فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۴۱ تا ۷۶۰ مورد از کل ۱٬۴۴۸ مورد.
۷۴۱.

تأثیر برهمکنش تمرینات استقامتی تداومی و تزریق هموسیستئین بر پراکسیداسیون لیپیدی و دستگاه ضداکسایشی مغز موش های نر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: هیپوکامپ پشتی استرس اکسایشی هموسیستئین تمرین استقامتی تداومی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۶۹ تعداد دانلود : ۶۸۵
هدف این پژوهش، بررسی اثر تعاملی هشت هفته تمرین استقامتی تداومی با شدت متوسط و تزریق هموسیستئین بر پراکسیداسیون لیپید و دستگاه ضداکسایشی هیپوکامپ پشتی موش های نر بود. بدین منظور 42 سر موش ویستار به وزن 40 ±200 گرم، به طور تصادفی در چهار گروه شم (حلال هموسیستئین)، پایه (هموسیستئین)، کنترل (هشت هفته) و تمرین استقامتی تداومی تقسیم شدند. بعد از تعیین دوز مؤثر هموسیستئین، 86/0 میکروگرم از آن توسط سرنگ هامیلتون از طریق کانول تعبیه شده در هیپوکامپ پشتی مغز به صورت دوطرفه به موش های گروه های پایه، کنترل و تمرینی تزریق شد. پروتکل مورد استفاده، دویدن روی نوارگردان ویژه جوندگان به مدت هشت هفته و پنج روز در هفته، با سرعت 18 متر بر دقیقه و مدت 60 دقیقه بود. شاخص های مورد نظر شامل مالون دی آلدئید (MDA) و سوپراکسید دیسموتاز (SOD) در ناحیة هیپوکامپ بودند. تزریق هموسیستئین در ابتدای پژوهش، فعالیت سوپراکسیددیسموتاز (001/0P= ) و میزان مالون دی آلدئید هیپوکامپ را به طور معنی داری افزایش داد (000/0P=). یافته ها نشان دهندة تغییرات معنی دار هر دو شاخص در گروه تمرین استقامتی بود؛ به عبارت دیگر، ورزش فعالیت سوپراکسید دیسموتاز را افزایش و سطوح مالون دی آلدئید هیپوکامپ را کاهش داد (MDA 000/0 P= ; SOD ,020/0 P=). نتایج تحقیق حاضر نشان می دهد به دنبال اجرای هشت هفته تمرینات تداومی آثار تخریبی القائی توسط هموسیستئین در هیپوکامپ موش ها کاهش یافته است که به وسیلة کاهش سطوح MDA و افزایش سطوح SOD مشخص شد؛ از این رو می توان این برنامه را شیوة درمانی مؤثر غیرداروئی ای برای افرادی مطرح کرد که دارای سطوح بالای هموسیستئین می باشند.
۷۴۲.

تاثیر سرعت موسیقی بر ضربان قلب و سطح درک فشار دانشجویان پسر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فعالیت بدنی ضربان قلب سطح درک فشار سرعت موسیقی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۶۸ تعداد دانلود : ۱۰۹۴
هدف از این تحقیق، بررسی تاثیر سرعت موسیقی بر ضربان قلب و سطح درک فشار دانشجویان پسر رشته تربیت بدنی است. به این منظور 45 دانشجوی مرد رشته تربیت بدنی با میانگین سنی 81/1±93/21 سال، وزن 73/11±05/68 کیلوگرم، شاخص توده بدن (BMI)08/3±27/22 و قد 22/16±27/172 سانتی متر انتخاب و به صورت تصادفی به سه گروه کنترل تجربی با سرعت زیاد (140bpm =) و تجربی با سرعت کم (100bpm=) تقسیم شده و طی 2 مرحله و به صورت پیش و پس آزمون، ارزیابی شدند. قبل از آزمون از آزمودنی ها خواسته شد که از بین قطعات موسیقی موجود، یکی را انتخاب کنند (برای گروه های تجربی قطعات متفاوتی ارائه شد). آزمودنی ها پس از 10 دقیقه گرم کردن (با و بدون موسیقی) به اجرای آزمون وینگیت پرداختند. طی گرم کردن و اجرای آزمون وینگیت، شاخص های ضربان قلب و سطح درک فشار اندازه گیری شد. داده های حاصل با استفاده از نرم افزار SPSS (آزمون ANOVA یکطرفه) و سطح معناداری 05/0 P<تجزیه و تحلیل شد. تجزیه و تحلیل داده های به دست آمده نشان داد که طی گرم کردن، در مورد ضربان قلب )00/24F = ،001/0P = ( و سطح درک فشار ) 16/10F = ،001/0P = ( بین گروه موسیقی با سرعت کم و گروه کنترل تفاوت معناداری وجود ندارد، اما در گروه موسیقی با سرعت زیاد در مقایسه با گروه کنترل و گروه موسیقی با سرعت پایین ، سطح این دو شاخص به طور معناداری افزایش یافت. در مورد تغییرات مشاهده شده در شاخص های ضربان قلب) 25/12F = ،001/0P = ( و سطح درک فشار) 58/7F = ،02/0P = ( طی اجرای آزمون وینگیت نیز نتایج مشابهی به دست آمد. ازاین رو بر اساس یافته های یاد شده به نظر می رسد سرعت موسیقی بر ایجاد تغییر در ضربان قلب و سطح درک فشار طی گرم کردن و اجرای آزمون وینگیت تاثیرگذار است.
۷۴۳.

تأثیر تمرین با وزنه بر برخی ویژگی های ساختاری و عملکردی قلب زنان غیرورزشکار(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: تمرین با وزنه زنان غیرورزشکار فاصله PR اکوکاردیوگرافی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۲۶ تعداد دانلود : ۶۱۹
هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر تمرین با وزنه بر برخی ویژگی های ساختاری و عملکردی قلب زنان غیرورزشکار است. 20 دانشجوی دختر غیرورزشکار با میانگین سن 3/2 25 سال، قد 2/8 161 سانتی متر و وزن بدن 5/3 4/55 کیلوگرم با سلامت کامل قلبی - عروقی به صورت تصادفی در دو گروه کنترل (10 نفر ) و تمرین با وزنه (10 نفر ) قرار گرفتند. برنامة تمرین عبارت بود از: اجرای حرکات پرس پا، پرس سینه، کشش زیر بغل و کشش پشت ساق پا. حرکات در هفتة اول با 50 % یک تکرار بیشینه (1RM) در دو نوبت با 10 تکرار اجرا شد که به 80 % 1RM در سه نوبت با شش تکرار در هفتة هشتم رسید. برنامة تمرین سه روز در هفته انجام شد. قبل و پس از فعالیت در شرایط استراحت، تعداد ضربان قلب، اندازة فاصلة PR، درصد کسر تخلیه ای، قطر پایان دیاستولی و سیستولی، ضخامت دیوارة خلفی و سپتوم بین بطنی و تودة بطن چپ به عنوان متغیرهای عملکردی و ساختاری قلب آزمودنی ها با روش الکتروکاردیوگرافی و اکوکاردیوگرافی اندازه گیری شد. داده ها، با استفاده از آزمون t تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد در گروه تمرین ضخامت دیوارة خلفی و سپتوم بین بطنی و تودة بطن چپ افزایش معنی داری داشت ( 007/0- 03/0-017/0P=). در سایر متغیرها تغییرات معنی داری مشاهده نشد (05/0p≤). به طور کلی با توجه به نتایج می توان گفت تمرین با وزنه در ایجاد برخی سازگاری های مناسب ساختاری قلب مؤثر است و در عملکرد قلب نارسایی ایجاد نمی کند.
۷۴۴.

تأثیر تمرینات ترکیبی استقامتی - مقاومتی بر مولکول محلول چسبان بین سلولی و نیم رخ لیپیدی زنان یائسة 48- 60 سال(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تمرین ترکیبی استقامتی مقاومتی 1-sICAM نیم رخ لیپیدی زنان چاق یائسه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۷۲ تعداد دانلود : ۷۸۹
کم تحرکی و چاقی از عوامل خطرزا در بروز بیماری های قلبی - عروقی هستند. فعالیت ورزشی با تعدیل ناهنجاری های متابولیکی و عوامل خطرزا در بروز آترواسکلروز در بهبود عملکرد قلبی - عروقی مؤثرند. برای بررسی تأثیر تمرینات ترکیبی استقامتی شنا و مقاومتی بر سطح سرمی مولکول چسبان محلول بین سلولی (1-sICAM) و نیم رخ لیپیدی در زنان چاق یائسة 48- 60 سال، 16 زن چاق یائسة کم تحرک (شاخص تودة بدنی ±30 کیلوگرم بر مترمربع) انتخاب و به دو گروه تجربی (16/4±2/52 سال) و کنترل (92/3±53 سال) تقسیم شدند. آزمودنی ها به مدت 10 هفته و سه جلسه در هفته، در یک برنامة تمرینات ترکیبی مقاومتی (40- 60% یک تکرار بیشینه) و استقامتی شنا (HRmax40- 60%)، شرکت کردند. سطوح 1-sICAM و نیم رخ لیپیدی سرم و شاخص های آنتروپومتریک (نظیر وزن، شاخص تودة بدنی، درصد چربی بدن و نسبت محیط کمر به لگن)، قبل و بعد از تمرین اندازه گیری شدند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون t زوجی، t مستقل و آزمون همبستگی پیرسون در سطح معنی داری 05/0>P انجام شد. نتایج نشان داد غلظت سرمی 1-sICAM در گروه تجربی 5/18 درصد کاهش یافته است (032/0=P). تغییرات غلظت سرمی 1-sICAM بین دو گروه نیز معنی دار بود (018/0=P). با وجود اینکه تغییر معنی داری در تری گلیسرید پلاسما (05/0<P) مشاهده نشد، اجرای 10 هفته تمرینات ترکیبی به کاهش معنی دار سطوح کلسترول (009/0=P) و LDL-C (007/0=P) و افزایش معنی دار سطح HDL-C (004/0=P) در گروه تجربی منجر شده بود. به علاوه، تمام شاخص های آنتروپومتری مورد بررسی نیز پس از تمرین، کاهشی معنی دار یافتند (05/0>P). همچنین، بین تغییرات سطح سرمی 1-sICAM و تغییرات هیچ یک از متغیرهای نیم رخ لیپیدی و آنتروپومتری رابطة معنی داری مشاهده نشد (05/0<P). ترکیب تمرینات ترکیبی مقاومتی و استقامتی علاوه بر بهبود نیم رخ لیپیدی و شاخص های آنتروپومتریک در کاهش شاخص فعالیت اندوتلیال عروقی مؤثر است.
۷۴۵.

مقایسه پروتئازها ی آنژیوژنیکی مردان فعال و غیر فعال، متعاقب فعالیت ورزشی زیربیشینه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آنژیوژنز متالوپروتئیناز ماتریکس (MMPs) فعالیت ورزشی زیربیشینه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۸۴ تعداد دانلود : ۷۹۶
هدف تحقیق حاضر، مقایسه متالوپروتئینازهای سرمی (MMPs) مردان فعال و غیرفعال در پاسخ به یک وهله فعالیت زیربیشینه بود. بدین منظور 8 مرد فعال (میانگین ± انحراف -معیار: حداکثر اکسیژن مصرفی 6/1±43 ml.kg-1.min-1) و 8 مرد غیر فعال (میانگین ± انحراف معیار: حداکثر اکسیژن مصرفی 4/1±31 ml.kg-1.min-1) فعالیت زیر بیشینه را با 50 درصد max2VO انجام دادند. نمونه های خونی قبل، بلافاصله و 2 ساعت بعد از اجرا گرفته شدند. داده ها با استفاده از اندازه های تکراری و آنوای دوطرفه بررسی شدند. فعالیت زیربیشینه، سطوح 2-MMP سرمی در گروه فعال (119/0 P=) و غیرفعال (175/0 P=) را به-طور معنی داری تغییر نداد، اما موجب افزایش معنی دار 9-MMP سرمی بلافاصله (001/0 P=) و 2 ساعت بعد از فعالیت (000/0 P=) در گروه فعال و بلافاصله (009/0 P=) و 2 ساعت بعد از فعالیت (003/0 P=) در گروه غیر فعال شد. باوجود این، نتایج نشان داد که تفاوتی معنی دار بین 2-MMP (711/0 P=) و 9-MMP سرمی (423/0 P=) بین دو گروه فعال و غیرفعال در هیچ یک از مراحل زمانی وجود ندارد. به طور کلی به نظر می رسد که پاسخ متالوپروتئینازهای آنژیوژنیکی به یک وهله فعالیت زیربیشینه در مردان فعال و غیرفعال مشابه باشد.
۷۴۶.

اثر یک دوره تمرین منتخب (هوازی و قدرتی) بر برخی سایتوکاین ها در بیماران مرد و زن مبتلا به MS(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: جنسیت HS-CRP بیماری MS IFN TNF IL-10 تمرین منتخب

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۷۱ تعداد دانلود : ۱۱۴۵
با توجه به تأثیرات مثبت فعالیت بدنی در بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس (MS) و تفاوت جنسی در میزان ابتلا و الگوی پیدایش بیماری، هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی اثر 8 هفته تمرین منتخب بر برخی سایتوکاین ها (TNF، IFN، IL-10، hs-CRP) در بیماران مرد و زن مبتلا به MS بود. به این منظور 35 بیمار زن و مرد مبتلا به MS با EDSS<4 به صورت داوطلبانه در این پژوهش شرکت کردند که از این تعداد 29 نفر شامل 9 زن با میانگین و انحراف معیار سنی 9 /53 /34 سال، قد 8 /5 4 /160 سانتی متر، وزن 8 /82 /65 کیلوگرم و 8 مرد با میانگین سنی 01 /67 /32 سال، قد 93 /176 سانتی متر ، وزن 6 /78 /70 کیلوگرم در گروه تجربی و 7 زن با میانگین و انحراف معیار سنی 6 /4 34 سال، قد 134 /166 سانتی متر ، وزن 6 /24 /68 کیلوگرم و 5 مرد با میانگین سنی 1 /32 /26 سال، قد 7 /94 /169 سانتی متر و وزن 132 /65 کیلوگرم در گروه کنترل پژوهش را کامل کردند. برنامة 8 هفته تمرینات منتخب شامل تمرین هوازی، قدرتی و کششی بود که 3 روز غیرمتوالی در هفته انجام گرفت. متغیرهای مورد اندازه گیری شامل سایتوکاین های TNF، IFN، IL-10، hs-CRP، آزمون 6 دقیقه پیاده روی و آزمون IRM بود. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS (ویرایش 16) و آمار توصیفی، تحلیل واریانس سه طرفه، تحلیل کوواریانس و آزمون تعقیبی توکی در سطح معناداری 05 /0 P تجزیه و تحلیل شد. یافته های پژوهش نشان داد IL-10 در زنان و مردان گروه تجربی کاهش معنادار داشت (02 /0=P) . متغیر IFN در هر دو گروه کنترل و تجربی در زنان و مردان کاهش یافت، اما بین گروه ها تفاوت معناداری مشاهده نشد (1 /0=P) . TNF در زنان بعد از تمرینات به صورت معناداری کاهش یافت (04 /0=P) ، ولی در مردان تغییرات معنادار نبود. تغییرات متغیر hs-CRP در دو گروه تجربی و کنترل، هم برای زنان و هم مردان، معنی دار نبود (09 /0=P) . نتایج نشان داد این تمرینات ناتوانی های بیماران MSرا بهبود می بخشد و در بیماران زن نسبت به مردان مبتلا تغییرات آشکارتری را در سایتوکاین ها ایجاد می کند.
۷۴۷.

بررسی تغییرات شاخص های التهابی و آسیب عضلانی در موش های نر نژاد سوری بعد از هشت هفته تمرین هوازی و مصرف مکمل امگا 3(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: CRP ورزش هوازی التهاب CPK EPA اینترلوکین- 17 DHA

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی تغدیه ورزشی و مکملها و مواد نیروزا
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی ایمونولوژی ورزشی
تعداد بازدید : ۲۴۴۹ تعداد دانلود : ۱۳۳۸
یکی از وظایف مهم سیستم ایمنی، تولید اجزای محلول یا سلولی است که بدن را در برابر هرگونه التهابی حفاظت می کند. هدف از این تحقیق، بررسی تغییرات سطوح پلاسمایی اینترلوکین-17 (IL-17) ، پروتئین واکنشگر سی ( (CRP و کراتین فسفو کیناز(CPK) در موش های نر نژاد سوری بعد از هشت هفته تمرین هوازی و مصرف مکمل امگا 3 است. به این منظور 170سر موش نر از نژاد سوری با میانگین سنی 2 ماه و میانگین وزنی 1±35 گرم انتخاب شدند. در ابتدا 10 سر از موش ها به منظور تعیین مقادیر پیش آزمون متغیرها کشته شده و بقیة موش ها به صورت تصادفی به چهار گروه کنترل (40 سر)، مکمل (40سر)، تمرین (40 سر) و مکمل – تمرین (40سر) تقسیم شدند. هر روز به مدت 8 هفته مقدار 2 /0 میلی لیتر(g/ 0.06 mlوزن بدن) روغن ماهی (امگا-3) که حاوی DHA وEPA بود، بوسیلة گاواژ به موش های دو گروه مکمل و مکمل - تمرین خورانده شد. برنامة تمرینی حیوانات به مدت 8 هفته و پنج جلسه در هفته روی تردمیل حیوانات انجام گرفت. در پایان هشت هفته، تفاوت معناداری در سطوح پلاسمایی متغیرهای IL-17، CRP و CPK در گروه های کنترل، مکمل، تمرین و تمرین – مکمل مشاهده شد (05 /0 p<) و مشخص شد مقدار IL-17 در گروه کنترل با دیگر گروه ها، گروه تمرینی با گروه مکمل و گروه مکمل با گروه مکمل- تمرین تفاوت معناداری دارند. در نهایت نتایج پژوهش نشان داد فعالیت ورزشی سطوح عوامل التهابی را افزایش می دهد، اما با مصرف مکمل امگا 3 ، میزان این عوامل التهابی تغییر پیدا می کند، هر چند تاثیر مصرف این مکمل بر این عوامل متفاوت بود.
۷۴۸.

اثر مصرف دوز متوسط و کم کافئین بر قدرت بیشینه، استقامت و توان عضلانی در پرورش اندام کاران مرد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کافئین استقامت عضلانی ورزش مقاومتی قدرت بیشینه پرورش اندام کاران مرد توان عضلانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۲۲ تعداد دانلود : ۸۱۶
تحقیقات تأثیرات مثبت مصرف کافئین را بر عملکرد هوازی گزارش کرده اند، اما نتایج تأثیرات نیروزایی کافئین بر اجرای بی هوازی و ورزش کوتاه مدت و شدید، متناقض و مبهم است. هدف تحقیق حاضر، بررسی اثر مصرف مقادیر متوسط و کم کافئین بر قدرت بیشینه، استقامت و توان عضلانی در پرورش اندام کاران مرد بود. به این منظور 12 مرد پرورش اندام کار (با میانگین سن 5±83 /26 سال، قد 04 /4 ± 174 سانتی متر و وزن 8 /3 ± 41 /77 کیلوگرم) به طور داوطلبانه انتخاب شدند. طرح تحقیق متقاطع بود. آزمودنی ها به چهار گروه کنترل، دوز کم کافئین ( mg/kg5 /2)، دوز متوسط کافئین (5 mg/kg) و دارونما (پودر نشاسته به صورت کپسول) تقسیم شدند. سپس، آزمون های یک تکرار بیشینه (1RM) را برای قدرت بیشینه، تکرار تا خستگی با 70 درصد 1RM را برای استقامت عضلانی و تعداد تکرارها در 15 ثانیه با 80 درصد 1RM را برای توان عضلانی در حرکت های پرس سینه و پرس پا انجام دادند. داده ها با استفاده از آزمون های تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و t همبسته تحلیل شد. نتایج نشان داد مصرف دوز متوسط کافئین در مقایسه با دوز کم و دارونما موجب افزایش معنادار قدرت بیشینه، استقامت و توان می شود. در مجموع، می توان گفت افراد پرورش اندام کار برای بهبود قدرت بیشینه، استقامت و توان عضلانی، بهتر است یک ساعت قبل از ورزش، کافئین به مقدار متوسط استفاده کنند.
۷۴۹.

اثر تمرینات هوازی و بی تمرینی متعاقب آن بر شاخص های عملکردی کلیه در دختران چاق(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تمرین چاق سیستاتین C

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۱۳ تعداد دانلود : ۹۵۷
چاقی با اختلال در عملکرد کلیه همراه است، به طوری که اختلال های کلیوی در افراد چاق بیشتر از افراد معمولی است. عملکرد کلیوی با شاخص هایی مثل سیستاتین C، کراتینین و GFR قابل ارزیابی است. اثر تمرینات ورزشی بر عملکرد کلیه به خوبی بررسی نشده است. هدف از این تحقیق بررسی اثر هشت هفته تمرین هوازی و 10 روز بی تمرینی بر عملکرد کلیه در دختران چاق بود. به این منظور 24 دختر چاق (سن 2±21 سال، 32BMI≥) به دو گروه تمرین هوازی (12 نفر) و کنترل (12 نفر) تقسیم شدند. گروه تمرین به مدت هشت هفته، هر هفته چهار جلسه، هر جلسه 60 دقیقه و با شدت 75- 65 ضربان قلب بیشینه تمرین کردند. سپس 10 روز در حالت بی تمرینی به سر بردند. سیستاتین C، کراتینین و GFR در سرم اندازه گیری شد. از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر برای تحلیل داده ها استفاده شد. نتایج نشان داد سیستاتین C در گروه تجربی کاهش (غیر معنی دار) داشت (739 /0 = p) . همچنین کراتینین و GFR نیز اندکی افزایش (غیر معنی دار) داشت ( به ترتیب 864 /0 = p و 759 /0 = p) . بی تمرینی نیز بر هیچ یک از متغیرها اثر نداشت (05 /0p>). نتایج تحقیق حاضر نشان داد هشت هفته تمرین هوازی تاثیری بر شاخص های عملکردی کلیه در دختراق چاق ندارد. به نظر می رسد به منظور اثربخشی این تاثیرات باید برنامه تمرینی با حجم بیشتر و رعایت رژیم غذایی باشد
۷۵۰.

تاثیر یک جلسه ورزش هوازی وامانده ساز با دو شدت متفاوت بر مقدار MDA سرمی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ورزش هوازی مالون دی آلدهید استرس اکسایشی مردان سیگاری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۱۶ تعداد دانلود : ۷۷۴
هدف از تحقیق حاضر، بررسی تاثیر یک جلسه ورزش هوازی وامانده ساز با دو شدت متفاوت بر مقدار مالون دی آلدهید سرمی در مردان سیگاری بود. به همین منظور 12 مرد سیگاری (با میانگین های سن 31/1± 08/22 سال، درصد چربی 92/4±26/17 درصد و شاخص توده بدن 96/2±21/23 کیلوگرم برمترمربع) به صورت داوطلبانه انتخاب شدند و به صورت تصادفی در یک طرح متقاطع در سه حالت کنترل، ورزش هوازی وامانده ساز با شدت 75-70 درصد حداکثر ضربان قلب و ورزش هوازی وامانده ساز با شدت 95-90 درصد حداکثر ضربان قلب، قرار گرفتند. نمونه های خونی، قبل و بلافاصله پس از اجرای آزمون جمع آوری شد. سطح مالون دی آلدهید با روش الایزا تعیین شد. داده ها با استفاده از آزمون های تحلیل واریانس یک طرفه و t همبسته تحلیل شدند. پس از اصلاح نتایج نسبت به تغییرات حجم پلاسما، مشخص شد که مقدار MDA در دو گروه تجربی نسبت به گروه کنترل به طور معناداری بیشتر بود. همچنین در مقایسه بین دو گروه تجربی مشاهده شد که ورزش هوازی با شدت 95-90 درصد حداکثر ضربان قلب نسبت به ورزش هوازی با شدت 75-70 درصد حداکثر ضربان قلب موجب افزایش بیشتری در MDA سرمی می شود. می توان گفت افراد سیگاری برای انجام فعالیت های بدنی، بهتر است از فعالیت هایی با شدت متوسط(75-70 درصد حداکثر ضربان قلب) استفاده کنند، زیرا تولید استرس اکسایشی در این فعالیت ها نسبت به فعالیت های با شدت بیشتر، کمتر است
۷۵۱.

اثرات نوشیدنی های انرژی زا بر بازیافت توان بی هوازی و سطوح PH و لاکتات خون مردان ورزشکار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بازیافت توان بی هوازی لاکتات خون نوشیدنی انرژی زا

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی تغدیه ورزشی و مکملها و مواد نیروزا
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
تعداد بازدید : ۷۷۴ تعداد دانلود : ۳۹۸
به منوور مقایسه اثر یک وعده از نوشیدنیهای OR و مگابیسیک با دارونما، 22 مرد ورزشکار داوطلب، 70 کیلوگرم( در قالب 3 گروه /23±3/ 173 سانتی متر و وزن 67 /00± 7/ 22 سال، قد 62 /2±2/ )سن 63 تصادفی، در دو آزمون رست متوالی)با و بدون مصرف نوشیدنی ها( با فاصله 26 دقیقه، شرکت کردند. جهت محاسبه سطوح لاکتات و PH خون )روش گاز آنالایزر(، از هر کدام از گروهها، شش بار خونگیری)شامل قبل از هر دو آزمون و 2 و 2 دقیقه پس از پایان آنها( به عمل آمد و همچنین اوج، میانگین و حداقل توان بیهوازی محاسبه شدند. دادههای خونی مربوط به هر گروه با استفاده از آزمون اندازهگیری مکرر )آزمون تعقیبی بونفرونی(، مقایسه بینگروهی تغییرات دادهها در بین دو آزمون متوالی با استفاده از آزمون ANOVA و دادههای مربوط به توان بی هوازی با استفاده از آزمون تی همبسته 6 مقایسه / با اطمینان 60 شدند. نتایج: سطوح لاکتات خون هر سه گروه در فاصله قبل از شروع تا 2 دقیقه پس از پایان هر دو آزمون 6/ و در فاصله بین 2 تا 2 دقیقه پس از پایان آنها، تفاوت معنی داری داشت) 60 P< (. همچنین سطوح لاکتات خون گروه دارونما، مگابیسیک و OR ، به ترتیب در زمانهای قبل از شروع، 2 و 2 دقیقه پس از پایان آزمون 6/ رست دوم، تفاوت معنی داری نسبت به مقادیر مشاهده شده در آزمون رست اول داشتند) 60 P< (. به ععوه، با وجود عدم معنی داری تفاوت PH خون گروه OR در فاصله قبل از آغاز هر دو آزمون تا دو دقیقه پس از پایان آنها و همچنین تفاوت PH خون گروه مگابیسیک در بین 2 تا 2 دقیقه پس از پایان آزمون دوم، در بقیه موارد سطوح PH خون هر سه گروه، تفاوت معنی داری نسبت به مقادیر مرحله قبلی، 6/ داشت) 60 P< (. با مصرف نوشیدنی، توان اوج و حداقل فقط در گروه OR ، نسبت به آزمون اول، افزایشیافت و همچنین توان میانگین نیز در هر دو گروه OR 6/ و مگابیسیک، کاهش داشت) 60 P< (. نتیجه گیری: مصرف نوشیدنی OR می تواند در فعالیتهای متناوب، بر توان بیهوازی اثرگذار باشد
۷۵۲.

اثر شناوری متناوب در آب گرم/سرد بر تغییرات لاکتات خون و عملکرد بعدی شناگران زن تمرین کرده(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: لاکتات شناوری در آب گرم/سرد شناوری در آب سرد شنای 166 متر

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی علم تمرین
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
تعداد بازدید : ۸۹۹ تعداد دانلود : ۴۶۱
هدف این تحقیق، بررسی اثر روشهای مختلف شناوری در آب در مقایسه با خشکی برتغییرات لاکتات خون 2/ و عملکرد بعدی شناگران زن تمرین کرده بود. 16 نفر از شناگران با میانگین سن 2 ± 0/ 17/4 سال، قد 4 9/ 102/0 سانتیمتر، وزن 9 1/ 09/2 کیلوگرم، درصد چربی 7 22/2 و BMI 0/2 ، 21/4 کیلوگرم بر مترمربع، در سه روز جداگانه و به فاصلههای 24 ساعت، در محل اجرای آزمون حضور یافتند، در هر روز شنای 166 متر کرال سینه اجرا و پس از آن آزمودنیها در یکی از روشهای بازیافت 10 دقیقهای شامل: 1.خشکی 2. شناوری متناوب در آب گرم ) C  2دقیقه(/ آب سرد ) /26 C  1 دقیقه( و 3. شناوری در /23 آب سرد ) C  23 ( شرکت کردند. لاکتات خون، ضربان قلب و دمای پوستی شناگران، قبل و پس از اجرای آزمون )صد مترکرال سینه( و درطی مدت بازیافت هر 3 دقیقه یکبار اندازهگیری شد. میزان در فشار و احساس شناگران پس از هریک از روشهای بازیافت، از طریق پرسشنامه ) TQR1 ( و ) RPE2 ( ثبت شد. در پایان برای سنجش تأثیر روشهای تحت بررسی روی عملکرد، اجرای شنای صد متر تکرار گردید. برای تجزیهوتحلیل اطععات، از آزمون تحلیل واریانس با اندازهگیریهای مکرر و آزمون تعقیبی LSD ، استفاده شد. نتایج حاصل نشان داد که کاهش ضربان قلب پساز شناوری در آب سرد، نسبت به خشکی معنیدار است. همچنین، کاهش معنیداری در سطوح لاکتات پس از شناوری در آب گرم/سرد، در مقایسه با خشکی مشاهده شد. دمایپوستی و خستگی، پساز روشهای شناوری در آب در مقایسه با گروه خشکی، بهطور معنیداری کاهش و عملکرد بعدی بهبود یافت. بهنور میرسد، روشهای شناوری در آب گرم/سرد و آب سرد سبب تسریع و بهبود روند بازیافت نسبت به خشکی شود
۷۵۳.

تاثیر تمرین هوازی همراه با افزایش مقاومت در حرکت قفسه سینه بر کارایی تهویه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تمرین هوازی کارایی تهویه محدود کردن حرکت قفسه سینه تهویه ارادی حداکثر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۶۱ تعداد دانلود : ۷۸۶
هدف از این تحقیق، تعیین تاثیر 4 هفته تمرین هوازی همراه با افزایش مقاومت در حرکت قفسه سینه بر کارایی تهویه و عملکردهای ریوی دانشجویان غیر فعال بود. به این منظور18 دانشجوی مرد غیرورزشکار، که برای شرکت در تحقیق داوطلب شده بودند، به دو گروه 9 نفری(گروه تجربی با میانگین قد 33/176سانتی متر، وزن64/72 کیلوگرم و VO2max29/42 میلی لیتر بر کیلوگرم بر دقیقه و کنترل با میانگین قد 88/173سانتی متر، وزن55/70 کیلوگرم و VO2max 68/42 میلی لیتر بر کیلوگرم بر دقیقه) تقسیم شدند. هر دو گروه به مدت 4 هفته، 3 جلسه در هفته و به مدت 30 دقیقه با شدت 70 تا 80 درصد HRmax تحت تمرین دویدن هوازی قرار گرفتند. گروه تجربی تمرین هوازی را همراه با بستن باند الاستیکی به دور قفسه سینه و گروه کنترل تمرین هوازی را بدون استفاده از باند انجام دادند. مقاومت باند الاستیکی به حدی بود که تقریباً10 درصد FVC فرد را کاهش می داد. به منظور اندازه گیری عملکردهای ریوی از دستگاه تحلیلگر گازهای تنفسی و برای تجزیه و تحلیل آماری داده ها از آزمون t (مستقل و همبسته)در سطح معنی داری 05/0 استفاده شد. مقایسه تغییرات دو گروه(t مستقل) نشان داد که محدود کردن حرکت قفسه سینه با استفاده از باند الاستیکی هنگام تمرین هوازی روی VEmax(008/0P=)، MVV(04/0P=) و VE/VO2(04/0P=) دانشجویان غیرورزشکار تاثیر بیشتری نسبت به تمرین هوازی به تنهایی داشته است(05/0>P)، اما VE/VCO2،FVC،FEV1/FVC ، VO2/HR ، VD/VTو فرکانس تنفس(rf) در هر دو گروه مشابه بود. به طور کلی نتایج این تحقیق آشکار ساخت که استفاده از باند الاستیکی هنگام دوره های کوتاه مدت تمرین هوازی در مقایسه با تمرین هوازی به تنهایی بر کارایی تهویه و برخی عملکردهای ریوی دانشجویان غیرورزشکار تاثیر بیشتری دارد.
۷۵۴.

تأثیر فعالیت هوازی در زمان های مختلف روز بر کورتیزول و برخی شاخص های پیش التهابی سرم مردان غیرورزشکار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کورتیزول ریتم شبانه روزی فعالیت هوازی شاخص های پیش التهابی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۷۲ تعداد دانلود : ۷۴۱
هدف از تحقیق حاضر، تعیین تأثیر فعالیت هوازی در زمان های مختلف روز بر کورتیزول و برخی شاخص های پیش التهابی سرم مردان غیرورزشکار است. 11 مرد سالم غیرورزشکار (سن: 7/2±4/24 سال، توده بدن: 1/8±6/64 کیلوگرم، قد: 8/9±6/171سانتی متر) به-صورت داوطلبانه در این تحقیق شرکت کردند. آزمودنی ها فعالیت هوازی مشابهی را در چهار زمان مختلف روز (08:00،12:00،16:00 و 20:00)، به صورت تصادفی روی چرخ کارسنج انجام دادند. در هر جلسه، آزمودنی ها پس از گرم کردن و کشش، با شدتی معادل90 درصد حداکثر ضربان قلب، به مدت 30 دقیقه روی چرخ کارسنج رکاب زدند. از هر آزمودنی دو نمونه خونی، قبل و بلافاصله بعد از هر آزمون گرفته شد. پس از بررسی داده ها، با استفاده از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر مشخص شد مقادیر پایه تمامی شاخص ها به جز CRP (05/0<P) در دوره های زمانی مختلف روز تفاوت معنی داری با یکدیگر داشتند (05/0>P). فعالیت هوازی سبب افزایش معنی دار کورتیزول و IL-6 شد (05/0>P)، ولی در پی انجام فعالیت هوازی، تغییر معنی داری در سطوح αTNF- و CRP مشاهده نشد (05/0<P). همچنین ریتم شبانه روزی بر اندازه و میزان پاسخ این شاخص ها به فعالیت هوازی تأثیر معنی داری نداشت (05/0<P). بر اساس یافته های تحقیق حاضر می توان نتیجه گیری کرد که به استثنایCRP، غلظت های پایه سایر شاخص ها تحت تأثیر تغییرات زمان روز هستند. با این حال، پاسخ کورتیزول و شاخص های پیش التهابی به فعالیت هوازی حاد به زمان وابسته نیستند.
۷۵۵.

تأثیر شش هفته تمرینات کشتی و تمرینات آمادگی جسمانی دایره ای بر بیان ژن ABCA1 لنفوسیت کشتی گیران تمرین کرده(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کشتی لنفوسیت ABCA1 تمرینات دایره ای

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۶۸ تعداد دانلود : ۷۹۸
بیماری عروق کرونر قلب از علل مهم مرگ و میر در جهان است. این بیماری با افزایش میزان لیپوپروتئین کم چگال (LDL) پلاسما رابطه مستقیم و با لیپوپروتئین پرچگال (HDL) رابطه معکوس دارد. ژن ABCA15 خارج کننده اصلی کلسترول و فسفولیپید از سلول به آپولیپوپروتئین عاری از لیپید است. تا کنون تحقیقات محدودی در جهان درباره نقش تمرین در بیان ژن ABCA1 انجام شده است. برای بررسی بیان ژن ABCA1 در لنفوسیت-های انسانی با اجرای پروتکل تمرینی، 16 کشتی گیر تمرین کرده خراسانی (سابقه تمرینی 1±4 سال، سن2±18 ، وزن 9/11±11/63کیلوگرم، قد 41/8±170سانتی متر) پس از فراخوان، انتخاب و به طور تصادفی به دو گروه تجربی و کنترل تقسیم شدند. گروه تجربی به مدت شش هفته و هر هفته چهار جلسه در نوبت های صبح و عصر به تمرینات کشتی و تمرینات دایره ای آمادگی جسمانی پرداختند و گروه کنترل در این مدت بی تمرین بودند. 48 ساعت قبل از اولین جلسه تمرین و 48 ساعت بعد از آخرین جلسه، در ساعت 8 صبح به صورت ناشتا از ورید بازویی تمامی آزمودنی ها به میزان 10 سی سی نمونه خونی گرفته شد. پس از جداسازی لنفوسیت ها به روش سانتریفیوژ، بیان ژن ABCA1 در لنفوسیت های آزمودنی ها، با استفاده از روش semi-quantitative-RT-PCR انجام شد. اطلاعات به وسیله آزمون t-student، با استفاده از نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد گروه تجربی، در مقایسه باگروه کنترل افزایش معنی داری در بیان ژن ABCA1 لنفوسیت داشت (001/0p≤ و 95/9t= ). تمرینات ورزشی بی هوازی مثل کشتی نیز می تواند مانند تمرینات هوازی با افزایش بیان ژن ABCA1 نقش مؤثری در پیش گیری از بیماری های قلب و عروق داشته باشد.
۷۵۶.

اثر مصرف مکمل آهن بر شاخص های ذخایر آهن بدن زنان ورزشکار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: هموگلوبین هماتوکریت زنان ورزشکار مکمل آهن فریتین سرم ترانسفرین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۰۶ تعداد دانلود : ۹۵۶
پژوهش حاضر به منظور بررسی تأثیر هشت هفته مصرف مکمل آهن بر ذخایر آهن بدن زنان ورزشکار انجام شده است. آزمودنی های پژوهش 28 زن ورزشکار داوطلب در باشگاه های آمادگی جسمانی و واجد شرایط (فریتین سرم کمتر از 20 نانوگرم بر میلی لیتر) با میانگین 64/2 39/26 سال، میانگین وزن 70/5 61/61 کیلوگرم و میانگین قد 17/4 163 سانتی متر بودند که به روش تصادفی ساده و با استفاده از طرحی دوسوکور به دو گروه مکمل و دارونما تقسیم شدند. اطلاعات مربوط به غلظت فریتین سرم، هموگلوبین، هماتوکریت، ظرفیت اتصال به آهن خون (TIBC) و درصد اشباع ترانسفرین، قبل و بعد از مصرف مکمل جمع آوری و اندازه گیری شد. در طول دوره مصرف مکمل، گروه تجربی روزانه 100میلی گرم آهن و گروه کنترل روزانه 100 میلی گرم دارونما دریافت کردند. داده های جمع آوری شده با استفاده از آزمون های آماری t همبسته و t مستقل بررسی و تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها نشان داد در گروه تجربی یک دوره هشت هفته ای مصرف مکمل آهن در زنان ورزشکار توانسته است بر بیشتر متغیرهای پژوهش تأثیری مثبت و معنی دار داشته باشد (05/0< P). در گروه کنترل مصرف دارونما تأثیر معنی داری بر هیچ یک از متغیرهای اندازه گیری شده در زنان ورزشکار نشان نداد. همچنین، مقایسه نتایج دو گروه بعد از دوره مصرف مکمل آهن نیز نشان داد مصرف مکمل آهن در گروه تجربی موجب افزایش غلظت فریتین سرم (005/0P=) زنان ورزشکار، در مقایسه با گروه کنترل شده است، ولی در سایر متغیرها با وجود افزایش مقادیر در گروه مکمل، تفاوت معنی داری مشاهده نشد (05/0> P). با توجه به نتایج پژوهش، توصیه می شود زنان ورزشکار زیر نظر پزشک یا افراد متخصص از قرص های آهن و سایر مکمل های تقویتی در این زمینه (از جمله ویتامین C)، استفاده کنند تا احتمال ابتلا به کم خونی فقر آهن کاهش یابد.
۷۵۷.

تأثیر یک دوره کوتاه مدت تمرینات ویبریشن بر برخی از عوامل آمادگی جسمانی زنان سالمند(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آمادگی جسمانی زنان سالمند تمرین ویبریشن

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی علم تمرین
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی فیزیولوژی ورزشی کاربردی
تعداد بازدید : ۸۰۵ تعداد دانلود : ۳۰۴
هدف از انجام این تحقیق تعیین اثر یک دوره کوتاهمدت تمرین ویبریشن بر برخی از عوامل آمادگی جسمانی زنان سمالمند بمود. آزممودنیهمای داوطلمب 0/ )سمن 22 ± 01/69 سمال، وزن 11/94 ± 00/42 کیلمو گمرم، 0/ قد 60 ± 100/99 سانتیمتر و BMI 2/23 ، ± 20/02 کیلوگرم بر متر مربع( به صورت تصادفی به سه گروه = ویبریشن) 10 n (، گروه بدون ویبریشن =12( n = ( و کنترل) 16 n ( تقسیم شدند. گروه ویبریشن تمرینات را که شامل 4 وضعیت بدنی بود به مدت 16 روز با فرکانس 30 26 هرتز - و دامنه 12 میلیمتر انجام دادنمد. گمروه بدون ویبریشن نیز تمرینات مشابه گروه ویبریشن را بر روی دستگاه خاموش انجام دادند و از گروه کنترل نیز خواسته شد که فعالیت ورزشی عادی خود را انجام دهند. برای سنجش قدرت دست و پا از دینامومتر، بمرای سنجش انعطافپذیری از آزمون خمشدن تنه به جلو، برای سنجش تعادل از زمان ایستادن روی یک پا و برای ارزیابی ترکیب بدن از اندازهگیری چربی زیرپوستی سه نقطهای )فوق خاصره، ران و سه سر بمازو( بمهوسمیله دستگاه کالیپر استفاده گردید. پس از جمعآوری اطععات، دادهها با استفاده از نرمافمزار آمماری Spss 15 و Excel 2007 با روش آماری t وابسته و تجزیه و تحلیل واریانس ممورد ارزیمابی قمرار گرفتنمد. یافتمههمای درونگروهی نشان داد که در گروه ویبریشن قدرت دست راست 6/62( p= (، قدرت دست چمپ 6/61( p= ،) قدرت پا 6/664( p= (، انعطافپذیری 6/660( p= ( و تعادل پای چپ 6/660( p= ( افمزایش و درصمد چربمی بدن 6/662( p= ) و چربی زیر پوستی ناحیه ران 6/61( p= ( کاهش معنیدار داشمته اسمت. در حمالی کمه در گروه بدون ویبریشن فقط افزایش قدرت دست راست 6/61( p= ( و کماهش چربمی زیمرپوسمتی ناحیمه ران 6/61( p= ( معنیدار بود. به همر حمال، در گمروه کنتمرل همیچکمدام از متغیرهما اخمتعف معنمیداری را بمینپیشآزمون و پسآزمون نشان ندادند. یافتههای بین گروهی نشان داد که تمرین ویبریشن افمزایش معنمیداری در قمدرت دسمت راسمت و چمپ 6/663( p= 6/ و 660 p= (، قمدرت پما 6/662( p= ( و تعمادل پمای چمپ 6/61( p= ( آزمودنیهای گروه ویبریشن نسبت به دو گروه دیگر ایجاد کمرد، ولمی تمأثیر معنمیداری بمر روی تعادل پای راست، انعطافپذیری و درصد چربی هیچکدام از گروهها نداشت. براساس نتایج تحقیق، با انجمام دورههای کوتاهمدت تمرین ویبریشن میتوان به تقویت قدرت دست، پا و تعادل سالمندانی که امکان شرکت در دورههای طولانیمدت تمرینات را ندارند پرداخت
۷۵۸.

بیان MyoD و MSTN در پاسخ به تمرین مقاومتی در عضلات تند و کند انقباض(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تمرین مقاومتی Real time – PCR مایوستاتین نعلی خم کننده دراز شست MyoD

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۳۰ تعداد دانلود : ۷۰۸
هدف از این تحقیق، بررسی تاثیر یک وهله تمرین مقاومتی وامانده ساز بر مایوستاتین و MyoD، در عضلات اسکلتی موش های نر نژاد ویستار بود. 30 موش به سه گروه تقسیم شدند: کنترل ( 6 سر ) ، غیرورزیده ( 12سر) و ورزیده (12 سر). تمرین مقاومتی شامل بالابردن وزنه روی نردبان بود. 48 ساعت پس از اخرین جلسه تمرینی هر دوگروه غیرورزیده و ورزیده یک جلسه تمرین مقاومتی وامانده ساز را انجام دادند و 3 و 6 ساعت بعد قربانی شدند. بیان مایوستاتین وMyoD در نعلی و خم کننده دراز شست با تکنیک Real time – PCR اندازه گیری و داده ها با روش 2-??CT محاسبه شدند .تفاوت ها با t-test زوجی و مستقل تعیین شدند. بیان myoD ،3 و 6 ساعت پس از آخرین جلسه تمرین در نعلی نسبت به گروه کنترل، در گروه ورزیده به ترتیب 54/1 برابر کاهش و 07/1 برابر افزایش و در گروه غیرورزیده 86/2 و 4 برابر کاهش یافت. بیان myoD ،3 و6 ساعت پس از آخرین جلسه تمرین در خم کننده دراز شست نسبت به گروه کنترل، درگروه ورزیده به ترتیب 70 و 339 برابر و در گروه غیرورزیده 193 و 206 برابر افزایش یافت. در بررسی بیان مایوستاتین 6 و 3 ساعت پس از تمرین درنعلی ، در گروه ورزیده داده ای یافت نشد و در گروه غیرورزیده 3 ساعت پس از یک جلسه تمرین نسبت به گروه کنترل 854 برابرکاهش یافت و6 ساعت پس از یک جلسه تمرین داده ای یافت نشد. بیان مایوستاتین 3 و 6 ساعت پس از آخرین جلسه تمرین در خم کننده دراز شست نسبت به گروه کنترل، در گروه ورزیده به ترتیب 87/15 و 39/1 برابر کاهش و در گروه غیرورزیده 59 و 151 برابر افزایش یافت. یافته ها، پاسخ های متفاوت مایوستاتین وMyoD را به یک جلسه تمرین وامانده ساز مقاومتی در عضلات تند وکند موش های ورزیده و غیرورزیده آشکار می سازد.
۷۵۹.

بررسی اثر تمرینات مقاومتی بر پیشگیری از بروز سارکوپنی در زنان بالای 50 سال(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تمرینات قدرتی ترکیب بدن زنان یائسه تراباند سارکوپنی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۵۳ تعداد دانلود : ۱۱۱۷
هدف از این تحقیق، تعیین تاثیر تمرینات قدرتی در زنان سالمند، بر پیشگیری از سارکوپنی (کاهش حجم عضلات) بود. به این منظور 20 زن یائسه بالای 50 سال در دو گروه تجربی و کنترل مطالعه شدند. گروه تجربی به مدت 12 هفته با 80، 85 و و100% 10-RM با تراباند تمرین کردند. چربی زیرپوستی (SF) دو گروه با کالیپر اندازه گیری و درصدچربی بدن (%BF)، وزن چربی بدن و FFM آنها محاسبه شد. از آزمون t مستقل و t همبسته زوجی برای مقایسه نتایج پیش آزمون و پس آزمون استفاده شد. در هر دو گروه بین کالری مصرفی و BMI اختلاف معناداری مشاهده نشد. 1-RMعضله جلوی بازویی و قدرت نسبی فقط در گروه تجربی اختلاف معنی داری نشان داد. در گروه تجربی %BF، وزن چربی بدن،SF، FFM و محیط عضله -میانه بازو به طور معنی داری کاهش و در گروه کنترل افزایش یافت. SF ناحیه پشت بازو و %BF بین گروه تجربی و کنترل اختلاف معنی داری داشت. در پایان می توان نتیجه گرفت که انجام تمرینات قدرتی با تراباند تا حدودی از ناتوانی عضلات، ناشی از پیشرفت سارکوپنی در این سنین پیشگیری می کند.
۷۶۰.

تأثیر تمرینات با شدت متوسط بر مالون دی آلدهید و فاکتور نروتروفیک مشتق از مغز در هیپوکمپ موش هایِ در معرض استات سرب(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فشار اکسایشی استات سرب هیپوکمپ ورزش متوسط فاکتور نروتروفیک مشتق از مغز

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۹۴ تعداد دانلود : ۷۸۵
مطالعات موجود نشان می دهد تمریناتِ با شدت متوسط که باعث کاهش عوامل فشار اکسایشی در هیپوکمپ می شوند، افزایش سطوح فاکتور نروتروفیک مشتق از مغز (BDNF) را نیز در پی دارند، اما توجه کمتری به بررسی حفاظت عصبی ناشی از فعالیت بدنی پس از القای استات سرب شده است. در این پژوهش اثر 8 هفته تمرین بر مالون دی آلدهید (MDA) و BDNF در هیپوکمپ موش های در معرض استات سرب بررسی شد. موش های صحرایی ویستار به طور تصادفی به چهار گروه شامل گروه های پایه، شم (کنترل)، سرب و تمرین+ سرب دسته بندی شدند. برنامه تمرینی شامل دویدن روی نوار گردان بود که به مدت 8 هفته و هفته ای 5 جلسه با شدت فزاینده اجرا شد. گروه های تمرینی و سرب 20 میلی گرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن استات سرب را به مدت 8 هفته ( هفته ای سه جلسه) به صورت زیرصفاقی دریافت کردند. 24 ساعت پس از آخرین مرحله تمرین و/یا تزریق، سطوح BDNF و MDA بافت هیپوکمپ به ترتیب با روش های تیوباربیوتوریک اسید و الایزا تعیین شد. داده ها با روش آنالیز واریانس یک طرفه و آزمون تعقیبی توکی در سطح 05/0 p ≤ تحلیل شد. نتایج نشان داد سطوح MDA در گروه تمرینی به طور معنی داری کمتر و در گروه سرب بیشتر از گروه های پایه و شم بود. سطوح BDNF گروه تمرینی به طور معنی داری بالاتر از گروه سرب بود. این نتایج حاکی از اثرات سودمند تمرینات منظم ورزشی در پیشگیری از آسیب نورون های هیپوکمپ است که به فشار اکسایشی نسبت داده می شود. به علاوه، سطوح BDNF و یا فشار اکسایشی احتمالاً در سازوکارهای حفاظت عصبی ناشی از ورزش به دنبال تزریق استات سرب درگیر می باشند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان