ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۲۱ تا ۳۴۰ مورد از کل ۵۵۲ مورد.
۳۲۱.

وضعیت بافت استخوانی در شناگران حرفه ای(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شناگر حرفه ای تراکم مواد معدنی استخوان (BMD) محتوای مواد معدنی استخوان (BMC)

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۷۷ تعداد دانلود : ۸۲۲
بیماری پوکی استخوان یا استئوپروز که اپیدمی خاموش عصر حاضر لقب گرفته، می تواند در زندگی حرفه ای و آینده ورزشکاران مشکل ایجاد کند و آنها را از ادامه فعالیت باز دارد. تحقیقات نشان می دهد فعالیت بدنی، گامی اولیه و حیاتی برای جلوگیری از پوکی استخوان است؛ اگرچه، به نظر می رسد فعالیت های بدنی تأثیر یکسانی بر بافت استخوانی ندارند. تحقیقات نشان می دهد فعالیت هایی که تحمل کننده وزن بدن می باشند، باعث افزایش تراکم مواد معدنی استخوان ها می¬شوندT در حالی که درباره تراکم مواد معدنی استخوان در ورزش هایی که تحمل کننده وزن بدن نیستند (مانند شنا) نتایج ضد و نقیضی گزارش شده است. هدف تحقیق حاضر برآورد میزان شیوع استئوپنی و استئوپروز و همچنین سنجش تراکم و محتوای مواد معدنی استخوان در شناگران حرفه ای است. بدین منظور، ترکم مواد معدنی مهره های کمری 13 شناگر نخبه (سن 37/1±31/19 سال، قد 17/5±39/178 سانتی متر، وزن 4/9±92/75 کیلوگرم، شاخص توده بدن 33/3±91/23 کیلوگرم بر متر مربع) و 13 نفر غیرورزشکار (سن 98/1±39/19 سال، قد 11/6±46/174 سانتی متر، وزن 4/12±08/69 کیلوگرم، شاخص توده بدن 19/3±62/22 کیلوگرم بر متر مربع) توسط دستگاه DEXA اندازه گیری و بر اساس هنجارهای مربوط، در سه گروه نرمال، استئوپنی و استئوپروز جای گرفتند. نتیجه اصلی تحقیق حاضر این است که بر اساس معیار Z-score، 5/61 درصد از شناگران نخبه، در ناحیه مهره های کمری دچار ناهنجاری استئوپنی می باشند، در حالی که در گروه کنترل، 5/38 درصد از آزمودنی ها ارزش های BMD پایین تر از نرمال (7/7 درصد استئوپروز و 8/30 درصد استئوپنی) دارند. همچنین، مقایسه تراکم و محتوای مواد معدنی بین شناگران و آزمودنی های گروه کنترل، تفاوت معنی¬داری نشان نداد، ولی تراکم و محتوای مواد معدنی در شناگران مقادیر پایین تری داشت و مقادیر P محاسبه شده قابل تأمل می باشند. اساساً، فشارهای مکانیکی وارد بر استخوان ها از دو راه کشش عضله، هنگام انقباضات عضلانی و شوک وارد بر بدن از طرف زمین ایجاد می شود و به نظر می رسد عامل دوم نقش مؤثرتری در توسعه و افزایش BMD داشته باشد. شناگران نخبه معمولاً بین 3 تا 5/3 ساعت در روز به فعالیت حرفه ای می پردازند. در نتیجه، در مقایسه با هم ردیفان غیر ورزشکار خود 3 تا 5/3 ساعت در روز کمتر با زمین در تماس¬اند و شوک کمتری از سوی زمین به آنها وارد می شود. از طرف دیگر، به نظر می رسد ورزش های قدرتی و کوتاه مدت بیشتر از ورزش های استقامتی مانند شنا، استخوان ساز (استئوژنیک) می باشند؛ بنابراین به شناگران توصیه می شود برای جلوگیری از کاهش تراکم مواد معدنی، علاوه بر فعالیت حرفه ای خود، به فعالیت هایی بپردازند که به ساختار اسکلتی بدن شوک وارد می کنند مانند دویدن، پریدن و غیره.
۳۲۲.

مقایسه تراکم استخوانی ستون فقرات کمری ¬و گردن ران دوچرخه سواران حرفه ای با افراد غیرورزشکار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دوچرخه سواری تراکم استخوان مهره های کمری گردن ران

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۳۷ تعداد دانلود : ۹۵۰
هدف پژوهش بررسی تفاوت تراکم استخوانی ستون فقرات کمری و گردن ران دوچرخه سواران حرفه ای با همتایان غیرورزشکار آن¬هاست. این پژوهش از نوع توصیفی-همبستگی است. 17 نفر از دوچرخه¬سواران حرفه ای حاضر در لیگ دسته یک دوچرخه¬سواری باشگاه های کشور با میانگین سنی 87/0±52/23 سال، قد 81/2±94/174 سانتی¬متر، وزن 17/3±12/73 کیلوگرم، سابقه فعالیت در رشته دوچرخه¬سواری 2/1±3 سال و 17 نفر از افراد سالم غیرورزشکار با میانگین سنی 40/1±94/22 سال، قد 40/2±65/172 سانتی¬متر، وزن 39/3±27/71 کیلوگرم در این تحقیق شرکت کردند. داده ها به¬وسیله دستگاه سنجش تراکم مواد معدنی استخوان (DEXA) جمع¬آوری شد و پرسشنامه سابقه پزشکی توسط پزشک متخصص تکمیل شد. تراکم مواد معدنی استخوان گردن و تروکانتر ران و همچنین مهره های دوم تا چهارم کمری اندازه¬گیری شد. اطلاعات مربوط با به¬کارگیری روش آماری توصیفی و آزمون t مستقل (05/0≥p) و با استفاده از نرم¬افزار SPSS تجزیه و تحلیل شد. نتایج تحقیق نشان می دهد بین تراکم مواد معدنی استخوان ران و مهره های کمری دوچرخه¬سواران و افراد غیرورزشکار تفاوت معنی¬داری وجود ندارد (95/1=T، 059/0=p و 86/1=T، 071/=p). همچنین، ارزش های عددی تراکم مواد معدنی استخوان گردن ران و مهره های دوم، سوم و چهارم کمری دوچرخه¬سواران بیشتر از همتایان غیر ورزشکار آن¬ها بود، ولی از لحاظ آماری تفاوت معنی¬دارای بین آن¬ها وجود نداشت. با توجه به اینکه دوچرخه¬سواران حرفه ای تمرینات شدید و طاقت فرسایی انجام می دهند، انتظار می رود تراکم استخوانی دوچرخه سواران تفاوت معنی¬داری را با گروه غیرورزشکار داشته باشد، ولی نتایج این تحقیق نشان داد که تمرین و فعالیت ورزشی به تنهایی نمی تواند عاملی مؤثر در افزایش تراکم استخوانی باشد. احتمالاً نوع تمرین و شیوه اجرای آن می تواند از عوامل تأثیرگذار بر افزایش تراکم استخوانی دوچرخه¬سواران حرفه ای باشد (Tscore بین 1- و1)؛ بنابراین توصیه می شود دوچرخه¬سواران برای افزایش تراکم استخوانی، فعالیت های ورزشی دیگری مثل تمرینات با تحمل وزن غیر از دوچرخه¬سواری انجام دهند و شیوه های تمرین مناسب را انتخاب کنند.
۳۲۳.

بررسی همه گیرشناسی آسیب های تنه و ستون فقرات در کشتی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کشتی آسیب همه گیرشناسی ستون فقرات تنه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۲۳ تعداد دانلود : ۱۸۱۲
هدف از پژوهش حاضر بررسی همه گیرشناسی آسیب های سر، ستون فقرات و تنه در ورزش کشتی، در مقالات چاپ شدة مجلات معتبر است. بدین منظور، مقالات چاپ شده از سال 1951 تا 2008، در زمینة آسیب های کشتی بررسی شدند. نتایج نشان داد حدود 19- 6/47 درصد کل آسیب ها در کشتی مربوط به نواحی سر، ستون فقرات و تنه است. این پژوهش مشخص کرد که اسپرین/استرین شایع ترین آسیب ها در کشتی میباشند. همچنین مشخص شد که برخورد با حریف مهم ترین سازوکار آسیب و حرکتِ به زمین زدن حریف، مهم ترین حرکت آسیب زا به نواحی سر، ستون فقرات و تنه است، به علاوه، شیوع آسیب ها در زمان تمرین بیشتر از زمان مسابقات است. علاوه بر این موارد، بررسی مقالات نشان داد میزان آسیب های فاجعه آمیز در کشتی بیشتر از ورزش های دیگر است و اکثریت قریب به اتفاق آنها به آسیب سر و گردن منجر شده اند.
۳۲۵.

روایی روش ابداعی پردازش تصویر در اندازه گیری زاویه Q در حالت درازکش

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۹۸ تعداد دانلود : ۶۹۱
تغییرات زاویه Q، مهم ترین عامل بروز سندروم درد کشککی-رانی در تحقیقات مختلف گزارش شده است. در این پژوهش یک روش غیرتهاجمی جدید برای اندازه گیری زاویه Q ارائه شده است. هدف از پژوهش حاضر، طراحی و تعیین روایی یک سیستم اندازه گیری زاویه Q در حالت درازکش است. این روش با استفاده از پردازش تصاویر گرفته شده از پایین تنه مقدار زاویه Q را محاسبه می کند. به این منظور زاویه Q هجده زانو با میانگین و انحراف استاندارد سن 24/2 ± 55/23 (سال)، وزن47/10 ± 00/73 (کیلوگرم) و قد 28/8 ± 77/175(سانتی متر) با استفاده از روش ابداعی پردازش تصویر و روش CT scan در وضعیت درازکش محاسبه و مقدار همبستگی بین این دو روش از طریق ضریب همبستگی پیرسون محاسبه شد. نتایج نشان داد که بین زوایای Q به دست آمده از روش ابداعی پردازش تصویر با روش CT scan در حالت درازکش ارتباط معناداری وجود دارد (001/0P=). و مقدار همبستگی (92/0r =) به دست آمد. براساس نتایج به دست آمده، روش ابداعی پردازش تصویر همبستگی زیادی با روش CT scan در اندازه گیری زاویه Q دارد، بنابراین از روش ابداعی پردازش تصویر می توان به عنوان یک روش با دقت زیاد در کنار دیگر روش ها استفاده کرد.
۳۲۶.

تأثیر یک دوره برنامه بازتوانی تسریعی بر عملکرد و تعادل افراد دارای ACL بازسازی شده(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تعادل ACL ACL بازسازی شده پروتکل بازتوانی تسریعی عملکرد زانو

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۶۹ تعداد دانلود : ۲۵۰۲
ضایعات لیگامان متقاطع قدامی زانو از شایع¬ترین آسیب های ورزشی است (2). از آنجا که هدف اصلی بازتوانی، برگشت تدریجی به سطح فعالیت قبل از آسیب است (3)، هرچه زمان درمان پس از آسیب کوتاه¬تر باشد، نتایج بهتر خواهد بود و بیمار سریع تر به عملکرد خود باز خواهد گشت (4). در این پژوهش، تأثیر تمرینات تسریعی بر عملکرد حرکتی، تعادل دینامیکی و استاتیکی بیمارانی که بازسازی ACL داشته اند ارزیابی شده است. در این تحقیق 30 نفر که عمل بازسازی ACL از طریق BPTB داشتند (با میانگین سنی7/28 سال، قد 7/178 سانتی متر، وزن 97/80 کیلوگرم و سابقه ورزشی 8/14سال) انتخاب و به¬صورت تصادفی در دو گروه 15 نفری کنترل و تجربی تقسیم بندی شدند. گروه تجربی پروتکل بازتوانی تسریعی (شروع زود هنگام تمرینات دامنه حرکتی، تحمل وزن و بازگشت به ورزش بعد از گذشت 4-6 ماه) (43) را به مدت 24 هفته و گروه کنترل دوره فیزیوتراپی معمول (روش محافظه کارانه) را اجرا کردند. در پایان ماه های سوم، چهارم، پنجم و ششم تعادل پویا با استفاده از آزمون ستاره، تعادل ایستا با آزمون لک لک و عملکرد زانو با لِی تک پا در حداکثر مسافت ارزیابی شد. از آزمون اندازه گیری مکرر و t مستقل برای تجزیه و تحلیل نتایج در سطح 05/0 استفاده شد. در هر دو گروه (بازتوانی تسریعی و فیزیوتراپی) عملکرد اندام جراحی شده ضعیف تر از اندام سالم بود. عملکرد زانوی جراحی شده در گروه تجربی به طور معنی¬داری بهتراز گروه کنترل بود. پایداری ایستا و پویای اندام تحتانی در گروه تجربی بیشتر از گروه کنترل بود (05/0=p). نتایج نشان داد بعد از عمل جراحی و برنامه بازتوانی تسریعی، نقص موجود در عملکرد و تعادل افراد به طور کامل از بین نمی¬رود. همچنین برنامه تمرینات عصبی-عضلانی باید بخش مهمی از برنامه بازتوانی تسریعی را برای بازتوانی بهتر افراد با ACL بازسازی شده، به خود اختصاص دهد.
۳۲۷.

تاثیر یک دوره تمرین هوازی منتخب با چرخ کارسنج بر میزان FEV1 و FVC، تحمل فعالیتی، و میزان تنگی نفس در جانبازان شیمیایی ریوی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: جانبازان شیمیایی ریوی تمرین هوازی منتخب FEV1 FVC تحمل فعالیتی تنگی نفس

