فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۷۶۱ تا ۴٬۷۸۰ مورد از کل ۲۹٬۵۸۱ مورد.
منبع:
مطالعات هنر و زیباشناسی دوره اول زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲
101-110
حوزههای تخصصی:
کُت در بین خانم های هندی از محبوبیّت کمتری برخوردار است و هدف اصلی این مطالعه موردی، تولید و طراحی کت های مناسب و راحت برای استفاده در انواع موقعیّت ها است. داده ها در مرحله پیش طراحی و پس از تولید در قالب بازخورد از زنان گروه سنی خاص ساکن در کلان شهرها جمع آوری شد. بر اساس بازخورد به دست آمده، برّرسی بازار و پیش بینی آینده، کت ها برای مصارف نهایی مختلف طراحی و تولید شدند. زنانِ هندی مشتاقانه خواستار این هستند که ظاهری جدید با نگاهی سنّتی داشته باشند. این خواسته را می توان با کت هایی که از لحاظ سبک (استایل) و ظاهر مناسب هستند، برآورده کرد. در این مقاله، کت های چند منظوره و قابل پوشش برای همه نوع مشتریان مانند ماجراجو، مٌد روز و سنّتی طراحی شده اند. لباس هایِ طراحی شده به خوبی توسّط افراد هدف شناسایی شدند و دایره مشتری هدف را می توان گسترش داد. همچنین با افزایش تعداد طرح ها در یک مجموعه می توان گزینه هایِ گسترده تری برای انتخاب ایجاد کرد. این مطالعه اطلاعات مفیدی را برای درک ذهنیّت زنان هندی ارائه می دهد و در راه اندازی کت زنانه نوآورانه و پیش بردن سلیقه زنان هندی کاربردی است. این پژوهش سعی دارد با درکِ نیاز مشتریان، کت را به عنوان یک لباس پذیرفته شده در جامعه با سبک های (استایل) مختلف معرفی کند.
تبیین عوامل فیزیکی مؤثر بر شکل گیری دل بستگی به مکان برای تازه واردان؛ مورد پژوهی: فضاهای شهری منتخب اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دل بستگی به مکان، پیوند عاطفی است که میان شخص و محیط فیزیکی پیرامون او برقرار می شود. با وجود گذشت بیش از چهل سال از مطالعات انجام شده در زمینه دل بستگی، هنوز علت و نحوه شکل گیری این ارتباط و عوامل فیزیکی مؤثر بر آن مشخص نیست. خصوصیات و ویژگی های مکان در دو بعد اجتماعی و فیزیکی، بر شکل گیری این فرآیند تأثیرگذار هستند. خصوصیات اجتماعی، بر تداوم و تقویت ارتباط احساسی میان بومیان با مکان و خصوصیات فیزیکی، بر جذب و پیدایش اولیه فرآیند تعامل میان تازه واردان و مکان، مؤثر هستند. این تحقیق با مرور ادبیات و متون حوزه روان شناسی محیط، جغرافیای انسانی، جامعه شناسی و مکان با استفاده از روش تحقیق ترکیبی و بهره گیری از راهبردهای پژوهش چند موردی همگام با شناسایی عوامل فیزیکی پیش بینی کننده، با استفاده از پیمایش و نظرسنجی در قالب سه پرسش نامه مجزا با استناد بر فرآیندی گونه شناسانه، به شناسایی فضاهای عمومی شهری اصفهان با بیشترین تعداد بازدیدکننده تازه وارد به منظور بررسی عوامل فیزیکی مؤثر بر جذب و حضور مجدد تازه واردان پرداخته است. نتایج این نظرسنجی حاکی از آن هستند که تازه واردان به واسطه عوامل فیزیکی با بعد معماری به فضای شهری عمومی جذب شده؛ لیکن عوامل فیزیکی بعد شهری، منجر به حضور مجدد آنها در طول زمان و شکل گیری سطوح اولیه دل بستگی بر اساس مدل ارائه شده می شوند. مدل تبیین یافته بر اساس نتایج این تحقیق، سه سطح پیش دل بستگی، دل بستگی در حال شکل گیری و دل بستگی را در طول زمان و بر اساس حضور مجدد تازه وارد و مدت زمان ارتباط او با مکان معرفی می کند. تازه واردان به واسطه عوامل فیزیکی معماری همچون؛ رنگ، بافت، نمای ساختمان ها، مقیاس و نور شب، به فضاهای شهری اصفهان جذب شده و به واسطه عناصر فیزیکی شهری شامل؛ کف سازی، مبلمان، کاربری های موجود، ابعاد فضا، پاکیزگی و دسترسی، به حضور مجدد در فضا ترغیب می شوند. حضور مجدد تازه وارد در طول زمان، به شکل گیری سطح سوم که ایجاد ارتباط احساسی میان شخص و فضای شهری است، خواهد انجامید.
هنرِ رنج آور و مرزهای بهزیستی
منبع:
مطالعات هنرهای زیبا دوره ۲ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۵
115 - 133
حوزههای تخصصی:
شناسایی ابعاد و عوامل رانت زمین و مسکن در ایران با استفاده از گراندد تئوری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر ایمن سال ۴ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱۳
100 - 113
حوزههای تخصصی:
گام نخست در حل هر مسئله شناخت دقیق مسئله است. علیرغم شنیده شدن موضوع و مسئله رانت زمین و مسکن به عنوان یک چالش عمده در سطح شهرها، روستاها و اراضی طبیعی کشور و آسیب های شدید ناشی از آن؛ سیاست و راهکار مناسب و منسجمی برای آن در نظر گرفته نشده است. یکی از دلایل چنین شرایطی عدم وجود تئوری و نظریه دقیق در رابطه با چگونگی پیدایش، عملکرد و بازتولید این فرآیند است. پژوهش حاضر با هدف ایجاد تئوری و نظریه جامع رانت قابل استفاده و تعمیم به ساخت زمین و مسکن در ایران به انجام رسیده است. روش در نظر گرفته شده برای این تحقیق کیفی(با استفاده از مدل نظریه سازی گراند تئوری) بوده است. نوع تحقیق بنیادی و دارای هدف دانش افزایی است. ابزار تحقیق مصاحبه عمیق، جامعه آماری پژوهشگران حوزه رانت زمین و مسکن، تعداد نمونه 10 نفر(صاحب تالف در حوزه رانت زمین و مسکن) بوده اند. تجزیه و تحلیل حاصل از مصاحبه نیز با نرمافزار MAXQDA به انجام رسیده است. نتایج در دو سطح واژگانی و مقوله های پژوهش مورد تحلیل قرار گرفته است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که در ایران آنچه به عنوان رانت زمین و مسکن جریان دارد عباراتی نظیر زمین خواری، کوه خواری، جنگل خواری و ... است که ریشه در اقتصاد دارد؛ لذا راهکارهایی نظیر تحت ظابطه در آوردن مقوله مالکیت، به عنوان نمونه مالکیت هایی نظیر وقفی، الزام سازمان اوقاف به امور خیریه به رفتار قانونمند، جهت دهی این کاربری و این نهاد در راستی خیر عمومی و نفع جمعی رامی توان ارائه نمود.
مدل ترکیبی مدیریت ریسک و مدیریت ارزش مبتنی بر تصمیم گیری چند معیاره در انتخاب پیمانکاران پروژه های عمرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر ایمن سال ۴ ۱۴۰۰ شماره ۱۵
31 - 39
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش یک رویکرد تلفیقی مبتنی بر مدیریت ریسک و مهندسی ارزش بهمنظور انتخاب پیمانکاران در پروژه های عمرانی توسعه داده شده است. این مدل بر اساس معیارهااو زیرمعیارهای مستخرج از ادبیات تحقیق طراحی شده است که میزان اهمیت آنها به کمک روش بهترین - بدترین امتیازدهی میشود. سپس پیمانکاران با استفاده از روشهای ویکور و تحلیل روابط خاکستری اولویت بندی شدند. مطابق باا نتایج محاسباتی میتوان گفت که معیار ریسک استراتژیک با وزن محلی( 384.0 )بیشترین امتیاز را در بین معیارها و معیار سایر ریسکها با وزن محلی(080.0 ) کمترین امتیاز را در بین معیارها کسب نموده است. در بعد ریسک عملیاتی، زیرمعیار خطای تکنیکی بیشترین وزن محلی ( 477.0 ) و زیرمعیار تقلب کمترین وزن محلی (165.0) را داشته است. در بعد ریسک استراتژیک زیرمعیار نارضایتی اجتماعی بیشترین وزن محلی ( 380.0 )و زیرمعیار نارضایتی زیست محیطی کمترین وزن محلی (136.0 )را گزارش کرده است. در بعد ریسک منابع انسانی زیرمعیار شرایط ریسک هزینه ای بیشترین وزن محلی (470.0) زیرمعیار ریسک فنی کمترین وزن محلی (149.0 )را داراست. در بعد سایر ریسکها زیرمعیار ریسک مالی بیشترین وزن محلی (517.0)و زیرمعیار ریسک خارجی کمترین وزن محلی (096.0 )را دارد. در بعد مهندسی ارزش زیرمعیار حجم گردش مالی بیشترین وزن محلی (469.0 )و زیرمعیار صرفه جویی مالی کمترین وزن محلی(251.0) را دارد. در نهایت اولویت بندی پیمانکاران بر اساس مقایسه نتایج حاصل از حل روشهای ویکور و تحلیل روابط خاکستری گزارش شده است. قابل ذکر است که به منظور مقایسه عملکرد این روشها از یک رویکرد ابتکاری مبتنی بر شبیه سازی مونت کارلو استفاده شده است.
سنجش قابلیت پیاده مداری مناطق شهری؛ نمونه موردی: خیابان های ناحیه های یک و دو منطقه 12 تهران
منبع:
شهرسازی ایران دوره چهارم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۷
199-212
حوزههای تخصصی:
پیاده روی از نیازها و قابلیت های اولیه هر انسان است که شهرنشینی شتابان و عدم توجه به عابران پیاده در طراحی و برنامه ریزی شهری و تمرکز بر برنامه ریزی خودرو محور در کلانشهرهای ایران از توجه به آن غافل مانده است. انسان به عنوان کنشگر اصلی فضا و پدیدآورنده شهر، در برنامه ریزی های عصر مدرن فراموش شده و در مقابل گرایش برنامه ریزان شهری اغلب به برنامه ریزی های اتومبیل گرا، راهبرد پیاده مداری به منظور کاهش آلودگی های زیست محیطی، افزایش سرزندگی در فضاهای شهری، حفاظت از نواحی تاریخی و ارزشمند و بهبود آنها، از سوی نظام شهرسازی اغلب کشورهای جهان به کار گرفته شد. ارتقاء پیاده روی علاوه بر دسترسی آسان به خدمات و نیازهای شهری، امکان رونق فعالیت های گردشگری و تجاری را نیز فراهم می کند. منطقه ۱۲ به عنوان قلب تاریخی تهران فضایی است که دارای پتانسیل بالای گردشگری بوده و خدمات فرامنطقه ای بازار نیز روزانه تعداد بسیار زیادی عابر پیاده را به خود جلب می کند. بنابراین لازم است به قابلیت پیاده روی و شاخص های وابسته به ارتقاء آن اهتمام ورزیده شود. اهداف تحقیق شامل سنجش میزان مطلوبیت و کم و کاستی های خیابان های محدوده از نظر قابلیت پیاده مداری است. این پژوهش با روش مشاهده میدانی به صورت مقایسه ای، قابلیت پیاده روی ناحیه یک و دو این منطقه که محلات اطراف بازار را شامل می شود، بررسی و رتبه بندی کرده و پیشنهاداتی جهت ارتقاء کیفیت آن ارائه نموده است. نتایج به دست آمده از طریق سنجه های تحقیق و امتیازدهی به آن در خیابان ها نشان می دهد ناحیه 2 با توجه به پیاده سازی طرح های مطالعاتی و پیاده محور بر ناحیه 1 برتری دارد.
باستان سنجی در مطالعات میراث فرهنگی و هنر (تعاریف، گرایش ها و چالش های آینده)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توسعه و پیشرفتِ هر رشته، گرایش علمی یا رویکرد پژوهشی درگرو شناخت اهداف، گستره و حوزه های مطالعاتی آن است. بررسیِ اصول و مبانیِ اقداماتی ذیلِ مفهوم باستان سنجی؛ به عنوان یک رویکرد پژوهشی علمی و کمّیِ کارآمد درزمینه تحقیقات علوم میراث فرهنگی در دهه های اخیر ایران، به دلیل میان رشته ای بودن و کثرت موضوعات، چندان موردمطالعه دقیق قرار نگرفته است. به سبب آنکه دستیابی به این موضوع درگرو شناخت رویکردها و گرایش های باستان سنجی است، شناخت حدودوثغور و گستره این حوزه مطالعاتی به الزامی برای این گرایش علمی تبدیل شده است. آن چنان که می دانیم خاستگاه باستان-سنجی در غرب، حاصل ارتباط باستان شناسان با دانشمندان علوم پایه، فنی مهندسی و حتی پزشکی بوده است و در ایران تلاش شده که از همان بدو شکل گیری، این رشته وارداتی، با سایر علوم میراث فرهنگی همچون مرمت، باستان شناسی و موزه داری تلفیق شود و با حل مشکلات آن ها اقدام به پژوهش کند، ازاین رو بررسی حوزه های مختلف آن به عنوان اصل بنیادین باهدف ایجاد زبان مشترک میان متخصصان و دانشجویان و کارورزان ضروری به نظر می رسد و در مفهوم سازی عملکرد این رویکرد چندجانبه بسیار حائز اهمیت است. بنا بر مطالعات صورت گرفته، مهم ترین محورهای قالب و موردبحث این نوع پژوهش سنجه پذیر شامل موارد اصلی: سال یابی، ساختارشناسی منشأیابی، اصالت سنجی، شناسایی کاربری اشیاء و بازسازی فناوری های باستانی، دانش حفاظت و مرمت، دورسنجی و پیش یابی، باستان زیست شناسی، باستان زمین شناسی و دیرین اقلیم شناسی، سایبر باستان شناسی هستند که پژوهشگران این عرصه با شناخت هر چه بیشتر این حوزه ها می توانند دامنه فعالیت های پژوهشی خود را گسترش دهند. به علاوه مباحث جدی همانند: عدم تخصیص سرمایه مکفی در مطالعات میراث فرهنگی برای پژوهش های باستان سنجی، عدم ایجاد گفتمان کارآمد میان باستان شناسی و باستان سنجی، برنامه آموزشی باستان سنجی در دانشگاه های کشور و معضل ورود دانشجویان غیر مرتبط، عدم وجود بانک اطلاعات و داده های باستان سنجی و پراکنده بودن داده های علمی کشور، و درنهایت کیفیت انتشارات باستان سنجی، می توانند آینده باستان سنجی را در کشور با چالش مواجه کنند.
مطالعه مقایسه ای سلسله مراتب ورودی مساجد جامع عبّاسی و سیّد اصفهان از منظر نظام تناسبات هندسه ایرانی در پلان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظام تناسبات هندسی سازمان دهنده کالبد ابنیه، در بسیاری موارد در ساختار کالبدی بخش ورودی آنها نمایان میشود. بنابراین، جستار پیش روی تلاش دارد تا در جهت ارزیابی نوآوری ها و مقایسه تفاوت ها و شباهت های مراتب ورودی مساجد جامع عبّاسی و سیّد اصفهان، به بررسی نظام تناسبات هندسی مؤثر در شکل گیری اجزاء و روابط حاکم بر ساختار پلان فضای ورودی بپردازد. باور بنیادین پژوهش بر آن است که عناصر تکرار شونده هندسه ایرانی در پلان وضع موجود فضای ورودی مساجد مذکور، دلیلی بر الگو برداری بنای متأخر از بنای متقدم است. بر این مبنا، جستار حاضر بر پایه داده های کتابخانه ای، میدانی و تحلیلهای دقیق هندسی و حسابی شکل گرفت. در پس آن نیز، روش مقایسهای در گستره نظام تناسبات هندسی پلان، جهت سنجش فضای ورودی نمونهها به کار بسته شد. در این راستا، سنجش تناسبات طول به عرض عناصر کالبدی فضای ورودی نمونهها، نشانگر بهرهگیری ساختار فضایی پلان از شکل پایه شش ضلعی منتظم بود. همچنین، تحلیل نظام چینش فضایی در پلان وضع موجود ورودی در دو مسجد مذکور، بهره از سیستم سازماندهی هندسی مشابهی را در کلیّات ساختاری هر دو مسجد نمایان کرد. با این وجود، نسبت تکرار شوندهای در سازماندهی بخش مذکور نمونهها تشخیص داده نشد. بنابراین، میتوان به عنوان نتیجه تحقیق، به پیروی ساختار کلی هر دو بنا از اصول همسان برگرفته از نظام تناسبات هندسه ایرانی در عین بهره از خلاقیت معمارانه در طرح اندازی بخش ورودی مساجد مذکور تأکید کرد.
