فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۴۱ تا ۷۶۰ مورد از کل ۴٬۴۹۷ مورد.
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۰ پاییز ۱۳۹۴ شماره ۳
71 - 78
حوزههای تخصصی:
شخصیت های تبلیغاتی مثل یام یام، میمونک چی توز، آقای ایمنی و ... سال هاست که خاطرات نسل های مختلفی از مصرف کنندگان ایرانی را رقم زده و توانسته اند تاثیر زیادی در فروش محصولات داشته باشند. هدف این مقاله یافتن تعریفی روشن از نقش و کارکرد شخصیت های تبلیغاتی و مزایا و معایب تبلیغات شخصیت محور و یافتن اصول و معیارهایی که متضمن خلق شخصیت تبلیغاتی متناسب با تفاوت های فرهنگی، دینی و تاریخی ما باشد و بتواند صاحبان تبلیغات را در خلق شخصیت تبلیغاتی ماندگار، کارآمد و ایرانی یاری دهد، است. این تحقیق با روش توصیفی- تحلیلی و با رویکرد تطبیقی، از طریق منابع اسنادی و مشاهده انجام گردید و طی آن مشخص شد، یک شخصیت تبلیغاتی، تصویری نمادین و فرهنگی است. بنابراین باید نمادهای بصری و کلیشه های رفتاری را تقویت کند که متناسب با ارزش ها و فرهنگ مخاطب بوده تا مخاطب بتواند پیام و مفاهیم ضمنی را از طریق شخصیت، به درستی رمزگشایی و پیام مورد نظر را دریافت کند. با توجه به زمینه های فرهنگی ایران، لازم است هویت یابی فرمی، معنایی و رفتاری شخصیت های تبلیغاتی برای دوری از نسخه برداری کورکورانه از شخصیت های تبلیغاتی خارجی و کمک به مخاطب در پذیرش و درک معانی ضمنی و کلیشه های رفتاری شخصیت در تبلیغات شخصیت محور مد نظر قرار گیرد.
بررسی هویت معنوی مبتنی بر صفات در طراحی محصول(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۰ زمستان ۱۳۹۴ شماره ۴
73 - 84
حوزههای تخصصی:
بشر بر اساس فطرت الهی خود، قابلیت درک معنویت و حضور خداوندی را در تعاملاتش دارد. نیاز انسان به پرورش معنوی، انکارناپذیر است؛ اما تاکنون در طراحی صنعتی و مطالعات پیرامون آن، به قدر کافی به این نیاز فطری توجه نشده است. در پژوهش حاضر، طراحی محصول بر اساس این خصیصه کاربران بررسی شده است. هدف این مقاله، شناخت عوامل مؤثر بر ایجاد هویت معنوی محصول و احساسات معنوی کاربران است تا بتوان راهکاری را جست وجو کرد که هدایتگر طراحان در این مسیر باشد. این پژوهش نظری، بر مبنای فرایند برایان لاوسون شکل یافته و به دنبال آن، مطالعات کتابخانه ای و میدانی بر اساس مراحل سه گانه بررسی، تلفیق، ارزیابی و تعاملشان با یکدیگر انجام شده است. ساختار پژوهش بر اساس گروهی از واژگان بنا شده است. این واژگان که بیان کننده مشخصه های عملکردی، سمبلیک و استتیکی محصولات اند، از دو مسیر به دست آمده اند: گروه اول، با مروری بر مطالعات در زمینه هنر و معنویت، به ویژه هنر اسلامی و گروه دیگر، با مراجعه ای ساختاریافته به صفات خداوند در منبع مکتوب و بی نقص معنویت، یعنی قرآن کریم. کلیدواژگان و صفات مذکور با تحلیل های کیفی و محتوایی غربال شدند. در نتیجه، فهرستی نهایی از کلیدواژگان به دست آمد که طراحی محصولات بر اساس آن ها، ممکن است بر تجلی هویت معنوی در فرایند استفاده کاربران و به ویژه استفاده کنندگان ایرانی مؤثر واقع شود.
چیدمان خوشنویسی، گرافیک و نقاشیخط: مطالعه تطبیقی دو سبک رایج خط نستعلیق (سبک میرعماد الحسنی و محمدرضا کلهر)
حوزههای تخصصی:
قلم نستعلیق به عنوان دومین خط خاص ایرانیان در دوره اسلامی، پس از شکل گیری و پیدایش به همت خوشنویسان از دوره ای به دوره دیگر شاهد ویژگی ها و اختلافاتی هر چند جزئی در ساختار حروف، کلمات، اتصالات و نیز ترکیب بندی ها شد و در نتیجه این اختلافات جزئی، خوشنویسی نستعلیق هر یک از دوره ها از هم متمایز گشت. برخی از خوشنویسان شاخص هر دوره، ابتکارات و خلاقیت های نوینی را در ارتقاء زیبایی و تکامل خط نستعلیق به کار بردند که منجر به شکل گیری، تکمیل و ترویج طریقه و روش نگارش آنان شد. بعدها اقدامات و تلاش آنان توسط شاگردان و پیروانشان توسعه و ترویج یافت تا اینکه امروزه در خوشنویسی نستعلیق با دو قالب و ساختار متمایز با نام های ""مکتب قدیم"" یا ""مکتب میرعماد"" و ""مکتب جدید"" یا ""مکتب کلهر"" روبه رو هستیم. میر عماد الحسنی قزوینی از هنرمندان دوره صفوی نامدارترین خوشنویس نستعلیق که تکامل این قلم با نام وی رقم خورده است با عنایت به پیشینیان موجد سبکی شد که خوشنویسان پس از او به خط وی اقتدا نمودند. سبکی که در آن دوایر، اتصالات و کشیده ها قدری درشت تر از حد معمول و در عین حال از تناسـب کامـلی برخوردار بودند. اندام حروف نیز بسیار مسـتحکم، واضح و مشـخص و همچنین با ظرافتی استادانه نگاشته می شد و اما میرزا محمدرضا کلهر از خوشنویسان برجسته دوره قاجار با تکیه بر نبوغ سرشارش نیز براساس اصول و خواست زمانه، برپایه سبک میرعماد سبکی را پی ریخت که قلم نستعلیق را با صنعت تازه وارد چاپ سنگی آشتی داد. وی طی این فرآیند در ساختار حروف و کلمات نستعلیق با پرهیز از نازک نویسی و تیزنویسی، نوعی چاق نویسی را مرسوم ساخت که در آن دوایر کوچکـتر و تنگ تر نوشته شده و کشیده ها و فاصله پیوند حروف و کلمات کوتاه تر و ضخیم تر می شدند.
مطالعه تطبیقی و جامعه شناختی دو نگاره از کتاب جامع التواریخ رشیدی و ظفرنامه تیموری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۰ زمستان ۱۳۹۴ شماره ۴
15 - 25
حوزههای تخصصی:
دانش بین رشته ایِ جامعه شناسی هنر، برای شناخت جوامع، به آثار هنری نیز رجوع می کند. در این مقاله، هنر نگارگری دوره ایلخانی و تیموری ازنظر جامعه شناختی بررسی می شود. هدف اصلی این تحقیق بنیادی که با روش توصیفی و نمونه پژوهی انجام گرفته، یافتن عوامل مؤثر بر هنر و هنرمندان این دو دوره تاریخی است. فرضیه اصلی نیز بر تأثیر عوامل اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی بر هنر و هنرمندان، در مقابل تأثیر هنر بر جامعه مبتنی است. برای این منظور، دو نگاره از کتاب های جامع التواریخ رشیدی و ظفرنامه تیموری به عنوان نمونه، تحلیل تطبیقی می شوند. وجه اشتراک این دو نگاره، تأکید بر عظمت مقام شاهی است و تنها وجه تمایز این دو اثر، در نوع نگاه هنرمندان به پادشاه است که در شرایط سیاسی و اجتماعی این دو دوره تاریخی ریشه دارد. در جمع بندی کلی، ارتباطی دوسویه در عظمت بخشی به حاکمان و هنر این دوره ها دیده می شود. بنابراین، می توان گفت هنر نگارگری دوره ایلخانی و تیموری، نقش بسیار مهمی در بقا و القای عظمت این حکومت ها داشت و درواقع، حمایت از هنر، قدرتی والا برای پادشاهان به ارمغان می آورد.
چیدمان عکس: آنچه که باید تغییر کند
حوزههای تخصصی:
چیدمان عکس: نگاهی به سیر نظریه پردازی در عکاسی
حوزههای تخصصی:
تفسیر نگاره های دیوان حافظ (سام میرزا. تبریز) با تأکید بر هرمنوتیک متن محور ریکور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۰ تابستان ۱۳۹۴ شماره ۲
23 - 38
حوزههای تخصصی:
هرمنوتیک متن محور یکی از رویکردهای علم هرمنوتیک است که جهت تفسیر و فهم متن در مفهوم گسترده آن از جمله آثار هنری به کار می رود. یکی از پیچیدگی های اعمال چنین رویکردی در تفسیر آثار هنری، مسئله بسط آن از نوشتار به تصویر است؛ مسئله ای که در استفاده از این رویکرد در تفسیرنگاره ها به دلیل ارتباط وسیع نوشتار و تصویر در آنها پیچیده تر می شود. هدف این جستار، بررسی امکان ارائه تفاسیری مبتنی بر روش تفسیر پل ریکور یکی از نظریه پردازان رویکرد مذکور، از نگاره های دیوان حافظ سام میرزا است. اعمال روش مذکور بر نگاره ها با استفاده از شیوه توصیف و تحلیل، اگرچه بر امکان پذیری ارائه چنین تفسیری دلالت دارد، امّا تأکید بر شخصی بودن تفاسیر، داوری و تشخیص درستی و نادرستی آنها را غیرممکن می سازد؛ از سویی ابهام معنایی ناشی از حضور دیسکورس شعری، قالب شعر و آگاهی بر ارتباط وسیع ساختاری_ محتوایی نگاره ها با متن دیوان باعث می شود تا تفسیر نگاره ها به عنوان جزئی از کل دیوان بر تفسیر آنها به مثابه متونی مجزا ارجحیت یابد که مستلزم چشم پوشی از اصول روش ریکور است؛ از این رو شاید روش های تفسیری معطوف به زمینه شکل گیری یا مؤلف اثر جایگزینی مناسب برای روش مذکور باشند.
چیدمان عکس: پرتره ای از درخت!!!؛ درگفتگویی با مریم زندی
حوزههای تخصصی:
چکیده نگاری نقوش به کار رفته در بافته های عشایر ایلسون استان اردبیل
حوزههای تخصصی:
قوش زیراندازهای عشایر ایلسون، بازنمایی ویژگی های اساسی عناصر طبیعی محیط زندگی بافندگان است. آنها بر طبق یک شیوه ی شفاهی و ذهنی، نقوشی را به صورت خطوط محیطی بر بافته ها چکیده نگاری کرده اند. این بافته ها نقوش ساده ای دارندکه توصیف خاص و دقیق از یک واقعه در زمانی خاص نیست و اغلب نمایی متاثر ازشیوه زیست آنهاست. در نقوش حیوانی حالت هایی مشابه جانورنگاری پیشاتاریخی مشاهده می شود که نشانه هایی از واقعیت و اغراق در برخی ویژگی های آنهاقابل بازشناسی است. آنچه آثار هنری ایرانی را به لحاظ سبک، مقیاس و کارکرد در ریشه به هم مربوط می کند، عدم رغبت هنرمندان ایرانی به تقلید از طبیعت و تاکید او بر بیان مفاهیم ذهنی و نمادین است.این شیوه درک نقش از طبیعت است، ولی بافنده خلاق عشایری، بر اساس اصول و قواعدی که هیچ گاه مکتوب نشده ولی بارها تجربه شده، درمی یابد که نقش ذهنی را چگونه باید آنقدر ساده کرد که ویژگی های اصلی موضوع از دست نرود. در این خصوص دو عامل مهم یکی توانایی فردی و دیگری ظرفیت روحی(یا تجربیات باطنی) نقش دارند. گروهی این تجربیات باطنی را بداهه پردازی و گروهی دیگر آن را شهود می خوانند. نقوش و طرح های این عشایر اغلب نام بومی دارند و به جز واژه های ترکی، کلمات و اصطلاحات آذربایجانی، روسی و فارسی نیز به کار می رود و گاهی عدم تلفظ صحیح واژه، اصطلاحات به کلمات دیگر تبدیل شده که با ظاهر نقش هم خوانی ندارد. رویکرد این پژوهش توصیفی- تحلیلی است که از طریق مطالعه میدانی جمع آوری شده است.این پژوهش از این لحاظ دارای اهمیت است که مطالب آن از بررسی نمونه های بسیاری که از طریق مطالعه میدانی تصویر برداری و سپس نقوش، طراحی شده اند، حاصل آمده و توانسته به نکاتی که از دید سایر محققان دور مانده، اشاره ای داشته باشد. از همین روست که منابع کتابخانه ای زیادی در نگارش آن مورد استفاده قرار نگرفته است. به طور کلی نتایج حاصل از انجام تحقیق حاضر اذعان داشت که به نظر می رسد بافنده عشایری قادر است به واسطه نوعی بداهه نگاری، تصویری از طبیعت را در ذهن ثبت کند و سپس آنها را بر طبق یک شیوه قراردادی، ویژگی های اساسی عناصر موجود در طبیعت را بازنمایی کرده و به نقش های هندسی ساده تبدیل کند و به عبارت دیگر آنها را چکیده نگاری کند.
ساخت لعاب زرین فام ایرانی بر اساس کتاب «جواهر نامه نظامی»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۰ بهار ۱۳۹۴ شماره ۱
59 - 66
حوزههای تخصصی:
زرین فام، تشکیل لایه بسیار نازکی از نانو ذرات مس و نقره با جلای فلزی در طیف های رنگی گوناگون است که بر روی لعاب در سومین مرحله پخت در شرایط احیاء کوره ایجاد می گردد. اگر چه این تکنیک در حوزه سفال ایران بسیار مهم بوده است اما متون معدودی در رابطه با آن از دوره های مختلف بر جای مانده است. کتاب «جواهر نامه نظامی» تالیف محمد بن ابی البرکات نیشابوری، یکی از این متون، بعنوان قدیمی ترین سند تاریخی درباره ساخت مینای زرین فام می باشد. در کتاب فوق فرمول های متعددی برای ساخت زرین فام ارائه شده است. اما سوال اساسی این است که آیا هنوز می توان با تکیه بر همان فرمولها به لعاب زرین فام دست یافت؟ در مقاله حاضر با رویکردی تجربی، جهت بررسی صحت فرمولهای ارائه شده در کتاب، یکی از فرمولها که بنا به نظر نویسنده آن، تلالوی طلایی، مانند زر دارد به عنوان نمونه انتخاب و مورد آزمایش قرار گرفته است. نتایج آزمایشات گواه آن است که فرمول ارائه شده بدون کم و کاست می تواند ما را به ساخت لعاب زرین فام برساند. روش پژوهش ارزیابی است و با استفاده از تکنیک مشاهده و آزمون تجربی انجام یافته است.
گونه شناسی خودروهای سواری سدان موجود در بازار جهانی به وسیله ی بررسی قوانین شکلی استایل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۰ بهار ۱۳۹۴ شماره ۱
77 - 84
حوزههای تخصصی:
خودروهای سواری سدان، امروزه به عنوان یکی از پرطرفدارترین محصولات صنعتی شناخته می شوند. از ابتدای پیدایش اولین نمونه ها توسط هنری فورد و کارل بنز تاکنون دسته بندی و بازشناسی خودروهای سواری بر اساس دسته ای از استانداردهای فنی و یا معیارهای تجربی بوده و نه از نگاه طراحان و استایلیستها که بر محتوای فرم و معیارهای زیبایی شناسی بصری تمرکز دارند. در این پژوهش به گونه شناسی استایل خودروهای سواری سدان موجود در بازار جهانی پرداخته شده است. برای این منظور چهره ی 40 نمونه خودروی سدان متعلق به سال های2013- 2014 از سی و دو نشان خودروساز، بر اساس عامل های زیبایی شناسی استایل و ویژگی های فرمی مورد تجزیه وتحلیل قرارگرفته است. نتایج وجود سه گرایش اصلی و دو گرایش فرعی را بر اساس محتوا و فرم نشان می دهد. نام گذاری این گرایش ها بر اساس فراوانی عامل های فرمی رویکردهای طراحی در هر گرایش صورت گرفته است. نمودارهای فراوانی سرگروه ( اجزای بدنه) در هر گرایش، پراکندگی سرگروه ها، فراوانی کشورها در هر گرایش و نیز استایل در این گونه را روشن تر ساخته است. در نهایت بر اساس یافته های فوق، فضاهای بکر طراحی استایل در گونه ی سدان شناسایی شده است. به دلیل استفاده ی خودروسازان از زبان طراحی واحد برای تمام گروه های خود یافته های این پژوهش می تواند برای تمامی گونه های خودرو معتبر باشد.
آموزش خوشنویسی، به مثابه نسخه کامل آموزش سنتی هنر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۰ تابستان ۱۳۹۴ شماره ۲
51 - 62
حوزههای تخصصی:
از نظام آموزش های سنتی در زمینه ی هنرهای تجسمی در دوره ی پیشامدرن آگاهی چندانی در دست نیست. آموزش خوشنویسی، را می توان از جمله آموزش های سنتی هنر دانست که آیین ها و متون آموزشی آن تقریباً دست نخورده باقی مانده است.آموزش آن به شیوه ی استاد شاگردی صورت می گیرد. با مشق های گوناگون و راهنمایی های بی جایگزین استاد همراه می شود. سعی نگارنده در این نوشتار، تشریح آموزش خوشنویسی به مثابه ی نسخه ای کامل از آموزش سنتی هنر(تجسمی) است. پرسش بنیادین این مقاله، چگونگی شکل گیری آموزش سنتی هنر در حیطه ی هنرهای تجسمی و در قالب های مرسوم امروزی در دپارتمان های آموزشی هنر تواند بود. شیوه ی آموزش خوشنویسی می تواند در این زمینه، راه گشا باشد.در آموزش خوشنویسی هر کدام از مشق های نظری، قلمی و خیالی، شکلی از نیازهای آموزشی شاگرد را مرتفع می سازد، واژه ی مشق که بر تجربه کردن دلالت دارد، مقام سیر و سلوک شاگرد را نیز به یاد می آورد، و نیز به منزله ی زیربنای تجربی شیوه ی سنتی آموزش برای وصول به هنرخوشنویسی و نیکونویسی به شمار می آید.از آن جا که هنر خوشنویسی وجهی مقدس و معنوی دارد، خوشنویس باید نسبت به کسب ملکات نفسانی همت گمارد تا ٌُ در خط او آینه وار انعکاس یابد.از این لحاظ استادان خوشنویسرساله هایی را برای آموزش هنرجویان به فراخور حال آماده کرده اند که«آداب الخط یا آداب المشق» نامیده می شوند.
“Kolam” Hindu Earth Graffiti as Land Art in the Field of New Art (نقاشی زمینیِ هندوی کولم به مثابه لندآرت در هنر جدید)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«لند آرت» از حدود دهه 60 میلادی با رویکرد مدرن و پس از آن، پست مدرن به مرور با کمک گرفتن از شگردهای هنرهای محیطی4 و فلسفه پست مدرن، توانست از محل های دورافتاده ای که در گذشته متولد می شد، به جاهایی منتقل شود که موردتوجه مخاطبان عام و گسترده قرار گیرد و با آن ها ارتباط برقرار کند. بدین ترتیب دامنه لندآرت گسترده شد و امروزه هنرهای زمینی بسیاری را می توان در این حوزه جای داد. نقاشی زمینی نیز گرچه در دوران معاصر موردتوجه قرار گرفته، اما هنری است که از دیرباز در میان بسیاری از اقوام و ملل، ازجمله هندی ها و آیین هندوئیسم5 رواج داشته است. ازجمله «کولم» که نوعی نقاشی با پودرهای رنگی بر روی زمینِ جلو درب خانه های هندویی است. مسئله پژوهش این است که، آیا می توان نقاشی کولم را با هنر جدید مقایسه کرد و شباهت هایی ورای شکل ظاهری یافت؟ بنا بر فرضیه مقاله، به نظر می رسد نقاشی کولم با لند آرت و تعریف آن در هنر جدید مرتبط باشد.
هدف از این پژوهش بنیادی، ایجاد نگرشی جدید به هنرهای سنتی (هدف کلی) و کولمِ سنتی به مثابه یک هنر جدید زمینی (هدف جزئی) است؛ نگرشی که اگرچه پیروانِ به روزِ کمتری در کشورمان دارد، اما دارای سابقه ای به اندازه فلسفه هنر پست مدرن است. این پژوهش بر وسعت نگاه هنرمندان در باب هنرهای جدید و فلسفه پست مدرنیسم مؤثر خواهد بود. بدین ترتیب برای رسیدن به این هدف، با رویکرد توصیفی تحلیلی، به گردآوری اسناد به روش کتابخانه ای پرداخته شده است. با تحلیل بارزترین، عام ترین و جدیدترین (با توجه به پیشرفت و اختراع و ابداع روزانه رسانه ها6) ویژگی های هنر های جدید و تطبیق آن با ویژگی های کولم می توان به این نتیجه اذعان داشت که، نقاشی کولم می تواند به مثابه لندآرت باشد، و به نظر می رسد می توان گاه برخی از هنرهای سنتی را هم راستا با هنرهای جدید قرار داد.
پیر حمزه سبزه پوش (بررسی تطبیقی کتیبه ها و نقوش تزیینی دو محراب گچبری مسجد جامع و بقعه پیر حمزه سبزه پوش (عزیز الدین نسفی) ابرکوه استان یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۰ بهار ۱۳۹۴ شماره ۱
25 - 38
حوزههای تخصصی:
محراب های گچبری ایران از نظر هنری و سابقه ی تاریخی دارای جایگاه ویژه ای هستند. مدیریت و ساماندهی این محراب ها که بیشتر مربوط به قرون ششم تا هشتم هجری قمری می باشند، توسط هنرمندانی رقم خورده که اوج هنر خود را در تزیین مکانی به کار گرفته اند که محل خضوع و خشوع انسان در برابر خالق بزرگ است. سبک های متنوع چه در شیوه اجرا و چه در ابداع کتیبه ها و نقوش که بعضاً سابقه ی نقوش ساسانی در آنها عینیت دارد، جزء شاهکارهای هنری به حساب آمده که بخش عمده ای از آنها در مناطق مرکزی ایران پخش هستند. در این مقاله که به صورت میدانی و کتابخانه ای کار شده است، دو نمونه تاریخی ارزشمند شهرستان ابرکوه در استان یزد شامل محراب مسجد جامع ابرکوه، مربوط به قرن هشتم هجری قمری و بقعه پیر حمزه سبزه پوش یا عزیز الدین نسفی متعلق به قرن ششم هجری، مورد بررسی قرار گرفته و تفاوت ها و شباهت ها را مورد تحقیق قرار داده ایم. با توجه به فاصله دویست ساله دو محراب و قرار داشتن در موقعیت جغرافیایی واحد، تزیینات انجام شده در این دو محراب می تواند ما را در شناخت ویژ گی های زیبایی شناسانه این دوره ها یاری دهد.
Position of Water in Ibrahim Mirza's Haft Awrang Miniatures Version (جایگاه آب در نگاره های نسخه هفت اورنگ ابراهیم میرزا)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله بر آن است تا با توجه به جایگاه و نقش نمادین آب در باورهای کهن و منابع اسلامی، جلوه های تصویری این عنصر ارزشمند را در نگاره های نسخه هفت اورنگ ابراهیم میرزا، مورد بررسی و تحلیل قرار دهد.
علاوه بر بررسی جنبه مفهومی آب در این مجموعه، وجود قالب های متنوع در نمایش اشکال مختلفی از آب، بستر مناسبی را برای بررسی شکلی آن نیز فراهم آورده است. هدف این مقاله، علاوه بر شناخت نقش مفهومی آب در این آثار، شناخت قالب های مختلف آن و بررسی علل این تنوع است. همچنین روشن شدن این نکته که تنوع، چگونه در جهت ایجاد ساختار و ترکیب بندی مناسب و فهم بهتر معانی اشعار جامی مؤثر بوده است.
نتایج پژوهش برآمده روش توصیفی تحلیلی نشان می دهد از آنجایی که نگاره های هفت اورنگ تا حدود زیادی وابسته به متن ادبی آن می باشند، هنرمند نگارگر، بنا بر موضوع و محل وقوع هر داستان، برای بهتر رساندن معنا، مفهوم مورد نظر و هماهنگی هرچه بیشتر قالب و محتوای اثر، از اشکال خاصی در نمایش عنصر آب استفاده کرده است. تنوع موجود در جلوه های متفاوت از عنصر آب در نگاره های مختلف، گاه در خدمت ساختار کلی آنها بوده و به عنوان عاملی مؤثر جهت هماهنگ کردن عناصر گوناگون موجود در یک نگاره عمل کرده است؛ در مواردی نیز نحوة قرارگیری و انتخاب جایگاهی مناسب و هدفمند برای آن در صفحه نگاره، به یاری انتقال معنا و مفهوم مورد نظر هنرمند آمده است.
سازهای بادی تصویرشده برنگاره های دوره ساسانیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی هنر و معماری هنرهای زیبا هنرهای تجسمی تصویر سازی
- حوزههای تخصصی تاریخ گروه های ویژه باستان شناسی یاستان شناسی آثار هنری و بومی ملل
- حوزههای تخصصی هنر و معماری تاریخ هنر تاریخ هنر ایران پیش از اسلام هنر ساسانی
- حوزههای تخصصی هنر و معماری هنرهای زیبا هنرهای نمایشی موسیقی و آواز ایران و اسلام سازها
دوره ساسانیان از دوره های اعتلای هنر و تمدن در ایران پیش از اسلام است. در این دوره جایگاه هنر و هنرمند در مقایسه با دوره های پیش از خود، از شکوفایی قابل وصفی برخوردار شد. از جمله هنرهای این دوره، هنر موسیقی است که در دربار پادشاهی و درون جامعه مردم جایگاه به سزایی داشته است. از نشانه های ترویج و جایگاه موسیقی در دوره ساسانیان می توان به نگاره ها، سفرنامه های سیاحان غربی و اشاره های آنها به موسیقی عصر ساسانی در این زمان اشاره کرد.
نگاره های به جای مانده از عصر ساسانیان که به طور کلی بر روی نقش برجسته های سنگی، ظروف فلزی و دیوارنگاره ها مشاهده شده، از جمله مهم ترین منابع در خصوص مطالعه موسیقی و سازهای موسیقی در این دوره اند. در بعضی از این نگاره ها تصاویر همراه با شاخه های انگور و موجودات اسطوره ای در کنار یکدیگر قرارگرفته اند. در نگاره ها نوازنده ها در حال اجرای سازهای زهی، سازهای بادی، سازهای کوبه ای و سازهای خود صدا تصویر شده اند. از بین این سازها، سازهای بادی بعد از سازهای زهی بیشترین تصاویر را شامل می شوند.
نتایج حاصله از این پژوهش حاکی از آن است که سازهای بادی تصویر شده بر نگاره های این دوره شامل سازهای سیرینکس، نی دوتایی، مشتک، سرنا، کرنا و بوق است.