فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۸۱ تا ۷۰۰ مورد از کل ۱٬۴۴۸ مورد.
۶۸۱.

تأثیر تمرینات هوازی بر سطوح سرمی سایتوکین های TNF-α ،IL-1β ،IL-6، Hsp70 در موش های صحرایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تمرین استقامتی IL-1β TNF-α IL-6 و Hsp70

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۱۶ تعداد دانلود : ۶۹۷
سطوح برون سلولی (سرمی) پروتئین شوک گرمایی 70 تحت تأثیر عوامل استرس زای مختلف از جمله ورزش قرار می گیرد و نشان داده شده است که این پروتئین سطوح در گردش سایتوکین های پیش التهابی را در نمونه های انسانی و حیوانی تحت تأثیر قرار می دهد. هدف از پژوهش حاضر، بررسی تأثیر تمرینات استقامتی بر سطوح سرمی سایتوکین های پیش التهابی TNF-α، IL-1β، IL-6 و Hsp70 در رت های تمرین کرده و تمرین نکرده است. 10 سر موش صحرایی نر نژاد ویستار (خریداری-شده از انستیتو پاستور ایران) به طور مساوی به دو گروه کنترل و تمرین کرده تقسیم شدند. برنامة تمرین ورزشی هوازی درگروه تمرین کرده شامل 8 هفته تمرینات استقامتی (5 روز در هفته) دویدن با شدت 55 تا 75 درصد VO2max روی نوار گردان بود، استفاده شد. نتایج نشان داد که سطوح سومی Hsp70 در گروه تمری نسبت به گروه تمرین افزایش معناداری داشت (05 /0 P<). از سوی دیگر، تغییر معناداری در سطوح سایتوکین های پیش التهابی TNF-α، IL-1β، IL-6 بین گروه تمرین-کرده نسبت به گروه کنترل مشاهده نشد. بنابراین تمرین استقامتی ممکن است با افزایش سطوح سرمی Hsp70 موجب حفاظت سلولی و تقویت سیستم ایمنی شود.
۶۸۲.

تأثیر مصرف مکمل زعفران بر تغییرات سطوح آنزیمی سوپراکسایددیسموتاز و کاتالاز طی یک جلسه فعالیت شدید بی هوازی در زنان جوان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آزمون وینگیت مکمل زعفران سوپراکسید دیسموتاز کاتالاز

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۱۶ تعداد دانلود : ۷۹۰
آگاهی ورزشکاران از فواید استفاده از مکمل های ضداکسایشی گوناگون برای تقویت دستگاه ضداکسایشی بدن، موجب مصرف فراوان این مواد توسط آن ها شده است. از طرفی، به دلیل اثرات نامطلوب مکمل های شیمیایی، جایگزین کردن مواد و ترکیبات طبیعی به جای مواد شیمیایی ضروری به نظر می رسد. بر این اساس پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر مصرف مکمل گیاهی زعفران طی یک جلسه فعالیت بی هوازی بر تغییرات سطوح آنزیمی سوپراکسایددیسموتاز (SOD) و کاتالاز (CAT) پلاسمای زنان جوان تمرین کرده انجام شده است. برای این منظور 10 دانشجوی دختر رشته تربیت بدنی (میانگین±انحراف معیار سن، 87/1±27/21 سال و وزن، 60/2±88/54 کیلوگرم) به صورت تصادفی انتخاب شدند. آزمودنی ها پس از 12 ساعت ناشتایی در آزمایشگاه حاضر شدند و بعد از مصرف کپسول های حاوی زعفران آزمون وینگیت را اجرا کردند. آزمودنی ها مجدداً پس از سه روز بی تمرینی آزمونی مشابه جلسه اول اجرا کردند، اما این بار به جای زعفران از دارونما استفاده شد. برای سنجش فعالیت آنزیم های SOD و CAT به روش رنگ سنجی شیمیایی در هر جلسه در سه مرحله (ناشتا، پس از مصرف زعفران یا دارونما و پس از انجام آزمون) از آزمودنی ها نمونه خونی گرفته شد. برای مقایسه تغییرات پارامترها در پاسخ به مکمل و ورزش در دو گروه از آزمون t مستقل و برای مقایسه درون گروهی داده ها از تحلیل واریانس مکرر (یک طرفه) استفاده شد. تحلیل آماری داده ها نشان داد سطوح استراحتی SOD وCAT در جلسه مکمل پس از مصرف زعفران کاهش و پس از انجام فعالیت افزایش معنی داری داشت (05/0P<). این تغییرات، در مقایسه با جلسه کنترل برای SOD در هر دو مرحله معنی دار بود، اما برای CAT کاهش در هر دو مرحله معنی دار نبود. بر اساس یافته های تحقیق حاضر می توان نتیجه گرفت که احتمالاً مصرف مکمل زعفران قبل از انجام فعالیت ورزشی می تواند محرک مناسبی برای بهبود و افزایش کارآیی دستگاه ضد اکسایشی باشد.
۶۸۳.

تأثیر تمرین با کفی شنا در شنای کرال پشت برظرفیت هوازی و بی هوازی شناگران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: توان هوازی کفی شنا لاکتات بیشینه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۶۳ تعداد دانلود : ۱۴۳۳
هدف این پژوهش تعیین میزان تأثیر تمرین با کفی شنا بر ظرفیت هوازی و بی هوازی شناگران رده سنی در شنای کرال پشت بود. برای دستیابی به این هدف 20 نفر از شناگران پسر رده سنی (9تا 17سال) شهرهای تهران و کرج به صورت هدفمند انتخاب شدند. با استفاده از روش تصادفی طبقه ای به دو گروه تجربی (تمرین با کفی شنا) با میانگین سن45/2 ± 56/13سال، میانگین قد07/16± 44/160سانتی متر و میانگین وزن02/10± 48/53 کیلوگرم وکنترل (تمرین بدون کفی شنا) با میانگین سن29/2± 44/13سال میانگین قد37/13± 44/159سانتی متر و میانگین وزن17/9 ± 93/53 کیلوگرم تقسیم شدند. هرکدام از این گروهها یک دوره تمرینی هشت هفته ای را پشت سر گذاشتند (شناگران گروه تجربی در بخشی از تمرین از کفی شنا استفاده می کردند). قبل و بعد از این دوره تمرین، توان هوازی به روش مستقیم و با یک آزمون فزاینده با دو چرخه کارسنج دست و ظرفیت هوازی با استفاده از تعیین سرعت شنایی اندازه گیری شد. همچنین توان بی هوازی اندام فوقانی با استفاده از آزمون وینگیت نه ثانیه و ظرفیت بی هوازی با اندازه گیری لاکتات بیشینه بعد از 100 متر شنای کرال پشت اندازه گیری شد. نتایج زیر با استفاده از آزمون t مستقل برای بررسی تفاوت بین گروهها با تعیین 05/0 = α به دست آمد: تمرین با کفی شنا باعث افزایش سرعت متوسط شناگران در 100 متر کرال پشت شد (05/0≥P). اما تمرین با کفی شنا تأثیری بر توان هوازی، V4، توان بی هوازی و لاکتات بیشینه و سرعت متوسط 400 مترکرال سینه شناگران نداشت (05/0 < (P. بنابراین استفاده از کفی در بخشی از حجم تمرین تأثیر قابل توجهی بر توان هوازی، V4، توان بی هوازی عملکرد استقامتی و لاکتات بیشینه شناگران کرال پشت ندارد.
۶۸۴.

اثر فعالیت هوازی و مصرف مکمل کراتین مونوهیدرات بر استرس اکسیداتیو و ترکیب بدن در ورزشکاران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کراتین مونوهیدرات پراکسیداسیون لیپید فعالیت هوازی تا سر حد خستگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸۹۹ تعداد دانلود : ۱۲۹۹
هدف از این تحقیق، بررسی تاثیر 7 روز مصرف مکمل کراتین مونوهیدرات بر پراکسیداسیون لیپید پس از فعالیت هوازی تا سر حد خستگی در کشتی گیران جوان می باشد. بنابراین، 31 کشتی گیر جوان (سن 75/2±52/19 سال؛ وزن 13/16±24/79 کیلوگرم؛ قد 49/6±173 سانتی متر؛ درصد چربی بدن 92/5±37/16) به صورت داوطلبانه در این پژوهش دو سو کور کنترل شده دارونما شرکت کردند و به صورت تصادفی به دو گروه دارونما (16=n، روزانه 4 دوز 5 گرمی مالتودکسترین) و کراتین (15=n، روزانه 4 دوز 5 گرمی کراتین مونوهیدرات) تقسیم شدند. قبل و پس از مصرف مکمل، آزمودنی ها فعالیت هوازی تا سر حد خستگی بر روی ارگومتر را انجام دادند. نمونه های ادرار در قبل، بعد و 24 ساعت بعد از فعالیت به منظور تعیین پراکسیداسیون لیپید جمع آوری شدند. افزایش غیر معنی دار اندکی در پراکسیداسیون لیپید به مقدار 43/0 درصد در گروه کراتین و 06/3 درصد در گروه دارونما پس از فعالیت مشاهده کردیم (05/0P>). افزایش معنی دار 71/3 درصدی در وزن بدن، افزایش 04/4 درصدی در توده بدون چربی، و افزایش 9/3 و 28/4 درصدی در مایع درون و برون سلولی مشاهده شد (05/0P<). یافته های حاصل از این پژوهش نشان داد که مصرف کوتاه مدت مکمل کراتین مونوهیدرات تاثیری بر پراکسیداسیون لیپید ناشی از فعالیت هوازی وامانده ساز ندارد اما، منجر به بهبود ترکیب بدن کشتی گیران گردید.
۶۸۵.

اسفنگوزین - 1- فسفات : یک عامل رشدی در هایپرتروفی به دنبال تمرینات مقاومتی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تمرین مقاومتی MyoD گیرندةS1Pا S1P میوژنین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۲۱ تعداد دانلود : ۹۸۰
اسفنگوزین-1-فسفات(S1P) یک اسفنگولیپید بیواکتیو مشتق از پلاکت ها می باشد که در تنظیم، تکثیر، تمایز، هایپرتروفی، مقابله با مرگ برنامه ریزی شدة سلولی و فعال سازی سلول های ماهواره ای نقش دارد. هدف این تحقیق بررسی اسفنگوزین-1-فسفات(S1P) به عنوان یک فاکتور رشدی در پاسخ به تمرین مقاومتی در موش صحرایی نر نژاد ویستار است. در این تحقیق از 12 موش صحرایی 8 هفته ای نر نژاد ویستار (250-190گرم) استفاده شد. بعد از یک هفته آشناسازی، حیوانات به صورت تصادفی به گروه های کنترل(12N=) و تجربی (12N=) تقسیم شدند. نردبان مقاومتی یک متری با فاصلة میله های 2 سانتی متری با شیب 85 درجه به عنوان وسیلة تمرین مقاومتی و وزنه های متصل شده به دم حیوان به عنوان مقاومت استفاده شد. مقدار S1P در لایه کلروفرم به وسیلة دستگاه HPLC اندازه گیری شد. به منظور بررسی بیان ژن از تکنیک Real-Time PCR استفاده شد. بیان ژن های S1P1، S1P2، S1P3، MyoD، Myogenin در عضله تندانقباض تاکنندة بلند انگشت پا (FHL) و عضلة کندانقباض نعلی (SOL) بررسی شد. نتایج نشان داد تمرین مقاومتی محتوای S1P پلاسما (001 /0=p) را در مقایسه با گروه کنترل افزایش داد. به علاوه، تمرین مقاومتی موجب افزایش بیان ژن گیرندة S1P1 در عضلة FHL (001 /0=p) و SOL (000 /0=p) ، S1P2 در عضلة FHL (000 /0=p) و SOL(603 /0=p) ، S1P3 در عضلة FHL (021 /0=p) و SOL (009 /0=p) ، MyoD در عضلة FHL (000 /0=p) و SOL (001 /0=p) ، میوژنین در عضله FHL (000 /0=p) و SOL (000 /0=p) گروه تمرینی نسبت به گروه کنترل شد. همبستگی مثبت معناداری بین مقدار S1P پلاسمایی گروه تمرین کرده و بیان ژن MyoD مشاهده شد. همبستگی معناداری بین بیان ژن گیرندةS1P1 و بیان ژن MyoD در هیچ یک از گروه ها و عضلات مشاهده نشد(05 /0p>)، اما همبستگی مثبت و معناداری بین بیان ژن گیرندةS1P1 و بیان ژن میوژنین مشاهده شد. همبستگی مثبت و معناداری بین بیان ژن گیرندةS1P2 و بیان ژن MyoD وجود دارد. همبستگی مثبت و معناداری بین بیان ژن گیرندةS1P3 و بیان ژن MyoD مشاهده شد. تمرین مقاومتی می تواند مقدارS1P در سطح پلاسما و گیرنده های سطح سلولی آن را افزایش دهد. با توجه به نقش ساختاری و عملکردی این اسفنگولیپید و گیرنده هایش و افزایش آنها به دنبال یک دوره تمرین مقاومتی، شاید یکی از مسیرهای سیگنال دهی در سازگاری عضلانی محسوب شود.
۶۸۶.

مقایسة پارامترهای نقش پا در حالت استاتیک و دینامیک در کودکان دچار اضافه وزن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: دینامیک نقش پا چیپاکس – اسمیرک استاتیک نوع پا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۳۹
ساختار پا مانند دیگر ویژگی های انسان در میان گروه های سنی مختلف، متفاوت است و هرگونه تغییر در ساختار آن بر عملکرد دیگر مفاصل بدن تأثیر می گذارد. ازاین رو محققان بسیاری در تلاشند ارتباط بین نقش پا و پاتولوژی آن را دریابند. در این پژوهش، محققان سعی دارند پارامترهای نقش پا را (زاویة پا، شاخص استاهلی، شاخص چیپاکس – اسمیرک و شاخص قوس) در دو حالت استاتیک و دینامیک در کودکان با اضافه وزن مقایسه کنند. پژوهش حاضر نیمه تجربی است که 12 کودک پسر (دچار اضافه وزن) با دامنة سنی 12 – 10 سال به صورت تصادفی انتخاب شدند. برای اندازه گیری شاخص های نقش پا در دو وضعیت استاتیک و دینامیک، از کاغذ رولی و جوهر گوش استفاده شد. با استفاده از نرم افزار ImageJ، زاویة پا، شاخص استاهلی، شاخص چیپاکس – اسمیرک و شاخص قوس پا محاسبه شد. در نهایت برای توصیف اطلاعات از میانگین و انحراف استاندارد و برای مقایسة نتایج به دست آمده از آزمون تی مستقل استفاده شد. نتایج نشان داد که پارامتر زاویه ای اختلاف معناداری با یکدیگر ندارند (05 /0 P>). اما پارامترهای خطی در دو حالت استاتیک و دینامیک تفاوت معناداری را نشان دادند (05 /0 P<). باتوجه به نتایج پژوهش حاضر به نظر می رسد وضعیت قرارگیری فرد عامل مؤثری در نتایج به دست آمده باشد ازاین رو باید هنگام بررسی این پارامترها وضعیت فرد را مدنظر قرار داد.
۶۸۷.

تأثیر 12 هفته تمرین استقامتی بر سطوح پلاسمایی گرلین آسیل دار، PYY 3-36، دریافت غذا و وزن رت های نر چاق(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تمرین استقامتی گرلین آسیل دار رت ویستار چاق دریافت غذا PYY3-36

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۲۵ تعداد دانلود : ۹۰۲
با توجه به روند رو به رشد اضافه وزن و چاقی، هدف از انجام این پژوهش، بررسی تأثیر 12 هفته تمرین استقامتی بر تغییرات وزن، غذای دریافتی، هورمون اشتهاآور آسیل گرلین و هورمون ضد اشتهای PYY3-36 در رت های نر چاق بود. 16 رت نر ویستار به مدت 9 هفته با غذای پرچرب (مشتق شده از روغن سویا) تغذیه شدند تا به میانگین وزنی g30 ±319 رسیدند. پس از همسان سازی، رت ها به صورت تصادفی در دو گروه 8 تایی کنترل و تمرین استقامتی دوازده هفته ای (هر جلسه 60 دقیقه با سرعت 15 تا 30 متر در دقیقه، 5 روز در هفته) دویدن روی تردمیل با شیب صفر تقسیم شدند.آب و غذای استاندارد به صورت آزادانه در اختیار حیوانات قرار گرفت. هر دو روز یک بار غذای دریافتی و وزن آنها اندازه گیری و ثبت شد. 24 ساعت پس از آخرین جلسة تمرین و 8 ساعت ناشتایی شبانه، نمونه های خونی جمع آوری شد. با استفاده از روش الایزا، غلظت پلاسمایی هورمون های ذکرشده اندازه گیری شد. دوازده هفته تمرین استقامتی کاهش معناداری را در وزن رت های گروه تمرین نسبت به گروه کنترل ایجاد کرد (001 /0p=). در طول دورة تمرین، میانگین غذای دریافتی گروه تمرینی کمتر از گروه کنترل بود (028 /0= P) . غلظت پلاسمایی گرلین آسیل دار تفاوت معناداری بین دو گروه نشان نداد، اما مقادیر پلاسمایی PYY 3-36 در گروه تمرینی در حد معناداری زیادتر بود (016 /0p=). به نظر می رسد یکی از سازوکارهای احتمالی کاهش وزن ناشی از فعالیت-های ورزشی استقامتی، کاهش غذای دریافتی از طریق افزایش سطوح پلاسمایی هورمون ضد اشتهای PYY3-36 باشد.
۶۸۸.

مطالعه تغییرات سطوح برخی شاخص های التهابی به دنبال اجرای یک فعالیت ورزشی تا حد واماندگی در محیط گرم و معمولی در مردان کوهنورد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: پروتئین شوک گرمایی پروتئین واکنشگر C آسپارتات آمینوترانسفراز آلانین آمینو ترانسفراز آلکالین فسفاتاز

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۳۸ تعداد دانلود : ۷۷۴
پیش بینی التهاب و عوامل بیماری زا در بدن از مهم ترین و حساس ترین نقش های سیستم ایمنی است و این امر مهم بر عهده عامل های التهابی است. هدف از انجام این پژوهش مطالعه و مقایسه تغییرات سطوح پلاسمایی پروتئین شوک گرمایی، پروتئین واکنشگر C و آنزیم های کبدی به دنبال اجرای یک فعالیت ورزشی تا حد واماندگی در محیط گرم (℃2±38) و معمولی (℃2 ±24) است. ابتدا، 15 کوهنورد با میانگین و انحراف معیار وزن 1/2±6/72 کیلوگرم، قد2/1±8/177سانتی متر و شاخص توده بدنی ورزشکاران 1/1±17/23 کیلوگرم بر متر مربع انتخاب شدند و سپس در دو شرایط متفاوت یک آزمون هوازی منتخب را انجام دادند. این آزمون، آزمونی هوازی بود که با استفاده از دوچرخه مونارک انجام می شد. قبل از انجام آزمون، افراد به مدت یک ساعت در شرایط طبیعی با دمای 2 ± 24 درجه سانتی گراد قرار گرفتند و سپس از تمامی افراد نمونه خونی گرفته شد. بلافاصله افراد آزمون هوازی منتخب را تا حد واماندگی اجرا کردند و مجدداً نمونه خونی دادند. یک هفته بعد همین افراد به مدت یک ساعت در محیط گرم 2 ± 38 درجه سانتی گراد قرار گرفتند و نمونه خونی دادند و در نهایت، آزمون را تا حد واماندگی اجرا کردند و آخرین نمونه خونی از آنان گرفته شد. برای اندازه گیری پروتئین شوک گرمایی (HSP70)، آنزیم های کبدی آسپارتات آمینوترانسفراز (SGOT یا AST)، آلانین آمینوترانسفراز (SGPT یا ALT) وآلکالین فسفاتاز (ALK.PH) و پروتئین واکنشگر C (CRP) نمونه های خونی به آزمایشگاه منتقل شد. به منظور جلوگیری از تغییر ترکیبات خون، سرم گیری توسط دستگاه سانتریفیوژ با سرعت 4000 دور در دقیقه در محل انجام آزمون انجام شد. ابزار مورد نیاز شامل کیت اندازه گیریHSP70 (SPA – 812 & SPA – 810 وشرکت Stressgen – Canada)، کیت اندازه گیری CRP(مدل «منوبایند» ساخت آمریکا،با حساسیت زیاد) و کیت آنزیم های کبدی (مدلman ساخت ایران) بود. برای مقایسه تفاوت میانگین و انحراف معیار غلظت متغیرهای وابسته در مردان ورزشکار، پیش و پس از تمرین، در شرایط محیطی طبیعی و گرم از آزمون تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد بین میزان پروتئین شوک گرمایی ورزشکاران در هر دو محیط تفاوت معنی داری در پس-آزمون و پیش آزمون وجود دارد (05/0>P) و افزایش در محیط گرم قابل توجه تر است، اما غلظت پلاسمایی CRP، AST،ALT وALP در محیط گرم و محیط معمولی پیش و پس از تمرین تفاوت معنی داری نداشتند (05/0P>). نتایج نشان می دهد واکنش پروتئین شوک گرمایی، در مقایسه با متغیرهای دیگر، به شدت تمرین و دمای محیط حساس تر است و آستانه تحریک پذیری پایین تری دارد.
۶۸۹.

تأثیر تمرین هوازی و قدرتی بر هورمون پاراتیروئید، کلسیم، آلبومین و آلکالن فسفاتاز سرم زنان یائسه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تمرین قدرتی تمرین هوازی زنان یائسه هورمون پاراتیروئید آلکالن فسفاتاز

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
تعداد بازدید : ۸۶۰ تعداد دانلود : ۵۸۰
هدف این پژوهش تأثیر هشت هفته تمرین منتخب هوازی و قدرتی بر هورمون پاراتیروئیدد کلسدی، آلبومین و آلکالن فسفاتاز زنان یائسه بود. 53 نفر از زنان یائسه ) 33 07 سدا ( عضو کانون جهاندیدداان - شهر تهران انتخاب شدند به طور تصادفی در سه اروه تمرین هدوازی ) 21 نفدر( قددرتی ) 25 نفدر( و کنتر ) 27 نفر( قرار ارفتند. برنامه تمرین هوازی شامل جااینگ و حرکدا ایروبیکدی بده مدد 07 دقیقه با شد 07 07 درصد حداکثر ضربان قلب و برنامه تمرین قدرتی شامل 27 حرکدت بدا شدد - 07 57 درصد یک تکرار بیشینه در شروع و 07 07 درصد در انتها 8 تا 27 تکرار و یک نوبت بود که - - در هر جلسه انجام شد. هر برنامه سه روز در هفته و برای مد 8 هفته انجام شدد. نموندههدای ودونی قبل و پس از پایان تمرینا جهت ارزیدابی میدنان هورمدون پاراتیروئیدد کلسدی، آلبدومین و آلکدالن فسدفاتاز سدرمی انددازهایدری شدد. بدرای تییدین میدنان کلسدی، سدرم ) Ca ( از روش رندگسدنجی شیمیایی)کرزو فتالئین( هورمون پاراتیروئیدد از روش الایدنا آلکدالن فسدفاتاز از روش رندگسدنجی سینتیکی با استفاده از پدارا نیتدرو فسدفا و بدرای تییدین آلبدومین سدرم هدر نمونده ودونی از روش رنگسنجی شیمیایی )بروم کرزو ارین( استفاده اردید. به منظدور بررسدی اودتدف دروناروهدی از آزمون t زوجی و برای تییین اوتدف بین اروهها از آزمون آماری تحلیل واریانس یکطرفده اسدتفاده شد. نتایج تحقیق افنایش مینیداری را در مینان هورمدون پاراتیروئیدد و آلکدالن فسدفاتاز سدرمی در اروههای تمرینی قدرتی و هوازی نسبت به اروه کنتر نشان داد ) P≤0/05 (. با وجود این اودتدف مینیداری بین دو ادروه قددرتی و هدوازی در افدنایش پاراتیروئیدد و آلکدالن فسدفاتاز مشداهده نشدد ( P≥0/05 (. از سوی دیگر مینان کلسی، تام پدسما پس از تمرین قدرتی و هوازی کداهش یافدت کده کاهش کلسی، فقط در اروه قدرتی مینیدار بود ) P≤0/05 (. هرچند تغییدرا کلسدی، در بدین سده اروه اوتدف مینیداری نداشت ) P≥0.05 (. همچنین تغییر میندیداری در میدنان آلبدومین پدس از تمرینا مشاهده نشد ) P≥0.05 (. با توجه به نتایج حاصل از پژوهش هدر دو ندوع تمدرین قددرتی و هوازی میتواند بر مارکرهای ساوت استخوان و عوامل هورمونی زنان سالمند تأثیر مثبت بگذارد
۶۹۰.

تاثیر برنامه تمرین ترکیبی منتخب بر قدرت عضلانی و عملکرد حرکتی زنان مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس (MS)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مولتیپل اسکلروزیس (MS) تمرین ترکیبی قدرت عضلانی و عملکرد حرکتی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۴۵ تعداد دانلود : ۹۳۰
هدف : هدف از انجام این پژوهش تعیین تاثیر هشت هفته برنامه تمرین ترکیبی منتخب بر قدرت عضلانی و عملکرد حرکتی زنان مبتلا به MS بود. بدین منظور پس از مطالعات مقدماتی، تعداد 20 بیمار زن مبتلا به MS با میانگین سنی (78/4±55/34 سال)، وزن (00/8±56/63 کیلوگرم)، معیار ناتوانی (54/1±94/2) و شاخص توده بدن (84/2±24/24کیلوگرم/مترمربع) انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه تجربی (10 نفر) و کنترل (10 نفر) تقسیم شدند. روش شناسی : طرح پژوهش حاضر از نوع دو گروهی با دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون بود. گروه تجربی علاوه بر مصرف داروهای تجویز شده، در برنامه هشت هفته ای تمرین ترکیبی (شامل20 دقیقه گرم کردن عمومی بدن، 15 دقیقه تمرینات آئروبیک با شدت50-60% حداکثر ضربان قلب، 15 دقیقه تمرینات با وزنه اندام فوقانی و تحتانی با شدت 50-70% 1-RM (تمرین با دستگاه بدنسازی)، 10 دقیقه سرد کردن بدن)، هفته ای سه جلسه و هر جلسه به مدت 60 دقیقه شرکت کردند و گروه کنترل فقط داروهای تجویز شده را مصرف نمودند. برای تحلیل استنباطی متغیرهای تحقیق از آنالیز واریانس عاملی استفاده شد کلیه عملیات آماری توسط نرم افزار SPSS16 انجام شد و سطح معناداری آزمون ها 05/0P≤ در نظر گرفته شد. یافته ها : نتایج حاصل از پژوهش، در آزمون پرس سینه گروه تجربی پس از انجام تمرین ترکیبی، افزایش معناداری مشاهده نشد (P>0/05) ، اما در آزمون های پرس پا ، باز کننده های زانو و پارویی گروه تجربی افزایش معنی داری مشاهده شد(P<0/05). نتایج حاصل در آزمون بالا رفتن از پله گروه تجربی پس از انجام تمرینات هشت هفته ای، افزایش معنی داری مشاهده شد(05/0P<)، اما بهبود در آزمون زمان 10 متر راه رفتن و آزمون زمان برخاستن و رفتن از نظر آماری معنی داری نبود (05/0P>). بحث و نتیجه گیری : با توجه به نتایج این پژوهش می توان اظهار داشت برنامه تمرین ترکیبی می تواند سبب افزایش قدرت عضلانی و بهبود عملکرد حرکتی زنان مبتلا به MS شود و اجرای این گونه برنامه های تمرین ترکیبی به این بیماران توصیه می شود.
۶۹۱.

تأثیر تمرین استقامتی همراه با روزه داری و یک دوره بی تمرینی بر سطوح پلاسمایی آدیپونکتین و شاخص مقاومت به انسولین در مردان غیرفعال(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: انرژی مصرفی انسولین فعالیت هوازی آدیپوکاین گلوکز

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۲۰ تعداد دانلود : ۸۱۴
آدیپونکتین به عنوان آدیپوکاین در تنظیم عملکرد انسولین نقش دارد. هدف از مطالعه حاضر، بررسیتأثیر تمرین استقامتی همراه با روزه داری و یک دوره بی تمرینی بر سطوح پلاسمایی آدیپونکتین و شاخص مقاومت به انسولین است. 26 آزمودنی مرد (میانگین ± انحراف معیار: سن 7/3±2/25 سال، وزن 7/12± 3/78 کیلوگرم،شاخص توده بدنی 7/3±1/26) به طور داوطلبانه در دو گروه روزه داری (F) و تمرین استقامتی و روزه داری (F+ET) در این تحقیق شرکت کردند. گروه F+ETدر طول ماه رمضان سه جلسه در هفته به تمرین استقامتی روی تردمیل پرداختند. طول و شدت فعالیت بر اساس انرژی مصرفی تعیین شده بود و مقدار کالری مصرفی هر جلسه تمرین استقامتی در هفته اول ماه رمضان 500 کیلو کالری بود که تا هفته آخر ماه رمضان به 800 کیلو کالری در جلسه افزایش یافت. پس از پایان ماه رمضان،آزمودنی های گروه F+ETفعالیت و روزه داری خود را متوقف و دو هفته بی تمرینی داشتند وآزمودنی های گروه Fنیز روزه داری را متوقف و به رژیم غذایی عادی خود برگشتند. شاخص های آنتروپومتریکی و نمونه های خونی در سه مرحله قبل،پایان ماه رمضان و دو هفته پس از ماه رمضان اندازه گیری و ثبت شدند. برای تحلیل آماری داده ها از تحلیل واریانس مکرر با عامل بین گروهی استفاده شد. مقایسه بین گروهی داده ها نشان داد تمرین استقامتی در ماه رمضان بر غلظت آدیپونکتین، شاخص مقاومت انسولین، گلوکز و انسولین تأثیر معنی داری ندارد (05/0p>). با وجود این، غلظت آدیپونکتین در هر دو گروه F+ETو Fدر دو هفته پس از ماه رمضان افزایش معنی داری پیدا کرد (05/0p<) و این افزایش در هر دو گروه مشابه بود.در مقابل، مقادیر گلوکز، انسولین و شاخص مقاومت به انسولین در هیچ یک از گروه ها در دو هفته پس از ماه رمضان تغییر معنی داری نداشت(05/0p>). بر اساس یافته های تحقیق حاضرمی توان نتیجه گیری کرد کهترکیب تمرین هوازی و روزه داری اثری فراتر از روزه داری تنها ایجاد نمی کند و افزایش آدیپونکتین در دو هفته پس از ماه رمضان احتمالاًبه دلیل تغییر رژیم غذایی از روزه داری به رژیم عادی است و ارتباطی با بی تمرینی ندارد.
۶۹۲.

ارزیابی WC ,WHR ,BMI و درصد چربی بدن در بانوان متقاضی تحصیل دررشته تربیت بدنی دانشگاه پیام نور(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: دانشگاه پیام نور شاخص توده بدنی درصد چربی بدن بانوان نسبت دورکمربه دورباسن اندازه دورکمر

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
تعداد بازدید : ۱۴۴۹ تعداد دانلود : ۷۲۱
پژوهش حاضر به منظور ارزیابی شاخص های پیکر سنجی شامل ,WHR ,BMI WC و درصدچربی بدن در بانوان متقاضی تحصیل دررشته تربیت بدنی دانشگاه پیام نور انجام گرفت. جامعه آماری این تحقیق را 1800 نفراز بانـوان متقـاضی ورود به مقطع کارشناسی رشـته تربـیت بـدنی دانـشـگاه پـیام نورتشــکیل می دهند که از این تعداد 664 نفـربه صورت تصـادفی برای نمـونه تحقیق انتخاب شدند.بر اسـاس یافته های پژوهـش، برای آزمـودنی های مورد مطالـعه BMI برابر56/3 ±23/08 کیلو گرم بر متر مربع ، WHR برابر0/07±0/7 ، WCبرابر9/69±77/54 سانتی متر و میزان درصد چربی بدن برابر7/12±32/87 %به دست آمد.تجزیه و تحلیل یافته ها نشان داد ارزیابی مربوط به WC ,WHR,BMI و درصدچربی بدن دربین بانوان 54-19 ساله که به عنوان شاخص های پیشگو در مطالعات اپیدمیولوژیکی و سوخت وسازی و نیز بروز بیماریهای مرتبط با چاقی مطرح اند، در مقایسه با نمونه های خارجی همخوانی دارد.این تشابه احتمالاً به دلیل وجود سطح تحصیلات، اهمیت دادن به ترکیب بـدن و داشـتن فـعالیـت ورزشی ، اطـلاع از خـطر های ناشی از چـاقی و کـم تحـرکی می باشد.مقایسه اطلاعات به دست آمده از آزمودنی ها با هنجارهای متداول نشان داد که آزمودنی ها از نظر درصد چربی بدن در طبقه بالای متوسط قرار گرفته و نوعاً مشکلی از بابت تندرستی نداشته اند.از نظر BMIدر طبقه قابل قبول و در دامنه کمتر از حد طبیعی قرار گرفته اند. از نظر شاخص WHRدر طبقه با میزان خطر کم قرار گرفته اندو خطری آنان را تهدید نمی کند.بطور کلی نتایج نشان داد که آزمودنی ها از نظر ترکیب بدنی و شاخص آن دچار مشکلی خاص نبوده و خطر های وابسته به بهداشت آنان را تهدید نمی کند.
۶۹۳.

تأثیر تمرین مقاومتی بر پاسخ حاد هورمون تستوسترون و رشد در افراد زیر 18 و بالای 18 سال(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تمرین مقاومتی هورمون رشد هورمون تستوسترون

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۷۸ تعداد دانلود : ۲۶۵۶
تمرین مقاومتی، یک محرک قوی برای افزایش حاد غلظت هورمونهای در گردش خون نظیر هورمون رشد و تستوسترون است. انجام تمرینات مقاومتی در دوران بلوغ و قبل از آن باعث تغییر در غلظت این هورمونها خواهد شد. هدف از این مطالعه تعیین پاسخ های متابولیک و هورمونی نسبت به تمرین مقاومتی به منظور توسعه عملکرد ورزشی در افراد زیر 18 سال و مقایسه آن با افراد بالای 18 سال است. در این پژوهش پاسخ های هورمونی حاد GHو T در 10 نفر مرد با میانگین سنی 16سال و10 نفر مرد با میانگین سنی 8/21 نسبت به انجام تمرین مقاومتی مورد بررسی قرار گرفت. پروتکل تمرین شامل انجام دو حرکت پرس سینه و اسکات پا با 75 درصد 1RM به صورت 3 ست و 10 -12 تکرار و با فاصله استراحت 3 دقیقه بین ستها و تمرینات بود. نمونه های خون قبل و بلافاصله بعد از تمرین جمع آوری شد.یافته ها نشان داد GH,T در هردو گروه بعد از تمرین افزایش معنی داری دارد. ولی غلظت این هورمونها بعد از تمرین در مقایسه بین گروهی تفاوت معنی داری نشان نداد. نتایج بیانگر آن است که علی رغم وجود افزایش معنی دار در پاسخ حاد GH,T در اثر انجام تمرین مقاومتی تفاوت معنی داری بین دوگروه مشاهده نشد. این امر نشان می دهد پاسخ این هورمونها در افراد زیر 18 سال و بالای 18 سال در اثر انجام تمرینات مقاومتی می تواند مشابه باشد. احتمالاً این افراد با انجام تمرین مقاومتی بتوانند همانند افراد بالای 18 سال قدرت و حجم عضلانی را افزایش دهند عملکرد ورزشی خود را بهبود بخشند.
۶۹۴.

تأثیر شش هفته تمرین هوازی و رژیم غذایی بر ترکیب بدنی، پروفایل لیپیدی و شاخص های سندروم متابولیک زنان چاق(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تمرین هوازی رژیم غذایی مقاومت به انسولین سندرم متابولیک

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی علم تمرین
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی تغدیه ورزشی و مکملها و مواد نیروزا
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
تعداد بازدید : ۱۸۱۶ تعداد دانلود : ۷۳۲
زمینه و هدف: سندرم متابولیک؛ مجموعه­ای از عوامل خطر نظیر: چاقی، هایپرگلیسمیا، پُرفشار خونی، دیس­لیپیدمی است که در توسعه بیماری­های قلبی عروقی و دیابت­ نوع دو سهیم است. هدف این تحقیق بررسی تأثیر شش هفته تمرین هوازی و رژیم غذایی بر ترکیب بدنی، پروفایل لیپیدی و شاخص های سندروم متابولیک زنان چاق بود. روش بررسی: 16 زن داوطلب چاق مستعد و مبتلا به پُرفشارخونی با میانگین سن 44/30±3/74 سال به صورت نمونه­گیری در دسترس، گزینش شدند. برنامه تمرین هوازی شامل دویدن نرم، حرکات موزون یا ایروبیک فزاینده و حرکات کششی بود که طی 18 جلسه با تواتر سه جلسه در هفته انجام شد و هر جلسه به مدت 60 دقیقه طول ­کشید. به علاوه رژیم غذایی کم کالری500 کیلوکالری کمتر از انرژی روزانه بود. پیش و پس از شش هفته مداخله سطوح سرمی شاخص های بیوشیمی خون، گلوکز و انسولین ناشتا به ترتیب با روش آنزیماتیک و ایمونو رادیو متریک اندازه گیری شدند. از شاخصHOMA برای اندازه گیری مقاومت به انسولین استفاده شد. یافته ها: پس از شش هفته مداخله تمرین هوازی و رژیم غذایی کم کالری، کاهش معنی داری در وزن، نمایه ی توده ی بدن، درصد چربی،کلسترول تام، تری گلیسیرید، لیپوپروتئین کم چگال، مقاومت به انسولین، میانگین فشار خون سرخرگی و افزایش معنی داری در لیپوپروتئین پُرچگال و اکسیژن مصرفی بیشینه مشاهده شد. نتیجه گیری: تمرین هوازی و رژیم غذایی منظم تأثیر مطلوبی بر ترکیب بدنی، پُروفایل لیپیدی و بهبود شاخص های سندروم متابولیک زنان چاق دارد
۶۹۵.

مقایسه دیدگاه مربیان شنا و متخصصان تربیت بدنی وعلوم ورزشی در خصوص شاخص های استعدادیابی شنای استقامتی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: استعدادیابی ورزشی شنا استقامتی مربی شنا متخصص تربیت بدنی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی فیزیولوژی ورزشی کاربردی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی مدیریت ورزشی مربیگری ورزشی
تعداد بازدید : ۲۲۱۶ تعداد دانلود : ۹۴۰
استعدادیابی در ورزش قهرمانی جایگاه ویژه ای دارد و رشته شنا نیز از این امر مستثنی نیست و جهت یافتن شناگران نخبه باید از روند استعدادیابی استفاده نمود. هدف پژوهش مقایسه دیدگاه مربیان شنا و متخصصان تربیت بدنی وعلوم ورزشی در خصوص شاخص های استعدادیابی شنای استقامتی بود. به این منظور از مربیان شنا و متخصصان تربیت بدنی و علوم ورزشی شهر تهران که تعدادشان به ترتیب 102 و 117 نفر بود به عنوان جامعه آماری استفاده گردید. با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای و طبق جدول مورگان حجم نمونه از طبقه مربیان 64 نفر و ازطبقه متخصصین تربیت بدنی 74 نفر تعیین گردید. سپس توسط پرسشنامه گائینی(1382) که به روش لیکرت تنظیم شده بود، از آزمودنیها نظر سنجی بعمل آمد. از آزمون «کلموگراف- اسمیرنوف» جهت سنجش توزیع طبیعی داده ها و از آزمون ناپارامتریک «یومن ویتنی» جهت مقایسه نظرات مربیان و متخصصان استفاده شد. نتایج: مربیان شنا و متخصصان تربیت بدنی ، شاخص های حداکثر اکسیژن مصرفی، انگیزه درونی، هماهنگی، قدرت شناوری، مقاومت در برابر خستگی و تحمل در برابر تنش را مهمترین معیارهای تاثیر گذار بر شنای استقامتی دانستند. نتایج نشان داد بین دیدگاه مربیان و متخصصان تربیت بدنی در شنای استقامتی بین شاخص های مقاومت در برابر خستگی، ظرفیت حیاتی،استقامت عضلانی، استقامت عمومی، توده خالص بدن،توان بی هوازی،چابکی، توان هوازی بیشینه، درصد چربی بدن، انعطاف پذیری شانه، سرعت عکس العمل، انگیزه درونی و تیپ بدنی در سطح معنی داری 0/05> p تفاوت معنی داری وجود دارد. پیشنهاد می شود مربیان شنا جهت گزینش شناگران نخبه استقامتی از شاخص های استعدادیابی مشترک بین مربیان و متخصصین استفاده نمایند.
۶۹۶.

تدوین نورم عوامل آمادگی جسمانی مرتبط با تندرستی برای مردان 50- 65 ساله شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اصفهان آمادگی جسمانی نورم مردان 50- 65 ساله

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۷۳ تعداد دانلود : ۸۳۷
هدف کلی تحقیق تدوین نورم آمادگی جسمانی مرتبط با تندرستی برای مردان 50- 65 ساله اصفهان بود. تحقیق حاضر از نوع توصیفی برای تدوین نورم است. 385 نفر از مردان 50- 65 ساله شهر اصفهان با میانگین سن 65/4 ± 73/57 سال، قد 04/6 ± 94/167سانتی متر و وزن 45/9± 88/76 کیلوگرم نمونه آماری تحقیق را تشکیل می دادند که به شکل تصادفی از طبقات سنی مختلف انتخاب شدند. آزمون های انعطاف پذیری بشین و برس، راه رفتن راکپورت، دراز و نشست و شنای سوئدی اجرا شد. از آمار توصیفی، معادله Z و محاسبه نقاط درصدی به تفکیک آزمون های مختلف آمادگی جسمانی نورم تهیه شد. یافته های تحقیق نشان می دهد میانگین استقامت قلبی - عروقی آزمودنی ها (17/28میلی لیتر/کیلوگرم/دقیقه)، درصد چربی (70/29%)، شاخص توده بدن (18/27 کیلوگرم/ مترمربع)، استقامت عضلانی ناحیه شکم (77/14 دراز و نشست)، قدرت عضلانی ناحیه کمربند شانه (تعداد 54/11 شنای سوئدی) آزمودنی ها در مقایسه با میانگین و نورم های افراد همسال کشورهای دیگر و نورم های موجود در وضعیت مناسبی قرار ندارد، اما در انعطاف بدنی آزمودنی های تحقیق با میانگین 82/18سانتی متر وضعیت نسبتاً خوبی داشتند. اگرچه سودمندی انجام فعالیت های جسمانی منظم بر کسی پوشیده نیست، با توجه به نتایج احتمالاً به دلایل مختلف افراد مسن در فعالیت های جسمانی منظم مشارکت کمتری دارند.
۶۹۷.

تأثیر برنامه توان بخشی هوازی بر پارامترهای اسپیرومتری مردان میانسال چاق پیکر با بیماری آسم مزمن(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: چاقی آسم مزمن توان بخشی هوازی کارایی تنفسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۹۱ تعداد دانلود : ۱۰۲۱
پدیده اضافه وزن و چاقی همراه با سبک زندگی کم تحرک ، امکان تشدید تظاهرات بالینی و اُفت کارایی تنفسی افراد مبتلا به آسم را فراهم می کند. از سویی، نقش نوتوانی فعالیتهای هوازی در کارکرد بهینه فیزیولوژی دستگاه تنفس جمعیت های سالم و بیماران ریوی نسبتاً آشکار شده است. از این رو تاثیر برنامه ورزش- از جنبه های مدت، شدت و شیوه تمرین- بر شاخص های بالینی اسپیرومتری بیماران چاق آسمی مورد ارزیابی قرار گرفت. 39مرد میانسال چاق پیکر با سندرم ریوی داوطلبانه انتخاب شدند. مختصات دموگرافیک آنها ، ، چربی احشایی و هزینه انرژی پایه روزانه 4/1805 کیلوکالری بود. حجم و ظرفیت های تنفسی بروش استاندارد(BTPS) مطابق روشKnudson در وضعیت های پیش و پس از ملاحظه توانبخشی هوازی اندازه گیری شدند. گروه آزمایش طبق تجویز ACSM ظرف سه ماه، برنامه پیشرونده ترکیبی دویدن متناوب و ارگومتری را با تواتر سه نوبت در هفته، هر هفته 15 تا 40 دقیقه با دامنه شدت کار زیربیشینه 40 تا 80 درصد HRmax اجرا کردند. تحلیل واریانس داده ها، تاثیر ورزش را در بهبود شاخص های عملکرد ریوی بیماران دارای آسم تمرین کرده نشان داد . الگوی تغییرات فزاینده درکارایی تنفسی گروه شاهد – بدون مداخله ورزش – بدست نیامد (0.05‹ P). این برنامه توانبخشی هوازی با رویکرد بالینی می تواند از جنبه کاهش هزینه های درمانی و میزان مصرف داروهای آنتی برونکو اسپاسم ریوی در بیماران مزمن آسمی چاق پیکر، برای پزشکان و بیماران قابل توجه باشد.
۶۹۸.

تأثیر یک جلسه تمرین شبیه سازی فوتبال بر غلظت IgA ، IgG ، IgM و کورتیزول بزاقی در بازیکنان فوتبال مرد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کورتیزول بزاقی IgA تمرین شبیه سازی فوتبال IgG IgM

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۶۳ تعداد دانلود : ۲۱۲۲
هدف این پژوهش بررسی تأثیر یک جلسه تمرین شبیه سازی فوتبال بر غلـظت IgA، IgG، IgM و کورتیزول بزاقی در بازیکنان فوتبال مرد است. به این منظور، ابتدا از میان بازیکنان فوتبال شهرستان سقز 30 نفر آزمودنی که دارای میانگین قد 5/178 سانتی متر، وزن 2/76 کیلوگرم، درصد چربی بدن 3/14 بودند به صورت داوطلبانه انتخاب شدند. یک هفته پیش از آزمون اصلی، حداکثر اکسیژن مصرفی آن ها با استفاده از آزمون شاتل ران اندازه گیری شد و با توجه به میزان حداکثر اکسیژن مصرفی، به دو گروه همگن تقسیم شدند. ده دقیقه قبل از اجرای آزمون، نمونه گیری بزاق از آن ها به عمل آمد. گروه تجربی در ساعت 5 بعدازظهر به انجام فعالیت بدنی پرداختند که شامل اجرای یک جلسه تمرین شبیه سازی شده فوتبال متشکل از شش دوره 15 دقیقه ای تمرینات ویژه راه رفتن، دریبل توپ از میان موانع، دویدن به عقب و دویدن با سرعت بود. بلافاصله بعد از فعالیت، مرحله دوم و مرحله سوم نمونه گـیری بزاقی بعد از گذشت دو ساعت انجام شد. برای اندازه گیری ایمونوگلوبولین ها و کورتیزول از روش الایزا و پروتئین تام از روش برادفورد استفاده شد. روش های آماری شامل تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر به منظور تعیین تفاوت های مقادیر متغیرهای بین دو گروه و به منظور بررسی ارتباط ایمونوگلوبولین ها و کورتیزول بزاقی از ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد. نتیجه پژوهش نشان داد غلـظت IgA و کورتیزول در مرحله پیش آزمـون، در مقایسه با بلافاصله بعد از آزمون، به ترتیب کاهش و افزایش معنی-داری داشت، اما غلظـت IgA و کورتیزول در مرحله پیـش آزمـون، در مقایـسه با دو ساعت بعد از آزمـون تفاوت معـنی داری نداشت. غلظت IgG و IgM در مرحله پیش آزمون، در مقایسه با بلافاصله بعد از آزمون و دو ساعت بعد از آزمون تفاوت معنی داری نداشت. همچنین غلظت IgA بلافاصله بعد از آزمون، همبستگی منفی با افزایش کورتیزول نشان داد؛ بنابراین با توجه به نتایج پژوهش به نظر می رسد تمرین شبیه سازی فوتبال با توجه به مدت، شدت و سـایر ویژگی های آن ممکن است موجب تضـعیف موقتی IgA شود که مهم ترین ایمونوگلوبولین بزاقی است؛ یعنی ورزشکارانی که در این رشته به انجام تمرینات مشغول-اند احتمال دارد در معرض ابتلا به بیماری های مربوط به کاهش IgA قرار گیرند.
۶۹۹.

تأثیر بارگیری کراتین مونوهیدرات بر کراتین کیناز سرمی وآزردگی عضلانی ناشی از دویدن در سرازیری در مردان کوهنورد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کراتین دویدن کوهنوردی آزردگی عضلانی مکمل های خوراکی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی علم تمرین
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
تعداد بازدید : ۱۵۵۹ تعداد دانلود : ۷۷۳
مقدمه: با توجه به نتایج متناقض مربوط به اثر بارگیری مکمل کراتین بر آزردگی عضلانی، تحقیق حاضر به منظور تعیین تأثیر بارگیری مکمل کراتین مونوهیدرات بر کراتین کیناز تام سرمی و آزردگی عضلانی ناشی از دویدن در سرازیری در مردان کوهنورد انجام شد. روش شناسی:20 مرد کوهنورد سالم داوطلب (سن28-20 سال، درصد چربی 12-8 و اکسیژن مصرفی بیشینه 55-50 میلی لیتر /کیلوگرم /دقیقه ) به طور تصادفی و دوسویه کور در دو گروه کراتین و شبه دارو تقسیم شدند. هریک از آزمودنی ها برای پنج روز متوالی، روزانه 300 میلی گرم به ازای هرکیلوگرم وزن بدن مکمل کراتین مونوهیدرات یا دکستروز دریافت کردند. پس از دوره ی مکمل سازی، همه ی آزمودنی ها در یک قرارداد ورزشی دویدن سرازیری روی نوارگردان با 65% اکسیژن مصرفی بیشینه، شیب 15- درصد و مدت 30 دقیقه شرکت نمودند. نمونه های خونی در چهار مرحله: قبل و بعد از بارگیری، بلافاصله و 24 ساعت پس از قرارداد ورزشی انجام شد. داده های حاصله به صورت میانگین و انحراف استاندارد با استفاده از آزمون های تحلیل واریانس، پس تعقیبی بونفرونی و تی مستقل در سطح معنی داری کمتر از 0/05 بررسی شد. یافته ها: کراتین کیناز تام سرمی و احساس درد عضلانی هر دو گروه متعاقب دویدن در سرازیری به طور معنی دار افزایش یافت (P<0/05). با این حال، دامنه ی تغییرات 24 ساعته ی کراتین کیناز تام سرم گروه کراتین به طور معنی داری کمتر از گروه شبه دارو بود (P>0/05). در حالی که تفاوت 24 ساعته ی تورم، انعطاف پذیری، قدرت هم طول بیشینه و توان انفجاری اندام تحتانی دو گروه معنی دار نبود (P>0/05). نتیجه گیری: براساس یافته های حاضر، می توان نتیجه گرفت که بارگیری پنج روزه ی کراتین مونوهیدرات بر تغییرات نامطلوب برخی شاخص های آزردگی عضلانی تأخیری مردان کوهنورد پس از دویدن سرازیری مؤثر است.
۷۰۰.

تأثیر مکمل مالتودکسترین در طول فعالیت هوازی بر مقدار گلوکز خون و شاخص های بی هوازی پسران ورزشکار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فعالیت هوازی مکمل مالتودکسترین شاخص های بی هوازی پسران جوان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۵۹ تعداد دانلود : ۱۲۹۷
هدف از این پژوهش، بررسی تأثیر مصرف مالتودکسترین بر مقدار گلوکز خون و شاخص های بی هوازی پسران جوان ورزشکار بود. 30 پسر جوان ورزشکار به عنوان نمونه انتخاب و به دو گروه تجربی (تعداد= 15؛ میانگین و انحراف معیار سنی 8 /0±67 /16 سال، قد22 /5±27 /171سانتی متر و وزن 29 /4±87 /67 کیلوگرم) و کنترل (تعداد= 15؛ میانگین و انحراف معیار سنی 03 /1±73 /16 سال، قد 41 /5±34 /173 سانتی متر و وزن 25 /4±11 /69 کیلوگرم ) تقسیم شدند. آزمودنی ها در طول 60 دقیقه دویدن با 70 درصد ضربان قلب بیشینه، هر 15 دقیقه، محلول مالتودکسترین 5 درصد یا دارونما به مقدار 3 میلی لیتر به ازای هر کیلوگرم وزن بدن مصرف کردند. قابلیت های بی هوازی شامل اوج توان، میانگین توان و شاخص خستگی با استفاده از آزمون وینگیت اندازه گیری شد. برای سنجش مقدار گلوکز خون از دستگاه گلوکومتر استاندارد استفاده شد. برای سنجش اندازة اثر مصرف مالتودکسترین بر متغیرهای وابسته از آزمون آماری اومگا دو (2) استفاده شد. براساس اطلاعات به دست آمده، 84 /61 درصد از کاهش گلوکز خون در گروه کنترل را می توان به اثر متغیر مستقل نسبت داد که بسیار زیاد ارزیابی می شود. با توجه به نتایج می توان گفت که مصرف مکمل مالتودکسترین در طول 60 دقیقه فعالیت هوازی با 70 درصد ضربان قلب بیشینه بر میانگین تغییرات گلوکز خون و متغیرهای بی هوازی در پسران جوان ورزشکار تأثیر معنی دار و اندازة اثر قابل قبولی دارد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان