فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۶۱ تا ۸۸۰ مورد از کل ۴٬۴۶۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
فرهنگ و هنر ایران و هند دارای ویژگی های مشترکی بوده اند که هم به سبب ریشه های نژادی مشترک بعضی از اقوام ساکن در این دو سرزمین و هم به دلیل همسایگی دو کشور و تبادلات فرهنگی بین آن ها بوده است. این مشترکات البته باعث نشده است که اختلافات چشم گیری نیز در زمینه های مذهبی و اجتماعی وجود نداشته باشد. زنان در این دو فرهنگ یکی از نقاط اختلاف هستند. این اختلاف در هنر به شکلی و در جامعه به شکلی دیگر ظاهر می شود. هدف از انجام این پژوهش قیاس تطبیقی جایگاه زن در هنر هند و ایران باستان است. پرسش اصلی تحقیق این است که چه اشتراکات و چه افتراقاتی در این زمینه میان این دو فرهنگ وجود دارد؟ تحقیق بر این نظریه استوار است که آثار هنری مربوط به زنان، مشخص کننده ی نوع نگاه جامعه به ایشان است. روش تحقیق تاریخی - توصیفی است و نتایج تحقیق نشان می دهد که با وجود وفور تصاویر و آثار هنری زنانه در هند و پرستش ایزدبانوان بسیار، جامعه ی ایرانی احترام بیشتری نسبت به مقام زن داراست و تصویرگری زنان در هند نتوانسته به کسب حقوق اجتماعی برای ایشان کمک کند.
تحلیل ساختاری نقد نقاشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۱۹ بهار ۱۳۹۳ شماره ۱
5 - 12
حوزههای تخصصی:
نقد نقاشی، نوشتاری است مبتنی بر دو رکنِ «توصیف» و «تفسیر». توصیف بخش اصلی و اساسی هر نقد نقاشی را تشکیل می دهد و غایتش انتقال نشانه های تصویری به نشانه های زبانی است. فرضیه ی این مقاله مبتنی است بر این که بی وجود توصیف دقیق، تفسیر عمیق نقاشی ممکن نیست، زیرا مبنای گزاره های تفسیریِ یک نقد موفق توصیفاتی است که منتقد در نوشتار نقد ارائه می دهد. نخستین نقدهای نقاشی توصیفات ادیبانه ای بوده اند از آنچه روی تابلو بازنمایی می شده است. اما ویژگی مهم نقد نقاشی اتکاء به توصیف دقیق برای ارائه ی تفسیر عمیق است. هویت هر اثر تجسمی مبتنی بر تفسیری است که منتقد از آن ارائه می دهد. لذا ارزش گذاری یک تابلوی نقاشی مستلزم این است که منتقد، دیدگاه هایش را در قالب تشریح و تحلیل (توصیف) و توضیح و تبیین (تفسیر) صورت بندی کند. این مقاله با ارائه ی نمونه هایی نشان خواهد داد که اولاً، نگارش نقد نقاشی مستلزم پایبندی به این صورت بندی است؛ ثانیاً، توضیح و تفسیر بر مبنای نظریه و فلسفه ی منتقد صورت بندی می شود. روش به کار رفته عبارت است از مطالعه ی دو نمونه نقد نقاشی به منظور استخراج ساختار توصیفی تفسیری آنها.
بررسی نگاره های مرتبط با داستان ضحاک در شاهنامة شاه طهماسبی از منظر تصویرسازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
انحراف چشمان در چهره پردازی های صنیع الملک
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به یافتن پاسخی برای توضیح انحراف بیرونی قابل توجه چشمان در چهره پردازی های ابوالحسن خان غفاری ملقب به صنیع الملک می پردازد. نظر به اهمیت مسأله سبک شناسی آثار و تأثیر سنت پیکرنگاری درباری زند و قاجار بر آثار هنرمند، ابتدا ویژگی های آثار صنیع الملک از این منظر مورد بررسی قرار گرفته است و سپس فرضیه ها یک به یک طرح و بررسی شده اند؛ اینکه انحراف بیرونی چشمان حاصل تکرار سنت، شبیه سازی واقعیت چهره، زیبایی شناسی وجنات همایونی پادشاه و یا قلم شوخ و جسور هنرمند، یا حتی خطای فنی بوده باشد، یا آنکه عامدانه از سنتی اروپایی اقتباس شده باشد. نهایتاً حاصل یافته ها و تحلیل ها، دو فرضیه یا ترکیبی از آن ها را مستحکم تر نشان می دهد؛ این که انحراف چشمانحاصل ترکیبی از ضعف تکنیک و برخی چهارچوب های سبکی حاکم بر آثار اوست و تآثیر انکارناپذیر سنت پیکرنگاری درباری؛اصولاً چشمان را در آثار او بسیار مشخص تر و آشکارتر ازنقش چشمان در نقاشی عینیت گرای متأثر از غرب ساخته است. و دیگر اینکه صنیع الملک طی سفر خود به ایتالیا احتمالاً با شمایل نگاری های پیشارنسانسی آن دیار روبرو شده و با الهام از ویژه گی چشمان این آثار که با رویکردی قراردادی دارای انحراف ترسیم شده اند، همین قاعده را در آثار خود نیز مرئی داشته است. پژوهش حاضر از نوع بنیادی است و با روش توصیفی تحلیلی به بررسی نمونه های تصویر شده به قلم هنرمند پرداخته است.
هنر آبستره و حذف روایت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۱۹ زمستان ۱۳۹۳ شماره ۴
15 - 24
حوزههای تخصصی:
به نظر می رسد در راستای دورانی که زبان شناسی و ادبیات تطبیقی نبض مباحث انتقادی را در دست می گیرند، مسیر تجسم به خلقی روایت گریز متمایل می شود که در خلال آن تصویر به سکوت و خلق آبستره به نوعی زبان بصری از فرم می گراید. تصمیم هنرِ آبستره به سکوت و وارد سازی تجسم به قلمروی انحصاری بصری و دفاع از آن در برابر سخن و در همین راستا وسواس هنرمندِ مدرن برای حذف عناصر ادبی و روایی، خود معرف این گرایش در تجسم است. اما از طرف دیگر، هنرمند مدرن بیش از هر دوره ای وابسته به ایدئولوژی های مدرن و نظریات ادبی و زبان شناشانه حاکم بر زمانه است و این با نفس حذف روایت در تضاد است. در مقاله حاضر پس از بررسی روند حذف روایت و قیاس از تجسم و تغییر تناسب میان بازنمایی و روایت و همچنین تحلیل بار روایی در چند اثر منتخب، میزان موفقیت این گرایش در حذف عناصر روایی مورد بررسی قرار خواهد گرفت که بر اساس آن می توان مدعی شد که گرایش آبستره نه تنها در تلاش برای پرهیز از روایت و کمینه گرایی روایی در نهایت از خودِ اثر تهی شد، بلکه وابستگی آشکار به نظریات زمانه نیز کاملاً در تضاد با این مدعا بود.
امکان سنجی استفاده از آیکونولوژی جهت تفسیر آثار هنری آبستره(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۱۹ زمستان ۱۳۹۳ شماره ۴
37 - 46
حوزههای تخصصی:
آیکونولوژی به عنوان یک رویکرد- روش در مطالعات هنر، جهت تفسیر آثاری با سابقه تاریخی دستمایه قرار گرفته و علیرغم ادعای کارکرد آن در باب تفسیر آثار هنری مدرن، هیچ گاه در تفسیر یک اثر هنری آبستره مورد استفاده قرار نگرفته است. هدف این مقاله امکان سنجی استفاده از روش آیکونولوژی در تفسیر آثار تجسمی آبستره است و پرسش این پژوهش بدین قرار است که آیا روش آیکونولوژی که در پی شناخت معنا در مقابل فرم(صورت) است، در تفسیر آثار هنری آبستره روشی کاربردی خواهد بود یا خیر. فرضیه این جستار این چنین است که آیکونولوژی مبتنی بر معنای اثر بوده و این معنا در دنیای نسبی گرای هنر آبستره خارج از دسترس و اساساً متکثر و نسبی است. بنابراین آیکونولوژی در باب آثار هنری آبستره کاربردی نخواهد بود. روش گردآوری اطلاعات، کتابخانه ای و روش تحقیق بکار برده شده در این پژوهش تحلیلی- تاریخی است. یافته های تحقیق بدین قرار است که شناخت معنای واقعی یا ابتدایی در آثار آبستره نانگاره پرداز ممکن نیست و این بدان معناست که آیکونولوژی در همان گام اول متوقف می شود. در آثار آبستره حامل تصویر هم، از پس صورت اثر نمی توان به معنای واحدی رسید و هویتی که بازشناخته می شود متکثر بوده و منطبق بر ماهیت اثر نیست.
چیدمان نقد هنری: پایان نقاشی، داگلاس کریمپ
حوزههای تخصصی:
تزئینات گره چینی در بناهای محله خانه بر ماسوله(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۱۹ زمستان ۱۳۹۳ شماره ۴
55 - 66
حوزههای تخصصی:
گره چینی، هنر ایرانی در رده تزئینات هندسی قرار دارد. نظم ساختارهای هندسی ای که با نظام مشخصی تکرار می شوند؛ بازآفرینی مداومِ متشابه، ولی نه همسانِ الگوهای خاصِ تزییناتی در هنر گره چینی، چشم را می نوازند. پژوهش حاضر با هدف مطالعه تزئینات گره چینی به کار رفته در محله خانه بر ماسوله تدوین گشته است. طرح گره چینی مشتمل بر کتیبه ها و حاشیه های آن در محله خانه بر ماسوله، مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته است. روش پژوهش در این تحقیق بر مبنای مطالعات میدانی و با حضور عینی در محل و مشاهده مستقیم از بناها و تزئینات و تصویربرداری از آنها و در نهایت تبدیل تصاویر به فایل های اتوکدی با مقیاس جهت تحلیل های بعدی بوده است. تحقیق در پی یافتن الگوهای حاکم بر نظام تزییناتی گره چینی ها در محله خانه بر ماسوله بوده است. نتایج حاکی از تحقیق، نشان دهنده آن است که در محله خانه بر، سی و یک الگوی گره چینی وجود دارد. گره چینی عمدتاً در قسمت بازشوها به صورت اُرسی، بَریَه، سر بَریَه و یا پنجرهای تلفیقی استفاده شده است. الگوهای بکار رفته در کتیبه ها نیز تنوع بیشتری را نسبت به الگوهای حاشیه داراست.
معرفی پرچم داران عکاسی مدرن(4) : آوگوست ساندرAugust Sander
حوزههای تخصصی:
عکاسی از همان دهه های اول پیدایش مورد استقبال روز افزون اقشار مختلف قرار گرفته است. گستردگی ارتباط و تعامل عکاسی با دیگر علوم و استفاده بین رشته ای آن از لحظه تولد همواره به صورت کاربردی مدنظر و مورد استفاده دانشمندان بوده است. نقش و کارکرد ویژه عکس در میان طبقات گوناگون عامه مردم نیز بر کسی پوشیده نیست. اما در این میان هنرمندانی بودند که با تفکر خود در باب چگونگی خوانش و بازنمایی انسان در تصاویر پایه های مطالعات فرهنگی، مناسبات اجتماعی و امکان روایت پس زمینه های تاریخی را پدید آورده اند. آوگوست ساندر عکاس آلمانی جزو پیشگامان عکاسی مستند، در دوره سخت بین دو جنگ جهانی است که با تأکید بر تک چهره های طبقات مختلف در محل زندگی خود مبحث مؤلفه های روان شناختی و فردیت مدار افراد را از زبان تصویر بیان می دارد.
در آن سال ها جهان علی الخصوص در اروپا و آمریکا دستخوش تحولات گسترده در حوزه های مختلف صنعتی و تکنولوژی و نیز بسترسازی، ظهور و رشد عقاید جدید فلسفی و عقیدتی و گذار از سنت به سوی مدرنیسم گردیده بود که مجموعه هنرها و به ویژه عکاسی هم از هر دو وجه از این قاعده مستثنی نیستند.
این نوشتار شرح حال زندگی این هنرمند از منابع کتابخانه ای و مراجعه به سایت های اینترنتی است.
لباس به مثابه اثر هنری: رویکرد هنرمندان ایرانی در نمایشگاه های دهه ی 1380(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۱۹ تابستان ۱۳۹۳ شماره ۲
69 - 82
حوزههای تخصصی:
لباس از دیرباز در زندگی بشر حضور داشته ولی در دوران معاصر علاوه بر کارکردهای سنتی ، کارکرد رسانه ای و ارتباطی نیز پیدا کرده، به طوری که هنرمندان از آن به مثابه اثر هنری در بیان مفاهیم مورد نظر خود بسیار بهره می جویند. در ایران نیز در دهه های اخیر شاهد برگزاری نمایشگاه هایی در این زمینه بوده ایم و از آن ا که هنرمندان فعال این رشته در ایران بسیار محدود می باشند و هیچ بایگانی منسجمی از عملکردشان وجود ندارد، پژوهش حاضر تلاش داشته تا پس از شناسایی هنرمندان ایرانی برگزار کننده ی نمایشگاه در این حوزه در طی دهه ی 1380، با استفاده از روش های کیفی، دیدگاه ها، رویک ردها و آثارشان را مورد بررسی قرار دهد. در این پژوهش، روش انتخاب شرکت کنندگان از نوع هدف مند بوده و داده های جمع آوری شده از طریقِ مصاحبه ها ی نیمه طراحی شده، پس از ضبط و تبدیل به متون نوشتاری، کدگذاری، مقوله بندی و الگویابی شده اند و سپس مورد بحث و بررسی قرار گرفته اند. نتایج این پژوهش نشان می دهد که ضعف این حوزه از هنر در ایران، علاوه بر عدم شناخت کافی هنرمندان مورد مطالعه که موجب تبدیل آثارشان به تقلیدی ناقص و سطحی از آثار لباس مفهومی در غرب می شود، به عدم ارتباط موثر هنرمندان با مخاطب و محدودیت در شیوه ی ارائه ی آثارشان برمی گردد.
چالش های نشانه شناختی نقاشی و نقد نقاشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نقاشی و نقد نقاشی از دو نظام نشانه شناختی متفاوت بهره می برند، به این معنا که نقدْ نشانه های زبانی را به کار می برد و نقاشیْ نشانه های بصری را. در نتیجه، نقد نقاشی بین دو قطب نشانه های بصری نقاشی و نشانه های زبانی نقد قرار می گیرد و باید آنها را در یک شاکله ی منسجم با یکدیگر سازگار کند. اما بنابر فرضیه ی ما در این مقاله، این سازگاری با چالش های متعدّدی روبه روست. اولاً، تصویر و واژه به یکدیگر تحویل پذیر نیستند و بنابراین، توصیف ترکیب بندی های بصری، به مثابه ی نخستین رکن مقوّم هرگونه نقد نقاشی، از طریق واژگان زبان فی نفسه چالش برانگیز است. لذا نقد نقاشی همواره موقعیتی بحرانی دارد و با کشمکش بین واژه و تصویر دست به گریبان است. ثانیاً، پساساختارگرایان نشان داده اند که زبان به خودی خود سرشار از ابهام و ایهام و برخلاف تصوّر معمول، فاقد وضوح و شفافیّت است. این ویژگی ها به نقد، به مثابه ی یک متن، نیز تسّری می یابد. با فرض این که نقد نقاشی از چهار رکن (نقاشی، بیننده، نقد و مخاطب نقد) تشکیل شده است، می کوشیم تعاطی و تعاضد بین این ارکان را بررسی کنیم و نشان دهیم این ساختار چهاروجهی چگونه نقد نقاشی را به یک متن منحصربه فرد «بینابین» مبدّل می کند که همزمان نشانه های بصری را به زبان و نشانه های زبانی را به تصویر نزدیک می کند.
چیدمان گرافیک: تبیین ویژگی های گرافیک محیطی در اماکن تجاری و تأثیر آن بر رفتار مصرف کننده
حوزههای تخصصی:
پر واضح است که با گسترش زندگی شهری و مشغولیت های فکری، پیچیدگی های زندگی بشری هم بیشتر شده است به گونه ای که افراد بیشتر اوقات خود را در محیط های بیرون از خانه سپری می کنند. این اما فرصت مناسبی را برای طراحان گرافیک فراهم کرده است تا بتوانند بر اساس اصول زیبایی شناسی، جامعه شناسی، روان شناسی و غیره، جذابیت هایی خلق نمایند و بینندگان را متأثر سازند. ساده تر اینکه به کارگیری ابزاری تحت عنوان گرافیک محیطی، که از پر مخاطب ترین ها و در عین حال کاربردی ترین هاست، می تواند به برقراری و بهبود ارتباطات اجتماعی در سطح شهر و به ویژه اماکن عمومی کمک نماید. طرفه آنکه با افزایش روز افزون ابعاد طولی و عرضی مراکز خرید، کاربرد عناصر و شاخصه های گرافیکی در فضای محیطی آن ها نیز بازاری پیدا کرده است.
این پژوهش به یکی از اولویت های برنامه ای مراکز تجاری، از جمله رفتارهای اجتماعی فروشندگان و خریداران و عوامل محیطی تأثیرگذار بر آن مثل گرافیک ورود می کند تا با شناخت عوامل رضایت مندی مخاطبان، وفاداری آنان به سرویس دهندگان را شناسایی و فزونی بخشد. امر مهمی که برخی از نتایج آن با تحقیقات میدانی یکساله در میان مردم و مراکز تجاری عمده شهر شیراز حاصل شد.
مقایسه نتایج آموزش هنر(نقاشی) با رویکرد انسان گرایی و رویکرد رفتارگرایی (روش سنتی) در مدارس ابتدایی شهر تهران
حوزههای تخصصی:
هدف:این پژوهش به منظور مقایسه نتایج روش های آموزش هنر(نقاشی) در مدرسه مشارکتی به عنوان نمونه ای از روش آموزش انسان گرایی و مدرسه غیر انتفاعی پیشاهنگ به عنوان نمونه ای از روش آموزش رفتارگرایی (سنتی) در تهران صورت گرفته است. روش:پژوهش حاضر یک پژوهش توصیفی ازنوع علّی مقایسه ای با پس آزمون است. با روش نمونه گیری در دسترس کلیه دانش آموزان دو مدرسه فوق شامل کلاسهای اول تا پنجم درمجموع 129 نفرانتخاب شده اند.در پایان سال تحصیلی از کلیه دانش آموزان دو مدرسه پس آزمون (امتحان نقاشی) بعمل آمد. سپس برگه های نقاشی جمع آوری شده را بدون آگاهی داوران از روش آموزش آنها ، دراختیار سه نفر از اساتید نقاشی بعنوان داوران آثارهنری گذاشته و از آنان خواسته شد براساس ملاک های ارزیابی کیفیت نقاشی به هر نقاشی نمره ای ازصفر تا بیست اختصاص دهند.معدل سه نمره بدست آمده برای هر نقاشی بعنوان شاخص کیفیت نقاشی مورد تجزیه و تحلیل آماری قرارگرفت. یافته ها:نتایج حاصل از جداول و نمودارهای آماری حاکی از آن است که تفاوت محسوس و معنی داری بین روش آموزش انسان گرایانه و روش آموزش رفتارگرایانه (سنتی) وجود دارد بعبارت دیگر ، این نتایج نشان داد که روش انسان گرایانه تاثیر بیشتری نسبت به روش رفتارگرایانه در بهبود عملکرد نقاشی دانش آموزان داشته است. بحث و نتیجه گیری:تبیین یافته های پژوهش حاضر نیاز به تامل و تعمق بیشتری دارد اما چنین به نظر می رسد که اگر آموزشهای هنری با روش انسان گرایی را جایگزین روشهای متداول رفتارگرایی کنیم موجب بروز نشانه های مثبت آن در نگرش دانش آموزان به موضوعات هنری خواهد شد و همچنین افزایش خلاقیت دانش آموزان نه تنها در هنر بلکه در سایر جنبه های زندگی در حال وآینده را مهیا خواهد کرد.
نشانه شناسی نقوش سنگ قبور قبرستان تخت فولاد اصفهان (با تأکید بر نقوش حیوانی شیر و ماهی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۱۹ زمستان ۱۳۹۳ شماره ۴
67 - 76
حوزههای تخصصی:
در قبرستان تخت فولاد اصفهان که قدم بگذاریم، از مشاهیر و دانشمندان آرمیده در آن که بگذریم، این مکان حاوی گنجینه ای از نقوش و تصاویر می باشد و در این رهگذر، تبلور نقوش حیوانی شیر و ماهی در کنار دیگر تصاویر، نشان از اهمیت و نقش ویژه آنها در میان باورها و عقاید انسانی می باشد. شیر که در این قبرستان به صورت نقش گود، برجسته و مجسمه نمود پیدا کرده است، در هنر و فرهنگ بسیاری ملل، به عنوان سمبل شجاعت، قدرت، دلاوری، آتش، پرتو خورشید، پیروزی، روح زندگی، سلطنت، عقل، غرور، مراقبت و محافظت شناخته شده است. ماهی نیز که به صورت تکی و جمعی غالباً داخل گودال حوض مانند تصویر گردیده، علاوه بر زیبایی فوق العاده کالبدی، دربرگیرنده مفاهیم مستقیم و نمادین بسیاری است. در این تحقیق با گردآوری 600 نمونه از سنگ قبور و بررسی 150 نمونه شاخص، با روش توصیفی– تحلیلی، در روند شناسایی تزئینات، به طبقه بندی گونه های نقوش در قالب اشکال گیاهی، انسانی، حیوانی و اشیاء، پرداخته شده است. یافته های این مقاله نشان می دهد که نقوش، صرفاً جنبه تزئینی نداشته و علاوه بر اشاره مستقیم به مفاهیم، سندی است که ویژگی های اعتقادی، فرهنگی و اجتماعی دوران را آشکار می سازد.
تأملاتی در باب نسبت «حکمت هنراسلامی» و «فلسفه هنر اسلامی»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۱۹ بهار ۱۳۹۳ شماره ۱
13 - 24
حوزههای تخصصی:
«حکمت هنر اسلامی» ترکیبی نسبتاً پر کاربرد، متداول و در عین حال مبهم است که با وجود مطالعات صورت گرفته پیرامون آن، هنوز معنای روشنی از آن در دست نیست. به دلیل وجود این ابهام در معنا، گاه «حکمت هنر اسلامی»، به رغم تمایز با «فلسفه هنر اسلامی»، معادل پنداشته می شود. از آنجا که به کارگیری این دو ترکیب به جای یکدیگر، می تواند منشأ خطا های فراوانی در پژوهش های حوزه هنر اسلامی باشد، روشن نمودن معنای دو ترکیب یاد شده و بیان نسبتشان با هم، از اهمیت بسیاری برخوردار است. در این مقاله که به روش تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای صورت گرفته؛ تلاش شده با تحلیل و بررسی معنای حکمت به عنوان مبهم ترین جزء ترکیب یاد شده و بیان نسبت آن با فلسفه، نسبت دو ترکیب «حکمت هنر اسلامی» و «فلسفه هنر اسلامی» تا حدی روشن گردد. بنا به مطالعات صورت گرفته در مسیر تدوین این مقاله، حکمت، مفهومی گسترده تر و عمیق تر از فلسفه دارد و به لحاظ منشا و قطعیت نیز نسبت به فلسفه، افضل است. به نظر می رسد «فلسفه هنر اسلامی» علیرغم شباهت، از جهات مختلفی با «حکمت هنر اسلامی» متفاوت است و به لحاظ مبدا و منبع پیدایش و مرجع شناخت هنر اسلامی، نمی تواند با «حکمت هنر اسلامی» هم عرضی کند.
چیدمان گرافیک: بررسی نسخه نگاره خاوران نامه محفوظ در موزه گلستان تهران در مکتب نگارگری شیراز
حوزههای تخصصی:
کتاب خاوران نامه یک مثنوی حماسی با 22500 بیت به وزن و تقلید شاهنامه فردوسی، اثری از ابن حسام خوسفی بیر جندی است، که به زندگی امام علی(ع) و دلاوری های وی به عنوان قهرمان مسلمانان در تاریخ اسلام و جنبه های پهلوانی زندگی ایشان می پردازد. این مثنوی حماسی، در دوره های مختلف مصور شده است. نسخه- نگاره محفوظ در موزه کاخ گلستان تهران، کهن ترین نسخه مصور، از این اثر ادبی است که تاکنون بازشناخته شده است. این نسخه ارزشمند در سده نهم هجری در شیراز و تحت حمایت سلسله ترکمانان مصور شد، از این رو متخصصان، آن را متعلق به مکتب شیراز و شیوه نقاشی های آن را «ترکمانی» نامیده اند. مکتب نگارگری شیراز با پیشنه غنی فرهنگیِ پیش از اسلام خود، در دوره های اسلامی نیز به رشد و بالندگی خود ادامه داد. در واقع هدف این پژوهش بازبینی مختصات صوری این نسخه مصور و بیان آن هاست. خاوران نامه در فضایی ظهور کرد که سال ها قبل، شاهنامه های نفیسی در آن مصور شده بودند و سنت هایی را در زمینه نگارگری در این شهر پایه ریزی کرده بودند. این اثر نتیجه منطقی و تداوم نقاشی دوره های گذشته است.
چیدمان گالری: آرشیو مرحوم عبدالجبار قرایی
حوزههای تخصصی:
تدوین مدل مفهومی پایداری مبتنی بر ارزش آفرینی در صنعت مُد و لباس
حوزههای تخصصی:
ما بخشی از جهان طبیعی هستیم و در یک مسیر مشترک با اقدامات متقابل خود، در حالی که ما بر طبیعت اثر می گذاریم طبیعت نیز ما را تحت تاثیر قرار می دهد. فرم دادن به این ارتباط و اقدامات متقابل، بخش کلیدی طراحی مُد سازگار با طبیعت(پایدار) است. محصولات پوشیدنیبه عنوان زیر مجموعه ای از محصولات مصرفی با طول عمر کوتاه نقش زیادی در نوع این ارتباط و تاثیرات ما بر طبیعت برعهده دارند. می توان با ملاحظلات و راهکارهایی تمامی فعالیت های فرآیند طراحی و تولید، مصرف و پس از مصرف را به نحوی مدیریت کرد که حداقل اثرات نامطلوب را بر محیط زیست و در نتیجه انسان و اقتصادش گذاشت.مقاله حاضر می کوشد از زاویه دید جدیدی(ارزش آفرینی) به راهکارهایی برای رسیدن به توسعه پایدار-با تاکید بر مرحله طراحی و استفاده- در صنعت مد و لباس بپردازد. به جرأت می توان گفت که در چرخه توسعه پایدار، طراحی کمترین سهم را دارد در حالی که که تمام معضلاتی که ممکن است در اثر تولید یک محصول برای محیط زیست بوجود آید، بصورت مستقیم یا غیر مستقیم به تصمیمات طراحی مربوط می شود. نتایج این تحقیق نشان می دهد بهترین شیوه برای حفظ طبیعت، الهام از خود طبیعت و تقلید از سیستم ها و مدل های حاکم بر آن است. این مدل بر استفاده از منابع تمام نشدنی، تعداد اجزای کمتر، چرخه های بسته، ملاحظات زیبایی شناسانه، ایجاد وابستگی به محصول و بازگشت به طبیعت سخن می گوید.