مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
پراکنش
حوزه های تخصصی:
پیدایش سکونتگاه های بشری همواره بر پایه ی عوامل طبیعی مانند آب و خاک مناسب استوار بوده است و روستاها به عنوان اولین شکل از حیات جمعی انسان در یک عرصه طبیعی از ویژگی های متعدد طبیعی، اقتصادی و ... تأثیر می پذیرند. عواملی همچون ارتفاع از سطح دریا، شیب، دما و بارش بسترهای طبیعی مؤثر در پراکنش و توزیع سکونتگاه های روستایی می باشند که برخی از آنها نقش موثرتری در این زمینه ایفا می کنند. این پژوهش با هدف بررسی وضعیت استقرار سکونتگاه های روستایی شهرستان سیرجان، بر حسب معیارهای طبیعی صورت گرفته است. به منظور دستیابی به اهداف پژوهش، 5 معیار طبیعی شامل ارتفاع، شیب، جهت شیب و عناصر اقلیمی (بارش و دما) به عنوان عوامل مؤثر در استقرار سکونتگاه ها انتخاب شده و با استفاده از روش های آماری در محیط GIS و شاخص موران مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند. نتایج تحقیق نشان می دهد که 5/48 درصد روستاهای این شهرستان در طبقات ارتفاعی1800- 1581 متر قرار دارند که این امر زمینه ی لازم برای کشاورزی منطقه را فراهم و در تنوع فعالیت های اقتصادی و معیشت ساکنان تأثیر گذاشته است. همچنین با توجه به گرایش مکان گزینی روستاها در مناطق با شیب مناسب، 95 درصد روستاهای این شهرستان در طبقه شیب 10- 0 درصد استقرار یافته اند و به علت وجود شرایط محیطی مناسب بویژه خاک حاصلخیز، شاهد تولید پسته به عنوان کشت غالب در این منطقه می باشیم. در نتیجه با توجه به عدم همبستگی معنادار عوامل طبیعی در مکان گزینی مناطق روستایی، با استفاده از شاخص موران که از توابع خود همبستگی فضایی جهت استخراج الگوی توزیع می باشد، توزیع فضایی نقاط روستایی منطقه مورد مطالعه از نوع خوشه ای است که در این خصوص ضریب موران مثبت و برابر با 35/0 بوده که در سطح اطمینان 1 درصد معنادار می باشد.
بررسی و تحلیل الگوی بهینه پراکنش مراکز آموزشی با استفاده از روش تصمیم گیری چند معیاره (MADM) در محیط GIS مورد شناسی: آموزش و پرورش ناحیه یک کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عدم تعادل در نظام توزیع و نارسایی سیستم خدمات، از جمله فضاهای آموزشی، یکی از مسائل مهمی است که اکنون در شهرهای بزرگ به چشم می خورد. توسعه ناهمگون، برنامه ریزی نشده و رشد سریع جمعیت را می توان از دلایل اصلی بروز این مشکل به شمار آورد. در جهتِ افزایش کارایی این فضاها، توجه به ساماندهی و توزیع مناسب ضروری به نظر می رسد. روش این پژوهش توصیفی- تحلیلی و ماهیت آن بنیادی- کاربردی است. هدف آن نیز عبارت است از بررسی پراکنش فضاهای آموزشی با استفاده از تحلیل های موجود در سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) و بهره گیری از تکنیک AHP و روش دلفی با در نظر گرفتن پارامترهای مؤثر بر پراکنش فضایی مراکز آموزشی و ارائه الگوی مناسب و بهینه پراکنش مراکز آموزشی در سطح محدوده مطالعاتی به منظور پایداری و تأمین اهداف اجتماعی و اقتصادی کاربری زمین شهری می باشد. نتایج آن نشان داده که مدارس ناحیه یک برای پوشش دادن کل فضای منطقه کافی نبوده و برخی از محله های غربی ناحیه با داشتن تراکم زیاد، از دسترسی عادلانه و مطلوب محروم هستند و از پوشش مدارس موجود خارج می باشند؛ بنابراین در تعیین محدوده بندی، قواعد خاصی از لحاظِ برنامه ریزی شهری رعایت نشده و پیشنهاد می شود در تحقیقات آتی به این نیاز مهم پاسخ مناسبی داده شود و محدوده بندی با قاعده برای مدارس تعیین شود. اکثر حوزه های شهری که از نظرِ تعداد دانش آموز مقاطع راهنمایی و متوسطه به خصوص مقطع متوسطه جمعیت بالایی دارند، بدون مکان آموزشی لازم بوده و همین امر تراکم دانش آموز در مدارس محدوده سایر نقاط شهر را افزایش داده است. همچنین مکان یابی آموزشی که بدون در نظر گرفتن نحوه دسترسی صورت گرفته باشد، نه تنها از جنبه ایمنی آسیب پذیر بوده و سلامت دانش آموزان را در آمد و رفت مورد تهدید قرار می دهد؛ بلکه از نظر کاهش مسائل شهری همچون ترافیک نیز موفق نخواهد شد.
نشاط اجتماعی اقتصادی در سیره نبوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تاریخ فرهنگی سال نهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۳۶
105-138
حوزه های تخصصی:
نشاط اجتماعی- اقتصادی در عصر نبوی موجب پیشرفت جامعه شد و پتانسیل حل مسائل اجتماعی- اقتصادی را ایجاد کرد. هدف اصلی مقاله حاضر، شناسایی عوامل تقویت کننده نشاط اجتماعی- اقتصادی (فرضیه یابی) در دوره نبوی است. پارادایم یا مدل این پژوهش، برگرفته از رویکرد روشی استراوس و کوربین تحت عنوان نظریه بازکاوی است. بدین ترتیب، این مقاله بر مبنای تعریف پدیده نشاط اجتماعی، به بررسی عوامل بلاواسطه (شرایط علی)، عوامل باواسطه (شرایط زمینه ای و میانجی) و راهبردها و پیامدهای آن در عصر نبوی می پردازد. هم چنین، با استفاده از قرآن، روایات و منابع معتبر تاریخی، از طریق نمونه گیری نظری و تعیین حجم براساس اشباع نظری، تحلیل مقایسه ای شده است. فرضیه اصلی این است که نگرش و انگیزش مردمی مبتنی بر تکافل اقتصادی تجربه شده تحت مدیریت عقلانی- ارزشی پیامبر (ص) در حوزه های اقتصادی، از طریق پراکنش نهادهای مردمی (مساجد و یاریگری اقتصادی) بر کنش اجتماعی مبتنی بر نشاط اجتماعی- اقتصادی تأثیر داشته است.
ارزیابی پراکنش مکانهای سوم در ارتباط با سطوح طبقات اجتماعی مختلف شهر زنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره چهارم پاییز ۱۳۹۴ شماره ۱۶
81 - 92
حوزه های تخصصی:
در تعریفی که پروفسور الدنبرگ از مکان سوم ارائه می دهد، یک مکان سوم عرصه ای معرفی شده است که مردم را بدون در نظر گرفتن درجات و طبقات اجتماعی و تفاوت های قومی، نژادی و ... گرد هم می آورد. این در حالی است که به نظر می رسد حضور چنین مکان هایی در جامعه ما، خود ارتباط ویژه ای با طبقات اجتماعی داشته باشد. به این معنا که سطوح طبقات اجتماعی مختلف، مستعد شکل گیری تعداد و البته گونه متفاوتی از مکان های سوم هستند. بنابراین پژوهش حاضر برآن است که به مطالعه ارتباط طبقات اجتماعی شهر زنجان با نحوه پراکنش مکان های سوم پرداخته و دلایل آن را مورد بررسی و کاوش قرار دهد. در این راستا، در پژوهش حاضر شهر زنجان که بین دو کلانشهر اصلی ایران قرار گرفته ولی برخلاف آنها از یکپارچگی نسبی اجتماعی برخوردار بوده و همچنین در جریان تحولات اجتماعی سیاسی دهه های گذشته، کمترین تغییرات کالبدی و عملکردی را تجربه کرده، به عنوان نمونه مطالعاتی در نظر گرفته شده و داده های مورد نیاز با استفاده از روش های مصاحبه با متخصصان، پرسشنامه، مصاحبه گروهی متمرکز و مشاهده گردآوری شده و در محیط GIS تحلیل شده اند. به صورت کلی باید گفت، روش تحقیق در پژوهش حاضر روش ارزیابی است. نتایج پژوهش نشان می دهند، ویژگی های خاص هر یک از طبقات اجتماعی، نوع خاصی از روابط و مناسبات اجتماعی را میان اعضای طبقه یاد شده با یکدیگر و با سایر شهروندان تعریف کرده و بدین ترتیب بر نوع و تعداد مکان های سوم شکل گرفته، تأثیر مستقیمی می گذارد. با توجه به این موضوع، به نظر می رسد بتوان با گسترش چنین مکان هایی در محدوده های کمتر توسعه یافته و محدوده هایی که در سطوح طبقاتی پایین تر قرار دارند، به تقویت روابط اجتماعی ساکنان هریک از این محدوده ها با یکدیگر و نیز با سایر شهروندان کمک کرد و با فراهم نمودن زمینه ورود افراد از طبقات اجتماعی بالاتر به محدوده های کمتر توسعه یافته از طریق ارتقای مکان های سوم و به تبع آن اختلاط هر چه بیشتر شهروندان از طبقات اجتماعی مختلف، نابرابری اجتماعی را کاهش داده و بدین ترتیب موجبات ارتقای زندگی اجتماعی عمومی شهر را فراهم آورد.
تحلیلی بر پراکنش مراکز آموزشی (دبیرستان ها) در شهر اقلید(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه با رشد شهرها کاربری های آموزشی بامشکلات فراوانی روبرو است. وبه نظر می رسد از مهمترین این مشکلات، کمبود و نارسایی سرانه فضاهای آموزشی و توزیع فضایی نامناسب این نوع کاربری می باشد. بنابراین تعیین معیارهای مطلوب ومناسب و مکان یابی مناسب برای هر کاربری شهری الزامی است. در همین راستا استقرار کاربری آموزشی از اهمیت ویژه ای برخوردار است. با این هدف این پژوهش برای دستیابی به بهره وری بهینه فضاهای آموزشی و ایفای کارکرد مطلوب آن ها، به بررسی وتحلیل پراکنش این مراکز می پردازد. روش این پژوهش بر اساس هدف، کاربردی وبر اساس ماهیت، توصیفی – تحلیلی است که داده های جمع آوری شده بر اساس جامعه آماری مورد تجزیه وتحلیل آمار استنباطی قرار گرفته وبا استفاده از معیار های مکان یابی بهینه در سیستم اطلاعات جغرافیایی به تصویر کشیده شده وبافراخوانی نرم افزار AHP در محیط GIS همه لایه ها تلفیق شده ونقشه پایانی برای مکان یابی مناسب رسم گردید. از نتایج این پژوهش می توان چنین استنباط کرد که در انتخاب مکان مناسب جهت احداث دبیرستان در این شهر توجه کافی مبذول نشده وحریم استاندارد با کاربری های مختلف از جمله: فضای سبز، مراکز مذهبی، فرهنگی، ورزشی و... رعایت نگردیده است که به طور مبسوط به تشریح مسئله پرداخته شده است.
