فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶٬۷۶۱ تا ۶٬۷۸۰ مورد از کل ۲۹٬۴۰۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
ژان فرانسوا لیوتار چهار مقاله با موضوع سینما و مطالعات فیلم طی سال های 1973 تا 1995 نگاشته است که سپهر اندیشه او در این زمینه را تشکیل می دهند. این مقاله ها عبارت اند از: «ناسینما» (1973)؛ «ناخودآگاه در مقام میزانسن» (1977)؛ «دو دگردیسی امر اغواگر در سینما» (1979)؛ «ایده یک فیلم سلطه گر» (1995). گرچه دیدگاه فلسفی لیوتار در مقالات فوق منعکس است، لیکن ما در این پژوهش نظریه او را عطف به نظریه مونتاژ آیزنشتاین، توسعه می دهیم. این شیوه در کتاب هیولای هستی: سفری با هایدگر در راه سینمای ترس آگاهانه نیز به کار گرفته شده تا آرای هایدگر در تدوین نظریه ای سینمایی مبنی بر تجلی جلوه های ترس آگاهی، به مثابه رویداد حقیقت، تبیین شود.
ریشه یابی مسائل تهران امروز با رویکرد هرمنوتیک فلسفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۳ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳
1 - 20
حوزههای تخصصی:
بیان مسأله: تهران امروز دچار مسایل و مشکلات بسیاری است که حیات و هویت در تهران را با تهدیدی جدی مواجه می کند و ضرورت اندیشیدن به این مسائل و ریشه یابی آن ها را پدیدار کرده است. عمده تحقیقات کنونی در باب مسائل تهران، به واکاوی خود مسئله می پردازد تا ریشه یابی آن. خلاء تحقیقاتی که لایه های زیرین مسائل شهری را بالاخص در تهران واکاوی کند، مساله ای است که این تحقیق در پی رفع آن است. هدف: هدف از این تحقیق،دستیابی به دلایل ریشه ای مسائلی است که گریبانگیر کلانشهر تهران است. شناسایی ریشه ها، می تواند نقش موثری در جهتگیری اقدامات برنامه ریزانه در راستای حل مسائل شهری باشد. روش:تحقیق حاضر از نوع بنیادی و به لحاظ روشی، تحلیلی- تفسیری و به لحاظ راهبرد، کیفی است. در این مسیر با استفاده از تکنیک های کدگذاری های باز و محوری و با اتکا به دور هرمنوتیکی نتایج مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج تحقیق نشان داد که مقوله اصلی (ریشه اصلی) تاثیرگذار در بروز مسائل تهران امروز، «رفتار انسانی» است؛ با این حال رفتار انسانی خود در رابطه ای دیالکتیکی، تحت تاثیر و تاثیرگذار بر زمینه های اجتماعی، سیاسی، آموزشی و فکری و فرهنگی جامعه است. نتیجه: نتیجه تحقیق نشان می دهد که شهرسازی در ایران چه در حوزه آموزش و چه در حوزه حرفه، نیازمند بازنگری جدی است. بر اساس نتایج تحقیق، مفاد این بازنگری باید به گونه ای باشد که اولا ماهیت غیرقابل تفکیک و درهم تنیده موضوعات و مسائل شهری به رسمیت شناخته شود؛ ثانیا تاثیر و تاثرات زمینه های فکری و آموزشی، اجتماعی و اقتصادی و... بر مسائل شهری در مرکز توجه قرار گیرد. ثالثا با توجه به نکته پیشین، برای حل و فصل و یا رفع و رجوع مسائل نیز نباید صرفا متکی به ابزارهای فنی رشته و حرفه بود و می بایست به صورت سیستمی و کل گرایانه زمینه های فکری و آموزشی، اجتماعی و اقتصادی را مدنظر قرار داد.
تدوین یک چارچوب نظری ترکیبی از برهمکنش نحوفضا و قرارگاههای رفتاری به منظور مقایسه الگوهای رفتاری-حرکتی در محیط های مسکونی؛ مورد کاوی نارمک، یوسف آباد و شهرک غرب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۳ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴
91 - 110
حوزههای تخصصی:
بیان مسأله: مقاله حاضر، درصدد ارائه و تبیین یک چارچوب نظری پیشنهادی، بر روی فصل مشترک نحوفضا و روانشناسی اکولوژیک است به منظور مقایسه الگوهای رفتاری-حرکتی در درون محیط های مسکونی معاصر شهر تهران است. یک ضلع اصلی این چارچوب نظری نظریه پیکره-بندی فضایی در نحوفضاست و ضلع دیگر آن، نظریه قرارگاههای رفتاری راجر بارکر در روانشناسی اکولوژیک.هدف: این نوشتار، تلاش می کند با استفاده از چارچوبی نظری پیشنهادی خود، مبنایی برای مطالعات الگوهای رفتاری-حرکتی در درون محیط های مسکونی و بافت شهرها ارائه دهد. مرور مفاهیم و مضامین نحوفضا نشان می دهد که این نظریه قادر نیست پوشش کاملی بر الگوهای رفتاری-حرکتی در درون بافت ها داشته باشد و چنین ادعایی نیز ندارد. از سوی دیگر، روانشناسی اکولوژیک نیز، در مفهوم سینومورفی خود دچار جزءنگری شده است. این پژوهش نشان می دهد که مدل های نظری نحوفضا، ذهنی است و از عینیات محیط انسان ساخت، فاصله می گیرد و در آزمون های تجربی سربلند نیست.روش:برای پرکردن این خلاء، قرارگاه رفتاری راجر بارکر، این قابلیت را دارد که در تلفیق و ترکیب با نحوفضا تفسیرهای نزدیک به واقعیتی را عرضه کند.یافته ها: در پایان، نوشتار با ارائه یک چارچوب نظری ترکیبی از این دو، به پژوهشگران دریچه ای برای ادراک الگوهای رفتاری-حرکتی در محیط های مسکونی عرضه می دارد.نتیجه: ارتباط میان الگوی پراکنش و توزیع قرارگاه های رفتاری و میزان همپیوندی پیکره بندی فضایی محیط مسکونی، ارتباط معنی داری را در اکثر نقاط نمایش می دهند. اندک اختلاف های مشاهده شده نیز بعلت مداخلات و تغییراتی است که در اثر تسهیل حرکت در بافت باعث تغییر در میزان همپیوندی محور شده است.
رهیافت های طرّاحی فضاهای عمومی اجتماع پذیری شهری برگرفته شده از ویژگی های مکان سوم
حوزههای تخصصی:
انسان موجودی اجتماعی است و برای رفع این نیاز مستلزم حضور در فضاهای عمومی و غیر رسمی است. امّا در روند توسعه شهرها و افزایش شهر نشینی با کمبود چنین فضاهایی مواجه هستیم. در دنیای مدرن با افزایش فردگرایی نیاز به مکانهایی برای تعاملات اجتماعی و گردهمآیی بیشتر احساس میشود از آنجایی که مکان سوم، یکی از انواع فضاهای عمومی اجتماعپذیر قلمداد میشود که به تسهیل این امر کمک شایانی مینماید، در این پژوهش با روش کیفی و مطالعهی کتابخانهای با جمعآوری اسناد، ابتدا سعی بر آن است تا مفهوم فضای عمومی اجتماعپذیر را شرح داده و سپس به شناخت مکان سوم بپردازیم و با طرح این سؤال که چه رهیافتهایی برای طرّاحی مکان سوم به عنوان فضای عمومی اجتماعپذیر وجود دارد، ویژگیهای این مکان را بر میشماریم و در نهایت به ویژگیهایی که نمود کالبدی آنها در مکانهای سوم قابل استفاده است، اشاره میشود.
بررسی عوامل مؤثر بر مشارکت شهروندان در اداره ی امور شهری، نمونه موردی: شهر همدان
حوزههای تخصصی:
بدیهی است با رشد شتابان شهرها و شهرنشینی در دهه های اخیر حکومت ها به تنهایی و بدون اتکا به شهروندان قادر به اداره امور جامعه نخواهند بود. مسائل اجتماعی، اقتصادی، کالبدی و فرهنگی در شهرها بر پیچیدگی این موضوع افزوده است. موضوع مشارکت شهروندان در امور شهری در دهه های اخیر به عنوان عامل اساسی در بررسی های توسعه شهری مورد توجه قرار گرفته و اقدامات خوبی نیز در این راستا انجام گرفته اما به نظر می رسد این فعالیت ها آنچنان که باید نتوانسته مشارکت های مردمی را به صورت واقعی در اداره امور شهری جذب نماید. از این رو در این تحقیق سعی بر آن شده است تا عوامل مؤثر بر مشارکت مردم در اداره امور شهری بررسی شود و پیشنهادات و راهکارهایی جهت بهبود و افزایش مشارکت شهروندان در اداره امور شهری ارائه شود. هدف اصلی این تحقیق بررسی میزان مشارکت شهروندان شهر همدان در اداره امور شهری و همچنین شناسایی عوامل مؤثر بر آن است. روش انجام این تحقیق، پیمایشی، کتابخانه ای و استفاده از کتب معتبر است و برای تجزیه و تحلیل داده های اتخاذ شده از پرسشنامه ها از نرم افزار SPSSنسخه 21 استفاده شده است. جامعه آماری تحقیق را کلیه شهروندان شهر همدان در 7 منطقه از این شهر تشکیل داده است و حجم نمونه 384 نفر می باشد. نتایج حاصل از آمار استنباطی و آزمون فرضیات تحقیق نشان می دهد که بین متغیرهای پایگاه اجتماعی- اقتصادی، اعتماد اجتماعی با مشارکت مردم در اداره امور شهری رابطه معناداری وجود دارد اما بین سودآور بودن مشارکت و عضویت انجمنی با مشارکت پاسخگویان در امور شهری رابطه معنا داری وجود ندارد.
بازنمایی سازه های آبی تاریخی در میدان وقت و ساعت یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
میدان وقت و ساعت از میدان های شناخته شده شهر میراث جهانی یزد محسوب می شود. هر چند برجسته ترین و شناخته شده ترین وجه این میدان، موضوع ساعت و رصدخانه قدیم آن در قرن هشتم است، اما ارزش های تاریخی و معماری این میدان تنها به این موضوع محدود نمی شود. یکی از نکات جالب توجه در پیشینه تاریخی و ارزش های کالبدی این میدان، پیوند بسیار قوی میدان و عناصر معماری پیرامون آن با سازه ها و تأسیسات آبی ست که موضوع اصلی مقاله حاضر است. انگیزه شروع این پژوهش اطلاعات تاریخی است که نگارنده در حین مطالعات یک پروژه اجرایی در این میدان با آن مواجه شد. بدین نحو که در فرآیند مطالعات شناخت و بررسی پیشینه تاریخی میدان، از طریق منابع شفاهی و مصاحبه با ساکنین قدیم محدوده میدان و محله وقت و ساعت، اطلاعات ارزشمندی از حضور عناصر و سازه های آبی در ساختار قدیم میدان بدست آمد که متأسفانه در منظر کنونی میدان به چشم نمی آیند. این امر انگیزه ای شد تا با تکمیل داده های اطلاعاتی از طریق مراجعه به منابع مکتوب و نیز اسناد تصویری و نیز بررسی های میدانی به صحت سنجی منابع شفاهی اقدام شود و نتایج پژوهش به صورت مقاله در اختیار عموم قرار گیرد. روش پژوهش توصیفی تحلیلی در جهت شناخت ابعاد ناشناخته میدان وقت و ساعت در ارتباط با موضوع آب و تأسیسات تاریخی مرتبط با آن است. نتایج بررسی نشان می دهد قرارگیری این میدان در مرکزیت بافت تاریخی شهر یزد و در محل تقاطع چندین قنات تاریخی موجب شده که عنصر آب به طرق گوناگون در بخش های مختلف میدان نمود پیدا کند و این مطلب از وجوه برجسته این میدان تاریخی محسوب می شود. از این میدان دسترسی به سه قنات مهم شهر یزد یعنی قنات زارچ، قنات اله آباد و قنات وقف آباد وجود داشته است و آثار آن به صورت آب انبار و پایاب در بخش های مختلف میدان وجود دارد. با این وجود در وضع فعلی، هیچ کدام از این تأسیسات نمودی در سیمای عمومی و تاریخی میدان ندارند و همگی دفن یا پنهان شده اند. این در حالی است که این سازه های آبی شواهد مهمی از پیشینه تاریخی، اجتماعی و فرهنگی میدان محسوب می شوند. موضوعی که در طرح های بازآفرینی میدان باید مورد توجه جدی قرار گیرد و در راستای تقویت منظر فرهنگی میدان و آشکارسازی و بهره مندی بهینه از آنها اقدام گردد.
The effect of communication globalization on citizen’s tendencies towards environment protection: Case study of Tehran citizens
منبع:
Socio-Spatial Studies, Vol ۳, Issue ۵, Winter ۲۰۱۹
66 - 77
حوزههای تخصصی:
The increase in environmental pollutions and the daily increasing destruction of the ecology have caused worries in the societies and drawn their attentions towards the reasons, outcomes as well as the methods of reducing them. Various factors are involved in reducing the aforesaid threatening conditions. The present study emphasizes on the role of the media and globalization of the communications and deals with the inclinations towards guarding and protecting the environment amongst the citizens residing Tehran. The present study makes use of a survey method. A total of 277 residents from Tehran were selected in urban districts one, five and fourteen. To analyze the obtained data, use was made of correlation analysis and multivariate regression test. The study findings of the correlation analysis part are reflective of the existence of a positive and significant relationship between the globalization of the communications and tendencies towards the environment conservation. As for the tendencies towards the environment protection, the study findings are suggestive of the idea that the study participants have been assessed in three levels, namely cognitive, affective and behavioral (in two dimensions of intervention and participation), and that the increase in the enjoyment of the global communications brings about an increase in individuals’ tendencies for environment conservation. These bioenvironmental analyses enable the instigation of more attention in the general public. However, the general public’s sensitivity might be provoked by means of the media and communications. It seems that the media analyses of the environment shoulders the essential role for the favorable bioenvironmental governance. Therefore, the most rational thing to do about the protection of the resources and environment is giving value to the media and communications.
پژوهشی بر تاریخچه و مکانیزم درمان به وسیله باغبانی
حوزههای تخصصی:
صنعتی شدن و کاهش تعامل انسان با طبیعت منجر به افزایش ناهنجاری های روانی گوناگونی مانند استرس، خستگی ذهنی و بسیاری از دیگر ناهنجاری شده است. همچنین تغییر ساختار فضاهای شهری و در نتیجه کاهش تعامل انسان با طبیعت نیز عاملی است که منجر به تشدید این سری از اختلالات روانی در انسان ها می شود. این پژوهش سعی دارد با مروری بر رابطه طبیعت و درمان ناهنجاری های رانی در انسان ها، به تحلیل و بررسی مکانیزم های درمان از طریق باغبانی بپردازد. در بخش اول این پژوهش ما به مرور عمومی روش های درمان و اثر مثبت طبیعت بر ذهن افراد پرداخته ایم. همچنین به صورت اختصاری اطلاعاتی در مورد دیگر روش های درمان از طریق طبیعت، مانند باغ های تفکر، باغ های بازپروری، باغ درمانی و... پرداخته ایم تا ساختار کلی از روش های درمان به وسیله باغ ها و طبیعت را ارائه کنیم. در بخش آخر نیز با مرور بر پژوهش های گوناگون به بررسی تاریخچه استفاده از باغبانی در راستای کاهش تنش های روانی پرداخته، و مکانیزم عمومی این روش را مورد تحلیل قرار داده ایم.
The architectural role of monuments in the social sustainability of urban spaces; Case study: the historical texture of Abyaneh village
منبع:
Socio-Spatial Studies, Vol ۳, Issue ۶, Spring ۲۰۱۹
48 - 67
حوزههای تخصصی:
Turbulence and inconsistency of urban physical system in the physical structure of Iran contemporary cities is one of the instances of identity crisis; the weakness of the educational system in the faculties of architecture and urban planning, the promotion of foreign culture in the domestic press, the weakness of the infrastructures of native culture education, the interference of experts from other scientific fields in architecture and urban planning, the weakness of urban management strategies, high expense housing and the necessity to supply housing for the needy people have created a turbulent city with eclectic culture and it made the native culture less prominent than before. The present research introduced the concept of “urban architecture”. The main presupposition of research is that the architecture of monuments in the historical texture has sufficient capabilities in the quality of physical structure of city and architects concurrently paid attention to the architectural characteristics of monuments and urban space quality. The purpose of present research is that to investigate the effective architectural factors to improve the social life of urban spaces thus the research question is that “how to architect while constructing architectural structures to shape an urban space with social quality?” The necessity of the study is the role of urban spaces to shape the social life and the significance of the study is the possibility to clarify a “bottom-up” design procedure to consider the concept of “urban architecture”, and also to institutionalize qualifications for urban spaces through architectures. The present qualitative research has been conducted with the logical argumentation and causal- interpretative strategies and through documentary- field study in the case study of Abyaneh village. Research findings, while paying attention to the qualitative components of urban spaces resulting from monuments architecture, have proposed strategies to realize the concept of “urban architecture” consistent with the components of social sustainability.
آرایه های نمادین شیعی در مسجد جامع ورامین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال پانزدهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۴
47 - 71
حوزههای تخصصی:
هنرهای سنتی مانند گج بری، کاشی کاری و آجر کاری، در معماری ایرانی به خصوص در معماری مساجد جایگاه ویژه ای دارد. از زمان ورود اسلام به ایران، شاهد دگرگونی وسیعی در شکل، محتوا و محل اجرای این هنرها در معماری هستیم که ناشی از بستر اجتماعی – مذهبی جوامع است. از زمان پیدایش اسلام در ایران شاهد تغییرات گسترده کالبدی و غیرکالبدی در معماری مساجد بوده ایم. تعییر شکل آرایه ها در دوره های تاریخی مختلف تحث تاثیر عوامل گوناگونی از جمله بستر سیاسی- اجتماعی جوامع قرار گرفته است. هدف پژوهش حاضر توصیف و مطالعه آرایه های مسجد جامع ورامین به منظور شناشایی تفکرات مذهب شیعه و روند تغییرات در شکل و محتوای آن و بررسی تاثیر بستر اجتماعی به عنوان یکی از عوامل دخیل در این دگرگونی هاست. سوال های مطرح شده در این پژوهش عبارتند از 1- نقوش منتسب به مذهب شیعه در مسجد جامع ورامین کدام اند؟ 2- بستر اجتماعی و حوادث تاریخی قرن هفتم آیا در بکارگیری آرایه های شیعی در مسجد جامع ورامین نقش دارد ؟ این پژوهش به روش تاریخی- تحلیلی با بررسی اسناد کتابخانه ای و مطالعات میدانی به گردآوری داده ها پرداخته است. پس از تحلیل و جمع بندی به نتیجه گیری در مورد چگونگی تغییرات در شیوه اجرا ( گچ بری به اجر و کاشی کاری رنگی)، استفاده از نقوش طبیعی گیاهی به شکل هندسی پیچیده و اسلیمی، مضمون کتیبه ها ( استفاده از آیات قرآن، اسامی مقدس امامان و احادیث و ادعیه)، و محل کاربرد آرایه ها در فضای داخلی مجاور محراب به فضای بیرونی پرداخته و در ادامه به ظهور و تقویت تفکرات شیعی در آرایه های خوشنویسی جهت تاکید حکومت وقت بر مذهب شیعه را بیان می کند.
حفاظت از پل ساسانی- اسلامی کشکان استان لرستان با رویکرد منظرفرهنگی (هنری)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال پانزدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳۵
1 - 25
حوزههای تخصصی:
استان لرستان در غرب ایران با دارا بودن رودهای پرآب و به دلیل قرار داشتن در مسیرهای باستانی بین پایتختهای دوران مختلف، ارتباطات دائمی بین این مناطق را از طریق احداث پلهایی عظیم برقرار میکرده است. ناشناخته ماندن هویت و ارزش والای این آثار برای جامعه بومی، کشور و جامعه بینالملل، تخریب این آثار و محیط طبیعی وابسته به آن توسط مردم بومی و گردشگران[1]، نبود برنامه مطلوب و بودجه لازمِ حفاظت و نادیده انگاشتن بستر طبیعی پلها[2]در امر حفاظت، همگی باعث شده که این آثار ارزشمند در معرض تخریب قرار گیرند. بر این اساس هدف پژوهش مذکور شناسایی منظرفرهنگی پل تاریخی کشکان و چالشهای حفاظت از آن بوده تا بتواند در راستای فهم حفاظت از این اثر قدمی موثر بردارد. در پژوهش پیشرو گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانهای و میدانی (در مسیر رودخانه کشکان[3]) انجام گرفت.پل کشکان به دلیل قرار گرفتن بر مسیر راههای متعدد باستانی، دارا بودن ریشههای معماری ساسانی و معماری منحصر به فرد به عنوان نمونه مطالعاتی انتخابو چالشهای حفاظت از منظرفرهنگی آن از طریق روش تحقیق کیفی، تحلیل دادهها و کدگذاری به دست آمدند.
اتحاد دین و سیاست از نظرگاه روضه العقول (مرزبان نامه بزرگ ساسانی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال پانزدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۳۶
7 - 28
حوزههای تخصصی:
مرزبان نامه یکی از مهم ترین آثاری است که در عهد سلاجقه روم در این سرزمین توسط مرزبان بن رستم بن شهریارنوشته شده است. این اثر که جزئی از آثار ارزنده زبان فارسی و طبری محسوب می شود، توسط محمد بن غازی مَلَطیَوی اصلاح و ترجمه شده و «روضه العقول» نامیده شده است. مضمون این کتاب دربردارنده داستان های نقل شده از زبان حیوانات، داستان های اخلاقی و آموزنده ایی می باشد که به شیوه فنی و ادبی خاصی حکایت شده اند. قهرمانان این داستان ها غالبا از جانوران و گیاهان و جمادات هستند که نقش سمبلیک شخصیت های داستان را بازی می کنند و گاهی نیز انسان ها در قالب و نماد اشخاص واقعی داستان گذارده شده اند. یکی از مفاهیمی که در این کتاب به آن اشاره شده است، اتحاد دین و سیاست است که در بردارنده مضمون باستانی نظریه الهی سلطنت می باشد. این پژوهش که به شیوه کتابخانه ایی و با رویکرد توصیفی- تحلیلی صورت گرفته است، به تبیین مضامین توصیفی سلطنت با چهار رویکرد؛ دین و سلطنت، فره ایزدی و ظل اللهی، هیبت سلطانی، خردورزی سلطانی در داستان های روضه العقول می پردازد. در نهایت، نتایج این مطالعه نشان دهنده این مطلب است که ملطیوی در روضه العقول با صراحت به لفظ پیوند دین و سلطنت اشاره نموده است، اما در جمع بندی کلی، این بُعد از ابعاد نظریه الهی سلطنت با کمترین فراوانی بسامد دیده می شود. بنابراین، از منظر ملطیوی، سیاست سلطان پیش از آنکه پیوند و ارتباط محکمی با دین داشته باشد، باید دارای خصلت های فره ایزدی و ظل اللهی، هیبت سلطانی، خردورزی سلطانی همراه باشد که موجب پایداری نظام و ایجاد مقبولیت بین همگان گردد. اهداف پژوهش: تبیین فراوانی بسامد اتحاد دین و سیاست در داستان های روضه العقول بررسی ابعاد دیدگاه نظریه الهی سلطنت در داستان های روضه العقول سوالات پژوهش: ابعاد نظریه الهی سلطنت در داستان های روضه العقول در قالب حکایات و روایات چگونه تبیین می شود؟ چه شواهدی دال بر اتحاد بین دین و سیاست در داستان های روضه العقول در بردارنده دیدگاه الهی سلطنت می باشد؟
تحلیلی بر پایداری اجتماعی مسکن در نواحی شهری؛ مطالعه موردی: نواحی شهر خرم آباد
حوزههای تخصصی:
یکی از ﻣﺴﺎﺋلی که به ﺷﺪت ﺗﻮﺟﻪ ﻫﻤﮕﺎن را ﺑﻪ ﺧﻮد ﻣﻌﻄﻮف داﺷﺘﻪ ﻣﺴکﻦ و ﺗﻮﺳﻌﻪ ﭘﺎیدار آن اﺳﺖ. در این میان شهر خرم آباد که در چند سال اخیر با افزایش بی رویه جمعیت روبرو شده است. دچار توسعه نامتقارن در ابعاد متفاوت گردیده که نتیجه آن عدم توجه به اصول معماری پایدار در ساخت و ساز واحدهای مسکونی است. هدف از این مطالعه، سنجش وضعیت پایداری اجتماعی مسکن در نواحی شهری است؛ تا از این رهیافت، به یک نوع سطح بندی پایداری اجتماعی مسکن در نواحی یاد شده، منجر گردد. روش تحقیق حاضر توصیفی – تحلیلی بود. نتایج بدست آمده از آزمون تی تکنمونهای نشان میدهد، ابعاد پایداری مسکن در بعد اجتماعی دارای شرایط پایدار نیستند. و ارزیابی صورت گرفته در بین شاخصهای پایداری اجتماعی نشان داد؛ شاخصهای قابلیت دسترسی، امنیت و مسئولیت پذیری بالاتر از حد نصاب و میانگین بود. و نشان از وضعیت بهتر این شاخصها نسبت به سایر شاخصها بود. همچنین نتیجه آزمون کروسکال والیس نشان داد وضعیت پایداری اجتماعی مسکن در نواحی شهری خرم آباد دارای تفاوت معناداری میباشد. در ادامه برای سنجش وضعیت هر ناحیه از لحاظ پایداری اجتماعی مسکن از میانگین رتبه ها؛ که با توجه به نتایج بدست آمده و اطلاعات میدانی که در 5 گروه تقسیم بندی شد؛ گروه اول که شامل نواحی 4، 12، 13، 15 و 18 میباشند، دارای امکانات از هر لحاظ هستند. دسترسی ها، امنیت، تعلق خاطر بیشتر نسبت به محل سکونت خود، توزیع عادلانه کاربریها و ... در این نواحی به خوبی نسبت به سایر نواحی صورت میگیرد.
نقش مدیریت هوشمند در برنامه ریزی کالبدی شهر برای کاهش آثار زمین لرزه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال سیزدهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۸
37 - 50
حوزههای تخصصی:
ارزیابی و پایش برنامه های مدیریت خطرپذیری از شاخص های مدیریت هوشمند شهری است. در این تحقیق ضمن تأکید بر الزامات شهر هوشمند، به نقش کلیدی مدیریت هوشمند در پشتیبانی از تصمیم گیری برای پیشگیری، آمادگی و کاهش خطرپذیری کالبدی یک شهر برای زمین لرزه اشاره می گردد. روش مطالعه از نوع کتابخانه ای و شامل گردآوری اطلاعات و سوابق موضوع، غربالگری، دسته بندی و تحلیل توصیفی می باشد. بدین منظور از مفهوم پشتیبان تصمیم گیری هوشمند استفاده گردید. نتایج نشان داد با اعمال مدیریت هوشمند و به کارگیری فنآوری های نوین میزان مخاطرات زمین لرزه کاهش می یابد. شیوه های سنتی از انعطاف پذیری، خوداصلاحی و تطابق پذیری لازم برای مواجهه کارآمد با زمین لرزه برخوردار نیستند. کارآمدی الگوی مدیریت هوشمند از طریق مداخله در نظام برنامه ریزی کالبدی شهر مستلزم بهره مندی از سامانه های هوشمند اطلاع رسانی وقوع زمین لرزه و پایش زیرساخت های شهر است که می توان با طراحی سامانه ای، میزان مداخله پذیری مدیریت شهری را به صورت هوشمندانه در یک شهر و قبل از وقوع زمین لرزه تعیین نمود.
ارتقاء کیفی آمیختگی اجتماعی با تأکیدی بر نمایانگر ریخت شناسی (مطالعه موردی: محلات آبادان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال سیزدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴۰
41 - 56
حوزههای تخصصی:
در واکنش به جدایی گزینی اجتماعی، ترویج آمیختگی اجتماعی روندی نوپا در طراحی و توسعه شهر است. ترجمان اجتماعی این سیاست خلق محلاتی است که افراد متنوعی با سن، پس زمینه های قومی-نژادی، درآمدی و... را در خود جای دهند. به سبب کمتر موردعلاقه قرار گرفتن این موضوع آگاهی از این سازوکار در بوم شهری ایران ناچیز است. هدف از پژوهش سنجش بعد ریخت شناسی در ترویج آمیختگی اجتماعی است که با مورد پژوهی محلات آبادان تبیین شده است. معیارهای مربوطه با مطالعات کتابخانه ای، بازدیدهای میدانی و با استفاده از روش تحلیلی کمی و کیفی موردبررسی قرارگرفته است. لذا پس از مرور مفاهیم مرتبط، با بررسی نمونه موردی به آزمون فرضیات پرداخته و در قالب نتایج تحقیق، راهبردهای کالبدی قابل تعمیم در بعد ریخت شناسی به عنوان ابزاری در جهت طراحی محلات باهدف تنوع اجتماعی با دو رویکرد اختلاط و ارتباط ارائه شده است.
Urban regeneration of a dysfunctional historic texture: a reflection on social theme in the northern zone of Naqsh-e Jahan Square of Esfahan
منبع:
Socio-Spatial Studies, Vol ۳, Issue ۷, Summer ۲۰۱۹
21 - 30
حوزههای تخصصی:
Nowadays, an important matter has emerged which is to pay attention to the problems of releasing historic textures. Urban regeneration with emphasis on social themes has always been a fundamental approach to eliminate the shortcomings of historic textures. Redefining social life and public events, creating unity and integrity, and social justice and etc. are of the main approaches to urban regeneration according to historical values and the existing identity in these textures.<br style="box-sizing: border-box;" /> This research is trying to identify the social themes of dysfunctional historic textures in the northern zone of Naqsh-e Jahan Square of Esfahan, and suggest proper solutions based on the current and past situation of this neighborhood, so that it can revitalize this area through a comprehensive plan and become able to play novel roles alongside its historic identity, in coordination with new urban centers. To do so, methods of desk research, survey research and questionnaire have been employed. The volume of the samples have been calculated with Cochran formula method and the data analyses have been done with SPSS software first, and then using GIS, they have been positioned on a limited-blocks level and by overlaps of indicators, known factors of the inefficiencies have been introduced so that the problems causing inefficiencies in textures with social themes can be tackled.
تدوین مدل مفهومی طراحی و برنامه ریزی مجموعه گمرک و بازارچه در مناطق مرزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اهداف: مناطق مرزی با وجود وسعت فراوان به سبب دوری از مرکز، از محروم ترین مناطق ایران به شمار می روند و نیازمند توسعه زیربنایی هستند. احداث زیرساخت های لازم از جمله گمرک و بازارچه مرزی می تواند به توسعه و تامین تسهیلات مطلوب خرید و تفریح در کنار سایر تسهیلات زیربنایی برای ورود و خروج کالا و مسافر منجر شود. هدف از پژوهش حاضر تدوین مدلی مفهومی برای طراحی مجموعه های گمرک و بازارچه مرزی بود. مشارکت کنندگان و روش ها: این پژوهش به روش کیفی و در دو گام انجام شد. در گام اول کیفیت های ناظر بر طراحی و برنامه ریزی بازارچه های مرزی از مطالعات کتابخانه ای استخراج و سپس با مصاحبه نیمه ساختاریافته با ۱۰ نفر از ذی نفعان که به روش گلوله برفی انتخاب شدند، روایی سنجی شد. در گام بعد، با اعتبارسنجی اصول به دست آمده به روش دلفی، با ۱۰ نفر از متخصصین علوم طراحی و برنامه ریزی و با استفاده از پرسش نامه، مدل نظری تدوین شد. یافته ها: یافته های این پژوهش بیانگر آن است که رویکردهایی همچون گردشگری شهری، پدافند غیرعامل، برندسازی شهری و طراحی و برنامه ریزی شهری در توسعه نواحی مرزی موثر هستند. نتیجه گیری: مدل مفهومی متشکل از ابعاد اقتصادی، اجتماعی، حقوقی و کالبدی می تواند با تاکید بر اصولی همچون پدافند غیرعامل (ایمنی و امنیت و انعطاف پذیری)، دسترسی، تنوع، همه شمولی، سرزندگی، زیرساخت ها، خوانایی، هویت و معماری بومی، بافت- موزه، پایداری، شخصیت بصری، انسجام و پیوستگی، همسازی با طبیعت و پاکیزگی محیطی در خدمت برنامه ریزان و طراحان شهری در توسعه مناطق مرزی قرار گیرد.
بررسی تاریخی تقابل سنت و مدرنیته در طرح و رنگ فرش دستباف شهری ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال پانزدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۳۳
24 - 43
حوزههای تخصصی:
در حوزه های مختلف جوامعِ در حال توسعه همچون ایران، مسئله سنت ها و چگونگی برخورد با آن، چالش های قابل توجهی را به وجود آورده است. حیطه هنر و بالأخص صنایع دستی جایگاه ویژه ای به منظور نگرش به رویکردهای مختلف در این زمینه می باشد. فرش دستباف شهری ایران (کرمان، اصفهان، تبریز و مشهد)، در قیاس با فرش های روستایی و عشایری، تحت تأثیر برخورد با هنر و فرهنگ غربی و هم چنین رشد و توسعه روزافزون جوامع شهری بیشتر دچار تحول و تغییر شده و این مسئله به ویژه از دوره قاجار با توجه به تحولات حاصل از موج مدرنیته در جامعه ایران و رواج تأثیرپذیری هنر ایران از غرب، سرعت بیشتری نیز به خود گرفته است. پژوهش حاضر قصد دارد تا با مطالعه مناطق فوق الذکر، چگونگی و میزان تغییرات به وجود آمده در سنت ها و شاخص های اصیل موجود در طرح و رنگ فرش دستباف این مناطق را بررسی نماید تا مشخص کند که فرش دستباف شهری ایران در خلال سیر اجباری توسعه حاصل از مدرنیته دچار چه تحولاتی و به چه میزان گشته است. پژوهش، از نوع توصیفی _ تحلیلی بوده و جمع آوری داده ها به صورت کتابخانه ای و میدانی انجام گرفته است. نتایج حاصل از مطالعات، بیان گر این مطلب است که در میان فرش دستباف چهار حوزه فوق، فرش تبریز به علت اعمال سلیقه مخاطب، بیش ترین تغییر را در سنت ها و اصول اولیه خود داشته است و پس از آن فرش کرمان، اصفهان و مشهد به ترتیب از این حیث در رتبه های بعدی قرار گرفته اند.
گرایش ها و رویکردهای نظری معماری بناهای دولتی و حکومتی دوره پهلوی اول و دوم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال پانزدهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۴
154 - 170
حوزههای تخصصی:
معماری، همواره در هر دوره و در هر منطقه جغرافیایی، ویژگی های خاص خود را به مثابه یک پدیده فرهنگی و اجتماعی بازتاب می دهد. معماری هرگز از عوامل تاریخی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگ و رسوم جامعه در عصرهای مختلف جدا نبوده است و تحولات بروز یافته در جامعه بر معماری، نیز تاثیر بسزائی داشته است. معماری دوره پهلوی اول و دوم، هم زمان با تحولات عظیم در عرصه معماری غرب همراه بوده و متاثر از اندیشه ها و گرایش های نظری معماری کشورهای غربی و هم جوار خود بوده است. شناخت این گرایش ها و رویکردهای معماری، کمک شایانی به شناخت کامل معماری این دوران کرده و در تبیین جایگاه عناصر تاثیرگذار بر معماری دوره معاصر ایران نقش حائز اهمیتی ایفا خواهد نمود .ﻣﻌﻤﺎری ایﻦ دوره اﻏﻠﺐ ﺗﻘﻠیﺪ و اﻗﺘﺒﺎس از ﻣﻌﻤﺎری غربی دیﺪه ﻣی ﺷﻮد و ﺑﻨﺎﻫﺎ در درﺟﻪ اول دارای ﺗﺰییﻨﺎت ﻣﺸﺎﺑﻪ ﺑﻨﺎﻫﺎی ﻏﺮﺑی و در ﻣﺮاﺣﻞ ﺑﻌﺪ ﺑﻪ ﻃﻮر کﻠی ﺷﺒیﻪ ﺑﻪ ﺑﻨﺎﻫﺎیی ﺑﻪ ﺳﺒک ﻏﺮﺑی ﺳﺎﺧﺘﻪ ﺷﺪه اند. سوال اصلی تحقیق به این صورت می تواند مطرح شود که گرایش ها و رویکردهای نظری معماری در طراحی بناهای دولتی و حکومتی دوره پهلوی اول و دوم، چه می تواند باشد. برای پاسخ به این سوال بایستی از روش تحقیق تاریخی-تحلیلی و توصیفی-تحلیلی استفاده شود تا بتوان به نتیجه مورد نظر که به نظر می رسد تاثیرات معماری این دوره از معماری غرب و کشورهای هم جوار می باشد، دست پیدا کرد.
بررسی مولفه های زیبایی شناسی آثار هنر اسلامی بر اساس نظرات عرفانی ملا محسن فیض کاشانی و آبراهام مَزلو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال پانزدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳۵
166 - 203
حوزههای تخصصی:
یکی از تغییرات بنیادین که در دو دهه اخیر در بررسی و تحلیل آثار هنری به ویژه شعر به وجود آمده، بهره گیری از دستاوردهای دانش روان شناسی است. در میان نحله های متعدد این دانش، مکتب روانشناسی انسان گرایانه اهمیت ویژه ای دارد؛ زیرا به توصیف مؤلفه های مثبت انسانی می پردازد و الگویی برتر از نوع بشر و توانایی های او ارائه می دهد. در واقع، انسان گرایی، انسان و خودآگاهی را در مرکز توجه می داند و باور دارد که اشخاص حق آزادی، خودشکوفایی و رفتار اخلاقی دارند. در این میان، آبراهام مزلو که سرشناس ترین شخصیت مکتب انسان گرایی است، با نظریه خودشکوفایی تحولی ژرف در این گرایش به وجود آورد. تجربه اوج یا عرفانی، یکی از مؤلفه های پانزده گانه نظریه اوست که نمود آن در آثار ادبی ایی که بن مایه ای عرفانی دارند، به روشنی دیده می شود. خوانش متون ادبی با عنایت به مؤلفه تجربه اوج، بخش های پنهان سطح فکری مؤلفان آثار را آشکار می کند و به جنبه های مغفول مانده آن می پردازد. ملامحسن فیض کاشانی یکی از شخصیت های ادبی-عرفانی برجسته در گستره ادب فارسی است که در آثار خود به ویژه دیوان اشعار به انسان و نیازهای او توجه شایانی نشان داده است. بازخوانی دیدگاه های او بر اساس نظریه مزلو، در پی بردن به الگوی انسانی مورد نظر فیض کاشانی مؤثر است. نتایج تحقیق حاضر که با روش توصیفی-تحلیلی نگارش شده است، نشان می دهد که شاخصه هایی چون: «گشوده شدن افق نامحدود در برابر دیدگان»، «وجد و حیرت شدید و احساسی فرامکانی و فرازمانی»، «احساس یکپارچگی و بی خویشتنی» و «گرایش به شعر، عرفان و مذهب»، در آزمودنی های مزلو و تجربه های تبیین شده از سوی فیض کاشانی مشابه بوده است. همچنین، تجلی این شاخصه ها در هنر اسلامی نمود بارزی یافته است.