فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۸۸۱ تا ۱٬۹۰۰ مورد از کل ۵۰۵٬۸۵۹ مورد.
منبع:
Persica Antiqua, Volume ۵, Issue ۹, July ۲۰۲۵
3 - 3
حوزههای تخصصی:
Katja Föllmer was born on October 17, 1974. She was a senior researcher and lecturer at the University of Göttingen. Katja Föllmer studied Iranian Studies, Arabic Studies, and Ethnology at the University of Göttingen between 1993 and 2002, earning a Master of Arts degree. Katja Föllmer received her doctorate in Iranian Studies in 2007 with a thesis on “Satire im Iran von 1900 – 2000: Eine Analyse exemplarischer Texte” (Satire in Iran from 1900 to 2000: An Analysis of Exemplary Texts) (Harrassowitz, Wiesbaden; 2008), and her habilitation in Iranian Studies in 2017 with a thesis on “Das vorislamische Erbe Irans: Zwischen Tradition und Reform und Modernisierung” (The Pre-Islamic Heritage of Iran: Between Tradition and Reform and Modernization) (Kohlhammer, Stuttgart, 2022).Her research interests include concepts and ideas from the pre-Islamic heritage in Iranian societies, issues in Iranian cultural and religious history from antiquity to the present, Persian historiography, identity construction, classical and modern Persian literature, and Sufism and Persian Sufi literature.Manṭiq-uṭ-Ṭayr (The Conference of the Birds or Speech of the Birds) is a Persian poem by Farid ud-Din Attar, translated into German as Die Konferenz der Vögel by Katja Föllmer (2014). She published Satire in Iran Von 1990 Bis 2000: Eine Analyse Emplarischer Texte (Satire in Iran from 1990 to 2000: An Analysis of Empirical Texts) (2008); and also, Das Vorislamische Erbe Irans: Zwischen Islamischer Tradition Und Reform Und Modernisierung (Iran’s Pre-Islamic Heritage: Between Islamic Tradition and Reform and Modernization) (2022).Dr. Katja Föllmer passed away on June 11, 2025, at the age of 50. May her soul rest in peace.
گزارشی بر کتابِ واپسین شاهنشاهی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ایران باستان دوره ۴ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱۳
99 - 112
حوزههای تخصصی:
کتاب واپسین شاهنشاهی ایران اثر مایکل بانر تحلیل جامعی از ساختار سیاسی و نظامی شاهنشاهی ساسانی ارائه می دهد. بانر با تمرکز بر دوره هایی چون حکومت شاپور اول و خسرو اول، نقش شخصیت های کلیدی و چالش های داخلی و خارجی را بررسی کرده و مجموعه ای از عوامل مانند بحران های داخلی و حملات خارجی را به عنوان دلایل فروپاشی شاهنشاهی مطرح می کند. نپرداختن نویسنده به مسائل فرهنگی، هنری و اجتماعی را میتوان از نقاط ضعف کتاب به حساب آورد. بانر در این کتاب سعی کرده است تا با پرداختن به برخی نکات مهم و برجسته تاریخ ساسانیان و در نظر آوردن برخی نظرات و آرای محققان دیگر، روایتی مختصر، سودمند و دقیق از تاریخ ساسانیان عرضه نماید. ما نیز در این یادداشت تلاش داریم تا نگاهی به جزئیات آنچه که او بیان نموده است بیاندازیم.
بررسی رویکردهای جهانی برای معکوس کردن کاهش نرخ زاد و ولد و تأخیر ازدواج در نسل جدید
حوزههای تخصصی:
امروزه بسیاری از کشورهای جهان با چالش های جمعیت شناختی کاهش نرخ زاد و ولد و تأخیر ازدواج مواجه هستند که می تواند منجر به پیری جمعیت و کمبود نیروی کار شود. ایران یکی از کشورهایی است که تحت تأثیر این روندها قرار گرفته است. هدف از این مطالعه شناسایی و بررسی سیاست های مؤثری است که باعث ترویج ازدواج و افزایش نرخ تولد در سطح جهانی می شود. یافته ها و تحلیل های به دست آمده می تواند به عنوان منبع ارزشمندی برای تشویق ازدواج در میان نسل جوان و افزایش نرخ زاد و ولد در کشور ما باشد. گردآوری این داده ها شامل بررسی سیستماتیک تحقیقات دانشگاهی معتبر، انتشارات دولتی و پایگاه های آماری کشورهای موفق در این چالش جهانی است که در دهه گذشته به این موضوع پرداخته اند. بر اساس اطلاعات جمع آوری شده، می توان گفت که مشوق های مالی مانند افزایش حقوق، تخفیف مالیاتی برای خانواده ها، مراقبت از کودکان با والدین شاغل و برنامه های حمایت اجتماعی مانند مرخصی سخاوتمندانه برای والدین و اولویت مسکن برای زوج ها از جمله سیاست های مؤثر هستند. همچنین، ترویج ازدواج با کمک ابتکاراتی مانند کمپین های آشنایی اجتماعی و استفاده از رسانه ها، آزادسازی رایگان دانش نامه برای متأهلین در دانشگاه های دولتی نام برد. این پژوهش گزینه های سیاست گذاری امیدوارکننده ای را برای ایران نشان می دهد و تطبیق این یافته ها با شرایط فرهنگی و مذهبی ایران و اجرای طرح های آزمایشی قبل از مقیاس بندی ملی، می تواند به معکوس کردن روند فعلی کمک کند.
رابطه محیط تأمین، ادغام زنجیره تأمین و عملکرد با درنظرگرفتن رفتارهای فرصت طلبانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بهره وری سال ۱۹ بهار ۱۴۰۴ شماره ۷۲
181 - 209
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه محیط تأمین، ادغام زنجیره تأمین و عملکرد با درنظرگرفتن رفتارهای فرصت طلبانه انجام شده است. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی می باشد و از نظر روش گردآوری داده ها از نوع توصیفی – همبستگی است. در این پژوهش داده های مورد نیاز بوسیله پرسشنامه جمع آوری گردید. جامعه آماری پژوهش حاضر کلیه مهندسین و مدیران فعال در شرکتهای تولیدی واقع در شهرک صنعتی شماره یک اراک بودند که با توجه به جامعه آماری 230 نفره، با استفاده از روش نمونه گیری کوکران، نمونه ای برابر با 140 نفر به دست آمد که این افراد به صورت نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از تکنیک حداقل مربعات جزئی به کمک نرم افزار SmartPLS استفاده شد. نتایج بدست آمده نشان داد که بین محیط تأمین، ادغام زنجیره تأمین و عملکرد رابطه معناداری وجود دارد ولی نقش میانجی رفتارهای فرصت طلبانه رابطه معنی داری ندارد و فرضیه رد می شود.
ارائه مدل معادلات ساختاری روابط تعارضات زناشویی با دلزدگی زناشویی و میانجیگری تحمل پریشانی در زنان متأهل از منظر فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی فرهنگی زن سال ۱۶ بهار ۱۴۰۴ شماره ۶۳
31 - 44
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، ارائه مدل معادلات ساختاری روابط تعارضات زناشویی بادلزدگی زناشویی و میانجی گری تحمل پریشانی در در زنان متاهل از منظر فرهنگی بود. جامعه آماری شامل بانوان متاهل ساکن منطقه 4 شهر مشهد بود. حجم نمونه به روش نمونه گیری دسترس با درنظر گرفتن احتمال ریزش و به منظور افزایش اعتبار نمونه 228 نفر انتخاب شد. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی و معادلات ساختاری بود. برای گردآوری داده های مورد نیاز از پرسشنامه های تحمل پریشانی (سیمونز و گاهر، ۲۰۰۵)، تعارضات زناشویی (ثنایی و همکاران، ۲۰۰۰) و دلزدگی زناشویی (پانیز، ۱۹۹۶) استفاده شد. برای آزمون فرضیه های پژوهش، از نرم افزار آماریAMOSاستفاده گردید. نتایج نشان داد که تمامی مسیرهای مستقیم و غیرمستقیمی که در مدل نشان داده شده، معنادار است و بین تعارضات زناشویی و دلزدگی زناشویی زنان متاهل از منظر فرهنگی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. از سوی دیگر بین تعارضات زناشویی و دلزدگی زناشویی با تحمل پریشانی رابطه منفی و معنادار وجود دارد و تحمل پریشانی نقش میانجی را در رابطه تعارضات زناشویی و دلزدگی زناشویی ایفا می کند. هم چنین یافته ها مشخص کرد که مدل از نیکویی برازش مطلوبی برخودار است.
«تحلیل تطبیقی «فضیلت عدالت» سیلگمن در اندیشه مولوی»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب غنایی سال ۲۳ بهار و تابستان ۱۴۰۴ شماره ۴۴
223 - 240
حوزههای تخصصی:
جنبش نوین روان شناسی مثبت گرا با ریاست مارتین سلیگمن، با هدف کمک به نسل بشر در جهت بهینه سازی کیفیت زندگی و رشد فضایل انسانی که در شش گروه: خردمندی، شجاعت، انسانیت، عدالت، اعتدال و تعالی، جای می گیرند، شکل گرفته است. در آموزه های مولانا می توان شاخصه های علم روان شناسی مثبت را نمایان ساخت. این جستار که به روش تحلیلی- توصیفی انجام شده، درصدد است تا به تحلیل و تبیین فضیلت «عدالت» (از فضیلت های شش گانه سلیگمن) در آثار مولانا بپردازد. نتایج تحقیق حاکی از آنست که این فضیلت و زیر مجموعه های آن: انصاف، رهبری، رعایت حقوق شهروندی، در آموزه های مولانا قابل تبیین و تطبیق است. سلیگمن و مولانا در این زمینه اختلافاتی نیز با یکدیگر دارند که مهم ترینِ آن، نوعِ نگاهِ این دو اندیشمند به انسان است؛ چراکه آبشخورهای این دو اندیشمند برای بیان یک آموزه همسان، با یکدیگر متفاوت است؛ یعنی نگاه مولانا، براساس آموزه های دینی و عرفانیِ اسلام و تأکید بر ارزش های معنوی و قرآنی «خدامحور» است. مولانا با تأسی از منابع دینی و کلام پیامبران و معصومین، در تلاش است تا با این شیوه برجسته به هدایت افراد جامعه بپردازد؛ اما نگاه سلیگمن بر اساس فرهنگ پوزیتیویستیِ غرب، روان شناسیِ وجودگرا و تکیه بر انسان و نیازهای او، نگاهی «انسان محور» است.
تبیین الگوی برنامه روی آوری و بازداری (تشویق و تنبیه) بر اساس منابع اسلامی برای والدگری معنوی خداسو(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
روانشناسی و دین سال ۱۸ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۶۹)
63 - 79
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف دستیابی به الگوی برنامه روی آوری و بازداری (تشویق و تنبیه) بر اساس منابع اسلامی برای والدگری معنوی خداسو صورت گرفته است. این پژوهش از نوع کیفی و با روش تحلیل محتوا انجام شده است. برای رسیدن به این هدف حوزه معنایی والدگری بر اساس کتب لغت و متون دینی استخراج شد و علاوه بر آن از کتب حدیثی استفاده شد. با استفاده از واژگان و منابع حدیثی این حوزه واحدهای تحلیل مرتبط با موضوع مشخص شد. به منظور بررسی روایی محتوایی مؤلفه ها و مستندات مربوطه در اختیار 3 نفر از کارشناسان قرار گرفت و نظر کارشناسان نیز بررسی و یافته ها نسبت به میزان مطابقت با مستندات و همچنین نسبت به میزان ضروری بودن مقوله ها با 100% تأیید شد. طبق نتایج به دست آمده الگوی برنامه روی آوری و بازداری در چهار قسم تقسیم بندی شدند. برنامه روی آوری، دو قسم تقویت تصریحی و تقویت تلویحی و برنامه بازداری، دو قسم تأدیب تلویحی و تأدیب تصریحی را تشکیل می دهد. همچنین نتایج نشان داد که برنامه نهفته از روی آوری (ترغیب) جلب خشنودی خداوند و برنامه نهفته از بازداری (ترهیب) دفع غضب الهی است که می توان در تمام حوزه های ادراکی مبدأ، خود، هستی عینی و غایت به کار برد.
آثار کاهش یارانه کالاهای اساسی بر الگوی تجارت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یارانه کالاهای اساسی می تواند به طور مستقیم و غیرمستقیم بر تجارت تأثیر بگذارد. از یک سو، یارانه ها می توانند تقاضا برای کالاهای اساسی را افزایش دهند، که این امر می تواند به نفع تولیدکنندگان داخلی و صادرکنندگان این کالاها باشد. از سوی دیگر، یارانه ها می توانند قیمت تمام شده کالاها را کاهش دهند و رقابت پذیری کالاهای داخلی را در بازارهای جهانی افزایش دهند. با این حال، یارانه کالاهای اساسی ممکن است منجر به افزایش واردات این کالاها و کاهش تولید داخلی شود، که این امر می تواند اثرات منفی بر تراز تجاری کشور داشته باشد.
از آنجایی که سیاست هدفمندسازی یارانه ها، آثار قابل توجهی بر مزیت نسبی کالاهای تولید شده و متعاقب آن، رشد و توسعه پایدار دارد، بررسی اثرات این سیاست بر الگوی تجارت، بسیار مهم و ضروری است. در این پژوهش آثار حذف یارانه های کالاهای اساسی بر الگوی تجارت ایران با استفاده از الگوی GTAP مورد بررسی قرار میگیرد. نتایج نشان داد، کاهش یارانه پرداختی به بنگاه های داخلی منجر به افزایش صادرات کالاهای تولیدی آنان می شود.
با توجه به نتایج اقتصادی این پژوهش، توصیه می شود یارانه پرداختی به نهاده های مصرفی بنگاه های داخلی به صورت تدریجی حذف شود تا ضمن اثر مثبت بر تغییرات تراز تجاری ایران، رفاه اقتصادی با اُفت زیاد و یک مرتبه مواجه نگردد.
بررسی ساختار معنایی روایت های حماسی و اساطیری ایران، هند، یونان و بین النهرین بر پایه نردبان معنایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شبه قاره سال ۱۷ بهار و تابستان ۱۴۰۴ شماره ۴۸
263 - 282
حوزههای تخصصی:
الگوی «نردبان معنایی» که از مربع های معنایی متوالی تشکیل شده است، مراحل تولید معانی موجود در ژرف ساختِ روایت را از معنای اولیه تا معنای نهایی، به تصویر می کشد؛ به گونه ای که این معانی از حالت ایستایی در مربع معنایی گریماس عبور کرده و شکلی پویا یافته اند. در این مقاله برای اثبات این مسئله، به تجزیه وتحلیل چند روایت در ژانر حماسی و اساطیریِ ایران، هند، یونان و بین النهرین پرداخته شده است تا با بررسی معانی موجود در ژرف ساختِ روایت ها، ویژگی پویایی معنا در نردبان معنایی و ساختار معنایی این روایت ها بررسی شود. پس از تجزیه وتحلیل روایت های «ضحاک»، «فرود»، «رامایانا»، «گیل گمش» و «اودیسیوس»، مشخص شد که فرایند نردبان معنایی به کمک مربع های معنایی متوالی، معانی موجود در ساختار روایت را به شکلی پویا و سیال به نمایش می گذارد و در ژانرهای مختلف، قابل تطبیق و اجراست. همچنین با نردبان معنایی می توان الگوی طرحِ حرکت فاعلِ روایت در مسیر دستیابی به هدف را به وضوح مشاهده کرد و ساختار معنایی این روایت ها را بررسی و ترسیم کرد.
توضیح چند اصطلاح در حوزه منسوجات در شعر شفروه اصفهانی و تکمیل و تصحیح فرهنگ های لغت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متن شناسی ادب فارسی سال ۱۷ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۶۵)
67 - 83
حوزههای تخصصی:
تصحیح متون کهن ازسویی در تکمیل و تصحیح فرهنگ های لغت مؤثر است و ازسوی دیگر، توجه به برخی از عناصر تکرارشونده در این متون می تواند اساس تدوین فرهنگ های تخصصی باشد که یکی از نیازهای پژوهشگران است. یکی از این فرهنگ های تخصصی مورد نیاز، فرهنگ منسوجات است. در شعر شرف الدین شفروه اصفهانی، شاعر، نویسنده و واعظ قرن ششم هجری، اصطلاحاتی در حوزه منسوجات آمده است که تازگی هایی دارد و در فرهنگ های لغت فارسی دیده نمی شود. برخی از این اصطلاحات نیز شواهد کهنی را به مدخل های بی شاهد فرهنگ ها می افزاید. در این مقاله براساس نسخه های خطی دیوان شفروه، به تصحیح چند اصطلاح در شعر شفروه پرداخته و با توجه به عناصر درون متنی و منابع جنبی، این اصطلاحات توضیح داده شد. گذشته از اصطلاحات فارسی، برخی از این اصطلاحات از زبان عربی به شعر شفروه راه یافته است که شماری از آنها بن مایه های قرآنی دارد و برخی دیگر، از زبان ترکی که شفروه دست کم با واژگان این زبان در روزگار خود برخورد کرده و با آنها آشنا بوده است. برخی نیز در گذر زمان، تلفظشان فراموش شده و تحریف ها و تصحیف هایی در آنها راه یافته است و حتی از معنای اصلی خود دور شده اند.
نقش آموزه محبت در روابط فیمابینی خدا و انسان از منظر قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از انجام این پژوهش، تبیین و بررسی جایگاه محبت در روابط بین خداوند و انسان بود. روش: پژوهش حاضر، از نوع کیفی و بر اساس شیوه توصیفی و تحلیلی انجام شد. داده های پژوهش از طریق مطالعات کتابخانه ای گردآوری شد که به نوآوری در تبیین مصادیق محبت پرداخته است. یافته ها: از مفاهیم ارزشی و کاربردی در حوزه اندیشه و عمل انسان، آموزه اخلاقی محبت است که به دلیل تأثیر در سبک زندگی فردی و اجتماعی، در فحوای متون دینی از اهمیت ویژه ای برخوردار است. آموزه محبت از سوی خداوند بر بنده، به صورت رحمت عامه و خاصه و از سوی مخلوق، بر اساس ظرفیت وجودی و معرفت نسبت به ذات حق تعالی جلوه می کند. از منظر اجتماعی نیز به عنوان عنصری تأثیرگذار در سبک زندگی، تحکیم روابط بین آحاد اجتماع و آرامش بخشی به زندگی، با تکیه بر شناخت منابع دریافت محبت الهی و موانع جلب آن و نیز معرفت شناسی محبتهای پسندیده و ناپسند، پیوسته مورد اهتمام قرار گرفته است. نتیجه گیری: محبت در قرآن، در مصادیقی همچون: رابطه میان خالق(خداوند) و مخلوق(بنده)، محبت پیامبران و محبت مؤمنان قابل تبیین است. محبت در روابط بین خداوند و بندگان نیز در دو ساحتِ آثار محبت خداوند به مخلوقات با نشانه های ایمان و تبعیت از خداوند و نبی(ص)، شوق و پایداری در وصال و عفو الهی؛ و آثار محبت مخلوقات به خداوند با مصادیقی نظیر محبت پیامبران، امامان معصوم(علیهم السلام) و مؤمنان به خداوند با التفات بر ساحتهای تشکیکی مطرح شد.
بررسی ساختاری، معنایی و کاربردشناختی قسم در گفتمان دادگاه های شهرستان دورود(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات زبان و گویش های غرب ایران سال ۱۳ بهار ۱۴۰۴ شماره ۴۸
91 - 111
حوزههای تخصصی:
در گفتمان دادگاه هریک از مشارکان از افراد حقوقی گرفته تا افراد عادی می کوشند تا روایات خاص خود از رویداد(های) انجام شده را ارائه دهند یا آنکه در تلاش هستند تا روایت موجود در ذهن خود را اثبات کنند؛ بنابراین، می توان درون مایه گفتمان دادگاه را «جنگ روایات» نام نهاد. در این جنگ برتری روایات، مشارکان از انواع راهبردهای گفتمانی و تعاملی بهره می برند که در قالب ابزارهای (غیر)زبانی مطرح می شوند؛ ازاین رو، قابل بحث و بررسی هستند. یکی از انواع راهبردهای مذکور استفاده از «قسم» است که در پژوهش حاضر به مثابه ابزار اقناع مخاطب در نظر گرفته می شود. در جستار حاضر تلاش بر آن است که ابعاد ساختاری، معنایی و کاربردشناختی قسم در گفتمان دادگاه واکاوی شود. نگارندگان به منظور تحقق این مقصود به طور عمده از رویکردهای کمّی و کیفی برای تحلیل داده ها بهره برده اند . در بُعد کیفی انواع کارکردهای قسم در چارچوب «زبان شناسی فرهنگی» و با استفاده از «طرح واره های فرهنگی» تحلیل شده اند؛ در بُعد کمّی نیز از محاسبات آماری برای بررسی ساختار و میزان فراوانی گونه های مختلف قسم استفاده شده است. بررسی داده ها بیانگر آن است که بالاترین گونه های به کاررفته در قالب ساختار قسم به حوزه های معنایی خداوند (الله، خدا) و قرآن (کلام الله، کلام خدا) مربوط است. همچنین وجود تنوع معنایی در انواع قسم های به کاررفته را می توان در پیشینه فرهنگی-اجتماعی مشارکان دنبال کرد. به علاوه، بررسی انواع طرح واره های فرهنگی قسم در گفتمان دادگاه مؤید آن است که می توان دست کم پنج کارکرد گفتمانی قسم شامل «دفاع از خود»، «اثبات ادعا»، «تهمت زدن»، «تهدید یا هشدار» و «درخواست» را از هم متمایز کرد. درخور بیان است که داده های پژوهش حاضر از جلسات متعدد دادگاه های کیفری، حقوقی و خانواده شهرستان دورود در بازه زمانی ۱۲/۱۰/۱۴۰۱ تا ۲۰/۰۳/1402 استخراج شده است.
نقش تعدیل کنندگی پوشش رسانه ای در اثر معاملات بلوکی بر همزمانی قیمت سهام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد مدیریت مالی سال ۱۳ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۴۸)
117 - 140
حوزههای تخصصی:
معاملات بلوکی به دلیل داشتن اطلاعات خاص شرکتی به عنوان ابزاری جهت قیمت گذاری صحیح سهام مورد استفاده سرمایه گذاران بازار سرمایه قرار می گیرد. همچنین رسانه ها با انتشار اخبار خاص شرکت ها می توانند منافع مدیران و سهامداران را به یکدیگر نزدیک کرده و از این طریق منجر به کاهش عدم تقارن اطلاعاتی، وافزایش آگاهی بخشی قیمت سهام و کاهش همزمانی قیمت سهام شوند. بر همین اساس، هدف پژوهش حاضر بررسی نقش تعدیل گر پوشش رسانه ای در اثر معاملات بلوکی بر همزمانی قیمت سهام است. جامعه آماری این پژوهش متشکل از شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی دوره زمانی 1393 الی 1401 است که به روش حذف سیستماتیک داده های تعداد 100 شرکت شامل 11237 معامله بلوکی جهت بررسی و تجزیه و تحلیل انتخاب شده اند. نتایج حاصل از آزمون فرضیه ها به روش GMM نشان داد دفعات، شاخص و نسبت معاملات بلوکی اثر مثبت بر همزمانی قیمت سهام دارد و پوشش رسانه ای به عنوان متغیر تعدیلگر در اثر معاملات بلوکی بر همزمانی قیمت سهام اثر منفی دارد. این یافته ها تأکیدی بر ناکارایی و عدم شفافیت اطلاعات در بازار سهام ایران بوده که از ترکیب به موقع اطلاعات خاص شرکت ها در قیمت سهام جلوگیری می کند.
کمی سازی ظرفیت تعدیل گرما تحت تأثیر چشم انداز های سبز- آبی در کلان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف سنجش و ارزیابی ظرفیت تعدیل گرما (HMI) در محدوده کلان شهر تهران و با استفاده از رویکرد نوین مدل خنک کنندگی شهری (UCM) در یک بستر فضایی انجام شده است. UCM نقشه هایی از شاخص تعدیل گرما تولید می کند که ظرفیت سرمایش فضاهای سبز شهری را در تمام طبقه های کاربری اراضی در یک مکان و با در نظر گرفتن پارامترهای متعدد مانند تبخیر و تعرق، سایه ایجادشده توسط درختان، سپیدایی، دمای هوای حومه شهر، شدت اثر جزیره گرمای شهری، فاصله اختلاط هوا و حداکثر فاصله خنک کنندگی تخمین می زند. ارزیابی نقش متغیرهای محیطی مؤثر بر UCM در منظر موردمطالعه بیانگر این بود که در مناطق 1 ، 22 و بخش های شمالی منطقه 4 شهرداری تهران با کاربری درختان تنک، درختچه و بوته زار، چیدمان های باز و کم ارتفاع و سطوح آبی، شدت اثر جزیره گرمایی به کمترین مقدار خود رسیده و اختلاف دمای بین شهر و حومه در بازه 0 تا 3/1 درجه سلسیوس متغیر است؛ اما بیشینه شدت جزیره گرمای شهری در بخش های مرکزی منطقه مطالعاتی (مناطق 21، 13 و 14) با بافت فشرده و متراکم و گسترش سطوح نفوذناپذیر مشاهده می گردد که حداقل مقادیر شاخص تبخیر و تعرق (12/0-45/0) و سپیدایی (09/0- 16/0) نیز در این نواحی متمرکز گردیده است. مبتنی بر این پارامترها توزیع مکانی شاخص HMI در چشم انداز موردبررسی نشان داد که ظرفیت خنک کنندگی در منطقه موردمطالعه از 08/0 در نواحی مرکزی شهر تا 9/0 در مناطق تحت تأثیر فضاهای سبز مختلف و همچنین بدنه های آبی متفاوت است. در واقع بیشینه شاخص ظرفیت خنک کنندگی در کاربری با پوشش درختان انبوه و پراکنده در منطقه متمرکز گردیده که این نواحی توانسته اند با ظرفیت 63 درصدی خنک کنندگی، به طور متوسط 48/2 درجه سلسیوس از اثر جزیره گرمایی را خنثی نمایند. روش به کاررفته در این پژوهش می تواند به عنوان مرجعی برای طراحان شهری در ادغام رویکردهای خنک سازی شهری و راهبردهای کاهش جزیره گرمایی، در برنامه ریزی و طراحی مناطق شهری به کار گرفته شود.
پیشران های اثرگذار بر خودسازمان دهی روستاییان و بهبود معیشت پایدار روستایی شهرستان آشتیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خودسازمان دهی روستاییان به عنوان یک فرایند مشارکتی، نقشی بنیادین در ارتقای معیشت پایدار در مناطق روستایی ایفا می کند. این مطالعه باهدف شناسایی پیشرانهای اثرگذار بر خودسازمان دهی روستاییان و بهبود معیشت پایدار روستایی در شهرستان آشتیان انجام شد. این پژوهش کیفی با رویکرد تحلیلی اکتشافی و از طریق پرسش نامه نیمه ساختارمند و مصاحبه با 30 نفر از خبرگان در زمینه موضوع موردمطالعه انجام شد. داده های کیفی گرد آوری شده با استفاده از روش دلفی و نرم افزار میک مک برای شناسایی روابط و الگوهای میان مفاهیم تجزیه وتحلیل شد. یافته ها آشکار نمود شیوه پراکندگی عوامل و متغیرهای اثرگذار بر بهبود معیشت پایدار روستایی در ناحیه موردمطالعه به صورت ناپایدار بوده است. همچنین از میان 24 عامل اولیه تأثیرگذار، تعداد 10 عامل که دارای بالاترین امتیاز بودند به مثابه پیشران های بنیادین اثرگذار بر روند آتی خودسازمان دهی روستاییان در راستای معیشت پایدار روستایی شناسایی شد. پیشران های نوآوری خواهی و خلاقیت روستاییان در زمینه فعالیت های کشاورزی و غیرکشاورزی، مهارت و تجربه روستاییان در راستای فعالیت در گروه ها، انجمن ها و برپایی تشکل های محلی به مثابه عامل فردی؛ افزایش روحیه کارآفرینی، راه اندازی و ترویج کسب وکارهای نوین محلی به عنوان عامل روان شناختی؛ افزایش مشارکت، همکاری و احساس مسئولیت در انجام فعالیت های کشاورزی و غیرکشاورزی به عنوان عامل اجتماعی؛ توانمندسازی روستاییان و افزایش آگاهی و مهارت های اجتماعی و اقتصادی آن ها، بهره گیری از فناوری های نوین IT و ICT در فرایند توانمندسازی ساختاری روستاییان در راستای خودسازمان دهی به مثابه عامل آموزش و توانمندسازی؛ دسترسی به منابع مالی گوناگون و مطمئن برای بهره گیری در فعالیت های کشاورزی و غیرکشاورزی به مثابه عامل اقتصادی؛ واگذاری اختیار به روستاییان در راستای برنامه ریزی محلی و تمرکززدایی به عنوان عامل برنامه ریزی و مدیریت و سرانجام پیشرانهای حمایت از ایجاد و توسعه کسب وکارهای محلی و تنوع بخشی به فعالیت های کشاورزی و غیر کشاورزی روستاییان و همچنین افزایش سرمایه گذاری در فرایند کسب وکارهای نوآورانه در روستا به مثابه عامل حمایت اجتماعی- اقتصادی تعیین شد.
اثربخشی یکپارچه سازی طرحواره درمانی و درمان پذیرش و تعهد بر بهزیستی ذهن و نگرانی از تصویر بدنی زنان مبتلا به سرطان پستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۴ بهار (فروردین) ۱۴۰۴ شماره ۱۴۵
۲۲۰-۱۹۷
حوزههای تخصصی:
زمینه: سرطان سینه یکی ازشایع ترین سرطان هاست و به عنوان یک بیماری مزمن دارای عوارض روانشناختی متعددی است. لذا اثربخشی مداخلات روانشناختی یکپارچه که بتواند ابعاد هیجانی، شناختی، رفتاری و بین فردی را مورد توجه قرار دهد یک ضرورت کاربردی است. هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی یکپارچه سازی طرحواره درمانی و درمان پذیرش و تعهد بر بهزیستی ذهنی و نگرانی از تصویر بدنی زنان مبتلا به سرطان پستان بود. روش: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش شبه آزمایشی از سری طرح های پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری سه ماه با گروه گواه بود. پژوهش جامعه آماری پژوهش را تمام زنان مبتلا به سرطان پستان شهرستان یزد را در سال 1402 تشکیل دادند. نمونه پژوهش 30 نفر از زنان مبتلا به سرطان پستان بود که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایشی و گواه گمارده شدند. دو نفر از شرکت کنندگان گروه آزمایش در مرحله پس آزمون ریزش داشتند و دو نفر از اعضا گروه کنترل برای تساوی گروه ها کنار گذاشته شدند (13 نفر در هر گروه). یکپارچه سازی طرحواره درمانی و درمان پذیرش و تعهد در 8 جلسه 5/1 ساعته به گروه آزمایشی آموزش داده شد. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه های بهزیستی ذهنی (مولوی و همکاران، ۱۳۸۸)، و نگرانی از تصویر بدنی (لیتلتون و همکاران، 2005) استفاده شد. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 27 و آزمون تحلیل واریانس آمیخته با اندازه گیری مکرر انجام شد. یافته ها: یافته های به دست آمده از تجزیه وتحلیل داده ها نشان داد که بین دو گروه آزمایش و کنترل در میزان بهزیستی ذهنی و نگرانی از تصویر بدنی پس از دریافت مداخله جلسات درمانی یکپارچه سازی طرحواره درمانی و درمان پذیرش و تعهد تفاوت معناداری وجود دارد (05/0 >p). همچنین یافته های مرحله پیگیری نشان داد که کاهش میزان نگرانی از تصویر بدنی و افزایش بهزیستی ذهنی در گروه آزمایش در مرحله پیگیری پایدار بوده است (05/0 >p). نتیجه گیری: یکپارچه سازی طرحواره درمانی و درمان پذیرش و تعهد، یک مداخله امیدوارکننده را برای زنان مبتلا به سرطان پستان ارائه می دهد که فرآیندهای شناختی و عاطفی را هدف قرار داده، باعث بهبود مشکلات روانشناختی آن ها می شود؛ اما برای نتیجه گیری بهتر، تحقیقات بیشتری مورد نیاز است.
واکاوی ابعاد و مؤلفه های حفظ و نگهداشت منابع انسانی در شرکت ملی نفت ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر واکاوی ابعاد و مؤلفه های حفظ و نگهداشت منابع انسانی در شرکت ملی نفت ایران در سال 1402 است. این پژوهش از نظر جهت گیری در دسته تحقیقات کاربردی، از نظر فلسفه تحقیق اثبات گرا، از نظر رویکرد پژوهش استقرایی و از جهت هدف، تحقیقی توصیفی اکتشافی است. استراتژی پژوهش بررسی موردی شرکت ملی نفت ایران است که در آن از روش تحلیل مضمون استفاده شده است. داده های کیفی با استفاده از مصاحبه های نیمه ساختاریافته با 15 نفر از خبرگان و صاحب نظران آشنا به موضوع حفظ و نگهداشت منابع انسانی شرکت ملی نفت ایران گردآوری و به مرحله اشباع رسید، همچنین برای تحلیل مضمون از نرم افزار تحلیل کیفی مکس کیودا 2018 ویرایش دو استفاده شد. پس از انجام مصاحبه عمیق با خبرگان و صاحب نظران حوزه منابع انسانی شرکت ملی نفت ایران و با مطالعه دقیق و خط به خط جملات و اصطلاحات مصاحبه ها، 444 کد توصیفی که مشتمل بر چهار بُعد و 43 مؤلفه بود احصاء شد. ابعاد حفظ و نگهداشت مشتمل بر نگرش های شغلی، کیفیت زندگی کاری، توانمندسازی و انگیزش هستند. بُعد نگرش های شغلی مشتمل بر تعهد، رضایت شغلی، دل بستگی شغلی و...، بُعد کیفیت زندگی کاری مشتمل بر تعادل کار و زندگی، منطقه جغرافیایی خدمت، ثبات مدیریتی و...، بُعد توانمندسازی شامل آموزش و توسعه، چرخش شغلی، تفویض اختیار و...، بُعد انگیزش مشتمل بر احترام و قدردانی، ارزیابی عملکرد عادلانه، نظام شایستگی و... بود
الگوی حکمرانی بانکداری اسلامی مبتنی بر اندیشه های شهید صدر (ره)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هرچند فرآیند تجمیع و تخصیص وجوه در طول تاریخ در جوامع مختلف وجود داشته است، اما در دوره مدرن با اختراع پول های اعتباری و ایجاد مفهوم جدیدی به نام سرمایه در بستر نظام سرمایه داری، ساختار متناسب با آن یعنی بانک نیز برای ایجاد و خلق اعتبار و انجام فرآیند تجمیع و تخصیص سرمایه به وجود آمد. اندیشمندان اسلامی نسبت به این مسئله مستحدثه نظرات مختلف و گاهی متضادی را بیان کرده اند. شهید محمدباقر صدر از اولین نظریه پردازان اسلامی بود که به شکل ساختارمندی به این مسئله ورود پیدا کرد، ایشان با پذیرش ضرورت بانک در جامعه اسلامی به ارائه دو الگوی متفاوت در حوزه بانکداری پرداخته است: 1-الگوی بانکداری غیر ربوی که در یک نظام اجتماعی غیردینی فعالیت می کند و 2-الگوی بانکداری اسلامی که در بستر یک نظام اجتماعی اسلامی و به عنوان بخشی از آن نظام فعالیت می کند. با وجود اهمیت بانکداری اسلامی در منظومه فکری شهید صدر کمتر پژوهشی به آن پرداخته است. در این مقاله، با رویکرد کیفی و با استفاده روش فراترکیب مبتنی بر الگوی هفت مرحله ای سندلوسکی و باروسو به تبیین الگوی حکمرانی بانکداری بر اساس دیدگاه شهید صدر پرداخته شده است. برای این کار ابتدا ساختار حکمرانی به طور کلی طرح و سپس الگوی حکمرانی برای بانکداری اسلامی مبتنی بر اندیشه های شهید صدر احصاء گردید. جامعه پژوهش حاضر کلیه آثار مکتوب شهید صدر مرتبط با حوزه های اقتصادی و بانکداری است که تعداد 92 مقاله و پژوهش را شامل می شود که پس از گزینش محتوایی و موضوعی 39 مقاله از آنها برگزیده و تحلیل گردید. یافته های مطالعه منجر به شناسایی الگوی حکمرانی بانکداری اسلامی در 4 حیطه ی کلی قواعد (شامل 6 مقوله اصلیِ قاعده مالکیت چندگانه، قاعده آزادی اقتصادی در قلمرو محدود، قاعده عدالت اجتماعی، قاعده منطقه الفراغ، قاعده تحریم کنز و قاعده دستمزد)، قوانین (شامل 4 مقوله اصلیِ تضمین ارزش واقعی در قرض، ممنوعیت بانکداری خصوصی و حکمرانی واحد دولتی در بانکداری، ممنوعیت ربا و دریافت مالیات از دارایی ها انباشته و ضبط آن بعد از فرصت قانونی)، نظام انگیزشی و ساختار ارائه خدمات عمومی بانکداری اسلامی بوده است.
واکاوی ارزش های پایدار بازار تاریخی شهر اصفهان در گستره سازوکارهای مدیریتی سنتی آن، با تکیه بر اسناد تاریخی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در طول تاریخ، بازار شهر اصفهان با بهره گیری از سازوکارهای مدیریتی ویژه ای توانسته بود، پویایی و تداوم خود را حفظ نماید. امروزه، با وقوع تغییرات کلان در شیوه زندگی و به تبع آن، ظهور نظام های مدیریتی نوین، بدون توجه کافی به پیشینه غنی آن، این بازار به مسئله ای پیچیده، در زمینه مدیریت شهری و میراثی بافت تاریخی اصفهان بدل شده و آسیب های جبران ناپذیری را تجربه کرده است. بنابراین، حفاظت و تثبیت جایگاه آن، در رویارویی با فرآیندهای توسعه شهری، پیوندی معنادار با راهبردهای پایدار مدیریت سنتی این بازار در گذر زمان دارد. بر همین اساس، در پژوهش حاضر تلاش شده است تا این موضوع با بهره پذیری از روش تفسیری - تاریخی، مبتنی بر جمع آوری اطلاعات بر پایه اسناد و مدارک توصیفی و تصویری و مطالعات میدانی مورد واکاوی قرار گیرد. بررسی ها نشان می دهند که سازوکارهای مدیریت سنتی بازار تاریخی اصفهان تنها به ابعاد کالبدی (ا رزش های ملموس) آن محدود نبوده اند و وجود مناسبات بازار با حکومت ها و نهادهای مذهبی، حضور و فعالیت تجار و بازاریان در سطوح مختلف و پیچیدگی کسب وکار، تنوع فعالیت ها، تعدد ذی نفعان و دیگر ارزش های ناملموس مستتر در آن، مدیریت جامعی را برای تضمین بقای عملکردی بازار و پایداری آن، در بطن زندگی شهری ضروری ساخته بود. این سازوکارها بر شش گستره ذیل بخش پذیر هستند: الف. نظام اجتماعی و جایگاه بازار اصفهان در تعامل با ساختار شهری، ب. نظام مالکیت و مالیاتی بازار، پ. بازار عرصه تولید و تخصص، ت. مکان یابی فعالیت ها، ث. تأمین امنیت بازار و ج. تشکیلات اصناف و ارتباطات بیرونی و درونی آن ها. شناخت این ارزش ها در راستای تعامل با اصول نوین مدیریت میراث جهانی، به ویژه در گستره شناخت عوامل بنیادین درک معنا و ارزش ذاتی میراث فرهنگی ناملموس (در پنج گستره: خودشناسی، خود ترمیم نمایی، هویت فرهنگی، حفظ اصالت و انطباق با موازین حقوق بشر ) و شیوه های مدیریت سنتی بافت های تاریخی، یاری-رسان خواهد بود.
Anthropology and the Formation of Humanities and Social Sciences; A Study from Philosophical Anthropology to Social Theories
منبع:
فلسفه حقوق سال ۴ بهار و تابستان ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۷)
104 - 83
حوزههای تخصصی:
This article investigates the foundational role of philosophical anthropology in shaping social, legal, and political theories across both Islamic and Western intellectual traditions. It argues that any theory in human sciences is necessarily rooted in an underlying conception of the human being. Drawing upon Aristotle’s fourfold causality-efficient, final, material, and formal causes-the article demonstrates that philosophical anthropology is not merely a background assumption but the structural core of theory formation. The study has hired an analytical and intellectual method, systematically examining the internal logic of philosophical texts and ideas to identify how anthropological premises inform broader theoretical architectures.Through a comparative case study of Abu Nasr al-Farabi and Karl Marx, the article illustrates how divergent anthropologies—metaphysical and teleological in the former, materialist and historical in the latter—give rise to distinct visions of society and governance. Al-Farabi’s conception of the rational soul and hierarchical faculties grounds his model of the virtuous city (Utopia) , while Marx’s notion of the human as a laboring, self-transforming species-being underlies his critique of capitalism and vision of emancipation. Despite methodological and cultural differences, both thinkers reveal that social and political systems are ultimately constructed upon philosophical understandings of human nature. By centering philosophical anthropology at the middle of interdisciplinary inquiry, the article calls for a renewed focus on the human essence as the necessary starting point for reforming or generating coherent knowledge systems in the humanities and social sciences.