مطالب مرتبط با کلیدواژه

گنبد سرخ


۲.

تبیین نظام هندسی چپیره گنبد سرخ مراغه در قیاس با الگوی رایج چپیره های سلجوقی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: گنبد سرخ چپیره گوشه سازی منشورهای هشت و شانزده پهلو هندسه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۷۹ تعداد دانلود : ۴۴۱
گنبد سرخ مراغه یکی از بناهای معروف قرن ششم هجری است که در حوزه مطالعات معماری دوره سلجوقی، کمابیش به عنوان نمونه ای واضح از ویژگی های سبکی معماری این دوره، موردتوجه قرار گرفته است. تجلی احسن شاخصه هایی چون آجرکاری ها و کتیبه های کوفی در کنار سایر وجوه شناخته شده دیگر، در انطباق و هم خوانی با نمونه های مشابه هم عصر، همواره این بنا را نزد محققین، در شمار یکی از شاخص ترین مصادیق معماری دوره سلجوقی قرار داده است. در عین تمامی این تشابهات و همخوانی ها، آنچه که به عنوان مسئله این پژوهش، این بنا را متمایز می کند، فرم هندسی منطقه انتقال (چپیره) آن است که سوای برخی از جزییات، در فرم کلی اش طرحی نو و ساختاری متفاوت را، در قیاس با معاصرینش ارایه کرده است. هدف این نوشتار بیش از هر چیز، تبیین ماهیت منطقه انتقال گنبد سرخ در قالب یک «نظام هندسی منتج به دایره» است. به این ترتیب که؛ با مدنظر قرار دادن هندسه به عنوان جان مایه و ماهیت اصلی منطقه انتقال مربع به دایره، ساختار چپیره گنبد سرخ را از این منظر، در قیاس با الگوی رایج چپیره های سلجوقی، مطالعه می کند. ویژگی های بارز سلجوقی بنا و به ویژه کیفیت درخشان تزیینات آجری، عملاً وجوه دیگر معماری، ازجمله چپیره آن را، در مطالعات انجام شده، تحت الشعاع قرار داده است. از طرفی، در نگاهی کلی تر، مطالعات انجام شده در مورد منطقه انتقال نیز بیشتر مبین ویژگی های شکلی، سبکی و یا سازه ای در نحوه پیش نشستن گوشه ها (گوشه سازی ها) بوده اند و محتوای کلی آن، از منظر هندسه ودر قالب یک نظام هندسی را کمتر می توان یافت. در این رویکرد، یافته های حاصل از تحقیقات میدانی و مطالعات کتابخانه ای، در قیاس و استنتاج با الگوها و نمونه های هم عصر، طی روندی تحلیلی تاریخی، ارزیابی می شوند. سرانجام، نتایج این پژوهش، مبین جایگاه و اهمیت دانش هندسه در شکل گیری الگویی بدیع از نظام هندسی مذکور در چپیره گنبد سرخ مراغه است که راه حلی متفاوت از سنت رایج سلجوقی را در دست یابی به شانزده ضلعی منتظم زیر گنبد ارایه می دهد.
۳.

تحلیل اکسپرسیون رنگ قرمز در هفت پیکر نظامی بر اساس عرفان اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: اکسپرسیون رنگ میترائیسم هفت پیکر رنگ در عرفان اسلامی گنبد سرخ

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۶۸ تعداد دانلود : ۴۱۳
نظامی از کارکردهای رمزی و بیان استعاری بن مایه های آئین مهر و زرتشت در منظومه هفت پیکر، بهره های فراوان برده است. عبور بهرام از هفت گنبد، به رنگ های مختلف، در روزهای هفته، با تأکید بر سیارات مربوطه، به عنوان روایت مرکزی و از طرف دیگر، مشابهت آن با نردبان هفت پله ای در آیین مهر، نشان از شناخت و وفاداری نظامی به این آیین ها در آثارش دارد. این امر، بر تفسیر دلالت های معنایی و اکسپرسیون رنگ ها در آثارش، تأثیرگذار بوده است. مسأله این است که در گنبد چهارم، دلالت های معنایی و اکسپرسیون رنگ قرمز، نشان از اجتناب او از مفاهیم این آئین ها و نیز شناخت او از مفاهیم رنگ قرمز در جهان اسلام دارد. سؤال این است: با توجه به ارتباط گسترده ی هفت پیکر با مفاهیم آیین مهری، اکسپرسیون رنگ قرمز در این داستان، چگونه و براساس کدام اشارات صریح، با مفاهیم این رنگ در عرفان اسلامی مطابقت دارد؟ این مقاله با روش توصیفی تحلیلی و تطبیقی نشان می دهد، اکسپرسیون رنگ قرمز در هفت پیکر، نه بر اساس نجوم، آئین مهر و یا دین زرتشت، بلکه با تکیه بر مبانی عرفان اسلامی، در قالب کلیدواژگان خاصی که در این داستان، بر کسب خردمندی و لزوم عقلانیت تأکید می کنند، قابل تفسیر و تحلیل است. همچنین، حصول مرتبه فنا، به عنوان غایت انسان و تفاوت آن در آئین مهر نیز قابل توجه است.
۴.

تحلیل تطبیقی دژهوش ربا با گنبد سرخ در هفت پیکر نظامی

کلیدواژه‌ها: مولوی مثنوی نظامی هفت پیکر دژهوش ربا گنبد سرخ ادبیات تطبیقی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۴ تعداد دانلود : ۸۷
دژهوش ربا یاقلعه ذات الصور که مثنوی معنوی با آن به پایان می رسد، یکی از مهم ترین و جذاب ترین داستان های مثنوی است که تاکنون شرح های مختلفی بر آن نوشته شده است.گنبد سرخ نظامی در هفت پیکر هم در مجموعه آثار نظامی جایگاه ویژه و والایی دارد. با توجه به وجود پاره ای مشابهت ها بین این دو داستان، در مقاله حاضر سعی شده است تا با دیدی تطبیقی این دو داستان، تحلیل و بررسی شوند. نتیجه تحقیق حاکی از این است که یا مولانا درسرودن دژ هوش ربا تحت تأثیر گنبد سرخ نظامی بوده است و مانند دیگر داستان های مثنوی آن را در جهت اهداف و مقاصد خود به کار گرفته است و یااینکه هردو از منبع مشترک دیگری استفاده کرده اند.