فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶٬۳۸۱ تا ۶٬۴۰۰ مورد از کل ۲۹٬۴۰۸ مورد.
منبع:
شهر ایمن سال ۳ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۱۱
34 - 48
حوزههای تخصصی:
امروزه جهان همواره با مخاطرات و چالش های فراوانی از جمله بلایا، سوانح و همه گیری بیماری ها روبرو گردیده و این رخدادها تأثیرات بسزایی بر کیفیت زندگی انسان ها نهاده است. در این راستا وظیفه معماران است تا توجه ویژه ای به مبحث تاب آوری اجتماعی داشته تا اثرات این نوع مخاطرات بر کیفیت ساکنین مجتمع های مسکونی تا حد قابل قبولی کاهش یابد. هدف از پژوهش حاضر شناسایی مؤلفه های تاب آوری مجتمع های مسکونی در بحران همه گیری بیماری است. روش پژوهش، به لحاظ هدف کاربردی و روش تحقیق آن توصیفی – تحلیلی است. جامعه پژوهش شامل 10 نفر از خبرگان حوزه معماری و طراحی ایران بوده و ابزار پژوهش پرسشنامه زوجی محقق ساخته که با نرخ ناسازگاری 0/01 مورد تأیید قرار گرفته است. تجزیه تحلیل داده ها از طریق تکنیک تحلیل سلسله مراتبی AHP و با استفاده از نرم افزار آماری Expert Choice V.11 انجام پذیرفت. یافته ها نشان داد، تمامی مؤلفه های تاب آوری اجتماعی در مجتمع های مسکونی دارای اهمیت می باشند. در این بین مؤلفه ویژگی های اجتماعی با وزن 314/0 در بین سایر مؤلفه ها از اولویت بالاتری برخوردار است. همچنین، زیر معیار فضاهای باز مجتمع مسکونی با وزن (429/0)، احساس امنیت (347/0)، شرایط اقلیمی (341/0) و تناسب فضاهای داخلی (205/0) در هر گروه مؤلفه های اصلی از اولویت بالاتری برخوردارند. لذا می توان گفت طراحی مجتمع های مسکونی بایستی در تداوم نیاز مردم به مفهومی بیش از تنها یک سرپناه باشد و به عنوان محلی برای زندگی در نظر گرفته شود و این مهم زمانی حاصل می گردد که معماران و طراحان نگاهی ویژه به مؤلفه های تاب آوری اجتماعی در مجتمع های مسکونی داشته باشند.
هویت ایرانی در داستان ها و استعاره های تاریخ بیهقی از دوره غزنویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال شانزدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳۹
322 - 335
حوزههای تخصصی:
هویت یکی از پیچیده ترین مفاهیم در حوزه علوم انسانی و اجتماعی به شمار می رود؛ پدیده ای چند وجهی که مبانی و معانی گوناگونی را از مناظر مختلف نمایان می سازد. در یک نگاه کلی می توان هویت را حاصل دیالکتیک نظام ذهنی و ساختار اجتماعی و فرهنگی قلمداد نمود. با اتخاذ نگاه هویتی، تاریخ گزارش صرف رویدادها و وقایع نیست و م ورخ تنه ا یک گزارشگر ایستا و غیرفعال به نظر نمی رسد، بلکه مورخ و اثرش، دارای هویت هستند که در ساختار کلی دیگر هویت ها معن ا می یابند. هویت ملی زیرمجموعه های متعددی دارد که مهم ترین آن، اهمیت به زبان در ابعاد مختلف آن، توجه به فرهنگ ملی و باستانی و اشاره به باورها و عقاید کهن ملی است. تاریخ بیهقی یکی از آثار تاریخی ارزشمند از تاریخ ایران در دوره اسلامی است. بررسی هویت ایرانی در این اثر، مسئله ای قابل تأمل است. این پژوهش با روش توصیفی و تحلیلی با تکیه بر داده های کتابخانه ای انجام شده است. یافته های پژوهش حاکی از این است که هر چند عصر غزنوی را باید دوران «ضعف هویت ایرانی» قلمداد نمود و علّت اصلی آن ایرانی نبودن رگ و ریشه حاکمان و نفوذ خلفای بغداد در ایران بوده است، اما بیهقی همانند فردوسی، دیگر خراسانیِ احیاکننده ادب فارسی، آستین همت بالا زده و در لابه لای تاریخش به بیان آداب ورسوم کهن ایرانی، مراسم های ملی و اشعار و امثال ایرانی پرداخته است. بیهقی در خلال ذکر تاریخ به مناسبت های مختلف از شاعرانی چون رودکی، عنصری، بو حنیفه اسکافی، دقیقی لبیبی و برخی شعرای ناشناس ابیاتی را نقل کرده تا گامی در جهت حفظ و اشاعه زبان و ادب فارسی و احیای فرهنگ ایرانی داشته باشد. وی 319 بیت فارسی و 290 ضرب المثل فارسی را در مجلدات تاریخ بیهقی آورده و در مقابل، تنها 128 بیت عربی و 77 ضرب المثل عربی به کاربرده است. همچنین وی در 4 مورد به آداب و رسوم کهن ایرانی اشاره کرده است. اهداف پژوهش: 1.بررسی رابطه تحولات تاریخی و سیاسی با مقوله هویت ملی. 2.بررسی زمینه های رویارویی و تقابل ایرانیان با پدیده تهاجم فکری اقوام بیگانه و شرح رفتارهای مدنی و مبارزات فرهنگی ابوالفضل بیهقی. سؤالات پژوهش: 1.فرآیند هویت در کتاب تاریخ بیهقی چگونه بوده است؟ 2.جریانات اجتماعی در دوره غزنوی چه تأثیری بر هویت ملی ایرانیان داشته است؟
نقد و بررسی کتاب "استخوان شناسی انسانی در باستان شناسی " جواد حسین زاده ساداتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کتاب " استخوان شناسی انسانی در باستان شناسی : دستورالعمل نحوه نگهداری و تعامل با بقایای اسکلت انسانی در باستان شناسی " نوشته سید میلاد هاشمی و حامد وحدتی نسب، اعضای هیئت علمی گروه باستان شناسی دانشگاه تربیت مدرس، در سال 1398 با 185 صفحه نوشتار، عکس، طرح و جدول، توسط انتشارات ندای تاریخ در تهران به چاپ رسیده است. انتشار این کتاب موجز و مختصر به هنگام بوده و نشان از وقت شناسی نگارندگان محترم و در عین حال توجه جامعه باستان شناسی ایران به مسئله حفظ بقایای انسانی دارد. گرچه کتاب از نظر اصول نگارشی و ویرایشی کتابی ویراسته و پیراسته است اما از نظر صفحه آرایی قطعا می توانست بهتر از آن باشد که هست. کتاب از نظر ساختاری دارای فصل بندی نیست اما با این حال مطالب در یک سیر منطقی به صورت عنوان هایی پشتِ سر هم آورده شده که به طور کلی شامل اهمیت بقایای انسانی، آماده سازی شرایط جهت کاوش بقایا، مستندسازی بقایا، مطالعات اولیه و در نهایت حفظ و نگهداری آنها می شود. از نظر محتوایی نیز به جز موارد بسیار معدود، نگارندگان با تسلط بر موضوع مورد بحث و با روایتی روان جنبه های مختلف مطالعه و حفاظت از بقایای انسانی را مرور کرده و با کمک تصاویر و طرح ها و جدول ها تلاش کرده اند تا ضروریات اولیه مطالعه و حفاظت از بقایای انسانیِ به دست آمده از کاوش های باستان شناختی را به مخاطب مورد نظرشان منتقل نمایند.
تبیین شاخص ها، کیفیت های فرم شهری و توزیع فضایی آنها در سطح محلات کلان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی سال دوازدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۲۶
5 - 22
حوزههای تخصصی:
مطالعات پیشین فرم شهری بر اساس کیفیت های مختلف فرم شهری، شاخص های مختلف مرتبط به آن را سنجیده اند. لذا سؤالی که مطرح می شود این است که چگونه می توان بر اساس شاخص های قابل سنجش فرم شهری در سطح محلات، کیفیت های فرم شهری را در این مقیاس ارائه کرد. لذا این مقاله با هدف یافتن شاخص های اصلی معرف فرم شهری و تبیین کیفیت های فرم شهری حاصل از برهم کنش و همبستگی شاخص های فرم شهری قابل سنجش در سطح محلات، به شناسایی تمامی شاخص های فرم شهری قابل دسترس در سطح ۳۶۸ محله کلان شهر تهران پرداخته است. سپس با استفاده از اطلاعات ثانویه، شاخص های فرم محلات و کیفیت های آنها را با استفاده از تحلیل عاملی اکتشافی به دست آورده است. لذا این تحقیق با روش اکتشافی- تجربی و مبتنی بر روش های کمّی، پس از تبیین کیفیت های فرم شهری، محلات کلان شهر تهران را خوشه بندی کرده است. این مطالعه منجر به شناسایی شاخص های نشانگر کیفیت های فرم شهری در سطح محلات شده است. به عبارت دیگر، کیفیت های فرم شهری در سطح محلات، با شناسایی شاخص های آن و درک همبستگی های میان آنها به دست آمده است. لذا ۲۲ شاخص و شش مؤلفه متراکم بودن، دسترسی به فضاهای باز و سبز، نفوذناپذیری، تنوع فعالیتی، دسترسی به قطعات و دسترسی به حمل ونقل همگانی به عنوان کیفیت های فرم شهری در سطح محلات کلان شهر تهران معرفی شده اند.
Evaluating the Effects of Architectural Aspects on Student Sociability (Case Study: Tehran University)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Architecture and Urban Development, Volume ۱۰, Issue ۴ - Serial Number ۳۸, Autumn ۲۰۲۰
57 - 66
حوزههای تخصصی:
The sociability and quality of behavior settings, according to general psychology data, are the most significant environmental values, measuring which helps to assess the success of environmental and architectural aspects. The present study was aimed at investigating the efficient environmental characteristics for the achievement of sociability in educational space. This issue has been addressed by examining the type and manner of interactions of students at the University of Tehran as well as qualified environmental factors facilitating, or restricting these interactions. In this study, data were collected as a combination of three methods of interview, observation, and questionnaire; with a population of students at the University of Tehran. With regards to statistical investigations, the sample size was 386 taken with a simple random sampling, and the data were analyzed using SPSS22 software. The one-sample t-test was also used for data analysis in order to find a logical relationship between variables. The results have shown that all environmental indicators are of significant importance for students in the formation of social interactions between students.
تقابل دو خوانش مذهبی معمارانه در داستانی از دوران مشروطه: حکایت حمام جنیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مرمت و معماری ایران سال دهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲۴
۳۰-۱۷
حوزههای تخصصی:
حمام جنیان، یکی از داستان های گفت و گومحور دوران مشروطه بوده که دو نسخه از آن موجود است. این سند منحصر به فرد، از معدود نوشته هایی است که در آن معماری پیشامدرن و سنت های معمارانه ایرانی، مورد بحث و استدلال قرار می گیرد و در بخش هایی از آن معماری خود، دغدغه اصلی است. این داستان، درباره پدر و پسری است که به یک حمام عمومی سنتی می روند و در آنجا با مسائل و چالش هایی مواجه شده و در ادامه، بر مبنای این اتفاقات، به گفت وگویی نقادانه درباره فرهنگ، معماری، سنت ها و باورهای ایرانیان می پردازند. در این مقاله با معرفی، تحلیل، تصحیح و بازنویسی بخش هایی از این داستان، نشان داده شده است که انتقادهای موجود در این داستان نسبت به حمام های عمومی در ایران را می توان به چهار گروه کلی؛ چینش فضایی و جانمایی فضاها در پلان حمام های ایرانی، مسئله حفظ الصحه به خصوص در حمام های ایرانی، نحوه طراحی پله ها و پلکان ها در بناهای ایرانی و فقدان نهادی ناظر بر ساخت و ساز، دسته بندی کرد. راه حل پیشنهادی شخصیت های داستان در مواجهه با این مشکلات طراحی حمام ها به شیوه ای جدید (با شیر) و راه حل کلان آنها، افزایش آگاهی عمومی نسبت به مسائل معمارانه و شهری است. در این مقاله نشان داده شده که می توان دست کم بخشی از اختلافات موجود در زمینه پذیرش یا رد معماری جدید را که به اوایل دوران معاصر نیز کشانده شده است، به خصوص در زمینه ساخت و سازمان دهی بهداشتی حمام های عمومی، حاصل نوعی اختلاف در خوانش مسائل مذهبی دو گروه عمده درگیر در دوران مشروطه دانست که به معماری نیز تعمیم داده شده است و استدلال های هر دو طرف موافق یا مخالف تغییر الگوهای حمام های پیشامدرن، در بسیاری از موارد، مبنایی مذهبی داشته اند.
تطبیق مفاهیم و مضامین، طراحی و ترکیب بندی قالی تصویری سنگشکو صفوی و قالی قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگره زمستان ۱۳۹۹ شماره ۵۶
53 - 69
حوزههای تخصصی:
دوره صفوی اوج هنر قالی در ایران است و قالی های تصویری ازجمله طرح هایی هستند که مورد توجه طراحان و بافندگان قالی در این دوره قرار گرفتند. قالی سنگشکو از نمونه قالی هایی است که در دوره صفوی بافته شده و دربردارنده تصاویری از داستان های ادبی با مضامین عاشقانه، حماسی و اسطوره ای است. حضور این نقشمایه ها در قالی ها ریشه در آیین و باورهای تمدن های قدیم ایران داشته است. زیبایی طرح و نقش قالی سنگشکو منبع الهام و تأثیر طراحان و بافندگان ایرانی و غیر ایرانی بخصوص در قرن 19م شد. حضور مضامین ادبی و اسطوره ای همچون مجالس بزم (دیدار لیلی و مجنون و آبتنی کردن شیرین)، رزم(صحنه های شکار) و همچنین نقشمایه های اساطیری شامل گرفت و گیر، سیمرغ و اژدها و ... در طراحی دو قالیِ صفوی و قاجار، دلیل بررسی و تحلیل پژوهش حاضر است. هدف از این پژوهش تحلیل مفاهیم نقوش و شناسایی شباهت ها و تفاوت های این دو قالی از نظر موضوع و مضمون، در کنار تحلیل ساختاری شامل ترکیب بندی، طرح و رنگ است. حال این سؤال مطرح می شود که 1- قالی سنگشکو در عصر صفوی به لحاظ مضمونی و مفهومی چه تأثیراتی بر قالی دورهٔ قاجار داشته است؟ 2-چه تفاوت هایی در طراحی نقوش، ترکیب بندی و رنگ آمیزی و تزیینات بین دو قالی وجود دارد؟ 3- معنا و مفاهیم نقشمایه های مشترک مورد استفاده در طراحی این دوقالی چیست؟ روش تحقیق توصیفی- تحلیلی با رویکرد تطبیقی بوده و گردآوری مطالب به شیوهٔ کتابخانه ای و میدانی صورت پذیرفته است از نتایج این تحقیق چنین برمی آید قالی دورهٔ قاجار از نظر مضامین از قالی صفوی الهام گرفته اما در نوع ترکیب بندی و طرح، تغییراتی را ایجاد کرده و در شیوه های رنگ پردازی و تزئینات سبکی را اجرا نموده که در دورهٔ قاجار رایج بوده است. برخی از نقشمایه های اساطیری به کار رفته در قالی سنگشکو در این دوره بارمعانی اسلامی و عرفانی به خود می گیرد نظیر نقشمایهٔ سیمرغ که در این دوره نماد وحدت و ذات باری تعالی است. این تأثیرات در قالی دورهٔ قاجار هم دیده می شود.
تبیین سازوکار تأثیر فرهنگ بر درک خلاقیت اثر معماری با نظریه اعتباریات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خلاقیت از دغدغه های همیشگی هنرمندان و معماران در دوره های مختلف تاریخ بوده است. تعاریف زیادی از خلاقیت ارائه شده و بناهای زیادی در طول تاریخ خلاقانه یا فاقد خلاقیت شناخته شده اند. در این میان، نکته مهم درک و فهم خلاقیت است، زیرا خلاقیت و معماری، هرگز مجرد از زمینه و جامعه خود ارزیابی نمی شوند. معماری به عنوان یک محصول فرهنگی زاییده اندیشه، حامل اندیشه و تجلی اندیشه در قالب بستری برای زندگی انسانی است. هر ابتکاری در معماری، با در نظر گرفتن مخاطب و فرهنگ مردم است که در یک جامعه توفیق پیدا می کند، خلاقیت معماری نیز در سایه توجه به فرهنگ و عواملی چون معانی، الگوها و سبک های زندگی امکان موفقیت و به بار نشستن پیدا می کند. در این نوشتار به تحلیل چگونگی تأثیر فرهنگ بر درک خلاقیت اثر معماری پرداخته شده است. خلاقیت معماری شامل ارائه فرم، فضا یا محیطی است که در عین نوآوری مفید و مناسب باشد و مفید بودن فضای معماری به قابلیت پاسخگویی آن در برابر نیازهای انسان بستگی دارد. طبق یافته های تحقیق، فرهنگ، اعتباریات لازم جهت کنش معماری را فراهم می کند و زمینه را جهت تولید اثر معماری ایجاد می کند. اگر اثر معماری دارای قابلیت هایی باشد که با معانی کاربران منطبق باشند و نیازهای آن ها از معماری را به شیوه ای نو مرتفع سازد، آن معماری سبب به وجود آمدن اعتباریات جدید شده و به عنوان اثری خلاقانه درک می شود. از سوی دیگر معماری ای که از سوی مردم خلاقانه درک می شود نیز بر فرهنگ آن ها اثر می گذارد. این فرایند به صورت چرخشی ادامه می یابد و سازوکار تأثیر فرهنگ بر معماری را تشکیل می دهد.
تحلیل عناصر معماری مسجد امام اصفهان بر پایه نظریه نشانه شناسی امبرتو اکو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال شانزدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳۹
336 - 352
حوزههای تخصصی:
معماری همانند دیگر پدیده های فرهنگی، به عنوان نظامی از نشانه ها منبعی برای مطالعات نشانه شناسی به شمار می رود. از آن جایی که اصولاً معماری نه برای برقراری ارتباط بلکه برای آن که کارکردی را عملی سازد به وجود می آید، برای نشانه شناسی موردی خاص و چالش برانگیز به شمار می رود. امبرتو اکو با در نظر گرفتن این مهم، نظریه نشانه شناسی معماری خود را مطرح کرده است. داده های این پژوهش به روش اسنادی گردآوری شده و به شیوه کیفی و تحلیل محتوا مورد بررسی قرار گرفته اند. یافته های پژوهش حاکی از این است که ارتباط میان فرم و کارکرد و دست یابی به لایه های چندگانه ی معنایی در این بنا بر اساس نظریه ی معماری اکو که در آن معانی ضمنی هم راستا با کارکردهای ثانویه قرار می گیرند، قابل تبیین است. بدین ترتیب جستار حاضر سعی دارد در راستای اثبات فرضیه خود مبنی بر تعلق معانی نمادین به کارکردهای ثانویه، از ظرفیت نظریه اکو در پاسخ به چالش میان عناصر ظاهری و باطنی در معماری اسلامی استفاده کرده و چهارچوبی تحلیلی فراتر از دیدگاه های تک وجهی ارائه کند. اهداف پژوهش 1. تبیین معانی نمادین و باطنی مسجد امام اصفهان. 2.ارائه خوانشی نشانه شناختی از معانی نمادین و باطنی مسجد امام اصفهان در پرتو اندیشه های امبرتو اکو. سؤالات پژوهش 1.معانی نمادین و باطنی چه نقشی در معماری مسجد امام اصفهان دارند؟ 2. چگونه می توان خوانشی نشانه شناختی از مسجد امام اصفهان ارائه کرد؟
تحلیل نشانه های مضمونی و تصویری در رباعیات خیام و نگاره های حسین بهزاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جلوه هنر سال دوازدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۲۸)
25 - 38
حوزههای تخصصی:
روند پیوسته تحولات نگارگری، بیش از آن که در زمینه سبک و اسلوب مکاتب تصویری سده های متمادی ایران اسلامی باشد، همواره، در ارتباط با ادبیات و بهره مندی از مبانی زیبایی شناسی و مضامین شعری آن قابل ملاحظه بوده است؛ هم چون آثار حسین بهزاد که در موانست و هم سخنی با رباعیات خیام آفریده شده اند. لیکن، آنچه در این پیوند تاریخی، سابقه نداشته و سبب تمایز آثار بهزاد از سایر نگاره ها شده، قرابت موضوعی شان با اندیشه های فلسفی خیام است. اندیشه های پرسشگرانه ای که اگرچه اغلب با رویکردی خاص پیرامون جهان و انسان هستند، با این حال، نگارگر آن ها را چنان مصور کرده که گویی این آثار ضمن بیان احوال درونی اش، ترجمان مستقیم اشعار خیام نیز هستند. بر این اساس، پژوهش حاضر به شیوه توصیفی- تحلیلی و با استناد به منابع معتبر کتابخانه ای- الکترونیکی برآن است تا به شناختی جامع و درکی ژرف از نحوه بازنمود مضامین و معانی این رباعیات در آثار بهزاد دست یابد. چنان که واکاوی نشانه های مضمونی و جوانب تاثیرگذاری شان بر نگاره ها در قالب نشانه های تصویری سبب نقد صحیح تر و خوانش جذاب تر هر دو متن شعری و دیداری خواهد شد. در این راستا، یافته های پژوهش گواه آنند که بهزاد، نه تنها از نشانه های نمادینی هم چون کوزه، کوزه گر، کارگاه کوزه گری، خاک و پیر راوی بهره برده است، بلکه از اصول و قواعد بصری رایج در نگارگری هم تبعیت کرده و با اجتناب از فضای خالی، کاربرد خطوط شکسته تند و تیره در قلم گیری و تضادهای رنگی یا مفهومی در پیش زمینه و پس زمینه، توانسته مضامین شعری خیام را صورتی بصری دهد و نگاه مخاطب را تحت تاثیر قرار دهد.
طراحی مرکز دوستدار کودک با در نظر گرفتن پرورش خلاقیت کودکان؛ نمونه موردی: شهر مشهد
حوزههای تخصصی:
ازآنجاکه وضعیت زندگی، رشد و بالندگی کودکان روشن ترین نشانه ی توان هر جامعه محسوب می شود؛ هیچ تلاشی ارزشمندتر از بخشیدن فرداهایی روشن به کودکان وجود ندارد، چراکه کودکان شهروندان شریفی هستند که می توانند در ساختن آینده ای بهتر یار و یاورمان باشند. پاسخگویی به نیاز ها و حقوق اولیه کودکان (از جمله تغذیه،آموزش و بازی) در مرحله نخست و سپس بالا بردن کیفیت زندگی کودکان و آماده کردن آنها برای حضور در شهر در مراحل بعد، از اهداف شهرهای دوستدار کودک است. همچنین روز به روز بر اهمیت آموزش و پرورش خلاقیت در کودکان افزوده می شود و این در حالی است که دیدگاه جامعه و سیستم آموزشی ما به خلاقیت صرفا جنبه تزیینی دارد. در اکثر محلات، حتی در شهرهای بزرگ کشور جای خالی فضاهایی برای گردهمایی کودکان و آموزش آن ها در جهت رشد خلاقیت آنها حس می گردد. از نتایج مطالعات صورت گرفته، مصاحبه و مشاهدات میدانی در پژوهش حاضر به این نتیجه می رسیم که محیط تاثیری مستمر و قاطع روی هر موجود زنده دارد، چرا که محیط ارتباط برقرار می کند، برگزینه های رفتاری تاثیر می گذارد و حواس را به کار می گیرد. محیط در بلند کردن یا به زمین زدن کاربران نقش مهمی را ایفا می کند. بنابراین باید به اصل توجه به نیازهای کودکان توجه ویژه داشت و پرداختن به آنها از طریق ایجاد محیط های متناسب با آنان یکی از راه های یادگیری معنادار از محیط و تقویت قوه خلاقانه و تخیل آنها است.
خوانش و سنجش بافت شهر/ محله به مثابه متن. مطالعه موردی: محله تاریخی سرتپوله سنندج(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مرمت و معماری ایران سال دهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۲۱
۶۲-۴۵
حوزههای تخصصی:
از منظر زبان شناسی، شهر را می توان در حکم یک متن، شامل مجموعه ای از اجزا و ساختارهای گوناگون که فراتر از حد یک جمله، نسبت به یکدیگر در رابطه هم نشینی قرار می گیرند، نگریست. در این نوع نگاه به شهر، آنچه بسان یک زبان مشترک، رابطه نحوی و انسجام و پیوستگی اجزای شهر را برقرار می سازد، دستور زبان شهر نامیده می شود. بررسی زبان شناختی متن شهر نیازمند رجوع به شاخه ای از زبان شناسی به نام زبان شناسی متن است که قواعد زبانی مترتب بر عناصر زبانی فراتر از مرز جمله را در بر می گیرد. هر متن ادبی، از به هم پیوستن مجموعه ای از جملات به وجود می آید؛ رابطه این جملات، درست همانند اجزای متن شهر تصادفی نیست، بلکه مجموعه همه عناصر و اجزا در ارتباطی قاعده مند، کلیتی ساختمند و منسجم را به وجود آورده و پیوستاری هماهنگ مبتنی بر اصول و قواعد معین را به دست می دهد. ترکیب این جملات در شهر، هم از قواعد دستوری پیروی می کند و هم معنایی. مقاله حاضر با استفاده از اصول و قواعد زبان شناسی، به معرفی نوعی روش شناسی برای تحلیل کالبدی و محتوایی شهرپرداخته و با کاربست این روش در مطالعه محله سرتپوله شهر سنندج که یکی از مهم ترین محلات مرکز تاریخی شهر و جزو نخستین هسته های پیدایش شهر بوده، معیارهای متن بودگی آن را با استفاده از تکنیک ها و ابزارهای طراحی شهری مورد ارزیابی و تحلیل قرار داده است. هدف این پژوهش، آسیب شناسی بافت این محله و دستیابی به نقاط قوت و ضعف محله سرتپوله بر اساس معیارهای متن بودگی بافت است. از این رو، آزمون متن بودگی در این محله، بر مبنای هفت معیار متن بودگی (پیوستگی، انسجام، بینامتنیت، پیام رسانی، پذیرفتگی، هدفمندی، موقعیت مداری) و با استفاده از تکنیک ها و ابزارهای طراحی شهری انجام گرفته است و در مجموع، میزان متن بودگی محله سرتپوله را به عنوان بخشی از شهر سنندج و درنسبت با کل شهر به دست می دهد. بر اساس یافته های تحقیق، محله سرتپوله به لحاظ معیارهای متن بودگی ضعیف ارزیابی می شود و این ضعف، ناشی از فرسودگی بافت و عدم توجه به ساختار محله و معیارهای متن بودگی در نوسازی های انجام شده مربوط به آن است
سیر تحول بلندمرتبه سازی در جهان بعد از جنگ جهانی دوم (1939-1945) از منظر مولفه های پایداری اجتماعی
حوزههای تخصصی:
ساختمان های بلندمرتبه امروزه از جایگاه ویژه ای برخوردار هستند، چرا که مسائلی در خصوص فراهم آوردن شرایط آسایش زندگی فردی و جمعی کاربران و ساکنان آن مطرح است، اهمیت این مساله زمانی مطرح می شود که با تدقیق در سیر تحول ساخت و ساز پس از انقلاب صنعتی به دلیل ظهور تکنولوژی و نیز محدودیت های توسعه افقی ساختمان ها توجه به بلندمرتبه سازی در صدر امور قرار می گیرد، شرایط آسایش و رفاه افراد در قالب های گوناگون شکل می گیرد و تعریف می شود که از آن جمله می توان به پایداری اجتماعی اشاره کرد، پایداری اجتماعی چیزی است که با معیارهای مختلفی چون مشارکت، امنیت و کیفیت زندگی تجلی می یابد، این پژوهش با نظر به پایداری اجتماعی و سیر تحول بلندمرتبه سازی از مطالعات کتابخانه ای، بررسی های اسنادی و دیدگاه اندیشمندان و نظریه پردازان این حوزه برای رسیدن به نقش بلندمرتبه سازی و سیر تحول آن در ایجاد پایداری اجتماعی می پردازد، این پژوهش حاکی از آن است که مشارکت اجتماعی، پیوستگی اجتماعی، امنیت اجتماعی؛ اعتماد اجتماعی از طریق بعد عینی و ذهنی می بایست برقرار شود تا پایداری کاربران این گونه از ساختمان ها تضمین گردد.
سیاست مطبوعات در مواجهه با هنر تجددگرا در دهه های 1330 و 1340 شمسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هفدهم آذر ۱۳۹۹ شماره ۹۰
55 - 66
حوزههای تخصصی:
یان مسئله: بررسی متون مطبوعاتی گام مهمی در جهت مستندنگاری و ترسیم تفسیر محتوای داده های متنی است. تحلیل کیفی محتوای موجود در این متون، ضمن آشکارسازی رویکردها و سیاست های فرهنگی، امکان صورت بندی شرایط را نیز فراهم می کند. در خلال سال های دهه های 1330 و 1340 که هنر تجدد گرا در ایران به تثبیت و بازتعریف خود اشتغال داشت، مطبوعات تخصصی فرهنگ و هنر، ضمن پیگری بحث هایی در باب معنای هنر، آموزش شیوه های نگرستین به هنر را نیز آغاز کرده بودند. در بررسی فضای آن دوران عمدتاً دو الگوی ملی گرایی و ترقی خواهی فرض دانسته شده و این دو به عنوان پارادایم در نسبت با دوگانه سنت و تجدد بررسی می شوند. نوشتار حاضر بر آن است تا ضمن تشریح این دو پارادایم از خلال بررسی بیست سال آرشیو مطبوعات، آشکارترین بروز هریک را شرح داده و در نهایت صورت بندی تازه ای از شرایط آن روزگار پیشنهاد کند. هدف پژوهش: دسته بندی و در نهایت بازنمایی سیاست مطبوعات، راهبردی ترین هدف مقاله پیش روست. به دنبال این مقصود، نیت ها و سیاست ها مقدمه فهم محتوا و درک آثار و نتایج قرار نگرفته اند. پس نوشتار حاضر می کوشد از طریق تحلیل محتوا به بررسی سیاست ها و در نهایت ارائه تصویری از نتایج عینی اعمال آنها بپردازد.روش پژوهش: شیوه اسنادی و کتابخانه ای برای گردآوری مطالب به کار گرفته شده و روش تحلیل محتوا به مثابه مطالعه ارتباط ثبت شده انسان ها، روش تحقیق پژوهش حاضر است.نتیجه گیری: مطبوعات ایران در دهه های 1330 و 1340ذیل سه پارادایم ترقی خواهی، آموزش محور و هنر ملی، مسائل مهمی همچون ایده آزادی هنر، ارتباط و نسبت هنر ایران با مدرنیسم، خویش کاری هنر و هنرمند و ... را صورت بندی کرده اند.
سازوکارهای اجرا سازی برنامه های اصلاحات نما(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گفتمان طراحی شهری دوره اول تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳
50-66
حوزههای تخصصی:
لزوم هماهنگی نماها در سیمای شهری به ویژه در بخش های مرکزی شهرها از اهمیت بسزایی برخوردار است. از این رو، تنظیم یک چارچوب قابل اتکا برای تضمین ابقای این انسجام بسیار مهم و ضروری است. با این حال در نبود سازوکار اجراسازی، این ضوابط تنها خطوط نوشتاری بر روی کاغذ باقی مانده و نمی توان نمود بصری آن ها را در چهره شهر مشاهده نمود. بررسی اسناد خارجی تدوین شده، نشان از وجود دسته ای از اسناد نما می دهد که به عنوان یک ابزار تشویقی، ماهیتاً پیاده سازی دستورالعمل های طراحی نما را هدف قرار می دهند. این اسناد که غالباً «برنامه های اصلاحات نما» نامیده می شوند، مورد استفاده طی گسترده ای از شهرها هستند. این مقاله از طریق بررسی اجمالی محتوای اسناد اصلاحات نما و مرور آن ها در تعدادی از این اسناد، سعی دارد که ابزاری جهت پیاده سازی دستورالعمل های طراحی به ویژه در مبحث نما ارائه دهد. قابل ذکر است هدف این مقاله تنها آشنایی با یکی از ابزارهای تشویقی در جهت اصلاحات نما بوده و استفاده از آن برای کشور ایران، نیازمند بومی سازی آن با شرایط و ضوابط خاص داخل کشور می باشد.
داستان های اقلیمی رهیافتی برای شناخت معماری خانه های منطقه بر پایه نظریه منطقه گرایی انتقادی (مطالعه موردی: شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال شانزدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳۹
288 - 307
حوزههای تخصصی:
امروزه یکی از دغدغه های معماری در شهر تهران شکل گیری خانه هایی فاقد هویت منطقه ای، یکسان سازی محیط کالبدی و از بین رفتن هویت معماری و سیمای ظاهری خانه ها است. این در حالی ست که مفهوم سکونت و خانه در ایران با فرهنگ و اقلیم هر منطقه گره خورده است و این امر در داستان ها و به طور خاص ادبیات اقلیمی و شناخت نگاه نویسندگان که برگرفته از لایه های زندگی افراد است قابل مطالعه و بررسی می باشد. مسئله ای که اینجا قابل طرح است بازشناسی نقش داستان های اقلیمی در آگاهی از عناصر و ویژگی های معماری در گذشته است. روش تحقیق این پژوهش تفسیرگرایی با روش مطالعات تطبیقی و رویکرد پژوهش از نوع کیفی است. نوع پژوهش به لحاظ هدف بنیادی، و با توجه به اینکه خروجی آن قرار است از نوع روش باشد پس به لحاظ نوع نتایج تبیینی و به لحاظ شیوه تحلیل نقد ادبی است. شیوه گردآوری داده ها کتابخانه ای و از آنجایی که بنیاد این پژوهش بهره گیری از ادبیات اقلیمی ست، لذا از نقد ادبی و تحلیل محتوا استفاده گردید. یافته های پژوهش حاکی از این است که از طریق اصول منطقه گرایی انتقادی می توان با ویژگی های داستان های اقلیمی آشنا شد. کاربست روش نقد معنایی با رویکرد های روایت شناسی، لغوی(صورتگرایانه)، فنی، نشانه شناسی ساختاری، اجتماعی و زیبایی شناسی در شناخت معماری خانه های قدیمی از طریق داستان های اقلیمی مؤثر است. اهداف پژوهش 1.بررسی ویژگی های معماری خانه های قدیم تهران براساس داستان های اقلیمی. 2.تبیین کاربرد نظریه منطقه گرایی انتقادی در بازشناسی معماری خانه های قدیم تهران. سؤالات پژوهش 1.چگونه می توان از داستان های اقلیمی در بازشناسی ویژگی های معماری خانه های قدیمی تهران استفاده کرد؟ 2.نظریه منطقه گرایی انتقادی چه کابردی در شناخت معماری خانه های قدیمی تهران دارد؟
دلالت بدن در هنر معاصر
منبع:
مطالعات هنرهای زیبا دوره ۱ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۱
115 - 130
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به اهمیت و نقش موارد بسیاری بازتا بدهنده واقعی تهای اجتماعی و مناسبات فرهنگی و سیاسی است، م یکوشد فرآیند شک لگیری معنا به واسط ه بدن در یک اجر ای پست دراماتیک و نیز انتقال آن به تماشاگر با استفاده موضوع محوری در این » نمایش سایبورگ « از فن آوری پیشرفته را مورد مطالعه قرار دهد. بر این اساس پژوهش است. نمایشی که مشخصه اصلی آن استفاده از ف نآوری است و بدون به کارگیری آن اجرا پیش هرگز شکل نخواهد » بدن « نخواهد رفت. و نکته قابل توجه این است که چنین نمایش فناورانه ای بدون اندامگانی انسانی است که با بخ شهای مکانیکی گسترش یافته است و یا به » بدن سایبورگ « . گرفت عبارت دیگر با اجزایی غیرارگانیک -به منظور انتقال هر چه بهتر معنا در تجرب های هنری- همراه شده است. موضوع دیگری که تاش شده است در این پژوهش به آن پرداخته شود، رابط ه میان اجراکننده و تماشاگر است. تعاملی پویا و غیرمعمول که در طول نمایش همواره در حال گسترش و دگرگونی است. تجرب ه حضور در رویدادی اجتماعی است، که نه فقط بازتا بدهنده واقعیت موجود ،» نمایش سایبورگ « است بلکه حکایت از واقعیتی دارد که در آینده رخ خواهد داد.
یادداشتی از آرتور دانتو درباره بروس نومن
منبع:
مطالعات هنرهای زیبا دوره ۱ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۱
78 - 89
حوزههای تخصصی:
نظم در آشوبِ پولاک
منبع:
مطالعات هنرهای زیبا دوره ۱ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۱
90 - 100
حوزههای تخصصی:
راهکارهای احیاء و بهینه سازی "قالی پَرو"، دستبافته ناشناخته لرستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دستبافته بومی«قالی پرو»، هنر- صنعتی خانگی است که توسط زنان روستایی منطقه پلدختر لرستان و روستای ولیعصر (عج)، از پارچه های بلااستفاده و دورریز بافته می شود و با وجود قابلیت های زیبایی شناسانه و کاربردی آن، امروزه به دلایل مختلف کم تر مورد توجه و استقبال واقع شده است. پژوهش حاضر با هدف یافتن راهکارهایی جهت احیاء و بهینه سازی تولید و عرضه «قالی پرو» شکل گرفته است. از این رو لازم است در ابتدا به آسیب های موجود در مسیر تولید این دستبافته پرداخته شود تا راهکار هایی در پاسخ به سوالات تحقیق ارائه نمود که عبارت اند از: چگونه می توان قالی پرو را به عنوان یک هنر - صنعت خانگی احیاء نمود؟ و احیاء قالی پرو چه فایده ای به دنبال دارد؟ جهت دستیابی به پاسخ های مناسب، از روش زمینه محور برای تحلیل داده ها به شیوه توصیفی- تحلیلی استفاده شد و اطلاعات، به طریق کتابخانه ای و میدانی جمع آوری شدند. با تحلیل داده ها که به روش کیفی انجام شد، راهکارهای به دست آمده، به بازنگری و اصلاح در سه شاخه تولید، توزیع و مصرف، معطوف گردید. پاره ای از راهکارها عبارت اند از: معرفی و شناساندن قالی پرو در بازارها، تعریف کاربرد ها و روش های اجرایی جدید برای این دستبافته و استانداردسازی کارگاه های تولیدی آن. اصلاح موارد مذکور، ضمن حفظ میراث بومی و سنتی منطقه، زمینه ساز ایجاد اشتغال خواهد بود.