فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۴۱ تا ۲۶۰ مورد از کل ۲۹٬۴۰۸ مورد.
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
1 - 21
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: فرسودگی که با گذشت زمان، در بافت تاریخی رخ می نمایاند، منجر به منسوخ شدن ساختارها و فضاهای واجد قدمت می شود که پیامدهایی همچون، ناکارآمدی زیرساخت ها، بروز ناهنجاری های اجتماعی، اضمحلال کالبدی جداره های شهری و افول کیفیت را در پی دارد. این درحالیست که بافت تاریخی یادگاری از فرهنگ، تاریخ پیشینیان ماست و مملو از آثار ارزشمند معماری و شهرسازی می باشد. هدف: هدف اصلی پژوهش جاری، تدوین یک فهرست تطبیقی [چک لیست] از شاخص های منسوخ شدگی فضاهای بازشهری و معیارهای ارزیابی کیفیت و کارآمدی آنها به منظور ارتقاء کیفیت فضاهای مذکور است . روش: پژوهش جاری از جمله تحقیقات کاربردی است که با رویکرد توصیفی- تحلیلی انجام می پذیرد. جهت جمع آوری اطلاعات از روش کتابخانه ای و به منظور فهم سیر دگردیسی قلمرو پژوهش از روش اسنادی استفاده شده است. با هدف بررسی منسوخ شدگی میدان درب شیخ، 10 نفر از متخصّصان که با روش گلوله برفی شناسایی شدند، با حضور در فضا، پرسشنامه را بر اساس طیف 5 گزینه ای لیکرت امتیازدهی و ارزیابی کردند. یافته ها: نتایج ارزیابی متخصصان نشان دهنده منسوخ شدگی فضای «میدان درب شیخ» در تمام شاخص های فعالیت و کاربری، راحتی و سیما، معاشرت پذیری و دسترسی و پیوستگی است . نتیجه گیری: این میدان، به دلیل عوامل متعددی از جمله نبود خدمات تفریحی، عدم تمایل بخش خصوصی و عمومی به سرمایه گذاری در بافت، از سرزندگی مناسبی برخوردار نیست. فقدان جذابیت های بصری، وضع نامناسب بهداشت، امنیت شبانه و اجتماعی، ایمنی پایین ابنیه موجود، این فضا را به لحاظ راحتی و سیما به فضایی نامناسب تبدیل کرده است. عدم توجیه و شفاف سازی طرح های بافت برای ساکنین، از مهمترین عوامل کاهش مشارکت پذیری کاربران در امور می باشد. از طرفی عدم دسترسی مناسب به امکانات و تفریحات سرگرمی و ارتباط نامناسب میان این فضا و ابنیه پیرامونی، باعث شده تا این فضا در کل فضایی دسترس پذیر نباشد.
تبیین ساختار روایت در منظر شهری به مثابه یک گفتمان روایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
77 - 91
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: ظهور دانش روایت شناسی در مجامع دانشگاهی و درک اهمیت روایت در حوزه های مطالعاتی مرتبط با انسان در اواخر قرن بیستم منجر به پدیداری رویکردی شد که از آن به عنوان «چرخش روایی» نیز یاد می شود؛ که در حوزه های مختلف، ازجمله منظر و شهرسازی نیز مورد توجه قرار گرفت. در واقع این نکته که شهرها و مناظر شهری متن هایی قابل تفسیر می باشند که به روایت خاطرات، رویدادها و ادراک شهروندان از شهر می پردازند، باعث شده تا مطالعه پیرامون ماهیت و سازوکار روایتگری در شهرها از اهمیت بسیاری برخوردار باشد. زیرا شناخت درست از ظرفیت های روایتگری منظرشهری می تواند نحوه درک، مداخله و تعامل ما با شهرها را تحت تأثیر قرار بدهد.هدف: هدف اصلی این پژوهش مطالعه و تببین ساختار روایت در منظر شهری به مثابه یک گفتمان روایی و نیز شناخت ابزارهای روایی منظر شهری و سازوکار آن ها در محیط شهری است.روش: روش تحقیق پژوهش حاضر توصیفی-تحلیلی است. نخست با انجام مطالعه و تحلیل ساختاری روایت، اجزاء تشکیل دهنده و روابط میان اجزاء آن استخراج شده و سپس با استدلال منطقی و تحلیل تحلیل محتوا مفهوم منظر شهری و ابزارهای روایی آن در ساختار نظریه روایت تبیین شده است.یافته ها: هر روایت شامل سه مولفه داستان، گفتمان روایی و مخاطب است که در این ساختار داستان پدیده ای واسطه مند است و گفتمان روایی حلقه اتصال داستان و مخاطب است. براساس تعاریف، منظر شهری نیز گونه ای گفتمان روایی است که واسط و میانجی ذهن شهروندان و کالبد شهر بوده و امکان خوانش لایه های معنایی شهر را فرآهم می کند.نتیجه گیری: روایتگری بخشی از ماهیت منظرشهری است و منظر شهری به عنوان پدیده ای عینی-ذهنی که حاصل تعامل شهروندان با کالبد شهر است، به مثابه یک رسانه گفتمان روایی عمل نموده و به کمک ابزارهای روایی مختص یعنی ایجاد بستری تعاملی برای تماس با داستان و نشانه-معناهای عینی و ذهنی خود لایه های داستانی و معنایی شهر را روایت می نماید.
تبیین ارتباط میان عوامل کالبدی و اجتماعی در تاب آوری فضایی میادین شهری (مورد پژوهی: میادین امام، بوعلی و باباطاهر همدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی توسعه شهری و منطقه ای سال ۹ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲۸
107 - 149
حوزههای تخصصی:
توجه به تاب آوری فضایی میادین شهری به عنوان یکی از مهم ترین عناصر شهر، نقش غیرقابل انکاری در حفظ حیات ذهنی و عینی شهرها دارد. این پژوهش برای پاسخ به این سؤال که ارتباط عوامل اجتماعی و کالبدی در تاب آوری فضایی میدان شهری چگونه است؟ و باهدف یافتن نسبت این عوامل، انجام گرفته است. مقاله حاضر توسعه ای و کاربردی بوده و روش تحقیق ترکیبی از کیفی و کمی می باشد. جهت گردآوری اطلاعات با بهره گیری از منابع اسنادی مدل مفهومی تدوین گردید. در بخش کیفی، از ابزار مشاهده، مصاحبه و پرسشنامه در تبیین و تحلیل عوامل، همچنین به جهت تحلیل ارزش هم پیوندی در بخش کمی از نرم افزار (City engine) استفاده شده است. یافته ها تأثیرگذاری بعد فرهنگی بناهای مرکزی میادین شهری به عنوان جزئی از کالبد، در ارتقاء تاب آوری فضایی از منظر عوامل اجتماعی را نشان می دهد. نتایج حاکی از آن است که با بالاتر رفتن ارزش هم پیوندی در بعد کالبدی، شاخص های بعد اجتماعی نیز ارتقا می یابند. همچنین عوامل اجتماعی و کالبدی در ایجاد تاب آوری فضایی دارای ارتباط بوده و بر یکدیگر مؤثرند و حتی در برخی شاخص ها، می توانند مکمل کمبودهای یکدیگر باشند.
تحولات اجتماعی دهه های چهل و پنجاه شمسی و شکل گیری روستاگرایی نوستالژیک در کتاب های کودک و نوجوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دهه های چهل و پنجاه شمسی تغییرات عمیقی در ابعاد مختلف زیست اجتماعی ایرانیان رخ داد. از جمله این تغییرات می توان به رشد سریع و نامتوازن شهرنشینی اشاره کرد که پیامدهای اجتماعی مختلفی به همراه داشت. علی رغم توجه به بسترهای اجتماعی در تبیین تولیدات گوناگون فرهنگی و هنری این دوران، این موضوع در ارتباط با کتاب های کودک و نوجوان چندان مورد توجه پژوهشگران قرار نگرفته است. لذا این پژوهش به طرح این پرسش پرداخته که چرا با وجود حرکت جامعه دهه چهل شمسی به سمت شهرنشینی و شهرگرایی، مولفه های زندگی روستایی در کتب کودک و نوجوان به فراوانی بازتاب داده شده است؟ هدف پژوهش حاضر شناسایی تاثیر تحولات اجتماعی این دوران بر کتاب های کودک و نوجوان است. نمونه های پژوهش شامل 5 6 کتاب از مجموعه کتاب های انتشارات کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان است که در فاصله سال های 1345 تا 1357 منتشر شده است. پژوهش حاضر از نظر هدف توسعه ای، از نظر روش تجزیه و تحلیل داده ها کیفی، از نظر گردآوری داده ها اسنادی و مطالعات کتابخانه ای است و از لحاظ روش تحقیق نیز توصیفی-تحلیلی است. یافته های پژوهش حاضر حاکی از آن است که همزمان با توسعه (نامتوازن) شهر و شهرنشینی و گسترش مدرنیزاسیون شتاب زده در ایران در دهه های چهل و پنجاه شمسی، و در واکنش به بحران های ناشی از این تغییرات، نوعی نوستالژی نسبت به سنت و به طور خاص روستا به وجود آمد که در کتب کودک و نوجوان در قالب روستاگرایی نوستالژیک و آرمانی سازی زندگی روستایی پدیدار شده است.
بررسی ساختار و بلاغت نوحه های عاشورایی خاور قاجار و بازتاب آن در نقاشی های قهوه خانه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۲۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۳
639 - 656
حوزههای تخصصی:
از گذشته تا به امروز شاعران بزرگی در مدح و منقبت و رثای اهل بیت (ع) شعر سروده اند. شعر و ادبیات بدون هیچ کم و کاستی پیام اهل بیت (ع) را به نسل امروز رسانده است. شاعران دوره بازگشت نیز از این امر مستثنا نبوده و در اشعار خود این موضوع را مدنظر قرار داده و در مدح و منقبت و رثای اهل بیت (ع) اشعاری نغز و دلنشین سروده اند. خاور قاجار ازجمله شاعران نامداری است که در منقبت و رثای اهل بیت (ع) و واقعه عاشورا شعر سروده است. هرچند این اشعار مشحون از فنون و صنایع ادبی است اما بدون تکلف و قابل فهم برای عموم سروده شده است. در این پژوهش دیوان خاور قاجار و اشعار عاشورایی او و بازتاب آن در نقاشی قهوه خانه ای را در آن مورد بررسی قرار می گیرد. روش تحقیق در این مقاله اسنادی-کتابخانه ای است. خاور برای جذابیت نوحه، بار موسیقایی آن را افزایش داده و از صنایعی چون انواع جناس، تکرار، اشتقاق، تضاد، تناسب، لف ونشر و... بهره برده و توانسته تصاویر شاعرانه زیبا و بکری از واقعه عاشورا و شهادت امام حسین (ع) را به تصویر بکشد.اهداف پژوهش:بررسی ساختار و بلاغت دیوان خاور قاجار و اشعار و نوحه های عاشورایی.بررسی جایگاه نوجه های عاشورایی در نقاشی قهوه خانه ای.سؤالات پژوهش:جایگاه خاور قاجار در شعر دوره بازگشت چیست؟نوحه های عاشورایی چه جایگاهی در نقاشی قهوه خانه ای دارد؟
فلسفه مرگ از دیدگاه فلاسفه اگزیستانسیالیست و بازتاب آن در نقاشی مدرن دوره معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۲۰ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۴
89 - 105
حوزههای تخصصی:
مضمون یکی از عناصر کلیدی هنر نقاشی است. در این میان، هنرمندان نقاش در طول تاریخی موضوعات مختلفی را به عنوان سوژه آثار خود برگزیده اند. در قرن های گذشته توجه انسان بیشتر به موضوعات معنوی و رمانتیک بود اما در دوران مدرن توجه به مشکلات اجتماعی انسان بیشتر شد. بدین ترتیب مکاتب و تابلوهایی پدید آمد که به دنبال یافتن معنا و آرامش در ماشین مرگ بودند که روزانه جان هزاران انسان را می گرفت. اما در قرون اخیر و از نگاه برخی فیلسوفان اگزیستانسیالیست، مرگ به معنای نویی به کار رفته است؛ به نحوی که دیگر به آن به منزله نقطه پایان زندگی نگاه نمی شود. از طرفی هنرمندان مدرن، مرگ را در آثار و هنر خود منعکس کرده اند. این پژوهش به روش تاریخی، تحلیلی و کتابخانه ای انجام پذیرفته است. پژوهش حاضر با هدف بررسی فلسفه مرگ از دیدگاه فیلسوفان اگزیستاسیالیست و بازتاب آن در نقاشی مدرن دوره معاصر و در پی یافتن پاسخی برای فلسفه مرگ از دیدگاه فیلسوفان اگزیستانسیالیست چیست و نحوه بازتاب آن در نقاشی مدرن دوره معاصر است.اهداف پژوهش:بررسی فلسفه مرگ و معناداری آن از دیدگاه فیلسوفان اگزیستانسیالیست.بررسی فلسفه مرگ بازتاب آن در نقاشی مدرن (با تأکید بر آثار پیکاسو).سؤالات پژوهش:فلاسفه اگزیستانسیالیسم چه دیدگاهی در ارتباط با فلسفه مرگ و معنا داری آن دارند؟تأثیر فلسفه اگزیستانسیالیسم در باب مرگ و معناداری زندگی در نقاشی مدرن چگونه است؟
اسطوره نمادین شیر در عرفان مولوی، عطار و سنایی و انعکاس آن بر سکه های ایلخانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۲۰ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۴
638 - 659
حوزههای تخصصی:
اساطیری مانند شیر در ادب پارسی و هنر اسلامی جایگاه ویژه ای داشته است. نقش شیر در ایران علاوه بر ارتباط نزدیکی که با هنر و ادبیات دارد، در نقوش تخت جمشید، درفش ها و نشان های رزمی و پهلوانی، نقاشی ها و نگارگری ها، دست بافته ها و نیز ادبیات فارسی به وفور دیده می شود. سخنوران فارسی نیز با الهام از ریشه های اساطیری شیر اشعار تأمل برانگیزی را آفریده اند. نقش اساطیری «شیر» در شعر فارسی باعث شده است که بعضی از تجلیات شیر، ریشه اساطیری بیابند. شیر در ایران مظهر میترا، خورشید، گرما، تابستان، پیروزی، نماد اهریمن، شجاعت، سلطنت، قدرت، نور، آتش، پیر در ادبیات عرفانی و حضرت امیرالمؤمنین(ع) نیز هست. درمجموع اندیشمندان و شعرا به این حیوان با نگاهی از سر احترام نگریسته اند و تقدس ویژه ای برای آن قائل شده اند. پژوهش حاضر به روش توصیفی و تحلیلی و با تکیه بر داده های منابع کتابخانه ای انجام شده است. در مقاله حاضر به بررسی کاربرد شیر در آثار سه شاعر گران قدر ایرانی، مولانا، سنایی و عطار پرداخته شده و ریشه های اساطیری آن بررسی گردیده است. همچنین این نماد در سکه های دوره ایلخانی مورد واکاوی قرار گرفته است.اهداف پژوهش:تبیین جایگاه شیر در اساطیر ایرانی و ادبیات فارسی.بررسی نماد شیر در سکه های دوره ایلخانی.سؤالات پژوهش:آیا تجلی شیر در شعر فارسی ریشه و پایه اساطیری دارد؟نماد شیر در سکه های دوره ایلخانی چه جایگاهی داشت؟
احساس احترام به مثابه محرک عمل اخلاقی در فلسفه کانت و انعکاس آن در هنر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۲۰ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۵
544 - 557
حوزههای تخصصی:
احترام به دیگری و محترم شمرده شدن توسط دیگران از مؤلفه های اصلی زندگی اخلاقی است که فقدان آن خلأیی آشکار و مصیبت بار است. به زعم فیلسوفانی چون کانت عاری از عناصر زیست اخلاقی است. فلسفه اخلاق کانت امروزه مرجع و مآل تقریباً جملگی موضوعات اخلاقی به ویژه مباحث مربوط به احترام است. در تحلیل کانت درخصوص مقوله احساس احترام بسیاری ملاحظات روان شناختی و اخلاقی توأماً دیده می شود و این نشانه آن است که وی ناگزیر است به جز عناصر صرفاً عقلی نقش محرک های روان شناختی را نیز مورد دقت نظر قرار دهد؛ هرچند اخلاقی بودن فعلی که مترتب بر چنین احساسی است را صرفاً موکول به تبعیت آن از قانون اخلاق می داند. کانت درباره احساس احترام نسبت به قانون اخلاقی می گوید، وقتی که بر انگیزش غلبه می کند احساسی است که ناشی از آگاهی از رابطه عمل با قانون است. این کار را از طریق قدرت نسبی خود به عنوان یک نیروی محرک انجام می دهد. این مقاله به روش کتابخانه ای و از منظری تحلیلی- توصیفی فراهم آمده و درصدد است تا ضمن تبیین فرایند صدور فعل اخلاقی از نظر کانت، و تأکید بر عنصر احترام، نشان دهد که به رغم اینکه کانت جوهره اصلی فعل اخلاقی را پیروی از قانون اخلاق و ادای وظیفه می داند، ملاحظاتی مانند احترام به قانون اخلاقی را عنصری می داند که عمل به وظیفه را ایجاب می کند. فهم درست عنصر احترام در عمل اخلاقی موضوعی است که مناقشاتی را میان کانت شناسان سبب شده است. اهداف پژوهش:تبیین نقش عنصر احترام در انجام فعل اخلاقی.تبیین جایگاه نظریه اخلاقی در فلسفه کانت و انعکاس آن در هنر.سؤالات پژوهش:نوع عاملیت اکسیوم و احترام با فعل اخلاقی در فلسفه کانت چگونه است؟جایگاه نظریه اخلاقی در فلسفه کانت و هنر چیست؟
نشان داری معنایی (انضمامی) در عکس با نگاهی به عکس های روایی دوئین مایکلز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۹ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
19 - 32
حوزههای تخصصی:
بررسی نسبتِ نشانه های زبانی و تصویری یکی از موضوعات مهم دانشِ نشانه شناسی در بیش از نیم قرن گذشته بوده است. تا جایی که برخی نشانه شناسانِ ساخت گرا را بر آن داشته تا با الگو قرار دادن نظامِ نمادینِ زبان و نقش های ارتباطی آن، به مطالعه متونی چون عکس بپردازند؛ رویکردی که به دلیل اهمیتِ مسئله بازنمایی بصری در فرهنگ معاصر به کانون پژوهش های نشانه شناختی راه یافته است. یکی از مفاهیمی که در موازنه نشانه شناختیِ زبان و تصویر تاکنون بدان پرداخته نشده، «نشان داری معنایی» است که به عنوان روشی معنی شناختی اجازه می دهد مؤلفه های معنایی یک عکس را، در «ارجاع» به واقعیت یا «انحراف» از آن به بررسی بنشینیم. جستار حاضر با فرضِ همانندیِ «نشان داری معنایی» و «دلالت ضمنی» در پژوهش های بلاغی عکس و ذکر شواهدی بر آن ، ضمن بازخوانی نشان داری معنایی در مطالعات زبان شناختیِ ادبیات، برای نخستین بار از این نظریه در مطالعه عکس های روایی دوئین مایکلز بهره برده است. طبق نتایج حاصله از این پژوهش، که به روش تحلیلی-تطبیقی و با استفاده از داده های کتابخانه ای انجام گرفته است، عکس های مایکلز، در عین استفاده از تمهیداتِ «عکاسی مستقیم»، با بهره گیری از برخی مؤلفه های معنایی و به نوعی فاصله انداختن میان مدلول و مصداقِ عکس، هم در محور جانشینی و هم در محور هم نشینی واقعیت «بی نشان» را نشان دار و دلالت های ضمنی جدید ایجاد می کنند.
عرفان و نگارگری: تأثیر آداب و اندیشه های عرفان اسلامی حکمای صفوی در مفاهیم نگارگری مکتب تبریز دوم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۲۰ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۵۶
149 - 170
حوزههای تخصصی:
آداب از اصول طریقت تصوّف بود. حفظ آداب، محک میزان عیار مریدان در پای بندی به تصوّف و متعاقباً پاسداشت سنت رسول و ائمّه به شمار می آمد. در اندیشه صوفیان، برای هر رفتاری، آداب خاصی حاکم بود که اِعمال آن آداب، نقش مهمی در ردّ و قبول صوفیان در حلقه اهل تصوف داشت. عمل به آداب در حقیقت پروانه بقای صوفی در کسوت اهل تصوّف بود و تخطّی از آن منجر به خروج ازدایره صوفیان می شد. انتقال صحیح آداب نیز از اهمّ موضوعاتی بوده است که در ادوار گوناگون ذهن مشایخ تصوف را مشغول و مشوّش می داشت، زیرا خاستگاه آداب آیات، احادیث، روایات، سنت و سیره پیامبر و معصومین بود و هرگونه قصور در عمل و نقل آن، فروگذاشت جانب حرمت این مقدسات تصوّر می شد و خطایی نابخشودنی به شمار می آمد. در این پژوهش پس از بیان تعاریف و اهمیّت «ادب» در متون عرفانی، نشان داده می شود که آداب مختلف چه تفاوت هایی باهم داشته اند؟ این مقاله با روش توصیفی - تحلیلی پرداخته شده است. واژه «ادب» در آغاز بار معنایی محدود، اَشرافی و انحصاری داشت اما نفوذ اسلام و شیوع تصوّف سبب تحوّل و توسعه و سرانجام تعالی معنایی «ادب » گردید. نتیجه این تحقیق نشان می دهد که مشایخ بزرگی چون عَین القُضات، عزیزالدین نَسَفی و مولانا به جنبه باطنی آداب بیش از جنبه ظاهری آن نظر داشته اند و از این رو نسبت به مراعات ظاهر آداب جانب تساهل را گرفته اند؛ حال آنکه صوفیان دیگری چون باخرزی، سهروردی و کاشانی نسبت به بیان آداب از کوچک ترین نکته ای دریغ نکرده و جوانب احتیاط را رها نکرده اند. اندیشه های عرفانی دوره صفوی در نگارگری مکتب دوم تبریز نیز نمود واضحی یافته است.اهداف پژوهش:بررسی عرفان اسلامی از جنبه آداب.بررسی تأثیر متقابل عرفان اسلامی و هنر نگارگری اسلامی (مکتب دوم تبریز).سؤالات پژوهش:آداب در عرفان اسلامی چه چیزهایی هستند؟تأثیر عرفان اسلامی بر هنر نگارگری اسلامی چیست؟
تعزیه (شبیه خوانی)، نمایشی مقدس ؟ (پژوهشی پیرامون تعزیه (شبیه خوانی) با تکیه بر نظرات سنت گرایان پیرامون هنر مقدس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تعزیه (شبیه خوانی) نمایشی آئینی، سنتی، روایی، منظوم و موسیقایی ست که از دل عزاداری شیعیان ایرانی برپیشوای سوم خود پدید آمد و حول محور واقعه ی عاشورا شکل گرفت، نمایشی مبتنی نمادها و نشانه ها و متکی به قراردادهایی ثابت در متن و اجرا و با توجه به همین ویژگی ها و بالاخص کارکرد آئینی آن برخی از مفسرین از آن به عنوان نمایشی مقدس یاد کرده اند و برخی نیز در مورد اطلاق این لقب برای آن تردیدهایی را مطرح ساخته اند پژوهش حاضر باتوجه به ضرورت شناخت هرچه بیشتر از پیشینه ی نمایشی کشور و باتکیه بر آرای سنت گرایان به ویژه تیتوس بورکهارت و سایر نظریه پردازانی که در این حوزه قلم زده اند کوشیده است تا به این سوال پاسخ گوید که: « آیا می توان تعزیه (شبیه خوانی) را در زمره ی هنرهای مقدس قرار داد و آن را نمایشی مقدس دانست؟ و اگر چنین است یا نیست، چرا؟ » و بر همین اساس در ساحتی توصیفی- تحلیلی با مطالعه ی وجوه گوناگون نمایش تعزیه (شبیه خوانی) به این نتیجه دست یافته است که: که این گونه ی نمایشی را، حداقل در محدوده ی مجالس مناسبتی و تماما آئینی اش، می توان ذیل تعریف هنر مقدس قرارداده و نمایشی مقدس دانست، نمایشی سنتی که به سبب رابطه اش با حقیقت ازلی و کارکردی آئینی و مناسکی و بدل شدن به حلقه ی واسطی میان اهل مجلس (تماشاگر و اجراگر) و حقیقت ازلی و با رعایت تمامی ویژگی هایی که برای هنر سنتی و مقدس برشمرده اند، باورهای دینی و اساطیری را متجلی می سازد.
تخریب عمدی ابنیه تاریخی؛ کاربرد توأمان طراحی میان افزا و بازسازی در مواجهه با قسمت های تخریب شده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مکتب احیاء سال دوم پاییز ۱۴۰۳ شماره ۴
۲۹-۲۲
حوزههای تخصصی:
تخریب عمدی ابنیه تاریخی یک مسئله جهانی است که تهدیدی برای میراث فرهنگی و تاریخی محسوب می شود. این تخریب ها که ناشی از عوامل انسانی هستند، می توانند دلایل مختلفی داشته باشند. در مواردی که قسمت هایی از بنا تخریب شده اند؛ اقداماتی از قبیل بازسازی و طراحی میان افزا شاید راه برون رفتی در پاسخ به این تخریب ها باشند. این پژوهش به دنبال ارائه راهکارهایی برای مقابله با تخریب های عمدی ابنیه تاریخی و شناسایی انگیزه های آن، به منظور مدیریت صحیح فرایند بازسازی ابنیه تاریخی تخریب شده در طول زمان است. این پژوهش در تلاش برای پاسخگویی به این سؤال است که در مواجهه با قسمت های تخریب شده و باقیمانده ابنیه تاریخی و پیشگیری از وقوع چنین رخدادهای تلخ، چه اقداماتی باید انجام داد؟ این پژوهش با استفاده از روش کیفی و از نوع توصیفی-تحلیلی، با هدف درک عمیق از تجربیات، دیدگاه ها و دانش افراد در زمینه تخریب عمدی ابنیه تاریخی و روش های پیشگیری و بازسازی قسمت های باقیمانده و طراحی میان افزا قسمت های کاملاً تخریب شده با تمرکز بر محدوده مرکزی شهر مشهد شامل بافت تاریخی اطراف حرم مطهر امام رضا(ع) و محدوده پیرامونی آن در محله سراب، انجام شده است. این روش مبتنی بر تحلیل متون اصلی و مصاحبه های کیفی با افراد دخیل در این تخریب ها و تحلیل متخصصان در این زمینه است. این پژوهش عوامل مؤثر در تخریب عمدی ابنیه تاریخی را بررسی می کند و نشان می دهد که انگیزه های اقتصادی و سیاست های مدیریتی نادرست از مهم ترین دلایل تخریب این بناها در محدوده مرکزی شهر مشهد و به عبارتی محله سراب هستند. بیشتر افراد پس از تخریب، دچار پشیمانی می شوند. به جای تخریب کامل یا رهاکردن بناهای نیمه مخروبه، طراحی میان افزا قسمت های تخریب شده و بازسازی قسمت های باقیمانده می تواند راه حلی مؤثر باشد که نه تنها به احیای این بناها کمک می کند، بلکه به اقتصاد، ابعاد اجتماعی، خاطرات جمعی و توسعه شهری نیز توجه دارد.
تبیین اثر گذاری ویژگی های جامعه مصرفی دوران معاصر بر استفاده از مراکز خرید بزرگ مقیاس (نمونه موردی: مگامال اکباتان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رویکرد های جدید خرید و مصرف به عنوان شکلی از فراغت، ساختارهای جدیدی از فضاهای تجاری، خدماتی - تفریحی را در جهان سبب گردیده که یکی از آنها مراکز تجاری بزرگ مقیاس (مگامالها) میباشند و با گسترش و تغییر الگوی رفتاری شهروندان بر اساس مصرفگرایی در شهرها و ساخت مالها و مگامالها به عنوان فضاهایی که بستری را جهت توسعه الگوی رفتار مصرفی فراهم میآورند. در همین راستا، تبیین اثرگذاری ویژگیهای جامعه مصرفی دوران معاصر بر استفاده از مراکز خرید بزرگ مقیاس و ترجیحات مردم در استفاده از این فضاها حائز اهمیت است که هدف اصلی این مقاله میباشد. با توجه به مؤلفههای موردبررسی، ماهیت موضوع و اهداف تحقیق، رویکرد حاکم بر این پژوهش "توصیفی-تحلیلی" و "بنیادی" است. روش انجام پژوهش به صورت کمی میباشد که برای تجزیه و تحلیل دادهها از نرمافزارهای تحلیل آماری SPSS و AMOS استفاده شده است و روش تحلیل دادهها نیز تحلیل عاملی اکتشافی و معادلات ساختاری است. با توجه به جمع آوری دادهها از روش پیمایشی استفاده شده است که برای گردآوری دادهها از پرسشنامه به عنوان ابزار اصلی بهره برده شده است. جامعه آماری شامل کلیه کاربران استفاده کننده از فضا در مگامال اکباتان تهران و حجم نمونه کاربران استفاده کننده از فضا با توجه به فرمول کوکران و مشخص نبودن تعداد جامعه آماری 384 نفر محاسبه شده است که به صورت تصادفی مورد پرسش قرار میگیرند. نتایج پژوهش حاکی از آن است که ویژگیهای رفتاری جامعه مصرفی که شامل شاخصهای میزان نشان دادن خود و اطرافیان را بر اساس خرید از مراکز خرید بزرگ مقیاس، تمایل به استفاده از پوشش و رفتارهای مختلف جهت نمایش خود، حس برتری در زمان خرید و مراجعه به مراکز خرید بزرگ مقیاس، تمایل به شیک پوشی زمان مراجعه به فضاهای مراکز خرید بزرگ مقیاس، مدرنتر بودن و امروزیتر بودن فضاهای مراکز خرید بزرگ مقیاس، میزان مراجعه به مراکز خرید در مناطق مرفهنشین شهر، استفاده از کالای لوکس زمان مراجعه به مراکز خرید بزرگ مقیاس، هزینه جهت رفع نیازهای غیرضروری و تنوع کالاها مراکز خرید بزرگ مقیاس بوده است، دارای بیشترین میزان اثرگذاری در استفاده از مراکزخرید بزرگ مقیاس است. همچنین، در تحلیل معادلات ساختاری ضریب تأثیرپذیری استفاده از مگامال اکباتان بیشترین اثرهای مستقیم بر استفاده از فضا در مگامال اکباتان به ترتیب مربوط به شاخصهای جامعه مصرفی و اجتماعی و به صورت غیرمستقیم به شاخص های اقتصادی و فرهنگی بوده است.
تبیین الگوی میان افزای پیش ساخته در ساخت مسکن بافت تاریخی (مطالعه موردی: شهر یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال ۱۸ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۸
93 - 106
حوزههای تخصصی:
بسیاری ازبافتهای تاریخی ایران گرفتارساخت و سازباروش مدرن و خارج ازضوابط معماری باهویت ایرانی گشته اند.به تدریج شاهدمحوشدن آثارمعماری وشهری باهویت ایرانی اسلامی دربافتهای تاریخی خواهیم بود.هدف تحقیق حاضر بررسی مفهوم اصل"سازگاری"ساخت وسازپیشرفته درتدوین اصول طراحی مسکن مناسب میان افزادربافتهای تاریخی بوده است.تحقیق ازلحاظ هدف کاربردی،ازلحاظ روش توصیفی می باشد.جامعه آماری مناطق 9گانه شهری بافت تاریخی شهریزدمیباشد،براساس سرشماری 1400تعداد 10795 خانواردراین بافت تاریخی سکونت داشته اند.مبنای توزیع پرسشنامه سرپرستان خانوار می باشند.براساس جدول مورگان 384 نفرازسرپرستان خانواربه عنوان نمونه ازمناطق 9گانه شهری انتخاب شدند.روش انتخاب نمونه تصادفی نسبی میباشد.با توجه به مصاحبه های صورت گرفته عوامل موثردردرتوسعه مطلوب ومناسب میان افزای پیش ساخته درساخت مسکن بافت تاریخی شامل نظام آمدوشدوشکل گیری شبکه معابر،هماهنگی ازنظر تناسبات،وحدت بصری ومقیاس ساخت وساز،انسجام دربافت تاریخی،پراکندگی کاربریها،سرعت،هزینه،زیبایی وحفاظت ازارزشهادسته بندی شدند.سپس براساس پرسشنامه طراحی شده و آزمون های آماری گرفته شده به سه عامل زیبایی،هزینه وسرعت دسته بندی شدند.میانگین به دست آمده برای عامل سرعت 3.45عامل هزینه3.32وعامل زیبایی3.49بوده است.
کاربرد هنرهای تجسمی در آگاهی به مخاطب درباره سرطان های کولورکتال
حوزههای تخصصی:
سلامت در جامعه، روندی در حال تغییر است که پیوسته باید موردتوجه قرار گیرد و دنبال راهکاری برای بهبود وضعیت سلامت جامعه بود. سرطان های کولورکتال (CRC) از سرطان های شایع در بین مردان و زنان است، شیوع این بیماری در حال افزایش و میانگین سن بروز آن کاهش یافته و بار اقتصادی و اجتماعی آن در حال حاضر سنگین و رو به شدت یافتن است، بنابراین آگاهی دادن به مردم برای پیشگیری و شناخت این نوع بیماری، مراحل تشخیص، عوارض ناشی از درگیرشدن و آسیب های مبتلا شدن به آن برای بیمار و خانواده او، می تواند مؤثر باشد. یکی از راهکارهای آگاهی دادن، بازنمایی مفهوم این روند بیماری از طریق آثار هنری است. هنر در پزشکی می تواند به عنوان ابزاری برای آموزش سلامت و انتقال پیام آموزشی و توضیحی به مخاطب موردتوجه باشد. بیماران دارای سرطان کولورکتال، قصه های دراماتیکی دارند که داستان آن ها، می تواند سوژه مناسبی برای آثار هنری ازجمله هنرهای تجسمی باشد که ضمن آگاه سازی و آموزش، می تواند به خلق صحنه های احساسی ماندگار منجر شود. علاوه بر آن آگاهی مخاطب از آناتومی بدن خود می تواند عاملی برای پیشگیری و مراقبت باشد. به همین منظور در این پژوهش به این پرسش پاسخ داده می شود که آگاهی از سرطان های کولورکتال از طریق آثار هنری چگونه بازنمایی می شود؟ با این هدف که؛ انتقال پیام های سلامت محور و آگاهی درباره این نوع بیماری به شکل درستی ارائه شود. این پژوهش کیفی، روش تحقیق توصیفی تحلیلی با رویکرد میان رشته ای و گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای، مشاهده و مصاحبه است. محتوی این بیماری، درگیرشدن بیمار، نوع جراحی توسط جراح کولورکتال، تصاویر واقع گرایانه، به عنوان نمونه مثالی جهت توصیف و تحلیل در آثار هنری استفاده شده است. درنهایت این نتیجه حاصل می شود که هرگونه از آثار هنری توانایی تأثیر مثبت در نگاه مخاطب و توجه بیننده در انتقال پیام درباره بیماری و سلامت دارند.
عمل زدگی و تعریف خردگریز از «شهر» در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مکتب احیاء سال دوم بهار ۱۴۰۳ شماره ۲
56 - 59
حوزههای تخصصی:
از زمان ورود جامعه ایرانی به دوران به اصطلاح مدرن، شهرها در ایران مرکز توجه گروه کثیری از مردم و کارشناسان و حرفه مندان در داخل و خارج از کشور بوده است. شهرها در واقع به مثابه صفحه شطرنجی بوده اند که از یک سو بازی بین مردم و حکومت و از سوی دیگر، کل جامعه ایرانی با جوامع غیر ایرانی، به ویژه جوامع توسعه یافته غربی را رقم می زده اند. این بازی چهارسویه، در نهایت نتوانسته است منافع ملی ایرانیان را برآورده کند. ایران با سوابق بسیار طولانی در شکل دادن به فرهنگ و تمدن بشری، در دوران معاصر نه تنها در مقابل تمدن مدرن و توسعه برون زای تحمیلی از سوی جامعه سرمایه دار جهانی حرفی برای گفتن نداشته، بلکه نسبت به گذشته پرافتخار خود مسیری انحطاطی و رو به زوال و ابتذال را به طور مستمر در یک قرن اخیر طی کرده است. در این نوشتار انتقادی سعی شده است با مروری بسیار سریع و فشرده ضمن باز کردن برخی ابعاد پدیده وابستگی معانی و روشی «شهرسازی» در ایران، عوامل شکل گیری شرایط فعلی و راه حل احتمالی برون رفت از آن مورد بحث قرار گیرد.
تحلیل سیر تحول و توسعه پایدار منطبق با کاربری در مجموعه های تاریخی (نمونه موردی: مجموعه شاه نعمت الله ولی، ماهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مکتب احیاء سال دوم تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳
18 - 25
حوزههای تخصصی:
پیش از آنکه در جوامع بین المللی صحبتی از مبانی توسعه پایدار به میان آید، معماری ایران به صورت نهادینه ویژگی های آن را در خود داشته است، از فنون ساخت گرفته تا احترامی که به طبیعت در مکان یابی شهرها و همچنین توسعه در ساخت و ساز قائل بوده اند. هدف اصلی این مقاله، پی بردن به رویکرد توسعه پایدار نهفته در گسترش مجموعه های تاریخی ایران است. مجموعه تاریخی شاه نعمت الله ولی در باغ شهر ماهان نشانی از دوران شکوفایی عرفان تصوف در منطقه کرمان در قرن هشتم تا قرن سیزدهم (ه.ش) است. در این پژوهش به بررسی برخی ازمسائل از قلم افتاده در ارتباط با گسترش تدریجی بنا با مطرح کردن دو سوال که 1-گسترش مجموعه منطبق با کاربری در هر دوره شامل چه مراحلی است؟ 2- ویژگی های پایداری در توسعه این مجموعه چگونه نمود پیدا کرده است؟ پرداخته شده است. یافته ها که حاصل مطالعه منابع تاریخی، بررسی کتیبه ها و تزئینات و دیدگاه حاکمین با رویکرد توصیفی- تحلیلی هر دوره در مجموعه هستند، نشان می دهد که نخستین هسته آرامگاه شاه نعمت الله ولی، چندی پس از وفات وی به عنوان یک برج مقبره منفرد در جوار خانقاه آن درویش، عمارت شد. به دلایل گوناگون این بنا و شخص مدفون در آن طی اعصار مختلف موردتوجه شاهان و برخی کشورهای همسایه و حکام محلی و مردم قرار گرفت. از نتایج این امر توسعه و گسترش پایدار بنا با درنظر گرفتن باغ شهری بودن و احترام به مسائل زیست محیطی، اقتصاد و بافت اجتماعی، حفاظت و تعمیر پیوسته آن بنا است که باعث شده تا امروز بتوانیم شاهد مجموعه معماری بی نظیری باشیم. این پژوهش به بررسی گسترش بنا از دوران حیات شاه نعمت الله ولی (قرن 8 و9 هجری قمری) تا اواخر دوره قاجار پرداخته و همچنین تحولات انجام شده در بنا تا به امروز را دنبال می کند.
چالش ها و فرصت های اجرای راهبردهای طراحی فضاهای شهری با رویکرد از پایین به بالا: بینش هایی از پروژه 'محله ما' در مشهد
منبع:
مطالعات طراحی شهری ایران دوره ۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲
101 - 124
حوزههای تخصصی:
طراحی شهری از پایین به بالا به عنوان رویکردی نوین در شهرسازی، به مشارکت مستقیم شهروندان در تصمیم گیری ها و تعریف پروژه های محلی می پردازد. پروژه "محله ما" در مشهد به عنوان نمونه ای اجراشده از این رویکرد، باهدف افزایش تعامل شهروندان و بهبود عملکرد مدیریت شهری از طریق نظرسنجی ها و جلسات استماع عمومی اجرا شد. این مقاله به بررسی چالش ها و فرصت های اجرای این پروژه در یک محیط اجتماعی - سیاسی متمرکز می پردازد. موانعی از جمله مقاومت اولیه مدیران شهرداری، نگرانی های اجرایی درباره عملی بودن پروژه های پیشنهادی مردم، و تنوع نیازهای جمعیت های مختلف در طول این پروژه مشاهده شد. بااین حال، به کمک حمایت مداوم مدیران فرهنگی و شورای شهر و استفاده از استراتژی های ارتباطی کارآمد، پروژه توانست تا حدودی به موفقیت دست یابد. از سوی دیگر، فرصت هایی همچون افزایش اعتماد عمومی، بهبود همکاری میان شهروندان و مسئولین محلی و بهبود زیست پذیری محلات از نتایج قابل توجه این رویکرد مشارکتی بود. این پژوهش با تحلیل داده های کیفی جمع آوری شده از مصاحبه ها و پرسش نامه های شهروندان، کارشناسان و گروه های تسهیلگر، به ارائه درس هایی برای سایر شهرها و مناطقی که قصد اجرای مدل های مشابه را دارند، می پردازد. یافته ها نشان می دهد که با ایجاد ساختارهای مشارکتی مناسب، حتی در محیط های متمرکز، می توان به بهبود برنامه ریزی شهری و توسعه پایدار دست یافت.
از توصیف تا واقعیت: واکاوی فناوری و بازنمایی کالبدی نخستین آسباد سیستانی توصیف شده توسط شمس الدین دمشقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اثر دوره ۴۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۱۰۵)
31 - 59
حوزههای تخصصی:
یکی از نخستین و مهم ترین اسناد در دسترس از سازه های مبتنی بر فناوری باد توسط شمس الدین دمشقی، جغرافیدان و مورخ قرون هفتم و هشتم هجری قمری در کتاب نخبه الدهر فی عجائب البر و البحر از یک آسباد در سرزمین سیستان ترسیم و توصیف شده است. تا به امروز شواهد یا بقایایی فیزیکی از سازه مورد بحث یافت نشده، اما سند برجای مانده از دمشقی که شامل تصویر و توصیف مختصری از آسباد موردبررسی است، مبدأ مناسبی برای رویدادنگاری این دسته از آسبادهاست که فراتر از روایت ها، خاطرات و افسانه ها، فرصت مناسبی برای پرکردن شکاف های تاریخ نگاری فراهم می آورد. در این راستا، پژوهش حاضر به بررسی و تحلیل معماری آسباد دمشقی و شناخت فناوری خاص آن پرداخته و تلاش دارد تا با استناد بر تنها تصویر و توصیف تاریخی در دسترس، که در منابع بسیاری نیز تکرار شده، به ارائه تصویری واضح از این سازه و نحوه عملکرد آن بپردازد. روش تحقیق این پژوهش از نوع تفسیری/کیفی و مبتنی بر روش استدلال منطقی است، که با هدف ارتقای دانش موجود درباره پیشینه آسبادها انجام گرفته است. اگرچه مطابق با یافته های پژوهش حاضر این آسباد از جهت شیوه معماری و چگونگی به کاربستن نیروی باد با دیگر آسبادهای شناخته شده در ایران تفاوت اساسی دارد، اما این تحقیق می تواند گامی نخستین در شناخت و معرفی اولین نمونه های آسباد در ایران و به ویژه منبعی قابل اتکا برای پژوهش های بعدی جهت شناخت بهتر پیشینه فناوری های مبتنی بر انرژی باد در کشورمان باشد.
شناسایی عوامل موثر بر افزایش تاب آوری اقلیمی در طراحی شهری (مطالعه موردی : شهر رشت)
حوزههای تخصصی:
با توجه به تغییرات اقلیمی و افزایش بحران های طبیعی در سال های اخیر، تاب آوری شهری به یکی از نیازهای ضروری در طراحی شهرهای پایدار تبدیل شده است. این پژوهش با هدف شناسایی و تحلیل عوامل مؤثر در افزایش تاب آوری اقلیمی در طراحی شهری پایدار، با تمرکز بر شهر رشت، انجام شده است. برای دستیابی به اهداف پژوهش و در راستای اعتبار قابل استناد از تحلیل های چندمعیاره استفاده شده است؛ داده های کیفی از طریق برداشت های میدانی ، مصاحبه و پرسشنامه بوسیله SPSS تحلیل و طبقه بندی شده و معیارهای استخراج شده و داده های کیفی از روش تاپسیس امتیاز دهی و رتبه بندی شده اند و چهاچوب از برآیند آن استخراج و رائه شده است. این فرآیند شامل توزیع پرسشنامه برای جمع آوری داده ها و تحلیل آماری با استفاده از نرم افزار SPSS بهره برداری شده است. نتایج نشان می دهند که بهبود زیرساخت های شهری، توسعه فضاهای سبز، مدیریت منابع آب، کاهش گازهای گلخانه ای و افزایش آگاهی عمومی از جمله عوامل کلیدی مؤثر بر تاب آوری اقلیمی در رشت هستند. این پژوهش تأکید می کند که طراحی شهری با رویکرد تاب آوری اقلیمی می تواند آسیب پذیری شهرها را در برابر تغییرات اقلیمی و بلایای طبیعی کاهش دهد. در این راستا، برنامه ریزی شهری باید به گونه ای صورت گیرد که وضعیت کالبدی، زیست محیطی و اجتماعی شهرها را بهبود بخشد و شرایط لازم برای کاهش اثرات تغییرات اقلیمی و افزایش ظرفیت مقابله با بلایا فراهم شود. به ویژه در شهر رشت، اقدامات هماهنگ در بهبود زیرساخت ها، مشارکت عمومی و مدیریت منابع طبیعی می تواند این شهر را به الگویی برای تاب آوری اقلیمی تبدیل کند.