فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۰۱ تا ۵۲۰ مورد از کل ۷٬۵۱۴ مورد.
منبع:
بازیابی دانش و نظام های معنایی سال نهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۳۱
189 - 219
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، کاربست هستی شناسی ها در بازیابی اطلاعات مجموعه های دیجیتالی، با تأکید بر تصاویر بود. پژوهش حاضر از نوع کاربردی و به روش کتابخانه ای و مرور نظام مند منابع با رویکرد تحلیلی انجام گرفته است. با استفاده از این روش، منابع حول محور پژوهش، جمع آوری و برای بررسی دقیق تر گزینش شده و در نهایت منابع بر اساس دستورالعمل مشخص و نظام مندی، مرور شدند. در این روش، همه پژوهش های انجام شده در حوزه هستی شناسی و تأثیر آن در بازیابی تصاویر بررسی شد. یافته های پژوهش نشان داد که روش های بازیابی تصویر، با عنایت به پیشینه های صورت گرفته شامل: بازیابی تصویر مبتنی بر متن، بازیابی تصویر مبتنی بر محتوا، بازیابی تصاویر مدل ترکیبی و بازیابی معنایی (مفهومی) تصاویر هستند که از طرح های بازخورد مرتبط، برای بهبود عملکرد و همچنین دقت فرآیند بازیابی تصویر استفاده کرده اند. اکثر پژوهش های بررسی شده بر ضرورت بکارگیری هستی شناسی ها در مجموعه های دیجیتال، تأکید کرده بود. بنابراین، در شرایط کنونی که به سوی وب معنایی در حرکت هستیم، به منظور سازماندهی تصاویر دیجیتالی که خود با مشکلات گوناگون ساختاری و زبانی همچون چندمعنایی ها، رفع ابهامات، شبهات و استعاره های انسانی برای ماشین، بکارگیری هستی شناسی ها جهت بهبود دسترس پذیری و دقت بازیابی، بسیار مؤثر است.
Modeling the Relational Marketing of Iranian Films in the Digital Age(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
International Journal of Digital Content Management, Vol. ۳, No.۴, Winter & Spring ۲۰۲۲
253 - 273
حوزههای تخصصی:
Purpose : Relationship marketing seeks to build relationships with your customers that will make them repurchase from the company in the future and encourage others to do so, which is the best approach to retaining customers. Therefore, Internet service providers should be aware of how to establish lasting relationships with their customers and look for relationships to attract customers. The purpose of this study is to design a relational marketing model in the film sales and screening network in Iran. Method : In the present research method, after analyzing the theoretical and experimental records, the qualitative method and in-depth interviews with 10 managers of film sales companies were carried out using targeted sampling method and theoretical sampling, which has reached theoretical saturation. The obtained information was then analyzed using the content analysis method and a paradigm model of relational marketing was constructed. Findings: The results showed that relational marketing in the sales and film network in Iran is one of the factors of relational marketing (including the themes of causal conditions: communication, relationship quality, innovation; background conditions: marketing, advertising; mediating conditions: Customer gender, customer expectations, customer knowledge, customer focus and ultimately the outcome: customer loyalty, customer satisfaction, customer trust, competitive advantage, business performance, and customer commitment) can have an impact. Conclusion : By focusing on the factors obtained in this research, relationship marketing can create customer loyalty, customer satisfaction, competitive advantage, business performance, and customer commitment in film sales companies.
The Effect of Architectural Design Parameters on IEQ in Accomplishing School Smartification(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
International Journal of Digital Content Management, Vol. ۳, No. ۵, Summer & Fall ۲۰۲۲
223 - 248
حوزههای تخصصی:
Purpose : The study aims to study the effect of architectural design parameters on IEQ in accomplishing school smartification. Method : The research was conducted in school buildings located in Tabriz, Iran. The indicators chosen to represent IEQ are the adaptive PMV model used for thermal comfort, imageless daylight glare probability used for visual comfort, and CO2 concentration used for IAQ assessment. The simulation technique was used to collect data for a generative parametric school model. The method of data analysis includes a multivariate linear regression algorithm, t-test statistic, and one-way analysis of variance. The studied variables are dimensions of classrooms with the fixed area, Percentage of window area on a wall, window height, Shading, and protrusions in plan design. The stepwise method for multivariate linear regression in SPSS was used to assess the vital IEQ indicator in terms of thermal and visual comfort and CO2 concentration. Findings : The study found that among studied indicators, the south facade window ratio significantly correlates with IEQ. The other CRI parameters are the north window ratio and north window height. the findings revealed that to increase the IEQ in schools, facade design is more critical than the plan. The higher the window surface on the south, north, west, and east faces, the greater the thermal comfort and glare probability is. Conclusion : However, increasing the height of the windows can reduce glare and also increase thermal comfort. Thermal comfort improves as the length of the southern classrooms rises. On the bright side, it has no noticeable glare effect.
تحلیل رفتارهای اطلاع جویی مشارکتی دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر تحلیل رفتارهای اطلاع جویی مشارکتی دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه شیراز است. روش شناسی: پژوهش حاضر، پژوهشی کمّی از نوع پیمایشی است. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه شیراز در سال 1399 بود. نمونه پژوهش شامل 302 نفر دانشجویان دانشکده های مختلف بود که برمبنای جدول مورگان انتخاب شدند. گردآوری داده ها از طریق پرسش نامه محقق ساخته انجام شد. بدین منظور متون مرتبط با حوزه رفتار اطلاع جویی مشارکتی بررسی و سؤالات مرتبط استخراج شد. برای سنجش روایی صوری و محتوایی، پرسش نامه برای هفت متخصص علم اطلاعات و دانش شناسی فرستاده شد و با توجه به نظریات آن ها، نسخه نهایی به دست آمد. پایایی ابزار پژوهش با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ با مقدار 91/0 به دست آمد. یافته ها : نتایج این پژوهش نشان داد که میانگین رفتار اطلاع جویی مشارکتی در نمونه مطالعه شده بیش از میانگین مورد انتظار (70 درصد) است؛ براین اساس گفتنی است تمایل دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه شیراز به اطلاع جویی مشارکتی زیاد است. همچنین نتایج پژوهش پیرامون تجربیات آزمودنی ها نشان داد که از میان انواع متغیرهای پژوهش، فقط بین فراوانی مشاهده شده و مورد انتظار «تجربه جست وجوی اطلاعات در وب به صورت جداگانه و سپس بحث با هم گروهی در رابطه با نتایج» و «تجربه جست وجوی اطلاعات در وب به طور جداگانه با رایانه یا تلفن همراه جداگانه» تفاوت معناداری وجود ندارد و برای سایر تجربیات جست وجوی گروهی در وب میان فراوانی مشاهده شده و مورد انتظار تفاوت معناداری وجود دارد؛ بدین معنی که فراوانی دانشجویانی که تجربه جست وجوی گروهی در وب را داشته اند (2/71 %) و نیز دانشجویانی که تجربه اطلاع جویی مشارکتی در انجام تکالیف و پروژه های درسی (2/74 %) را داشته اند، به طور معناداری بیش از کسانی است که تاکنون این نوع جست وجو را تجربه نکرده اند. همچنین فراوانی دانشجویانی که کار گروهی آن ها بین یک هفته تا یک ماه (4/35 %) به طول انجامیده است و دانشجویانی که به منابع اطلاعاتی مختلفی (8/82 %) نیاز داشته اند، به طور معناداری بیش از دانشجویان دیگر است. همچنین فراوانی دانشجویانی که تجربه جست وجوی اطلاعات در وب به صورت گروهی در مکانی مشترک، در مکان های متفاوت، برقراری ارتباط از طریق گفت وگوی برخط یا مکالمه تلفنی، برقراری ارتباط با رایانه یا تلفن همراه مشترک و استفاده از نرم افزارهای اطلاع جویی مشارکتی را داشته اند، به طور معناداری کمتر از کسانی است که تاکنون این نوع جست وجو را تجربه نکرده اند. نتیجه گیری : نتایج پژوهش نشان داد که تمایل به اطلاع جویی مشارکتی دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه شیراز از سطح بالایی برخوردار است. شناخت تمایل این گروه به رفتارهای اطلاع جویی مشارکتی می تواند به مسئولان نظام آموزش عالی کمک کند تا با توجه به اهمیت این نوع رفتار، نسبت به رفع مشکلات احتمالی موجود (مثل استفاده بسیار کم دانشجویان از ابزارهای جست وجوی مشارکتی و وجود بسترهای لازم برای انجام کارهای مشارکتی دانشجویان در مراکز آموزشی و پژوهشی)، و تقویت این رفتارها برنامه ریزی کنند.
طراحی صفات داده ای مستند مبتنی بر روش داده های خرد و بررسی واکنش موتورهای کاوش وب به پیشینه های مبتنی بر آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف طراحی صفات داده های مستند مبتنی بر روش داده های خرد و تبیین واکنش موتورهای کاوش وب به پیشینه های مبتنی بر آن انجام شد. روش پژوهش: این پژوهش به روش تجربی انجام شد. جامعه پژوهش شامل 400 پیشینه فراداده ای مستند مبتنی بر روش داده های خرد و بستر نحوی جی سان-ال. دی. از کتابخانه دیجیتالی دانشگاه علامه طباطبائی بود. گروه گواه را 200 پیشینه، شامل 100 پیشینه مربوط به توصیف کتاب در قالب داده های خرد و 100 پیشینه مشابه دیگر در قالب جی سان-اِل. دی. تشکیل می دادند، و گروه آزمون را 200 پیشینه، دارای 100 پیشینه با گسترش های داده های مستند در قالب داده های خرد و 100 پیشینه مشابه دیگر در قالب جی سان-اِل .دی.، (که 50 نمونه برای مستند نام ها و 50 نمونه دیگر مستند موضوعات) بود. پیشینه های یاد شده بر روی وبگاهی مستقل به نشانی www.aghadeh.ir منتشر و به موتورهای کاوش طراح فرانمای تولید داده های ساختارمند (اسکیما.اُرگ) معرفی گردید. سپس از طریق جستجو در موتورهای کاوش یاد شده با استفاده از ابزار گردآوری داده ها یعنی سیاهه وارسی تهیه شده توسط پژوهشگران، چگونگی نمایه سازی و بازیافت پذیری پیشینه های فراداده ای گروه های گواه و آزمون در نتایج جستجوی موتورهای کاوش منتخب مورد ارزیابی قرار گرفت. یافته ها: یافته ها حاکی از آن است که موتورهای کاوش قادر به نمایه سازی و بازیافت پذیرسازی تمامی پیشینه های جامعه پژوهش و ارزش های گسترش های مرتبط با داده های مستند طراحی شده بودند. چنین امکانی برای پیشینه های داده های مستند نام و داده های مستند موضوعی وضعیت یکسانی داشت. نتیجه گیری: با ایجاد امکان نمایه پذیری و پدیدارنمایی معنایی هر یک از ارزش های صفات ناگزیده در پیشینه های گروه آزمون، افزون بر ارزش های مرجح نام و اصطلاحات موضوعی، جامعیت بازیابی در موتورهای کاوش افزایش، و کنترل مستندات در مهمترین ابزارهای کاوش وب بهبود خواهد یافت.
تجزیه متون استنادی در زبان فارسی با استفاده از ماشین بُردار پشتیبان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یک متن استنادی را می توان به عنوان مجموعه ای از مولفه ها مانند نام نویسندگان، عنوان، محل نشر، سال نشر، شماره صفحات و ... در نظر گرفت. در حالیکه تجزیه متون استنادی موجود در انتهای یک مدرک علمی توسط کاربر انسانی به راحتی انجام پذیر است، تنوع موجود در شیوه های استناددهی در کنار اشتباهات رخ داده توسط نویسندگان در نگارش این متون، خودکارسازی انجام این عملیات را دشوار نموده است. روش های زیادی برای خودکارسازی تجزیه متون استنادی ارائه شده اما، این روش ها وابسته به زبان بوده و امکان استفاده از یک روش ارائه شده برای یک زبان در زبانی دیگر منجر به نتایجی اشتباه می شود. تحقیقات صورت گرفته بیان گر این است که تاکنون هیچ روشی برای خودکارسازی تجزیه متون استنادی در زبان فارسی ارائه نشده است. با توجه به این مهم و نقش گسترده این مسئله در ساخت خودکار شبکه های استنادی مدارک علمی و فرایندهای بازیابی اطلاعات، در این مقاله به این مسئله پرداخته شده و با استفاده از روش یادگیری ماشین بردار پشتیبان به عنوان یک دسته بند چند دسته ای، یک روش هوشمند برای مسئله تجزیه متون استنادی در زبان فارسی ارائه شده است. با توجه به اهمیت انتخاب ویژگی های مناسب برای استفاده در دسته بند ماشین بردار پشتیبان، در این پژوهش این مهم با توجه به ویژگی های استفاده شده در زبان انگلیسی و ویژگی های زبان فارسی و ارجاع دهی در این زبان انجام شده است. نتایج پیاده سازی و آزمایش روش پیشنهادی با استفاده از مجموعه داده ای ایجاد شده در این پژوهش نشانگر مقدار ۰.۹۵ برای پارامترهای دقت، فراخوانی و اف-۱ است.
بررسی دسته بندی های مجله های پایگاه هایWOS ، Scopus و Mathscinet تحت عنوان چارک ها (Richard & Sun)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: امروزه استناد نقش مهمی در اعتباردهی به مجله ها و ارزیابی عملکرد آن ها دارد، هرقدر استناد به مجله ها توسط مقاله ها بیشتر شود، اعتبار آن ها افزایش خواهد یافت؛ لذا وجود شاخصی که کارایی بیشتری جهت ارزیابی اعتبار مجله ها داشته باشد، تبدیل به امری ضروری و مهم گردیده است. هدف این پژوهش تهیه روش های جدید ارزیابی اعتبار مجله های پایگاه های Scopus، WOS و Mathscinet است. روش شناسی: جهت دستیابی به این هدف، شیوه گردآوری داده ها به صورت استخراج داده های ثبتی مبنا و رسمی در نظر گرفته شد و با مراجعه به سه پایگاه Scopus، WOS و Mathscinet فهرست مجلات به همراه شاخص رتبه بندی را استخراج نموده و با استفاده از دو روش پارامتری (مبتنی بر توزیع آماری) و ناپارامتری و شاخص های امتیازدهی مختص هر پایگاه، چارک های دسته بندی جهت اعتباردهی به مجله ها به دست آمد. با کمک روش های پیشنهادی، مجله های آمار و ریاضی بیشتر بررسی شدند. یافته ها: نتایج به دست آمده از این پژوهش نشان می دهد که می توان با استفاده از روش های پیشنهادی، مجله های موجود در هر پایگاه را، به صورت دقیق تر و کاراتر، براساس اعتبار واقعی دسته بندی کرد. نتیجه گیری: روش پارامتری در مقایسه با روش دسته بندی موجود در پایگاه های سه گانه به صورت دقیق تری عمل می کند، زیرا در روش پارامتری به توزیع آماری شاخص رتبه بندی مجلات توجه می شود. لذا روش پارامتری علاوه بر دسته بندی دقیق تر مجلات براساس کیفیت، به پژوهشگران کمک می کند تا بتوانند به صورت صحیح تر، دقیق تر و کاراتر مجله موردنظر را با توجه به دسته کیفی آن انتخاب کنند. همچنین در این پژوهش تلاش شد نوعی دسته بندی برای مجلات ریاضی و آمار ارائه گردد.
مطالعه علم سنجی تحقیقات مدیریت سود در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بازیابی دانش و نظام های معنایی سال نهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۳۰
93 - 118
حوزههای تخصصی:
مطالعات علم سنجی تصویرى از جریان تولید، اشاعه و بهره گیری از علم را در اختیار مدیران سطوح مختلف پژوهشی و اجرائی قرار می دهد تا بر اساس آن به برنامه ریزی در حوزه مربوطه بپردازند. هدف این مقاله، مطالعه علم سنجی تحقیقات مدیریت سود در ایران بود. پژوهش از نوع کاربردی بوده و با استفاده از روش تحلیل محتوای کمی صورت گرفته است. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی مجلات علمی رشته های آموزشی حسابداری و مالی است که اقدام به انتشار مقاله در این زمینه نموده اند. محدود ه زمانی پژوهش نیز 26 ساله بوده و از سال 1371 تا سال 1397 می باشد. یافته های پژوهش نشان می دهد تحقیقات مدیریت سود در ایران با فاصله 37 ساله از سایر کشورها و از سال 1382 شروع شده است. پژوهش های مرتبط با مدیریت سود واقعی نیز با 14 درصد از مجموع این تحقیقات سهم اندکی از این نوع پژوهش ها را در ایران به خود اختصاص داده است. مدل تعدیل شده جونز (1991) با 56 درصد، در بخش مدل های مدیریت سود تعهدی و مدل رویچودری (2006) با 55 درصد در بخش مدل های مدیریت سود واقعی بیشتر از سایر مدل های کشف مدیریت سود مورد استفاده پژوهشگران قرار گرفته است. از مجموع 7012 منبع مورد استناد در مقالات نیز، 73 درصد منابع به زبان انگلیسی و 27 درصد به زبان فارسی بوده است. در هر حال، با توجه به اهمیت موضوع، تعداد اندک پژوهش های صورت گرفته در این حوزه، بخصوص در بخش مدیریت سود واقعی، بر لزوم توجه بیشتر به این حوزه که به منظور پیشگیری و کشف مدیریت سود انجام می شوند، تأکید دارد.
ارائه یک روش ساختارمند در اندازه گیری و تحلیل کیفیت اطلاعات پایان نامه ها و رساله های درون کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه، اندازه گیری کیفیت داده یکی از مهم ترین راهبردها در بهبود فرایندهای کسب وکارهای داده محور به حساب می آید. هرگونه تصمیم درست برای بهبود سیستم ها در این دسته از سازمان ها به یک تحلیل مناسب از کیفیت داده ها وابسته است. داده های پژوهشی و به ویژه، پایان نامه/ رساله ها (پارساها)ی دانش آموختگان کل کشور بر پایه همین اصل از جنبه های گوناگون کیفیت داده نیازمند بررسی و ارزیابی است. در فرایند ثبت «پارسا»ها کنترل کیفیت فراداده ها یکی از مهم ترین بخش هاست که به بررسی اقلام اطلاعاتی مدارک (مانند نام پژوهشگر، استادان راهنما و مشاور، چکیده، فهرست و ...) می پردازد. در وضعیت موجود، مدارک ناهمخوان در فرایند کنترل کیفیت شناسایی شده و مدرک مربوطه پس از درج در سامانه (به صورت متن) به صورت سیستمی به پژوهشگر برگردانده می شود. استاندارد نبودن ناهمخوان های شناسایی شده و نبودِ دسته بندی مناسب برای مدارک ناهمخوان به اطلاع رسانی سلیقه ای به پژوهشگران منجر شده، تحلیل های آماری از مشکلات کیفی فراداده ها را با دشواری روبه رو ساخته، و تحلیل ریشه ای خطاهای مشاهده شده را ناممکن می سازد. از این رو، در این پژوهش ساختار ناهمخوان های مشاهده شده پس از استاندارد شدن به صورت آزمایشی در دوره های دوماهه استفاده شده و نتایج آن ارائه شده است. ناهمخوانی در تاریخ دفاع، صفحه عنوان (فارسی و انگلیسی) و وجود صفحه های سفید در فایل «پارسا» از جمله مهم ترین دلایل بازگرداندن مدارک به کاربران بوده است. همچنین، تحلیل همه داده ها نشان داد که ۵۹ درصد از ناهمخوانی ها به فایل های ضمیمه شده و ۴۱ درصد به اطلاعات ثبت شده در سامانه مربوط می شود. در نهایت، بر پایه تحلیل های انجام شده، رهنمودهایی به منظور بهبود کیفیت داده ها به تفکیک حوزه های تخصصی برای کاربران سامانه ارائه شده است
واکاوی نظام معنایی گفتمان سازماندهی اطلاعات دیجیتال در برچسب گذاری اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ظهور شبکه های اجتماعی و پدیده هایی نظیر برچسب گذاری، تغییراتی را در زمینه زبان اطلاعات، هم در محتوا و هم در بیان صوری آن و در ساختار سازماندهی اطلاعات موجب شده است. هدف این پژوهش بررسی نظام معنایی گفتمان سازماندهی اطلاعات دیجیتال در پدیده برچسب گذاری اجتماعی است. روش پژوهش تحلیل گفتمان با رویکرد «لاکلا و موف» است. پایگاه «لایبرری ثینگ» با توجه به این که نمونه ای برجسته و غنی از دلالت های گفتمان سازماندهی اطلاعات دیجیتال در برچسب گذاری را ارائه داده، به صورت هدفمند به عنوان مورد پژوهش انتخاب شد. یافته ها نشان داد که گفتمان سازماندهی اطلاعات در برچسب ها در تقابل با گفتمان مدرن سازماندهی اطلاعات در کتابخانه ها شکل گرفته است. در مفصل بندی گفتمان سازماندهی برچسب ها، کاربر به عنوان دال مرکزی، محور مفصل بندی قرار گرفته و دال های شناوری چون زبان، فهرست نویسی، و عضویت در نظام معنایی گفتمان سازماندهی برچسبی پیرامون دال مرکزی کاربر مفصل بندی می شوند. این گفتمان تلاش دارد با جذب عناصری از گفتمان رقیب نظیر رده بندی، روزآمدی، رایگان بودن و ایجاد انسداد معنایی، آن ها را تبدیل به وقته های گفتمان خود کند. این کار در فضای تقابل و غیریت سازی با ایجاد زنجیره هم ارزی از عناصر قابل جذب در گفتمان خودی، و در مقابل، ایجاد زنجیره تفاوت و بزرگنمایی عناصری همچون کهنگی، اقتدارگرا بودن، و سلسله مراتبی بودن در گفتمان رقیب (گفتمان مدرن سازماندهی اطلاعات) و طرد آن ها به حوزه گفتمان گونگی یا میدان گفتمان صورت می گیرد.
پیامدهای اجتماعی جنگ جهانی دوم در همدان (1320- 1325 ش)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گنجینه اسناد سال ۳۲ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۱۲۷)
6 - 36
حوزههای تخصصی:
هدف:اشغال همدان توسط نیروهای متفقین در جنگ جهانی دوم پیامدهای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی متعددی را برای این شهر به وجود آورد. پیامدهای اجتماعی این جنگ عبارت بودند از: بحران نان؛ شیوع بیماری؛ ورود مهاجران به شهر؛ مهاجرت از شهر و گسست اجتماعی؛ تبعید؛ بیگانه ستیزی؛ هم گرایی؛ و... . روش/ رویکرد پژوهش: با روش تاریخی و با شیوه توصیفی تحلیلی و با استفاده از اسناد و مدارک آرشیوی و منابع کتابخانه ای نوشته شده است. یافته ها و نتیجه گیری: تاثیرات و پیامدهای اجتماعی جنگ جهانی دوم بر همدان مستمر و بیشتر از دیگر پیامدهایی چون اقتصادی و فرهنگی بود. پیامدهایی چون تعدی، غارت و قحطی، افزایش فقر و نارضایتی و تبعید و زندانی ناشی از حوادث جنگ جهانی دوم منجر به بیگانه ستیزی و نارضایتی از عملکرد متفقین در بین مردم شهر و روستا گردید. این ویژگی های مثبت مختص شرایط دوران جنگ بود و به محض پایان جنگ این پیامدها نیز استمرار نیافت. کمبود نان و هیجان عمومی ناشی از آن در زمان جنگ پیامدی چند وجهی بود که تاثیرات آن طولانی و مخرب تر از دیگر پیامدهای اجتماعی بود. این قضیه با دخالت-های متعدد نیروهای متفقین، ملاکین و محتکرین، نانوایی ها و حکومت محلی به حادثه ای تاثیر گذار در زمان جنگ تبدیل گردید. تبعید و زندانی نمودن مردم مخالف حضور متفقین در همدان، سیاست غالب انگلیسی ها در همدان دوران جنگ بود. با این سیاست انگلیسی ها زمام شهر را در اختیار خود گرفتند. در زمان جنگ مهاجرت درونی به خصوص مهاجرت روستاییان به شهر پر رنگ تر از مهاجرت بیرونی بود اما با دور شدن از فضای جنگ روند مهاجرت بیرونی بر مهاجرت درونی غالب گردید که تاکنون نیز ادامه دارد. گسست اجتماعی دوران جنگ باعث ایجاد دگرگونی شدید در حوزه قومی، زبانی و ساختار اجتماعی منطقه شد. شکل گیری غارت، راهزنی و حتی دست درازی به اموال نیروهای متفقین برای به دست آوردن مواد غذایی، ایجاد هرج و مرج در شهر، دستبرد به دکاکین و منازل از مصادیق پیامد ناامنی بود که با گسترش آن، آرامش از منطقه رخت بربست و نارضایتی مردم در این زمان رو به افزایش نهاد..
