فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۹۰۱ تا ۲٬۹۲۰ مورد از کل ۵۰۵٬۸۵۹ مورد.
منبع:
باغ نظر سال ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴ شماره ۱۴۳
83 - 102
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: در این پژوهش به منظور بررسی نحوه اثرگذاری محیط فیزیکی بر یادگیری، رویکرد یادگیری عمیق اتخاذ شده است. از منظری شناختی، یادگیری عمیق به دامنه گسترده ای از موضوعات مرتبط با یادگیری از تفکر تا عمل می پردازد؛ ازاین رو، نقش قابل توجهی در میان رویکردهای جدید یادگیری داشته و منجر به پیوند میان مطالعات گوناگون شناختی و علوم اعصاب درباره یادگیری شده است. هدف پژوهش: این پژوهش با هدف بررسی ارتباط دو حوزه علوم شناختی و طراحی فضا های یادگیری، به شناسایی مؤلفه های فضایی محیط فیزیکی و تحلیل نحوه اثرگذاری آنها بر یادگیری عمیق پرداخته است. به همین منظور پرسش پژوهش عبارت است از: مؤلفه های فضایی اثرگذار بر یادگیری عمیق کدامند و به چه نحوی بر بهبود یادگیری عمیق اثر می گذارند؟ روش پژوهش: در این پژوهش ابتدا به منظور نزدیک شدن به موضوع یادگیری عمیق و استخراج مؤلفه های مرتبط با محیط فیزیکی، با روشی اکتشافی به تحلیل ادبیات موضوع و مبانی نظری پرداخته شد و سپس با روش مرورسیستماتیک مؤلفه های فضایی محیط فیزیکی شناسایی و دسته بندی شدند و با روش گلوله برفی از میان پژوهش های انتخابی تکمیل و معرفی شدند. نتیجه گیری: اثرگذاری مؤلفه های فضایی بر یادگیری عمیق از طریق انواع درگیری و حیطه های عملکردی ذهن قابل بررسی است که بیانگر نحوه اثرگذاری مستقیم از طریق فرایندهای انواع درگیری شناختی، هیجانی و رفتاری و همچنین اثرگذاری غیرمستقیم از طریق حیطه های عملکردی ذهن شامل ادارک، شناخت، هیجان و عمل است. همچنین مؤلفه های فضایی در دو بُعد عملکردی و کالبدی شناسایی شدند که مؤلفه های عملکردی به دلیل نقششان در فعالیت های یادگیری در پژوهش ها بیشتر کاربرد داشته اند. نحوه اثرگذاری مؤلفه های بُعد عملکردی در ارتباط با انواع درگیری بیشتر بررسی شده و مؤلفه های بُعد کالبدی نیز از نظر اثرگذاری بر حیطه های عملکردی ذهن بیشتر اهمیت داشته اند.
بازخوانی و معرفی قلعه های عثمانیان د ر تبریز براساس منابع نوشتاری و یافته های جد ید باستان شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنر و تمدن شرق سال ۱۳ بهار ۱۴۰۴ شماره ۴۷
52 - 61
حوزههای تخصصی:
عثمانی ها د ر سفرهای جنگی شان به مرزهای امپراطوری، همواره براساس یک سیستم «قلعه محور» حرکت می کرد ه اند . د ر این سیستم، محوریت پیشروی ها و نقشه راه تصرفات مبتنی بر تصرف قلاع و بازسازی آنها د ر راستای پیشبرد اهد اف نظامی و سیاسی شان بود ه است. د ر این راستا، با بررسی های مید انی و کتابخانه ای، نگارند گان موفق یه شناسایی سه قلعه د ر تبریز و اطراف آن شد ند . که عثمانی ها آنها را براساس این شیوه بهره گرفته اند : 1. قلعه رشید یه 2. قلعه جعفرپاشا 3. قلعه خامنه. این پژوهش براساس ترکیبی از روش های کتابخانه ای و مید انی انجام شد ه است. به گونه ای که منابع مطالعه شد ه با مد ارک باستان شناسی به د ست آمد ه تطبیق د اد ه شد ند . و به لحاظ قالب نظری نیز از نظریه چیرگی(ارتباط بین مراکز سیاسی- نظامی) کالین رنفرو برای تحلیل نتایج پژوهش استفاد ه شد ه است. د رنهایت، با بررسی قلاع مذکور، به این نتیجه می رسیم که هر یک از قلاع مذکور پتانسیل و تأثیر سیاسی- نظامی خاصی بر تحولات این د وره د اشته اند . این مسئله را د ر قالب نظریه چیره گی رنفرو به این شکل می توان تحلیل کرد که قلاع مورد بحث با اینکه هر کد ام یک واحد سیاسی- نظامی مستقل عمل می کرد ند . اما د ر قالب ساختار سیاسی عثمانی د ر مناطق متصرفه شمال غرب ایران، به صورت یک سیستم هماهنگ عمل می کرد ه اند . لذا، قلاع عثمانی ها د ر تبریز د ر قالب این سیستم قلعه محور و د ر بازه زمانی 1603-1585 میلاد ی موجب تد اوم حاکمیت سیاسی بیست ساله د ولت عثمانی بر مناطق متصرفه آذربایجان و بالاخص تبریز شد ه اند .
ارائه مدل عوامل تأثیرگذار بر توسعه مبلمان تندیسگرای معاصر با رویکرد فرا رشته ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۳۰ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
63 - 80
حوزههای تخصصی:
در عصر کنونی مبلمان تندیسگرا راه حلی مناسب برای پاسخگویی به نیازهای پیچیده و چندوجهی کاربران امروزی می باشد که علاوه بر رفع نیازهای فیزیکی، تامین کننده نیازهای معنوی و احساسی کاربران نیز می باشد و افزون بر محصولی کاربردی، به عنوان مجسمه نیز قابل ارزیابی هستند. پژوهش حاضر به دنبال شناسایی عوامل ظهور و توسعه مبلمان تندیسگرا در عصر کنونی، و ارائه مدلی برای آن می باشد تا به عنوان ابزاری مفید جهت بهبود کیفیت این محصولات، مورد استفاده طراحان و تولیدکنندگان قرار گیرد. امروزه توسعه محصول، از تک رشته ای به فرارشته ای در حال گذر بوده و آموزش خطی سنتی طراحی، پاسخگوی نیازها و سلایق گسترده امروز نیست. مبلمان تندیسگرا را می توان محصولی فرارشته ای، حاصل ادغام مجسمه و مبلمان توصیف کرد؛ از این رو، پژوهش حاضر با نگرشی فرارشته ای، اصلی ترین عامل توسعه را همگرایی مجسمه و مبلمان و عوامل این همگرایی را به عنوان عوامل فرعی تر مورد بررسی قرار داد. عوامل فرهنگی، اقتصادی، پیشرفت تکنولوژی، توسعه معماری تندیسگرا، رویکردهای نوین (رویکردهای هنری و طراحی پست مدرن و معاصر) به عنوان عوامل موثر در همگرایی مجسمه و مبلمان، و همچنین عوامل ثانویه توسعه مبلمان تندیسگرا در دوره معاصر شناسایی شد. پژوهش حاضر از حیث نوع پژوهش کاربردی، از حیث ماهیت توصیفی-تحلیلی (توصیفی زمینه گرا) و از حیث نوع داده ها و تحلیل داده ها کیفی بوده؛ روش و ابزار گردآوری اطلاعات نیز کتابخانه ای می باشد.
A Correlation Between Color Preferences and Virtual Environment
منبع:
Cyberspace Studies,Volume ۹, Issue ۲, July ۲۰۲۵
289 - 311
حوزههای تخصصی:
Background: Understanding color preference in virtual environments is crucial for applications in digital design, human-computer interaction, and virtual reality (VR).Aims: This study examines how luminance, hue, and saturation influence color preference in VR settings, considering both environmental and perceptual factors.Methodology: A controlled VR experiment was used, where participants interacted with two distinct virtual zones designed to simulate different lighting conditions.Finding: The findings suggest that chromatic lightness and perceived hue play distinct roles in color preference, with evidence supporting Weber's Law of illumination adaptation. It was also shown that regions with elevated chroma exhibit more pronounced colors. Additionally, the participants' average color preferences were determined, and the appropriate modification rate was extracted by comparing the preferred colors to the average colors of the virtual spaces. One significant finding was that, cooler colors were favored to warmer ones, which is consistent with previous research on color preferences. Furthermore, a correlation between lighting circumstances and color preferences was established.Conclusion: The findings indicated that adjusting the hue, saturation, and brightness can improve the design of virtual environments by matching the tastes of users. These insights contribute to a deeper understanding of color perception in digital spaces and have implications for design, architecture, and cognitive science.
نقش شبکه های اجتماعی در سازگاری و انطباق مهاجران افغانستانی (مورد مطالعه: دانشجویان افغانستانی مشغول تحصیل در دانشگاه های ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با گسترش مهاجرت ها، یکی از روندهای اثرگذار بر آموزش و جابه جایی های بین المللی، افزایش نابرابری ها در سطح ملی و جهانی است. با قدرت گیری طالبان در افغانستان در سال 2021 و افزایش تبعیض های قومیتی، جنسیتی و افراطی گری های سیاسی و مذهبی، دسترسی برابر به فرصت های آموزشی و شغلی برای گروهی محدود شده است. حضور بیش از نیم قرن مهاجران افغانستانی در جامعیه ایرانی، همراه با تحرکات اخیر دانشجویان مهاجر از افغانستان، دانشگاه های ایران را به یکی از مراکز مهم پذیرش دانشجو تبدیل کرده است. هدف این مطالعه بررسی روند شکل گیری و نقش شبکه ها در ورود و سازگاری دانشجویان مهاجر جدید به کشور است.روش مقاله حاضر تحلیل کیفی شبکیه اجتماعی است. جامعیه هدف 29 دانشجوی مهاجر افغانستانی مشغول تحصیل در دانشگاه های ایران هستند که به روش نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی انتخاب شدند.یافته های پژوهش نشان داد دانشجویان مهاجر با قرارگرفتن در شبکه های اولیه و ثانوییه دانشجویی، بخش عمده ای از نیازهایشان رفع می شود و شرایط سازگاری و انطباقشان با مقصد بیشتر فراهم می شود. بر همین اساس نیز مکانیسم های شکل گیری روابط در شبکه ها به خصوص در بین دانشجویان تازه وارد، ترجیح برقراری تعامل و پیوند با افرادی شبیه خودشان (اصل هموفیلی) است. این شباهت از منظر دانشجو بودن، افغانستانی بودن، هم قوم و هم مذهب بودن بیش از سایر موارد بود؛ درحالی که در بین مهاجران نسل دوم و سوم، شبکه های گسترده تری همراه با پیوندهای قوی و ضعیف متعدد از جامعیه مهاجران افغانستانی و همین طور جامعیه ایرانی وجود دارد.هرچند دانشجویان در ظاهر اذعان دارند که تعصبات قومیتی در شکل گیری پیوندها و تعاملاتشان در شبکه های موجود نقشی ندارد، اما در واقعیت امر نشانه هایی از مرزهای نامرئی موجود در بین آن ها و غلبیه ته نشست های قومیتی در برقراری تعاملات و پیوندها مشاهده می شود. این نگاه در بین دانشجویان تازه وارد از افغانستان پررنگ تر و در بین مهاجران نسل دوم و سوم که در فضای ایران رشد کرده اند، کمتر نمود دارد و در برخی تعاملات، ناخودآگاه خود را نشان می دهد.
بررسی تطبیقی گدای غلامحسین ساعدی و گدای (الشّحاذ) نجیب محفوظ بر اساس دیالکتیک هگل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه ادبیات تطبیقی سال ۱۵ بهار ۱۴۰۴ شماره ۵۷
1 - 24
حوزههای تخصصی:
دو نویسنده ادبیات داستانی ایران و مصر، غلامحسین ساعدی و نجیب محفوظ، در دو اثر همنام خود با عنوانِ گدا، به موضوعات اجتماعی مهمی در برخوردِ جامعه با پدیده مدرنیته پرداخته اند. پژوهش حاضر، با تکیه بر دیالکتیک هگل، به تحلیل تطبیقی این دو اثر، پرداخته و برنهاد (تز) سنت، برابرنهاد (آنتی تز) مدرنیته و هم نهاد (سنتز) پیامدهای این تعارض را در دو جامعه ایران و مصر واکاوی می کند. یافته های پژوهش حاکی از آن است که در داستان «گدا»ی ساعدی، سنت از طریق احترام به خانواده، پایبندی به ارزش های روستایی و اعتقادات مذهبی نمایان است و مدرنیته با فروپاشی کانون خانواده، گسترش فساد اخلاقی و بی اعتنایی به دین، برابرنهاد آن را شکل می دهد. در «الشّحاذ»، سنت در وفاداری خانوادگی، نوستالژی گذشته و سادگی و صمیمیت روستایی تجلی می یابد، در حالی که مدرنیته با علم زدگی، سردی روابط اجتماعی و بی حرمتی به مقدسات در تقابل با آن، قرار می گیرد. دیالکتیک هگل نشان می دهد که این تضادها به مثابه نیروی محرکه ای در بطن تاریخ عمل کرده که نطفه های یکدیگر را در خود پرورش می دهند. پیامد این صیرورت (سنتز) در هر دو اثر، اضطراب، ترس و تنهایی است که در ارتباط با عُمر حمزاوی، شخصیت اصلی الشّحاذ، به شکلِ پوچی و گم گشتگی در معنای زندگی نیز، تجلی می یابد. جستار پیشِ رو، با رویکردی توصیفی-تحلیلی، ضمن برجسته سازی جنبه های منفی مدرنیته، نشان می دهد که هر دو نویسنده با نگاهی انتقادی، گذارِ ناتمام از سنت به مدرنیته را به تصویرکشیده و عمیقاً به تبعات اجتماعی این تحول پرداخته اند.
Stance Markers in Academic Writing: Native Vs. Non-native (Iranian) Authorship in Hard and Soft Sciences Research Articles
منبع:
Critical Literary Studies, Vol ۷, No ۲, Spring and Summer ۲۰۲۵
187 - 208
حوزههای تخصصی:
The meticulous examination of discourse analysis, particularly the scrutiny of language application in academic writing, carries significant weight in the realm of Applied Linguistics. A critical aspect of this exploration revolves around the deployment of stance markers, which function as linguistic tools for articulating the personal viewpoints and assessments of writers concerning the assertions they proffer. The primary objective of this study was to juxtapose the overall and categorical distribution of stance markers in academic research articles authored by native (English) and non-native (Iranian) academic writers across the spheres of soft and hard sciences. The analytical framework of Hyland (2005b) on interactional metadiscourse was utilized to delineate the specific taxonomy of stance markers employed in the academic research articles written by two groups of authors. The results of the research revealed significant differences in the overall and categorical distribution of stance markers between the two sets of datasets, highlighting the potential impacts of disciplinary and cultural variations on their usage. The study advocates for an enriched understanding and integration of the rhetorical norms inherent in academic genres, including the deployment of stance markers, to enhance the creation of educational materials and elevate the language proficiency of students in linguistic studies.
بازخوانی رونوشت پنهان جامعه ایران در انقلاب مشروطیت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ ایران بهار و تابستان ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۳۸)
157 - 187
حوزههای تخصصی:
جامعه ایران همواره سعی کرده است در برابر صاحبان قدرت گفتار و کنشی عمومی را به اجرا بگذارد و در ورای نظارت مستقیم آنان گفتار و کنشی متفاوت را پدیدار سازد. به لحاظ تاریخی جامعه ایران همواره تحت سیطره حکومت های استبدادی بوده که مهم ترین خصیصه آن بی قانونی، عدم نهادینگی قدرت و حاکمیت دلبخواهانه و تحمیلی حاکم مستبد بوده است. در چنین شرایطی، جامعه نمایشی از تمکین و رضایت را به اجرا می گذارد که با تصویری که حاکمان می خواهند ترسیم کنند، همخوانی زیادی دارد، اما در پس پرده قدرت، آنچه آشکارا نمی تواند بازگو کند، در رونوشت نهانی و در نقد سلطه جلوه گر می سازد. چنین رویکرد محافظه کارانه ای گاهی جنبه فریبکارانه، احتیاط، ترس و برخورداری از لطف و مرحمت داشته و گاهی ریشه در باورهای دینی، فرهنگی و اجتماعی داشته است. در دوران حکومت ناصرالدین شاه، سلطه استبدادی و ناتوانی در ایجاد یک دولت متمرکز کارآمد، جامعه ایران را به وجه پنهان خود سوق داد و رونوشت های نهانی به نحوی چشمگیر فزونی یافتند. این پژوهش با بهره گیری از الگوی نظری روایت های نهانی اسکات و روش تحلیل متن، به دنبال پاسخ به این پرسش است که رونوشت های پنهان جامعه ایران چگونه و با چه اشکالی در انقلاب مشروطه تجّلی یافتند؟ یافته های پژوهش نشان می دهد که ظهور شب نامه ها از دل انجمن های مخفی، نقطه بارز پیدایی رونوشت پنهان این دوره است. به تدریج رونوشت های نهانی در اَشکال دیگری همچون روزنامه های مخفی، روزنامه های برون مرزی، سفرنامه های خیالی، مکالمات خیالی، رسالات گمنام، ترانه ها و خواب نامه ها نیز پدیدار شدند. با ادامه نابسامانی ها، این روایت ها شکل آشکار به خود گرفت و با به چالش کشیدن قدرت سیاسی، به انقلاب مشروطه منجر گردید.
طرح منحصر به فرد سیر و سلوک عرفانی در منظومه هفت پیکر نظامی گنجوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه زبان و ادبیات فارسی سال ۲۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۶۰
45 - 71
حوزههای تخصصی:
نظامی از معدود شاعرانی است که با اشراف به ساحت های گوناگون سخن، توانسته در مرز میان ادبیّات عرفانی و غنایی، اقلیمی خاص برای خود برپا سازد تا الگوی همیشگی این نوع ادبی بعد از او واقع شود. نگاهی به منظومه هفت پیکر از منظر نمادشناسی عرفانی و بازکرد رمزهایی که خود راوی به کنایه و بعضاً به تصریح به ما می دهد، کلّ داستان را فضایی سخت عرفانی می بخشد. امری که تا به حال علی رغم پاره ای کوشش ها و تحلیل های کلّی چندان توجّهی بدان نشده است و عمده پژوهش ها بر این تأکید دارند که هفت پیکر، متنی غنایی-داستانی است و مباحث عرفانی به صورت پراکنده و در پس زمینه آن قرار دارد. پژوهش حاضر با روش تحلیلی-توصیفی در پی بازکرد مفاهیم چندلایه ای است که راوی در سیر این داستان نهاده است تا بر اساس آن بتوان به صورتی مستدل و با تشریح جزئیات، ابعاد عرفانی و شیوه منحصر به فرد آن را در طرحی از سیر و سلوک عرفانی هویدا کرد. نتایج این پژوهش نشان می دهد نظامی در این منظومه که از ساحت بیرونی جهان آغاز می شود و در فرآیندی رمزآلود به درون می گراید و تمام نشانه های مهم روایی را در خدمت تحوّلی معنوی و معنایی قرار می دهد، ضمن حفظ لایه اوّلیه، طرحی خاص و منحصر به فرد از سلوک عرفانی را پی انداخته است.
تحلیل ِ کاربردِ ساز بربط در شعر فارسی بر اساس سبک شناسی پیکره ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه زبان و ادبیات فارسی سال ۲۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۶۰
167 - 209
حوزههای تخصصی:
پیوند موسیقی و شعر از دو منظر درخور توجّه است: نخست مبحث آهنگ و توازن های مختلف کلام است که ساحت موسیقایی شعر را می سازد؛ دیگر کاربرد آلات و اصطلاحات موسیقی در شعر است. شاعرانِ ادوار مختلف با استفاده از نام سازها و اصطلاحات موسیقایی، تصاویر و معانی گوناگونی را خلق کرده اند. ساز بربط از جمله آلات موسیقی است که شعرای فارسی گو از عصر رودکی تاکنون به انحای مختلف آن را در سروده هایشان به کار گرفته اند و تصاویر و معانی و پیوندهای واژگانی بسیاری را عرضه کرده اند که تحلیل تطّور آن از منظر سبک شناسی، می تواند خلاقیت یا تقلید سرایندگان مختلف را نشان دهد. از این رو، در پژوهش حاضر، پیکره ای از 79 شاعر مشتمل بر پنج بخش و 360 بیت را تشکیل داده ایم و به روش ساختاری و تحلیل محتوا به توصیف و تحلیل تصاویر ساز بربط پرداخته ایم. نتایج پژوهش نشان می دهد قرن ششم تا هشتم هجری قمری نقطه اوج تصویرسازی و معنا آفرینی با این ساز کهن است. بیشترین کاربرد این ساز در دستگاه بلاغی است. پیوندهای واژگانی در مرتبه دوم قرار دارد. هم چنین تأویلات معنایی و مضمون پردازی با بربط در ادوار مختلف شعر فارسی دیده می شود. در میان شاعران همه ادوار، خاقانی هم از نظر بسامد ابیات مشتمل بر بربط و هم از نظر کاربردهای خاص، بیشترین کاربرد متنوّع را داراست.
تحلیل دوبیتی های «لاله طور» علامه اقبال لاهوری بر اساس نظریه ارتباط زبانی رومن یاکوبسن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شبه قاره سال ۱۷ بهار و تابستان ۱۴۰۴ شماره ۴۸
125 - 142
حوزههای تخصصی:
برپایه نظریه ارتباط زبانی رومن یاکوبسن (1982-1896)، تحقق هر ارتباط کلامی، نیازمند شش عامل است، یعنی فرستنده، گیرنده، پیام، موضوع، رمزگان و مجرای ارتباطی که جهت گیری پیام به سوی هریک از آن ها موجب نقش های خاصی شامل نقش عاطفی، ترغیبی، ادبی، ارجاعی، رمزگان و همدلی می شود. در بررسی و مطالعه دوبیتی های «لاله طور» علامه اقبال لاهوری که به روش توصیفی-تحلیلی صورت گرفته، کارکردهای شش گانه زبان براساس نظریه ارتباطی یاکوبسن تبیین و تحلیل شده و تلاش بوده تا به این سؤال اساسی پاسخ داده شود که کدام نقش زبانی بیشترین کارکرد را در این مجموعه شعری دارد. برآیند تحقیق نشان از آن دارد که علاوه بر نقش ادبی، نقش عاطفی که در آن جهت گیری پیام به سوی خود گوینده است، بیشترین کارکرد را دارد و اقبال از این طریق، به بیان عواطف و احساسات خویش پرداخته و حتی از دیگر نقش های زبان نیز درراستای تحقق همین امر بهره جسته است؛ ازاین رو هدف و محوریت کلام در این دوبیتی ها با «فرستنده» (من) است و نوع ادبی آن ها از نوع ادب غنایی است که عنصر توصیف در آن مهم ترین عنصر به حساب می آید و شاعر در آن به توصیف احوال، اندیشه و احساس لطیف خویش پرداخته است.
بررسی نقش و جایگاه ایزدبانوان هندوایرانی در طبقات سه گانه دومزیل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شبه قاره سال ۱۷ بهار و تابستان ۱۴۰۴ شماره ۴۸
181 - 196
حوزههای تخصصی:
نظریه سه گانه دومزیل، یک ساختار جامعی از خدایان، ایزدان و الهه های باستانی اقوام کهن هندواروپایی را براساس جایگاه آن ها مورد دسته بندی قرار داده است که باتوجه به زیرشاخه هندوایرانی آن، اشتراکات و همسانی های زیادی میان خدایان هندی و ایرانی قابل مشاهده است. در این پژوهش با روش توصیفی-تحلیلی، مشخص شد که در گزارش های اساطیری و بدویِ هردو قوم، نخست شاهد تکریم مقام زن و حضور زن خدایانی متعدد و نیرومند در رأس خدایان هستیم که بعدها با گسترش و تکوین جامعه مردسالارانه و سیطره عصر حماسی و پهلوانی، این زن خدایان از مقام خود تنزل یافته و حتی در برهه هایی از زمان، از تمامی طبقات ایزدان کنار گذاشته شدند؛ اما به دلیل نفوذ و تأثیری که داشتند، درنهایت به عنوان خدایان فروتر و زمینی، در پایین این طبقات، به خویشکاری مهم خود، یعنی باروری و نگهبانی از آب و احیای کشاورزی پرداختند. این مقام در ایران از آنِ آناهیتا و در هند از آنِ الهه ساراسواتی است که در یک نگاه تطبیقی، الهه های ایرانی در انتساب به این طبقه، از جایگاه مطلوب تری برخوردارند.
The effect of the FIFA 11+ injury prevention program on youth soccer players performance (systematic review)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Sport Sciences and Health Research, Volume ۱۷, Issue ۱,۲۰۲۵
137 - 152
حوزههای تخصصی:
Background: The FIFA 11+ program has been shown to be effective in improving physical fitness factors and preventing injuries in soccer players.Aim: The purpose of this study was to review the effect of the FIFA 11+ injury prevention program on youth soccer players’ performance.Materials and Methods: Relevant articles were searched in Science Direct, PubMed, Scopus, PEDro, and Google Scholar using the keywords "FIFA 11+", "performance", and "youth". The search yielded 32 articles, of which 14 were shortlisted, and ultimately, four were selected for review.Results: The reviewed articles have indicated that the FIFA 11+ program results in a significant improvement in various performance factors (P < 0.05). These studies demonstrated that the FIFA 11+ program enhances stability, knee flexor muscle strength, sprint performance, agility, Slalom Dribbling, and flexibility. However, no significant improvements were observed in long jump, vertical jump, VO2max, balance, and lower extremity range of motion.Conclusion: Studies suggest that the FIFA 11+ warm-up program is more effective than conventional warm-ups in enhancing performance. Therefore, based on the literature reviewed, the FIFA 11+ program is recommended to enhance muscle strength, flexibility, and agility, thereby reducing injury risk in youth football players.
ادراکات و دانش مربوط به دوپینگ در ورزشکاران نخبه معلول ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت ورزشی سال ۱۷ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۶۸)
100 - 86
حوزههای تخصصی:
مقدمه: در تحقیق حاضر ادراکات و دانش مربوط به دوپینگ در ورزشکاران نخبه معلول ایران بررسی شد.روش پژوهش: روش تحقیق کیفی (تحلیل تماتیک) از نوع اکتشافی و به لحاظ هدف از نوع کاربردی بود و به شکل میدانی اجرا شد. مشارکت کنندگان در پژوهش 16 نفر از ورزشکاران نخبه معلول عضو تیم ملی و با سابقه حضور در مسابقات پارالمپیک بودند. این مشارکت کنندگان از طریق روش نمونه گیری هدفمند در دسترس و به شیوه گلوله برفی تا رسیدن به نقطه اشباع نظری انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها، مصاحبه نیمه ساختارمند بود و برای تحلیل داده های حاصل از مصاحبه ها، از روش کدگذاری استفاده شد. روایی و پایایی مصاحبه ها از طریق روش های معتبر بررسی شد. یافته ها: نتایج تحقیق به کشف 21 مؤلفه از جمله تقلب در کلاس بندی و سیستم های ناکارامد ورزش معلولان در عامل مدیریتی، مشکلات مالی و عدم اعتمادبه نفس و عدم اطلاعات ورزشکار در عامل فردی، ناآگاهی مربی و داروهای تقلبی در عامل محیطی در فرایند ادراکات و دانش مربوط به دوپینگ در ورزشکاران نخبه معلول منجر شد.نتیجه گیری: با توجه به نتایج تحقیق عوامل مدیریتی، فردی و محیطی در ادراکات و دانش مربوط به دوپینگ ورزشکاران معلول تأثیر گذارند. با توجه به نتایج مذکور بهتر است مدیران و مسئولان در جلوگیری از دوپینگ ورزشکاران معلول و افزایش درک آنها از معایب این پدیده برنامه ریزی کنند.
New-Found Elamite Sites in South Lorestan, Iran (South Basin of Kashkan River)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Persica Antiqua, Volume ۵, Issue ۹, July ۲۰۲۵
5 - 26
حوزههای تخصصی:
The southern part of Lorestan province in Pishkuh is one of the key areas for understanding the cultural periods of Southwest Iran. This area is located near one of the government centers of Elam (Susa in the south) and on two communication routes from south to north and west to east. Therefore, this area can be one of the essential communication areas between the Susa and the Mesopotamian lowlands, the mountainous region of Zagros, and the central plateau of Iran. However, due to the focus of Elam scholars on the two state centers of Susa and Anshan, there is no comprehensive picture of the state of settlements in this region during the Elam period. Based on this, this research aimed to determine and analyze the situation of the Elamite settlements in the area by conducting a systematic archaeological survey in 2016. As a result, 31 sites belonging to the Elamite period were identified. This research showed that most of the Elam sites were formed in the intermountainous valleys and the slopes of mounds. Most of them have a chronological sequence, and in terms of morphology, they show evidence of Elamite nomadic settlements in this region.
The Effectiveness of Emotionally Focused Couple Therapy on Self-Differentiation and Intolerance of Uncertainty in Couples Seeking Divorce(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Objective: This study aimed to investigate the effectiveness of Emotionally Focused Couple Therapy (EFCT) on differentiation of self and the reduction of intolerance of uncertainty in couples seeking divorce. Methods: The research method was quasi-experimental with a pretest–posttest control group design. The statistical population consisted of couples seeking divorce in Tehran, from which 30 couples were selected through convenience sampling and randomly assigned to experimental and control groups. The experimental group underwent a 10-session EFCT intervention, each session lasting 90 minutes, while the control group did not receive any intervention. Findings: Findings showed that Emotionally Focused Couple Therapy significantly increased differentiation of self and reduced intolerance of uncertainty in couples seeking divorce. Conclusion: These results suggest that by focusing on core emotions and emotional interactions, it is possible to improve interpersonal relationships and facilitate more informed decision-making in marital relationships. Accordingly, the use of EFCT is recommended in psychological interventions related to divorce crises.
Spousal Support and Marital Satisfaction: The Mediating Role of Gratitude Expression(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Objective: This study aimed to examine the direct and indirect relationships between spousal support and marital satisfaction, with gratitude expression as a mediating variable. Methods and Materials: A descriptive correlational design was employed with 370 married individuals from Armenia, selected based on the Morgan and Krejcie sampling table. Data were collected using standardized instruments for marital satisfaction, spousal support, and gratitude expression. Analyses were conducted in two stages: Pearson correlation analysis in SPSS-27 to examine bivariate associations, and Structural Equation Modeling (SEM) in AMOS-21 to test the hypothesized mediating model. Model fit was evaluated using established indices, including χ²/df, GFI, AGFI, CFI, TLI, and RMSEA. Findings: Pearson correlations revealed that spousal support was significantly associated with both marital satisfaction (r = .58, p < .001) and gratitude expression (r = .51, p < .001), while gratitude expression was also correlated with marital satisfaction (r = .46, p < .001). SEM demonstrated acceptable model fit (χ²/df = 1.93, GFI = 0.93, AGFI = 0.91, CFI = 0.96, TLI = 0.95, RMSEA = 0.049). Direct effects showed that spousal support positively predicted marital satisfaction (β = 0.37, p < .001) and gratitude expression (β = 0.44, p < .001), while gratitude expression also predicted marital satisfaction (β = 0.29, p = .001). The indirect effect of spousal support on marital satisfaction through gratitude expression was significant (β = 0.13, p = .002), confirming partial mediation. Conclusion: Findings underscore the dual importance of supportive behaviors and gratitude expression in shaping marital satisfaction. Spousal support enhances satisfaction both directly and indirectly by fostering gratitude, suggesting that couples who both provide support and express appreciation are more likely to sustain fulfilling relationships.
درآمدی بر فهم جنبش های اجتماعی از منظر فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تاریخ جوامع همواره مشحون از جدال قدرت و مقاومت است. مقاومت رخدادی چندچهره است که گاه زیستی مخفیانه دارد و گاه چهره ای عیان؛ گاه خود را به شیوه ای مسالمت آمیز آشکار می سازد و گاه به شیوه ای خشونت آمیز. مقاومت گاه در چهره ی رفتار جمعی، کوتاه مدت و موقتی رخ می نماید و زود به بوته ی فراموشی سپرده می شود و گاه به صورت نهادینه تر و سازمان یافته تر در قالب جنبشی اجتماعی پا به عرصه می گذارد.جنبش ها درمسیرتکوین و اثربخشی از ابزارهای متنوعی بهره می گیرند که عناصر فرهنگی از مهمترین آنهاست. مقاله حاضر با هدف فهم و تفسیر جنبش های اجتماعی با لنز فرهنگی به نقد و بررسی کتاب درآمدی فرهنگی بر جنبش های اجتماعی به قلم جیمز جاسپر نموده است. مقاله حاضر درصدد است با مرور اثر به ماهیت اعتراض ها و جنبش های اجتماعی و معنا بخشی به این رخدادها توسط کنشگران پرداخته و زیربنای اقتصادی و سیاسی اعتراض ها و شیوه های جذب هوادار و تاثیر جنبش ها بر یکدیگر را مطرح کند, سپس به مفاهیم زیربنایی کتاب و سایر مفاهیم مشابه پرداخته و در نهایت به نقاط قوت و ضعف اثر اشاره کند.
جامعه شناسی حقوقی اجرای احکام کیفری متعدد جرم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عدالت و جرم دو مفهومی کلیدی در جامعه شناسی حقوقی می باشند. اجرای کیفری احکام متعدد جرم در جامعه، از منظر جامعه شناسی حقوقی، با هدف برقراری عدالت، پیشگیری از جرم و افزایش امنیت عمومی، اهمیت بسزایی دارد؛ زیرا با مجازات متناسب با هر جرم، عدالت را در جامعه برقرار می کند و از تکرار جرم توسط مجرمان جلوگیری می نماید. این امر باعث افزایش امنیت عمومی شده و با ایجاد بازدارندگی، از وقوع جرائم جدید پیشگیری می کند. این پژوهش با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی و با تکیه بر منابع کتابخانه ای و اسناد قانونی، به بررسی موضوع تعدد جرم و اجرای احکام کیفری متعدد پرداخته است. این مقاله به دنبال بررسی و تحلیل مفهوم تعدد جرم در حقوق ایران و تبیین الزامات و چالش های اجرای ماده ۵۱۰ قانون آیین دادرسی کیفری در خصوص تجمیع احکام کیفری است. یافته های پژوهش پیش و رو نشان می دهد که اجرای ماده ۵۱۰ قانون آیین دادرسی کیفری و تجمیع احکام کیفری، با چالش ها و ابهاماتی مواجه است. ازجمله این چالش ها می توان به عدم تعیین تکلیف در خصوص نهادهای تخفیف مجازات و اعتراض به رأی صادره اشاره کرد. همچنین، محدودیت مرجع تجمیع کننده در ورود به ماهیت جرم و عدم امکان تبرئه متهم، از دیگر چالش های اجرای این ماده است.
دولت و بازسازی جامعه: تکوین سوبژکتیویته های زنانه در استان ایلام (1400-1300)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حیات اجتماعی در عرصه زنانه، گاه محل ظهور نیرویی رهایی بخش وکنش گرا بوده و گاه به دلیل مناسبات قدرت، وجهی تصنعی یافته است. این پژوهش به روایت خاص فوکو درباره ی سوژگی و سوژه شدن، تبارشناسی و تاریخ توجه دارد. روش این پژوهش، کیفی و به شیوه تبارشناسی است. اسناد از کتابخانه ی مجلس شورای اسلامی، آرشیو اسناد و تالار پژوهش و کتابخانه ملی استخراج گردیدند که صحت و اعتبار آن ها مورد تایید است. همچنین برای فهم بهتر روایت زنان و ارائه ی تاریخ محلی زنان ایلام با تعدادی از زنان ایلامی مصاحبه نیمه ساختاریافته به عمل آمد. یافته ها نشان می دهد که حوادث تاریخی صد ساله موجب شکل گیری زنانگی هایی از نوع محصور در مکان، هژمونیک، بروکراتیک، سلحشورانه و مطالبه گر شده است. بر اساس نتایج، سوبژکتیویته های زن ایلامی به واسطه اثرپذیری از حوادثی تاریخی چون؛ اسکان عشایر، اجرای طرح توسعه روستایی، اصلاحات ارضی، فعالیت احزاب سیاسی، توسعه نظام اداری، وقوع انقلاب اسلامی و جنگ و توسعه نظام آموزش عالی در پیوند با این تحولات به وجود آورده است.