مطالب مرتبط با کلیدواژه

بیوفیلیک


۱.

تبیین کیفیت ادراک ذهنی شهروندان از کیفیت عناصر زیست محیطی پیاده راه های شهری مطالعه موردی: کلان شهر تبریز(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: بیوفیلیک رودخانه طراحی احیا دزفول

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۸ تعداد دانلود : ۲۹۲
پژوهش حاضر با هدف بررسی عوامل مؤثر بر کیفیت ادراک ذهنی شهروندان از کیفیت فضاهای سبز پیاده راه های شهری صورت گرفته است تا با در نظر گرفتن ادراکات شهروندان پیشنهادهایی برای بهبود کیفیت عناصر زیستی ارائه نماید. پژوهش حاضر از نظر ماهیت، از نوع پژوهش های کمّی و ازنظر نحوه ی گردآوری داده ها، از نوع پژوهش های میدانی محسوب می شود. جامعه ی آماری این پژوهش را تمامی عابران پیاده تشکیل داده است. با توجه به مشخص نبودن تعداد جامعه آماری، از روش نمونه گیری برای جامعه نامحدود استفاده شده و 380 نفر به روش تصادفی انتخاب گردید. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه استفاده گردید. پایایی پرسشنامه با استفاده از فرمول آلفای کرونباخ 884/0 برای تربیت، 889/. ولیعصر و 901/0 برای پیاده راه ارک به دست آمد. تحلیل داده های پژوهش با استفاده از تحلیل عاملی نشان داد که مجموع 34 متغیر توانایی تبیین 66/95 درصد از تغییرات واریانس کلی را دارند. نتایج آزمون MANOVA نیز نشان داد که بین پیاده راه های سه گانه از نظر کیفیت ادراک ذهنی از عناصر زیست محیطی تفاوت معناداری وجود دارد و در این میان، میزان همبستگی در پیاده راه تربیت بیشتر از پیاده راه های ولیعصر و ارک بوده است. در نهایت نتایج آزمون رگرسیون نشان داد که از نظر میزان معناداری، به ترتیب متغیرهای درختکاری و گل کاری، بهداشت محیط، موجودات زنده، آب، شهرسازی و اقلیم خرد شهری قرار دارند. با توجه به یافته های پژوهش پیشنهادهای کاربردی پژوهش با محوریت درختکاری و گل کاری به منظور تقویت زیبایی شناختی و تقویت بهداشت محیط به منظور رعایت بهداشت پیاده راه ها ارائه گردید.
۲.

واکاوی تاثیر فضای شهری بیوفیلیک بر میزان استرس افراد(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۹۵ تعداد دانلود : ۱۸۰
طرح مسئله: بررسی و تحلیل چگونگی طراحی فضاها در شهرها که می تواند بر شهروندان تأثیرات متفاوتی برجای گذارد. تأثیر فضاهای شهری بیوفیلیک بر میزان استرس افراد، مسئله ی این تحقیق است. اهداف: پژوهش حاضر با هدف ارزیابی تأثیر مثبت رویکرد بیوفیلیک بر کاهش میزان استرس دارد که این کارایی بتواند در طراحی فضاهای شهری آینده توجه متخصصان را جهت اجرا جلب نماید. روش: روش تحقیق حاضر، نیمه تجربی است. جامعه ی آماری پژوهش مشتمل بر 20 نفر از دانشجویان مقطع کارشناسی و ارشد رشته مهندسی معماری و شهرسازی دانشگاه هنر اسلامی تبریز در بازه سنی 20 تا 30 سال در سال تحصیلی 1401-1400 است. ابتدا با استفاده از اعلام فراخوان و پرسشنامه دموگرافی سلامت دانشجویان شناسایی شدند و از افراد سالم اندازه گیری کمی استرس به کمک مچ بند هوشمند در حین مشاهده تصاویر فضاهای شهری بیوفیلیک و غیربیوفیلیک به کمک عینک واقعیت مجازی به عمل آمد. سپس داده ها مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: تحلیل نتایج نشان داد، میانگین تغییرات استرس افراد در حین مشاهده تصاویر غیر بیوفیلیک نسبت به بیوفیلیک در دقیقه دو، تقریباً 2/5 واحد بیشتر بوده است. p-Value بین افراد با میزان تحصیلات در حالت بیوفیلیک و استراحت در دقیقه 1 و غیربیوفیلیک در دقیقه 2 و تفاوت عدد استرس در حالت غیر بیوفیلیک با بیوفیلیک در دقیقه 2 معنی دار است (p-value=023/0) که این کارایی می تواند در طراحی فضاهای شهری آینده مدنظر قرار گیرد. نتیجه گیری: توجه ویژه طراحان شهری در مورد ساختار فضاها و به کارگیری تمهیدات استخراجی از مدل بیوفیلیک در مقیاس های مختلف می تواند موجب طراحی و یا ساماندهی فضاهایی شود که میزان استرس افراد ساکن در شهرها را به میزان قابل توجهی کاهش دهد.
۳.

بررسی تطبیقی رویکرد بیوفیلیک و مناظر شفابخش د ر اثربخشی بر حواس کود کان اتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: منظر شفابخش اتیسم حواس بیوفیلیک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۳ تعداد دانلود : ۹۵
با افزایش تعد اد نوزاد ان متولد شد ه مبتلا به اختلال اتیسم با نیازها و اد راکات حسی ویژه د ر آمارهای رسمی و غیررسمی د اخلی و خارجی، نگرانی ها راجع به آموزش مهارت های ویژه کود کان مبتلا فزونی یافته و طبق تحقیقات صورت گرفته تعامل با طبیعت و آموزش د ر فضاهای باز بر بهبود شرایط آن ها، اثربخش اعلام شد ه است. از طرفی منظرد رمانی نیز د ر روند بهبود سلامت گروه های مختلف انسانی مؤثر اعلام شد ه است. مناظر بیوفیلیک از شاخه های نوین منظرد رمانی است و محققین حوزه منظر بیوفیلیک تاکنون به راهکارهایی د ر طراحی مناظر به منظور کاهش اضطراب، بهبود خلق وخو و افزایش روابط اجتماعی د ست یافته اند . با توجه به مشکلات کود کان مبتلا به اتیسم با نیازهای ویژه و راهکارهای طراحی مناظر بیوفیلیک با توجه به نیازهای یک انسان عاد ی، این پژوهش د ر پی پاسخ به این سؤال اساسی است که آیا راهکارهای مناظر بیوفیلیک بر آموزش کود کان اتیسم با نیازهای ویژه نیز اثربخش است؟ د ر همین راستا پژوهش به شیوه کمی-کیفی با رویکرد ی اکتشافی به د نبال تطبیق راهکارهای آموزشی کود کان اتیسم و منظرد رمانی بیوفیلیک و آزمون راهکارهای پیشنهاد ی است. ابتد ا راهکارهای انطباقی به شیوه توصیفی-تحلیلی استخراج شد ه سپس برای آزمون راهکارها، به شیوه تجربی آزمود نی ها د ر معرض محیط قرار گرفتند و با استفاد ه از پرسشنامه استاند ارد پرد ازش حسی- پیش از آزمون و پس از آزمون- تغییرات حسی کود کان بررسی و تحلیل شد . نتایج تحقیق حاکی از آن است که راهکارهای انطباقی منظر بیوفیلیک و آموزشی کود کان اتیسم بر حواسی نظیر شنوایی، لامسه، وستیبولار و حس عمقی به صورت معناد اری اثربخش بود ه، اما د ر حواسی نظیر بینایی به د لیل اد راک حسی متفاوت، اثربخش نبود ه است. به نظر می رسد با توجه به بررسی عملکرد روزانه کود کان د ر جلسات، با افزایش تعد اد جلسات، راهکارها بر حس بینایی نیز اثربخش باشد . پیشنهاد پژوهشگران برای پژوهش های آتی بسط راهکارهای د رمانی و افزایش تعد اد جلسات قرارگیری د ر معرض مناظر مختص کود کان است.  
۴.

نگرش بیوفیلیک رویکردی در ارتقا سطح کیفی محیط زندگی ساکنان مجتمع های مسکونی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: معماری مسکونی بیوفیلیک طبیعت انسان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۲ تعداد دانلود : ۱۸۷
اتصال محکم زندگی انسان و طبیعت به عنوان عنصر ذاتی و فطری، این تصور بشر برای فرار از تحت سلطه بودن سیستم های حیات به وسیله ی پیشرفت بشریت و فن آوری های نوین به شکلی که توانایی تغییر و انتقال بنیادین جهان طبیعت را داشته باشد را زیر سوال برده است و به تبع این توهم نابخردانه معماری ای را ایجاد کرده که تراکم شدید ساختمان ها و فروپاشیدن محیط طبیعی اطراف و جدایی مردم از اکوسیستم و فرآیندهای طبیعی را به دنبال داشته است. در دنیای کنونی افزایش بی رویه جمعیت شهرها از یک سو و توسعه بی ضابطه از سوی دیگر و هم چنین صنعتی شدن بدون توجه به آسایش و سلامت افراد در فضاهای مسکونی، جوامع بشری را در معرض بحران قرار داده است. مسکن به عنوان یکی از پدیده های واقعی از نخستین مسایلی است که بشر همواره برای دگرگونی مناسب و معقول آن در تلاش است. هدف از ساختن فقط تولید نیست بلکه کاربری آن مدنظر است؛ و کیفیت نقش مهمی را در کسب رضایت متقاضیان مسکن دارد. ارتقای کیفیت مجتمع های مسکونی، یکی از عوامل تأثیرگذار بر مطلوبیت محیطی در نظر گرفته می شود که می تواند کیفیت زندگی و رضایت مندی ساکنین مجموعه های مسکونی را تحت تأثیر قرار دهد. باور بنیادین این پژوهش بر آن است که بشر به عنوان یک گونه ی زیستی، همواره پیوندی غریزی و فطری بین انسان ها و دیگر سیستم های حیات را برای خود قائل است، با تشخیص نیاز فطری انسان برای برقراری ارتباط با طبیعت به همراه پایداری و استراتژی های جهانی طرحی برای خلق محیط هایی که تضمین کننده کیفیت زندگی و معماری سبز باشد را در پی داشته است. روش مورد استفاده بر حسب هدف، روش تحقیق کاربردی و شیوه ی مطالعه بر حسب روش و ماهیت، تحقیق توصیفی تحلیلی می باشد و گردآوری اطلاعات آن بر مبنای مطالعه منابع کتابخانه ای و تحلیل محتوایی آن ها بوده است، نتایج حاصل از پژوهش مبین این موضوع است که با ایجاد ارتباط بین انسان و طبیعت می توان به یک فضا، با کیفیت مطلوبی دست یافت و ارتقای کیفیت محیط زندگی نیز به معنای عرضه پاسخ های مناسب و متنوع از طریق محیط، به نیازهای متفاوت فیزیولوژیکی و روان شناختی کاربران آن فضاست.
۵.

بومی سازی اصول معماری اکولوژیک و بیوفیلیک در طراحی مجتمع های مسکونی ایران در راستای ارتقای کیفیت آن ها(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: معماری مسکونی بیوفیلیک اکولوژیک کیفیت محیط

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۳ تعداد دانلود : ۲۳۸
گسست از طبیعت و نظام های طبیعی در جریان زیست روزمره ی انسان شهرنشین یکی از دغدغه های مهم دوران معاصر تلقی می شود. فضاهای معماری و شهری، می بایست عرصه ای بی بدیل برای تماس بی واسطه با دنیای طبیعی باشند، دنیایی که در بستر طبیعت بکر زاده می شود و مجموعه ای از عوامل و فرآیندهای طبیعی را دربرمی گیرد؛ اما متاسفانه دنیای کنونی، به علت دوری از اکوسیستم و فرآیندهای طبیعی، پیامدهایی جز مشکلات متعدد زیست محیطی، فضای شهری بی روح و حضور معماری هایی که با نیازهای طبیعی انسان هیچ انطباقی ندارند را برای انسان ها درپی داشته است. یکی از فضاهای حائز اهمیت معماری که کیفیت فضایی آن در طی فرآیند معاصرسازی و صنعتی شدن دچار آسیب جدی گردیده است، مسکن می باشد. مسکن به عنوان یکی از پدیده های واقعی از نخستین مسایلی است که بشر همواره با آن دست به گریبان بوده و در تلاش برای دگرگونی و یافتن پاسخی مناسب و معقول برای آن بوده است، چرا که مسکن به عنوان یکی از نیازهای اولیه هر انسان و در واقع یکی از نیازهای اساسی وی پس از خوراک و پوشاک، مطرح می باشد؛ لذا توجه به مسکن نه فقط به عنوان یک سرپناه، بلکه به عنوان فضایی که بتواند شرایط لازم را برای رشد فردی هر یک از افراد خانواده فراهم آورد و هم چنین نیازهای روحی و روانی آنان را مرتفع سازد حائز اهمیت است. یکی از راهکارهای ارتقای کیفیت محیط های مسکونی عصر حاضر بهره گیری از معماری هایی نوینی چون اکولوژیک و بیوفیلیک می باشد؛ این معماری ها به جهت پیوند و ارتباطی که با طبیعت دارند، می توانند پاسخ گوی نیازهای روحی و روانی انسانِ معاصر باشند و تا اندازه ای شرایط مطلوب و مناسب را برای زندگی متقاضیان مسکن فراهم سازند. روش مورد استفاده در این پژوهش بر حسب هدف، روش تحقیق کاربردی و شیوه ی مطالعه بر حسب روش و ماهیت، تحقیق توصیفی تحلیلی می باشد و گردآوری اطلاعات آن بر مبنای مطالعه منابع کتابخانه ای و تحلیل محتوایی آن ها بوده است. نتایج حاصل از پژوهش حاکی از آن است که با بومی سازی اصول جهانی معماری اکولوژیک و بیوفیلیک بر اساس مولفه های کیفی مسکن در ایران و بکارگیری این اصول بومی در روند طراحی و اجرای مجتمع های مسکونی داخلی می توان وضعیت کیفی آن ها را ارتقا بخشید و شرایط مناسب و مطلوب تری را برای ساکنین این مجتمع ها فراهم ساخت.
۶.

بررسی وضعیت شاخص های شهرسازی بیوفیلیک در محور گردشگری دریاچه مهارلو استان فارس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بیوفیلیک تحقق پذیری شهرسازی تکنیک SWOT مهارلو

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۶ تعداد دانلود : ۷۶
مقدمه:  در دهه های اخیر لزوم پرداختن به بعد جدیدی از توسعه تحت عنوان بعد زیست محیطی باهدف مدیریت و نگهداری منابع طبیعی و جهت دهی به تحولات و ساختارهای رشد و فناوری و تأمین نیازها و رضایتمندی همه نسل ها، بیش ازپیش احساس می شود؛ شهرسازی بیوفیلیک یک مفهوم جدید بوده و به عنوان پاسخی در برابر این تحولات و نیازهای توسعه شهری مطرح شده است. هدف:  هدف پژوهش حاضر، بررسی وضعیت شاخص های شهرسازی بیوفیلیک در محور گردشگری دریاچه مهارلو می باشد. روش شناسی:  روش پژوهش حاضر به لحاظ ماهیت از نوع توصیفی-تحلیلی و به لحاظ هدف از نوع کاربردی است روش جمع آوری داده ها و اطلاعات به صورت کتابخانه ای و میدانی است. به طوری که در روش میدانی از نظرات 30 متخصص در قالب مصاحبه و از نظرات 391 نفر از شهروندان در غالب پرسشنامه بهره گرفته شد. نحوه انتخاب نمونه ها به ترتیب به صورت گلوله برفی و تصادفی بوده است. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها، از آزمون T، تکنیک SWOT و QSPM استفاده شده است. قلمرو جغرافیایی پژوهش:  قلمرو جغرافیایی پژوهش محور گردشگری دریاچه مهارلو در استان فارس می باشد. یافته ها و بحث:  در میان مؤلفه های تأثیرگذار بر الگوی بیوفیلیک در محور گردشگری دریاچه مهارلو، به ترتیب مؤلفه های دسترسی به پهنه های آبی، میزان گذراندن اوقات فراغت در فضاهای سبز و سرانه فضای سبز به ترتیب با میانگین وزنی 26/8، 74/6 و 96/5 می توانند بیشترین تأثیرگذاری را درجهت توسعه الگوی بیوفیلیک داشته باشند؛ در میان شاخص های مؤثر، زیرساخت ها و شرایط لازم، فعالیت های بیوفیلیک، سازمان ها و نهادهای بیوفیلیک و نگرش ها و آگاهی ها به ترتیب بیشترین تأثیرگذاری را به خود اختصاص داده اند؛ این شاخص های به ترتیب دارای میانگین وزنی 44/5، 60/4، 46/4 و 98/3 می باشند. نتیجه گیری: با استفاده از تکنیک SWOT و QSPM و با توجه به شرایط محدوده موردمطالعه به تدوین و اولویت بندی استراتژی ها پرداخته شد که بر اساس نتایج به دست آمده 6 استراتژی تهاجمی تدوین و بر اساس استراتژی های تدوین شده، پیشنهادات و برنامه هایی برای تحقق الگوی بیوفیلیک ارائه شد.
۷.

تعیین معیارهای موثر بر ارتقا سلامت روان سالمندان از دیدگاه بیوفیلیک (مطالعه موردی: منطقه یک شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سالمندان دوستدار سالمند بیوفیلیک سلامت روان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۵ تعداد دانلود : ۷۵
هدف پژوهش تعیین معیارهای مؤثر بر ارتقا سلامت روان سالمندان با استفاده از رویکرد بیوفیلیک می باشد. در دستیابی به آن از روش های توصیفی تحلیلی و در بستر پیمایشی استفاده شده است. جهت گردآوری اطلاعات، پرسشنامه استانداردی براساس معیارهای بیوفیلیک تدوین شد. حجم نمونه نیز مطابق فرمول کوکران (درصد خطای 5%) و توصیه متخصصین محاسبه شد. پرسشنامه ها به صورت روش نمونه گیری تصادفی میان سالمندان حاضر در خانه سالمندان با سلامت روان متوسط به بالا توزیع گشت. پاسخ گویی به سوالات، بنا بر سطح توانایی سالمندان، به صورت پرسش و پاسخ بین محقق و سالمند و یا توسط خود سالمند صورت گرفته است. تجزیه و تحلیل داده های حاصل با استفاده از نرم افزار spss انجام شد. یافته های پژوهش بیانگر معنا دار بودن ارتباط میان الگوهای بیوفیلیک و سلامت روان سالمندان است. ارتباط بصری با طبیعت (به جز یک زیر معیار)، مجاورت با آب، ارتباط غیر بصری با طبیعت، پیوند با سیستم های طبیعی، تنوع حرارتی و جریان هوا، چشم انداز یا منظره، پویایی و شکوه، پیوستگی با مصالح طبیعی معیارهای موثر و محرک حسی نامنظم و بدون ریتم، ریسک کردن یا خطر پذیری، پیچیدگی و سادگی، الگوها و اشکال بیومورفیک، محیط راز آلود و پناهگاه، معیارهای غیر موثر بر سلامت روان سالمندان هستند.نتایج پژوهش بیانگر این است که دیدن گل و گیاه (میانگین: 73/4 از 5) بیشترین تاثیر و درخشش صفحات صیقلی در اثر تابش نور (میانگین: 19/2 از 5) کمترین تاثیر را بر ارتقا سلامت روان سالمندان دارد. نتایج پژوهش بیانگر این است که دیدن گل و گیاه (میانگین: 73/4 از 5) بیشترین تاثیر و درخشش صفحات صیقلی در اثر تابش نور (میانگین: 19/2 از 5) کمترین تاثیر را بر ارتقا سلامت روان سالمندان دارد.
۸.

سنجش الگوهای منظر بیوفیلیک در اثربخشی بر یکپارچگی حسی کودکان مبتلا به اوتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: منظر اوتیسم بیوفیلیک یکپارچگی حسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۷ تعداد دانلود : ۱۲۴
با توجه به افزایش نوزادان مبتلا به اوتیسم و عملکرد حسی و شناختی متفاوت مبتلایان نسبت به انسان های عادی این پژوهش با هدف رسیدن به معیارهای مناظر درمانی مناسب کودکان اوتیسم مبتنی بر الگوهای منظر بیوفیلیک سعی بر آزمون الگوهای منظر بیوفیلیک را دارد. از همین رو پس از بررسی الگوهای پیشنهادی براساس نظریات نظریه پردازان طراحی بیوفیلیک، الگوها به صورت ترکیبی با هدف بررسی اثربخشی بر حواس کودکان در دو طیف ابتلاء یک و سه، در سه زون عملکردی در فضای بیرونی ساخته شده، سپس با استفاده از روش پژوهش تجربی در محیط، الگوهای انطباقی آزمون شده و با بررسی حواس، تمرکز، عملکرد و گفتار گروه آزمودنی، تأثیر الگوها مورد ارزیابی قرار گرفته است. برخی از الگوهای طراحی بیوفیلیک از قبیل، ارتباط بصری با طبیعت، حضور آب، ریسک/خطر، طبق عملکرد لحظه ای کودک بر حواس بینایی، شنوایی، عمقی، لامسه و وستیبولار کودکان دو طیف اثربخش است و تأثیر بر حواس منجر به اثربخشی بر تمرکز، گفتار و خلق وخوی کودکان می شود. اما برخی از الگوها از قبیل ابهام و رمزوراز، بازی نور و سایه و تغییرات در سطوح بر کودکان اثر مثبتی نداشته و اتخاذ الگوها بایست به گونه ای صورت گیرد که یک زون درمانی با دیگر زون ها تداخل حسی نداشته باشند، در غیر این صورت ادراک حسی کودک مختل شده و تمرکز بر درمان مختل می شود. نتایج تحقیق حاکی از آن است که به دلیل اثربخشی متفاوت محرک های حسی بر کودکان مبتلا به اتیسم نمی توان الگوهای مناسب انسان های عادی از جمله الگوهای منظر بیوفیلیک را عیناً به الگوهای منظردرمانی کودکان مبتلا تعمیم داد. بلکه ابتدا بایست راهبردها و راهکارهای اتخاذی آزمون شده و سپس الگوهای منظردرمانی مناسب کودکان مبتلا تدوین شود. در نتیجه طراحی فضا، محیط و منظر مناسب کودکان اوتیسم در برخی موارد متفاوت از منظر مناسب کودکان غیر مبتلاست و کودکان مبتلا نیازمند فضای مناسب خود هستند.
۹.

خوانش الزامات طراحی فضاهای بینابین بیوفیلیک در مجموعه های مسکونی شهر تهران، پژوهش موردی: فاز یک شهرک اکباتان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مسکن فضاهای بینابین بیوفیلیک مسکونی شهر تهران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵ تعداد دانلود : ۳۰
مطالعه حاضر کوشیده است با روش تحلیل ساختاری، الزامات مؤثر بر طراحی معماری بیوفیلیک فضاهای بینابین شهری در فاز یک شهرک اکباتان تهران را بازشناسی و خوشه بندی کند. داده های نظری با روش اسنادی و داده های تجربی با روش پیمایشی بر پایه تکنیک دلفی تهیه شده است. نمونه های آماری 20 نفر از خبرگان و متخصصان شهری بودند که به روش نمونه گیری گلوله برفی انتخاب شدند. 55 پیشران اولیه در 6 دسته احصاء و شناسایی شده با روش تحلیل اثرات متقابل ساختاری در نرم افزار MICMAC پردازش شد. طبق نتایج الگوی کلی پراکندگی الزامات مورد مطالعه، از نظر تحلیل اثرات متقابل بیانگر وضعیت یک سیستم محیطی ناپایدار است که در آن الزامات طراحی فضاهای بینابین بیوفیلیک از نظر اثرگذاری و اثرپذیری، حالت پیچیده و بینابین دارد و تمرکز الزامات بیش تر در خوشه عوامل مستقل است. الگوهای کلی، ترکیب اجزا و زیستگاه و اکوسیستم ها به ترتیب با کسب میزان تأثیرگذاری مستقیم 311، 296 و 278 در جایگاه اول تا سوم قرار گرفته اند و به عنوان کلیدی ترین الزامات طراحی فضاهای بینابین بیوفیلیک در مجموعه مسکونی فاز 1 شهرک اکباتان تهران انتخاب شدند. الگوهای کلی، ترکیب اجزا، زیستگاه ها و اکوسیستم ها، الهام از طبیعت، اتصال جغرافیایی به محل، اتصال اکولوژیکی به محل، فرم ساختمان، فضا به عنوان شکل و فرم، عامل هماهنگی شکل و فرم فضایی، نور طبیعی، تعریف کننده فضاهای داخلی و خارج، نور و سایه و رشد و اثربخشی به عنوان 13 الزام کلیدی برای طراحی فضاهای بینابین بیوفیلیک در مجموع مسکونی فاز 1 اکباتان انتخاب شدند. نیروهای کلیدی از نظر عملکرد سیستمی در محیط سیستم طراحی، نقش اثرگذاری بالا و اثرپذیری اندک دارد. در نتیجه، به عنوان الزامات باثبات، وضعیت کلان سیستم و تغییرات آن را کنترل می کند؛ الزامات کلیدی اثرگذار ورودی سیستم طراحی فضاهای بینابین بیوفیلیک در مجموعه مسکونی فاز 1 شهرک اکباتان تهران محسوب می شوند.
۱۰.

تدوین الگوی شهر بیوفیلیک در شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بیوفیلیک شهر بیوفیلیک طراحی بیوفیلیک محلات اصفهان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۹ تعداد دانلود : ۵۱
رشد روز افزون توسعه شهرها و بهره کشی از زمین و طبیعت امروزه یکی از مهم ترین دغدغه های بشری شده است. این روند در دهه های اخیر باعث شد تا جریان های جدیدی در خصوص حفاظت از محیط زیست، توسعه پایدار و مباحثی همچون رد پای اکولوژیک، بهینه سازی در مصرف انرژی و روی آوری به انرژی های نو و تجدید پذیر مطرح شود. از آنجا که این موضوعات به طور اخص به شهر و شهرسازی مربوط می شد، خیلی زود اندیشمندان شهری و برنامه ریزی شهری را نیز دغدغه مند ساخت. به طوریکه سیل عظیمی از تحقیقات در خصوص توسعه پایدار شهری و مباحثی از این دست صورت گرفت. یکی از این نظریه ها که علاوه بر وجه محیطی آن به ویژگی های ذهنی انسان نیز توجه بسیاری داشته است، نظریه شهر بیوفیلیک بوده است. از اینرو هدف مقاله حاضر تدوین الگوی شهر بیوفیلیک اصفهان براساس شاخص های مستخرج از مطالعات جهانی در خصوص شهر بیوفیلیک بوده است. روش تحقیق از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ روش توصیفی- تحلیلی است و برای شناسایی پهنه ها(یا محلات) مستعد توسعه بیوفیلیک در شهر اصفهان از مدل های آماری و گرافیک مبنا، خوشه بندی و تحلیل عاملی در تلفیق با محیط سامانه اطلاعات جغرافیایی GIS استفاده شده است. یافته های این پژوهش در مرحله اول الگوی خاص شهر بیوفیلیک برای شهر اصفهان نشان می دهد که به طور کلی راهبردهایی را در بستر مکانی شهر اصفهان پیشنهاد می دهد. در مرحله دوم رتبه بندی محلات شهری از منظر شهر بیوفیلیک مشخص کرده است و در مرحله سوم خوشه بندی محلات شهر اصفهان بر اساس اصل همگنی در ویژگی های بیوفیلیک است که محلات شهر اصفهان را به 10 خوشه تقسیم بندی شده است. نتایج نشان می دهد محدوده های ناژوان و محله های نقش جهان، چرخاب، عباس آباد از نظر ویژگی های شهر بیوفیلیک از سایر محدوده ها برخوردارتر و هماهنگ تر هستند.