فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۱ تا ۱۰۰ مورد از کل ۸٬۰۲۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف: سیستم های حسابداری امروزه علاوه بر وظیفه گردش اطلاعات، نقش با اهمیتی در برآوردها و تدوین استراتژی های مالی شرکت ها ایفا می نماید. یکی از نوظهورترین سرویس های قرار داده شده در بستر سیستم های حسابداری دیجیتال، سرویس کوییک بوکس است که براساس مجموعه ای از ابزارها و زبانه هایی که دارد، توانسته است عملگرهای نظارتی در سیستم های مالی را به سمت پایداری بیشتر هدایت نماید. این تحولات فضای بازتری برای دیجیتالی شدن و پیشرفت های فزآینده تر در فناوری اطلاعات ( ) را به ویژه در سطح بازارهای مالی که باید متکی به جریان آزاد اطلاعات باشد، رقم زده است که در نتیجه آن، زمینه برای تغییر مرزهای تجاری به دلیل شکل گیری راهبردهای متنوع و ادغام بین شرکت ها، هموار گردیده است. لذا پیاده سازی سرویس های نوظهور در بستر کارکردهای حسابداری دیجیتال این فرصت را ایجاد نموده است تا در عین پایبندی به ماهیت سنتی رویه های حسابداری، سرعت تبادل اطلاعات از طریق ارزیابی و تهیه گزارش های مالی آنلاین افزایش یابد و از این طریق ذینفعان از قابلیت های بالاتری برای شناخت بهتر از عملکردهای شرکت ها برخوردار باشند. هدف این مطالعه، طراحی چارچوب سرویس کوییک بوکس در بستر حسابداری دیجیتال با رویکرد ارزیابی سیستماتیک حکمرانی اطلاعات مالی می باشد.
روش: روش مطالعه حاضر کیفی و کمّی است، به طوری که در فاز کیفی، ابتدا از طریق نظریه داده بنیاد نسبت به شناسایی معیارهای سرویس کوییک بوکس در بستر حسابداری دیجیتال اقدام شد. در این بخش به واسطه چارچوب چند بُعدی ارائه شده، تلاش شد تا شکاف های نظری از پیاده سازی پدیده مورد بررسی تا حدی پوشش داده شود و به یکپارچگی بیشتر کارکردهای تئوریک منتج شود. سپس از طریق تحلیل دلفی فازی، محوری های اصلی مدل براساس مقیاس های زبانی فازی مورد کنکاش قرار گرفتند تا پایایی این محورها جهت تعمیم به بستر مطالعه در بخش کمّی مقدور گردد. در فاز کمّی مطالعه حاضر نیز از فرآیند بازنمایی سیستماتیک و توالی ماتریس های پیوندی جهت تعیین محرک ها و پیامدهای سیستمی بهره برده شد. از طرف دیگر، براساس ماهیت ترکیبی این مطالعه در جمع آوری داده ها، مشارکت کنندگان بخش کیفی مطالعه را خبرگان حسابداری که از دانش شناختی در حوزه سیستم های اطلاعاتی و فناوری برخوردار هستند، تشکیل می دهد. این افراد از طریق فرآیند نمونه گیری همگن و روش نمونه گیری نظری برای مصاحبه انتخاب شدند. لذا، با رعایت کفایت خبرگی تعداد 14 نفر در فاز کیفی مطالعه حضور داشتند. در بخش کمّی مطالعه نیز تعداد 23 نفر از مدیران مالی و حسابداران با تجربه شرکت های بازار سرمایه که از شناخت مناسبی در حوزه نرم افزارهای سیستمی در حسابداری برخوردار بودند، از طریق شیوه نمونه گیری هدفمند و در دسترس انتخاب شدند.
یافته ها: نتایج مطالعه در بخش کیفی طی 14 مصاحبه و ایجاد 282 کد باز، حکایت از شناسایی 3 مقوله، 6 مولفه و 33 مضون مفهومی در قالب یک چارچوب چند بُعدی دارد. پس از تأیید پایایی مولفه های محوری از طریق تحلیل دلفی فازی، نتایج در بخش کمّی یک مدل شماتیک از پیوند سیستمی معیارهای سرویس کوییک بوکس در بستر حسابداری دیجیتال ارائه شد که مشخص کرد محرک ترین مکانیزم بکارگیری سرویس کوییک بوکس در بستر حسابداری دیجیتال، مکانیزم سیستمی مرتبط با حقوق و دستمزد می باشد که می تواند پیامدی اثربخش همچون کارکردهای مکانیزم سیستمی مرتبط با سودآوری را به همراه داشته باشد.
نتیجه گیری: نتایج حاصل نشان می دهد فلسفه وجودی پیاده سازی سرویس کوییک بوکس در سیستم های حسابداری دیجیتال می تواند به افزایش سطح آگاهی و شناخت استفاده کنندگان از اطلاعات کمک نماید، تا در بلندمدت پیامدهایی همچون گردش آزاد اطلاعات، ارتقاء کیفیت تصمیم و گستردگی بانک های اطلاعاتی غنی شده تر را برای کاربران داخل و بیرون شرکت به همراه داشته باشد. لذا با رعایت چنین سیکلی در جریان پیاده سازی سرویس کوییک بوکس در حسابداری دیجیتال، محتمل ترین پیامد در شرکت های بازار سرمایه، ارائه اطلاعات جامع تری از نسبت های سودآوری شرکت برای محاسبات تخصصی تر استفاده کنندگان بیرونی از اطلاعات می باشد.
شناسایی و تبیین مؤلفه های خدمات کتابخانه ها و مراکز اطلاع رسانی براساس معیارهای جامعه اطلاعاتی و ابعاد جهانی شدن با رویکرد دلفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم و فنون مدیریت اطلاعات دوره ۱۱ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۳۸)
135 - 158
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر، شناسایی مولفه های 11 معیار جامعه اطلاعاتی و 4 بُعد جهانی شدن در خدمات کتابخانه ها و مراکز اطلاع رسانی و همچنین، تعیین میزان اهمیت آنان از دیدگاه پژوهشگران و اساتید آموزش عالی است.
روش: پژوهش حاضر از نوع کاربردی بوده و به روش کیفی با رویکرد دلفی در 3 دور با مشارکت متخصصان انجام شده است. جامعه پژوهش شامل10 نفر از اساتید و خبرگان دانشگاه های مختلف در زمینه جامعه اطلاعاتی و جهانی شدن متخصص بوده و روش نمونه گیری در بخش کیفی پژوهش از نوع نمونه گیری هدف دار است. مفاهیم اصلی به عنوان پایه و اساس، با بهره گیری از نتایج پژوهش های پیشین به روش تحلیل محتوا، به صورت پرسشنامه بدون ساختاریافته تهیه و پس از انجام سه دور دلفی براساس میزان بازخورد کنترل شده و اجماع نظرات متخصصین، پرسشنامه ساختاریافته با طیف لیکرت پنج گزینه ای با مقیاس «بسیار با اهمیت، با اهمیت، تا حدودی با اهمیت، کم اهمیت، و بدون اهمیت» تدوین شده است. روایی پژوهش، روایی محتوایی- صوری بوده و پایایی آن پس از تأیید اساتید و اطمینان از کارایی آن در پوشش اهداف پژوهش تحت تأثیر میزان پاسخ دهی قرار گرفته است. اطلاعات کسب شده پس از سه دور دلفی، با استفاده از شاخص های توصیفی و استنباطی انجام و سپس، تصمیم گیری و تصویب شده است. برای تعیین میزان اتفاق نظر میان اعضای پنل، از ضریب هماهنگی کندال استفاده شده که در هر دور نسبت به دور قبلی بهبود داشته است و پس از توافق نظر در مورد میزان اهمیت شاخص ها، فرایند دلفی متوقف شد.
یافته ها: پس از شناسایی 164 مولفه در 11 معیار جامعه اطلاعاتی و همچنین در 4 بعد جهانی شدن، یافته ها نشان می دهد، تامین خدمات به موقع در افزایش دسترس پذیری به پایگاه های اطلاعاتی با 82/4 درصد در معیار تحول ساختار شغلی صنعت اطلاعات؛ فراهم آوری تسهیلات و امکانات در ایجاد پایگاه های داده بومی برای مصارف در سطح ملی و بین المللی از طریق گسترش منابع اطلاعاتی با 84/4 درصد در معیار تحول ساختار شغلی بازار اطلاعات؛ فراهم آوری تسهیلات و امکانات در تطابق پذیری با 84/4 درصد در معیار تحول ساختار شغلی کارکنان اطلاعات؛ آموزش نحوه استفاده در ارتباط دو جانبه کاربر و سیستم از طریق آموزش خودآموز به شیوه فراگیر با 85/4 درصد در معیار تحول آگاهانه اجتماعی آموزش از راه دور؛ فراهم آوری امکانات و تسهیلات و امکانات در ایجاد بستر مناسب برای افراد با منافع مشترک با 65/4 درصد در معیار تحول آگاهانه اجتماعی کنفرانس های خبری از راه دور؛ تامین خدمات به موقع در کیفیت خدمات بازاریابی شبکه ای با 80/4 درصد در معیار تحول آگاهانه اجتماعی بازاریابی از طریق شبکه های رایانه ای؛ خدمات اطلاع رسانی در ارتباط سریع و مستقیم پژوهشگران با یکدیگر با نظارت از راه دور با 65/4 در معیار تحول اجتماعی مبتنی بر اطلاعات ایجاد شبکه اطلاعات؛ آموزش نحوه استفاده در تربیت نیروی انسانی کارآمد و ماهر با 82/4 در معیار تحول اجتماعی مبتنی بر اطلاعات ارتباطات الکترونیکی؛ تامین خدمات به موقع در مخاطبان بدون هدف و برنامه با 70/4 در معیار تحول سیاسی مبتنی بر مخاطبان منفعل و صرفاً مصرف کننده؛ خدمات اطلاع رسانی در مقبولیت و قدرت اثباتی اسناد الکترونیکی با 83/4 در معیار تحول سیاسی در تدوین قانون حاکم بر مبادله اطلاعات؛ فراهم آوری تسهیلات و امکانات در احساس تعلق به هویت ملی با 80/4 درصد در معیار تحول فرهنگی در احساس تعلق به هویت و غنای دانش حقیقی، بالاترین میزان اهمیت در جامعه اطلاعاتی خدمات کتابخانه ها و مراکز اطلاع رسانی از دیدگاه پژوهشگران و اساتید آموزش عالی را به خود اختصاص داده اند. همچنین، تامین خدمات به موقع در حذف موانع و مرزهای اقتصادی 70/4 در بعد اقتصادی؛ آموزش نحوه استفاده در نزدیکی فرهنگی کشورها با توجه به جهانی شدن با 84/4 درصد در بُعد فرهنگی؛ تامین خدمات به موقع در رشد نگرش های جامعه مدنی با 80/4 درصد در بُعد اجتماعی- سیاسی؛ خدمات اطلاع رسانی در آموزش همراه با 65/4 درصد و تامین خدمات به موقع در آموزش همراه با 65/4 درصد در بُعد علمی و فناوری، بالاترین میزان اهمیت در جهانی شدن خدمات کتابخانه ها و مراکز اطلاع رسانی از دیدگاه و اساتید آموزش عالی را نشان داده است.
نتیجه گیری: با توجه به شناسایی مولفه های معیار جامعه اطلاعاتی و ابعاد جهانی شدن و نیز، تعیین میزان اهمیت آنان در خدمات کتابخانه ها و مراکز اطلاع رسانی، می توان نتیجه گرفت که با ترسیم فرایندها در خدمات براساس نتایج کسب شده، در یکپارچگی شبکه اطلاعاتی و ارتباطات و نیز، مبادله اطلاعات و دریافت دقیق از محتواهای تولید شده در سطح بین المللی کمک خواهد شد.
بررسی شاخص بین المللی نوآوری و نگاشت نفوذ صنعتی در انتشارات علمی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم و فنون مدیریت اطلاعات دوره ۱۱ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۳۸)
228 - 207
حوزههای تخصصی:
هدف: ارتباط میان دانش نوین علمی و نوآوری های فنی از اهمیت فراوانی برخوردار است، استنادهای علمی پروانه های ثبت اختراع و استنادهای فنی متون علمی یکی از راه های بررسی ارتباط میان علم و فناوری است. هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی تولیدات علمی ایران براساس شاخص نفوذ بین المللی بروندادهای پژوهشی بر صنعت و نوآوری است که براساس استناد پروانه های ثبت اختراع به متون علمی محاسبه می شود.
روش: این پژوهش با روش اسنادی و با رویکرد علم سنجی و تحلیل استنادی انجام شده است. جامعه پژوهش مدارک علمی ایران هستند که در بازه زمانی 2020-2018 در پروانه های ثبت اختراع مورد استناد قرار گرفته اند. با توجه به اینکه یک بازه زمانی سه ساله برای بررسی استناد مدارک در نظر گرفته شده است و تمامی مدارک بدون لحاظ کردن موضوع آنها مورد شمارش قرار گرفته اند و هر دوی این عوامل از عوامل مؤثر در استنادگیری هستند، نرمال سازی براساس زمان و موضوع انجام گرفت. به منظور نرمال سازی استنادها، موضوع مقالات براساس موضوع نشریات منتشرکننده آنها در 22 موضوع اصلی شاخص های اساسی علم قرار گرفتند تمامی مدارک به روش شمارش کامل مورد محاسبه قرار گرفته و سایر مدارک غیرقابل استناد و نیز قالب های انتشاراتی به جز مقاله، از جامعه پژوهش کنارگذاشته شدند. در این پژوهش از محصولات پایگاه کلاریویت مانندWOS ، JCR و ESI و نیز پایگاه هایLens ، WIPO و ISCWUR به عنوان ابزار گردآوری داده ها استفاده شد. جدول انطباق WIPO براساس نمادهای طبقه بندی بین المللی پروانه های ثبت اختراع، زمینه فناوری هر یک را مشخص می نماید. با استفاده از این جدول، زمینه فناوری هر یک از پروانه های ثبت اختراع براساس گروه های طبقه بندی فناوری WIPO مشخص می شود.
یافته ها: در بازه زمانی 2020-2018، 274560 مدرک از ایران به ثبت رسیده است که 2662 مدرک در 3820 پروانه های ثبت اختراع، 4000 بار مورد استناد قرار گرفته است. بر این اساس، کمتر از یک درصد از آثار علمی ایران در پروانه های ثبت اختراع مورد استناد قرار گرفته اند. براساس استناد نرمال شده، دانشگاه آزاد اسلامی با 25.25 استناد نرمال شده در بین دانشگا ه های ایران رتبه نخست را دارد و دانشگاه های علوم پزشکی تهران و دانشگاه تهران به ترتیب با 23.10 و 14.78 استناد نرمال شده در رتبه های دوم و سوم قرار دارند.
نتیجه گیری: براساس گروه های طبقه بندی فناوری، بیشترین تعداد این پروانه های ثبت اختراع در حوزه داروسازی بوده و بیوتکنولوژی و فناوری رایانه با اختلاف زیاد در رتبه های دوم و سوم قرار دارند. براساس حوزه های موضوعی، مقالات حوزه شیمی، علم مواد و فارماکولوژی و سم شناسی، بیشتر از سایر حوزه های موضوعی در پروانه های ثبت اختراع مورد استناد قرار گرفته اند که نشان می دهد این رشته ها بیشترین تاثیر را بر نوآوری داشته اند.
تحلیل قیمت گذاری خدمات همانندجو با بهره گیری از نظریه بازی ها (تحلیل قیمت گذاری خدمات همانندجو)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهشگاه علوم و فناوری اطلاعات ایران (ایرانداک) با هدف تجاری سازی دستاوردهای پژوهشی و حفظ رضایت کاربران از خدمات سامانه های خود، اقدام به درآمدزایی می کند. یکی از این سامانه ها، سامانه «همانندجو»ست که میزان تشابه گزارش های پژوهشی دانشگاه های کشور را می سنجد. بازارهای مختلف خدمات این سامانه به دو دسته اصلی تقسیم می شوند: بازار انحصاری شامل بازار پیشنهاده، پایان نامه و رساله، و بازار چندقطبی نشریات. هدف این پژوهش ارائه یک مدل قیمت گذاری برای سامانه «همانندجو» با استفاده از نظریه بازی هاست. در این راستا، تقاضای بالقوه و اهمیت رقبای هر بازار شناسایی شده و راهبرد های قیمتیِ مناسب برای هر بازار تعیین می شود. این راهبرد ها باید به گونه ای طراحی شوند که با توجه به مزیت رقابتی سامانه، سهم قابل کسب از بازار در وضعیت مطلوب قرار گیرد و سرانجام، سود خدمات این سامانه بیشینه گردد. تقاضای خدمات، تابعی از تقاضای بالقوه و قیمت خدمات است؛ به طوری که با افزایش قیمت، تقاضای خدمات کاهشی خواهد بود و در بازار چندقطبی تابعی از قیمت رقبا هم خواهد بود؛ به گونه ای که با افزایش قیمت رقبا تقاضای خدمات افزایش خواهد شد. نوع رقابت در نظر گرفته شده در بازارهای گوناگون انحصاری و چندقطبی با توجه به قدرت تصمیم گیری یکسان بازیکنان از نوع رقابت همزمان (تعادل نش) است. در این پژوهش، یک مدل ریاضی برای بازیکنان در نظر گرفته شده است و نقطه یکتای تعادل «نش» با برآورد کردن پارامترهای مدل ریاضی به طور دقیق به دست می آید. از مهم ترین نتایج این پژوهش می توان به تأثیر افزایش تقاضای بالقوه و ضریب کش سانی قیمت در افزایش سود و تقاضا اشاره کرد؛ به طوری که با افزایش تقاضای بالقوه، هم قیمت افزایش می یابد و هم سود نهایی سامانه بیشتر می شود و از سوی دیگر، با افزایش ضریب کش سانی قیمت سود نهایی سامانه و قیمت خدمات کاهش می یابد. به گفته دیگر، با رقابتی تر شدن بازار قیمت، ارائه خدمات کاهشی خواهد شد. این یافته ها نشان دهنده اهمیت توجه به عوامل بازار و رقبا در تعیین راهبرد های قیمت گذاری برای خدمات نرم افزاری است.
تنوع ساختاری و موضوعی آثار فقهی استنساخ شده در نیمه دوم دوره صفویه و تطبیق آن با آثار فقهی نیمه نخست صفوی با استناد به نسخ خطی کتابخانه های ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: بررسی تحلیلی تنوع ساختاری آثار فقهی دوره دوم صفوی، اعم از کتاب و رساله، مستقل یا غیر مستقل بودن آن ها و تعیین تنوع موضوعات رساله های این دوره و تطبیق آن ها با تألیفات دوره اول صفویه، هدف پژوهش کنونی را شکل می دهد. روش : این پژوهش به روش پژوهش پیمایشی از نوع تحلیل محتوا انجام شد؛ یکی از ابزارهای روش پیمایشی، سیاهه وارسی است که در این پژوهش، از آن استفاده می شود. با توجه به دامنه موضوع، پژوهش به شیوه سرشماری انجام می شود. دامنه موضوعی این پژوهش آثار فقهی استنساخ شده در نیمه دوم دوره صفویه، از عصر پادشاهی شاه صفی (1038 ق.) تا زمان سقوط این سلسله (1135 ق.) است. یافته ها: پس از بررسی نسخ خطی فقهی که در دوره دوم صفوی استنساخ شده و تطبیق آن با نسخه های فقهی دوره اول، می توان به این نتیجه رسید که افزایش میزان تعلیم و تعلم و تألیف و استنساخ کتب فقهی شیعه در مدارس و کانون های استنساخ به ویژه از میانه دوره حکومت صفویه، آشکارا از فزونی و پیشرفت برخوردار بوده است. گرایش فقهای این دوره بیشتر به سمت تألیف موضوعات خاص فقهی موردنیاز جامعه بوده و درنتیجه، آنان بیشتر به تألیف رساله هایی با یک موضوع خاص پرداخته اند. یافته های تطبیقی پژوهش عبارت اند از: فراوانی آثار فقهی نیمه دوم، 885 اثر است که 75% از این آثار با ساختار رساله و 25% از آن ها به صورت کتاب هستند. فراوانی آثار فقهی نیمه نخست صفوی، 554 اثر است که 38% از آن آثار با ساختار کتاب و نزدیک 62% از آن ها با ساختار رساله تألیف شده است. تألیف رساله در موضوعات با استنساخ های زیاد مانند نماز، نکاح، طهارت، ارث، نماز جمعه و حج در نیمه دوم، نسبت به تألیف رساله در همین موضوعات در نیمه نخست افزایش قابل توجهی داشته است؛ همچنین تألیف رساله در موضوعات با فراوانی نسبتاً زیاد و متوسط در نیمه دوم نیز افزایش قابل توجهی داشته است. نتیجه گیری : افزایش کتاب های مستقل فقهی در این دوره، عمدتاً حاصل تلاش های فقهای بزرگ دوره نخست صفوی است که در روند تأسیس و گسترش مدارس مذهبی و تداوم مباحثات علمی، جدای از آنکه بر کتاب های فقهای پیشین شرح و حاشیه نوشته اند، خودشان هم کتاب های مستقل فقهی را تألیف کرده اند تا بر غنای منابع فقهی و درسی موردنیاز در مدارس مذهبی بیفزایند. با توجه به تربیت شاگردان متعدد در مدارس شیعی نیمه نخست و افزایش آثار فقهی در نیمه دوم، در رأس عبادات فردی و جمعی، موضوع نماز و مقدمه آن طهارت و تکمله آن نماز جمعه از اهمیت بالاتری در نیمه دوم صفوی برخوردار می شود؛ و دانستن احکام آن ها مطابق با مذهب امامیه بیشتر موردتوجه و نیاز توده مسلمان شیعه قرار می گیرد؛ و درنتیجه نسخه های متعددی از آثار فقهی مرتبط با این موضوعات به کرات استنساخ شده تا در دسترس فضلا قرار گیرد. همچنین موضوعات شرعی که جنبه اجتماعی و خانوادگی دارد و ارتباط و تعامل افراد با یکدیگر را مشخص می کند مانند نکاح و ارث نیز لازم می شود تا نسخه های متعددی از آن ها استنساخ شود و شیعیان بتوانند زندگی شخصی و خانوادگی خود را مطابق با احکام شرعی برنامه ریزی کنند.
تأثیر انگیزه تمرکز نظارتی بر فرآیند اشتراک گذاری دانش و پنهان سازی دانش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: با توجه به اهمیت تاثیر عوامل انگیزشی در روند اشتراک گذاری یا پنهان سازی دانش، این پژوهش به بررسی تأثیر ابعاد انگیزه تمرکز نظارتی بر اشتراک گذاری کامل، اشتراک گذاری جزئی و پنهان سازی دانش از دیدگاه کارکنان دانشکده دندانپزشکی شیراز در سال 1402پرداخته است. روش شناسی: پژوهش حاضر از نوع کاربردی است که به شیوه توصیفی- پیمایشی صورت گرفته است. جامعه پژوهش300 نفر بود که 140 نفر به عنوان نمونه تعیین گردید. برای نمونه گیری از روش تصادفی سیستماتیک استفاده گردید. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه آریل(Ariel, 2016) استفاده گردید. به منظور تحلیل داده ها در بخش آمار استنباطی از آزمون کولموگروف اسمیرنف، روش حداقل مربعات جزیی و نکویی برازش با استفاده از نرم افزار اسمارت پی ال اس و اس پی اس اس ویرایش25 استفاده شده است. یافته ها: انگیزه تمرکز پیشبردی موجب افزایش اشتراک گذاری کامل دانش می شود، اما بر اشتراک گذاری جزئی دانش تأثیری ندارد. همچنین تمرکز پیشبردی موجب کاهش پنهان سازی دانش می شود. از طرفی انگیزه تمرکز اجتنابی بر اشتراک گذاری کامل و جزئی دانش تأثیر مثبت و معناداری دارد، اما بر پنهان سازی دانش کارکنان تأثیر معناداری ندارد. براین اساس افزایش تمرکز اجتنابی موجب افزایش اشتراک گذاری دانش به صورت کامل و جزئی می شود. نتیجه گیری: انگیزه تمرکز پیشبردی موجب کاهش پنهان سازی دانش می شود و اقدام برای اشتراک گذاری دانش را افزایش می دهد. کارکنان دارای انگیزه تمرکز اجتنابی، دانش خود را هر چند به صورت جزئی به اشتراک می گذارند. چرا که انتقال تجربه و دانش خود را بر ایمنی و کسب مزیت رقابتی ترجیح می دهند و به جای پنهان سازی دانش، به اشتراک گذاری آن اقدام می کنند.
Low-Latency Communication with Drone-Assisted 5G Networks(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه پردازش و مدیریت اطلاعات دوره ۴۰ تابستان ۱۴۰۴ ویژه نامه انگلیسی ۴ (پیاپی ۱۲۵)
765 - 796
حوزههای تخصصی:
Background: Unmanned Aerial Vehicles (UAVs) utilizing and active interface with 5G networks has become the new frontier to tackling problems of latency and energy efficiency, interference, and resource management. Although prior researches explained the benefits of UAV integrated networks; overall assessment of various parameters and cases is still scarce. Objective: The article seeks to assess the performance of UAV integrated 5G network in terms of latency, power, signal quality, task coordination and coverage optimization and to ascertain the efficiency of optimization algorithms in the improvement of the integrated 5G network. Methods: Emulations were done in MATLAB and NS3 platforms in urban / suburban / emergency call settings. Latency, power consumption, SINR, and completion time were the performance indicator chosen in the paper. Optimization algorithms: Particle Swarm Optimization (PSO), and Genetic Algorithm (GA), and the Multi-Objective Evolutionary Algorithm (MOEA) is evaluated in terms of Convergence time and Solution quality. Results : UAV-aided networks showed 36.7% and 29.2 % improvement in latency and energy consumption, while 33.6 % enhancement in SINR. MOEA offered the best results with 98.3% solution quality, and the PSO being the most convergence oriented. Minor deviations between simulation and real results highlight the need for adaptive mechanisms. Conclusion: The results presented focus on the enough potential of UAV-assisted 5G networks and their potential influence on improving performances in case of different criteria. Further research should focus on successfully implementing and deploying the proposed solutions and broadening the context of study to include 6G technologies.
سازماندهی اطلاعات و دانش در ایران؛ از یاد نسل پیشکسوت و نسل نو تا افق های آینده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سازماندهی اطلاعات و دانش یکی از حوزه های بنیادین کتابداری و اطلاع رسانی و از مراحل اساسی مدیریت اطلاعات محسوب می شود. باوجود گسترش کاربرد هوش مصنوعی در فرایندهای سازماندهی، دستاوردهای امروزی این حوزه محصول تلاش مستمر انسان هایی است که در طول تاریخ به سازماندهی منابع اطلاعاتی و دانش بشری پرداخته اند. نسل پیشکسوت سازماندهی در ایران بیش از هر چیز بر تدوین ابزارهای پایه برای فرایند سازماندهی متمرکز بود. پیش از فعالیت این نسل، نه توجه علمی جدی به مقوله سازماندهی در ایران وجود داشت و نه ابزارهای بومی و فارسی برای متخصصان این حوزه در دسترس بود. شخصیت هایی همچون ایرج افشار با تألیف "کتاب های ایران" و "پنج کتابشناسی ایران"، حسین بنی آدم با "کتابشناسی موضوعی ایران"، علی اکبر جانا با ترجمه های رده بندی دیویی، دکتر هوشنگ ابرامی با ترجمه "اصول فهرستنویسی" اثر مارگارت مان، احمد طاهری عراقی، دکتر عباس حری با "فهرست کوچک سرعنوان های موضوعی فارسی" و فرنگیس امید گام های بنیادینی برداشتند. در این میان، پوری سلطانی جایگاه ویژه ای دارد که با تألیف "سرعنوان های موضوعی فارسی" و "واژه نامه کتابداری"، ترجمه و اقتباس آثار مهم جهانی، راه اندازی مرکز آماده سازی کتاب تهران (۱۳۴۸)، تدوین راهنمای مجله های ایران و ساماندهی کتابشناسی ملی ایران، بنیان های سازماندهی در ایران را استوار ساخت. شاگردان و همکارانی چون زهره علوی، کامران فانی و فیروزان زهادی این راه را ادامه دادند. حوزه فهرست نگاری نسخ خطی نیز جایگاهی محوری در تاریخ سازماندهی اطلاعات در ایران دارد.. این فعالیت ها نه تنها میراث علمی و فرهنگی پیشینیان را حفظ کرده، بلکه زیرساختی ارزشمند برای پژوهش های معاصر در حوزه های نسخه شناسی، ایران شناسی و مطالعات فرهنگی فراهم آورده است. از اوایل دهه ۱۳۸۰، نسل جدیدی از پژوهشگران به حوزه سازماندهی روی آوردند. تفاوت اصلی این نسل با پیشینیان، توجه جدی به مباحث نو و جهانی سازماندهی بود، مباحثی چون مدل های مفهومی ایفلا (FRBR، FRAR، BIBFRAME، LRM) و کاربرد هستی شناسی ها در سازماندهی اطلاعات. انتظار می رود نسل نو با پویایی و همت بیشتر، فعالیت های پژوهشی و آموزشی را گسترش دهد و مایه نوآوری ها، تحولات و اثرگذاری های بیشتر در این عرصه شود. اکنون آنچه بیش از همه اهمیت دارد، برجستهساختن جایگاه سازماندهی و معرفی چهره های شاخص و اثرگذار آن است. روشن است که فصلنامه مطالعات کتابداری و سازماندهی اطلاعات رسالت دارد توجه ویژه ای به این حوزه مبذول دارد و بستری برای انتشار پژوهش ها و مقالات مرتبط فراهم آورد. راهبردهای آینده سازماندهی اطلاعات در ایران سازماندهی اطلاعات در ایران امروز در نقطه ای ایستاده است که از یک سو میراث گران سنگ پیشکسوتان و تجربه های عملی نیم قرن گذشته را در اختیار دارد و از سوی دیگر با چالش ها و فرصت های فناوری های نو، به ویژه هوش مصنوعی و مدل های مفهومی جهانی روبه روست. راهبرد آینده باید بر ترکیب هوشمندانه این دو تکیه کند: صیانت و به روزآوری ابزارهای بومی و زبان محور (سرعنوان ها، اصطلاحنامه ها و رده بندی های گسترش یافته) در کنار ادغام تدریجی مدل های مفهومی و استانداردهای بین المللی و فناوری های نوین. اکنون مایه شادمانی است که این حوزه در ایران، با پاسداشت میراث پیشکسوتان و به روزآوری ابزارهای بومی، همگام با جریان های علمی جهان حرکت می کند و با بهره گیری مسئولانه از فناوری های نوین، به مدیریتی معنایی و پیوندی از دانش دست می یابد؛ تا بدین سان، جایگاه خود را به عنوان یکی از ارکان تحول در نظام دانش کشور و بازیگری فعال در عرصه جهانی اطلاعات تثبیت کند.
ویژگی های روان سنجی پرسشنامه سواد دیجیتال برای دانشجویان دوره کارشناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سواد دیجیتال یکی از مهم ترین مهارت های قرن 21 است و مجهز شدن به آن یکی از ضرورت های زندگی امروزی به شمار می رود. به منظور آگاهی از وضعیت سواد دیجیتال دانشجویان، استفاده از یک ابزار معتبر و به روز لازم است. مرور پیشینه داخلی در حوزه ابزارهای اندازه گیری این مهارت حاکی از آن بود که ابزارهای مورد استفاده در پژوهش های داخلی متناسب با تغییرات سریع مفهوم سواد دیجیتال نیست. بنابراین، این پژوهش با هدف بومی سازی یک ابزار نوین در این زمینه به دنبال شناسایی ویژگی های روان سنجی پرسشنامه سواد دیجیتال Veda et al. (2022) در میان دانشجویان ایرانی انجام شد. جامعه آماری این پژوهش شامل 383 نفر دانشجوی مقطع کارشناسی دانشگاه های دولتی شهر تهران بود. در بررسی ویژگی های روان سنجی ابزار، ابتدا این پرسشنامه ترجمه و تغییرات لازم برای متناسب سازی اعمال شد. سپس پرسشنامه برای متخصصان حوزه ارسال و روایی محتوایی به روش «لاوشه» تعیین شد. نتایج روایی محتوایی قابل قبول بود. به منظور بررسی روایی همگرایی، همبستگی ابزارِ مورد نظر با مقیاس سواد دیجیتال «رضایی» (1400)، 7/0 به دست آمد که معنادار بود. نتایج تحلیل عاملی تأییدی چند-مؤلفه ای نیز برازندگی مدل و ساختار روابط درونی گویه ها را تأیید کرد (RMSEA = 0.061, GFI= 0.796, CFI= 0.872, TLI= 859, CMIN/DF= 2.404). افزون بر این، پایایی ابزار نیز به کمک ضرایب آلفای کرونباخ و امگا مک دونالد محاسبه و در همه مؤلفه های پرسشنامه، مقادیر این دو ضریب قابل قبول بود. با توجه به نتایج تحلیل ها، نسخه فارسی پرسشنامه سواد دیجیتال Veda et al. (2022) برای سنجش سواد دیجیتال دانشجویان ایرانی مناسب است.
واکاوی وضعیت مدیریت دانش در بدنه پژوهش های علم اطلاعات و دانش شناسی: مرور نظام مند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: در این پژوهش به تحلیل پژوهش های مدیریت دانش در حوزه علم اطلاعات و دانش شناسی اعم از مقاله های علمی- پژوهشی و پایان نامه ها با روش مرور نظام مند پرداخته شده است. هدف این پژوهش، شناسایی هدف و نوع پژوهش، جامعه و ابزار، الگوها و مدل های پر استفاده و موضوع هایی بود که در پژوهش های مدیریت دانش در کتابخانه ها و مراکز اطلاع رسانی طی بیست سال اخیر در ایران استفاده شده اند. این کار با هدف شناسایی قوت ها و کاستی های احتمالی این مطالعه ها انجام شد.
روش : پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نوع کمّی بوده است که با شیوه مرور نظام مند انجام شد. جامعه آماری شامل 130 مقاله پژوهشی حاصل از مطالعات کمّی و کیفی انجام شده در ایران است که در فاصله 1383-1402 در حوزه مدیریت دانش در کتابخانه ها و مراکز اطلاع رسانی به زبان فارسی منتشر شده اند (تعداد مدارک نهایی 130 مورد بود). این پژوهش با استفاده از روش مرور نظام مند پتیکرو و رابرت در 12 گام انجام شده است.
یافته ها: مطابق یافته های این مطالعه، تنوع بستر در پژوهش های بررسی شده، زیاد است. البته این تنوع به گوناگونی کتابخانه ها و مراکز اطلاع رسانی برمی گردد. نتایج این پژوهش نشان داد 9 بستر متفاوت در این مطالعه ها برای پژوهش انتخاب شده اند. حدود نیمی از پژوهش های این حوزه در بستر کتابخانه های دانشگاهی انجام شده اند. پس از این مراکز، کتابخانه های عمومی بستر 20 درصد این مطالعه ها بوده اند و سهم سایر کتابخانه ها و مراکز ناچیز است. جامعه اغلب این پژوهش ها، کتابداران، مدیران، کارکنان کتابخانه ها و اعضای هیأت علمی و ابزار رایج پژوهش ها، پرسشنامه بوده است و این ابزار تقریباً در 90 درصد مطالعه ها به کار گرفته شده است. افزون بر این نکته، مشخص است که تعداد قابل توجهی از این پرسشنامه ها توسط متخصصان و پژوهشگران طراحی و ساخته شده اند. 11 مدل، در حدود 22 درصد از مطالعه های این حوزه مورد استفاده قرار گرفته اند. پرتکرارترین آنها مدل هیسیگ و مدل بکوویتر و ویلیامز است. اصلی ترین موضوع پژوهش های این حوزه، کاربست، پیاده سازی و اجرای مدیریت دانش (38/25 درصد) است. همچنین بررسی ارتباط مدیریت دانش با سایر متغیرها و موضوع ها (1/23 درصد) است. پس از این دو موضوع اصلی، فرهنگ سازمانی و بررسی زیرساخت (به ترتیب با 22/12 درصد و 33/9 درصد) به عنوان موضوع پرتکرار در این پژوهش ها شناسایی شدند. افزون بر متغیرهایی مانند نوآوری و سرمایه اجتماعی که ارتباط آنها با مدیریت دانش با تکرار بالا بررسی شده است (به ترتیب 6 و 3 درصد)، حداقل 13 متغیر یا حوزه موضوعی دیگر نیز (مانند خلاقیت، کارآفرینی، سبک های مدیریتی، یادگیری سازمانی، بهره وری و غیره) در این رابطه مورد بررسی قرار گرفته که بیانگر تنوع موضوعی بالا در این موضوع است.
نتیجه گیری: کتابخانه های ایران مانند سایر سازمان ها از اهمیت و تأثیر استفاده و سودمندی کاربست مدیریت دانش غافل نیستند. تأکید وسیع پژوهشگران -که از اختصاص تعداد قابل توجه پژوهش ها مشخص است-، نشان می دهد ارزیابی میزان آمادگی این مراکز اصلی ترین دغدغه است. به رغم گذشت بیش از سه دهه پژوهش، همچنان کتابخانه ها و مراکز اطلاع رسانی در ایران تجربه اندکی در اجرا و پیاده سازی مدیریت دانش دارند و این موضوع همچنان به مرحله بلوغ در اجرا نرسیده است. پژوهش های بررسی شده نشان از تمرکز بر آماده سازی مقدمه مدیریت دانش دارند؛ اما بخش اصلی یعنی اجرا هنوز به واقعیت نپیوسته است. تعداد پژوهش هایی که با بررسی میزان آمادگی، شناسایی عوامل مؤثر بر مدیریت دانش و موانع آن انجام شده، به اندازه ای است که بتوان گفت، زمان لازم برای اجرایی سازی مدیریت دانش در این مراکز فرا رسیده است. در ایران پژوهش های مدیریت دانش در بستر کتابخانه ها رو به افزایش است. این پژوهش ها زمینه لازم را برای اجرای مدیریت دانش تا اندازه زیادی فراهم کرده اند و اکنون زمان اجرای آن و بهره مندی از سودمندی های مدیریت دانش در عمل در این سازمان ها است.
تأثیر ریسک و منفعت ادراک شده بر جست وجو و به اشتراک گذاری اطلاعات سلامت توسط کاربران شبکه های اجتماعی (مطالعه موردی: دانشجویان دانشگاه تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر شبکه های اجتماعی به یکی از ابزارها و فناوری های جست وجو و به اشتراک گذاری اطلاعات سلامت در میان مردم تبدیل شده اند. این شبکه ها با وجود مزایای قابل توجه، هنوز با چالش های زیادی در پذیرش و مشارکت توسط کاربران مواجه اند. افراد در استفاده از یک فناوری خاص انتظار سود و منفعت دارند. در همان حال، استفاده از هر فناوری همیشه سودمند نبوده و ممکن است با خطرهایی همراه باشد. قبل از جست وجو و یا به اشتراک گذاری اطلاعات سلامت، کاربران شبکه های اجتماعی باید اطمینان حاصل کنند که منافع حاصل از این رفتار بیشتر از خطرهای آن است. منفعت ادراک شده منعکس کننده سودمندی مثبت کلی اطلاعات سلامت در شبکه های اجتماعی و شامل ابعاد سودمندی ادراک شده، اعتبار، حمایت عاطفی و اطلاعاتی است. ریسک ادراک شده، انتظار ذهنی زیان احتمالی استفاده از اطلاعات سلامت در شبکه های اجتماعی و شامل ابعاد ناملموس ذهنی، حفظ حریم خصوصی، ریسک زمان، ریسک اجتماعی، و ریسک روانی است. هدف از این پژوهش بررسی نقش منفعت و ریسک ادراک شده و ابعاد آن بر قصد کاربران از جست وجو و به اشتراک گذاری اطلاعات سلامت در شبکه های اجتماعی است. این پژوهش بر مبنای هدف، از نوع کاربردی و بر حسب روش پژوهش، پیمایشی-همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش کلیه دانشجویان دانشگاه تهران بوده است. با استفاده از فرمول کوکران، حجم نمونه آماری 382 نمونه تعیین شد. تعداد 364 پرسشنامه با استفاده از نرم افزارهای آماری «اس پی اس اس» و «لیزرل» مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. مدل استفاده شده در این پژوهش مدل ارزش خالص است. نتایج آزمون مدل یابی معادلات ساختاری نشان داد که از مجموع 13 رابطه در مدل، تعداد 9 رابطه تأیید شده است و 4 فرضیه نیز رد شده است. یافته ها نشان داد که بین سودمندی ادراک شده، اعتبار و حمایت عاطفی با منفعت ادراک شده رابطه مثبتی وجود دارد؛ در حالی که بین حمایت اطلاعاتی با منفعت ادراک شده رابطه ای وجود ندارد. بین ریسک حریم خصوصی، ریسک زمان و ریسک روانی با ریسک ادراک شده نیز رابطه وجود دارد؛ اما بین ناملموسی ذهنی و ریسک اجتماعی با ریسک ادراک شده رابطه ای وجود ندارد. همچنین منفعت ادراک شده بر جست وجو و به اشتراک گذاری اطلاعات سلامت تأثیر مثبت دارد. ریسک ادراک شده بر جست وجوی اطلاعات سلامت تأثیر منفی دارد؛ در حالی که بر اشتراک گذاری اطلاعات سلامت تأثیری ندارد.
Achieving Sustainability in Computing by Minimizing Data Center Carbon Footprints(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Background: The exponential growth of data centers has significantly increased their carbon footprint, raising concerns about their environmental impact. As the demand for digital services and cloud computing intensifies, sustainable computing practices have become crucial for mitigating climate change. Objective: This paper aims to explore strategies for reducing the carbon footprint of data centers by integrating sustainable computing practices, including energy-efficient hardware, renewable energy sources, and optimized cooling technologies. Methods: A comprehensive review of existing literature was conducted, along with an analysis of case studies from major technology firms employing green computing strategies. Data center energy consumption patterns and carbon emissions were evaluated using energy efficiency metrics such as Power Usage Effectiveness (PUE) and Carbon Usage Effectiveness (CUE). Results: Findings indicate that adopting energy-efficient hardware, coupled with renewable energy sources, can significantly reduce energy consumption and carbon emissions. Optimized cooling techniques, such as liquid cooling and free-air cooling, further contribute to energy savings. Companies employing these practices reported a reduction in carbon emissions by up to 30%. Conclusion: Sustainable computing practices offer a viable path for reducing the environmental impact of data centers. By prioritizing energy efficiency and renewable energy integration, data centers can minimize their carbon footprint while maintaining operational efficiency, thus contributing to global sustainability goals.
حفاظت منابع اطلاعاتی در محیط ابری: دیدگاه های مدیران و کتابداران کتابخانه های دانشگاه علامه طباطبائی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بازیابی دانش و نظام های معنایی سال ۱۲ بهار ۱۴۰۴ شماره ۴۲
115 - 150
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی دیدگاه های مدیران و کتابداران کتابخانه های دانشگاه علامه طباطبائی در مورد حفاظت دیجیتالی در محیط ابری انجام شده است. به لحاظ ماهیت از نوع کاربردی و با روش پیمایشی – توصیفی انجام شده است. در بخش اول با بررسی متون، پرسش نامه محقق ساخته ای با پنج مؤلفه «آشنایی با مفاهیم حفاظت دیجیتال در محیط ابری»، «اعتماد و امنیت حفاظت دیجیتال در محیط ابری»، «زیرساخت های فناورانه حفاظت دیجیتال در محیط ابری»، «وضعیت سازمانی حفاظت دیجیتال در محیط ابری» و «موانع و چالش های حفاظت دیجیتال در محیط ابری» تهیه گردید و برای نظرسنجی در اختیار مدیران و کتابداران کتابخانه های دانشگاه علامه طباطبائی قرار گرفت. این پرسش نامه در مقیاس پنج گزینه ای طیف لیکرت طراحی شده بود و پایایی آن با استفاده از آلفای کرونباخ، برابر با 852/0 بود. در بخش دوم اطلاعات جمع آوری شده بر اساس شاخص های آمار توصیفی (میانگین، میانه، انحراف معیار و واریانس) و آزمون آماری تی تک نمونه بررسی شدند. همچنین برای رتبه بندی عامل «چالش ها و موانع احتمالی» از آزمون فریدمن استفاده شد. یافته ها نشان داد که اکثریت شرکت کنندگان در حد متوسطی با مفاهیم مربوط به حفاظت دیجیتال در محیط ابری آشنایی داشتند. همچنین از دیدگاه مدیران و کتابداران کتابخانه های دانشگاه علامه طباطبائی «وضعیت اعتماد و امنیت داده ها در حفاظت در محیط ابری» و «فراهم بودن زیرساخت های فناورانه برای حفاظت در محیط ابری در دانشگاه» در سطح مطلوبی قرار دارد (05/0> p-مقدار). «وضعیت سازمانی دانشگاه برای حفاظت در محیط ابری» در سطح متوسط و نسبتاً مطلوبی قرار دارد و «دانش و آگاهی لازم در حفاظت در محیط ابری در کتابداران» در سطح نسبتاً نامطلوبی قرار دارد (05/0< p-مقدار). از سویی از دیدگاه مدیران و کتابداران کتابخانه های دانشگاه علامه طباطبائی مهم ترین موانع و مشکلات احتمالی حفاظت در محیط ابری، «ریسک بازگشت سرمایه یکی از مشکلات استفاده از محیط ابری برای حفاظت دیجیتال»، «مقرون به صرفه نبودن استفاده از محیط ابری یکی از مشکلات استفاده از آن برای حفاظت دیجیتال» و «مقرون به صرفه نبودن هزینه های آموزش یکی از مشکلات استفاده از محیط ابری برای حفاظت دیجیتال» بودند. بر اساس نتایج به دست آمده، دیدگاه مدیران و کتابداران کتابخانه های دانشگاه علامه طباطبائی در مورد حفاظت دیجیتالی در محیط ابری در وضعیت نسبتاً مطلوبی قرار دارد. به نظر می رسد مطالعات بیشتری در خصوص مسائل حفاظت دیجیتال و محیط ابری لازم است تا علاوه بر پیدا شدن اختلاف نظرها، اشراف کاملی بر نگرش ها و دیدگاه ها، صورت گیرد. توجه هر چه بیشتر به این نکات سبب بهبود وضعیت حفاظت دیجیتال در محیط ابری خواهد شد.
شناسایی نقش کتابخانه ها در مدیریت دانش بومی: مطالعه فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: مدیریت دانش بومی به شناسایی، سازمان دهی و اشاعه دانش بومی اشاره دارد. مدیریت دانش بومی می تواند نقش مهم و مؤثری در توسعه و پیشرفت اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی هر منطقه ای داشته باشد. کتابخانه ها به منزله شریان های دانش و کتابداران به عنوان واسطه های دانش، بنا بر فعالیت، رسالت حرفه ای و وظایف محوله، می توانند نقش مهمی در مدیریت دانش بومی داشته باشند؛ بنابراین پژوهش حاضر با هدف شناسایی نقش کتابخانه ها در مدیریت دانش بومی انجام شده است. روش: پژوهش حاضر ازلحاظ هدف کاربردی و به لحاظ ماهیت از نوع کیفی بود و به روش فراترکیب انجام شده است. به منظور تحقق روش پژوهش، از روش هفت مرحله ای سندلوسکی و باروسو استفاده شد. بدین ترتیب با استفاده از فراترکیب مفاهیم و مقوله های اصلی نقش کتابخانه ها در مدیریت دانش بومی از مقالات مرتبط استخراج و تعیین شد. بازه زمانی نوزده ساله (از 2004 میلادی تا 2023) برای جستجو در نظر گرفته شد. تمرکز موضوعی پژوهش، مقالاتی هستند که بر روی نقشی که کتابخانه ها در مدیریت دانش بومی می توانند داشته باشند؛ بود. بعد از تعیین پرسش پژوهش، به منظور مروری نظام مند، جست وجویی جامع بر اساس روش فراترکیب صورت گرفت. بدین منظور تلاش شد مجموعه منابع منتشرشده به زبان انگلیسی، شامل مقالات در پایگاه های اطلاعاتی اسکوپوس، امرالد، ساینس دایرکت، وب آو ساینس و تیلور و فرانسیس جستجو شوند. به منظور تعیین روایی روش فراترکیب از ابزار ارزیابی حیاتی و برای تعیین پایایی از روش توافق بین دو کدگذار استفاده شد.یافته ها: فرایند کدگذاری، در سه مرحله باز، محوری و انتخابی انجام شد. به این ترتیب تعداد کدها پس از انجام پالایش به 290 کد، 36 مفهوم و 5 مقوله رسید بر اساس نتایج حاصل، نقش اصلی کتابخانه ها در مدیریت دانش بومی با مفاهیم رسالت حرفه ای، توسعه برنامه ها، نیروی انسانی، جامعه هدف و امکانات از بین 32 مطالعه استخراج و تعیین شدند.نتیجه گیری: به طورکلی نتایج پژوهش نشان داد کتابخانه ها ازنظر رسالت حرفه ای و وظایف محوله می توانند نقش مهمی در مدیریت دانش بومی داشته باشند، درصورتی که از همکاری مردم، مسئولین و سازمان های مرتبط بهره مند شوند. مدیریت صحیح دانش بومی توسط انواع کتابخانه ها می تواند زمینه توسعه اقتصادی و فرهنگی مناطق بومی را در جامعه فراهم سازد. پژوهش حاضر با استفاده از روش فراترکیب نقش کتابخانه ها در مدیریت دانش بومی را به صورت یکپارچه و عمیق استخراج و تعیین نموده است. این در حالی است که پژوهش های قبلی نتوانسته بودند به شکل یکپارچه و منسجم این نقش ها را شناسایی و ارائه نمایند. نتایج پژوهش حاضر از چند جنبه می تواند موردتوجه و استفاده قرار گیرد: از طریق نقش های تعیین شده کتابخانه ها، دانش بومی تقویت و حفاظت می شود، نتایج پژوهش حاضر می تواند مبنای ساخت ابزار برای سنجش نقش کتابخانه ها در مدیریت دانش بومی باشد. نتایج پژوهش حاضر همچنین می تواند برای سیاست گذاران و تصمیم سازان در بخش کتابخانه ها به ویژه کتابخانه های عمومی مفید باشد. نتیجه پژوهش حاضر می تواند زمینه ساز طراحی پروتکل آموزشی برای کتابداران باشد.
Quantum Cryptography in Telecommunications as a New Era of Secure Communications(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه پردازش و مدیریت اطلاعات دوره ۴۰ تابستان ۱۴۰۴ ویژه نامه انگلیسی ۴ (پیاپی ۱۲۵)
465 - 493
حوزههای تخصصی:
Background: Quantum Key Distribution (QKD) has turned into a crucial point for secure communication in the era of quantum networks. Quantum key distribution provides the client with a theoretically secure key by taking advantage of the principles of quantum mechanics to counteract what could be posed by quantum computing to classical cryptography. Photons are lost in the system and there are some limitations which don’t allow scalability and integration with already existing networks. Objective: The study seeks to assess the viability of QKD systems, review some of the challenges associated with it, and investigate possible methods of utilizing both QKD and PQC to cope with new security threats in telecommunication industry. Methods: An in-depth analysis was made based on the experimental observations of key generation rates, photon loss, error correction, data throughput, and latency. Performance of quantum repeaters was experimented with for the purposes of measuring distance improvement abilities. A combined QKD-PQC approach was assessed for integrated integration for restricted settings. Results: QKD was seen to have high security and high performance in short distances and when quantum repeaters were implemented the distance could be greatly enhanced. In the QKD-PQC model, the rate of error correction, throughput, and scalability was noticed to be higher than in standalone QKD. Challenges that faced the work were photon loss, processing latency, and system vulnerabilities. Conclusion: New opportunities for secure communication are opened with QKD supported by quantum repeaters and hybrid cryptographic approaches. The technical and operational issues need to be resolved to realize the potential role of B3G evolution in enabling global telecommunications for the mass market.
بررسی رابطه بین هوش مصنوعی و عملکرد کارکنان: نقش میانجی تسهیم دانش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بازیابی دانش و نظام های معنایی سال ۱۲ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۴۳
123 - 150
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش بررسی رابطه بین هوش مصنوعی و عملکرد کتابداران پزشکی: نقش میانجی تسهیم دانش در بین مدیران، کارکنان اداری، رؤسای کتابخانه های علوم پزشکی تابعه وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی مستقر در شهر تهران است. روش پژوهش حاضر، توصیفی و از نوع پیمایشی بوده و براساس هدف، کاربردی است. جامعه آماری مدیران، کارکنان اداری، رؤسای کتابخانه های علوم پزشکی تابعه وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی مستقر در شهر تهران بوده و به دلیل محدود بودن حجم جامعه آماری، همه جامعه با استفاده از روش سرشماری لحاظ گردیده است که 176 نفر به کار گرفته شد. ابزار گردآوری اطلاعات این پژوهش برای جهت سنجش هوش مصنوعی از پرسش نامه چن و همکاران (۲۰22) که حاوی 22 گویه ای که طیف گسترده ای از ابعاد هوش مصنوعی را در بر بگیرند، استفاده شد. جهت سنجش عملکرد کارکنان از پرسش نامه استیفن (2005) که حاوی 12 گویه، همچنین جهت سنجش تسهیم دانش از پرسش نامه داماج و همکاران (2016) که حاوی 12 گویه، استفاده شد؛ که پایایی آن از طریق آزمون آلفای کرونباخ و روایی آن از طریق روایی همگرا و روایی واگرا مورد تأیید قرار گرفت. تحلیل داده ها با استفاده از شاخص های آمار توصیفی همچون توزیع فراوانی و آمار استنباطی و روش مد ل سازی معادلات ساختاری با Smart PLS انجام شد. یافته ها نشان داد، هوش مصنوعی بر عملکرد کارکنان تأثیر مثبت و معنی داری دارد و همچنین هوش مصنوعی بر تسهیم دانش تأثیر مثبت دارد. تسهیم دانش بر عملکرد کارکنان تأثیر مثبت و معنی داری دارد. نتایج نشان داد تسهیم دانش به عنوان یک میانجی کامل در رابطه بین هوش مصنوعی و عملکرد کارکنان عمل می کند.
تدوین هستی شناسی مشاغل علم اطلاعات و دانش شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، تدوین هستی شناسی مشاغل حوزه علم اطلاعات و دانش شناسی است. این پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ روش، از نوع پژوهش های توصیفی است. جامعه پژوهش شامل کلیه مشاغل حوزه علم اطلاعات و دانش شناسی بود. در این پژوهش برای استخراج و شناسایی لیست مشاغل رشته علم اطلاعات و دانش شناسی ایران، آیین نامه های سازمان استخدامی کشور، کتاب بانک مشاغل ایران، و لیست مشاغل رشته علم اطلاعات و دانش شناسی در کشورهای پیشرفته مورد بررسی قرار گرفت و تعدادی از مشاغل استخراج شد. سپس، بر اساس تحلیلی که بر روی سرفصل دروس رشته علم اطلاعات و دانش شناسی انجام گرفت و مهارت هایی که توسط دانشجویان کسب می شود، تعدادی شغل برای دانش آموختگان رشته علم اطلاعات و دانش شناسی ارائه شد و سرانجام، در لیست مشاغل تهیه شده وارد شد. در پژوهش حاضر برای ایجاد مدل مفهومی حوزه مشاغل علم اطلاعات و دانش شناسی از رویکرد تحلیل حوزه استفاده شد و روایی صوری و محتوایی مدلِ ارائه شده توسط 8 نفر از متخصصان حوزه مطالعات صنفی کشور تأیید شد. سرانجام، هستی شناسی مشاغل حوزه علم اطلاعات و دانش شناسی با استفاده از نسخه 5 نرم افزار «پروتژه» طراحی شد. در پژوهش حاضر، با بهره گیری از روش هفت-مرحله ای ساخت هستی شناسی «سندلوسکی» که شامل تعیین دامنه و پوشش هستی شناسی، تعیین سلسله مراتب هستی شناسی، تعیین جفت های مفهومی، تعیین رده ها، توصیف ویژگی ها، تعریف چهریزه ها و ایجاد نمونه است، به تدوین هستی شناسی مشاغل حوزه علم اطلاعات و دانش شناسی ایران پرداخته شده است. در این پژوهش انواع مشاغل و مهارت های مورد نیاز هر شغل شناسایی شده و هستی شناسیِ طراحی شده که دارای 4 کلاس اصلی و 90 زیرکلاس است، قرار گرفت. هستی شناسی ارائه شده می تواند به طرح طبقه بندی مشاغل و ایجاد پایگاه های دانش بنیان کمک شایانی کند و همچنین می تواند به نهادها و سازمان های مرتبط با اشتغال رشته علم اطلاعات و دانش شناسی از جمله انجمن کتابداری و اطلاع رسانی در تعریف ردیف های شغلی کمک کند. گروه های علمی و دانشجویان نیز می توانند از این هستی شناسی در آموزش و یادگیری مهارت های مورد نیاز برای اشتغال یاری گیرند.
طراحی مدل شبکه های اجتماعی دانش محور در کتابخانه های دانشگاه ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و اهداف: شبکه های اجتماعی در کتابخانه ها به ویژه کتابخانه های دانشگاهی به عنوان نمونه ای جدید و قدرتمندی از ارتباطات میان استادان، کتابداران و کاربران به حساب می آید. این پژوهش درصدد برآمد تا مدل مطلوب شبکه های اجتماعی دانش محور را در کتابخانه های دانشگاهی ایران طراحی نماید.روش: روش تحقیق از نظر هدف، کاربردی است که با روش پیمایشی از نوع طرح های همبستگی و مدل تحلیل مسیر و الگوی معادلات ساختاری انجام شد. جامعه آماری در این پژوهش شامل تعداد ۶۵ نفر (اعم از مدیر و کتابدار) در کتابخانه دانشگاه های ایران در نظر گرفته شد. در این پژوهش جهت تجزیه وتحلیل داده ها از آمار های توصیفی و استنباطی استفاده گردید.یافته ها: یافته ها نشان داد که از میان مؤلفه های شبکه های اجتماعی دانش محور (بُعد ساختاری، فنی، محتوایی، آموزشی) و فرهنگ سازمانی به عنوان متغیر میانجی، با تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی تحلیل شدند. وقتی ابعاد ساختاری وارد مدل شد، مدل کلی 25 درصد شبکه اجتماعی دانش محور را تبیین کرد، با اضافه شدن ابعاد محتوایی، آموزش و فنی مدل نهایی به 35 درصد رسید.نتیجه : نتایج یافته ها حاکی از آن بود که باتوجه به معنادار بودن اکثر مؤلفه ها (اعم از ساختاری، محتوایی، فرهنگی و فنی) در این پژوهش لازم است در گسترش و پیاده سازی این شبکه در سازمان به این مؤلفه ها توجه ویژه ای شود و ضعف ابعاد دیگر را با برگزاری کارگاه های آموزشی و درس گروهی ها حل کند.اصالت: با توجه به تأکیدی که امروزه بر تحقق جوامع دانش بنیان صورت گرفته است و نظر به نقش محوری دانشگاه ها در این فرایند، به نظر می رسد طراحی مدل شبکه های اجتماعی دانش محور در کتابخانه های دانشگاهی، از اصالت و اهمیت برخوردار است.
اشاعه گزینشی اطلاعات بافت آگاه برای پایان نامه ها و رساله های الکترونیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در سامانه پایان نامه ها و رساله های الکترونیک (پارسا)، اشاعه گزینشی اطلاعات رساندن اسناد «پارسا» به کاربرانی است که آن اسناد احتمال سودمندی بیشتری برای کاربران داشته باشند. هدف این پژوهش ارائه مدلی برای اشاعه گزینشی اطلاعات با بهره گیری از بافت های کاربران و بافت های «پارسا» در یک پایگاه اطلاعات «پارسا»هاست. هسته این مدل یک سیستم پیشنهادهنده بافت آگاه محتوامحور است که در آن بافت «پارسا» با بافت کاربر مقایسه و کاربران هدف با احتمال سودمندی بیشتر برگزیده می شوند. روش پژوهش، مطالعه به شیوه علم طراحی است که در آن یک مصنوع (سامانه نرم افزاری) دارای نوآوری ساخته می شود. نوآوری این پژوهش مدل بافت کاربران، مدل بافت «پارسا»ها، و روش وزن دهی به بافت های کاربر و «پارسا» برای سامانه «پارسا»ست. در اشاعه گزینشی اطلاعات، بافت های کاربر و «پارسا» بر اساس روش پیشنهادی مقاله حاضر، «سی اف-آی سی اف» وزن دهی و مقایسه شدند تا نزدیک ترین کاربران به «پارسا»های قابل انتشار گزینش شوند. برای ارزیابی مدل از پارسا»های منتشرشده در سال تحصیلی 1401-1402 تعداد 10860 «پارسا» به صورت تصادفی انتخاب و تعداد 30 «پارسا»ی دارای بیشترین شباهت بین بافت «پارسا» با بافت کاربر برای 163 کاربر بر اساس مدل یادشده ارسال شد. «پارسا»های بازگشتی از آن ها رتبه بندی و بازخورد دریافت شد. یافته ها نشان می دهد که پنج پیشنهاد اول کمینه به میزان 56 درصد برای کاربران خیلی مفید بوده اند. برای همین پیشنهادها، شاخص تمرکز برابر 73/0 از 1 و کمینه شاخص سود تجمعی نرمال شده برابر 69/0 از 1 است. این روش مدلی را برای اشاعه گزینشی اطلاعات مبتنی بر محتوا و بافت کاربران و «پارسا»ها ارائه می دهد که در پنج گزینه پیشنهادی اول بهترین تمرکز را داراست و می تواند برای توسعه دهندگان و مدیران سامانه «پارسا» مفید باشد.
ارائه مدل مفهومی تجربه کاربری در حوزه تعامل انسان-رایانه با استفاده از روش تحلیل مضمون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با افزایش میزان استفاده از اینترنت و همچنین گسترش وسیع تعامل انسان-رایانه در مصنوعات و اشیای مختلف، نقش مفهوم تجربه کاربری روز به روز در این حوزه برجسته تر می شود. تأثیر این عامل بر مقبولیت محصولات و همچنین خدمات دیجیتال و آنلاین شناخته شده و مورد تأیید متخصصان این حوزه است. با این حال، به رغم کوشش ها و پژوهش های صورت گرفته در خصوص تجربه کاربری، فقدان یک تبیین جامع و معتبر، به طوری که ماهیت تجربه کاربری را تعریف کرده و عناصر مؤثر بر آن را تعیین نماید، در ادبیات پژوهشی حوزه تعامل انسان-رایانه مشهود است.
پژوهش حاضر با هدف شناسایی مؤلفه های تجربه کاربری و ارائه تصویری شفاف از این مفهوم به روش تحلیل موضوعی انجام شد و بر این اساس به لحاظ هدف، یک پژوهش بنیادی است که با استفاده از یک روش تحلیلی بر روی اطلاعات کیفی اجرا شده است.
برای انجام این پژوهش از روش تحلیل موضوعی استفاده شد. این روش در شش فاز به تجزیه و تحلیل داده های پژوهش می پردازد. داده های پژوهش از منابع معتبر دانشگاهی و به روش کتابخانه ای گردآوری شد. تحلیل داده ها بر اساس فازهای تحلیل موضوعی انجام گردید و فرایند کدگذاری در دو مرحله انجام شد و سرانجام، تم های یافت شده پس از دسته بندی تعریف شدند.
یافته های این پژوهش به ترتیب، یک چارچوب مفهومی برای تجربه کاربری در حوزه تعامل انسان-رایانه و همچنین عناصر معرف و سازنده آن است. عناصر سازنده به همراه ویژگی های معرف آن، که خصوصیات ذاتی آن هستند، یک مفهوم چندوجهی می سازند که دارای سه سطح (زیبایی شناختی، عاطفی و معنایی) و سه نوع (ارگونومیک، تأثیری و شناختی) است.