مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
ساتراپ
حوزه های تخصصی:
از زمان شکلگیری نخستین حکومتها که بهصورت قبیلهای اداره میشدند، تا حکومتهای مدرن امروزی بهنوعی میتوان سازماندهی سیاسی فضا و قدرت را در آنها مشاهده کرد. سازمان سیاسی فضا به مطالعة تقسیمبندیهای کالبدی و فضایی میپردازد، درحالیکه سازمان سیاسی قدرت، علاقهمند به مطالعة پراکندگی قدرت از مرکز به پیرامون است. در یونان باستان، سازماندهی سیاسی فضا مبتنی بر نوعی نظام حکومت شهری بود که ابتدا در سرزمینهای فینیقیه و سومر وجود داشت و بهتدریج در یونان متکامل گردید. با مطالعة منابع تاریخی، دیگر نمیتوان وجود عوارض جغرافیایی مانند رودخانهها، کوهها و خلیجها را علت شکلگیری نظام حکومت شهری دانست، بلکه نظام حکومت شهری را باید در تعصبات قومی و قبیلهای جستوجو کرد. در نظام حکومت شهری یونان بهعلت وسعت کمِ قلمرو، پراکنش قدرت بهصورت افقی صورت گرفته بود. در ایران باستان با وجود اقوام متعدد، جمعیت زیاد و قلمرو وسیع، سازماندهی سیاسی فضا مبتنی بر فدرالی از ساتراپهای گوناگونی بوده، که این واحدها بر تفاوتهای منطقهای ویژهای استوار بودهاند. بنابراین خاستگاه فدرالیسم که امروزه جغرافیاییترین رژیم در میان نظامهای سیاسی بهشمار میآید، در ایران باستان است. پراکندگی قدرت در ایران باستان بهصورت عمودی و از پادشاه شروع و تا حاکم شهرها ادامه داشته است. این دو مقوله، یعنی سازماندهی سیاسی فضا و قدرت امروزه دو موضوع مهم در جغرافیای سیاسی و ژئوپلتیک بهشمار میآیند، و از آنجا که این دو رشته سابقة چندانی ـ دستکم بهصورت رشتهای مستقل و تفکیکشده از سایر رشتهها ـ ندارند لازم است برای پیگیری بسیاری از مفاهیم مهم این دو رشته، مطالعه و رهیافتی تاریخی انتخاب گردد. حال چگونه میتوان با مطالعة منابع تاریخی، سازماندهی سیاسی فضا و قدرت را در دو جامعة متفاوت یونان باستان که از حد حکومتـ شهر فراتر نمیرفته و ایران باستان که شامل اقوام و ملتهای گوناگون بوده است، با یکدیگر مقایسه کرد و مورد کنکاش قرار داد؟
واژه شناسی تاریخی استان در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
واژه استان و استان بندی در ایران پیشینه ای کهن دارد و همین پیشینه باعث شده است که واژه ها و مفاهیم در ارتباط با آن، در تاریخ و فرهنگ ایران، گوناگون و گسترده باشد: ساتراپ (خشثرپاون)، کوست، استان، ایالت، ولایت، مملکت، بلد و دیگر واژگان در این معنای مکانی. پژوهش در انواع، معنا، و گستردگی این واژگان برای شناخت بنیادی و سیر تحولات استان در ایران ضروری است. ازاین رو مسألة اصلی این پژوهش آن است که چه واژگانی با چه پیشینه ای به معنی استان در ایران به کار رفته اند؟ تعدد این واژگان و کاربرد برخی از آن ها نشان می دهد که از طریق واژه شناسی تاریخی استان می توان اهمیت استان بندی در تاریخ اداری ایران و عوامل تأثیرگذار بر کاربرد اصطلاحات اداری را در سطح کلان بررسی کرد. این پژوهش با بهره گرفتن از روش توصیفی در تحقیق تاریخی و واژه شناسی تاریخی، انجام گرفته است.
نقش و جایگاه ساتراپی ها در شاهنشاهی هخامنشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعه و بررسی نقوش سکه های ساتراپ های دوره هخامنشی
سکه ها منابع مصور و معتبری از قرون و زمان های گذشته هستند که مطالعه ی آنها می تواند به روشن شدن بخش های تاریک تاریخ گذشتگان کمک شایان توجهی کند. سکه ها در زمان های گذشته نقش رسانه ای داشته اند و مطالعه نقوش روی آن ها در شناخت ادیان و مذاهب و اساطیر باستانی، هنر، آداب و رسوم، البسه، جنگ افزارها و ... ملت های مختلف نقش بسیار مهمی دارد. با اینکه اهالی کشور لیدی اولین قوم ضرب کننده ی مسکوکات بودند اما افتخار ضرب سکه به صورت گسترده و نهادینه به نام هخامنشیان ثبت شده است. سکه های هخامنشی مدرک گرانبهایی از تاریخ، فرهنگ، هنر و مذهب ایران باستان به شمار می روند. مهمترین سکه های دوره هخامنشی پس از سکه های شاهی که از آن پادشاهان بود سکه هایی بودند که توسط ساتراپ ها (شهربان ها) در ایالات مختلف ضرب می شدند و در نقوش پشت و رویشان تفاوت های قابل توجهی با سکه های شاهی داشتند. مهم ترین نقوشی که بر روی سکه های ساتراپ ها نقش می گردید، تصویر ناوهای جنگی، نقوش قلاع و ... بود و در پشت سکه ها نقش شاه هخامنشی نقر می گردید. در طول دوره هخامنشی تعداد ساتراپ ها و جایگاه سیاسی آن ها دچار تغییرات مکرری شد که در بسیاری موارد می توان این تغییرات را بر روی سکه ها، کتیبه ها و ... مشاهده کرد. در این تحقیق که به روش توصیفی تحلیلی است و در آن از منابع کتابخانه ای و اسناد موزه ای استفاده شده است به مطالعه و بررسی نقوش سکه های ساتراپ های امپراتوری هخامنشی از قبیل استراتون اول و دوم، اورگوراس دوم، تیسافرن، باگواس، ممنون، داتم و ... پرداخته شده است.
جغرافیای سیاسی شاهنشاهی هخامنشی و ساتراپی مصر در زمان داریوش اول(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای سیاسی سال هفتم بهار ۱۴۰۱ شماره ۲۵
160 - 179
حوزه های تخصصی:
شاهنشاهی هخامنشی پس از شکل گیری در جنوب غربی ایران امروزی به وسیله کوروش ، نیرومندترین دولت آریا یی بود که تا این زمان شکل گرفته بود و بر بیشتر قدرت های بزرگ آسیای غربی غلبه نمود. یکی از اهداف کوروش تسخیر مصر بود، و پسرش کمبوجیه در سال 525پ.م، توانست مصر را فتح کند. جانشین او، داریوش اول دست به اقدامات سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و مذهبی گسترده ای برای اداره ساتراپی های سراسر شاهنشاهی، به ویژه در مصر زد و همین عوامل سبب شد تا منابع مصری از او به عنوان فرعون بزرگ و قانونی یاد کنند. هدف از انجام این پژوهش، بررسی اقدامات سیاسی داریوش اول در جغرافیای مصر است تا سیاست های داریوش را در اداره این ساتراپ کهن بررسی و نقش او را در اداره ساتراپی مصر ارزیابی کند. روش تحقیق هم بر پایه تطبیق منابع موجود کهن و نو درباره سیاست داریوش و اصلاحات سیاسی و مدنی ایشان برای اداره مصر است که به صورت توصیفی-تحلیلی به آن پرداخته شده است، نتیجه آن که بر پایه این اسناد، یکی از عوامل ثبات جغرافیای سیاسی مصر در زمان وی، سیاست های اجراشده و نبوغ سیاسی او بوده که دوره پارسیان را به عنوان یکی از دوره های تاریخی مصر مطرح کرده است.
بررسی مناسبات سیاسی، اقتصادی وفرهنگی ایران و مصر در زمان داریوش اول هخامنشی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
شاهنشاهی هخامنشی پس از شکل گیری در جنوب غربی ایران امروزی به وسیله کوروش بزرگ، نیرومندترین دولت آریایی بود که تا این زمان شکل گرفته بود و بر بیشتر قدرت های بزرگ آسیای غربی غلبه نمود. یکی از اهداف کوروش تسخیر مصر بود، و پسرش کمبوجیه در سال 525پ.م، توانست مصر را فتح کند. جانشین او، داریوش اول دست به اقدامات سیاسی، اقتصادی و فرهنگی گسترده ای برای اداره ساتراپی های سراسر شاهنشاهی، به ویژه در مصر زد و همین عوامل سبب گردیدند تا منابع مصری از او به عنوان فرعون بزرگ و قانونی یاد کنند. هدف از انجام این پژوهش، بررسی اقدامات سیاسی، اقتصادی و فرهنگی داریوش بزرگ در جغرافیای مصر است و اینکه بر پایه تطبیق منابع موجود کهن و نو، سیاست های داریوش را در اداره این ساتراپ کهن بررسی و نقش او را در اداره ساتراپی مصر ارزیابی نماییم. بر پایه این اسناد، می توان داریوش را یکی از شاهان بزرگ دوران باستان دانست که نبوغ خاصی در اداره شاهنشاهی و ساتراپی ها داشته است
توانمندی اقتصادی امپراطوری هخامنشی با تکیه بر شبکه های ارتباطی و انعکاس ان بر سنگ برجسته های تخت جمشید(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال هجدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴۸
652 - 670
حوزه های تخصصی:
شاهنشاهی هخامنشی یکی از وسیع ترین امپراتوری ها در طول تاریخ ایران باستان بوده است؛ این امپراطوری از یک طرف از جانب شرق به رود سند و از جانب غرب و جنوب غربی تا دریای مدیترانه و رود نیل در شمال آفریقا و از شمال به دریاچه آرال و از جنوب تا سواحل جنوبی دریای عمان و خلیج فارس امتداد داشت. این وسعت سرزمین و گوناگونی فرهنگ و جمعیت، ضرورتِ داشتنِ شبکه ارتباطی منظم و ایمن را ایجاب می کرد. شاهان هخامنشی اقدامات زیادی را جهت توسعه راه های ارتباطی انجام دادند. بهترین شاهد برای اثبات این موضوع، شواهد باستان شناختی به جا مانده از آنان در طول این مسیرها است. وجود شواهدی نظیر بقایای جاده ها، ترعه ها، پل ها، بندها، قلعه ها، چاپارخانه ها، آتشکده ها و...، گواه بر وجود جاده هایی پر رفت و آمد در این عصر است. از سوی دیگر ساخت تخت جمشید با بزرگ ترین سنگ برجسته ها، در نوع خود نمودی از پویایی اقتصادی این دوره است. در این پژوهش سعی بر آن شده است تا با کمک متون، نقشه ها و تصاویر به جا مانده، و نیز با بهره گیری از روش توصیفی و تحلیلی، جایگاه مهم شبکه ارتباطی و نقش آن در توسعه بازرگانی و تجارت را در دوره هخامنشی بررسی شود. یافته های پژوهش حاکی از این است که راه های ارتباطی امپراتوری هخامنشی، خصوصاً جاده شاهی با عنوان شریان های حیاتی این سرزمین، تمامی پایتخت ها و مراکز مهم شاهنشاهی را به هم وصل کرده است و حیات سیاسی، اقتصادی و نظامی این مراکز در گرو امنیت این راه ها بوده است. بخشی از این امنیت اقتصادی را می توان در سنگ برجسته های تخت جمشید مشاهده کرد.اهداف پژوهش:بررسی جایگاه شبکه ارتباطی و نقش آن در توسعه بازرگانی و تجارت در دوره هخامنشی.بررسی توانمندی اقتصادی امپراطوری هخامنشی.سؤالات پژوهش:توانمندی اقتصادی امپراطوری هخامنشی چه نقشی در ساخت تخت جمشید داشته است؟شبکه ارتباطی چه نقشی در توسعه بازرگانی و تجارت در دوره هخامنشی داشته است؟