فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۲۱ تا ۲۴۰ مورد از کل ۵۵۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف مقایسه تأثیر پاسخ وابسته به تعداد جلسات تمرین در هفته بر آمادگی جسمانی نوجوانان پسر کم تحرک طراحی و مورد مطالعه قرار گرفت. تعداد 48 نفر پسر کم تحرک داوطلب انتخاب و بطور تصادفی به چهار گروه با میانگین و انحراف استاندارد سن، گروههای دو جلسه ای ( 12نفر 3/2± 3/13 سال)، سه جلسه ای ( 12 نفر، 7/2± 5/13سال)، چهار جلسه ای (12 نفر، 1/3± 7/13 سال) و کنترل ( 12 نفر 4/3± 3/13سال) تقسیم بندی شد. برنامه تمرینی گروه دو جلسه در هفته شامل دویدن با شدت 70 – 60 درصد ضربان قلب بیشینه به مدت 35 – 25 دقیقه در هر جلسه و گروه سه جلسه در هفته برنامه دویدن را با همان شدت در زمان 25 – 17 دقیقه در هر جلسه و گروه چهار جلسه در هفته برنامه دویدن را با همان شدت در زمان 15 – 12 دقیقه در هر جلسه اجرا کردند. در هر سه گروه تجربی تمرینات چابکی، انعطاف پذیری و استقامت عضلانی اجرا و سعی شد نسبت حجم برنامه ها در مجموع جلسات گروه ها برابر باشد. تجزیه و تحلیل میانگین تغییرات داده ها با استفاده از آنالیز واریانس یک سویه با آزمون تعقیبی بن فرنی در سطح معنی داری (05/0P˂) نشان داد. مقادیر کاهش وزن، شاخص توده بدن، درصد چربی و اندازه دور کمر فقط در گروههای تجربی سه و چهار جلسه ای نسبت به کنترل معنی دار شد (05/0P˂). قدرت انفجاری دست ها، سرعت حرکت، استقامت قلبی تنفسی و انعطاف پذیری در هر سه گروه تجربی تفاوت معنی داری نسبت به گروه کنترل نشان داد. اما در شاخصهای تعادل، هماهنگی، قدرت انفجاری پاها، چابکی، استقامت عضلانی عضلات شانه و شکم، تغییرات فقط در گروه های سه و چهار جلسه ای نسبت به گروه کنترل معنی دار شد (05/0P˂). بطور کلی احتمالا اجرای هر سه برنامه تمرینی سازگاری های مفیدی را در پی داشته است و تغییر تعداد جلسات تمرین و افزایش آن برای بهبود بعضی متغیرهای آمادگی جسمانی با نقش بیشتر دستگاه عصبی نظیر تعادل، هماهنگی، توان انفجاری، چابکی توصیه می شود. از سوی دیگر در برخی متغیرها نظیر انعطاف پذیری تأثیر افزایش تعداد جلسات تمرین به سازگاری بیشتر منجر نمی شود.
تأثیر شکل قوس پا بر نیروهای فشاری و برشی مفصل مچ پا در شروع گام برداری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این تحقیق مقایسه نیروهای برشی و فشاری مفصل مچ پا در افراد دارای کف پای صاف و گود بود. 30 دانشجوی دختر (10نفر کف پای صاف،10 نفرکف پای گود، 10 نفر کف پای نرمال) با میانگین سن 7/1±23سال، قد 5/2±165سانتی متر و وزن 5/2±53کیلوگرم در این پژوهش شرکت کردند. نیروهای برشی و فشاری مفصل مچ پا با روش دینامیک معکوس محاسبه شد. برای سنجش میزان قوس کف پا از آزمون شاخص افتادگی ناوی استفاده شد. برای آزمون فرضیه ها از تحلیل واریانس (آنوا) یک عامله با اندازه گیری مکرر استفاده شد (0.05≥P). نتایج آماری نشان داد که بین پای گود و پای نرمال، پای گود و پای صاف، همچنین بین پای نرمال و پای صاف در نیروی فشاری مفصل مچ پا اختلاف معنا داری وجود دارد (0.001P<). همچنین، یافته ها نشان داد که بین پای گود و پای صاف (0.029P=) و پای نرمال و پای صاف در نیروی برشی مفصل مچ پا اختلاف معنا داری وجود دارد (0.001P=). اختلاف معنا داری بین پای نرمال و پای گود در نیروی برشی مفصل مچ پا یافت نشد (0.163P= ). بر این اساس افزایش نیروی فشاری مفصل مچ پا می تواند عامل مستعد بودن به اسپرین مچ پا و آسیب های استخوانی در کف پای گود باشد.
بررسی ریتم اسکاپولوهومرال و نسبت قدرت ایزومتریک عضلات آگونیست به آنتاگونیست شانه در بازیکنان هندبال و افراد غیر ورزشکار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این مطالعه، بررسی و مقایسه ی ریتم اسکاپولوهومرال و نسبت قدرت ایزومتریک عضلات آگونیست به آنتاگونیست شانه در بازیکنان هندبال و افراد غیر ورزشکار بود. تعداد 40 آزمودنی (20 بازیکن هندبال با میانگین سنی 1/2±21/22 سال و 20 غیر ورزشکار با میانگین سنی 3/2±21/22 سال) به صورت تصادفی به عنوان نمونه ی آماری انتخاب شدند. برای اندازه گیری قدرت ایزومتریک عضلات شانه از دینامومتر دستی نیکلاس و برای اندازه-گیری دامنه ی حرکتی بازو و کتف از اینکلینومتراستفاده شد. ریتم اسکاپولوهومرال از تقسیم الویشن بازو بر چرخش بالایی کتف در زوایای 45، 90 ، 135، از 45 تا 90 و از 90 تا 135 درجه ابداکشن شانه در صفحه ی فرونتال محاسبه شد. نتایج این مطالعه نشان داد که درمقایسه ی نسبت قدرت عضلات آگونیست به آنتاگونیست، تفاوت معنی داری بین شانه ی برتر و غیربرتر افراد غیرورزشکار وجود نداشت؛ در حالی که در بازیکنان هندبال در نسبت قدرت عضلات ابداکتور به اداکتور (002/0 p=) تفاوت معنی داری بین شانه ی برتر و غیر برتر وجود داشت. همچنین در ریتم اسکاپولوهومرال، تفاوت معنی داری در زوایای مختلف ابداکشن شانه ، بین شانه ی برتر و غیر برتر افراد غیر ورزشکار وجود نداشت؛ در حالی که در بازیکنان هندبال تفاوت معنی داری در ریتم اسکاپولوهومرال در90 درجه (01/0 p=)، 135 درجه (02/0 p=) و از 45 تا 90 درجه ی ابداکشن (02/0 p=) بین شانه ی برتر و غیر برتر وجود داشت. با توجه به نتایج مطالعه ی حاضر، تعادل گروه های عضلانی شانه، به ویژه تعادل نسبت عضلات ابداکتور به اداکتور در شانه ی برتر ورزشکاران پرتاب از بالای سر که فعالیت آنها به صورت یک طرفه صورت می گیرد، برای جلوگیری از برهم خوردن ریتم اسکاپولوهومرال توصیه می شود.
تأثیر تمرین های تعادلی بر افسردگی و کیفیت زندگی بیماران مبتلا به پارکینسون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر به کارگیری تمرین های تعادلی در جهت کاهش افسردگی و افزایش کیفیت زندگی بیمارانی است که حملات پارکینسونی آنها با وجود مصرف دارو کنترل نمی شود. پژوهش حاضر از نوع نیمه تجربی و پیش آزمون ـ پس آزمون با گروه کنترل است. 20 مرد مبتلا به پارکینسون به صورت هدفمند و داوطلبانه انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایشی (10 نفر) و کنترل (10 نفر) قرار گرفتند. آزمودنی های گروه تمرینی علاوه بر درمان های دارویی به مدت 12 هفته، هر هفته سه جلسه 60 دقیقه ای نیز به انجام تمرین های تعادلی پرداختند؛ درحالی که بیماران گروه کنترل در این مدت جز درمان های دارویی، هیچ فعالیت بدنی را تجربه نکردند. در ابتدا و انتهای این دوره، افسردگی و کیفیت زندگی بیماران به ترتیب با پرسش نامه افسردگی بک و پرسش نامه کیفیت زندگی بیماران مبتلا به پارکینسون ارزیابی شد. نتایج نشان داد، افسردگی در گروه تجربی به شکل معناداری نسبت به پیش از دوره تمرینی کاهش یافت؛ درحالی که در گروه کنترل، تغییر معناداری مشاهده نشد. همچنین کیفیت زندگی در تمامی ابعاد در گروه تجربی بهبود یافت درحالی که در گروه کنترل تغییر معناداری مشاهده نشد. نتایج پژوهش نشان داد که ورزش های تعادلی به عنوان یک روش درمانی مفید و مؤثر می تواند در جهت بهبود افسردگی و به دنبال آن بهبود در عملکرد زندگی روزانه وکیفیت زندگی بیماران پارکینسون مورد استفاده قرار گیرد.
تفاوت های مرتبط با سن و کانون توجه در کنترل پاسچر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کنترل پاسچر نقش مهمی در فعالیتهای روزانه و استقلال حرکتی افراد دارد. در سالهای اخیر توجه زیادی به جنبههای هوشیارانة کنترل پاسچر مثل توجه و فرایندهای شناختی برای عملکرد بهینه تعادلی شده است. هدف پژوهش حاضر، بررسی تفاوتهای مرتبط با سن در شرایط توجه درونی و بیرونی در کنترل پاسچر است. به این منظور جابهجایی قدامی – خلفی، میانی – جانبی و سرعت حرکت مرکز فشار پاهای (COP) 22 مرد سالمند (میانگین = 95/59 و انحراف معیار = 12/2) و 22 مرد جوان (میانگین = 16/24 و انحراف معیار = 76/2)، که از میان دانشجویان و کارکنان دانشگاه شهید چمران بهصورت هدفمند و در دسترس انتخاب شده بودند. طی سه کوشش 30 ثانیهای در شرایط توجه درونی و سه کوشش 30 ثانیهای در شرایط توجه بیرونی با استفاده از دستگاه فورس پلت فوم اندازهگیری شد. بعد از بررسی نرمال بودن دادهها به روش کلوموگروف اسمیرنوف و برابری واریانسها با استفاده از آزمون لون، دادهها به روش تحلیل واریانس چندمتغیری، تحلیل واریانس یکطرفه در متن مانوا تحلیل شد. نتایج بهدستآمده نشان داد هر دو گروه جوانان و سالمندان در شرایط توجه بیرونی ثبات پاسچر بیشتری نسبت به شرایط توجه درونی دارند. این نتایج از فرضیههای عمل محدودشده و پردازش هشیار حمایت میکند، همچنین در هر دو شرایط توجه بیرونی و توجه درونی، جوانان ثبات پاسچر بیشتری نسبت به سالمندان داشتند. بهنظر میرسد عملکرد ضعیفتر سالمندان نسبت به جوانان در هر دو شرایط توجه بیرونی و درونی ناشی از آثار افزایش سن بر سیستمهای حسی – حرکتی باشد.
