مطالب مرتبط با کلیدواژه

غلامحسین امیرخانی


۱.

معادل بصری بدیع لفظی در خط نستعلیق با تاکید بر آثار استاد غلامحسین امیرخانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بدیع لفظی خط نستعلیق غلامحسین امیرخانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۵۱ تعداد دانلود : ۶۴۴
یکی از وجوه اشتراک آثار ادبی هنری، به ویژه شعر فارسی و خط نستعلیق، آهنگین بودن آنهاست. گذشته از ساختار زبان فارسی و فرم خط نستعلیق که موزون و لطیف است، شاعران و خوشنویسان از روش هایی برای آهنگین تر کردن آثارشان استفاده می کنند که در ادبیات، موضوع بدیع لفظی است. هدف این پژوهش که به شیوه توصیفی–تحلیلی و با رویکرد تطبیقی انجام شده، نشان دادن شباهت های این روش ها در ادبیات فارسی و خوشنویسیِ خط نستعلیق با وجود شیوه بیانی متفاوت است. مساله این است که معادل های بصری آرایه های لفظی به چه صورت در خط نستعلیق تجلی می یابند؟ بدین منظور آثار خوشنویسی استاد غلامحسین امیرخانی به دلیل سهولت دسترسی به آثار و همچنین توانایی ایشان در ارائه آثار با کیفیت در قالب های مختلف، مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است. نتایج تحقیق مبین آن است که خالقان آثار در دو حوزه متفاوت ادبیات فارسی و خط نستعلیق از روش های مشابهی برای آهنگین تر کردن اثرشان استفاده می کنند و این شباهت در حدی است که می توان برای بسیاری از ترفندهای لفظی در ادبیات، معادلی بصری در خط نستعلیق پیدا کرد.  
۲.

مطالعۀ تطبیقی شیوۀ خوشنویسی چلیپایی مشابه از میرزا غلامرضا اصفهانی و غلامحسین امیرخانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خوشنویسی نستعلیق میرزا غلامرضا اصفهانی غلامحسین امیرخانی چلیپا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۶۰ تعداد دانلود : ۲۷۵
میرزا غلامرضا اصفهانی (1246 ه.ق.) خوشنویس دوره قاجار، شخصیتی جامع با شیوه خاص در تاریخ خوشنویسی ایران است که از نوادر خوشنویسان دوره قاجار محسوب می شود. میرزا غلامرضا به تمامی دانگ ها و قالب های رایج در خوشنویسی تسلط داشته و خصوصاً در قالب سیاه مشق شیوه نو ایجاد کرده است. غلامحسین امیرخانی (1318 ه.ش.) از خوشنویسانِ معروف دوره معاصر و ازجمله هنرمندانی است که در دوره های متفاوت حیات هنری خود شیوه تلفیقی را گزیده و ردپای آثار بزرگانی چون میرعماد، خوشنویس مشهور دوره صفویه و به ویژه محمدرضا کلهر خوشنویس دوره قاجار، در آثار وی دیده می شود. در بررسی آثار میرزا غلامرضا اصفهانی و غلامحسین امیرخانی به تفاوت هایی آشکار در اجرای چلیپا برمی خوریم؛ ازاین رو در این مقاله دو چلیپا که متن یکسان دارند را موردبررسی قرار داده ایم. هدف این مقاله مطالعه تطبیقی و شیو ه شناسانه چلیپایی از غلامرضا اصفهانی و غلامحسین امیرخانی است تا از این طریق به سؤال اصلی پژوهش یعنی مزیت های زیبایی شناسی آثار میرزا غلامرضا اصفهانی و غلامحسین امیرخانی پاسخ داده شود. در این مقاله سعی بر آن است تا قواعد به کاررفته در نگارش این دو اثر با توجه به شباهت ظاهری استخراج شود تا ازاین جهت وجوه اشتراک و افتراق ساختاری آنها مشخص شود. این مقایسه بر طبق آنچه در سنّت خوشنویسی وجود دارد ترتیب یافته، بدین صورت که ابتدا مفردات، سپس کلمات و در پایان، ترکیبِ واژه ها و سبک کرسی بندی دو اثر موردبررسی قرار گرفته است. نکات به دست آمده در مرحله نتیجه گیری، می تواند برای هنرمندان خوشنویس راهگشا و سودمند باشد. این تحقیق از نوع تحقیقات کاربردی بوده و با روش توصیفی- تحلیلی و رویکرد تطبیقی انجام پذیرفته است. یافته اندوزی به شیوه کتابخانه ای و تجزیه وتحلیل آن کیفی و غیر نقلی است.
۳.

مقایسه تعادل بصری در گرافیک خط نستعلیق؛ شیوه صفوی و معاصر با تکیه بر آثار میرعماد و غلامحسین امیرخانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خط نستعلیق تعادل میرعمادالحسنی غلامحسین امیرخانی گرافیک

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۶۶ تعداد دانلود : ۲۲۴
خط نستعلیق نشانه ای بارز از طبع و سلیقه زیبایی شناختی ایرانیان و بی شک زیباترین و ظریف ترین خط در میان خطوط اسلامی است، تا جایی که آن را «عروس خطوط اسلامی» نامیده اند. در نگارش خط نستعلیق، برای تقویت بیان و ایجاد حس زیبایی و آرامش در بیننده، به نحوه چیدمان کلمات توجه می شود. در این راستا تعادل، یکی از ارکان گرافیک خط در نستعلیق است. این کیفیت بصری در خط نستعلیق اهمیت زیادی دارد. چنانکه وجود تعادل و یا عدم وجود آن در یک اثر، بر ارائه نهایی آن بسیار تأثیرگذار است. در این مقاله، تعادل از جنبه های مختلف در آثار دو خوشنویس مشهور شیوه صفوی (میرعماد) و معاصر (امیرخانی) در شکل ظاهری حروف، چینش کلمات و ترکیب آنها در قالب های مختلف خوشنویسی بررسی شده است. این کیفیت بصری در بین دو دوره، با استفاده از منابع کتابخانه ای و مشاهده آثار موجود تطبیق و تحلیل شده است. پرسش هایی نظیر چگونگی ایجاد تعادل در خط نستعلیق، انواع تعادل در این خط و به کارگیری این کیفیت در دو شیوه صفوی و معاصر مورد تأمل و تدقیق قرار گرفته است. نتایج بررسی ها حاکی از آن است که تعادل، علاوه بر زیبایی و استحکام در ترکیب بندی بصری، از دو جنبه در خط نستعلیق قابل بررسی است: ۱) بر اساس معیار سنجش خط عمود بر پایه خط افقی ۲) بر مبنای تبادل انرژی های حروف و کلمات از جنس دورانی، عمودی، افقی، مایل و متمرکز. همچنین به طورکلی تعادل در آثار خوشنویسی میرعماد نسبت به آثار امیرخانی از اهمیت بیشتری برخوردار بوده، میرعماد بر وجود آن در هر ترکیب، تأکید بیشتری ورزیده است.