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی علم تمرین
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی آسیب شناسی ورزشی و حرکات اصلاحی ورزش معلولین
تعداد بازدید : ۲۳۰۰ تعداد دانلود : ۱۲۵۳
هدف پژوهش حاضر عبارت است از مطالعه تاثیر یک دوره برنامه تمرین هوازی منتخب با چرخ کارسنج بر میزان FEV1 و FVC، تحمل فعالیت، و میزان تنگی نفس جانبازان شیمیایی ریوی مبتلا به برونشیولیت ابلیترانس بر اثر تحمیل گاز خردل. 14 نفر از جانبازان شیمیایی ریوی که بر اثر تماس با گاز خردل دچار ضایعه ریوی در حد متوسط شدند، با میانگین سنی 08/8±89/44 سال، وزن 57/12±41/77 کیلوگرم، (FEV1)42/9±81/61 درصد پیش بین انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه کنترل (6نفر) و تجربی (8نفر) تقسیم شدند. ابتدا میزان تنگی نفس بیماران از طریق پرسش نامه ATS ارزیابی شد. بیماران مانور اسپیرومتری FVC و FEV1را انجام دادند. آزمون تحمل فعالیت (آزمون میدانی مسافت 6 دقیقه راه رفتن) در روز دیگر به اجرا درآمد. سپس، برای تعیین HRmax، آزمون بیشینه اصلاحی بروس روی نوارگردان انجام گرفت. گروه تجربی به مدت 4 هفته برنامه تمرین هوازی منتخب روی چرخ کارسنج را با شدت 70 تا 80 درصد HRmax در هر نوبت به مدت 20 تا 30 دقیقه و سه بار در هفته اجرا کردند. بعد از اتمام برنامه تمرینی از هر دو گروه پس آزمون گرفته شد. در تحلیل آماری داده ها، از t همبسته و مستقل استفاده شد. اختلاف معناداری آماری در سطح 05/0≥P در نظر گرفته شد. نتایج تحقیق نشان داد اجرای برنامه تمرین هوازی بر میزان FEV1 و FVC گروه تجربی اثرگذار بود و در پس آزمون با اندکی افزایش مواجه شد، اما معنادار نبود (مقادیر p به ترتیب361/0و 09/0). از سوی دیگر، تغییرات بین گروهی FEV1 و FVCبه دنبال تمرین تفاوت معناداری نداشت (مقادیرP به ترتیب 724/0و 443/0). اما به دنبال تمرین تفاوت معناداری در میانگین تحمل فعالیت گروه تجربی (000/0P=) و در مقایسه با گروه کنترل به دست آمد (000/0P=). میانگین میزان تنگی نفس گروه تجربی، در پس آزمون (000/0P=) و در مقایسه با گروه کنترل تفاوت معناداری نشان داد (001/0P=). به طور خلاصه می توان گفت که برنامه تمرین منتخب، میزان FEV1 وFVC جانبازان شیمیایی ریوی را به طور معناداری دگرگون نکرد، در حالی که میزان تحمل آنان در برابر اجرای فعالیت هوازی و میزان تنگی نفس بیماران به طور معناداری بهبود پیدا کرد.
۳۲۸.

اثر تمرینات ریباندتراپی بر تعادل پویای زنان جوان ورزشکار

کلیدواژه‌ها: تعادل پویا تمرینات ریباندتراپی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴۱۴ تعداد دانلود : ۱۸۶۵
تمرینات ریباندتراپی به عنوان یک روش تمرینی جدید که موجب تحریک مکانیکی سیستم عصبی– عضلانی می شود، مورد توجه پژوهشگران و توان بخشان قرار گرفته است. با توجه به رابطه کارایی سیستم عصبی-عضلانی با تعادل که جزء لاینفک فعالیت های روزمره و ورزشی است، هدف از انجام این پژوهش تأثیر تمرینات ریباندتراپی بر تعادل پویای زنان جوان ورزشکار بوده است. تعداد 40 نفر از زنان ورزشکار با میانگین و انحراف استاندارد (سن:03/2±9/22سال، وزن:21/4±97/64 کیلوگرم، قد:05/6±25/170 سانتی متر و شاخص توده بدنی:1/2±6/22) به طور داوطلبانه در این تحقیق شرکت کردند و به صورت تصادفی به دو گروه کنترل (10 نفر بسکتبالیست و 10 نفر تکواندو کار) و تجربی (10 نفر بسکتبالیست و 10 نفر تکواندوکار) تقسیم شدند. قبل از اعمال برنامه تمرینی ریباندتراپی، تعادل پویای آزمودنی ها با استفاده از تست تعادل گردشی (SEBT) اندازه گیری شد. گروه های تجربی، تمرینات ریباندتراپی را که شامل پریدن های ایمنی، هوازی، قدرتی و مقاومتی بود در هشت هفته و هر هفته پنج روز به مدت 30 دقیقه انجام دادند. پس از پایان دوره هشت هفته ای در نظر گرفته شده، پس آزمون تست تعادل گردشی SEBT از دو گروه کنترل و تجربی به عمل آمد. از روش آماری t مستقل به منظور تحلیل داده ها استفاده شد. تمرینات ریباندتراپی، تأثیرمعنی داری در پنج جهت (داخلی، قدامی – داخلی، خلفی، خلفی– داخلی و خلفی- خارجی) آزمون تست تعادل گردشی نشان داد، در حالی که در سه جهت (قدامی، قدامی– خارجی و خارجی) تعادل پویای گروه های تجربی تکواندو کاران و بسکتبالیست هاتفاوت معنی داری نداشتند. با توجه به یافته های تحقیق، تمرینات ریباند تراپی را می توان برای بهبود وضعیت تعادل پویا توصیه کرد، اگرچه انتظار می رود بهبود در تعادل پویا در جهات (داخلی، قدامی– داخلی، خلفی، خلفی– داخلی و خلفی- خارجی) بیشتر باشد.
۳۳۰.

تاثیر شش هفته تمرین قدرتی پلایومتریک و ترکیبی (قدرتی و پلایومتریک) بر تعادل پویای دانشجویان مرد ورزشکار

کلیدواژه‌ها: تمرین قدرتی تعادل پویا تمرین پلایومتریک تمرین ترکیبی(قدرتی و پلایومتریک)

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۷۷ تعداد دانلود : ۱۲۴۸
هدف از این پژوهش بررسی تاثیر شش هفته تمرین قدرتی پلایومتریک و ترکیبی بر تعادل پویای دانشجویان مرد ورزشکار بود.60 دانشجوی مرد رشته تربیت بدنی و علوم ورزشی با میانگین و انحراف استاندارد سنی 95/4±18/23 سال وزن 09/3±17/72 کیلوگرم و قد 63/3±58/173 سانتی متر بدون سابقه آسیب در اندام تحتانی سر و اختلالات دهلیزی به صورت داوطلبانه در این تحقیق شرکت کردند و به صورت تصادفی به چهار گروه 15 نفری [گروه یک: تمرین قدرتی؛ گروه دو: تمرین پلایومتریک؛ گروه سه: تمرین ترکیبی(قدرتی و پلایومتریک) و گروه چهار: کنترل] تقسیم شدند. روز قبل از اجرای شش هفته برنامه تمرینی تعادل پویای آزمودنیها با تست تعادل ستاره (SEBT) اندازه گیری شد. در طی شش هفته که سه گروه تمرینی تمرینات ویژه خود را انجام می دادند از گروه کنترل خواسته شد فعالیت های بدنی روزانه و تمرینات خود راحفظ نمایند. روز بعد از اتمام دوره تمرینی تعادل پویای آزمودنی ها اندازه گیری شد. برای تجزیه و تحلیل آماری از روش های آمار توصیفی آنالیز واریانس یک سویه و آزمون تعقیبی توکی در سطح معنی داری 05/0 ≤ α استفاده شد. تمرین قدرتی پلایومتریک و ترکیبی افزایش معنی دار فاصله دستیابی آزمودنی ها در هر هشت جهت SEBT را نشان دادند. یافته های تحقیق هم چنین نشان داد تمرین ترکیبی از تمرین قدرتی و پلایومتریک و تمرین پلایومتریک نیز از تمرین قدرتی بهبود بیشتری در تعادل پویای آزمودنیها ایجاد می کند. با توجه به نتایج تحقیق استفاده از تمرینات ترکیبی پلایومتریک و قدرتی(به ویژه ترکیبی) به منظور کاهش احتمال آسیب و بهبود تعادل پویای ورزشکاران توصیه می شود.
۳۳۵.

تاثیر ویبریشن بر اطلاعات حس عمقی عضلات تنه مردان جوان سالم، در هدایت مسیر حرکتی راه رفتن

کلیدواژه‌ها: ویبریشن ا طلاعات حس عمقی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۰۴ تعداد دانلود : ۱۰۳۵
انسان طی حرکت و جا به جایی، محیط اطرافش را ارزیابی کرده و مسیری را به وسیله تصویر موجود در سیستم عصبی مرکزی از فضای حرکت که به صورت متوالی به روز می شود، انتخاب می کند. هدف از این تحقیق ارزیابی نقش اطلاعات حس عمقی عضلات تنه به عنوان چار چوب مرجع در تعیین جهت یابی بود. به این منظور 11 مرد جوان سالم راست دست (میانگین سنی 78/0± 78/23 سال، میانگین قد 7/5 ±7/169 سانتیمتر، میانگین وزن 8/6± 8/62، میانگین شاخص توده بدنی 7/1 ±34/22 کیلوگرم بر مترمربع) به صورت داوطلبانه در این تحقیق شرکت کردند. ویبریشن یکطرفه عضلات تنه از ابتدا و نیمه مسیر، در یک تکلیف حرکتی (راه رفتن، هفت گام) در شرایط چشم بسته و چشم باز به کار گرفته شد. انحراف از مسیر راه رفتن توسط مسافت هفتمین گام از اولین گام از محور داخلی – خارجی محاسبه شد. طول گام و زاویه انحراف پا از محور داخلی – خارجی برای هر هفت گام اندازه گیری شد . همه انحرافات از مسیر مستقیم توسط رد پای آزمودنی ها از خط مرجع بر روی زمین اندازه گیری شد. برای آزمون تفاوت معنادار در پارامتر مسافت از آزمون ANOVA با اندازه گیری مکرر دو راهه (دو وضعیت بینایی و سه وضعیت ویبریشن) و برای تعیین اختلاف میان میانگین زاویه انحراف پا از خط مرجع و طول گام درون و میان سه شرایط ویبریشن و دو وضعیت بینایی از آزمون ANOVA با اندازه گیری مکرر سه راهه (شرایط بینایی و ویبریشن و زاویه رد پا) استفاده شد. بر اساس نتایج به دست آمده، ویبریشن در شرایط چشم بسته و اعمال ویبریشن در نیمه مسیر، انحراف واضحی در مسیر گام برداری ایجاد کرد (01/0 = P). در شرایط چشم باز، انحراف کمتر بود (06/0 = P ) . همچنین انحراف کمی در مسیر گام برداری در شرایطی که چشم ها بسته و ویبریشن در ابتدای مسیر اعمال شد، به وجود آمد (77/0 = P). بر اساس نتایج به دست آمده می توان گفت اطلاعات حس عمقی تنه نقش مهمی در تعیین چارچوب مرجع برای انحراف از مسیر گام برداری دارد.
۳۳۶.

شدت شیوع کم خونی ناشی از فقر آهن دوندگان زن حرفه ای طی یک دوره تمرین پیش از فصل(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: هموگلوبین شاخص توده بدن شاخص های خونی میانگین حجم گلبولی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۹۵ تعداد دانلود : ۷۱۷
این پژوهش به بررسی اثر تمرینات دو استقامتی پیشرونده بر شیوع آنمی ناشی از فقر آهن در ورزشکاران زن پرداخته است. بدین منظور 15 ورزشکار حرفه ای با میانگین سابقه ورزشی 5-3 سال با میانگین سنی 3/2 ± 1/17 سال، قد 4/5 ±163 سانتیمتر، وزن 3/3 ± 50 کیلوگرم و شاخص توده بدن 2/1 ± 2/20 انتخاب شدند. آزمودنی ها به مدت 13 هفته تمرینات را 4 جلسه در هفته به مدت 90 دقیقه در هر جلسه با شدت 65 تا 90 درصد ضربان قلب بیشینه انجام دادند. متغیرهای تحقیق شامل هموگلوبین، میانگین حجم گلبولی هماتوکریت و ظرفیت اتصال آهن بود. نمونه خونی 48 ساعت قبل از اولین جلسه تمرین و 48 ساعت پس از آخرین جلسه تمرینی در وضعیت استراحت در آزمایشگاه گرفته شد. برای بررسی تاثیر تمرینات بر متغیرها از آزمون t همبسته استفاده شد که نشان داد تمرینات استقامتی طی دوره پیش از مسابقات اثر معنی داری بر شدت کم خونی ورزشکاران ندارد (05/0P>). همچنین اختلاف معنی داری به لحاظ شاخص های خونی در پیش آزمون و پس آزمون وجود ندارد.
۳۳۷.

بررسی راستای استاتیک اندام تحتانی در زنان ورزشکار با سابقه آسیب لیگامان صلیبی قدامی (ACL)

کلیدواژه‌ها: زنان ورزشکار ناراستایی آسیب ACL پرونیشن

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۶۹ تعداد دانلود : ۱۰۹۷
آسیب لیگامان صلیبی قدامی (ACL) با نرخ شیوع 250000 مورد سالانه فقط در آمریکا، یکی از شایع ترین آسیب های ورزشی جهان است. زنان 2 تا 8 برابر مردان به این آسیب دچار می شوند. به نظر می رسد عوامل خطرساز عمومی و اختصاصی زیادی در بروز آسیب ACL زنان وجود دارد. هدف از پزوهش حاضر، بررسی ناراستایی اندام تحتانی به عنوان عامل خطرآفرین درونی در زنان ورزشکار با سابقه آسیب ACL است. به این منظور 20 زن ورزشکار با سابقه آسیب ACL (میانگین سن 75/5 ±90/24 سال، قد 58/6± 05/167 سانتیمتر، وزن 58/5± 88/60 کیلوگرم و سابقه ورزشی 41/4± 70/7 سال) و 20 زن ورزشکار سالم (میانگین سن 59/5± 85/24 سال، قد 39/6 ±15/166 سانتیمتر، وزن 08/6 ±20/60 کیلوگرم و سابقه ورزشی 69/3 ±7 سال) که از نظر سن، رشته ورزشی و عضو درگیر با گروه آسیب دیده همتا سازی شده بودند، در این پژوهش شرکت کردند. افت ناوی، چرخش درشت نی و زاویه Q پای چپ و راست آزمودنی ها اندازه گیری شد. نتایج نشان داد 90 درصد آسیب ها با ساز و کار غیربرخوردی رخ داده بودند. همچنین پارگی ACL در 85 درصد آزمودنی ها با آسیب مینیسک داخلی همراه بود. تحلیل داده ها نشان داد بین پرونیشن و چرخش داخلی درشت نی دو گروه تفاوت معنی داری وجود دارد (05/0 P£ )، اما این اختلاف در مورد زاویه Q معنی دار نبود. همچنین بین پای سالم و آسیب دیده گروه آسیب دیده از نظر متغیرهای مورد بررسی تفاوت معنی داری مشاهده نشد (05/0P£). ازاین رو شناسایی عوامل خطرساز بیومکانیکی و به طور اختصاصی غربالگری (Screening) ورزشکارانی با افزایش پرونیشن (Hyperpronation) و چرخش داخلی درشت نی (Internal Tibial Torsion) که ممکن است آنان را مستعد آسیب های ACL سازد، ضروری است و ارائه برنامه های پیشگیرانه برای آنان از سوی مربیان لازم به نظر می رسد.
۳۳۸.

پتانسیل بروز آسیب لیگامنت متقاطع- قدامی در بین زنان و مردان حین فرودآمدن با توجه به عملکرد کینماتیکی مفصل زانو(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بیومکانیک زانو تیگامنت متقاطع قدامی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۲۴
آسیب لیگامنت متقاطع قدامی (ACL )یکی از شایع ترین آسیب های زانو در فعالیت های ورزشی است که میزان شیوع آن با توجه به عامل جنسیت مورد بحث و بررسی است. در خصوص پتانسیل بروز آسیب ACL در بین زنان و مردان در کنار تفاوت های آناتومیکی و فیزیولوژیکی که در تحقیقات قبلی به آن اشاره شده است، نتایج مطالعات در بررسی تفاوت مکانیک حرکت زانو اختلاف نظر را نشان می دهد. هدف از انجام این تحقیق بررسی پتانسیل بروز آسیب ACL در بین مردان و زنان حین فرودآمدن با توجه به عملکرد کینماتیکی مفصل زانو بود. هشت مرد با میانگین قد:47/7±18/179، وزن:22/13±96/67 و سن:41/1±50/21 و هشت زن دانشجوی تربیت بدنی و علوم ورزشی با میانگین قد:19/3±25/162، وزن:26/3±31/59 و سن:30/1±00/21 به عنوان آزمودنی در این تحقیق شرکت کردند. اطلاعات مربوط به تغییرات وضعیت سه بعدی مفصل زانو حین اجرای حرکت فرود از زمان تماس پا با زمین تا رسیدن زانو به حداکثر فلکشن از سکویی که 40 سانتی متر از زمین فاصله داشت، جمع آوری شد. با توجه به اطلاعات مذکور پارامترهای زاویه و شتاب مفصل زانو در سه صفحه حرکتی و در دو لحظه تماس پا با زمین و رسیدن زانو به حداکثر فلکشن مورد بررسی قرار گرفت. از آزمون تی مستقل برای تعیین تفاوت جنسیت در عملکرد کینماتیکی مفصل زانو استفاده شد. زنان در مقایسه با مردان در لحظه تماس پا با زمین (22%) و رسیدن زانو به حداکثر فلکشن (24%) به طور معنی داری زاویه فلکشن زانوی کمتری نشان دادند. همچنین زنان شتاب زانوی بیشتری (19%) در صفحه ساجیتال در زمان رسیدن زانو به حداکثر فلکشن نسبت به مردان را به خود اختصاص دادند. کاهش فلکشن زانو در زنان هنگام فرود از نظر مکانیکی بازدارنده همسترینگ در مقابل نیروهای قدامی است و در نتیجه ACL را تحت استرس بیشتری قرار می دهد. در خصوص شتاب بیشتر مفصل زانو در زنان، با استفاده از قانون دوم نیوتن، مشاهده شتاب بیشتر در محور جلویی-عقبی در زانو را به بالاتر بودن اعمال نیروی وارد شده می توان مرتبط دانست. از این رو در شرایطی که در حرکت قدامی زانو نیروی بیشتری اعمال شود، به مکانیسم هایی همچون ACL که نقش کنترل حرکت رو به جلو در زانو را دارند، فشار بیشتری وارد می شود. نتیجه گیری نهایی اینکه زنان در حرکت فرود آمدن الگوی حرکت زانوی متفاوتی دارند که افزایش بار بر تیگامنت متقاطع قدامی را موجب گردیده و پتانسیل آسیب بیشتر را فراهم می نماید.
۳۳۹.

اثر خستگی عضلات پروگزیمال و دیستال اندام تحتانی و خستگی ناشی از فعالیت تا حد واماندگی بر تعادل پویا

کلیدواژه‌ها: تعادل پویا عضلات پروگزیمال عضلات دیستال خستگی ناشی از فعالیت تا حد واماندگی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۵۷۰ تعداد دانلود : ۱۰۹۷
هدف از انجام تحقیق بررسی مقایسه ای اثر خستگی عضلات پروگزیمال و دیستال اندام تحتانی و خستگی ناشی از فعالیت تا حد واماندگی بر تعادل پویا بوده است. به این منظور 15 دانشجو با میانگین و انحراف استاندارد سنی 57/1±23 سال قد 2/5±6/172 سانتی متر و وزن 8/4±5/74 کیلوگرم بدون سابقه آسیب در اندام تحتانی در این تحقیق شرکت کردند. برای برآورد تعادل پویای آزمودنی ها پس از گرم کردن مختصر(10-5 دقیقه کشش و دوی نرم) از تست تعادل ستاره(SEBT) در هشت جهت و برای اعمال برنامه خستگی در عضلات عمل کننده در ناحیه مچ پا و زانو از دستگاه بیودکس استفاده شد. برای این منظور ابتدا حداکثر گشتاور عضلات پلانتارفلکسور و دورسی فلکسور مچ پا و عضلات فلکسور و اکستنسور زانو ثبت شد. سپس از هر آزمودنی خواسته شد که حرکات پلانتارفلکشن و دورسی فلکشن مچ پا(برای اعمال برنامه در ناحیه مچ پا) و حرکات فلکشن و اکستنشن زانو(برای اعمال برنامه در ناحیه زانو) را روی دستگاه بیودکس در نوبت های نامحدود با 5 تکرار انجام دهد. فرض بر این بود که اگر گشتاور تولیدی آزمودنی طی سه حرکت متوالی زیر 50 درصد حداکثر گشتاور ثبت شده طی اولین حرکت باشد خستگی اتفاق افتاده است. همچنین برای اجرای برنامه خستگی تا حد واماندگی از آزمون بروس استفاده شد. بین اعمال برنامه های مختلف خستگی 72 ساعت استراحت زمان لازم برای از بین رفتن اثرات برنامه خستگی قبلی در نظر گرفته شد. پس از اعمال هر یک از برنامه های خستگی پس آزمون SEBT به عمل آمد. برای تجزیه و تحلیل دادهها از روش های آمار توصیفی آزمون t همبسته و t مستقل در سطح معنی داری p≤0.05 استفاده شد. با توجه به نتایج بهدست آمده مشاهده گردید که اختلاف اثر خستگی عضلات پروگزیمال (فلکسورها و اکستنسورهای زانو) و خستگی ناشی از فعالیت تا حد واماندگی (آزمون بروس) با اعمال پروتکل خستگی در ناحیه دیستال (پلانتارفلکسورها و دورسی فلکسورهای مچ پا) در سه جهت (قدامی قدامی داخلی و قدامی جانبی) معنیدار بوده و خستگی ناشی از فعالیت تا حد واماندگی و خستگی عضلات عملکننده در ناحیه زانو باعث کاهش بیشتر فاصله دستیابی در این سه جهت شده است. همچنین مشاهده شد که ایجاد خستگی با پروتکل بروس در جهت های سخت آزمون SEBT (جانبی قدامی- جانبی و قدامی) نسبت به پروتکل های خستگی موضعی کاهش بیشتری را در فاصله دستیابی به دنبال داشته است. یافته های این تحقیق بیانگر تاثیر معنیدار خستگی عضلات پروگزیمال و دیستال و خستگی ناشی از فعالیت تا حد واماندگی بر تعادل پویا است.
۳۴۰.

تاثیر یک دوره تمرینات حرکت درمانی بر کیفیت زندگی بمیاران مبتلا به پارکینسون(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بیماری پارکینسون حرکت درمانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۶۰ تعداد دانلود : ۹۵۲
هدف این پژوهش عبارت است از بررسی تاثیر تمرینات حرکت درمانی بر کیفیت زندگی بیماران مبتلا به پارکینسون. 24 بیمار مرد مبتلا به پارکینسون به طور داوطلبانه در تحقیق شرکت کردند و به شکل تصادفی، به دو گروه 12 نفری آزمایش و گواه (میانگین سنی و انحراف استاندارد به ترتیب 8/8 ± 00/62 و 5/5 ± 08/63) تقسیم شدند. به منظور ارزیابی کیفیت زندگی آزمودنی ها، از پرسش نامه PDQL استفاده شد. طی 10 هفته تمرینات کششی و مقاومتی، گروه گواه تحت درمان های دارویی معمول بودند؛ اما گروه آزمایش علاوه بر درمان های دارویی، هر هفته در چهار جلسه یک ساعته تمرینات حرکت درمانی شرکت کردند. یافته های چهار خرده مقیاس و شاخص کلی کیفیت زندگی بین دو گروه در پیش آزمون اختلاف معناداری را نشان نداد. پس از مداخله، شاخص کلی کیفیت زندگی و خرده مقیاس های علایم پارکینسونی، علایم سیستمیک، و عملکرد اجتماعی فقط در گروه آزمایش افزایش معنادار داشتند. در خرده مقیاس عملکرد هیجانی فقط در گروه گواه کاهش معنادار مشاهده شد. یافته های این پژوهش نشان داد تمرینات حرکت درمانی بر کیفیت زندگی بیماران مبتلا به پارکینسون تاثیر مثبت دارد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان