مطالب مرتبط با کلیدواژه

نگارگری مکتب هرات


۱.

مطالعه تطبیقی تزئینات معماری در نگاره های شاهنامه بایسنقری و هفت اورنگ ابراهیم میرزا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نگارگری مکتب هرات نگارگری مکتب مشهد شاهنامه بایسنقری هفت اورنگ تزئینات معماری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲۸ تعداد دانلود : ۲۳۹
شاهنامه بایسنقری و هفت اورنگ ابراهیم میرزا، دو اثر شاخص هنر نگارگری ایرانی بوده که در منطقه خراسان بزرگ در فاصله تاریخی بیش از یک قرن ولی تقریباً در یک حوزه جغرافیایی، تصویرگری شده اند. با توجه به اینکه تزئینات بناها در گذر زمان فرسوده شده و از بین رفته، نسخ مصور حاوی ابنیه می توانند به عنوان سندی تصویری برای شناسایی تزئینات وابسته به معماری در یک منطقه جغرافیایی باشند. پرسش هایی که مطرح شده، اینها هستند که معماری و عناصر تزئینی آن در نگاره های مورد بحث، چه جایگاهی دارند؟ چه شباهت ها و تفاوت هایی در ترسیم تزئینات معماری این دو نسخه وجود دارند؟ هدف از این تحقیق، تطبیق تزئینات معماری در دو نسخه شاخص نگارگری در منطقه خراسان با فاصله بیش از یک قرن است. این پژوهش، به روش توصیفی- تحلیلی و تطبیقی انجام شده و شیوه یافته اندوزی، کتابخانه ای بوده است. شش نگاره از ۲۲ نگاره شاهنامه بایسنقری و ۱۲ نگاره از ۲۸ نگاره هفت اورنگ که دارای بنای معماری بوده، به روش انتخابی و هدفمند برگزیده شدند. نتایج نشان می دهند که اهمیت بناهای معماری در شاهنامه بایسنقری بیشتر است و تمام صفحه، به تصویرسازی بنا اختصاص داده شده، اما در نگاره های هفت اورنگ اغلب، بنا بخشی از تصویر بوده و در ترکیب با عوامل طبیعت شکل گرفته است. کتیبه های شاهنامه بایسنقری، عنصری اصلی از معماری بنا محسوب می شوند، اما در هفت اورنگ، ساختاری ساده داشته و بیشتر جنبه تزئینی دارند. تنوع تصویری و نقوش هندسی و گیاهی رنگارنگ در هفت اورنگ، بیشتر به چشم می آیند. در هفت اورنگ، نقاشی های دیواری جایگاه مهم تری داشته اند، اما در شاهنامه بایسنقری، نقاشی دیواری بسیار کم رنگ جلوه کرده است.
۲.

مطالعه تطبیقی پوشاک زن در "هفت پیکر نظامی" و نگارگری مکتب هرات دوره تیموری

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: تن پوش زنان نظامی گنجوی منظومه هفت پیکر نگارگری مکتب هرات زیبایی شناسی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۱ تعداد دانلود : ۲۰۰
پوشاک زنان هرملیت بیانگر تمدن و فرهنگ آن جامعه است و بررسی آثار ادبی چه در گذشته و چه در زمان حال این مسئله را تایید می کند، هدف این پژوهش، بدست آوردن چگونگی و نوع طراحی پوشاک زنان در کتاب هفت پیکر نظامی و نگارگری مکتب هرات در عهد تیموری می باشد. ضرورت پژهش را می توان چنین درنظر گرفت،  که با بدست آوردن اسناد و مدارک تاریخی از پوشاک زنان و نوع پوشش آنها در ایران . باعث ایجاد خلاقیت در طراحان مد و لباس می باشد، تا با بهره گیری از فرهنگ غنی سرزمین ایران و بازخوانی منابع ادب فارسی به  تهیه و تولید پوشاکی پرداخته شود که با فرهنگ این سرزمین تطابق بیشتری داشته باشد. به این جهت روش تحقیق در حال انجام، توصیفی- تطبیقی و با رویکردی زیبایی شناسانه داشته است که به بازبینی نمونه های مطالعاتی و نگاره های هفت پیکر نظامی و نگارگری مکتب هرات دوره تیموری می پردازد. بطور کلی نتایج حاصل از تطبیق پوشاک و لباس زنان در اشعار نظامی، به خصوص هفت پیکر و نگارگری دوره تیموری اینگونه مشاهده شده که  زیبایی شناسی دراشعار نظامی بر پایه حسن و جمال ظاهری صورت گرفته، به گونه ای که زیبایی شناسی در الفاظ و کلمات ، مدح و ستایش هر صاحب نظری را  بر می انگیزد. مؤلفه های  اصلی زیبایی شناسی تن پوش زنان عبارتند از: پوشاک ( طرح و نقش، جنس و تزیینات)، آرایش ، زیورآلات است.  پوشش سر شامل انواع مختلف می باشد نظیر روسری ، چادر، مقنعه ، نقاب، سربند( چند لایه)، کلاه ( تاج، نیم تاج)، تن پوش ها هم شامل : روپوش (پیراهن)، زیرپوش (زیرپیراهن)،  قبا، ردا. جامه پا یا پا پوش ها که عبارتند از: کفش ، جوراب و شلوار که یکی دیگر از نتایج تحقیق به شمار می روند. 
۳.

بررسی مرگ آگاهی و امکان گسست از سوبژکتیو در تفکر هایدگر و تطبیق آن با مقوله هستی در نگارگری مکتب هرات(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مرگ آگاهی هایدگر سوبژکتیویسم نگارگری مکتب هرات

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶ تعداد دانلود : ۵
در تفکر هایدگر مواجه شدن من با خود من، مواجه شدن با رویدادی و فناپذیری من است. دازاین یا من از طریق مواجهه با خود خویشتن درمی یابد که او را به میانه جهان پرتاب کرده اند و مرگ، اسباب پریشانی او است. این من آگاه خواهد شد که مرگ آگاهی او توجیهی عقلانی در پی خواهد داشت تا چه بسا در همین مجال بتواند از طریق طرح افکنی خود را محقق سازد و قوام بخشد و دازاین در خلال همین امر گریزناپذیر است که می تواند به نحوه بودن اصیل دست یابد. پژوهش حاضر به روش توصیفی و تحلیلی و با تکیه بر داده های منابع کتابخانه ای انجام شده است. هایدگر می کوشد تبیین نماید که من تنها سوبژه نیست و حقیقت من بیش از آن که سوبژه باشد، در این نکته نهفته است که او در این جهان است و با هستی و هستندگان نسبت دارد. تاریخ فلسفه و سنت متافیزیکی نتوانسته است خود را از هژمونی سوبژکتیویسم رهایی بخشد؛ زیرا نتوانسته است انسان را در نسبت با گشودگی به هستی و اقامت شاعرانه معنا کند. هایگر با طرح آگاهی بر مرگ، بنیاد و کانون سوبژه را از او می گیرد تا هویدا سازد که بنیاد سوبژه در او نیست؛ زیرا اگر در او بود، میلی به مرگ نداشت. رویارویی دازاین با مرگ اهمیت دارد، زیرا مرگ امکانی اگزیستانسیل است که نقشی روشنی بخش بر عهده دارد و از سیاق فهم مرگ است که معنای من نمایان می گردد. مقوله هستی و مرگ در نگارگری مکتب هرات نیز نمود واضحی یافته است.اهداف پژوهش:بررسی مرگ آگاهی و امکان گسست از سوبژکتیو در تفکر هایدگر.مقایسه مرگ آگاهی از نظر هایدگر و تطبیق آن با هستی در نگارگری مکتب هرات.سؤالات پژوهش:مرگ آگاهی و امکان گسست از سوبژکتیو در تفکر هایدگر چگونه است؟مقوله مرگ آگاهی از نظر هایدگر و تطبیق آن با هستی در نگارگری مکتب هرات چگونه است؟