فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۶۶۱ تا ۵٬۶۸۰ مورد از کل ۵۰۵٬۸۵۸ مورد.
منبع:
بینات ۱۳۸۵ شماره ۵۱
حوزههای تخصصی:
بررسی اعتبار، روایی و هنجاریابی آزمون خلاقیت تورنس در بین دبیران دبیرستان های تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر به منظور بررسی ویژگی های روان سنجی (اعتبار، روایی و تحلیل عوامل) پرسشنامه ی افسردگی (CDI) در دانش آموزان دختر و پسر پایه ی سوم راهنمایی و اول دبیرستان اهواز می باشد. 399 دانش آموز دختر و پسر مدارس راهنمایی و دبیرستانی با روش تصادفی چند مرحله ای انتخاب شدند. نتایج تحلیل عوامل، با استفاده از تحلیل مؤلفه های اصلی شش عامل را به دست داد. در این میان، عامل یکم بیشترین سهم واریانس سؤالات پرسشنامه را تبیین می نماید. علاوه بر این، ضرایب اعتبار باز-آزمایی81/0، آلفای کرونباخ 88/0 و تنصیف 83/0 برای کل پرسشنامه به دست آمد. همچنین، ضریب همبستگی بین پرسشنامه ی افسردگی (CDI) و فرم کوتاه مقیاس افسردگی کودکان 36/0 در کل نمونه، 55/0 برای دختران و 22/0 برای پسران محاسبه شد. نتایج تحلیل واریانس عاملی نشان داد که بین دانش آموزان دختر و پسر و عرب زبان و فارسی زبان از لحاظ میزان افسردگی تفاوت وجود ندارد. .
ارائه مدلی برای طبقه بندی اقلام مواد و موجودی ها با استفاده از روش ABC –FUZZY (مطالعه موردی: شرکت پنل سازی هامون)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موجودی انبارها به طور معمول شامل حداقل دو دسته اقلام می شوند؛ دسته اول که بخش عمده ارزش موجودی انبار محسوب می شوند و معمولاً تعداد آنها زیاد نیست و دسته دوم که بخش کمتری از ارزش موجودی انبار را تشکیل می دهند و تعداد اقلام آن ها به مراتب بیشتر از دسته اول است. از اینرو استفاده از یک روش واحد کنترل موجودی برای تمامی این اقلام منطقی به نظر نمیرسد. در سیستم کنترل موجودی ABC بیشترین توجه به اقلام طبقه بالا معطوف بوده و طبقات بعدی از اهمیت کمتری برخوردارند. در این پژوهش ابتدا با توجه به روش ABC، 77 قلم از مواد اولیه به سه گروه تقسیم بندی شده است که 11 قلم از آن ها به عنوان کالای A، 16 قلم در طبقه B و 50 قلم باقیمانده در طبقه C قرار گرفتند. در ادامه معیارهای مصرف، کمیابی و بحرانی بودن اقلام با استفاده از تلفیق روش ABC و طبقه بندی فازی برای طبقه بندی77 قلم از کالاها مورد استفاده قرار گرفت و مشخص شد که 14 قلم از کالاها بسیار مهم، 20 قلم مهم و 43 قلم در گروه غیر مهم هستند. از آنجا که کمبود یا در مواردی نبودن مواد اولیه در بازار سبب ایجاد مشکلاتی برای واحدهای تولیدی میشود، تشخیص دقیق کالاها در سه گروه مذکور با در نظر گرفتن معیارهای کیفی میتواند به برنامه ریزی در خرید و سیستم کنترل موجودی شرکت ها کمک شایانی نماید
دین در جمهوری آذربایجان
حوزههای تخصصی:
تاثیر سیتالوپرام ، آلاپرازولام و کلومیپرامین در کاهش علائم منفی بیماران مبتلا به اسکیزوفرنیا(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: علایم منفی به منزله یکی از علایم پنج گانه جدول تشخیصی اسکیزوفرنیا در DSMIV ، از موانع مهم بر سر راه توان بخشی این دسته از بیماران و ایجاد ارتباط از سوی آنان با سایرین میباشد و از جمله روش های مورد بحث برای تقلیل این علایم استفاده از داروهای کمکی به انضمام درمان های جاری است. در این پژوهش نقش سیتالوپرام، کلومیپرامین و آلپرازولام را در کاهش علایم منفی بررسی مینماییم.
مواد و روش تحقیق: چهل بیمار اسکیزوفرنیک بستری در بلوک سالمندان مرد در مرکز روان پزشکی رازی به طور راندوم انتخاب و به طور دوسوکور به صورت چهار گروه به ترتیب تحت درمان با سیتالوپرام 20 میلی گرم، آلپرازولام 0.75 میلی گرم، کلومیپرامین 25 میلی گرم و بالاخره پلاسبو به اضافه رژیم درمانی جاری شان (شامل آنتی سایکوتیک های تیپیکال) قرار گرفتند. پس از دو هفته دوز داروها به دو برابر افزایش یافت و این روند به مدت دو هفته دیگر ادامه یافت و سپس داروها قطع گردید. وجود و شدت علایم منفی در ابتدا و قبل از آغاز درمان و سپس در انتهای هفته دوم و بالاخره در انتهای هفته چهارم با استفاده از مقیاس SANS کنترل و ثبت گردید. در طی این مدت (4 هفته) هیچ گونه عارضه جانبی خاصی که موجب ناراحتی بیماران یا قطع دارو گردد مشاهده نشد. پس از استخراج اطلاعات به دست آمده و با استفاده از روش محاسبات آماری Z و (X2 –test) Chisquare ارتباط بین متغیرها سنجیده گردید.
یافته ها: سه داروی سیتالوپرام، آلپرازولام و کلومیپرامین موجب تقلیل شدت علایم منفی به ترتیب در 80%، 50% و 50% بیماران گروه خود گردیدند. در اکثریت قریب به اتفاق بیماران، این کاهش محدود به 20% از سطح پایه باقی ماند. در این بین کلومیپرامین در دو مورد به میزان 40% علایم منفی را کاهش داد. همچنین کلومیپرامین بیش از دو تای دیگر بر علایم شدید منفی تأثیر داشت اما تاثیر داروها به طور کلی بر روی بیماران دارای علایم منفی متوسط و خفیف بیش از علایم منفی شدید بود. تقلیل علایم منفی به طور غیر وابسته به یکدیگر صورت گرفته بود و در بیماران مختلف از ترکیب متنوعی برخوردار بود. بین گروه سالمندان و غیرسالمندان از بابت تاثیر داروها تفاوتی ملاحظه نگردید. هیچ یک از بیماران گروه کنترل تحت تاثیر پلاسبو با تقلیل علایم منفی مواجه نگردیدند.
نتیجه: سه داروی سیتالوپرام، آلپرازولام و کلومیپرامین می توانند در کاهش علایم منفی در بیماران مبتلا به اسکیزوفرنیا نقش مفیدی را ایفا نمایند. در این بین تاثیر مثبت سیتالوپرام با توجه به احتمال عوارض و تداخلات دارویی کم تر نسبت به دو تای دیگر قابل توجه است.
حقایق آسمانی در الفاظ زمینی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
در میان معارف وسیع و بزرگ قرآن کریم، موضوعاتی هستند فراتر از حس و دریافتهای زمینی انسانها؛ که در اصطلاح قرآن، به آن «غیب» گفته میشود و راه دسترسی به آنها حواس ظاهری نیست. تمام این معارف در قالب الفاظی بیان شده است که همان زبان رایج مردمان بوده و آنان برای رفع و رجوع زندگی خود الفاظ را وضع کردهاند.
این مقاله مدعی است امور غیبی که در قرآن کریم بیان شدهاست، مطالبی هستند مطابق با واقع که دارای معادل خارجی هستند و بیان آنها در قرآن کریم به بهترین شکلی ممکن بودهاست خداوند متعال منزه است از آنکه مطالبی در قرآن بیاورد که پشتوانه واقعی نداشته و صرفاً بر اساس مجاز و کنایه هدایت را برای بندگان ایجاد کند، بلکه معارف قرآن ریشه در واقعیت داشته، اما چون لازم بودهاست که آن حقایق بلند و آسمانی در الفاظ زمینی ریخته و بیان شود؛ در این فرآیند عدهای با نگاه سطحی به این نوع گزارههای قرآن، آنها را مطابق تصورات ذهنی و زمینی تحلیل کرده، یا موهوم میدانند و یا از جنس مجاز و صنایع ادبی میگیرند که همه اینها نادرست است، چرا که به حقیقتِ این گزارهها نرسیدند.
در این مقاله پس از تبیین موضوع و موطن بحث، با بیان چند نمونه قرآنی و تحلیل آنها مطلب روشن میشود. موضوع مقاله جزء مباحث مبانی تفسیر و در حوزه زبان شناسی قرآن میباشد. از نگاه دیگر، این موضوع مربوط به بحث «هرمنوتیک» و پیشذهنهای تفسیری بوده و لازم است هر مفسر در نحوه مراجعه خود به این گونه از آیات، جایگاه خود را در رد و یا قبول موضوع مقاله مشخص سازد.
حجاب و رسانه
تحلیل سیاست جنگ های پیامبر اکرم(ص)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دغدغه اصلی مقاله این است که با هدف فهم میزان گرایش اسلام به جنگ و خشونت، جنگ های پیامبر اسلام را مورد بررسی و تحلیل قرار دهد. نگارنده بر این باور است که مراجعه مستقیم به قرآن و سنت و بازخوانی آنها، ضمن اینکه ما را از اشتباهات احتمالی که دانشمندان گذشته دچار آن بوده اند رها می کند، می تواند در حل مسایل امروزمان مفید باشد. در این مقاله، ابتدا به تبیین ماهیت جنگ های پیامبر اکرم (ص) پرداخته ایم که این مهم از طریق تحلیل شرایط اجتماعی و فرهنگی زمان پیامبر (ص)، تحلیل ساختاری و ماهوی جنگ های ایشان فراهم آمده است. مقاله دو بخش مهم دیگر نیز دارد: نخست تحلیل جنگ های مهم پیامبر با مشرکان و کفار و دوم تحلیل جنگ ها و برخوردهای پیامبر (ص) با یهودیان که به اجمال بدانها پرداخته شده است. در طول مقاله سعی شده از طرح مباحث توصیفی پرهیز شود.
فلسفه از نظر ویتگنشتاین دوم
حوزههای تخصصی:
چکیده
این مقاله به بررسى دیدگاه ویتگنشتاین دوم درباره فلسفه مىپردازد. نگاه او به فلسفه تفاوتى بنیادین با دیدگاههاى غالب فیلسوفان دارد. فلسفه نزد او نه حل مسائل به روشى جدید، بلکه بازخوانى دوباره اصل مسائل فلسفى است. براى رسیدن به این هدف گزارههاى گرامرى مطرح مىشود که وظیفه آن بررسى کاربردهاى واژهها و نشان دادن استعمالات نابجاى آنهاست. «بازىهاى زبانى» از ابداعات دیگر اوست که نقش مهمى در نشان دادن تنوّع حوزههاى مختلف زبانى به عهده دارد، بازىهایى که شباهت آنها خانوادگى است و همه به نوعى قاعدهمندند. ویتگنشتاین بازىهاى زبانى مختلف را به صورت امورى بدیهى مىپذیرد و صرفا آنها را توصیف مىکند. از این رویکرد به «طبیعتگرایى ویتگنشتاین» تعبیر شده است. زبان صورت زندگى است و قابل تفکیک از سایر فعالیتهاى انسان نیست. ویتگنشتاین زبان را نهادى انسانى مىداند؛ یعنى زبان مجموعهاى از فعالیتهاىِ خود ـ ارجاع و جمعى است. بررسى خصوصیات زبان و بازى ما را به شناخت دقیقترى از بازىهاى زبانى مىرساند. ویتگنشتاین این شناخت دقیق را براى آشکار کردن مرزهاى بازىها از یکدیگر و در نهایت، ایضاح مشکلات فلسفى بهکار مىگیرد. انتهاى مقاله به مقایسهاى میان تراکتاتوس و تحقیقات فلسفى مىپردازد و نشان مىدهد که چگونه رأى ویتگنشتاین درباره گزارههاى فلسفى، از تراکتاتوس تا تحقیقات فلسفى دچار تحوّل شده است.
مباحث الفاظ اصول فقه در میان دانشهاى زبانى جغرافیاى دانشهاى زبانى(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
مفاهیم بنیادی در مباحث رفاه اجتماعی (سیاست اجتماعی، حمایت اجتماعی، رفاه و تأمین اجتماعی)
حوزههای تخصصی:
"و حیطه کنش آنها به طرحی کلی از این مفاهیم دست یافت.
""رفاه اجتماعی"" تعبیری است که بیشتر به یک وضعیت چند جانبه - اقتصادی، اجتماعی و سیاسی معطوف است و حفظ شان انسانها و مسوولیت پذیری جامعه در قبال آن و ارتقای توانمندی کلیت جامعه در عرصه های فردی و جمعی از اهداف اساسی آن است.
سیاست اجتماعی، گرچه از جنبه های مختلف با رفاه اجتماعی همسوست؛ به نوعی که گاه مترادف یکدیگر به کار می روند، اما از نظر نوع رویکرد به مساله و نیز نحوه کارکرد، با رفاه اجتماعی مرزبندی دارد. سیاست اجتماعی از یک سو معطوف به تدبیر و اجراست و به نوعی ابزار پیوند برنامه های مختلف اقتصادی، اجتماعی و سیاسی محسوب می شود و از سوی دیگر به عنوان پوششی عام برای برنامه های مختلف دولت در عرصه های سیاست گزاری گوناگون به شمار می رود.
تامین اجتماعی و حمایت اجتماعی، زیر مجموعه ای از رفاه اجتماعی و ابزاری در سیاست اجتماعی محسوب می شود. اختلاف مهم بین تامین اجتماعی و حمایت اجتماعی در نحوه تامین منابع مالی آنها و نیز منطق توزیع آن منابع است. از لحاظ مفهومی و کارکردی، تامین و حمایت اجتماعی در مقابل مفاهیم چند بعدی رفاه اجتماعی و سیاست اجتماعی عمدتا بعد قوی تری دارند.
کلید واژه: واژه های ""رفاه"" و ""تامین "" به خصوص با صفت ""اجتماعی"" واژه هایی هستند مولود تحولات مدرن و به خاطر همین ویژگی، پیچیدگیهای مناسبات اجتماعی مدرن در تفسیر و تاویل آنها راه جسته است. از این رو، ارائه تعریفی دقیق و روشن از آنها که مورد اجماع کارشناسان باشد، چندان امکانپذیر نیست، اما به رغم آن می توان با بررسی فرایند شکل گیری این واژه ها و نیز چگونگی کارکرد و حیطه کنش آنها به طرحی کلی از این مفاهیم دست یافت.
""رفاه اجتماعی"" تعبیری است که بیشتر به یک وضعیت چند جانبه - اقتصادی، اجتماعی و سیاسی معطوف است و حفظ شان انسانها و مسوولیت پذیری جامعه در قبال آن و ارتقای توانمندی کلیت جامعه در عرصه های فردی و جمعی از اهداف اساسی آن است.
سیاست اجتماعی، گرچه از جنبه های مختلف با رفاه اجتماعی همسوست؛ به نوعی که گاه مترادف یکدیگر به کار می روند، اما از نظر نوع رویکرد به مساله و نیز نحوه کارکرد، با رفاه اجتماعی مرزبندی دارد. سیاست اجتماعی از یک سو معطوف به تدبیر و اجراست و به نوعی ابزار پیوند برنامه های مختلف اقتصادی، اجتماعی و سیاسی محسوب می شود و از سوی دیگر به عنوان پوششی عام برای برنامه های مختلف دولت در عرصه های سیاست گزاری گوناگون به شمار می رود.
تامین اجتماعی و حمایت اجتماعی، زیر مجموعه ای از رفاه اجتماعی و ابزاری در سیاست اجتماعی محسوب می شود. اختلاف مهم بین تامین اجتماعی و حمایت اجتماعی در نحوه تامین منابع مالی آنها و نیز منطق توزیع آن منابع است. از لحاظ مفهومی و کارکردی، تامین و حمایت اجتماعی در مقابل مفاهیم چند بعدی رفاه اجتماعی و سیاست اجتماعی عمدتا بعد قوی تری دارند."
تجزیه و تحلیل کنوانسیون منع شکنجه و سایر رفتارها و مجازات های ظالمانه غیر انسانی و تحقیر آمیز
منبع:
دادرسی ۱۳۸۶ شماره ۶۱
حوزههای تخصصی:
حق دینى یا دین حق(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
رایحه روح افزاى صلوات
رؤیت هلال و ثبوت ماه(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی: