فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۶۱ تا ۶۸۰ مورد از کل ۱۲٬۸۸۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
اندیشه نگارهای شاعرانه در گرافیک، تحت تأثیر هنرمدرن در دوره فوتوریسم و به وسیله شاعرانی چون مارینتی حدود یکصدسال پیش شکل گرفت. مبانی فکری این شاعرانگی رهایی شاعران از قید و بند های محدود و دست و پا گیر، دستور زبانی بود. این شیوه بیانی در عالم طراحی گرافیک در نیمه دوم سده 1900 میلادی به گونه ای دیگر تداوم یافت. نمونه هایی از این شاعرانگی درآثار برخی از طراحان معاصر ایران دیده شده، یکی از این طراحان فرزاد ادیبی است. وی تاکنون آثار مختلفی را طراحی کرده که در اغلب آن ها به خصوص کارهای متأخر وی، جوششی شاعرانه و درون نهاد ی به تناسب موضوع، جلوه می کند، مسئله اصلی این پژوهش، چیستی گرافیک شاعرانه و چگونگی و چرائی شکل گیری این اندیشه نگاری ها درآثار گرافیک این طراح است. هدف این تحقیق، توصیف اندیشه نگاری های بصری فارسی در گرافیک ایرانی و پیوند عمیق گرافیک و ادبیات فاخر ایران است. رویکرد این پژوهش کیفی است که با تحلیل محتوی بصری آثار گرافیک فرزاد ادیبی، توصیف می شود. براساس یافته های این مقاله؛ اندیشه نگاری های شاعرانه، یعنی آثاری که ایده اولیه آن ها شعر یا جمله ادبی است. دو مشخصه شاعرانگی در گرافیک، بیان کنایی و سیالی و رهایی فرم است که در آثار ادیبی این موضوع به گونه ای در ساختار و درون مایه اثر رخ نمایی کرده است. اما چرایی شکل گیری این شاعرانگی در آثار وی به ترتیب اولویت، آشنایی با زبان مبدأ (شعر) و نیز زبان مقصد(گرافیک)؛ بیان بصری نو در گرافیک ایران؛ چیزی که ادیبی آن را آشنایی زدایی نامیده؛ علاقه خاص وی به شعر؛ جنس سفارش ها که با کار حرفه ای در مجله های ادبی همراه بود؛ موأنست با شاعران و نویسندگان، انباشت تجربه های بصری شاعرانه، جایگاه شعر و شاعرانگی در سپهر اندیشه ایرانی و در مواردی نیز براساس دغدغه های اجتماعی ایشان بوده است.
مطالعه تطبیقی نظریه واقع گرایی فیلم با حادواقعیت ژان بودریار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ماهیت متمایز تصویر در عکاسی و سینما که نتیجه فرآیند مکانیکی تولید آن است از آغاز باعث پیوند ناگسستنی این دو رسانه با واقعیت و چگونگی بازنمایی آن گردید. نظریه واقع گرایی فیلم با تاکید بر همین ویژگی توسط اندیشمندانی نظیر آندره بازن شکل گرفت. این رویکرد با ظهور فنآوری دیجیتال که اساسا بر مبنای تشکیک در این پیوند وجودی بنا شده با چالش جدی مواجه شد و نظریه پردازان پست مدرن از جمله ژان بودریار خوانش تازه ای از نقش رسانه های جدید در بازنمایی واقعیت عرضه کردند. بر این اساس مقاله حاضر با هدف تبیین فرآیند دگرگونی بعد زیبایی شناختی واقعیت و بازنمایی آن پس از به وجود آمدن امکان ثبت و بازتولید تکنولوژیک تصاویر در سینما به تحلیل این دو نظریه پرداخته است. پژوهش تطبیقی پیش رو که با استناد به منابع معتبر و روش توصیفی -تحلیلی انجام گرفته، درصدد است تا نشان دهد، اگرچه نظریه واقع گرایی فیلم تمام توجه خود را معطوف به بازنمایی واقعیت در سینما کرده بود اما هم چنان در چارچوب بازنمایی کلاسیک بر مبنای اصل ارجاع تصاویر به مصداق بیرونی باقی مانده است؛ لیکن ژان بودریار با تبیین حادواقعیت و نظم جدید وانموده ها زمینه را برای تفسیرهای تازه ای از بازتولید واقعیت در وضعیت پست مدرن فراهم کرده است.
کارکردهای چندگانه ی ساز کرنا در آئین های مذهبی و سوگواری منطقه ی شرق گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش کرنای گیلان و کارکردهای چندگانه ی آن در آئین های شرق گیلان است. امروزه حضور کرنای گیلان با مجموعه ای از کنش های ذهنی، اعتقادی و تاریخی همراه است. در این مقاله با استفاده از گفتمانی بینامتنی تلاش شده است این کنش ها با خوانشی نو واکاوی شده و کارکردها و مفاهیم چندلایه ی این ساز شناسایی، دسته بندی و تحلیل شوند. مسئله ی اصلی پژوهش حاضر تمرکز بر کارکردهای مختلف این ساز در بخش های اعتقادی اجتماعی، نمادین، سخن گویی و کارکرد صوتی است. در کارکرد اعتقادی، این ساز صرفاً ابزاری موسیقایی نیست، بلکه دارای جنبه های اعتقادی و اجتماعی از جمله مشارکت در تشکل های دینی، استمرار آیینی مذهبی و برآورده کردن نذر و حاجتِ افراد است. عملکرد سخن گویی کرنای گیلان در اجرای قالب های ریتمیکِ اشعار ابیات قابل تبیین است. از کارکردهای نمادین آن می توان به مفاهیمی چون مردانگی، قدرت، رساندن پیام به مکانی غیرمادی، نمادهای مکانی و زمانی اشاره کرد. از ورای این کارکردهای چندگانه نشان داده می شود که چگونه یک ابزار تولید صدا در طی تاریخ با حفظ استعاره های کارکردی خود ماندگار شده و با سازگاری با بافتِ اجرایی جدید، بقای خود را تضمین کرده است. تحقیق حاضر به شیوه ی کیفی و گردآوری اطلاعات متکی بر پژوهش های میدانی و کتابخانه ای بوده است.
وقوع امر مضاعف درجاندار انگاری اشیا بی جان در تئاتر عروسکی و بررسی آن در داستان مرد شنی اثر هوفمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امر مضاعف به خصلتی پارادوکسی اطلاق می شود که ابژه در آن واحد جاذبه و دافعه ایجاد می کند و یک جور تنافر در قوای شناخت پدید می آورد و ممکن است به طرزی ناراحت کننده خود را نشان دهد و در حالی که ممکن است آشنا به نظر برسد غریبه نیز جلوه می کند هدف از مطالعه حاضر چگونگی پدید آمدن امر مضاعف در آثار عروسکی است که تسریع کننده ی ارتباط سه جانبه عروسک ، بازی دهنده و تماشاگر و برای باور به زنده بودن در طول اجرا است . به همین منظور در ابتدا به نظریه دریافت که به مواجه مخاطب با اثرهنری و درک و تفسیر آن برای رسیدن به نوعی شناخت وضع شده پرداخته می شود و در ادامه با تکیه بر نظریه دوبینی که فرآیند تخیل تماشاگر برای زنده انگاری اشیا و عروسک ها بر روی صحنه را مورد مکاشفه قرار می دهد وقوع امر مضاعف تبیین می شود .روش تحقیق توصیفی ، تحلیلی ، کتب و مقالات خارجی و داخلی و استفاده از منابع کتابخانه ای است . در این مطالعه با در نظر گرفتن معانی امر مضاعف و با نگاهی به داستان مرد شنی اثر هوفمان و چگونگی وقوع امر مضاعف به بررسی آن در حوزه تئاتر عروسکی پرداخته می شود
افزایش میزان باورپذیری در انیمیشن های سه بعدی رایانه ای با تمرکز بر انتقال احساس از طریق صورت کاراکتر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این مقاله مطالعه عوامل موثر در باورپذیری چهره در انیمیشن های سه بعدی رایانه ایست. برای بررسی این موضوع، اهمیت چهره از چهار دیدگاه چهره خوانی و زبان چهره ، زبان بدن و جایگاه چهره در آن، سهم چهره در ارتباط و نیز سهم حس بینایی مخاطب مورد بحث قرار گرفته است. مفهوم باورپذیری در انیمیشن های سه بعدی رایانه ای و در پس آن، باورپذیری چهره، مقوله دیگری است که بر اساس دیدگاه کوری و کانیا تحت عنوان واقع نمایی تصویر متحرک مورد بررسی قرار خواهد. در این مقاله بر مبنای مفاهیم یاد شده، تلاش می شود تا راهکارهایی برای ارتقای باورپذیری چهره در انیمیشن ها ارائه گردد. مقاله حاضر هم چنین مفهوم دره غریب نمایی که اساسی ترین چالش باورپذیری چهره در انیمیشن های سه بعدی رایانه ایست، را مورد بررسی قرار خواهد داد. این بررسی، فرصتی را فراهم می کند تا بر اساس آن، به راهکارهایی عملی برای خلق چهره هایی باورپذیر دست یافته شود. در پایان، بازیگری در انیمیشن به عنوان عنصری مهم در انتقال احساسات به مخاطب، مورد کنکاش قرار گرفته و تلاش می شود تا روش هایی از بازیگری ارائه گردد که به افزایش میزان باورپذیری چهره کمک نماید. مطابق نتایج مقاله چهره انسان ها، جایگاه ویژه ای در زبان بدن و باورپذیر ساختن کاراکترهای انیمیشنی سه بعدی دارند.
مطالعه تطبیقی ریخت شناسانه تنگ های شیشه ای ایران و مصر در سده های 6-3 ه.ق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش شناسایی و تطبیق تنگ های شیشه ای ایران و مصر در سده های 6-3 هجری قمری است تا با رویکرد ریخت شناسانه به برخی از مهم ترین ویژگی های این آثار اشاره نماید. این رویکرد اولین بار در حوزه نقد ادبی مطرح شده و هم اکنون در حوزه های هنری کاربرد دارد که بر پایه آن بررسی و شناخت اجزای تشکیل دهنده این نوع شیشه ها از طریق مطالعه عناصر ثابت و متغیر تنگ ها و ارائه تصویر کلی از ریخت آثار جهت تدقیق و تطبیق میسر می گردد. مطالعه بر روی ریخت و فرم تنگ های شیشه ای ایران و مصر از سده های نامبرده رهیافتی در مطالعه هنر شیشه گری این دوران است. بدین منظور در جستجوی یافتن پاسخ این پرسش ها که عناصر فرمی ثابت و متغیر و رایج ترین نقوش تنگ های شیشه ای(زنگوله ای و گوشتکوبی شکل) سده های 6-3 هجری قمری ایران و مصر کدام است و «تنگ های شیشه ای ایران و مصر در سده های 6-3 ه.ق به لحاظ ریخت شناسی چه تفاوت ها و تشابه هایی دارند» به جمع آوری نمونه ها، طبقه بندی و بررسی آن ها اقدام شده است. این پژوهش بر پایه مطالعات کتابخانه ای و به شیوه توصیفی-تحلیلی شکل گرفته است. نتایج حاصل نشان می دهد که تنگ های شیشه ای هر دو سرزمین دارای عناصر ثابت مخزن و گردن بوده و تزیینات در دو بخش انتزاعی و شمایلی- انتزاعی قابل پیگیری است. علیرغم وجود تشابهاتی در ریخت تنگ های ایران و مصر که بیانگر تأثیر و تأثرات شیشه گری دو سرزمین است تفاوت هایی در عناصر متغیر شامل دهانه و تزیینات متنوع همچون تزیینات هندسی، غیرهندسی، نوشتاری و همینطور تزیینات گیاهی و حیوانی که کیفیت انتزاعی در آن ها مشهود است وجود دارد.
تحلیلی بر نظریه خودآگاهی در جنگل جهان زیرین کلاریسا پینکولا استس: مطالعه موردی انیمیشن قلعه متحرک هاول (۲۰۰۵) اثر هایائو میازاکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
الگوی «اسطوره ی یگانه» یا صورت تغییر یافته ی آن الگوی سفر قهرمان، الگویی بسیار شناخته شده میان نویسندگان و فیلم نامه نویسان است و بسیاری از آثار بزرگ جهان بر اساس این الگو نوشته شده یا بر آن منطبقند. این مقاله قصد دارد کمبودها و ناکاملی های الگوی جوزف کمپبل برای قهرمانان زن را مورد بررسی قرارداده و پس از بررسی مدل های مختلف سفر قهرمان زن، با معرفی الگوی «خودآگاهی در جنگل جهان زیرین» استس (۱۳۹۸) به تحلیل سفر قهرمان زن انیمیشن قلعه ی متحرک هاول (میازاکی-۲۰۰۴) بر اساس این الگو بپردازد. با مقایسه الگوی سفر قهرمان کمپبل و الگوی زن وحشی استس تلاش می شود به سوالات اصلی پژوهش درباره تفاوت های ظاهری و فراتر از آن تفاوت های معنایی و رویکردهای متمایز در جهان بینی دو الگو پاسخ داده شود. این پژوهش توصیفی-تحلیلی بوده و مشخص می کند که گرچه مسیر رشد قهرمان زن داستان، سوفی، در این انیمیشن با الگوی استس همخوانی دارد، میازاکی در روایت خود این الگو را برای قهرمان مرد تغییر داده و با عمیق تر کردن سفر قهرمان مرد و ترکیب آن با الگوی سفر قهرمان کمپبل، غنای کار را افزایش داده و در مقایسه با مدل های انیمیشن غربی، مدل متفاوت، پیچیده تر و جذاب تری هم از قهرمان زن و هم از قهرمان مرد برساخته است.
زیبایی شناسی ملال و دلزدگی در سینما از منظر اندیشه های گئورگ زیمل و والتر بنیامین: مطالعه ی موردی فیلم گاوخونی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در سینمای ایران فیلم های مختلفی را می توان یافت که ساختار خود را بر ترسیمِ ملال و دلزدگی قهرمان های خویش بنا نهاده اند. در این آثار، شخصیت هایی منفعل، برآمده از وضعیت مدرن حضور دارند که با شخصیت-های کنش گرِ سینمای کلاسیک قرابتی ندارند. نکته ی مهم در اینجا است که علی رغم وجودِ فیلم هایی که بر ملال متمرکز بوده اند تا کنون کمتر پژوهشی در سینمای ایران انجام شده که بر چگونگی نمایشِ ملال و دلزدگی تمرکز کرده باشد. این مقاله تلاش دارد با تمرکز بر فیلم گاوخونی (بهروز افخمی،1381) چگونگی ظهورِ ملال و دلزدگی را در این فیلم، براساس اندیشه های متفکرانی چون والتر بنیامین و گئورگ زیمل مورد واکاوی قرار دهد. برای نیل به این هدف در ابتدا مفاهیم مذکور از منظر متفکرانی چون بنیامین و زیمل مورد واکاوی قرار می گیرد تا وجوه مختلفِ آن ها نمایان شود. در ادامه با تمرکز بر فیلم گاوخونی چگونگی نمایشِ ملال و دلزدگی در این اثر بررسی می شود تا مشخص گردد که فیلمساز به چه طریقی توانسته معادل های سینمایی مورد نظرش را برای ملالِ مدرن گزینش کند. یافته های این پژوهش آشکار می سازد که فیلم گاوخونی به شیوه های مختلف به ترسیمِ کرختی شخصیت اصلی اش پرداخته و موفق شده این حس را توسط عناصر مختلفِ سینمایی بازنمایی کند.
تحلیل اکسپرسیون رنگ قرمز در هفت پیکر نظامی بر اساس عرفان اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظامی از کارکردهای رمزی و بیان استعاری بن مایه های آئین مهر و زرتشت در منظومه هفت پیکر، بهره های فراوان برده است. عبور بهرام از هفت گنبد، به رنگ های مختلف، در روزهای هفته، با تأکید بر سیارات مربوطه، به عنوان روایت مرکزی و از طرف دیگر، مشابهت آن با نردبان هفت پله ای در آیین مهر، نشان از شناخت و وفاداری نظامی به این آیین ها در آثارش دارد. این امر، بر تفسیر دلالت های معنایی و اکسپرسیون رنگ ها در آثارش، تأثیرگذار بوده است. مسأله این است که در گنبد چهارم، دلالت های معنایی و اکسپرسیون رنگ قرمز، نشان از اجتناب او از مفاهیم این آئین ها و نیز شناخت او از مفاهیم رنگ قرمز در جهان اسلام دارد. سؤال این است: با توجه به ارتباط گسترده ی هفت پیکر با مفاهیم آیین مهری، اکسپرسیون رنگ قرمز در این داستان، چگونه و براساس کدام اشارات صریح، با مفاهیم این رنگ در عرفان اسلامی مطابقت دارد؟ این مقاله با روش توصیفی تحلیلی و تطبیقی نشان می دهد، اکسپرسیون رنگ قرمز در هفت پیکر، نه بر اساس نجوم، آئین مهر و یا دین زرتشت، بلکه با تکیه بر مبانی عرفان اسلامی، در قالب کلیدواژگان خاصی که در این داستان، بر کسب خردمندی و لزوم عقلانیت تأکید می کنند، قابل تفسیر و تحلیل است. همچنین، حصول مرتبه فنا، به عنوان غایت انسان و تفاوت آن در آئین مهر نیز قابل توجه است.
تأثیر مکتب نگارگری ترکمانان شیراز بر نگاره های نسخه نعمت نامه در هند (با رویکرد سپهر نشانه ای لوتمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۵ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
99 - 108
حوزههای تخصصی:
از دی رباز دو تمدن بزرگ ایران و هند بارها در طول تاریخ، سنت های فرهنگی خود را باهم به اش تراک گ ذاشته اند. نگارگری یکی از مقوله های هنری است که در این بین دستخوش تغییرات و امتزاج در ساختار و محتوای فرهنگی شده است. این مقاله، ضمن بررسی نسخه نعمت نامه، کتاب دستور آشپزی در هند که توسط نگارگران ایرانی مصور شده است، به تأثیرات ویژگی های هنر نگارگری مکتب ترکمانان شیراز بر این نسخه می پردازد. مسئله ای که در این پژوهش مطرح می شود این است که: چگونه می توان تأثیر نظام نشانه ای نگارگری مکتب ترکمانان شیراز بر نگاره های نسخه نعمت نامه در هند را با رویکرد سپهر نشانه ای مورد خوانش قرار داد؟ هدف مقاله ی حاضر این است تا مسئله ی تأثیر نگارگری دوره ی تیموری در تقابل با نگارگری هند موردبررسی قرار گیرد. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی با رویکرد نشانه شناسی فرهنگی لوتمان بوده و با استفاده از تطبیق هم زمانی ویژگی های نگاره های نعمت نامه و مکتب ترکمانان شیراز، به نشانه های تأثیرات ایران بر نگارگری هند اشاره کرده است. نتیجه پژوهش حاکی از آن است که نسخه نعمت نامه باقی مانده از دوره سلطان غیاث الدین، بیانگر حضور نقاشان و نگارگران ایرانی مکتب شیراز در دربار شاه ماندو است. تأثیرات ویژگی های نگارگری ترکمانان و انواع سبک آشپزی ایرانی در تصویر گری نعمت نامه حضوری پررنگ دارند.