اثر خستگی آبداکتور و آداکتورهای ران و مچ پا بر تعادل پویای بازیکنان فوتبال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این تحقیق بررسی تأثیر خستگی آبداکتور و آداکتورهای ران و مچ پا بر تعادل پویای بازیکنان فوتبالبود. 20 دانشجوی مرد رشته تربیت بدنی (سن 73/0±24/20 سال، قد 28/4±27/170 سانتی متر، وزن 24/7±38/67 کیلو گرم، شاخص توده بدن 02/2±22/23 کیلوگرم بر متر مربع) که هفته ای سه بار در تمرینات تیم فوتبال دانشگاه شرکت داشتند، بدون سابقه آسیب در اندام تحتانی، داوطلبانه در این تحقیق شرکت کردند. برای برآورد تعادل پویای بازیکنان، پس از گرم کردن مختصر، از آزمون تعادل ستاره (SEBT) در هشت جهت استفاده شد. به منظور ایجاد خستگی در عضلات آبداکتور و آداکتورهای ران و مچ پای بازیکنان، از دینامومتر ایزوکینتیک بایودکس استفاده شد. آزمون در دو جلسه برگزار شد که در هر یک از جلسات، برنامه خستگی به صورت تصادفی در یکی از گروه های عضلانی آبداکتور/ آداکتور مفصل ران و اورتور/ اینورتور مچ پا، به صورت انقباضات مکرر تا رسیدن به 50 درصد حداکثر گشتاور اولیه، با فاصله 72 ساعت و تا حد ممکن در شرایط مساوی اعمال شد. پس از اجرای برنامه خستگی پس آزمون SEBT به عمل آمد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی، آزمون t همبسته و تحلیل واریانس (طرح اندازه گیری مکرر) در سطح معناداری 05/0P< استفاده شد. خستگی ایزوکینتیکی عضلات آبداکتور و آداکتورهای ران و مچ پا سبب کاهش معنا دار فاصله دستیابی در آزمون SEBT شد. ضمن اینکه اِعمال برنامه خستگی در عضلات آبداکتور/ آداکتور مفصل ران سبب کاهش بیشتر فاصله دستیابی بازیکنان نسبت به عضلات اورتور/ اینورتور مچ پا شد. با توجه به یافته های تحقیق خستگی عضلات آبداکتور/ آداکتور ران نسبت به اورتور/اینورتورهای مچ پا در تعادل پویای بازیکنان فوتبال بیشتر اثر گذار است.
تأثیر یک برنامة 10 هفته ای تمرینات اصلاحی منتخب بر ناهنجاری کایفوز وضعیتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عارضة کایفوز، یکی از رایج ترین ناهنجاری های وضعیتی و از علل مهم تأثیرگذار بر پاتولوژی یک چهارم فوقانی بدن است که متخصصان اغلب با تجویز تمرینات اصلاحی رایج (براساس تئوری های کندال)، مبتلایان را مدیریت می کنند. با وجود این، شواهد علمی معتبر در زمینة میزان اثربخشی مطلوب این تمرینات، اندک است. هدف از این تحقیق، بررسی تأثیر یک برنامة 10 هفته ای تمرینات اصلاحی منتخب (رایج) بر ناهنجاری کایفوز وضعیتی بود. به این منظور، 20 فرد (10مرد و 10زن) دارای ناهنجاری کایفوز وضعیتی بزرگ تر از 42 درجه با میانگین سنی 55/1±93/20 سال، وزن 32/12±37/62 کیلوگرم و قد 72/10±62/170 سانتی متر به صورت هدفمند انتخاب شدند تا در برنامة تمرینات اصلاحی شرکت کنند. از خط کش منعطف برای اندازه گیری میزان زاویة کایفوز آزمودنی ها استفاده شد و میانگین آن در پیش آزمون و پس آزمون به ترتیب برابر با 67/2±27/46 و 06/2±14/42 به دست آمد. یافته های تحقیق با استفاده از روش های آمار توصیفی و مقایسه ای (آزمون آماری تی زوجی) تجزیه و تحلیل شد و نتایج نشان داد که با وجود کاهش معنادار میزان زاویة کایفوز آزمودنی ها پس از شرکت در برنامه تمرینات اصلاحی، این تمرینات از اثربخشی مورد انتظار برخوردار نیستند که به نظر می رسد این مسئله ناشی از تاکید بر تمرینات اصلاحی موضعی و عدم توجه به دیگر ناهنجاری های مرتبط با عارضة کایفوز است.
ارزیابی دانش مربیان ورزش دربارة کمک های اولیه به ورزشکاران آسیب دیده در میادین ورزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر ارزیابی دانش مربیان ورزش از کمک های اولیه به ورزشکاران آسیب دیده در میادین ورزشی است. روش پژوهش توصیفی- همبستگی است که از نظر هدف کاربردی و از نظر مسیر اجرا میدانی است. جامعه آماری پژوهش تمامی مربیان ورزشی استان کرمان به تعداد 359 نفر بود. نمونة آماری برابر جامعة آماری در نظر گرفته شد. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامة محقق ساختة «ارزیابی میزان آگاهی مربیان از کمک های اولیه» استفاده شد. روایی محتوایی پرسشنامه (90/0=CVI)، و پایایی آن را نتایج آزمون آلفای کرونباخ (95/0= r) نشان داد. نتایج تجزیه وتحلیل داده ها نشان داد، میزان آگاهی بیشتر (90/43%) مربیان مرد در سطح پایین و بیشتر (50/48%) مربیان زن در سطح متوسط است. همچنین، بین میزان آگاهی مربیان با مدرک تحصیلی ارتباط معناداری (05/0>P) وجود دارد و با سابقة مربیگری و سن مربیان (05/0<P) ارتباط معناداری وجود ندارد. با توجه به نقش پراهمیت مربیان در توسعة ورزش، همچنین اجتناب ناپذیری آسیب های ورزشی تلاش برای آموزش کمک های اولیه در سطوح دوره های مربیگری ضروری به نظر می رسد.
مقایسه زاویه حمل آرنج و ارتباط آن با فاکتورهای آنتروپومتریکی پیش¬بین ورزشکاران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زاویه حمل در مفصل آرنج به زاویه بین بازو و ساعد از وضعیت آناتومیکی اطلاق می شود که چگونگی راستای آن در عملکرد حرکتی آدمی مهم است. اطلاعات اندکی درباره زاویه حمل آرنج ورزشکاران در ارتباط با مهارت های حرکتی، آسیب ها و ناهنجاری ها و نیز با ابعاد آنتروپومتریکی وجود دارد؛ بنابراین هدف از تحقیق حاضر مقایسه زاویه حمل ورزشکاران و غیرورزشکاران و مطالعه ویژگی های آنتروپومتریکی پیش¬بین راستای اندام طرفی با زاویه حمل ورزشکاران است. 20 مرد ورزشکار سالم (میانگین سن 88/1±25/22 سال، قد 49/5±78/182 سانتی¬متر، وزن 19/3±35/75 کیلوگرم و سابقه ورزشی 77/3±38/9 سال) و 20 مرد غیرورزشکار سالم (میانگین سن 01/2±80/22 سال، قد 25/6±35/179 سانتی¬متر و وزن 30/2±10/71 کیلوگرم) به¬صورت نمونه های در دسترس در این پژوهش شرکت کردند. بدین منظور شاخص های آنتروپومتریکی طول بازو، طول ساعد، فاصله دو دست باز بر اساس روش های استاندارد اندازه گیری شد و همچنین زاویه حمل در حالتی که دست در اکستنشن و سوپینیشن کامل قرار داشت با گونیامتر یونیورسال اندازه گیری شد. داده ها با استفاده از آزمون های t مستقل، ضریب همبستگی و رگرسیون با روش Stepwise تجزیه و تحلیل شدند (05/0P≤). نتایج نشان داد بین زاویه حمل ورزشکاران و غیرورزشکاران تفاوت معنی داری وجود دارد (05/0P≤). همچنین بین زاویه حمل و طول ساعد ارتباط معنی داری وجود دارد (05/0P≤)، ولی بین زاویه حمل با فاصله دو دست باز و طول بازو ارتباط معنی داری به¬دست نیامد. نتایج رگرسیون نشان داد از بین عوامل فاصله دو دست باز، طول ساعد و طول بازو تنها متغیر طول ساعد بهترین پیشگوی زاویه حمل است. بر اساس نتایج این تحقیق ورزشکارانی که طول ساعد بزرگ تری دارند، بیشتر در معرض تغییرات زاویه حمل قرار می گیرند و برای حفظ راستای طبیعی آرنج به مراقبت های پزشکی ورزشی ویژه در اندام طرفی نیاز دارند.
تاثیر برنامة تمرین قدرتی بر عضلات ابداکتور و چرخانندة خارجی ران در اصلاح پای چرخش یافته به داخل پرونیشن پا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فعالیت عضلات مفصل ران، حرکات ناحیة دیستال اندام تحتانی(مچ پا) را تحت تاثیر قرار می دهد. این تحقیق با هدف بررسی اثر شش هفته برنامة تمرین قدرتی بر عضلات ابداکتور و چرخانندة خارجی ران در اصلاح پرونیشن پا انجام گرفت. در این پژوهش نیمه تجربی30 آزمودنی مرد به صورت هدفمند (سن07 /2±63 /21 سال، وزن 62 /7±93 /71 کیلوگرم ، قد52 /7±33 /177سانتی متر، BMI99 /0±81 /22) که افزایش پرونیشن پا داشتند، انتخاب شدند. پرونیشن پا با اندازه گیری زاویه والگوس پاشنه محاسبه گردید افرادی که دارای زاویه بیش از 10 درجه بودند و به دو گروه 15 نفری کنترل و تجربی تقسیم شدند. پیش از شروع پروتکل تمرین قدرتی، زاویة پرونیشن پای آزمودنی ها با گونیامتر و قدرت عضلات ابداکتور و چرخاننده خارجی ران با دیناموتر دستی اندازه گیری شد. گروه تجربی، به مدت شش هفته، و با تواتر سه جلسه در هفته پروتکل تمرین قدرتی بر عضلات ناحیة پراگزیمال اندام تحتانی را اجرا کردند. گروه کنترل فعالیت معمول خود را سپری کرد. پس از اتمام پروتکل تمرینی، قدرت عضلات و زاویة پرونیشن پا بار دیگر اندازه گیری شد. تحلیل اطلاعات با آزمون t همبسته و مستقل برای اختلافات درون گروهی و بین گروهی اجرا شد(05 /0p≤). نتایج نشان داد که بین دو گروه تجربی و کنترل در پیش آزمون پرونیشن پا تفاوت معناداری وجود ندارد اما در پس آزمون تفاوت معناداری دیده شد. نتایج آزمون t همبسته نیز اختلاف معنی داری در قدرت عضلات ابداکتور و چرخانندة خارجی و همچنین پرونیشن پا بین پیش آزمون و پس آزمون گروه تجربی نشان داد، درحالی که بین پیش آزمون و پس آزمون گروه کنترل تفاوت معنی داری مشاهده نشد. نتایج این تحقیق اثربخشی برنامة تمرین قدرتی بر عضلات ابداکتور و چرخانندة خارجی ران را در کاهش و اصلاح ناهنجاری پرونیشن پا نشان داد.
آنالیز مؤلفه های اصلی متغیرهای کینماتیکی در اجرای شوت روی پای دقیق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حس عمقی توانایی است که فرد برای حفظ پوسچر و تعادل خود بدان نیاز دارد و همچنین عاملی مهم برای پیشگیری از آسیب مفصل است. حساسیت حس عمقی در طول دامنه حرکت مفصل ممکن است متفاوت باشد؛ از این رو تحقیق حاضر دقت موقعیت¬یابی مفصل زانو را در سه زاویه هدف 15، 45، 60 درجه و نیز برآورد پایایی اندازه¬گیری را در دو روز جداگانه بررسی کرده است. در این پژوهش 20 نفر (میانگین سنی: 1/2±22سال، قد: 8/6 ±1/177 سانتی¬متر، وزن :10 ± 3/72 کیلوگرم) که سابقه آسیب ارتوپدی و عضلانی در مفصل زانو نداشتند، شرکت کردند. دستگاه ایزوکینتیک بایودکس سیستم 3 برای اندازه-گیری حس وضعیت مفصل زانو در سه زاویه 15، 45 و 60˚ فلکشن زانو استفاده شد. این آزمون ها با فاصله زمانی یک روز تکرار شدند. بین زاویه 15 و 60 درجه در روز اول و دوم همبستگی معنی¬داری مشاهده شد (05/0< P). با توجه به یافته¬های این تحقیق می توان گفت برای اندازه¬گیری حس عمقی مفصل زانو می توان از زوایای مختلف استفاده کرد، ولی در بیان نتایج باید به زاویه هدف اشاره کرد.
تعیین فراوانی و سبب شناسی آسیب های ورزشی پسران ژیمناست نخبه در سطح لیگ برتر و دسته یک باشگاه های ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، تعیین فراوانی و سبب شناسی آسیب های ورزشی ژیمناست های مرد نخبه در سطح لیگ برتر و دسته یک باشگاه های ایران بود. این پژوهش از نوع تحقیقات زمینه یابی، با بهره گیری از شیوه مطالعه ی گذشته نگر می باشد. نمونه ی آماری پژوهش شامل 42 ژیمناست با ویژگی سن: 09/9 ± 45/19 سال، قد: 58/5 ± 05/170 سانتی متر، وزن: 61/5 ± 5/63 کیلوگرم، BMI: 82/1 ± 97/21 کیلوگرم مترمربع و نیز سابقه ی ورزشی 15/3 ± 9/12 سال بودند. اطلاعات پژوهش از طریق پرسشنامه ی محقق ساخته با ضریب پایایی 85/0 جمع آوری شد. پرسشنامه ی ثبت آسیب های ورزشی شامل سه بخش: جمعیت شناسی با شش سؤال، سبب شناسی با 15 سؤال و جدول تعیین فراوانی آسیب ها در شش وسیله بود. داده ها با نرم افزار SPSS ویرایش 15 به کمک روش های آمار توصیفی و استنباطی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد در حرکات زمینی و پرش خرک اندام تحتانی به ترتیب با 5/43 و 3/79 درصد و نیز در خرک حلقه، دارحلقه، پارالل و بارفیکس اندام فوقانی به ترتیب با 1/61، 9/61، 8/65، 1/67 درصد و هم چنین در مجموع شش وسیله اندام فوقانی با 1/54 درصد بیشترین درصد فراوانی محل آسیب ها را به خود اختصاص دادند. ژیمناست ها اظهار کردند که مهم ترین سبب، آسیب هایشان استفاده نکردن از وسایل کمک آموزشی و خستگی بود؛ بنابراین با در نظر گرفتن این ریسک فاکتورها می توان احتمال وقوع آسیب ها را کاهش داد.
مقایسه تراکم مواد معدنی استخوانی اندام برتر و غیربرتر زنان هندبالیست حرفه ای ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عموم بازیکنان برای پرتاب یا ضربه زدن به توپ، یک دست و پای برتر دارند، این برتری ممکن است به افزایش تراکم مواد معدنی استخوان در اندام برتر ورزشکاران منجر شود. هدف از این تحقیق، مقایسه تراکم مواد معدنی استخوانی دست برتر و غیربرتر و پای برتر و غیربرتر زنان هندبالیست حرفه ای بود. پانزده هندبالیست زن حرفه ای (میانگین ± انحراف استاندارد، سن: 1 /3±6 /23 سال، قد 6 /3±4 /169 سانتی متر، وزن 7 /5 ±9 /62 کیلوگرم) در این تحقیق شرکت کردند. تراکم مواد معدنی استخوان رادیوس دست برتر و غیربرتر و همچنین گردن و تروکانتر استخوان ران پای برتر و غیربرتر ورزشکاران با استفاده از دستگاه سنجش تراکم مواد معدنی استخوان (DEXA) اندازه گیری شد. نتایج تحقیق نشان داد که در تراکم مواد معدنی استخوان دست برتر (7 /381 میلی گرم بر سانتی متر مربع) و غیربرتر (3 /384) هندبالیست ها تفاوت معناداری وجود ندارد (05 /0P) . تراکم مواد معدنی استخوان پای برتر و غیربرتر به طور معناداری بیشتر از دست برتر و غیربرتر بود (05 /0>P) . تراکم مواد معدنی اندام تحتانی هندبالیست ها بیشتر از اندام فوقانی آنها بود (05 /0>P) . تراکم مواد معدنی استخوان بالاتنه نیز به طور معناداری بیشتر از پایین تنه بود (05 /0>P) . می توان نتیجه گرفت که درگیری بیشتر پای غیربرتر در تیک آف، استارت، توقف، پرش و فرود در هندبال موجب افزایش تراکم مواد معدنی استخوان در پای غیربرتر می شود
مقایسة وضعیت قرارگیری استخوان کتف با تاکید بر اندام غالب و غیرغالب در دختران دارای کایفوز افزایش یافته و طبیعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
استخوان کتف، نقش مهمی در ساختار و حرکات هماهنگ کمربند شانه ایفا می کند. همچنین تغییر در موقعیت طبیعی استخوان های کتف، ارتباط مستقیمی با برخی ناهنجاری های وضعیتی دارد. از آنجا که در اندام غالب تفاوت هایی در راه های اعصاب محیطی مثل بالاتر بودن آستانة تشخیص حسی و سرعت هدایت و همچنین تفاوت های طرفی در عضلات دیده شده است، هدف از تحقیق حاضر، مقایسة وضعیت قرارگیری استخوان کتف (پروتراکشن، چرخش فوقانی) در دو سمت غالب و غیرغالب در دو گروه از دختران دارای کایفوز افزایش یافته و طبیعی بود. روش تحقیق حاضر، توصیفی و از نوع تحقیقات مقایسه ای است. آزمودنی ها به صورت غیرتصادفی انتخاب شدند و هیچ گونه سابقة ورزشی، آسیب و درد در ناحیة شانه و ستون فقرات نداشتند. نمونه ها براساس نُرم انحنای کایفوز سینه ای در ایران به دو گروه کایفوز افزایش یافته و کایفوز طبیعی با میانگین سنی 05 /1±21، 32 /1±1 /21، تقسیم شدند. سپس میزان پروتراکشن و چرخش کتف با استفاده از روش دیوتا در دو گروه محاسبه شد. بین پروتراکشن و چرخش کتف در دو سمت غالب و غیرغالب گروه دارای کایفوز طبیعی اختلاف معنی داری مشاهده نشد 9% = P، 19 /0= P) . در گروه دارای کایفوز افزایش یافته، بین میزان انحنای کایفوز سینه ای و فاصلة دو کتف از یکدیگر، رابطة معنی دار مثبت وجود داشت (37 /0 = r) . همچنین در این گروه بین میزان پروتراکشن کتف در دو سمت غالب و غیرغالب اختلاف معنی داری مشاهده شد (001 /0= P) . اگر چه بین پروتراکشن و چرخش کتف در دو سمت غالب و غیرغالب گروه دارای کایفوز طبیعی اختلاف معنی داری مشاهده نشد، ولی این میزان در اندام غالب بیشتر از اندام غیرغالب بود، در حالی که در افراد دارای کایفوز افزایش یافته، میزان پروتراکشن کتف در سمت غالب به طور معنی داری بیشتر از سمت غیرغالب بود. ازاین رو غالب بودن دست مسئول درجاتی از عدم تقارن است و سمت غالب بیشتر تحت تاثیر اثرات ناهنجاری کایفوز سینه ای قرار می گیرد. ازاین رو پیشنهاد می شود در طراحی برنامه های تمرینی برای درمان ناهنجاری کایفوز سینه ای، به عدم تعادل عضلانی در سمت غالب بیشتر توجه شود و همچنین با توجه به نتایج این تحقیق، افراد طبیعی نیز به منظور پیشگیری از عدم تقارن دو کتف و برقراری تعادل عضلانی در اندام غالب، تمریناتی را مختص عضلات مخالف انجام دهند.
ارتباط وضعیت تنه و تیپ بدنی با عملکرد بانوان تیم ملی قایقرانی دراگون بت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موفقیت در اجرای فعالیت های ورزشی، علاوه بر وضعیت بدنی مطلوب، نیازمند شناخت ساختار و تیپ بدنی مناسب با آن رشتة ورزشی است. هدف از انجام این تحقیق، بررسی ارتباط بین وضعیت تنه و تیپ بدنی با عملکرد بیومکانیکی بانوان تیم ملی دراگون بت قایقرانی بود. آزمودنی های این تحقیق، بیست قایقران تیم ملی دراگون بت بودند. شاخص های وضعیت تنه (کایفوز، لوردوز، اسکولیوز پشتی و کمری و شانة نابرابر)، بیومکانیکی (سرعت، قدرت و توان) متغیرهای مورد بررسی در این تحقیق بودند. از آمار توصیفی، میانگین و انحراف استاندارد و آمار استنباطی، t تک گروهی، رگرسیون چند متغیره و تحلیل واریانس یکطرفه، در سطح معنی داری 05 /0≥ P برای تحلیل داده ها استفاده شد. نتایج نشان داد که بیشتر قایقرانان به درصدی از ناهنجاری های وضعیتی تنه مبتلا بودند. مقایسة میانگین متغیرهای وضعیت تنة قایقران با گروه کنترل نشان داد که متغیرهای لوردوز، اسکولیوز کمری و شانة نابرابر بیشتر از نرم جامعه بودند. بین سرعت و قدرت با شاخص های وضعیت تنه ارتباط معنی داری مشاهده شد، درحالی که بین توان با شاخص های وضعیت تنة بانوان قایقران ارتباط معنی داری مشاهده نشد. بین تیپ بدنی مزومورف قایقرانان با شاخص توان، ارتباط معنی داری مشاهده شد. نتایج به دست آمده مؤید وجود ارتباط بین درصدی از ناهنجاری ستون مهره ها و تیپ بدن قایقرانان تیم ملی بانوان دراگون بت با عملکرد قایقرانان بود. برای اینکه بتوان تفاسیر احتمالی در زمینة این تحقیق را به طور قطعی روشن تر بیان کرد، پیشنهاد می شود تحقیقات بیشتری در این زمینه، به ویژه از نوع طولی انجام گیرد.
مطالعه مقایسه ای عوامل آمادگی جسمانی در عقب ماندگان ذهنی با و بدون سندرم داون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش مقایسه عوامل آمادگی جسمانی در عقب ماندگان ذهنی با و بدون سندرم داون است. نمونه آماری این پژوهش شامل 30 دانش آموز دختر عقب مانده ذهنی با سندرم داون (سن 77/1±96/13 سال، قد 19/8±40/135 سانتی متر، وزن 21/9±86/42 کیلوگرم، IQ 73/3±12/59) و 30 دانش آموز دختر عقب مانده ذهنی بدون سندرم داون (میانگین سن 96/1±30/14 سال، قد 07/8±30/136 سانتی متر، وزن 67/8 ± 46/41 کیلوگرم، IQ 02/5±73/61) است که به¬صورت تصادفی به¬عنوان آزمودنی انتخاب شدند. ابتدا، بر اساس پرونده پزشکی و دموگرافیکی آنان اطلاعاتی مانند بهره هوشی، وضعیت قلبی ـ عروقی و ریوی، قد، وزن و سن جمع¬آوری شد. سپس متغیرهای آمادگی جسمانی با آزمون های تعدیل شده معلولان (براکپورت و ...) شامل آمادگی قلبی ـ عروقی با آزمون 600 یارد راه رفتن - دویدن، قدرت عضلانی با آزمون قدرت پنجه دست، استقامت عضلانی با آزمون دراز و نشست، انعطاف پذیری با آزمون خمش و رسش و ترکیب بدنی با محاسبه شاخص توده بدن اندازه گیری شد. برای مقایسه متغیرهای آمادگی جسمانی در دو گروه از آزمون t مستقل استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد بین تمامی متغیرهای آمادگی جسمانی، به¬جز ترکیب بدنی، بین دو گروه تفاوت معنی داری وجود دارد (05/0P≤)؛ بنابراین با توجه به نتایج پژوهش حاضر به مربیان و معلمان توصیه می شود پیش از هر گونه برنامه ریزی و تجویز فعالیت های حرکتی برای عقب ماندگان ذهنی، به¬ویژه کودکان سندرم داون، ابتدا به ارزیابی آمادگی جسمانی آن ها بپردازند.
تأثیر یک برنامه تمرینی اصلاحی منتخب بر وضعیت قرارگیری استخوان کتف و مفصل شانه در دختران مبتلا به ناهنجاری شانه گرد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
استخوان کتف روی عملکرد شانه تأثیر دارد. در واقع وضعیت قرارگیری استخوان کتف ارتباط مستقیمی با ثبات کتف و تولید نیروهای عضلانی دارد. هدف از تحقیق حاضر بررسی اثر یک دوره برنامه تمرینی بر ناهنجاری شانه گرد (RS) و موقعیت قرارگیری استخوان کتف دانش آموزان دختر می باشد. با استفاده از صفحه شطرنجی افراد با وضعیت شانه گرد غربالگری شده و از بین آنها 20 نفر (7 /0± 78 /10 سال، 37 /5± 7 /143 سانتی متر، 93 /4±5 /34 کیلوگرم) بصورت تصادفی گزینش شده و رضایت نامه را تکمیل کردند. پس از آن وضعیت شانه گرد با دستگاه چهارگوش دوگانه و فاصله بین کتف ها با استفاده از کالیپر ورنیر اندازه گیری شد و آزمودنی ها با توجه به وضعیت شانه ( فاصله شانه هایشان از دیوار ) به دو گروه همگن کنترل و تجربی تقسیم شدند. برای تعیین قدرت عضلات ثابت کننده ی کتف از آزمون حرکت جانبی کتف (LSST ) استفاده شد. گروه تجربی، پروتکل اصلاحی درمانی متشکل از تمرینات کششی - قدرتی را به مدت 6 هفته و هفته ای 3 روز اجرا کردند. تجزیه و تحلیل اطلاعات نشان داد که میزان شانه گرد در گروه تجربی به طور معناداری، 12 درصد کاهش یافت (008 /0=p) ولی در گروه کنترل اختلاف معناداری مشاهده نگردید (462 /0p=) و همچنین فاصله بین کتف ها در گروه تجربی به طور معناداری، 9 درصد کاهش یافت (001 /0p=) ولی در گروه کنترل اختلاف معناداری مشاهده نگردید (177 /0p= ) و نتایج تقارن استخوان های کتف در زوایای صفر (040 /0p=) و 45 درجه (028 /0p=) در گروه تجربی معنادار شد. نتایج به دست آمده نشان می دهد که اجرای تمرینات منتخب اصلاحی موجب بهبود وضعیت شانه گرد، فاصله و تقارن استخوان های کتف ( افزایش قدرت عضلات ثابت کننده کتف) دختران شانه گرد 10-12 ساله می شود.
بررسی مقایسه ای راستای ستون فقرات و آسیب های تنه در کشتی گیران آزاد و فرنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی مقایسه ای راستای ستون فقرات و آسیب های تنه در کشتی گیران آزاد و فرنگی انجام گرفت. بدین منظور 100 کشتی گیر آزاد و 100 کشتی گیر فرنگی انتخاب شدند. آسیب های قسمت های مختلف تنه از طریق پرسشنامة مخصوص بررسی شد. همچنین از هر سبک کشتی 50 نفر برای ارزیابی راستای ستون فقرات با استفاده از دستگاه اسپاینال موس انتخاب شد. اندازة زاویة کرانیوورتبرال با استفاده از عکس برداری از نمای جانبی سر و گردن و به کمک نرم افزار اتوکد به دست آمد. داده های بدست آمده با آزمون t مستقل مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که آسیب گردن در کشتی گیران آزاد به طور معنی داری بیشتر از کشتی گیران فرنگی است (035 /0P=)، با وجود این، شکستگی دنده (033 /0P=) و اندازة زاویة کرانیوورتبرال (048 /0P=) در کشتی گیران فرنگی به طور معنی داری بیشتر است. اما در آسیب های عضلانی، مفصلی و جراحت ناحیة پشت و کمر و نیز زاویة کیفوز و لوردوز بین دو گروه تفاوت معنی داری مشاهده نشد(05 /0
مقایسه فعالیت الکترومایوگرافی عضلات در مهارت سنگ ورزش باستانی و پرس سینه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ورزش باستانی یکی از قدیمی¬ترین ورزش های بشری است. یکی از سؤال هایی که در مورد این رشته بسیار کهن جلب توجه کرده، این است که اثر تمرینی فنون مختلف این رشته در مقایسه با ورزش های مدرن چگونه است؟ هدف مطالعه حاضر، مقایسه فعالیت الکترومایوگرافی عضلات در مهارت سنگ ورزش باستانی و پرس سینه است. نمونه آماری این پژوهش، شامل 10 نفر از دانشجویان غیرورزشکار و بدون سابقه ورزشی (با میانگین سنی و انحراف استاندارد 93/3±4/24 سال، قد 68/10±46/175 سانتی¬متر و وزن 35/6±67/74 کیلوگرم) بودند. هنگام اجرای هر مهارت، با استفاده از الکترودهای سطحی و دستگاه 16 کاناله EMGمدل MA 300-16، متغیرهای الکترومایوگرافی اندازه¬گیری شد. الکترودها روی بخش جناغی و ترقوه ای عضله سینه ای بزرگ، عضله دو سر بازویی، سه¬سر بازویی، دلتوئید قدامی، دلتوئید خلفی بر اساس پروتکل اروپایی SENIAM نصب شدند. نتایج پژوهش نشان داد عضلات دو سر بازویی، در مقایسه با (013/0=p) فعالیت EMG بیشتری در مهارت سنگ دارند، در حالی که فعالیت الکترومایوگرافی عضله سه¬سر بازویی در حرکت پرس سینه بیشتر از مهارت سنگ ورزش باستانی است و این اختلاف از لحاظ آماری معنی¬دار (001/0=p) است. احتمالاً یکی از دلایل بیشتر بودن میزان فعالیت الکترومایوگرافی در عضله سه¬سر بازویی در حرکت پرس سینه به¬دلیل جابه جایی عمودی بیشتر مرکز ثقل هالتر در پرس سینه در مقایسه با سنگ است.