ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۴۸۱ تا ۱٬۵۰۰ مورد از کل ۱٬۷۱۶ مورد.
۱۴۸۱.

تاثیر مصرف مکمل کراتین بر برخی شاخص های عملکردی بازیکنان جوان فوتبال(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مکمل کراتین توان بی هوازی چابکی قدرت عضلانی فوتبال

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۹ تعداد دانلود : ۹۲
  زمینه و هدف: مصرف مکمل کراتین در بین ورزشکاران جوان، رواج بسیاری یافته است. بنابراین، هدف از تحقیق حاضر بررسی تاثیر مصرف مکمل کراتین بر برخی شاخص های عملکردی بازیکنان جوان فوتبال بوده است.   روش شناسی: بدین منظور 17 بازیکن جوان فوتبال با میانگین سن 33/1 ± 18/17 سال، قد 17/6 ± 6/169 سانتی متر و وزن 37/1 ± 67/61 کیلوگرم به عنوان آزمودنی انتخاب شدند و در یک طرح دوسوکور به دو گروه کراتین (8 n= ) و دارونما (9 n= ) تقسیم شدند. گروه کراتین 5 گرم کراتین و گروه دارونما 5 گرم آرد گندم، 4 بار در روز و به مدت 6 روز مصرف نمودند. قبل و بعد از مکمل سازی، شاخص های توان بی هوازی پاها، قدرت عضلانی، چابکی و دریبل با آزمون های معتبر اندازه گیری شدند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های t همبسته و t مستقل استفاده شد.   یافته ها: نتایج تحقیق نشان داد وزن بدون چربی، در گروه کراتین افزایش معنی دار یافت (01/0 P < )، ولی در گروه دارونما تغییر معنی داری نکرد. علاوه براین، زمان اجرای آزمون چابکی (001/0 P < ) و آزمون دریبل (04/0 P < ) در گروه کراتین کاهش معنی دار یافت، به طوری که اختلاف میانگین تغییرات در این متغیرها بین دو گروه کراتین به طور معنی دار بیشتر (05/0 P < ) از گروه دارونما بود. قدرت عضلانی (001/0 P < ) و توان بی هوازی پاها (002/0 P < ) درگروه کراتین افزایش معنی داری یافت، اما تغییرات این دو متغیر بین دو گروه معنی دار نبود (05/0 P> ).   بحث و نتیجه گیری: مکمل سازی کوتاه مدت کراتین عملکرد فوتبالیست های جوان را، بهبود می بخشد.  
۱۴۸۲.

بررسی اثرات دو تمرین بلندمدت و کوتاه مدت تناوبی با شدت بالا بر برخی از شاخص های التهابی و ایمنی در نوجوانان پسر دارای اضافه وزن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: چاقی تمرینات HIIT شاخص های التهابی شاخص های ایمنی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۹ تعداد دانلود : ۱۰۳
مقدمه و هدف: چاقی و سندروم متابولیک با التهاب خفیف و مزمن همراه است. هدف پژوهش حاضر، بررسی اثر دو تمرین بلندمدت و کوتاه مدت تناوبی با شدت بالا بر شاخص های التهابی IL-1 β, TNF-α ، SFRP5، CTRP12 و تعداد شاخص های ایمنی لنفوسیت، مونوسیت و نوتروفیل در نوجوانان پسر دارای اضافه وزن می باشد. مواد و روش ها: در یک طرح پژوهشی نیمه تجربی، 30 نوجوانان پسر چاق (13-18سال، میانگین قد 154.33 سانتی متر، میانگین شاخص توده بدنی 27.05 کیلوگرم بر متر مربع) به صورت تصادفی به 3 گروه 10 نفره شامل گروه تمرین تناوبی بلندمدت با شدت بالا (4 وهله 150 ثانیه ای با 240 ثانیه استراحت)، گروه تمرین تناوبی کوتاه مدت با شدت بالا (9 وهله 30 ثانیه ای با 150 ثانیه استراحت) و گروه کنترل تقسیم شدند. گروه های تمرینی به مدت هشت هفته به تمرین پرداختند. آنالیز داده ها با استفاده از آزمون آنالیز واریانس مکرر (3 گروه × 2 زمان اندازه گیری) و در سطح معنا داری 0.05≥P < span lang="FA"> انجام شد.یافته ها: پس از هشت هفته تمرین تناوبی با شدت بالا بلندمدت و کوتاه مدت سطوح سرمی TNF-α (P=0.001) و IL-1β (P=0.001) در گروه های تمرینی به طور معناداری نسبت به گروه کنترل کاهش یافت. همچنین سطوح سرمی SFRP5 (P=0.041) و CTRP12 (P=0.001) درگروه های تمرینی به طور معناداری نسبت به گروه کنترل افزایش یافت. اما افزایش غیرمعنی داری بعد از اجرای تمرینات تناوبی بلندمدت و کوتاه مدت در تعداد لنفوسیت ها (P=0.064)، مونوسیت ها (P=0.450) و نوتروفیل ها (P=0.190) در گروه های تمرینی نسبت به گروه کنترل مشاهده شد.بحث و نتیجه گیری: طبق یافته های تحقیق حاضر، انجام هشت هفته تمرین تناوبی با شدت بالا به صورت کوتاه مدت و بلندمدت موجب کاهش معنادار سطوح برخی از فاکتورهای پیش التهابی و افزایش معنادار سطوح برخی از فاکتورهای ضدالتهابی می شود، اما اثری بر عملکرد سیستم ایمنی ندارد.
۱۴۸۳.

تاثیر یک دوره تمرین مقاومتی شدید بر محتوب پروتئین مایوکاین های IL-6،IL-1β و TNF-α در عضله تند تنش موش های صحرایی دیابتی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دیابت مایوکاین تمرین مقاومتی عضله اسکلتی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۸ تعداد دانلود : ۱۰۷
 مقدمه و هدف: سایتوکاین ها و دیگر پپتیدهای بیان، تولید و آزاد شده به وسیله فیبرهای عضلانی که اثرات پاراکرین و اندوکرین اعمال می کنند به عنوان مایوکاین طبقه بندی می شوند. این احتمال وجود دارد که مایوکاین های آزاد شده از عضله اسکلتی واسطه اثرات مفید ورزش در رابطه با سلامتی باشند. هدف از مطالعه حاضر بررسی اثرات تمرین مقاومتی بر محتوای پروتئین مایوکاین های 6-IL، 1β-IL و α-TNF در عضله تند تنش در موش های صحرایی دیابتی بود. مواد و روش ها: موش های صحرایی به گروه های کنترل، تمرین، دیابتی ایجاد شده با استرپتوزوتوسین و دیابتی تمرین تقسیم شدند. گروه های تمرین برای تمرین مقاومتی بالا رفتن از یک نردبان 1 متری با وزن های را که به دم آنها آویزان بود اجرا کردند. بعد از 5 هفته تمرین مقاومتی محتوای پروتئین مایوکاین های 6-IL، 1β-IL و α-TNF در عضله FHL با روش الایزا اندازه گیری شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان دهنده تاثیر دیابت و اثر متقابل تمرین و دیابت بر محتوای مایوکاین 6-IL در عضله FHL بود (0.05>p). همچنین دیابت باعث افزایش سطوح 1β-IL در عضله تند تنش FHL گشت (0.001>p). اما تمرین مقاومتی نتوانسته است تغییری در سطوح 1β-IL و α-TNF ایجاد کند (0.05<p). بحث و نتیجه گیری: براساس نتایج پژوهش تمرین مقاومتی توانسته است باعث کاهش مایوکاین 6-IL در دیابت شود. در مورد مایوکاین های التهابی 1β-IL و α-TNF تمرین مقاومتی تغییری ایجاد نکرده است. این احتمال وجود دارد که افزایش مایوکاین های التهابی در عضله اسکلتیمکانیسمی برای سازگاری های تمرینی باشد.
۱۴۸۴.

