مطالب مرتبط با کلیدواژه

معرفت قدسی


۱.

انسان شناسی حکمت خالده به روایت سید حسین نصر(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: سنت معرفت قدسی عقل شهودی مراتب انسان انسان متجدد

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه قاره ای پست مدرنیسم
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق گروه های ویژه اندیشه های فلسفی در ایران معاصر
تعداد بازدید : ۴۱۷۳ تعداد دانلود : ۲۲۴۳
سید حسین نصر، یکی از طرفداران حکمت خالده است که با نقد دنیای متجدد، می‌کوشد معرفت قدسی را جای‌ گزین مدرنیسم سازد. از نظر وی، «خالده» معرفتی است که درون همه ادیان و سنت‌ها وجود دارد. لازمة سنت‌گروی، اعتقاد به یک امر قدسی است که نه تنها مرجعیت فکری انسان‌هاست که در رفتار آن‌ها نیز تجلی می‌یابد. معرفت شناسی نصر، معرفتی است مبتنی بر عقل شهودی و نه عقل استدلالی. فعلیت عقل شهودی نیز با وحی است، نه علوم اکتسابی. معرفت قدسی برای آدمی، آزادی بخش است؛ زیرا که همة وجود او را در بر می‌گیرد. ریشه این معرفت قدسی نیز در انسان شناسی نصر نهفته است که انسان را موجودی حامل امر قدسی می‌داند. به باور وی آنگاه که آدمی در بهشت برین بود، از این معرفت قدسی برخوردار بود، ولی با هبوط به دنیا، آن معرفت را از دست داد. نتیجه این هبوط آن شد که آدمی اشیاء را در حالت غربت و انفصال می‌بینید؛ نه وحدانی و در ارتباط با حق. بر خلاف دیدگاه نصر، در دورة جدید، این انسان شناسی تغییر یافته است و معرفت پاره پاره‌‌ای از انسان عرضه می‌شود. باید ریشة ضعف‌های انسان شناسی جدید را در بی‌توجهی به معرفت قدسی و نگاه کمیت گرایانه به انسان و جهان دانست. قداست زدایی از معرفت و پیدایش علم جدید سبب شد ساحت ذوقی وجود انسان به فراموشی سپرده شود و آدمی از مرکز کلی وجود جدا گردد.
۲.

هویت قدسی : تاملی در رهیافت هویت شناختی سید حسین نصر

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: عرفان اسلامی فضیلت حکمت خالده معرفت قدسی امر قدسی هویت قدسی سنت استعلا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۳۳ تعداد دانلود : ۱۱۴۹
«هویت‌جویی» کوششی است برای یافتن آن‌چه، ضمیرمان می‌خواهد و جنسِ خواستن، بستگی تام به توان و هم‌آهنگی چهار عنصر روح، نفس، ذهن و بدن دارد. براین اساس، می‌توان دو نوع خواهش معطوف به هویت را از هم تفکیک نمود؛ یکی خواهش‌های این جهانی؛ مانند فایده‌جویی، استقلال ملی و تمامیت ارضی، و دیگری خواهش‌های آن جهانی؛ مانند گذر از طبیعت به پس از طبیعت و صورت و سیرت قدسی یافتن. به نظر می‌رسد فشارهای مدرنیته سبب شده‌ تا خواهش‌های این جهانی، بر خواهش‌های سرمدی و قدسی تقدم یابند، و انسان‌ها بیش‌ از آن‌که در اندیشه‌ی مسوولیت و الهی شدن باشند، دغدغه‌ پیشرفت را سرمشق خود قرار دهند. رانش انسان از تعالی به پیشرفت تا حدی معلول عملکرد دستگاه‌هایی بوده که همواره خود را به عالم بالا منتسب می‌کرده‌اند. این پیشینه‌، سبب محو نمادهای الهی از هستی شده و قدسیت‌زدایی به شاخص ترقی تبدیل شده است. جست‌وجو برای کشف هویت قدسی، و رهایی از زنجیرهایی پیچیده‌ای که مدرنیته بر وجود آدمی زده، کوششی است که از سوی بسیاری از متفکران ـ ازجمله سیدحسین نصر، اندیشمند به نام سنت‌گرا ـ دنبال می‌شود و این مقاله در پی معرفی، تحلیل و نقد آن است.
۳.

تحلیل و تبیین معرفت قدسی نزد سیدحسین نصر(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: معرفت معرفت قدسی عقل شهودی معنویت سید حسین نصر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۷۲ تعداد دانلود : ۸۸۷
از دیدگاه دکتر نصر، ریشة بسیاری از بحران های انسان معاصر جدایی معرفت از معنویت است. به همین دلیل، معرفت قدسی در منظومة فکری او حائز بیش ترین اهمیت است. مباحثی که وی، در خصوص معرفت، مطرح میکند، به طور بنیادین، با مباحث فیلسوفان معرفت شناس غربی متفاوت است. دلیل این امر آن است که وی معرفت شناسی غربی را غیر قدسی و لذا، غیر قابل پذیرش میداند. هرچند نصر معتقد است، در حال حاضر، در غرب، معرفت قداست زدایی شده است، اما با این حال، او به اینکه کنه معرفت همچنان از امر قدسی جدایی ناپذیر است باور راسخ دارد، لذا احیای این معرفت را امری ممکن میداند. او بر این باور است که اگر انسان معاصر بخواهد بر چالش های پیش رو فائق آید، لازم است به احیای معرفت قدسی بپردازد؛ البته دکتر نصر در معرفت شناسی داعیه دار مکتب جدیدی نیست و به معرفت شناسی حکمای مسلمان پایبند است. در این مقاله برآن ایم تا به تحلیل و تبیین معرفت قدسی نزد نصر و درنهایت، به بررسی و نقد دیدگاه وی بپردازیم.
۴.

تحلیل مابعدالطّبیعی علم و معرفت قدسی و تمایزشان از فلسفه از منظر دکتر سیّد حسین نصر و سنّت گرایان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: امر قدسی عقل شهودی معرفت قدسی عقل استدلالی نصر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۹۳ تعداد دانلود : ۷۰۶
سیّد حسین نصر، بزرگ ترین فیلسوف سنّت گرای زنده جهان معاصر، اصل بنیادینی را مبنای حکمت جاودان قرار داده که عبارت است از تمایز مابعدالطّبیعی عقل شهودی و عقل استدلالی صرف. نصر، معرفت قدسی را ثمره عقل شهودی الهی و سایر علوم و مکاتب فلسفی را نتیجه عقل استدلالی بشری می داند و با تبیین ماهیّت ذاتی معرفت قدسی، به تمایز آن از فلسفه می پردازد. از منظر وی، عقل استدلالی، پژواک و انعکاس عقل شهودی بر مرتبه ذهن بشری است و استدلال منطقی، صرفاً بیان صوری سوبژکتیو از تجربه ابژکتیو حقیقت مابعدالطّبیعی است که مقدّم بر عقل استدلالی صرف و خود سوژه ای است که عمل استدلال را انجام می دهد. نتیجه استدلال نصر این است که معرفت قدسی، معرفتی «اشراقی» و إعطایی است، که برخلاف فلسفه، که از طریق کسب به دست می آید، از مبدأ کلّ بر قلوب، جایگاه قوّه عاقله، إفاضه می شود. به بیان عرفانی، این معرفت، از سنخ «احوال» است نه «مقامات»؛ و به همین دلیل، جزو «مواهب» به شمار می رود، نه «مکاسب». در این مقاله با رجوع به اصل آثار نصر و سایر سنّت-گرایان، که به روش تحلیلی- توصیفی انجام شده است، مبانی مابعدالطّبیعی معرفت قدسی را، که همان مابعدالطّبیعه سنّتی «شرق» و متافیزیک حقیقی در غرب است، تبیین کرده و رابطه این سنخ از معرفت را با فلسفه و الهیّات بررسی کرده ایم.
۵.

اعتبار معرفت شناختی نظریه"معرفت قدسی" سنت گرایان در محک صدق و توجیه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سنت گرایی سید حسین نصر معرفت قدسی معرفت شناسی عقل شهودی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۱ تعداد دانلود : ۹۳
سنت گرایان با دیدگاهی سلبی نسبت به معرفت شناسی مدرن پسادکارتی، صحبت از معرفتی کرده اند که دارای صبغه ای مابعدالطبیعی و ناظر به مراتب مختلف وجود است. آنها با حکم به عدم کفایت تجربه و استدلال که محور معرفت شناسی پسارنسانس هستند، منبع اصلی معرفت و دست یابی به حقیقت را عقل شهودی می انگارند. شهودگرایی در سنت گرایی، در حد روش باقی نمی ماند و به نظر می رسد با نوعی تحول پارادایم مواجه ایم که می کوشد انگاره های دیگر را تغییر دهد. مسئله این مقاله آن است معرفت قدسی چه نسبتی با معرفت و دو رکن جدایی ناپذیر آن، یعنی صدق و توجیه دارد؟ آیا اساساً امکان تحقق معرفت قدسی وجود دارد؟ در پاسخ به این پرسش ها، ابتدا به تحلیل ارکان معرفت قدسی و نسبت آن با معرفت پرداخت. اشتراک لفظ و خلط مفهوم و مصداق در کابرد واژه حق، محدودیت و انتقال ناپذیری شهود، نامتعارف بودن، تفسیرپذیری و عدم وحدت تجارب شهودی از انتقادات معرفت شناختی وارد بر معرفت قدسی هستند. همچنین تحقق پذیری این معرفت در جهان مدرن واقع گرایانه به نظر نمی رسد.