فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۹۸۱ تا ۳٬۰۰۰ مورد از کل ۲۹٬۵۴۵ مورد.
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۴۱ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱۷۸
۹۲-۷۷
حوزههای تخصصی:
در ایران اقدامات توسعه ای در روستاها با اولویت توسعه کالبدی - فضایی بر اساس طرح هادی روستایی انجام می گیرد. طرح هادی یا به عبارتی طرح جامع توسعه روستایی، با اهداف ایجاد زمینه توسعه و عمران روستا باتوجه به شرایط فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی؛ تأمین امکانات اجتماعی، تولیدی و رفاهی؛ هدایت وضعیت فیزیکی روستا؛ ایجاد تسهیلات برای بهبود مسکن روستائیان و خدمات محیط زیستی و عمومی، تهیه و اجرا شده است. با عنایت به اینکه این طرح از برنامه دوم توسعه موردتوجه نظام سیاست گذاری و برنامه ریزی قرار گرفته است و همچنین باتوجه به اهمیت طرح هادی در سطح روستاهای کشور ایران، ارزشیابی عملکرد اجرای این طرح و همچنین آگاهی از دستاوردهای آن ضروری است تا با شناسایی نقاط قوت و ضعف این طرح از نتایج آن برای اصلاح چهارچوب مفهومی طرح و یا تغییر بنیانی در چهارچوب آن استفاده شود. لذا، پژوهش حاضر که ازنظر هدف کاربردی و ازلحاظ روش از نوع کیفی (مبتنی بر رویکرد نظریه زمینه ای) است، به ارزشیابی پیامدگرای طرح هادی در سکونتگاه های روستایی ایران پرداخته است. داده های موردنیاز به روش مصاحبه نیمه ساختاریافته با 25 تن از کارشناسان و خبرگان جمع آوری و با بهره گیری از نرم افزار مکس کیودا کدگذاری (باز، محوری و گزینشی) و تحلیل شد. نتایج این پژوهش نشان داد که روند تهیه و اجرای طرح هادی در سکونتگاه های روستایی کشور پیامدهای مثبت (مانند بهبود نظام حرکتی، بهبود ساختاری مسکن، ظهور فعالیت های اقتصادی جدید، برابری فضایی در برخورداری از خدمات زیربنایی و رفاهی، نظم پذیری در گسترش کالبدی و ارتقای کیفیت محیط) و منفی (مانند ضعف توجه به مالکیت روستائیان، تضعیف عناصر فرهنگی، بسترسازی برای کالایی شدن روستا، افزایش وسعت روستاهای پیرامون کلان شهری، تخریب منابع طبیعی - اکولوژیک، تضعیف انسجام و تنوع بصری بافت کالبدی) را به همراه داشته است. همچنین، نتایج این پژوهش تأکید دارد که پیامدهای منفی این طرح متأثر از روندهایی همچون دولت محوری، ضعف تعاملات سازمانی، ضعف توان تخصصی مشاوران تهیه طرح، ضعف توانمندسازی جامعه محلی، ضعف توجه به مشارکت جامعه محلی و تسلط نگرش نوگرایانه بر تهیه طرح است.
بازشناسی ارتباط بصری فضا در شکل گیری مفهوم قلمرو خانه های تاریخی دوره قاجار رشت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات معماری ایران پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲۲
173 - 194
حوزههای تخصصی:
خانه های دوره قاجار رشت از نمونه های باارزش خانه های سنتی ایرانی بوده که از لحاظ قلمروهای فضایی پیکره بندی متمایزی از سایر نقاط ایران دارد. ارتباط بصری یکی از عوامل مهم در شکل گیری مفهوم قلمرو در فضاهای مسکونی است. خانه ها باتوجه به طرح های کالبدی مختلف، کیفیت های متفاوتی را از لحاظ بصری تأمین کرده و تجربه های متفاوتی از فضا را ارائه می دهند؛ لذا هدف این پژوهش درک بهتر مفهوم قلمرو با تحلیل شاخص های ارتباط بصری در مقیاس روابط درونی این خانه ها است. روش این پژوهش توصیفی - تحلیلی با استدلال منطقی داده های نرم افزاری است. جهت رسیدن به هدف پژوهش در مرحله اول خانه ها به لحاظ کالبدی به چهار گروه تقسیم، از هر گروه دو نمونه و در مجموع هشت مورد انتخاب شد. جهت انسجام نتایج و بررسی تطبیقی نمونه ها سه فضای مشترک ایوان، پذیرایی و خواب محور تحلیل ها قرار گرفتند. در مرحله دوم شاخص های سنجش شامل ارتباط بصری، فواصل در معرض دید بودن و خوانایی از مبانی پژوهش استخراج گردید. در مرحله سوم جهت تحلیل نمونه ها از تکنیک های تحلیل گراف نمایانی و نقشه های محوری با ابزارهای مخروط دید، خطوط محوری و نمودار هم پیوندی - اتصال به کمک نرم افزار دپس مپ استفاده شد. یافته ها نشان می دهد ارتباط بصری فضاها متفاوت بوده و باعث ایجاد حریم های ذهنی شده و همچنین تفاوت در میزان دید منجر به ایجاد سلسله مراتب فضایی شده است. با بررسی شاخص های مخروط دید در خانه ها، مشاهده شد بیشتر بودن هم جواری با جداره ها، کمتر بودن پیچیدگی فضایی به دلیل محدب بودن فضا و وجود دسترسی بصری و فیزیکی بیشتر باعث ارتباط بالاتر یک فضا (مانند فضای ایوان) با سایر فضاها و در نتیجه عمومی تر شدن آن را به دنبال دارد. از طرف دیگر کمتر بودن عوامل فوق باعث ایجاد خلوت بیشتر در فضاها (مانند فضای خواب) شده است؛ بنابراین فضای خانه های برون گرای رشت در عین داشتن شفافیت، دارای حریم های بصری بوده که باعث ایجاد مرزبندی های فضایی می شود و سلسه مراتب قلمرویی را به دنبال دارد.
تحلیل مکانیزم های جابجایی در سازه سقف های های تغییرفرم پذیر بر اساس بررسی نمونه های شاخص جهانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات معماری ایران پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲۲
195 - 213
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر استفاده از سازه های باز و بسته شونده به دلیل قابلیت آن ها در دستیابی به یک معماری پویا و انعطاف پذیر موردتوجه بسیاری از معماران و مهندسان قرارگرفته است. سقف های تغییرفرم پذیر با تامین شرایط مطلوب و متفاوت برای یک فضای مشخص و ایجاد پویایی و انعطاف پذیری برای بنا، جایگاه ویژه ای در بسیاری از پروژه های موفق جهانی دارد. در این پژوهش مکانیزم های حرکتی سقف های متحرک بررسی و تحلیل شده است. ساختار حرکتی سقف های تغییرفرم پذیر در چهارگروه مکانیزم صلب، غشایی، قیچی سان و چتری دسته بندی شده و ضمن تشریح جزئیات و نحوه تغییرفرم در هر مکانیزم، یک پروژه شاخص به عنوان مصداق هر گروه تحلیل شده است. سپس با بررسی مشخصات ۶۰ پروژه شاخص جهانی که در حدود شش دهه اخیر احداث و در آن از سیستم سقف های تغییرفرم پذیر استفاده شده، ویژگی های مهم این سازه ها تحلیل و ارزیابی شده است. تحلیل ها نشان می دهد که استفاده از سقف های تغییرفرم پذیر در حدود دو دهه اخیر توسعه چشمگیری پیدا کرده و برای پوشش استادیوم ها و اماکن ورزشی به طور گسترده ای استفاده شده است. در بین مکانیزم های حرکتی، مکانیزم صلب و در مرحله بعد مکانیزم غشایی بیشترین کاربرد را داشته و سیستم سازه خرپا و سازه کابلی بیش از سایر سیستم ها استفاده شده است. این سقف ها برای پوشش دهانه های تا بیش از 300 متر نیز مورد استفاده قرار گرفته و نسبت طول دهانه به ضخامت سقف از حدود 30 تا 240 تغییر می کند و بیشترین مقدار آن برای مکانیزم غشایی است. برای پوشش سقف های متحرک در چهار گروه، عمدتا از مصالح سبک شامل تفلون، ETFE و PVC استفاده شده است.
کاربست رویکرد طب سوزنی شهری در اولویت بندی نواحی هدف بازآفرینی؛ بررسی موردی: محله پامنار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی سال چهاردهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۳۴
93 - 111
حوزههای تخصصی:
به رغم تصویب قوانین و طرح های مختلف برای نوسازی بافت های فرسوده شهری، مشکلات و مسائل ناشی از شکاف عمیق بین طرح های پیشنهادی و فرایندهای اجرایی آنها قابل مشاهده است. هدف از این پژوهش ارائه روشی برای اولویت بندی نواحی مداخله در محلات فرسوده شهری برای کاهش هزینه ها، کوتاه کردن زمان اجرای پروژه ها و افزایش بازده و اثرگذاری آنها بر اساس رویکرد طب سوزنی شهری است. برای کاربست این روش، محله پامنار تهران به عنوان نمونه مطالعه انتخاب شد. مصاحبه های نیمه ساختاریافته، تشکیل گروه های بحث متمرکز، مطالعه اسناد توسعه مرتبط با محله، تحلیل چیدمان فضا با استفاده از نرم افزار Depth Map و تحلیل و همپوشانی اطلاعات با استفاده از نرم افزار Arc GIS، از جمله روش ها و ابزارهای جمع آوری اطلاعات و تحلیل آنها در این تحقیق است. یافته های پژوهش نشان می دهد که اولویت بندی نواحی محله پامنار، از طریق تحلیل جریان های حرکتی و طراحی و اجرای فرایندهای مشارکتی در همه مراحل مطالعه و تحلیل، قابلیت کاربست دارد و می تواند جدای از ایجاد درک عمیق تر از مناسبات درون و برون فضایی، به اولویت بندی نواحی مداخله نیز کمک نماید. بر این اساس و بر پایه نتایج حاصل شده به ترتیب اولویت مداخله مربوط به نواحی درونی بافت، نواحی اطراف خیابان پامنار، نواحی اطراف خیابان مصطفی خمینی و در نهایت نواحی اطراف خیابان های پانزده خرداد، ناصر خسرو و امیرکبیر تعیین شدند.
نظریۀ کسر اصنام، مستخرج از زندگی ابراهیم(ع) در قرآن و تبیین کاربست و جایگاه آن در هنر اسلامی، با رویکرد نظریۀ داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تقلید و واردات شیوه های تولید آثار هنری و مبانی هنر، از تمدن های دیگر، به تمدن اسلامی، در دوران معاصر، سبب تولید انبوهی از آثار، با ویژگی های متفاوت و گاها متناقض با مبانی فکری اندیشه اسلامی گردیده است. هدف پژوهش حاضر، برداشتن اولین گام ها، برای ارائه یک نظریه، مبتنی بر قرآن با تکیه بر شیوه تفکر ابراهیم(ع)، که برخی نیازهای کارکردی و نظری هنرمندان جهان اسلام را مرتفع گرداند، می باشد. ابراهیم(ع) به عنوان شخصیت تاریخی، با پنج ویژگی منحصر بفرد و ناظر بر عقلانیت و تفقه او، یعنی رشدیافتگی فکری پیش از نبوت، الگوی خوب برای مومنان، صاحب بینش، صاحب قلب سلیم و دیدن ملکوت آسمان و زمین معرفی شده و مخالفان استدلالات او نیز، سفیه و کم عقل خطاب شده اند. پژوهش حاضر از نوع کیفی است و با استفاده از روش تئوری داده بنیاد به انجام رسیده است. پس از جمع آوری کلیه دیتاها و انجام کدگذاری باز، محوری و انتخابی، ضمن یافتن پاسخ ها، مکانیزم تفکر ابراهیم(ع) به عنوان فرآیندی عقلانی، که بر اساس نقد مکرر معیارهای پیشین، معیارهای جدید خلق می کند، تحت نام نظریه «کسر اصنام »، استخراج و کارکرد آن در هنر را مشخص شد. سپس به شباهت ها و تفاوت های این نظریه و اندیشه انتقادی که در بستر سوبژکتیویسم به وجود آمده و مبنای هنر مدرن از منظر گرینبرگ معرفی گردیده، پرداخته شد. همچنین عدم هرگونه تنافر یا تناقض این نظریه به اصول، ثوابت و امور لایتغیر و لایزالی که در خلق هنر سنتی، و در قلب آن هنر دینی، ضروری هستند، بررسی و مشخص شد و در نتیجه مکانیزم تولید و ارتقاء معیارهای جدید برای ایجاد محصولات جدید بر اساس نقدهای پیاپی در چارچوب فاصله عبودیت و ربوبیت، بر اساس این نظریه تبیین گردید.
کارکرد مولد و صادرات محور مناطق ویژه اقتصادی بندری در توسعه درون زای منطقه ای موردکاوی منطقه ویژه اقتصادی بندرامیرآباد
حوزههای تخصصی:
تعیین مناطق ویژه اقتصادی، بستری برای توسعه درون زای منطقه ای در حوزه های تاثیر آن ها است. برنامه ریزی برای تشکیل مناطق با مزیت نسبی، زمینه توسعه مبتنی بر تولید در خود مناطق است. هدف پژوهش حاضر تعیین نقش و تاثیر تولید درمنطقه ویژه اقتصادی بندر امیرآباد و تاثیر آن بر توسعه منطقه ای به عنوان یک بندر نسل سوم است. این پژوهش از نوع کاربردی بوده و از روش توصیفی-تحلیلی بهره برده است. با استفاده از اسناد کتابخانه ای تعیین شاخص های توسعه، تعیین و با روش های پیمایش، مصاحبه، بررسی داده های گمرک، عکس ها و برداشت های پژوهشگر، شاخص های شش گانه، ارزیابی و تحلیل شده است. نتایج حاکی از آن است که بیشتر سرمایه گذاری ها به سمت فعالیت های واردات محور (انبار، مخازن و سیلو) رفته است. درحالی که بیشترین سهم اشتغال در بخش های تولیدی مانند صنایع چوب و مصالح ساختمانی است که این فعالیت ها ظرفیت های بالفعل و بالقوه صادراتی نسبی بالایی دارند و علی رغم ظرفیت مناسب این فعالیت های صادراتی، تعداد کمتری از واحدهای سرمایه گذاری را دارند. برای خروج از وضعیت موجود و رونق تولید در منطقه رویکردهای جذب سرمایه گذاری های لازم در صنایع تبدیلی و فرآوری محصولات باغی و دامی، ایجاد خوشه های صنعتی پشتیبان، توسعه صنایع تب دیلی و تکمیل ی می تواند دنبال شود و دیپلماسی دریایی درراستای گسترش تعاملات تجاری اوراسیا و برنامه ریزی برای شکوفایی هرچه بیشتر واحدهای مولد صنعتی و کشاورزی مجاور منطقه ویژه را تقویت کند. با اولویت بخشی و تقویت فعالیت های مولد و صادرات محور منطقه ویژه اقتصادی بندر امیرآباد توسعه درون زا و تولیدمحور در منطقه بندری شمال کشور می تواند بیش از پیش محقق شود.
برنامه ریزی فراگیر معابر شهری به منظور استفاده شهروندان معلول و کم توان؛ نمونه موردی خیابان اردیبهشت شیراز
حوزههای تخصصی:
شهرسازی فراگیر گونه ای از شهرسازی است که در آن به نیاز و مسائل همه اقشار جامعه توجه شده است؛ بر همین اساس نسبت به برنامه ریزی و طراحی فضاهای شهری ایمن اقدام می شود. در بسیاری از شهرهای ایران علی رغم وجود طیف وسیعی از افراد معلول یا کم توان، به موضوع مناسب سازی معابر و روان سازی ورود به فضاها و ساختمان های عمومی برای شهروندان معلول و کم توان، کمتر توجه شده است. با توجه به اهمیت این موضوع، پژوهش پیش رو به بررسی عوامل مناسب سازی معابر و ورودی ساختمان های عمومی واقع در خیابان اردیبهشت شیراز که یکی از قطب های درمانی منطقه می باشد، پرداخته است. روش این پژوهش مبتنی بر رویکرد توصیفی-تحلیلی بوده و برداشت داده ها از طریق روش تکنیک تحلیل مصاحبه و مشاهده صورت گرفته و در ادامه، تجزیه و تحلیل اطلاعات از طریق ماتریس سوات و ماتریس برنامه ریزی استراتژیک انجام شده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد به دلیل کمبود تسهیلات و مبلمان مناسب برای معلولین و افراد کم توان که به دلیل نیاز به خدمات درمانی و پزشکی، یکی از مراجعان اصلی به خیابان اردیبهشت هستند، لازم است بخش هایی از مقاطع عرضی این خیابان به خصوص در محل تجمع مراکز درمانی بازطراحی شوند. همچنین لازم است شهرداری جهت طراحی فراگیر و متمایزسازی مسیر پیاده رو از خیابان همچنین مکان یابی و احداث فضاهای مکث و استراحت برای معلولین در جداره این خیابان اقدامات لازم را انجام دهد. براساس بررسی های انجام شده، راهبرد منتخب این پژوهش، راهبرد رقابتی (راهبرد WO: کمک و راهنمایی افراد دارای معلولیت) تعیین شده است و راهکار اصلی این راهبرد، استفاده از نشانگرهای لمسی و تغییر رنگ جداول خیابان جهت افزایش توانایی مسیریابی افراد دارای محدودیت بینایی می باشد.
نقش برنامه ها و اقدامات عمرانی حاجی عبدالغفار نجم الملک در نوسازی راه خرم آباد-دزفول در دهه 1260 شمسی (مسیر کیالان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال نوزدهم تیر ۱۴۰۱ شماره ۱۰۹
5 - 18
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: با وجود تبیین شخصیت علمی و تجربیات نجم الملک در علوم مختلف، اقدامات عملی او در حیطه راه و ساختمان چندان مورد توجه نبوده است؛ حال آن که یکی از مهمترین اقدامات عمرانی او در خلال دو سفر به خوزستان و نوسازی راه خرم آباد-دزفول شکل گرفت که بخش مهمی از اسناد آن در دسترس است. همچنین ناشناخته بودن این مسیر مهم تاریخی در پژوهش های انجام شده، مغفول ماندن نقش او در این راستا را مضاعف نموده و موجب شده است برخی از پژوهشگران بسیاری از آثار مهم این سفرها را به دیگر دوره های تاریخی منسوب کنند. این پژوهش در پی پاسخ به این سؤال است که چه اقداماتی در راستای افزایش کیفیت راه خرم آباد-دزفول، اعم از بهبود سطح راه و ایجاد ابنیه و استحکامات لازم، توسط نجم الملک به عمل آمد و مجموع این اقدامات چه تأثیری در کیفیت و تردد در این مسیر برجای نهاد؟هدف پژوهش: این پژوهش تلاش کرده برنامه ها و اقدامات عمرانی نجم الملک در راستای نوسازی راه خرم آباد-دزفول را بررسی و پیامدهای آن را تشریح نماید.روش پژوهش: این پژوهش در دسته روش های مبتنی بر سامانه جستجوی کیفی و با راهبرد تفسیری-تاریخی انجام شده است. ابزار پژوهش استفاده از اسناد و نقشه های تاریخی موجود در سفرنامه ها، کتب، مقالات، گزارش ها و بایگانی هایی است که بعضاً در این پژوهش برای اولین بار منتشر خواهند شد.نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان داد برنامه های نجم الملک و اجرای آن ها باعث بهبود چشمگیر کیفیت بستر راه به ویژه در نقاط بحرانی آن گشت و از سوی دیگر او با طراحی کاروانسراهای جدید مبتنی بر نیازهای فضایی نوین، نقش برجسته ای در تغییر گونه این ساختمان ها در منطقه ایفا کرد که از آنچه تا پیش از آن به ویژه در دوره صفویه وجود داشت، کاملاً متمایز است. این اقدامات شرایط عبور مناسب و امن از این مسیر را فراهم آورد که در اثر اغتشاشات سال های پایانی دوره قاجار از دست رفت.
حکمت خاک در عرفان هنری خیام نیشابوری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهپویه حکمت هنر دوره اول پاییز ۱۴۰۱ شماره ۱
81 - 89
حوزههای تخصصی:
در عرفان هنریِ حکیم خیام نیشابوری-که تجربه های هنرمندانه او در فروغ آموزه های عرفانی است- گاه با واژگانی روبرو می شویم که وی به دفعات دراشعار خود تکرار کرده است؛ تکراری که شاید گونه ای تذکارباشد. از جمله این واژگان خاک، گِل، کوزه، کوزه گری ومواردی از این دست است که تبیین آن می تواند به وسعتِ فهم ما از بُن مایه هایِ ارزشی هنر ایرانی اسلامی منجر شود. خیام؛ پیش و بیش از همه اهل حکمت است و شاعری او در ذیلِ اتصاف او به حکمت معنی می یابد. لذا به نظر می رسد که او شعر را - بیانی مخیل و تبیینی می داند- ومَرکبی برای مقصدی خاص برمی شمارد. اما آنچه او انجام می دهد محصول اراده ای هنرمندانه در قالب رباعی-به عنوان ظرفیتی برای بیان موجز، مستحکم و کامل است. او از ظرفیت های نمادین خاک و کوزه برای نهادینه سازی مقصد حِکمی خود نهایت استفاده را می کند. این مقاله بانگاهی پساساختارگرایانه ، به روش مطالعات توصیفی تحلیلی و با هدف تبیینِ عرفانی نمادهایی چون خاک و کوزه دراشعار وی به رشته تحریر درآمده و نگارنده کوشیده تا با رویکردی کیفی به گردآوری شواهد مکتوب آن بپردازد و بکوشد تا از منظر اندیشه ورزی حکمی به تبیین عنصر خاک در رباعیات خیام نیشابوری بپردازد.
مطالعه تطبیقی نقوش دیواری باغ تاج آباد نطنز در مقایسه با دیگر نقوش دیواری عصر صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگارینه هنر اسلامی سال نهم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲۳
27 - 39
حوزههای تخصصی:
مجموعه بناهای تاج آباد نطنز، از یک باغ و چند بنای برجای مانده از عهد شاه عباس اول صفوی تشکیل شده است. این مجموعه در روستای تاج آباد، واقع در جنوب غربی نطنز، قرار گرفته و در دوره صفوی به عنوان باغ و کاخ سلطنتی مورد استفاده بوده است. دیوارنگاه های موضوع پژوهش، در تزیین بنای موسوم به هشتی این مجموعه به کار رفته است. با توجه به ناشناخته بودن آرایه های یاد شده و به منظور مقایسه نقوش آن با نقوش به کار رفته در دیگر بناها، انجام پژوهش پیشِ رو ضرورت یافته است. بر همین اساس این پژوهش به روشی توصیفی-تحلیلی و با رویکردی تطبیقی، به منظور پاسخ گویی به سوالاتی همچون چگونگی فرم، محتوا و تکنیک ساخت دیوارنگاره های تاج-آباد و چگونگی ارتباط این نقوش با نقوش سایر بناها، انجام شده است. چنان چه عمده نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد، دیوارنگاره های تاج آباد به تکنیک نقاشی کشته بری ایجاد گردیده و شامل نقوش گیاهی، جانوری، ختایی و اسلیمی ها بوده است. بین طرح، نقش و رنگ دیوار نگاره های مذکور با نقوش به کار رفته در سایر دیوار نگاری ها هم عصر، تشابهات بسیاری دیده می شود. وجود چنین وجوه تشابهی، بی گمان از پیروی طراحان از مکتب اصفهان و سبک نقاشی رضا عباسی و تاثیر نقاشخانه ها بر هنر این دوره، حکایت دارد.
تبیین پایه های برنامه ریزی ارتباطی در حیطه برنامه ریزی شهری
حوزههای تخصصی:
در دیدگاهی کلی و جامع، سنجش میزان تحقق و تناسب برنامه ریزی در جوامع انسانی، ارتباط تنگاتنگی با روش های کاربست اقدامات و میزان همگام سازی مردم در راستای ایجاد تحول و تغییر پیشرو خواهد داشت. در راستای حرکت زیستگاه های اصلی انسانی، یعنی شهر ها، به سمت توسعه و ارتقا، راهکار های پیشین فاقد اعتبار و ارزش شده و می بایست به عنوان برنامه ریزان شهری، به دنبال راه حل های نوین در زمینه ارائه و اجرای موفق طرح ها باشیم. با ظهور مباحثی همچون آزادی در ابراز عقاید توسط انسان ها به عنوان بهره برداران اصلی عناصر و فضاهای شهری، حال توجه به نیاز ها و خواسته ها اولیه، از ارکان اصلی و جدا نشدنی برنامه ریزی شهری گردیده است. مفهوم برنامه ریزی ارتباطی که توسط هابرماس مطرح گردید، به اهمیت مباحثی همچون مشارکت، گفت و گو و همکاری میان تصمیم سازان و حاضرین در جوامع پرداخته و بر این باور است که دلیل ناکامی و کاهش میزان تحقق پذیری طرح ها و برنامه های پیشنهادی، بی توجهی به جایگاه و نیاز های انسانی و ممانعت مسئولان در راس قدرت از مشارکت مردم در ابعاد گوناگون می باشد. پژوهش پیش رو، در نظر دارد تا به تبیین اصول برنامه ریزی ارتباطی و کاربست آن در برنامه ریزی شهری بپردازد.
Towards Defining a General Process for Examining the Production of Urban Space(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Architecture and Urban Development, Volume ۱۲, Issue ۲ - Serial Number ۴۴, Spring ۲۰۲۲
31 - 44
حوزههای تخصصی:
This research seeks to answer what process should be done for a comprehensive analysis and s tudy of producing urban space. The research method of the present s tudy is influenced by the qualitative nature of the research ques tion and to explain a conceptual framework. It has been prepared based on the analytical-descriptive method and sources. Data collection was done by documentary and library methods, and a three-s tep process was performed. In the firs t s tage, document analysis and direct observation of urban spaces and review of some of the lates t research and global experiences of urban space production have been used, which makes the reliability and validity of the research guaranteed by triangulation of evidence sources. In the second s tage, an analytical framework related to producing and reproducing urban space, which includes four general layers, has been developed by summarizing and analyzing them. Then, in the third s tage, the sub-layers of this framework with emphasis on power relations (influence) of related actors have been refined, and the proposed model of space production has been developed. The production and reproduction of space in the city consis t of 4 layers. These four s tages mus t be examined to s tudy the production or reproduction of a specific area. 1-Geographical context (natural context), 2-Time, 3-Formal urban planning sys tem, 4-Social organization or networks of actors (or s takeholders). In this s tudy, a model for s tudying the production of different urban spaces has been proposed from the collection of findings and analyses.
خوانش مولد پیشینه های معماری و بهره گیری از آن ها در فرآیند طراحی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال هجدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴۸
623 - 635
حوزههای تخصصی:
در فرآیند طراحی، مراجعه به پیشینه ها و طرح های مشابه و مطالعه و بهره گیری از آن ها ازجمله فعالیت های رایجی است که توسط طراحان انجام می شود؛ چنانچه به روش صحیحی صورت گیرد می تواند آن ها را در حل مسائل طراحی یاری کند و موجب شکل گیری ایده های بدیع و خلاقانه شود. چگونگی خوانش و تجزیه وتحلیل پیشینه ها و بهره گیری عملی از آن ها در فرآیند طراحی، اهمیت ویژه ای پیدا می کند. مطالعه حاضر با هدف ترسیم چارچوبی نظری و به منظور ایجاد مدلی در جهت خوانش مولد پیشینه ها و بهره گیری از آن در فرآیند طراحی معماری انجام شده است. ظرفیت مولد خوانش پیشینه ها به معنای آشکارکردن اصول کاربردی در پروژه مورد بررسی و هدف آن برقراری ارتباط میان تجزیه وتحلیل و طراحی است. به این منظور از خلاصه ای از رویکرد نقد فرمالیستی به عنوان مدلی که برای خوانش آثار معماری اتخاذ کرده آغاز شد و با بحث پیرامون پیشینه ها به عنوان منبع دانش طراحی و تمرکز اصلی در استخراج راه حل های کاربردی در روند طراحی معماری ادامه می یابد. به عنوان نتیجه گیری، دو رویکرد اصلی را در بهره گیری از پیشینه های معماری پیشنهاد می کند که طی آن ها می توانیم از طریق مطالعه عمیق و دقیق پیشینه و پیکربندی تقریبی با نمودار های انتزاعی یا صورت بندی راه حل های طراحی در قالب اصول فرمی و به کار گیری آن ها در موقعیت های آینده در گام نخست و همچنین توسعه خلاقانه آن ها برای انطباق با موقعیت های جدید و گسترش دانش طراحی در مرحله بعد استفاده کنیم و به کارگیری چارچوب پیشنهادی را به عنوان روشی برای مطالعه پیشینه ها در فرآیند طراحی مورد بحث قرار می دهد. اهداف پژوهش:بررسی نقش مطالعه پیشینه ها در فرایند طراحی معماری.ایجاد مدلی در جهت خوانش مولد پیشینه ها و بهره گیری از آن ها در فرآیند طراحی معماری.سؤالات پژوهش:مطالعه پیشینه ها چه نقش مولدی می تواند در فرایند طراحی معماری داشته باشد؟گام های خوانش مولد پیشینه ها و بهره گیری از آن ها در فرآیند طراحی معماری کدام است؟
تبیین ساختار بادگیر در ایجاد تهویه طبیعی در اقلیم گرم و مرطوب؛ مطالعه موردی: بندر پهل-استان هرمزگان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۴۱ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱۸۰
۴۲-۳۱
حوزههای تخصصی:
یکی از مؤثرترین عوامل در ایجاد آسایش حرارتی، تهویه طبیعی است، ازاین جهت مهم ترین دستاورد معماری سنتی ایرانی، بادگیر تلقی می شود. بحث تهویه طبیعی به خصوص در اقلیم گرم و مرطوب از ملزومات مهم تلقی می شود، زیرا رطوبت را از فضا دور کرده و باعث خنک شدن و بالا رفتن آسایش حرارتی می شود. در این پژوهش به بررسی بادگیرهای بندر پهل پرداخته شده است. با استفاده از طراحی مناسب عناصر معماری به بهترین شیوه از هدررفت انرژی های تجدیدناپذیر جلوگیری می شود. با این روش می توان علاوه بر فهم بیشتر مفاهیم معماری سنتی، راهکارهای سنتی را مورد تحلیل قرار داده و به مهندسان عصر حاضر به طور کامل معرفی کرد. بادگیر در بندر پهل از راهکارهای دستیابی به آسایش حرارتی در مقابل گرما و رطوبت طاقت فرسای حاشیه خلیج فارس است. پژوهش پیش رو به معرفی بادگیر و پارامترهای مؤثر بر آن می پردازد. تاکنون تحقیقات گسترده ای در خصوص بادگیر و افزایش عملکرد آن انجام شده است که از مهم ترین آن ها تغییر در تناسبات موجود بوده است. در این مطالعه با استفاده از روش توصیفی - تحلیلی به بررسی نمونه ای از بادگیرهای اقلیم گرم و مرطوب پرداخته و آن را مورد تحلیل قرار می دهد. داده ها به روش کتابخانه ای و میدانی جمع آوری شده است، سپس با استفاده از نرم افزار دیزاین بیلدر، مدل سازی و مورد ارزیابی قرار گرفته است. هدف این پژوهش بررسی عملکرد دقیق بادگیر در ایجاد تهویه طبیعی در اقلیم گرم و مرطوب است تا بتوان با الگو گیری از این عناصر شاخص در طراحی معماری های مدرن، آسایش حرارتی را در بنا بالابرده و استفاده از مصرف انرژی های تجدیدناپذیر را به حداقل رسانده تا گامی در جهت حفظ محیط زیست که رو به نابودی است برداشته شود. نتایج پژوهش حاکی از آن است که آسایش حرارتی اتاق بادگیر نسبت به اتاق مجاور به طور قابل توجهی افزایش یافته و دمای اتاق کاهش یافته است که این خود نشانگر تأثیر مستقیم بادگیر بر آسایش حرارتی اتاق بادگیر را نشان می دهد.
تعیین زمان مناسب گردشگری در بندر چابهار بر اساس شرایط آب وهوایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری فرهنگ دوره سوم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۱۰
5 - 16
حوزههای تخصصی:
پژوهش پیش رو با هدف ارزیابی و سنجش شرایط اقلیمی در فرایندهای گردشگری با تأکید بر داده های ثبتی و آسایش حرارتی گردشگران تدوین شده است. برای این منظور، شهرستان چابهار به دلیل موقعیت مهم ارتباطی، اقتصادی و گردشگری و شرایط خاص اقلیمی، که موردتوجه گردشگران داخلی و بین المللی است، انتخاب شد. این پژوهش به دنبال ارائه تقویم زمانی مناسب گردشگری در جهت بالا بردن کیفیت و توسعه گردشگری بر اساس وضعیت اقلیمی سواحل جنوب شرق کشور است. برای رسیدن به این هدف شاخص های اقلیم آسایش یا اقلیم گردشگری TCI و PET جهت ارزیابی ترکیبی در بازه زمانی (1990-2018) انتخاب شدند. نتایج پژوهش نشان داد، وضعیت اقلیمی و شرایط حرارتی در بیشتر ماه های سال شهرستان چابهار خارج از محدوده آسایش قرار دارند و عمدتاً تنش های گرمایی محدودیت هایی برای فعالیت های گردشگری ایجاد می کند. بر اساس ترکیب خروجی هر دو شاخص بهترین زمان گردشگری در منطقه مورد مطالعه، اواسط پاییز و اواخر زمستان و در سه ماه دسامبر(آذر تا دی) و به ویژه نوامبر (آبان تا آذر) و مارس (اسفند تا فروردین) است.
بازخوانی سیر تحولات ابنیه اصفهان بر اساس نقاشیهای سفرنامه نویسان اروپایی
حوزههای تخصصی:
گاهی با دیدن یک تصویر تاریخی از معماری شهر و اطلاعات مرتبط با آن در متون تاریخی و ... و قیاس با وضعیت کالبدی کنونی، می توان مواردی را دریافت که علاوه بر شناخت بهتر ابنیه، کمک شایانی در اقدامات آینده مربوط به چهره کالبدی شهر نیز خواهد کرد. شهر اصفهان از جمله شهرهای پررونق گذشته و حال است که همواره مورد توجه همگان به ویژه سفرنامه نویسان اروپایی بوده است. این موضوع که چگونه و چرا در دوره ای خاص ابنیه ای در شهر اصفهان پدید آمده و در دوره دیگر به کلی ازمیان رفته یا تغییراتی برآن وارد شده است جای تأمل و پژوهش بسیار دارد. پژوهش حاضر با هدف بازخوانی تحولات ابنیه اصفهان با توجه به گراورهای اروپاییان به ویژه سفرنامه نویسان پدید آمده است. این مقاله با بکارگیری روش های توصیفی تحلیلی و پژوهش در متن و با تکیه به منابع کتابخانه ای پس از شرح مختصری از سفرنامه نویسان اروپایی و گراورها و عکسهای تاریخی آنان به بیان اطلاعات متون مختلف و وضع حال حاضر پرداخته است. بر اساس تصاویر سفرنامه ها می توان به تغییرات برخی از ابنیه مهم اصفهان از گذشته تا به حال و بعضی دیگر از ابنیه که به کلی از بین رفته یا بخشهایی از آن باقی است دست یافت. قیاس میان وضع کنونی و گذشته ابنیه اصفهان با توجه به مجموعه تصاویر و گراورهای سفرنامه نویسان اروپایی سیر تحولات و جزئیات ابنیه موجود و ازمیان رفته شهر اصفهان را بهتر از صدها متن و نوشته روایت می کند. این مجموعه تصاویر یافته های ارزشمندی در دسترس محققان، برنامه ریزان، مرمتگران و... قرار می دهد تا بتوانند با آگاهی و ظرافت بیشتر در مسیر تصمیم گیری راجع به وضعیت کالبدی شهر اصفهان قدم بردارند.
گونه شناسی و عوامل تأثیرگذار بر شکل گیری معماری پل های تاریخی استان گیلان (با نگاهی بر پل های ادوار تاریخی صفویه و قاجاریه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
استان گیلان به دلیل بارندگی ها و شرایط اقلیمی دارای پل های متعددی از دوره های تاریخی گذشته است. هدف پژوهش، گونه شناسی و شناخت عوامل تأثیرگذار بر شکل گیری پل های تاریخی صفویه و قاجاریه استان گیلان است. پژوهش درصدد پاسخگویی به سؤالات ذیل است؛ کدام عوامل در شکل گیری گونه های مختلف پل های صفویه و قاجاریه استان گیلان مؤثر بوده اند؟ پل های صفویه و قاجاریه گیلان دارای چه تفاوت هایی از منظر؛ سازه ، هندسه، نوع قوس ، مصالح و تزئینات معماری با یکدیگر هستند؟ بر این اساس در این پژوهش، ابتدا برمبنای مطالعات کتابخانه ای مشخصات 15 پل تاریخی عصر صفویه و قاجاریه استان گیلان جمع آوری و در گام بعدی بر مبنای مطالعات میدانی عوامل مؤثر بر شکل گیری پل ها موردبررسی و جهت انجام تحلیل های هندسی پل ها از روش های ترسیم دستی و نرم افزارهای: فی ماتریکس حرفه ای و تقسیمات طلایی آتریس استفاده گردیده است. نتایج پژوهش نشان دهنده آن است؛ اشتراکات مذهبی، اقتصادی، توسعه روابط سیاسی ایران با غرب و سپری نمودن اوقات فراغت شاهان صفوی عمده ترین عوامل شکل گیری پل های صفویه بوده است. پل های صفویه دارای 3 گونه مختلف؛ پل یک دهانه ای، دو دهانه ای و چهار دهانه ای هستند، استفاده از قوس پنج او هفت تند و کند، کانه پوش های متعدد، آجرکاری برجسته، وجود فضای اتراق، پشت بند دایره ای شکل، شیب بندی دومرحله ای و فرم پایه ها به صورت مستطیل و فرم موج شکن ها به صورت اشکال دایره ای لوزی امری رایج در پل های صفویه گیلان هستند. مهم ترین عوامل شکل گیری پل های قاجاری عبارت اند از؛ کنترل رابطه و کاهش تنش میان غرب و ایران، اقتصاد و ایجاد ارتباطات درون شهری و روستایی است. پل های قاجاری دارای 3 گونه مختلف؛ پل های یک دهانه ای، یک دهانه مرکزی و دو طاق جانبی و پل یک دهانه مرکزی و چهارطاق جانبی هستند. استفاده از قوس با ابعاد کوچک، آجرکاری عقب نشسته، شیب بندی یک طرفه و به کارگیری فرم دایره ای در موج شکن، پشت بندها و فرم مستطیل در پایه ها و عدم وجود فضای اتراق، میل راهنما و کانه پوش ها امری رایج در پل های قاجاری استان گیلان است.
ارائه مدل مفهومی اهداف برنامه درسی از منظر آموزش عملگرا در دوره کارشناسی معماری بر مبنای الگوی کلایِن و آکِر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مرمت و معماری ایران سال ۱۲ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۳۲
۱۱۰-۹۱
حوزههای تخصصی:
برنامه های درسی در دوره کارشناسی معماری در کشور ما به دلیل عدم توجه کافی به حوزه فعالیت های عملی و مغفول ماندن تربیت حرفه ای، مورد انتقاد قرار گرفته اند. برنامه درسی را ستون مرکزی فرآیند آموزش و وسیله ای برای تحقق اهداف آموزش عالی دانسته اند. لذا هدف از انجام پژوهش حاضر، ارتقای برنامه درسی بر مبنای آموزش مبتنی بر عمل به عنوان رویکردی نوین و پیوند میان آموزش معماری با مقتضیات جامعه و دنیای کار است. این تحقیق در پی پاسخ گویی به دو پرسش است؛ 1. الگوی برنامه درسی در دوره کارشناسی معماری بر مبنای الگوی کلایِن و آکِر چگونه است؟ 2. مدل مفهومی اهداف برنامه درسی از منظر آموزش عملگرا منطبق بر الگوی پیشنهادی چگونه است؟ پژوهش حاضر از نوع کیفی بوده و از روش های فراترکیب و تحلیل محتوا به صورت متوالی استفاده شده است. تحلیل و کدگذاری داده ها با استفاده از نرم افزار Nvivo انجام شد. جهت جمع آوری اطلاعات از روش اسنادی و مصاحبه نیمه ساختارمند استفاده شده است. ابتدا با روش فراترکیب، 18 الگوی برنامه درسی بررسی و بر مبنای الگوی کلایِن و آکِر، ویژگی های الگوی پیشنهادی بیان شدند، این الگو شامل نه عنصر با مرکزیت اهداف برنامه درسی است؛ به طوری که سایر عناصر همانند تار عنکبوت به یکدیگر وابسته هستند. سپس با تحلیل محتوای اسناد منتخب و فرم های مصاحبه، کدگذاری داده ها انجام شد. پس از تحلیل داده های کیفی، 2437 ارجاع حاصل شد و از تلخیص و طبقه بندی داده ها در نهایت 83 کد باز، 23 کد محوری (19 مقوله فرعی و 4 مقوله اصلی) و 5 کد گزینشی ارائه شد. پس از کشف روابط علی- معلولی مدل مفهومی اسپیرال مشتمل بر 4 هدف، 5 بُعد و 19 شاخصه آموزش عملگرا ارائه شد که در این مدل بُعد مش اهده به عنوان هسته مرکزی و به ترتیب 4 بُعدِ تجرب ه عینی، آزمای شگری، کارآموزی و سودمندی در سطوحی بالاتر، ابعاد آموزش عملگرا را تشکیل می دهند؛ به طوری که سودمندی به عنوان بُعد همه شمول در بالاترین سطحِ ابعاد آموزش عملگرا در بازنگری برنامه درسی و ارتقای آموزش معماری در راستای تربیت حرفه ای ایفای نقش می کند.
تحیل ابعاد کالبدی و غیرکالبدی اقلیم در دیوارنگاره های معاصر شهر اصفهان براساس مدل مکان پایدار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش هنر سال ۱۲ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲۳
۷۲-۵۹
حوزههای تخصصی:
رابطه بین ویژگی های اقلیمی و ابعاد کالبدی مکان و فضای شهری، از جمله عوامل مهم در فرآیند طراحی تا اجرای دیوارنگاری است که به خصوص در شهرهای تاریخی می تواند نقشی مؤثر در آراستگی، هماهنگی و وحدت، تداوم و پیوستگی فضایی با بافت تاریخی داشته باشد. در یک دهه اخیر دیوارنگاره هایی در شهر اصفهان اجرا شده که در مطالعه ای میدانی به علت کم توجهی به ابعاد کالبدی و غیرکالبدی، در فرآیند ذکرشده، تأثیرات نامطلوبی را در شکل گیری منظر مطلوب شهری با بافتی تاریخی ایجاد نموده اند. هدف از این پژوهش، شناسایی و تدوین شاخصه ها و زیرشاخصه های مرتبط با ابعاد غیرکالبدی و کالبدی دیوارنگاری در فضای شهری بوده است که با روش توصیفی و تحلیلی و بر اساس مدل مکان پایدار، به شناسایی و تدوین موارد مذکور پرداخته است. نتایج به دست آمده، حاکی از شناسایی دو شاخصه اصلی هستند؛ 1. نوع اقلیم و تأثیرات آب و هوا که شامل زیرشاخصه هایی می شود؛ الف. گونه ها و الگوهای اقلیمی که به تغییرات فصلی آب و هوا در فصول چهارگانه در طراحی و اجرای دیوارنگاره ها نظر دارند، ب. پایداری اقلیمی که انسجام و پایداری و سازگاری اقلیمی در تغییرات میانگین میزان بارندگی و رطوبت حاصله، زاویه و میزان تابش نور آفتاب را در یافتن موقعیت مکانی مناسب دیوارنگاره با اقلیم غیرکالبدی رصد می نماید. 2. مواد و مصالح بوم آورد که شامل زیرشاخصه هایی هستند؛ الف. امکانات بوم شناسانه پایدار که به انواع رنگدانه های طبیعی، معدنی و آلی در کنار بست های طبیعی در دیوارنگاری اشاره دارند، ب. در نظر گرفتن پالت رنگ های دیوارنگاره متناسب با رنگ شاخص محیط و هم سو با ویژگی های اقلیمی، ج. پیوستاری با محیط طبیعی و مصنوع و انعکاس آن در ویژگی های تصویری دیوارنگاره.
بررسی جایگاه هندسه در معماری مساجد صفویه با رویکرد هنر قدسی؛ نمونه موردی: اصفهان
حوزههای تخصصی:
معماری ارزشمند ایران همواره در دوره های مختلف به فراخور شرایط، اصول خاصی داشته و منعکس کننده آن شرایط بوده است. از سویی مساجد ایران نیز همواره نشانه شکوه معماری ایرانی بوده که این مهم در دوره صفوی بیش از پیش آشکار می گردد. هندسه و استفاده از نقوش هندسی به عنوان یکی از بنیان های معماری سنتی، در مفهوم نمادین و فلسفی آن، تاثیرگذار روانی بر نیایشگر و تقویت حس وحدانیت در مساجد می باشد. هماهنگی موجود در بناهای مذهبی عصر صفوی، بیانگر هندسه ناب و خالص این عصر است. هدف این پژوهش بررسی جایگاه هندسه در معماری مساجد عصر صفویه با رویکرد هنر قدسی است. روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی بوده و جمع آورى داده ها، به روش کتابخانه ای و میدانی است. در این پژوهش پس از بررسی ویژگی های هنر و هندسه قدسی براساس اشکال و اعداد، به بررسی این هنر در مساجد امام و شیخ لطف الله در اصفهان پرداخته می شود. نتایج حاکی از آن است که نظم هندسی در پلان های هر دو مسجد براساس اشکال مربع، مستطیل و دایره بوده و نظم هندسی اعداد، صفر، سه، چهار و پنج می باشد. هنر قدسی در این مساجد براساس هنر هندسه و اصول نظم، تعادل، هماهنگی، تقارن و تناسب رعایت شده است.