نشانه شناسی به عنوان چارچوبی برای خوانش و نگارش منظر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هجدهم دی ۱۴۰۰ شماره ۱۰۳
65 - 74
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: علم نشانه شناسی نوین در عرصه های مختلفی از علوم، دریچه های جدیدی باز کرده و فرایند تحلیل را در شاخه های مختلف با ارائه الگوهایی بسط داده است. به نظر می رسد نشانه شناسی می تواند چارچوبی در اختیار معماران منظر قرار دهد.هدف پژوهش: این پژوهش با مراجعه به مبانی نشانه شناسی در پی یافتن نسبت بین نشانه شناسی و معماری منظر است تا از این طریق به الگویی برای تحلیل و طراحی معماری منظر برسد.روش پژوهش: این مقاله از روش تطبیق لنزی برای قیاس منظر به عنوان یک متن و نشانه شناسی به عنوان ابزار تحلیل متن بهره می برد و با روش توصیفی-تحلیلی به بررسی و تحلیل مفاهیم پایه، نظرات و تقسیم بندی های افراد صاحب نظر در عرصه نشانه شناسی می پردازد و الگوهایی ترکیبی برای تحلیل و طراحی پیشنهاد می کند.نتیجه گیری: از یافته های این پژوهش پیشنهاد الگوی سه وجهی ترکیبی برگرفته از الگوی پیرس و الگوی یلمزلف برای مطالعات منظر است که کالبد، معنا و مخاطب منظر را در ارتباط با یکدیگر مورد مطالعه قرار می دهد. همچنین در مطالعات مربوط به کالبد و معنا، الگوی بسط داده شده یلمزلف توسط وانگ را عملیاتی کرده، که الگوی سه مرحله ای برای یافتن معنای منظر یا معنابخشی به آن است.
مطالعه نقش مایه اسارت در منسوجات دوره شاه طهماسب با رویکرد جامعه شناسی تاریخی تدا اسکاچپول(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موضوع اسارت رایج ترین موضوع منسوجات دوره شاه طهماسب در نیمه سده دهم ه ق است. تدقیق در دلایل نقش اندازی نقش مایه اسارت بر این منسوجات نشان می دهد که مقاصد مهمی در پس شکل گیری این نقش نهفته است. بررسی این موضوع زمانی اهمیت می یابد که نمونه های قابل توجهی از آن ها شناخته و تاریخ گذاری شده اند در صورتی که کمتر پیش زمینه هنری از این موضوع تا این زمان وجود داشته است. همین امر انگیزه لازم برای انجام این پژوهش را فراهم می آورد. بنابراین پرسشی که در این جا مطرح می گردد این است که علت اصلی نقش اندازی موضوع اسارت بر منسوجات دوره شاه طهماسب چه بوده است؟ پژوهش های انجام شده تاکنون مهمترین علل شکل گیری این نقش را لشکر کشی های پی در پی شاه طهماسب به گرجستان و دستیابی به تعداد کثیری اسرای مرد و زن و کودک دانسته اند. اما با توجه به نقش اندازی این موضوعات تنها بر منسوجات این دوره و عدم شکل گیری آن بر هیچ زمینه هنری دیگر، ضرورت کنکاش بیشتر احساس می گردد که با دقت در تاریخ سیاسی و اجتماعی دوره شاه طهماسب و تغییر رویکردهای حامی هنری نسبت به موضوعات سابق برای نقش اندازی بر منسوجات و نیاز برای نمایش قدرت و نفوذ معنوی حاکم در منطقه می توان به این مهم دست یافت؛ از میان تمام وقایع دوره، اختلافات داخلی قزلباش ها، توبه شاه طهماسب و رقابت با عثمانی در جنگ علیه کفار، ضمن محدودیت های مذهبی در تصویرگری کتاب و همچنین نقش کاربردی منسوجات در مدیریت احساسات درونی فرد و جنبه تبلیغی این منسوجات در این نقش پذیری مؤثر بوده اند. بدین ترتیب، پژوهش حاضر با رویکرد جامعه شناسی تاریخی به تبیین چرایی و چگونگی شکل گیری این نقش بر منسوجات دوره شاه طهماسب می پردازد و نتیجه حاصل از این بحث نشان می دهد که مجموعه ای از عوامل بهم پیوسته در این دوره ، انگیزه جنگ با گرجستان را ایجاد نموده و پیرو آن موجب خلق و تولید این منسوجات تصویری گردیدند.
ارزیابی میزان آسایش حرارتی کاربران در اقلیم گرم و مرطوب (مطالعه موردی: مسکن بومی جزیره کیش)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۴۰ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱۷۴
۴۴-۲۹
حوزههای تخصصی:
مطالعات آسایش حرارتی از آن جهت اهمیت دارند که مهندس طراح را به استفاده از روش های غیرفعال و استفاده حداقلی از روش های فعال برای ایجاد راحتی در ساختمان راهنمایی می کند. اگرچه امروزه نیاز به آسایش حرارتی کاربران به کمک تجهیزات مکانیکی و الکتریکی صورت می گیرد، اما واقعیت این است که تنها زمانی می باید این تجهیزات سنگین را به کار گرفت که شرایط آب و هوایی غیرقابل تحمل باشد، در غیر این صورت طراحی مناسب بنا همراه با رفتارهای حرارتی مناسب می تواند شرایط مطلوب آسایشی را فراهم کند. دراین راستا مقاله حاضر هماهنگ با اصول مندرج در استاندارد اشری، به کمک مطالعات میدانی در اقلیم گرم و مرطوب ایران که شامل اندازه گیری متغیرهای اقلیمی و بررسی نظرسنجی ها از کاربران است، به ارزیابی احساس حرارتی و ترجیح حرارتی ساکنین در خانه های جزیره کیش می پردازد؛ و هدف آن، توجه به آسایش حرارتی به منظور ارتقای معماری با رویکرد اقلیمی در جهت کاهش مصرف انرژی است. ازآن جایی که بخش عمده ای از انرژی مصرف شده در ساختمان ها از نیاز به ایجاد محیط های مطلوب سرچشمه می گیرد و ساختمان های مسکونی از اصلی ترین بخش های مصرف کننده انرژی می باشند، لذا بررسی تعامل مابین کاربران و ساختمان، در جهت یافتن تأثیر سازگاری رفتاری و روان شناختی کاربران در دستیابی به شرایط آسایشی مطلوب، امری ضروری می باشد. نتایج حاصل از انجام این پژوهش نشان می دهد که افراد در شرایط داخلی در محدوده آسایش حرارتی بوده اند، البته درحالی که در هر دو فصل برداشت اکثراً از سامانه ها برای سرمایش خود استفاده کرده اند. دلیل آن می تواند سختی و غیرقابل تحمل بودن آب وهوا در آن زمان از سال در این اقلیم باشد؛ که غیر از این، فراهم کردن شرایط آسایش حرارتی به هیچ عنوان میسر نمی باشد. لذا افراد با رفتارهای حرارتی که از خود نشان داده اند، باعث فراهم شدن محیط های دینامیکی شده است که در کنار تغییر تصورات راحتی حرارتی، باعث کاهش بار استفاده از سامانه ها نیز شده است؛ که این نشان از تطبیق و سازگاری مردم با شرایط حرارتی را می دهد. اینکه چگونه مردم شرایط راحتی را در اغلب موارد برای خود مهیا می کنند. در مطالعه حاضر ساختمان های معاصر در جزیره کیش به صورت شاهد مطالعه مطرح اند.
ارزیابی نقش امنیت تصرف زمین در ساماندهی سکونتگاه های غیررسمی (نمونه موردی: محله اسکان- شهر یزد)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
سیاست گذاری محیط شهری سال اول تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
21 - 34
حوزههای تخصصی:
امنیت و احساس ایمنی در تصرف مسکن، بعد مهم و تأثیرگذار اجتماعی و روانی مسکن است؛ زیرا سبب می شود خانوارها از نظر دورنمای سکونت خود احساس ایمنی کنند از سوی دیگر برای آنکه گروه های کم درآمد در طول زمان، وضع مسکن خود را بهبود بخشند، امنیت حق تصرف بسیار حائز اهمیت است. در سال های اخیر امنیت تصرف زمین به عنوان یکی از حقوق اولیه خانوارها توجه بسیاری از سازمان های جهانی را به خود جلب کرده و منجر به ایجاد مطالعات و جریان های فکری جدیدی در زمینه ی ارتقاء امنیت تصرف شده است. در اغلب این مطالعات، بهبود امنیت تصرف زمین برای ارتقاء شرایط زندگی خانوارها ضروری قلمداد شده است. هدف تحقیق حاضر بررسی نقش امنیت تصرف زمین در ساماندهی سکونتگاه های غیررسمی محله اسکان یزد می باشد و از آنجا که دستیابی به ساماندهی کالبدی – فضایی سکونتگاه های غیررسمی، جدا از مسائل کالبدی، اجتماعی و مدیریتی نیست، در این تحقیق ارتباط بین امنیت تصرف و متغیرهای کیفیت مسکن و عوامل مدیریتی و خدماتی در طرح های مذکور مورد توجه قرار گرفت. تحقیق حاضر از نوع توصیفی – تحلیلی است. برای تعیین حجم نمونه آماری از روش کوکران استفاده می شود و شیوه نمونه گیری بر اساس پرسشنامه تهیه شده و سؤالات مربوطه توسط سرپرست خانوارهای ساکن در محله و به روش تصادفی ساده تکمیل می گردد و در نهایت اطلاعات جمع آوری شده به صورت جدول های توزیع فراوانی و نمودارها مورد تحلیل قرار گرفته و سپس روابط بین متغیرها با استفاده از روش های آلفای کرونباخ، ضریب همبستگی تاو-کندال و رگرسیون چندگانه در بسته نرم افزاری SPSS مورد تحلیل قرار می گیرد. یافته های این تحقیق نشانگر این است که بین کیفیت مسکن و امنیت تصرف زمین در محله اسکان رابطه ی مستقیم وجود دارد و همچنین بین دو متغیر مدیریت و خدمات رسانی با امنیت تصرف ارتباط معنادار و مثبتی وجود دارد یعنی با افزایش میزان خدمات رسانی و مدیریت بهتر میزان امنیت تصرف پاسخ دهندگان نیز افزایش می یابد.
طراحی مبتنی بر روایت به عنوان روشی تاریخی (نمونه موردی: مسجد جامع فهرج)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هجدهم بهمن ۱۴۰۰ شماره ۱۰۴
93 - 110
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله : اگرچه از عمر طراحی پژوهی زمان زیادی نمی گذرد، اما تداوم خلق اثر معماری در طول تاریخ، گواه بر وجود روش های طراحی، با وجود نبود خودآگاهی درباره آن هاست. برخی روش شناسان، روش هایی را شناسایی کرده اند که ویژگی آن ها بی زمانی است. اهمیت این روش ها در آن است که به شکلی پیوسته در تاریخ طراحی حضور داشته اند. در این پژوهش، تلاش شده تا با نگاهی تحلیلی به مسجد جامع فهرج، به نقش و تأثیر روش روایتی در طراحی این مسجد با استفاده از روش تحلیل بینامتنیت پرداخته شود. مسئله پژوهش تلاش برای فهم تأثیر روش روایتی در فرایند خلق مسجد جامع فهرج به عنوان مسئله بنیادین است و به تأثیر روایت طراح از مسجدالنبی به عنوان منبع قیاس در طراحی آن خواهد پرداخت. هدف پژوهش : هدف پژوهش بررسی ریشه های روش روایتی در خلق اثر و فرایند شکل گیری مسجد جامع فهرج است. روش پژوهش : پژوهش پیش رو پژوهشی کیفی بوده و در گردآوری داده های آن از روش کتابخانه ای استفاده شده است. پس از مرور منابع مکتوب، بر مبنای نظریه بینامتنیت دست به تحلیل اثر به مثابه متن زده و تلاش شده است روش طراحی معماری مورد تحلیل قرار گیرد. نتیجه گیری : به نظر می رسد طراحی مسجد جامع فهرج با به کارگیری روش طراحی روایتی و مبتنی بر روایتی از مسجدالنبی طراحی شده و به دست طراح رسیده است و در واقع مسجدالنبی منبع قیاس در طراحی مسجد جامع فهرج بوده است.
جایگاه ورودی در معماری بناهای بومی بندرلنگه
منبع:
هویت محیط دوره دوم بهار ۱۴۰۰ شماره ۶
21 - 39
حوزههای تخصصی:
آنچه که از معماری ایران قابل فهم می باشد عناصر، فضاها و ساختارهایی از معماری بومی است که بواسطه درک معماران قدیم در بناها ساخته و پرداخته شده و از آنجاییکه ورودی یک بنا ارتباط دهنده فضای اندورنی و بیرونی می باشد، در جهت بررسی این موضوع بصورت کیفی با شناخت عناصر(روزن ها، المان ها، کوبه زنانه و مردانه و سردر ورودی)، فضاهای معماری(جلوخان، دالان ورودی و خواجه نشین یا پیر نشین) و ساختارهای معماری بومی ( رنگ جداره ها، تناسبات و ارتباطات فضایی ورودی در بناهای بومی) و بصورت کمی جهت اثبات پایداری و شناخت عملکردی بودن یا نبودن ورودی بناها به تحلیل نور و سرعت جریان باد جذبی در بین بناهای بومی در خیابان شهید بهشتی شهر بندر لنگه که مجموعه ای از 168 بنای سنتی با قدمت بالای 70 سال پرداخته شده است، بطوریکه در این پژوهش با بهره گیری از دقیق ترین دستگاه های اندازه گیری به ارزیابی داده هایی از جمله نورسنجی و سرعت سنجی جریان باد جذبی ورودی بناها در تیرماه(ماه اوج گرمای حاکم) در منطقه بندرلنگه مورد بررسی قرار گرفته است. نتایجی که براساس بررسی متغییرها بر روی فضای ورودی بناها صورت گرفته بیان کننده محیطی است که توانسته با بهره گیری از عوامل پایدار با شناخت عناصر، فضاها و ساختارها در معماری بومی به شرایطی از معماری دست یابد که در آن توجه خاصی به عامل عملکردی یعنی آسایش و حفظ حریم ها در پهنه اقلیمی گرم و مرطوب بندرلنگه شده است.
مطالعه نحوه انعکاس آلودگی زیست بوم های دریایی جنوب کشور در بیستمین جشنواره هنر محیطی ایران
منبع:
مطالعات هنرهای زیبا دوره ۲ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۴
64 - 75
حوزههای تخصصی:
در طی دهه های اخیر، در اثر ساز وکارهای بی حد و حصر انسانی و بهره برداری های نابخردانه، آلودگی اکوسیستم های آبی به وقوع پیوسته است که از جمله پیامدهای جبران ناپذیر این مخاطره زیست محیطیِ جهان صنعتی می توان نابودی تنوعات زیستی را برشمرد. در بین مناطق مختلف کشور، خلیج فارس که در زمره یکی از مهم ترین پهنه های آبی جهان به شمار می رود، به سبب آلاینده های مختلف زیست محیطی، لقب آلوده ترین محیط زیستِ دریایی را به خود اختصاص داده است. در این راستا، گروهی از هنرمندان معاصر با گرایش هنر محیطی، عکس العمل خویش نسبت به اهمیت و نقش ضروری آب در حیات جانداران و کنترل آلودگی آن را ابراز نمودند. این مقاله با هدف بررسی و شناخت چگونگی بازنمایی و انعکاس آلودگی محیط زیست دریایی جنوب کشور در آثار هنرمندان محیطی ایران، به طرح این موضوع پرداخته است که هنرمندان، جهت بازیابی ارزش ها و کارکردهای زیست محیطی دریاهای خطه جنوب ایران و به ویژه خلیج فارس، به لحاظ حیات گونه های جانوری چگونه آثار خویش را بر مبنای چالش آلودگی آب های این موقعیت جغرافیایی در جزیره هرمز خلق نمودند. پژوهش کیفی حاضر بر مبنای هدف از نوع پژوهش های بنیادی- نظری بوده که به روش توصیفی- تحلیلی به پردازش آثار هنر محیطی که مبیّن بحران آب ناشی از آلودگی ها می باشد، همت گماشته است. در این پژوهش به منظور گرد آوری اطلاعات و داده های موردنیاز، از منابع کتابخانه ای و پایگاه های معتبر مجازی استفاده گردیده است. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل یافته ها اذعان می دارد که هنرمندان محیطی، خطرات و پیامد های ناشی از آلاینده های مختلف زیست بوم خلیج فارس را با بهره مندی از نشانه های ساده و ادراکی زیست محیطی، تکنیک خاص اجرایی و نیز استفاده از مصالح طبیعی و مصنوعیِ منطبق با نوع آلوده کننده بازتاب دادند.
نیروهای تاثیرگذار در نقاشی جوتو: برداشتی از سمینار «نیروهای پنهان؛ بررسی ویژه نیروها در دوره ی رنسانس و آغاز دوره ی مدرن»
منبع:
مطالعات هنرهای زیبا دوره ۲ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۵
171 - 177
حوزههای تخصصی:
تحلیل نقش چشم انداز در موقعیت استقرار و ساختار فضایی عمارت اصلی درباغ ایرانی (مطالعۀ موردی: باغ های دورۀ صفوی در شمال ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۱۳ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۵۵
6 - 19
حوزههای تخصصی:
با وجود کلیت یگانه باغ ایرانی، تنوعاتی در آن دیده می شود که بنا به شرایط مختلفِ بستر طبیعی باغ به وجود آمده است. یکی از مسائلی که در مطالعه باغ ایرانی با آن مواجه می شویم، تغییر شکل و موقعیت استقرار عمارت اصلی در برخی باغ های شمال ایران است که اگرچه ساختار مشابهی با باغ های فلات مرکزی دارند اما در این موضوع با آن کلیت یگانه متفاوت هستند. این مقاله با بررسی باغ های شمال ایران در پی پاسخ به این سؤال است که چشم انداز درک شده از نظرگاه به محیط پیرامون، چگونه بر نظام استقرار معماری و ساختار فضایی عمارت اصلی باغ های شمال ایران تأثیر می گذارد؟ فرضیه پژوهش این است که علاوه بر ساختار هندسی باغ و ویژگی های توپوگرافیک زمین، چشم انداز محیط پیرامون باغ نیز بر تعیین موقعیت استقرار عناصر معماری و ساختار فضایی عمارت اصلی باغ های شمال ایران نقش دارد. پژوهش حاضر با هدف شناخت باغ های شمال ایران، ترکیبی از روش های تاریخی و مطالعه بین موردی را مناسب یافته است که با کمک اسناد مکتوب، متون تاریخی، سفرنامه های سیاحان و مستندات تصویری همچون عکس های تاریخی، نقشه های وضع موجود، عکس هوایی، آخرین یافته ها از کاوش های باستان شناسی و مشاهدات میدانی، به بررسی این باغ ها می پردازد. پس از بررسی و گونه شناسی 51 باغ در شمال ایران و مطالعه و تحلیل تغییرات نظام استقرار و ساختار فضایی عمارت اصلی در چهار نمونه کاملتر، این نتیجه حاصل شد که در کنار نظام های کارکردی و معنایی، ویژگی های طبیعی بستر باغ و چشم انداز محیط پیرامون از عناصر سازمان دهنده بر نظام های کالبدی باغ های شمال ایران هستند و باغ ایرانی، در بسترهای مستعد، با هدف بهره مندی حداکثری از ظرفیت های ممتاز منظرین طبیعت پیرامون باغ، جهت گیری می کند. بدین معنا که در چنین بسترهایی، چشم انداز طبیعی قابل درک از نظرگاه، در کنار چشم انداز مصنوع باغ، راستای نظرگاه و متأثر از آن، نظام استقرار معماری و ساختار فضایی عمارت اصلی را تعیین می نماید.
مطالعه سبک شناسی تاریخی قالی های بافته شده در دوران شاه طهماسب اول(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قالی ایرانی از هنرهایی است که شناخت آن در دانش سبک شناسی و در چند دهه اخیر مورد اقبال پژوشگران این حوزه بوده است. با این همه این پژوهش ها در ابتدای راه قرار داشته و به همین خاطر با برخی کاستی ها و گاهی با اظهار نظرهای غیر علمی نیز همراه بوده که از آن جمله می توان به سبک شناسی براساس مناطق جغرافیایی اشاره نمود. به همین خاطر نظر واحدی در سبک شناسی قالی های ایرانی وجود ندارد. این در حالی است که رویکردهای تاریخی یکی از روش هایی قلمداد می شود که قسمت مهمی از فرش های ایرانی را در قالب آن می توان تعیین سبک نمود. با توجه به موارد گفته شده و همچنین اهمیت عصر صفویه و تأثیر قدرت پادشاهان این دوره در قالی بافی ایران، سبب شد تا این پژوهش با هدف سبک شناسی تاریخی قالی های دوره ی شاه طهماسب اول و با روش توصیفی-تحلیلی به آنالیز و بررسی موردی تعدادی از قالی های بافته شده در این دوره با استفاده از منابع کتابخانه ای و مشاهدات میدانی بپردازد که در نتیجه ی آن، صفات سبکی مشترک میان قالی های متعلق به این دوره محرز گردد. همچنین تأثیر عوامل محیطی از جمله اوضاع اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی بر ویژگی های ظاهری و فنی این دسته قالی ها و تمیزدادن آنها با قالی های ادوار دیگر، کشف ویژگی های سبکی میان قالی های متعلق به این دوران آنها را از لحاظ تاریخی و هنری سبک شناسی و گروه بندی کند. که به سب آن پراکندگی اختلاف نظر در این حوزه کاهش یابد.
مفهوم شهرسازی استعماری در ایران نمونه موردی: آبادان در دوره استعمار نفتی بریتانیا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هجدهم مرداد ۱۴۰۰ شماره ۹۸
5 - 20
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: کشف نفت و حضور بریتانیا تحت لوای شرکت نفت بریتانیا- پارس در فرایندهای اکتشاف و استخراج نفت در منطقه جنوب غرب ایران و به طور ویژه خوزستان در ابتدای قرن بیستم میلادی، تجربه ای استعماری را در این منطقه رقم می زند که در کنار تمام جنبه های اقتصادی، سیاسی و اجتماعی آن، الگویی از شهرسازی استعماری را در ایران پدید می آورد که در آبادان به عنوان مرکز فعالیت های مرتبط با استعمار نفتی بریتانیا بروز می یابد.هدف پژوهش: مطالعه چگونگی تأثیرات دیدگاه های استعماری بر ساختار شهری آبادان به عنوان نمونه ای از شهرسازی استعماری در بستر جغرافیایی ایران هدف اصلی پژوهش حاضر است.روش پژوهش: این پژوهش از نوع کیفی است و با روش تحقیقی تفسیری-تاریخی تلاش می کند به سؤالات مطرح شده در راستای اهداف این پژوهش پاسخ دهد. روش جمع آوری اطلاعات در فرایند مطالعاتی، عمدتاً بر روش کتابخانه ای متکی است که شامل منابع نوشتاری، نظیر کتب، مقالات و همچنین منابع تصویری مانند عکس های تاریخی و نقشه شهرسازی می شود. همچنین از طرف دیگر، نویسندگان از تجربه زیستی خود در آبادان، در فرایند مطالعاتی و تحلیلی مقاله بهره گرفته اند.نتیجه گیری: استفاده از اصول زون بندی شهری، کمربند سبز جداکننده در قالب اصول باغ شهر، بلوک بندی منتظم شهری و استفاده از میادین شهری به عنوان مفصل گاه شهری از جمله اقدامات اصلی شهرسازی استعماری در آبادان بوده است که عمدتاً با هدف افزایش سطح کنترل و نظارت بر بخش های مختلف شهری اتخاذ شدند. همچنین این پژوهش مشخص نمود که شهر استعماری آبادان از یک طرف به مثابه شهری «پانوپتیک» (سراسرنما) و از طرف دیگر به مثابه شهری دوگانه از نظر کالبدی، فضایی-اجتماعی، اقتصادی و زیرساختی قابل تفسیر است.
ریخت شناسی شخصیت ادیپوس در نمایشنامه ادیپ شهریار براساس آرای ولادیمیر پراپ
منبع:
رهپویه هنرهای نمایشی دوره اول پاییز ۱۴۰۰ شماره ۱
91-97
حوزههای تخصصی:
نمایشنامه ادیپ شهریار، یکی از مشهورترین نمایشنامه های تاریخ ادبیات نمایشی جهان است. این تراژدی در قرن پنج ق.م در یونان باستان به قلم سوفوکلس پدید آمده است. ادیپ شهریار را به عنوان یک نمونه تمام عیار تئاتر یا تراژدی ارسطویی می دانند. این اثر از زوایای متعددی از جمله روانشناسی، جامعه شناسی و نقد ادبی تحلیل و بررسی شده است. ساختارگرایی به عنوان یک روش نقد و تحلیل متون ادبی تأثیر عمیقی بر تاریخ ادبیات گذاشته است. ولادیمیر پراپ با تمرکز بر ادبیات فولکلوریک و افسانه های عامیانه، در پژوهشی موسوم به ریخت شناسی قصه پریان، روش جدیدی برای تفسیر و واکاوی ساختار قصه و روایت مطرح کرد. روش پراپ بر عملکرد شخصیت ها و خویشکاری آنها است. او در نظریه اش هفت شخصیت تکرارشونده را بر اساس عملکردهای شان معرفی می کند. ادیپوس به عنوان قهرمان تراژدی به سبب اعمالش، مرتکب گناهی بزرگ می شود و از جایگاه رفیعش سقوط می کند و تباه می شود. به نظر می رسد شخصیت ادیپ شهریار براساس الگوی پراپ درباره شخصیت های تکرارشونده قابل تحلیل است. در حقیقت پژوهش حاضر که به روش توصیفی-کیفی و با استناد به منابع کتابخانه ای و مطالعه متون پدید آمده است، تلاش دارد نشان دهد تک تک شخصیت های مورد نظر پراپ در تحلیل ساختاگرایانه اش، خود ادیپوس هستند یا به عبارتی دیگر شخصیت ادیپوس به گونه ای است که تمام شخصیت های پراپ را در خود دارد. در این پژوهش با تکیه بر روش پراپ در تحلیل ساختاری روایت و شخصیت ادیپوس به عنوان عنصری سازنده در نمایشنامه، به پرسش های تحقیق پاسخ داده شده و نتایج به دست آمده ارائه گردیده است.