فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۶۴۱ تا ۲٬۶۶۰ مورد از کل ۹٬۷۲۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
خانه فروتنی از جمله بناهای مهم بافت تاریخی بیرجند است که در محله سرده و در نزدیکی میدان چهاردرخت قرار دارد. این بنا به شیوه درون گرا ساخته شده و دارای هشتی، حیاط مرکزی، ایوان تابستان نشین، سرداب و اتاق های متعدد است که دور حیاط ساخته شده اند. خانه فروتنی در نزدیکی میدان چهار درخت واقع است. میدان چهاردرخت هسته اولیه شکل گیری شهر بیرجند است و تعداد زیادی از بناها و مجموعه های با ارزش تاریخی و مذهبی شهر بیرجند در محدوده آن قرار دارند. به همین دلیل حفظ، نگهداری و مرمت این آثار و مجموعه ها ضروری است و علاوه بر اینکه حیات دوباره ای به آثار می دهد، از نظر اقتصادی، اجتماعی و نیز هویت تاریخی فرهنگی شهر بیرجند را احیا می کند. هدف اصلی این پژوهش بهسازی، حفظ اصالت و ارائه طرح جهت احیاء با کاربری مناسب می باشد که به روش تحقیق، تحلیلی –توصیفی انجام شده است. در این پژوهش به این نتیجه می رسیم که با بهسازی و تغییر کاربری به موزه تاریخ طبیعی علاوه بر زنده نگه داشتن محله سرده، در بالابردن آگاهی و شناخت ارزش های آثار طبیعی و ملی و بخصوص آموزش های مرتبط با محیط زیست و حفاظت از تنوع زیستی شده و مهارتی برای تعامل صحیح با طبیعت به وجود می آید.
ابعاد و معیارهای طراحی شهری انسان مدار با تأکید بر کیفیات محیطی فضاهای شهری (نمونه موردی: مرکز تجریش تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گفتمان طراحی شهری دوره دوم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
44-21
حوزههای تخصصی:
اهداف : هدف این نوشتار، تبیین جایگاه انسان در طراحی شهری و ابعاد و کیفیت های طراحی شهری انسان مدار و ارزیابی آن در محدوده میدان تجریش تهران است روش ها : این پژوهش با رویکرد کمی و کیفی و روش تحقیق توصیفی و تحلیلی و پژوهش میدانی است که در بخش های نظری و میدانی، با کاربست شیوه های مطالعه اسنادی و کتابخانه ای، توزیع پرسشنامه و تحلیل آماری و کیفی آن و برداشت های میدانی انجام شده است. یافته ها : طراحی شهری دانش، هنر و حرفه ای است که ساماندهی کیفیات محیطی عرصه های شهری و همگانی بیرونی موضوع آن است. این رشته می تواند تمایلات و رویکردهای متفاوتی را در ابعاد فنی، سیاسی، مدیریتی، علمی، اجتماعی داشته باشد. جایگاه انسان در هرکدام از رویکردهای طراحی شهری می تواند بسته به مبانی آن رویکرد متنوع باشد. رویکرد مدرنیستی به انسان، شهر و طراحی شهری، جایگاه انسان را به پدیده ای فنی و جهان شمول بدون توجه به ابعاد اجتماعی، فرهنگی و زمینه های بومی تقلیل داد. نتیجه گیری : نتایج این پژوهش بیانگر آن است که طراحی شهری انسان مدار ، مطالعه و طراحی عرصه های عمومی و همگانی به منظور ارتقاء بخشیدن به کیفیت های محیطی به عنوان محملی برای کمک به شکوفایی انسان هاست و کیفیت های آن برای کاربست در برنامه ریزی و طراحی شهری عبارتند از: هویت و خوانایی، پایداری زیست محیطی، پایداری اجتماعی- فرهنگی و اقتصادی، ایمنی و امنیت، کارایی و تنوع، پیاده مداری و سهولت دسترسی، پیوستگی و یکپارچگی، تناسبات و مقیاس انسانی، آزادی، انعطاف پذیری ، سرزندگی، جذابیت و غنای حسی، عدالت. در نمونه مورد مطالعه، مرکز تجریش تهران، با زمینه های ارزشمند طبیعی، تاریخی، اجتماعی و فرهنگی، مسائل و مشکلات متعددی به ویژه در حوزه فضایی و ترافیکی داراست. تحلیل این محدوده، با تکنیک سوات و کیفیت های مذکور می تواند به خلق فضاهای شهری و محیط زیست انسان مدار منتهی شود.
تبیین شاخصه های کالبدی موثر در طراحی فضاهای درمانی- آموزشی کودکان سرطانی با نگرش معماری بیوفیلیک
منبع:
معماری شناسی سال چهارم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۲۰
80-90
حوزههای تخصصی:
سرطان، به عنوان یک عارضه و بیماری ، استرس و یاس را همواره برای بیمار به همراه دارد و به عنوان یک بیماری فلج کننده روح و جسم تلقی می شود و فرد بعد از تشخیص، دچ ار ناامیدی زیادی ناش ی از ترس غیرواقعی از مرگ و کاهش ارتباط اجتماعی می گردد.ازآنجایی که اغلب محیط های درمانی برای بیماران سرطانی صرفاً جنبه عملکردی و کاربری فضا دارند و اغلب محیط های صلب و خسته کننده ای هستند و از طرفی در طراحی معماری به بعد روانی انسان ها در این فضاها پرداخته نشده است، لذا به عنوان یک مشکل آسیب پذیر جدی برای این اقشار( بالأخص کودکان که اقشارحساس تر نسبت به این بیماری می باشند) همواره وجود داشته است. جدا شدن از طبیعت و الگوهای زیستی و نظام های در جریان زیست انسانی از معضلات و مشکلات اکو زیستی و زیست محیطی جوامع مدرن محسوب می گردد. در این راستا هدف تحقیق تبیین شاخصه های کالبدی موثر در طراحی فضاهای درمانی- آموزشی کودکان سرطانی با نگرش معماری بیوفیلیک می باشد.روش تحقیق در پژوهش حاضر از نوع کیفی و به صورت توصیفی تحلیلی و در قالب مطالعات کتابخانه ای و اسنادی و بررسی و تحلیل نمونه های منطبق با رویکرد تحقیق می باشد.لذا نتایج پژوهش بدین گونه است که بهره وری از طبیعت به عنوان ساختارهای زنده در بحث بیوفیلیک از بعد روانی و معنوی در فضای درمانی (با انتخاب جانمایی مناسب،نوع و گونه،حس سبزینگی و شفابخشی،صورت درمانگری و روان درمانی،پاک کنندگی و ایجاد تنفس و... ) زمینه کاهش استرس و اضطراب را در فضای معماری کودکان بیمار را فراهم می کند.
ارزیابی پیامدهای مداخلات کلان مقیاس شهری در بافت تاریخی با تأکید بر اثرات اقتصادی (نمونه موردی: بافت حوزه بلافصل مجموعه صاحب الامر شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اقتصاد از مهم ترین عوامل مؤثر بر سرزندگی و ادامه حیات بافت های تاریخی است. کم توجهی به بافت تاریخی شهر عواقبی چون کاهش تمایل به سرمایه گذاری و فرسودگی را به دنبال دارد. نحوه مواجهه با بافت تاریخی و اجرای پروژه های شهری با اقتصاد بافت رابطه متقابل دارد و یکی از نمودهای تأثیر آن، قیمت اراضی است که نشان دهنده خصوصیاتی چون ارزش اجتماعی و اقتصادی یک بافت شهری می باشد. تحقیق حاضر با هدف بررسی پیامدهای برنامه ریزی و طرح های شهری بر حوزه بلافصل مجموعه صاحب الامر تبریز به عنوان نمونه ای از بافت تاریخی، به صورت مؤکد چگونگی تأثیر اقتصادی پروژه های شهری بر این محدوده را بررسی نموده است. مجموعه صاحب الامر بخشی از ارسن صاحب آباد در هسته کهن شهر است. صاحب آباد از ارسن های مهم و ارزشمند معماری و شهرسازی ایران به لحاظ قدمت، الگو و ساختار فضایی و کالبدی می باشد که طی سیر تحولات تاریخی شهر شکل گرفته و تطور یافته و با وجود برخورداری از ارزش تاریخی به مرور زمان دچار افول شده است. در این پژوهش از روش تحقیق ترکیبی کمی و کیفی استفاده شده است و داده های کمی مرتبط با قیمت اراضی شهری در محدوده مطالعاتی، در بازه زمانی سال های 1371 تا 1393 خورشیدی جمع آوری و تحلیل گردید. همچنین به صورت همزمان داده های کیفی مرتبط با مؤلفه عملکردی یعنی کاربری اراضی و فعالیت واحدهای عملکردی، داده های مرتبط با مؤلفه کالبدی فضایی و اشکال و الگوی مالکیت به عنوان یکی دیگر از نمودهای اقتصادی، از طریق مطالعات کتابخانه ای و بررسی اسناد شهری و داده های تصویری همچون طرح توسعه و عمران شهر تبریز و عکس های هوایی محدوده مطالعاتی و همچنین مشاهدات و مطالعات میدانی و با استفاده از استنباط، تحلیل و تفسیر گردید. نتایج نشان می دهد که اجرای پروژه های توسعه ای کلان مقیاس در بافت تاریخی منجر به افزایش اختلاف قیمت بین املاک مسکونی و تجاری و کاهش ارزش سکونت در بافت شده است. همچنین اجرای چنین پروژه هایی در محدوده مطالعاتی، باعث از بین رفتن هم پیوندی بافت شده و عدم موفقیت آن ها در جذب سرمایه و فعالیت اقتصادی، رکود اقتصادی در بافت تاریخی را تشدید کرده است.
ارزیابی بصری مناظر روستایی بر مبنای شاخص های کیفی؛ بررسی موردی: روستاهای منطقه الموت قزوین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی سال سیزدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۳۰
81 - 98
حوزههای تخصصی:
ارزش های زیبایی شناسانه و جنبه های بصری مناظر به عنوان یکی از مهم ترین و تأثیرگذارترین عوامل تعیین کننده بر حضور و تداوم سکونت در مناطق روستایی است و می تواند به عنوان مبنایی برای برنامه ریزی و طراحی این مناطق مطرح گردد. ازاین رو، چیستی شاخص های مؤثر بر آن و چگونگی ارزیابی آنها در راستای کاهش مداخلات مقطعی در این حوزه بسیار اهمیت پیدا می کند. هدف کلی پژوهش حاضر شناسایی شاخص های کیفی مؤثر بر ارزیابی مناظر روستایی است. در این راستا با روش تحلیل محتوای کیفی- استقرایی و نیز مبتنی بر استدلال منطقی، شاخص ها از ادبیات پژوهش استخراج شدند و بر روی 10 روستا در منطقه الموت قزوین مورد آزمون تجربی قرار گرفتند. پژوهش با تکنیک ارزیابی بصری تصاویر در چند مرحله با پرسشنامه، تصاویر منتخب مناظر روستایی را مورد ارزیابی قرار داده و در تحلیل نتایج حاصل از آزمون های T-Test و تحلیل رگرسیونی استفاده شده است. یافته های پژوهش علاوه بر ارائه شاخص های کیفی مؤثر بر ارزیابی بصری مناظر روستایی، شاخص های «محدوده بصری»، «زمین در منظر»، «نبود اخلال و آشفتگی بصری»، «وجود عناصر تماشایی، منحصربه فرد و نمادین»، «توزیع ویژگی های منظر» را دارای بالاترین میزان تأثیرگذاری تبیین می کند. نتایج نشان می دهد هرکدام از شاخص های ارائه شده با درجات متفاوتی در ارزیابی تصاویر مناظر روستایی مؤثر هستند. لذا شناسایی شاخص ها بر مبنای میزان اثربخشی می تواند راهنمای عمل برنامه ریزان و طراحان مناظر روستایی قرار گرفته و راهگشایی هرچه مؤثرتر در اقدامات پیش رو باشد.
بررسی تطبیقی چگونگی استقرار جایگاه بانوان در فضاهای عبادی ادیان ابراهیمی در دوره ی صفوی اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عوامل متعدد از قبیل باورهای مذهبی، فرهنگی و اجتماعی، هنجارها، ارزشهای اجتماعی و آزادیهای جنسیّتی در بستر خانواده و جامعه بر هویّت اجتماعی و فرهنگی زن و مرد و به دنبال آن رابطه بین جنسیّت و معماری اثرگذار است. تحقیق حاضر با هدف بررسی میزان اهمیّت مؤلفهی باورهای فرهنگی، اعتقادی و مذهبی بر ساختار رابطه جنسیّت و فضا، به دنبال پاسخ به این پرسش است که ویژگیهای فضای معماری در اماکن مذهبی ادیان مختلف در دوره صفوی چگونه از هویت جنسیّتی، اعتقادات دینی و فرهنگی مربوط به زنان و مردان تأثیر پذیرفته است؟ به همین منظور، با گزینش سه نمونه موردی از مسجد، کلیسا و کنیسه در بافت تاریخی شهر اصفهان، تأثیر نقش مؤلفهی مذهب بر رابطهی جنسیّت و معماری و تاثیر آن بر ساختار شکلی این فضاها بررسی میشود. در این تحقیق ابتدا با استفاده از روش تحقیق تفسیری تاریخی و سپس توصیفی تحلیلی به شناخت موضوع حضور در عبادتگاههای ادیان مختلف پرداخته، پس از آن با تحلیل عناصر فضایی آنها، روابط عملکردی در هر یک بررسی شده و به کمک روش تحقیق تطبیقی، عناصر کالبدی و فضایی شامل ورودی، محل عبادت و جایگاه نشستن بانوان در هر یک از اماکن مذهبی(مسجد، کلیسا و کنیسه) با یکدیگر مقایسه شده و نشان داده شد که در کنیسههای یهودیان اصفهان گسترش قلمروهای جنسیتی، تفکیکپذیری فضاها و وجود فضای تک جنسیّتی، بسیار پررنگتر بوده و مرزهای جنسیّتی در مساجد کمرنگتر از کنیسهها میباشد. اعتقادات دینی، حریمهای فیزیکی و جنسیّتی در کلیساها را بیشتر کاهش داده است. نتیجه تحقیق نشان میدهد که باورهای فرهنگی و مذهبی بر رابطه جنسیّت و فضا تاثیرگذار بوده و تفاوت ساختارهای جنسیّتی در مذاهب گوناگون، تغییرات نمایانی در شکلگیری کالبد عبادتگاهها ایجاد میکند.
کارایی قوانین و سیاست های موجود در بروز رفتار محیط زیست گرایانه از دیدگاه دو گروه شهروندان شهر تهران و مدیران اجرایی حوزه مدیریت محیط زیست شهرداری تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه مطالعه درباره علل مؤثر بر بروز رفتار محیط زیست گرایانه یکی از موضوعات مهم در روان شناسی و جامعه شناسی محیط زیست است. هدف این پژوهش بررسی تأثیر قوانین و سیاست های موجود از دیدگاه دو گروه شهروندان و مدیران اجرایی حوزه محیط زیست شهرداری تهران در بروز رفتارهای محیط زیست گرایانه است. بر این اساس عوامل درونی و بیرونی متعددی در بروز رفتارهای محیط زیست گرایانه نقش دارند. مقاله حاضر به روش توصیفی-پیمایشی و به شیوه تحلیل محتوی کمّی با نگاهی نظام مند، به عوامل مؤثر در بروز رفتارهای دوستدار محیط زیستت شهروندان پرداخته است. حجم نمونه شامل 641 نفر از شهروندان و 49 نفر از مدیران اجرایی حوزه محیط زیست شهرداری تهران است و شهر تهران قلمرو مکانی این تحقیق را تشکیل می دهد. داده ها از طریق پرسش نامه با استفاده از روش های تحلیل آماری چون آزمون T تک نمونه ای مستقل و کای اسکوئر در محیط نرم افزار رایانه ای SPSS مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفته است. نتایج تحقیق حاکی از عدم کارایی قوانین و سیاست ها موجود در ایجاد تغییر رفتار محیط زیست گرایانه شهروندان شهر تهران است.
ارزیابی و سنجش اثرات احداث کنارگذر جدید بر کیفیت زندگی ساکنان (مورد پژوهی: کوی 22 بهمن شهرستان ساری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گسترش شهرها به واسطه ی افزایش میزان شهرنشینی به امری ضروری تبدیل شده و وابستگی به وسیله نقلیه و به تبع آن گسترش شبکه های حمل ونقلی را به یک ضرورت، و نه یک انتخاب تبدیل کرده است. همین موضوع سبب ایجاد مشکلات عدیده ای در محلاتی که راه های جدید از آن عبور کرده اند، می شود. هدف این پژوهش ارزیابی تأثیرگذاری پروژه تکمیلی کنارگذر شمالی شهر ساری بر ساکنان کوی 22 بهمن می باشد. در این پژوهش روش گردآوری داده ها، میدانی و آماری (ترکیبی از روش های کمی و کیفی) است. به منظور جمع آوری اطلاعات از مشاهدات میدانی، مصاحبه های عمیق فردی و گروهی و همچنین ابزار پرسشنامه با 3 معیار اصلی (دسترسی و خدمات، کالبدی، اجتماعی) و زیرمعیارها جهت سنجش تأثیرگذاری راه ارتباطی جدید بر وضعیت زندگی کوی 22 بهمن استفاده شده است. با استفاده از تکنیک (تحلیل سلسله مراتبی AHP) به وزن دهی به معیار ها پرداخته شده است. وزن معیار ها باکمک متخصصان و کارشناسان با نرم افزار (Expert choice) تعیین شد و نهایتاً وضعیت هر یک از معیار ها ارزیابی گردید. نتایج نشان داد تکمیل کنارگذر شمالی مشکلات فراوانی را برای ساکنان کوی 22 بهمن ایجادکرده است. احداث کنارگذر شمالی بیشترین تأثیر را به ترتیب دسترسی و خدمات، اجتماعی و کالبدی بر ساکنان کوی 22 بهمن داشته است. طبق بررسی های صورت گرفته به نظر می آید تکمیل پروژه کنارگذر شمالی شهرستانی لازم بود، اما نیاز بود که روش اجرای پروژه اصلاح شود تا کوی مسکونی 22 بهمن را به دو قسمت مجزا تبدیل نکند و مردم ساکن در محله با مشکلات کمتری مواجه شوند.
مطالعه فرم و کاربرد صراحی هایی موسوم به اشکدان در مجموعه موزه متروپولیتن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هجدهم دی ۱۴۰۰ شماره ۱۰۳
5 - 16
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: شیشه گری سنتی ایران در دوره صفوی پس از چند دهه رکود با کمک شیشه گران ونیزی که توسط شاه عباس به ایران دعوت شده بودند، مجدداً احیا می شود. اشکدان های شیشه مجموعه صراحی های هستند که نمونه های ساخته شده آنها در دوره قاجار در اغلب موزه های جهان به عنوان شاخصه شیشه ایرانی شناخته می شود. موزه متروپولیتن مجموعه ارزشمندی از این نوع صراحی (اشکدان) متعلق به دوره قاجار را در اختیار دارد که در این مقاله به بررسی فرم و کاربرد این مجموعه پرداخته شده است.هدف پژوهش: هدف این مقاله مطالعه فرم و کاربرد اشکدان های موزه متروپولیتن به منظور چیستی و چرایی ساخت آن، با طرح این پرسش است که فرم صراحی های موسوم به اشکدان چه کاربردی داشته و چگونه و از چه دوره ای در هنر شیشه ایرانی متداول شده است؟ و به بیان این فرضیه می پردازد که فرم اشکدان از دوره صفوی با ورود شیشه گران ونیزی و تأثیر آنها بر شیشه ایرانی شکل گرفته و کاربرد آن با گذر زمان، متناسب با شرایط فرهنگی و اجتماعی هر دوره صورت های متفاوتی به خود می گیرد.روش پژوهش: این مقاله از نظر راهبرد از نوع کیفی و از لحاظ هدف، کاربردی است که به شیوه توصیفی-تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای و داده های حاصل از مطالعات میدانی و مشاهدات عمیق نگارندگان به انجام رسیده است. جامعه مورد مطالعه مجموعه صراحی های موسوم به اشکدان متعلق به دوره قاجار است که ده نمونه از اشکدان های موجود در موزه متروپولیتن به روش نمونه گیری غیراحتمالی وضعی (ترجیحی) انتخاب شده است.نتیجه گیری: در نتایج حاصل از این پژوهش در پاسخ به چیستی اشکدان ها دریافت می شود که کاربرد این آثار با عنوانی که براساس فرم بدان اطلاق شده است مناسبت چندانی ندارند. ساخت صراحی های گردن قو با اقتباس از نمونه های غربی وارداتی و با کاربرد ظرف نگهداری شراب، گلاب و گل متداول می شود که از دوره قاجار با عنوان اشکدان با کاربرد تزیین از شاخص ترین آثار هنر شیشه ایرانی در جهان مورد توجه قرار می گیرد. فرضیه طرح شده مبتنی بر تأثیر شیشه گران ونیزی بر هنر شیشه ایرانی در این پژوهش صحیح است. فرم گردن و دهانه اشکدان ها تحت تأثیر آموزه شیشه گران ونیزی ملهم از کاترولف های رومی بوده و براساس توصیفات موجود از دوره صفوی متداول شده است. نمونه های موجود در اغلب موزه های جهان و به خصوص در موزه متروپولیتن متعلق به دوره قاجار است.
باززایی نگارگری با زبان نو در ترکیه دوران معاصر (از 1900 تا کنون)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هجدهم دی ۱۴۰۰ شماره ۱۰۳
75 - 88
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: از اواخر امپراتوری عثمانی روند مدرن سازی در کلیه زمینه های اجتماعی، اقتصادی، نظامی و هنری در ترکیه آغاز شد و در دوران جمهوری تبلیغات وسیعی جهت تشویق هنرمندان ترک به استفاده از دستاوردهای هنر غرب به راه افتاد. این مسئله سبب شد هنرهای سنتی از جمله نگارگری عثمانی به حاشیه رود. با این وجود در دهه های اخیر شاهد گرایش دوباره بسیاری از هنرمندان ترک به نگارگری بوده ایم که به نظر می رسد زبانی نو دارد و با اهداف متفاوتی از دوران گذشته شکل گرفته است.هدف پژوهش: بررسی تأثیرپذیری هنر معاصر ترکیه از شاخصه های نگارگری سنتی عثمانی.روش پژوهش: شیوه تاریخی-تحلیلی با رجوع به اسناد تاریخی و مطالعه آثار هنرمندان شاخص در زمینه استفاده از عناصر نگارگری عثمانی.نتیجه گیری: گرایش به هنرهای سنتی که با ایجاد جنبش های ملی گرایی، خواست اجتماعی و تشویق نهادهای هنری آغاز شد، موجب شد تا هنرمندان بسیاری در پی احیای فرهنگ ملی و دستیابی به هویت و نیز با فرض دست یافتن به زبانی نو جهت بیان مسائل روز، رویکردی دوباره به هنر نگارگری داشته باشند. مقایسه این آثار از لحاظ محتوا و ساختار با آثار گذشته نشان داد که برخلاف نگارگری سنتی که در خدمت بیان رویدادهای درباری و تصویرسازی متون ادبی و تاریخی بود، آثار معاصر به رغم تأثیرپذیری از ساختار و مؤلفه های تصویری گذشته، بیشتر در پی بیان موضوعات سیاسی، اجتماعی و روزمره برآمده است. علاوه بر این، شاخصه های نگارگری در دوران معاصر بر رسانه های جدید دیگری چون چیدمان، انیمیشن، فیلم و ... نیز تأثیر گذاشته است.
Visual and S tructural Analysis of Fractal Geometry in the Sheikh Lotfollah Mosque Ornaments (Isfahan- Iran)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Architecture and Urban Development, Volume ۱۱, Issue ۱ - Serial Number ۳۹, Winter ۲۰۲۱
71 - 82
حوزههای تخصصی:
The Islamic era is the period of new s tyles and beyond its own time. Shamsa, Muqarnas, S tar, geometric motifs, and decorative elements have fractal nature, which was used as a tool to express the architect’s idea by repeating the same components in a spatial dimension. We will reach the effect of Islamic impacts on fractal architecture and semantic cognition, and by finding the roots of theories about fractal with an analytical-descriptive approach, we will unders tand the relationship between fractals and how they are used by architects. Our focus is on comprehensive s tudy and calculation, not only in ornaments but also in s tructure, to find patterns of fractal form, to represent coordination between components. Firs t, we proved and extracted the fractal properties and patterns between the cons tituent elements, including self-similarity, repeatability, small-scale, and non-integer dimension, using visual analysis, and then we set up the Box-counting analysis technique with two purposes of calculating fractal dimension and finding their relationship. Aware of the mathematical proportions and relationships between the components of nature, the architect of the Sheikh Lotfollah Mosque has displayed the geometric sequence limit with an ascending equation in the interior ornaments of the dome. His goal is both to create the world of spirituality on a micro-scale and make it unders tandable for an observer. Thus, in this way, he has sometimes expressed his concept through mathematics, proportions, and sometimes by showing beliefs in concepts such as unity in diversity, all of which in their essence have concepts consis tent with fractal forms.
بهره گیری از دیوارنگاری در جه ت ارتق ای کیفی فضاهای عمومی شهری بر پایه ترجیحات مردمی (نمونه موردی: شهر قزوین)
منبع:
پژوهش های معماری نوین دوره اول پاییز ۱۴۰۰ شماره ۱
85 - 108
حوزههای تخصصی:
هنرهای عمومی یکی از کم هزینه ترین، و در عین حال مؤثرترین ابزارها برای خلق و ارتقای کیفی فضاهای شهری است. همچنین در جوامع دموکراتیک امروز هنرهای عمومی از جنبه سفارشی و زیبایی شناختی صرف فاصله گرفته است و در کنار تحولات فناورانه موجود، به عنوان ابزاری مهم برای ارتقای کیفیت فضاهای شهری مود توجه قرار دارند. در این بین، دیوارنگاره ها یکی از ملموس ترین انواع هنری عمومی است که در چرخه ای دیالکتیکی، از تمایلات و ترجیحات مردمی، یا حداقل قشر روشن فکر، اثر گرفته و در طول زمان بر ادراک و ارزش های فرهنگی آنها اثر می گذارد. هدف این پژوهش که کشف ترجیحات مردمی در حوزه دیوارنگاره های شهری و استفاده از آن برای تدوین یک چارچوب اولیه طراحی شهری برای دیوارنگاری ها در شهر قزوین است؛ را می توان ذیل رویکردهای قدرتمند مشارکتی به طراحی و ساماندهی فضاهای عمومی در شهرسازی امروز قلمداد کرد. مقاله حاضر مبتنی بر رویکردی تحلیلی-تجویزی، از روش های جمع آوری اطلاعات بر پایه مطالعات اسنادی، پیمایش میدانی و مصاحبه بهره می گیرد و می کوشد در سه گام به مرور مبانی نظری متأخر پیرامون دیوارنگاری، اخذ ترجیحات شهروندان قزوینی و در نهایت تفسیر داده ها و ارائه تجویزی راهبردی بپردازد. یافته های پژوهش بر مبنای ترجیحات مردمی نشان می دهد شهروندان قزوینی از حیث موضوع و محتوا، به گونه های طبیعت محور و حماسی- اساطیری و از حیث سبک و طرح به کاشی نگاری و دیوارنگاری های نورپردازانه تمایل دارند. هم چنین بر پایه توجه توأمان به کاستی ها و قابلیت های موجود چارچوبی راهبردی برای اقدام تدوین شده که مشتمل بر اهداف کلان سه گانه، شاخص های یازده گانه و راهبردهایی برای خلق فضاهای شهری مطلوب تر با استفاده از دیوارنگاری در قزوین است.
مقایسه سامانه های رتبه بندی ساختمان های پایدار در راستای تدوین شاخص های ارزیابی پایداری در اقلیم سرد و خشک ایران
منبع:
پژوهش های معماری نوین دوره اول زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲
39 - 62
حوزههای تخصصی:
امروزه با شاخصهای پرشمار و متنوعی در بحث پایداری برخورد میکنیم. این شاخصها پایداری را به مفاهیم دیگری مانند رفاه، سلامتی، انسجام اجتماعی و ... مرتبط میکنند و در زمان طراحی، برنامه ریزی، ساخت وساز و بهرهبرداری مد نظر قرار می گیرند؛ ازاینرو طراحی سامانه ارزیابی پایداری برای مناطق مختلف ایران امری ضروری و مفید در راستای توسعه پایدار این مرز و بوم است. هدف از این پژوهش نشاندادن «تعمیم ناپذیری سامانههای بینالمللی برای استفاده در مناطق و اقلیمهای مختلف» و «الزام بومی سازی سامانههای ارزیابی» و همچنین تأکید بر لزوم طراحی سامانه ارزیابی باتوجهبه معضلات و امکانات بستر، توجه به ظرفیتهای مکانی، الگوگیری از معماری سنتی پایدار اقلیم و همچنین مطالعات بوم شناسی اقلیم سرد و خشک ایران است. این پژوهش سعی دارد ابتدا با تحلیل مبنای تولید سیستم های ارزیابی پایداری و ریشههای وزندهی سیستمهای بینالمللی، بومی و منطقهای بودن این سیستمها را اثبات کند و سپس باتوجهبه شاخصهای اساسی پایداری، ساختار و عناصر معماری اقلیم سرد و خشک و نیز شاخص های ارزیابی ساختمانهای پایدار اقلیم سرد و خشک ایران را تدوین کند. ابتدا با مطالعه سیستمهای ارزیابی موجود بهعنوان مطالعه موردی این نتیجه به دست آمد که در تمامی سامانهها (حتی سامانههای بین المللی) ضرایب منطقهای در وزندهی شاخص ها تأثیرگذار بوده و عملا ً با بستر منطقهای طراحی شدهاند. با اتکا بر یافته های پژوهش و باتوجهبه سامانه های ارزیابی بررسیشده، ضرایب سرفصلها و شاخصها عمدتاً بر مبنای شاخص های منطقهای محاسبه شدهاند؛ بنابراین این سیستمها با وجود ادعای طراحی بینالمللی، قابل تعمیم به مناطق دیگر نیستند و الزام بومیسازی و طراحی جداگانه سیستم ارزیابی برای هر منطقه دیده میشود. با تحلیل یافتهها از نتایج تکنیک دلفی و بررسی موقعیت اجتماعی و اقلیمی محدوده مورد مطالعه، شاخصهای پیشنهادی برای اقلیم سرد و خشک ارائه گردیده است.
تبیین مدل ارزیابی استفاده مجدد سازگار از خانه های میراثی تهران (با استفاده از روش FANP)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه استفاده مجدد سازگار به عنوان یکی از راهبردهای اصلی برای حفظ میراث معماری محسوب می شود. این فرآیند عموماً به حفاظت از بناهای میراثیِ بدون استفاده از طریق تبدیل آنها برای استفاده های جدید و عملکردهای مناسب تر، ضمن حفظ ساختار، شخصیت، و هویت اصلی آنها برای نسل های آینده اشاره دارد. نیاز به یادگیری از تجارب گذشته و ارزیابی اشتباهات و موفقیت ها پس از استفاده مجدد همواره وجود دارد؛ و به دلیل اهمیت داشتن رویکردی یکپارچه در ارزیابی پروژه های استفاده مجدد، تعیین شاخص هایی جامع که دارای وزن می باشند، ضرورت می یابد. در مقاله حاضر ابتدا شاخص های استفاده مجدد سازگار با بررسی متون نظری و اسناد بین المللی این حوزه تعیین، و سپس با وزن دهی آنها به روش F’ANP مدل ارزیابی استفاده مجدد سازگار از خانه های میراثی تهران ارائه می گردد. نتیجه حاصل از این بررسی نشان می دهد که 4 معیار «ارتقاء ساختار اقتصادی»، «توسعه فرهنگی- اجتماعی»، «پایداری کالبدی»، و «ملاحظات محیطی» بیشترین تأثیر را بر استفاده مجدد سازگار از خانه های میراثی تهران داشته اند و شاخص «توجه به ویژگی های منطقه» با بالاترین وزن نهایی، بیشترین اهمیت را در ارزیابی دارد. پس از سه شاخص ملاحظات محیطی، شاخص های پتانسیل کالبدی تغییر عملکردی، ایجاد فرصت های شغلی، اقدامات حفاظتی، توسعه گردشگری، و تداوم منزلت فرهنگی در اولویت های بعدی می باشند.
ارزیابی صلاحیت کمیسیون ماده 12 اراضی شهری مطابق رویه دادگاه ها در ارتباط با سیاست گذاری دولت برای رفاه عمومی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
سیاست گذاری محیط شهری سال اول پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
91 - 104
حوزههای تخصصی:
زمین در دهه های اخیر به مهم ترین عامل در رشد و توسعه، خصوصا توسعه شهرها تبدیل شده است، دولت برای بدست آوردن زمین مورد نیاز جهت توسعه شهرها ناگزیر به اتخاذ سیاست های خاص متناسب با شرایط کشور است. طبق احکام اسلامی زمین موات، متعلق به شخص خاصی نمی باشد و در اختیار حکومت اسلامی قرار می گیرد، در همین راستا قانون اراضی شهری در سال1360 و قانون زمین شهری در سال1366 به تصویب مجلس رسید و باعث گردید زمین های زیادی به تملک دولت درآید، که در همان سالها باعث تحول عمده ای در توسعه شهرها، تأمین رفاه عمومی و تأمین مسکن مورد نیاز مردم توسط دولت شد. هدف از ارائه این پژوهش برسی محدوده صلاحیت کمیسیون ماده 12 مطابق رویه عملی دادگاه ها و اینکه کمیسیون مذکور تا چه میزان توانسته اهداف دولت را در زمینه سیاست گذاری برای توسعه شهرها و تأمین رفاه عمومی محقق کند. این پژوهش با روش تحلیلی - توصیفی و به صورت کتابخانه ای تدوین شده است و نتایچ حاصل از این پژوهش نشان می دهد که کمیسیون نامبرده صلاحیتی محدود و فقط در تعیین نوع زمین صلاحیت رسیدگی دارد، تصمیمات آن در همین صلاحیت محدود هم قطعی نبوده و در اکثر موارد مورد اعتراض قرار می گیرد و این نشان می دهدکه عملا نتوانسته است درسال های اخیر اهداف دولت را در سیاست گذاری انجام شده برای رفاه عموی و توسعه شهرها تأمین کند و نیاز است نسبت به ماده 12 قانون زمین شهری اصلاح و بازنگری اساسی صورت گیرد.
بررسی رابطه متقابل میان کاهش عمر ساختمان و افزایش ارزش منطقه ای آن در کلان شهر تبریز (مطالعه موردی: شهرک زعفرانیه)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
سیاست گذاری محیط شهری سال اول زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
41 - 56
حوزههای تخصصی:
امروزه رشد شتابان و بی رویه شهرها به ویژه در کلانشهرها نیاز به مسکن را در سطح وسیع، به یک چالش اساسی در مباحث برنامه ریزی شهری و جغرافیای انسانی تبدیل کرده است. به همین منظور وقوع پدیده حرکت سلولی که بیشتر در مناطقی با ارزش منطقه ای بالا مشاهده می شود. در پژوهش حاضر برآنیم با هدف ارزیابی ارتباط متقابل میان طول عمر ساختمان و افزایش تراکم در منطقه 2 کلانشهر تبریز ( شهرک زعفرانیه) به بررسی اصول و شاخص های حاکم بر میزان ساخت وساز متراکم در محدوده مورد مطالعه بپردازیم. از لحاظ هدف، کاربردی و از نظر ماهیت جز تحقیقات توصیفی – تحلیلی محسوب می گردد. جهت جمع آوری داده ها و اطلاعات پس از بررسی مبانی نظری پژوهش، جهت استخراج قیمت زمین های مسکونی کوی زعفرانیه (قیمت زمین و پروانه های ساختمانی صادر شده) طی بازه زمانی 1398– 1388 از طریق مراجعه به بنگاه های ملکی و شهرداری به صورت محله ای تهیه شد. به منظور تجزیه وتحلیل اثرات افزایش ارزش منطقه ای وکاهش عمر مفید ساختمان ها با افزایش تراکم ساختمانی، از مدل هایی شامل درون یابی کریجینگ، کرنل، کراس تب، فازی سازی، آنتروپی شانون و پیرسون در محیط نرم افزاری GIS، IDRISI، SPSS و EXCEL بهره گرفته شد. نتایج پژوهش حاکی از وجود همبستگی بالا بین افزایش ارزش منطقه ای و افزایش تراکم ساختمانی در کوی زعفرانیه با میزانی برابر 863/0 می باشد. درواقع از آنجاییکه شهرک زعفرانیه جزوه مناطق با ارزش بالای شهر تبریز محسوب می شود و عمر قطعات و سلولهای تغییر یافته همگی کمتر از سی سال بوده، این موضوع نشان دهنده همبستگی بین افزایش ارزش منطقه ای و کاهش عمر مفید ساختمان ها خواهد بود.
بازگرداندن بدن به طراحی داخلی: اسپینوزا و نظریه طراحی داخلی
منبع:
اندیشنامه معماری داخلی سال ۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱
95 - 106
حوزههای تخصصی:
پارادایم های هستی شناسی، فهم آدمی از تمام هستی و حتی بدنش را می سازند، فهم انحاء مختلف وجود انسان مانند «معماری» و «داخلیِ طراحی شده» متاثر از پارادایم حاکم است و تا آنجا که تغییری در این پارادایم رخ ندهد تطور بدن و تصور آن در معماری صرفاً به تطور صور معماری (تاریخ استاندارد و غیرکاربردی معماری)، تحویل خواهد شد. ضرورت هر برون رفتی از این تاریخ استاندارد و رسیدن به فهمی رهاشده از پارادایم غالب، پرسش از بدن و بازنمایی های بدن در معماری است: گذشتگان برای کدام بدن طراحی می کرده اند؟ این پرسش چه به واسطه حجم و غنای داده های تاریخ استاندارد و چه به علت بدیهی پنداشتن وظایف معماری/طراحی در ازدحام پرسش های روزگار ما گم شده است. آگاهی از این وضعیت ما را واداشت تا تلاش برای بررسی تطور بدن و تصور آن در معماری را بر مبنای قرائتی ویژه از اسپینوزا پیش ببریم که پارادایمی بدیل و به قولی متعلق به «جریان زیرزمینی فلسفه» است. اسپینوزا با طرح «این همانی امتداد و اندیشه»، تغییر خوانش ما را از تاریخ معماری ممکن ساخت تا در تفسیر آن به جای تاکید بر ایده ها و افکار معماران به نظام ویژه ابدان/اشیا نظر کنیم و درنتیجه «معماری ها» (نه معماری) و «بدن ها»ی متفاوت بیابیم: یک تاریخ غیراستاندارد معماری ها، حاصل از صورت جدید انتظامِ داده ها. از دل تغییر پارادایمی مذکور، مفهوم جدیدی از طراحی شروع به بالیدن می کند _با تاریخی کاربردی و اخلاقی دربرابر تاریخ نظری محض فعلی_ که با رد تمایز میان عاملان انسانی/تکنولوژیکی طراحی (شهرساز، معمار، طراح داخلی، رایانه و ...) و برتری آنها بر طبیعت، بدن طبیعت را جایگزین بدن انسان در داخلی ترین لایه طراحی خواهد کرد.
تأثیر پیوند علمی و احساسی ریتم میان معماری داخلی و موسیقی
حوزههای تخصصی:
با توجه به اثرات زیباشناسی موسیقی و معماری در زندگی انسان ها نمی توان این موضوع را نادیده گرفت اما امروزه توجه به اهمّیت ارتباط بین موسیقی و معماری به حداقل رسیده و تنها به برداشت هایی نادرست از این رابطه می توان دست یافت و از استفاده خلاق از رابطه میان موسیقی و معماری نیز غنا یافتن معماری به واسطه موسیقی غافل ماند. همواره در فرهنگ ایرانی از موسیقی و اثرات آن در زندگی انسان یاد شده است. اگر موسیقی ترجمه احساسات است, این احساس در ویژگی های معماری و هنر ساختمان و شکل دادن به سبک آن منعکس شده است.در این مقاله هدف از بررسی های انجام شده توجه به پیوند های موجود در ریتم میان معماری داخلی و موسیقی که هر دو هنر هستند صورت گرفته و بهره گیری از ویژگی های معماری و موسیقی جهت خلق فضایی مملموس با موسیقی و ارائه بهتر اینگونه فضاها می باشد. چارچوب نظری مورد استفاده به صورت کیفی، تحلیلی می باشد. این پژوهش در سطح نظری انجام گرفته که مبتنی بر بررسی مبانی نظری از روش مروری و کتابخانه ای استفاده شده است. ابزار جمع آوری اطلاعات شامل بررسی های محیطی جهت دست یابی به تحلیل جامع، مطالعه کتب و مجلات، مقالات لاتین موجود، اسناد صوتی و تصویری، شبکه اینترنت و سایر منابع در دسترس زمینه تحقیق اند. نتایج این بررسی ها نشان می دهد که مطالعه رابطه ریتم بین معماری داخلی و موسیقی افراد را قادر می سازد تا با استفاده از حواس خود "از آن لذت ببرند" و آنچه را که می بینند "به سطوح بالاتر تجربه برسیاند". این همان کاری است که بسیاری از افراد انجام می دهند و آن ها از حواس خود برای زندگی کردن متفاوت از قبل استفاده می کنند.
به کارگیری تزئینات در مساجد از بعد زیبایی شناسی (نمونه موردی: مقایسه تطبیقی مساجد سپه سالار و امام صادق)
منبع:
معماری شناسی سال چهارم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۲۰
32-46
حوزههای تخصصی:
با نگاهی به آثار اصیل هنر اسلامی درمی یابیم که تزئین در آثار هنر اسلامی از جایگاه والایی برخوردار می باشد و در حقیقت یکی از مهم ترین عوامل شکل دهنده ی هنر ایران در طول دوره های مختلف حضور نقش های تزئینی است که ریشه در سنت و آداب معنوی دارد. در این راستا تلاش شده است تزیینات در مساجد سپه سالار و امام صادق در شهر تهران به لحاظ کالبدی و محتوی موردپژوهش قرارگرفته تا ضرورت و اهمیت وجود آن به لحاظ زیبایی شناسی در مساجد بررسی گردد. با توجه به اینکه طی سال های اخیر رویکردهای مختلفی به خصوص در کلان شهر تهران از طیفی سنتی تا نوآورانه در ساخت مساجد صورت می پذیرد، دلیل اتخاذ این رویکرد و رسیدن به نتیجه ای در جهت وجود و نحوه ی مؤثر استفاده از تزیینات با توجه به معنای زیبایی شناسانه از دیدگاه اسلام راهگشا بوده و قدمی در پی بهبود معنا و هویت بخشی به معماری مساجد امروز هست. روشی که برای این امر از آن بهره گیری شده است، روش توصیفی تحلیلی است که مبتنی بر تحلیل تفسیری محقق می باشد. طبق یافته های مبتنی بر این ارزیابی، میزان توجه به اصول زیبایی شناسانه ی استفاده از تزیینات با در نظر گرفتن متون دینی، در مساجد نوآورانه تهران در مقایسه با مساجد سنتی آن موردسنجش قرار می گیرد که این مهم با توجه به الگو بودن کلان شهر تهران برای بسیاری از شهرهای دیگر کشور، اهمیت تسریع در سازمان دهی وضعیت موجود را می رساند. طبق بررسی های به عمل آمده، میزان توجه به آموزه های اسلامی در حوزه ی مفاهیم زیبایی شناسی در به کارگیری تزئینات مساجد موردبررسی، در دوره ی معاصر نسبت به دوره ی قاجاریه کمتر شده است.
بکارگیری نحو فضا برای تحلیل قرارگاه های رفتاری؛ نمونه مطالعاتی: پارک های محله ای منطقه ۵ شهرداری تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال یازدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
۲۴-۱
حوزههای تخصصی:
اهداف: هدف پژوهش دستیابی به معیارهای عملیاتی برای طراحی و بهبود کیفیت قرارگاه های رفتاری مطابق با ارزش های کیفی_مکانی در پارک های محله ای و لحاظ نمودن مؤلفه های مؤثر با رویکردی کل نگر (عینی-ذهنی) است. بر اساس پیش فرض های باغ ایرانی، این مهم در معماری منظر، می تواند به تقویت تعاملات اجتماعی پارک ها، کمک نماید. روش ها: ابتدا با روش توصیفی- تحلیلی، معیار های عینی-ذهنی قرارگاه های رفتاری، در قالب چارچوب نظری تدوین می شود. به منظور ارزیابی و اولویت بندی معیارهای مذکور، از روش مطالعه موردی، با کمک فناوری های نوین منظر و ابزارهای مدلسازی نحوی و میدانی، شامل مشاهده، پرسشنامه بسته و نقشه های شناختی، استفاده شده است. یافته ها: مقایسه اصول در نظرگرفته شده در نمونه های انتخابی، نشان داد که از میان معیارهای عینی مکان در قرارگاه های رفتاری پارک های محله ای منطقه 5 شهرداری تهران، ایمنی، آسایش فیزیکی و فعالیت های پویا و از میان معیارهای ذهنی مکان، معیار امنیت و اجتماع پذیری درکیفیت کالبدی پارک از نگاه جامعه آماری تحقیق از الویت بیشتری برخوردار است. نتیجه گیری: افراد، موقعیت های مکانی را که دارای گشودگی طراحی اند و در مجاورت قرارگاه های اجتماعی فعال قراردارند، را به عنوان قرارگاه های ذهنی و بدون توجه به ارزش کالبدی و به واسطه ویژگی های ذهنی استفاده می کنند. بازه های عددی حاصل از مدلسازی و مقایسه، نشان دهنده توجه طراحان به شکل زمین در طراحی پارک و عدم توجه درست به کیفیت مکانی قرارگاه های رفتاری است که این مهم با امنیت و اجتماع پذیری پارک ارتباط مستقیم دارد.