مطالعه ی ارتباط مراسم یوغ با صحنه های سوگواری د ر نگاره های شاهنامه ی بزرگ ایلخانی براساس رویکرد نشانه شناسی فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه ی نگاره های شاهنامه ی بزرگ ایلخانی اغلب با تأکید بر متن اد بی شاهنامه صورت گرفته است. متنی که متعلق به گفتمان ایرانی و با محوریت زبانِ شعری است . ولی به نظر می رسد شاهنامه ی بزرگ که یک متن با محوریت زبانِ تصویری است به گفتمان ایلخانی تعلق د اشته باشد . بنابراین خوانشِ نگاره های شاهنامه ی بزرگ براساس سپهر نشانه ا ی «نگارگری ایلخانی»، شاید بتواند نتایج قابل توجهی را د ر اختیار قرار د هد . فرض بر این است که این سپهر نشانه ای، روایت های شاهنامه به عنوان «نه متن»را از د و طریق، وارد «متنِ» تصویریِ نگاره های خود کرد ه است؛ یا روایت را مستقیماً از فرهنگ ایرانی، ترجمه ی بینانشانه ای کرد ه و یا با عبورد اد نِ روایت از پالایه فرهنگ ترکی- مغولی، به ترجمه ی «بینافرهنگیِ» آن پرد اخته است. هد ف از این پژوهش، مطرح کرد ن ارتباط مراسم «یوغ» با نگاره های سوگواری شاهنامه ی بزرگ است. این پژوهش به شیوه ی توصیفی- تحلیلی و با روش نشانه شناسی فرهنگی انجام شد ه است. اصلی ترین یافته ی پژوهش، آن است که وجود ِ د و گروهِ متمایزِ «افراد ِ حاملِ آلات موسیقیایی» و «افراد ِ زاری کنند ه» د ر یکی از چهار نگاره، احتمالِ ارتباط با د و بخش شاد و غمگینِ مراسم «یوغ» و وجود ِ تنها یک گروه «افراد زاری کنند ه» د ر سه نگاره ی د یگر، احتمالِ ارتباط با بخش غمگینِ مراسم یوغ را مطرح می سازد .
بررسی هندسه در لحظه قطعی کارتیه برسون بر اساس الگو تقارن حرکتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله به بررسی هندسه در «لحظه قطعی» هنری کارتیه برسون براساس الگو «تقارن حرکتی» می پردازد. الگو «تقارن حرکتی» که درسال۱۹۲۰ توسط جی همبیج با انتشار کتابی با نام «تقارن حرکتی: گلدان یونانی» مطرح شد برگرفته از برخی نسبت های هندسی یونان باستان است که برخلاف تقارن ایستا حول یک نقطه مرکزی دارای قابلیت حیات و حرکت بوده و از نظر ترکیب بندی ساختاری پیچیده و هندسی را ایجاد می کند و در قرن بیستم مورد توجه برخی هنرمندان مدرن قرار گرفته است. این تحقیق پژوهشی کیفی بوده و با رویکرد تحلیلی-توصیفی براساس گردآوری کتابخانه ای اطلاعات تلاش کرده تا مفهوم هندسه و شیوه به کارگیری آن توسط کارتیه برسون را براساس الگو تقارن حرکتی جی همبیج بررسی کند. نتیجه این پژوهش نشان می دهد که کارتیه برسون، به عنوان یک هنرمند مدرن که شیوه شخصی عکاسی خود را بر پایه مواجهه با سوژه و ثبت آنی لحظه در قابی هندسی بنا نهاده بود، علیرغم میل به ترکیب بندی قاب هایش براساس نسبت های طلایی و هندسه کلاسیک از این الگو برای ترکیب بندی هندسی برخی عکس هایش بهره برده است.
نقوش مهری و توپی های گچی ته آجری درتزئینات رباط شرف(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۵ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
87 - 98
حوزههای تخصصی:
بندکشی تزیینی در فاصله دو سر آجرها عموماً با ملاط گچ و قالب؛ جهت نقش اندازی بر روی آن از حدود قرن چهارم هجری انجام شده و به توپی های ته آجری، توپی های بند آجری، کوربند، بندکشی تراشیده در بندهای افقی، سوراخ گیری های تزیینی و نقوش مهری شناخته می شود. رباط شرف، یکی از بناهای شاخص دوره سلجوقی از لحاظ تزیینات آجری چنان است که از آن به موزه آجرکاری ایران یاد می شود. هدف تحقیق، تحلیل تنوع تزیینات گچی موسوم به مهرهای تزیینی یا توپی های ته آجری در فضاهای مختلف بنای مذکور است. پرسش پژوهش این است که اشکال نقوش توپی ته آجری در رباط شرف چیست و چگونه گسترش یافته اند؟ روش تحقیق توصیفی- تحلیلی بوده و جمع آوری داده ها با استفاده از منابع کتابخانه ای و مطالعات میدانی صورت گرفته است. یافته ها نشان می دهد نقوش مهری رباط شرف، تنوعی چشمگیر دارد. تعداد هفده نقش در جاهای مختلف رباط شناسایی و مستند شد که از این میان یازده نقش هندسی و شش نقش، گیاهی است. نقوش هندسی بر پایه اشکال هندسی و برخی از نقش مایه های کهن ایران همچون چلیپا چهار و سه شاخه بوده و نقوش گیاهی تداوم نقوش گل نیلوفر و برگ کنگر دوره ساسانی است.
معرفی پیکره کل جو بردر طاق بستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۵ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
37 - 42
حوزههای تخصصی:
در بررسی هنر دوران ساسانی عموما مبحث مستقلی با عنوان پیکره تراشی مطرح نمیشود، مجسمه هایی که از دوره ساسانی به دست آمده است، نیم تنه هایی هستند که به عنوان بخشی از تزئینات بنا به کاررفته اند و بر روی نیم ستون های تزیینی نصب می شده اند. هنر پیکره تراشی در دوران ساسانی بیشتر شامل نقش برجسته ها و یا در قالب گچبری در معماری و تزئین بنا بوده است. اما به وجود پیکره ای منفرد با ابعاد غیرانسانی تنها در دو مورد اشاره شده است، پیکره شاپور در غار شاپور و پیکره ای به شدت آسیب دیده در طاق بستان کرمانشاه که با نام بومی کل جو بر شناخته میشود. پیکره نمایانگر فردی است، ایستاده و شمشیر به دست گرفته. بیشتر مورخان پیکره را متعلق به خسرو دوم دانسته اند، به دلیل آسیب دیدگی فراوان از انتساب پیکره ی طاق بستان به دوره ساسانی نمی توان با اطمینان زیاد سخن گفت، اما در این نوشتار سعی شده است بر اساس مطالعه و تطبیق فیگور پیکره با نقوش برجسته طاق بستان ، لباس، شمشیر و محل قرارگیری آن در جوار نقش تاج ستانی خسرو دوم و مقایسه پیکره با نقش های دیگری از خسروپرویز و دیگر شاهان ساسانی در نقش برجسته ها و سرستون های یافت شده در طاق بستان و آبشوران و بیستون در مورد احتمال انتساب پیکره و هویت آن به اواخر دوره ساسانی بحث شود.
بازنمود جلوه های اساطیری پری در سینما براساس نظریه زبرمتنیت (بررسی موردی: مجموعه تلویزیونی «آب پریا»)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«آب پریا» سریالی است بر پایه مضامین اساطیری و افسانه ای که با تکیه بر نقش «پری» و تعامل آن با «انسان»، وضعیت نامناسب طبیعت ایران را می کاود. در این پژوهش به بررسی تحولاتی پرداخته ایم که در روند تبدیل پدیده اسطوره ای پری به تصویری سینمایی و در نتیجه تغییر خویشکاری های آن رخ می دهد. برای نیل به این هدف از نظریه زبرمتنیت ژنت بهره برده ایم و تراگونگی ها (سبکی و مضمونی)، تقلیل ها و تشدیدهای زیرمتن (اساطیر و افسانه های مرتبط با پریان) را نسبت به زبرمتن (تصویر پریان در سریال) سنجیده ایم. با این هدف، فیلمنامه سریال با بهره گیری از منابع کتابخانه ای و با روش توصیفی- تحلیلی بررسی شده است. در نهایت، روشن شد که مهم ترین شخصیت این سریال، آب پری، همچنان نمودی اساطیری و سه پری دیگر بیشتر نمودی افسانه ای یافته اند. تراگونگی سبکی تحت تأثیر تغییر رسانه یا مدیا بوده است؛ اما تراگونگی مضمونی بیشتر در راستای تحول شخصیت پری و تعامل او با انسان رخ داده است. تقلیل ها در زمینه اساطیر آفرینش و نزول درجه ایزدان و امشاسپندان بوده است که در قالب پریان نمودار می گردند؛ اما تشدید ها بیشتر در راستای هدف سریال (تأکید بر اهمیت حفظ محیط زیست و به ویژه آب) و با افزودن شخصیت های مرتبط با طبیعت انجام شده است.
مطالعه تطبیقی «بُرنُس» جامه ی دوره اسلامی با پوشاک مشابه قبل از اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۵ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
17 - 26
حوزههای تخصصی:
پوشاک علاوه بر نقش حفاظت، مرجع بازنمود مفاهیمی از جمله طبقات اجتماعی مردم بوده است؛ به ویژه، انواع سرپوش ها نقش بیشتری ایفا کرده اند و به همین دلیل از نظر مطالعات جامعه شناختی بسیار حائز اهمیت اند. «بُرنُس» نوعی سرپوش متداول در دوره اسلامی است که شبیه ردای راهبان مسیحی و همچنین انواع سرپوش در ایران باستان بوده که در این مقاله مورد مداقه قرار می گیرد و با روش تطبیقی در پی تأثیر و تأثر طبقات اجتماعی مورد استفاده آن خواهد بود. برای نیل به این هدف، از نظریه ویدنگرن بهره گرفته شد که معتقد است: استفاده از این سرپوش نه تنها در اروپا بلکه در جغرافیای ایران با کارکردهای چندگانه و بعضاً متضاد معمول بوده است. یافته های پژوهش از سه نوع بُرنُس با فرم کلاه، سرپوش مقنعه مانند و ردای بارانی در دوره اسلامی یاد می کند که همچون نمونه های قرون وسطی در اروپا، ایران باستان و میان رودان با وجوه عالمانه، تحقیر و تمسخر، وجه عاقل مجنون نما، وجه جنگاورانه، وجه شیطانی و اهریمنی قابل شناسایی و مقایسه است. از نظر طبقه اجتماعی نیز تقریباً همه طبقات از شاه گرفته تا خدمتگزار، سرباز، دلقک، زن و مرد، کودک و پیر، عالم و نادان از بُرنُس استفاده می کرده اند.
رویکرد هارمونیک مرتضی حنانه با نگاهی بر قطعه «بزرگداشت فردوسی»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بی گمان رویکرد هارمونیک مرتضی حنانه در استفاده از مدهای موسیقی دستگاهی و پدیدآوردن زبانی نو درخور تامل است. هدف این پژوهش بررسی رویکرد هارمونیک حنانه در اثر "بزرگداشت فردوسی" بوده و فرض بر آن است که هارمونی اثر یا به تعبیر آهنگساز هارمونی زوج، برگرفته از موسیقی دستگاهی ایران باشد. این نوشته در ابتدا به روش توصیفی تحلیلی به مدهای مورد استفاده و رابطه ی آن با رویکرد هارمونیک می پردازد. رویکرد هارمونیک حنانه نوعی پلی مدالیته در جهت تقویت فواصل ساختاری و شاخص دستگاه است که آهنگساز ریشه آن را در اهمیت فواصل چهارم درست در موسیقی ایران می داند. برای نمونه در این اثر با بکارگیری همزمان شور می و دشتی متعلق به آن (دشتی سی)، نتهای می و سی اساس بیشتر آکوردهای قطعه را تشکیل می دهند و آهنگساز نتهایی به عنوان متبدلات به این فاصله می افزاید. گزینش فاصله متغیر مذکور (متبدل) به گونه ای است که تاثیر مد مورد نظر را و نیز تاثیر میکروتن را بصورت همزمان تداعی کند. برای مثال، آکورد مورد استفاده در ابتدای قطعه متشکل از می-سی (ثوابت) و فا است که همزمانی می و فا تداعی کننده فا سری است. پس از بررسی نمونه ها می توان نتیجه گرفت در رویکرد حنانه، هارمونی ها، غالبا غیرتیرس و مبتنی بر مدهای ایرانی است و در پلی مدالیته در درون یک دستگاه ریشه دارد.
نقش اشیل در شکل گیری و ارتقاء طراحی صحنه تئاتر یونان باستان: از یک نمایشنامه نویس تا یک صحنه پرداز حرفه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در عرصه پژوهش تئاتر یونان، کمتر تحقیقی درباره چگونگی طراحی صحنه این آثار انجام شده است. با بررسی نمایشنامه های یونانی، مکان های اجرا، منابع موجود و کشفیات جدید باستان شناسی، می توان به نتایج مهمی در این زمینه دست یافت؛ نتایجی که چهره برخی از بزرگان تئاتر یونان را متحول می سازد. اگرچه بسیاری از محققان تئاتر، اشیل را تنها به عنوان یک تراژدی نویس می شناسند؛ اما او نوآوری های متعددی در اجرای نمایش های خود نیز داشته است. با بررسی نوآوری ها و دستور صحنه های نمایشنامه های اشیل، به یک پرسش بنیادین می رسیم. آیا نمی توان از او به عنوان یکی از نخستین طراحان صحنه تئاتر یاد کرد؟ در جایی که دستور صحنه های اشیل از پیچیدگی های صحنه پردازی های او پرده برمی دارند. این نوشتار تلاش دارد تا به واسطه پژوهش در نمایشنامه های اشیل و منابع پیرامون وی، به نقش او در ارتقای طراحی صحنه تئاتر پی ببرد. مقاله حاضر کوشش کرده تا ضمن تاکید بر اهمیت اشیل در عرصه نمایشنامه نویسی، چهره جدیدی از وی به نمایش بگذارد. چهره ای که نشان می دهد اشیل علاوه بر نگارش نمایشنامه، طراح صحنه چیره دستی نیز بوده و با این عرصه آشنایی کامل داشته است. در این پژوهش بنیادی با استفاده از منابع کتابخانه ای از روش تحلیلی و تاریخی استفاده شده است.
مطالعه د گرد یسی بیان تخیل د ر پرد ه خوانی براساس آراء ژیلبر د وران (مطالعه مورد ی: تصویر بهشت و جهنم)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نقاشی قهوه خانه ای به عنوان یکی از مهم ترین شاخه های نقاشی عامیانه ایران، ارتباط تنگاتنگی با هنر عامیانه نقالی و پرد ه خوانی د ارد ، د رونمایه مفهومی هرد وی این هنرها پیرامون مساله خیر و شر و همچنین روایت و به تصویرکشید ن بهشت و جهنم است. این پژوهش با هد ف شناخت نحوه ارتباط مفهومی میان ساختار روایت پرد ه خوان و نقاشی قهوه خانه ای به بیان تطبیقی د گرد یسی تخیل د ر د و حوزه نقاشی و نمایش می پرد ازد . د ر این راستا ضمن تحلیل عناصر تصویری یکی از آثار نقاشی قهوه خانه ای و استناد به روایت های پرد ه خوانان معروف، از آراء ژیلبر د وران د ر ارتباط با منظومه روزانه و شبانه استفاد ه شد ه تا به مساله اصلی مقاله یعنی چگونگی د گرد یسی تخیل مابین نقاشی و کنش نمایشی د ر پرد ه خوانی پرد اخته شود . طبق نظر د وران علاوه برنتایج منجر به تصویر که تخیل را شکل می د هند ، فرآیند تخیل از لحظه د ریافت ابژه تا زمان شکل گیری د ر ذهن آغاز می شود ، محاکاتی شد ن روایت پرد ه توسط نیروی نمایشگر به مد د کنش انسانی آن را از محد ود ه ناخود آگاه منظومه روزانه تخیل به منظومه شبانه که خود آگاه است می رساند . نتیجه حاصل مشاهد ه پویایی تخیل د ر نزد مخاطب به واسطه اجرا، د گرد یسی منظومه ها از روزانه به شبانه د ر سه نوع روایت و د رنهایت مشاهد ه تأثیرگذارتر بود ن منظومه شبانه نسبت به روزانه د ر پرد ه خوانی بود .
ریخت شناسی صراحی های شیشه ای ایران در سده های 5 و 6 ه.ق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۵ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
65 - 76
حوزههای تخصصی:
دوره سلجوقی یکی از مهم ترین دوران شکوفایی هنراسلامی سده های ۵ و۶ ه.ق ایران در خصوص هنر شیشه است که از آن جمله می توان به صراحی ها به عنوان یکی از پرکاربردترین ظروف شیشه ای اشاره کرد. مطالعه بر روی فرم و تزیینات این آثار شیشه ای می تواند رهیافتی در مطالعه هنر شیشه سلجوقی باشد. این پژوهش برآن است تا با بررسی فرم و ریخت صراحی ها از منظر ریخت شناسی که یکی از رویکردهای رایج معاصر در حوزه نقد ادبی و از زیر شاخه های ساختارگرایی است بپردازد. بدین منظور در جستجوی یافتن پاسخ این پرسش اساسی که "صراحی های شیشه ای سده های ۵ و۶ ه.ق ایران به لحاظ عناصر فرمی ثابت (مخزن و گردن) و متغیر (تزیینات) دارای چه ویژگی های بصری بوده اند" به جمع آوری نمونه ها، طبقه بندی و بررسی آن ها اقدام شده است. این پژوهش بر پایه مطالعات کتابخانه ای و به شیوه توصیفی-تحلیلی شکل گرفته است. نتایج نشان می دهد که فرم مخزن در سه حالت کلی اشکی، شلجمی و گوشتکوبی ساخته شده و بیشترین حجم تزیینات را دارا می باشند. تزیینات این قسمت در دو بخش انتزاعی و شمایلی- انتزاعی قابل پیگیری است. فرم گردن نیز به صورت استوانه ای بلند و باریک ساخته شده که اغلب فاقد تزیینات بوده و شامل نوار افزوده و گاهی دارای لبه می باشد.