهند. فائق آمدن بر کمبود منابع آبی، راهی جز خلق فضاهای سبز چندعملکردی و زون بندی باغ ایرانی به جای نگذاشت. لذا، باغ اکبریه به عنوان شاخص ترین باغ ایرانی شرق ایران برای مطالعه چگونگی و ویژ گی های منظر چندعملکردی (کشاورزی، تفرجی، سکونتی، حکومتی و اقتصادی) انتخاب شد. براین اساس، پرسش اصلی تحقیق عبارت است از اینکه آیا باغ اکبریه به عنوان نمونه باغ ایرانی شاخص در شرق ایران، دارای منظر چندعملکردی است؟ ویژگی های منظر چندعملکردی در باغ اکبریه چیست و در کدام دسته از انواع منظر چندعملکردی طبقه بندی می شود؟ مقاله حاضر در پی آن است که ضمن بررسی و کنکاش در برنامه ریزی فضایی و طراحی منظر باغ اکبریه، علاوه بر کشف عملکردهای متعدد این باغ، چندعملکردی بودن آن را بررسی کرده و نوع منظر چندعملکردی آن را شناسایی نماید.این پژوهش از نظر هدف، در زمره تحقیقات بنیادی و از نظر ماهیت و روش، در زمره تحقیقات تاریخی و توصیفی به شمار می آید. پژوهش پیش رو با بهره گیری از روش های موردپژوهی، کتابخانه ای، مطالعات میدانی، مستندنگاری تاریخی و انجام مصاحبه با کارشناسان و همچنین برگزاری جلسه همفکری و گفتگوی تخصصی در زمستان 1398 انجام شد. نتایج نشان می دهد در بستر تاریخی و براساس تحلیل های علمی موجود، باغ اکبریه واجد ویژگی های منظر چندعملکردی است. همچنین، از میان سه الگوی اصلی منظر چندعملکردی (موزاییکی، وزن دار و بنیادین) باغ اکبریه دارای الگوی منظر چندعملکردی وزن دار (تلفیق چند عملکرد متجانس در یک فضای واحد) است.
سنجش سطح پایداری محلات ارگانیک و برنامه ریزی شده با استفاده از شاخص های اسکان سازمان ملل (مطالعه موردی: محلات نوغان و سجاد مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برنامه اسکان بشر سازمان ملل متحد (UN-HABITAT)، رویکرد جدیدی، در تصحیح نظریه برنامه ریزی شهری پایدار پیشنهاد می کند؛ هدف این رویکرد برای کمک به ایجاد یک رابطه پایدار بین ساکنان و فضای شهری و افزایش ارزش زمین شهری می باشد. این رویکرد بر 5 اصل استوار است که از 3 ویژگی کلیدی شهرها و محلات پایدار؛ فشردگی، یکپارچگی و اتصال حمایت می کند. این پژوهش با توجه به اهمیت مفهوم پایداری، خصوصاً در مقیاس محلی، به مقایسه تطبیقی سنجش میزان پایداری محلات ارگانیک و برنامه ریزی شده، با استفاده از شاخص های معرفی شده در برنامه اسکان بشر سازمان ملل متحد با مطالعه موردی محلات سجاد و نوغان شهر مشهد می پردازد. این تحقیق از نوع تحقیقات کاربردی، از نظر ماهیت توصیفی - تحلیلی و از نظر روش کمّی و کیفی است. در جمع آوری داده ها از شیوه های مختلف مصاحبه، مشاهده و نیز برداشت میدانی استفاده شده است. داده ها نیز بر اساس تحلیل شاخص های کمّی معرفی شده و نیز نقشه های توصیفی- تحلیلی مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته شده است. یافته ها نشان می دهد که بر اساس شاخص های پایداری (فضای مناسب برای خیابان، تراکم بالا، کاربری مختلط، اختلاط اجتماعی، محدود کردن استفاده تخصصی از زمین و دسترسی)، محله جدید سجاد بر اساس شاخص های فضای مناسب برای خیابان و یک شبکه خیابانی کارآمد، اختلاط اجتماعی و نیز دسترسی به خدمات در وضعیت مطلوب تری در مقایسه با محله قدیم نوغان قرار دارد.
