فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۱۰۱ تا ۲٬۱۲۰ مورد از کل ۲۹٬۴۳۱ مورد.
منبع:
مطالعات محیطی هفت حصار سال ۱۲ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴۵
105-120
حوزههای تخصصی:
دوره ایلخانیان مغول یکی از ادوار مهم و سرنوشت ساز تاریخ ایران محسوب می شود و بسیاری از نوآوری های فرهنگ و تمدن ایران که در دوره های بعد پدیدار گشتند پیامد تحولاتی بود که در زمان تأسیس سلسله ایلخانی با اتکا به پیشینه باعظمت ایرانیان به منصه ظهور رسید و دستاوردهای ارزشمندی را نیز به تاریخ بشری عرضه کرد. منطقه آذربایجان نیز در این دوره یکی از مراکز توانمند در عرصه های گوناگون هنر اسلامی گردید. پایبندی ایلخانیان به شمنیسم و رواج و اشاعه آن باعث شکوفایی تصوف در ایران عصر آنان شد. اگر عرفان را مکتبی فکری- عملی که سعی بر شناخت حقایق امور به طریق اشراق و کشف و شهود دارد، تعریف کنیم، عرفان شمنی و تصوف اسلامی در زیر این تعریف می گنجد. در این دوره در سایه آزادی مذهبی، تجلی آموزه ها و برخی از وجوه تصوف در ساختار کالبدی معماری بناها را شاهدیم. در بین مجموعه های معماری این دوره، معماری آرامگاهی از جایگاه ویژه ای برخوردار است. با توجه به اینکه آرامگاه سازی در میان جوامع مختلف معلول عامل عمده اعتقاد به جهان بعد از مرگ و حب ذات است، به نظر می رسد ساختار معماری آرامگاهها، ارتباط تنگاتنگی با مفاهیم کهن الگویی داشته باشند. روانشناسی تحلیلی یونگ ابزار معرفی تازه ای جهت فهم معانی و دریافت پیامهایی نو از منابع هنری و ادبی به شمار می رود. بر اساس این نظریه، کهن الگوها، بن مایه ها و تصاویر نمادینی هستند که در اساطیر و فرهنگ ها، مفاهیمی مشترک و مشابهی را در ناخودآگاه بشر به جای گذاشته اند. یکی از کهن الگوهای مهم و محوری که در روانشناسی تحلیلی یونگ مطرح است، کهن الگوی فرآیند فردیت می باشد که در رابطه با پرسش های معنوی در مورد معنای زندگی و هدف هستی مطرح می شود. با این فرض که آثار معماری در ایران، به مثابه متون ادبی، واجد تفسیر و تشریح اند، این تحقیق سعی دارد با استناد به روش تحلیل کهن الگویی، خوانش معنایی جدیدی بر اساس تأثیر آیین های شمنیسم و تصوف در ساختار معماری این بناهای ارزشمند تاریخی را ارائه نماید. بر این اساس، فهرستی از آرامگاههای دوره ایلخانی با استناد به دایره المعارف پژوهشگاه فرهنگ و هنر اسلامی گردآوری شد و نهایتا فرایند خوانش آرامگاهها بر اساس رمزگان معماری(رمزگان تکنیکی، رمزگان نحوی و رمزگان معنایی)ارائه گردید.
واکاوی مفهوم محله در محلات تاریخی ایران مبتنی بر اصول نوشهرسازی
منبع:
اندیشه راهبردی شهرسازی دوره ۲ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳
85 - 105
حوزههای تخصصی:
مقدمه: حافظت از محلات تاریخی ایران باوجود ارزش های غنی، یکی از چالش های اساسی درزمینه شهرسازی است.باتوجه به تغییرات ساختاری،کالبدی و...در بافت های تاریخی در دوران معاصر و در نتیجه تضعیف روابط اجتماعی درون محلات،این مساله،خود را به مثابه یکی از چالش های جدی پیش روی برنامه ریزان شهری نشان داد.این چالش، نیاز به بازآفرینی محلات براساس مکتب نوشهرسازی و احیای هویت تاریخی آن ها را مطرح می کند.هدف پژوهش: هدف، واکاوی مفهوم محله در محلات تاریخی ایران مبتنی بر اصول نوشهرسازی است که از نوع بنیادی بوده و برای دستیابی به مفاهیم اصلی مرتبط با بازتولید مفهوم محله در مکتب نوشهرسازی،بررسی ویژگی های آن از طریق بازخوانی و تحلیل مطالعات موجود ضروری است.روش شناسی: روش تحقیق، کیفی و مبتنی بر تکنیک های مرور نظام مند، مطالعه تطبیقی و روش پژوهش اِسنادی استفاده شد. یافته ها و بحث: در راستای هدف اصلی، دو هدف فرعی مطرح شد:1)استخراج اصول شهرسازی در محلات تاریخی ایران و مقایسه آن ها با اصول نوشهرسازی.با استفاده از مرورسیستماتیک،قواعد شهرسازی در محلات تاریخی ایران بر اساس اصول مکتب اصفهان تعریف و سپس مفهوم محله در گذشته و حال بر اساس6متغیر مقایسه شدند.متغیرها؛شامل:مفهوم، تعریف، جایگاه، ساختار هندسی،عنصر شاخص و اصول شکل دهنده بودند.2)از مرور سیستماتیک و روش تحلیل مضمون و با کمک روش اِسنادی به منظور مقایسه تطبیقی این اصول باهم، تعداد 10 شاخص استخراج گردید که نشان دهنده هم پوشانی این اصول بایکدیگر میباشد که عبارتند از: پیوستگی، مرکزیت و قلمرو محله اى، پیوند میان شبکه راه های بین شهری با شبکه گذرهای اصلی محلات، سلسله مراتب دسترسی، سلسله مراتب فضایی، انعطاف پذیرى ساختارکالبدی، ساختاراجتماعى قوی ،پایداری و معماری با هویت .نتیجه گیری: نتایج نشان داد که اصول نوشهرسازی شباهت های زیادی با اصول شهرسازی در محلات تاریخی ایران دارند و این تشابهات منجر به استخراج اصول ده گانه شد که تداعی اصول شهرسازی بومی و ایرانی است.در نتیجه می توان به محله ای دست یافت که با احیاء میراث به جامانده، هویت تاریخی و متعاقب آن هویت ایرانی- اسلامی خود را علاوه براینکه حفظ می-نماید، ویژگی های محله های معاصر را با توجه به نیاز امروز ساکنان آن طراحی و برنامه ریزی می کند.
بررسی تأثیر پنجره بر سلامت روان کاربر (مطالعه موردی: سالمندان منطقه سیستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر بر شناسایی شاخص های مؤثر بر سلامت روان سالمندان منطقه ی سیستان و تأثیر پنجره بر بهبود این شاخص ها متمرکز شده و به این سؤال پاسخ می دهد که پنجره تا چه میزان بر سلامت روان سالمندان منطقه سیستان تأثیر دارد؟ روش تحقیق پژوهش مبتنی بر بررسی متون، مقالات و طراحی پرسشنامه است که روایی محتوایی به روش لاوشه و بر اساس کسب نظر خبرگان، پایایی به روش ضریب آلفای کرونباخ و کلیه تحلیل ها به روش تحلیلی برنامه ریزی غیرخطی چند هدفِ SECA مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. یافته های پژوهش نشان می دهد که در بین شاخص های سلامت روان سالمندان، ارتباط با محیط بیرون بیشترین و آرامش کمترین سطح تأثیر را دارند. همچنین، از میان تمام مؤلفه های مؤثر طراحی پنجره بر بهبود سلامت روان سالمندان منطقه سیستان، دید و منظر بیشترین و شکل پنجره کمترین تأثیر را دارند.
جستاری در زیبایی شناسی نظم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نوشتار پیش رو جستاری کوتاه در باب نظم و جایگاه نظم ها، اعم از نظم های هندسی یا سازوا و زیست وار یا اندام وار، ترکیبی یا مرکب یا ترکیب وار در هنر و کنش های خلاق هنرمندانه و پاره ای مقوله های زیباشناختی است. دستگاه شناختی ما طوری طراحی شده که هم نظم های رنگارنگ طبیعت فیزیکی ما را به خوبی احساس و ادراک می کند هم بی نظمی های آن را. با این همه، دستگاه شناختی بشری ما به تماشاگری این نظم ها و مناسبت های خیال انگیز بسنده نمی کند، بلکه از دیدن صورت ها و ساختارها و فضاهای هارمونیک و موسیقایی و رنگارنگی انواع نظم ها و ترکیب بندی های طبیعی گام را فراتر نهاده و وارد سپهر دیگری از رابطه با اشیاء، واقعیت ها و پدیدارهای جهان می شود؛ از تجربه های زیسته خود مدد جسته و وارد نسبت و رابطه ای فعال، بازیگرانه و خلاق و سازنده با جهان می شود. به مدد سپهرهای ادراکی پیچیده خود و تخیل ورزی های هنرمندانه ملهم از تجربه های زیسته و جهان، دست به خلق صورت ها و ساختارها و فضاهای آراسته و هماهنگ می زند. جهانی دیگر، پرمایه و رنگارنگ از رمزها و استعاره ها و تمثیل های زنده، هنرمندانه و زیبایی شناسانه می آفریند. نظم و انواع نظم ها هم در هنر و کنش های خلاقانه هم در مقوله های زیباشناختی جایگاه ویژه دارد. علی الخصوص در مقوله های زیبایی شناسی جمال و مقوله زیبایی شناسی جلال یا امر والا و مقوله زیبایی شناسی ظرافت و ملاحت و لطف. فلسفه ها و فیلسوفان قدیم آن را دریافته بودند. مناسبت میان نظم و استمرار و تداوم حیات ژرف و ریشه ای و هستی شناسانه است. نظم ضرورت زندگی است. تصادفی نیست که هرجا و هرگاه نظمی را دیده ایم احساس آرامش و امنیت و نشاط کرده ایم. در فرهنگ ها و جوامع گذشته نظم فقط عامل تعیین کننده در خلق آثار مانا و فاخر نبود، بلکه هنر زیستن عزتمندانه و والا هم بود، نقشی که در زیست جهان انسان روزگار ما دیده نمی شود.
آشتی لوگوس و موتوس بازاندیشی نقد افلاطون به شاعران، بویژه همر، در پرتو گفتگوی پارمنید(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موضع افلاطون در نسبت با شاعران دوگانه است: گاه به ستایش از ایشان یاد می کند، گاه به نکوهش. هدف این مقاله بازاندیشی این دوگانگی است با نظر به گفتگوی پارمنید . پرسش نخست این است: از چه روی افلاطون نگاه دوگانه ای به شاعران دارد؟ افلاطون، به هنگام نقد شاعران، در اینجا هُمر، دست ِکم، میان دو مرتبه (لایه) از واقعیّت در اشعار وی تمیز می نهد: نخست اشعاری را برمی گزیند که متناسب برای تربیت کودکان، و سازگار با قانون است. دسته ی دیگر، اشعار سروده به استعاره و رمز، را فرومی نهد، زیرا فهم این اشعار برای عموم دشوار است. برای همین می توانند انگیزه ای برای بزهکاری، پایمال کردن قانون، و درنتیجه فروپاشی دولت شهر فراهم آورند. شاعران بدرستی نمی دانند چه چیز مناسب جامعه و سازگار با قانون ست، و چه چیز چنین نیست. برای مثال، زئوس، بگفته همر، علت هر آن چیزیست که برای انسان ها روی می دهد، چه نیک و چه بد: در آستانه زئوس دو خمره قرار دارند، یکی لبالب از سرنوشت های نیک، دیگری لبریز از سرنوشت های شوم. زئوس به یک اندازه از این و از آن بر می دارد. اشعاری از این دست، استعاری و آمیخته به ابهام، می توانند، اگر در جامعه پراکنده شوند، بنیاد قانون را براندازند. خدا، از نظر افلاطون، به عکس، علت چیز های کمی ست که جملگی نیک اند، برای بدی علت دیگری باید یافت. لذا، به گفته ی افلاطون، تنها گروه اندکی شایسته ی شنیدن اشعار شبهه بر انگیز و دریافت معانی آنند. پرسش دوم این است: این اشعار، در کدام گفتگو، برای این جمع اندک، بازگو می شوند؟ خواهیم دید، این اشعار، در گفتگوی پارمنید بیانی فلسفی می یابند. ولی چرا در این گفتگو که موجزترین و انتزاعی ترین( هندسی ترین، به لحاظ سبک) گفتگوی افلاطون است؟ موضوع پارمنید توصیف دیالکتیک، یا بازی یک و بسیار است. به بیان دیگر، افلاطون در اینجا به هستی کل نظر دارد، از آن روی که هرچه هست: از نیک و بد، خیر و شر، مرتبه معقول و مرتبه محسوس، (ونه تنها قلمرو محسوس آنگونه که برخی از شارحان این گفتگو می پندارند) در آن پدیدار می شوند. بنابرین موضوع آن دیگر دولت شهر(مدینه)، ضرورت قانون و در نتیجه تمیز میان نیک و بد، درست و نادرست نیست، بلکه آنچه هست، از آن روی که هست. از این روست که در آن، موتوس و لوگوس، به گونه ای، آشتی دارند. بازاندیشی نقد افلاطون به شاعران، در واقع، طرح این دو پرسش و تلاشی است برای پاسخ به آن.
مطالعه تطبیقی چهره و پوشش نگاره های مانوی بر نقاشی صدر اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنر و تمدن شرق سال یازدهم تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۰
19 - 34
حوزههای تخصصی:
در نقاشی های مانوی حضور و نقش انسان بسیار پررنگ است. مانویان در طراحی چهره های انسانی روش و اصول خاصی داشتند؛ هنرمند مانوی با وام گیری از چهره های سرزمین ها و ملل مختلف و ادغام آن با تخیلات ذهن خود سعی کرده تا چهره های متفاوت و با شیوه های اجرایی متباین خلق کند. در نقاشی های صدر اسلام نیز مانند نقاشی مانوی انسان ها حضوری فعال دارند و نگارگران در ترسیم چهره های انسانی راه و روش مانویان را ادامه دادند، هرچند تغییراتی در چهره نگاری صدر اسلام رخ داده، اما شکل کلی و مشخصه های اجزای صورت و در برخی موارد پوشش پیکره ها همانند سبک هنر مانوی است. مقاله حاضر درصدد پاسخ به این پرسش ها است: چهره نگاری مانوی متأثر از چهره های کدام سرزمین ها و ملل است و چه ویژگی هایی دارد؟ دلیل ترسیم چهره های یکسان و شبیه به هم در نگاره های مانوی چه بوده است؟ چه ویژگی هایی از چهره و پوشش نگاره های مانوی در نقاشی صدر اسلام دیده می شود؟ هدف از انجام این تحقیق مطالعه ویژگی های چهره و پوشش نگاره های مانوی و بررسی شباهت ها و تفاوت های آن با دوره عباسی (مکتب بغداد)، سامانی، غزنوی و سلجوقی است. این تحقیق با بهره گیری از مطالعه کتابخانه ای-اسنادی و به شیوه توصیفی-تحلیلی و با رویکردی تطبیقی انجام شده است. این مقاله بدین جهت حائز اهمیت است که از جهت سبک شناسی هنر نگارگری مباحث و دعاوی جدیدی را در ریشه یابی هنر نگارگری و چهره پردازی هنر صدر اسلام (دوره عباسی (مکتب بغداد)، سامانی، غزنوی و سلجوقی) مطرح می کند و این پژوهش درصدد اثبات این فرضیه است که نقاشی صدر اسلام قویاً و به طور قابل ملاحظه ای از نقاشی سبک چهره نگاری مانویان تأثیر پذیرفته است. نتایج تحصیل شده حاکی از آن است که مشخصاتی چون ترسیم چهره های یکسان، زاویه سازی سه رخ و شکل بیضی صورت، عدم سایه گذاری و حجم پردازی، چشمان ریز و کشیده، ابروان خطی شکل و با خمیدگی کم، دهان کوچک و لب های غنچه، بینی به شکل خطی صاف و یا قوس دار و موهای آرایش یافته بر روی پیشانی از مشخصه های اصلی چهره نگاری مانوی بوده که در چهره نگاری دوره های صدر اسلام نیز به کار رفته است.
مطالعه تطبیقی پوشاک بانوان کوچ نشین و یکجانشین کُرد شمال خراسان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنر و تمدن شرق سال یازدهم پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴۱
16 - 29
حوزههای تخصصی:
کُردها یکی از پرشمارترین اقوامی هستند که در ادوار مختلف به دلایل گوناگون به بخش شمالی استان خراسان کوچیده اند. مطالعه و نمایش تطور پوشش اقوام مختلف در گذشته و حال، زمینه ای ارزشمند برای شناسایی، شناساندن و صیانت از ارزش های آن ها در جامعه پرتلاطم و مدرن کنونی است و با شناخت آن با ظاهر پوشش اقوام گوناگون، سلیقه، رنگ، بافت پارچه ها و نقوش به کاررفته در آن ها و نیز تأثیر شیوه زندگی بر پوشاک آنان آشنا خواهیم شد. بر این اساس پژوهش حاضر در پی یافتن نقاط اشتراک و افتراق پوشاک بانوان کوچ نشین و یکجانشین کُرد شمال خراسان است و هدف آن مطالعه تطبیقی پوشاک بانوان کوچ نشین و یکجانشین کُرد شمال خراسان بوده و در جهت صیانت از این پوشاک اهتمام ورزیده است. از این رو این پژوهش، به روش توصیفی-تحلیلی و مقایسه انجام شده و داده های آن، ترکیبی از اطلاعات کتابخانه ای، الکترونیکی بوده و هم چنین مشاهدات عینی نگارنده و اطلاعات میدانی در دستیابی به استنتاجات پژوهش مؤثر واقع شده است. نتایج نشان داد پوشاک بانوان کوچ نشین و یکجانشین کُرد شمال خراسان در ساختار و شکل با یکدیگر تفاوت داشته و پوشش بانوان کوچنده کم پیرایه با تزئینات مختصر، با به کارگیری تنوع و وسعت رنگی بیش تر و جنس محکم و مقاوم تر است؛ و جامه بانوان یکجانشین پرنقش و نگار و پرطمطراق، به همراه تزئینات فراوان دارای جنس لطیف و ظریف است. رنگ هایی هم چون زرد و سفید در وسعت های کم برای غنی ترکردن رنگ زمینه به صورت نقش به کار گرفته شده است. نقش مشترک پوشاک بانوی کوچنده و یکجانشین زیگزاگ است که هریک به نوعی در جامه خویش به کار بسته اند.
آموزش نقاشی به کودکان با بهره گیری از نظریه اجتماعی- فرهنگی «منطقه مجاور رشد» ویگوتسکی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پیکره دوره ۱۲ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۲
1 - 20
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: نقاشی کودک زیرمجموعه ای از هنرکودک و فعالیتی در جهت بهبود تفکر و خلاقیت او است. ذوق محوری این نوع از فعالیت که همواره با بازی های کودکانه همراه بوده، هنربودگی این فعالیت را با چالش مواجه ساخته است. ضمن در نظر گرفتن چالش یاد شده، در این راستا ضرورت دارد تا این موضوع موردکندوکاو آموزشی قرار گیرد؛ بنابراین در پژوهش حاضر سعی بر آن است تا با استفاده از «نظریه رشد» ویگوتسکی به این پرسش پاسخ داده شود که چگونه نقاشی را به کودکان آموزش دهیم تا فعالیت های خلاقه آنان در مسیر طبیعی رشد آسیب نبیند؟هدف: از همین منظر و از آن جهت که ممکن است فعالیت های ذوقی و خلاقه کودکان در نقاشی با آموزش نادرست در معرض آسیب های آموزشی قرار گیرد، با هدف جلوگیری ازآسیب های احتمالی، یکی از نظریات مؤثر بر رشد و رسش کودکان، شاخص ارزیابی این فعالیت آموزشی می شود تا شاهد بهره برداری مطلوبی در این زمینه باشیم.روش پژوهش: پژوهش حاضر برمبنای تحقیقات بنیادین نظری و از نوع توصیفی-تحلیلی است و درگروه پژوهش های کیفی قرار می گیرد دراین مقاله با استفاده از منابع کتابخانه ای و تجربیات کارگاهی به بررسی میزان فعالیت مربی در آموزش نقاشی پرداخته میشود و پس از تحلیل و ارائه ۳۳ نمونه نقاشی که از میان بیش از سه هزار اثر انتخاب شده اند، راه کار آموزشی مناسب پیشنهاد خواهد شد.یافته ها: یافته های این پژوهش نشان می دهد کودکانی که با توجه به نظریه یاد شده با میانجی گری و آموزش صحیح والدین و مربیان در آموزش نقاشی مواجه شده اند، در یک فرآیند اجتماعی و همسو با روند طبیعی رشد، آثاری فراتر از سطح فعلی خودشان ارائه داده اند.
چگونگی صورت و معنای رقم نگارگران در «مرقع گلشن» (مطالعه موردی پنج نگاره مرقوم)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پیکره دوره ۱۲ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۲
50 - 70
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: با نگاه به تحولات نگارگری در ایران شاهد رواج رقم نگارگر یا درج نام و نشان وی از دوران تیموری در ایران و سرزمین های متأثر از فرهنگ پارسی همچون هند گورکانی هستیم. از میان آثار این دوران، «مرقع گلشن» به دلیل نظارت مستقیم جهانگیرشاه (گورکانی) در گردآوری قطعات، از دو جنبه تعداد آثار مرقوم و شیوه رقم زنی متفاوت با مکتب اصفهان، جایگاه ویژه ای دارد. سؤال اصلی این است که در مرقع گلشن و در بستر فرهنگی دوران جهانگیرشاه، نگارگران به کدام صورت و در چه ساختار ترکیب بندی رقم یا امضای خویش را نگاشته و در فرم رقم آنان چه معانی ای مستتر است؟هدف: شناخت شیوه قرارگیری رقم در نگاره های مرقع گلشن به لحاظ صوری و ساختاری و کشف معانی پنهان آن؛ ازجمله آشکار کردن ارتباط میان نحوه ترکیب بندی رقم در اثر، با انگیزه نگارگر در بازنمود موقعیت اجتماعی خویش و برقراری روابط تعاملی (بینافردی) با بیننده به واسطه شیوه رقم زنی است.روش پژوهش: در پژوهش حاضر با بهره گیری از منابع کتابخانه ای و مشاهده مستقیم نگاره ها و حاشیه های مرقوم در مرقع گلشن، اطلاعات گردآوری؛ سپس پنج نمونه غیرتصادفی از آثار مرقوم انتخاب و هر یک متناسب با اهداف پژوهش به روش خوانش تصویری بر پایه سه فرانقش ترکیبی، بازنمودی و تعاملی، تحلیل شد.یافته ها: در بررسی نگاره های مرقوم سه نتیجه حاصل گردید: ابتدا پنج الگوی ترکیب بندی به لحاظ ساختاری در رقم نگاره های مرقع مشخص شد؛ دوم ارتباط روایی و مفهومی میان نحوه ترکیب بندی و محتوا کلامی رقم ها با جایگاه اجتماعی نگارگران در دربار و نسبت آنان با تولید مرقع نمایان شد و در نهایت، با مشاهده طرز چینش رقم نگاره ها در زاویه، فاصله و اندازه متفاوت، انگیزه نگارگران در تعامل با بیننده آشکار گردید.
تحلیل الگوی بهینه چیدمان فضایی شبکه دسترسی در غرفه های نمایشگاهی با رویکرد آینده پژوهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال بیستم مهر ۱۴۰۲ شماره ۱۲۴
49 - 66
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: فضاهای نمایشگاهی، مکانی برای عرضه و ارائه دستاوردها، محصولات، پیشرفت ها و نوآوری ها و اهداف سازمان ها، نهادها، مؤسسات و افراد به مخاطبان خود هستند؛ به گونه ای که هدف اصلی غرفه داران در نمایشگاه ها بالارفتن میزان بازدید از غرفه های خود و مکث در مکان است. اما بازدید از مجموعه غرفه های نمایشگاهی زمانی می تواند به صورت متعادل یا هدفمند صورت گیرد که طراحی فضاهای حرکتی در نمایشگاه بر اساس شناخت الگوی بهینه حرکتی- رفتاری مراجعه کنندگان صورت گرفته باشد؛ چگونگی چیدمان غرفه های نمایشگاهی با شناسایی شاخص هایی که به ایجاد، هدایت و پیش بینی حرکت در سطح این فضاها منجر خواهد شد.
هدف پژوهش: براساس فرضیه پژوهش در مورد روابط مستقیم بین مسیردهی حرکتی و چگونگی پیکره بندی فضا، سؤالاتی در مورد مشخصه های کالبدی و چگونگی بهبود کارایی و کیفیت برای تعامل سریع انسان در محیط نمایشگاهی ایجاد می شود. هدف از این تحقیق، تبیین رابطه بین کالبدِ فضا و رفتار حرکتی کاربران است که با بررسی نمودارهای تحلیلی و جداول تولیدشده توسط نرم افزار مشخص شده است؛ دستیابی به الگوی بهینه روابط بین شاخصه های دسترسی که بهبود کیفیت معماری فضای نمایشگاهی از طریق ارتقای روابط متقابل انسان و فضاست.
روش پژوهش: روش تحقیق کیفی- کمی است. در بخش مبانی نظری با روش توصیفی- تحلیلی ماحصل از شیوه گردآوری اطلاعات به صورت مطالعات کتابخانه ای و اسنادی انجام شده و نتایج توسط جامعه آماری به روش دلفی توسط متخصصان و کارشناسان بررسی شد. همچنین در بخش داده های کمی از روش تحلیل محتوا توسط نرم افزارهای میک مک و سناریو ویزارد است که در نتایج از دپت مپ بهره گرفته شده است. هدف کاربردی این روش پژوهش از نظر ماهیت، ترکیبی از روش شبیه سازی و توصیفی- تحلیلی است که در نهایت از استدلال منطقی استفاده کرده است.
نتیجه گیری: نتایج تحقیق با توجه به تحلیل الگوهای چیدمان و نحوِ فضا نشان می دهد الگوی بهینه حرکتی استفاده کنندگان از فضای نمایشگاهی با توجه به اثرات نحوه چیدمان غرفه های نمایشگاهی بر مبنای شاخص های پیوندی مشترک، اتصالات در طول دسترسی، عمق و حرکت طبیعی در بیان اهمیت ارتباطات فضایی دارای تأکید بر الگوی شطرنجی (الگوی سوم) به عنوان یک ایده متعادل طراحی است؛ شبکه شطرنجی که در دسترسی ها به ابعاد بلوک ها و نفوذپذیری با گشودگی فضایی در جهت خلق تباین فضایی توجه دارد و با ایجاد مرکزیت در فضا تبیین شده است؛ فضایی که با مرکزیت مشخص شده به شکل گیری راسته های پیرامونی در میزان هم پیوندی می انجامد.
تحلیلی بر مراجع سبکیِ معماریِ مذهبیِ زرتشتیانِ ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اثر دوره ۴۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۱۰۲)
394 - 408
حوزههای تخصصی:
معماری مذهبی زرتشتیان از دوره ساسانی تا دوره متأخر مراجع سبکی متمایزی داشته و تحت تأثیر عوامل متعدد درونی و بیرونی، اعم از سیاسی، اجتماعی و اقتصادی بوده است. پژوهشگران متعددی به معماری مذهبی دوره ساسانیان پرداخته اند اما ادوار پس از آن به دلایلی کمتر مورد توجه قرارگرفته است. معماری زرتشتیان پیش از اسلام سبک مشخص و متمایزی داشته است. این سبک که مبتنی بر پلان چهارتاقی و سقف گنبدی بود با مصالح سنگی اجرا می شد. اما زرتشتیان تا پیش از دوره ناصری به دلیل وجود محدودیت های که قانون اهل ذمه در شهرهای اسلامی فراهم می کرد با محدودیت هایی در ساخت اماکن مذهبی مواجه بودند و حتی تمایلی برای رؤیت پذیرکردن این اماکن در بافت شهرهای اسلامی نداشتند. بناهای مذهبی این دوره تا حد زیادی متأثر از معماری و بافت مسکونی در شهرهایی مانند یزد است. انقلاب مشروطه و شرایطی اجتماعی و سیاسی پس از آن همراه با حمایت های مادی و معنوی پارسیان هند چه در دوره مشروطه و چه در دوره رضا شاه، زرتشتیان را برای ساخت بناهای مذهبی با شکوه و رویت پذیر در شهرهای تهران و یزد ترغیب کرد. گفتنی ست، شرایط اجتماعی و سیاسی این دوره تأثیر مستقیمی بر ساخت آتشکده ها داشت و نوع جدیدی از این اماکن را با تأثیر ویژه از شرایط زمانه و وجود نشانه هایی از باستان گرایی ایجاد کرد. پژوهش حاضر که به روش میدانی و کتابخانه ای جمع آوری و به روش توصیفی- تحلیلی پرداخته شده، به دنبال شناخت ویژگی معماری مذهبی زرتشتیان در دوران بعداز ساسانی و عوامل تأثیرگذار بر آن است.
کاربست طراحی احساس گرا در محصولات با تاکید بر درک کیفی کاربران: مطالعه موردی آسیاب خانگی زعفران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۸ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
37 - 44
حوزههای تخصصی:
در دنیای امروز رویکرد طراحی احساس گرا با پاسخ به نیازهای حسی و عاطفی کاربران در طراحی محصولات خانگی، از اهمیت بالایی برخوردار است. پژوهش حاضر با هدف بررسی آسیاب های خانگی زعفران درصدد یافتن پاسخی برای این پرسش است که آیا با ترکیب شاخصه های حسی نظیر آرزو، علاقه، فریبندگی، خوشایندی و لذت بخشی می توان تجربه ارزشمندی را برای کاربران خلق کرد. این پژوهش از نظر هدف، یک مطالعه کاربردی است که در سه گام اصلی با تلفیق دو روش کیفی و کمی و از نوع توصیفی- همبستگی، نیازهای حسی مختلفی را از طریق ابزار مشاهده، مصاحبه های نردبانی و پرسشنامه استخراج کرده و به ارزیابی آنها با استفاده از روش Pr-EMO می پردازد و از نظر روش گردآوری داده ها، در دسته مطالعات میدانی قرار می گیرد. جامعه آماری به صورت هدفمند از بین افرادی انتخاب شده است که به آشپزی علاقه زیادی داشته و از زعفران بیشتری در غذاهایشان استفاده می کنند. نتایج پژوهش پیش رو نشان دهنده ی آن است که با تمرکز بر نیازهای حسی کاربران و ترکیب این احساسات با یکدیگر، نه تنها می توان شخصیت منحصر به فردی را برای محصول خلق کرد بلکه می توان تجربه ای غنی، مطلوب و بادوام تری را برای کاربران رقم زد.
بازشناسی طراحی فرهنگ محور در منسوجات عصر آل بویه (با تأکید بر سه نمونه از پارچه های تدفینی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۸ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
129 - 138
حوزههای تخصصی:
آل بویه از دیلمیان شیعه زیدی، مدعی میراث داری ساسانیان بودند. دوره ایشان، به واسطه برخورداری از فرهنگی شیعی-ایرانی از مهمترین اعصار تمدن اسلامی بود. آثار هنری آنها نمایانگر بازگشتی به هویت ملی-ایرانی در عین بهره گیری از مفاهیم اسلامی است. از شاخص ترین مصنوعات این دوره منسوجات اند که در تزئین آنها، نقوش برگرفته از ایران باستان در قالب مفاهیم دینی همراه آیات و نوشته های اسلامی استفاده شده و می توان به کاربرد خاص بعضی از نمونه ها در مراسم تدفین اشاره کرد که تا پیش از این کمتر بدان توجه شده است. این مقاله ضمن مطالعه فرهنگ و عقاید حاکمِ مؤثر در دوره آل بویه، با هدف تبیین زمینه ها و عوامل مؤثر بر چگونگی طراحی نقوش منسوجات این عصر، به مطالعه تزئینات سه نمونه از پارچه های تدفینی محفوظ در موزه های کلیولند و ویکتوریا-آلبرت با استفاده از رویکرد طراحی فرهنگ محور پرداخته و به این سوال پاسخ می دهد که عوامل موثر بر طراحی نقوش منسوجات تدفینی آل بویه کدام اند. روش پژوهشِ مقاله تفسیری-تاریخی بوده است. اطلاعات از منابع کتابخانه ای و سایت های معتبر گردآوری و به صورت کیفی تحلیل شده اند. نتایج حاکی از تاثیر هم کناری اعتقادات زرتشتی، اعتقادات شیعی و سنت های هنری دوران های ساسانی و اسلامی در شکل گیری تزئینات منسوجات و نکته مهم، توجه به کاربرد و کاربر در طراحی نوع تزئینات این منسوجات است.
نگاره ناصرالدین شاه و رجال، گفتمانی از جدالی پنهان در ساختار دربار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نگاره آبرنگی ناصرالدین شاه و دو تن از رجال، یکی از آثار درباری عصر ناصری است که توسط محمدحسن افشار، یکی از نقاشان دربار و به حمایت یک حامی ناشناس درباری پدید آمده و در این پژوهش بر اساس رویکرد تحلیل گفتمان انتقادی نورمن فرکلاف به عنوان یک گفتمان به آن پرداخته شده است. در این گفتمان، نقاش در ترکیبی قرینه در بی قرینه، میرزا آقاخان نوریِ صدراعظم را در میان نگاره و ناصرالدین شاه را در سمت چپ آن جای داده و به این ترتیب با توجه به الگوهای پیشینی نقاشی ایرانی که مصدر قدرت را همواره در مرکز تصویر نمایش می داده اند، بر اساس دانش زمینه ای خویش از دربار، به فرآیند غیرطبیعی سازی دست یازیده، از منازعه ای پنهان در مناسبات قدرت میان شاه و صدراعظم پرده برداشته است. مقاله حاضر با پرسش از چیستیِ ایدئولوژی هژمونیک و مسلط، نیز اینکه آیا نظم های تأثیرگذار بر این «گفتمان»، در جهت تثبیت، تضعیف و یا تغییر ایدئولوژی و قدرت هژمونیک گام برداشته اند، بر این دستاورد است که در این منازعه بر خلاف لایه معنایی نخست که صدراعظم را چونان مصدر قدرت نمایش داده، درسطوح زیرین معنایی، ایدئولوژی مسلط، همچنان بر قدرت مطلقه شاه اما به شکلی نوین، با آمیزه ای از نظم های گفتمانی تجددخواهانه، اندیشه باستان گرایانه فرّه مندی و بهره وری از مذهب استوار است. این مقاله در زمره پژوهش های کاربردی است و از منظر روش پژوهش به صورت توصیفی- تحلیلی سامان یافته، داده های آن نیز از منابع کتابخانه ای و دیجیتالی جمع آوری گردیده اند.
خلق موسیقی ایرانی در عصر بخار و چاپ؛ حدود 1260 تا 1294 شمسی
منبع:
مطالعات هنرهای زیبا دوره ۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱۰
107 - 117
حوزههای تخصصی:
پارامترهای بهینگی فرم و ساختار پوسته های سین کلاستیک متقارن دورانی (RSS) در طبیعت و معماری؛ بررسی موردی: پوسته تخم پرندگان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی سال پانزدهم تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۹
99 - 121
حوزههای تخصصی:
فرم ها و ساختارهای طبیعی همواره یکی از مهم ترین منابع الهام انسان به منظور خلق فضا بوده است. پژوهش حاضر بر روی یکی از منابع الهام مهم از طبیعت که پوسته های سین کلاستیک متقارن دورانی (RSS) است، متمرکز شده و به بهینگی فرمی و ساختاری این پوسته ها و الگوپذیری در معماری پرداخته است. روش تحقیق این پژوهش توصیفی-تحلیلی و شبیه سازی است و از منابع اولیه این حوزه و نمونه موردی تخم پرندگان استفاده نموده تا از طریق بررسی پارامترهای فرم و ساختار نمونه تخم مرغی از پوسته های طبیعی RSS ، به چگونگی استفاده از ظرفیت های شاخص آنها در معماری بپردازد. در این راستا، مقاله ابتدا به گونه شناسی پوسته های RSS و بررسی اصول فرمی آنها در طبیعت می پردازد. سپس، گونه شناسی این پوسته ها که در قالب پوشش های فضا در معماری گذشته و معاصر بوده، مورد بررسی قرار گرفته است. از اهداف دیگر این پژوهش، بررسی پارامترهای بهینگی فرمی و ساختاری در طبیعت و معماری بوده است. نتایج نشان می دهد، پارامترهای بهینگی فرمی و ساختاری پوسته های RSS در طبیعت می توانند الگوهای مهمی برای معماران باشد، نظیر کاهش مصرف مصالح، افزایش دهانه ها، کاهش مقاومت هوا در طراحی پوسته و اجرای پوسته های RSS متمرکز بر زمینه و بستر.
سازه متحرک دو جهته با قابلیت انطباق پذیری (ترکیب مفصل جلو و عقب رونده به همراه ساختار اتصال دهنده)
حوزههای تخصصی:
معماری متحرک و محیط های انطباق پذیر از موارد قابل توجه در عرصه معماری هستند. نحوه دستیابی به محیطهای خود ساختار باقابلیت انطباق پذیری مسئله اصلی پژوهش است که این روش دستیابی، از کوچک ترین جزء تا بزرگ ترین بخش آن را در برمی گیرد. هدف اصلی این تحقیق دستیابی به طراحی و ساخت محیطی متحرک و پاسخگو است که بتواند با جمع آوری داده های محیطی الگوی مناسب را انتخاب و استفاده کند. روش تحقیق از نوع کاربردی است که با استفاده از اصول موجود در پژوهش های پایه، به دنبال توسعه روش های موجود است. مهم ترین جزء تحقیق، طراحی مفصل از طریق احجام منتظم و امکان های باز و بسته شدن است. پژوهش دو مورد از مناسب ترین این احجام یعنی هشت وجهی و بیست وجهی منتظم را مبنای بررسی قرار داد. این پژوهش از طریق بررسی هندسه های چندوجهی و مدل سازی آن در نرم افزار راینو 6 و امکان سنجی از طریق نرم افزار سالیدورک 2021 سرویس پک 4 و تحلیل محیط از طریق پایتون و صدور فرمان به وسیله سیستم عامل رباتیک انجام شد. مطالعات نشان داد که با استفاده از هندسه های هشت وجهی و بیست وجهی می توان به ساختار مدولاری دست یافت که قابلیت حرکت در محیط و ایجاد سامانه ای خود ساختار را دارد. همچنین امکان خودآگاه کردن ساختار با استفاده از واحدهای ادراکی و عملگر وجود دارد. سازه طراحی شده در حالت هشت وجهی فشرده و بسته است و از دو جهت می تواند به حالت بیست وجهی تبدیل شود که این دو حالت از یک سو آن را به عقب و از سوی دیگر محرک آن رو به جلو است و به این ترتیب می تواند حرکت سازه را تداعی کند. در بین دو مفصل طرفین، سازه ایستا و لولایی ساده با حداقل حرکت قرار می گیرد که مفاصل متحرک را به هم وصل کرده و یکپارچگی موجود را ایجاد می کند.
ارایه مدل مفهومی توسعه شهری دانش بنیان به منظور برنامه ریزی و مطلوبیت بخشی شهرهای آینده: یک مطالعه کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در طول سه دهه گذشته، دانش ، خلاقیت و اطلاعات بیشترین تأثیر را بر توسعه شهرها گذاشته اند. به گونه ای که راهبردهای توسعه دانش بنیان نقش مهمی در حمایت از توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی محلی شهرها ایفا می کنند. بر همین اساس، شهرها برای جذب و حفظ صنایع و کارکنان دانش بر، راهبردهای مختلفی را اتخاذ می نمایند. هدف پژوهش حاضر، تدوین مدل مفهومی توسعه و تحقق پذیری شهر دانش بنیان جهت کاربست آن برای برنامه ریزی و مطلوبیت بخشی به شهرهای آینده کشور می باشد. پژوهش حاضر از نوع بنیادی و از لحاظ هدف، اکتشافی است. پارادایم حاکم بر این پژوهش، تفسیرگرایی است. رویکرد پژوهش، کیفی و روش شناسی آن، نمونه کاوی می باشد. از مطالعات اسنادی و کتابخانه ای برای گردآوری داده ها استفاده شده است. جامعه آماری شامل پژوهش هایی است که از سال 2005 تا 2023 در حوزه شهر دانش بنیان انجام شده است. از روش مرور سیستماتیک ادبیات برای تحلیل داده ها استفاده شده که دارای پنج مرحله متشکل از تعریف، جست و جو، انتخاب، تحلیل و سنتز می باشد. بر اساس نتایج، بیش از 60 درصد منابع پژوهش مربوط به 10 سال اخیر(2013-2023) بوده اند. سهم مقاله ها، کتاب و پایان نامه ها از منابع پزوهش، به ترتیب برابر با 83 درصد، 10 درصد و 7 درصد می باشد. نتایج حاصل از کدگذاری باز نشان دهنده آن است که 96 کد برای توسعه و تحقق پذیری شهر دانش بنیان وجود دارد. این کدها در نه مفهوم (عوامل سیاسی-قانونی، برنامه ریزی استراتژیک، رویکرد، پیشران های توسعه دانش بنیان، شاخص های کارکردی، پایه علمی، ابعاد، بستر جغرافیایی- کالبدی و مجموعه های سیاست گذاری و راهبردی) و شش کد محوری(شرایط علّی، شرایط زمینه ای، مقوله محوری، شرایط مداخله گر(میانجی)، پیامدها و راهبردها) طبقه بندی شده اند. در نتیجه، مدل نظری توسعه شهری دانش بنیان منوط به وجود شرایط علّی، زمینه ای، مداخله گر، مقوله محوری، پیامدها و راهبردها است.
ارزیابی بسترهای فناوری بلاک چین در راستای توسعه گردشگری پایدار در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از پیشران های اساسی تحول زا در حوزه های مختلف از جمله گردشگری فناوری بلاکچین است که آینده نگاران از آن به عنوان یکی از 30 تکنولوژی برتر دهه ی کنونی و آینده ی بشر یاد می کنند. بر این اساس این مقاله بر آن است که بسترهای کاربرد فناوری بلاکچین در بخش گردشگری پایدار را پی جویی نماید. این مقاله از نوع مقالات کاربردی و روش آن توصیفی-تحلیلی می باشد. نوآوری این مقاله پیشنهاد یک چارچوبی از کاربردهای این فناوری در حوزه ی سیاست گذاری توسعه پایدار، عملیاتی (کسب و کار) و تحقیقات و زیرساختها در گردشگری پایدار شهری ایران است. نتایج تحقیق نشان می دهد که میزان تأثیر شاخص حفظ ارزش های فرهنگی و اجتماعی جوامع محلی بر گردشگری پایدار بیش از سایر شاخص ها و برابر با 953/0 است. میزان تأثیر شاخص ارتباط مستقیم خریدار و فروشنده خدمات در حوزه ی عملیاتی (کسب و کار) برابر با 881/0 و شاخص کاهش احتمال رزرو اشتباه در حوزه ی تحقیقات و زیرساختها نیز برابر با 925/0 است. بنابراین پیشنهاد روشن این مقاله این است که مدخل پیاده سازی بلاکچین در گردشگری پابدار از حوزه ی سیاست گذاری توسعه پایدار آغاز شود.
حفاظت و مرمت دیگ چه سفالین متعلق به عصر آهن در تپه سگزآباد دشت قزوین
حوزههای تخصصی:
سفال یکی از با ارزش ترین دست ساخته های انسان بوده که در گذر زمان، فنّاوری ساخت و کاربرد آن دچار تغییراتی شده است. در بیشتر کاوش های باستان شناسی آثار سفالین بخش عمده ای از یافته ها را به خود اختصاص می دهند که بیشتر این آثار دارای آسیب های رایجی مانند شکستگی و ترک و در مواردی لایه لایه شدن بدنه هستند که نیاز به پژوهش و اقدامات حفاظتی و مرمتی خاصی دارند. در این مقاله یک نمونه دیگچه سفالین که متعلق به تپه سگزآباد دشت قزوین و مربوط به عصر آهن بوده، مورد مطالعه قرار گرفته است. از جمله اقداماتی که در این طرح بر روی اثر مذکور انجام شده است، می توان به شناخت دقیق فن ساخت و آسیب های به وجود آمده بر روی بدنه و دلایل ایجاد آن ها اشاره کرد. در این مسیر از روش های بررسی دستگاهی همانند XRF و مطالعات تاریخی- تطبیقی بهره گرفته شده است. نتایج بررسی های صورت گرفته، به انتخاب شیوه مرمت و سایر اقدامات حفاظتی مورد نیاز اثر کمک کرد. در نهایت شئ مرمت شده برای جلوگیری از آسیب های ثانویه در جعبه ای که برای آن طراحی شد، قرار گرفت. بنابراین، می توان نتیجه گرفت که هر اقدام مرمتی و حفاظتی به فراخور مورد، نیازمند بررسی ها و مطالعات تطبیقی، آسیب شناسانه و در مواردی فن شناسانه است.