مطالب مرتبط با کلیدواژه

پروتئین واکنشگر-C


۱.

تأثیر تمرین مقاومتی وامانده ساز و مصرف حاد مقادیر مختلف کافئین بر پاسخ پروتئین واکنشگر-C و لکوسیتوز مردان والیبالیست(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تمرین مقاومتی کافئین پروتئین واکنشگر-C لکوسیتوز

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی علم تمرین
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی تغدیه ورزشی و مکملها و مواد نیروزا
  4. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
تعداد بازدید : ۱۳۴۸ تعداد دانلود : ۸۸۹
با توجه به نتایج محدود و متناقض مربوط به اثرات مکمل های خوراکی بر پاسخ های التهابی ناشی از ورزش، مطالعه ی حاضر به منظور تعیین تأثیر مصرف حاد مقادیر مختلف کافئین بر پاسخ پروتئین واکنشگر-C (CRP) و لکوسیت های خون محیطی مردان والیبالیست متعاقب انجام یک جلسه تمرین مقاومتی وامانده ساز انجام شد. 30 مرد والیبالیست نخبه (با میانگین سنی 45/1±47/21 سال، درصد چربی 11/347/10 درصد و شاخص توده ی بدنی 26/1±15/23 کیلوگرم بر مجذور متر) در قالب یک طرح نیمه تجربی و دوسویه کور به طور تصادفی در دو گروه همگن مکمل (با 6 و 9 میلی گرم به ازای هر کیلوگرم از وزن بدن کافئین) و یک گروه شبهدارو (6 میلی گرم به ازای هر کیلوگرم از وزن بدن دکستروز) جایگزین شدند. آزمودنی ها پس از مکمل دهی حاد در یک قرارداد تمرین مقاومتی باوزنه (با 80 درصد یک تکرار بیشینه تاحد واماندگی) شرکت نمودند. تغییرات CRP سرمی و تعداد لکوسیت های خون محیطی طی سه مرحله (حالت پایه، 45 دقیقه بعد از مصرف مکمل و 24 ساعت پس از قرارداد تمرینی) اندازه گیری شد. داده های نرمال با آزمون های تحلیل واریانس مکرر و پس تعقیبی بونفرونی در سطح معنی داری 05/0 بررسی شد. نتایج حاکی است که مصرف حاد مقادیر متفاوت کافئین در حالت پایه منجر به افزایش معنی داری شاخص های التهابی می گردد (05/0P<). به علاوه، پاسخ افزایشی 24 ساعته ی CRP سرمی و تعداد لکوسیت های خون محیطی گروه های کافئین متعاقب یک جلسه تمرین مقاومتی به طور معنی دار کمتر از گروه شبه دارو بود (05/0P<). با توجه به نتایج تحقیق حاضر می توان نتیجه گرفت که مصرف حاد مقادیر مختلف مکمل کافئین احتمالاً می تواند از پاسخ التهابی (افزایش CRP و لکوسیت های خون محیطی) مردان والیبالیست متعاقب انجام یک جلسه تمرین مقاومتی بکاهد.
۲.

آثار حاد 30 ساعت محرومیت از خواب بر سطوح سرمی پروتئین واکنشگر-C و شاخص های فیزیولوژیک آزمون RAST در دانشجویان فعال(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: توان بی هوازی شاخص خستگی پروتئین واکنشگر-C محرومیت از خواب

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
تعداد بازدید : ۹۴۵ تعداد دانلود : ۴۴۹
محرومیت از خواب، علاوه بر آسیب عملکرد ورزشی می تواند موجب افزایش خطر مرگ ومیر، بیماری های قلبی- عروقی و دیابت شود. هدف از پژوهش حاضر، بررسی آثار 30 ساعت محرومیت از خواب بر سطوح سرمی پروتئین واکنشگر-C و شاخص های فیزیولوژیک آزمون RAST در دانشجویان فعال تفریحی بود. پژوهش حاضر نیمه تجربی است و برای اجرای آن از طرح پیش آزمون - پس آزمون استفاده شد. 20 دانشجوی پسر سالم که حداقل یک جلسه در هفته فعالیت بدنی داشتند، با میانگین سن 3±5/20 سال، قد 5/9±171 سانتی متر، وزن 45/7±50/69 کیلو گرم و چربی بدن 5/2±14 درصد به صورت خوشه ای تصادفی انتخاب شدند و در دو وهله زمانی مورد مطالعه قرار گرفتند. آزمودنی ها هفت روز قبل از محرومیت از خواب و پس از هشت ساعت خواب کامل، آزمون های RAST و یک تکرار بیشینه را اجرا کردند. همچنین، نمونه های خونی به منظور ارزیابی لاکتات خون، شش دقیقه پس از آزمون RAST، و ارزیابی سطوح سرمی پروتئین واکنشگر-C، 30 دقیقه پیش از آغاز آزمون ها جمع آوری شد. یک هفته پس از آن و به دنبال 30 ساعت محرومیت از خواب، بار دیگر آزمون ها انجام گرفتند. به منظور تجزیه وتحلیل آماری داده ها از نرم افزار SPSS نسخه 20 و آزمون t همبسته (به منظور بررسی تغییرات درون گروهی) استفاده شد. سطح معناداری آزمون 05/0>P در نظر گرفته شد.نتایج آزمون t همبسته نشان داد که 30 ساعت محرومیت از خواب، موجب کاهش معنادار اوج، میانگین و حداقل توان بی هوازی می شود، درحالی که سطوح سرمی پروتئین واکنشگر-C، لاکتات خون و شاخص خستگی را به صورت معناداری افزایش می دهد (05/0>P). با وجود این، این میزان محرومیت از خواب اثر معناداری بر قدرت عضلانی آزمودنی ها نداشت. برای حفظ سلامتی و عملکرد مطلوب ورزشی، کنترل میزان خواب افراد فعال و ورزشکاران ضروری به نظر می رسد. همچنین، پیشنهاد می شود به منظور کاهش شرایط التهابی و در نتیجه کاهش احتمالی عوامل خطرزای قلبی- عروقی، در مورد آثار سوء احتمالی دوره های محرومیت از خواب به افراد مذکور اطلاع رسانی شود.
۳.

اثر مصرف مکمل امگا-3 بر پروتئین های فاز حاد زنان ورزشکار پس از یک وهله فعالیت ورزشی درمانده ساز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اسیدهای چرب امگا-3 پروتئین های فاز حاد پروتئین واکنشگر-C فعالیت ورزشی فیبرینوژن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۰۲ تعداد دانلود : ۳۸۳
هدف پژوهش حاضر بررسی اثر مصرف مکمل امگا-3 بر پروتئین فاز حاد (CRP) و فیبرینوژن زنان ورزشکار پس از انجام یک وهله فعالیت ورزشی درمانده ساز، بود. 14دانشجوی دختر ورزشکار با میانگین و انحراف استاندارد سنی، تود ه بدن و حداکثر اکسیژن مصرفی به ترتیب 78/0±17/21 سال، 32/2±24/21 کیلوگرم بر متر مربع و 97/4±74/45 میلی لیتر کیلوگرم بر دقیقه به صورت داوطلبانه در این پژوهش شرکت کردند و به طور تصادفی به دو گروه دارونما و مکمل تقسیم شدند. گروه مکمل روزانه یک عدد کپسول امگا-3 حاوی 2/3 گرم ایکوساپنتانوییک اسید (EPA) و 2/2 گرم دوکوساهگزانوییک اسید (DHA) و گروه دارونما کپسول دارونما را در طول 3 هفته مصرف کردند. نمونه های خونی به منظور سنجش CRP و فیبرینوژن در ابتدا و پایان دوره مکمل سازی پیش و پس از فعالیت ورزشی درمانده ساز و به صورت ناشتا جمع آوری شدند. فعالیت ورزشی درمانده ساز شامل دویدن بر روی نوارگردان تا حد واماندگی بود. داده ها به وسیله آنالیز واریانس دوراهه در سطح معناداری 05/0P< تجزیه و شد. یافته ها نشان داد، فاکتور های التهابی CRP و فیبرینوژن پس از فعالیت بدنی افزایش معناداری داشتهاند (001/0P=). مکمل دهی امگا-3 باعث کاهش غیر معنی دار میزان CRP سرم پس از فعالیت ورزشی شد(54/0P=)، در گروه مکمل، مصرف امگا-3 باعث کاهش معنادار میزان فیبریتوژن سرم پس از فعالیت شد (005/0P=). در نتیجه، به نظر می رسد استفاده از این مکمل یا منابع غذایی سرشار از اسیدهای چرب امگا-3 از قبیل انواع ماهی ها به منظور کاهش التهاب ناشی از فعالیت های ورزشی مفید باشد.
۴.

تأثیر هشت هفته تمرین هوازی و مصرف مکمل کوئرستین بر فشارخون، پروتئین واگنشگر- C، و اینترلوکین-6 زنان غیر فعال دارای اضافه وزن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تمرین هوازی فشارخون مکمل کوئرستین پروتئین واکنشگر-C اینترلوکین-6

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷ تعداد دانلود : ۲۸
مقدمه و هدف: یکی از عوارض اضافه وزن و چاقی التهاب و افزایش فشارخون است. هدف از پژوهش حاضر، بررسی تأثیر هشت هفته تمرین هوازی همراه با مصرف مکمل کوئرستین بر فشارخون، CRP < span lang="FA"> و IL-6 زنان غیرفعال دارای اضافه وزن بود. مواد و روش ها: 40 زن سالم غیرفعال دارای اضافه وزن (سن 6.1 ± 33.25 سال، درصد چربی 2.78 ± 36.65 و شاخص توده بدن 2.31 ± 28 کیلوگرم بر مترمربع) به 4 گروه مساوی تمرین + مکمل، تمرین + دارونما، مکمل و کنترل تقسیم شدند. برنامه تمرین هوازی شامل هشت هفته تمرین به صورت سه جلسه در هفته دویدن روی نوارگردان با شدت 80-65 درصد ضربان قلب بیشینه بود. برنامه مصرف مکمل کوئرستین یا دارونما روزانه 500 میلی  گرم در روز بود. قبل و بعد از مداخله، شاخص های فشارخون سیستولیک (SBP < span lang="FA">)، دیاستولیک (DBP < span lang="FA">)، پروتئین واکنشگر-C و(CRP) و اینترلوکین-6 (IL-6) اندازه گیری شدند. داده ها با استفاده از آزمون کروسکال-والیس و ویلکاکسون در سطح معنی داری (0.05>P < span lang="FA">) تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد در مقایسه بین گروهی تفاوت معنی داری بین گروه ها وجود ندارد (0.05 ). اما در مقایسه درون  گروهی، مشخص شد شاخص های SBP < span lang="FA"> در تمامی گروه  ها به غیر از گروه کنترل، DBP < span lang="FA"> در گروه تمرین + مکمل و تمرین + دارونما، IL-6 در گروه مکمل، تمرین+ مکمل و تمرین + دارونما کاهش معنی داری داشتند (0.05>P < span lang="FA">). با وجود این، تفاوت معنی داری در مقادیر CRP گروه ها در مقایسه بین گروهی و درون گروهی مشاهده نشد (0.05).بحث و نتیجه گیری: به نظر می رسد تمرین هوازی با و بدون مصرف کوئرستین تا حدی می تواند برخی عوامل خطر بیماری های قلبی- عروقی زنان غیرفعال دارای اضافه وزن را کاهش دهد.