فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸٬۸۸۱ تا ۸٬۹۰۰ مورد از کل ۲۹٬۵۴۵ مورد.
منبع:
منظر دوره ۹ پاییز ۱۳۹۶ شماره ۴۰
16 - 21
حوزههای تخصصی:
منظر از واژگان کهن و پرکاربردی است که در بستر اندیشه های گوناگون بر معانی مختلف دلالت دارد و در گذر زمان ظاهری متفاوت و با مفهومی واحد، کاربرد داشته است. تاریخ زبان شناسی و مردم شناسی ایران نشان گر آن است که آگاهی از منظر و تصور آن، پیش از میلاد مسیح وجود داشته است. منظر، که در زبان فارسی معادل Landscape به کار برده می شود، یکی از جموعه واژه هایی است که با معانی مترادف از قرون اولیه اسلامی در منابع ایرانی کاربرد داشته. توجه به لایه های مختلف معنای منظر موجب ساخت مجموعه ای از واژه ها شده که از نظر ظاهری همه بر «تصویری در مقابل انسان» دلالت می کند. اما از جهت مفهومی معانی متفاوتی دارند. این واژه ها با سلسله مراتبی از تصویر خنثی و بدون حرکت در مقابل انسان آغاز می شود و تا معنایی پویا و وابسته به انسان و تصویر مقابل دامنه پیدا می کند. باغ ایرانی از هزاره اول پیش از میلاد، به مثابه منظر مصنوع که بازنمایی تفسیر شده طبیت است، وجود فرهنگ قدیم و غنی در خصوص منظر را تأیید می کند. این مقاله به بررسی سابقه مفاهیم مربوط به منظر در زبان فارسی و بازنمایی آن در تمدن ایران پرداخته است.
بررسی سیستم شهری استان لرستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال یازدهم تابستان ۱۳۹۶ شماره ۳۰
79 - 94
حوزههای تخصصی:
نظام شهری تجسم فضایی مدیریت و برنامه ریزی سرزمین است. با مطالعه نظام شهری نحوه پخشایش و میزان تعادل جمعیت شهرها و تناسب این توزیع با تعداد شهرها مشخص می گردد هدف مقاله حاضر، بررسی نظام شهری استان لرستان و تحلیل میزان تعادل و تناسب اندازه جمعیت و تعداد سکونت گاههای شهری در سطح استان می باشد. تحقیق حاضر از منظر هدف؛ شناختی ، استراتژی تحقیق استفهامی، با روش ارزیابی- مقایسه ای با به کارگیری مدل های بررسی کننده صوت پذیرفته است؛ داده های تحقیق کتابخانه ای و روش گردآوری استفاده از جدول و فیش بوده است. یافته ها، نشان می دهند پخشایش فضایی جمعیت شهری و تعداد شهرهای استان تناسب وجود ندارد در صورت ادامه این روند، و عدم چاره اندیشی در شرایط فعلی، ضمن وقوع پدیده ماکروسفالی در استان، شهرهای میانی و کوچک مجال رشد نمی یابندکه می توان با تزریق امکانات- خدمات و تجویز نقش های تخصصی به این سکونت گاهها، مانع این امر شد.
جایگاه نیازهای بنیادین انسان در سیر تحولات مسکن (مطالعه موردی: شهر اردبیل مبتنی بر پیشینه تاریخی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحت پوشش قرار دادن نیازهای بنیادین انسان در علم روانشناسی محیطی از ویژگی های مهم یک مسکن بشمار می آید. مسکن باید بتواند نیازهای فرد را متناسب با بوم منطقه پاسخ داده و مشکلات ناشی از آن را مرتفع نماید. خانه بعنوان سازگارترین مکان با زندگی انسان شناخته شده و امروزه به علت عدم توجه به نیازهای اصلی کاربران، دچار تغییرات زیادی شده است به گونه ای که روندی به سوی بی هویتی و کاهش حس تعلق ساکنان را در پی دارد. در پژوهش حاضر هدف اصلی بررسی میزان توجه به نیازهای بنیادین انسان در دوره های متفاوت معماری می باشد؛ لذا در این راستا از ترجمان معماری، اصول مطرح شده توسط آبراهام مازلو به عنوان محور سنجش کیفیت پاسخگویی به نیازهای بنیادین بهره گرفته شده است. پژوهش بصورت توصیفی- تحلیلی بوده و روش تحقیق پیمایشی- دلفی است. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار Spss21 انجام گردیده و در نهایت نتایج طبق جداول آماری استخراج گردیده اند. در این مسیر جهت استخراج روند تغییرات الگوی مسکن شهر، خانه های شهر اردبیل به سه دوره سنتی، سنتی- معاصر و معاصر، تقسیم شده است. نتایج بدست آمده حاکی از وجود اختلاف معنادار در میزان پاسخگویی الگوهای مسکن به نیازهای اساسی افراد و کاهس حس تعلق و کیفیت زندگی در طی دورهای زمانی بوده است.
تأثیرات مکتب منهایم بر دو سونات پیانویی K. 309 و K.311 اثر موتزارت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دو سونات پیانویی موتزارت K. 309 و K. 311 متعلق به دوران اقامت وی در منهایم هستند. در مکاتبات میان موتزارت و خانواده اش، به تأثیرپذیری سونات K. 309 از سبک منهایم اشاره شده و تأثیر این سبک بر K.311 نیز در منابع ثانویه مورد تأیید موتزارت شناسان از جمله رابرت لوین و جان ایروینگ قرار گرفته است. در مقاله ی حاضر سعی شده تا این تأثیرات از چند منظر متفاوت بررسی شود؛ از جمله: کنتراست های دینامیکی و خلق فضاهای ارکسترال، شناخت و تحلیل فیگورهای متداول مکتب منهایم که در این دو اثر به کار رفته اند (فیگورهای منهایم راکت، اونیسون، فیگور آه، ترمولو در فواصل اکتاو یا ششم و هفتم)، فرم و ساختار و اهمیت ویرتئوزیته. روش تحقیق مروری-کاربردی بر پایه جمع آوری مستندات تاریخی و استناد به آرای متخصصین در منابع ثانویه است. در ادامه به بررسی و تحلیل متن ویرایش نشده ی دو اثر و مقایسه ی آنها با آثار آهنگسازان مهم مکتب منهایم پرداخته شده (نظیر یوهان شتامیتز و کریستین کانابیش که موتزات در طول اقامت در منهایم با وی در ارتباط مستقیم بوده است) و مثال هایی از سمفونی های این آهنگسازان و هم چنین مثال هایی از خود آهنگساز در آثار همین دوران یا پس از آن برای درک بهتر مطالب اضافه شده است.
تأثیر مدت زمان عمل آوری ملات سنتی کاهگل بر مقاومت فشاری و کششی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۳۶ بهار ۱۳۹۶ شماره ۱۵۷
۸۶-۶۹
حوزههای تخصصی:
استفاده از خاک و مصالح خاکی، به دلیل ارزانی، فراوانی و سهولت دسترسی به آن در بیشتر مناطق جهان، از گذشته های دور تاکنون به ویژه در نواحی گرم و خشک رایج بوده است. در ایران نیز که بخش اعظم آن در منطقه گرم و خشک واقع شده، استفاده از مصالح خاکی، بخشی از فرهنگ و هویت معماری ما را در مناطق شهری و روستایی تشکیل داده است. در میان مصالح مختلف خاکی، کاهگل یکی از قدیمی ترین ملات ها و اندودهای سنتی است که از گذشته تاکنون برای عایق بندی پشت بام و نمای ساختمان در مقابل رطوبت و بارندگی استفاده شده است. با وجود آن که امروزه اهمیت فوق العاده عمل آوری صحیح مصالح، به ویژه ملات ها و اندودهای ساختمانی جدید، کاملاً شناخته شده و مورد مطالعه قرار گرفته است ولی تاکنون تحقیقی در این زمینه بر روی تأثیر روش عمل آوری و طول مدت زمان آن بر کیفیت و خواص مختلف فیزیکی و مکانیکی ملات کاهگل انجام نشده است. در واقع هدف اصلی پژوهش حاضر، بررسی اهمیت و تأثیر مدت زمان عمل آوری کاهگل بر خواص مختلف فیزیکی و مکانیکی این ملات سنتی و کهن با استفاده از روش های تجربی است و تلاش برای یافتن پاسخ این سئوال که مدت زمان عمل آوری کاهگل، چه تأثیری بر مقاومت فشاری و مقاومت کششی ملات دارد؟ و مناسب ترین مدت زمان عمل آوری این ملات برای دستیابی به مقاومت مورد نظر و دوام بیشتر کدام است؟ مطالعات آزمایشگاهی انجام شده در این پژوهش، نشان داد که مقاومت فشاری و کششی ملات کاهگل به شدت متأثر از میزان الیاف کاه مورد استفاده در ملات است، به طوری که با افزایش درصد الیاف کاه، میزان مقاومت مکانیکی ملات کاهش می یابد، از سوی دیگر با افزایش مدت زمان عمل آوری، میزان مقاومت فشاری و کششی ملات کاهگل نیز ارتقاء می یابد که بخش اعظم این افزایش مقاومت مکانیکی در 72 ساعت اول روی می دهد و با استمرار روند عمل آوری، این افزایش با آهنگ ملایمی تا 10 شبانه روز ادامه می یابد. بررسی های تجربی انجام شده همچنین حاکی از آن است که مناسب ترین محدوده زمانی برای عمل آوری کاهگل 3-7 شبانه روز می باشد.
ارزیابی میزان رضایتمندی ساکنین روستای سرند از مساکن احداثی بعد از زلزله(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۳۶ زمستان ۱۳۹۶ شماره ۱۶۰
۸۶-۷۱
حوزههای تخصصی:
روستای سرند از توابع شهرستان هریس در زلزله سال 1391 صد در صد تخریب و سپس بازسازی مساکن این روستا آغاز گردید. مقاله حاضر، درصدد ارزیابی میزان رضایت ساکنین این روستا از مساکن احداثی بعد از زلزله و ارائه راهبرد و راهکارهایی در راستای بهبود کیفی و ساختاری متناسب با آن می باشد. می توان گفت تأمین مسکن مناسب روستایی بعد از زلزله با هدف کیفیت مطلوب تر به مؤلفه هایی در سه بعد کلان (روستا و محیط آن)، میانه (واحدهای همسایگی) و خرد (واحد مسکونی) بستگی دارد، ولی در بازسازی روستای سرند هیچ اقدامی در مقیاس کلان و میانه انجام نگرفته و تنها بعد خرد، مسئله اساسی طراحی بوده است. این مقاله نیز با علم به این موضوع که تمامی سطوح فوق در بحث رضایت از مسکن روستایی تأثیرگذار است، تمرکز اصلی را بر مقیاس خرد دارد که شامل شاخصه های کالبدی- عملکردی، اجتماعی- فرهنگی، فنی- زیست محیطی، اقتصادی و بصری- ادراکی می باشد. این تحقیق به روش پیمایشی بوده و جمع آوری اطلاعات و داده ها از طریق مشاهده، پرسشنامه، مصاحبه و در قسمتی نیز بر اساس برداشت های محلی صورت گرفته و معیارهای مورد ارزیابی به وسیله طیف لیکرت ارزیابی شده است. نتایج حاصل نشان می دهد روستاییان در ساخت و سازهای جدید بعد از زلزله، به طور کلی از مؤلفه های کالبدی و عملکردی در مقیاس داخل بنا (عوامل محاطی) با امتیاز کل20 از 60، مؤلفه های کالبدی و عملکردی در مقیاس خارج بنا (عوامل محیطی) با امتیاز کل 23 از 55، مؤلفه اقتصادی با امتیاز کل 26 از 60 و مؤلفه ادارکی-بصری با امتیاز کل 25 از 65 رضایت ناچیزی دارند. همچنین از مؤلفه های اجتماعی-فرهنگی با امتیاز کل 31 از 55 و فنی و زیست محیطی با امتیاز کل 35 از 60 رضایت متوسطی دارند. بدین جهت راهکارهایی جهت بهبود مشکلات موجود از طریق مصاحبه عمیق با ساکنان روستا استخراج و سپس با تحلیل محتوا بر اساس شاخص های این تحقیق سازماندهی و ارائه گردیدند.
بررسی تطبیقی رفتار حرارتی پوسته خارجی مساجد سنّتی و معاصر در شهر تبریز
حوزههای تخصصی:
پوشش یک بنا در مقام مرز بین داخل و خارج، در تقابل هم زمان با طبیعت و آسایش انسانی است. در این میان اقلیم شهر تبریز از بُعد طبیعی و اقلیمی برخورد پرتنش تری با جداره بنا دارد و نقش پوسته بنا را پررنگ تر می نماید. بنابراین مطالعه مرز تفکیکی طبیعت و انسان در این شهر، ضرورت این پژوهش را به اثبات می رساند. از بنایی چون مسجد انتظار می رود بتواند شرایط آسایش انسان را به نحو احسن تأمین کند و خود در مقابل شرایط اقلیمی رفتاری خودکفا داشته باشد. در این راستا جداره بیرونی بنا، نقش بسزایی در حفظ شرایط ایجادشده در داخل و ممانعت از نفوذ شرایط اقلیمی بیرون به داخل دارد. مطالعات پژوهش حاضر بر این اصل استوار است که مساجد سنّتی به دلیل ضخامت بدنه ها رفتار مناسب تری در قبال پارامترهای حرارتی از خود نشان می دهد و به دنبال تعیین میزان و حدِ رفتار مذکور است. به همین منظور دو مسجد از دو گروهِ نمونه های سنّتی و معاصر انتخاب شده و مورد سنجش قرار گرفته است. روش تحقیق این پژوهش در بخش مطالعات میدانی، محاسبات دقیق است. پس از انجام سنجش میدانی و اندازه گیری چند نقطه در جداره های بیرونی مساجد، محاسبات مربوط به میزان اتلاف حرارت انجام شده و نتایج آنها به منظور دستیابی به عدد اختلاف حرارتی، با هم قیاس شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد میزان اتلاف حرارتی جداره های پیرامونی مساجد نوساز، تا نزدیک دو برابر بیشتر از نمونه های سنّتی است و این امر عملکردِ حرارتیِ مطلوبِ دیوارهای مساجد سنّتی را از منظر عددی و کمّی نیز ثابت می کند.
تدوین مدلی نظری از فرایند نئولیبرالیزه شدن شهر معاصر جهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال هفتم پاییز ۱۳۹۶ شماره ۳
35-47
حوزههای تخصصی:
سال ها است که شهرها به نقاط استراتژیک بروز سیاستهای نئولیبرال در بعد جغرافیایی و مکانی تبدیل گشته اند. علارغم ظاهر جهانی، سیاست های نئولیبرالیسم، به عنوان هژمونی غالب فضای اقتصاد سیاسی دهه های اخیر، هیچ گاه به یک شیوه واحد در اشکال شهری تبلور نیافته اند. زمینه ی اقتصادی-سیاسی موجود و شیوه های تولید، تعیین کننده ی نحوه ی بروز نئولیبرالیسم هستند(نئولیبرالیسم به واقع موجود). از طرف دیگر، نئولیبرالیسم به شدت "روش مند" است و با فرایندی کاملا برنامه ریزی شده شکل شهر را به منظور جانمایی، باز آرایی و جابجایی بنگاه های اقتصادی خویش متحول می گرداند. این دو ویژگی شکل دهنده ی "پروژه بازسازی نئولیبرال" هستند. درک شکل شهری از خلال فرایند بازسازی نئولیبرال، هدف این مقاله را تشکیل می دهد. در این راستا، پس از تعریف چارچوب نظری براساس دو رویکرد متمایز و درعین حال درهم تنیده ی مطرح در ادبیات موضوع(راجر کیل، و برنر و تئودر)، سه لایه ی کارکردی پروژه بازسازی نئولیبرال در شهر تشخیص داده شده است: لایه عملکردی، لایه ساختاری و لایه تحول حس مشترک؛ سپس شاخص های ساختاری نئولیبرالیسم در شهر، در دو مرحله مجزا از فرایند نئولیبرالیزه شدن، یعنی مکانیزم جهان-محلی شدن و مکانیزم شهرگرایی نئولیبرال، در سه گروه کالبدی-فضایی، اجتماعی-فرهنگی و سیاسی- اقتصادی در قالب ماتریس شاخص ها تبیین گشته اند. ماتریس حاصله، ابزاری اولیه برای تحلیل فرایند نئولیبرالیزه شدن مکان های جغرافیایی و شهری در سه مقیاس محلی، ملی و جهانی است، و نشان می دهد نئولیبرالیسم از طریق تحول اقتصاد سیاسی در مقیاس جهانی، دخالت در فناوری های قدرت در مقیاس ملی، و تغییر در کیفیت زندگی روزمره در مقیاس محلی بر شهر اثر می گذارد.
بررسی تاثیرگذاری نقوش اسلامی بر نشانه های مصطفی اوجی
منبع:
پیکره دوره ششم پاییز و زمستان ۱۳۹۶ شماره ۱۲
49 - 63
حوزههای تخصصی:
مرور اجمالی آثار گرافی ک ایران نش ان می دهد که، بهره گیری مستقیم و غیرمستقیم از نقش ها، نمادها، عناصر و تصاویر دوره های مختلف تاریخی در این آثار وجود داشته و طراحان ایرانی به ضرورت موضوع سفارش، همواره این عناصر را دستمایه طراحی خود قرار داده اند. وجود جنبه های تزیینی و نیز قابلیت های بصری نقش های اسلامی موجب تأثیر این نقوش بر آثار طراحان گرافیک ایران شده است. نمونه های این تأثیرگذاری بر آثار طراحان گرافیک ایران فراوان است. مصطفی اوجی از طراحان معاصر گرافیک ایران است که این تأثیر پذیری در کارهایش دیده شده است. در این تحقیق با هدف شناخت کیفیت تأثیرگذاری نقوش اسلامی بر آثار مصطفی اوجی، نشانه های وی به شیوه توصیفی و تحلیلی بررسی می شوند. منابع این تحقیق، منابع کتابخانه ای و برخی از نشانه های مصطفی اوجی هستند. اینکه چرا و چگونه این نقوش بر نشانه های مصطفی اوجی تأثیر گذاشته، سؤالاتی است که در این تحقیق به آن ها پاسخ داده می شود
روایت نقشه ها از خیابان چهارباغ اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۹ تابستان ۱۳۹۶ شماره ۳۹
20 - 29
حوزههای تخصصی:
خیابان (چهارباغ)های عریض و مستقیم، از جمله عناصر نمادین در تاریخ شهرسازی صفوی است که از عناصر اصلی توسعه و بهسازی شهرها در این عصر بوده اند. خیابان چهارباغ اصفهان توسط دوگونه کاخ شاهی، دروازه دولت و باغ هزارجریب را به هم پیوند می داده است. خیابان چهارباغ عباسی بین دروازه دولت و سی و سه پل در زمان شاه عباس اول احداث شده است. فرضیه این پژوهش بر این اساس است که این خیابان در دوره های مختلف تغییراتی را از نظر کالبدی و الگوی روابط اجتماعی به خود دیده است. دستاوردهای باستان شناسی، متون فارسی و منابع تصویری همراه با یادداشت های جهانگردان اروپایی که از این خیابان دیدن کرده اند، مجموعه ای غنی را برای شناسایی این خیابان تاریخی فراهم آورده است. این پژوهش درصدد پاسخ به این سؤال است که چه تغییراتی در خیابان چهارباغ عباسی از دوره صفوی تا دوره معاصر صورت گرفته است و برای این مهم، با رویکرد توصیفی _ تحلیلی به بررسی نقشه های تهیه شده از این خیابان در دوره های مختلف پرداخته است. این خیابان به هنگام ساخته شدن در دوره صفوی، واجد انسجام و همگونی بوده و بیشتر جنبه گردشگری و تفریحی داشته و خالی از اهداف و اغراض سوداگرانه و تجاری بوده است. در دوره های بعدی، به ویژه بعد از دوره قاجار به کاربری های ناهمگون تجاری، خدماتی و ... دچار شده است. امروزه کاربری تجاری، کاربری غالب در این خیابان تاریخی است.
بازاندیشی نسبت نظر و عمل در کار معمار، با تکیه بر خوانش گادامر از آراء ارسطو درباره «حکمت عملی»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات معماری ایران پاییز و زمستان ۱۳۹۶ شماره ۱۲
۱۳۳-۱۵۷
حوزههای تخصصی:
این تحقیق از طریقی دیگر به پرسش متداول حوزه آموزش معماری، یعنی مسئله عدم انسجام و مسئله وابسته آن یعنی شکاف میان نظر و عمل در معماری می پردازد و تأمل فلسفی درباره مفاهیم و پیش فرض های این مسئله را وجهه همت خود قرار می دهد. بازخوانی معنای عمل و نسبت آن با نظر در آراء ارسطو معنای دیگری از «عمل» را آشکار می کند که وجوه آن در معرفتی به نام فرونسیس یا حکمت عملی به نیکویی گشوده شده است. با استفاده از تحلیل گادامر از مفهوم فرونسیس، اهمیت آن در فهم نسبت میان امر کلی و امر جزئی، و به تبع آن، میان نظر و عمل روشن تر می شود. فهم عمل به مثابه امری که موقوف به سنجش و تصمیم است، معنای عمل به مثابه کاربست نظریه را در پیش فرض های ما تصحیح می کند، و موقعیت های جزئی ای را که ما به عنوان معمار با آن درگیریم و ناگزیر از سنجش و تصمیم هستیم، به عنوان نقطه کانونی جستجوی «نسبت نظر و عمل» به دید می آورد. فهم عمیق موقعیت های دینامیک تصمیم و عمل در معماری، روشن می کند که باید معنای نظر، معنای عمل و نسبت میان آن ها را به گونه دیگری بفهمیم. اگر بر معنای رایج عمل و نظر و الگوی کاربست نظریه در عمل پافشاری کنیم، فاصله میان نظر و عمل طی ناشدنی خواهد بود. اما اگر دیالکتیکی را که میان نظر و عمل، و میان جزء و کل در موقعیت سنجش و تصمیم رخ می دهد عمیقاً درک کنیم، در واقع بر شکاف نظر و عمل غلبه کرده ایم.
رویکرد منظر در ایجاد سرزندگی خیابان ولی عصر با تأکید بر ایجاد حس مکان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یان مسئله : تفکرات مدرنیستی و جزءنگر در دهه های گذشته سبب شده تا شهر به مثابه موجودی زنده، شادابی و سرزندگی خود را از دست داده و خیابان، رکن اصلی تشکیل دهنده چارچوب و ساختار اصلی فرم شهرها و مقصد و تفرجگاه مردم قبل از این دوره، به مسیری ترافیکی سرشار از دود تنزل یابد. کلانشهر تهران از این قاعده مستثنی نبوده و نگاه کالبدی و دوقطبی (دوآلیسم دکارتی) باعث عدم ایجاد حس مکان و در نتیجه عدم شکل گیری فضاهای جمعی سرزنده شده است. متاسفانه در شهرسازی امروز به مقوله مکان یا اصلا توجه نمی شود یا اگر بخواهد مد نظر قرار گیرد، تنها به مثابه ابژه ای صرف به آن نگاه می کند؛ ابژه برای سوژه ای که در مقابل آن است، نه همراه آن. هدف : مطالعه حاضر با رویکردی منظرین و راهبردی کیفی- استنتاجی و از مورد پژوهی خیابان ولی عصر با هویت تاریخی و خاطره جمعی پر رنگ در بین مردم قصد در تبیین مؤلفه های سرزندگی و رابطه آن با حس مکان در خیابان ولی عصر دارد. روش تحقیق : درگردآوری داده های پژوهش از تکنیک نقشه برداری رفتاری و پرسشنامه در باب تدقیق رابطه کیفیت فضایی، معنایی و حس مکان خیابان ولی عصر و میزان سرزندگی و از فرمول آزمون فریدمن و نرم افزار SPSS برای وزن دهی به مؤلفه های ایجاد سرزندگی بهره گیری شده است. در نتیجه مجموعه ای از راهبرد ها و راهکار ها در راستای احیاء منظر خیابان تاریخی – تفرجی ولی عصر در جهت افزایش سرزندگی، ایجاد و تقویت فعالیت های اجتماعی و تداوم جریان خاطرات جمعی پیشنهاد شده است.
کیفیت انعطاف پذیری در سنت معماری ایرانی الگوی اتاق شکم دریده در خانه ایرانی (مطالعه موردی: خانه لاری های یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۳۶ پاییز ۱۳۹۶ شماره ۱۵۹
۱۳۲-۱۱۹
حوزههای تخصصی:
خانواده در فرهنگ انسانی اولین و اصیل ترین نهاد اجتماعی است که برای کارکرد بهینه نیازمند آرامش می باشد. همچنین وجوه فردی آرامش نیز به عنوان یک نیاز روانی برای ه ر انسان، روشن و مورد انتظار از فض ای خانه است. تنظیم رابطه انسان، طبیعت و معماری از اصلی ترین عوامل تعیین کننده در دستیابی به آرامش می باشد. قابلیت تنظیم رابطه مذکور در چارچوب یک محیط ساخته شده به انعطاف پذیری به عنوان یکی از کیفیات فضا بستگی دارد. این کیفیت (انعطاف پذیری) به عنوان یکی از سنن معماری ایرانی-اسلامی در غالب فضاهای موجود در معماری ایرانی دوره اسلامی قابل شناسایی است، وجهی که به نظر می رسد در معماری امروز کمتر به آن پرداخته می شود. مطالعه نگارندگان بر روی اتاق شکم دریده که در بسیاری از خانه های ایرانی متعلق به طبقه اعیان طراحی و ساخته شده، نشان می دهد که این فضا یکی از مصادیق انعطاف پذیری معماری به شمار می رود. درجه انعطاف پذیری این فضا به حدی است که شاید بتوان آن را یکی از ابداعات معماری ایرانی به شمار آورد. در این مقاله چگونگی کارکرد انعطاف پذیری فضا در اتاق شکم دریده تبیین گردیده و در نهایت در مورد نسبت بین کیفیت انعطاف پذیری و فضای مجرد معماری نتیجه گیری شده است. روش تحقیق در پژوهش حاضر، از نوع توصیفی- تحلیلی است. در این پژوهش بر اساس شناخت حاصل از مطالعه منابع مکتوب و مصور و انجام پیمایش محیطی(شناخت کالبد فضا و مصاحبه با استفاده کنندگان از این فضا در گذشته)، ابتدا عناصر و جزییات سازنده فضا شناسایی می شود و سپس به منظور تبیین کیفیت های موجود در این الگوی فضایی ( با به رسمیت شناختن تنوع آن )، برای تنظیم رابطه سه گانه انسان-طبیعت-کالبد، مورد تحلیل قرار می گیرد.
مطالعۀ تطبیقی شیوۀ خوشنویسی چلیپایی مشابه از میرزا غلامرضا اصفهانی و غلامحسین امیرخانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
میرزا غلامرضا اصفهانی (1246 ه.ق.) خوشنویس دوره قاجار، شخصیتی جامع با شیوه خاص در تاریخ خوشنویسی ایران است که از نوادر خوشنویسان دوره قاجار محسوب می شود. میرزا غلامرضا به تمامی دانگ ها و قالب های رایج در خوشنویسی تسلط داشته و خصوصاً در قالب سیاه مشق شیوه نو ایجاد کرده است. غلامحسین امیرخانی (1318 ه.ش.) از خوشنویسانِ معروف دوره معاصر و ازجمله هنرمندانی است که در دوره های متفاوت حیات هنری خود شیوه تلفیقی را گزیده و ردپای آثار بزرگانی چون میرعماد، خوشنویس مشهور دوره صفویه و به ویژه محمدرضا کلهر خوشنویس دوره قاجار، در آثار وی دیده می شود. در بررسی آثار میرزا غلامرضا اصفهانی و غلامحسین امیرخانی به تفاوت هایی آشکار در اجرای چلیپا برمی خوریم؛ ازاین رو در این مقاله دو چلیپا که متن یکسان دارند را موردبررسی قرار داده ایم. هدف این مقاله مطالعه تطبیقی و شیو ه شناسانه چلیپایی از غلامرضا اصفهانی و غلامحسین امیرخانی است تا از این طریق به سؤال اصلی پژوهش یعنی مزیت های زیبایی شناسی آثار میرزا غلامرضا اصفهانی و غلامحسین امیرخانی پاسخ داده شود. در این مقاله سعی بر آن است تا قواعد به کاررفته در نگارش این دو اثر با توجه به شباهت ظاهری استخراج شود تا ازاین جهت وجوه اشتراک و افتراق ساختاری آنها مشخص شود. این مقایسه بر طبق آنچه در سنّت خوشنویسی وجود دارد ترتیب یافته، بدین صورت که ابتدا مفردات، سپس کلمات و در پایان، ترکیبِ واژه ها و سبک کرسی بندی دو اثر موردبررسی قرار گرفته است. نکات به دست آمده در مرحله نتیجه گیری، می تواند برای هنرمندان خوشنویس راهگشا و سودمند باشد. این تحقیق از نوع تحقیقات کاربردی بوده و با روش توصیفی- تحلیلی و رویکرد تطبیقی انجام پذیرفته است. یافته اندوزی به شیوه کتابخانه ای و تجزیه وتحلیل آن کیفی و غیر نقلی است.
مفهوم زیبایی و مبانی زیبایی شناسی در قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله که بخشی از یک تحقیق بلند در باب زیبایی شناسی در متون اسلامی (اعم از قرآن، روایات و حکمت اسلامی) و نیز تبیین اصطلاح Kalon در فلسفه یونانی است، به بررسی مفهوم زیبا (حُسن) و معانی آن در قرآن کریم پرداخته شده است. مفهوم زیبایی که در رساله هیپیاسِ بزرگ افلاطون، بسیار دشوار می نمایاند و اصولاً این رساله با جمله «زیبا دشوار است» آغاز می شود، سرگذشت بسیار بلندی از فیثاغورث تا هیدگر دارد. در اندیشه اسلامی نیز این اصطلاحِ به ظاهر بیٌن و روشن و البته متضلٌع و چندوجهی، در دو حوزه قرآن و روایات و نیز حکمت و اندیشه اسلامی مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. این مقاله با محوریت قرآن به تبیین مفهوم زیبایی و زیبایی شناسی در این کتاب آسمانی (که مصدر و منشأ جعل و وضع معانی در تمدن اسلامی است) پرداخته و سعی نموده است به دو سؤال بنیادی پاسخ دهد: قرآن زیبایی را امری معقول می داند یا محسوس؟ آن را کیفیتی در ادراک می داند یا اجتماع عناصری کمّی در اعیان؟ روش تحقیق مقاله تحلیلی تفسیری بوده و مهمترین دغدغه آن پاسخ به سؤالات فوق است؛ سؤالاتی که در متن تحقیق بر پایه آیاتی از قرآن پاسخ هایی روشن و بیٌن یافته اند.
Factors Affecting the Urban Renewal Process From Sustainability View (Case Study: District 11 of Mashhad)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Sustainability is observed in many aspects and elements of traditional Iranian architecture, planner and landscape architecture, and this method was used to solve many problems for many countries. The aim of this article is to achieve a sustainable approach in planning urban renewal projects to identify the relationship between urban design considerations and the sustainable development objectives. An experimental model of stability testing of the modernization projects in three economic, environmental and social dimensions was evaluated in District 11, Municipality in Mashhad. In this article, the questionnaire used to collect data from sample size of 380 and various statistical analyses such as Independent T-test, Pearson correlation, multiple regression and path analysis were used. The findings show that the variables in all three "economic", "social" and "environmental" dimensions had related rate of sustainability of urban renewal projects. The variables, Built Environment and social factors were more effective in increasing the sustainability of urban renewal projects.
Evaluation of Quality of Public Open Spaces for the Elderly Case Study: (Sheet-e- Bazaar in Zanjan)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
In urban planning, access to public spaces provides social relations for citizens. The goal of this paper is to evaluate the elderly's requirements in public spaces (case study of Sheet Bazaar, Zanjan, Iran) in order to recognize and classify their strengths and weaknesses and present more appropriate and effective strategies for their improvement. In this research, the related literature on old age and requirements of the elderly in public open spaces was reviewed and the factors affecting their use of physical places were determined at the first stage of the study. After reviewing the literature, some observations on the elderly were made and questionnaires were given to 80 users with the age of over 65 years old to serve the purpose of this study. The results of the questionnaires indicate that the frequent problems of the elderly in public open spaces were identified as follows: pollution (24.8%), pavements and roads (24.6%), traffic (14.4%), safety (12.2%), insufficiency of maintenance and management (9.6%), and socio-cultural problems (5.3%). In addition, the result of the observations in the main research area shows that the design properties had the highest and maintenance-management services had the lowest success percentages. In the end, some solutions were presented for designing new public open spaces and developing the existing spaces.
طراحی و شکل گیری خانه روستایی به روایت معماران قدیمی (مطالعه موردی: روستاهای شهرستان گرمسار)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسکن روستایی که حدود یک سوم از جمعیت کل کشور را در خود جای داده است، دارای ویژگی های کالبدی مختلفی است که تحت تأثیر عوامل اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و محیطی مختلف و در پاسخ به مجموعه نیازهای زیست بوم روستا شکل گرفته است. در شکل گیری خانه روستایی دو رکن اصلی معمار و بهره بردار نقش اساسی دارند، از این رو مشارکت معمار ماهر با اهالی روستا، در شکل گیری خانه مطلوب روستایی نقش به سزایی دارد. امروزه اغلب خانه های روستایی کشور و به طور خاص روستاهای منطقه گرمسار با مشکلاتی از قبیل عدم هویت، فقدان آرامش و صمیمیت، عدم تأمین آسایش اقلیمی، ناپایداری زیستی و به طور محسوس با کاهش مشارکت ساکنان روستا در طراحی و ساخت خانه ها مواجه هستند. بررسی راهکارهای عملیاتی به منظور افزایش بازدهی و مدت بهره برداری از ساختمان های روستایی و همچنین طراحی خانه روستایی با تأکید بر «مشارکت فعال مردم» در روستاهای این منطقه از مهم ترین اهداف پژوهش حاضر است. پژوهش حاضر به ثبت و تحلیل روش های رایج در معماری منطقه دشت گرمسار و شناسایی زمینه های هویت بخش معماری روستایی منطقه پرداخته و روش تحقیق آن مبتنی بر روش تحقیق کیفی است. برای گردآوری داده های کیفی علاوه بر مشاهدات میدانی از روش مصاحبه عمیق و نیمه ساختاریافته در میدان مورد مطالعه، یعنی روستاهای دشت گرمسار استفاده شده است. مبنای تحلیل یافته ها قیاس تطبیقی بین ویژگی ها و الگوهای معماری خانه در گذشته و امروز در روستاهای منطقه گرمسار است تا از طریق مقایسه، ویژگی های شاخص معماری روستایی منطقه شناسایی شود. معماری روستایی قدیم منطقه گرمسار واجد شاخص ها و معیارهای ارزنده ای است که می تواند پس از شناسایی و دسته بندی از طریق مطالعات میدانی، در ساخت و سازهای جدید مورد بهره برداری قرار گیرد. به این ترتیب نه تنها ارتباط بین نسل ها در بستر اجتماعی روستا تداوم خواهد یافت بلکه هویت کالبد فضایی آن نیز در انطباق با نیازهای ساکنین روستا که خود مشارکت و نقش مستقیم در مراحل مختلف فرایند طراحی و احداث مساکن روستایی دارند، بازسازی و احیا خواهد شد. این مقوله موجب پیدایش احساس تعلق خاطر، باز زنده سازی سبک زندگی روستایی مبتنی بر تولید، کاهش مصرف انرژی و تأمین آسایش اقلیمی با استفاده از تکنیک های معماری، افزایش مشارکت ساکنان و در مجموع موجب ارتقای سطح کیفی زندگی در مساکن روستایی نوساز منطقه خواهد بود.
تأثیر منسوجات ایران دوران آل بویه و سلجوقی بر اسپانیای اسلامی (مطالعه موردی: منسوجات دوران مرابطون و موحدون)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۲ تابستان ۱۳۹۶ شماره ۲
89 - 102
حوزههای تخصصی:
فتوحات مسلمانان در دوره اموی، زمینه ساز ورود اسلام به اسپانیا و دگرگونی فرهنگ و هنر آندلس، به ویژه منسوجات این دوران، از منظر طراحی نقوش بود. برخی محققان، منسوجات اسپانیای اسلامی را تداوم سنت طراحی منسوجات ایران ساسانی می دانند؛ اما پژوهش حاضر بر بنیاد این فرضیه شکل گرفته است که در منسوجات اندلس، به ویژه در دوران حکمرانی مرابطون و موحدون، شواهدی از نوآوری های منسوجات دوران هم عصر آنها، حکومت های آل بویه و سلجوقی که خود تداوم سنت ساسانی محسوب می شوند، قابل مشاهده است. بنابراین، هدف پژوهش حاضر، کشف دلایل و میزان این تأثیرپذیری از طریق بررسی مستندات تاریخی، مقایسه نقوش و ترکیب بندی شواهد منسوجات دو تمدن به منظور بررسی فرضیه مزبور است. نتایج پژوهش، نشانگر نقش تجارت در این زمینه و تأثیرپذیری منسوجات مرابطون از نقش مایه های انسانی، حیوانی، پرندگان و نمادهای عقاب دو سر، درخت زندگی و ترکیب بندی مدالیون های حاشیه دار منسوجات آل بویه است. استفاده از نقوش هندسی، ستاره هشت پر، لوزی و چلیپا نیز می تواند نشانگر تأثیرپذیری محدود موحدون از منسوجات سلجوقی باشد. کاهش تأثیر در دوره موحدون را باید نتیجه توجه حاکمان مُوحِد به ساده زیستی، طرد نقوش جانداران، تمایل به نقوش هندسی تزیینات معماری، کاهش واردات ناشی از پیشرفت صنعت نساجی اندلس و تبدیل آن به قطب نساجی اروپا دانست.
ارزیابی عوامل مؤثر در ناکامی طرح های تجمیع مناطق روستایی (مطالعه موردی: شهرستان پاوه، بخش نوسود، شهرک شرام)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۳۶ بهار ۱۳۹۶ شماره ۱۵۷
۱۳۰-۱۱۷
حوزههای تخصصی:
برنامه ریزی "توسعه روستایی" به عنوان یکی از سازوکارهای رسیدن به توسعه، مستلزم شناخت دقیق مقتضیات و نیازهای جوامع روستایی، متناسب با شرایط مختلف می باشد. طرح های ادغام و تجمیع روستاها به عنوان یکی از سیاست ها ی مهم در "بازسازی روستاهای مناطق جنگزده" و "برنامه ریزی توسعه مناطق روستایی" مطرح گردیده است. در دوران بازسازی مناطق جنگزده طرح ساماندهی "شهرک شرام"، برای تجمیع روستاهای هانی گرمله، بیدرواز و کیمنه(استان کرمانشاه، شهرستان پاوه، بخش نوسود، دهستان شرام) تهیه گردید که باوجود برنامه ریزی های انجام شده، روستاییان ماندن در غربت یا رفتن به روستاهای اصلی و بازسازی نشده خود را بر سکونت در محل تجمیع ترجیح دادند. مسئله اساسی تحقیق حاضر، ارزیابی علل اقتصادی، اجتماعی - فرهنگی و کالبدی - فیزیکی ناکامی طرح های تجمیع روستایی با تأکید بر طرح تجمیع شهرک شرام می باشد. در این تحقیق با توجه به رویکردهای کالبدی- فضایی، اقتصادی و اجتماعی و دیدگاه های نظریه پردازان مختلف در رابطه با مسائل ادغام و تجمیع، در صدد تبیین ارزیابی دلایل شکست پروژه های تجمیع مناطق روستایی برآمده ایم. در ادبیات تحقیق بسیاری از مهمترین منابع در مورد اسکان مجدد و ادغام و تجمیع را مورد بررسی قرار داده ایم. تحقیق حاضر از نوع کاربردی و تا حدودی توصیفی بوده و تکنیک مورد استفاده مصاحبه سازمان نیافته و در بعضی موارد خاص مشاهده و بررسی اسناد و مدارک موجود بوده است. در قسمت یافته های تحقیق بعد از شناسایی علل و عوامل مختلف ناکامی طرح شهرک، مشخص گردیده است برنامه ریزی مناسب و استفاده از توانایی های روستاییان می تواند بستر مناسبی برای موفقیت طرح های تجمیع فراهم نماید. بر این اساس می بایست برای رسیدن به تفاهم و نقطه نظرات مشترک بین طرفین طرح ها، روابط مثبت و سازنده ای بین برنامه ریزان و روستاییان ایجاد شود و با عنایت به اینکه برنامه ریزی اغلب طرح های تجمیع با در نظر گرفتن رویکرد کالبدی- فضایی انجام گرفته (و این مورد نیز کم و بیش در تحقیق حاضر نمایان است) ، توجه به رویکردهای کالبدی – فضایی، اقتصادی و اجتماعی -فرهنگی غیر قابل اجتناب می نماید و عملاً لزوم به کارگیری رویکردی جامع در برنامه ریزی اینگونه طرح ها ضروری خواهد بود.