مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
بیان ژن
حوزه های تخصصی:
رزیستین، یک هورمون مترشحه از بافت چربی است که نقش مهمی را در تنظیم هموستاز انرژی و متابولیسم ایفا می کند. هدف از تحقیق حاضر بررسی تاثیر تمرین هوازی منظم بر بیان ژن رزیستین لنفوسیت زنان جوان تمرین کرده می باشد. روش بررسی: 20 نفر از بانوان تمرین کرده خراسانی انتخاب و بطور تصادفی به دو گروه کنترل و تجربی تقسیم شدند. گروه تجربی به مدت 8 هفته و چهارجلسه در هفته با شدت70-80 درصد ضربان قلب بیشینه تمرینات هوازی را اجرا کردند . از تمامی آزمودنی ها در 48 ساعت قبل از انجام پروتکل تمرینی و 48 ساعت پس از آخرین جلسه تمرین و پس از ناشتایی 10-12 ساعته خون گیری به عمل آمد. پس از جداسازی لنفوسیت ها به روش سانتریفیوژ ، بیان ژن رزیستین در لنفوسیت های آزمودنی ها با استفاده از روش Semi-quantitative-RT-PCR انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد بین میانگین شاخص توده بدنی و درصد چربی قبل و بعد از هشت هفته در گروه هوازی اختلاف معناداری وجود داشت (00/0p=). همچنین نتایج آزمون t مستقل نشان داد که بین میانگین بیان ژن رزیستین لنفوسیت در دو گروه کنترل و تمرین هوازی اختلاف معنادار وجود داشت (036/0 , p= 268/2-= (18)t ). نتیجه گیری: تمرین هوازی منظم علاوه بر کاهش وزن ، شاخص توده بدنی و درصدچربی، موجب افزایش بیان ژن رزیستین در زنان جوان تمرین کرده می شود که این نتیجه، نشان دهنده کاهش خطر ابتلا به بیماری های قلبی و افزایش قدرت دفاع ضداکسایشی بدن می باشد.
تاثیر تمرین استقامتی بر بیان ژن های مبادله گر سدیم هیدروژن1( NHE1) و هم انتقال دهنده سدیم بی کربنات 1NBC1) (در عضلات اسکلتی رت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از مطالعه حاضر تعیین اثر تمرین استقامتی بر بیان ژن های مبادله گر سدیم هیدروژن1 (NHE1) و هم انتقال دهنده سدیم بی کربنات1 (NBC1)در عضلات اسکلتی باز کننده طویل انگشت شست (تند)و نعلی (کند)رت بود. تعداد 20 رت نژاد ویستار نر در سن 4 هفتگی با میانگین وزن 8/10±7/95گرم انتخاب و به طور تصادفی به دو گروه کنترل وتمرینی تقسیم شدند. تمرین استقامتی (دویدن روی نوار گردان با سرعتmin/m20ومدت 20دقیقه و تدریجاً رسیدن به سرعت min/m 30 و مدت 35 دقیقه در هفته آخر)به مدت هفت هفته،بر گروه های تمرینی اعمال شد . 48ساعت پس از اتمام پروتکل تمرینی، رتها تشریح و عضله نعلی [SOL]و باز کننده طویل انگشت شست[EDL]استخراج شدند. میزان بیان ژن mRNA (NHE1وNBC1) از طریق تکنیک Real time-PCR انجام گرفت .میزان بیان میزان بیان ژن mRNA (NHE1وNBC1) با استفاده از روش2-∆∆CT محاسبه گردید. جهت تعیین معنی دار بودن تفاوت متغیرها بین گروههای تحقیق از آزمون آماری t مستقل و با استفاده از نرم افزار REST(permutation test) استفاده گردید. مقدار α در تمامی مراحل برابر با 05/0 در نظر گرفته شد. یافتههای تحقیق نشان داد اختلاف معنیداری بین میزان بیان mRNA NHE1 عضله باز کننده طویل شست(%74) و عضله نعلی(%51) درگروه تمرینی نسبت به گروه کنترل وجود دارد (05/0>P). همچنین میزان بیان ژنmRNA NBC1 عضله باز کننده طویل شست(%62) و عضله نعلی(%41) گروه تمرینی نسبت به گروه کنترل افزایش داشت اما این افزایش در عضله نعلی معنی دار نبود(05/0>P). در مجموع نتایج تحقیق نشان داد که تمرین استقامتی موجب افزایش بیان ژنmRNA (NHE1وNBC1) در گروه تمرینی می شود. این الگوی بیان ژن در عضلات اسکلتی مختص تار عضلانی است که از لحاظ متابولیکی با یکدیگر متفاوتند و یک نوع سازگاری به تمرین است که سلول عضلانی خود را با شرایط ویژه تمرین جهت کنترل و تنظیم pHi منطبق می سازد.همچنین این الگوی افزایش بیان مختص ترانسپورتر هایی است که از لحاظ متابولیکی نقش مهم تری را در تنظیم و نگهداری pH درون سلولی در عضلات اسکلتی بر عهده دارند.
تأثیر فعالیت ورزشی استقامتی بر بیان ژن SYD در نورون های حرکتی رت های مبتلا به نوروپاتی دیابت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر فعالیت ورزشی استقامتی بر بیان ژن SYD در نورون های حرکتی رت های مبتلا به نوروپاتی دیابت بود. بدین منظور، دوازده سر رت صحرایی بالغ نر نژاد ویستار به طور تصادفی در سه گروه چهارتایی دیابتی تمرین کرده (DT)، دیابتی تمرین نکرده (DC) و کنترل سالم (HC) قرار گرفتند. دو هفته پس از تزریق STZ برای القای دیابت، با اثبات نروپاتی دیابت توسط آزمون های رفتاری، پروتکل تمرین استقامتی اجرا شد. سپس نورون های حرکتی L4-L6 بافت نخاع استخراج، و بیان ژنSYD به روش Real time-PCR بررسی شد. نتایج نشان داد میانگین بیان ژن SYD در گروه DCنسبت به گروه HC به طور معنا داری بالاتر بود. بیان ژن SYD در گروه DT نسبت به گروه DCنیز به طور معنا داری کمتر بود. به طور کلی می توان نتیجه گرفت در نورون های حرکتی رت های دیابتی، تنظیم افزایشیmRNA SYD در پیام رسانی آسیب نورونی درگیر است و ورزش به عنوان یک راهبرد غیردارویی، می تواند آن را تعدیل و به سطوح نرمال نزدیک کند.
تأثیر یک دوره برنامه تمرین تناوبی شدید بر بیان ژن های GLUT-1 و PDK1 ریه موش های صحرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم زیستی ورزشی سال یازدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳ (پیاپی ۴۲)
343 - 352
حوزه های تخصصی:
گلوکز، سوبسترای اصلی بافت ریه در شرایط فیزیولوژیک است، با این حال بررسی انتقال گلوکز در بافت ریه هنگام تمرین موضوعی است که کمتر مطالعه و بررسی شده است. هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر یک دوره تمرین تناوبی شدید بر بیان GLUT-1 و PDK1 در سطح mRNA بافت ریه است. چهارده سر رت نر نژاد ویستار (سن 4 هفته، 9±68 گرم) به صورت تصادفی و مساوی به دو گروه تمرین و کنترل تقسیم شدند. برنامه تمرین شامل 9 هفته تمرین تناوبی شدید بود که با سرعت 25 متر بر دقیقه شروع شد و با سرعت 70 متر بر دقیقه به پایان رسید. پس از نمونه برداری بافتی، با استخراج RNA و سنتز cDNA با استفاده از تکنیک Real time RT-PCR بیان ژن ها بررسی شد. 9 هفته تمرین موجب کاهش بیان GLUT-1 در مقایسه با گروه کنترل شد که این تغییر معنادار نبود. همچنین متعاقب برنامه تمرینی بیان PDK1 افزایش یافت و تفاوت معناداری را با گروه کنترل 9 هفته نشان داد (05/0 P≤). با توجه به نتایج پژوهش این احتمال وجود دارد که هنگام تمرین سوبستراهای دیگری غیر از گلوکز درگیر فرایند سوخت وسازی بافت ریه شوند.
تأثیر دوازده هفته تمرین تناوبی شدید بر پویایی میتوکندریایی میوسیت های قلبی رت های دیابتی نوع2(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم زیستی ورزشی سال سیزدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۴۸)
25 - 38
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر 12 هفته تمرین تناوبی شدید بر بیان ژن های DRP1, MFN2 و OPA1 در عضله قلبی رت های نر ویستار دیابتی نوع 2 بود. بدین منظور 20 سر رت 10 هفته ای (با میانگین وزن 20±220 گرم) به صورت تصادفی به 2 گروه 10 تایی کنترل دیابتی و دیابتی با تمرین تناوبی شدید تقسیم شدند. برنامه تمرینی به مدت 12 هفته و هفته ای 5 جلسه با مدت و سرعت مشخص اجرا شد. 48 ساعت پس از آخرین جلسه تمرینی، عضله بطن قلب حیوانات از بطن جهت آزمایش های ژنتیک جدا شد. نتایج پژوهش با استفاده از آزمون T مستقل (05/0P≤) تجزیه وتحلیل شد. نتایج نشان داد که تفاوت معناداری در بیان ژن MFN2 میان گروه های کنترل دیابتی و دیابتی تمرینی وجود نداشت (337/0=P)، اما 12 هفته تمرین به افزایش معنادار بیان ژن پروتئین های DRP1 (001/0=P) و OPA1 (001/0=P) در رت های دیابتی منجر شد. به طور کلی می توان گفت که تمرین ورزشی تناوبی شدید ممکن است بیان ژن های مربوط به پویایی میتوکندریایی را در بیماری دیابت به طور مثبتی تنظیم کند.
اثر هشت هفته تمرین هوازی توأم با مصرف اتانول بر بیان ژن Nrf2 در عضله قلب و برخی از شاخص های آنتی اکسیدانی موش صحرایی نر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فیزیولوژی ورزشی بهار ۱۴۰۰ شماره ۴۹
65 - 88
حوزه های تخصصی:
در ارتباط با تأثیر ترکیب تمرینات ورزشی و مصرف الکل بر تنظیم کننده های سیستم دفاع آنتی اکسیدانی به ویژه فاکتور هسته ای اریتروئید 2 مرتبط با فاکتور2 (Nrf2) در عضله قلب مطالعات محدودی انجام شده است. هدف مطالعه حاضر، بررسی اثر هشت هفته تمرین هوازی توأم با مصرف اتانول بر بیان ژنNrf2 عضله قلب و شاخص های آنتی اکسیدانی پلاسما در موش صحرایی نر بود. تعداد 32 سر موش صحرایی با میانگین وزنی6±230 گرم به چهار گروه کنترل، تمرین هوازی، اتانول20% با دوز 4 گرم بر کیلوگرم وزن بدن و اتانول به همراه تمرین تقسیم شدند. در پایان دوره سطوح میزان بیان ژن Nrf2 و میزان ظرفیت تام آنتی اکسیدانی (TCA) و مالون دی آلدئید (MDA) مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده ها توسط آزمون تحلیل واریانس دو سویه و در سطح معنی داری 0.05≥p تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد که تمرین هوازی اثر معنی داری در بیان ژن Nrf2 دارد (P=0.0068). نتایج عدم تأثیر معنی دار مصرف اتانول(P=0.312) و اثر تعاملی بین تمرین هوازی و مصرف اتانول (P=0.237) را در بیان ژن Nrf2 نشان دادند. تمرین هوازی بطور معنی داری بیان ژن Nrf2 را در گروه های تمرین و تمرین به همراه اتانول نسبت به گروه کنترل افزایش داد. مصرف اتانول بطور معنی داری سبب کاهش میزان TCA و افزایش MDA در مقایسه با سایر گروه ها شد. یافته ها نشان داد که مصرف اتانول به ترتیب سبب کاهش و افزایش سطوح پلاسمایی TAC و MDA می گردد. در مقابل انجام تمرین هوازی از طریق افزایش سطوح TAC و افزایش بیان ژن Nrf2 منجر به کاهش آسیب اکسیداتیو ناشی از مصرف اتانول شد.
تحلیل بیوانفورماتیکی نیم رخ بیان ژن در زنان دارای اختلال افسردگی اساسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه:اختلال افسردگی اساسی، یک اختلال روانی است که در زنان دو برابر مردان رخ می دهد. در هر دو جنس، میانگین سن مبتلایان به اختلال افسردگی اساسی حدود 25 سال است. مطالعات خانوادگی و دوقلویی و اپیدمیولوژیک همه به ویژگی های چند عاملی و چند ژنی صفات روان پزشکی اختلال افسردگی اساسی اشاره دارند. هدف از این مطالعه، غربال گری ژن های مرتبط با بیماری زایی اختلال افسردگی اساسی توسط بیوانفورماتیک بود. روش کار: با استفاده از داده های ریزآرایه GSE98793 از پایگاه داده GEO، 223 ژن متفاوت بیان شده (DEGs) از مقایسه نمونه های زن بیمار با کنترل توسط نرم افزار TAC به دست آمد. ژن های Hub از طریق STRING و Cytoscape و سپس روش غنی سازی KEGG غربال گری شدند. یافته ها: در مقایسه نمونه های زن بیمار با گروه کنترل 103 ژن افزایش بیان و120 ژن کاهش بیان نشان دادند. نتایج تجزیه و تحلیل غنی سازی مسیر KEGG و panther از مقایسه نمونه های زن بیمار با گروه کنترل نشان داد که DEG ها عمدتاً در مسیر سیگنال رسانی HIF-1، مسیر سیگنال رسانی FOXO، مسیر تمایز سلول های Th-17، مسیر سیگنال رسانی PI3K-Akt، مسیر مرگ برنامه ریزی شده سلول (فروپتوزیز) و مسیر سنتز پورین ها مهم بودند. نتایج این مطالعه نشان داد که ژن های IGF1R و ATM با افزایش بیان و ژن GMPS با کاهش بیان برای زنان این بیماری نیز می تواند گزینه مناسبی جهت اهداف درمانی باشند. نتیجه گیری: ژن های کلیدی که با تجزیه و تحلیل داده های ریزآرایه در مطالعه حاضر به دست آمد، سرنخ های مهمی برای آشکار کردن ساز و کار مولکولی و درمان هدفمند بالینی افسردگی در زنان فراهم می کند.
مقایسه بیان ژن گیرنده های دوپامینرژیک به عنوان نشانگر مولکولی در بیماران افسرده عمده و افراد سالم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عصب روانشناسی سال هفتم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۲۵)
43 - 58
حوزه های تخصصی:
مقدمه: این مطالعه با هدف مقایسه بیان ژن گیرنده های دوپامینرژیک DRD3 و DRD4 دربیماران مبتلا به افسردگی اساسی و افراد سالم انجام شد. روش: این پژوهش از نوع علی – مقایسه ای است. جامع آماری شامل کلیه بیماران افسرده مراجعه کننده در سال 1398 به کلینیک های روان پزشکی بود. از این جامعه 62 نفر از بیماران افسرده اساسی (28 مرد و 34 زن) به روش نمونه گیری در دسترس و 60 نفر فرد سالم (30 مرد و 30 زن) به عنوان گروه مقایسه انتخاب شدند. پس از اخذ رضایت از افراد و برای اندازه گیری بیان نسبی ژن های DRD3 و DRD4 از روش های Real-Time RT-PCR و SYBER Green استفاده شد. یافته ها : ژن DRD3 در بیماران افسرده نسبت به افراد سالم بیان نسبی کمتری داشت (P<0.001)، اما در بیان ژن DRD4 در بین دو گروه اختلاف معنی داری مشاهده نگردید (P>0.05). نتیجه گیری: یافته ها حاکی از آن است که گیرنده DRD3 مارکر مهمی در افسردگی است که می توان از آن برای تایید تشخیص و درمان مناسب (MDD) استفاده کرد.
تمرین ورزشی هوازی مادری بیان ژن PDK4 را در عضله اسکلتی تند و کند نسل اول فرزندان نر موش های صحرایی افزایش می دهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش های اخیر نشان دادند که محیط می تواند اصلاح کننده ژن ها از طریق اپی ژنتیک باشد، بر همین اساس مداخله ورزش می تواند منجر به تغییر بیان ژن در نسل های آینده گردد. از جمله عوامل مهم سوخت و ساز می توان به PDK4 که یک عامل اصلی چرخه پیروات دهیدروژناز است اشاره کرد. این پژوهش اثر تمرین ورزشی مادری را بر بیان ژن PDK4 در عضلات نعلی و باز کننده طویل انگشتان پا در فرزندان نسل اول مورد بررسی قرار داد. 20 سر موش صحرایی نر نژاد اسپراگ داولی دو ماهه در 3 گروه تمرینی قبل بارداری، حین بارداری و قبل و حین بارداری و یک گروه کنترل بدون تمرین ورزشی تقسیم شدند. گروه های تمرینی به ترتیب تحت پروتکل 4 ،3 و 7 هفته ای تمرین هوازی قرار گرفتند. بعد از گذشت 2 ماه از تولد نوزادان، به طور تصادفی ساده از هر گروه 6 سر موش صحرایی نر به منظور نمونه برداری انتخاب شدند. آزمودنی ها بوسیله ترکیب کتامین (mg/kg 90) و زایلوزین (mg/kg 10) بیهوش و بلافاصله عضله نعلی و عضله طویل بازکننده انگشتان (EDL) برای بررسی برداشته شد. سنجش بیان ژن ها با روش Real time PCR انجام شد. با آزمون آماری فیشر، اختلاف بین گروه های تمرینی و کنترل اندازه گیری شد. بیان ژن PDK4 فرزندان نسل اول تمامی گروه ها و عضلات به جز گروه تمرین قبل از بارداری و در عضله اسکلتی باز کننده طویل انگشتان پا، افزایش یافت. با توجه به نتایج به دست آمده به نظر می رسد احتمالا تمرین ورزشی مادری با افزایش بیان ژن های متابولیکی می تواند تنظیم متابولیکی نسل اول فرزندان را تحت تأثیر قرار دهد.
تأثیر تمرین هوازی در آب بر بیان ژن های Apaf-1، سیتوکروم C و کاسپاز-9 بافت قلب رت های مسموم شده با پراکسید هیدروژن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف : اختلال در روند مرگ سلولی به شکل کاهش یا افزایش غیر طبیعی، منجر به بروز بیماری هایی از جمله، امراض قلبی - عروقی می شود. ورزش محرک فیزیولوژی قوی است که با تأثیر بر تعدادی از مسیرهای پیام دهی خارج و داخل سلولی، به طور مستقیم یا غیرمستقیم، بر روند آپوپتوزیس اثر می گذارد. هدف تحقیق حاضر بررسی اثر تمرین هوازی در آب بر بیان ژن های Apaf-1، سیتوکروم C و کاسپاز-9 بافت قلب در رت های تزریق شده با پراکسید هیدروژن بود. روش تحقیق : تعداد 24 سر رت نژاد ویستار با وزن تقریبی 10±190 گرم، به طور تصادفی ساده به چهار گروه شامل گروه های پراکسید هیدروژن، پراکسید هیدروژن + تمرین، شم و کنترل تقسیم شدند و طی شش هفته، هر هفته پنج روز، و به مدت 60 دقیقه در هر جلسه؛ به اجرای تمرین هوازی در آب وادار شدند. به همه گروه ها به غیر از گروه های کنترل و شم، به میزان یک میلی مول آب اکسیژنه به صورت درون صفاقی تزریق شد. زمان 48 ساعت بعد از آخرین جلسه و پس از 10 تا 12 ساعت ناشتایی، رت ها با گاز CO2 بیهوش شدند و بافت برداری از آن ها انجام شد. به منظور اندازه گیری بیان ژن ها از روش Real Time PCR و برای تجزیه و تحلیل داده ها، از آزمون تحلیل واریانس یک راهه و آزمون تعقیبی شفه در سطح معنی داری 0/05≥p استفاده شد. یافته ها : تزریق درون صفاقی پراکسید هیدروژن، بیان ژن های مسیر داخلی آپوپتوزی را نسبت به گروه شم و کنترل افزایش داد (0001/p=0)؛ در حالی که مداخله شش هفته ای تمرین هوازی در آب باعث کاهش معنی دار (0001/p=0) بیان ژن های Apaf-1 سیتوکروم C، و کاسپاز-9 در گروه پراکسید هیدروژن + تمرین نسبت به گروه پراکسید هیدروژن گردید. نتیجه گیری : تمرین هوازی در آب، کاهش تأثیرات نامطلوب آپوپتوزیس بافت قلب، آسیب کمتر سلولی و در نهایت، سلامتی بدن را به همراه دارد.
تاثیر هشت هفته تمرین تناوبی با شدت بالا همراه با محدودیت کالریک بر بیان ژن های SIRT1، ERRα و PDK4 در کبد رت های نر نژاد ویستار: مقایسه رژیم غذایی چرب و غذای استاندارد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: رژیم غذایی محدودکننده کالری، یکی از روش های کاهش دریافت کالری بدون سوء تغذیه است. هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر هشت هفته تمرین تناوبی با شدت بالا و رژیم غذایی چرب و یا استاندارد، همراه با محدودیت کالریک، بر بیان ژن های سیرتوئین ۱ (SIRT1)، گیرنده وابسته استروژن آلفا (ERRα) و پیروات دهیدروزناز کینا-۴ (PDK4) در بافت کبد رت های نر نژاد ویستار بود. روش تحقیق: تعداد 48 سر موش صحرایی نر به طور تصادفی به شش گروه (8n=) شامل کنترل، تمرین تناوبی با شدت بالا، رژیم غذایی چرب با محدودیت کالریک، رژیم غذایی استاندارد با محدودیت کالریک، رژیم غذایی استاندارد با محدودیت کالریک + تمرین تناوبی، و رژیم غذایی چرب با محدودیت کالریک + تمرین تناوبی تقسیم شدند. تمرین ورزشی به مدت هشت هفته با تکرار پنج روز در هفته با شدت ۹۰ تا ۱۰۰ درصد سرعت بیشینه به صورت دویدن روی نوارگردان اجرا شد. بیان ژن های SIRT1، ERRα و PDK4 در بافت کبد به روش Real-Time PCR اندازه گیری گردید و از روش آماری تحلیل واریانس یک راهه برای مقایسه بین گروهی در سطح 0/05>p استفاده شد. یافته ها: تمرین تناوبی با شدت بالا، منجر به افزایش معنی دار بیان ژن ERRα نسبت به گروه کنترل شد (0/001=p). رژیم غذایی چرب با محدودیت کالریک، باعث کاهش معنی داری بیان ژن SIRT1 نسبت به رژیم غذایی استاندارد با محدودیت کالریک (0/002=p)؛ و رژیم غذایی استاندارد با محدودیت کالریک، منجر به افزایش معنی داری بیان ژن PDK4 نسبت به گروه کنترل شد (0/02=p). نتیجه گیری: در شرایط محدودیت کالریک، تمرین تناوبی با شدت بالا از طریق بیش تنظیمی بیان ژن ERRα می تواند نقش کلیدی در افزایش گلوکونئوژنز کبدی داشته باشد. به طور جالب، رژیم غذایی پر چرب ممکن است حتی در شرایط محدودیت کالریک، با کاهش بیان SIRT1 - که نقش مهمی در ظرفیت آنتی اکسیدانی کبد دارد-، اثر منفی بر کبد داشته باشد.
تغییرات بیان ژن ویسفاتین بافت چرب احشایی در پاسخ به یک جلسه فعالیت ورزشی درموش های صحرایی دیابتی شده با استرپتوزوتوسین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: ویسفاتین آدیپوکاینی است که در بافت چرب احشایی بیان شده و ترشح می گردد. نشان داده شده که حساسیت انسولینی را بهبود می دهد. هدف: هدف از تحقیق حاضر بررسی تاثیر یک جلسه تمرین هوازی بر بیان ژن ویسفاتین در بافت چرب احشایی موش های صحرایی نر مبتلا به دیابت نوع 2 است. روش شناسی: در این مطالعه تجربی دیابت بوسیله تزریق تک دوز استرپتوزوتوسین (mg/kg 50) در موش ها ایجاد گردید. 20 سر موش صحرایی نر از نژاد ویستار با میانگین وزن 5±165 گرم به طور تصادفی و به طور مساوی به 3 گروه تمرینی و 1 گروه کنترل تقسیم شدند. گروه های تمرین برای یک نوبت با سرعت 20 متر در دقیقه به مدت 45 دقیقه روی نوارگردان دویدند. حیوانات در گروه های مجزا به ترتیب بلافاصله، 4 ساعت و 24 ساعت پس از فعالیت ورزشی بیهوش و نمونه برداری از آن ها انجام گرفت.بیان ژن ویسفاتین بافت چرب، گلیکوژن کبد و گلوکز پلاسما همراه با نیمرخ لیپیدی اندازه گیری گردید. یافته ها: نتایج بیانگر افزایش معنی دار بیان ویسفاتین در گروه های 4 ساعت و 24 ساعت پس از تمرین در مقایسه با گروه کنترل بود. سطح کلسترول–HDLواسیدهای چرب آزاد غیراشباع پلاسمایی بلافاصله پس از فعالیت افزایش وگلیکوژن کبدکاهش معنی داری را نشان داد. نتیجه گیری:به طور خلاصه، تمرین باعث بهبود سطوح mRNA ویسفاتین در بافت چرب احشایی می شود. افزایش بیان mRNA ویسفاتین بافت چرب احشایی، نشان می دهد ویسفاتین بافت چرب احشایی احتمالا می تواند به صورت پاراکرین عمل کند و همچنین می تواند در سوخت و ساز گلوکز و لیپید نقش مهمی ایفا نماید.
تاثیر تمرین استقامتی بر بیان ژن های مبادله گر سدیم هیدروژن1( NHE1) و هم انتقال دهنده سدیم بی کربنات 1(NBC1)در عضله قلبی رت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف: تمرین با شدت بالا موجب افزایش بیان ژن های MCTs وNHEs و NBCs می شود اما اثر تمرین استقامتی بر بیان ژن های NHEs و NBCs مشخص نیست. بنابراین هدف از تحقیق حاضر تعیین اثر تمرین استقامتی بر بیان ژن های مبادله گر سدیم هیدروژن1 (NHE1) وهم انتقال دهنده سدیم بی کربنات 1 (NBC1) در عضله قلبی رت بود.روش شناسی: بدین منظور تعداد 20 رت نژاد ویستار نر در سن چهار هفتگی با میانگین وزن 8.9±7.93 گرم انتخاب و به طور تصادفی به دوگروه کنترل (10 سر رت) و تمرینی (10سر رت) تقسیم شدند. تمرین استقامتی (دویدن روی نوار گردان جوندگان، شروع با 20 متر بر دقیقه تدریجاً به 30 متر بر دقیقه در هفته آخر) به مدت هفت هفته، بر گروه تمرینی اعمال شد. میزان بیان ژن mRNA ن ( NHE1وNBC1) از طریق تکنیک Real time-PCR انجام گرفت. از آزمون آماری t مستقل و از نرم افزار (REST(permutation test جهت تعیین معنی دار بودن تفاوت متغیرها استفاده گردید. یافته ها: یافته های تحقیق نشان داد بیان ژن mRNA NHE1 عضله قلبی در گروه تمرین کرده 80 درصد نسبت به گروه کنترل افزایش داشت و این افزایش معنی دار بود (0.05>P). همچنین میزان بیان ژن mRNA NBC1 گروه تمرینی نسبت به گروه کنترل 50 درصد افزایش داشت اما این افزایش معنی دار نبود (0.05>P). بحث و نتیجه گیری: در مجموع نتایج تحقیق نشان داد که تمرین استقامتی موجب افزایش بیان ژن mRNAن ( NHE1 وNBC1) در گروه تمرینی می شود و این الگوی افزایش بیان ژن مختص ترانسپورترهایی است که از لحاظ متابولیکی نقش مهم تری را در تنظیم و نگهداری pH درون سلولی در عضله قلب بر عهده دارند.