واکاوی اصول و رهنمود های طراحی معماری مدارس از منظر پدافند غیرعامل
حوزههای تخصصی:
امروزه یکی از اصول ضروری در طراحی معماری، توجه به عملیاتی کردن الزامات پدافند غیر عامل به منظور کاهش آسیب پذیری و ایمن سازی آن هاست. معماران به عنوان یکی از تاثیر گذارترین اعضای گروه طراحی لازم است در ارایه طرح های خود به جوانب مختلف تاثیر گذار به آن توجه نمایند. توجه به پایداری طرح در طول عمر ساختمان و تاثیر ملاحظات طراحی معماری، در کاهش آسیب پذیری ساختمان در مقابل تهدیدات انسانی و طبیعی امری ضروری خواهد بود. از اینرو مدارس به دلیل تعداد، شرایط و تنوع گروه های سنی کاربران و همچنین نوع و اهمیت کاربری، در زمره مهمترین فضاهای شهری قرار می گیرند. از طرف دیگر در زمان وقوع حوادث در ساعات بهره برداری، امکان خسارت جانی بسیار وجود دارد. لذا توجه به ایمنی و کاهش آسیب پذیری در این بناها در زمان بروز حوادث از اهمیت خاصی بر خوردار است که، پرداختن به مقوله پدافند غیر عامل و در تقابل با مدیریت بحران به خصوص از حیث اهمیت در درجه ویژه ای قرار دارند، کمک خواهد کرد تا تلفات انسانی در زمان بروز حوادث، کاهش یابد. بدینسان این مساله، بستری لازم را برای نگارش پژوهش حاضر فراهم کرده است. هدف اصلی از نگارش این پژوهش، پرداختن به امر پدافند غیرعامل در مدارس و توجه به گستردگی موضوع به ارایه چهارچوب و راه کارهایی در بخش طراحی می باشد که مدرسه ای طراحی شود که در شرایط بحران، ایمن و برای شرایط پسا بحران، نقش پناهگاه را داشته باشد و بتواند جامعه را از تهدیداتی که بعد از سانحه به وجود می آید حفظ کند. پژوهش حاضربه لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ روش توصیفی_تحلیلی است که از ابزار جمع آوری اطلاعات، اسنادی(کتابخانه ایی) در بستر بهره گیری از مطالعات میدانی بهره برده است. با استناد به نتایج این پژوهش می توان این گونه برآورد نمود که، در نظر گرفتن تدابیری همچون نحوه قرارگیری بازشوها، حفاظت سلسله مراتبی فضاها، تاثیرفرم ساختمان بر کاهش اثر موج انفجار، طراحی مناسب مسیرهای حرکت داخلی، فضای عبور موج، انتخاب شیوه مناسب نورگیری، طراحی محوطه و انتخاب مصالح فضایی امن را در اختیار قرار می دهد که در ﻃﺮاﺣﯽ و ﺟﺮای ﻓﻀﺎﻫﺎی آﻣﻮزﺷﯽ (ﻣﺪارس) ﺑﻪ ﻣﻨﻈﻮر ﮐﺎﻫﺶ آﺳﯿﺐﭘﺬﯾﺮی ﺿﺮوری ﺑﻪ ﻧﻈﺮ ﻣﯽرﺳﺪ.
بررسی و تحلیل بافت تاریخی روستای خویدک براساس گاهنگاری دوره های تاریخی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۳۹ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱۶۹
۶۰-۴۷
حوزههای تخصصی:
خویدک یکی از روستاهای تشکیل دهنده دهستان فهرج از توابع بخش مرکزی شهرستان یزد است. این روستا آثار تاریخی زیادی را در دل خود دارد و از بافت نسبتاً منسجمی برخوردار است. این مقاله با رویکرد تاریخی تحلیلی قصد دارد بافت روستا را از دیدگاه تاریخی بررسی کرده و در کنار آن تأثیر عوامل اقلیمی بر شکل گیری بافت روستا را مطالعه کند. برهمین پایه مهم ترین سؤالاتی که در این مقاله مطرح شده اند عبارت اند از 1. روستای خویدک در چه دوره هایی شکل گرفته و توسعه یافته است؟ 2. براساس اطلاعات جمع آوری شده، وضعیت بافت تاریخی روستای خویدک چگونه است؟ متون محلی یزد روستای خویدک را مربوط به دوره ساسانی می دانند شواهد باستان شناختی مرتبط با این دوران نیز در دشت های اطراف روستا شناسایی شده است. همچنین قلعه تاریخی روستا را نیز به این دوره تاریخ گذاری کرده اند. در کنار آن مسجد جامع قدیم قرار دارد که می تواند مربوط به دوران صدر اسلام باشد. در بررسی های باستان شناختی که در این روستا انجام گرفت تعداد دوازده خانه شناسایی گردید که به دوره آل مظفر تاریخ گذاری می شوند. می توان گفت که بافت روستا در قرون میانی اسلامی در محدوده ای حدفاصل حسینیه پایین تا حسینیه بالا قرار داشته است. اگرچه شواهد به دست آمده از دوره صفویه اندک است، ولی خانه های زیادی شناسایی شدند که در دوره های قاجار ساخته شده اند. در این دوران روستا به حد نهایی گسترش خود رسیده بود. در دوران پهلوی و معاصر نیز برخی از خانه های تاریخی مرمت و نوسازی گردیده اند. روستای خویدک دارای بافت تاریخی نسبتاً متراکمی است که در جهت شمال غربی جنوب شرقی توسعه یافته است. خانه ها درون گرا بوده و از عناصری همچون حیاط مرکزی، صفه (تالار)، زیرزمین و خرداقلیم تشکیل شده اند. پوشش ها نیز اکثراً گنبدی و حجم زیادی از مصالح مورد استفاده بوم آورد بوده و در ساخت برخی از نمونه های اخیر، از مصالح مدرن استفاده شده است. درصد زیادی از خانه ها متروک شده که این امر اگرچه، در حفظ بافت تاریخی تا حدودی مؤثر بوده، ولی ادامه این روند می تواند تخریب بخش زیادی از بافت را به دنبال داشته باشد.
The Impact Of Playground Green Space To Supply Physical And Mental Needs Of 9-12 Years Old Children For Their Emotional, Social And Cognitive Development(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Architecture and Urban Development, Volume ۱۰, Issue ۲ - Serial Number ۳۶, Spring ۲۰۲۰
59 - 68
حوزههای تخصصی:
Childhood is a very important age period and often has been overlooked. As unawareness that many behavioral traits affect experiences of the early years of our lives so the environment in action and learning during the operation, play a crucial role. When it comes to in public areas and keeping with their peers, children could learn many life circums tances, known as social behaviors. This s tudy aims to inves tigate the role of green space playgrounds in children's development. For this s tudy, six playgrounds in Shiraz have been considered. This s tudy is combinational and has used the library method for data collection, the indirect and field view. In the indirect method, 200 ques tionnaires were randomly dis tributed between parents and children 9 to 12 years in playgrounds, residential complexes, schools, parks. And then we try to analyze the data by using s tatis tical methods and the SPSS20 software. The results of this research showed that green space in the playground has a great effect on the growth and development of children, and this has led to the emotional-social and cognitive development of children.
تحلیل هویتی معماری معاصر ژاپن
منبع:
شهرسازی ایران دوره سوم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۴
83-100
حوزههای تخصصی:
امروزه شاکله شهر معاصر بسیاری از کشورها به سمت شهر جهانی و مدرن سوق پیدا کرده است. یکی از مهم ترین عناصر سازنده شهر تک بناها هستند که با درکنار هم قرار گرفتن آنها تصویر شهر تشکیل می شود. در این میان کشورهای کهن مانند ژاپن که سابقه معماری طولانی دارند، اگر از گذشته ی معماری خود جدا بمانند و به سمت جهانی شدن پیش بروند، هویت منطقه، سنت های فرهنگی، اجتماعی، مذهبی و هنری جامعه شان به فراموشی سپرده می شود. در ژاپن اصول آیین های مذهبی با زندگی مردم آمیخته است و معماری هویتمند آن نیز بر پایه ی همین اصول می باشد. در پژوهش حاضر سعی بر آن است که با بررسی فاکتورهای هویت ساز در بناهای معاصر به معرفی معماری هویتی ژاپن پرداخته شود تا هویت شهر از منظر معماری مورد بررسی قرار گیرد. با این هدف، تحقیق حاضر با روش توصیفی- تحلیلی، قیاسی وکتابخانه ای شکل گرفته است. برای بررسی هویتی معماری ژاپن،ابتدا فاکتورهای هویتی تحلیل شد و از میان آنها 8 فاکتور که با مفاهیم هویتی ژاپن مرتبط بود انتخاب شد، سپس 22 بنا از بین بناهای با شهرت جهانی که دارای فاکتورهای هویتی بودند، انتخاب شد و با تحلیل فاکتورهای هویتی روی بناهای انتخاب شده، نوع فاکتور هویتی برای هر بنا تعیین گردید. نتیجه اینکه به طور کلی در تمامی بناهای انتخاب شده فاکتور هویت معنایی و حداقل یک فاکتور هویت ساز دیگر منطقه صدق می کند، که تاثیر بسزایی در حفظ هویت و اصالت منطقه در بناها و بالعکس داشته است که می تواند الگویی برای معماران در کشورهای کهن و بااصالت باشد.
ارزیابی مقایسه ای مدلهای شناسایی ظرفیتهای اکوتوریسم (مطالعه موردی: استان خوزستان)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر درصدد ارزیابی مقایسه ای بین دو مدل توان اکولوژیک و مدل بهینه با رویکرد آمایش سرزمین، جهت شناسایی ظرفیت های اکوتوریسم در استان خوزستان است که با توجه به این نکته که در ارزیابی های اکولوژیکی برای سنجش قابلیتها عمدتا از معیارهای طبیعی استفاده می شود، در این تحقیق تلاش شده با نگاه آمایش سرزمین که دید جامع و کامل تری نسبت به سایر ازریابی ها دارد، با تلفیقی از معیارمهم طبیعی و انسانی جهت شناسایی بهتر این ظرفیتها اقدام نماید، روش گردآوری اطلاعات کتابخانه ای و در مواردی مراجعه به اسناد و دادهای سازمانی است. از نظر ماهیت کاربردی و روش از نظر هدف توصیفی – تحلیلی است بدین صورت که معیارهای دو مدل با استخراج پرسشنامه دلفی توسط کارشناسان و متخصصین رشته گردآوری شده و پس از بدست آوردن ضریب توافق معیارها بر اساس مدل سلسله مراتبی وزن دهی شده اند. در مراحل بعدی هر کدام از دو مدل با توجه به معیارهای خود در محیط سیستم اطلاعات جغرافیایی مورد سنجش قرار گرفته و سپس هر کدام از این نقشه ها بصورت مجزا در نرم افزار اردس پس از مشخص شدن 300 نقطه برای هرکدام از نقشه ها ارزیابی شده است. نهایتا با توجه به ضریب بدست آمده ضریب 865/0برای مدل بهینه آمایش سرزمین نسبت به نتایج مدل اکولوژیکی که عدد 717/0 را مشخص می کرد این نتیجه را می رساند که مدل بهینه با رویکرد آمایش سرزمین نتایج واقع بینانه تری برای سنجش اکوتوریسم در استان خوزستان ارائه می دهد.
شارت، روشی برای مشارکت در طراحی شهری
منبع:
هویت محیط دوره اول تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳
16 - 1
حوزههای تخصصی:
امروزه گسترش دامنه فعالیت ها به واسطه ساخت و سازهای سرسام آور در شهرها، موجب بروز مشکلات ترافیکی در معابر نظیر تراکم ترافیک و کُندی جریان عادی عبور و مرور وسایل نقلیه،کاهش شدید فضای پارکینگ، افزایش استفاده از سوخت های فسیلی،بروز تصادفات و کاهش میزان امنیت عابران،افزایش آلودگی های زیست محیطی و مشکلات اجتماعی چون کاهش سرزندگی در افراد و مسائلی از این دست می شود. مراکز شهری به دلیل تمرکز فعالیت ها و تجمع افراد، همواره به عنوان یکی از مهم ترین گره های ترافیکی در سطح شهرها نمایان می شوند. نظریه پردازان شهری ضمن ارائه تکنیک های متعدد در راستای توسعه انسان محورشهرها،اشاره ای مستقیم به احداث پیاده راه ها و تأثیرات مثبت این گونه فضاها بر رونق سرزندگی اجتماعی و افزایش رضایتمندی شهروندان داشته و آن را به عنوان یکی از مهم ترین راهکارهای کاهش حجم ترافیک وسایل نقلیه در معابر معرفی می کنند.در فضای مشترک علاوه بر مرتفع کردن اولویت نخست نظریه پردازان شهری که همان انسان محور کردن فضاهای شهری می باشد، به نیازهای وابسته به حضور خودروها نیز توجه شده و همین امر موجب رضایت خیل عظیمی از ذینفعان فضاهای شهری به همراه داشته است.در فضای مشترک سعی برآن شده که علاوه بر حضور کامل افراد پیاده، وسایل نقلیه به صورت کنترل شده و با حجم محدود در فضای شهری حضور یابنددر این مقاله با استفاده از روش های توصیفی و تحلیل اطلاعات موجود در منابع موردنظر،معیارهای طراحی شهری فضاهای مشترک در مراکز شهرها استخراج و ارائه شد .در همین راستا و بر پایه معیارهای به دست آمده متون نظری و تجربیات جهانی متعدد ،راهکارها و ضوابط طراحی برای اجرای این ایده در مناطق مرکزی شهری(نمونه مورد مطالعه: خیابان خیام قزوین) در قالب یک چارچوب به صورت جدول ارائه شد.
طرح و نقش در قالی های نقشه ارمنی بخش خرقان استان قزوین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هفدهم اسفند ۱۳۹۹ شماره ۹۳
67 - 82
حوزههای تخصصی:
یان مسئله: شمار بسیاری از قالی های روستایی و عشایری استان قزوین به اقوام و تیره های مختلف ساکن در این منطقه تعلق دارد. از مهم ترینِ این اقوام ارمنیان اند که سنت کهن قالی بافی خود را در این سرزمین نیز ادامه داده اند و می توان انتظار داشت که ویژگی های فرهنگی و قومیتی آنان در دست بافته هایشان نیز بروز یافته باشد. از سویی، تأثیر خصوصیات اقلیمی نیز، پس از یکجانشینی ارمنیان، بر فرهنگ و هنر آنان قابل انتظار است. زمینه های مذکور این پرسش را پیش می کشد که مجموع عوامل نژادی و اقلیمی چه ویژگی هایی را برای بافته های ارمنیان منطقه قزوین رقم زده است.هدف پژوهش: این پژوهش در پی شناسایی و بررسی طرح و نقش قالی های نقشه ارمنی قزوین است که این بافته ها را در میان دیگر بافته های آن منطقه و نیز بافته های همین قوم در دیگر مناطق ایران دارای شناسنامه ای متمایز می سازد.روش پژوهش: بیشتر داده های این پژوهش به شیوه میدانی گرد آمده و برای برخی بررسی های تاریخی به اسناد نیز مراجعه شده است. روش تحقیق براساس شیوه اجرا توصیفی و تحلیلی است. داده ها نیز به صورت کیفی تجزیه و تحلیل شده اند. براساس جستجوی میدانی صورت گرفته، کلیه قالی های دردسترس نقشه ارمنی خرقان قزوین در جامعه آماری این پژوهش قرار دارد و از این میان، 13 قالی یافت شده در منطقه به عنوان جامعه نمونه انتخاب شده است.نتیجه گیری: وابستگی به طرح و نقش قالی ارمنستان ویژگی کلی قالی های نقشه ارمنی منطقه خرقان است که بیش از قالی های ارمنی باف دیگر مناطق ایران در این منطقه نمود دارد. برجسته ترین ویژگی های طرح و نقش قالی های نقشه ارمنی قزوین ساختار هندسی و شکسته و تأکید بر نقوش شاخصی چون کلیسا، چلیپا و ستاره است که در فرهنگ این قوم ریشه دارد. رایج ترین نقشه های قالی های ارمنی نیز شامل بوته خاری، کاسه بشقابی، گل افشان، ترنج چلیپا و گلدانی است.
گونه شناسی شباک معرق در معماری گنبدخانه مساجد (مقایسه تطبیقی شباک در گنبدخانه مساجد تیموری یزد و صفوی اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سیر تحول شباک ها و شیوه نوررسانی به گنبدخانه ها، همواره یکی از دغدغه های مهم معماران بوده و واکاوی آن از حیث سیر تحول و تکنیک، در زمره پژوهش هایی است که به رغم اهمیت، مغفول مانده است. این پژوهش به دنبال پاسخ به این پرسش است که با توجه به ارتقاء فناوری ساخت گنبد در دوره های تیموری و صفوی، از منظر فرم، تکنیک و روش اجرا، نوررسانی به فضای گنبدخانه از طریق شباک ها چگونه انجام می شده است؟ شیوه گردآوری اطلاعات این تحقیق کیفی، بر پایه مطالعات کتابخانه ای و میدانی است. در بخش مطالعات میدانی، سیر تحول شباک معرق در گنبدخانه مساجد از منظر نقوش، فرم، تعداد و ابعاد در دو دوره مهم تاریخ معماری ایران (تیموری و صفوی)، در شهرهای یزد و اصفهان مطالعه شده است. یافته ها مبین آن است که موقعیت نورگیرها در دو دوره مطالعاتی، به یک چهارم پایین گنبد (محدوده پاکار) منتقل شده است. در این بخش، به دلیل ازدیاد ضخامت گنبد، امکان ایجاد نورگیر، بیش تر وجود دارد. علاوه بر این، اندازه قاب معرق مشبک ها نیز افزایش یافته و فرم ساده و مستطیل شکل تیموری به قوس جناغی تبدیل شده است؛ اما از ظرافت نقوش نسبت به معرق مشبک های تیموری کاسته شده و به دلیل استحکام بیش تر معرق مشبک ها، از معرق های دوبندی و درشت تر استفاده شده است؛ هم چنین اضافه شدن حمیل به حاشیه نقوش نورگیرها، باعث بهتر دیده شدن آن ها از فاصله دور و تشخیص بهتر متن و حاشیه شده است. ترکیب رنگ از مباحث مهم در تنظیم میزان نور بوده و این ترکیب از دوره تیموری به رنگ های درخشان تبدیل شده و به دلیل پیشرفت های فنی در پخت لعاب در دوره صفوی، رنگ آبی متمایل به سبز به ترکیبات رنگی شباک ها اضافه شده است. در معرق مشبک های مساجد یزد، نقوش هندسی غالب است و نورگیرها مستقل از تزیینات گنبد و بسیار ساده طراحی شده اند. در معرق مشبک های مساجد اصفهان، نقوش اسلیمی و ختایی به شکل یک دوم متن به صورت آیینه ای در کل متن تکرار شده اند و به صورت قرینه در یک قاب قرار گرفته اند.
بررسی تاثیر مولفه های شخصی افراد بر میزان رضایتمندی از محیط مسکونی نمونه ی موردی: منطقه 5 شهرداری تهران
حوزههای تخصصی:
مطالعات رضایتمندی گونه ای از تحقیقات کاربرمدارانه است که امروزه در جهت ارتقاء سطح ارزشی نظر کاربران رونق یافته و از گونه های مهم آن تحقیق در زمینه میزان رضایت از مسکن می باشد. در این محتوا محققین بسیاری بر انواع عوامل، دسته بندی آن ها، فرآیند ایجاد رضایت و ... نظریات متعددی را مطرح نموده اند. اما تا کنون با وجود مطرح شدن تاثیر عوامل شخصی و فرهنگی بر میزان رضایت همچنان در بررسی عوامل موثره و تدوین برنامه های طراحی گاها از تحقیقات انجام شده در سایر بسترهای فرهنگی استفاده شده است که نتیجه ی مثبتی را در پی ندارد. لذا در این تحقیق در پی بررسی میزان رضایتمندی ساکنین منطقه ی موردی از هر یک از عوامل رضایتمندی، مولفه های شخصی، اجتماعی، محیطی، کالبدی و فرهنگی موثره بر متغیرهای رضایتمندی نیز سنجیده و میزان تاثیر هر یک مشخص می گردد.به منظور پاسخ به اهداف مطرحه پژوهشی میدانی با جامعه ی آماری 259 نفراز میان ساکنین ساختمان های کوتاه مرتبه منطقه ی 5 شهرداری تهران، به شیوه ی نمونه گیری تصادفی ساده انجام گرفت که در آن رضایتمندی به عنوان متغیر وابسته و عوامل موثر بر آن به عنوان متغیرهای مستقل مورد سنجش قرار می گرفتند. نتایج تحقیق حاکی از سطح رضایت نسبی ساکنین (متوسط) از عوامل کالبدی، محیطی و فرهنگی بود و در زمینه ی عوامل اجتماعی رضایت پایین مشاهده گردید. در بحث نهایی تحقیق از میان دوازده مولفه ی شخصی مورد آزمون در جهت شناخت میزان تاثیرگذاری مشخص گردید که مولفه های سن، نقش اجتماعی، مالکیت و متراژ واحد مسکونی دارای بیشترین حد تاثیرگذاری بودند به گونه ای که متراژ بالاتر، درصد مالکیت بیشتر و سن پایین تر موجبات ابراز رضایت را بالاتر می برد؛ و از میان متغیرهای چهارگانه ی موثر متغیرهای محیطی دارای بیشترین درصد تاثیر بر میزان رضایت را دارا بودند.
خوانش شهرسازی معنا گرا در شکل گیری کالبدی شهر در نظام شهرسازی دوره صفویه در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۴ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
63 - 80
حوزههای تخصصی:
بیان مسأله: در شهرسازی معناگرا در دوره صفویه، فضای شهری فقط یک موضوع کالبدی تلقی نمی شود، بلکه آن را نمودی از معانی پر رمز و راز می دانستند تا طراح بتواند پیام های معنوی را بصورت عبور از واقعیت به مجاز، در کالبد شهر مادیت ببخشد. مساله این است که در شهرسازی معاصر ایران، دچار بحران معنویت در طراحی فضاهای شهری شده ایم. حال سؤال اساسی این است چگونه می توان مفاهیم معناگرایی صریح و ضمنی را در شکل گیری کالبد شهر عینیت بخشید؟ هدف: قرائت شهرسازی معنا گرا در دوره صفویه در شکل گیری کالبدی شهر اصفهان و کاربست آن در ساخت کالبدی شهر های معاصر ایران، هدف اصلی این پژوهش است. روش:پژوهش حاضر از نظر اهداف، بنیادی و کاربردی و از نظر ماهیت و روش، توصیفی تحلیلی است؛ از نظر شیوه گردآوری داده ها، مبتنی بر متن کاوی اسناد و مدارک و مشاهدات میدانی و بالاخره از نظر تجزیه و تحلیل داده ها، از نوع پژوهش کیفی است. یافته ها: با تأمل در سیمای بصری سازمان فضایی شهر در دوره صفویه، به وضوح تجلّی نظام مادی (نظم آب، نظم گیاه، نظم خاک، نظم هوا، نظم خاک) و نظام معنایی (نظم مقدس) آشکار می گردد. عبور از واقعیت به مجاز از طریق بهره گیری از عناصر طبیعی با بازی های شکلی و نمادین، به منظور ایجاد حس مکان و این همانی با فضا، وحدت و کثرت و پیوستگی فضایی و... متأثر از شهرسازی معناگرای ناظر بر آن بوده است. نتیجه گیری: توسعه شهری در دوره صفویه بازتاب ترجمان فضایی معیارهای معناشناسانه در راستای تلفیق نوآورانه برای قابلیت های خود، در پاسخگویی توأمان به نیاز های کالبدی، روانی و معنوی مردم بوده است. در وضعیت کنونی، بافت و ساخت کالبدی شهرهای ایران با تاکید بر انقطاع تاریخی و تجدد طلبی در پی تغییر شکلی و نه محتوایی، نشان از بحران معنویت در ساخت کالبدی آن دارد.
بازشناسی الگوها و رویه های معماری زمینه گرا در اندیشه و شهرهای اسلامی در عصر جهانی سازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
معماری ایرانی در دوران اسلامی، تجلی وحدت در کثرت و تلاش برای رسیدن به یک وحدت در عالم کثرت با متحد کردن اجزا بر اساس نظم است؛ این نوع معماری، به عنوان بخشی از «هویت معماری» در ایران اسلامی شناخته می شود. در فرهنگ ایرانی- اسلامی، هنرمند، نه برحسب مکنت و مهارت و توانمندی که به میزان شفافیت و قابلیت و نیازمندی، می تواند با توجه به زمینه های کالبدی، تاریخی، اقلیمی- جغرافیایی و اجتماعی- فرهنگی زمینه معماری و درک محیط پیرامون و دریافت پیامِ بستر طرح، ذره ای از بی نهایت حقیقت را دریابد و در اثر خود متجلی کند. بر همین مبنا توجه به «هویت» در زمینه است که «کثرت» را به «تنوع» نزدیک می کند و تنوع است که زندگی را جذاب و زیبا می سازد. اما در عصر حاضر، دین و آموزه های دینی در کالبد شهر معاصر ایرانی کاملاً به حاشیه رانده شده است که نتیجه ، کالبدی است که کاملاً متأثر از الگوهای مدرنیته(به ویژه تمدن معاصر غرب) یا جهانی سازی، شکل گرفته است. ازاین رو و با مطالعات پیشین در حوزه زمینه گرایی، نیاز به پژوهش در این حوزه از دیدگاه اسلامی و متفکران مسلمان احساس شد. این پژوهش، در قالب دو بخش به این موضوع می پردازد؛ در «بخش اول» با استفاده از روش «فراتحلیل» به ادبیات موضوعی تحقیق در حوزه «شهر اسلامی» و زیرمجموعه های آن پرداخته می شود و «زمینه گرایی» در اندیشه اسلامی و ادبیات متفکران شرق موردبحث و بررسی قرار می گیرد؛ در «بخش دوم» مؤلفه ها بر اساس انواع «زمینه گرایی» در معماری معاصر مورد تحلیل قرارمی گیرند و سپس «مدل نگاه اسلامی به زمینه» در قالب یک دیاگرام ارائه می شود.
معماری مبتنی بر اقلیم در خانه های تاریخی-بررسی تطبیقی کوران هوا در خانه های گرگان و بوشهر
حوزههای تخصصی:
تفاوت های اقلیمی در سراسر ایران قابل مشاهده است و در شرایطی این اقلیم ها دارای یک یا چند ویژگی های مشابه می باشند. در دو اقلیم معتدل و مرطوب و گرم و مرطوب عامل اقلیمی مشترک یعنی میزان رطوبت بسیار زیاد وجود دارد که آسایش ساکنین آن را مختل می کند. در گذشته بناها متناسب با اقلیم هر منطقه ساخته می شد و برای ایجاد آسایش از انرژی ها و منابع طبیعی بهره می برد. موثرترین روش برای کنترل رطوبت زیاد، استفاده از انرژی باد می باشد. انرژی باد از قدیم در زمینه های مختلف تولیدی و معماری مورد استفاده قرار می گرفته است. امروزه انسان ها با نادیده گرفتن عناصر اقلیمی که در گذشته مورد استفاده قرار می گرفت باعث هدر رفت انرژی و افزایش هزینه های ناشی از آن شده اند. طراحی اقلیمی را می توان به عنوان روشی برای کاهش همه جانبه هزینه انرژی یک ساختمان دانست. در این متن برای بررسی دقیق تر دو اقلیم مذکور به مقایسه و تطبیق نمونه هایی در شهر گرگان و بوشهر پرداخته شده است تا بتوان به راهکارهای مشترک و متفاوت آن ها برای رفع مشکلات ناشی از رطوبت دست یافت. روش تحقیق در این پژوهش، توصیفی-تحلیلی و مقایسه تطبیقی است و نمونه ها به صورت هدف دار انتخاب شده اند.