فرا تحلیل تاثیر تمرینات هوازی خانه محور بر برخی شاخص های فیزیولوژیکی در بیماران مبتلا به آسم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تمرینات هوازی شاخص های فیزیولوژیکی آسم فراتحلیل

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۹ تعداد دانلود : ۷۳
اهداف: بهدف این تحقیق فراتحلیل تاثیر تمرینات هوازی خانه محور بر شاخص های حجم بازدمی فشاری(FEV1)، ظرفیت حیاتی فشاری(FVC)، پیک فلومتری(PEFR) ، نسبت حجم بازدم فشاری بر ظرفیت حیاتی فشاری (FEV1 / FVC)، بهبود تهویه ارادی بیشینه فرد(MVV) و حداکثر اکسیژن مصرفی (VO2max)در مبتلایان به آسم بود. مواد و روش ها: روش تحقیق از نوع فراتحلیل بود. جامعه آماری شامل منابع چاپ شده داخلی و خارجی به زبان انگلیسی در بازه زمانی 2010 تا 2022 بود. نتیجه جستجو با توجه به کلیدواژه ها در پایگاه های اطلاعاتی شامل 1848 مورد بود که از این تعداد 87 پژوهش داخلی و 1761پژوهش خارجی بودند. پس از حذف تحقیقات تکراری و غیر مرتبط، 35پژوهش به روش تمام شماری انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از چک لیست مشخصات کتاب شناختی و روش شناختی استفاده شد. محاسبه اندازه اثر با شاخص g هجز در دو مدل اثرات ثابت و تصادفی و از طریق نرم افزار CMA3 صورت گرفت. یافته ها: نتایج آزمون کوکران و مجذور I2 نشان دهنده وجود همگنی در حجم بازدمی فشاری پیک فلومتری ، نسبت حجم بازدمی فشاری ، تهویه ارادی بیشینه فرد، حداکثر اکسیژن مصرفی، و وجود همگنی متوسط ظرفیت حیاتی فشاریبود. همچنین نتایج نشان داد اندازه اثر مطالعات انجام شده طبق طبقه بندی کوهن در شاخص نسبت حجم بازدمی فشاری در حد کم، در شاخص های حجم بازدمی فشاری، ظرفیت حیاتی فشاری، پیک فلومتریدر حد متوسط، و در شاخص های تهویه ارادی بیشینه فرد و حداکثر اکسیژن مصرفی در حد بزرگ قرار دارد. نتیجه گیری: در مجموع نتایج تحقیق نشان دهنده اثربخشی تمرینات هوازی خانه محور بر شاخص های مورد مطالعه بود.
۱۴۸۵.

تاثیر هشت هفته تمرینات طناب زنی بر اینترلوکین-18 و پروتئین واکنشگر C نوجوانان دارای اضافه وزن و چاق(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: طناب زنی 18-IL CRP اضافه وزن چاقی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۷ تعداد دانلود : ۱۰۴
مقدمه و هدف : اینترلوکین 18 و پروتئین واکنش گر C (CRP) دو ریسک فاکتور قلبی- عروقی هستند که در سال های اخیر مطرح شده اند و به طور مستقل خطر آترواسکلروز را نشان می دهند. هدف از این پژوهش، بررسی تاثیر هشت هفته تمرینات طناب زنی بر 18-IL و CRP نوجوانان دارای اضافه وزن و چاق است. مواد و روش ها: این مطالعه از نوع نیمه تجربی است. تعداد30 نوجوان دارای اضافه وزن و چاق به طور تصادفی در دو گروه تجربی (تعداد: 15 نفر، قد 165.28 سانتی متر ، وزن 83.02 کیلوگرم، سن 13.73سال، شاخص توده بدنی (BMI) 31.04) و گروه کنترل (تعداد: 15 نفر، قد 164.54 سانتی متر ، وزن  83.02 کیلوگرم، سن 13.93 سال، BMI 30.404) تقسیم شدند. سپس گروه تجربی تحت تاثیر یک برنامه تمرینی طناب زنی فزاینده به مدت هشت هفته قرار گرفتند. در حالی که گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکردند و تنها پیگیری شدند. متغیر های وزن، درصد چربی، BMI و حداکثر اکسیژن مصرفی (Vo2max) قبل و بعد تمرینات از هر دو گروه اندازه گیری شدند. نمونه خونی در حالت ناشتا طی دو مرحله، 48 ساعت قبل و بعد از تمرینات برای سنجش میزان 18-IL، CRP سرم گرفته شد. به منظور مقایسه ی درون گروهی از آزمون آماری t همبسته و برای مقایسه بینگروهی از آنالیز واریانس دو طرفه استفاده شد. یافته ها: پس از هشت هفته تمرینات طناب زنی در مقایسه درون گروهی با آزمون t همبسته متغیر های وزن (0.001=P)، BMI (0.001=P)، درصد چربی ( 0.001=P)، 18-IL (P=0.001) و CRP (P=0.001) کاهش معنی دار داشتند، ولی در مقایسه بین گروهی با آنالیز واریانس دو طرفه متغیر های وزن ( 0.5=P)، BMI (P=0.257)و درصد چربی (0.068=P) کاهش غیر معناداری داشتند، 18-IL (P=0.001) و CRP (P=0.01) به طور معناداری کاهش یافتند و V02max افزایش معنی دار داشت (0.009=P).بحث و نتیجه گیری: بر اساس نتایج این مطالعه انجام تمرین طناب زنی موجب کاهش اینترلوکین 18 و کاهش التهاب در نوجوانان دارای اضافه وزن و چاق شد، بنابراین ممکن است انجام این گونه تمرینات در پیشگیری و کاهش آترواسکلروز در نوجوانان چاق مفید باشد
۱۴۸۶.

The effects of resistance training types on clinical and functional indices in older individuals with Osteosarcopenia: A Systematic Review

کلیدواژه‌ها: aging Exercise Training Osteosarcopenia resistance training

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۷ تعداد دانلود : ۵۰
Purpose: In this study, we investigated the effects of resistance training types on clinical and functional indices in older individuals with Osteosarcopenia. Method: In this Systematic Review study, a systematic searching strategy was used in information databases such as Pub Med, Web of Science, Scopus, Google Scholar, Cochrane, and Ambace, all of the studies were extracted by using specific keywords such as Strength exercise, Exercise training, Resistance exercise, Resistance training, Strength training, Physical activity, Osteosarcopenia, Aging, Older adult, Elderly which were published on 7th August 2023. After all preliminary screening, surveying of complete text, and assessment of critical studies, scrutinized articles were related to inclusion criteria. Finally, 17 papers were selected for this study. Results: According to the present study, Resistance training for Osteosarcopenia older individuals has an effective result to improve Osteosarcopenia risk factors, and older patients’ performance and clinical status. However, it has to be mentioned that it needs further study in the contexts of Resistance training and Osteosarcopenia syndrome in elderly adults. Conclusion: Resistance exercise training has markedly beneficial effects on elderly patients with Osteosarcopenia which improves Sarcopenia risk factors, and older patients’ performance, clinical status and function of elderly patients.
۱۴۸۷.

تأثیر تمرینات هوازی و تناوبی بر سطوح آدروپین و مقاومت به انسولین در مردان دارای اضافه وزن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فعالیت ورزشی آدروپین گلوکز مقاومت به انسولین اضافه وزن

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۶ تعداد دانلود : ۸۳
مقدمه و هدف: تمرینات ورزشی به عنوان یک راه کار عملی نقش مهمی در افزایش آدروپین و بهبود مقاومت به انسولین و پیشگیری از عوارض اضافه وزن دارند، هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر تمرینات هوازی با شدت متوسط و تمرین تناوبی شدید بر سطوح سرمی آدروپین و ارتباط آن با مقاومت به انسولین در مردان دارای اضافه وزن بود.مواد و روش ها: 24 مرد جوان با میانگین سن 3.14±28.4 سال، وزن 4.89±77.11 کیلوگرم و شاخص توده بدن 0.37±27.76 کیلوگرم مترمربع داوطلبانه در تحقیق حاضر شرکت کرده و به طور تصادفی در گروه تمرین هوازی (n=8)، تمرین تناوبی شدید (n=8) و کنترل (n=8) قرار داده شدند. تمرین تناوبی شدید (با شدت 100-90 حداکثر ضربان قلب) و تمرین هوازی (با شدت 75-50 درصد حداکثر ضربان قلب) به مدت 6 هفته و هر هفته 3 جلسه متناوب و هر جلسه 45 تا 65 دقیقه انجام شد. قبل و بعد از مداخلات نمونه خونی برای اندازه گیری سطوح آدروپین، گلوکز و انسواین در وضعیت 12 ساعت ناشتایی جمع آوری شد.یافته ها: نتایج نشان داد که 6 هفته تمرین هوازی با شدت متوسط و نیز 6 هفته تمرین تناوبی شدید منجر به افزایش معنادار آدروپین و نیز کاهش معنادار انسولین، گلوکز و مقاومت به انسولین مردان دارای اضافه وزن شدند (0.05>P). همچنین بین تغییرات آدروپین با گلوکز و مقاومت به انسولین ارتباط منفی معنادار وجود داشت (0.05>P). بین سطوح سرمی آدروپین با انسولین خون ارتباط معنادار وجود نداشت (0.05<P).بحث و نتیجه گیری: چنین نتیجه گیری می شود که هم تمرین هوازی با شدت متوسط و هم تمرین تناوبی شدید با کاهش مقاومت به انسولین در مردان دارای اضافه وزن منجر به پیشگیری از بیماری های دیابت و قلبی عروقی می شود. به نظر می رسد در این تغییرات ناشی از تمرین، آدروپین ایفای نقش می کند.
۱۴۸۸.

نقش تعیین کننده تغذیه در تسریع فرآیند بازتوانی ورزشکاران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: بازتوانی آسیب ورزشی کربوهیدرات پروتئین چربی ریزمغذی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۶ تعداد دانلود : ۱۱۸
با توجه به تعدد میزان آسیب دیدگی در ورزش، آسیب دیدگی ورزشی علاوه بر تأثیرات بدنی و روانی بر ورزشکاران، هزینه های هنگفتی را به تیم ها و فدراسیون های ورزشی تحمیل می کنند. این هزینه ها شامل درمان، جراحی، و دوره های طولانی بازتوانی می باشد. با این حال، یک برنامه تغذیه ای متناسب و دقیق در دوره بازتوانی می تواند به کاهش این هزینه ها کمک کند، زیرا سرعت بهبودی را افزایش داده، و از آسیب های مجدد پیشگیری می نماید. در دوره بازتوانی، پروتئین نقش حیاتی در ترمیم بافت ها و جلوگیری از تجزیه عضلانی ایفاء می کند، و مصرف روزانه 2/1 تا 2 گرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن با تاکید بر اهمیت لوسین توصیه می شود. کربوهیدرات ها، به عنوان منبع اصلی انرژی، نقش مهمی در تسریع روند بهبودی دارند، به طوری که تقریباً 3 تا 5 گرم بر کیلوگرم وزن بدن یا 55% کالری های مصرفی از کربوهیدرات های پیچیده تأمین شود. چربی ها نیز باید تقریباً ۲۰ تا ۲۵% کالری مصرفی را تشکیل دهند، که معادل 8/0 تا ۲ گرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن در روز می باشد. نشان دهده شده است که استفاده از منابع سالم نظیر روغن زیتون، آووکادو و ماهی به کاهش التهاب و پشتیبانی از ترمیم بافت کمک می کنند. همکاری میان مربیان، ورزشکاران، و مدیران ورزشی با متخصصان تغذیه ورزشی برای توسعه و اجرای برنامه های تغذیه ای مناسب، نه تنها به سرعت بخشی به فرآیند بازتوانی کمک می کند بلکه از هزینه های مالی ناشی از آسیب دیدگی های ورزشی نیز جلوگیری می نماید. تغذیه متعادل و هدفمند، شامل مصرف پروتئین کافی، کربوهیدرات های پیچیده و چربی های سالم بوده، که اساس بازگشت سریع تر ورزشکاران به سطوح عملکردی بالا را فراهم می آورد، و به کاهش دوره های بازتوانی و هزینه های مرتبط کمک می کند. با توجه به تعدد میزان آسیب دیدگی در ورزش، آسیب دیدگی ورزشی علاوه بر تأثیرات بدنی و روانی بر ورزشکاران، هزینه های هنگفتی را به تیم ها و فدراسیون های ورزشی تحمیل می کنند. این هزینه ها شامل درمان، جراحی، و دوره های طولانی بازتوانی می باشد. با این حال، یک برنامه تغذیه ای متناسب و دقیق در دوره بازتوانی می تواند به کاهش این هزینه ها کمک کند، زیرا سرعت بهبودی را افزایش داده، و از آسیب های مجدد پیشگیری می نماید.
۱۴۸۹.

بررسی سطح سرمی آیریزین و بیان ژن و پروتئین فاکتور رشد اندوتلیال عروقی در بافت قلب موش های نژاد NMRI به دنبال تمرین مقاومتی و تزریق آیریزین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تمرین مقاومتی آیریزین قلب آنژیوژنزیز فاکتور رشد اندوتلیال عروقی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۶ تعداد دانلود : ۵۴
اهداف: آنژیوژنزیز در عملکرد قلب نقش حیاتی ایفا می کند. آیریزین یک میانجی احتمالی برای اثرات ورزش می باشد. هدف از مطالعه ی حاضر، بررسی سطح سرمی آیریزین و بیان ژن و پروتئین فاکتور رشد اندوتلیال عروقی در بافت قلب موش های نژاد NMRI به دنبال تمرین مقاومتی و تزریق آیریزین بود.مواد و روش ها: 21 عدد موش (NMRI، پنج هفته ای با وزن حدود 2±18 گرم) به صورت تصادفی به سه گروه کنترل، تمرین (مقاومتی) و آیریزین تقسیم شدند. پروتکل تمرین به مدت هشت هفته اجرا شد. وزنه ای معادل 30 درصد وزن موش ها به دم آن ها متصل و روی یک نردبان با ارتفاع یک متر بالا رفتند. وزنه به تدریج به دو برابر وزن موش می رسید. گروه آیریزین به مدت هشت هفته آیریزین با دوز 100 میکروگرم/کیلوگرم/هفته به صورت داخل صفاقی دریافت کردند. بیان ژن VEGFدر قلب با روش real-time PCR، پروتئین VEGF با ایمونوهیستوشیمی و وسترن بلات و غلظت سرمی آیریزین با استفاده از الایزا بررسی شد. یافته ها: در مقایسه با گروه کنترل، سایر گروه های مورد مطالعه افزایش بیان ژن و پروتئین VEGF و همچنین افزایش سطوح سرمی آیریزین را نشان دادند .(P < 0.05) ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که بین پارامترهای مورد نظر در هر گروه رابطه ی معنی دار مثبتی وجود دارد(P < 0.05 , r > 0 ) .نتیجه گیری: احتمالا آیریزین واسطه ی برقراری ارتباط بین تمرین مقاومتی و آنژیوژنزیز در بافت قلب می باشد.
۱۴۹۰.

تأثیر مصرف مکمل ویتامین E و سندروم بیش تمرینی بر غلظت IL-10 پلاسمایی کشتی گیران زبده سبک آزاد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سندروم بیش تمرینی ویتامین E اینترلوکین-10 کشتی آزاد

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۶ تعداد دانلود : ۱۱۳
مقدمه و هدف: اجرای پیوسته فعالیت های بدنی شدید و بالاتر از آستانه لاکتات (1vco2/vo2>) در ورزشکاران سطح المپیک یا زبده منجر به سندرم بیش تمرینی می شود که به دلیل عدم توازن میان فشار تمرین و ریکاوری برای دستگاه پیچیده کاردیومتابولیک می تواند عملکرد ورزشی و کارایی سیستم ایمنی را به مخاطره اندازد. در این مطالعه تأثیر مصرف 700 واحد مکمل ویتامین E هنگام بیش تمرینی بر غلظت اینترلوکین-10 (IL-10) پلاسمایی کشتی گیران بررسی گردید. روش شناسی: این مطالعه بر روی 27 کشتی گیر انجام شد. سنجش سندروم بیش تمرینی با استفاده از پرسش نامه بیش تمرینی انجام گرفت. به آزمودنی ها به مدت 30 روز مکمل کپسول پرل (ویتامین E) به میزان 700 واحد در دو نوبت صبح (400 واحد: ساعت10صبح) و 300 واحد: هنگام بعدازظهر(ساعت 5 بعدازظهر) داده شد. آزمودنی ها در سه گروه بیش تمرین+مکمل ویتامین E (گروه1)، بیش تمرین+دارونما (گروه 2) و بدون بیش تمرین+مکمل ویتامین E (گروه3) تفکیک شدند. غلظت پلاسمایی اینترلوکین-10 قبل و پس از اعمال مداخله ها اندازه گیری گردید. یافته ها: کاهش معناداری در غلظت IL-10 پلاسمایی کشتی گیران درگروه بیش تمرین+ویتامین E و گروه بدون بیش تمرین+ویتامین E ، پس از اعمال مداخله مشاهده شد (05/0>P )، اما این تغییر در بیش تمرین و دارونما مشاهده نشد. نتایج تحلیل واریانس نشان داد که پس از اعمال مداخله، میزان کاهش غلظت IL-10 پلاسمایی در کشتی گیران تنها بین گروه بیش تمرین+ویتامین E با گروه بیش تمرین+دارونما بود معنادار بود ( 023/0=P ). بحث و نتیجه گیری: با توجه به نقش بیولوژیک ویتامین E در سیستم ایمنی و امکان تأثیر آن در سرکوب ادیپوسایتوکاین IL-10 ، مصرف خوراکی 700 واحد از این ویتامین در کاهش دادن غلظت پلاسمایی IL-10 پلاسمایی کشتی گیران در شرایط سندرم بیش تمرینی بارز بوده است.  واژه های کلیدی: سندروم بیش تمرینی، ویتامین E ، اینترلوکین-10، کشتی آزاد. مقدمه و هدف: اجرای پیوسته فعالیت های بدنی شدید و بالاتر از آستانه لاکتات (1vco2/vo2>) در ورزشکاران سطح المپیک یا زبده منجر به سندرم بیش تمرینی می شود که به دلیل عدم توازن میان فشار تمرین و ریکاوری برای دستگاه پیچیده کاردیومتابولیک می تواند عملکرد ورزشی و کارایی سیستم ایمنی را به مخاطره اندازد. در این مطالعه تأثیر مصرف 700 واحد مکمل ویتامین E هنگام بیش تمرینی بر غلظت اینترلوکین-10 (IL-10) پلاسمایی کشتی گیران بررسی گردید. روش شناسی: این مطالعه بر روی 27 کشتی گیر انجام شد. سنجش سندروم بیش تمرینی با استفاده از پرسش نامه بیش تمرینی انجام گرفت. به آزمودنی ها به مدت 30 روز مکمل کپسول پرل (ویتامین E) به میزان 700 واحد در دو نوبت صبح (400 واحد: ساعت10صبح) و 300 واحد: هنگام بعدازظهر(ساعت 5 بعدازظهر) داده شد. آزمودنی ها در سه گروه بیش تمرین+مکمل ویتامین E (گروه1)، بیش تمرین+دارونما (گروه 2) و بدون بیش تمرین+مکمل ویتامین E (گروه3) تفکیک شدند. غلظت پلاسمایی اینترلوکین-10 قبل و پس از اعمال مداخله ها اندازه گیری گردید. یافته ها: کاهش معناداری در غلظت IL-10 پلاسمایی کشتی گیران درگروه بیش تمرین+ویتامین E و گروه بدون بیش تمرین+ویتامین E ، پس از اعمال مداخله مشاهده شد (05/0>P )، اما این تغییر در بیش تمرین و دارونما مشاهده نشد. نتایج تحلیل واریانس نشان داد که پس از اعمال مداخله، میزان کاهش غلظت IL-10 پلاسمایی در کشتی گیران تنها بین گروه بیش تمرین+ویتامین E با گروه بیش تمرین+دارونما بود معنادار بود ( 023/0=P ). بحث و نتیجه گیری: با توجه به نقش بیولوژیک ویتامین E در سیستم ایمنی و امکان تأثیر آن در سرکوب ادیپوسایتوکاین IL-10 ، مصرف خوراکی 700 واحد از این ویتامین در کاهش دادن غلظت پلاسمایی IL-10 پلاسمایی کشتی گیران در شرایط سندرم بیش تمرینی بارز بوده است. 
۱۴۹۱.

تاثیر شانزده هفته تمرین شدید و مصرف مکمل استروژن بر میزان رسوب کلسیم و استحکام استخوانی در رت های اورکتومی شده(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پوکی استخوان استحکام استخوان رسوب کلسیم یائسگی استروژن

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۵
مقدمه: پوکی استخوان یکی از ویرانگرترین بیماریهای دستگاه اسکلتی است. عارضه پوکی استخوان در صورت نداشتن فعالیت بدنی و تغذیه ناکافی از دوران کودکی آغازمی شود که معمولا این عارضه ناشی از کاهش میزان آهکی شدن (کلسیفه شدن) بافت استخوانی است. هدف: هدف از انجام این مطالعه ارزیابی تاثیر شانزده هفته تمرین شدید و مصرف مکمل استروژن بر میزان رسوب کلسیم و استحکام استخوانی در رت اورکتومی شده بود. روش شناسی: در این پژوهش 130 سر موش دو ماهه با وزن15±180 گرم انتخاب شدند.10 سر موش در همان ابتدا به منظور تعیین کلسیم و استحکام استخوان ران ها کشته شدند و 120سر موش باقیمانده در چهار گروه30 تایی (گروه کنترل، گروه تمرینی، گروه مصرف مکمل استروژن و گروه تمرینی همراه با مصرف مکمل استروژن) تقسیم شدند. مدت زمان کل تمرینات شدید با 16 هفته و هر هفته سه جلسه بود .در هشت هفته اول، برنامه تمرینی با سرعت 36 متر بر دقیقه به مدت 15 دقیقه آغاز و سپس هر دو هفته یکبار 12 متر بر دقیقه به سرعت اضافه شد.در پایان هشت هفته اول، عمل جراحی و برداشت تخمدان در تمامی موشها صورت گرفت و یک ماه بعد برنامه تمرینی در هشت هفته دوم تکرار شد. حیوانات با استفاده از کتامین و زایلازین بیهوش و سپس کشته می شدند. در پایان هشت هفته اول ،یکماه بعد از عمل جراحی و در پایان هشت هفته دوم استخوان ران سمت راست و چپ موش ها به ترتیب برای اندازه گیری میزان رسوب کلسیم و استحکام استخوان بیرون کشیده شد. نتایج: نتایج تحقیقات نشان داد در میزان رسوب کلسیم و استحکام استخوان تفاوت معناداری بین گروهها وجود دارد. در مرحله اول (هشت هفته اول تمرین) مشخص گردید تغییرات رسوب کلسیم و استحکام استخوان در گروههای مکمل، تمرینی و تمرین همراه با مکمل معنا دار بود. در هشت هفته دوم تمرینات نیز نتایج نشان داد میزان رسوب کلسیم در هر چهار گروه کاهش یافته بود و تنها در گروه کنترل معنادار بود. نتیجه گیری: بعد از عمل جراحی نتایج تحقیق نشان داد علاوه بر اینکه انجام فعالیت های ورزشی شدید نتوانست از پوکی استخوان جلوگیری کند بلکه حتی نسبت به گروه کنترل، باعث کاهش بیشتری در میزان رسوب کلسیم و استحکام استخوان شد.
۱۴۹۲.

تأثیر تمرین استقامتی و مصرف متادون بر سطح سرمی اینترفرون گاما و اینترلوکین 17 در موش های صحرایی وابسته به مورفین در دوره سندروم ترک(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اینترفرون گاما اینترلوکین 17 سندروم ترک تمرین استقامتی متادون

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۴ تعداد دانلود : ۱۰۶
مقدمه هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر8 هفته تمرین استقامتی و مصرف متادون به عنوان جایگزین مورفین بر سطح سرمی سایتوکاین های اینترفرون گاما و اینترلوکین17 بود. مواد و روش ها: تعداد24 موش صحرایی نر نژاد ویستار با وزن 10± 220گرم به چهار گروه کنترل، ورزیده، مصرف کننده متادون، ورزیده مصرف کننده متادون تقسیم شدند. همه گروه ها به وسیله مورفین سولفات mL/4mg/ 0 در طی21روز معتاد شدند. برای اطمینان از وابستگی به مورفین، به تعدادی از حیوانات نالوکسان (ip ,kg/3mg) تزریق شد. به آب آشامیدنی گروه مصرف کننده متادون و گروه ورزیده مصرف کننده متادون پودر متادون هیدروکلراید اضافه شد. گروه ورزیده و گروه ورزیده مصرف کننده متادون به مدت8 هفته بر روی تردمیل دویدند. مدت زمان و سرعت به صورت تدریجی افزایش یافت. پیش از شروع تمرینات و24 ساعت پس از آخرین جلسه تمرین، نمونه خونی از همه حیوانات تهیه و از سرم خون به روش الایزا میزان سطح سرمی اینترفرون گاما و اینترلوکین17 اندازه گیری شد. یافته ها: سطح سرمی اینترفرون گاما گروه ورزیده مصرف کننده متادون در مقایسه با گروه مصرف کننده متادون افزایش ( 001/ 0>P) و سطح سرمی اینترلوکین17 کاهش معنیداری را نشان داد ( 0.01>P). همچنین افزایش معنیداری در سطح سرمی اینترفرون گاما ( 0.01>P) و کاهش معنی داری در سطح اینترلوکین17 ( 0.001>P) در گروه ورزیده نسبت به گروه ورزیده مصرفکننده متادون مشاهده شد. نتیجه گیری: تمرین استقامتی در دوره سندروم ترک باعث افزایش اینترفرون گاما و کاهش اینترلوکین17 در گروههای فعال نسبت به گروههای غیرفعال شده و تاثیر بیشتری بر این سایتوکاینها گذاشت. بنابراین این نوع ورزش می تواند باعث بهبود عملکرد سیستم ایمنی در دوره سندروم ترک گردد.
۱۴۹۳.

بررسی تأثیر مصرف مکمل بی کربنات سدیم بر عملکرد بی هوازی تداومی و تناوبی دختران فعال(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مکمل بی کربنات سدیم عملکرد بی هوازی تداومی تناوبی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۴ تعداد دانلود : ۹۷
مقدمه و هدف: هدف اصلی هر ورزشکار رسیدن به حداکثر عملکرد ورزشی است. آنان برای کسب برتری به داروها و مکمل های نیروزا روی می آورند. این تحقیق با هدف تاثیر مصرف مکمل بی کربنات سدیم بر عملکرد بی هوازی تداومی و تناوبی دختران فعال انجام شده است.مواد و روش ها: پژوهش حاضر از نوع نیمه تجربی، کاربردی و  یک سو کور با طرح متقاطع بود. در این مطالعه 12 نفر از دختران فعال شهر اهواز، به طور داوطلبانه در این تحقیق شرکت کردند. آزمودنی ها طی مدت دو هفته آزمون تداومی(اول هفته اجرای تست با مصرف مکمل و بعد از 3 روز تست مجدد با دارونما) و آزمون تناوبی (اول هفته اجرای تست با مصرف مکمل و بعد از 3 روز تست مجدد با دارونما) را اجرا کردند. 60 تا 90 دقیقه قبل از آزمون ها گروه مکمل، بی کربنات سدیم (0.3 گرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن) و گروه دارونما، کلرید سدیم (0.045 گرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن) را مصرف کردند. میزان لاکتات خون 5 دقیقه بعد از فعالیت بی هوازی تداومی و تناوبی اندازه گیری شد. همچنین دو متغیر زمان واماندگی در آزمون تداومی و مسافت پیموده شده در آزمون تناوبی محاسبه شد. جهت بررسی داده ها از آزمون t وابسته استفاده شد.یافته ها: نتایج نشان داد، پس از مصرف مکمل بیکربنات سدیم کاهش معناداری در شاخص های لاکتات خون پس از هر دو فعالیت بی هوازی تناوبی و تداومی مشاهده شد (0.05≥P < span lang="FA">)؛ همچنین افزایش معناداری در مسافت پیموده شده فعالیت تناوبی گروه مکمل نسبت به گروه دارونما مشاهده شد (0.05≥P < span lang="FA">). اما در شاخص زمان واماندگی فعالیت تداومی تفاوت معناداری بین دارونما و مکمل مشاهده نشد (0.05 ). بحث و نتیجه گیری: نتایج حاکی از آن است مصرف مکمل بی کربنات سدیم با دوز 0.3 گرم به ازای هر کیلو گرم وزن بدن سبب بهبود عملکرد بی هوازی از نوع تناوبی در دختران فعال می شود.
۱۴۹۴.

تأثیر دو نوع تمرین مقاومتی با و بدون انسداد عروق مستقل از رژیم غذایی بر ترکیب بدنی، پروفایل لیپید و پروتئین واکنشی C زنان جوان غیر ورزشکار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تمرین مقاومتی پروفایل لیپید التهاب سیستمیک تمرین با انسداد عروق

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۴ تعداد دانلود : ۱۰۹
مقدمه و هدف: هدف از پژوهش حاضر، تأثیر دو نوع تمرین مقاومتی با و بدون انسداد عروق مستقل از رژیم غذایی بر ترکیب بدنی، پروفایل لیپید و پروتئین واکنشی C زنان جوان غیر ورزشکار بود. روش شناسی: 45 زن جوان غیر ورزشکار (سن 7/3±5/26 سال، قد 8/3±4/167سانتی متر، وزن 1/4±66 کیلوگرم و شاخص توده بدنی 7/0±5/23 کیلوگرم بر مترمربع) به صورت هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه تمرین مقاومتی سنتی، تمرین مقاومتی با انسداد عروق و کنترل (هر گروه 15 نفر) قرار گرفتند. دو گروه تجربی به مدت 24 هفته و هر هفته چهار جلسه در برنامه تمرینی خود شرکت کردند. گروه مقاومتی سنتی، تمرینات را با شدت 70 تا 80 درصد یک تکرار بیشینه تا حد خستگی؛ و گروه تمرین مقاومتی با انسداد عروق، تمرینات را با شدت 20 تا 30 درصد یک تکرار بیشینه تا حد خستگی انجام دادند. یافته ها: نتایج نشان داد هر دو نوع تمرین مقاومتی باعث کاهش معنادار تری گلیسرید، کلسترول تام، کلسترول، لیپوپروتئین با چگالی کم، لیپوپروتئین با چگالی خیلی کم و پروتئین واکنشی C و نیز افزایش معنادار کلسترول و لیپوپروتئین با چگالی بالا در این زنان شد (P<0.05)؛ اما تفاوت بین دو گروه معنادار نبود (P>0.05). بحث و نتیجه گیری: تمرینات مقاومتی با انسداد عروق اگرچه با شدت کمتری انجام می شوند، اما به دلیل ایجاد هیپوکسی و لذا نیازهای متابولیک مشابه، احتمالاً همان تأثیرات تمرینات مقاومتی شدید را بر پروفایل لیپید و التهاب سیستمیک به عنوان عوامل خطرزای قلبی ایجاد می کنند. 
۱۴۹۵.

آیا تمرین در آب و مصرف رزیانه بر تغییرات هورمون استرادیول و شاخص FSFI زنان متاهل در دوران تولید مثل تأثیر دارد؟ نتایج حاصل از یک مطالعه مقطعی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: استرادیول ورزش رازیانه عملکرد جنسی زنان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۳ تعداد دانلود : ۱۳۴
مقدمه و هدف: اختلال عملکرد جنسی در زنان شایع است و کیفیت زندگی را تحت تأثیر قرار می دهد. هدف از این مطالعه بررسی تأثیر تمرین در آب و مصرف رازیانه بر ابعاد مختلف عملکرد جنسی و سطح استرادیول در زنان بود.مواد و روش ها: در این مطالعه نیمه تجربی با طرح پیش آزمون- پس آزمون، 30 زن 40-20 ساله به طور تصادفی به سه گروه اصلی تمرین - دارونما، تمرین - مکمل و کنترل تقسیم شدند. تمرین در آب با شدت متوسط، سه روز در هفته و به مدت 8 هفته انجام شد. شرکت کنندگان در گروه رازیانه دو بار در روز به مدت 8 هفته کپسول خوراکی حاوی 100 میلی گرم رازیانه و زنان گروه دارونما همان کپسول دارونما را که حاوی 100 میلی گرم روغن آفتابگردان بود، دریافت کردند. شاخص عملکرد جنسی زنان (FSFI) و نمونه خونی 48 ساعت قبل و بعد از آخرین جلسه تمرین ورزشی جمع آوری شد. استرادیول با استفاده از روش الایزا ارزیابی شد. داده ها با استفاده از آنالیز واریانس با اندازه گیری مکرر و نرم افزار SPSS نسخه 21 تحلیل شدند. یافته ها: نمره کل FSFI  (P < span lang="AR-SA">=0.01) در گروه تمرین- دارونما نسبت به گروه کنترل به طور معنی داری بهبود یافت. علاوه بر این، عملکرد جنسی (0.01=P < span lang="AR-SA">) و سطح استرادیول (0.02=P < span lang="AR-SA">) در گروه تمرین- مکمل نسبت به گروه تمرین - دارونما به طور معنی داری بهبود یافت.بحث و نتیجه گیری: ترکیب تمرین در آب با مصرف رازیانه ممکن است باعث افزایش سطح استرادیول و بهبود عملکرد جنسی در زنان شود.
۱۴۹۶.

تغییرات شاخص های ساختاری و عملکردی قلب مردان نخبه ی سه گانه کار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شاخص های ساختاری و عملکردی قلب اکوکاردیوگرافی سه گانه کاران

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۱ تعداد دانلود : ۷۸
زمینه و اهداف: به عنوان یک اصل پذیرفته شده، ورزش های استقامتی عمدتاً باعث سازگاری های قلبی و همودینامیکی می شوند. با این حال، مطالعات نسبتاً کمی درباره ی اثرات ورزش سه گانه روی سازگارهای ریخت شناسی و فیزیولوژیکی قلب انجام شده است. از اینرو، تحقیق حاضر به منظور تعیین تغییرات شاخص های ساختاری و عملکردی قلب مردان نخبه ی سه گانه کار در مقایسه با افراد غیرورزشکار انجام شد. روش شناسی: بدین منظور 10 مرد سه گانه کار نخبه (میانگین سنی 49/1±7/18 سال، شاخص توده ی بدن 94/0±11/21 کیلوگرم/متر مربع) و10 مرد غیرورزشکار سالم (میانگین سنی 08/1±5/19 سال، شاخص توده ی بدن 14/2±22 کیلوگرم/متر مربع) به صورت داوطلبانه در این تحقیق شرکت کردند. ابعاد و عملکرد قلب با استفاده از دستگاه های اکوکادیوگرافی دو بعدی و داپلر M-mode مورد ارزیابی قرار گرفت. مقادیر نسبی شاخص های قلبی با استفاده از رویه ی سطح بدن اصلاح شد. داده های حاصله به صورت میانگین و انحراف استاندارد به کمک آزمون t مستقل در سطح معنی داری 05/0 تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: یافته های تحقیق حاضر حاکی است شاخص های ساختاری قلب (توده و ابعاد پایان دیاستولی بطن چپ و ضخامت دیواره ی خلفی حین سیستول و دیاستول) و حجم ضربه ای سه گانه کاران به طور معنی دار بزرگتر از گروه کنترل است(05/0P<)؛ اما شاخص های عملکردی ضربان و حاصل ضرب مضاعف ضربان- فشار قلب این ورزشکاران در حین استراحت به طور معنی داری کمتر از گروه غیرورزشکار است(05/0P<). با این حال، هیچ گونه اختلاف معنی داری بین برون ده، کسر تخلیه، زمان کوتاه شدگی و فشار خون سیستولی قلب سه گانه کاران و گروه کنترل در حالت استراحت مشاهده نشد(05/0P<). نتیجه گیری: از اینرو، می توان نتیجه گیری کرد که فشار همودینامیکی ناشی از انجام ورزش سه گانه باعث هایپرتروفی قلب می شود. با این حال، برخلاف هایپرتروفی پاتولوژیک، ترکیب حجیم شدگی درون گرا و برون گرای قلب سه گانه کاران همراه با کاهش ضربان و حاصل ضرب ضربان- فشار در حد کاملاً طبیعی و بهتر از افراد غیرورزشکاراست.
۱۴۹۷.

تأثیر 6 هفته پیش آماده سازی ورزش مقاومتی بر پویایی میتوکندریایی در بافت قلب رت های دیابتی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کاردیومیوپاتی دیابتی پیش آماده سازی ورزش مقاومت MFN-2 OPA-1 Drp-1

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۱ تعداد دانلود : ۸۷
مقدمه و هدف: کاردیومیوپاتی دیابتی به تغییرات قلب در نتیجه اختلال هوموستاز گلوکز اشاره دارد که منجر به اختلال عملکرد بطن می شود و با نقص عملکرد میتوکندریایی همراه است. از آنجایی که فعالیت ورزشی به عنوان محافظت کننده قلب شناخته می شود، هدف از مطالعه حاضر، بررسی اثر 6 هفته پیش آماده سازی ورزش مقاومتی بر فرایندهای همجوشی و شکافت میتوکندریایی در بافت قلب رت های دیابتی نوع 2 بود. روش شناسی: 18 سر رت نر ویستار به روش تصادفی به 3 گروه تقسیم شدند: گروه دیابت (تعداد = 6)، گروه دیابت + ورزش (تعداد = 6) و گروه کنترل (تعداد = 6)؛ گروه ورزش به مدت 6 هفته و 5 جلسه در هفته تمرین مقاومتی (حمل وزنه با 40 الی 160 درصد وزن بدن روی نردبان) را اجرا کردند. برای القای دیابت نوع 2، رژیم غذایی پرچرب همزمان با شروع برنامه تمرینی اعمال گردید و تا انتهای مطالعه ادامه یافت و 48 ساعت پس از آخرین جلسه تمرینی، تزریق STZ به صورت داخل صفاقی با دوز 25 میلی گرم بر کیلوگرم وزن بدن صورت پذیرفت. 7 روز بعد از تزریق STZ کلیه رت ها تشریح شدند و بافت بطن چپ قلب آنها استخراج شد. برای اندازه گیری میزان بیان mRNA ژن های MFN-2، OPA-1 و Drp-1 از روش Real time – PCR استفاده شد. همچنین، تحلیل آماری با استفاده از آزمون تحلیل واریانس یک راهه در سطح معنی داری 0.05≥ p انجام شد. یافته ها: کاهش میزان بیان ژن  های MFN-2 و OPA-1 و افزایش میزان بیانmRNA  ژن Drp-1 در حیوانات گروه دیابت در مقایسه با گروه کنترل مشاهده شد (0.001≥ p ). همچنین، رت های دیابتی تمرین کرده در مقایسه با گروه دیابت میزان بیان ژن های MFN-2 و OPA-1 بالاتر (0.001≥ p ) و میزان بیانmRNA  ژن Drp-1 پایین تری (0.01≥ p ) را نشان دادند. بحث و نتیجه گیری: به نظر می رسد که 6 هفته پیش آماده سازی تمرین مقاومتی با تنظیم مثبت پروتئین های درگیر در همجوشی میتوکندریایی و تنظیم منفی شکافت میتوکندریایی افزایش یافته در بافت قلب می تواند خطر ابتلا به کاردیومیوپاتی دیابتی را کاهش دهد.
۱۴۹۸.

سازگاری هورمون های آنابولیک به اجرای تمرینات ترکیبی با ترتیب متفاوت در زنان سالمند(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ترتیب تمرین ترکیبی IGF-1 GH تستوسترون انسولین

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۲
مقدمه: هدف این تحقیق بررسی سازگاری هورمون های آنابولیک به اجرای تمرینات ترکیبی با ترتیب متفاوت در زنان سالمند بود. مواد و روش ها: تعداد 40 نفر از زنان سالمند (دامنه سنی: 82/0±34/60 ، قد:cm 01/0±155، وزن: kg 89/1±72/71 و BMI:63/0±45/29) بطور تصادفی ساده به گروه تمرین استقامتی+ قدرتی (E+S) (9n=)، قدرتی+ استقامتی (S+E) (10n=)، اینتروال (IT) (12n=) و کنترل (9n=) تقسیم شدند. برنامه های تمرینی به مدت 8 هفته و 3 روز در هفته انجام شد. برنامه تمرین استقامتی شامل کار برروی دوچرخه کارسنج (با شدت 88-61 درصد (MHR و برنامه تمرین قدرتی شامل چند تمرین منتخب بالاتنه و پایین تنه ( با شدت 75-40 درصد 1RM، 18-8 تکرار) بود. IGF-1، GH، انسولین، نوراپی نفرین و تستوسترون 24 ساعت قبل و 48 ساعت پس از دوره های تمرینی به روش الایزا ارزیابی شد. یافته ها: نتایج نشان داد میزان IGF-1 پس از تمرین E+S و S+E افزایش معنی داری داشت (05/0 >p ). تغییر معنی داری در GH، انسولین و نوراپی نفرین در هیچ کدام از گروه ها مشاهده نشد (05/0 P≥). میزان تستوسترون در گروه E+S کاهش معنی داری داشت (05/0 >p ). همچنین اختلاف معنی دار در میزان تستوسترون بین گروه های E+S و IT مشاهده شد(05/0 >p ). نتیجه گیری: بر اساس یافته های این مطالعه، به نظر می رسد ترتیب تمرین ترکیبی می تواند بر سازگاری-های هورمون های آنابولیک ناشی از تمرین تاثیرگذار باشد و درصد این تغییرات در گروه E+S نسبت به دو ترتیب دیگر بیشتر بود.
۱۴۹۹.

مقایسه برخی از ویژگی های آنتروپومتریکی، فیزیولوژیکی و روانشناختی ورزشکاران موفق و مبتدی زورخانه ای خراسان جنوبی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پهنای گستره دست دینامومتر توان بی هوازی ورزشکار موفق زورخ‍ان‍ه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۱ تعداد دانلود : ۱۰۹
مقدمه و هدف: به منظور شناسایی قابلیت های رشته ورزشی زورخانه جهت شکوفا شدن این ورزش در سطح جهان و المپیک، اجرای پژوهش بر روی گروهی از ورزشکاران مستعد این رشته که در سطح بالاتری از عملکرد نسبت به همسالان خود باشند، ضروری به نظر می رسد. بنابراین، هدف از این مطالعه مقایسه برخی از ویژگی های آنتروپومتریکی، فیزیولوژیکی و روانشناختی ورزشکاران حرفه ای و مبتدی زورخانه ای خراسان جنوبی بود.مواد و روش ها: بدین منظور 12 ورزشکار حرفه ای (سن 2±22.58 سال؛ قد 7.46 ±175.75 سانتی متر؛ وزن 8.32 ±66.88 کیلوگرم) و 12 ورزشکار مبتدی زورخانه ای شهرستان بیرجند (سن 1.93±20.58 سال؛ قد 6.97±175.08 سانتی متر؛ وزن 15.26 ± 70.79 کیلوگرم) مقایسه شدند. متغیرهای تن سنجی؛ فیزیولوژیکی (قدرت پنجه، قدرت کمربند شانه، قدرت عضلات پشت، توان هوازی، توان بی هوازی پایین تنه و بالاتنه، استقامت عضلانی، تعادل دو طرفه و انعطاف پذیری)؛ و متغیرهای روانشناختی دو گروه مورد سنجش قرار گرفت. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون t مستقل (سطح معنی داری 0.05) استفاده شد. یافته ها: در هیچ یک از شاخص های تن سنجی و روان شناختی تفاوت معنی داری بین دو گروه مشاهده نشد. در شاخص های فیزیولوژیکی در قدرت پنجه (0.030=P < span lang="AR-SA">) و عضلات پشت (0.014=P < span lang="AR-SA">)؛ VO2max (P < span lang="AR-SA">=0.024)، تعادل نیمه پویای چپ (0.034=P < span lang="AR-SA">) و راست (0.044=P < span lang="AR-SA">) و استقامت عضلانی (0.001=P < span lang="AR-SA">) تفاوت معنی داری بین دو گروه ورزشکار زورخانه ای وجود داشت و ورزشکاران حرفه ای بهتر از مبتدی بودند. ولی در شاخص های قدرت عضلات کمربند شانه ای (0.069=P < span lang="AR-SA">)، توان بی هوازی بالاتنه (0.808=P < span lang="AR-SA">) و پایین تنه (0.985=P < span lang="AR-SA">) تفاوت معنی داری مشاهده نشد. از طرف دیگر، بین ویژگی های روانشناختی دو گروه تفاوت معنی داری مشاهده نشد (0.05 ).بحث و نتیجه گیری: با توجه به یافته های تحقیق، احتمالاً عوامل فیزیولوژیکی نسبت به سایر شاخص ها اهمیت بالاتری در تمایز ورزشکاران مبتدی و حرفه ای زورخانه ای داشته و در روند استعدادیابی این رشته می تواند ملاک انتخاب قرار گیرند. با توجه به کسب امتیاز بالا در شش مهارت روانی، هر دو گروه ورزشکاران زورخانه ای خراسان جنوبی از آمادگی روانی خوبی نیز برخوردار بودند.
۱۵۰۰.

تأثیر ده هفته تمرین در آب با تاکید بر تمرینات ثبات مرکزی، بر تعادل و برخی عملکردهای حرکتی والیبالیست های زن با اسپرین مزمن مچ پا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اسپرین مچ پا تمرینات ثبات مرکزی تعادل عملکردهای حرکتی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۱ تعداد دانلود : ۱۰۰
مقدمه و هدف: اسپرین مچ پا از آسیب های شایع، در بازی والیبال است. هدف تحقیق حاضر، تأثیر ده هفته تمرین در آب با تاکید بر تمرینات ثبات مرکزی بر تعادل ، عملکرد حرکتی و جسمانی والیبالیست های زن با اسپرین مزمن مچ پا بود.مواد و روش ها: تعداد 60 نفر از زنان والیبالیست دارای اسپرین مچ پا با استفاده از نمونه در دسترس در این تحقیق شرکت کردند که در دو گروه آزمایش (30 نفر) و شاهد (30 نفر) قرار گرفتند. آزمودنی های گروه آزمایش به مدت ده هفته، هر هفته چهار جلسه 60 دقیقه ای به انجام فعالیت در آب پرداختند، در حالی که گروه شاهد در این مدت هیچ فعالیت بدنی مؤثری را تجربه نکردند. برای ارزیابی تعادل از دستگاه تعادلی بایودکس و برای ارزیابی عملکرد جسمانی از تست عملکرد هوازی (آزمون پله)، تست عملکرد چابکی (زمان آزمون دوی 9×4 )، تست عملکرد استقامت عضلانی (نمره آزمون دراز و نشست پا جمع)، پرش عمودی سارجنت و آزمون پله سه دقیقه استفاده شد و میزان درد شرکت کنندگان بر اساس شاخص دیداری سنجش درد اندازه گیری شد. داده ها با استفاده از آزمون آنالیز کوواریانس در سطح 0.05>P مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.یافته ها: در این مطالعه اختلاف معنی داری در نمرات تعادل و میزان درد و برخی از فاکتورهای آمادگی جسمانی گروه تجربی نسبت به پیش از دوره تمرینی یافت شد (0.05>P)، در حالی که در گروه شاهد تغییر معنی داری مشاهده نشد (0.05<P). در مقایسه با گروه شاهد، نمرات تعادل گروه تجربی پس از ده هفته ورزش درمانی در آب افزایش معنی داری نشان داد (0.05>P).بحث و نتیجه گیری: به نظر می رسد تمرینات ثبات دهنده در آب باعث بهبود عملکرد جسمانی و کاهش شدت درد افراد مبتلا به اسپرین مچ پا می شود.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان