فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۶۴۱ تا ۴٬۶۶۰ مورد از کل ۳۰٬۰۰۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
رنگ ها هویت بخش و هویت ساز فرهنگ ها هستند و ریشه ای کهن در زیست بوم های گوناگون دارند. رنگ ها، نقش و معناهای متفاوتی را در کشورهای مختلف دارا بوده و رهیافت و رویکرد ملت ها نسبت به آن ناهمگون و متمایز است. ایران زمین با قدمتی کهن در بافتار سنتی و یا مدرن خود از وجوه و ویژگی های رنگ در همه زمینه های زیستی و داشته های فرهنگی، هنری و مذهبی اش بهره برده است. سواد رسانه ای و آگاهی مخاطبان، فیلم سازان و تولیدکنندگان هنر انیمیشن را به سوی سینمای بصری رهنمون ساخته و رنگ در این راستا به عنوان عنصری مهم نقش قابل توجه ایی دارد. انیمیشن ایران با قدمتی طولانی، متأثر از چنین رویکردی سال ها در تلاش است که از خصایل رنگ ها در تبلور و پرتوافشانی دین و فرهنگ ملی سود جوید. پژوهش حاضر با هدفی کاربردی منزلت و جایگاه این باور ملی در خصوص نقش نمادین رنگ را مورد بررسی قرار داده، و مسأله اصلی آن واکاوی چگونگی استفاده از رنگ در فضاسازی انیمیشن های مذهبی ایرانی دهه 90 است. روش تحقیق کیفی با رویکردی تحلیلی، توصیفی براساس گردآوری اطلاعات از منابع کتابخانه ایی و آرشیوهای صوتی تصویری می باشد. در این راستا پژوهشگر با انتخاب هدفمند فیلم های «آقای مهربان»، «شاهزاده روم» و «آخرین داستان» را مورد بررسی و مداقه قرار داده است.
تبیین و ارزیابی چگونگی بازتاب شاخص های هویت بخش معماری تیموری در بناهای معاصر سه کشور شرق خراسان بزرگ، ازبکستان، تاجیکستان و ترکمنستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال هفدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۴
222 - 241
حوزههای تخصصی:
هویت و معماری برخوردار از هویت ملی و منطقه ای مسئله ای است که در سال های اخیر و در همه کشور ها مورد توجه خاص قرار گرفته است. در شرایط کنونی و با وجود جریاناتی که به دنبال معماری خودی هستند، تبیین چگونگی اثرپذیری آثار معماری معاصر از آثار معماری ماقبل خود به ویژه آن دسته از آثاری که در زمینه تاریخی-فرهنگی یکدیگر قرار دارند، بسیار مهم و حائز اهمیت است؛ لذا در این پژوهش با بررسی ویژگی های مهم و تأثیرگذار و اجزای درون متنی هویت ساز در سنت معماری تیموری، به عنوان یکی از مهم ترین سنت های معماری در خراسان بزرگ و در کشور های حوزه ی تمدنی آن و در بناهای شاخص این دوره در کشورهای موردمطالعه، تلاش شده به صورت منسجم به بیان چگونگی و مراتب ارتباط میان سنت معماری تیموری با آثار معماری معاصر و بر اجزا و لایه های مختلف آن پرداخته شود. در این تحقیق به واسطه بررسی های کتابخانه ای و با مطالعه اسناد تاریخی و منابع متعدد دیگر، از روش تحقیق کیفی با استفاده از تدابیر چندگانه تحلیلی-توصیفی و روش تاریخی-تفسیری و روش مقایسه ای استفاده شده و جامعه آماری بناهای معاصر عمومی سه کشور ازبکستان، تاجیکستان و ترکمنستان در فاصله سال های ۱۹۶۰ تا ۱۹۹۰ میلادی است. تجزیه و تحلیل داده ها و نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که بناهای معاصر در این کشورها با تلاش به ترکیب لایه های مختلف در معماری بنا به برقراری مکالمه و ارتباط با سنت معماری تیموری پرداخته اند. اهداف پژوهش بازشناسی شاخص های هویت بخش معماری تیموری در بناهای عمومی معاصر کشورهای ازبکستان، تاجیکستان و ترکمنستان. ۲. مقایسه چگونگی ارتباط در لایه های مختلف میان سنت معماری تیموری و آثار معماری معاصر در سه کشور ازبکستان، تاجیکستان و ترکمنستان. سؤالات پژوهش ۱. بازتاب شاخص های هویت بخش سنت معماری تیموری در بناهای عمومی معاصر سه کشور ازبکستان، تاجیکستان و ترکمنستان، چگونه است؟ ۲. مراتب ارتباط در لایه های مختلف و میان سنت معماری تیموری و آثار معماری معاصر در سه کشور ازبکستان، تاجیکستان و ترکمنستان چگونه تبیین می شود؟
«نقدی بر کتاب هنر ایران»، نویسنده: رابرت مرداک اسمیت ترجمه: کیانوش معتقدی
منبع:
مطالعات هنرهای زیبا دوره ۲ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۴
248 - 253
حوزههای تخصصی:
تحلیل تأثیر تمایز مکانی بر میزان ارزش های مشترک بین شهروندان (مطالعه موردی: محلات منتخب اهواز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گفتمان طراحی شهری دوره دوم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
۷۰-۵۹
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: ارزش های مشترک بین ساکنین و شهروندان یک محله از اهمیت بسزایی در داشتن یک ذهنیت جمعی و مشترک برخوردار است. بوجود آمدن ارزش های مشترک در محله به عوامل متعددی بستگی دارد. یکی از کیفیت ها و مفاهیمی که بر این ارزش های مشترک تأثیر زیادی دارد، تمایز مکانی محله است. هدف این مقاله بررسی تأثیر میزان تمایز مکانی محله ها بر میزان شکل گیری ارزش های مشترک بین شهروندان است. روش ها: این پژوهش با استفاده از پیمایش و بر اساس مطالعات میدانی در محله شهر اهواز و بر اساس نظرات 663 نفر از ساکنان محلات منتخب انجام گرفته است. یافته ها: بسیاری از مسائل شهر و آسیب ها ناشی از نداشتن ارزش های مشترک و ذهنیت جمعی و فهم جمعی مشترک است. محله هایی که دارای ویژگی منحصربه فرد، تشخص ویژه و تمایز مکانی متفاوت هستند، می توانند تأمین کننده خیلی از کیفیت ها باشند. ارزش های مشترک منجر به درک و فهم مشترک از محله شده، تجارب جمعی و مشترک را ارتقا داده و در نتیجه بر کیفیت زیست محله ای و کیفیت زیست شهری اضافه می کند. نتیجه گیری: نتایج تحقیق نشان می دهد که تمایز مکانی محله ها به میزان بسیار معنی داری منجر به شکل گیری و ارتقاء میزان ارزش های مشترک و جمعی بین شهروندان می گردد؛ و تمایز سیمای کالبدی و تشخص محله در این بین از مهم ترین عوامل به شمار می آیند.
