به دنبال رشد فزاینده شهرنشینی در دهه های اخیر در ایران ، تامین مسکن به یکی از مهم ترین مسایل کشور تبدیل شده است. در این راستا، تولید انبوه مسکن، به عنوان الگویی با مزایایی نظیر توجیهات فنی، اقتصادی و زمانی، مورد توجه جدی قرار گرفته و مجتمع های مسکونی را می توان تجلی کالبدی ایده انبوه سازی مسکن در شهرها دانست. نکته ای که در بررسی روند ایجاد مجتمع های مسکونی در ایران مشاهده می گردد اینست که همواره از توجه به اصول و معیارهای شهرسازی در برنامه ریزی و طراحی غالب مجتمع های مسکونی کاسته شده تحقیق حاضر پس از تبیین روند ایجاد مجتمع های مسکونی در جهان و ایران ، به ابعاد و معیارهای برنامه ریزی و طراحی مجتمع های مسکونی پرداخته است و همچنین در شرایطی که نیاز به مسکن روز به روز بیشتر می شود استفاده از زمین جهت ساخت و ساز محدودتر می شود، ایجاد مجتمع های مسکونی ضروری تر به نظر می رسد. در فرایند این بررسی، از نظرات ساکنان دو نمونه مورد مطالعه برای ارزیابی کمی و با کمک روش ارزیابی چند معیاری استفاده گردیده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که در مجتمع مسکونی متعارف مطالعه شده، محیط مسکونی مطلوب تری نسبت به نمونه بلندمرتبه فراهم شده است. در فرایند امتیازدهی با کمک نظریات ساکنان، تراکم پایین و وجود فضای باز و سبز و اثرات آن بر کیفیت های کالبدی- فضایی محیط، باعث برتری امتیاز کلی نمونه متعارف نسبت به بلند مرتبه گردیده است. . لذا، شناخت و مطالعه ی اهمیت مناطق قدیمی و فرسوده ی شهری به عنوان نیرویی عظیم برای توسعه ی خانه سازی در بخش درونی شهر و بازیافتن اصالت و هویت از دست رفته ی شهر، کمک شایانی به این امر مهم خواهد نمود. این مساله، لزوم رعایت اصول و معیارهای شهرسازی در برنامه ریزی و طراحی و ساخت مجتمع مسکونی با شناخت قاعده و قانون مندیهای حاکم بر فضای فرسوده و قدیمی شهر ارومیه را روشن می نماید.
هدف از نگارش تحقیق حاضر، گردآوری مجموعه ای منظم بـه منظور بررسی، معرفی و به تصویر کشیدن اولین افق های هنر دیرین موسیقی است که در تمدن کهن سومر ظهور نموده و خاستگاه و بنیادی برای موسیقی تمدن های پس از خود گشته است. هر چند که علم باستان شناسی با همه سماجت و پیگیری خویش توانسته است رموز در خاک خفته این هنر را به واسطهء کشف و بازسازی سازهای متلاشی شده، لوح ها، کتیبه ها، ظروف و گلدان های منقوش با اشکال سازها و نوازندگانِ در حال نواختن، تا حدودی عریان نماید اما به هر حال، قضاوت کلی و قاطع در مورد رمزگشایی از این هنر میسر نمی باشد زیرا با وجود آگاهی نسبی از سازها، نحوه اجرا، چگونگی به کارگیری آلات موسیقی و ذهنیت آن مردمان درباره این هنر، هنوز اطلاعات ما در مورد موسیقی این دوران ناچیز می نماید و تنها می توان خط سیری کلی از موسیقی و سازهای آن دوران ترسیم نمود. به هر تقدیر، در این نوشتار سعی شده است تا پس از معرفی اجمالی تمدن کهن سومر و قدمت تاریخی آن به جایگاه هنر موسیقی در میان مردمان آن قوم پرداخته شود. در ادامه، به علت اهمیت فراوان سازهای زهی و با تاکید بر نوع تفکر و خلاقیت و حرکت آگاهانه ای که باعث پیدایی آن شده است در این مجال کوشش شده است تا از طریق نقش برجسته ها، لوح ها و کتیبه های مربوطه به شیوه ای علمی و نگاهی دقیق و موشکافانه به روشنگری بیشتری در باب انواع سازهای زهی آن عصر دست یازید.
«ایران» همواره به عنوان سرزمینی که به علت شرایط جغرافیایی، مورد توجه بوده، افکار غربی ها را مفتون خود کرده است و «مستندنگاری» از آن که بسان آیینه تمام نمایی از فرهنگ و هویت این سرزمین می باشد، از اهمیتی به سزار برخوردار است. شناخت عکاسان فرانسوی که در میان عکاسان بین الملل مهمترین افرادی هستند که ایران را از دوره قاجار تا به امروز به تصویر کشیده اند. معرفی منابع تصویری که در این زمینه موجود می باشد، از جمله مسایلی هستند که در این مقاله مورد بررسی قرار گرفته اند. مستند نگاری توسط این عکاسان طی این سال ها، تحولاتی شگرف را تجربه نموده است. در سال های اولیه ورود دوربین عکاسی به ایران، بازنمایی مظاهر سنتی، حفظ دنیای گذشته و جنبه های غریب و شگفت انگیز و عکاسی از دربار، بسیاری از این عکاسان را تحت تاثیر قرار داده، اما با وقوع تغییراتی در کشور، این روایت «مستند»، ارتباط نزدیک تری با واقع گرایی پیدا کرده و به عنوان شاهدی مکتشف و بیانگر نسبت به گذشته ظاهر شده است.
همراه با مزیت های اقتصادی و اجتماعی شهرها آثار سوء ناشی از رشد روزافزون جمعیت، گسترده تر شدن ابعاد تخریب و آلودگی های زیست محیطی، ناکافی بودن خدمات و زیر ساخت ها، بافت های فرسوده شهری، سکونت غیر رسمی و ... زمینه وسیعی از عوامل تهدیدکننده سلامت انسان و کیفیت زندگی شهروندان را در شهرهای جهان در حال توسعه فراهم کرده است. سلامت به عنوان یک رویکرد نوین در ادبیات برنامه ریزی توسعه شهری، با هدف بهبودکیفیت زندگی شهروندان مورد تاکید قرار گرفته است. دراین مقاله با هدف سنجش وضعیت سلامت در رویکرد برنامه ریزی شهری، تلاش شده است با بررسی سوابق و تجربیات جهانی و در نظرگرفتن شرایط بومی، سنجش وضعیت سلامت در شهر مشهد صورت گیرد. نتایج نشان داد نیمه شرقی و شمالی شهر با بیشترین شدت نسبی تهدید سلامت روبه رو بوده که مربوط به شاخص های کالبدی- فضایی و اجتماعی- اقتصادی است. در کلانشهر مشهد بیش از 12.5درصد محدوده در حالت بیشینه تهدید و تهدید نسبتا بالا، 16.5درصد با حالت تهدید متوسط، بیش از 29 درصد حالت تهدید نسبتا کم و حدود 41 درصد حالت کمینه تهدید سلامت قرار دارند که این وضعیت متوسطی را برای شهر مشهد در زمینه شاخص سلامت شهری نشان می دهد.
یکی از عواملی که شهر را از سایر سکونتگاه های بشری متمایز می کند ویژگی های کالبدی آن است که همواره توجه زیادی از سوی مدیران، برنامه ریزان شهری، ساکنان و بازدیدکنندگان به آن معطوف شده و کیفیت آن بر زیست ساکنان تأثیر به سزایی دارد. بی برنامگی و توسعه بی رویه به ویژه در شهرهای بزرگ موجب شده کیفیت کالبدی موجود نیازهای ساکنان را برآورده نکند و انتقادات مختلفی به آن وارد باشد که نمونه آن شهر اهواز است. این مقاله با هدف بررسی و تحلیل فضای کالبدی شهر اهواز و نقاط ضعف و قوت آن در برآوردن نیاز ساکنان نوشته شده است. روش تحقیق توصیفی تحلیلی و با رویکرد کیفی است. مقاله در مقیاس کل نگر و با تکیه بر نظریه ساخت اصلی شهر نوشته شده است. در راستای دستیابی به اهداف تحقیق در بررسی اولیه سه فرضیه مبتنی بر پذیرش تنوع به عنوان مهم ترین توانمندی و فقدان انسجام به عنوان مهم ترین ناکارآمدی فضای کالبدی و نیز انطباق این فضا با مکتب مدرنیسم تدوین شد. سپس اطلاعات مورد نیاز در مورد ادبیات موضوع از طریق مطالعات کتابخانه ای، گردآوری، با گزینش مجموعه ای از شاخص ها از بین شاخص های تشریح شده، با استفاده از شناخت حاصل از مشاهدات میدانی و داده های اسنادی به بررسی نمونه هایی از توانمندی ها و کاستی های فضای کالبدی شهر اهواز پرداخته شد. نتایج نشان می دهد تنوع مهم ترین توانمندی در کالبد شهر اهواز بوده و مؤلفه های زیست محیطی و نیز فقدان انسجام و کلیت در شهر مهم ترین ناکارآمدی آن است. در مجموع شهر در معیار هویت قوی بوده و در نظم به ویژه محیط زیست ضعف نشان می دهد، مؤلفه های کالبدی شهر با مکتب مدرنیسم مشابهت بیشتری نشان می دهد.