مطالب مرتبط با کلیدواژه

باستان شناختی


۱.

مطالعه و تحلیل سفالینه های مکشوفه از کاوشهای باستان شناختی سالهای 1381 تا 1384 محوطه تاریخی جرجان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سفال باستان شناختی جرجان دوران اسلامی لعابدار

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۹۴ تعداد دانلود : ۱۱۷۱
شهر تاریخی جرجان در چهار کیلومتری غرب شهرستان گنبدکاووس دراستان گلستان واقع شده است.این شهر یکی از شهرهای مهم قرون اولیه اسلامی است که طبق نوشته جغرافی نویسان چون اصطخری و ابن حوقل با شهرهای معروفی مانند ری و نیشابور قابل مقایسه بوده است.این محوطه مهم قرون اولیه اسلامی از سال 1350ه ش تا سال1357ه ش مورد کاوش قرار گرفته است.در این مقاله،مجموعه سفالینه های مکشوفه با روش تحلیل کیفی و توجه به دو متغیر عمده در سفالگری (شکل و تزئین)مورد مطالعه و بررسی قرار گرفته است.سپس نتایج بدست آمده با سفالگری دوره های قبل مقایسه شده است تا بتوان تغییرات در سفالگری بین دوره های مختلف فرهنگی را در تسلسل لایه نگاری این محوطه به اثبات رساند.افزون بر این،نتایج این مطالعه با محوطه های همزمان با روش تعمیم نتایج ،مورد بررسی قرار گرفته است.نتایج این مطالعه می تواند بعضی از ابهامات تاریخ گذاری این محوطه را روشن نماید.
۲.

ارزیابی عوامل محیطی در شکل گیری استقرارهای اشکانی دشت سرخس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دشت سرخس باستان شناختی اشکانیان استقرار عوامل محیطی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۱۴ تعداد دانلود : ۴۴۶
دوره اشکانی در خراسان بیشتر از ادوار تاریخی ایران شناخته شده است؛ اما نیازمند کاوش های باستان شناسی مدون و هدفمندی است تا اطلاعات و داده های باستان شناختی محکم و استواری را در اختیار باستان شناسان قرار دهد. با توجه به خاستگاه اشکانیان در شمال شرق ایران، دشت سرخس هدف یک بررسی روشمند میدانی قرار گرفت تا از روند و چگونگی استقرار و تأثیرگذاری دوسویه طبیعت و انسان در منطقه، درک درستی حاصل شود. نتیجه این بررسی، شناسایی چهارده محوطه استقراری از این دوره بود که این تعداد، از منظر عوامل محیطی و وسعت محوطه ها، قابل تأمل و ارزیابی است. هم چنان که گفته شد، هدف و ضرورت این پژوهش بررسی و شناخت استقرارهای دوران اشکانی در این منطقه و مطالعه پیرامون مؤلفه ها و عوامل مؤثر در شکل گیری و الگوی پراکندگی محوطه ها در این حوزه جغرافیایی است. ازاین رو، محوطه های شناسایی شده اشکانی دشت سرخس از منظر عوامل محیطی و شاخصه های مؤثر جغرافیایی مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. در تحلیل داده ها، علاوه بر استفاده از روش های مرسوم در بررسی های میدانی و الگوهای استقراری، از سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) استفاده شد. خروجی نقشه ها و داده های استقرارهای اشکانی منطقه نشان داد که از میان عوامل محیطی مؤثر در شکل گیری استقرارها، دوری و نزدیکی یا قرار گرفتن استقرارها در امتداد مسیر رودخانه ها (الگوی استقرار خطی)، راه های ارتباطی (نسا و جاده ابریشم)، ارتفاع و ناهمواری در مکان گزینی استقرارها در محدوده ارتفاعی بین 300 تا 1100 متر از سطح دریا و چگونگی پراکنش آن ها در دشت سرخس و همچنین ارتفاعات، در شکل گیری استقرارها بیشتر از سایر عوامل محیطی تأثیرگذار بوده اند. از مهم ترین نتایج بررسی حاضر، شناسایی و کشف استقرارهایی با آثاری غنی از دوره اشکانی و تحلیل شکل گیری آن ها بر مبنای عوامل و مؤلفه های محیطی و نیز بازسازی بخشی از فرهنگ اشکانی در شمال شرق خراسان و تأسیس گاه نگاری نسبی پارتیان دشت سرخس در چارچوب طبقه بندی، گونه شناسی و گونه شناختی نمونه های سفالین به دست آمده است.
۳.

پژوهشی در معماری شمال کشور از دیدگاه باستان شناختی و نقش آن در توسعه پایدار (مطالعه موردی، منطقه باستانی کجور)

کلیدواژه‌ها: اماکن تاریخی باستان شناختی بررسی و شناسایی توسعه پایدار کجور

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۱ تعداد دانلود : ۳۵۹
وجود برخی نقاط در شمال ایران با آب وهوای متفاوت ویژگی های خاصی را پدید آورده است و از آنجاکه اقلیم در روند شکل گیری فرهنگ و معماری هر منطقه تأثیر مستقیمی دارد، آب وهوای سرد و کوهستانی در منطقه کجور نیز سبب شکل گیری معماری متفاوت با سایر نقاط شمال کشور شده است که بیشتر برگرفته از فرهنگ های باستانی این ناحیه است. در این میان معماری و توسعه پایدار، بر پایه طبیعت گرایی، مخاطب محوری، عملکردگرایی مبتنی بر طراحی بیرونی با تلفیقی از خاطرات، نیازها و زیبایی شناسی مشترک میان باستان شناسی و معماری، فضای بیرونی را طراحی و هدایت می کند. کجور بین دو دره هراز و چالوس، در غرب استان مازندران واقع شده که وسیع ترین محوطه ها و آثار شناسایی شده متعلق به دوران اسلامی را در منطقه داراست. این آثار به دو گروه تپه ها، و محوطه ها و بناهای آرامگاهی تقسیم می گردد. در بررسی باستان شناختی آثار دشت میان کوهی کجور، انبوهی از آثار شامل: محوطه، گورستان، معماری سنگ چین، آسیاب سنگی شناسایی گردید که نشان از تأثیرگذاری آن بر فرهنگ و معماری کنونی دارد. براساس داده های سفالی، طیف زمانی محوطه های شناسایی شده از دوره پیش ازتاریخ (مس وسنگ میانی و جدید، مفرغ قدیم، آهن)، تا دوران اسلامی (قاجار) را شامل می شود که بیشترین تعداد استقرارگاه ها مربوط به دوره تاریخی اشکانی است.پرسش های پژوهش عبارتنداز: 1- تا چه اندازه پیشینه باستانی منطقه کجور در شکل گیری و توسعه معماری بومی و پایدار منطقه نقش داشته است؟ 2- احیای معماری بومی مناطق البرز مرکزی به خصوص منطقه کجور چه نقشی در حفظ و نگه داری میراث فرهنگی این مناطق دارد؟ با توجه به حجم انبوه مکان ها، محوطه ها و آثار فرهنگی ادوار مختلف در این منطقه می توان گفت شرایط مساعدی جهت استقرار جوامع انسانی بر این منطقه حکم فرما بوده است. این پژوهش برمبنای توصیف وقایع و پدیده ها، گروه بندی وقایع و پدیده ها، و آشکارسازی روابط همیشگی میان پدیده ها (قوانین علمی) و تدوین نظریه هایی که علل وقایع و پدیده ها را تبیین می کند، به نگارش درآمده است. مقاله حاضر تلاش دارد تا ضمن تحلیل نتایج حاصل از این تحقیقات و بررسی تحولات این دوران، به نقش این محوطه ها در توسعه پایدار منطقه بپردازد. نتایج به دست آمده از این پژوهش به روشن شدن اصول پایدار نهفته در معماری مازندران منجر خواهد شد.
۴.

تجزیه وتحلیل ژئوماتیک و خوشه بندی سه دوره باستان شناختی شهرستان خنج با استفاده از مدل VARIOGRAM(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ژئوماتیک خوشه بندی باستان شناختی شهرستان خنج

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۲۰ تعداد دانلود : ۲۵۶
تجزیه وتحلیل فضایی در باستان شناسی در زمینه های گوناگون باستان شناسی چشم انداز، آنالیز آماری اهمیت زیادی یافت. باستان شناسی فضایی روابط مکانی داده های باستانی، الگوهای ایجادشده در اثر فعالیت های انسانی و پیامدهای آن در فضای درونی محوطه های باستانی و محیط اطراف آنها را مطالعه می کند. هدف اصلی پژوهش تجزیه وتحلیل ژئوماتیک و خوشه بندی سه دوره باستان شناختی شهرستان خنج است. پرسش محوری پژوهش، توزیع مکانی محوطه های باستان شناختی دشت خنج بر اساس خوشه بندی دوره ای (پیش ازتاریخ، تاریخی-اسلامی، اسلامی) از چه الگوهایی تبعیت می کند و چه عواملی در مکانیابی این محوطه ها نقش ایفای نموده اند؟ پژوهش حاضر به روش توصیفی- تحلیلی است. ابتدا با مطالعات میدانی192 نقطه باستان شناختی در سه دوره دسته بندی و موقعیت مکانی آنها (طول و عرض جغرافیایی) ثبت گردید. سپس بامطالعه ادبیات پژوهش جهت استخراج 8 شاخص مؤثر (فاصله از رودخانه، ارتفاع از سطح دریا، شیب، جهت شیب، شرایط اقلیمی، پوشش گیاهی، میزان بارش، فاصله از روستا ها) در پراکنش مراکز و نقاط باستانی موجود در سطح شهرستان خنج در سطح 4دهستان شناسایی با استفاده از تکنیک دلفی استخراج شدند، وضعیت نهایی نقاط از طریق ابزار سمی واریوگرام در بخش Geostatistical analyst با نرم افزار ArcGIS تجزیه وتحلیل شدند. نتایج تحقیق نشان می دهد؛ بیش از 45 % محوطه ها در ارتفاع1100-900m و درشیب 5 تا10 % پراکنش یافته است، اقلیم آنها با متوسط بارش100 تا 150mm کمتر، اقلیم معتدل و مراتع اطراف آنها قابل آبیاری است. میانگین وسعت محوطه ها بیش از1هکتار و میانگین فاصله از روستاها 3000m است. فاصله از منابع آب به طور میانگین بیش از3 کیلومتر است، محوطه ها به صورت متمرکز در نیمه شرقی و بخشی در قسمت جنوب شرق شهرستان پراکنش دارند.
۵.

پدیدارشناسی ازدواج با محارم در دوره های ایلام باستان و هخامنشی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ازدواج با محارم اندیشه سیاسی ایلام باستان باستان شناختی زن شواهد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۶ تعداد دانلود : ۱۶۷
یکی از مسائل فرهنگی برخاسته از اندیشه سیاسی در ایلام باستان، ازدواج با محارم (خودوده) بوده است. ازدواج با محارم، به ویژه در میان خاندان سلطنتی، رایج بوده است. آنچه اهمیت تبیین این نوع آیین را دوچندان می کند، این است که چنین اندیشه ای در بازه زمانی بسیار طولانی انجام می شده است. پدیداری این آیین براساس شواهد باستان شناختی به دوره تاریخیِ ایلامی برمی گردد. در دوره هخامنشی، تأثیرات این آیین با تغییراتی که ناشی از اندیشه سیاسی غالب هر دوره است، تداوم داشته است. در ایران باستان، مذهب و اندیشه سیاسی به شدت تحت تأثیر «زیست جهان ها» بوده و افق های هارمونیک داشته اند. در این مقاله، به ازدواج با محارم به مثابه آیینی برخاسته از اندیشه سیاسی در جهت جاودانگی سلطنت نگریسته می شود که در دو دوره ایلام باستان و هخامنشی وجود داشته و در دوره ساسانی نیز به شکلی دیگر تداوم یافته است. این تحقیق با رویکرد پدیدارشناسانه، ماهیت، چیستی و چرایی تداوم این آیین را با تأویل مصادیق عینی، چون آب، زن، مار و مفاهیم انتزاعی «مار الهه» در دوره ایلامی مطالعه کرده و باور به توتم و قدسی تلقی کردن آن را برخاسته از اندیشه سیاسی منبعث از مذهب، توسط نهاد سیاست و قدرت، در هر دو دوره ایلامی و هخامنشی، می داند.