فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۹۶۱ تا ۴٬۹۸۰ مورد از کل ۲۹٬۴۵۲ مورد.
منبع:
گفتمان طراحی شهری دوره دوم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
29-40
حوزههای تخصصی:
مقدمه: شهرها به عنوان عرصه های اصلی زندگی انسانها، متشکل از اجزا و عناصری از جمله فضاهای باز و عمومی هستند. امروزه پیشرفت در حوزه فناوری دیجیتالی در حیطه های مختلف از جمله فضاهای عمومی تاثیر شگرفی داشته است. هدف: هدف از این پژوهش، پرداختن به تاثیر و تاثراتی است که فضاهای مجازی بر فضاهای عمومی و حضور پذیری در آنها دارد. روش: پژوهش براساس اهداف آن، بنیادی و در زمره مطالعات توصیفی و تبیینی- تحلیلی قرار دارد. پس از بررسی مبانی مرتبط با شهر هوشمند و فضاهای عمومی با مراجعه به اسناد و متون معتبر، تاثیر و تاثرات فضاهای مجازی بر فضاهای عمومی شهری مورد توجه قرار گرفته و با توجه به معیارهای حضورپذیری در فضا، تعداد 100 پرسشنامه از شهروندان تهرانی تکمیل و تحلیل شده است. یافته ها : یافته ها نشان داده است که اکثر افراد از فضای مجازی به عنوان محرک و ابزاری برای حضور در فضای عمومی استفاده میکنند و نه به عنوان رقیبی برای حضور نیافتن در فضاهای عمومی. هرچند این خط سیر در ایران نزدیک به میانگین است زیرا برخی افراد (دارای سن بالاتر و یا ویژگی خاص) هنوز از فضاهای مجازی و فناوری های یاد شده به صورت محدود تری استفاده میکنند. نتایج: نتایج نشان داده که فضاهای مجازی به عنوان محرکی برای افزایش حضور در فضاهای عمومی، در خدمت شهروندان است. بنابراین نیاز است تا شهرسازان، سعی در ارتقا خدمت رسانی و استفاده از فضاهای مجازی و فناوری به عنوان ابزاری جهت تسهیل حضور در فضای مجازی داشته باشند.
گونه شناسی معماری سیاه چادر ایل قشقائی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از دیرباز، عشایر ایران به لحاظ نوع زندگی و معیشت خود، یعنی دامپروری متحرک یا کوچ روی، مسکن خود را به صورت قابل حمل، مقاوم، سبک و با قابلیت نصب و جمع سریع ساخته اند. گونه شناسی سیاه چادرهای عشایری ایران به عنوان بخشی از مطالعات میراث معماری ایران، از جنبه های مختلف دارای اهمیت است؛ سیاه چادر عشایری، از مصالح بوم آورد با ساختار سبک و مقاوم در برابر شرایط مختلف جوی و حمل و نقل مداوم، به صورت خودکفا توسط عشایر تهیه می شود و اجزای آن قابل بارگیری بر روی چهارپایان هستند. از دیگر جنبه های مهم و قابلیت های آزموده شده سیاه چادر عشایری، تغییر فرم و ساختار آن در اوقات و فصول مختلف سال با عناصر مشخص و ثابت است که در چهار حالت؛ تابستانه، زمستانه، کوچ روی و تغییر سریع در بارندگی های پیش بینی نشده است. سادگی، انعطاف، سرعت برپایی و اقتصادی بودن، از دیگر وجوه اهمیت سیاه چادر های عشایر هستند. با توجه به ماهیت پژوهش و اقتضای فهم خصوصیات معماری کوچ، انجام این تحقیق تحت "روش تحقیق توصیفی" جهت تصویرسازی ماهیت و وضعیت سیاه چادر ایل قشقائی انجام شد. از زیرشاخه های روش تحقیق توصیفی، از نوع "پیمایشی" و "روش مقطعی" استفاده شد که به منظور گردآوری داده ها درباره خصوصیات سیاه چادر ایل قشقائی، در یک مقطع زمانی یک ساله از "نمونه گیری نظری هدفمند" بهره گرفته شد. برای انجام این پژوهش، علاوه بر مطالعات کتابخانه ای، مطالعات میدانی بر روی فرم، شیوه ساخت و عناصر سیاه چادرهای ایل قشقائی که محدوده کوچ روی و قشلاق و ییلاق آنان از جنوب استان اصفهان تا فارس و بوشهر و خوزستان بوده، صورت گرفته اند. اهمیت گونه شناسی سیاه چادر ایل قشقائی در این است که این سیاه چادرها، تنها گونه سیاه چادر با فرم مکعب شکل در حالت تابستانه در دنیا هستند. یافته های این پژوهش در حوزه مطالعات معماری ایران، علاوه بر ثبت بخشی از میراث فرهنگی و معماری ایران، که رو به فراموشی است، می توانند الهام بخش ایده های جدید برای طراحی نوین معماری چادری با زمینه فرهنگی باشند.
