فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۳۰۱ تا ۱٬۳۲۰ مورد از کل ۲۹٬۵۴۵ مورد.
منبع:
مطالعات شهری دوره ۱۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۲
45 - 60
حوزههای تخصصی:
بازآفرینی شهری به مثابه رهیافتی توانمند برای برون رفت از جریان زوال پهنه های ناکارآمد شهرها، به رغم اقبال نسبی در پژوهش های شهرسازی ایران طی دهه گذشته، به ندرت با نگاهی جامع نگریسته شده است؛ در این پژوهش نحوه ترکیب ابعاد و مؤلفه های بازآفرینی شهری طی دهه 1390 در مقالات نشریات علمی پژوهشی شهرسازی و چگونگی نگرش پژوهشگران به آن بررسی شده است. پژوهش، با رویکرد کیفی و به روش استدلال استقرایی در سه فاز انجام شده است. نخست، با استفاده از مطالعه اسنادی، مؤلفه ها و ابعاد بازآفرینی شهری استخراج گردید. سپس به مدد شاخص روایی محتوایی و نظر کارشناسان، ابعاد و مؤلفه های مرتبط ثبت و تأیید شدند. در فاز دوم به کمک انتخاب نظام مند، مقالات مرتبط با بازآفرینی شهری انتخاب و با استفاده از نرم افزار MaxQda2020 و VOSviewerتحلیل محتوای کیفی صورت گرفت. نهایتاً با استفاده از یافته های پژوهش، مدل مفهومی پژوهش تدوین شد. بر اساس یافته ها، ابعاد اجتماع، اقتصاد و فرهنگ و مؤلفه های مشارکت اجتماعی، اقتصاد شهر و محله و میراث فرهنگی بیشترین میزان توجه و مشارکت را در ترکیب محتوای ساختار پژوهش ها داشته و ابعاد محیط زیست، مدیریت و قانون و مؤلفه های قوانین و مقررات و آلاینده های زیست محیطی کمترین میزان توجه را داشته اند. با توجه به نتایج، در دهه گذشته دو رویکرد کاربست اقتصادیِ میراث فرهنگی به منظور رونق اقتصادی و با هدف نهایی رونق اجتماعی پهنه های ناکارآمد شهرها و بهره بردن از بالقوگی های اجتماعی پهنه های شهری به منظور احیای حیات آنها بیشترین میزان توجه را داشته اند. بنابراین پیشنهاد می گردد به منظور افزایش بهره وری پژوهش ها، رویکردی متعادل با بهره گیری از هر دو نو نگرش اتخاذ گردد که در این میان توجه به قابلیت رویدادهای شهری به مثابه مفهومی مرتبط با هر دو جنبه راهگشاست. به علاوه، انطباق چارچوب سیاست گذاری بازآفرینی شهری در ایران با کلان نظریات وحدت بخش همچون نظریه شهر رویدادمدار، نظریه شهر ایرانی اسلامی و نظریه ایرانشهر می تواند منجر به موفقیت آنها در چارچوب برنامه های توسعه در ایران گردد.
ارزیابی کیفیت مکان در بافت های ناکارآمد شهری، نمونه موردی: محله آبکوه مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره ۱۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۲
75 - 92
حوزههای تخصصی:
تاکنون در ایران طرح های توسعه زیادی با هدف ارتقای کیفیت های مکانی تهیه شده است اما معمولاً ارزیابی کیفیت های مکانی به صورت کارشناس محور بوده که منجر به افزایش فاصله انتظارات واقعی کاربران با حرفه مندان تهیه کننده و مجریان طرح شده است که این فاصله به طرق مختلف از جمله مهاجرت ساکنان و به تبع آن اعیان سازی بافت بروز پیدا می کند. محله آبکوه_ سعدآباد از محلات کهن مشهد با سابقه 400 ساله است که باوجود تهیه سه طرح از سال 1385 شمسی تاکنون نتوانسته کیفیت های مکانی خود را در شهر امروز بازیابد. مطالعه حاضر به ضرورت شناسایی کیفیت های مکان در بافت های ناکارآمد شهری و تفاوت الگوهای ارزیابی از بالا به پایین _کارشناس محور _ با رویکردهای از پایین به بالا در اینگونه بافت ها پرداخته است. از منظر روش شناسی، این پژوهش در راستای بررسی پیشینه نظری کیفیت مکان، از روش تحقیق کتابخانه ای و تحلیل محتوای کیفی به کمک نرم افزار 2018MAXQDA بهره گرفته و در مرحله بعد به منظور فهم ماهیت کیفیت مکان در محله آبکوه و ارزیابی آن، از ترکیبی از رویکردهای پدیدارشناسانه اول شخص و اگزیستانسیالیستی استفاده شده است. نتایج مطالعه حاضر نشان داد که کیفیت مکان در بافت های ناکارآمد شهری در پنج بعد ادراکی _ معنایی، کالبدی، اجتماعی _ اقتصادی، عملکردی و محیطی قابل بررسی است؛ اما در محله آبکوه مشهد با توجه به شرایط حقوقی متمایز به ویژه در مسئله مالکیت زمین، بعد حقوقی _ مدیریتی جزو نخستین ابعاد اثرگذار بر ارتقای کیفیت مکان قرار می گیرد. علاوه بر این ترتیب اهمیت ابعاد و مؤلفه های نظیر هر یک در پدیده آبکوه با مدل عام حاصل از یافته های نظری متفاوت است. با مقایسه نتایج پدیدارشناسانه تحقیق با آخرین طرح مصوب این محله که با عنوان طرح «اعتلای کیفیت حیات شهری آبکوه» مشخص شده، طرح تهیه شده برای محله یادشده با رویکرد ارزیابی از بالا به پایین، نتوانسته به کیفیت های مورد هدف خود دست یابد. با توجه به چالش های متفاوت بافت های ناکارآمد شهری که در هر مورد متأثر و جدایی ناپذیر از بستر موجود است، تنها با اتکا به مطالعه نظری و اولویت های صاحبان نفوذ نمی توان به ارتقای کیفیت مکان دست یافت و استفاده از رویکردهای زمینه محور همچون پدیدارشناسی در ارزیابی کیفیت های مکان ضروری می نماید.
بررسی تأثیر مهارت موسیقی بر خلاقیت طراحی دانشجویان معماری (بر اساس آزمون تورنس و ارزیابی طراحی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۲۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۳
314 - 330
حوزههای تخصصی:
روش های تحقیق و طراحی در حل مسائل متکثر و پیچیده دنیای امروز بر خلاقیت تأکیدی مضاعف دارد؛ از طرفی، زمینه ها و یا بسترهای رشد تفکر و عمل خلاق، از مباحث اصلی آموزش پیشرو در رشته های مختلف علمی و فلسفی است. رابطه خلاقیت با هنر و معماری به عنوان یک هنر کاربردی نیز موضوع مورد بحث و تحقیق بسیاری از محققین بوده است. این پژوهش با فرض وجود ارتباط بین دانش هنری و توسعه خلاقیت دانشجویان معماری، چگونگی تأثیر مهارت نواختن موسیقی را بر طراحی خلاقانه آنان، مورد بررسی قرار می دهد. روش پژوهش در این مقاله به صورت ترکیبی و براساس طرح تحقیق کرسول تنظیم شده و از روش کتابخانه ای و اسنادی به آزمون ختم می شود؛ لیکن رویکردی استدلالی و منطقی بر کل مسیر حاکم است. بر این اساس، جامعه هدف شامل گروهی 46 نفره از دانشجویان مقطع کارشناسی معماری هستند که مورد آزمون نظری (آزمون خلاقیت تورنس) و سپس آزمون عملی با انجام اسکیس معماری قرار گرفتند. نتایج حاصل از آزمون ها بیان کننده آن است که گروه آشنا به دانش موسیقیایی، در آزمون خلاقیت تورنس و هم در آزمون کوتاه مدت طراحی براساس شاخص های معرفی شده از خود خلاقیت نسبی بیشتری بروز می دهند ولی این میزان انطباقی با فرض و انتظار اولیه ندارد. از طرف دیگر، تحلیل و ارزیابی انجام شده به تفکیک جنسیت و شاخص های اثر خلاقه، نتایج قابل توجهی را بیان می کند.اهداف پژوهش:شناخت میزان تأثیر موسیقی بر افزایش توان خلاقه.بررسی میزان تأثیر مهارت نواختن موسیقی بر افزایش خلاقیت در دانشجویان معماری (به تفکیک جنسیت).سؤالات پژوهش:موسیقی چگونه بر افزایش توان خلاقه تأثیر می گذارد؟مهارت نواختن موسیقی به چه میزان بر هر یک از مؤلفه های خلاقیت در طراحی معماری مؤثر است؟
مقایسه و تحلیل سبک شناسی دو سطح فکری و ادبی در تحمیدیّه های حدیقه سنایی و منطق الطیّر عطار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۲۰ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۴
106 - 125
حوزههای تخصصی:
حدیقه سنایی اثری پیشرو در منظومه سرایی ادب فارسی است و به دنبال آن منطق الطّیر نقش مکمل را برعهده دارد. با این وجود، از جهاتی با حدیقه متفاوت است و سبک شخصی خود را داراست. این پژوهش به دنبال مطالعه و بررسی شباهت ها و تفاوت های فکری و ادبی دو تحمیدیه مهم ادب عرفانی (حدیقه و منطق الطّیر) به منظور درک دقیق تر آرا و اندیشه های دو نگارنده آن هاست. همچنین کشف عناصر زیبایی شناسی ادبی و هنری آن ها در نحوه پردازش اندیشه های عرفانی در تحمیدیّه های شان مدنظر است. در تحقیق پیش رو دو سطح فکری و ادبیّ دو تحمیدیّه براساس دیدگاه ساخت گرایان مورد بررسی قرار می گیرد. نتایج این تحقیق نشان می دهد، مَنِشِ عرفانی سنایی خردمدارانه تر و محتاطانه تر از عطّار است و عناصر ادب تعلیمی در حدیقه او غالب تر است.در مقابل، مَنِشِ عرفانی عطّار، شورانگیزتر و بیقرارانه تر است و عناصر هیجانات عاشقانه به همین دلیل در شعر او بیشتر دیده می شود. در حدیقه، خردِ اجتماعی بازرتر است و در منطق الطّیر، عشق و فردیّت تظاهری بیشتر دارد. تفاوت های موجود به دلیل اندیشه مسلّط توحید عرفانی بر آن ها، به وحدت عقیده شان آسیب نمی زند.اهداف پژوهش:شناخت سطح فکری و ادبی تحمیدیّه های دو اثر بزرگ عرفانی.شناخت دلایل تفاوت های موجود فکری و ادبی دو تحمیدیّه حدیقه و منطق الطیر.سؤالات پژوهش:خردورزی سنایی در تحمیدیّه، مرهون چیست؟عطار در مقابل الگوی خردورزی اجتماعی سنایی، چه الگویی را ارائه می کند؟
هنر و شاخصه های زیبایی شناسی از دیدگاه کانت و نیچه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۲۰ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۴
290 - 305
حوزههای تخصصی:
کانت و نیچه از فلاسفه صاحب نظر در حوزه زیبایی شناختی هستند. در فلسفه دکارت انسان از آن جهت که سوژه است، اصالت پیدا می کند؛ یعنی مرجع هستی و حقیقت، سوژه می شود؛ پس زیبایی نیز تابع احساس و ادراک انسانی بوده و لذا سوبژکتیو خواهد شد. کانت اصول و مبانی سوبژکتیویسم دکارتی را تحکیم نموده و معنای سوبژکتیویسم دکارتی در ظهور مفاهیم اصلی، در هنر و زیباشناسی کانت تأثیر به سزایی داشته است. کانت با فلسفه استعلایی اش، بنیان گذار رویکرد سوبژکتیو در تجربه امر زیبا و داوری ذوقی است. اهتمام نویسنده این مقاله، بیان سیر تطور در تعریف و مفهوم زیباشناسی (استتیک) و ارتباط آن با علم، فلسفه و هنر در عصر روشنگری