مبنای شناسایی و تبیین مؤلفه های ارتقای کیفیت منظر بر مبنای شاخص های طراحی پایدار شهری تحت رویکرد شهر پاک (نمونه موردی: شهر پردیس تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گفتمان طراحی شهری دوره دوم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
58-45
حوزههای تخصصی:
اهداف : این پژوهش با هدف شناسایی و رتبه بندی مؤلفه های مؤثر بر ارتقای سطح کیفیت منظر شهری و طراحی پایدار در شهر پردیس انجام شده است. روش ها : این پژوهش با استناد به منابع کتابخانه ای داخلی و خارجی و توزیع پرسشنامه، مبتنی بر روش تحقیق توصیفی و تحلیلی و همچنین دارای رویکرد کمی و کیفی است. جامعه آماری پژوهش خبرگان منظر شهری و طراحی شهری در شهر پردیس بوده است. جهت پردازش داده های گردآوری شده از آمار توصیفی و رتبه بندی مؤلفه ها با کمک طیف 5 گانه لیکرت در نرم افزار EXCEL و با استفاده از تاپسیس فازی انجام شده است. یافته ها : با توجه به اهمیت ارتقای کیفیت منظر شهری پاک رتبه بندی مؤلفه ها با کمک طیف 5 گانه لیکرت نشان داد که معیارهای: عملکردی-خدماتی، زیست محیطی، معنایی-ادراکی، کالبدی-ساختاری، فرهنگی-اجتماعی، زیبایی شناسی، اقتصاد شهری و محیط شهری با شاخص مشابهت 577/0، 567/0، 55/0، 509/0، 503/0، 489/0، 33/0 و 31/0 به ترتیب مهم ترین تا کم اهمیت ترین معیارها در میزان ارتقای سطح کیفی منظر هستند. نتیجه گیری : نتایج حاصل از پژوهش طبق نظر خبرگان در پرسشنامه نشان داد، بر اساس میزان شاخص مشابهت رتبه بندی مؤلفه های ارتقای کیفیت منظر بر مبانی طراحی پایدار در شهر پردیس بسیار حائز اهمیت می باشند، لذا فاصله تا حالت ایده آل محسوس است و برای رسیدن به کیفیت مطلوب ضرورت توجه و به کارگیری منسجم عوامل در محیط شهری قابل تأمل است.
جستاری در باغ های سنتی ایران و چین با نگاهی تحلیلی - تاریخی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اثر دوره ۴۲ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۹۲)
61-40
حوزههای تخصصی:
باغ کالبدی از منظر و فرهنگ است که بسته به باورها و امکانات سازندگان آن به صورت های گوناگون خود را نمایش داده است. باغ سازی در فرهنگ های کهن بسیاری از کشورها از جمله چین و ایران، از زمان های بسیار دور وجود داشته که به یک هویت اصلی از فرهنگ مردمان این مناطق تبدیل شده است. باغ های سنتی در هر فرهنگ و کشوری نمود عینی ذهنیت های مردمان آن مناطق است. تطبیق دو سبک اصلی باغ سازی سنتی موجب شناخت هرچه بهتر این سبک های باغ سازی و نمایش پیچیدگی های فرهنگی مردمان این کشورها در غالب شناخت باغ می شود. در این پژوهش با دیدی تفسیری–تاریخی به شناخت باغ ها پرداخته شده است؛ شناختی که با معرفی اجزا و عناصر باغ و نمایش سیر تاریخی باغ از ظهور نمونه های ارزشمند در سالیان بسیار دور تا زمان معاصر صورت گرفته است. در واقع مقایسه تحلیل دو رویکرد باغ سازی موجب می شود که به شناخت اجزای ساختاری از طراحی باغ دست یابیم که این اجزا با وجود اینکه ماهیت فیزیکی ثابتی دارند، از حیث معنایی و نحوه استفاده بسیار متفاوت هستند. تفاوت مذکور از آیین ها، فرهنگ ها، تفکرات و امکانات طراحی مردمان این سرزمین ها نشئت گرفته است. در نهایت در این پژوهش با بررسی ساختارها و هویت های طراحی این دو سبک کهن باغ سازی می توان این نتیجه را دریافت که هر دو سبک باغ سازی از جنبه هایی دارای شباهت و تفاوت هستند. هر دو سبک باغ سازی به باورها و آیین ها توجه ویژه ای داشته، ولیکن این امر در باغ سازی چینی با شدت بیشتری نمایش یافت. همچنین در باور طراحی و چیدمان فضاهای باغ نیز دارای تفاوت های بسیاری هستند. از بسیاری جنبه های دیگر نیز از جمله در استفاده از آب و گیاهان، طراحی مسیرها، ساختمان ها و... دارای شباهت ها و تفاوت هایی هستند که در این پژوهش با رویکردی تطبیقی این موارد در هر دو سبک باغ سازی مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته اند.
تبیین و تحلیل شهرهای بندرگاهی، روند شکل گیری و الگوی کالبدی (نمونه موردی: کنگان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۵ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
281 - 295
حوزههای تخصصی:
بیان مسأله: امروزه میزان رشد و گسترش فیزیکی شهر در جهات عمودی و افقی و میزان تناسب آن با رشد جمعیت به یکی از عوامل مهم مورد توجه مدیران و برنامه-ریزان شهری تبدیل شده است، چرا که به واسطه شناخت میزان و جهات رشد شهری، برنامه ریزی های شهری دقیق تر و سرانه های شهری متناسب با نیاز شهروندان خواهد بود. هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی و تحلیل روند شکل گیری و الگوی توسعه کالبدی شهر کنگان با تأکید بر فعالیت های بندرگاهی است. روش: بر اساس تقسم بندی های ارائه شده از روش شناختی پژوهش های علمی، این پژوهش کاربردی و از لحاظ ماهیت، توصیفی تحلیل است که با استفاده از مطالعات کتابخانه ای- اسنادی و بررسی آمارهای مربوط به میزان رشد جمعیت و گسترش شهری صورت پذیرفته است. یافته ها: یافته های پژوهش بیانگر آن است که روند رشد و توسعه شهری کنگان بر اساس مدل هلدرن در فاصله سال های 95-1345، 61/1 درصد مربوط به رشد جمعیت بوده و در مقابل درصد رشد فیزیکی شهر 61/0- بوده است. همچنین، با توجه به استاندارد مدل آنتروپی شانون می توان گفت که شهر کنگان در این بازه زمانی دارای رشد پراکنده (اسپرال) بوده است. همچنین در سنجش پراکنش جمعیت شهر کنگان با استفاده از ضریب جینی، در مجموع در توزیع جمعیت به نسبت مساحت در شهر کنگان برای سال های مختلف ناهماهنگی وجود دارد اما ضریب جینی محاسبه شده برای شهر کنگان 09/0 بوده است که نشان دهنده تعادل نسبی در توزیع جمعیت در بازه زمانی سال های 1345 تا 1395 است. نتیجه گیری: نتایج پژوهش بیانگر آن است که در روند رشد و توسعه شهری کنگان، فعالیت ها و نقش های بندرگاهی می تواند تأثیرگذار باشد، لذا سیاستگذاران و مدیران شهری کنگان در برنامه ریزی های شهری این شهر نباید از نقش و اهمیت این فعالیت ها در توسعه و رشد شهری کنگان غافل شوند.
روایت تصویری و تطبیق نگاره های بشارت تولد حضرت عیسی(ع) در اسلام و مسیحیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هنر ادیان اسلام و مسیحیت، در خدمت اعتقادات و روایات دینی کتب قرآن کریم و انجیل قرار داشته و هنرمندان ادیان مذکور با توجه به شرایط تاریخی و اجتماعی، دست به خلق آثاری با مضامین دینی زده اند. بشارت تولد عیسی (ع) نیز از جمله موضوعات دینی مشترک میان دو دین اسلام و مسیحیت است که مورد توجه هنرمندان در ادوار مختلف قرار گرفته است. اغلب نگاره های بشارت تولد عیسی (ع)، در هنر مسیحیت با اهداف دینی ترسیم می شدند. در واقع، این کار به منظور درک بهتر آموزه های انجیل برای مردم انجام می گرفت. مقاله حاضر، به بررسی ارتباط دین و هنر می پردازد و قصد دارد با مطالعه تطبیقی و محتوایی تصاویر معجزه بشارت تولد حضرت عیسی (ع) در ادیان اسلام و مسیحیت مشخص شود روایت بصری کدام تصویر انطباق بیشتری با دینی که در آن به تصویر درآمده دارد؟ و تأثیر دین در کدام عنصر یا عناصر تصویری نمود یافته است؟ همچنین، چه تفاوت ها و شباهت های بصری در تصاویر معجزه بشارت در میان ادیان اسلام و مسیحیت وجود دارند؟ این تحقیق، به روش توصیفی، تطبیقی و تحلیلی و با هدف بررسی میزان تطبیق تصاویر معجزه بشارت تولد حضرت عیسی (ع) در دو دین مذکور صورت گرفته است. اطلاعات و نمونه های مطالعاتی این پژوهش، به شیوه کتابخانه ای و اینترنتی گردآوری شده اند. یافته های این تحقیق نشان می دهند با توجه به مفاهیم و اعتقادات تقریباً مشابه در دو دین اسلام و مسیحیت که در مورد معجزه بشارت تولد حضرت عیسی (ع) وجود دارند، نگارگران مسلمان در به تصویر کشیدن برخی عناصر تصویری این موضوع، گاه متأثر از هنرمندان مسیحی بوده و گاه به آیات قرآن و متون تفسیری وفادار مانده اند. هنرمندان مسیحی نیز در بازنمایی این موضوع، بسیار نزدیک به تفاسیر انجیل عمل کرده و در این راه از نماد نیز استفاده نموده اند.
مطالعه تطبیقی نقش مایه گل پنج پر در تزئینات کا خهای عالی قاپو و چهل ستون اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گل پنج پر، یکی از پرکاربردترین نقوش تزئینی است که در اغلب بناهای ایران به کار رفته است. از جمله بناهایی که این نقش به وفور استفاده شده، عمارت های عالی قاپو و چهلستون هستند. تنوع و زیبایی، تکنیک ساخت و ساز و نحوه اجرا در دو بنای مذکور قابل توجه است. هدف پژوهش، بررسی ویژگی ها و وجوه تمایزات این نقش مایه از منظر فرم، تکنیک اجرا، نحوه رنگ گذاری و تطبیق آن در دو بنای فوق بوده است. بدین منظور، سؤال تحقیق این است که ویژگی های بصری و تکنیکی نقش مایه گل پنج پر در دو بنای عالی قاپو و چهلستون چگونه بوده و چه شباهت و تفاوتی با یکدیگر دارند؟ با روش توصیفی- تحلیلی و تطبیق گل پنج پر در دو بنا، به تنوع و ویژگی های آن پرداخته شده است. روش گردآوری، بهره گیری از اسناد مکتوب و مشاهده مستقیم و میدانی بوده است. از نتایج مقاله چنین برآمده که استفاده از گل پنج پر در دو بنا اهمیت داشته و با توجه به فرم اولیه آنها، به نظر می رسد از یک الگوی واحد پیروی کرده اند. در کاخ چهل ستون، شگردهای خاصی از جمله؛ طبیعت گرایی، ساخت و ساز، ظرافت در طرح و نقش و اجرا به کار گرفته شده اند. همچنین، از شیوه نقاشی و طلاکاری در طیف وسیعی استفاده شده است. اما در کاخ عالی قاپو با توجه به محدود بودن رنگ تنوع در تکنیک، اجرا و اندازه بیشتر دیده شده است.
کاربرد و بسط نظریه گراف در روش نحو فضا تدوین مدل کاربردی تحلیل در معماری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در چند دهه اخیر، روش های مختلفی برگرفته از دانش ریاضیات جهت طراحی و تحلیل فضاهای معماری به کار رفته اند. در این میان نظریه گراف، مدلی انتزاعی برای مطالعه سازمان یابی فضایی ارائه می دهد؛ به طوری که یک چارچوب ریاضی ساده و انعطاف پذیر جهت تحلیل ویژگی های توپولوژیک فضایی و ارتباط آنها با مفاهیم اجتماعی و کارکردی در فضاهای معماری و شهری حاصل می شود. قضیه اویلر در قرن هجدهم، پایه اصلی تئوری گراف بود و بعدها منجر به شکل گیری مدل نحو فرم، دستور زبان شکل و نحو فضا شد. سؤال اصلی پژوهش آن است که طراحان و پژوهشگران چگونه می توانند تکنیکی مناسب از نحو فضا را برای دست یابی به اهداف خود انتخاب کنند؟ فرآیند تحقیق، از رویکرد کیفی و شیوه توصیفی-تحلیلی بهره می برد. با استفاده از مطالعات کتابخانه ای و اسنادی، به مرور نظریات و تجارب مختلف در مورد کاربرد نحو فضا در حوزه معماری می پردازد و آخرین دستاوردها در تکنیک های نحو فضا بیان می شود، سپس قابلیت ها و کاستی های هر یک شناسایی و به شیوه قیاسی تحلیل می شوند. هدف آن است که با مطالعه اصول نظریه گراف و بسط آن در تکنیک های نحو فضا، مدلی برای کاربرد بهینه آن در طراحی و تحلیل آثار معماری ارائه دهد. این رویکرد، به طراحان و معماران کمک می کند تا میزان کارآیی طرح های پیشنهادی را در مراحل طراحی ارزیابی کنند و یا ویژگی های ساختار فضایی بناهای موجود را تحلیل نموده و در هر شرایط، راهکارهای مناسب جهت حل مسائل مختلف ارائه دهند. یافته های پژوهش حاکی از آن هستند که تکنیک های فضای محدب، خط محوری و نقطه تقاطع، زمینه را جهت بررسی ارتباط ساختار فضایی با مفاهیم و کارکردهای اجتماعی، سلسله مراتب دسترسی، مدل سازی الگوهای حرکتی و بررسی نقاط شاخص فضایی فراهم می سازند و تکنیک ایزوویست و گراف های دید، قابلیت های بصری و ادراکی فضا را مد نظر دارند. در نهایت، مدلی جهت کاربرد هوشمندانه روش نحو فضا توسط طراحان و معماران و دست یابی به نتایج تحلیلی دقیق تر و سودمندتر ارائه شده است.
گونه شناسی مزارع تاریخی در اقلیم گرم و خشک با تکیه بر ویژگی های کالبدی و کارکردی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پیرامون شهرهایی مانند قم، کاشان، اصفهان و یزد در اقلیم گرم و خشک ایران محل شکل گیری مزارع مسکون تاریخی بیشماری بوده است. این پژوهش از میان مزارع شناسایی شده تعداد هفت باب به نام های سورآباد، عباس آباد، گَوَرت، طِرازآباد، دولت آباد، نصرت آباد و قاضی بالا را برای بررسی دقیق تر انتخاب کرده است. آن ها دارای ویژگی های کالبدی و کارکردی برجسته ای هستند و برای شناخت گونه های مختلف مزارع تاریخی مورد مطالعه قرار گرفته اند. مسئله اصلی تحقیق، کمبود آگاهی درباره گونه های مختلف مزارع تاریخی در این اقلیم است. شناخت نادرست در این باره می تواند تأثیر نامناسبی در حفاظت از آن ها داشته باشد. هم اکنون تعدادی از مزارع در استان های یزد، قم، اصفهان و پیرامون کاشان و نیاسر با نام های دیگری در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده اند و غالباً بدون شناخت کامل درحال مرمت هستند. در این تحقیق دو پرسش مطرح می شود: 1. مزارع مسکون تاریخی در اقلیم گرم و خشک بر چند گونه قابل تقسیم بندی هستند؟ 2. ویژگی های کالبدی و کارکردی مزارع چه تأثیری بر گونه بندی آن ها دارد؟هدف تحقیق معرفی گونه های مزارع مسکون تاریخی در اقلیم مرکزی ایران است و مطالعات میدانی و سندپژوهی در بستر اسناد تاریخی و جغرافیای تاریخی قالب های اصلی تحقیق را ذیل رهیافت تفسیرگرایی و راهبرد تفسیری تاریخی تشکیل می دهند. این تحقیق با بررسی ویژگی های کالبدی و کارکردی مزارع منتخب، از آن ها به عنوان معیارهایی برای دستیابی به گونه بندی در مزارع استفاده کرده است. ویژگی هایی چون 1. موقعیت قرارگیری و نظام دسترسی2. دوره بندی تاریخی3. استقرارعناصرکالبدی4. ساختار، مصالح و تزئینات 5. نوع مالکیت6. وسعت تقریبی7. نوع محصولات و تولیدات زراعی و دامی 8. ویژگی اجتماعی و فرهنگی به عنوان معیارهای گونه بندی مطرح شده اند و براساس این معیارها، گونه هایی چون 1.گُله ای و یَله2. قاجاری و پهلوی3. دساکر کشتخوانی و مجموعه های کشتخوانی4. مجلل و ساده 5. اربابی و رعیتی 6. کبیره (معتبر) و صغیره (کوچک) 7. شتوی و صیفی 8. مسکون و غیرمسکون در مزارع مسکون اقلیم گرم و خشک ایران قابل شناسایی هستند. این پژوهش نشان می دهد که مزارع تاریخی براساس نوع ویژگی هایی که درآن ها وجوددارد، قابل دسته بندی و گونه بندی هستند. هر ویژگی چه از منظرکالبدی و چه از منظرکارکردی به معرفی یک گونه منجر می شود.
بررسی تناسبات حیاط خانه های دوره قاجاریه کاشان
حوزههای تخصصی:
حیاط خانه های سنتی به عنوان قلب خانه، فضایی آرام و بهشت گونه است. فضایی که معمار آن با خلق نوعی خاص از الگوی سکونت، سبزی، طبیعت، خنکی، پاکی هوا و آسایش روان را به زندگی ارمغان می دهد. در این خانه ها، حیاط آن طور خلق می گردید که بهترین مکان برای انجام عملکردهای فضای باز، نیازها و خواسته های کیفی زندگی انسان در مقیاس و اندازه مطلوب باشد.تناسبات خود مفهومی است ریاضی که در معماری بر رابطه اجزا با یکدیگر و با کل تأثیرگذار است که در همه آثار هنری کاربرد دارد و همه آثار در خود نوعی تناسب را دارا می باشند. در این مقاله سعی بر این است تا با بررسی حیاط مرکزی و تناسبات حاکم بر آن ها با روش تحقیق توصیفی تحلیلی به دنبال پاسخ به سؤال چگونگی تناسبات در حیاط این خانه ها است. نتایج نشان می دهد هرچه طول حیاط افزایش یافته تقریباً به همان نسبت عرض نیز افزایش یافته و در نهایت این نسبت بین ۱ تا 6/1 متغیر بوده است. حتی این تغییرات در بین خانه هایی با دو یا چند حیاط نیز صدق می کند و بیشترین تناسبات موجود در آن ها 5/1 می باشد.
بهسازی و نوسازی بافت های فرسوده شهری و نقش شهرداری در احیای آن ها؛ مورد مطالعه: شهرستان خوی، محله خاماچیلار
حوزههای تخصصی:
شهرها و فضاهای شهری در اثر گذشت زمان شرایط و موقعیت های اقلیمی، اتفاقات و حوادث گوناگون دست خوش فرسودگی در کالبد خود گشته اند. توجه به بهسازی و نوسازی بافت های تاریخی شهر و به طورکلی دخالت در بافت قدیم همواره یکی از مسائل اساسی شهرهای تاریخی و شهرهایی که دارای هویت و روحیه خاص بوده اند می باشد. تحقیق حاضر به صورت تحلیلی و توصیفی انجام پذیرفته است. از میان شهرهای استان آذربایجان غربی، خوی یکی از شهرهای تاریخی به شمار می رود که هنوز عناصر تاریخی شهر اعم از بازار تاریخی، عمارت شهرداری، کاروانسراها و مساجد فراوان و دروازه سنگی شهر در قسمت بافت تاریخی شهر مشاهده می شود. ثبت بازار تاریخی خوی، عمارت خوی، مسجد مطلب خان خوی، دروازه سنگی و خانه کبیری و آرامگاه شمس تبریزی در فهرست آثار ملی، شهر خوی را در ردیف شهرهای تاریخی قرار داده است و این امر موجب حضور گردشگران داخلی و حتی خارجی در شهر خوی گردیده است. بافت فرسوده محله دو ناحیه 1 (محدوده خامچیلار)، شهر تاریخی خوی با مراکز تاریخی و فرهنگی که گنجینه ای گرانبها از تاریخ و فرهنگ را در خود جای داده است با مشکلات فیزیکی و اجتماعی روبرو است.
معیارهای طراحی داخلی مراکز درمانی با تاکید بر طراحی مبتنی بر شواهد
منبع:
رف سال اول تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱
40 - 58
حوزههای تخصصی:
با توجه به نقش بسیار مهم و حساس فضاهای درمانی در راستای حفظ و یا بهبود سلامت افراد جامعه، لزوم توجه به معماری داخلی مراکز درمانی در کنار طراحی معماری آن چه به لحاظ عملکردی و چه کالبدی بیش از پیش احساس می شود. طراحی داخلی مراکز درمانی به سبب تأثیر قابل توجهی که بر مراجعین، بیماران و پرسنل درمان می گذارد بسیار حائز اهمیت است و باید به نحوی باشد که استرس و اضطراب را کاهش دهد و برای آنان فضایی آرام و امیدبخش فراهم نماید. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی است و به روش توصیفی-تحلیلی و با بهره گیری از مطالعات کتابخانه ای و اسنادی با هدف بهبود عملکرد و اصلاح روانشناختی فضاهای داخلی مراکز درمانی با تکیه بر نتایج طراحی مبتنی بر شواهد به ارائه معیارها و راهکارهای طراحی داخلی مراکز درمانی می پردازد. نتایج پژوهش نشان می دهد که طراحی مبتنی بر شواهد متاثر از پزشکی مبتنی بر شواهد است و با آن همپوشانی دارند و این نوع نگرش ارائه کننده توصیه های طراحی بر پایه روابط علّی بین مشخصه های محیط درمانی طراحی شده و نتایج مطلوب است و شناخت و بکارگیری مولفه ها و معیارهای روانشناختی در طراحی داخلی مانند بهره گیری مناسب از نور، رنگ ،فضاهای تطبیق پذیر،عناصر طبیعی و پوشش گیاهی، در افزایش کیفیت مراکز درمانی و طراحی محیط ایمن تر، با آرامش بیشتر و استرس زایی کمتر موثر می باشد و منجر به بهبود عملکرد درمانی می شود.
پیشران های گردشگری توسعه پایدار در ایران با تأکید بر جهانی شدن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری فرهنگ دوره دوم بهار ۱۴۰۰ شماره ۴
31 - 42
حوزههای تخصصی:
جهانی شدن و ارتباط آن با گردشگری پدیده ای است که امروزه در محافل علمی خصوصاً گردشگری توجه ها را به خود جلب کرده است. اگرچه این پدیده درگذشته نیز وجود داشته ولی در عصر کنونی به دلیل تغییرات سریع و رشد تکنولوژی و فناوری های ارتباطی، رنگ و بوی دیگری به خود گرفته است. اهداف پژوهش حاضر شناسایی و اولویت بندی پیشران های کلیدی رفتار گردشگران در ایران، در پارادایم جهانی شدن و توسعه پایدار است. روش تحقیق از نظر نوع، ترکیبی (کیفی-کمی)، و ازلحاظ هدف، کاربردی است. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه خبرگان در راستای مصاحبه ساختاریافته استفاده شده است که با استفاده از روش گلوله برفی حجم نمونه 45 نفر انتخاب شد. بازه زمانی جمع آوری داده ها خردادماه تا آبان ماه 1398 بود و برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش آینده پژوهی به کمک نرم افزار میک مک استفاده شده است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که: 1- بعد فناوری (تکنولوژیکی)، 2- بعد اقتصادی، 3- بعد سیاسی به ترتیب اولویت های ذکرشده، کلیدی ترین پیشران های گردشگری توسعه پایدار در ایران با تأکید بر جهانی شدن است. در ادامه تحلیل های صورت گرفته نتایج بیانگر آن است که جهانی شدن با گردشگری رابطه معنادار و مثبتی دارد و میزان این تأثیرات در راستای ابعاد توسعه پایدار (سیاسی، فرهنگی، اقتصادی، اکولوژی، فناوری) در شکل گیری رفتار گردشگر مؤثر است.
ارزیابی الگوهای سازنده کالبدی-فضایی تأثیرگذار در بافت مسکن بومی محله صوفیان شهر بروجرد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هجدهم آذر ۱۴۰۰ شماره ۱۰۲
25 - 38
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: بی هویتی و عدم تعلق به مکان در کنار عدم توجه به تاریخ، طبیعت و اقلیم، معماری را با مشکلات عدیده ای روبه رو کرده است که باید برای حل این مشکل چاره ای پیدا کرد. یکی از راه های بهبود شرایط معماری شناخت معماری بومی هر منطقه و الگوهای شکل گرفته و به کار رفته در معماری بومی آن منطقه است. معماری بومی هر منطقه، گواه بر پیشینه معماری و ارزش فرهنگی آن منطقه و شهر است و تلاش در جهت شناسایی و معرفی الگوهای معماری آن منطقه به همگان، می تواند زمینه ای برای مرتفع ساختن بسیاری از نیازهای فرهنگی، اجتماعی و توسعه ای معماری باشد. در محدوده جغرافیای ایران، مناطقی وجود دارند که با وجود سابقه غنی در معماری و دارا بودن بناهای ارزشمند، به خوبی شناخته و معرفی نشده اند. شهر بروجرد در استان لرستان یکی از این مناطق است.هدف پژوهش: هدف از انجام این پژوهش شناسایی و دسته بندی کردن عوامل کالبدی- فضایی به کاررفته در بناهای بومی محله صوفیان شهر بروجرد و ارزیابی تأثیرگذاری آنها در بناهای بومی است.روش پژوهش: روش انجام پژوهش به صورت ترکیبی و در دو مرحله است. در مرحله اول برای به دست آوردن الگوهای کالبدی-فضایی از روش تحلیلی-توصیفی استفاده شده است. در مرحله دوم و پس از شناخت و برای ارزیابی الگوها از روش تاپسیس استفاده می شود. همچنین ابزار مورد استفاده در این پژوهش اسناد و منابع کتابخانه ای، مشاهدات میدانی و پرسش نامه است.نتیجه گیری: این پژوهش ابتدا به دنبال مشخص کردن الگوهای کالبدی فضایی به کاررفته در مسکن بومی محله صوفیان که شامل عناصر سازنده فضایی، تزیینات به کاررفته در بناهای بومی، مواد و مصالح سازنده قسمت های مختلف بنا و تأثیرات اقلیمی است و در نهایت با استفاده از ابزار پرسش نامه و روش تاپسیس مشخص می شود شاخص ترین الگوی کالبدی فضایی مسکن بومی محله صوفیان بروجرد، مواد و مصالح سازنده بناها و تکنیک ساخت است.
تحلیل مفهوم منظر و رویکرد منظر از سطح نظری تا عرصه اجرایی: مرور ادبیات نظری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۱۳ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۵۷
22 - 37
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر رویکرد منظر در کنار سایر رویکردها، به سبب دیدگاه جامع و تبیین پارادایم های نو در باز تعریف رابطه انسان و محیط به طور گسترده ای مورد توجه قرار گرفته است. با این حال مفهوم واحد و دقیقی از چیستی و ماهیت آن ارائه نشده و وجود ادبیات نظری گسترده در رابطه با تعاریف منظر، ابهام در مفهوم و دشواری درکاربست آن را در پی داشته است. هدف این پژوهش تبیین ماهیت و ابعاد مختلف رویکرد منظر از طریق تدوین مدل مفهومی با روش تحلیلی و مرور سیستماتیک از دو دیدگاه نظری و عملی است. براساس یافته های این پژوهش، منظر از دیدگاه نظری و برمبنای آرای صاحب نظران درقالب یک پدیده عینی، کلیت عینی-ذهنی، پدیده زمانی-مکانی، تعامل میان طبیعت و فرهنگ و یا یک سیستم پیچیده تعریف شده است. همچنین منظر از دیدگاه عملی که رویکرد منظر خوانده می شود، بینش کل نگر و وجه کاربردی شده از مفاهیم نظری است. بر مبنای مرور سیستماتیک پژوهش های پیشین رویکرد منظر بر سه مؤلفه ماهیت مفهومی، اصول و ویژگی ها و فرایندهای مدیریت استوار است. ماهیت آن مرکب از وجوه کالبدی-معنایی و تفسیری از چارچوب مفهومی منظر در سیستم انسانی-محیطی است. اصول و ویژگی های برآمده از این ماهیت، کل نگری، چندعملکردی، چندمقیاسی وجود ذینفعان متعدد، فرارشته ای، مشارکت، پویایی (اکولوژیکی-اجتماعی)، پیچیدگی و مبتنی بودن بر مکان است. همچنین مدیریت و برنامه ریزی های یکپارچه، انطباقی، مشارکتی، زمینه گرا و تاب آور از استراتژی های اصلی رویکرد منظر در سطح مدیریت بوده که به واسطه دو فرایند برنامه ریزی-سیاست گذاری و تصمیم-پیاده سازی منجر به ایجاد دستورالعمل های اجرایی می شود. این رویکرد از طریق نظارت و کنترل موردارزیابی قرار گرفته و به منظور بسط و توسعه به صورت فرایندی چرخه ای و پیش رونده تحول می یابد.
اثر موسیقی و اجرای آن در زیبایی شناسی پدیدارشناختی رومن اینگاردن
منبع:
مطالعات هنرهای زیبا دوره ۲ بهار ۱۴۰۰ شماره ۳
8 - 20
حوزههای تخصصی:
این مقاله به بررسی و توصیف رویکرد پدیدارشناسانه اینگاردن در خصوص هستی اثر موسیقی و اجرای آن، می پردازد. اینگاردن معتقد است که اثر موسیقی، وضعیت وجودی خاصی دارد و همواره از اجرایش مجزا باقی می ماند. اینگاردن در زیبایی شناسی پدیدارشناختی خود و با طرح قصدی بودن ابژه موسیقی، نشان می دهد که آهنگسازی، تنها فرایند سازنده اثر نیست و اجرا و شنیدن نیز در این فرایند دست اندرکار هستند. براساس دیدگاه وی، اثر موسیقی کاملاً تعیّن یافته و خودآیین نیست و وجود آن، به کنش های قصدی خالق و مخاطب اثر بستگی دارد. نظریه های متعددی همچون نظریه ساده انگارانه اثر به مثابه اجرا، روانشناسی گرایی و اثبات گرایی منطقی، نسبت اثر و اجرای آن را مورد بررسی قرار می دهند. اما از منظر اینگاردن، در نهایت، این نظریه ها نسبت اثر و اجرای آن را به چیزی فرو می کاهند که نمی تواند گویای ماهیت وجودی اثر موسیقی باشد. در این مقاله با تکیه بر روش پدیدارشناختی اینگاردن، تمرکز خود را بر وجوه وجودی اثر موسیقی و نسبت اثر موسیقی با اجرای آن قرار می دهیم تا نشان دهیم از منظر اینگاردن، اثر موسیقی نه وجود صرفاً فیزیکی دارد و نه ایدئال؛ بلکه وضعیت وجودی اثر، موسیقی دگرآیین و کاملاً قصدی است. به بیان پدیدارشناسانه، از میان تجربه های خود ما از اجراهاست که اثر به ما داده می شود و این خود ما هستیم که به واسطه تجربه هایی که از اجراهای یک اثر موسیقی به دست می آوریم، هویت و هستی اثر را مشخص می کنیم.
تحلیل پالت های رنگی دو نمونه از قالیچه های بلوچ با استفاده از طیف سنجی انعکاسی
منبع:
رج شمار دوره دوم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱
83 - 95
حوزههای تخصصی:
عنصر رنگ و هارمونیِ فام های رنگیِ مورد استفاده در یک دست بافته می تواند شخصیتی منحصربه فرد به آن بدهد و ارزش هنری آن را در کنار طرح و نقش مطلوب دو چندان کند. یکی از مناطق نام آشنای ایران که گویی ساکنان آن به خوبی با این دانش آشنایی دارند اقلیم زیبای بلوچستان است؛ چرا که با به کارگیری تعداد فام های رنگی محدود (حداکثر 6 تا 8 فام) در طرح و نقش دست بافته های خویش هر بار روح تازه ای به وجود آنها می بخشند. اگرچه برخی از پژوهش ها بر موضوع مطالعه و شناخت فام های رنگی در دست بافته های سیستان و بلوچستان متمرکز شده اند؛ با این وجود، جای خالی تحلیل پالت رنگی مورد استفاده در این آثار هنری به کمک یک ابزار دقیق آزمایشگاهی به چشم می خورد. مطالعه پیش رو، با استفاده از آنالیز جامع و شناخته شده طیف سنجی (یا اسپکتروفتومتر) انعکاسی که یک روش شناسایی غیرتخریبی است به تجزیه و تحلیل فام های رنگی موجود در دو قالیچه بلوچ با بیشترین تعداد فام های رنگی پرداخته است. با استفاده از این آنالیز، پارامترهایی نظیر: روشنایی (L*)، کروما (C)، زاویه رنگ (h˚) و اختلاف رنگ (E∆) فام های موجود در هر قالیچه برای نقاط مختلف (10 نقطه) محاسبه شدند. نتایج نشان می دهد که مواد رنگزای طبیعی، روش دندانه دادن و شرایط به کار گرفته شده (دما، زمان و شیوه شستشو) در فرآیند رنگرزی سنّتی می تواند بر پارامترهای رنگی یاد شده موثر باشد. علاوه بر این، تغییرات رنگی برای فام های غالب در قالیچه ها ناچیز بوده که نشان دهنده پایداری آنها در برابر عوامل محیطی (نور، رطوبت و سایش) است. این نتیجه حاکی از دانش ذاتی اقوام بلوچ پیرامون علم شناخت رنگ است، چیزی که یقیناً بافندگان خوش ذوق و هنرمند ساکن این منطقه آن را با نگریستن به اقلیم جغرافیایی زیبای اطراف محیط زندگی خویش آموخته اند.
ارائه مدل تأثیر زبان ایده ال و گفتمان های غالب بر بهبود تعاملات تیمی بزرگسالان استان تهران بزعم فلاسفه تحلیلی (برگرفته از آرامش و صلح صحنه های نگارگری)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال هفدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۴
285 - 309
حوزههای تخصصی:
امروزه چگونگی تعامل در بخش های مختلف جامعه، نقش مهمی در پویایی آنها دارد. تیم های بزرگسالان یکی از گروه هایی است که میزان تعامل و عوامل مؤثر در آن نقش مهمی در موفقیت احتمالی آن دارد؛ لذا در پژوهش حاضر با انتخاب جامعه آماری از استان تهران این مسئله بررسی شده است. روش پژوهش به شکل (کیفی-کمی) از نوع اکتشافی بود. جامعه آماری بخش کیفی پژوهش شامل خبرگان دانشگاهی و صاحب نظران آموزش و پرورش شهر تهران بودند که با روش نمونه گیری هدفمند و اصل اشباع 21 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. گروه دوم از جامعه آماری، شامل تمامی کارکنان وزارت آموزش و پرورش شهر تهران در سال 1398 بودند که با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای، 313 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شد. در این پژوهش گردآوری داده ها با روش کتابخانه ای، مصاحبه نیمه ساختار یافته (بخش کیفی) و پرسشنامه محقق ساخته (بخش کمی) انجام شد. در بخش کیفی نتایج مصاحبه کدگذاری شد و در بخش کمی نیز به منظور توصیف ویژگی های جمعیت شناسی و متغیرهای پژوهش از آمار توصیفی و از شاخص های درصد فراوانی، جدول و نمودار استفاده شد. در بخش استنباطی نیز به منظور آزمون سؤالات پژوهش از مدل سازی معادلات ساختاری، آزمون t تک نمونه ای و از نرم افزارهای SPSS-v23، Smart Pls-v2 و Lisrel-v8 استفاده شد. نتایج نشان داد مؤلفه های تشکیل دهنده زبان ایده آل و گفتمان های غالب شامل هژمونی و تثبیت معنا، هویت، مفصل بندی، دال مرکزی، گفتمان، زنجیره هم ارزی، ضدیت و غریت، ساختارشکنی و دال تهی بود. همچنین مؤلفه های تعاملات تیمی بر اساس فلسفه تحلیلی شامل فرایند، نتایج، یادگیری تیمی، رهبری تحول گرا، انعکاس گری تیمی، شایستگی حرفه ای، اشتیاق شغلی و تعهد سازمانی بود. همچنین نتایج نشان داد زبان ایده آل و گفتمان های غالب بر بهبود تعاملات تیمی بزرگسالان به زعم فلاسفه تحلیلی تأثیر دارد. همچنین مدل پژوهش از برازش مناسبی برخوردار بود. اهداف پژوهش بررسی تأثیر زبان ایده آل و گفتمان های غالب بر بهبود تعاملات تیمی بزرگسالان استان تهران به زعم فلاسفه تحلیلی به منظور ارائه مدل. بررسی آرامش و صلح در صحنه های نگارگری. سؤالات پژوهش زبان ایده آل و گفتمان های غالب با تحلیل فلسفی چه نقشی در تعاملات تیمی بزرگسالان استان تهران دارد؟ گفتمان تعاملی در صحنه های نگارگری با محوریت آرامش و صلح چگونه است؟