اولویت بندی توجه به شاخص های حس مکان در پهنه فرهنگی گردشگری جماران با استفاده از مدل ISM-MICMAC-TOPSIS(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۳۹ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۱۷۲
۱۰۵-۹۱
حوزههای تخصصی:
تهران پایتخت 200 ساله ایران در مقایسه با بسیاری از شهرهای کشور، شهری جوان و درعین حال دارای ساختار پیچیده سیاسی و اجتماعی است. ازاین رو ایجاد حس مکان و شکل گیری روابط اجتماعی در این کلان شهر با پیچیدگی ها یی روبرو بوده و نگاه جزءنگر و مدرنیستی شهرسازان و برنامه ریزان شهری باعث کاهش حس تعلق مخاطب و به دنبال آن کاهش سرزندگی این شهر شده است. در طرح جامع سامان دهی و توسعه فضاهای فرهنگی کلان شهر تهران، محدوده ای تحت عنوان پهنه فرهنگی تهران معین شده که هدف از آن ترسیم چشم انداز توسعه فضاهای فرهنگی در سازمان فضائی شهر تهران می باشد. مکان یابی این پهنه با توجه به ساختار طبیعی- تاریخی شهر تهران و در دو بستر شمالی- جنوبی و شرقی- غربی است. در این پژوهش اولویت بندی توجه به مؤلفه های حس مکان براساس دیدگاه متخصصین از یک سو و استفاده کنندگان از فضا ازسوی دیگر در محور فرهنگی- گردشگری جماران به عنوان یکی از اجزای پهنه فرهنگی تهران با استفاده از ترکیب سه مدل تفسیری- ساختاری1، میک مک2 و تاپسیس3 انجام گرفته است. نتایج خروجی مدل تفسیری- ساختاری در 5 مرحله نشان داد که شاخص میزان تعریف قلمرو به عنوان مهم ترین مؤلفه حس مکان بر مبنای خروجی پرسش نامه مرحله اول دلفی از دید خبرگان و صاحب نظران برنامه ریزی و طراحی شهری تعیین گردید. در تبیین شاخص های حس مکان در پهنه فرهنگی تهران و براساس خروجی مدل میک مک سه دسته شاخص «اثرگذار»، «وابسته»، «مستقل» قابل شناسایی است و شاخص «پیوندی» شناسایی نگردید .همچنین به منظور ارائه پیشنهادات و تعیین اولویت توجه به بهبود مؤلفه های حس مکان در پهنه فرهنگی گردشگری جماران، از ترکیب نتایج سه مدل مذکور استفاده گردید و مشخص شد در پهنه مورد مطالعه، بهبود شاخص های میزان حضورپذیری، میزان امنیت، میزان تعریف قلمرو و میزان بهره مندی از تسهیلات به منظور ارتقای حس مکان در اولویت قرار دارند.
شناسایی و اولویت بندی معیارهای اجتماعی و کالبدی مجموعه های زیستی ناهمگن مبتنی بر ادراک همسایگان (موردپژوهی: محله ی حسن آباد-زرگنده)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی ایران دوره ۱۱ پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲۰
153 - 172
حوزههای تخصصی:
رشد مجموعه های سکونتگاهی، موجب شکل گیری محله های ناهمگن شده است. شکل گیری این مجموعه ها سبب شده تا مسائل و مشکلات اجتماعی، روانی، کالبدی در محیط مسکونی به وجود آید. هدف پژوهش، شناسایی و اولویت بندی عوامل کالبدی و اجتماعی این مجموعه های ناهمگن توسط ادراک همسایگان با سطح اجتماعی-اقتصادی مختلف می باشد. این پژوهش کاربردی، در محله حسن آباد-زرگنده مورد بررسی قرار گرفت که در آن به دلیل قرارگیری دو بافت قدیمی و نوساز در کنار یکدیگر، سکونتگاهی برای طبقه های مختلف مردم فراهم شده است. در این جامعه، دو گروه 250 نفری با سطح اجتماعی-اقتصادی مختلف در بافت ضعیف عمرانی و بافت مرفه زرگنده به صورت غیرتصادفی در دسترس انتخاب شدند. ابتدا جهت استخراج وجوه و شاخصه های کیفیت مسکن و محیط مسکونی از مطالعات اسنادی و کتابخانه ای استفاده شد و سپس پیمایش با ابزار پرسشنامه و با روش تحلیل عاملی صورت گرفت. اولویت های دو گروه مختلف هنگام قضاوت هایشان از مسکن و محیط مسکونی محله مجاور خود بدین ترتیب می باشد: طبقه مرفه به فاکتورهای گذر، فضای باز و سبز خصوصی، نما، تداخل کاربری ها، امنیت، مصالح و جزئیات توجه کرده و گروه ضعیف به ترتیب به فاکتورهای امنیت، نما، تراکم ادراکی، کیفیت فضایی، گذر، دسترسی به امکانات، نما و عامل فرهنگی-اجتماعی در قضاوت های خود توجه می کند. بنابراین طبقات اجتماعی مختلف بر اساس ادراک خود از اختلال هایِ ابتدا بصری و سپس اجتماعی است که درباره محل زندگی و ساکنین گروه متفاوت از خود، قضاوت می کنند و بی توجهی به شکل ارزش گذاری فاکتورهای مسکن و محیط مسکونی، موجب برچسب منفی بین گروهی (بلاخص گروه مرفه به گروه ضعیف تر) شده که تنش و از هم گسیختگی جامعه ناهمگن را به دنبال دارد. لازم است در برنامه ریزی ها و سیاست گذاری های بافت های ناهمگن درون شهری به این اولویت های ادراکی توجه شود تا زیست پذیری گروه ها در کنار یکدیگر امکان پذیر گردد.
ارزیابی ادراک منظر ثابت رنگی در فضاهای شهری، نمونه موردی: میدان امام حسین (ع) تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۱۲ بهار ۱۳۹۹ شماره ۵۰
28 - 39
حوزههای تخصصی:
| رنگ یکی از مهم ترین عناصر به کاررفته در منظر شهری است که ادراک آن به عوامل متعدد عینی و ذهنی بستگی دارد. برنامه ریزی منظر رنگی شهرها به عنوان شاخه ای از علم روانشناسی محیط، مانند برنامه ریزی پالت رنگی در دکوراسیون داخلی، دارای قواعد مشخصی است که کمتر مورد توجه قرار گرفته است. با توجه به اینکه پژوهش حاضر سعی در شناسایی و ارزیابی ادراک رنگی افراد در فضای شهری دارد، از این رو با شناسایی روش های اخذ نظرات افراد در ادراک منظر رنگی مانند روش VEP و استخراج متغیرهای سنجش و طراحی پرسشنامه تصویری مربوط به آن، سعی شده چگونگی ادراک منظر رنگی ثابت توسط شهروندان در یک فضای عمومی شهری، برای نمونه میدان امام حسین تهران، تحلیل شود. جامعه آماری این پژوهش به سه دسته تقسیم می شود: دسته اول ساکنان، دسته دوم شاغلان و دسته سوم عابران محدوده که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای تعیین شده اند. سپس نتایج با روش تحلیل کیفی و کمی (با ابزارهایی مانند نرم افزار SPSS و Image Color Analyzer) تحلیل شده و در نهایت جمع بندی و پیشنهادهای کلیدی ارائه شده اند. مهم ترین پیشنهادهای مذکور مشتمل بر این موارد است: سکانس بندی فضاهای شهری و برداشت ترکیب رنگ در هر سکانس به کمک نرم افزارهای تجزیه و تحلیل رنگ، تعیین رنگ های غالب در هر سکانس و نیازهای افزودن یا کاستن رنگ از نظر الگوی هارمونی رنگ ها، تعیین نقش و عملکرد غالب هر فضای شهری و پالت رنگی پیشنهادی متناسب با عملکرد هر فضا، مطالعات اقلیم غالب شهر و استخراج اصول لازم برای تعدیل اقلیم به کمک منظر رنگی، تعیین مخاطبان غالب هر فضا و مطالعه مشخصه های ادراکی آنان از رنگ ها.
بررسی و شناسایی انرژی پاک (خورشیدی و بادی) در محیط شهری
حوزههای تخصصی:
در سالیان متوالی مردمان ایران زمین برای استفاده گوناگون با تجربیات و راهکارهای متفاوت به استفاده از انرژی تجدید پذیر پرداخته اند. در مصارف اقتصادی استفاده از انرژی باد و آب و برای تهویه و تغییر دما و ذخیره آب برای روزهای گرم سال راهکارهای گوناگونی را مورداستفاده قرار می گرفت. حال در راستای احیا محیط زیست و کم کردن وابستگی به انرژی فسیلی در جهان، کشورها با توجه به زیرساخت های خود قوانین و مقررات مشخص تعیین گردیده و طبق این قوانین روز به روز به ظرفیت انرژی پاک افزوده اند و وابستگی خود به انرژی فسیلی را کاهش داده. با توجه به نیاز بشر به انرژی تمایل و نیاز انسان به استفاده از انرژی پاک و قابل تجدید روز به روز افزوده می شود، ازاین رو پیشرفت تکنولوژی جهت تولید و ذخیره انرژی ایجاد شده است. برای پیشرفت در این حوضه نیاز به برنامه ریزی چه در تولید انرژی و چه در مصرف انرژی هست.
بررسی تأثیر مفهوم توسعه پایدار در فلسفه تکنولوژی مارتین هایدگر بر معماری بازیافتی مایکل رینولدز
حوزههای تخصصی:
امروزه تولید یکی از عمدهترین دلایل آلودگی زیستمحیطی است. آلودگیهایی که موجب بحران اخیر تغییرات آب و هوایی شده است. کارخانههای گوناگون در سراسر جهان منابع طبیعی را دریافت کرده و سپس دیاکسید کربن و سایر آلایندهها و پسماندها را در محیطزیست رها میکنند. در این میان معمارانی چون مایکل رینولدز با استفاده از معماری ضایعاتی همزمان با انجام رسالت معماری خود، سعی در حفظ محیطزیست با بهرهگیری از مفهوم توسعه پایدار کردهاند. بر اساس رویکردهای مختلف موجود در مبحث معماری پایدار از قبیل بیونیک، اکوتک و غیره، حال این سؤال مطرح است که رینولدز در طراحی این پروژهها چه دیدگاهی را مد نظر قرار داده است؟ نظر به حضور ویژگی "عدم تعرض به طبیعت" در پروژههای این معمار، وجود ارتباط بین مبانی نظری معماری وی و دیدگاه فلسفی مارتین هایدگر، پیرامون نسبت متقابل انسان و تکنولوژی بهعنوان فرضیه مطرح میباشد. در این پژوهش که دادههای خود را از طریق روش اسنادی و بهصورت کتابخانهای گردآوری کرده، سعی شده تا به بررسی ارتباط بین مبانی توسعه پایدار در فلسفه مارتین هایدگر و معماری بازیافتی مایکل رینولدز پرداخته شود. این پژوهش با روش تحقیق توصیفی- تحلیلی انجامشده و تایید وجود ارتباط بین فلسفه هایدگر و معماری بازیافتی رینولدز نتیجه آن است.