شناسایی عوامل مؤثر در فرمول بندی عبارت جست وجو: مروری نظام مند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: شناسایی مهم ترین عوامل مؤثر در فرمول بندی عبارت جست وجو از طریق مرور نظام مند متون و سپس دسته بندی آن هاست. روش: پژوهش حاضر به شیوه کیفی و به روش فراترکیب تحلیلی در شش گام انجام شد که عبارت اند از: تعیین واژه های کلیدی، ایجاد معیارهای شمول و حذف مقالات، جست وجو در پیشینه، استخراج فهرست الف، ب و ج، تحلیل توصیفی و تحلیل مضمون. در این راستا، براساس چرخه جست وجو و با به کارگیری تعدادی کلیدواژه، که متخصصان تأیید کرده اند، پژوهش های مرتبط با عوامل مؤثر در فرمول بندی عبارت جست وجو مطالعه و بررسی شد. پس از تحلیل توصیفی این منابع، مفاهیم متناسب با موضوع استخراج شد. جامعه آماری این پژوهش شامل 102 مقاله بود که در زمینه شناسایی عوامل مؤثر در فرمول بندی عبارت جست وجو و در بازه زمانی 1991 تا 2021 نگاشته شده بودند. جست وجوی این منابع در پایگاه های معتبر نظیر وب آو ساینس، اسکوپس، اشپرینگر، امرالد، الزویر، اریک، پروکوئست، ابسکو، سایت سیر، اینفورمیشن ریسرچ، لیزا، لیستا و وایلی انجام شد. پس از استخراج مقالات و گردآوری و تحلیل داده های کیفی آن ها، از این تحلیل ها برای تعیین عوامل مؤثر در فرمول بندی عبارت جست وجو استفاده شد. یافته ها: عوامل مؤثر در فرمول بندی عبارت جست وجو خود از زمینه های متعددی همچون کاربر و وظیفه بازیابی نشئت می گیرد که می توان آن ها را به دو دسته کلیِ عوامل مرتبط با کاربر و عوامل مرتبط با وظیفه دسته بندی کرد. دسته اول شامل دانش موضوعی، دانش نحوه کار با سامانه جست وجو، تجربه جست وجو، زبان، ویژگی های جمعیت شناختی، عوامل بافتی، سبک شناختی، بار شناختی و دسته دوم شامل نوع وظیفه جست وجو و دشواری وظیفه بودند. این عوامل به صورت های مختلف فرایند فرمول بندی را متغیر می سازند. تأثیر ناشی از این عوامل را می توان به صورت مثبت و منفی در نظر گرفت؛ برخی از آن ها ممکن است به ارتقای کیفیت فرمول بندی کمک کنند. در مقابل، برخی دیگر ممکن است مانع انجام صحیح این مرحله از بازیابی شوند. نتیجه گیری: ازآنجاکه فرمول بندی بخش مهمی از رفتارهای اطلاع یابی است، شناخت عوامل مؤثر در این فرایند می تواند در کشف الگوهای اطلاع یابی مؤثر واقع شود. همچنین شناخت عوامل مؤثر در فرمول بندی عبارت جست وجو سبب بهبود کیفیت آموزش سواد اطلاعاتی از طریق متخصصان این حوزه می شود. از طرفی به طراحان و توسعه دهندگان وب نیز کمک می کند تا ابزارهای جست وجوی متناسب با نیاز کاربر را ایجاد کنند. ضمن اینکه درک چگونگی فرمول بندی عبارت جست وجو تحت تأثیر عوامل گوناگون و شناخت این عوامل، می تواند به افزایش کیفیت جست وجو و بازیابی نتایج مرتبط تر کمک کند و تعامل انسان رایانه را بهبود بخشد.
آینده علم اطلاعات و دانش شناسی: مروری نظام مند بر مطالعات انجام شده در ایران و جهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: رشته علم اطلاعات و دانش شناسی برای انطباق و همگام شدن با تحولات روز و رویارویی مؤثر با آن ها و حفظ موقعیت و بقای خود در شرایط رقابتی کنونی، نیاز به مطالعاتی نظام مند درباره آینده دارد. در این راستا، پژوهش حاضر بر آن است تا با مرور مطالعات مربوط به آینده علم اطلاعات و دانش شناسی در ایران و جهان، پژوهشگران آینده را در جهت توسعه پژوهش در این زمینه سوق دهد. روش پژوهش: پژوهش حاضر با استفاده از روش مرور نظام مند انجام گرفته است. بدین منظور، پژوهش های مرتبط در پایگاه های اطلاعاتی بین المللی و داخلی بدون در نظر گرفتن محدودیت زمانی مورد جستجو قرار گرفتند. در مجموع، 114 اثر مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها: مروری بر مطالعات نشان داد که 14 پایان نامه، 25 مقاله همایش، 65 مقاله نشریه و 10 یادداشت وبگاه به مسئله آینده علم اطلاعات و دانش شناسی پرداخته اند. این پژوهش ها در چهار محور مورد مطالعه قرار گرفتند: 1. کتابخانه ها و مراکز اطلاعاتی در آینده؛ 2. کتابداران و متخصصان علم اطلاعات در آینده؛ 3. آینده آموزش در علم اطلاعات و دانش شناسی؛ و 4. آینده پژوهش در این حوزه. نتیجه گیری: رشته علم اطلاعات و دانش شناسی، کتابخانه ها و کتابداران در آینده همچنان به ایفای نقش خود ادامه خواهند داد؛ اما، برای این که بتوانند با وجود رقبایی نظیر اینترنت، ابرموتورهای جستجو، شبکه های اجتماعی و سایر ابزارهای نوین جایگاه خود را حفظ و ارتقا دهند، لازم است خدمات خود را متناسب با نیازهای روز و فناوری های نوین متحول سازند.
شناسایی و تعیین انواع ویژه و صفات موجودیت های داده ای در بافت اطلاعاتی ایرانی اسلامی از دیدگاه سازماندهی اطلاعات و دانش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: با توجه به اهمیت شناسایی انواع موجودیت ها و صفات ویژه آن ها در بافت اطلاعاتی ایرانی اسلامی از دیدگاه سازماندهی اطلاعات و دانش، این پژوهش ضمن شناسایی و تعیین انواع مذکور، صفات بومی این موجودیت ها را نیز به طور کامل تعیین نمود. روش شناسی : این پژوهش از لحاظ ماهیت و هدف، یک پژوهش توسعه ای کاربردی است که با روش تحلیل محتوای کیفی انجام شد. واحد ثبت، موجودیت های داده ای در بافت اطلاعاتی ایرانی اسلامی و همچنین صفات بودند. واحد معنا نیز، پیشینه های فراداده ای در نظر گرفته شد. ابتدا با استفاده از روش اسنادی، و با سرشماری پیشینه های فراداده ایِ موجودیت های داده ای ایرانی اسلامی در فهرست کتابخانه ملی ایران، کتابخانه آستان قدس رضوی، کتابخانه مرکز فرهنگ و معارف قرآن، کتابخانه دفتر تبلیغات اسلامی و مقالات سه پایگاه اطلاعاتی ویکی فقه، ویکی شیعه و ویکی اهل بیت برای هر یک از انواع مورد بررسی قرار گرفت و انواع و صفات ویژه استخراج گردید. سپس با مصاحبه با 5 متخصص در حوزه انتشارات ایرانی اسلامی و سازماندهی اطلاعات، بررسی دقیق تر انواع و صفات ویژه موجودیت های داده ای در حوزه ایرانی اسلامی صورت گرفت. سؤالات مصاحبه به تفکیک برای هرکدام از انواع و صفات ویژه موجودیت های داده ای بود. بخشی نیز برای ذکر صفات پیشنهادی در نظر گرفته شد. یافته ها : 8 نوع موجودیت داده ای دارای صفات ویژه در موجودیت ها شناسایی شد که شامل نوع اول مستدرک/ ذیل/ تکلمه/ الحاقات دارای شش صفت ویژه و تنها صفت ویژه «نوع مستدرک» دارای سه صفت در سطح اول بود؛ نوع دوم تقریر/ امالی/ تحریر دارای یک صفت ویژه؛ نوع سوم شرح/ توضیح/ تفسیر/ تبیین دارای دو صفت ویژه؛ نوع چهارم اجازه دارای دو صفت ویژه؛ نوع پنجم سماعات دارای یک صفت ویژه؛ نوع هفتم حاشیه ها/ تعلیقات دارای دو صفت ویژه؛ نوع هفتم جنگ/ سفینه/ کشکول/ بیاض/ مرقع/ خرقه دارای یک صفت ویژه و نوع هشتم تذکره/ زندگینامه/ سرگذشتنامه/ بیوگرافی/ تراجم دارای سه صفت ویژه. نتیجه : با توجه به اینکه در فرانماها و استانداردهای جدید به انواع و صفات ویژه آن ها در موجودیت های داده ای بافت ایرانی اسلامی پرداخته نشده است نتایج پژوهش حاضر می بایست در ایجاد پروفایل کاربردی فراداده ای جهت توصیف و سازماندهی انواع و صفات ویژه موجودیت های داده ای بافت اطلاعاتی ایرانی اسلامی در محیط وب کنونی به کار رود.
شناسایی و رتبه بندی موانع کارآفرینی درون سازمانی در کتابخانه های دانشگاه فردوسی مشهد و دانشگاه علوم پزشکی مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: امروزه کتابخانه ها جهت حفظ جایگاه خود و اثرگذاری بهتر در جامعه، نیازمند کارآفرینی درون سازمانی هستند؛ اما نتایج پژوهش ها حکایت از وضعیت نامطلوب کارآفرینی درون سازمانی در کتابخانه ها دارد. ازاین رو، هدف این پژوهش شناسایی و رتبه بندی موانع کارآفرینی درون سازمانی در کتابخانه های دانشگاه فردوسی مشهد و دانشگاه علوم پزشکی مشهد بود. روش شناسی: پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش، پیمایشی بود. جامعه آماری پژوهش، تمامی کتابداران کتابخا نه های دانشگاه فردوسی (47 نفر) و دانشگاه علوم پزشکی مشهد (45 نفر) بودند. حجم نمونه به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای نسبتی انتخاب شد (هر دانشگاه یک طبقه در نظر گرفته شد). بر اساس فرمول حجم نمونه کوکران، تعداد نمونه دانشگاه فردوسی 37 نفر و تعداد نمونه دانشگاه علوم پزشکی مشهد 30 نفر تعیین شد. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه محقق ساخته بود (شامل 72 گویه). پرسشنامه پس از تأیید روایی و پایایی، به اعضای نمونه توزیع شد. داده ها با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی و به وسیله نرم افزار اس پی اس اس تحلیل گردید. یافته ها: یافته ها نشان داد که هر سه دسته موانع ساختاری، رفتاری و زمینه ای، موانع کارآفرینی در کتابخانه های دانشگاه فردوسی و علوم پزشکی مشهد بودند که مهمترین آنها موانع زمینه ای بود و سپس به ترتیب موانع ساختاری و رفتاری قرار داشتند. در کتابخانه های هر دو دانشگاه، مهمترین مانع زمینه ای، عوامل اقتصادی؛ مهمترین مانع ساختاری، سیستم حقوق و دستمزد و مهمترین مانع رفتاری، انگیزش کارکنان بود. نتیجه گیری: موانع متعدد داخلی و خارجی برای کارآفرینی درون سازمانی در کتابخانه های دانشگاه فردوسی مشهد و دانشگاه علوم پزشکی مشهد وجود دارد، اما نکته با اهمیت آن است که ویژگی های شخصیتی کتابداران و مدیران و همچنین فرهنگ سازمانی که از عوامل مهمی جهت بروز رفتارهای کارآفرینانه در یک سازمان هستند، در این کتابخانه ها وضعیت مناسبی دارند و در صورت رفع موانع، امکان بروز فعالیت های کارآفرینانه در این کتابخانه ها به خوبی میسر خواهد شد.
تحلیل آینده باورپذیر ساختار علمی دانشگاه آزاد اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: تحلیل آینده باورپذیر ساختار علمی دانشگاه آزاد اسلامی مبتنی بر تولیدات آن در پایگاه اطلاعاتی وب آوساینس بر مبنای دیدگاه پژوهشگران برتر و مدیران سیاست گذار علمی آن سازمان هدف پژوهش حاضر است. روش شناسی: پژوهش حاضر از نوع پژوهش های کاربردی با رویکرد کیفی است و از روش مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته برای گردآوری اطلاعات استفاده شد؛ که از 10 نفر از پژوهشگران برتر در هفت گرایش اصلی موضوعی (علوم پایه، علوم پزشکی، علوم انسانی، فنی و مهندسی، هنر و معماری، دامپزشکی و کشاورزی) و مدیران سیاست گذار علمی دانشگاه آزاد اسلامی به شیوه نمونه گیری هدفمند مصاحبه به عمل آمد و از نرم افزار مکس کیودا برای تحلیل و کدگذاری داده ها استفاده شد. یافته ها: تحلیل کیفی نتایج پژوهش به شناسایی 73 مفهوم و 18 مقوله فرعی در زیر مجموعه 3 مقوله اصلی (وزن گذشته/ فشار حال/ کشش آینده) برای آینده باورپذیر ساختار علمی دانشگاه آزاد اسلامی انجامید. همچنین یافته ها نشان داد ساختار علمی دانشگاه آزاد اسلامی از موانع گوناگونی به عنوان وزن گذشته؛ و پیشران هایی به عنوان فشار حال؛ نیز چشم اندازهایی به عنوان کشش آینده شکل گرفته است. نتیجه : نتایج نشان داد ساختار علمی دانشگاه آزاد اسلامی بیشتر به سمت وزن گذشته و فشار حال متمایل است و ضرورت دارد مسئولین دانشگاه تمهیداتی در کاستن وزن های گذشته (موانع پژوهشی، سازمانی، انگیزشی، اقتصادی، فرهنگی، ارتباطی و تکنولوژیکی) و همگامی با فشار حال (پیشران های پژوهشی، فناوری، انگیزشی و اقتصادی) جهت تغییر مسیر به سمت کشش آینده (چشم اندازهای پژوهشی، اقتصادی، فناوری، ساختار سازمانی، انگیزشی، فرهنگی و ارتباطات) در نظر گیرند تا دانشگاه راهی هموار و سریعتر برای رسیدن به ساختار علمی مطلوب در پیش داشته باشد.
نقش معماری و فضای کتابخانه های عمومی در میزان رضایت کاربران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: معماری و فضای کتابخانه های عمومی عواملی اثرگذار در رضایت کاربران و جذب و نگهداری آنان هستند. در این مطالعه نقش مؤلفه های مرتبط با معماری و فضای کتابخانه های عمومی در میزان رضایتمندی کاربران آنها بررسی شده است. روش شناسی : در این پژوهش پیمایشی از نوع توصیفی همبستگی، از میان 15000 نفر از کاربران فعال 23 کتابخانه عمومی شهر کرمانشاه نمونه ای متشکل از 375 نفر از کاربران به روش تصادفی طبقه ای بر پایه فرمول کوکران انتخاب شد. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه ای با 39 گویه در مقیاس پنج طیفی لیکرت با چهار مؤلفه مربوط به معماری و فضای کتابخانه بود که پایایی آن با آلفای کرونباخ و روایی آن با تحلیل عاملی تأییدی به دست آمد. داده های 346 پرسشنامه تکمیل شده با نرم افزار اس پی اس اس تجزیه وتحلیل شد. یافته ها : یافته های این پژوهش نشان داد بین معماری کتابخانه های عمومی و رضایتمندی کاربران از آنها رابطه معناداری وجود دارد. همچنین بین عوامل فیزیکی و رضایتمندی کاربران کتابخانه های عمومی هم رابطه معنادار وجود دارد؛ اما بین حذف صداهای مزاحم (آکوستیک) و رضایتمندی کاربران کتابخانه های عمومی رابطه معنادار وجود ندارد. در نهایت بین طراحی فضاهای پشتیبانی و رضایتمندی کاربران هم رابطه معناداری وجود دارد. نتیجه : برای جلب رضایت کاربران کتابخانه های عمومی، توجه به عوامل معماری و فضا بسیار لازم و اثرگذار است. این دو عامل به اجتماعی سازی خدمات کتابخانه و تقویت اثر فرهنگی بومی آن کمک می کند.
بررسی رابطه بین میزان مشارکت در مدیریت دانش با تمایل به تفکر انتقادی کتابداران کتابخانه های مرکزی دانشگاه های دولتی شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف اصلی از پژوهش حاضر شناسایی رابطه بین میزان مشارکت در مدیریت دانش با تمایل به تفکر انتقادی در بین کتابداران کتابخانه های مرکزی دانشگاه های دولتی شهر تهران است. روش پژوهش: این پژوهش از نظر شیوه پژوهش توصیفی همبستگی و از شاخه پیمایشی است؛ و برحسب هدف در دسته پژوهش های کاربردی جای می گیرد. جامعه آماری این پژوهش را کتابداران کتابخانه های مرکزی دانشگاه های دولتی شهر تهران که تعداد آنها 210 نفر بود، تشکیل دادند؛ و با استفاده از جدول مورگان تعداد نمونه 136 نفر بدست آمد. برای جمع آوری داده از دو پرسش نامه استاندارد مشارکت کارکنان در مدیریت دانش کالکارنی و همکاران (2006) و پرسش نامه تمایل به تفکر انتقادی کالیفرنیا (1992) استفاده شد. هر دو پرسش نامه از نظر روایی توسط استاد راهنما تایید شدند؛ و پایایی پرسش نامه ها با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ برای پرسش نامه میزان مشارکت کارکنان در مدیریت دانش (0.946) و برای پرسش نامه تمایل به تفکر انتقادی (0.933) به دست آمد. تجزیه و تحلیل داده ها از طریق آمار توصیفی و آمار استنباطی با استفاده از نرم افزاز اس. پی. اس. اس. انجام شد. یافته ها: نتایج تحلیل داده ها نشان داد که بین متغیر گرایش به تفکر انتقادی و مشارکت در مدیریت دانش رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. نتیجه گیری: پژوهشگران تفکر انتقادی را در دو بعد مهارت ها و تمایلات تفکر انتقادی تعریف و بررسی می کنند، در پژوهش های قبلی رابطه بین مدیریت دانش و بعد مهارت ها بررسی شده بود اما در این پژوهش به بررسی رابطه بین مشارکت در مدیریت دانش و بعد تمایل به تفکر انتقادی پرداخته شد.
تحلیل سلسله مراتبی تسهیم دانش در پارک علم و فناوری گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: تسهیم دانش یکی از حوزه های کلیدی برای شرکت های دانش بنیان است و یکی از مهمترین اولویت های دست اندرکاران مدیریت دانش در جهان است. تسهیم دانش در سازمان باعث کاهش هزینه ها در تولید دانش و تضمین انتشار روش های کاری در داخل سازمان شده و سازمان را قادر به حل مسائل و مشکلات خود می نماید و در غیر این صورت سازمان ها در فضای رقابتی با چالش ها و بحران های متعددی روبه رو می شوند. روش پژوهش: با توجه به اینکه هدف مقاله حاضر رتبه بندی عوامل مؤثر بر تسهیم دانش در پارک علم و فناوری گیلان با استفاده از فرایند تحلیل سلسله مراتبی ای.اچ.پی. در نظر گرفته شده است، در گام اول بر اساس مطالعات و ادبیات مدیریت دانش پرسشنامه محقق ساخته پنج گزینه ای طیف لیکرت ساخته شد که در بین دو گروه خبرگان برون سازمانی و درون سازمانی به صورت پرسشنامه توزیع و جمع آوری گردید. این عوامل در چهار بعد 1. عوامل فردی؛ 2. عوامل سازمانی؛ 3. عوامل فرهنگی اجتماعی؛ و 4. عوامل فناوری شناسایی و دسته بندی شدند. در مرحله بعد در قالب پرسشنامه زوجی و به کمک نرم افزار اکسپرت چویس این عوامل اولویت بندی و وزن دهی شدند. یافته ها: این پژوهش با هدف تعیین وزن دهی و اولویت بندی عوامل مؤثر بر تسهیم دانش در پارک علم و فناوری گیلان با استفاده از فرایند تحلیل سلسله مراتبی به انجام رسید. عوامل فرهنگی اجتماعی (با وزن 340/0) در صدر قرارگرفت و به ترتیب عوامل فردی با (وزن 287/0)؛ عوامل فناوری (با وزن 237/0) و در نهایت، عوامل سازمانی (با وزن 136/)0 در اولویت های بعدی قرار گرفتند. بر این اساس بعد فرهنگی اجتماعی بیشترین تأثیر را بر تسهیم دانش دارد و ابعاد فردی و فناوری و سازمانی به ترتیب در رتبه های دوم تا چهارم جای دارند. ازسویی دیگر عوامل مؤثر بر تسهیم دانش به ترتیب اولویت؛ سرمایه اجتماعی، اعتماد، شبکه های مجازی، آموزش به کارگیری فناوری، انگیزش، تعهد عاطفی، گروه افزار، مهارت های ارتباطی، زیرساخت های فناوری، پاداش سازمانی، فرهنگ سازمانی و ساختار سازمانی هستند که مهمترین آنها؛ سرمایه اجتماعی، اعتماد و شبکه های مجازی بشمار می آیند که نشان می دهد شرکت های دانش بنیان برای رواج تسهیم دانش در سازمان باید، در وهله نخست، به تقویت سرمایه اجتماعی بپردازند. نتیجه گیری: پیشنهاد می شود که مدیران و سیاستگذاران پارک علم و فناوری گیلان قویاً نسبت به عوامل فرهنگی اجتماعی موجود در واحدهای سازمان به کمک منابع انسانی بپردازند تا بتوانند از نتایج تسهیم دانش بیشترین بهره برداری را نمایند.
کتاب، کتابخانه و کتابداری کودک و نوجوان در پایان نامه ها و رساله های ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: شناسایی و تحلیل کمّی و کیفی پایان نامه های با موضوع کتاب، کتابخانه و کتابداری کودک است. روش: روش، تحلیل محتواست و تلاش شده با گردآوری و تحلیل داده های 379 پایان نامه با موضوع کتاب، کتابخانه و کتابداری کودک از سال 1395 تا 1401، گزارش کمّی و کیفی از آنها به دست دهد. یافته ها: پایان نامه ها در دو مقوله اصلی، «کتاب و گونه های ادبی» با 11 زیرمقوله و «ترویج و خدمات رسانی کتاب» با 9 زیرمقوله، جای گرفتند. یافته ها نشان داد از ابتدای تدوین این منابع، گونه ها و انواع ادبیات افت و خیزهایی داشته، اما کمبود پژوهش در کتاب تصویری و گونه پرطرفدار فانتزی میان نوجوانان ناامیدکننده است؛ فراوانی پایان نامه در چهار رشته و گرایش: زبان و ادبیات فارسی (به ویژه با وجود گرایش ادبیات کودک)، علوم تربیتی (برای تأثیر کتاب و قصه گویی در آموزش)، علم اطلاعات و دانش شناسی (به خاطر ترویج مطالعه و وظیفه مهم ارائه خدمات به کودک) و زبان های خارجی (با تأکید بر شیوه های ترجمه و آموزش زبان با قصه گویی) قابل انتظار است؛ اما بی رغبتی کتابداران به پژوهش در قصه گویی (پربسامدترین زیرمقوله) و نیز تعداد کم پژوهش در ترویج مطالعه، به عنوان یکی از مهمترین دغدغه های این رشته، هشداردهنده است. در این پژوهش تحلیل محتوا و روش کتابخانه ای به سبب ماهیت متون ادبی، پُراستفاده ترین روش بوده است. همچنین به نظر می رسد کسب نتیجه ای متقن و بی شبهه در اختصاص یکی از چهار رویکردِ: موضوع محور، متن محور، مسئله محور و تطبیقی به پایان نامه ها ، نیازمند نظر انتقادی متخصصان ادبیات کودک باشد. نتیجه گیری: در پژوهش حاضر، علاوه بر نگاه متفاوت در تشخیص موضوع و زیرموضوع پایان نامه ها تا سه سطح، و نیز تعیین آثار و پدیدآوران مورد پژوهش، بررسی آنها از جنبه چهار رویکرد پژوهشی (مسئله محوری، موضوع محوری، متن محوری و تطبیقی) نیز صورت گرفته است.