ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۴۱ تا ۷۶۰ مورد از کل ۱٬۷۲۸ مورد.
۷۴۱.

تأثیر یک جلسه تمرین مقاومتی بر بیان ژن myoD در عضله کند و تندانقباض رت های نر نژاد ویستار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تمرین مقاومتی MyoD عضله نعلی عضله بازکننده دراز انگشتان

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی علم تمرین
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی عصبی ـ عضلانی
تعداد بازدید : ۱۶۲۷ تعداد دانلود : ۷۵۲
سلول های ماهواره ای، سلول های جوانه ای عضلات اسکلتی محسوب می شوند که بر اثر آسیب عضلانی فعال وارد چرخه سلولی می شوند. از جمله نشانه های فعال سازی و تکثیر این سلول ها افزایش بیان ژن myoD است. تناقضاتی در پاسخ این ژن در تارهای کند و تند به تمرینات مقاومتی وجود دارد، بنابراین هدف این تحقیق ارزیابی اثر یک جلسه تمرین مقاومتی بر بیان ژن myoD در عضله اسکلتی تند و کندانقباض رت های نر نژاد ویستار است. بدین منظور پانزده رت از انستیتو پاستور تهیه شد و در شرایط طبیعی (دما، چرخه تاریکی و روشنایی و دسترسی آزاد به آب و غذا) نگهداری و به صورت تصادفی به گروه مقاومتی (ده سر) و کنترل (پنج سر) تقسیم شدند. گروه مقاومتی یک جلسه تمرین مقاومتی را اجرا کردند، سپس 3 و 6 ساعت پس از تمرین، بی هوش و تشریح شدند. پس از آن عضلات نعلی و عضله بازکننده دراز انگشتان (EDL) خارج و برای تعیین میزان بیان ژن myoD در آنها از روشReal time RT-PCR استفاده شد. با استفاده از آزمون آماری t اطلاعات به دست آمده ارزیابی شد. در پایان نتایج نشان داد تمرین مقاومتی بیان ژن myoD در عضله EDL را 36/2 برابر (غیرمعنادار) افزایش داد و بیان ژن myoD عضله نعلی تغییر معناداری نکرد. پس می توان گفت ژن myoD در عضله تندانقباض نسبت به عضله کندانقباض سریع تر و بیشتر تحت تأثیر تمرین مقاومتی قرار می گیرد.
۷۴۲.

تأثیر مکمل ویتامین E بر فعالیت حرکتی و یادگیری فضایی رت های مسن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عملکرد حرکتی عملکرد شناختی ویتامین E رت حافظة بینایی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی تغدیه ورزشی و مکملها و مواد نیروزا
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی رفتار حرکتی یادگیری حرکتی
تعداد بازدید : ۱۵۳۰ تعداد دانلود : ۹۸۸
افزایش سن بر عملکرد حرکتی و کارکردهای شناختی تأثیر منفی می­گذارد. ازاین­رو شناسایی راهبردهای مناسب برای جلوگیری از کاهش عملکرد شناختی و حرکتی ضرورت می­یابد. هدف از این تحقیق، بررسی تأثیر مکمل ویتامین E بر فعالیت حرکتی و یادگیری فضایی رت­های مسن بود. 36 رت نر مسن از نژاد آلبینو – ویستار به طور تصادفی در سه گروه کنترل، ویتامین E و جفت­شده قرار گرفتند. رت­های گروه ویتامین E، به مدت 8 هفته، روزانه به مقدار 100 میلی­گرم (50 واحد بین­المللی) ویتامین E به ازای هر کیلوگرم وزن بدن در 5/0 میلی­لیتر روغن کنجد حل شده و از طریق گاواژ دریافت کردند. گروه جفت­شده نیز طی این مدت، روزانه 5/0 میلی­لیتر روغن کنجد دریافت کرد، اما گروه کنترل هیچ مداخله­ای دریافت نکرد. پس از پایان دوره، آزمون­های اُپن - فیلد و ماز آبی موریس، به­ترتیب برای سنجش عملکرد حرکتی و یادگیری فضایی رت­ها اجرا شد. از شاخص­های مسافت طی­شده و سرعت حرکت برای سنجش عملکرد حرکتی و زمان سپری­شده و مسافت طی­شده تا پیدا کردن سکو برای سنجش یادگیری فضایی رت­ها استفاده شد. نتایج نشان داد که در عملکرد حرکتی، در شاخص­های مسافت طی شده و سرعت حرکت، تفاوت آماری معناداری بین گروه­ها مشاهده نشد (05/0P> ). به­علاوه، در هیچ­کدام از شاخص­های یادگیری و حافظة فضایی، تفاوت معناداری بین گروه­ها وجود نداشت (05/0 P>). یافته­ها نشان داد که یک دوره مصرف ویتامین E تأثیر معناداری بر عملکرد حرکتی و شناختی رت­های مسن ندارد. به­نظر می­رسد مکمل ویتامین E در سالمندی یعنی زمانی که آسیب­های آنتی­اکسیدانی موجب تخریب برگشت­ناپذیر حافظه شده است، تأثیر ندارد.
۷۴۳.

تأثیر تمرین در ساعات مختلف روز بر برخی عوامل خطرزای بیماری قلبی- عروقی در مردان دارای اضافه وزن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عوامل خطر زای قلبی- عروقی تمرین صبح تمرین عصر مردان دارای اضافه وزن

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی قلب و عروق و تنفس
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی فیزیولوژی ورزشی کاربردی
تعداد بازدید : ۱۱۲۳
هدف مطالعة حاضر، تأثیر دوازده هفته تمرین هوازی در زمان های مختلف روز بر عوامل خطرزای قلبی- عروقی بر مردان دارای اضافه وزن بود؛ بدین منظور چهل مرد دارای اضافه وزن غیرورزشکار با میانگین سنی 45/2±25/22 سال و شاخص تودة بدنی 42/2±06/30 کیلوگرم بر متر مربع به صورت تصادفی در چهار گروه تمرین در زمان های صبح و عصر، و گروه کنترل صبح و عصر قرار گرفتند. گروه های تمرین صبح و عصر پروتکل تمرین هوازی دویدن را سه جلسه در هفته به مدت دوازده هفته با شدت 75 تا 85 درصد حداکثر ضربان قلب انجام دادند که مدت دویدن در جلسة اول، پانزده دقیقه بود و هر سه جلسه به صورت فزاینده یک و نیم دقیقه به زمان دویدن افزوده می شد تا اینکه زمان دویدن به سی دقیقه افزایش یافت؛ در حالی که گروه های کنترل در مدت زمان اجرای پژوهش از انجام برنامة تمرین منع شدند. در آغاز دوره، هفتة ششم و پایان هفتة دوازدهم 5 میلی لیتر خون سیاهرگی جهت سنجش عوامل خطر زای قلبی- عروقی (تری گلیسرید، HDL-c، LDL-c و کلسترول) از آزمودنی ها جمع آوری شد. تجزیه و تحلیل داده های تحقیق با استفاده از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر (ANOVA) انجام شد. آزمون وابسته با توجه به اصلاحیة بن فرونی برای تعیین محل تفاوت های درون گروهی به کار رفت. آنالیز واریانس (ANOVA) یک سویه همراه با آزمون تعقیبی توکی نیز برای ارزیابی بین گروهی استفاده شد (05/0>α). یافته ها نشان داد در گروه های تجربی در مقایسه با گروه های کنترل، تمرین هوازی صبح و عصر کاهش معنی دار سطوح LDL-c (03/0=P) و افزایش معنی دار HDL-c (02/0=P) را به همراه داشت؛ درحالی که در سطوح کلسترول تام و تری گلیسرید تغییری مشاهده نشد. همچنین، پس از اجرای برنامة تمرینی، در سطوح HDL-c و LDL-c بین دو گروه تمرینی صبح و عصر تفاوت چشم گیری دیده نشد. براساس نتایج این مطالعه مشخص شد که تمرین هوازی در زمان صبح و عصر بر سازگاری های عوامل خطر زای قلبی- عروقی مؤثر است؛ ولی تفاوتی بین اجرای تمرین هوازی در زمان صبح و عصر در مردان دارای اضافه وزن مشاهده نشد.
۷۴۴.

مقایسه تاثیر تمرینات تناوبی و تداومی بر عملکرد محور هورمون رشد/ فاکتور رشد شبه انسولینی 1 در زنان چاق(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هورمون رشد فاکتور رشد شبه انسولینی1 تمرین تناوبی تمرین تداومی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۳ تعداد دانلود : ۷۷
هدف: هدف این پژوهش، بررسی مقایسه اثر دو شیوه تمرین تناوبی و تداومی بر عملکرد محور هورمون رشد و فاکتور رشد شبه انسولین یک می باشد. روش شناسی: 36 آزمودنی چاق غیرفعال به طور تصادفی به سه گروه 12 نفره، تمرین تناوبی (با میانگین سن 27/2±58/23 سال، شاخص توده بدنی 33/0±60/30 کیلوگرم متر مربع، درصد چربی 33/0±59/35 درصد) و گروه تداومی (با میانگین سنی 84/2±41/25 سال، شاخص توده بدنی 55/0±51/30 کیلوگرم متر مربع، درصد چربی 47/0± 54/35 درصد) و گروه کنترل (با میانگین سن 4/2±22سال، شاخص توده بدنی 51/0±54/30 کیلوگرم متر مربع، درصد چربی 64/0±49/35 درصد) تقسیم شدند. برنامه تمرین تناوبی و تداومی شامل دویدن باشدت 75-60 درصد ضربان قلب بیشینه به مدت 8 هفته وهر هفته 3 جلسه بود. تجزیه و تحلیل آماری داده ها با استفاده از آزمون t- زوجی و واریانس یک طرفه، در سطح معناداری 05/0P < انجام گرفت. یافته ها: این پژوهش نشان داد که در گروه تناوبی و تداومی سطوح GH و IGF-1 سرمی به طور معنی داری افزایش یافت. همچنین میزان درصد چربی بدن در هر دو گروه به طور معنی داری کاهش یافت (05/0P < ). تغییرات سطوح GH و BMI و درصد چربی بدن در پس آزمون گروه های تناوبی، تداومی و کنترل معنی دار بود (05/0P < )، ولی سطوح IGF-1 در پس آزمون گروه ها معنی دار نبود. بحث و نتیجه گیری: نتایج تحقیق حاضر نشان داد که تمرین تداومی باعث افزایش بیشتر سطح هورمون رشد شده و به تنظیم تعادل وزن منجر می شود. واژه های کلیدی: هورمون رشد، فاکتور رشد شبه انسولینی1، تمرین تناوبی، تمرین تداومی
۷۴۵.

اثر یک جلسه تمرین مقاومتی بر سطوح پروتئین NT-4/5 در عضله خم کننده بلند شست و نعلی موش های نر ویستار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تمرین مقاومتی عضله نعلی عضله خم کننده بلند انگشتان NT-4/5

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
تعداد بازدید : ۱۴۷۶
تصور می شود که نوروتروفین های مشتق از عضله در سازگاری عضلات اسکلتی به ورزش نقش دارند. NT-4/5 یکی از اعضای خانواده نوروتروفین ها ست که ناشناخته تر باقی مانده است. هدف از پژوهش حاضر بررسی اثر یک جلسه تمرین مقاومتی بر سطوح پروتئین NT-4/5 عضلات خم کننده بلند شست (FHL)و نعلی (SOL)در دو نقطه زمانی 24 و 48 ساعت بعد از تمرین در رت های نر نژاد ویستار است. 24 موش صحرایی (g20±230) به طور تصادفی به دو گروه کنترل (8=n) و یک جلسه تمرین (16=n) تقسیم شدند. در جلسه تمرین (3 ست، 5 تکرار) حیوانات با 30 درصد وزن از نردبان بالا رفتند. 24 و 48 ساعت بعد از جلسه تمرینی حیوانات گروه تمرینی قربانی شدند و عضله نعلی و FHL آنها خارج شد. داده های آماری با استفاده از تحلیل واریانس یکطرفه و T مستقل آنالیز شد. یافته های تحقیق افزایش معناداری را در پروتئین NT-4/5 عضله نعلی در نقطه زمانی 24 و 48 ساعت بعد از تمرین نشان داد، درحالی که یک جلسه تمرین مقاومتی تأثیر معناداری بر پروتئین NT-4/5 در عضله FHL ندارد. تحقیق حاضر نشان داد که یک جلسه تمرین مقاومتی موجب تغییر سطوح پروتئین NT-4/5 می شود و احتمالاً مدل مناسبی برای تحریک پاسخ نروتروفین های مشتق از عضله به ویژه در عضله کندانقباض است.
۷۴۶.

تأثیر هشت هفته برنامه تمرین هوازی ناپیوسته (10×3 دقیقه) بر نشانگرهای زیستی خطرزای قلبی ـ عروقی در زنان چاق غیرفعال(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فیبرینوژن اینترلوکین 6 هموسیستئین پروتئین واکنشی C تمرین هوازی ناپیوسته عامل نکروز تومور آلفا

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی قلب و عروق و تنفس
  4. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی فیزیولوژی ورزشی کاربردی
تعداد بازدید : ۱۶۷۱ تعداد دانلود : ۸۲۸
در بیشتر تحقیقات انجام گرفته از تمرینات هوازی پیوسته استفاده شده است و درمورد تأثیر تمرین هوازی ناپیوسته بر نشانگرهای زیستی خطر بیماری قلبی ـ عروقی اطلاعات کاملی وجود ندارد. از این رو، هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر 8 هفته برنامه تمرین هوازی ناپیوسته (10×3 دقیقه) بر نشانگرهای زیستی خطرزای قلبی ـ عروقی در زنان چاق غیر فعال بود.20 زن چاق غیر فعال با Kg/m230 BMI ≥ انتخاب و به طور تصادفی به دو گروه 10 نفری تمرین هوازی ناپیوسته و کنترل داوطلب شرکت در پژوهش تقسیم شدند. برنامه تمرینی به مدت 8 هفته، هفته ای سه جلسه، هر جلسه 3 بار، هر بار به مدت 10 دقیقه و با فاصله استراحتی 5 دقیقه میان هر وهله با60 تا 65 درصد ضربان قلب بیشینه اجرا شد. از گروه تمرین هوازی ناپیوسته و کنترل قبل و بعد از اتمام برنامه تمرینی در شرایط ناشتا برای سنجش مقادیر متغیرهای پژوهشی با استفاده از روش آزمایشگاهی آنزیم ایموانسی (ELISA) نمونه گیری خونی به عمل آمد. داده های پژوهش با استفاده از آزمون آماریt همبسته و t مستقل در سطح معناداری (05/0P<) تجزیه وتحلیل شدند. نتایج تحلیل آماری نشان داد برنامه تمرین هوازی ناپیوسته به طور معناداری مقدار HCY، FIB،TNFα، IL-6 وCRP زنان چاق را کاهش می دهد (05/0P<). نتایج آزمون t مستقل نیز نشان داد، بین دو گروه تمرین هوازی ناپیوسته و کنترل در متغیرهای پژوهشی تفاوت معناداری وجود دارد (05/0P<). یافته ها نشان داد تمرین هوازی ناپیوسته موجب کاهش پلاسمایی مقادیر نشانگرهای زیستی خطر بیماری قلبی ـ عروقی در زنان چاق می شود، چنانکه این کاهش می تواند در پیشگیری، کنترل و کاهش بروز بیماری قلبی ـ عروقی مؤثر واقع شود.
۷۴۷.

تأثیرتمرین هوازی بر سطوح استراحتی چمرین و لیپیدهای پلاسما در زنان دارای اضافه وزن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: چاقی تمرین هوازی نیمرخ لیپیدی چمرین

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۳۴ تعداد دانلود : ۱۰۰۰
چکیده زمینه و هدف: از پیامدهای پاتولوژیکی چاقی سندرم متابولیک می باشد. چمرین آدیپوکین جدیدی است که با چاقی و سندرم متابولیک ارتباط دارد. اطلاعات اندکی در مورد تأثیر تمرین ورزشی منظم به ویژه تمرین هوازی بر غلظت سرمی چمرین وجود دارد. از این رو هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر تمرین هوازی بر سطوح استراحتی چمرین و لیپیدهای پلاسما در زنان دارای اضافه وزن می باشد. روش کار: 20 زن دارای اضافه وزن (سن= 55/5±64/35 سال و شاخص توده بدنی= 3±93/27کیلوگرم) به طور تصادفی به 2 گروه هوازی (تعداد= 12 نفر) و کنترل (تعداد= 8 نفر) تقسیم شدند. آزمودنی های گروه تمرین هوازی، 4 روز در هفته و کلا به مدت 8 هفته تمرین کردند. نمونه های خون آزمودنی ها در حالت ناشتا جمع آوری و به منظور بررسی تغییرات سطوح پلاسمایی چمرین و نیمرخ لیپیدی در قبل و پس از 2 ماه تمرین مورد استفاده قرار گرفت. یافته ها: پس از 8 هفته تمرین هوازی سطوح استراحتی چمرین در گروه تمرین هوازی در مقایسه با گروه کنترل به طور معناداری کاهش یافت (05/0P<)، به طور همزمان سطوح HDL-c کاهش معناداری را نشان داد. در حالی که سطوح کلسترول، تری گلیسرید، LDL-c تغییر معنا داری را نشان ندادند (05/0
۷۴۸.

تأثیر دوازه هفته تمرین هوازی بر بیان ژن ABCG1 زنان چاق کم تحرک(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ژن ABCG1 زنان چاق تمرینات هوازی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۷ تعداد دانلود : ۹۶
مقدمه و هدف: پروتیین انتقال دهنده غشایی ABCG1 ATP Binding Cassette transporter G1)) به عنوان یک واسطه کلیدی در تحویل کلسترول از ماکروفاژهای غنی از لیپید به آپو لیپوپروتیین A است که یکی از مراحل انتقال معکوس کلسترول در بدن و مرحله قطعی در جلوگیری از آترواسکلروز می باشد. افزایش بیان ABCG1 ممکن است مانع از تشکیل ماکروفاژهای غنی از لیپید شود و به دنبال آن خطر بروز آترواسکلروز کاهش یابد. نتایج مطالعات به روشنی نشان می دهد که انتقال دهندهABCG1 مسئول ساخت و فرم دهی ذرات HDL-C بوده و به همین دلیل در جلوگیری از گسترش بیماری قلبی عروقی نقش دارد. هدف از تحقیق حاظر بررسی اثر دوازده هفته تمرین منظم ورزشی بر بیان ژنی ABCG1 در زنان چاق کم تحرک می باشد. روش شناسی: 36 زن سالم در تحقیق شرکت کردند و بطور تصادفی در دو گروه شاهد (18 نفر) و گروه تجربی ( 18 نفر) با (دامنه سنی 35-30 و شاخص توده بدنی بزرگتر از 30(کیلوگرم بر متر مربع)) ، تقسیم شدند. برنامه تمرین ورزشی 12 هفته با شدت 75-65 درصد ضربان قلب ذخیره بود این تمرینات سه جلسه در هفته و هر جلسه به مدت 60-55 دقیقه اجرا شد. از تمامی آزمودنی ها در 48 ساعت قبل و بعد از انجام برنامه تمرینی خون گیری به عمل آمد. بررسی بیان mRNAژن ABCG1 آزمودنی ها با استفاده از روش Semi-quantitative-RT-PCR انجام شد. و اطلاعات به وسیله آزمون تی تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که گروه تجربی، در نتیجه تمرین افزایش معنی داری در بیان mRNA ژن ABCG1 در مقایسه با گروه شاهد تجربه کردند. بحث و نتیجه گیری: بر اساس یافته های تحقیق حاضر می توان چنین نتیجه گیری کرد که تمرین هوازی می تواند با افزایش در بیان mRNA ژن ABCG1 زنان چاق نقش مؤثری در پیشگیری از بیماری های قلب و عروق داشته باشد. واژه های کلیدی: ژن ABCG1 ، زنان چاق، تمرینات هوازی
۷۴۹.

تأثیر هشت هفته تمرین هوازی سبک و سنگین بر ابستاتین وکوله سیستوکینین سرم موش های صحرایی نر چاق(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ابستاتین کوله سیستوکینین تمرین هوازی سبک تمرین هوازی سنگین موش نر چاق

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی علم تمرین
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
تعداد بازدید : ۲۱۷۰ تعداد دانلود : ۱۶۲۱
در دهه های اخیر به هورمون های رودی معدی توجه خاصی شده است. ابستاتین، هورمونی رودی معدی است که ضداشتها است. کوله سیستوکینین نیز دیگر هورمون تنظیم کننده در فرایند گوارش و ضداشتها است.هدف از انجام این پژوهش مطالعه تغییرات احتمالی هورمون های ابستاتین وکوله سیستوکینین به دنبال هشت هفته فعالیت ورزشی با شدت های متفاوت در موش های نر چاق نژاد اسپراگوداولی بود. بدین منظور 75 سر موش صحرایی نر بالغ دو ماهه با وزن 255-225 گرم به طور تصادفی انتخاب شدند. موش ها از طریق تغذیه مخصوص از دامنه وزنی 255-225 گرم به 340-300 گرم رسیدند و به طور تصادفی در گروه های کنترل و تمرین هوازی سبک و هوازی سنگین جایگزین شدند. برنامه تمرینی شامل هشت هفته دویدن روی نوارگردان جوندگان بود. در پایان پژوهش جهت اندازه گیری ابستاتین و کوله سیستوکینین سرمی با استفاده از کیت، از قلب موش ها نمونه خونی گرفته شد.داده های حاصله به صورت میانگین و انحراف استاندارد با استفاده از تحلیل واریانس یک طرفه و آزمون تعقیبی توکی در سطح معناداری 05/0 بررسی شدند. نتایج نشان داد بین میانگین ابستاتین و کوله سیستوکینین در گروه های کنترل، تمرین هوازی سبک و سنگین تفاوت معناداری وجود داشت و این تفاوت بین گروه کنترل با گروه های تمرین هوازی سبک و سنگین بود. همچنین بین تغییرات ابستاتین و کوله سیستوکینین در گروه تمرین سبک رابطه معناداری مشاهده شد، اما در گروه تمرین سنگین، رابطه معناداری مشاهده نگردید. در نهایت این پژوهش نشان داد انجام تمرین باعث گردید میزان این دو هورمون کاهش یابد.
۷۵۰.

اثر پیش درمان تمرین اختیاری بر سطح دوپامین و تیروزین هیدروکسیلاز جسم مخطط موش های صحرایی مبتلا شده به پارکینسون(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: موش صحرایی پارکینسون تمرین اختیاری تیروزین دوپامین هیدروکسیلاز 6- هیدروکسی دوپامین

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی آسیب شناسی ورزشی و حرکات اصلاحی ورزش معلولین
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی عصبی ـ عضلانی
تعداد بازدید : ۲۰۴۲ تعداد دانلود : ۱۰۰۴
هدف این تحقیق عبارت است از بررسی اثر تمرین اختیاری بر حفاظت از نرون های دوپامینرژیک جسم مخطط پس از القای تخریب با 6-هیدروکسی دوپامین در موش صحرایی. 25 موش به سه گروه سالم، کنترل پارکینسونی و تمرین پارکینسونی تقسیم شدند. گروه تمرین دوازده هفته روی چرخ دوار تمرین کردند. برای ایجاد مدل پارکینسونی، ترکیب 6-هیدروکسی دوپامین و سرم فیزیولوژی با غلظت 250 میکرولیتر، با جراحی استریوتاکسی، داخل بطن مغز آزمودنی ها تزریق و سطوح دوپامین و تیروزین هیدروکسیلاز با استفاده از روش الایزا اندازه گیری شد. از سوی دیگر، داده ها به روش آنالیز واریانس یک طرفه و آزمون تعقیبی LSD تجزیه و تحلیل شدند. میانگین تمرین آزمودنی ها 5384 متر در روز بود. در این پژوهش بین سطوح دوپامین گروه تمرین و گروه کنترل پارکینسونی تفاوت معناداری مشاهده شد؛ به عبارت دیگر، از کاهش سطح دوپامین در گروه تمرین پیشگیری شد (001/0=P) و تقریباً هم سطح با گروه سالم باقی ماند (129/0P=)؛ اما سطح تیروزین هیدروکسیلاز در گروه تمرین تفاوت معناداری با گروه کنترل پارکینسونی نداشت (805/0P=). نتایج نشان داد که انجام تمرینات اختیاری مقاومت و طول عمر نرون های دوپامینرژیک جسم مخطط موش های صحرایی را در برابر تخریب اکسیداتیو بر اثر سمیت 6-OHDA افزایش می دهد و نقش حفاظتی در برابر بیماری پارکینسون دارد.
۷۵۱.

تأثیر برنامة تمرین قدرتی و سرعتی با وزنه بر قدرت انقباض کانسنتریک یکطرفه، دوطرفه و نقصان دوطرفه در فلکشن آرنج(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تمرین با وزنه قدرت ا نقباض کانسنتریک یکطرفه قدرت انقباض کانسنتریک دوطرفه نقصان دو طرفه

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی علم تمرین
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی آسیب شناسی ورزشی و حرکات اصلاحی حرکات اصلاحی
تعداد بازدید : ۱۷۰۸ تعداد دانلود : ۷۵۹
هنگام اعمال قدرت بیشینه، کل نیروهای اعمال شده از طریق عضلات مشابه به طور دوطرفه کمتر از کل نیروهای اعمال شده از طریق همان عضلات به طور یکطرفه است. این پدیده نقصان دوطرفه[1] نام دارد. هدف از این تحقیق، تعیین تأثیر برنامة تمرین قدرتی و سرعتی با وزنه بر قدرت انقباض کانسنتریک یکطرفه، دوطرفه و نقصان در فلکشن آرنج بود. 50 مرد غیرورزشکار با میانگین سنی 1/91 ±21/57 ، وزن 14/31 ±72/22 کیلوگرم و قد 3/31 ±175/61 سانتی متر به طور داوطلبانه در این پژوهش شرکت کردند. این آزمودنی ها به طور تصادفی در یک گروه کنترل (10 نفری) و در یکی از چهار گروه تمرین با وزنه (10 نفری) قرار گرفتند که تمرین جلو بازو را به صورت 1) قدرتی یکطرفه، 2) قدرتی دوطرفه، 3) سرعتی یکطرفه یا 4) سرعتی دوطرفه انجام دادند. دو تمرین در هفته به مدت هشت هفته انجام گرفت. گروه قدرتی با شدت 80 تا 100 درصد یک تکرار بیشینه در سه نوبت 1 تا تکراری و گروه سرعتی با شدت 50 تا 80 درصد یک تکرار بیشینه در چهار نوبت 10 تکراری تمرین کردند. گروه کنترل بدون تمرین در جلسات شرکت کردند. قبل و پس از اعمال برنامه های تمرینی، از گروه ها آزمون های قدرت کانسنتریک بیشینة فلکشن آرنج راست (RL1RM)[2] ، آرنج چپ (LL1RM)[3] و جفت آرنج (BL1RM)[4] گرفته شد. تجزیه و تحلیل یافته ها با استفاده از آمار استنباطی MANOVA و آزمون تعقیبی LSD در سطح معناداری 05/0P< نشان داد که بین تمرین قدرتی دوطرفه و یکطرفه، همچنین بین تمرین سرعتی دوطرفه و یکطرفه در متغیرهای قدرت عضلات فلکسور آرنج راست، چپ و جفت تفاوت معناداری وجود ندارد. دو گروه تمرین قدرتی در مقایسه با دو گروه تمرین سرعتی و هر چهار گروه تجربی نیز در مقایسه با گروه کنترل عملکرد بهتری داشتند. گروه های تمرینات دوطرفه در مقایسه با گروه های تمرینات یکطرفه و کنترل در تسهیل نقصان دوطرفه فلکشن آرنج عملکرد بهتری داشتند. بنابراین، برای جبران نقصان دوطرفه در ورزش هایی که با دو دست انجام می گیرد، اجرای تمرینات قدرتی و سرعتی با وزنه به صورت دوطرفه توصیه می شود.
۷۵۲.

اثر هشت هفته تمرین مقاومتی شدید بر سطوح پلاسمایی کمرین و انسولین در موش های نر(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۵ تعداد دانلود : ۱۱۱
مقدمه و هدف: کمرین کموکاینی است که در توسعه التهاب و مقاومت به انسولین شرکت دارد. تحقیق حاضر اثر هشت هفته تمرین مقاومتی شدید بر سطوح پلاسمایی کمرین و انسولین در موش های نر را موردارزیابی قرار داد. روش شناسی: 24 سر موش صحرایی نر نژاد ویستار (میانگین وزن 23±161 گرم وسن 5 هفته) به طور تصادفی به 3 گروه 8 تایی (کنترل سالم- کنترل مقاوم به انسولین - تمرین مقاوم به انسولین ) تقسیم شدند. یک برنامه تمر ین مقاومتی شامل بالا رفتن از نردبان با وزنه های متصل به دم را ( 3 روز در هفته، برای 8 هفته) انجام دادند. بعد از 8 هفته تمرین مقاومتی موشها بیهوش و نمونه گیری انجام شد. غلظت پلاسمایی کمرین، انسولین، گلوکز و نیمرخ چربی خون با استفاده از کیت و به روش الایزا اندازه گیری شد. یافته ها: یافته ها نشان داد تمرین مقاومتی منجر به کاهش معناداری در سطوح کمرین ( 01/ 0= P)، گلوکز (001/0=P)، انسولین (001/0=P) و سطوح LDL پلاسما (007/0=P) و افزایش معناداری در سطوح HDLپلاسما (03/0=P) در گروه مقاوم به انسولین گردید. بحث و نتیجه گیری: به نظر می رسد، تمرین مقاومتی با شدت بالا، می تواند به عنوان رویکردی پیشگیرانه در بهبود مقاومت به انسولین مورد توجه قرار بگیرد. واژه های کلیدی: کمرین- مقاوم به انسولین- تمرین مقاومتی- موش صحرایی
۷۵۳.

مقایسة تمرینات استقامتی و مقاومتی بر شدت خستگی و تعادل زنان مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مولتیپل اسکلروزیس تعادل تمرینات استقامتی تمرینات مقاومتی شدت خستگی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی علم تمرین
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی آسیب شناسی ورزشی و حرکات اصلاحی حرکات اصلاحی
تعداد بازدید : ۱۷۰۱ تعداد دانلود : ۱۰۰۰
مولتیپل اسکلروزیس بیماری مزمن پیشروندة سیستم عصبی مرکزی است که با علائم و عوارض ناتوان­کننده همراه است و موجب بروز اختلال­های شدید می­شود و تأثیرات مخرب بر عملکرد روزانه، فعالیت­های شغلی و اجتماعی دارد و مبتلایان به آن احساس خوب بودن عمومی می­کنند. علائم متعدد ام اس تحت تأثیر یکدیگر و درمان های دارویی گوناگون قرار می گیرد. ازاین­رو درمان­های غیردارویی برای کنترل علائم ام اس پیشنهاد می­شود. هدف از این تحقیق مقایسة تمرینات استقامتی و مقاومتی بر شدت خستگی و تعادل زنان مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس است. این پژوهش یک مطالعة نیمه­تجربی و از نظر هدف کاربردی است. نمونة آماری تحقیق 20 نفر از زنان مبتلا به ام اس با میانگین سنی 95/6 ± 9/30 سال با سطح پایین و متوسط بیماری EDSS≤ 4 بودند. بیماران به­طور تصادفی در دو گروه قرار گرفتند (10 بیمار در گروه تمرینات مقاومتی و 10 بیمار در گروه تمرینات استقامتی). دورة تمرین شامل 8 هفته، دو جلسه در هفته (16 جلسه) و هر جلسه شامل سه مرحلة گرم کردن، تمرینات اصلی و سرد کردن بود. از مقیاس FSS و تست کشیدن طرفی دست (به سمت راست و چپ) به­ترتیب برای اندازه­گیری شدت خستگی و تعادل آزمودنی­های دو گروه قبل و بعد از دورة تمرین استفاده شد. نتایج نشان داد تفاوت بین نمرة شدت خستگی و تعادل بیماران مبتلا به ام اس قبل و بعد از دورة تمرین، در هر دو گروه معنادار بود (05/0 P<). اما بین دو گروه تمرین تفاوت معناداری مشاهده نشد (05/0 P>). بنابراین تمرینات مقاومتی و استقامتی می­تواند شدت خستگی و تعادل افراد مبتلا به ام اس را بهبود بخشد. از سوی دیگر، عدم تفاوت معنادار بین نمرة شدت خستگی و تعادل دو گروه بعد از تمرین، حاکی از تأثیر یکسان هر دو نوع تمرین بر بهبود خستگی و تعادل بیماران مولتیپل اسکلروزیس است.
۷۵۴.

تاثیر یک دوره برنامه تمرینی منتخب بر عملکرد قلبی و عروقی بزرگسالان سندرم داون(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سندرم داون برنامه تمرینی منتخب عملکرد قلبی و عروقی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی علم تمرین
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی آسیب شناسی ورزشی و حرکات اصلاحی ورزش معلولین
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی قلب و عروق و تنفس
تعداد بازدید : ۲۳۷۲ تعداد دانلود : ۱۵۰۳
هدف از اجرای این تحقیق بررسی تاثیر یک دوره برنامه تمرینی منتخب بر عملکرد قلبی و عروقی بزرگسالان سندرم داون بود. جامعه آماری این تحقیق نیمه تجربی شامل بیماران سندرم داون بود. این بیماران از یکی از مراکز توانبخشی افراد کم توان ذهنی انتخاب شدند. پس از مطالعه ی پرونده ی پزشکی و روان شناسی مددجویان حاضر در این مرکز 19 بیمار سندرم داون (با بهره هوشی بین 69-35) با میانگین سن 014/4 ± 684/25 سال به صورت تصادفی به دو گروه تجربی (10 نفر) و کنترل (9 نفر) تقسیم شدند. گروه تجربی در معرض یک دوره برنامه منتخب تمرینی 12 هفته ای (ترکیبی از تمرینات قدرتی، استقامتی، تعادلی و هوازی) قرار گرفتند. قبل و بعد از دوره ی تمرینی عملکرد قلبی (16 متغیر) افراد گروه نمونه به وسیله روش ایمپدانس کاردیوگرافی با دستگاه کاردیو اسکرین اندازه گیری شد. مقایسه داده های پیش و پس آزمون در هر گروه توسط آزمون تی وابسته انجام شد. نتایج این تحقیق نشان داد اعضا نمونه تحقیق در هشت متغیر از 16 متغیر اندازه گیری شده دارای مقادیر غیر طبیعی بودند. اما دوره ی تمرینی منتخب ارائه شده در این تحقیق توانست تاثیر معناداری بر بهبود سلامت قلبی عروقی با تاکید بر پنج متغیر محتوای مایعات سینه ای، برون ده قلبی، میانگین فشار خون سرخرگی، مقاومت منظم عروقی و شاخص مقاومت منظم عروقی در گروه تجربی ایجاد کند(P<0.05). با توجه به اینکه هیچ متغیری پس از سه ماه در گروه کنترل تغییر معنادار نکرد (P>0.05) لذا می توان چنین نتیجه گیری نمود که فعالیت ورزشی ترکیبی ارائه شده در این تحقیق توانسته است باعث بهبود معنادار عملکرد قلبی و عروقی این بیماران سندرم داون شود.
۷۵۵.

تغییرات شاخص های عملکردی و متابولیسمی ویژه خستگی در پاسخ به یک دوره تمرین هوازی شدید در بازیکنان فوتبال(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خستگی بازیکنان فوتبال توان بی هوازی تمرین متناوب هوازی شدید هاف نسبت لاکتات به پیروات

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی علم تمرین
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
تعداد بازدید : ۱۸۷۴ تعداد دانلود : ۱۷۶۲
هدف از پژوهش حاضر، بررسی تغییرات شاخص های عملکردی و متابولیسمی ویژه خستگی در پاسخ به یک دوره تمرین هوازی شدید در بازیکنان فوتبال می باشد. به این منظور 18 بازیکن فوتبال شاغل در لیگ آزادگان ایران با میانگین سنی 24/2±88/21 سال، قد 33/5±22/174سانتی متر و وزن 7/5±77/67کیلوگرم در غالب دو گروه تمرین(12n=) و کنترل(6n=) برای شرکت در این پژوهش، داوطلب و به صورت تصادفی تقسیم شدند. برنامه چهار هفته ای تمرین متناوب هوازی شدید شامل چهار دوره حرکت با توپ در مسیر طراحی شده مخصوصی به صورت سه جلسه در هفته بود که قبل و بعد از این دوره تمرینات، با استفاده از یک جلسه تمرین وامانده ساز میزان لاکتات، پیروات و PH و زمان واماندگی بازیکنان اندازه گیری شد. داده ها با استفاده از آزمون اندازه گیری های مکرر و آزمون تعقیبی LSD و t مستقل تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد پس از چهار هفته تمرین، غلظت لاکتات، پیروات، نسبت لاکتات به پیروات، PH خون و شاخص خستگی و همچنین زمان واماندگی بازیکنان تغییر معنی داری نکرد. به طور کلی می توان به عنوان نتیجه اظهار داشت احتمالا چهار هفته تمرین متناوب هوازی شدید(هاف) بر متابولیسم هوازی و بروز خستگی بازیکنان تاثیر کم و غیرمعنی داری داشت.
۷۵۶.

اثر 8 هفته تمرین هوازی با شدت متوسط بر سطوح اپلین پلاسما و مقاومت به انسولین در زنان مبتلا به دیابت نوع 2(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دیابت نوع 2 تمرین هوازی مقاومت به انسولین اپلین پلاسما

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی علم تمرین
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
تعداد بازدید : ۲۰۰۰ تعداد دانلود : ۹۵۰
مقدمه: عوامل میانجی بسیاری از جمله اپلین در روند اثرگذاری فعالیت های منظم هوازی بر اختلالات متابولیک و دیابت نوع 2 نقش دارند. در مطالعه حاضر اثر 8 هفته تمرینات هوازی بر سطوح اپلین پلاسما و شاخص مقاومت به انسولین زنان مبتلا به دیابت نوع 2 بررسی شده است. روش شناسی: 18 زن مبتلا به دیابت نوع 2 با میانگین سنی 90/6 ± 61/53 سال به طور تصادفی در دو گروه تمرین (9n=) و کنترل (9n=) قرار گرفتند. تمرین ورزشی در گروه تمرین شامل دویدن و پیاده روی با شدت 70 -60 درصد حداکثر ضربان قلب بیشینه برای 3 جلسه در هفته و به مدت 8 هفته اجرا شد. یافته ها: وزن بدن آزمودنی ها در گروه تمرین نسبت به پیش از تمرین، به طور معنی داری کاهش یافت (01/0>p). حداکثر اکسیژن مصرفی در گروه تمرین در مقایسه با پیش ازتمرین و گروه کنترل افزایش و سطوح اپلین پلاسما، انسولین خون و شاخص مقاومت به انسولین کاهش معنی داری را نشان داد (01/0>p). نتیجه گیری: تمرین ورزشی موجب بهبود وضعیت بیماران دیابتی در متغیرهای غلظت اپلین، مقاومت به انسولین، غلظت انسولین و بهبود عملکرد جسمانی می شود. به طور کلی به نظر می رسد تغییرات مشاهده شده در سطوح اپلین پلاسما و شاخص مقاومت به انسولین، احتمالاً به دلیل کاهش وزن و ماهیت ضد التهابی تمرینات هوازی بوده است.
۷۵۷.

مقایسه شیوه ها و عوارض کاهش سریع وزن بین سه رده وزنی در کشتی گیران نخبه نوجوان ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

۷۵۸.

اثر شدت های مختلف تمرینی بر اسپرماتوژنز و هورمون های تولید مثلی در موش های چاق(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: چاقی کاهش وزن شنا باروری مردان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۹۸ تعداد دانلود : ۷۷۱
چاقی از طریق عدم تعادل هورمونی بر کیفیت مایع سیمن تأثیر می گذارد. بنابراین هدف از این پژوهش بررسی اثر تمرین هوازی ملایم و شدید بر کارکرد تولید مثلی موش های نر چاق بود. 30 سر موش نر چاق به گروه های تمرین ملایم (10 سر)، تمرین شدید (10 سر) و کنترل (10 سر) اختصاص داده شدند. یک گروه تطبیق یافته از موش های با وزن طبیعی (10 سر) نیز برای مقایسه در سطح پایه فراخوانده شد. برنامة تمرین ملایم (60 دقیقه در روز شنا، 3 روز در هفته) و شدید (150 دقیقه در روز شنا، 5 روز در هفته) به مدت 8 هفته اجرا شد. بعد از 8 هفته برنامة تمرینی موش ها بیهوش شدند و نیمرخ هورمونی و سیمن شناسی ارزیابی شد. در سطح پایه موش های با وزن طبیعی به طور معنی دار از سطح تستوسترون (02/0P<) و کیفیت اسپرماتوژنز (03/0P<) بالاتری نسبت به موش های چاق برخوردار بودند. بعد از تمرین هوازی ملایم، وزن بدن (001/0P<) و کیفیت اسپرماتوژنز (04/0P<) به طور معنی داری بهبود یافت. در مقابل، کیفیت اسپرماتوژنز (03/0P<) و سطح تستوسترون (03/0P<) بعد از برنامه تمرین هوازی شدید به طور معنی دار کاهش یافت. نتایج حاضر نشان می دهد که تمرین ملایم شنا ممکن است به بهبود کیفیت اسپرماتوژنز در موش های چاق منجر شود، در حالی که تمرین شدید اثر منفی بر کیفیت اسپرماتوژنز دارد.
۷۵۹.

