فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۲۱ تا ۳۴۰ مورد از کل ۷٬۹۰۱ مورد.
منبع:
بازیابی دانش و نظام های معنایی سال ۱۱ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۴۰
229 - 267
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش شناسایی مؤلفه های کلیدی ارزیابی عملکرد فناوری دانش از دیدگاه خبرگان است. این پژوهش در سایه پارادایم اثبات گرایی قرار گرفت. جهت گردآوری اطلاعات، روش های کتابخانه ای و میدانی مدنظر بوده است. ابتدا مؤلفه های ارزیابی عملکرد فناوری های دانش به وسیله روش دلفی به دست آمد. سپس برای مقایسه این مؤلفه ها پرسش نامه میان اعضای هیئت علمی و دانشجویان مقطع دکتری رشته علم اطلاعات و دانش شناسی دانشگاه های دولتی تهران توزیع و جهت تحلیل داده ها از روش AHP استفاده شد. برای تحلیل داده ها از نرم افزارهای Spss 25 و Expert Choice 11 استفاده شد. در مرحله دلفی 10 شاخص اصلی مالی، کیفیت سیستم، زیرساخت سیستمی، کیفیت خدمات فناوری دانش و دانش، معماری فناوری دانش، رابط کاربری، رضایت کاربر در مورد سیستم، ارزش نتایج حاصل از کار، مزایا و منافع درک شده از سیستم و به روز بودن شناسایی شد. براساس روش تحلیل سلسله مراتبی مؤلفه مالی در درجه اول، کیفیت سیستم در درجه دوم، زیرساخت سیستمی در درجه سوم، رابط کاربری در درجه چهارم، معماری فناوری دانش در درجه پنجم، کیفیت خدمات فناوری دانش در درجه ششم، رضایت کاربر در مورد سیستم در درجه هفتم، ارزش نتایج حاصل از کار در درجه هشتم و مزایا و منافع درک شده از سیستم و به روز بودن در درجه نهم قرار گرفتند. موضوع موردمطالعه و روش انجام این پژوهش دارای اصالت است. نتایج این پژوهش می تواند در ارزیابی عملکرد فناوری های دانش موردتوجه قرار گیرد و به کار رود. ارزیابی عملکرد فناوری های دانش در سازمان منجر به جلوگیری از هدر رفتن هزینه و زمان می شود. با ارزیابی می توان به پیشروی و بهبود عملکرد سازمان کمک کرد.
واکاوی اکتشافی کاربردپذیری وبی سکوهای فناوری و نوآوری مبتنی بر نظرات خبرگان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف اصلی پژوهش حاضر شناسایی میزان کاربردپذیری وبی سامانه نظام ایده ها و نیازها (نان) بر اساس نظرات خبرگان موضوعی است.
روش پژوهش: نوع پژوهش حاضر کاربردی است، با روش پیمایشی، رویکرد اکتشافی و بر اساس نظرات 29 خبره موضوعی انجام گردید. این مقاله با مدل ارزیابی اکتشافی کاربردپذیری نیلسون انجام شد. داده ها با پرسشنامه محقق ساخته گردآوری شد. شاخص روایی محتوایی پرسشنامه 97/0 و ضریب آلفای کرونباخ نیز 0/86 بود. به منظور تحلیل داده ها در سطح توصیفی، از فراوانی و درصد، میانگین و انحراف استاندارد و در سطح استنباطی از آزمون های اندازه گیری مکرر، تی مستقل و مان ویتنی یو استفاده شد.
یافته ها: ارزیابی کنندگان سامانه نان دریافتند این سامانه از نظر کاربردپذیری وبی در وضعیت «مطلوبی» قرار دارد. بر این اساس، میانگین پاسخ شرکت کنندگان برابر با 210/45 است که از متوسط نظری (192) به صورت معنی داری بزرگتر است (0/02 = P). در ارزیابی کاربردپذیری وبی سامانه نان، جنسیت (0/50 = P)، سابقه کاری خبرگان تفاوت معنی داری ایجاد نمی کند (0/40 = P). بین خبرگان هیئت علمی و غیرهیئت علمی فقط در سه مؤلفه از مؤلفه های مورد مطالعه کمک به کاربر در شناسایی، تشخیص و جبران خطا ها، پیشگیری از خطا و تشخیص به جای یادآوری (0/03 = P و 0/04 = P و 0/01 = P) تفاوت معنی دار آماری وجود دارد.
نتیجه گیری: سامانه نان در اغلب مؤلفه های ارزیابی شده از نظر خبرگان این پژوهش در وضعیت مطلوبی قرار دارد. این یافته نشان از آن دارد که طراحان این سامانه در زمان طراحی به استانداردهای طراحی سامانه های وبی و رابط کاربری توجه داشته اند. شایان ذکر است که سامانه هایی هم که از منظرهای گوناگون در وضعیت مطلوب قرار دارند، ضروری است به طور مداوم و منظم ارزیابی شده و با تعامل مستمر با کاربران نهایی نسبت به باز طراحی و روزآمدی سامانه، اقدام های لازم انجام گردد.
ارائه الگوی عامل هوشمند هوش مصنوعی پایش پاسخ های رفتاری مصرف کنندگان کیف و کفش در بستر بلاکچین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: عامل هوشمند هوش مصنوعی پاسخ های رفتاری مصرف کنندگان، سیستمی است که براساس دانش و تجربیات اکتسابی با شناخت نوع سبک غالب رفتاری مصرف کننده، ضمن شناسایی ناهنجاری های رفتاری، به بررسی مدل های رفتاری و ابعاد پاسخ های رفتاری مصرف کنندگان می پردازد و قادر است تا به صورت هوشمندانه تصمیم بگیرد که از کدام مدل رفتاری برای تأثیرگذاری حداکثری بر رفتارها و عادت های مصرف کنندگان جهت ارزش آفرینی و افزایش چرخه عمر مشتری استفاده نماید. در این راستا، هدف پژوهش حاضر ارائه الگوی عامل هوشمند هوش مصنوعی پایش پاسخ های رفتاری مصرف کنندگان کیف و کفش در بستر بلاکچین بود. روش : پژوهش حاضر از نوع کیفی است. از دو روش مرور نظام مند و داده بنیاد به صورت ترکیبی استفاده شد. جامعه آماری در روش داده بنیاد، خبرگان رشته های مدیریت بازرگانی، مدیریت اطلاعات و کامپیوتر بودند و حجم نمونه با اشباع نظری 16 نفر با استفاده از نمونه گیری هدفمند مشخص شد. ابزار گردآوری داده ها در روش مرور نظام مند مطالعات کتابخانه ای، و در روش داده بنیاد مصاحبه نیمه ساختاریافته با خبرگان بود. اعتبارسنجی این تحقیق به استناد معیار کیفی لینکلن و گوبا انجام شد. یافته ها: ابتدا با استفاده از روش مرور نظام مند، پیشایندها و پدیده مرکزی الگو شناسایی گردید. تعداد 361 مقاله با توجه به موضوع تحقیق شناسایی شد که پس از غربالگری، 26 مقاله فارسی و انگلیسی از نظر موضوع و محتوا شمول تشخیص داده شد. با توجه به اینکه ادبیات و پیشینه پژوهش جهت تکمیل الگوی پارادایمی، از غنای لازم برخوردار نبود، در ادامه تحقیق برای شناسایی عوامل مداخله گر، عوامل زمینه ای، راهبردها و پیامدها، از روش داده بنیاد با بهره گیری از نظر خبرگان استفاده گردید. نتیجه گیری: پژوهش حاضر منجربه ارائه الگوی پارادایمی جدیدی با عنوان عامل هوشمند هوش مصنوعی پایش پاسخ های رفتاری مصرف کنندگان کیف و کفش در بستر بلاکچین گردید.
شناسایی سطوح تجاری سازی دانش در نظام آموزش عالی ایران و اعتباریابی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر شناسایی و اولویت بندی سطوح تجاری سازی دانش در نظام آموزش عالی ایران و اعتباریابی آن می باشد.
روش: روش پژوهش آمیخته اکتشافی است. برای جمع آوری اطلاعات پس از مطالعات کتابخانه ای و شناسایی گروه خبرگان، با استفاده از ابزار مصاحبه نیمه ساختاریافته و با روش نمونه گیری گلوله برفی، با 16 نفر مصاحبه شده و اشباع نظری حاصل گردید. پس از پیاده سازی مصاحبه ها، با کمک روش تحلیل مضمون، مصادیق شناسایی و سطح بندی شدند. سپس مصادیق شناسایی شده در جامعه تحقیق که اساتید دانشگاه آزاد اسلامی شهر تهران بودند، اولویت بندی و اعتباریابی گردید. روایی و پایایی بخش کیفی با روش تثلیث و شاخص باز آزمون، و در بخش کمّی، با تأیید پرسشنامه توسط متخصصین امر، آلفای کرنباخ و بارعاملی ها تأیید شدند.
یافته ها: یافته ها در دو بخش کیفی و کمّی حاصل گردید، در بخش کیفی، شناسایی سطوح تجاری سازی دانش در نظام آموزش عالی کشور، با مصاحبه از گروه خبرگان حاصل گردید، سپس اطلاعات گردآوری شده با کمک تحلیل مضمون در قالب 6 مضمون فراگیر (عوامل محیطی، ساختار سازمانی، ویژگی های خالقین ذهنی، ویژگی های دانش خلق شده، ویژگی های مصرف کنندگان دانش و نوع دانش)، 25 مضمون سازماندهنده و 87 مضمون پایه انجام شد، سپس در گام کمی، داده ها با کمک پرسشنامه از جامعه تحقیق (اساتید دانشگاه آزاد اسلامی شهر تهران) اخذ و با کمک بارعاملی ها، داده ها، اولویت بندی گردید، بر اساس بار عاملی های احصاء شده مضمون ویژگی های ذهنی خالقین دانش با ضریب 939% و مضمون دانش تخصصی با ضریب 949% در اولویت نخست سطوح مضامین فراگیر و سازماندهنده قرار گرفتند.
نتیجه گیری: نتایج پژوهش بیانگر شناسایی سطوح تجاری سازی در نظام آموزش عالی ایران می باشند. بار عاملی های احصاء شده، ضمن تأکید بر ضرورت توجه به تمامی سطوح، ترتیب اولویت بندی های برآمده از آن، ضرورت توجه به میزان سهم هر یک از مصادیق را در متغیر مورد مطالعه، با توجه به محدودیت منابع و مدیریت صحیح آن نشان می دهد.
ارزیابی وب سایت نشریات تخصصی حوزه علم اطلاعات و دانش شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم و فنون مدیریت اطلاعات دوره ۱۰ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۳۶)
153 - 172
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر درصدد است ویژگی های ظاهری، ساختاری و محتوایی وب سایت های نشریات فارسی زبان حوزه علم اطلاعات و دانش شناسی را در ایران بررسی کند.
روش: این پژوهش از نوع پژوهش های پیمایشی با رویکرد توصیفی است که به توصیف وضعیت وب سایت های نشریات تخصصی حوزه علم اطلاعات و دانش شناسی ایران می پردازد. گردآوری داده ها با استفاده از ابزار سیاهه وارسی محقق ساخته در سه بخش معیارهای ظاهری، معیارهای ساختاری، و معیارهای محتوایی انجام شد. ارزیابی سه وجهی وب سایت های مورد نظر با مراجعه مستقیم پژوهشگر به وب سایت هر نشریه و با روش مشاهده صورت گرفت. تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار Spss انجام شد.
یافته ها: مقایسه ویژگی های سه وجهی بررسی شده در وب سایت نشریات نشان داد که از نظر رعایت ویژگی ها و مولفه های ساختاری، محتوایی و ظاهری، به ترتیب در وضعیت مطلوب، مطلوب و قابل قبول قرار دارند. مولفه های پیوند جستجو در موتورهای جستجوی عمومی، اتاق گفتگو، تبلیغات در وب سایت، و تاریخ ایجاد وب سایت، کمترین امتیاز در بین مولفه های ساختاری را به خود اختصاص داده اند. عدم توجه به مولفه های امکان جستجو در موتورهای جستجوی عمومی از وب سایت نشریه و مولفه های تعامل با کاربران و اعمال نظرات آنها در سیاستگذاری، و مولفه های مربوط به جلب اعتماد مخاطبان نسبت به اعتبار نشریه از ضعف های عمده وب سایت نشریات در مقوله ساختاری بودند. در مورد ویژگی های محتوایی نیز کمترین میزان امتیاز به مولفه های عنوان مقاله به عربی، عنوان مقاله به سایر زبان ها، ذکر نام منابع مطالب وب سایت، تعلق داشت که هیچ امتیازی کسب نکردند. در بخش ویژگی های ظاهری مواردی مانند درج لوگو، ذکر تغییرات عنوان، و ذکر عنوان کوتاه نیز باید مدنظر قرار بگیرند. کمترین امتیاز نیز به مولفه های همراه بودن مطالب با صدا، فیلم و تصویر، عکس و نمودار تعلق دارد که در هیچ کدام از وب سایت های مورد بررسی رعایت نشده است.
نتیجه گیری: وب سایت ها ابزار بسیار مناسبی برای برقراری ارتباط بین نشریات با مخاطبان خود که از علاقه مندان به آموزش و پژوهش هستند، می باشند. در این پژوهش مشخص گردید که وب سایت های مورد مطالعه به لحاظ ساختاری و محتوایی، در وضعیت مطلوب، و به لحاظ ظاهری وضعیت قابل قبولی دارند. در هر سه بخش از مولفه ها، در وب سایت های مورد مطالعه نقاط ضعفی وجود دارد که باید مورد توجه دست اندرکاران نشریه واقع شده و برطرف شوند.
ترسیم نقشه علمی هوش مصنوعی در برونداد پژوهشگران دانشگاه های شهر تهران: تحلیل بیبلیومتریک بروندادهای علمی منتشر شده در پایگاه استنادی اسکوپوس در بازه 2015-2025(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات کاربردی علم سنجی دوره ۱ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
55 - 76
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این مطالعه، ترسیم نقشه علمی حوزه هوش مصنوعی در برونداد پژوهشگران دانشگاه های شهر تهران در پایگاه استنادی اسکوپوس است.
روش: این تحقیق از نظر هدف کاربردی بوده و با استفاده از روش مطالعه توصیفی- تحلیلی و تکنیک کتابسنجی انجام شده است. برای ترسیم نقشه های علمی، از ابزارهایی مانند نرم افزار VOS viewer استفاده شد. در این مطالعه، داده های علمی مرتبط با هوش مصنوعی که توسط پژوهشگران دانشگاه های تهران در پایگاه استنادی اسکوپوس منتشر شده اند، مورد بررسی و تحلیل قرار گرفتند. داده های مورد استفاده شامل مقالات منتشر شده در زمینه هوش مصنوعی در بازه زمانی 10 ساله (2015-2025) بودند.
یافته ها: پژوهشگران ایرانی در زمینه هوش مصنوعی به طور عمده در حوزه های یادگیری ماشین، شبکه های عصبی و پردازش زبان طبیعی فعال هستند و همکاری های بین المللی چشمگیری با پژوهشگران کشورهای مختلف دارند. همچنین، بیشترین تعداد مقالات مربوط به این حوزه از سوی دانشگاه های بزرگ و معتبر ایران منتشر شده است.
نتیجه گیری: در سال های اخیر، رشد چشمگیری در تولید مقالات علمی در زمینه هوش مصنوعی در دانشگاه های شهر تهران مشاهده می شود و این روند در آینده نیز به رشد خود ادامه خواهد داد. نتایج این پژوهش می تواند به سیاست گذاران و پژوهشگران کمک کند تا به بهبود استراتژی های تحقیقاتی و همکاری های علمی در این حوزه بپردازند.
ارزیابی، تحلیل و مصورسازی شبکه هم نویسندگی پژوهشگران دانشگاه های علوم پزشکی حوزه قلب و عروق در پایگاه اطلاعاتی اسکوپوس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات کاربردی علم سنجی دوره ۱ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
91 - 100
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر شناسایی، ارزیابی و تحلیل شبکه هم نویسندگی پژوهشگران حوزه قلب و عروق دانشگاه های علوم پزشکی در پایگاه اطلاعاتی اسکوپوس تا سال 2020 میلادی است.
روش: این پژوهش از نوع کاربردی بوده که با رویکرد علم سنجی و تحلیل شبکه های اجتماعی انجام شده است. جامعه پژوهش شامل همه پژوهشگران حوزه بیماری های قلب و عروق بوده که در پایگاه اسکوپوس طی سال های 1999 تا 14 جولای 2020 مقاله داشته اند و حداقل یکی از نویسندگان آنها وابستگی سازمانی دانشگاه های علوم پزشکی را داشتند. ترسیم و تحلیل ساختار منتج از تحلیل هم نویسندگی با استفاده از نرم افزارهای BibeExcle, Ucinet انجام شده است.
یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که از نظر تعداد مقالات، کاظم رحیمی از دانشگاه آکسفورد با 1143 مقاله، مازیار مرادی لاکه از دانشگاه علوم پزشکی ایران با 1142 مقاله و علی کیادلیری از فیلادلفیای آمریکا با 1072 مقاله به ترتیب در رتبه های اول تا سوم قرار دارند و پژوهشگران برتر این حوزه از نظر تعداد مقاله (بهره وری) به حساب می آیند. همچنین از نظر تعداد استناد مصطفی قربانی با دریافت 100 استناد در جایگاه نخست، حمید آسایش با دریافت 99 استناد در جایگاه دوم، و امیرکساییان از دانشگاه علوم پزشکی تهران با دریافت مجموع 88 استناد در جایگاه سوم قرار دارند. امیرحسین صاحبکار و رضا ملک زاده و نضال صراف زادگان، با مرکزیت رتبه 105 و 96 و92 به ترتیب بالاترین مرکزیت رتبه را دارند. از نظر مرکزیت نزدیکی، رضا ملک زاده، و نضال صراف زادگان بالاترین نمره و فرید نجفی، امیرحسین صاحبکار و حسین پوستچی بالاترین نمره مرکزیت بینابینی را کسب کرده اند.
نتیجه گیری: پژوهشگرانی که دارای شاخص های مرکزیت درجه، بینابینی و نزدیکی بالایی بودند، به لحاظ کارایی (تعداد استناد دریافتی) در وضعیت خوبی قرار دارند. نویسندگان مقالات از این طریق می توانند از تشابهات و تمایزهای مختلف موجود، همراه با شاخص های گوناگون هم نویسندگی سایر کشورها مطلع گردند. همچنین علل ضعف و قوت محققان در حوزه های مختلف در انتشار تولیدات علمی در مجلات انگلیسی زبان و غیره مشخص خواهد شد.
مطالعه جامعه شناختی نقش جمع گرایی فرهنگی در اشتراک دانش (مورد مطالعه: دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این مقاله، مطالعه جامعه شناختی مؤلفه های جمع گرایی فرهنگی در اشتراک دانش دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه تبریز است. روش این پژوهش از نوع توصیفی-پیمایشی بوده و جامعه آماری تمامی دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه تبریز که با استفاده از فرمول کوکران و شیوه نمونه گیری طبقه ای متناسب 650 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسش نامه است که با استفاده از نرم افزار اس.پی.اس.اس. نسخه 22 تجزیه وتحلیل شده است. نتایج آزمون همبستگی حاکی از رابطه مثبت و معنی دار بین جمع گرایی فرهنگی با اشتراک دانش دانشجویان است. همچنین بین مؤلفه های جمع گرایی فرهنگی (جمع گرایی عمودی و افقی و فردگرایی افقی) با اشتراک دانش همبستگی مثبت و معنی داری وجود دارد. همچنین نتایج آزمون همبستگی نشان داد که بعد فردگرایی عمودی رابطه معکوس و معنی داری با اشتراک دانش و ابعاد آن دارد. نتایج حاصل از رگرسیون حاکی از این است که مؤلفه های جمع گرایی فرهنگی 24 درصد از واریانس اشتراک دانش را تبیین می کند و در این میان، اهمیت جمع گرایی افقی بیش از سایر عوامل هست.
مروری بر استفاده از هستی شناسی در سازمان دهی دانش بومی کشاورزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: سازمان دهی دانش بومی در کتابخانه ها، آرشیوها و موزه ها با روش های مرسوم سازمان دهی، فهرست نویسی و طبقه بندی به دلیل فقدان اصطلاحات و واژگان دانش بومی و کمبود منابع مکتوب این دانش امکان پذیر نیست. برای ورود دانش بومی که حاصل قرن ها تجربه مردم محلی است، در وب معنایی استفاده از هستی شناسی مناسب به نظر می رسد. این مقاله بر آن است تا ضرورت استفاده از هستی شناسی ها را به منظور ذخیره و بازیابی دانش بومی کشاورزی با مطالعه هستی شناسی های موجود در حوزه کشاورزی و دانش بومی موردبحث و بررسی قرار دهد.روش: در این مطالعه از مرور نظام مند مبتنی بر شواهد استفاده شد. جستجو بر اساس کلمات کلیدی انتخاب شده در پایگاه داده گوگل اسکالر بدون محدودیت زمانی در عنوان مقالات بود. برای تفکیک بهتر موضوعات، کلیدواژه ها از هم جدا و دوبه دو باهم ترکیب شدند. حاصل جستجو با عبارت «هستی شناسی و دانش بومی» بازیابی 12 مقاله و جستجوی کلمات کلیدی «هستی شناسی کشاورزی» بازیابی 83 مقاله و جستجوی عبارت «دانش بومی کشاورزی» 143 مقاله را به دنبال داشت. درمجموع، 238 مقاله با استفاده از سه عبارت کلیدی Agricultural Ontology،Agricultural Indigenous Knowledge،Indigenous Knowledge Ontology از جستجوی انگلیسی بازیابی شد. 6 مقاله با جستجوی دستی به مطالعه اضافه شد و 9 مقاله نیز پس از جستجوی فارسی کلیدواژه های هستی شناسی، سازمان دهی دانش و سازمان دهی دانش بومی به مطالعه اضافه شد، درنهایت پس از مطالعه چکیده و نتایج مقالات و ارتباط با موضوع موردبررسی 37 مقاله انتخاب و بررسی شد.یافته ها: پس از بررسی مقالات، سه هستی شناسی بزرگ و شناخته شده که عبارت بودند از خدمات هستی شناسی کشاورزی، هستی شناسی گیاهی و هستی شناسی محصول، شناسایی شدند. همچنین بررسی ها نشان داد که کشورهای اسپانیا، چین، ایران، نیجریه، سریلانکا، مالزی، تایلند، ژاپن، اندونزی، هند و پاکستان اقداماتی را برای طراحی هستی شناسی دانش بومی کشاورزی و استفاده از این دانش انجام داده اند. کشاورزان و تعداد مقالات بازیابی شده نشان داد که سریلانکا، مالزی و هند در این زمینه تلاش بیشتری کرده اند.نتیجه گیری: اگرچه استفاده از بروشورهای چاپی آموزشی و ترویجی می تواند در انتشار دانش بومی نقش مؤثری داشته باشد، اما انتشار دانش بومی کشاورزی در سطح جهانی نیازمند ورود به شبکه معنایی است، به همین جهت لازم است شرایط ذخیره سازی منابع دانش بومی کشاورزی در وب فراهم شود تا بتوان آن ها را در جستجوی معنایی بازیابی کرد. ازآنجایی که هستی شناسی ها ابزارهایی در وب معنایی هستند که موضوعات یک حوزه خاص را دسته بندی می کنند و روابط منطقی بین آن ها را تعریف می کنند، طراحی هستی شناسی در این حوزه می تواند راهی برای ذخیره و بازیابی آثار مختلف دانش بومی با حفظ رابطه معنایی بین آن ها باشد. هستی شناسی دانش بومی کشاورزی به اشتراک گذاری این دانش به نسل های آینده در نقاط مختلف جهان را تسهیل می کند و به طراحی پایگاه دانش بومی کشاورزی کمک می کند. سازمان هایی که به حفظ، استفاده و توسعه این دانش وابسته اند می توانند از هستی شناسی برای سازمان دهی دانش بومی بهره گیرند.
اثربخشی آموزش بازیابی اطلاعات به صورت الکترونیکی بر مهارت کتابداران در بازیابی اطلاعات (مورد مطالعه: کتابخانه های عمومی استان مازندران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش مطالعه اثربخشی آموزش بازیابی اطلاعات به صورت الکترونیکی بر مهارت کتابداران کتابخانه های عمومی استان مازندران در بازیابی اطلاعات بود.روش شناسی: پژوهش حاضر از نوع کاربردی و آزمایشی است که با طرح پیش آزمون و پس آزمون انجام شد. جامعه آماری شامل کلیه کتابداران کتابخانه های عمومی استان مازندران در سال 1400 بود که از بین آنها، 30 نفر به صورت هدفمند و با توجه به معیارهای ورود به عنوان نمونه انتخاب و به صورت تصادفی ساده دردوگروه کنترل(15نفر) وگروه آزمایش (15نفر) قرارگرفتند. ابزار جمع آوری داده ها، پرسشنامه محقق ساخته مهارت بازیابی اطلاعات بود. روایی صوری پرسشنامه توسط اساتید تأیید شد. پایایی آن با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ، 89/0 محاسبه شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش آمار توصیفی (فراوانی، درصد و میانگین) و استنباطی (آزمون تحلیل کواریانس) استفاده گردید.یافته ها: یافته ها نشان داد که میانگین مهارت بازیابی اطلاعات در گروه آزمایش (07/47) در پس آزمون بیشتر از میانگین گروه کنترل (86/26) است. که بیانگر این است، آموزش بازیابی اطلاعات به صورت الکترونیکی بر مهارت کتابداران در بازیابی اطلاعات تأثیر دارد (p=0/000<0/05) نتیجه گیری: آموزش بازیابی اطلاعات به صورت الکترونیکی می تواند یکی از گزینه های مؤثر در افزایش توانمندی و مهارت های کتابداران باشد. یافته های این مطالعه، موید قابل قبول بودن مباحث نظری ارائه شده در این حوزه است.
تبیین مؤلفه های خدمات کتابخانه ها و مراکز اطلاع رسانی بر اساس معیارهای جامعه اطلاعاتی و ابعاد جهانی شدن با رویکرد نظریه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش، شناسایی و تبیین مؤلفه های خدمات کتابخانه ها و مراکز اطلاع رسانی بر اساس معیارهای جامعه اطلاعاتی و ابعاد جهانی شدن است.روش پژوهش: نوع پژوهش کاربردی با رویکرد کیفی است که با روش تحلیل محتوای کیفی، نظریه داده بنیاد و ابزار مصاحبه گردآوری شده است. روش نمونه گیری هدفمند است. جامعه پژوهش نیز 22 نفر از متخصصان علم اطلاعات و دانش شناسی با زمینه تخصصی جامعه اطلاعاتی، جهانی شدن و ارزیابی خدمات کتابخانه ها هستند که با آنها مصاحبه نیمه ساختاریافته انجام شد. مصاحبه ها تا آنجا ادامه پیدا کرد که مطالب به حالت اشباع رسیدند و از مفاهیم جدید خالی شدند. در این مرحله نیز دو مصاحبه به عنوان اطمینان از اشباع داده ها انجام شد و پس از آن مصاحبه ها متوقف شد.یافته ها: یافته های حاصل از مصاحبه ها در قالب کدگذاری محوری و کدگذاری باز در 5 بخش شرایط علی، راهبردها، شرایط زمینه ای، شرایط مداخله گر و پیامدها ارائه گردید. کدهای محوری برای شرایط علی مؤلفه های خدمات کتابخانه ها و مراکز اطلاع رسانی عبارتند از: عوامل اقتصادی، تولید و سازماندهی دانش و اطلاعات، عوامل زیرساختی و غیره. کدهای محوری برای راهبردهای مؤلفه های خدمات کتابخانه ها و مراکز اطلاع رسانی عبارتند از: هماهنگی و یکپارچه سازی، برنامه ریزی راهبردی، تجزیه و تحلیل محیط های داخلی و خارجی و غیره. کدهای محوری برای شرایط زمینه ای مؤلفه های خدمات کتابخانه ها و مراکز اطلاع رسانی عبارتند از: عوامل قانونی و اقتصادی، عوامل فرهنگی، عوامل ارتباطی و تعاملی و غیره. کدهای محوری برای شرایط مداخله گر یا تعدیل کننده مؤلفه های خدمات کتابخانه ها و مراکز اطلاع رسانی عبارتند از: عوامل بودجه و درآمدی، تنوع فرهنگی-اجتماعی، عوامل کلان و مدیریتی و غیره. کدهای محوری برای پیامدهای مؤلفه های خدمات کتابخانه ها و مراکز اطلاع رسانی عبارتند از: توسعه و تبادل ارتباطات، توسعه و تقویت مدیریت دانش، تقویت جایگاه کتابخانه، بهبود زیرساخت ها، خدمات کتابخانه ای متمایز، و توسعه پایدار که هر کدام از این کدهای محوری شامل چندین زیرمجموعه (کدهای باز) می شوند. در نهایت، مدل پارادایمی پژوهش بر اساس مؤلفه های استخراج شده ارائه گردید.نتیجه گیری: عوامل متعددی به عنوان شرایط علّی، راهبردها، شرایط زمینه ای، شرایط مداخله گر منجر به افزایش یا کاهش کارآیی کتابخانه های دانشگاهی می شوند. امری که در صورت تقویت نقاط قوت و رفع نقاط ضعف منجر به پیامدهایی مثبت در پیشرفت و توسعه این کتابخانه ها می شود. در این راستا، انتظار می رود که کتابخانه ها با توجه به معیارهایی که برای جامعه اطلاعاتی تعیین شده است، عملکرد خود را بهبود بخشند و با توجه به ابعاد جهانی، زمینه مناسبی را برای فعالیت های پژوهشی و آموزشی استادان، دانشجویان و پژوهشگران فراهم نمایند. با توجه به نتایج به دست آمده، می توان گفت که ارائه خدمات جامع و با استفاده از فناوری های نوین و با رعایت معیارهای جامعه اطلاعاتی و ابعاد جهانی، برای کتابخانه ها و مراکز اطلاع رسانی دانشگاهی بسیار حائز اهمیت است.
هیأت تحریریه سنجی: روشی جهت سنجش عملکرد و اثربخشی اعضاء هیأت تحریریه و سردبیران مجلات نمایه شده در ISC(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هیأت تحریریه سنجی به روش ها و شاخص هایی اطلاق می شود که به وسیله آن عملکرد، اثربخشی و نقش اعضاء هیأت تحریریه و سردبیران مجلات در سیاست گذاری و طراحی نقشه راه برای آینده مجلات مورد ارزیابی قرار می گیرد. در پژوهش حاضر با استفاده از هیأت تحریریه سنجی، مجلات نمایه شده ISC در قلمروهای علوم بهداشت، علوم زیستی و هنر و علوم انسانی ارزیابی و تحلیل گردید.روش: در این پژوهش و به منظور دیداری سازی درهم تنیدگی اعضاء هیأت تحریریه و مجلات از روش تحلیل شبکه اجتماعی استفاده شد. بدین منظور شاخص های مرکزیت که شامل مرکزیت درجه، مرکزیت نزدیکی و مرکزیت بینابینی است، به کار رفت. تجزیه و تحلیل داده ها در دو بخش توصیفی و استنباطی برای اعضاء هیئت تحریریه (2813 نفر) و مجلات (200 نشریه) انجام گرفت. به منظور پاسخ به پرسش های پژوهش از نرم افزار مصورسازی شبکه (UCINET)؛ روش های آمار توصیفی و تحلیلی مانند فراوانی، درصد، میانگین و ضریب همبستگی کندال تائوبی؛ آزمون خی دو و نیز نرم افزارهای SPSS، Net Draw و پایتون استفاده شد.یافته ها: یافته های پژوهش در خصوص وضعیت ضریب تأثیر نشریات نشان می دهد در حوزه علوم انسانی و هنر، مجله " مسائل کاربردی تعلیم و تربیت اسلامی- لیست اولیه" با 1/095 ؛ در حوزه موضوعی علوم بهداشتی، مجله "سالمند –لیست انتظار"با (0/446)؛ و در حوزه علوم زیستی، مجله "پژوهش های ژنتیک گیاهی- لیست اولیه" با 0/37 بالاترین ضریب تأثیر را در هر حیطه موضوعی کسب کرده اند. برخی از مجلات حوزه علوم انسانی و هنر درصد خوداستنادی بالایی دارند. از جمله مجلاتی که در حوزه علوم انسانی و هنر بالای 80 درصد خوداستنادی دارند عبارتند از: "پژوهش نامه نهج البلاغه" (80/77 درصد)؛ "پژوهش نامه ادبیات کردی" و "زبان فارسی و گویش های ایرانی" (100 درصد)." احد فرامرز قراملکی- (استاد-دانشگاه تهران) " و " محمدحسن قدردان قراملکی (استاد- پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی)" بالاترین میزان درهم تنیدگی (فراوانی 5) را به خود اختصاص داده اند. از مجموع 368 نفری که دارای درهم تنیدگی هستتند، 333 نفر مرد و 35 نفر نیز زن هستند. از نظر مرتبه دانشگاهی نیز مرتبه علمی "استاد" با 76/71 درصد و "دانشیاران" با 15/57 درصد بالاترین سهم را از آن خود کرده اند.نتیجه گیری: از مجموع دو هزار و هشتصد و سیزده نفری که در دویست مجله مورد مطالعه همکاری داشتند، 368 نفر از اعضاء هیأت تحریریه دارای درهم تنیدگی بودند. نتایج حاکی از وجود رابطه معنی داری منفی بین ضریب تأثیر و درهم تنیدگی مجلات جامعه پژوهش و همچنین بین میزان استنادهای دریافتی نشریات و درهم تنیدگی مجلات جامعه پژوهش است. افزایش چارک نشریات با افزایش میزان درهم تنیدگی همراه است؛ به این معنا که چارک نشریات پیش بین مثبت و معنی داری برای میزان درهم تنیدگی نشریات است. شاخص آنی نشریات؛ میانگین ضریب تأثیر در موضوع سطح کلان؛ تعداد مقالات جامعه پژوهش و شاخص خوداستنادی، پیش بین های معنی داری برای میزان درهم تنیدگی نشریات نیستند. با توجه به نقش اعضاء هیأت تحریریه در مسیر تکامل و کیفی سازی مجلات از طریق فرایند داوری و انتخاب موضوعات، تلاش برای تشکیل هیأت تحریریه های متنوع تر با درهم تنیدگی کمتر، نه تنها خروجی تحقیقاتیِ متنوع تری را به دنیای نشر خواهد سپرد؛ که فضای رقابتی مثبت با طیف گسترده تری از آراء را نیز ایجاد خواهد کرد.
تنوع ساختاری و موضوعی نسخه های خطّی طبّی دورۀ قاجار موجود در کتابخانه های ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: در ایران مانند سایر جوامع، علم طب از اهمیت ویژه ای برخوردار بوده و در ادوار تاریخی مختلف، نسخ خطی بسیاری در زمینه طب نگاشته شده است. از آنجا که دوره قاجار در تاریخ علم طب و پزشکی ایران یکی از مهم ترین ادوار تاریخی است، هدف این پژوهش شناخت و بررسی نسخه های خطّی طبّی این عصر از نظر ساختاری و موضوعی آن ها است.روش: این تحقیق، به شیوه کتابخانه ای و با روش تحقیق پیمایشی از نوع تحلیل محتوا انجام شده است. جامعه آماری این پژوهش نسخه های طبّی عصر قاجار موجود در فهرستگان نسخه طبّی ایران (فنخا) است که با جست وجو در بیش از 320000 نسخه معرفی شده در آن فهرستگان به شیوه سرشماری، تعداد ۱۱۳۵ عنوان کتاب طبی دوره قاجار در 3136 نسخه، شمارش و جدا شده و مورد بررسی قرار گرفته است. ابزار گردآوری داده ها، سیاهه وارسی است. تجزیه و تحلیل داده ها نیز با کمک جداول و نمودارهای آماری انجام شده است.یافته ها: در میان نسخه های خطی مورد تحقیق، تعداد ۱۱۳۵ نسخه خطی دارای عنوان غیر تکراری یافت شد که ۲۶۵ مورد از این نسخه ها تألیفات عصر قاجار بودند و مابقی آن، استنساخ های متعدد از این نسخه ها است. از نظر محتوایی، موضوعات داروسازی و داروشناسی (21/1 درصد) و شناخت بیماری ها (21/1 درصد) و درمان بیماری (19/3 درصد) از موضوعات پرکاربرد در این نسخه ها هستند.موضوعات گیاهان دارویی، مامایی، طب کیمیاوی و طب در سفر هر کدام کمتر از 2 درصد از نسخه ها را به خود اختصاص داده است. از میان ۱۱۳۵ عنوان نسخه طبی غیرتکراری در عصر قاجار 49/9 درصد از کل این نسخ برابر با ۵۶۷ مورد با ساختار رساله بوده اند و تعداد ۴۷۴ نسخه برابر با 41/7 درصد از کل نسخه ها نیز با ساختار کتاب بوده اند. تعداد ۶ نسخه 0/5 درصد از کل) از لحاظ کتاب یا رساله بودن مشخص نشدند. ۸۸ مورد از نسخه های طبی مورد بررسی قرارگرفته (۷/۷ درصد) نیز بدون اطلاعات بودند.نتیجه گیری: با توجه به بیماری های موجود در عصر قاجار مانند طاعون، وبا، حصبه و آبله، جلوگیری از این بیماری ها و درمان این بیماری ها بسیار مورد توجه اطبا قرار می گرفته و رساله ها و کتب مختلفی در این باب نوشته شده است. چنانکه با ورود داروسازی نوین به ایران و ظهور و رواج داروهای غیر گیاهی (شیمیایی)، داروسازی و داروشناسی در این دوره از موضوعاتِ پرکاربرد است. در عصر قاجار تألیف و استنساخ نسخ خطی بسیار مهم بوده است و کاتبان اغلب خود را با القابی مانند حکیم و طبیب معرفی می کردند. این امر نشان دهنده فعالیت گسترده طبیبان در سنت کتابت و نسخه نویسی است. بیشترین تعداد نسخ خطی در این عصر با ساختار رساله بوده است. موجز و تخصصی بودن رسالات و همچنین سرعت زیاد در نشر موضوع در قالب رساله را می توان دلیل این موضوع دانست. همچنین با رواج سیستم آموزشی ساختار رساله به دلیل مناسب بودن برای جزوات درسی بیش از پیش مورد توجه قرار گرفته بود. علاوه بر زیاد بودن رساله های خطی، تألیف و استنساخ ساختار کتاب نیز بسیار مورد توجه طبیبان این دوره بوده است. نسخه های خطی با ساختار کتاب نیز به دلیل آنکه مفصل هستند و نویسنده قادر است در موضوعی کلی چندین باب را بیان کند، همین طور برای نگارش کتب مرجع مورد توجه بوده اند. بسیاری از کتب پیشینیان نیز در این دوره مورد توجه و استنساخ قرار گرفته اند.
ارائه چارچوبی برای شناسایی پیشران های موثر روی آینده منابع درآمدی دانشگاه ها در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: دانشگاه ها و موسسات آموزش عالی با توجه به کاهش بودجه های دولتی، فشارهای اقتصادی، شدت رقابت و کاهش تقاضا برای تحصیلات تکمیلی و بحران های مالی بین المللی، به سمت متنوع کردن منابع درآمدی خود حرکت کرده اند. در این راستا، هدف پژوهش حاضر شناسایی مهم ترین پیشران های موثر بر آینده منابع درآمدی دانشگاه ها است.
روش: این پژوهش از نظر جهت گیری دارای ماهیتی کاربردی بوده و روش آن کمّی چندگانه است. جامعه نظری پژوهش، مدیران طرح و برنامه دانشگاه های بزرگ کشور و اساتید متخصص در حوزه تأمین مالی آموزش بودند. روش نمونه گیری به صورت قضاوتی، و با توجه به تخصص خبرگان در حوزه تأمین مالی آموزش عالی انجام شد. حجم نمونه در این پژوهش برابر 10 نفر بود. پیشران های پژوهش از طریق مرور پیشینه و مصاحبه با خبرگان بدست آمد. در ادامه برای غربال و تحلیل اثرگذاری پیشران ها به ترتیب از دو پرسشنامه خبره سنجی و اثرسنجی استفاده شد. این پرسشنامه ها با دو تکنیک دلفی فازی و دیمتل فازی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
یافته ها: 25 پیشران از طریق مرور پیشینه و مصاحبه با خبرگان بدست آمد. از میان پیشران های پژوهش، 10 پیشران دارای مقدار دیفازی بیشتر از 6/0 بودند و برای تحلیل نهایی انتخاب شدند. میزان اثرگذاری پیشران های باقیمانده با دیمتل فازی ارزیابی شد. با توجه به شاخص خالص اثر، پیشران های تحریم ها و محدودیت های خارجی، شرایط اقتصادی جامعه، ماهیت ارتباط دانشگاه ها با صنایع و کسب و کارها در جامعه و سیاست های وزارت علوم در مورد جذب دانشجو به ترتیب بیشترین اثرگذاری را داشتند.
نتیجه گیری: پیشنهادهای کاربردی پژوهش با توجه به اثرگذارترین پیشران ها ارائه گردید. در این زمینه پیشنهادهایی مثل تاب آور کردن دانشگاه ها، توجه دانشگاه ها به تولید ثروت در جامعه، هدایت پایان نامه های تحصیلات تکمیلی و پژوهش ها به سمت مسئله محوری و جذب دانشجو براساس نیازهای صنعت و بازار، برنامه آمایش سرزمین و الزامات بومی ارائه شد.
چگونگی ارائه خدمات در راستای برندسازی کتابخانه ها و مراکز اطلاع رسانی پزشکی ایران (مطالعه کیفی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم و فنون مدیریت اطلاعات دوره ۹ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۳۰)
229 - 252
حوزههای تخصصی:
هدف: امروزه با توجه به رقابتی شدن فضای اطلاعات و اطلاع رسانی، ضرورت دارد کتابخانه ها به منظور همگامی با نیازهای اطلاعاتی کاربران بالقوه و بالفعل خود و پرهیز از واگذاری عرصه رقابت به دیگر بازیگران عرصه اطلاعات، در رویکردهای سنتی خود تجدیدنظر نمایند. در این میان، پی گیری و کاربست راهبردهای مبتنی بر بازاریابی و برندسازی اطلاعات در محیط کتابخانه می تواند به عنوان راه کاری اثربخش در راستای رسیدن به جایگاه واقعی کتابخانه ها در نظر گرفته شود. از این رو، پژوهش حاضر با هدف شناسایی خدمات مورد نیاز برای برند شدن در کتابخانه ها و مراکز اطلاع رسانی پزشکی ایران انجام شد. روش: این پژوهش کاربردی و با روش تحلیل محتوای کیفی، به روش قیاسی یا جهت دار انجام شد. داده ها از طریق صاحبه نیمه ساختاریافته با نمونه های هدف مند شامل 14 نفر از مدیران کتابخانه ها و مراکز اطلاع رسانی پزشکی ایران گردآوری شد. یافته ها: براساس یافته های این پژوهش، 2 مفهوم اصلی خدمات تخصصی (دربرگیرنده خدمات اطلاعاتی، پژوهشی و علم سنجی، آموزشی) و خدمات عمومی (دربرگیرنده خدمات رفاهی ، سلامت عمومی کاربران، پشتیبانی و فرهنگی) با 7 مؤلفه و 33 کد فرعی در ارتباط با ارائه و تنوع خدمات در برندسازی کتابخانه های دانشگاهی پزشکی شناسایی شد. نتیجه گیری: ارائه خدمات تخصصی نوین و عمومی باکیفیت و مورد نیاز کاربران امروزی باعث می شود دیدگاه جامعه و کاربران نسبت به کتابخانه تغییر کرده و این ذی نفعان ادراک قوی تری از کتابخانه ها و مراکز اطلاع رسانی دانشگاه های علوم پزشکی پیدا کنند. بنابراین، مدیران این مراکز اطلاع رسانی باید در ارائه خدمات در راستای برندسازی کتابخانه های تحت مدیریت خود تمهیدات لازم را در نظر بگیرند.
ساخت و اعتباریابی ابزار سرریز اطلاعات در کتابخانه های دانشگاه های علوم پزشکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش ها نشان می دهند مدل های محدودی برای اندازه گیری سرریز اطلاعات در کتابخانه ها طراحی شده اند، ولی تا کنون ابزار معتبر و پایایی برای اندازه گیری سرریز اطلاعات در کتابخانه های دانشگاهی ارائه نشده است. شناسایی عوامل مؤثر بر سرریز اطلاعات و مدیریت صحیح آن در کتابخانه های مورد نظر در ارتقای کارآیی و اثربخشی و درنتیجه موفقیت و رشد آن ها از اهمیت خاصی برخوردار است. هدف از انجام پژوهش حاضر، ساخت و اعتباریابی ابزاری برای تعیین عوامل مؤثر بر سرریز اطلاعات در کتابخانه های دانشگاهی علوم پزشکی است.روش: پژوهش حاضر در دو بخش کیفی (فراترکیب و دلفی) و کمی (پیمایشی تحلیلی) صورت گرفت. جامعه مورد مطالعه در بخش کیفی کلیه مقالات مرتبط از پایگاه های اطلاعاتی معتبر بود که پس از استخراج و غربال گری و با در نظر گرفتن معیارهای ورودی و خروجی 20 مقاله فارسی و لاتین انتخاب شدند. جامعه آماری در بخش دلفی شامل 20 نفر از استادان و خبرگان در زمینه فناوری های اطلاعات و ارتباطات وسرریز اطلاعات در دانشگاه های علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی استان مازندران بود که به روش غیراحتمالی هدفمند و در دسترس انتخاب شدند. در بخش کمّی بر اساس فرمول کوکران 375 نفر از کاربران کتابخانه های علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی استان مازندران به روش طبقه ای تصادقی به عنوان نمونه انتخاب شدند. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی و تحلیل عاملی تأییدی و تحلیل مسیر، با استفاده از نرم افزار آماری اسمارت پی. ال. اس. بهره برده شد.یافته ها: بر اساس یافته های بخش فراترکیب تعداد 7 مؤلفه اصلی به علاوه گویه های آنها (94 گویه) در مورد سرریز اطلاعات استخراج شد. سپس برای تأیید در اختیار پنل دلفی با 20 عضو قرار گرفت. پس از سه مرحله دلفی و پس از انجام اصلاحات و حذف گویه های نامرتبط، با مقدار آماره کندال سه مرحله دلفی به ترتیب 0/672 و 0/713 و 0/721 به اجماع نظری رسید. تحلیل عاملی تأییدی 74 گویه پرسشنامه سرریز اطلاعات در 7 مؤلفه اصلی شناسایی شدند: عامل ایجاد با بار عاملی (0/874)، عوامل فردی با بار عاملی (0/863)، عوامل مؤثر بر کنترل سرریز با بار عاملی (0/877)، عوامل محیطی با بار عاملی (0/902)، راهکارهای تعدیل با بار عاملی (0/698)، تأثیر سرریز بر کاربران با بار عاملی (0/863)، زیرساخت های فناورانه با بار عاملی (0/789). تحلیل عامل تأییدی نشان داد ابزار از برازش مطلوب برخوردار است. پایایی ترکیبی همه عوامل از 0/7 بالاتر بود. مثبت و معنادار بودن همبستگی رتبه مؤلفه های پرسشنامه نشان دهنده روایی همگرای پرسشنامه بود.نتیجه گیری: ابزار ساخته شده معیارهای تعیین وضعیت سرریز اطلاعات را در حوزه علوم پزشکی در اختیار محققان قرار می دهد. عوامل کشف شده شامل عوامل ایجاد، عوامل فردی، عوامل مؤثر بر کنترل، عوامل محیطی، و راهکار های تعدیل سرریزی اطلاعات بودند که با سنجش در محیط آزمایشیِ علوم پزشکی مازنداران، ضمن تأیید کارایی آن ها در محیط دانشگاهی و علوم پزشکی مشخص شد که ابزار ساخته شده از نظر کیفی و کمی قابلیت سنجش متغیر مورد نظر را دارا است.
مقایسه و تحلیل گرایش های موضوعی پژوهش های علم اطلاعات و دانش شناسی در سطح ملی و بین المللی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر بر آن است تا به مقایسه و تحلیل گرایش های موضوعی پژوهش های علم اطلاعات و دانش شناسی در سطح ملی و بین المللی بپردازد.روش: پژوهش حاضر از نوع کاربردی بوده و با رویکرد تطبیقی انجام گرفته است. جامعه ی مورد مطالعه شامل پژوهش های جهانی نمایه شده در پایگاه وب آو ساینس طی سال های 2019-1945 و پژوهش های ایرانی نمایه شده در پایگاه آی. اس. سی. طی سال های 1398-1351 در علم اطلاعات و دانش شناسی هستند. تجزیه و تحلیل داده ها با محاسبه ی درصد فراوانی و آزمون کای اسکوئر انجام گرفت.یافته ها: یافته ها نشان داد که میان شماری از حوزه های پژوهشی علم اطلاعات و دانش شناسی در سطح ملی و بین المللی اختلاف معنی داری وجود دارد. این حوزه ها عبارتند از: مبانی نظری؛ کتابخانه ها و مراکز اطلاعاتی؛ اشتغال و کارآفرینی؛ پژوهش و نشر؛ فناوری اطلاعات؛ مطالعات وب؛ مدیریت دانش؛ مدیریت منابع اطلاعاتی؛ سازماندهی اطلاعات؛ بازیابی اطلاعات؛ اقتصاد اطلاعات؛ هوش مصنوعی؛ داده کاوی؛ علم سنجی؛ نظام های اطلاعاتی؛ موتورهای جستجو؛ مطالعات کاربران؛ ارتباطات علمی؛ پایگاه های اطلاعاتی؛ و اخلاق اطلاعات.نتیجه گیری: مقایسه ی موضوعات پژوهش های ایرانی و جهانی نشان داد که حوزه هایی مانند فناوری اطلاعات، مطالعات وب، اقتصاد اطلاعات، هوش مصنوعی، داده کاوی، نظام های اطلاعاتی، موتورهای جستجو، و پایگاه های اطلاعاتی در میان پژوهش های بین المللی گرایش بیش تری داشتند و حوزه هایی مانند مبانی نظری، حوزه های مرتبط با کتابخانه ها و کارکردهای آن ها، پژوهش، مدیریت دانش، بازیابی اطلاعات، و علم سنجی در میان پژوهش های ایرانی مرسوم تر بودند.
طراحی مفهومی پلتفرم مبتنی بر مؤلفه های بازی وارسازی برای خدمات کتابخانه های کودکان و نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف طراحی مفهومی پلتفرم مبتنی بر مؤلفه های بازی وارسازی در خدمات کتابخانه های کودکان و نوجوانان انجام شده است.روش: پژوهش حاضر به لحاظ هدف از نوع کاربردی با رویکرد کیفی و روش دلفی فازی انجام شده است. جامعه آماری پژوهش، خبرگان، متخصصان بازی وارسازی و کودک و نوجوان و نیز ذینفعان (اعم از کتابداران، مدیران) منتخب سطح کشوری بودند. لذا نمونه گیری به صورت هدفمند انتخاب شد. حجم نمونه در پژوهش حاضر 30 نمونه بود. روایی محتوایی پرسشنامه از طریق محاسبه سی.وی.آر با مقدار بزرگ تر از 0/49 و شاخص سی.وی.آی با مقدار 0/76 انجام شده است. در پایایی پرسشنامه نیز ضریب آلفای کرونباخ 0/88 به دست آمد.یافته ها: بر اساس یافته های به دست آمده از این پژوهش پلتفرم مفهومی مبتنی بر مؤلفه های بازی وارسازی در خدمات کتابخانه های کودکان و نوجوانان شامل مؤلفه های قابلیت های مکانیکی پلتفرم، پویایی سازی (دینامیک) بازی و زیباشناختی است. عناصر قابلیت های مکانیکی پلتفرم در پلتفرم کتابخانه کودکان و نوجوانان شامل، امتیازات، مراحل، نشان ها، جدول بندی، جدول پیشرفت و مسابقات است. پویایی سازی (دینامیک) بازی در پلتفرم کتابخانه کودکان و نوجوانان شامل موفقیّت، پاداش و رضایت است. عناصر زیبایی شناختی در پلتفرم کتابخانه کودکان و نوجوانان شامل مؤلفه احساسات است.نتیجه گیری: در طراحی بخش قابلیت های مکانیکی پلتفرم بازی وارسازی مؤلفه های امتیازات، مراحل، نشان ها، جدول بندی، جدول پیشرفت و مسابقات اهمیت بیشتری دارد. در طراحی بخش پویاسازی (دینامیک)، مؤلفه های موفقیت، رضایت و پاداش اهمیّت بیشتری دارد. در طراحی بخش زیبایی شناختی، مؤلفه درگیر کردن احساسات کودکان و نوجوانان اهمیّت بیشتری دارد.
شناسایی و تحلیل تهدیدات فنی اثرگذار بر حفاظت از کپی رایت منابع اطلاعاتی در سامانه های اطلاعاتی کتابخانه ها: مورد مطالعه سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش کنونی، شناسایی مخاطرات و تهدیدات فنی اثرگذار بر حق مؤلف منابع اطلاعاتی در سامانه های مورد مطالعه است.روش پژوهش: پژوهش کنونی از نظر هدف کاربردی است و برای گردآوری داده ها از رویکرد کیفی و روش های تحلیل اسنادی، تحلیل مضمون و دلفی فازی استفاده شد. برای کشف بهتر مفاهیم، با 6 نفر از متخصصان حوزه های سامانه های اطلاعاتی، حق مؤلف و کتابخانه های دیجیتالی مصاحبه انجام شد. در تحلیل مضمون برای کشف مضامین، کدگذاری از داده ها انجام شد. در روش دلفی فازی، پنل در دو دور انجام شد، 11 نفر خبره و متخصص انتخاب شدند. برای ترسیم داده ها، نسخه 2020 نرم افزار مکس.کیو.دی.ای و نرم افزار تبلو نسخه 2018 استفاده شد.یافته ها: خرابکاری عمدی کارکنان، پایین بودن منبع سرورها، بدافزارهای مختلف مانند ویروس ها، کرم ها و مانند آن، نداشتن پشتیبان از برنامه اصلی، نداشتن وبگاه آینه ای (امنیت شبکه)؛ ضعف و نقصان دی.آر.ام (DRM) در نسخه برداری و حفاظت طولانی مدت از آثار، روزآمد نبودن سامانه ها و مشکل در فضای ذخیره سازی (زیرساخت فنی)؛ دستکاری کردن یو آر ال (حفاظت دیجیتال)؛ استفاده نکردن از احراز هویت برای تمام بخش ها و صفحات محتوا (احراز هویت)؛ نبود کنترل کیفی محتواهای دیجیتالی و کم توجهی به مراحل آماده سازی شیء دیجیتالی (فرایند دیجیتال سازی) از جمله تهدیدات فنی اثرگذار در سامانه های مورد مطالعه محسوب می شوند.نتیجه گیری: تحلیل حاصل از ارزیابی سامانه ها در خصوص مخاطرات فنی تأثیرگذار بر حق مؤلف منابع اطلاعاتی در سامانه های مورد مطالعه نشان دهنده کمرنگ بودن توجه به پیشگیری از خطرات فنی پیرامون حفاظت از حقوق پدیدآورندگان و ذینفعان آثار در سامانه هاست. چرا که اقدامات قانونی و تصویب قوانین حق مؤلف تنها بخشی از حمایت های قانونی از پدیدآورندگان آثار را پوشش می دهد؛ بخشی دیگر، مربوط به اقدامات فنی و پیشگیری از تهدیدات فنی است که نبود آن ها نیز نقض حق مؤلف منابع اطلاعاتی در سامانه های اطلاعاتی را به همراه دارد.
تأثیر تمرینات ورزشی آمیخته به گیمیفیکیشن بر افزایش انگیزه شرکت در کلاس های ورزشی (مورد مطالعه کارکنان کتابخانه های عمومی استان تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کتابداری و اطلاع رسانی دوره ۲۶ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۱۰۴)
259 - 280
حوزههای تخصصی:
هدف: امروزه اهمیت سلامتی و بهره وری کارکنان سازمان ها برای هیچکس پوشیده نیست. بنابراین، هدف پژوهش حاضر بررسی تمرینات ورزشی آمیخته به گیمیفیکیشن بر افزایش انگیزه شرکت در کلاس های ورزشی کارکنان کتابخانه های عمومی استان تهران است.روش پژوهش: این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش گردآوری داده ها نیمه تجربی است. آزمودنی ها به دو گروه آزمایش و کنترل، هرکدام به تعداد 20 نفر تقسیم گردیدند. تجزیه و تحلیل داده ها به روش تحلیل کوواریانس صورت گرفت. ابزار گرد آوری داده ها پرسشنامه انگیزه مشارکت در ورزش گیل و دیگران (1983) بود. جامعه آماری شامل کارکنان مرد کتابخانه های عمومی شهر تهران بود که 40 نفر از آن ها به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب گردیدند. برای توصیف داده ها از شاخص آماری فراوانی، درصد فراوانی و همچنین در بخش آمار استنباطی از آزمون کولموگروف-اسمیرنوف جهت بررسی توزیع طبیعی داده ها استفاده شد. برای بررسی تجانس واریانس آزمون لون به کار گرفته شد و تجزیه و تحلیل داده ها و مقایسه میانگین گروه های آزمودنی از آزمون یونیوریت (تحلیل کوواریانس) با استفاده از نرم افزار SPSS19 انجام شد.یافته ها: بر اساس یافته های پژوهش می توان اذعان داشت که تمرینات ورزشی آمیخته به گیمیفیکیشن تأثیر معنی داری بر انگیزه، موفقیت، آمادگی ایجاد شده، تخلیه انرژی و گروه گرایی کارکنان کتابخانه های عمومی داشته و میزان تأثیر این فعالیت ها بر هر یک از این مؤلفه ها به ترتیب 25، 12، 24، 29 و 35 درصد است که سبب تغییر کل واریانس مؤلفه ها شده است.نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده، می توان نتیجه گرفت که ادغام تمرینات ورزشی با گیمیفیکیشن در کلاس های ورزشی کارکنان کتابخانه های عمومی استان تهران، به طور معنی داری بر انگیزه، موفقیت، آمادگی ایجاد شده، تخلیه انرژی و گروه گرایی تأثیر مثبتی دارد.