نقش عامل فشردگی شهری در تحقق سرمایه فرهنگی (مطالعه موردی شهر نکا)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: سرمایه فرهنگی را می توان یک دارایی تلقی کرد که مجسم کننده و ذخیره کننده ارزش های فرهنگی است. توسعه فرهنگی و افزایش سطح سرمایه فرهنگی از مهم ترین ابعاد توسعه شهری پایدار است که با تأکید بر مفاهیم کیفی به دنبال تحقق فضاهای شهری پایدار اجتماعی-فرهنگی است. هدف : این تحقیق با هدف ارزیابی نقش عامل فشردگی شهری در تحقق سرمایه فرهنگی در شهر نکا تدوین شده است. روش شناسی: جامعه مورد مطالعه شهروندان ساکن در شهر نکا می باشد. بر اساس فرمول کوکران 381 نفر از افراد ساکن این شهر به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. روش نمونه گیری به صورت خوشه ای و تصادفی ساده است. روایی صوری پرسشنامه ها با نظر استاد راهنما مورد تائید قرار گرفت و به منظور بررسی پایایی سوالات پرسشنامه ها، از آزمون آلفای کرونباخ بهره برده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS با نسخه 20 استفاده گردید و داده ها در دو قسمت آمار توصیفی و آمار استنباطی تحلیل شدند. در بخش استنباطی از آزمون K-S، آزمون همبستگی پیرسون، آزمون t تک نمونه ای و آنالیز واریانس یک طرفه استفاده شد. قلمرو جغرافیایی پژوهش: شهرستان نکا در استان مازندران و ما بین شهرستان ساری و بهشهر در عرض جغرافیایی 39 و 36 شمالی و طول جغرافیایی 19 و 53 شرقی نصف النهار گرینویچ قرار دارد. یافته ها: نتایج نشان داد که ساکنین شهر نکا وضعیت پایداری فرهنگی در شهر و سطح سرمایه فرهنگی شهروندان را مطلوب ارزیابی نکردند اما تراکم شهری را عامل موثری بر افزایش سطح سرمایه فرهنگی می دانند. در واقع بین سرمایه فرهنگی و فشردگی شهری رابطه مثبت و معنادار وجود دارد. از سوی دیگر سطح سرمایه فرهنگی در نواحی با تراکم بالا، متوسط و پایین مقایسه گردید. نتیجه گیری: نتایج بیانگر این بوده است که سطح سرمایه فرهنگی در نواحی با تراکم بالا با نواحی با تراکم پایین اختلاف معنادار دارد به طوری که سطح این سرمایه در نواحی با تراکم بالا بیشتر است. بنابراین سطح سرمایه فرهنگی با میزان فشردگی شهری در ارتباط است و نواحی با تراکم بیشتر دارای سطح سرمایه فرهنگی بالاتری هستند.
تحلیل فضایی پراکنش «بانک» و مکان یابی بهینه آنها ( مطالعه ی موردی: شهر سقز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش محیط سال یازدهم بهار ۱۳۹۷شماره ۴۰
21 - 43
حوزه های تخصصی:
بانک ها از جمله مراکز خدماتی مهم شهر می باشند، مکان قرارگیری شعب بانک در سطح شهر محرکی برای جذب مشتری و رضایت آنان به حساب می آید؛ لذا ضروری است که مکان استقرار آن ها به صورتی انتخاب شود که دسترسی عموم ساکنین شهر را فراهم آورد. هدف اصلی در تحقیق که با روش توصیفی- تحلیلی انجام گرفته است، این است که نحوه توزیع و پراکنش بانک ها در شهر سقز نشان داده شود و نقاط بهینه برای احداث شعب جدید تعیین گردد جهت نیل به این هدف از مدل تحلیل شبکه ای ، شاخص های موران ، رگرسیون وزنی جغرافیایی و مدل تحلیل شبکه استفاده شده است . همچنین از نرم افزار های ARC/GISو Super Decisions جهت ترسیم لایه ها بهره گرفته شده است. نتایج حاصل از تحقیق نشان می دهد که با توجه به شعاع عملکردی نامناسب و سرانه بسیار پایین بانک ها، دسترسی به کاربری بانک در این شهر در وضعیت مطلوبی قرار نداشته و همه جمعیت شهر نمی توانند به صورت عادلانه و برابر از این مراکز بهره مند گردند. لذا با تلفیق لایه های مختلف کاربری-های تأثیرگذار، نقشه نهایی فضاهای بهینه جهت احداث شعب بانک جدید در 5 دسته از بسیارخوب تا بسیار ضعیف تقسیم بندی و پیشنهاد گردید.
سنجش و تحلیل میزان آسیب پذیری بافت های شهری از منظر پدافند غیر عامل با تاکید بر الگوی پراکنش کاربری های حیاتی (مطالعه موردی: شهر مهاباد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: یکی از اصول پدافند غیر عامل که در رابطه با کاربری های حیاتی و حساس باید مورد توجه قرار گیرد نحوه پراکنش و استقرار این کاربری ها می باشد، لذا رعایت فواصل و حرایم مناسب و همچنین همسایگی با سایر کاربری های مورد تاکید می باشد. هدف پژوهش: تبیین الگوی پراکنش کاربری های حیاتی و به طبع آن شناسایی بافت های آسیب پذیر شهری، هدف اصلی پژوهش حاضر می باشد.روش شناسی تحقیق: پژوهش کاربردی حاضر با روش تحقیق توصیفی- تحلیلی، در ارتباط با شهر مهاباد (در سال 1399) به انجام رسیده است. در این پژوهش داده های مورد استفاده از نوع کمی (شیپ فایل ها) می باشند. جهت سنجش تراکم توزیع کاربری ها و همچنین الگوی توزیع آنها در سطح شهر مهاباد، از تکنیک های آمار فضایی در نرم افزار Arc GIS بهره گیری شده است.قلمرو جغرافیایی پژوهش: محدوده مورد مطالعه این پژوهش، شهر مهاباد است که در جنوب استان آذربایجان غربی واقع شده است.یافته ها و بحث: یافته های این پژوهش بیانگر آنست که الگوی توزیع مراکز حیاتی به صورت خوشه ای است به طوریکه ازدحام بیشتر کاربری های حیاتی در نواحی مرکزی و غربی شهر مهاباد مشاهده می شود. همچنین کانون هندسی و جغرافیایی در محدوده مرکزی شهر واقع شده و با جهت شمال شرقی به جنوب غربی امتداد یافته است. به عبارت دیگر استقرار مراکز مدیریتی و پشتیبانی درمحدوده مرکزی و همچنین مراکز نظامی عمده در محدوده غربی شهر مهاباد، چنین الگویی را سبب شده است، لذا بافت های واقع شده در این محدوده با بالاترین میزان آسیب پذیری همراه است. همچنین نتایج محاسبه شعاع آسیب پذیری کاربری های حیاتی مشخص ساخت در حدود 78 هزار نفر جمعیت، معادل تقریبی 53/0 کل جمعیت شهر و در حدود 887 هکتار، معادل 37/0 از کل مساحت شهر مهاباد در محدوده کانونی (بیضی انحراف معیار) آسیب پذیری شهر قرار می گیرند. این محدوده که محلات مرکزی و هسته اولیه و فرسوده شهر مهاباد را در خود جای داده است دارای تراکم جمعیتی بالایی نسبت به سایر محلات شهری می باشد به همین جهت بخش اعظم جمعیت شهری را شامل می شود. نتیجه گیری: مساله آسیب پذیری و ایمنی شهر در برابر حوادث و درگیری های نظامی احتمالی در شهر مهاباد بصورت بسیار جدی مطرح است.
