مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
WASPAS
حوزه های تخصصی:
توسعه یافتگی از مباحثی است که در سال های گذشته میان جغرافی دانان و برنامه ریزان اهمیت ویژه ای یافته است. از آنجا که خدمات عمومی ساختاردهنده ی شکل و ماهیت اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، کالبدی و فضایی مناطق است، نابرابری در نحوه ی پراکنش و توزیع آن ها تأثیر جبران ناپذیری بر ساختار و ماهیت مناطق گذاشته و سبب پیدایش انواع سطوح توسعه شده و برای برخی مناطق، منافعی را به وجود می آورد. این پژوهش باهدف تحلیل سطح توسعه یافتگی شهرستان های استان البرز انجام شده است. بر این اساس، روش انجام پژوهش مقایسه ای تحلیلی، نوع آن کاربردی، و جمع آوری داده ها به شیوه ی اسنادی و کتابخانه ای است. در این راستا پس از تعیین شاخص ها (43 شاخص) در قالب چهار بعد با بهره گیری از سه مدل TOPSIS ، SAW ، WASPAS و روش ادغام نتایج با روش میانگین رتبه ها، شهرستان های استان البرز ازنظر برخورداری از خدمات، سطح بندی شده و اولویت برنامه ریزی ها برای هر شهرستان باتوجه به پراکنش خدمات عمومی مشخص شدند. یافته های پژوهش نشان می دهد که شهرستان های کرج، ساوجبلاغ و نظرآباد ازنظر پراکنش خدمات عمومی در پایین ترین سطح توسعه یافتگی (چهارم) و شهرستان های اشتهارد و طالقان با رتبه ی 2 و 1 در بالاترین سطح توسعه یافتگی (اول) جای گرفته اند. نتایج ضریب هم بستگی پیرسون [nyh1] نیز بیانگر آن است که بین جمعیت به عنوان مهم ترین عامل در خدمات رسانی و پراکنش خدمات رابطه ی منطقی ای نیست؛ بنابراین نظام توزیع خدمات در استان البرز نیازمند برقراری ارتباط منطقی و هماهنگ بین توزیع جمعیت و پراکنش خدمات است.
بررسی تاب آوری منطقه ای با استفاده از تحلیل فضایی و مدل ترکیبی WASPAS ( مطالعه موردی: شهرستان های استان خوزستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
افزایش مخاطرات طبیعی و انسانی به ویژه در کشورهای درحال توسعه سبب توجه بیشتر به مفاهیمی مانند آسیب پذیری و تاب آوری شده است. بررسی آسیب پذیری و تاب آوری شهرها و مناطق، میزان آمادگی و توان شهرها و مناطق را در کاهش تأثیرات بلایا نشان می دهد. اگر وضعیت شهر و منطقه از نظر تاب آوری خوب باشد، زیرساخت ها و شرایط اقتصادی و اجتماعی ساکنان توان بازیابی و برگشت سریع تر به حالت تعادل را دارند و خدمات رسانی و امدادرسانی به نحو مناسبی صورت می گیرد. در این پژوهش، تاب آوری در مقیاس منطقه ای با هدف ارزیابی ابعاد تاب آوری منطقه ای در شهرستان های استان خوزستان بررسی شده است. روش تحقیق از نظر هدف، کاربردی و از نظر نوع، توصیفی-تحلیلی است. داده های تحقیق از سازمان برنامه وبودجه استان خوزستان تهیه شده است. داده ها به ابعاد اقتصادی، اجتماعی، زیرساختی –خدماتی، بهداشتی- درمانی و محیطی و 26 شاخص تقسیم می شوند. برای تحلیل داده ها از تکنیک آنتروپی شانون به منظور وزن دهی شاخص ها و از تکنیک WASPAS برای رتبه بندی شهرستان ها استفاده شد. یافته های تحقیق نشان می دهد که شهرستان اهواز، دزفول، خرمشهر، شادگان، شوش، دشت آزادگان، شوشتر، آبادان، ایذه، رامهرمز، اندیمشک، بهبهان، باغ ملک، ماهشهر، رامشیر، امیدیه، کارون، حمیدیه، مسجدسلیمان، باوی، گتوند، لالی، هندیجان، اندیکا، هفتکل، هویزه و آغاجاری به ترتیب در رتبه های 1تا27 قرار گرفته اند. بدون شک با توجه به موقعیت خاص استان، هم از منظر تنوع قومی و هم ظرفیت های منابع طبیعی در کنار مرزی بودن، بی توجهی به موضوع تاب آوری می تواند کل سیستم حکومتی یا به بیان دیگر ملی را دچار بحران کند. پرواضح است تصویر ارائه شده از سیمای تاب آوری استان خوزستان در این مقاله حاکی از گسست فضایی برخورداری نیز هست.
تحلیل توزیع فضایی خدمات عمومی شهری با استفاده از تکنیک های تصمیم گیری Vikor و WasPas (مطالعه موردی: کرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۶ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴
695 - 715
حوزه های تخصصی:
عدالت فضایی از مباحثی است که در سال های اخیر در میان برنامه ریزان شهری اهمیت ویژه ای یافته است. از آنجا که خدمات عمومی شهری ساختاردهنده شکل و ماهیت کالبدی، اجتماعی و فضایی شهر است، بی عدالتی در نحوه توزیع آن، تأثیر جبران ناپذیری بر ساختار، ماهیت شهر و جدایی گزینی طبقاتی محله های شهر گذاشته و مدیریت شهری را با چالش های جدی روبه رو کرده است. شهر کرمان از جمله شهرهایی است که در سال های اخیر با رشد بسیار چشمگیری همراه بوده است. به همین دلیل هدف پژوهش تحلیلی-توصیفی حاضر بررسی و شناخت نحوه توزیع جمعیت و خدمات شهری در میان مناطق شهری شهر کرمان و تحلیل نحوه توزیع خدمات شهری از دیدگاه عدالت فضایی در یک نمونه تجربی (شهر کرمان) است. گردآوری داده های پژوهش با ترکیبی از روش های اسنادی و میدانی صورت گرفت. برای تحلیل کمی ارزیابی نحوه پراکنش جمعیت از مدل آنتروپی و برای بررسی چگونگی توزیع فضایی خدمات در چهار منطقه شهری شهر کرمان از مدل WasPas و Vikor استفاده شد. همچنین برای محاسبه هم بستگی میان دو متغیر میزان جمعیت و دسترسی به خدمات در مناطق شهری کرمان، مدل اسپیرمن کاربرد داشت. نتایج نشان می دهد توزیع فضایی خدمات در مناطق چهارگانه شهر کرمان نامتعادل و اختلاف میان مناطق در برخورداری از خدمات شهری مشهود است. براساس نتایج هر دو مدل، مناطق 1 و 2 بهترین وضعیت و مناطق 3 و 4 وضعیت ضعیفی را از نظر داشتن خدمات شهری دارند.
ارزیابی زیرساخت ها و جاذبه های گردشگری در منطقه اورامانات استان کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی فضایی سال نهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴ (پیاپی ۳۵)
43 - 66
حوزه های تخصصی:
رشد روزافزون و شتابنده گردشگری موجب شده است بسیاری از صاحب نظران قرن 20 را «قرن گردشگری» بنامند. این صنعت بر حوزه های اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی مانند مبادلات خارجی، درآمدها، اشتغال، قیمت ها، توزیع درآمدها، مهاجرت، تقسیم کار، آداب و رسوم و هنرها مؤثر است. هدف پژوهش حاضر، تبیین وضعیت زیرساخت های گردشگری در منطقه اورامانات استان کرمانشاه است. پس از گرد آوری داده ها، منطقه اورامانات و دیگر شهرستان های استان کرمانشاه ازلحاظ 15 معیار با استفاده از روش آنتروپی وزن دهی شدند و از مدل هایSAR ، WASPAS و روش ترکیبی (ادغام نتایج مدل هایSAR ، WASPAS) برای رتبه بندی و بررسی وضعیت برخورداری منطقه اورامانات و دیگر شهرستان های استان کرمانشاه استفاده شد. نتایج نشان می دهد شهرستان قصر شیرین با ضریب 6105/0 در رتبه اول و نیمه برخوردار، پاوه با ضریب 4556/0، سنقر با 3831/0، گیلان غرب با 3728/0 و اسلام آباد غرب با 3517/0 در رتبه دوم تا پنجم و نیمه برخوردار و هرسین با ضریب 3218/0، کنگاور با 3107/0، جوانرود با 2978/0، دالاهو با 2953/0، کرمانشاه با 2829/0، صحنه با 2763/0، روانسر با 2589/0 و درنهایت دو شهرستان ثلاث باباجانی و سرپل ذهاب با 3251/0 و 3114/0 در رتبه ششم تا چهاردهم و محروم قرار دارند. فضای توسعه غالب بر شهرستان ها در روش ترکیبی، محروم است (29/64درصد) و 9 شهرستان در سطح محروم قرار دارند. نوآوری این پژوهش نسبت به سایر پژوهش ها، استفاده از مدل های جدید (SAR، WASPAS) و روش ترکیبی برای ادغام نتایج دو مدل (SAR، WASPAS) است.
ارزیابی میزان تاب آوری اجتماعی نواحی روستایی در برابر سیلاب با استفاده از مدل FANP و WASPAS(مطالعه موردی: بخش چهاردانگه شهرستان ساری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سیلاب از جمله مخاطرات طبیعی محسوب می شود که علاوه بر عوامل طبیعی تا حدودی تحت تأثیر عوامل انسانی نیز می باشد و اجتماعات روستایی به دلیل ارتباط عمیقی که با محیط و فعالیت های کشاورزی دارند بیش تر از سایر گروه های انسانی تحت تأثیر آسیب های ناشی از مخاطره سیلاب می باشند. بر این اساس در سطوح مختلف مدیریت سوانح شرایط مطلوبی برای کاهش کارآمد و موثرتر خطرها ایجاد شده است. در این میان تاب آوری و افزایش آن در ابعاد مختلف به عنوان یکی از مهم ترین عوامل تحقق پایداری و عامل مکمل در فرایند مدیریت بحران در نظر گرفته شده است. هدف تحقیق حاضر آن است تا میزان تاب آوری اجتماعی روستاهای بخش چهاردانگه شهرستان ساری را در برابر سیلاب ارزیابی کند. پژوهش حاضر بر اساس هدف کاربردی و بر اساس روش و ماهیت توصیفی-زمینه یابی است. جامعه آماری تحقیق را تعداد 10 روستا از روستاهای بخش چهاردانگه تشکیل می دهد که بیش از سایر روستاهای این بخش در معرض سیلابند (حدود 1435 نفر) که 303 نفر به عنوان حجم نمونه و با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از روش کتابخانه ای و میدانی و برای تجزیه و تحلیل داده ها از مدل های FANP و WASPAS استفاده شده است. نتایج تحقیق بر اساس مدل FANP نشان داد که در بین شاخص های 24 گانه تاب آوری اجتماعی شاخص های پیوند همسایگی و حس تعلق به مکان به ترتیب با ضریب 0935/0 و 0902/0 بیش ترین تأثیر را در تاب آوری اجتماعی روستاهای بخش چهاردانگه شهرستان ساری داشتند. در نهایت نتایج حاصل از مدل WASPAS برای سنجش میزان تاب آوری اجتماعی نشان داد که روستاهای مورد مطالعه از لحاظ میزان تاب آوری اجتماعی در سطوح متفاوتی قرار دارند، به طوری که روستای اراء با ضریب اهمیت نسبی 9184/0 دارای بیش ترین و روستای ذکریاکلا با ضریب اهمیت نسبی 6597/0 دارای کم ترین میزان تاب آوری اجتماعی در برابر سیلاب بودند. لذا برقراری تعامل مستمر بین روستاهایی با ضریب تاب آوری بالا و روستاهایی با ضریب تاب آوری پایین به منظور بهره مندی از تجربیات یکدیگر و برگزاری کارگاه ها و دوره های آموزش آمادگی و نحوه مقابله با سیلاب احتمالی برای تشریح و عملیاتی کردن شاخص های تاب آوری اجتماعی در روستاهای مورد مطالعه پیشنهاد می گردد.
سنجش شاخص های کالبدی- فضایی در مساکن شهری گرگان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال دهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۳۹
135 - 144
حوزه های تخصصی:
مسکن خردترین و کوچک ترین شکل تجسم کالبدی رابطه متقابل انسان و محیط و خصوصی ترین فضای زندگی انسان است. مسلما شناسایی سطوح کیفیت شاخص های مسکن در نواحی مختلف شهری گامی مؤثر در تبیین سطوح کیفیت زندگی است. بر این اساس پژوهش حاضر با هدف ارزیابی وضعیت شاخص های کالبدی مسکن در نواحی شهری گرگان صورت گرفته است. نوع تحقیق در این پژوهش «کاربردی- توسعه ای» و روش بررسی «توصیفی-تحلیلی» است. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار صفحه گسترده اکسل و جهت اولویت بندی نواحی بر اساس شاخص های مورد پژوهش از تکنیک های تصمیم گیری چند معیاره WASPAS و WP استفاده شده است. نتایج نشان می دهد که در تکنیک WASPAS ناحیه دو با ضریب اولویت (355/0) در رتبه اول، ناحیه سه با ضریب اولویت(336/0) در مرتبه دوم، ناحیه هفت با ضریب اولویت (315/0) در مرتبه سوم، ناحیه یک با ضریب اولویت (289/0) در مرتبه چهارم، ناحیه پنج با ضریب اولویت (270/0) در مرتبه پنجم، ناحیه چهار با ضریب اولویت (263/0) در مرتبه ششم، ناحیه شش با ضریب اولویت(240/0) در مرتبه هفتم و ناحیه هشت با ضریب اولویت (235/0) در مرتبه هشتم قرار گرفته است. نتایج تکنیک WP نشان می دهد ناحیه 8 با امتیاز (501/0)، ناحیه 2 با امتیاز(273/0)، ناحیه 3 با امتیاز (251/0)، ناحیه 7 با امتیاز (243/0)، ناحیه 4 با امتیاز (212/0)، ناحیه 1 با امتیاز (197/0)، ناحیه 5 با امتیاز (196/0) و ناحیه 6 با امتیاز (193/0) به ترتیب از پایدارترین تا ناپایدارترین نواحی از لحاظ شاخص های کالبدی مسکن در شهر گرگان است.
پهنه بندی آسیب پذیری لرزه ای با استفاده از مدل WASPAS و سیستم اطلاعات جغرافیایی (مطالعه موردی: شهر ارومیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳۵
79 - 97
حوزه های تخصصی:
زلزله از جمله مخاطراتی است که به دلیل ماهیت غیرمنتظره اش، خسارت های جانی و مالی فراوانی بر جای می گذارد. هر چند برای پیشگیری از وقوع زلزله راهی وجود ندارد ولی می توان با راهکارهایی همچون پهنه بندی و شناسایی مناطق آسیب پذیر، خسارت های ناشی از آن را تا حدّی کاهش داد. هدف این پژوهش تهیه نقشه پهنه بندی آسیب پذیری شهر ارومیه در برابر زلزله می باشد. برای این منظور، معیارهای مؤثر شناسایی و اهمیت نسبی آنها با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی، مشخص شدند. پهنه بندی با استفاده از روش تلفیقی جمع و ضرب وزنی (WASPAS)، به عنوان یکی از روش های جدید تصمیم گیری چند معیاره، در محیط سیستم اطلاعات جغرافیایی انجام گردید. کل شهر ارومیه از نظر آسیب پذیری در برابر زلزله به پنج کلاس کلی آسیب پذیری بسیار بالا، آسیب پذیری بالا، آسیب پذیری متوسط، آسیب پذیری پایین و آسیب پذیری بسیار پایین تقسیم گردید. مناطق با آسیب پذیری بسیار بالا، حدود 21 درصد از کل منطقه را پوشش می دهند. مقایسه نتایج به دست آمده از روش WASPAS با روش متداول جمع وزنی(WS) نشان می دهد که در روشWASPAS، مناطق بیشتری به عنوان مناطق با آسیب پذیری بسیار بالا شناسایی شده اند.