مطالعه گونه شناسی و سازمان فضایی قلعه ها و استحکامات دفاعی دامنه های جنوبی البرز مرکزی (محدوده استان تهران) در قرون میانی اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اثر دوره ۴۲ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۹۴)
423-406
حوزههای تخصصی:
در دامنه جنوبی کوهستان البرز مرکزی در پهنه استان تهران، قلعه ها، دژها و تأسیسات دفاعی زیادی از ادوار مختلف تاریخی پراکنده اند که تا پیش از انجام این پژوهش، چندان مورد مطالعه قرار نگرفته و اطلاعات اندکی از آنها در دست بود. این پژوهش ب ه روش تحلیلی، برای پاسخ به پرسش هایی همچون تعداد و پیشینه ساخت قلعه های تهران چگونه بوده؟ از نظر گونه شناسی به چند دسته تقسیم شده؟ الگوی حاکم بر سازمان فضایی قلعه ها چیست؟ انجام شده است. فرض بر آن بود که در استان تهران به دلیل شرایط اقلیمی، موقعیت جغرافیایی و شرایط سیاسی و اجتماعی، قلعه هایی از دوران پیش از اسلام و اسلامی بر پا شده و به دو گونه اصلی کوهستانی و دشت تقسیم می شوند. قلعه ها متناسب با مکان ساخت، اهداف سازندگان از سازمان فضایی خاصی برخوردار بوده و از نظر فرم شامل دو دسته هندسی منظم و نامنظم و از نظر عملکرد نیز به انواع مسکونی و نظامی تقسیم می شوند. روش انجام این پژوهش بدین ترتیب بود که پس از مطالعات کتابخانه ای، مطالعات میدانی با پیمایش سطحی و سنجش از راه دور به انجام رسید و داده های فرهنگی مورد نیاز مستندسازی، ثبت و ضبط شدند. در پژوهش حاضر، که به شناسایی و مستندسازی ۱۵۹ اثر و بنای دفاعی در استان تهران انجامید، مشخص شد که قلعه سازی در استان تهران از دوران مادها آغاز و در دوران اشکانی و ساسانی توسعه یافته و در دوران اسلامی به ویژه قرون میانی به اوج می رسد .
تداوم نقش مایه های گیاهی و هندسی ساسانی در تزئینات گچبری مسجد سیمره(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگره زمستان ۱۴۰۰ شماره ۶۰
77 - 95
حوزههای تخصصی:
از یافته های با اهمیت در جریان فعالیت های باستان شناسی سیمره واقع در شهرستان دره شهر از توابع استان ایلام، تزئینات گچبری مسجد آن است. براساس تاریخگذاری، این مسجد متعلق به اواخر دوران اموی و اوایل عباسی است. سطوح داخلی دیوارهای مسجد سیمره، مزین به تزئینات گچبری با نقوش گیاهی و هندسی و از جمله بناهای مذهبی است که تزئینات الحاقی این بنا، متأثر از هنر گچبری ساسانی می باشد. غنای تزئینی این سطوح و عدم انتشار پژوهش هایی مستقل در رابطه با تأثیر هنر گچبری ساسانی بر هنر بکاررفته در تزئینات گچبری این بنا، از جمله دلایل پرداختن به این موضوع است. اهداف اصلی این پژوهش شناسایی گونه های نقوش تزئینی متأثر از گچبری ساسانی در تزئینات گچبری مسجد سیمره و سپس عناصر مشترک نقوش گچبری ساسانی با نقوش تزئینی مسجد سیمره است. بر این اساس سؤالات اصلی پژوهش عبارتند از : نقوش تزئینی متأثر از هنر گچبری ساسانی در تزئینات گچبری مسجد سیمره کدامند؟ چه شباهت هایی بین نقوش گچبری ساسانی با نقوش تزئینی مسجد سیمره وجود دارد؟ این پژوهش به روش توصیفی- تحلیلی و به شیوه گردآوری اطلاعات کتابخانه ای انجام شده است. نتایج نشان می دهند که نقوش گیاهی و هندسی متنوعی در تزئینات مسجد سیمره تحت تاثیر گچبری ساسانی بودند. سطوح تزئینی گچبری های مسجد سیمره علاوه بر تقلید نقوش مختلف گیاهی و هندسی ساسانی و با وجود تشابهات نقوش ساسانی با نقوش مسجد سیمره از نظر ساختار ، بافت و طرح زمینه و حواشی تزئینی، نقش مایه گل تاتوره در نقوش گیاهی و در نقوش هندسی ذوزنقه، شکل بیضی و کادرهای تزئینی قاب های هندسی مسجد سیمره، همچنین تراکم و درهم پیچیدگی نقوش تزئینی گچبریهای مسجد سیمره نسبت به سطوح تزئینی گچبریهای ساسانی و طراحی مشخص و بزرگنمایی نقوش تزئینی، از نوآوری های بکاررفته در خلق آرایه های تزئینی مسجد سیمره است.
بررسی نظریه شئ شدگی در آثار هنرمند فتورئالیست دان ادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۶ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
15 - 24
حوزههای تخصصی:
پیش تر مارکس نشان داده بود که روابط بین اشیاء، روابط انسانی را لاپوشانی می کند. در اقتصاد کالایی، روابط اجتماعی، ضرورتاً به مثابه شکل درآمده و جز از طریق اشیاء نمی تواند بیان شود. به باور لوکاچ، طبق نظریه بت وارگی، ساختار اقتصاد کالایی موجب می شود اشیاء نقش اجتماعی ویژه ای داشته باشند. این نظریه مورد توجه هنرمند فتورئالیست دان ادی قرار گرفت. وی در آثارش، تبیین نظریه شئ وارگی را در موضوعاتی چون ویترین مغازه ها منعکس نمود. در این آثار عدم توجه به حضور انسان و تأکید شکلی و مفهومی بر جایگاه اشیاء پشت ویترین معرف اندیشه اصالت اشیاء نزد هنرمند است این امر در قیاس با انعکاس محو و مخدوش زندگی پویای خیابان درشیشه نشان دهنده تفوق جایگاه شئ در جامعه صنعتی و مصرف گرای معاصر است
هدف از این پژوهش بررسی شئ شدگی در آثار نقاش فتورئالیست است. سوالات اصلی عبارتند از اینکه، نمود شئ وارگی ویترین درآثار دان ادی چگونه رخ داده است؟ رابطه زندگی شهری، فرهنگ مصرفی و شئ وارگی در آثار فتورئالیستی دان ادی با کدام عناصر بصری نمود یافته است؟ نتایج بدست آمده نشان می دهد که شئ شدگی در آثار فتورئالیستی مذکور نتیجه سرمایه داری و صنعت است. روش تحقیق به صورت توصیفی، تحلیلی و جمع آوری اطلاعات به صورت اسنادی، کتابخانه ای و دیجیتالی است.
اهمیت خاطره در شخصیت های نمایشنامه های نغمه ثمینی با تمرکز بر خواب در فنجان خالی، هیولاخوانی و زبان تمشک های وحشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نمایشنامه ها قسمتی از شرح حال افراد را به صورت بیانی و قسمتی دیگر را با نشان دادن، نقل و روایت می کنند و مطالعه ادبیات نمایشی در جهت تثبیت در اذهان عمومی، همسویی و القای فرهنگ جامعه می بایست به گونه ای باشد که سبب خاطره انگیزی در مخاطب شود. از آنجا که رویداد خاطره یک واقعیت کالبدی است البته با مفهومی فراتر از یک موقعیت یا خاستگاه مکان به عنوان ظرفی برای وقوع رویدادها، به ذهن انسان در ثبت خاطرات یاری می رساند. از این رو؛ پژوهش حاضر بدنبال واکاوی نقش وجود اهمیت خاطره در شخصیت های نمایشنامه های خواب در فنجان خالی، هیولا خوانی و زبان تمشک های وحشی است و در راستای نیل به این هدف، ابتدا به بررسی نمایشنامه ها و ساختار آن و سپس به خاطره انگیزی و اهمیت خاطره در شخصیت ها با استفاده از روش تحقیق توصیفی- تحلیلی پرداخته شده است و نتایج بررسی ها حاکی از آن است که در نمایشنامه های مطرح شده، شخصیت ها از طریق نوع دیالوگ، نوع بیان و قدرت های کلامی تاثیر بیشتری در برانگیزی خاطره در تماشاگران دارند و از میان سه نمایشنامه منتخب، نمایشنامه «زبان تمشک های وحشی» از این لحاظ دارای قدرت بیشتری است.
سنجش تاب آوری باغات شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۴۰ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱۷۳
۱۰۲-۸۹
حوزههای تخصصی:
طی دهه های گذشته رشد و گسترش افقی شهرها، انضمام محدوده های روستایی-باغی به محدوده شهر مادر را در پی داشته است، به ویژه در اقلیم گرم وخشک ایران به واسطه شبکه آبیِ مشترکِ محدود (قنات) و نزدیکی سکونتگاه های پیرامون این شبکه به همدیگر، پدیده مذکور شدت بیشتری داشته و موجب تخریب باغ های این بافت های شهری روستابنیان شده است. این پژوهش در پی سنجش تاب آوری باغ های شهری در اقلیم گرم وخشک ایران با مدلی علمی، جامع و مکان مند بوده و الگوی مفهومی مدل ساخته شده، حاصل از ادبیات نظری مبتنی بر مفاهیم «تاب آوری»، «باغ» و «توسعه» است. همچنین از چارچوب های نظری، روش ها و تکنیک های مبحث تاب آوری شاخص های متناسب با تاب آوری باغ ها احصا شده و تحت عنوان چارچوب مطالعاتی تاب آوری باغ ها تدوین می شود. این چارچوب دارای ابعاد پنج گانه ی، اکولوژیکی، اجتماعی و فرهنگی، اقتصادی، کالبدی و نهادی است که ضمن گونه شناسی باغات موجود براساس چهارچوب مفهومی مذکور؛ برای تعیین ضریب اهمیت لایه ها از نرم افزار super decision استفاده کرده و حاصل نمره دهی اولیه گروه دلفی بر مبنای مقایسه دودویی توماس ال ساعتی؛ داده های ورودی نرم افزار برای تعیین وزن لایه ها است. در ادامه با تحلیل های مکانی در نرم افزار ArcGIS و انجام آزمون F بر روی نتایج در نرم افزار SPSS به تحلیل داده های حاصل به منظور سنجش میزان تاب آوری باغات پرداخته و میزان تاب آوری پلاک های باغی مشخص می شود. کل این فرآیند از شناخت تا تحلیل داده ها و درنهایت مشخص نمودن میزان تاب آوری و نحوه اولویت بندی باغات تحت قالب یک مدل برای سنجش تاب آوری باغات صورت بندی می گردد. مدل تدوین شده دارای سه قابلیت عمده است، در وهله اول توانایی سنجش میزان تاب آوری باغات از تمامی جنبه های اثرگذار بر باغات را دارد و سپس بر مبنای این سنجش می توان به اولویت بندی باغات براساس تاب آوری پرداخت و تمامی این اطلاعات را به صورت مکان مند ارائه کرد. این مدل بر روی باغات شهر یزد به عنوان مورد پژوهی پیاده و میزان تاب آوری باغات هر یک از محلات و مناطق دربرگیرنده باغ های شهر یزد تعیین و بر مبنای آن اولویت بندی می شود.
هستی شناسی موسیقی، تبیینی از امکان و چگونگی واقعی بودن اثر موسیقایی
حوزههای تخصصی:
هستی شناسی اثر موسیقایی یکی از پر اقبال ترین گرایش های معاصر در فلسفه موسیقی شناخته می شود. در سه دهه گذشته، در سنت تحلیلیِ فلسفه موسیقی مباحث هستی شناختی بسیار متنوع و متفاوتی همچون رابطه آثار با اجراها و ویژگی های مرتبط آن ها با نت نوشت اثر، انتزاعی بودن اثر، کشف یا خلق شدن اثر و بسیاری پرسش های چالش برانگیز دیگر مورد توجّه واقع شده است. با این حال شاید محوری ترین پرسش هستی شناختی این باشد که آیا آثار موسیقایی وجود دارند یا نه؟ این مقاله نشان می دهد سه نظریه ایدئالیسم ، نام انگاری و افلاطون گرایی به عنوان پر دامنه ترین نظریه ها در فلسفه تحلیلی موسیقی، علی رغم تمایزهای بسیار، در واقع گرا بودن و صحّه گذاشتن بر وجود اثر موسیقایی اشتراک نظر دارند. در این مقاله به تبیین چگونگی واقع گرا بودن این نظریّه ها و طرح موضع آنها در خصوص این پرسش که آیا اثر موسیقایی وجود دارد یا نه، می پردازیم.
بررسی و مطالعه کتیبه های سنگ قبور بقعه شیخ عالی روستای دوانِ کازرون
منبع:
مطالعات هنر و رسانه سال سوم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۶
59 - 84
حوزههای تخصصی:
کتیبه نگاری از جمله هنرهایی است که از زمان های دور در ایران رواج داشته و به اشکال مختلف و بر روی مواد گوناگون اجرا شده است. کتیبه ها حاوی اطلاعات گران بهایی از زمانه خود می باشند. یکی از انواع کتیبه نگاری، خط نبشته های روی سنگ قبرهاست که با انواع خطوط نگارش یافته اند و به سده های مختلف تعلق دارند. نگارندگان در این پژوهش با استفاده از روش توصیفی - تحلیلی و به مدد مطالعات کتابخانه ای و بررسی های میدانی درصدد پاسخ به این سؤالات هستند که سنگ قبرهای بقعه شیخ عالی، به چه دوره و شخصیت هایی تعلق دارند؟ کتیبه های روی سنگ قبرها شامل چه مضامینی است؟ مشخصات ظاهری سنگ قبرها چیست؟ با توجه به نتایج به دست آمده مشخص گردید که سنگ قبرهای بقعه شیخ عالی مربوط به قرون پنجم تا چهاردهم هجری قمری می باشد و به علما و عرفای به نام فارس و جهان اسلام تعلق دارند. جنس تمامی سنگ قبرها از نوع آهکی است و به لحاظ ظاهری به دو گروه عمده صندوقی و محرابی ساده طبقه بندی می شوند. سنگ قبرها بدون نقش و نگار و مضامین کتیبه های روی آن ها شامل آیات قرآنی، ادعیه، اشعار و اسامی، القاب و مشخصات متوفیان و تاریخ فوت آن هاست که با انواع خطوط کوفی، ثلث، نسخ و نستعلیق نگارش یافته اند.
لیندا ناکلین "چرا هرگز هنرمندان زن وجود نداشته اند؟"
منبع:
مطالعات هنرهای زیبا دوره ۲ بهار ۱۴۰۰ شماره ۳
64 - 72
حوزههای تخصصی:
در طی یک قرن و نیم، جنبش روبه رشد زنان هدف خود را تغییر ساختارهای اقتصادی – اجتماعی و سیاسی مبتنی بر تبعیض جنسیتی علیه زنان قرار داده است .فمینیست های اولیه را به اصطلاح «موج اول فمینیسم » می نامند .نهضت های حق طلبانه ی زنان تا سال 1960 جزء موج اول هستند. اولین آثار زنان در این موج از نقش محدود زنان انتقاد می کند، بدون اینکه لزوماً به وضعیت نامساعد آن ها اشاره کند یا مردان را از این بابت سرزنش کند. یکی از چهره های شاخص که درباره این موضوع پژوهش های قابل توجهی دارد لیندا ناکلین است.ناکلین، با نوعی نگرش فمینیستی به هنر و زیبایی شناسی، مفروضات بنیادین اجتماعی و فلسفی رایج در جهان هنر را به چالش کشید و استدلال می کند که در خلق آثار هنری بزرگ و شکل گیری هنرمند بزرگ، به عنوان فردی دارای نبوغ، بسترهای اجتماعی و عوامل نهادی نقش مهمی ایفا می کنند. مقاله حاضر با طرح مهم ترین آراء ناکلین دراین باره، نشان می دهد که وی چگونه، با بررسی برخی آثار هنرمندان مرد و مقایسه آن ها با آثار هنرمندان زن، استدلال می کند که هم زنان و هم مردان قابلیت تولید انواع آثار هنری را دارا هستند. بنابراین، مفهوم سبک هنر زنانه، مفهومی قابل قبول نیست. وی این ایده را مطرح می کند که انتخاب این گونه موضوعات توسط هنرمند تحت تاثیر عوامل اجتماعی، نهادی و آموزشی بوده است .
نقاشی های تاریخ نگار «آن کاوارا »
منبع:
مطالعات هنرهای زیبا دوره ۲ بهار ۱۴۰۰ شماره ۳
130 - 149
حوزههای تخصصی:
تقلایی دردناک: عکاسی و مسئولیت
منبع:
مطالعات هنرهای زیبا دوره ۲ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۵
64 - 70
حوزههای تخصصی:
تبیین تأثیرات نهاد اجتماعی-اقتصادی وقف بر سازمان فضایی شهر (نمونه موردی: شهر مشهد در عصر صفوی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هجدهم آذر ۱۴۰۰ شماره ۱۰۲
83 - 100
حوزههای تخصصی:
بیان مسأله: نهاد وقف تحت تأثیر وجود بارگاه ملکوتی حضرت رضا (ع) نقشی جدی در سازمان فضایی شهر مشهد در ادوار مختلف به خصوص عصر صفوی داشته است لیکن، این موضوع به دلیل دشواری در بازنمایی سازمان فضایی شهری اعصار گذشته کمتر بررسی شده است.اهداف پژوهش: پژوهش حاضر قصد دارد با بازنمایی سازمان فضایی شهری در عصر صفوی و بررسی موقوفات شهر مشهد در این دوره، به تبیین تأثیرات نهاد اجتماعی-اقتصادی وقف بر سازمان فضایی شهر بپردازد.روش پژوهش: ابتدا با استفاده از نقشه ها، اسناد و کتب تاریخی نقشه سازمان فضایی شهری مشهد در عصر صفوی ترسیم شده و در گام بعد با بررسی منابع و وقفنامه های تاریخی، 45 موقوفه قابل شناسایی در نقشه جانمایی و در نهایت موقعیت این موقوفات در نسبت با سازمان فضایی شهری تحلیل شد.نتیجه گیری: نتیجه نشان می دهد مهمترین تغییرات وقف پایه شهر مشهد در عصر صفوی احداث خیابان اصلی به نام «چهارباغ(خیابان)»، «میدان (صحن) عتیق» و دو دروازه بالاخیابان و پایین خیابان است. سازمان شهری شامل فضاهای شهری، شبکه معابر اصلی شهر، کانون های فعالیتی، منظر و نشانه های شهری، اندام های طبیعی، ساخت اجتماعی-فرهنگی و ساخت سیاسی-امنیتی را به طور جدی توسط تغییرات وقف پایه دگرگون شده است. تغییرات وقف پایه ضمن حفظ ارتباط ارگانیک با ساختار کهن، ساختار شمالی-جنوبی شهر را به راستای شرقی-غربی تغییر می دهد و کانون های فعالیتی و عناصر شاخص مقیاس شهری و فراشهری از قبیل کاربری های آموزشی، مذهبی، بهداشتی، اقامتی و تجاری (که عمدتاً وقف بوده اند) را در این محور سامان می دهد. این تغییرات دسترسی حرم مطهر به دو دروازه جدید و ارگ حکومتی را تسهیل کرده و دو کریدور بصری منحصر به فرد با چهار نشانه شاخص ایجاد می کند.
تطبیق اوج و حضیض انسان در قرآن و مثنوی و انعکاس آن در نگارگری صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال هفدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۴۱
137 - 159
حوزههای تخصصی:
نگارگری یکی از هنرهای زیبا و نمادین در ایران است و بررسی آثار برجای مانده از نگارگری نشان دهنده انتقال مفاهیم مهم فردی و اجتماعی در این آثار است. شعر و ادب فارسی نیز از آثاری است که ارزش مهمی در انتقال مفاهیم مهم انسانی دارد. یکی از اصلی ترین دغدغه های مولانا انسان شناسی است و یکی از کتاب هایی که مولانا از آن بسیار تأثیر پذیرفته قرآن است؛ از موارد تأثیرپذیری از قرآن، انعکاس شخصیت های نیک و بد قرآنی در مثنوی است. این پژوهش به روش «تطبیقی-تحلیلی» انجام گرفته است. یافته های پژوهش حاکی از این است که بسیاری از الگوهای ارائه شده در مثنوی، با الگوهای قرآنی مطابقت دارد؛ بیشتر این الگوها یا انبیای الهی هستند یا اولیای الهی؛ انبیای الهی همچون: آدم، ابراهیم، نوح، داوود، سلیمان، صالح، یونس، موسی، یوسف، عیسی و محمّد(علیهم السلام)، و اولیای الهی مانند: بایزید بسطامی، منصور حلّاج، فضیل عیّاض، شقیق بلخی و ...؛ و برخی مظاهر انسان در حضیض افراد ظالم تاریخ، پادشاهان ستمگر و حاکمان خونریز هستند؛ همچون: قابیل، فرعون، نمرود، قارون، ابوجهل، ابولهب، و حجاج یوسف. مولانا این الگوهای انسانی را به طریق رمز و نماد به کار برده و اغلب از آنها و رویدادهای مربوط به زندگیشان، برداشت های عارفانه نموده است و هدفش این بوده که نشان بدهد هریک از این الگوها، نماد چه فضایل یا رذایل اخلاقی هستند. در نگاره های برجای مانده از دوره صفوی نیز می توان مضامینی از ارزشمندی انسان را مشاده کرد. اهداف پژوهش: 1.بررسی سیمای انسان در مثنوی و تطبیق آن با قرآن. 2.بررسی اوج و حضیضِ سیمای انسان در نگارگری دوره صفوی. سؤالات پژوهش: 1.اوج و حضیض انسان از دیدگاه مثنوی و قرآن چگونه است؟ 2.سیمای انسان چه بازتابی در نگارگری دوره صفوی دارد؟
نقش گفتمان های سیاسی در شکل گیری هنر عمومی: مطالعه موردی نقاشی های دیواری دهه 1360(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هنر عمومی هنری مبتنی بر رویدادها و زیست مشترک است. جهان زیست مشترک مبتنی بر توافق ها، آرزوها و خواسته های مشترک است که در متن سیاست شکل می گیرد. از همین رو هنر عمومی همواره در پیوند با سیاست است. هم چون هنر عمومی در ایران؛ به ویژه در مقطع انقلاب اسلامی که هنر با وفاق انقلابی هم سو شد. نقاشی دیواری بر آمده از شرایط انقلاب و زبان بصری انقلاب بود که در دهه های بعد نیز تداوم یافت. البته با تحولات سیاسی دهه های بعد نقاشی دیواری نیز تغییر فرم و مضمون داشت. در پژوهش حاضر به این تغییرات و تحولات پرداخته شده تا این هدف دنبال گردد که چگونه نقاشی دیواری به جلوه بصری گفتمان های سیاسی و نظام قدرت تبدیل شد. به ویژه بر نقاشی دیواری دهه 1360 تمرکز خواهد شد، چرا که میراث آن در دهه های بعد مورد تأکید سیاستگذاران فرهنگی کشور قرار گرفت. لذا پرسش مرکزی پژوهش این است که زمینه، علت و بستر شکل گیری نقاشی دیواری در این دهه چه بود؟ روش شناسی مقاله حاضر برای پاسخ به این پرسش کیفی و برپایه رویکرد زمینه ای (گراندد تئوری) است. روند پژوهش حاضر بر اساس مستندات، گفتگوها و مشاهدات برای شرح مدل پارادایمی (شرایط علّی، مداخله گر، راهبرد، پیامد و زمینه ) ظهور پدیده نقاشی دیواری است. نتایج نشان داد که چگونه گفتمان منزه سازی دهه 1360 تولیدکننده نوعی از هنر عمومی با نشانه های پایداری ارزش ها، وحدت بخشی سیاسی و انسجام اخلاق جمعی را شکل داد. هنری که می توان آن را هنر مکتبی توصیف کرد که شامل تصویری از تفکر شعیه در دیوارنگاری، پیام ها و تفسیرهای سیاسی و مضامین وحدت بخش بود.
بررسی سیاست های فرهنگی و دینی ایران در جهت توسعه گردشگری حلال(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری فرهنگ دوره دوم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۶
25 - 40
حوزههای تخصصی:
در اکثر صنایع امروزی از قبیل صنایع غذایی، آرایشی، حمل ونقل و ... می توان رد پایی از مسئله حلال پیدا نمود. گردشگران مسلمان بیش از هر زمان دیگر توجه بازارهای گردشگری را به خود معطوف کردهاند. از آنجا که ایران کشوری اسلامی و قوانین آن مطابق با موازین اسلام است، می توان با توجه به پیشینه فرهنگ اسلامی گردشگری حلال را در این کشور رونق بیشتری داد. از این رو ضروری است که به سیاست های فرهنگی و دینی کشور ایران در جهت توسعه گردشگری حلال توجه شود. هدف این مقاله، شناسایی و رتبه بندی سیاست های فرهنگی و دینی کشور ایران در رابطه با بهبود و پیشرفت و توسعه گردشگری حلال با بررسی رابطه شاخص های دینی و فرهنگی مؤثر بر توسعه اینگونه گردشگری با استفاده از تکنیک مدل سازی ساختاری تفسیری (ISM) است. این روش جزو روش های تجزیه و تحلیل سیستم است که به بررسی تعاملات میان عناصر آن پرداخته و مبتنی بر نظر خبرگان است. گروه خبرگان در این تحقیق متشکل از خبرگان حوزه گردشگری مذهبی و دست اندرکاران میراث فرهنگی و گردشگری و مدیران مراکز اقامتی پذیرنده گردشگران مسلمان خارجی بوده است. یافته های تحقیق نشان داد که شاخص های برندسازی اسلامی با تأکید بر فرهنگ کشور ایران، بازاریابی و تبلیغات جهت شناساندن فرهنگ دینی-اسلامی ایران به گردشگران مسلمان و ایجاد تصویر مناسب از اوضاع فرهنگی کشور به منظور جذب گردشگران مسلمان اساسی ترین شاخص های دینی و فرهنگی مؤثر بر توسعه گردشگری حلال است که باید در وهله اول در سیاست های اجرایی کشور بر آنها تأکید شود.
آنالیز عنصری و اندازه گیری ترکیبات تشکیل دهنده مصنوعات شیشه ای بدست آمده از مجموعه میراث جهانی تخت سلیمان و محوطه های باستانی اردبیل در شمال غربی ایران با استفاده از روش میکروپیکسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله، نتایج به دست آمده از آنالیز عنصری 36 نمونه از قطعات شیشه ای مکشوفه از مجموعه میراث جهانی تخت سلیمان و محوطه های تاریخی اردبیل در شمال غرب ایران که قدمت آن ها از دوره ساسانی تا دوره اسلامی است، ارائه شده است. نمونه های شیشه ای آنالیز شده در این پژوهش شامل نمونه های مطالعاتی از اشیاء تزیینی، قطعات ظروف و اشیاء نامشخص از شیشه است که در رنگ های سبز روشن و تیره، سبز زمردی، سفید، ارغوانی، آبی فیروزه ای، قهوه ای و مشکی ساخته شده اند. آنالیز عنصری این نمونه ها با استفاده از روش میکروپیکسی در آزمایشگاه واندوگراف پژوهشگاه علوم و فنون هسته ای در ایران انجام شده است. با استفاده از میکروپیکسی، عناصر اصلی و کم مقدار تشکیل دهنده این شیشه ها اندازه گیری شده و با استفاده از نتایج به دست آمده به سئوالات مهمی در زمینه فن شناسی و تکنیک ساخت، تعیین مواد اولیه مورد استفاده در ساخت و تعیین نوع شیشه ها و تجارت و نقل و انتقالات مواد اولیه پاسخ داده شده است. همچنین برای بررسی تفاوت های موجود در ترکیبات عنصری شیشه های به دست آمده از این محوطه ها با شیشه های به دست آمده از مناطق دیگر در ایران و جهان، اشیاء آنالیز شده در این پژوهش با نمونه های متعددی از محوطه هایی بسیار مهم از دیگر نقاط ایران و کشورهای حوزه شرق مدیترانه مانند سوریه، مصر، فلسطین، لبنان و کشورهای همسایه مانند عراق مقایسه شده است. نتایج به دست آمده از این پژوهش، نشان می دهد شیشه های آنالیز شده از این محوطه ها بر اساس ترکیبات عنصری و نوع ماده گدازآور استفاده شده در فرایند ساخت، به شش گروه مختلف و متفاوت تقسیم می شوند. بر اساس این تقسیم بندی مشخص شد که تعداد قابل توجهی از شیشه های آنالیز شده از این محوطه ها از نوع شیشه های سیلیکا- سودا-آهک محسوب می شوند که در آن ها از خاکستر گیاهان به عنوان ماده گدازآور استفاده شده است و به احتمال بسیار زیاد جزء تولیدات بومی و داخلی هستند. همچنین نتایج آنالیز، در نمونه های این محوطه ها، وجود برخی از اشیاء شیشه ای که منشأ و محل تولید آن ها کاملاً غیر بومی هستند و می توانند بر اساس تبادلات تجاری به این مناطق وارد شده باشند را کاملاً تأیید می کند. شیشه های گروه ناترون، گروه Pb-Ba و گروه Potash از جمله نمونه های غیر بومی محسوب می شوند.
تبیین فرایند طراحی خلاقانه فضای شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هجدهم شهریور ۱۴۰۰ شماره ۹۹
105 - 120
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: طراحی شهری، ب هعنوان حرفه ای آمیخته از موضوعات علمی و هنری، همیشه نیازمند افرادیمتبحر در زمینه طراحی است تا محصولی مطلوب و واجد ارز شهای هنری و عملکردی ارائه دهند. دراین راستا، صاح بنظران حوزه طراحی شهری به تدوین الگوهای مختلفی از فرایند طراحی پرداخته اند کهروش خلاقانه یکی از آنهاست. علی رغم اهمیت این روش در دستیابی طراح به نوآوری های عملکردی وکیفی تهای هنری، هنوز فرایند ی روشن از طراحی خلاقانه فضای شهری بیان نشده است.هدف پژوهش: عبارت است از بیان فرایند ی از طراحی شهری خلاقانه در مقیاس فضای شهری که علاوهبر درنظرگرفتن مراحل عمومی خلاقیت با فرایند رایج طراحی فضای شهری نیز منطبق باشد. برای نیلبه این هدف، سؤال اصلی تحقیق این است که مراحل فرایند طراحی خلاقانه فضای شهری چگونه است.این پژوهش سعی دارد با بررسی نظریات مطرح شده در زمینه فرایند خلاقیت و همچنین فرایند طراحیشهری، به انطباق این دو بپردازد.روش پژوهش: دراین پژوهش، با روش کیفی و رویکردی تحلیلی، پس از بررسی جامع نظریات موجود درخصوص طراحی خلاقانه در حوزه های مختلف، فرایند و تکنیک های ارتقای آن استخراج شده است. سپسبا استفاده از روش گروه کانونی، انطباق آن با فرایند طراحی فضای شهری مورد بررسی قرار گرفت و درنهایت، مراحل فرایند طراحی خلاقانه فضای شهری استخراج شد.نتیجه گیری: پیچیدگی و تکثر لایه های فضای شهری، تنوع گروه های بهره بردار، فراوانی عناصر بصریو تأثیر سایر رشته های دخیل در ایجاد و ارتقای کیفیت های فضای شهری از عوامل اصلی در پیچیدگیخلاقیت در طراحی فضای شهری است. فرایند طراحی خلاقانه فضای شهری متفاوت از سایر روش هایطراحی خلاقانه بوده وطی پنج مرحله اصلی آشنایی، تمرکز، نهفتگی، ظهور و داوری قابل انجام است.
نقد و بررسی کتاب: باستان شناسی آسیای مرکزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کتاب "باستان شناسی آسیای مرکزی" نوشته دکترسیدمنصور سیدسجادی، در سال 1395، با 912 صفحه نوشتار، عکس، طرح و نقشه، در دو جلد توسط سازمان سمت به چاپ رسیده است. کتاب به هنگام منتشر شده و قطعا هم برای جامعه باستان شناسی ایران و هم سایر پژوهشگرانی که دل در گرو تاریخ و فرهنگ ایران زمین در منطقه آسیای میانه دارند، کتابی مفید و سودمند خواهد بود. کتاب از نظر اصول نگارشی و ویرایشی به غایت ویراسته و پیراسته است و دست اندرکاران، از نگارنده گرفته تا ویراستاران، زحمت فراوان کشیده اند. با وجود اینکه کتاب از نظر ساختاری، پس از معرفی منطقه و تاریخ پژوهش ها، یک سیر زمانی را از پارینه سنگی تا دوران آهن در پیش گرفته اما با تورق و مطالعه کتاب، نوعی آشفتگی و عدم انسجام ساختاری در بیشتر بخش های آن دیده می شود. از نظر محتوایی نیز کتاب، با وجود اینکه تقریبا تمامی مباحث پیش از تاریخ منطقه آسیای مرکزی را دربر گرفته است؛ اما با این حال برخی از دوره ها و فصل های کتاب لاغرتر و برخی مباحث، به ویژه مباحث دورن مفرغ، به غایت فربه و پرحجم است. نکته اصلی که در خصوص محتوای کتاب وجود دارد آن است که بیش از نیمی از مطالب و محتوای نوشتاری کتاب از تنها یک منبع، یعنی کتاب "باستان شناسی آسیای مرکزی: از پارینه سنگی تا عصر آهن" نوشته باستان شناس آمریکایی، فیلیپ کول برگرفته شده است. با وجود اینکه نگارنده تقریبا در تمامی مواردی که از این کتاب بهره گرفته است، بدان ارجاع داده اما بر همگان روشن است که چنین بهره گیری های کلانی و یکباره از یک منبع، جزو رفتارهای معمول و حرفه ای دانشگاهی به حساب نمی آید و اوضاع به گونه ای دیگر است. پیشنهاد نگارنده این نوشتار آن است که دست کم روی جلد کتاب، عنوان "ترجمه و گرداوری" آورده شود تا ماهیت کتاب با عنوان آن سازگارتر باشد.
تطبیق اوزان و بحور عروضی در قرآن کریم (موسیقی و شعر)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال هفدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۳
411 - 429
حوزههای تخصصی:
یکی از مختصات قرآن بهره مندی از وزن و موسیقی است؛ لذا بررسی تطبیقی اوزان و بحور عروضی با قرآن می تواند جلوه هایی ناب از اعجاز کلانی قران را آشکار سازد. این پژوهش با رویکردی تطبیقی به نظیره یابی میان برخی از بحور عروضی مطبوع و پرکاربرد در متون نظم فارسی با آیات قرآن کریم می پردازد. در این پژوهش کوشیده ایم از نظیره یابی بحور نامطبوع و ثقیل احتراز جوییم و اشعار شاهد و مثال را نیز از میان ابیات مشهور و دلنشین پارسی گزینش نماییم. هدف از نگارش پژوهش حاضر، ایجاد پیوند بیشتر میان شعر پارسی و نثر موزون و مسجع قرآن کریم و تقریب و مؤانست میان موسیقی دلنواز نظم پارسی و نثر قرآنی است. روش کشف و استخراج این همانندی ها و مشابهات میان دو متن تطبیقی نیز ذوقی است و تابع اصول ثابتی نیست. بدین معنی که نگارنده بر اساس ذوق خویش ، گاه ارکان مجزای بحور را با شعر پارسی به طور متناظر و جزء به جزء مقایسه می کند و گاه سه یا چهار رکن را به عنوان یک بیت یا مصراع شعر پارسی با آیه ای از قرآن بررسی کرده و به عنوان شاهد شعری به کار گرفته است. یافته های پژوهش حاکی از وجود ارزش موسیقیایی و و شعری در قرآن است.
اهداف پژوهش
ایجاد پیوند بیشتر میان شعر پارسی و نثر موزون و مسجع قرآن کریم.
تقریب و مؤانست میان موسیقی دلنواز نظم پارسی و نثر قرآنی.
سؤالات پژوهش
اوزان و بحور عروضی قرآن کریم کدامند؟
نظم پارسی و نثر قرآنی چه شباهت ها و همانندی دارند؟