فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۸۴۱ تا ۲٬۸۶۰ مورد از کل ۲۹٬۵۲۹ مورد.
منبع:
باغ نظر سال نوزدهم اردیبهشت ۱۴۰۱ شماره ۱۰۷
111 - 126
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: نظریه کنشگر-شبکه، رویکردی نوین نسبت به حل مسائل مختلف از قبیل مشارکت اجتماعی دارد. این رویکرد جدید، بستری مناسب برای ردیابی کنشگران انسانی (مردم و عنصر قدرت) و غیرانسانی (فضا) ایجاد می کند. در این الگو، جهت ایجاد مشارکت اجتماعی، گونه ای از روابط قدرت در نظر گرفته شده که در آن، فضا نیز در کنار مردم و نهاد قدرت، به کنشگری می پردازد. هدف پژوهش: هدف پژوهش حاضر، تحلیل و تببین روند برهم کنش سه عنصر مردم، نهاد قدرت و فضا و تأثیر غایی آن در ایجاد مشارکت اجتماعی در سطح بازار تاریخی تبریز است. روش پژوهش: این پژوهش با روش شناسی کیفی از نوع داده بنیاد، مبتنی بر نظریه کنشگر-شبکه، به مطالعه کنشگران انسانی و غیر انسانی موجود در شبکه می پردازد. پژوهش حاضر، به لحاظ هدف از نوع کاربردی و به لحاظ ماهیت، از نوع توصیفی تحلیلی است که روش کار با تأکید بر رویکرد زمینه گرایی و استفاده از مصاحبه های عمیق نیمه ساختاریافته (مبتنی بر روش های زمینه ای) صورت گرفته است. داده ها از طریق مصاحبه عمیق با 45 نفر از بازاریان، متخصصین و مسئولین (مدیران شهری) به عنوان مطلعین این حوزه انجام شده است. نتیجه گیری: بسیاری از معضلات مربوط به نظام های شهری از جمله ساختار بازارهای تاریخی کشور، از عوامل غیردموکراتیکی مانند عدم مشارکت پذیری، نقض حقوق شهروندی، عدم آگاهی، عدم انعطاف پذیری در تصمیم های دولتی و زوال کثرت گرایی نشئت می گیرد. نتایج تحقیق براساس داده ها و مستندات مستخرج از مصاحبه ها حاکی از آن است که ارتقای مؤلفه فضایی بازار تاریخی تبریز در گرو افزایش آگاهی بازاریان و ایجاد نقش مثبت برای آنها در انواع تصمیم گیری های مختلف است. فرایندی که با ایجاد فرصت های برابر منجر به تقویت آگاهی شهروندان می شود و به جایگاه مردم، نه به عنوان مشکل بلکه به مثابه راه حل، ارج می نهد. البته در این میان و به موازات این مسئله، تقویت ساختارهای اقتصادی و همچنین تقویت حس تعلق خاطر می تواند نقشی دو چندان، ایفا نماید.
تحلیل معنا در قالیچه های محرابی صفوی با تأکید بر آرای میکه بال(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پیکره دوره یازدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۲۷
16 - 27
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: از آنجا که بسیاری از محققان در هنرهای سنتی قائل به معنای واحدی هستند، به نظر می رسد در این هنرها کمتر می توان اذعان به تکثیر معنا داشت؛ زیرا گمان بر آن است این هنرها بر مبنای اصولی خاص طراحی شده اند؛ از جمله این هنرها، قالیچه های محرابی بافته شده در دوره صفویه است. پژوهش های انجام شده با ارجاع به نشانه های کلامی موجود در قالیچه ها، به کاربرد عبادی آنان اشاره دارد. در این تحقیقات به این مهم تأکید شده که از کنار هم قراردادن اجزای مختلف در قالیچه ها می توان به معنای ثابت دست یافت؛ با این وجود، پس از بررسی قالیچه ها مشخص گردید در خوانش برخی از قالیچه ها بخش هایی از متن برای دریافت معنای کلی نادیده گرفته شده است. حال سؤال این است، که تأکید بر این جزییات، چه تأثیری بر خوانش متن خواهد داشت؟ هدف: خوانش قالیچه های محرابی و تأکید بر جزییات به حاشیه رانده شده هدف این پژوهش است. روش پژوهش: قالیچه های مورد نظر در این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی و با تأکید بر دیدگاه میکه بال مبنی بر ناف تصویر بررسی می گردند. اطلاعات این پژوهش به شیوه کتابخانه ای گردآوری شده است. یافته ها: با توجه به آرای میکه بال، که از جمله نظریه پردازان قائل به خصلت چندمعنایی در هنر است، می توان به این نتیجه رسید که در همه هنرهای سنتی نمی توان قائل به معنای کلی و ثابت بود. محققان در برخی از هنرهای سنتی مانند قالیچه های محرابی دوره صفویه برای رسیدن به معنای ثابت، قسمتی از متن را نادیده گرفته اند؛ بنابراین از آنجا که تأکید بر جزییات یا حتی حضور یک لکه رنگ دیده نشده در تصویر توسط مخاطب می تواند معنا را تغییر دهد، در فرآیند خوانش هنرهای صناعی، سنتی و حتی دینی نیز معنا به تعویق می افتد. در قالیچه های محرابی نیز می توان قائل به تکثر معنا بود.
ارزیابی کیفیت خدمات دیجیتال در دوره اپیدمی کووید 19 در ایران بر مبنای نظر شهروندان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی سال چهاردهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳۶
97 - 115
حوزههای تخصصی:
اگرچه فناوری های اطلاعاتی و دیجیتال به مرور در حال گسترش در نظام شهری هستند، اما شیوع اپیدمی کرونا در اواخر سال 2019 به شکل ملموسی نیاز به توسعه خدمات دیجیتال (و غیرحضوری) در شهرها را ضروری نمود. لذا آنچه مورد بحث مقاله حاضر است ارزیابی کیفیت خدمات شهر دیجیتال و مولفه های مرتبط با آن در دوره بیماری های واگیردار و اپیدمیک است. هدف پژوهش آن است که ضمن شناسایی ظرفیت های شهر دیجیتال در مواجهه با بیماری های واگیردار، کاستی ها و تنگناهای موجود را شناسایی نماید تا توجه به این عرصه در تصمیم-گیری ها و سیاست های کشور نقش پررنگ تری به خود گیرد. پژوهش حاضر با روش تحلیلی تفسیری و مبتنی بر مطالعات اسنادی و پیمایش میدانی است. پژوهش از نوع کمی و دارای ماهیت کاربردی است. جامعه هدف شامل کلیه شهروندان ایرانی است که حداقل آشنایی اولیه با اینترنت و فضای مجازی را دارند. حجم نمونه با توجه به مدل مورد استفاده، 160 مورد بوده است که حدودا 6 برابر تعداد متغیرها (سوالات) است. پس از تکمیل پرسشنامه ها، داده ها به کمک مدل تحلیل عاملی اکتشافی در نرم افزار SPSS مورد تحلیل قرار گرفته اند. مطابق یافته ها، شهر دیجیتال از طریق عوامل «خدمات زیربنایی دیجیتال»، «مبادلات مالی اینترنتی»، «امکانات زیست مجازی»، «خدمات درمانی غیرحضوری»، «خدمات اداری الکترونیک»، «زیرساخت تحصیل مجازی» و «خدمات الکترونیکی حمل و نقل» می تواند نقشی کلیدی در راستای مدیریت اپیدمی کرونا ایفا نماید.
فناوری تولید سفال دوره نو سنگی و مس سنگی (باکون میانه) در تپه رحمت آباد فارس بر اساس داده های سفال نگاری و شیمیایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تپه ی رحمت آباد، تپه ی باستانی مهمی واقع در دشت کمین در شهرستان پاسارگاد، واقع در استان فارس است که به عنوان یک محوطه باستانی کلیدی با توالی فرهنگی از دوران پیش از تاریخ تا اسلامی شناخته می شود. 10 قطعه سفال از دوره نوسنگی و 5 قطعه سفال از دوره مس سنگی (اوایل باکون میانی) محوطه رحمت آباد با استفاده از روش های پتروگرافی، XRD و XRF به منظور مقایسه ترکیب شیمیایی و سیر تغییرات تکنولوژی سفالگری در دوره های نوسنگی و مس سنگی مورد بررسی قرار گرفتند. این تپه بر پایه تاریخ گذاری مطلق کربن 14 دارای قدمتی از اواسط هزاره هشتم ق.م است. پراکندگی و تغییرات ترکیب شیمیایی سفال ها در این مرحله بر اساس نمودار رانکین در سیستم SiO2-Al2O3-CaO+MgO مورد مطالعه قرار گرفت و بر اساس آن تمرکز بر تنوع منشاء مواد مورد استفاده برای ساخت سفال، چگونگی ساخت سفال ها و شناخت و مقایسه ی تکنیک ساخت سفال از نوسنگی به مس سنگی در محوطه ی یاد شده مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته است. مطالعات شیمیایی و مینرالوژی بر روی سفال های مورد آزمایش در این منطقه حاکی از توالی مشخص استفاده از مواد خام یکسان ولی با تکنیک متفاوت در طی دوران نو سنگی و مس سنگی در تپه رحمت آباد است. همچنین پیشرفت و توسعه تکنیک سفالگری مورد استفاده در تپه رحمت آباد، این محوطه را به عنوان یک محوطه شاخص در سیر ترقی تکنولوژی طی دوره باکون در باستان شناسی حوزه رود پلوار معرفی می نماید.
آینده پژوهی در معماری؛ تبیین رویکردهای آینده پژوهانه در حوزه طراحی مسکن
حوزههای تخصصی:
به سوی چارچوبی برای مفهوم پردازی از منفعت عمومی در برنامه ریزی فضایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
منفعت عمومی مفهومی پرمناقشه در نظریه های برنامه ریزی فضایی بوده است. این مناقشات، با دلالت بر نبود وفاق بر سر چیستی (و بودونبود) مفهوم منفعت عمومی، منجر به توسعه ی نظریه های مختلفی در و درباره ی برنامه ریزی فضایی شده و گاه تا جایی پیش رفته اند که مشروعیت برنامه ریزی را به چالش بکشند. این مقاله با تأکید بر ضرورت پرداختن به این مفهوم بنا نداشته که پاسخی قطعی و غایی به پرسش چیستی منفعت عمومی بدهد، بلکه با مقدم دانستن درک این مناقشات، در پی صورت بندی پاسخ هایی بوده است که به پرسش منفعت عمومی در برنامه ریزی فضایی داده شده اند. به این منظور این مقاله، با به کارگیری روش فراترکیب کیفی، بر درک چشم اندازهای هستی شناسانه ی مختلف درباره ی رابطه ی بین امر اجتماعی و امر فردی تأکید کرده و بر آن بوده است تا رد این چشم اندازها را بر شکل گیری مفهوم منفعت عمومی در نظریه و عمل برنامه ریزی فضایی در دوازده سنت فکری اثرگذار در برنامه ریزی بگیرد. این دوازده سنت نشان از غلبه ی چهار رهیافت فردگرا، جهان شمول، تکثرگرا و انتقادی به منفعت عمومی در برنامه ریزی فضایی دارند. در چارچوب این چهار رهیافت این مقاله به سه پرسش پرداخته است: چه پیوندی میان فرد و اجتماع وجود دارد؛ آنچه مشترک و شکل دهنده ی منفعت عمومی است چیست؛ و چگونه می توان آن را تحقق بخشید؟
بازخوانی تحلیلی «هنر سنتی» از دیدگاه شوآن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهپویه حکمت هنر دوره اول پاییز ۱۴۰۱ شماره ۱
61 - 70
حوزههای تخصصی:
برخی از پژوهشگران سده ی اخیر، تعریف خاصی از مفهوم «سنت» ارائه داده و به سنت گرایان مشهور شده اند. دغدغه ی اساسی آنان را می توان احیای امر سنت در جوامع امروزین دانست. تمدن سنتی، مطلوب آنان است و به دنبال سنتی نمودن همه ی امور و از جمله هنر می باشند. اما مفهوم «هنر سنتی» مانند دیگر مواردی که به وصف سنتی متصف گشته اند، چندان واضح و دقیق به نظر نمی رسد. این مسئله باعث شده تا روشن نمودن چیستی و ویژگی های هنر سنتی، همواره از موضوعات بحث برانگیز باشد. فریتیوف شوآن به عنوان یکی از چهره های شاخص جریان سنت گرایی، مدعیات زیادی را در این زمینه مطرح کرده است. هدف این پژوهش، تدقیق نظریات وی درباره ی هنر سنتی است. یکی از راه های تدقیق مسائل فلسفی، ایضاح مفاهیم به کمک ارائه ی شروط لازم و کافی است که در فلسفه ی هنر معاصر نیز بسیار مورد استفاده قرار گرفته است. پژوهش حاضر که با روش توصیفی-تحلیلی صورت پذیرفته می کوشد تا با مراجعه به آثار شوآن، شروط لازم و کافیِ قرار گرفتن یک اثر هنری مفروض تحت مقوله ی «هنر سنتی» را معرفی نماید. نتایج پژوهش پس از استخراج همه ی شروط محتمل از میان آراء و نظرات شوآن، سه روایت محتمل را به عنوان تعریف هنر سنتی ارائه داده و در پایان نشان می دهد که می توان سه شرط «بیان رمزی از امور معقول»، «کاربردی بودن» و «تطابق فرم، مواد اولیه و رمزپردازی با قواعد هنر سنتی» را به عنوان شروط لازم و روی هم رفته به عنوان شرط کافی «سنتی بودن» یک اثر هنری از دیدگاه شوآن در نظر گرفت.
تحلیل مؤلفه های نظریه گشتالت در نگاره های ارعاب و وارثان ولایت از آثار مجید مهرگان
حوزههای تخصصی:
بیان مسئلهنظریهٔ گشتالت یکی از نظریه های روان شناسی تأثیرگذار بر هنرهای تجسمی در سدهٔ نوزدهم می باشد. چهارچوب اساسی این نظریه این است که تحلیل قسمت های مختلف یک پدیدهٔ روانی، هرچند به طور کلی انجام گیرد، نمی تواند به طور کامل آن را پوشش دهد و برای درک ماهیت آن باید از بالا به پایین و از ساختمان کلی آن به خصوصیاتی که تشکیل دهنده اش است رسید. بر اساس این نظریه، برای شناختن هر چیزی باید اجزای آن را شناخت که با تغییر یکی از این اجزا، قسمت های دیگر نیز دستخوش تغییر می شوند. یک اثر تجسمی می تواند نمونهٔ خوبی برای این موضوع باشد و بهترین شیوه برای فهم اثر، تجزیهٔ آن به عناصر تشکیل دهندهٔ اولیه اش است.
هدف پژوهشهدف پژوهش تحلیل عناصر بصری نگاره های فوق بر اساس مؤلفه های نظریهٔ گشتالت است.
سؤال پژوهشاصول نظریهٔ گشتالت در نگاره های "ارعاب" و "وارثان ولایت" کدام اند؟ ساختار بصری دو نگاره، از جهت تنوع، ترکیب بندی و زیبایی شناسی چگونه است؟
روش پژوهشتعداد نمونه های این پژوهش، دو اثر از آثاری مجید مهرگان تحت عنوان "ارعاب" و "وارثان ولایت" است که این دو نگاره دارای جلوه های بصری و ترکیب بندی متنوعی می باشند. در این پژوهش بر اساس مدارک جمع آوری شده، داده ها و مبانی نظری، ویژگی های نظریهٔ گشتالت همچون: رابطهٔ نقش و زمینه، مجاورت، تداوم، همپوشانی، شباهت در اندازه، رنگ و... در دو نگارهٔ فوق مورد تحلیل قرار می گیرد.
نتیجه گیرینتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد که اصول نظریهٔ گشتالت با عناصر نگاره های فوق که با ذهن خالق هنرمند نگارگر معاصر ترسیم شده همخوانی دارد، این اصول زیبایی و پویایی نگاره ها را بیشتر می کند. همچنین میزان اثرگذاری هر یک از قوانین گشتالت بر آثار یکسان نمی باشد و پراگنانس های متفاوتی را به وجود می آورد. از این رو تأکید بر یکی از آن ها به عنوان شاخص ترین اصل در نگاره ها کاری غیرقابل تشخیص می باشد و با بررسی آثار مشخص شد که اصول ادراک دیداری گشتالت نقش مؤثری در بهبود فرآیند خوانش آثار فوق دارد.
مطالعه تطبیقی مفهوم نقش فرشته در آثار حجت امانی (به مثابه هنر معاصر) و نگاره های دوره قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال نوزدهم خرداد ۱۴۰۱ شماره ۱۰۸
17 - 28
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: عدم تمایل به عینیت و پرهیز از وفاداری تام به ذهنیت در هنر دوره قاجار، جهانی خیالی-واقعی را پدید آورد که نقش مایه فرشتگان با لباس قاجاری و تأثیراتی که از فرشتگان غربی پذیرفته اند، نشأت گرفته از همین تفکر است. از این رو، در این پژوهش با این فرض که فرشتگان در آثار حجت امانی به عنوان نقش مایه فرشتگان در هنر معاصر در امتداد دوره قاجار قرار داشته، به دنبال تطبیق و تحول فرشتگان درهنر دوره قاجار و هنر معاصر است. از آنجایی که نقش تطبیقی فرشتگان واکاوی و مورد مطالعه قرار نگرفته و به لایه های پنهان آثار فرشته گون این دو عصر پرداخته نشده است، این پژوهش بدیع به نظر می رسد.هدف پژوهش: هدف اصلی این پژوهش نمایش چگونگی به کارگیری نقش فرشتگان و روند شکل گیری آن ها در هنر معاصر است که بتواند پرسش های پیش آمده در این تحقیق را با استفاده از تطبیق و نتایج نظرسنجی پاسخ دهد.روش پژوهش: این پژوهش تطبیقی به روش توصیفی-تحلیلی، به همراه آمارگیری، استفاده از منابع اسنادی و مصاحبه انجام شده است.نتیجه گیری: پروژه فرشته های پست مدرن با نگاه فمنیستی حجت امانی، در تطبیق با هنر دوره قاجار از نظر بصری و مفهومی علاوه بر دارابودن مؤلفه های هنر سنتی دوره قاجار معانی وسیع تر اجتماعی در دوران معاصر را نیز به همراه دارد. همچنین نوعی بازسازی از آرزوی بشر برای پرواز به ماورای ماده و قرارگرفتن بر فراز شرایط انسانی است که در باستانی ترین لایه های فرهنگ ایرانی و در بین عامه مردم وجود دارد .
شاخص های تأثیرگذارِ اصالت بخش در بازآفرینی خانه صدقیانی تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال نوزدهم خرداد ۱۴۰۱ شماره ۱۰۸
91 - 108
حوزههای تخصصی:
بیان مساله: گواهی تاریخی بودن آثار و بناهای تاریخی بر اصالت استوار است؛ اگر بازآفرینی اثر بر پایه حفظ اصالت اثر صورت نگیرد هویت تاریخی آن خدشه دار می گردد و دیگر نمی توان آن را یک اثر تاریخی دانست؛ از این رو در جریان بازآفرینی بناهای تاریخی از جمله، خانه صدقیانی تبریز -از دوره قاجار و پهلوی- در نظر گرفتن شاخص های تأثیرگذارِ اصالت بخش، لازم و ضروری به نظر می رسد. سوال تحقیق: مولفه های بازشناخت اصالت در حوزه مرمت از میراث فرهنگی و شاخص های تأثیرگذارِ حفظ اصالت در بازآفرینی خانه صدقیانی تبریز کدام است؟ هدف تحقیق: پژوهش حاضر از طریق بازخوانی و واکاوی اسناد و منشورهای بین المللی و دیدگاه های صاحب نظران در پی دست یافتن به سطحی از شناخت و تعیین وجوه و ابعاد اصلیِ اصالت در مرمت اثر و ارزیابی و بررسی آن در بازآفرینی خانه صدقیانی تبریز می باشد. روش تحقیق: روش تحقیق از نوع تحقیق کاربردی و به صورت کیفی و راهبرد تحلیل محتوا بوده و در دو بخش کلی ادبیات نظری و پیمایش های میدانی انجام یافته است. در بخش ادبیات نظری با استفاده از گردآوری اطلاعات به روش کتابخانه ای و اسنادی در جهت واکاوی موضوع اصالت در بازآفرینی بناهای تاریخی، اطلاعات مربوط به بنیان های نظری تحقیق با مطالعه منابع متعدد به دست آمده و شاخص های اصالت بخش، از طریق بازخوانی و واکاوی اسناد و کنوانسیون های بین المللی در کنار بررسی دیدگاه های صاحب نظران جمع بندی گردید. در ادامه با انتخاب خانه تاریخی صدقیانی تبریز بعنوان نمونه موردی، حفظ اصالت اثر در جریان بازآفرینی آن، مورد تطبیق با شاخص های بدست آمده مبانی نظری قرار گرفت. نتیجه گیری: مولفه های هشت گانه اصالت در تطبیق تحلیلیِ شاخص های اصالت در بازآفرینی بناهای تاریخی، استخراج و در فرایند بازآفرینی خانه تاریخی صدقیانی تبریز مورد بررسی قرار گرفت.
نقدی بر شرح خدمات چارچوب طراحی شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال نوزدهم تیر ۱۴۰۱ شماره ۱۰۹
89 - 96
حوزههای تخصصی:
چارچوب طراحی شهری از گونه مطالعات و اسناد راهبر کیفی-کاربردی با رویکرد فرآیندمحور است که اصالتاً کاربرد آن نیازمند بسترهای رویه ای در انطباق با اسناد قانونی شهر است. فقدان وجود این بسترها و همچنین شناخت اصولی از محتوا و محصولات آن چالش هایی را سبب شده که کارآیی انجام آن را در عمل زیرسؤال برده است. شرح خدمات رایج جهت تهیه مطالعات چارچوب طراحی شهری در ایران دارای چالش های کلیدی در برداشت از مفهوم و جایگاه این سند و به ویژه دارای تناقض در بعد رویه ای و فرآیند اقدامات است. همچنین آن گونه که در بندها و فرازهای مطالعاتی ذکرشده، شرح خدمات مذکور دارای ابهام در محتوای محصولات آن است. لیکن مشکل اساسی و کاربردی آن، چالش در چگونگی انطباق با اسناد قانونی فرادست است. شرح خدمات مورد ارزیابی حاوی دو سطح مطالعات است که لزوم انجام آن در قالب یک بسته ابزار نه تنها ضرورتی ندارد بلکه از نظر رویه ای و تحقق پذیری نامیسر است. ابزار ثانوی که تحت عنوان «طرح جامع سه بعدی» معرفی شده است اساساً در عنوان، ماهیت و کاربرد، ابهامات بنیانی دارد. مهم ترین چالش طرح جامع سه بعدی در بعد رویه، انجام همزمان آن با مطالعات چارچوب طراحی شهری است. طی این شرح خدمات، طرح جامع در فقدان حضور و مشارکت مخاطبین آن تهیه می شود و علاوه بر این دارای مشکلاتی در فرآیند اقدامات است. این سطح از شرح خدمات دارای چالش و ابهام جدی در ماهیت و محتوای محصولات است.
تحلیل جایگاه گذرهای تاریخی در ساختار فضاهای عمومی شهر(مورد مطالعاتی: گذر درخونگاه تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۱۴ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۵۹
74 - 87
حوزههای تخصصی:
اجزای شهر سنتی ایرانی، ساختاری هماهنگ و منسجم، برآمده از مفاهیم مختلف را در برمی گرفتند. شبکه گذرها، از مهم ترین عناصر ارتباطی این شهرها بوده که علاوه بر پیونددهی بین بخش های مختلف بافت، زمینه حضور و فعالیت های متنوع ساکنین محله را ایجاد نموده و جایگاهی مهم در حوزه همگانی شهر داشته اند. مواجهه سازمان فضایی و حیات جاری در این گذرها با تحول محتوایی و کالبدی شهرها، مسئله ای قابل توجه است. بر همین مبنا هدف از این پژوهش، مطالعه جایگاه گذرهای تاریخی در نظام ساختاری فضاهای عمومی شهر است تا با استخراج عوامل مؤثر بر آن، چگونگی عملکرد این عنصر در ساحت همگانی و جمعی شهرهای امروز را مورد تحلیل قرار دهد. این پژوهش با نگرشی کیفی و با روش توصیفی و تحلیلی انجام گرفته و با مطالعه کتابخانه ای و اسنادی به بررسی مفهوم و ویژگی های گذرهای تاریخی و مؤلفه های فضای عمومی مرتبط با آن می پردازد. این مؤلفه ها شامل: دسترسی و حرکت، سلسله مراتب، سکون، تضاد و تباین، تحرک و تنوع، اختلاط کاربری، انعطاف فضایی و پیوستگی است. سپس با روش تحلیل کالبدی-فضایی، برهم کنش عوامل در محدوده مطالعاتی گذر درخونگاه بر اساس مدارک تصویری و مشاهدات میدانی آن، بررسی می شود. فضای عمومی گذر درخونگاه از طریق سازمان یابی مبتنی بر نظام مراکز محله و وجود شاخصه های بارزی نظیر: ابنیه تاریخی، گشایش های فضایی، کاربری های قدیمی و چیدمان آن ها، شکل یافته است. با واکاوی این گذر در زمینه های مطالعاتی نظیر: سازمان فضایی شهر، رابطه جز و کل، ارتباطات مفصلی و تحلیل مؤلفه ها، کیفیت های مؤثر آن بر فضای عمومی شهر تبیین گردیده است. این کیفیت ها شامل: ارتباط کالبدی و نسبت معنایی فضای عمومی، هویت بخشی به فضای عمومی و تعادل بخشیدن به فضای عمومی و کارکرد عناصر کالبدی گذر در تبیین فضای عمومی است که می تواند مبنایی جهت توسعه آتی گذر، ارتقای فعالیت ها و تعاملات اجتماعی و حل مسائل و معضلات کالبدی آن باشد.
مقایسه ساختاری خط نسخ محمدابراهیم بن محمدنصیر قمی و خط نسخ حافظ عثمان افندی (با تمرکز بر شیوه کتابت سوره لیل قرآن کریم)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنر و تمدن شرق سال دهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۳۶
15 - 24
حوزههای تخصصی:
خط نسخ یکی از اقلام رایج در کتابت و خوشنویسی در سرزمین های اسلامی است. در این میان، ایران و عثمانی دو منطقه مهم در استفاده از خط نسخ به منظور کتابت متون بوده اند و نسخه های خطی بسیاری با این خط در کتابخانه ها و موزه های این دو کشور محفوظ هستند. اما با مطالعه دقیق در حوزه سبک شناسی خط نسخ، تفاوت هایی در کتابت این خط در ایران و عثمانی در دوره تاریخی واحدی مشاهده می شود که نیازمند بررسی است.احمد نیریزی، خوشنویس برجسته، خط نسخ را به سبکی مستقل تحت عنوان «نسخ ایرانی» تبدیل کرد. در این پژوهش جهت شناخت نسخ ایرانیِ پیش از نیریزی از عثمانی، به مطالعه تطبیقی دو قرآن از دو خوشنویس برجسته این دو سبک پرداخته و شاخصه های آن نیز ارائه می شود. هدف اصلی پژوهش، سبک شناسی این دو قلم به جهت تشخیص از یکدیگر است. می توان این پرسش ها را طرح کرد که شیوه نگارش خط نسخ ایرانی و نسخ عثمانی تا پیش از نیریزی، با کدام شاخصه ها از یکدیگر متمایز می شوند؟ چه شباهت ها و تفاوت هایی میان شیوه محمدابراهیم قمی و حافظ عثمان افندی وجود دارد؟در این پژوهش توصیفی و تطبیقی اطلاعات با شیوه کتابخانه ای - اسنادی گردآوری شده، همچنین کتابت دو خوشنویس مذکور به صورت دیجیتالی تجزیه و تحلیل شده است. بررسی تصاویر نسخه های قرآنی این دو خوشنویس حاکی از آن بود که نسخ ایرانی با عثمانی متفاوت است و به منظور تشخیص این دو شیوه، شاخصه هایی همچون بررسی زاویه حروف عمودی نسبت به کرسی افقی، شیب کرسی در ترکیبات، شیب در مدها و تشدیدها، تناسبات میان اعراب و اندازه دندانه ها ارائه شد.
بلوط؛ یک میراث، یک فرهنگ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنر و تمدن شرق سال دهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۳۶
25 - 34
حوزههای تخصصی:
در تاریخ زندگی بشر اقوام و ملل به دلایلی در باورهای دینی و مذهبی برای عناصر طبیعی از جمله گیاهان جایگاه مقدس و اساطیری قائل شده اند. از این رو گیاهان مقدس در فرهنگ و هنر مردم راه یافته، چنانکه در نقوش و تزئینات ایرانی از دیرباز گل، میوه و درختانی نمادین حضور داشته اند که در هنر دوران اسلامی نیز تداوم یافته اند. در ایران باستان که خاستگاه بسیاری از گیاهان بوده، بلوط به عنوان میراثی کهن با زندگی مادی و معنوی زاگرس نشینان از جمله مردمان کهگیلویه و بویر احمد به نحوی آمیخته که به نماد سرزمینشان تبدیل شده است. از این رو پژوهش حاضر تلاش دارد تا با نگاهی به اندیشه و باورهای ایرانیان در تصویرگری نقش بلوط به ویژه در هنر دوران ساسانی بپردازد، و در تداوم آن به تحلیل این نقش مایه، مفهوم و اهمیت جایگاه بلوط از گذشته تاکنون اشاره می کند. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و گردآوری اطلاعات از طریق اسناد و منابع کتابخانه ای و گزارشات میدانی انجام شده است. یافته ها بیانگر آن است که استفاده از نقش مایه بلوط ورای جنبه تزئینی، از کاربردی نمادین و اعتقادی برخوردار بوده و با فرهنگ زاگرس نشینان به گونه ای عجین شده است که زندگی، طبیعت، معاش، آداب ورسوم و ادبیات شفاهی آنان را نیز تحت تأثیر قرار داده و به عبارتی ریشه در باورهای اسطوره ای- آیینی این سرزمین دارد. نمادهایی که با تناوری، راست قامتی، پایداری و پیروزی در ارتباط است.
بررسی راهکارهای موثر کاهش مصرف انرژی در بناهای مسکونی انرژی کارا
حوزههای تخصصی:
باتوجه به آگاهی روز افزون بشر از بحران های زیست محیطی، کاهش ذخایر سوخت های فسیلی و انتشار گازهای دی اکسید ناشی از ساخت و سازهای بی رویه، معماران را به ساخت و ساز برپایه اصول پایداری و کاهش مصرف انرژی سوق داده است. در حال حاضر بسیاری از کشورها از راهکارهای موجود در معماری انرژی کارا به جهت کاهش مصرف انرژی درساختمان ها بهره می بردند. با این حال معماری انرژی کارا به تنهایی در کاهش مصرف انرژی کافی نمی باشد و بایستی ارتباط انسان با طبیعت بیشتر گردد. با توجه به اینکه فاصله میان انسان و طبیعت روز به روز در حال افزایش می باشد، می بایست از راهکارهای بهره گرفت که با طبیعت ارتباط بیشتری برقرار کند. هدف این پژوهش مطالعه پیرامون راهکارهای موثر کاهش مصرف انرژی در بناهای مسکونی می باشد زیرا اگر طراحان و معماران این راهکارها را در بخش های مختلف ساختمان ها استفاده کنند، می توان گامی بنیادی در زمینه بهینه سازی مصرف انرژی برداشت. این مقاله با توجه به موضوع کلی و ماهیت آن، از نوع مطالعات کاربردی بوده و به روش توصیفی- تحلیلی انجام گرفته است. کلیه داده های تحقیق به روش گردآوری کتابخانه ای- اسنادی (مقالات، پایان نامه ها، کتب، طرحهای پژوهشی) می باشد و برخی از راهکارها با استفاده از نرم افزار climate consultant معرفی شده است. در انتها این نتیجه حاصل شد که می توان با رعایت راهکارهای موثر و متناسب با اقلیم منطقه، مصرف انرژی را در بخش ساختمان های مسکونی کاهش داد و گامی اساسی در بهینه سازی مصرف انرژی در کشور برداشت.
مطالعه تطبیقی مفاهیم منظر باغ در مینیاتور ایرانی
حوزههای تخصصی:
یکی از ابعاد جلوه گری ثقافت غنی ایرانیان، باغ و بوستان ایرانی است که با تمام ظرافت خود از دیرباز تا اکنون، به عنوان یکی از میراث ماندگار تاریخ در ایران و جهان، منبع الهام برای هنرمندان بوده است؛ و گونه های متفاوت هنر همواره توجه خاصی به بازنمایی و توصیف باغ و گلشن داشته اند به طوری که در ادبیات، نقاشی، قالیبافی و سایر هنرها جلوه هایی از آن عیان است. و مینیاتور قصه گوی ایرانی، یکی از آن جولانگاه های بصری است که حضور معماری و هویت این مرز و بوم را با سوژه هایی عامی و شاهانه در دنیای پر نقش و نگار و در فضا و منظری روح پرور با اقتباس از پردیس ها ثبت نموده است. نگارگری بازتابی واقع گرایانه از هویت و اصالت باغ ایرانی است و هر نگاره در مکاتب مختلف، بازنمود بخشی از هنر معماری باغ ایرانی است. که در این نوشتار بر مبنای آثار موجود و به روش تطبیقی و با استفاده از مطالعات کتابخانه ای، اسناد و مدارک مرتبط، به تحلیل موضوع پرداخته شده است. که هدف از این پژوهش بررسی ساختاری و مفهومی و وجوه مشترک پردیس ایرانی و نگارگری است؛ زیرا پیوند میان هنر مینیاتور و باغ ایرانی از چشم اندازهای معماری منظر ایرانی غیر قابل انکار است و فرضیه این پژوهش گواه تاثیرپذیری هنر مینیاتور از فردوس و باغسازی ایرانی است که در نهایت ارتباط معنادار عناصر موجود در نگاره ها و معماری باغ ایرانی مشهود و قابل درک است.
توانمندی اقتصادی امپراطوری هخامنشی با تکیه بر شبکه های ارتباطی و انعکاس ان بر سنگ برجسته های تخت جمشید(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال هجدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴۸
652 - 670
حوزههای تخصصی:
شاهنشاهی هخامنشی یکی از وسیع ترین امپراتوری ها در طول تاریخ ایران باستان بوده است؛ این امپراطوری از یک طرف از جانب شرق به رود سند و از جانب غرب و جنوب غربی تا دریای مدیترانه و رود نیل در شمال آفریقا و از شمال به دریاچه آرال و از جنوب تا سواحل جنوبی دریای عمان و خلیج فارس امتداد داشت. این وسعت سرزمین و گوناگونی فرهنگ و جمعیت، ضرورتِ داشتنِ شبکه ارتباطی منظم و ایمن را ایجاب می کرد. شاهان هخامنشی اقدامات زیادی را جهت توسعه راه های ارتباطی انجام دادند. بهترین شاهد برای اثبات این موضوع، شواهد باستان شناختی به جا مانده از آنان در طول این مسیرها است. وجود شواهدی نظیر بقایای جاده ها، ترعه ها، پل ها، بندها، قلعه ها، چاپارخانه ها، آتشکده ها و...، گواه بر وجود جاده هایی پر رفت و آمد در این عصر است. از سوی دیگر ساخت تخت جمشید با بزرگ ترین سنگ برجسته ها، در نوع خود نمودی از پویایی اقتصادی این دوره است. در این پژوهش سعی بر آن شده است تا با کمک متون، نقشه ها و تصاویر به جا مانده، و نیز با بهره گیری از روش توصیفی و تحلیلی، جایگاه مهم شبکه ارتباطی و نقش آن در توسعه بازرگانی و تجارت را در دوره هخامنشی بررسی شود. یافته های پژوهش حاکی از این است که راه های ارتباطی امپراتوری هخامنشی، خصوصاً جاده شاهی با عنوان شریان های حیاتی این سرزمین، تمامی پایتخت ها و مراکز مهم شاهنشاهی را به هم وصل کرده است و حیات سیاسی، اقتصادی و نظامی این مراکز در گرو امنیت این راه ها بوده است. بخشی از این امنیت اقتصادی را می توان در سنگ برجسته های تخت جمشید مشاهده کرد.اهداف پژوهش:بررسی جایگاه شبکه ارتباطی و نقش آن در توسعه بازرگانی و تجارت در دوره هخامنشی.بررسی توانمندی اقتصادی امپراطوری هخامنشی.سؤالات پژوهش:توانمندی اقتصادی امپراطوری هخامنشی چه نقشی در ساخت تخت جمشید داشته است؟شبکه ارتباطی چه نقشی در توسعه بازرگانی و تجارت در دوره هخامنشی داشته است؟
تحلیل موضوعی و روش شناسی پایان نامه های کارشناسی ارشد رشته نوازندگی ساز جهانی در دانشگاه های دولتی ایران از سال 1388 تا 1398(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی موضوعی و روش شناسی پایان نامه های نظری مقطع کارشناسی ارشد رشته نوازندگی ساز جهانی در دو مرکز دانشگاهی دولتی ایران، شامل دانشکده موسیقی دانشگاه هنر و گروه موسیقی پردیس هنرهای زیبای دانشگاه تهران در بازه زمانی ده ساله (1388 تا 1398) پرداخته که مجموعاً شامل یکصد و بیست و شش پایان نامه است. طبقه بندی موضوعی و بررسی روش های استفاده شده در پایان نامه ها به منظور تبیین دستاوردها در حوزه های پژوهشی مورد نظر در مراکز دانشگاهی ایران، و هموار ساختن زمینه مطالعه و انتخاب موضوعات پژوهش های آتی از اهداف اصلی مقاله حاضر بوده است. تحقیقات مشابهی به ویژه، در حوزه علوم انسانی انجام شده است، اما در زمینه موسیقی چنین پژوهشی تازگی دارد. در این تحقیق با بهره گیری از روش کتابخانه ای اطلاعات مورد نیاز گردآوری و سپس با روش توصیفی– تحلیلی، پایان نامه ها به لحاظ موضوعی در پنج گروه اصلی تقسیم بندی گردیده اند. افزون بر تحلیل موضوعیِ مبتنی بر متن پایان نامه ها، چکیده و کلیدواژه ها نیز مورد تحلیل قرارگرفته اند. بررسی ها نشان داد که موضوعاتی نظیر «آموزش موسیقی سازی»، «تجزیه و تحلیل آثار» و «تفسیر و اجرای موسیقی» بیشترین پژوهش ها را به خود اختصاص داده و تعداد کمی از پایان نامه ها در زمینه هایی نظیر «اضطراب اجرا»، «آسیب های نوازندگی» و «طراحی، برنامه ریزی و آمادگی برای اجرا» نوشته شده اند.
خوانش بینامتنی اسطوره ی میوه ممنوعه در سه نمایشنامه ی برتر جشنواره های تئاتر کودک و نوجوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آثار نمایشی کودک و نوجوان، به ویژه وقتی پدیدآورندگان آن ها، در تعاملی بینامتنی با متون کهن، عناصر ساختاری مهمی از قبیل زمان، مکان، شخصیت های داستانی و گاه حتی همه ی یک پیکره ی داستانی را دستمایه ی کار خود قرار می دهند، گذشته از فراهم آوردن زمینه ی سرگرمی، تفریح و تخلیه ی روانی، از سویی کارکرد آموزشی دارد و از دیگرسو بستر مناسبی است برای انتقال میراث نیاکانی (سنت ها، آیین ها و ...) به آگاهی نسل امروز. یکی از این آبشخورهای برجسته، اسطوره و روایت های اسطوره ای است که همواره به اشکال مختلف در آیین ها، باورها و متون ادبی و هنری از جمله داستان ها، نمایشنامه ها و فیلمنامه ها بازتاب یافته است. در این جستار با بهره گیری از نظریه ی بیش متنیت ژرار ژنت، به شیوه ی توصیفی- تحلیلی، چگونگی بازآفرینی اسطوره ی میوه ی ممنوعه (سیب) در سه نمایشنامه ی برتر جشنواره های تئاتر کودک و نوجوان، بررسی شده است. از مهم ترین یافته های پژوهش حاضر می توان به این موارد اشاره کرد: نویسندگان این نمایشنامه ها بیشتر با بهره بردن از روش گسترش متن (تراگونگی کمی)، بن مایه ی اسطوره ای میوه ی ممنوعه را به کار برده اند. البته در قسمتی از نمایشنامه ها نیز برای درک بهتر و جذاب کردن نمایش، تراگونگی محتوایی نیز به چشم می خورد. از این رو، زوایای پنهان این نمایشنامه ها در پیوند با این بن مایه ی اسطوره ای بهتر فهمیده می شود.
نقش فرهنگ پذیری در تغییرات تکنیک، ساختار و کارگان نرمه نای در دوره معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نرمه نای سازی بادی و یکی از سازهای اصلی ملودیک در موسیقی استان کردستان و منطقه مُکریان است که در حدود پنجاه سال اخیر رواج بیشتری در این مناطق داشته است. این ساز بیشتر در موقعیت های شادیانه برای اجرای گورانی به کار گرفته می شد. تبادلات فرهنگ موسیقایی این مناطق با سایر مناطق کردنشین و حوزه های موسیقی ایرانی عربی ترکی منجر به گسترش کارگان و پیدایش بسترهای اجرایی جدید مانند سالن کنسرت و ضبط های استودیویی شده است. بر همین اساس بعضی از نوازندگان نرمه نای برای انطباق با تحولات جدید، تغییراتی در تکنیک های نوازندگی و ساختار این ساز به وجود آورده اند. مقاله حاضر با استفاده از بنیادهای نظری موجود در زمینه فرهنگ پذیری موسیقی و تأثیر آن در تغییرات یک ساز، علت و نحوه تغییرات ساز نرمه نای در موسیقی استان کردستان را مورد بررسی قرار داده است. ارزیابی ها نشان می دهد که در اثر تبادلات فرهنگی صورت گرفته ازجمله ورود سازهای جدید به این منطقه، اجرای قطعات کُردی به صورت ارکسترال در سالن های کنسرت و لزوم همنوازی نرمه نای با سازهای دیگر در موقعیت های جدید اجرایی، تغییراتی در کاربرد نرمه نای به وجود آمده است. روند این تغییرات به گونه ای بوده که امکان حضور این ساز در موقعیت های اجرایی بیشتری فراهم شده است. این تحقیق به روش کیفی و بر اساس تحقیقات میدانی و مصاحبه های عمیق نگاشته شده است.