تأثیر ده روز مصرف خوراکی زعفران بر علائم بیو شیمیایی و عملکردی کوفتگی عضلانی تأخیری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زعفران کوفتگی عضلانی تأخیری آنزیم کراتین کیناز آنزیم لاکتات دهیدروژناز نیروی ایزومتریک و ایزوتونیک

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۱۰ تعداد دانلود : ۹۷۴
هدف: کوفتگی عضلانی تأخیری، معمولاً پس از انجام فعالیت غیر معمول برونگرا روی می دهد و باعث کاهش کارایی و عملکرد ورزشی می شود. درمان های متعددی جهت پیشگیری و درمان این عارضه شایع در ورزش پیشنهاد شده ولی تاکنون روش موثری یافت نشده است. این مطالعه با هدف بررسی اثرات مصرف خوراکی زعفران در طی ده روز برای پیشگیری از علائم بیو شیمیایی و نشانه های عملکردی کوفتگی عضلانی تأخیری متعاقب یک جلسه فعالیت عضلانی اکسنتریک انجام شد. روش پژوهش: تعداد 24 دانشجوی پسر غیر فعال سالم و فاقد علائم کوفتگی عضلانی دانشگاه محقق اردبیلی با دامنه سنی (14/1±6/19سال) به طور تصادفی به دو گروه تجربی (12 نفر) و شاهد (12 نفر) تقسیم شدند. دستگاه پرس پا به دو سنسور ایزومتریک متصل به دستگاه نیروسنج کامپیوتری برای تعیین حداکثر قدرت ایزومتریک مجهز شد. ده روز قبل و نیز پس از 24، 48 و 72 ساعت از انجام پروتکل ایجاد کوفتگی عضلانی، نیروی بیشینه ایزومتریک و ایزوتونیک با انجام آزمون پرس پا تعیین و غلظت آنزیم های کراتین کیناز (CK) و لاکتات دهیدروژناز (LDH) پلاسما اندازه گیری شد. پروتکل ایجاد کوفتگی عضلانی با 80 درصد قدرت ایزوتونیک بیشینه در چهار نوبت و هر نوبت با 20 تکرار و 3 دقیقه استراحت بین هر نوبت اجرا شد. از آزمون های تحلیل واریانس یک عاملی با اندازه گیری های مکرر و تصحیح بونفرونی برای مقایسه تاثیر زعفران در نوبتهای مختلف استفاده شد. از آزمون تی غیر وابسته برای مقایسه نتایج دو گروه در هر مرحله زمانی استفاده شد. یافته ها: نتایج تحقیق نشان داد که مصرف روزانه 300 میلی گرم سرگل زعفران بمدت ده روز موجب کاهش قابل ملاحظه و معنی داری در غلظت آنزیم CK و LDH شد (001/0p<). حداکثر قدرت ایزوتونیک و ایزومتریک گروه تجربی نسبت به پیش آزمون کاهش نداشت ولی حداکثر قدرت ایزومتریک و ایزوتونیک گروه شاهد نسبت به پیش آزمون کاهش شدید و معنی داری را نشان داد (001/0p<). نتیجه گیری: نتایج این تحقیق بدیع نشان می دهد که ده روز مصرف زعفران اثرات قوی پیشگیری کنندگی از کوفتگی عضلانی تاخیری را دارد.
۷۶۰.

اثر تمرین مقاومتی بر برخی عوامل آمادگی جسمانی و نشانگرهای التهابی در مردان دارای اضافه وزن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تمرین مقاومتی مردان نشانگرهای التهابی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی علم تمرین
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
  4. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی فیزیولوژی ورزشی کاربردی
تعداد بازدید : ۱۴۵۴ تعداد دانلود : ۶۸۱
هدف از این پژوهش بررسی اثر دوازده هفته برنامه تمرینی مقاومتی بر برخی عوامل آمادگی جسمانی و نشانگرهای التهابی در مردان دچار اضافه وزن بود. در یک کار آزمایی نیمه تجربی 25 مرد جوان (دامنه سنی 96/1±9/20 سال و قد 39/7±34/170سانتی متر) به صورت هدفمند در دسترس انتخاب شدند و به طور تصادفی در دو گروه تمرین مقاومتی (15 نفر) و کنترل (10 نفر) قرار گرفتند. گروه تمرین مقاومتی به مدت دوازده هفته و سه جلسه در هفته با شدت های متفاوت به تمرین پرداختند. تمرینات مقاومتی شامل شش حرکت ایستگاهی به صورت دایره ای بود. پنج میلی لیتر خون وریدی قبل از تمرین و 24 ساعت پس از آخرین جلسه تمرین در وضعیت ناشتا به منظور تعیین برخی نشانگرهای التهابی جمع آوری شد. با استفاده از آزمون t مستقل و زوجی شده وزن و شاخص توده بدنی آزمودنی ها پس از دوازده هفته تمرین تغییر معناداری نداشت (05/0P>). اما برخی عوامل آمادگی جسمانی (,VO­2peak یک تکرار بیشینه پرس ساق و پرس سینه) افزایش و برخی ویژگی های آنتروپومتریکی (نسبت محیط کمر به لگن و درصد چربی بدن) آزمودنی ها بعد از دوازده هفته، کاهش معناداری یافتند (05/0P<). همچنین گروه تمرینی کاهش معناداری در مقاومت به انسولین، سطوح لپتین و TNF-α از خود نشان دادند (05/0P<). ضریب همبستگی پیرسون رابطه معناداری را بین TNF-α با BMI، W/H، درصد چربی بدن و انسولین نشان داد (05/0P<). نتایج به دست آمده نشان داد که دوازده هفته تمرین مقاومتی در مردان جوان غیر فعال دارای اضافه می تواند برخی عوامل آمادگی جسمانی و آنتروپومتریک و همچنین نشانگرهای التهابی را بهبود بخشد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان