فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۹٬۱۰۱ تا ۴۹٬۱۲۰ مورد از کل ۴۹۸٬۹۳۴ مورد.
تحلیل و نقد«نظریه وجود زمان»
منبع:
نامه مفید ۱۳۷۴ شماره ۲
حوزههای تخصصی:
مسأله بدیهى یا نظرى بودن وجود زمان از مسائلى است که مورد عنایت ویژه حکیمان مسلمان واقع شده است. جمعى آن را محتاج برهان، و گروهى تنها نیازمند تنبیه دانستهاند. در این مقاله همسو با ابوالبرکات بغدادى، محقق طوسى و ابن رشد، بداهت وجود زمان مورد تأیید قرار گرفته است.
اهمیت مباحثى که از سوى حکیمان مسلمان در ضمن ادله اقامه شده بر وجود زمان مطرح شده، سبب ساز طرح تفصیلى پنج دلیل بر وجود زمان از جمله دلیل طبیعیین و الهیین همراه با منافضات و پاسخهاى دقیق دیگر حکیمان گشته است. تأمل در براهین و مناقشات مفصل فیلسوفان مسلمان و به درازا کشیدن بحث وجود زمان نشان مىدهد که قبل از اثبات و ابطال وجود زمان، مىبایست از «نحوه وجود زمان» بحث کرد.
جلوه های پایداری در شعر عمر ابوریشه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ادبیات پایداری گویای دردها و رنج هایی است که در برهه ای از تاریخ بر ملتی وارد آمده است. عمر ابوریشه، شاعر، ادیب و سیاستمداری است که معانی پایداری را در شعرش با زیباترین و بدیع ترین تصویرها و واژگان، ترسیم کرده است. بررسی اشعار این شاعر برجسته در یک چارچوب تاریخی، مبین این حقیقت است که مهم ترین جلوه های پایداری در شعرش از سال 1917، یعنی همزمان با اعلانیه «بآلفور»، استعمار ستیزی بود. وی در این برهه از تاریخ، تلاش می کند تا با تکیه بر مذهب و ملی گرایی، احساسات مخاطبانش را برضد استعمار و صهیونیسم بر انگیزد. پس از دو شکست سال های 1948 و 1967، واکنشی مشابه نسبت به این دو رخداد در شعرش پدیدار گردید که در نتیجه آن، غم و اندوه و ناامیدی بر شعرش چیره گشت. وی گذشته درخشان اعراب را به یاد آورده و بر آن حسرت می خورد. رنج آوارگان را به تصویر می کشد و امت و حاکمان را سرزنش می کند. با این حال، وی خود را از غم و اندوه و ناامیدی می رهاند و دگربار خود را باز می یابد و شهید و سرباز فدایی را که مهم ترین روزنه امید او است، تمجید و ستایش می کند.
بررسی جامعه شناختی فرقه سیاسی مذهبی طلوعیان(با تاکید بر قوم بختیاری)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم اجتماعی (علامه طباطبایی) زمستان ۱۳۹۶ شماره ۷۹
117-157
حوزههای تخصصی:
در دوره ای که دکتر مصدق و دکتر فاطمی درگیر مسیله ملی کردن صنعت نفت بودند در حدود سال های 1329-1330در مناطق لرنشینِ جنوب غرب کشور از کهگلویه وبویراحمد تا چهارمحال و بختیاری و ناحیه شرقی استان خوزستان شامل مالمیر(ایذه) و مسجدسلیمان واقعه ای رخ داد که از آن در بین مردم ناحیه به سال طلوعی یاد می شود. این واقعه که با عنوان طلوعی یا سروشی ذکر شده؛ شباهت به یک فرقه یا شبه فرقه دارد که دارای مناسک خاص در شیوه زندگی مانند غذا خوردن و اجرای مراسم مخصوص به خود، همراه با اوراد خاصی بوده است. مرام و مناسکی که این جریان داشته به نوعی افراد را به ترک و بی توجهی به دنیا سوق می داده است. در میان بختیاری ها و در ناحیه مسجدسلیمان شخصی به نام سر جیکاک (مشهور به سید جیکاک) حضور داشته که اصالتاً انگلیسی بوده است و با شرکت نفت انگلستان به بختیاری آمده و در این ناحیه زندگی کرده است و شناخت کافی را بدست آورده؛ ازاین رو با ملی شدن صنعت نفت، این جریان را به راه انداخته بلکه مردم این ناحیه را نسبت به این موضوع (ملی شدن صنعت نفت) بی تفاوت کند. در این پژوهش از روش کیفی و استراتژی تیوری زمینه ای استفاده شده؛ سؤال اصلی پژوهش با استفاده از تیوری زمینه ای تبدیل به مدل پارادایمی شده و برخی از سؤالات فرعی نیز از طریق مطالعه اسنادی و کتابخانهای صورت گرفته است. در این پژوهش با استفاده از نمونه گیری گلوله برفی از 23نفر از افراد مورد نظر، مصاحبه نیمه ساختاریافته انجام شد و این مصاحبه ها به صورت مفاهیم و مقولاتی که خودشان ابراز داشته بودند کدگذاری شد. نتایج پژوهش نشان میدهد که این فرقه ساختگی بوده و دوام چندانی نداشت. همچنین از جمله عوامل زمینه ای می توان به عدم آگاهی، بیسوادی، عدم حضور روحانیون، و همچنین از انگیزه های آن می توان به ترس، سرآمدی، همرنگ جماعت شدن، داشتن جذابیت و رمزآلودگی اشاره کرد. همچنین از جمله پیامدهای آن نیز میتوان به دنیا گریزی، دینداری مناسک گرا، فقر، آبروریزی، تفرقه و نزاع بین طوایف، توهم زایی و خرافه گرایی، کاهش جرایم اجتماعی و انجام اعمال خلاف شرع اشاره کرد.
دیباچه قطب الدین محمد قصه خوان بر مرقع شاه طهماسب
حوزههای تخصصی:
امیر تیمور و مساله الوس جغتای؛ تکاپوی مشروعیت سیاسی و امنیت نظامی
حوزههای تخصصی:
ظهور امیر تیمور (ت: 736 ـ م: 807 ق) و گسترش حاکمیت سیاسی و نظامی وی بر ماوراءالنهر، در درجه نخست تحولی داخلی در قلمرو جغتاییان محسوب می شد. از این رو، از همان ابتدا هرگونه آینده ای برای اقدامات امیر تیمور هنگامی متصور بود که وی بتواند به این پرسش اساسی که:«آینده الوس جغتای چه خواهد بود؟» پاسخ عملی مناسبی بدهد. اهمیت و فوریت پاسخ به این سوال ناشی از تاثیر عظیمی بود که می توانست برای آینده سیاسی امیر تیمور در پی داشته باشد. آینده سیاسی امیر تیمور نشان داد که دو عنصر اساسی حکومتی که وی پی ریزی کرد؛ یعنی مشروعیت سیاسی و امنیت نظامی، در پیوند مستقیم با این پرسش بوده است. تا هنگامی که امیر تیمور سرگرم تکاپو برای کسب قدرت سیاسی در ماوراءالنهر بود، مقوله مشروعیت در نحوه پاسخی که وی به آن پرسش اساسی می داد، تاثیر پررنگ تری داشت، اما به موازات آن که ضرورت تثبیت و استمرار قدرت سیاسی او بیشتر چهره نمود و وی در اندازه های یک فاتح، دست اندازی به قلمروهای خارج از ماوراءالنهر را آغاز کرد، مقوله امنیت رجحان بیشتری در نحوه برخورد وی با بازماندگان الوس جغتای یافت.
خلاقیت چیست؟ کودک خلاق کیست؟
منبع:
پیوند ۱۳۸۸ شماره ۳۵۶
حوزههای تخصصی:
واگذاری کار و موضوع قرارداد به دیگری در اجاره ی اشخاص و مقاطعه کاری
منبع:
رهنمون ۱۳۸۲ شماره ۲
حوزههای تخصصی:
سیاست های دولت پهلوی در قبال بهاییت (1357 – 1332)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گسترش نقش ها و تنوع کارویژه های دولت- ملت های معاصر در قرن بیستم خواه نا خواه گروه های قومی، نژادی، دینی و زبانی را در معرض سیاست ها و رویکردهای آنها قرار می دهد. بنابراین شناخت دولت به عنوان مهمترین نهاد تنظیم کننده این سیاست ها گام اول در مطالعه این گروههاست. از سوی دیگر، اقلیت ها برخلاف آنچه که در ظاهر ممکن است به نظر برسد، گروه های اجتماعی منفعل نبوده، با اتخاذ استراتژی های مختلف که ملهم از منابع فکری و آموزه های آنهاست، در تنظیم سیاست اقلیت نقش دارند. در ایران تحت تأثیر سیاست ها و رویکردهای غیردینیِ رسمی به مقول? اقلیت های دینی در فاصل? سال های 1332 تا 1357، زمینه برای نقش آفرینی و فعالیت بهاییان آماده شد.
قمرالملوک وزیری
تکبّر و بررسی آثار آن در وظایف اساسی مدیریت(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
«تکبّر»، یکی از رذایل نفسانی انسان و عاملی مخرّب در زندگی فردی و سازمانی وی محسوب می شود. عواملی مانند مال، موقعیت و دانش در پیدایش تکبّر دخالت دارند، اما مهم ترین عامل تکبّر، جهل و عدم توجه به قوای نفسانی است. تکبّر موجب کاهش روابط و همکاری صمیمانه میان افراد می گردد و به بهره وری، وجهه و اعتبار سازمان ها آسیب می رساند. افراد متکبّر در سازمان، نه تنها از اعتماد، مشارکت، دانش و اطلاعات دیگران استقبال نمی کنند، بلکه به دلیل موقعیت و امکانات ویژة سازمان، با رفتارهای آمرانه و تحقیرآمیز، اعضای سازمان را دل سرد و مأیوس می کنند. در نتیجه، میان اعضای سازمان در سطوح گوناگون، فاصله ایجاد می شود و وظایف مدیریتی مانند برنامه ریزی، سازمان دهی، نظارت و رهبری با مشکل مواجه می گردد.
در این تحقیق، «تکبّر» به عنوان یک مسئله، با روش «توصیفی ـ تحلیلی» بررسی شده و آثار آن در مقایسه با وظایف مدیریت، تحلیل گردیده و برای جلوگیری از تکبّر، توجه به سه حوزة معرفتی (معرفت نسبت به خداوند متعال، معرفت به ضعف های جسمی و روحی انسان، معرفت به نیازهای خود نسبت به دیگران) ضروری تلقّی گردیده است.
بررسی تطبیقی رابطه مشیت و اراده الهی در تفسیر کبیر و المیزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
وجود آیات به ظاهر متفاوت در قرآن کریم پیرامون مسأله هدایت و ضلالت، و آیاتی که بیانگر عمومیت مشیت و اراده الهی و حاکمیت آن بر نظام آفرینش می باشد، آن را به یک دل مشغولی فکری و دینی میان متکلمان، و مفسران اسلامی تبدیل نموده و موجب پیدایش آرای متفاوتی در این خصوص شده است و این امر در تفاسیری که با صبغه کلامی به نگارش در آمده اند از نمود بیشتری برخوردار بوده است و در این میان، فخر رازی و علامه طباطبایی به عنوان نمایندگان دو مکتب تفسیری اشاعره و امامیه براساس مبانی، قواعد، و پیش دانسته های مبنایی، ابزاری و محتوایی تفسیری، مانند اعتقاد یا عدم اعتقاد، به نقش آیات قرآن در تفسیر یکدیگر، نقش سیاق آیات در فهم صحیح دیگر آیات، برخورداری قرآن از زبان خاص، حجیت سخنان اهل بیت علیهم السلام در تفسیر که به نص حدیث ثقلین همتای قرآن دانسته شدند، حجیت عقل در تفسیر قرآن و حسن و قبح عقلی، برداشت های متفاوتی پیرامون آیات مرتبط با مساله هدایت و ضلالت و رابطه آن با اراده و مشیت الهی داشته اند، به طوری که فخررازی با تکیه برمبانی کلامی اشعری وقوع همه حوادث عالم و صدور تمامی افعال انسان در زندگی فردی و اجتماعی، از جمله مسأله هدایت و ضلالت انسان، امری حتمی و جبری و تخلف از آن را محال دانسته، در حالی که علامه طباطبایی با استدلال به آیات قران و روایات معصومین علیهم السلام و دلایل عقلی ضمن اعتقاد به عمومیت مشیت و اراده الهی، نه تنها از آیات مربوطه استنباط جبر ننموده بلکه آیات مربوط به مشیت و اراده الهی را مبین و مؤید اختیار انسان نیز دانسته است. مقاله حاضر جستاری تطبیقی است از آیات تفسیر شده پیرامون موضوع فوق از دو مفسر مذکور، براساس تفسیر کبیر و المیزان تا وجوه اختلاف ادله و آرای تفسیری آنها باز نموده شود.
بررسی سنجه مرکزیت در شبکه هم نویسندگی مقالات مجلات علم اطلاعات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی میزان مرکزیت شبکه اجتماعی هم نویسندگی موجود در بین مجلات علم اطلاعات نمایه شده در پایگاهتامسون رویترز می باشد.
روش شناسی:پژوهش حاضر با استفاده از روش تحلیل شبکه ای صورت گرفته است. جامعه پژوهش تمامی مجلات علم اطلاعات است که دارای ضریب تأثیرگذاری بالاتر از 6/0 می باشند.
یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل نشان داد که گلنزل بالاترین مرکزیت رتبه، بینابینی، بردار ویژه و نزدیکی را در مجله علم سنجی دارد و نیکولاس بالاترین مرکزیت رتبه، بردار ویژه و مرکزیت بتا را در مجله علوم اطلاعات دارد. نتایج حاکی از آن است که به طور کلی شبکه اجتماعی هم نویسندگی پژوهشگران علم اطلاعات کم تراکممی باشد و از لحاظ سنجه های مرکزیت در مقایسه با سایر رشته های علمی در سطح پایین تری قرار دارد.
هویت قدسی : تاملی در رهیافت هویت شناختی سید حسین نصر
حوزههای تخصصی:
«هویتجویی» کوششی است برای یافتن آنچه، ضمیرمان میخواهد و جنسِ خواستن، بستگی تام به توان و همآهنگی چهار عنصر روح، نفس، ذهن و بدن دارد. براین اساس، میتوان دو نوع خواهش معطوف به هویت را از هم تفکیک نمود؛ یکی خواهشهای این جهانی؛ مانند فایدهجویی، استقلال ملی و تمامیت ارضی، و دیگری خواهشهای آن جهانی؛ مانند گذر از طبیعت به پس از طبیعت و صورت و سیرت قدسی یافتن. به نظر میرسد فشارهای مدرنیته سبب شده تا خواهشهای این جهانی، بر خواهشهای سرمدی و قدسی تقدم یابند، و انسانها بیش از آنکه در اندیشهی مسوولیت و الهی شدن باشند، دغدغه پیشرفت را سرمشق خود قرار دهند. رانش انسان از تعالی به پیشرفت تا حدی معلول عملکرد دستگاههایی بوده که همواره خود را به عالم بالا منتسب میکردهاند. این پیشینه، سبب محو نمادهای الهی از هستی شده و قدسیتزدایی به شاخص ترقی تبدیل شده است. جستوجو برای کشف هویت قدسی، و رهایی از زنجیرهایی پیچیدهای که مدرنیته بر وجود آدمی زده، کوششی است که از سوی بسیاری از متفکران ـ ازجمله سیدحسین نصر، اندیشمند به نام سنتگرا ـ دنبال میشود و این مقاله در پی معرفی، تحلیل و نقد آن است.
رابطه بین رضایت مشتری و عملکرد بانک ها
حوزههای تخصصی:
شگفت آفرینی های صائب از صفات کودکان در تصویرسازیهای اخلاقی و عرفانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
صائب تبریزی از ستارگان پرفروغ آسمان ادب فارسی است که با نازک خیالی، پیوندهای شاعرانه ای بین حوادث و امور ایجاد می کند تا با تشبیه معقول به محسوس، از بدیهیات و امور واضح، پنجره ای به دنیای مفاهیم دیریاب بگشاید. حالات کودکان در این مشابه سازی ها، نقش قابل توجهی دارد به گونه ای که صفات و حالات آنها چون بازی، خاکبازی، ورق زدن کتاب، سنگ انداختن به درخت میوه، دویدن، گریه، میل به آغوش مادر، غفلت، قناعت، دندان در آوردن و... از نمونه هایی است که به ترتیب برای تصویرسازی از مشغله های زندگی، غفلت و نادانی، آزار و اذیت خردمندان، شکایت، عشق و محبت، عبادت ظاهری و بی مغز و.... به کار برده است. بی شک این تصاویر بدیع و شگفت که گاه تشخیص رشته های پیوند طلایی آنها دشوار می نماید، نیازمند شرح و تحلیل است. در این مقاله بیش از بیست تمثیل از صائب را مورد تأمل و تحلیل قرار داده ایم، تا نشان دهیم که این شاعر چگونه از حالات و ویژگیهای کودکان برای تبیین حقایق زشت و زیبا که عمدتاً نقش تربیتی و اخلاقی دارند، استفاده کرده است.
هزار گوهر از گفتار پیامبر(ص)
منبع:
فرهنگ کوثر ۱۳۸۰ شماره ۵۰
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تاریخ اسلام و سیره تاریخ و سیره شناسی تاریخ و سیره حضرت محمد(ص)
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تربیت تربیت دینی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی حدیث و علوم حدیث حدیث کلیات تاریخ حدیث رواه و محدثان
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی حدیث و علوم حدیث حدیث کلیات منابع و نسخ حدیثی
چالش های امنیتی سیستان و بلوچستان به دنبال حضور طالبان و داعش در افغانستان
حوزههای تخصصی:
پس از فروپاشی شوروی، تعریف از امنیت تغییر کرد و تروریسم یکی از عوامل تهدیدزا برای امنیت دولت ها تلقی گردید. دولت ایران و افغانستان در طی سالیان متمادی درگیر مسئله تروریسم و تبعات امنیتی و سیاسی آن بوده اند. در این بین ایران به ویژه استان سیستان و بلوچستان از حضور عناصر تروریستی آسیب های بسیاری را دیده است. باتوجه به آنکه القاعده و طالبان حضور نسبتاً فعالی در افغانستان داشته اند اینک حضور داعش نیز بر چالش های امنیتی افغانستان افزوده و تهدیدات امنیتی ایران و استان سیستان و بلوچستان را نیز افزایش داده است. بر این اساس در پژوهش حاضر در پی پاسخ به این سوال هستیم که، حضور طالبان و داعش در افغانستان، چه چالش های امنیتی برای استان سیستان و بلوچستان به دنبال خواهد داشت؟ باتوجه به سوال پژوهش، فرضیه ی ما از این قرار است که؛ حضور گروه های تروریستی طالبان و داعش در افغانستان می تواند منجربه، تهدیدات اجتماعی همچون تغییر بافت جمعیتی، تحریک سنی های منطقه بلوچستان، تهدیدات اقتصادی شامل؛ تجارت بین استان با کشورهای منطقه، قاچاق مواد مخدر در بعد سیاسی ناامنی های در سطح کلان برای دولت ایران و در بُعد محیط زیستی موجب تشدید بحران آبی برای استان شود. روش پژوهش حاضر توصیفی_ تحلیلی است.