تحلیل فضایی ارزش کیفیت محیطی روستاهای هدف گردشگری (مطالعه موردی: دهستان فضل، شهرستان نیشابور)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مبنای سنجش کیفیت محیط روستاهای گردشگری، معیار رضایتمندی از شاخص های کیفیت محیط از دیدگاه روستاییان و کارشناسان است. این تحقیق از نوع کاربردی و روش انجام آن توصیفی - تحلیلی است. به منظورگردآوری داده های مورد نیاز از دو روش اسنادی و میدانی (ابزار پرسشنامه) استفاده شد. نتایج به دست آمده از تحلیل شاخص های کیفی نشان می دهند که در مجموع از میان 7 شاخص، مقدار 6 شاخص(بصری و جاذبه های گردشگری، زیست محیطی، بافت و شبکه های ارتباطی، محیط اجتماعی و پویایی محیط) بالاتر از اندازه میانگین بوده است و معادل کیفیت نسبتا مطلوب ارزیابی می شود و شاخص (عملکردی - ساختاری،) از اندازه میانگین کمتر بوده و وضعیت مناسبی ندارد. همچنین اولویت بندی روستاهای هدف گردشگری دهستان فضل با استفاده از تکنیک ارزیابی تولید وزنی تجمعی (WASPAS)نشان می دهد محیط گردشگری بوژان و سمرقند در تمام ارزیابی ها وضعیت مناسبی را به خود اختصاص داده اند و در آخرین مرتبه روستای غار و روی قرار دارند. بنابراین، توسعه نماگر های عملکردی – ساختاری مانند امکانات و تسهیلات اقامتی، پذیرایی، خدمات مالی، خدمات فروشگاهی و... می تواند نقش مهمی در بالابردن مطلوبت کیفیت محیط و امکان رقابت با دیگر مکان های گردشگری و جذب گردشگران داشته باشند و زمینه توسعه پایدار منطقه را فراهم کنند.
اولویت بندی فضایی توسعه حمل و نقل جاده ای در استان های ایران با تأکید بر مدل تصمیم گیری WASPAS(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۲ بهار ۱۳۹۷ شماره ۱
71 - 89
حوزه های تخصصی:
حمل و نقل یکی از مهم ترین ارکان توسعه شهری است که برای جابه جایی مردم و کالاها ضروری بوده و دستیابی به بهره وری سازنده در مناطق شهری فقط با تأمین نیازهای جابه جایی برآورده خواهد شد. حمل ونقل پایدار یکی از مهم ترینعوامل تأثیرگذار در رسیدن به توسعه در منطقه است؛ زیرا با داشتن یک حمل ونقل پایدار می توان عدالت را در ابعاد مختلف اجتماعی، اقتصادی و محیط زیستی ایجاد کرد که خود نمایانگر پیمودن راه درست در راستای دستیابی به توسعه منطقه ای است. هدف از پژوهش حاضر سطح بندی توسعه یافتگی حمل و نقل جاده ای در استان های ایران می باشد که در این راستا از تکنیک تصمیم گیری WASPAS استفاده شده است که یکی از انواع مدل های جدید گسسته و جبرانی برای حل م سائل ت صمیم گیری چندشاخصه بوده و هدف آن انتخاب بهترین گزینه می باشد. با توجه به مؤلفه های مورد بررسی و ماهیت کاربردی پژوهش، روش این پژوهش توصیفی-تحلیلی است. داده ها و اطلاعات مورد نیاز پژوهش به دو شیوه کتابخانه ای و میدانی گردآوری شده است. نتایج نشان داد بین استان ها از نظر توسعه حمل و نقل جاده ای نابرابری زیادی وجود دارد، بطوریکه وجود کلانشهرهایی همچون شیراز، اصفهان، مشهد، تهران، تبریز، اهواز (به استثنای کلانشهر کرج) بر توسعه حمل و نقل استان موثر بوده و رتبه های بالایی را به خود اختصاص داده اند. از سوی دیگر استان های قم و البرز علی رغم نزدیکی به پایتخت، از وضعیت مناسبی در توسعه شبکه حمل و نقل جاده ای برخوردار نبوده اند.
ارزیابی کیفیت زندگی در مناطق شهری با استفاده از تکنیک ISM ,FAHP ,WASPAS در شهر قم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کیفیت زندگی شهری یکی از مهمترین حوزه های مطالعات شهری در کشورهای مختلف به شمار می رود که مفهومی پویا و چندبعدی است و ناظر بر همه جنبه های عینی و غیر عینی زندگی است. از این رو، هدف از این تحقیق پاسخ به پرسش اصلی تحقیق مبنی بر وضعیت شاخص کیفیت زندگی و تعیین نقاط قوت و ضعف هر یک از معیارها در مناطق شهرقم بوده است. روش تحقیق از نوع توصیفی - تحلیلی بوده و در آن گردآوری داده ها ابتدا به صورت کتابخانه ای و اسنادی و کمک از افراد خبره بوده و سپس پرسش نامه طراحی شده و به صورت میدانی تکمیل شده است. آنچه در این مقاله به آن پرداخته می شود، شناخت دقیق مفهوم کیفیت زندگی و سنجش میزان رضایتمندی شهروندان از این مقوله در مناطق شهری قم است. تحلیل داده ها با استفاده از به کارگیری روش ISM،FAHP وWASPAS صورت پذیرفته است و نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که منطقه یک و منطقه چهار با داشتن ، ، به عنوان برترین مناطق انتخاب شدند. بدیهی است در انتخاب این مناطق، عواملی همچون امنیت بالای منطقه، دسترسی راحت تر به حمل و نقل عمومی، مراکز اداری بیشتر، وضعیت شغلی، ارتباط همسایگی بهتر و وجود امکانات فرهنگی مناسب دخیل بوده اند. همچنین، منطقه دو ومنطقه شش به دلایل وضعیت شغلی بدتر، اسکان خانوار کم درآمد و وضعیت نامناسب دردسترسی به خدمات و فروشگاه ها و دفع فاضلاب ب ه ترتیب دارای بدترین وضعیت از نظر کیفیت زندگی نسبت به سایر مناطق می باشند.
A Multi-Objective Approach With WASPAS Decision-Making for Workflow Scheduling in Cloud Environment(مقاله علمی وزارت علوم)
A workflow consists of a set of independent tasks, while workflow scheduling in a cloud environment is a proper permutation of these tasks involving virtual machines. Selecting the permutation with minimum completion time from among all of the arrangements, in which the requests and diversity of virtual machines increase, is an NP-hard problem. Given that, in addition to the makespan, other objectives should be considered in the scheduling problem in a real environment, which, in most cases, are conflicting objectives, the scheduling problem becomes more complicated. Therefore, multi-objective heuristic algorithms represent the perfect solution to these problems. To this end, we extended a recent heuristic algorithm known as black hole optimization (BHO) and presented a multi-objective scheduling method for a workflow application based on the Pareto optimizer algorithm. Since multi-objective algorithms select a set of permutations with an optimal trade-off from among conflicting objectives, we use a decision-making method – the weighted aggregated sum product assessment (WASPAS) – in the following and select a solution that offers suitable permutation from among all solutions of the Pareto optimal set. Our proposed method is able to consider user requirements, as well as the interests of service providers. Using a balanced and unbalanced workflow, we compare our proposed method with the SPEA2 and NSGA2 algorithms based on conflicting objectives: (1) makespan, (2) cost and (3) resource efficiency.
واکاوی نواحی شهری از منظر مؤلفه های تاب آوری مطالعه موردی: نواحی منطقه 11 کلان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش جغرافیایی فضا سال دوازدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۳
67 - 81
حوزه های تخصصی:
مخاطرات طبیعی و انسانی به دنبال گسترش شهرنشینی و جمعیت روزافزون این مناطق، منجر به افزایش آسیب پذیری مناطق شهری گردیده است. از همین رو، تاب آوری مناطق شهری به خصوص مراکز ویژه، حیاتی و حساس از اهمیت دوچندانی برخوردار شده است. درواقع، این مراکز در حکم شریان های مهم بدنه هر سرزمین محسوب می شوند. رویکرد تاب آوری به عنوان یکی از روندهای نوین در مدیریت شهری، می تواند گام مؤثری در جهت ارتقاء شهرها و مراکز حیاتی آن بردارد. از چالش های مدیریتی منطقه 11 تهران، تاب آوری مراکز حیاتی و حساس است که در صورت عدم پرداخت منجر به اختلال در ساختار جامعه می شود. در همین راستا، هدف پژوهش حاضر شناسایی مؤلفه ها و شاخص های تاب آوری، رتبه بندی آن ها به لحاظ اهمیت و درنهایت، اولویت بندی نواحی منطقه است. روش تحقیق پژوهش توصیفی – تحلیلی است و برای شناسایی عوامل اصلی ادبیات پژوهش و مبانی نظری موردبررسی قرار گرفت. درنهایت معیارهای اصلی مطابق با نظرات صاحب نظران امر استخراج گردید. جامعه آماری پژوهش شامل متخصصان و خبرگان جغرافیا و برنامه ریزی شهری با توجه به زمینه تخصصی تحقیق است که به صورت در دسترس 20 نفر انتخاب شده است. سپس برای تحلیل، رتبه بندی مؤلفه ها و اولویت بندی نواحی، از روش سوارا و واسپاس بهره گرفته شد. درنهایت، یافته های حاصل از تحلیل داده ها، نشان دهنده آن است که مؤلفه های کالبدی-محیطی، اجتماعی، اقتصادی و نهادی-مدیریتی به ترتیب دارای بیشترین اهمیت در تحقق تاب آوری شهری هستند. همچنین، مابین نواحی 4 گانه منطقه 11 تهران به لحاظ برخورداری از مؤلفه های تاب آوری شهری، ناحیه دو با کسب امتیاز 23.2 در وضعیت بهتری نسبت به سایر نواحی قرار دارد. از طرفی، ناحیه چهار با کسب امتیاز 22.22 دارای بدترین وضعیت به لحاظ برخورداری از مؤلفه ها است.
مطالعه ی پیشران های انسانی توسعه ی کارآفرینی در حوزه ی گردشگری روستایی، مورد پژوهی: شهرستان شاهرود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کارآفرینی درحوزه گردشگری واستفاده ازظرفیتهای طبیعی وانسانساخت درگروفراهمی پیشرانهای انسانی است. ازاینرو پژوهش حاضربه منظورِمطالعه وضعیت پیشرانهای توسعه کارآفرینی درحوزه گردشگری روستایی دردهستانهای شهرستان شاهرود وتحلیل تاثیرات کارآفرینی دراین زمینه برتوسعه پایدارروستاها انجام پذیرفته است. روش تحقیق درپژوهش حاضربه لحاظ هدف کاربردی وبر اساس ماهیت، توصیفی- تحلیلی می باشد. روش جمع آوری داده ها مبتنی بر روشهای اسنادی - پیمایشی است. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات ازتکنیکهای واسپاس، کداس وکپلند استفاده شده است. نتایج این پژوهش، نشان میدهد که دربین شاخصهای تحقیق، شاخصهای خودباوری، دسترسی به زیر ساختها و دسترسی به سرمایه در مطلوبترین وضعیت قرار دارند و سایر شاخصها (اعتماد اجتماعی، مشارکت، انضباط اجتماعی، امنیت اجتماعی، انسجام اجتماعی، آینده نگری، آموزش، مهارت، نوآوری و خلاقیت، تولید و فروش و بازاریابی) نیز وضعیت مطلوبی دارند. 13 معیار نهایی تحقیق که بر اساس مطالعات کتابخانه ای مشخص شدند با استفاده ازتکنیک COPELAND رتبه بندی شدندکه معیارِ نوآوری وخلاقیت بالاترین ارزش راداراست. مطابقِ تکنیک WASPAS ابعادمختلف پیشرانهای منابع انسانی دردهستان خرقان (Q_i = 1171/0) بیشترین تاثیررادرروند توسعه کارآفرینی درمنطقه داشته است. به منظورِتحلیل تاثیراتِ کارآفرینی درحوزه گردشگری بر توسعه نواحی روستایی ازتکنیک CODAS استفاده شد. یافته هانشان میدهدکه تاثیرات کارآفرینی درحوزه گردشگری روستایی برتوسعه دهستانهای خرقان، خوارتوران وبیارجمندبیش ازسایردهستانهای شهرستان شاهرود بوده است.
تحلیل نابرابری های مکانی با رویکرد عدالت فضایی درشهرها با استفاده از تکنیک-های تصمیم گیری چند معیاره (مورد مطالعه:27 شهر استان خوزستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسئله ی مهم در توزیع عادلانه امکانات به عنوان راهبرد عدالت اجتماعی، چگونگی توزیع خدمات و توانایی ها بین نواحی شهری است. هدف پژوهش حاضر تحلیل و سنجش میزان نابرابری فضایی و اولویت بندی سکونت گاه های انسانی برای آمایش در سطح شهرهای استان خوزستان است. مقاله حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی- تحلیلی و شیوه گردآوری داده ها اسنادی و کتابخانه ای می-باشد. همچنین از مدل های و تکنیک های تصمیم گیری چند معیاره WASPAS ، TOPSIS ، آنتروپی شانون، مدل ادغام استفاده شده است. نتایج مدل WASPAS نشان می دهد که شهر اهواز با ضریب توسعه(612/0) در رتبه اول و شهر دزفول با ضریب توسعه(281/0) در رتبه دوم قرار دارد. محرومترین شهرها شامل: شهر قلعه خواجه با ضریب توسعه (016/0) بیست وششم و شهر هفت کل با ضریب توسعه(015/0) در رتبه بیست وهفتم قرار گرفته است. نتایج روش ادغام نشان می دهد که از مجموع 27 شهر منتخب 8 شهر در وضعیت پایدار قرار دارند. شش شهر در سطح نیمه پایدار و13 شهر استان خوزستان در وضعیت محروم قرار گرفته که نگاه ویژه مسئولان و مدیران استان را می طلبد.
تحلیل فضایی رشد هوشمند مناطق شهری (مطالعه موردی: شهر کرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
رشد هوشمند شهری بیان کننده آن نوع از توسعه است که در آن ترویج حیات مدنی و سرزندگی اجتماعی، حمل و نقل عمومی و کاستن از اثرات نامطلوب زیست محیطی، در صدر ملاحظات برنامه ریزان و طراحان شهری قرار می گیرد و احیای شهر به عنوان محیط سالم و فعال که بتواند آینده ای مطلوب را برای تمام شهروندان تامین نماید. هدف مقاله حاضر، سنجش توزیع فضایی شاخص های رشد هوشمند شهری در شهر کرمان می باشد. روش شناسی تحقیق، توصیفی - تحلیلی است. برای تجزیه وتحلیل داده ها از مدل های کمی وکیفی برنامه ریزی Waspas و FuzzyTopsis استفاده شده است. نتایج به دست آمده از تکنیک چند شاخصه fuzzytopsis نشان می دهد، مناطق شهر کرمان از نظر رشد هوشمند شهری به ترتیب منطقه یک (رتبه 3) با مقدار (462/0)؛ منطقه دو( رتبه 1) با مقدار (643/0)؛ منطقه سه (رتبه2) با مقدار (559/0)؛ و منطقه چهار (رتبه4) با مقدار (441/0) را داراست. نتایج به دست آمده از تکنیک Waspas نشان می دهد از نظر شاخص های کالبدی، مناطق4،3،2،1 به ترتیب رتبه های 4،2،1،3؛ از نظر شاخص های اقتصادی - اجتماعی، مناطق 3،2،1 و4 به ترتیب رتبه های 4،3،1،2 ؛ از نظر شاخص های زیست محیطی، مناطق 1،2،3،4 به ترتیب رتبه های 2،3،4،1 و در نهایت با استفاده از شاخص های دسترسی، مناطق 4،3،2،1 به ترتیب رتبه های 2، 1، 3، 4 را به دست آوردند.
بررسی عوامل مؤثر بر توسعه حمل ونقل عمومی باتوجه به فرم شهری (مطالعه موردی: محله های پیرسرا، گلسار، لاکانشهر و مسکن مهر شهر رشت)
حوزه های تخصصی:
توسعه حمل ونقل عمومی می تواند بسیاری از مشکلات ناشی از خودرو محوری را کاهش دهد. در همین راستا، فرم شهر که به طور مستقیم بر توسعه حمل ونقل عمومی تأثیرگذار است، باید موردتوجه قرار گیرد. سیستم حمل ونقل عمومی شهر رشت دارای مشکلات عمده ای می باشد؛ ازاین رو هدف پژوهش حاضر، بررسی میزان تأثیر شاخص های فرم شهری بر حمل ونقل عمومی در چهار محله پیرسرا، گلسار، لاکانشهر و مسکن مهر شهر رشت بوده است. جهت جمع آوری داده ها در این پژوهش از روش اسنادی، پرسش نامه، مصاحبه حضوری و تماس تلفنی با متخصصین استفاده شده است. در این پژوهش جهت وزن دهی شاخص ها و رتبه بندی محلات به ترتیب از روش های "آنتروپی شانون" و"WASPAS" بهره گرفته شده است. نتایج نشان می دهند که تأثیر شاخص های فرم شهری بر حمل ونقل عمومی در محله پیرسرا بیشتر است و پس از آن محله های گلسار، مسکن مهر و لاکانشهر در رتبه های بعدی قرار دارند. این بدان معنا است که محلات دارای رتبه بالاتر در این پژوهش، قابلیت توسعه حمل ونقل عمومی بیشتری دارند و با برنامه ریزی صحیح و اصولی می توان وضعیت محلات مذکور از لحاظ حمل ونقل عمومی را ارتقا داد. همچنین باتوجه به رتبه بندی محلات، علی رغم مستعد بودن فرم محله پیرسرا، این محله دارای کم ترین تنوع مدهای حمل ونقلی بین محلات مذکور بوده است.
استراتژی بهینه تحقق عدالت فضایی پراکنش جمعیت و خدمات شهری با استفاده از مدل ترکیبی (مطالعه موردی: شهر بناب)
منبع:
مطالعات ساختار و کارکرد شهری سال ۳ پاییز ۱۳۹۴ شماره ۱۱
25 - 52
حوزه های تخصصی:
عدم دسترسی عادلانه به خدمات شهری و توزیع نامتوازن آنها، از مسائل عمده ای است که در فضاهای شهری کشور موجود است و این مساله، کیفیت زندگی ساکنین شهری را تحت تاثیر قرار داده است. هدف نوشتار حاضر، ارزیابی عدالت فضایی پراکنش جمعیت و خدمات شهری در نواحی پنچ گانه شهر بناب از توابع استان آذربایجان شرقی می باشد. روش تحقیق مبتنی بر روش توصیفی- تحلیلی بوده و جامعه آماری شامل نواحی پنج گانه شهر بناب بر اساس طرح جامع پیشنهادی شهر است که از طریق چهارده شاخصِ خدمات شهری مورد ارزیابی قرار گرفته است. گردآوری داده ها به شیوه کتابخانه ای و میدانی بوده و در تحلیل داده ها از مدل های TOPSIS، VIKOR، WASPAS و روش ترکیبی (ادغام)، برای بررسی چگونگی توزیع خدمات شهری در سطح نواحی شهر بناب بهره گیری شده است. همچنین با استفاده از مدل برنامه ریزی استراتژیک SOWT، عوامل درونی (نقاط قوت و ضعف)، و عوامل بیرونی (فرصت و تهدید) از طریق مطالعه اسناد و مدارک موجود و استفاده از نظرات سه گروه (خبرگان، نخبگان و اجتماع محلی) در قالب پرسشنامه جمع آوری و تحلیل شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که تعادل فضایی بین پراکنش جمعیت و خدمات شهری در سطح نواحی بناب وجود ندارد. حدود 20 درصد از کل جمعیت در شرایط متعادل، 20 درصد نسبتاً متعادل و تقریباً 60 درصد بقیه در شرایط نامتعادل بهره مندی از خدمات شهری به سر می برند و با توجه به نتایج ماتریس های IFA و EFA، امتیاز عوامل درونی برابر با 607/2 و عوامل بیرونی 746/2 است که نشان می دهد برای دستیابی به تعادل فضایی، لازم است از راهبرد تهاجمی (SO) استفاده نمود. به بیان دیگر، بهره مندی حداکثر از قوت های موجود و مقابله با تهدیدهای پیشرو مناسب ترین استراتژی برای شهربناب محسوب می گردد. همچنین نتایج ضریب همبستگی اسپیرمن نیز نشان می دهد که بین پراکندگی جمعیت و توزیع خدمات در نواحی شهری، هیچ گونه رابطه معناداری وجود ندارد. بنابراین توسعه خدمات شهری در سطح نواحی، و توزیع متعادل این خدمات در بین نواحی شهر بناب ضروری به نظر می رسد.