تحلیل پراکنش فقرشهری در بافت های ناکارآمد با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی (مطالعه موردی: نفت شهر آبادان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسأله ی فقر و نابرابری، نتیجه ی عدم نگاه عادلانه به فضای سرزمین است که در کشور ایران نیز نمود فضایی پیدا کرده است. دهه هاست مسأله ی فقر شهری با عناوین مختلفی مورد اشاره قرار می گیرد: سکونت گاه های غیررسمی، بافت های ناکارآمد، بافت های فرسوده و...طرح ها برنامه ها و قوانین مختلفی برای مقابله با این مسأله تدوین می شوند، اما آنچه شاهدش هستیم، گسترده تر شدن و ژرف تر شدن ابعاد مسأله است. بافت ناکارآمد شهر آبادان، چشم انداز نامناسبی در منظر و سیمای شهری داشته و تهدیدی جدی نیز برای ساکنان آن محسوب می شود. تحلیل پراکنش فضایی فقر در بافت های ناکارآمد نفت شهر آبادان، به منظور برنامه ریزی بهتر برای ساماندهی، توانمندسازی و ارتقای کیفیت زندگی در این بافت ها است. پژوهش حاضر ازنظر هدف کاربردی و ازنظر روش توصیفی-تحلیلی است. در این تحقیق، سی شاخص موردنظر در قالب سه عامل اصلی اقتصادی اجتماعی و کالبدی توسط تکنیک AHP طبقه بندی و برای نمایش نتایج تحلیل فضایی پراکنش فقر شهری در بافت های ناکارآمد شهر آبادان از نرم افزارARC GIS 10/3 استفاده شده است. نتایج نشان می دهد وضعیت پراکنش فقر در بافت های ناکارآمد شهر آبادان از الگوی خوشه ای تبعیت می کند. بر اساس نتایج فقر چندبعدی، بافت های ناکارآمد با ساکنین خیلی فقیر بیشتر در قسمت های غربی و شرقی شهر تمرکز دارند و این پهنه 54/11 درصد از مساحت بافت های ناکارآمد را در برمی گیرند. پهنه های فقیر نیز با 6/22 درصد مساحت، بیشتر در قسمت های شمالی از قبیل (محله های سلیچ غربی، فیه، کوی ملت و شاه آباد)، غربی (محله های احمدآباد و بریم) و شرقی (محله های الوانیه و ذوالفقاری) شهر قرار دارند.
تدوین مضامین راهبردی منابع انسانی رشته های ورزشی اولویت دار استان فارس با رویکرد آمایش سرزمینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی ورزش و جوانان دوره ۲۱ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۵۷
213 - 232
از آنجا که شناخت تفاوت های منطقه ای و مطالعه ساختارها و عوامل موثر بر ورزش به منظور رسیدن به توسعه پایدار اجتناب ناپذیر است، هدف پژوهش حاضر تحلیل راهبردی آمایش سرزمینی منابع انسانی ورزش استان فارس بود. روش پژوهش حاضر از منظر جهت گیری جزو پژوهش های توسعه ای می باشد که به صورت پیمایشی انجام گردید. مشارکت کنندگان پژوهش، خبرگان ورزش استان فارس بودند. با استفاده از دو روش نمونه گیری نظری و گلوله برفی تا رسیدن به اشباع نظری (50 نفر) نمونه گیری ادامه پیدا کرد. ابزار پژوهش، چک لیست محقق ساخته بود که در آن از پاسخ دهندگان خواسته شد وضعیت موجود منابع انسانی ورزشی را فهرست کنند، ضمن اینکه با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی(GIS) ارائه مدل به روش توصیفی- تحلیلی انجام گرفت و بخشی از اطلاعات به دست آمده در محیط نرم افزار Arc – GIS تحلیل و بررسی شد.
نتیجه کلی مطالعات آمایش منابع انسانی ورزش استان فارس نشان داد که توزیع غیرمتوازنی از زیرساخت های انسان افزاری ورزشی در پهنه ورزش استان فارس وجود دارد. به طور کلی می توان اذعان نمود که ایجاد و تعمیق نگرش آمایشی برای برقراری توازن در عوامل آمایشی، هم افزایی هر چه بهتر فعالیت های ورزشی سازمان ها می تواند به عنوان مهمترین راهبرد های بخش ورزش استان در نظر گرفته شود.