مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
اختلاط کاربری ها
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر، رویکرد توسعه مبتنی بر حمل و نقل عمومی به عنوان یکی از تکامل یافته ترین دیدگاه های توسعه شهری، که بر ارتباط متقابل حمل و نقل عمومی و توسعه شهری تاکید دارد، مطرح شده است. این رویکرد از ویژگی هایی چون ارتقای کیفیت طراحی محله ای، افزایش کاربری های مختلط، گسترش تعاملات اجتماعی، کاهش استفاده از اتومبیل و گسترش گزینه های جابه جایی سازگار با حمل و نقل عمومی همانند دوچرخه سواری و پیاده روی، برخوردار است. با گذشت یک نسل از تجربه به کارگیری رویکرد مذکور در تدوین الگوی توسعه شهری برای کشورهای پیشرو، بسیاری از موانع و چالش های سد راه اجرا و اثربخشی آن آشکار شده است که خود متضمن بهره گیری کامل از پتانسیل های این نوع از توسعه است. با این وجود، عدم شناخت صحیح ماهیت این نوع از توسعه و در نتیجه بی توجهی به اصول مورد نظر آن در تدوین ضوابط و مقررات شهرسازی به عنوان یکی از چالش های پیش روی باقیمانده است. این نوشتار با بهره گیری از روش مطالعه اسنادی ابتدا با معرفی اجمالی توسعه مبتنی بر حمل و نقل عمومی، به شناسایی ماهیت آن پرداخته است و سپس با مطالعه اصول مورد نظر در این رویکرد، راهنمای کلی برنامه سازی در پروژه های TOD را با رعایت چهار اصل کلی شامل توسعه فشرده، اختلاط کاربری ها، پیاده مداری و تسهیلات حمل و نقل و جابه جایی بیان میدارد.
توسعه مدل ارزیابی اثرات اختلاط کاربری های شهری بر پایه شاخص ها و تحلیل های مکانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برنامهریزی کاربری اراضی شهری به چگونگی اختصاص نواحی به کاربریهای مختلف میپردازد. در طول چند دهه گذشته توسعه اختلاط کاربری، تبدیل به یک الگوی برنامهریزی مهم در کشورهای پیشرفته شده است و به عنوان یک جزء کلیدی در توسعه هوشمند و شهرسازی نوین مطرح گردیده است. اختلاط کاربریها، هنگامی به بهترین نحو کار میکند که تحت یک برنامه اندیشیده شده، توسعه یابد. در این زمینه سامانه اطلاعات جغرافیایی به علت دارا بودن قابلیت تجزیه و تحلیل بالا در حل مسائل مکانی میتواند به توسعه و فهم درست این مفهوم جدید کمک کند. در این تحقیق ضمن ارائه یک چارچوب مفهومی برای ارزیابی اثرات اختلاط کاربریهای شهری، یک مدل ارزیابی بر پایه شاخصها و تحلیلهای مکانی ارائه شده است. شاخصهای مورد توجه در این مدل عبارتند از: دسترسی پذیری، تراکم و سرانه کاربریهای اساسی شهری در ردههای مختلف شهر و همچنین میزان تنوع و خوشه بندی مربوط به کاربریهای مختلف؛ با توجه به مدل مفهومی ارائه شده، شاخصهای فوق برای بُعد افق در مقیاس محلات و نواحی شهری در منطقه هفت شهرداری تهران به کار گرفته شد. در نهایت با توجه به خروجی مدل حاصل از تلفیق معیارهای مختلفِ بررسی شده، به ارزیابی اثرات اختلاط کاربریهای منطقه مورد تحلیل پرداخته شد. نتایج حاکی از توانایی مدل فوق در شناسایی اثرات اختلاط کاربریها و همچنین تعیین میزان محدودیتها و تواناییهای هر محله و ناحیه در رابطه با هر کدام از شاخصهای ارائه شده، میباشد. با توجه به شاخصهای در نظر گرفته شده، در مقیاس محله، چهار محله شهید دکتر قندی، اندیشه، کاج و نیلوفر و در مقیاس ناحیه، نواحی چهار و سه از لحاظ اختلاط کاربریهای شهری در وضعیت مطلوبتری قرار دارند.
تحلیل الگوهای رشد هوشمند شهری در مناطق چهارده گانه اصفهان بر اساس مدل های برنامه ریزی منطقه ای
حوزههای تخصصی:
رشد پراکنده شهری، گسترش فیزیکی سریع و بی برنامه شهرها و در پی آن استفاده بی رویه از وسایل نقلیه موتوری، این مکان ها را با چالش های زیست محیطی فراوانی مواجه کرده است که حاصل آن افزایش آلودگی های محیطی و از بین رفتن زمینهای کشاورزی و افزایش هزینه زیرساخت های شهری بوده است. بنابراین جهت سامان دهی به چنین رشدی، از الگوهای نوین برنامه ریزی همچون رشد هوشمند استفاده می شود که این الگو بر افزایش تراکم شهری، اختلاط کاربری ها و کاهش استفاده از اتومبیل تأکید دارد و هدف اصلی آن تأمین سلامتی و رفاه شهروندان است، لذا با دستیابی به رشد هوشمند می توان زمینه تحقق توسعه پایدار شهری را فراهم نمود. پژوهش حاضر با روش توصیفی-تحلیلی و بهره گیری از 45 شاخص از جنبه های مختلف اقتصادی-اجتماعی، کالبدی، زیست محیطی و دسترسی، به تحلیل الگوهای رشد مناطق شهری اصفهان پرداخته است که در این راستا از مدل های تاپسیس و امتیاز استاندارد جهت رتبه بندی و تحلیل های تطبیقی استفاده گردید. نتایج حاصله بیانگر این است که؛ بر اساس مدل تاپسیس، مناطق 5 و4 کاملا برخوردار، مناطق 13و2 و6 برخوردار، مناطق 8 و12 نیمه برخوردار و سایر مناطق محروم می باشند و بر اساس مدل امتیاز استاندارد مناطق 13 و5 و4 کاملا برخوردار، مناطق 2 و 6 برخوردار، مناطق14و12 نیمه برخوردار و سایر مناطق محروم می باشند و نتایج کاربرد هر دو مدل تقریبا یکسان بوده است به طوری که در هر دو مدل، مناطق 5 و 4 برخوردار ترین منطقه و مناطق 9،10،11،7، 3، 1 جزء مناطق محروم بوده اند. با مد نظر قرار دادن نتایج حاصله، توجه به رشد هوشمند شهری در 14 گانه اصفهان امری اجتناب ناپذیر است.
بررسی الگوهای رشد کالبدی شهر ارومیه و ارائه یک الگوی بهینه به منظور افزایش فشردگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از موضوعات حیاتی قرن بیست ویکم برای دانشمندان شهری در ارتباط با پایداری شهر، نوع فرم شهر (فشردگی یا پراکنش) و حومه نشینی است. درنتیجه، آگاهی از فرم فضایی و شکل شهر نقشی مهم در میزان موفقیت برنامه ریزان شهری دارد و به بهبود محیط های شهری کمک شایانی می کند. الگوی رشد شهر از آنجاکه با یکی از محدودترین منابع در دسترس انسان یعنی زمین سروکار دارد، از موضوع های مهم در برنامه ریزی شهری و یکی از معیارهای اساسی در توسعة پایدار شهری است. هدف از انجام دادن پژوهش حاضر، بررسی وضعیت تراکم و فشردگی شهری در ارومیه و روند رشد و توسعة فیزیکی شهر است تا با استفاده از نتایج آن بتوان به راهبرد و الگویی مناسب برای توسعة آیندة شهر دست یافت. بدین منظور از مدل های هلدرن، آنتروپی شانون و درجة تجمع برای بررسی روند توسعة شهر استفاده شده است. نتایج نشان داد شهر ارومیه به صورت افقی و پراکنده توسعه پیدا کرده است؛ بنابراین، سیاست اختلاط کاربری ها به عنوان یکی از راه های فشرده سازی شهری پیشنهاد می شود. برای بررسی وضعیت تنوع و اختلاط کاربری ها نیز از مدل تعیین تنوع اتکینسون استفاده شده است که با توجه به این شاخص منطقة 4 در بهترین و منطقة 3 در بدترین وضعیت قرار گرفته است.
تأثیر اختلاط کاربری ها بر تولید سفرهای پایدار در محلات شهری (نمونه موردی: محلات میعاد، تربیت و هاشمی در شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توجه به اصول توسعه پایدار در سطح محلات شهری از روش های مدیریت رفتار ترافیکی شهروندان می باشد که علاوه بر ایجاد محله ای پایدار، منجر به تولید نوعی از سفر می شود که در آن پیاده روی و استفاده از وسایل نقلیه غیر موتوری جایگزین وسایل نقلیه موتوری می شوند. از سوی دیگر، تنوع در چیدمان کاربری ها به عنوان راهکاری نوین در برنامه ریزی شهری، از طرق مختلف بر رفتار ترافیکی شهروندان و ایجاد محله ای پایدار اثرگذار است. در این پژوهش سعی شده با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی تأثیر اختلاط کاربری ها بر تولید سفرهای پایدار در محلات شهری و همچنین نقش آن در شکل گیری محله ی پایدار مورد بررسی قرار گیرد. به این منظور اطلاعات پایه و توصیفی محلات میعاد، تربیت و هاشمی مهنه شهر مشهد به روش اسنادی جمع آوری و از طریق تهیه چک لیست، به تدوین شاخص های ارزیابی و تحلیل آنها در نمونه های موردی پرداخته شده است. نتایج بدست آمده از مطالعات حاکی از آن است که تولید سفر در محلات شهری ارتباط تنگاتنگی با اختلاط کاربری ها دارد و به هر اندازه که تنوع کاربری ها در سطح یک محله افزایش یابد به همان اندازه تقاضا برای سفرهای طولانی و با وسیله نقلیه شخصی کاهش می یابد. همچنین تنوع در چیدمان کاربری ها خود مشوقی برای انجام سفر های پیاده و یا با دوچرخه در سطح محلات می باشد. به این ترتیب پیشنهاد می شود که توسعه مختلط کاربری ها به عنوان راهکاری عملیاتی برای افزایش حجم سفرهای پایدار و همچنین دستیابی به شکل پایدار محله مورد استفاده قرار گیرد.
تحلیل ارتباط بین قابلیت پیاده مداری محلات و آلودگی هوا مطالعه موردی: نواحی پیرامون ایستگاه های سنجش کیفیت هوا در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره دوم زمستان ۱۳۹۱ شماره ۵
35 - 46
حوزههای تخصصی:
ارتباط سلامت عمومی و برنامه ریزی شهری موضوعی نوین و در عین حال پراهمیت است و توجه به این مسئله در برنامه¬ریزی آینده شهرها از جایگاهی ویژه برخوردار است. در این مقاله، کیفیت هوای شهری به عنوان عاملی تأثیر گذار در سلامت شهروندان و پیاده مداری محلات از مشخصه های مهم و نوین محیط انسان ساخت شهری موردنظر قراردارند. امروزه بخش عظیمی از آلودگی هوای کلانشهرها به سبب انتشارات آلاینده ها در بخش حمل ونقل شهری است و این امر لزوم توجه به گونه های حمل ونقل پایدار نظیر حمل و نقل عمومی را بیش از پیش آشکار می سازد. بدین منظور این مطالعه به بررسی قابلیت پیاده مداری محلات به عنوان راهبردی تأثیر گذار و بلند مدت در راستای ارتقاء سفرهای پیاده شهری و کاهش آلودگی هوا می پردازد. در این پژوهش، از میانگین غلظت سالیانه (در سال 1389) برای آلاینده¬های O3، NO، CO، PM10 و تخمین قابلیت پیاده مداری در چهارده محدوده پیرامون ایستگاه های سنجش کیفیت هوا، استفاده شد و در ادامه تغییرات میزان آلاینده ها و قابلیت پیاده مداری محلات با فاصله از مرکز شهر و همچنین میزان همبستگی غلظت آلاینده ها و قابلیت پیاده مداری محلات با استفاده از تحلیل رگرسیونی و همبستگی مورد تحلیل قرار گرفت. یافته های پژوهش حاکی از افزایش غلظت آلاینده های اولیه و قابلیت پیاده مداری محلات در نواحی پیرامون مرکز شهر و افزایش غلظت آلاینده ثانویه O3 با فاصله از مرکز شهر است. همچنین قابلیت پیاده مداری محلات و غلظت آلاینده های O3 و PM10 دارای همبستگی معناداری با یکدیگر می باشند.
ارزیابی پایداری اجتماعی محلات شهری با تاکید برشاخص ترکیب کاربری اراضی (مطالعه موردی منطقه 15 شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و برنامه ریزی سال ۲۵ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۷۸
363 - 376
حوزههای تخصصی:
در طول چند دهه گذشته توجه به پایدار اجتماعی در سطح محلات شهری تبدیل به یک الگوی برنامه ریزی مهم در کشورهای پیشرفته شده است. هدف این پژوهش ارزیابی پایداری اجتماعی محلات شهری منطقه 15 شهر تهران با تاکید برشاخص اختلاط کاربری اراضی است. اختلاط کاربری ها و توزیع فعالیت ها از عوامل تاثیرگذار بر الگوهای پایداری اجتماعی در سطح محلات شهری است .این پژوهش به لحاظ هدف از نوع کاربردی است و با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی انجام شده است. در این پژوهش ابتدا از طریق مطالعات کتابخانه ای، شاخص های اختلاط کاربری مؤثر بر پایداری اجتماعی در ۵شاخص دسترسی پذیری به کاربری ها، نحوه توزیع کاربری ها، تنوع و برابری کاربری ها، قدمت و سازگاری کاربری ها، ملاحظات طراحی در برنامه ریزی کاربری ها تعیین شدند. جامعه آماری مدیران و کارشناسان شهری وساکنین محلات مورد مطالعه است. . ابتدا میزان اختلاط کاربری هر یک از محله های شهر از طریق ضریب آنتروپی شانون محاسبه وشاخص های مورد مطالعه در محلات ، با استفاده ازتکنیک کوپراس رتبه بندی شد. نتایج حاصل از تحقیق نشان داد مقدار بتای شاخص دسترسی پذیری به کاربری های(485/0β=)، تراکم کاربری ها(482/0β= )و نحوه توزیع کاربری ها(479/0 β= )به ترتیب بیشترین اهمیت را در سطح پایداری اجتماعی محلات مورد مطالعه دارند و محلات مورد مطالعه از نظر پایداری اجتماعی سطوح متفاوتی دارند؛ به طوری که محلات افسریه شمالی (23/98) و افسریه جنوبی (83/96) و کیان شهر شمالی(23/84) از لحاظ شاخص های اختلاط کاربری اراضی بهترین وضعیت را دارند و محلات هاشم آباد با (043/27 NJ= )و مینایی با (43/22 NJ=) در بدترین وضعیت قرار دارند.