است تا افتراق و اشتراک مؤلفه های نظری آن ها را مشخص نماید. این تحقیق با استفاده از ابزار کتابخانه ای و با روش توصیفی - تحلیلی، به تأمل و بازخوانی متون کانت و نیچه و نیز آثار مفسرانشان می پردازد و ریشه زیباشناسی مدرن را در آرای دکارت و مبانی سوبژکتیویستی او می یابد. از نظر کانت زیبایی آن است که لذتی بیافریند، رها از بهره و سود، بی مفهوم و همگانی که غایتی بی هدف باشد، اما نیچه این تعریف کانت از زیبایی را نمی پذیرد، نیچه به طعنه از جدایی انداختن کانت میان زیبایی، با قلمرو فایده، لذت و خوبی، با عنوان «زیبایی فی نفسه» یاد می کند و آن را کلمه ای تو خالی می خواند و می گوید زیبایی مبنی بر نگرش بی غرضانه، یعنی اختگی هنری؛ زیرا از دید نیچه، هنر، انگیزش گر بزرگی در زندگی است. هنر در برابر پوچی زندگی می ایستد.اهداف پژوهش:بررسی تلقی کانت و نیچه از سوبژکتیوبودن امر زیبا.بررسی شاخصه های هنر در اندیشه کانت و نیچه.سؤالات پژوهش:ﻋﻨﺎﺻﺮ زﯾﺒﺎﺷﻨﺎﺳﯽ در دیدگاه کانت و نیچه ﮐﺪام اند؟هنر در دیدگاه کانت و نیچه دارای چه مشخصاتی است؟
نقش آرایه های بصری و ادبی در بهبود آموزش در کتابهای نونگاشت فارسی مقطع متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۲۰ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۴
589 - 611
حوزههای تخصصی:
در نظام آموزشی کشورمان کتاب های درسی مهم ترین ابزار آموزشی برای معلمان و دانش آموزان می باشد؛ در این میان، کتاب های فارسی به عنوان انتقال دهنده میراث معنوی این مرزوبوم اهمیت و ضرورت بیشتری دارند. ازآنجایی که مفاهیم غنایی، عرفانی، حماسی بخش عظیمی از متون ادبی ما را دربر می گیرد، به همین جهت آشنایی با صورخیال برای درک هرچه بیشتر زیبایی های متون ادبی لازم و ضروری می باشد؛ همچنین از تعداد بیست و پنج سؤال بخش ادبیات فارسی عمومی در کنکور سراسری، چهار سؤال به آرایه های ادبی اختصاص دارد؛ پس نحوه آموزش آرایه های ادبی در کتاب های نونگاشت فارسی متوسطه بسیار حائز اهمیت می باشد. براساس تحلیل داده های آماری منتشرشده از طرف سازمان آموزش و سنجش کشور، میزان جواب دهی به سؤالات این مبحث در اولین کنکور سراسری نظام جدید، در پنج گروه آزمایشی تجربی، ریاضی، انسانی، هنر و زبان تحلیل گردیده است و باتوجه به نتایج به دست آمده در بین کل شرکت کنندگان این پنج رشته ، 20% از دانش آموزان جواب درست، 52% جواب سفید و 27% جواب غلط به این سؤالات داده اند که نتایج به دست آمده نشان می دهد در این کتاب ها «آرایه های ادبی» به خوبی آموزش داده نشده است.اهداف پژوهش: نقد و تحلیل محتوای آموزشی کتاب های نونگاشت فارسی مقطع متوسطه اول و دوم.بررسی جایگاه آرایه های ادبی و بصری در کتاب های فارسی.سؤالات پژوهش:محتوای آموزشی کتاب های نونگاشت فارسی مقطع متوسطه اول و دوم دارای چه مختصاتی است؟آرایه های ادبی و بصری در کتاب های فارسی متوسطه دارای چه اهمیتی هستند؟
مؤلفه های اثرگذار و اثر پذیر توسعه شهری و تغییرات اقلیمی، یک رابطه دو سویه در جهت انطباق پذیری با سناریوهای جهانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر ایمن سال ۷ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲۸
91 - 112
حوزههای تخصصی:
تغییرات اقلیمی مهم ترین بحران قرن حاضر شناخته شده است که بسیاری از دانشمندان و محققان عامل اصلی وقوع آن را فعالیت های انسانی به ویژه در سطح شهرها می دانند، اما باید عنوان نمود که تغییر اقلیم نه تنها متأثر از عوامل انسانی و شهری است، بلکه بر آنها نیز تأثیر گذار خواهند بود و پیامدهای مختلفی را به دنبال خواهد داشت. این فرایند چرخشی با توجه به تسریع تولید گازهای گلخانه ای و فعالیت های صنعتی روز افزون به مراتب اکوسیستم شهری و طبیعی را بیشتر در معرض خطر قرار می دهد. بنابراین هدف اصلی پژوهش، شناخت عوامل تأثیر گذار و تأثیرپذیر چه در سطح شهری و چه در سطح طبیعی و ارائه راهکارهای کارگشاتر و مدیریت قابل قبول تر در عرصه محلی و جهانی جهت مقابله با خطرات ناشی از تغییرات اقلیمی بودده است که در این راستا از روش توصیفی- تحلیلی- استدلال منطقی استفاده شده است. طبق بررسی ادبیات پژوهش و بر اساس نتایج حاصل از تحلیل و بررسی و تکیه بر استنباط و تجزیه و تحلیل مبانی ؛ عوامل مهمی همچون اقتصاد، اجتماع، عملکرد و زیرساخت ها، کالبد و ریخت شهری، زیست محیطی به عنوان عوامل اصلی و ریز فاکتورهای هر کدام به صورت کاملاً تفکیک شده، راه را برای ارائه راه حل های دقیق تر و تخصصی تر جهت مقابله با تغییرات اقلیمی (علل رخداد، اثرات و پیامدها) هموارتر می سازد و راهنمایی برای علاقه مندان و پژوهشگران حوزه محیط زیست، شهرسازی، معماری، اجتماع، اقتصاد، سیاست مدیریتی و... می-باشد.
مبانی حفاظت از سکونتگاه های مرتبط با باغ های تاریخی در بیرجند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات معماری ایران پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲۶
127 - 158
حوزههای تخصصی:
برخی سکونتگاه ها که در نزدیکی باغ های تاریخی شکل گرفته و توسعه یافته اند، دارای ارتباطی تاریخی با این باغ ها بوده اند؛ در واقع حیات اجتماعی، کالبدی، فرهنگی و اقتصادی این سکونتگاه ها با باغ های تاریخی پیرامونشان پیوند خورده بود. در ناحیه بیرجند، حضور تعداد زیادی سکونتگاه روستایی در نزدیکی باغ های تاریخی این امکان را به وجود می آورد که رابطه میان این سکونتگاه ها با باغ های تاریخی مورد مطالعه قرار گیرند. ارتباط سکونتگاه ها با باغ های تاریخی از آن دسته موضوعاتی است که کمتر مورد توجه قرار گرفته است. ازآنجاکه این سکونتگاه های مستقر در ناحیه بیرجند به همراه باغ های تاریخی و سایر اجزا و عناصر برجای مانده تشکیل یک کل دارای انسجام و ارتباط را می داده اند؛ بنابراین، حفاظت از این سکونتگاه ها که بسیاری از آن ها در معرض خطر نابودی هستند، ضروری به نظر می رسد. این سکونتگاه ها به لحاظ تاریخی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی واجد ارزش هستند. با توجه به دشواری حفاظت از این سکونتگاه ها به دلیل مشکلات چندوجهی و در مواردی غیرقابل بازگشت، در این مقاله چهار سند بین المللی که تا حدودی می توانند برای این محدوده های زیستی قابل اتکا و ارجاع باشند، به عنوان مبنای اولیه حفاظت مد نظر قرار گرفتند. ازسوی دیگر، با استناد به منابع تاریخی، مشاهدات میدانی و تحلیل روایت های تاریخی ساکنان این سکونتگاه ها که دارای تجربه زیسته از دهه های چهل و پنجاه خورشیدی بودند، برخی مواردی که در امر حفاظت از این سکونتگاه ها ضروری به نظر می رسید، مورد پردازش قرار گرفتند. بنابراین، روش تحقیق در این مقاله، تلفیقی از تفسیر، مشاهده و تحلیل روایت است. نتایج حاکی از حضور دست کم سه نوع سکونتگاه در ناحیه بیرجند است که به رغم دارا بودن نقاط مشترک، آسیب های متفاوتی را از سر گذرانیده اند. به لحاظ نوع و شدت آسیب های وارده این سکونتگاه ها در چهار دسته قرار می گیرند. آسیب هایی که به کلاته ها وارد شده، به دلیل آنکه این سکونتگاه ها ماهیتاً حیاتشان را از باغ تاریخی وام گرفته و به شدت به حاکم/ارباب وابسته بوده اند، به حدی است که برای آن ها رویکرد حفاظت حیات بخش که تا حدود زیادی شامل انجام اقدامات مرمت و احیا می گردد، پیشنهاد شده است. ازسوی دیگر، در سکونتگاه های روستایی ای که پیش از شکل گیری باغ های تاریخی وجود داشتند و حیات اجتماعی و اقتصادی شان همچنان دارای تداوم است، اقدامات حفاظتی از نوع نگهداری و توانمندسازی پیشنهاد شده است.
واکاوی مفهوم معماری در امتزاج با رسانه در جهان معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال ۱۴ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
۱۷۲-۱۵۷
حوزههای تخصصی:
اهداف: پژوهش بر آنست تا با توجه به گسترش مرزهای دانش معماری معاصر و ضرورت رویکردهای میان رشته ای بر آن و با کمک نظریه پردازی مبتنی بر بازاندیشی پارادایم و با هدف خلق مفهوم، نظام فکری جدیدی در فضای میان رشته ای از دو پدیده اجتماعی رسانه و معماری طرح ریزی نماید که واکاوی مفهوم خلق شده مستلزم درک معنای اپیستمه به ادبیات فوکویی، تشخص زمانی یعنی عصر جهش رسانه ای حاضر ،عصر آنتروپوسین و تشریح مدل ارتباطی یعنی امتزاج است. روش ها: با رویکردی برخواسته از پارادایم ماده گرایی نوین و با استفاده از الگوریتمی ملهم از شیوه پیرس، نظریات حوزه رسانه و معماری به مثابه داده و با قیاس و استقرا ترکیب و نتایج پس کاوی می شوند. سپس به شیوه پساکیفی مفاهیم جدید در قالب یک گزارش خلق می شوند. با توجه به گستره این نظام، با طرح چند مثال از امتزاج داده ای نظریات رسانه ای در نظریه پذیرفته در پژوهش (معماری به مثابه رسانه)بهره گرفته شده است. یافته ها: یافته های ماخوذ از پس کاوی نظریات تاریخی حوزه رسانه و معماری، شکل دهنده سامانی از گزاره های مفهومی در بستر پساکیفی و با بکارگیری خلاقیت نگارنده را می دهند. نتیجه گیری: این پژوهش حاکی از امکان خلق نظامی دانایی بر مبنای گزارشی ریزوماتیک را می دهند که می تواند با ادبیات فوکویی به نام اپیستمه معماری در امتزاج با رسانه در عصر آنتروپوسین خوانده شود که در بستر رویکرد پژوهش قابل واکاوی است و احتمالا می تواند به عنوان میراثی از معماری معاصر، ساختاری بنیادین در مطالعات میان رشته ای از حوزه رسانه و معماری را پی ریزی نماید. واژگان کلیدی: اپیستمه، معماری، امتزاج، عصر آنتروپوسین، رسانه، معماری معاصر، مبانی نظری معماری، معماری مدرن
آسیب شناسی نظام برنامه ریزی و تأمین مسکن گروه های کم درآمد در کلان شهر تبریز(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
بخش مسکن به عنوان مهم ترین بخش توسعه در هر جامعه ای شناخته شده است. با این حال، تأمین مسکن کافی و قابل قبول همواره به عنوان مهم ترین چالش، برای جمعیت رو به تزاید در کشورهای در حال توسعه مطرح بوده است. در این راستا، ضروری است تا با شناسایی نقاط ضعف و چالش های بخش مسکن در کشورهای درحال توسعه به ویژه برنامه ریزی مسکن گروه های کم درآمد به ارائه ی طرح ها و راهبردهای اجرایی نائل آمد. بدین منظور پژوهش حاضر با هدف آسیب شناسی نظام برنامه ریزی و تأمین مسکن گروه های کم درآمد در کلان شهر تبریز نگارش شده است. روش تحقیق در مطالعه ی حاضر از نظر هدف کاربردی و و از نظر ماهیت تحلیلی-اکتشافی می باشد. همچنین در راستای تجزیه و تحلیل اطلاعات از تکنیک معادلات ساختاری در نرم افزار AMOS استفاده شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که بیشترین تحقق پذیری در بین مؤلفه های تأثیرگذار بر تحقق برنامه ریزی مسکن گروه های کم درآمد در کلان شهر تبریز به ترتیب مربوط به مؤلفه های شهرسازی و ساخت مسکن، مؤلفه های ساختاری و مؤلفه های اقتصادی با میانگین ارزش 56/0، 39/0 و 33/0 می باشد. همچنین بر اساس نتایج مدل ساختاری، مقدار بحرانی برای متغیر شهرسازی و ساخت مسکن بالای 96/1 و برای متغیرهای اقتصادی و ساختاری پایین 96/1 در سطح اطمینان 95 درصد محاسبه شده است. از این رو می توان گفت که نظام برنامه ریزی مسکن گروه های کم درآمد کلان شهر تبریز در ابعاد ساختاری و اقتصادی با چالش های جدی مواجه می باشد. بنابراین نیاز به بازاندیشی در نظام و سیاست های برنامه ریزی مسکن گروه های کم درآمد با تأکید بر رویکرد یکپارچه و سیستمی احساس می گردد.
واکاوی قدرت در تولید قالی های بی بی باف منطقه چالِش تُر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنر و تمدن شرق سال ۱۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۴۳
30 - 41
حوزههای تخصصی:
فرش یکی از اصیل ترین هنرهای سنتی ایران به شمار می رود که مطالعه و بررسی آن نشان می دهد در پس صورت زیبا و چشم نواز آن نظام های قدرت و گاه بی رحمی وجود دارد، که نقش به سزایی در اوج و افول آن دارد. منطقه چالش تر از توابع استان چهار محال و بختیاری در جغرافیای فرش ایران، مملؤ از اتفاقات گفتمانی است که تنها در سایه توجه به فرامتن، بافت و زمینه ایجاد متن قابل بررسی هستند؛ در این خصوص بی بی ها گروهی از بانوان تأثیرگذار به عنوان یک میکروفیزیک قدرت در تولیدات قالی های بی بی باف، نقش به سزایی داشتند. میکروفیزیک قدرت، جریان های کوچک و ریزقدرت هایی هستند ک ه در سطوح کوچک تر و پنهان جامعه، به شکل های بوروکراتیک، انضباطی و روانی منتشر و بازتولید می شوند. در عصر قاجار میکروفیزیک های قدرت نقش مهمی در تحولات سیاسی و اجتماعی داشتند. قدرت بانوان خوانین بختیاری در چالش تر، در ادامه قدرت بانوان دربار، عامل اصلی خلق و تولید ژانر خاصی از قالی در این منطقه شد، که به همین نامِ قالی های بی بی باف، شهرت دارند. مهم ترین ویژگی های قالی هایی که به دستور بی بی ها بافته می شد، این بود که با تحولات فرهنگی و سیاسی همراه و صورت بندی های معرفتی و گفتمانی را در دل خود جای داده است. واکاوی نقش بی بی ها به عنوان یک ساختار میکروفیزیک، در قالی بی بی باف مسئله این پژوهش است، که سعی شد با بررسی عوامل سیاسی جاری در نظام قدرت خوانین بختیاری، علت شکل گرفتن ریزقدرت بی بی، بررسی و سپس نقش سازنده بی بی ها به عنوان یک نهاد قدرت در تولید قالی مورد پژوهش، قرار گیرد. لذا سؤال اصلی پژوهش این است که نقش قدرت بی بی ها در تولید قالی های معروف به بی بی باف به چه نحوی بوده است؟ در این جستار با استناد به مبانی نظری مفاهیم قدرت نزد میشل فوکو تحولات قالی بی بی باف، در قالب قدرت- مقاومت، قدرت- دانش و قدرت- رابطه در ذیل گفتمان قدرت فوکو، بررسی و تحلیل شدند. نتیجه قابل تأمل این بود که قدرت اقتصادی، سیاسی و مدیریتی بی بی ها یکی از مهم ترین عوامل شکل دهنده این نوع قالی هاست.
تبیین مؤلفه های مؤثر کیفیت محیطی فضاهای عمومی بیمارستان بر حس رضایت مندی بیماران (مطالعه موردی: بیمارستان های شهر ساری)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات محیطی هفت حصار سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۴۸
25 - 44
حوزههای تخصصی:
تجربه های ناخوشایند در فضا های درمانی امروزه نه تنها به خاطر نحوه ارائه خدمات بلکه کیفیت نامناسب محیط و عدم توجه کافی به نیازهای کاربران بوده که موجب افزایش فشارهای روانی و نارضایتی می گردد. فضاهای عمومی به عنوان فضاهای واسطه و انتقالی، نقش مهمی در تجربیات ادراکی بیماران در محیط بیمارستان ایفا می نمایند. با توجه به اهمیت توسعه فضاهای کاربرمحور در محیط های درمانی، کیفیت محیطی مناسب در فضاهای عمومی می تواند به ارزیابی مثبت بیماران از این فضاها و نیز بهبود رضایت مندی آنان کمک نمایند. تحقیق حاضر به دنبال تبیین ویژگی های کیفیت محیطی فضاهای عمومی موثر بر حس کلی رضایت مندی بیماران و چگونگی اهمیت و نقش این شاخصه ها در تقویت رضایت مندی در قالب ارائه مدل مفهومی می باشد. روش تحقیق بر پایه مطالعه توصیفی- تحلیلی بوده، و راهبرد نمونه موردی برای اطلاعات کمی انجام گرفت. برای جمع آوری اطلاعات مورد نیاز، علاوه بر مرور منابع کتابخانه ای، از ابزار پرسشنامه استفاده گردیده است. مطالعه در دو بیمارستان امام خمینی و شفا شهر ساری انجام گرفته و در مجموع 205 بیمار از طریق پرسشنامه در این پژوهش شرکت نمودند. شیوه مدل سازی معادلات ساختاری با نرم افزار SmartPLS برای تحلیل اطلاعات مورد استفاده قرار گرفته است. نتایج تحقیق نشان می دهد که پنج مولفه شامل آسایش فیزیکی- روانی، دیدپذیری، دسترسی، خوانایی و ارتباط پذیری به عنوان عوامل مهم کیفیت محیطی فضاهای عمومی بیمارستان بر رضایت مندی بیماران موثر بوده اند. همچنین، دسترسی، به عنوان مهم ترین ویژگی به همراه ارتباط پذیری و خوانایی در فضاهای عمومی از عوامل قابل توجه در افزایش حس رضایت مندی می باشند. این پژوهش می تواند با ارائه چهارچوب مفید در پاسخ به نیازها و انتظارات بیماران، به معماران و طراحان در فرآیند طراحی و نیز مدیران مراکز درمانی برای بهبود کیفیت فضاهای عمومی موجود و یا آینده در جهت تقویت حس رضایت مندی کاربران کمک نماید.
مفهوم بدن در تفکر اسلامی و نفی تنانگی در تبلیغات محیطی
منبع:
مطالعات هنر سال ۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۷)
87 - 105
حوزههای تخصصی:
تبلیغات محیطی، پدیده ای نو ورود از غرب است و در ایران با اینکه رسانه ای نوپا است، اما می تواند به مثابه نهادی مؤثر، در انظار عمومی و در ابعاد بزرگ با مخاطبان ارتباط برقرار نماید. رویکردهای قانونی تبلیغات در غرب، تحت تأثیر تفکر فردیت گرا، با روش های مدیریت بدن که تصویری بی نقص و فناناپذیر از ابدان انسانی ارائه می کند، از مصورسازی بدن، جهت پیشبرد اهداف سرمایه داری بیشترین سود را کسب می کنند. حال سؤال این است که مفهوم بدن در تفکر اسلامی، چگونه تفسیر و معنا می شود و محدوده مصورسازی از بدن به عنوان عنصری مؤثر و پر اهمیت در تبلیغات محیطی چیست؟ این پژوهش با رویکرد کلامی و با روش توصیفی تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای انجام شده است، نشان می دهد که سه قانون کلّی: "آیین نامه تأسیس و نظارت بر نحوه کار و فعالیت کانون های آگهی و تبلیغاتی"، "مصوبات کمیته مرکزی سازمان های تبلیغاتی کشور" و "سیاست ها و ضوابط حاکم بر تبلیغات محیطی" مرزهای این نوع تبلیغات را مشخص و معیارهای حضور تصویر بدن در تبلیغات محیطی را به موازین شرعی و عرفی موکول نموده اند. در مبانی فکری اسلام، انسان واجد سه نوع بدن متفاوت یعنی "بدن مادری"، "بدن مثالی" و "بدن ذره ای" معرفی و در آن، تنها بدن ذره ای اساس هویت انسان را تشکیل داده و بقیه فاقد اصالت هستند؛ بنابراین نگاه ضوابط تبلیغات محیطی به ارائه تصویر بدن، با تأکید بر بدن اصلی انسان یعنی بدن ذره ای، صورت گرفته و برخلاف غرب، از ارائه تصویر بدن مادری انسان در تبلیغات محیطی خودداری می نماید.
تحلیل معماری داخلی مسجد سنگی تَرک
منبع:
اندیشنامه معماری داخلی سال ۳ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳
34 - 52
حوزههای تخصصی:
مسجد سنگی ترک، واقع در شهر میانه به دلیل ویژگی های معماری داخلی آن از جمله قرارگیری مقبره درون مسجد، محراب های متعدد و نقش مایه ی نیلوفر که در تعداد زیاد و ابعاد و انحاء گوناگون درون محراب، مقبره و ستون ها کار شده است، فضای داخلی متفاوتی نسبت به دیگر مساجد ایرانی دارد. علاوه بر چیدمان فضایی و عناصر داخلی، آرایه های این مسجد نیز نقش شایان توجهی در شکل گیری ماهیت آن ایفا می کنند. به دیگر سخن در این مسجد آرایه ها عناصری مازاد بر اصل اثر نیستند و نه تنها مایه ی تکمیل بلکه مایه ی تشکیل آن شده اند چرا که در معماری ایرانی زیبنده بودن از همان ابتدا با ساختن همراه بوده است. به همین دلیل هدف اصلی این پژوهش تبیین ماهیت مسجد سنگی ترک با توجه به ویژگی های معماری داخلی آن است. به بیانی دیگر این پژوهش بر آن است تا از طریق تحلیل معماری داخلی مسجد سنگی ترک و آرایه های آن، مفاهیم نهفته در این مسجد را آشکار سازد. به همین دلیل این پژوهش با روش توصیفی-تحلیلی، نخست به بررسی تاریخی مسجد سنگی ترک پرداخته و به شکلی جامع آن را توصیف کرده است، سپس معماری داخلی این مسجد را از طریق بررسی چیدمان فضایی، عناصر داخلی و آرایه های آن با رویکردی نمادشناسانه تحلیل کرده است. و در نهایت به این نتیجه رهنمون شده است که این بنا یک مسجد-مدرسه-مقبره است، و هدف بانی یا بانیان از ساخت آن، ایجاد فضا-مکانی برای فرهمندی، فرازروی و تکامل بوده است، چنان که از فضای داخلی، آرایه ها و نقش مایه های آن چنین برمی آید که مقبره ی درون مسجد متعلق به قطب آنان بوده باشد و به نظر می رسد محراب های گوناگون آن مدرس چنان اساتیدی است که موجب فرازروی و تکامل شاگردان خود می شوند و خیر و برکت را برای همگان به ارمغان می آورند.
ارزیابی شاخص های کالبدی سپهرهای خصوصی در شکل گیری مرز-فضاهای خاکستری؛ نمونه موردی منطقه 22 تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دوره معاصر، مرزخاکستری یا مرز-فضاهای خاکستری، دستهای از فضاهای بینابینی بوده که بدلیل ماهیت وجودی آنها، کمتر مورد توجه قرار گرفتهاند. از آنجاکه میزان امکان رمزگشایی یک فضا به توانایی خوانش از آن فضا بستگی دارد، شناخت عوامل کالبدی تاثیرگذار در کشف مرزهای بینابین معماری و شهر، میسر نخواهد بود مگر با شناخت عناصر تشکیل دهندهی شکل و گونههای تشکیل دهنده فرم شهری، نحوه شکل گیری سیستم فضاهای عمومی و خصوصی، بررسی وضعیت فضاهای همگن و ناهمگن، فضاهای مربوط به حرکت و مکث که همگی در شکلدهی مرز-فضاهای خاکستری حائز اهمیت هستند. پژوهش حاضر با هدف شناسایی، ارزیابی و تدوین معیارها و عوامل و شاخصهای تاثیرگذار در پیدایش این دسته فضاها در منطقه 22 شهر تهران صورت گرفته که با توجه به گونههای کالبدی موجود، در 6 محدوده منتخب، بررسیها انجام شده است. رویکرد استفاده شده در این پژوهش از ترکیب روشهای کیفی و کمی به صورت تو در تو، برای ارزیابی امکان شکلگیری مرز-فضاهای خاکستری استفاده میشود. بدین منظور در گام اول، به منظور انتخاب موضوع مورد مطالعه از ابزار تحلیل محتوی اسناد، مشاهدات میدانی و طرح پرسشنامه استفاده شده است. سپس چهار معیار، دسترسی، نوع مرز، شرایط مالکیت و تنوع کاربری، شناسایی، و تحلیل این شاخصها با استفاده از نرم افزارSocNetV صورت گرفته و در نهایت مقایسهای تطبیقی و توصیفی، میان مشاهدات، ادبیات جهانی و تحلیلهای صورت گرفته در نرمافراز، جهت ارزیابی شاخصهای موثر انجام گرفت. نتایج پژوهش نشان داد؛ اهمیت فضاهایی با مالکیت خصوصیِ عمومی شده(یا مالکیت عمومیِ خصوصی شده) در پیدایش مرزهای خاکستری بیش از فضاهایی با مالکیت خصوصی یا عمومیِ صرف است. همچنین در ساختمانهایی با شاخصههای کالبدی فرم آزاد و مرزهای نرم و غیرقابل پیشبینی، میتوان شاهد شکلگیری فضاهای خاکستری قویتری بود. در این میان، نقش دسترسی و نحوه ارتباط نقاط و فضاهای موجود، به طور اخص به صورت پیاده، در شکلگیری تعاملات و مشارکت در این فضاها حایز اهمیت است.
تأثیرات مورفولوژی شهری برآسایش حرارتی، نمونه موردمطالعه: کلانشهر اورمیه (حد فاصل میدان ولایت فقیه تا بلوار بعثت)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۸ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
61 - 82
حوزههای تخصصی:
مورفولوژی شهری جریانی عمده در مطالعه ی شکل شهر در جغرافیای شهری است، واژه ی مورفولوژی به این معناست: علم فرم، که کارش بررسی شکل فرم ساختار خارجی یا شیوه ی مرتب شدن است . مورفولوژی شهری نشان می دهد که سکونتگاه ها را می توان توسط عناصر کلیدی ای چون کاربری های زمین، ساختارهای ساخت و ساز، الگوی قطعات و الگوی خیابان مورد بررسی قرار داد و بر تفاوت دوام و طول عمر این عناصر تأکید می کند. این مقاله بر اساس هدف کاربردی و بر اساس ماهیت توصیفی – تحلیلی است. با استفاده از نرم افزار انوی مت شاخص های بدست آمده ، مدلسازی شده اند و به صورت خرد اقلیم نمایش داده می شوند.علاوه بر نرم افزار انوی مت۱،از تحلیل عاملی نیز برای تلخیص تعداد زیادی از متغیر ها به تعداد محدودی متغیر استفاده شده است و امتیاز بندی و رتبه بندی با استفاده از آن صورت گرفته است. هدف از تدوین مقاله بررسی تاثیر مورفولوژی شهری بر آسایش حرارتی (حدفاصل میدان ولایت فقیه تا بلواربعثت) می باشد. با توجه به اطلاعات به دست آمده از پژوهش حاضر : این محدوده دارای بافتی قدیمی و ارگانیک می باشد که بر اساس معیارهای سنتی بنا شده است و دارای مورفولوژی تقریبا مناسبی است اما می توان با ایجاد تغییراتی کوچک شرایط این محدوده را برای زیست بهتر نمود، علاوه بر آن مصالح به کار رفته در ساختمانهای این محدوده ( آجر ، کاه گل و....) دارای شرایطی مناسبی است که انعکاس دما و رطوبت و ذخیره سازی انرژی های حاصل از خورشید را فراهم می نماید، پس می توان گفت زیست پذیری محدوده نیز مطلوب می باشد.
چند صدایی در اشعار علی باباچاهی و رضا براهنی در تطبیق با تشبیه در هنرهای تجسمی معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۲۰ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۴
153 - 172
حوزههای تخصصی:
بخش عمده ای از مؤلفه ها و شاخصه های شعر دهه هفتاد معطوف به نظریه های پست مدرنیستی است که از پرکاربردترین آن ها می توان به چندصدایی اشاره کرد. در این پژوهش توصیفی-تحلیلی، ضمن تعریف و تبیین چندصدایی به مثابه یک شاخصه پست مدرنیستی، جلوه های چندصدایی در شعر دو تن از شاعران برجسته دهه هفتاد، یعنی علی باباچاهی و رضا براهنی واکاوی و تحلیل شده است. همچنین به تطبیق این مقوله با تشبیه در هنرهای تجسمی معاصر پرداخته شده است. بنابر نتایج پژوهش، چندصدایی به شیوه های مختلفی در شعر براهنی و باباچاهی بروز می یابد؛ گاه با استفاده از وزن و موسیقی شعر، زمینه چندصدایی فراهم می شود. تمایزات زبانی، تفاوت لحن و بیان رسمی یا محاوره ای از دیگر شگردهایی است که چند صدایی را سامان می دهد. بخش دیگری از اشعار چندصدایی در ساحت نگارش افشانشی صورت می بندد. مجنون نویسی و حضور شخصیت شیزوفرنیک بستر دیگری برای شعر چندصدایی است. باباچاهی و براهنی با به کارگیری این تمهیدات، زمینه را برای حضور و بروز صداهای مختلف در شعر خویش فراهم می کنند. بخشی از این رویکرد، مصداق مکالمه با سنت ادبی است و بخشی دیگر، توجه به شخصیت ها و معناهای نادیده گرفته شده را درنظر دارد. در بستر این رویکرد، علاوه بر آواهای متنی که غالباً در رابطه بینامتنی صورت می بندد، صدای شخصیت تیمارستانی نیز به گوش می رسد. چندصدایی در شعر باباچاهی و براهنی همچنان که به تعدد آوایی و تکثر نگرش و نگارش و گریز از استبداد تک گویی منجر می شود، به واسطه ماهیت اختلالی اش، گسست روایی، نفی محور عمودی و وحدت موضوعی را به دنبال دارد. از سوی دیگر، در هنرهای تجسمی معاصر نیز نمودهای واضحی از کاربست تشبیه به چشم می خورد.اهداف پژوهش:بررسی و تحلیل شیوه های اجرای چندصدایی در شعر باباچاهی و براهنی.بررسی تشبیه در هنرهای تجسمی معاصر.سؤالات پژوهش:چندصدایی در شعر باباچاهی و براهنی با چه سازوکارهایی سامان می یابد؟تشبیه چه جایگاهی در هنرهای تجسمی معاصر دارد؟
بررسی تأثیر حکمت اشراق برتجلی عناصر زیبایی شناسی معماری مساجد دوره صفویه با روش پانوفسکی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۲۰ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۵
32 - 48
حوزههای تخصصی:
کاوش و یافتن عوامل مؤثر بر این جاودانگی بصری مسجد علاوه بر اینکه موجب شناخت عمیق تر بنا و جهت فکری سازندگان آن است، بلکه از استعارات و نشانه های به کار رفته در آن ها پرده برمی دارد و می تواند در خلق کیفیت متفاوت فضا و مکان هایی که در حال حاضر ساخته می شوند مؤثر باشد. مسجد به عنوان مکانی که قرار است موجبات تعالی روح آدمی و تقرب به خدا را فراهم آورد می بایست منطبق بر حکمت دینی، و به وجود آورنده تعلق فردی و اجتماعی در افراد یک جامعه باشد. در این مطالعه با استفاده از روش نشانه شناسی لایه ای پانوفسکی سعی در به تصویر کشیدن پیوند میان فلسفه و تعالی روح انسان با آثار معماری عصر صفویه به خصوص مساجد شده است. در روند مطالعه به تحلیل عناصر معماری مساجد امام و شیخ لطف الله و مقایسه تطبیقی با حکمت اشراق با روش پانوفسکی پرداخته شده است. چنین نتیجه گرفته شد که اصول بنیادین طراحی معماری مساجد صفوی در اصفهان براساس عرفان و حکمت و بستر فرهنگی آن دوره ازجمله مهم ترین آن حکمت اشراق سهروردی به طور غیرمستقیم با ظرافت هایی هنرمندانه دیده می شود.اهداف پژوهش:ارتقای کارآمدی هویت معنا و حس مکان در طراحی مساجد معاصر.نگرش مفهومی به معماری در جایگاه پاسخی به معضلات معماری معاصر به روش زیبایی شناسی پانوفسکیسؤالات پژوهش:چه ارتباطی میان حکمت اشراق و تعالی معماری مساجد صفوی اصفهان می توان جست؟چگونه می توان از منظر بررسی حکمت و فلسفه برای معماری و معضلات معاصر آن چاره جویی کرد؟
بررسی مکان یابی و پراکنش جایگاه های پمپ بنزین در فضاهای شهری (مطالعه موردی: شهر زاهدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر ایمن سال ۷ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۲۷
109 - 128
حوزههای تخصصی:
هجوم بی رویه جمعیت به سوی شهرها لزوم طراحی مناسب به منظور ارائه خدمات ایمن، در دسترس و آسان را یک اولویت در برنامه ریزی و مکان یابی شهری معرفی می نماید، در این راستا با توجه به نقش پمپ های بنزین به عنوان عامل اصلی چرخه انرژی در حوزه حمل و نقل شهری و نیز آسیب پذیری و تاثیرگذاری بالای آن در نتیجه وقوع حوادث لزوم پرداختن به موضوع جانمایی و مکان یابی انجام شده جایگاه های مذکور را در شهرها یه ویژه در شهرهای مرزی مانند شهر زاهدان با توجه به شرایط خاص سیاسی، اجتماعی، امنیتی و اقتصادی دارای اهمیت می نماید. در این پژوهش سعی شده تا با همراه کردن نگاهی کاربردی به موضوع تاثیر پنج معیار اصلی که در متن به تفصیل به آن اشاره می شود، با توجه به شرایط خاص شهری زاهدان مبحث استقرار پمپ های بنزین شهری با لحاظ کاربری های پیرامونی با بکار گیری مدل Fuzzy AHP مورد بررسی و ارزیابی قرار گیرد.این تحقیق به برنامه ریزان پیشنهاد می دهد تا در زمان جانمایی یک کاربری مهم و استراتژیک حتما به محیط پیرامونی، برهم کنش کاربری ها و تاثیرات فضایی و اجتماعی و امنیتی مستقیم و غیر مستقیم آنها بر هم دقت نماید و همچنین تاکید می شود تا همواره در کلیه جانمایی ها به رغم وقت گیر بودن مطالعات آماری و استفاده از مدل های رفتاری و ساختاری از این قابلیت های موثر در آینده نگری بهتر استفاده بیشتری صورت پذیرد. تا شهرهایی ایمن تر و تاب آورتر داشته باشیم.
مطالعه تکنیک حَل کاری در کتاب آرایی دوره صفوی (بر اساس مصحف 1558 موزه چستربیتی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تکنیک حَل کاری یکی از هنرهای ظریف و پیچیده در تزیین کتاب های خطی و نسخ نفیس است که در دوره های مختلف تاریخی، به ویژه در دوره صفوی، به اوج شکوفایی رسید. پژوهش حاضر با هدف معرفی و تحلیل ویژگی های حَل کاری در دوره صفوی، به بررسی مصحف شماره ۱۵۵۸ موزه چستربیتی می پردازد. این نسخه قرآنی، نمونه ای برجسته از این تکنیک در مکتب شیراز است. این پژوهش به روش توصیفی-تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای، ویژگی های هنری و فنی حل کاری در این دوره را مطالعه می کند. انتخاب مصحف ۱۵۵۸ به دلیل وجود شناسنامه و رقم هنرمند برجسته این دوره در شیراز، به صورت هدفمند صورت گرفته است. در این نسخه، حَل کاری به طور متعادل در متن و حاشیه با طرح های اسلیمی و ختایی و رنگ های طلایی، لاجوردی، سفید، مشکی و زرشکی به کار رفته است که نمایانگر زیبایی شناسی خاص آثار دوره صفوی است. پرسش اصلی پژوهش این است که آثار با تکنیک حَل کاری در دوره صفوی با تأکید بر مصحف شماره ۱۵۵۸ موزه چستربیتی دارای چه ویژگی هایی هستند؟ نتایج این مطالعه نشان می دهد که حَل کاری در دوره صفوی از جایگاه ویژه ای در هنر تذهیب برخوردار بوده و با ایجاد ترکیب های زیبا و متقارن، تحول و تداوم سنت های هنری این دوره را به نمایش می گذارد. به عنوان یک نتیجه چشمگیر، این پژوهش همچنین نشان می دهد که حل کاری در مصحف ۱۵۵۸، نه تنها تداوم سنت های پیشین را حفظ کرده، بلکه با خلاقیت در ترکیب رنگ ها و طرح ها، آغازگر سبک جدیدی در مکتب شیراز بوده است. این تحول هنری به خوبی نمایانگر تأثیرات فرهنگی و مذهبی عصر صفوی بر هنر تذهیب و حَل کاری است.