اولویت سنجی محله های شهری از منظر بافت کالبدی مسکن جهت بازآفرینی شهری (مطالعه پژوهی: شهر گرگان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ساختار و کارکرد شهری سال ۷ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲۳
131 - 150
حوزه های تخصصی:
مسئله پژوهش حاضر چالش وجود بافت های فرسوده در محلات گرگان و اولویت بندی ساماندهی آنهاست. وسعت این بخش از بافت شهر حدود 150 هکتار معادل 5 درصد از مساحت قانونی شهر محاسبه شده است. این پژوهش به لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ روش شناسی توصیفی تحلیلی است. جمع آوری داده ها و اطلاعات مورد نیاز به صورت اسنادی و کتابخانه ای و با استفاده از داده های بلوک آماری سرشماری سال 1390 انجام گرفته است. در این تحقیق محلات تاریخی و فرسوده شهر گرگان را با استفاده از تکنیک های تصمیم گیری چند معیاره ترکیبی (WASPAS) اولویت بندی نموده. برای وزن دهی به شاخص ها و بررسی میزان اثر گذاری هر شاخص از روش آنتروپی شانون بهره گرفته شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که محلات آلوچه باغ و شیرکش با امتیاز 4090/0 در رتبه اول و دارای شرایط مناسب می باشد، محله شاهزاده قاسم با امتیاز 3328/0، محله باغ پلنگ با امتیاز 2916/0، محله سرخواجه با امتیاز 2746/0، محله میخچه گران با امتیاز 2342/0 به ترتیب در رتبه های دوم تا پنجم قرار دارد که از لحاظ شرایط و شاخص های مسکن شهری در شرایط مطلوب و مناسبی قرار دارد. محله سرپیر و باغان با امتیاز 2322/0، محله میدان عباسعلی با امتیاز2214/0، محله میرکریم و نه تن با امتیاز 2054/0، محله نعلبندان و پاسرو با امتیاز 1996/0، محله دربنو و دوشنبه ای با امتیاز 1716/0، محله سبزه مشهد، سرچشمه و چهارشنبه ای با امتیاز 1668/0 در رتبه های ششم تا یازدهم قرار دارد که این نتایج نشان دهنده وضع نابسامان و نامناسب این محلات از لحاظ شاخصهای مسکن است.
تحلیل سیل خیزی زیرحوضه ها بر پایه ی مدل WASPAS مطالعه ی موردی: حوضه ی آبریز الندچای، شمال غرب ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هیدروژئومورفولوژی سال ۷ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۲۴
83 - 106
حوزه های تخصصی:
هدف از این تحقیق بررسی و تحلیل نقش شاخص های هیدروژئومورفیک در حساسیت سیل خیزی این حوضه می باشد. جهت نیل به این هدف ابتدا منطقه مورد مطالعه با استفاده از مدل رقومی ارتفاعی (DEM) با قدرت تفکیک مکانی 5/12 متر به 15 زیر حوضه تقسیم شده است. در مرحله بعد با استفاده از قوانین ژئومورفولوژیکی هورتن، شوم و استرالر خصوصیات ژئومورفولوژیکی هر یک از زیر حوضه ها از سه جنبه خصوصیات شبکه زهکشی (شامل رتبه آبراهه، تعداد آبراهه، طول آبراهه، تناوب آبراهه، نسبت انشعاب، طول جریان در روی زمین، تراکم زهکشی، بافت زهکشی، نسبت بافت، شماره نفوذ، ثابت نگه داشت کانال و ضریب رو)، خصوصیات شکلی (شامل مساحت، ضریب فشردگی، نسبت مدور بودن، نسبت کشیدگی، ضریب شکل و شاخص شکل) و خصوصیات برجستگی (شامل برجستگی، نسبت برجستگی، عدد سختی یا زبری و نسبت شیب) در محیط نرم افزار ArcGIS تهیه شدند. جهت تعیین وزن پارامترها از مدل تحلیل تصمیم گیری چند معیاره SWARA استفاده شد. نتایج وزن دهی پارامترها نشان داد که پارامترهای هیدروژئومورفیکی بافت زهکشی، نسبت بافت و تراکم زهکشی با مقادیر 273/0، 273/0 و 156/0 بیشترین وزن و تأثیر را در سیل خیزی منطقه مورد مطالعه دارند. به منظور اولویت بندی 15 زیر حوضه الندچای از مدل تصمیم گیری WASPAS استفاده شد. نتایج نشان داد که زیر حوضه های 1، 3 و 2 به ترتیب با ضرایب 907778/0، 858988/0 و 818645/0 از حساسیت سیل خیزی بیشتری برخوردار هستند. در مقابل زیر حوضه های 6 و 13 با ضرایب 250252/0 و 374716/0 کمترین مقادیر را داشته اند که نشان دهنده حساسیت بسیار پایین این زیر حوضه ها به سیل خیزی است.