فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۲۴۱ تا ۱٬۲۶۰ مورد از کل ۷٬۵۱۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
سازگاری کدهای رده بندی و اصطلاحات نمایه سازی از یک اصطلاحنامه مدون با عبارات و کلماتی که به طور خودکار استخراج شده با استفاده از نمایه سازی ماشینی ایجاد می شود. در طراحی نظام نمایه سازی خودکار، کامپیوتر به طور کامل جایگزین انسان می شود. این پژوهش با هدف اس تخراج کلم ات کلی دی و شناسایی گرایش های موضوعی مقالات نمونه آماری در حوزه بازیابی اطلاعات و تخصص موضوعی نویسنده هر مقاله با روش متن کاوی و دسته بندی آنها با استفاده از هم رخدادی واژگان صورت گرفته است. روش این پژوهش از نوع کاربردی است و براساس مدل کریسپ [1] از مدل های فرآیند داده کاوی و الگوریتم های متن کاوی انجام گرفته است. جامعه پژوهش، 313 مقاله حوزه بازیابی اطلاعات نمایه شده در پایگاه نورمگز است. پس از نرمال سازی متن مقالات با نرم افزار ویراستیار، طی متن کاوی مقالات با نسخه 7.1 نرم افزار رپیدماینر، واژگان کلیدی از طریق محاسبه وزن آنها استخراج و داده ها با استفاده از دو الگوریتم کلاسیک دسته بندی یعنی ک.ان.ان. [2] و نایوبیز [3] تجزیه و تحلیل شدند. در پژوهش حاضر، کامپیوتر با کمک ابزارهای متن کاوی نرم افزار رپدماینر، متن ماشین خوان را با استفاده از بسامد واژه ها به طور خودکار نمایه سازی کرده است. بدین منظور با کمک عملگرهای ان-گرام [4] و محاسبه وزن کلمات براساس روش تی.اف ای.دی.اف . [5] ، اصطلاحات و مفاهیم کلیدی و تخصص موضوعی نویسنده هر مقاله در قالب 16 دسته بندی استخراج شده است. سرانجام برتری مدل ک.ان.ان. در دسته بندی موضوعات هسته مقالات این پژوهش با دقت 85 درصدی نسبت به مدل نایوبیز تایید شد . مشاهده نتایج محاسبه دقت های ماخوذه مدل ها، گواه کارایی قابل قبول نرم افزار رپیدماینر در نمایه سازی ماشینی متون است. نمایه سازی متون با استفاده از این روش، می تواند به بهبود نتایج بازیابی اطلاعات و جلوگیری از ریزش کاذب اطلاعات در پایگاه های اطلاعاتی کمک کند.
تبیین عوامل مؤثر بر رعایت اخلاق پژوهش دانشجویان و مقایسه سهم آن ها در زیرگروه های مختلف آموزشی دانشگاه فردوسی مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پرورش و توسعه اخلاق پژوهش در فارغ التحصیلان دانشگاهی از اهمیت وافری در نظام های آموزش عالی کشورهای پیشرو و اسناد فرادست دانشگاه های ایران به شمار می رود. هدف پژوهش، شناسایی عوامل مؤثر بر رعایت، تعیین اهمیت و سهم عوامل اثرگذار بر رعایت اخلاق پژوهش در میان دانشجویان گروه های مختلف تحصیلی بود. روش شناسی : از نوع همبستگی و جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان تحصیلات تکمیلی در دانشگاه فردوسی مشهد در سال تحصیلی 95 1394 بود. حجم نمونه از طریق فرمول کوکران تعیین و به شیوه روش نمونه گیری سهمیه ای 400 نفر تعیین گردید. یافته ها: از طریق پرسشنامه ای محقق ساخته که به منظور سنجش میزان رعایت اخلاق پژوهش و تعیین عوامل مؤثر بر آن طراحی و تدوین شده بود؛ جمع آوری گردید. برای پاسخ دهی به سؤالات پژوهش از آزمون های رگرسیون چندگانه و آزمون تحلیل واریانس استفاده شد. نتیجه گیری: از میان متغیرهای مؤثر تنها دو مؤلفه محدودیت زمانی و فشارهای محیطی، قابلیت پیش بینی رعایت اخلاق پژوهش را دارند. نتایج آزمون ها نشان داد که بین گروه های تحصیلی تفاوت معناداری در رعایت اخلاق پژوهش وجود دارد. میانگین رعایت اخلاق پژوهش در گروه علوم دامی کشاورزی از سایر گروه ها بیشتر بود، سپس رعایت اخلاق پژوهش به ترتیب در گروه های علوم پایه و علوم انسانی و در نهایت در گروه فنی مهندسی دیده شد. با توجه به تأثیر پژوهش در سرنوشت جامعه، سوگیری اخلاق در پژوهش می تواند مبدأ شکل گیری رفتارهای غیراخلاقی عمده تری گردد؛ بنابراین بهتر است با شناخت سایر عوامل، در جهت بهبود رعایت اخلاق پژوهش در دانشگاه ها مبادرت شود.
پروتکل های مبادله اطلاعات در کتابخانه های دیجیتالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: شناسایی پروتکل های مبادله اطلاعات در کتابخانه های دیجیتالی و تعیین شاخص های اثرگذار در انتخاب و بهره گیری از آنها. روش شناسی: ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه پژوهشگرساخته بود. برای تحلیل داده ها از آمار توصیفی و استنباطی بهره گرفته شد. جامعه پژوهش 36 کتابخانه دیجیتالی است. یافته ها: پروتکل او.ای.آی. – پی.ام.اچ. با 80% استفاده، پرکاربردترین و او.ای.آی. – او.آر.ای. با 18% کمترین استفاده را داشت. کتابخانه های دانشگاهی، آموزشگاهی، و تخصصی بیشتر از پروتکل او.ای.آی. – پی.ام.اچ. استفاده می کنند. پروتکل Z39.50در کتابخانه های ملی و عمومی به کار رفته است. از اس.آر.یو./دبلیو. در کتابخانه های عمومی بیشتر استفاده می شود. بیشترین و کمترین استفاده از پروتکل ها به ترتیب در کتابخانه های تخصصی و آموزشگاهی است. نتیجه گیری: تنها استفاده از پروتکلZ39.50 تحت تأثیر فعالیت کتابخانه های دیجیتالی است. وجود منابع آرشیوی و اشیای فرهنگی- موزه ای باعث شده است کتابخانه ها بیشتر از پروتکل او.ای.آی.–پی.ام.اچ. اطلاعات استفاده کنند. استفاده از پروتکل Z39.50 و اس.آر.یو./دبلیو. تحت تأثیر استفاده از مدل جستجوی هم زمان و استفاده از او.ای.آی. – پی.ام.اچ. تحت تأثیر استفاده از مدل برداشت اطلاعات است.
بیب فِرِیم: چارچوب کتابشناختی نوین در محیط داده های پیوندی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف از این پژوهش، معرفی و بررسی مدل بیب فریم [1] به عنوان چارچوب کتابشناختی جدیدی است که به عنوان جایگزین مارک با کاربست بهتر در محیط داده های پیوندی مطرح شده است. روش شناسی: مقاله از نوع مروری - تحلیلی است که کاربری بیب فریم را در توصیف کتابشناختی منابع و معرفی ویژگی های این مدل نوظهور مورد تجزیه و تحلیل قرار داده است. یافته ها: هدف اصلی از معرفی بیب فریم کمک به یافتن مسیر مناسب برای انتقال پیشینه های کتابشناختی در بستر مارک به محیط داده های پیوندی با حفظ تبادل داده ای پایدار و صرفه جویی در هزینه های به اشتراک گذاری و فهرست نویسی است. طرح اساسی و اولیه مدل بیب فریم به عنوان یک راهکار نوآورانه کتابخانه ای برای جایگزینی فهرست نویسی ماشین خوان بوده است. باید توجه داشت که بیب فریم با تمرکز بر روابط داده های کتابشناختی تسهیل گر، بر ایجاد و سازمان دهی داده ها (به جای پیشینه ها) در محیط های داده ای تمرکز دارد. نتیجه گیری: توسعه مدل بیب فریم پاسخی به تأثیر اطلاعات شبکه ای برخط، کارکردهای موتورهای جستجو، نیاز به منظم کردن و یافتن مجموعه های کتابخانه ای و استانداردسازی منابع کتابشناختی برای اتصال به محیط داده های پیوندی است. بررسی سوابق و ساختار بیب فریم نشان می دهد که این مدل، ظرفیت حل مسائل محیط کتابخانه ای را در رویارویی با الگوهای جدید کتابشناختی و محیط وب (نظیر جستجوی دقیق، کنترل مستندات [2] ، رده بندی [3] ، ترابری داده ها [4] و ابهام زدایی) دارد. [1] . BIBFRAME (Bibliographic Framework) [2] . Authority Control [3] . Classification [4] . Data Portability
شناسایی و تعیین ویژگی های نسخ خطی بافت اطلاعاتی ایرانی-اسلامی از دیدگاه سازماندهی اطلاعات و دانش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: شناسایی و تعیین ویژگی های نسخ خطی بافت اطلاعاتی ایرانی-اسلامی برای توصیف آنها از دیدگاه سازماندهی اطلاعات و دانش.<br /> روش شناسی: این پژوهش توسعه ای-کاربردی با روش تحلیل محتوا انجام شده است. با استفاده از روش اسنادی و فن دلفی، ویژگی های (داده های) نسخ خطی بافت اطلاعاتی ایرانی-اسلامی استخراج و تنظیم شد. 14 متخصص و صاحب نظر در حوزه های نسخه پژوهی و سازماندهی اطلاعات و دانش با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. همچنین از پرسشنامه برای شناسایی ویژگی های نسخ خطی بافت اطلاعاتی ایرانی-اسلامی استفاده شد.<br /> یافته ها: برای توصیف و سازماندهی نسخ خطی بافت اطلاعاتی ایرانی-اسلامی، 19 ویژگی اصلی و 224 ویژگی فرعی نیاز است. ویژگی های اصلی عبارت اند از: عنوان، نویسنده، نوع نسخه، اصالت، رده بندی، شناسگر، موجودی، شرایط دسترسی، حفاظت، ساختار محتوا، استنساخ، موضوع، تصحیح، حقوق نسخه، زبان، اشیای مرتبط، اجازه (گواهی نقل)، مشخصات ظاهری، و یادداشت.<br /> نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر می تواند برای ایجاد یک پروفایل کاربردی فراداده ای جهت توصیف و سازماندهی نسخ خطی بافت اطلاعاتی ایرانی-اسلامی به ویژه در محیط الکترونیکی به کار رود. همچنین نقاط دسترسی مناسبی برای بهبود دسترس پذیری به این منابع برای پژوهشگران فراهم می کند که به پیروی از آن، توسعه مطالعات نسخه پژوهی و افزایش تولیدات علمی مربوط را به دنبال خواهد داشت.
پژوهشنامه نقد ادب عربی دانشگاه شهید بهشتی: مطالعه کتاب سنجی مقالات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: بررسی کتاب سنجی مقالات مجله پژوهشنامه نقد ادب عربی دانشگاه شهید بهشتی.<br /> روش شناسی: با روش کتاب سنجی همه مقاله های منتشرشده اساتید و دانشجویان رشته زبان و ادبیات عربی در پژوهشنامه نقد ادب عربی در دوره ای پنج ساله از ابتدای سال 1389 تا 1394 (برابر با 11 شماره) به تعداد 86 مقاله بررسی شدند. بعد از یادداشت برداری از قسمت های مدنظر هر مقاله (صفحه عنوان و فهرست منابع)، داده های جمع آوری شده برای تحلیل وارد نرم افزار اکسل شدند.<br /> یافته ها: 69 مقاله به زبان فارسی و 17 مقاله به عربی نوشته شده است. 125 نویسنده مرد و 47 نویسنده زن در نگارش مقالات مشارکت داشته اند. 16 مقاله به صورت انفرادی و 70 مقاله نیز به صورت مشترک نگاشته که 54 مقاله از مقالات مشترک، به صورت هم مؤسسه ای و 16 مقاله نیز به صورت غیرهم مؤسسه ای تألیف شده است. حجت رسولی با 5 مقاله بیشترین تولید علمی را داشته است. نقد، 3/44 درصد از موضوعات مقالات را به خود اختصاص داده است. 19 مقاله را اعضای هیئت تحریریه (میانگین 09/22) نوشته اند. درمجموع، 2346 منبع به کار رفته است که میانگین استفاده شده برای هر مقاله 27/27 درصد است. همچنین 1540 منبع (65/65 درصد) آنها میانگین عمریِ بالای 14 سال دارند. برحسب جنسیت، تفاوت معناداری بین نویسندگان مرد و زن وجود دارد. میزان بالایی از هم تألیفی بین نویسندگان وجود دارد که از نقاط مثبت مجله است. دانشگاه های شهید بهشتی و تهران، حدود یک سوم تعداد کل نویسندگان را به خود اختصاص داده اند که از نقاط ضعف مجله محسوب می شود.<br /> نتیجه گیری: پیشنهاد می شود مجله با تقسیم بندی دانشگاه های کشور به صورت قطبی، امکان حضور بیشتر و فعال تر برخی دانشگاه هایی را که امکان حضور کمتر و کمرنگ تری در مجله داشته اند فراهم کند. بدین ترتیب، زمینه حضور پررنگ تر نویسندگان زن نیز در مجله فراهم می شود. با توجه به عنوان و موضوع مجله، بهتر به نظر می رسد بیشتر مقالات به زبان عربی نوشته می شد. پیشنهاد می شود مجله با تغییر سیاست فعلی، دست کم به طور متناوب به دو زبان فارسی و عربی مقاله منتشر شود.
ارزیابی مدل مفهومی باورپذیری اطلاعات وب: رویکرد مدل سازی معادلات ساختاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی و مدل سازی معادلات ساختاری ارزیابی باورپذیری اطلاعات موجود در محیط وب توسط کاربران دانشگاهی بر مبنای یک مدل مفهومی بومی و برخاسته از ادبیات پژوهش انجام شده است. پژوهش به شیوه توصیفی-پیمایشی و با کاربرد یک مدل مفهومی تأییدشده توسط خبرگان به عنوان زیرساخت ایجاد ابزار پژوهش در یک نمونه آماری شامل 382 نفر از دانشجویان دانشگاه های برتر کشور به شیوه نمونه گیری تصادفی طبقه ای انجام شد. پرسشنامه ای با 80 گویه و روایی محتوایی و سازه ای مناسب و مقدار آلفای «کرونباخ» 962/. بین شرکت کنندگان توزیع شد. داده های به دست آمده با رویکرد مدل سازی معادلات ساختاری با کاربرد نرم افزارهای «اس پی اس اس 22» و «لیزرل 7/8» تجزیه و تحلیل شدند . بررسی برازش مدل اندازه گیری و سنجش بارهای عاملی نشان از برازش داده های به دست آمده برای کاربرد مدل برای تحلیل داشتند. تمامی پرسش ها و روابط میان متغیرها در سطح اطمینان 95 درصد معنادار بودند. تمامی شاخص های برازش در دامنه قابل قبول بودند و بنابراین مدل ها تأیید شدند. مقیاس باورپذیری اطلاعات وب فارسی از جنبه برازش مدل اندازه گیری از تناسب و کیفیت خوبی برخوردار بوده و برای بررسی در بسترهای پژوهشی مختلف از اعتبار برخوردار است. ابزار ساخته شده با مقداری مناسب از برازش، متغیرهای فرعی پژوهش، یعنی قابلیت اعتماد و تخصص را نمایندگی و سنجش می کند
شاخص های عملکرد کتابخانه های دیجیتالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: شناسایی الگوهای سنجش کیفیت عملکرد کتابخانه های دیجیتالی به منظور استخراج معیار برای ارزیابی عملکرد کتابخانه های دیجیتالی. روش شناسی: محتوای 18 مقاله از میان 66735 مقاله مرتبط با کیفیت سنجی خدمات کتابخانه های دیجیتالی از پایگاه های معتبر بین سال های 2000 تا 2018 براساس معیارهای کیفی مبتنی بر هدف، ارزیابی و مقالات نهایی انتخاب و تحلیل شد. به منظور یکپارچه سازی نتایج جستجو از نرم افزار اندنوت استفاده شد. اعتبارسنجی نتایج با استفاده از روایی صوری و نظر متخصصان بیرون از گروه پژوهش احراز شد. یافته ها : کیفیت سنجی عملکرد کتابخانه های دیجیتالی دارای رویکرد ترکیبی شامل کاربردپذیری، کارکرد، و دسترس پذیری است. پژوهش ها در سه بُعد به ترتیب 8/38%، 5/55% و 3/33% بود. نتیجه گیری: رویکرد ترکیبی به سبب بهره گیری از معیارهای پذیرفتنی برای ارزیابی عملکرد کتابخانه های دیجیتالی مناسب است.
طراحی و پیاده سازی یک سیستم بازیابی اسناد چاپی فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: معرفی، دسته بندی، و نقد پژوهش ها درباره سیستم های بازشناسی و بازیابی اسناد چاپی فارسی و پیشنهاد یک سیستم بازیابی اسناد چاپی با رویکردی نو. روش شناسی: شیوه ای جدید با رویکرد جداسازی، طراحی و سپس پیاده سازی شده است. برای آموزش و آزمایش سیستم، پایگاه داده ای شامل تصویر 50 صفحه متن فارسی در 5 قلم مختلف فراهم آمد. از نیمی از این داده ها برای آموزش و نیمی دیگر برای آزمایش سیستم استفاده شد. یافته ها: سیستم های بازشناسی یا بازیابی سند چاپی فارسی از یکی از سه رویکرد مبتنی بر جداسازی، مبتنی بر شکل کلی کلمه، و رویکرد ترکیبی پیروی می کنند. این پژوهش یک سیستم مبتنی بر جداسازی پیشنهاد و پیاده سازی و نتایج ارائه شده است. نتیجه گیری: نتایج نشان می دهد نظام پیشنهادی، روش مناسبی برای پیاده سازی نظام های بازشناسی یا بازیابی اسناد فارسی است.
تعیین عوامل اثرگذار بر بازنشر پیام سازمان های غیرانتفاعی در رسانه های اجتماعی: جستاری بر بازاریابی ویروسی محتوای اطلاعات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: مطالعه حاضر به منظور تعیین عوامل اثرگذار بر بازنشر پیام سازمان های غیرانتفاعی در رسانه های اجتماعی انجام شد. در این پژوهش تلاش شد تا ضمن شناسایی و استخراج عمده ترین عوامل مؤثر بر بازنشر پیام در رسانه های اجتماعی میزان تأثیر هر یک مشخص شود. روش شناسی: این پژوهش با روش «توصیفی- پیمایشی» انجام گرفت. پس از استخراج برخی از مهم ترین عوامل مؤثر بر بازنشر پیام ها در رسانه های اجتماعی بر پایه مطالعه اکتشافی، الگوی مفهومی پژوهش طراحی و پس از تعیین روایی و پایایی پرسشنامه محقق ساخته، با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای تعداد 400 پرسشنامه در بین دانشجویان دانشگاه فردوسی مشهد توزیع شد که 366 پرسشنامه مبنای تحلیل داده ها قرار گرفت. برای تحلیل داده ها از روش معادلات ساختاری استفاده شد. یافته ها : در این پژوهش چهار فرضیه مورد بررسی و آزمون قرار گرفت که هر چهار فرضیه تأیید شد. تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد درگیرکردن «احساسات»، «بعد اجتماعی»، «ارزش کاربردی پیام» و «نوع دوستی» بر بازنشر پیام تأثیر مستقیم و معنی داری دارند. بحث و نتیجه گیری: در یک جمع بندی کلی از متغیرهای مورد مطالعه می توان گفت که احساسات، بعد اجتماعی، ارزش کاربردی پیام و نوع دوستی به عنوان متغیرهای مهم و تأثیر گذار بر بازنشر پیام در رسانه های اجتماعی ایفای نقش می کنند. از این رو،سازمان های غیرانتفاعی چنانچه بخواهند صدایشان در میان انبوه پیام های اطلاعاتی که هر لحظه در رسانه های اجتماعی منتشر می شوند؛ شنیده شود و (بدین وسیله با دستیابی به داوطلبین و خیرین بالقوه که پیش تر خارج از حوزه فعالیت یک مؤسسه بوده اند، به منابع بی شماری دست یابند) باید واکنش های احساسی چندگانه ای را در افراد برانگیزند تا اطمینان پیدا کنند پیام آن ها در محمل های اطلاعاتی گوناگون بارها و بارها دیده خواهد شد. همچنین باید از طریق پررنگ کردن بعد اجتماعی پیام با مخاطبان خود ارتباط برقرار کنند. سازمان های غیرانتفاعی باید مطلع از شرایط جامعه و دغدغه مند نسبت به حل مسائل آن جلوه کنند تا افراد را برانگیزند پیام آن ها را برای شروع یک گفتگوی برخط با دوستانشان به اشتراک بگذارند. آن ها باید بدانند افراد تمایل دارند در نظر دیگران فردی هوشمند و بامعلومات جلوه کنند؛ در نتیجه می توانند با غنی کردن محتوای کاربردی پیام، مخاطبان خود را به بازنشر آن وادارند و از طریق بیان نگرانی ها و دغدغه هایی که در حال حاضر افراد جامعه از آن رنج می برند حس «نوع دوستی» انسان ها را برانگیخته و آن ها را وادار به واکنش کنند.
خودکارسازی پیشنهاد داور برای دست نوشته ها: مرور نظام مند متون پژوهشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: در این پژوهش با مرور نظام مند پژوهش های حوزۀ خودکارسازی پیشنهاد داور برای مقالات در سامانۀ مجلات علمی به شناسایی وضعیت پژوهش های این حوزه ازنظر انواع شواهد خبرگی، انواع مدل های بازیابی مورداستفاده، شکاف پژوهشی موجود پرداخته شده، و درپایان پیشنهادهایی برای پژوهش های آتی ارائه شده است. روش : در پژوهش حاضر، از چارچوب مطالعۀ نظام مند کیچن هام و چارترز (2007) استفاده شده است. جستجو در پایگاه های اطلاعات علمی فارسی و انگلیسی با کلیدواژه های مرتبط انجام و تعداد 50 منبع به زبان انگلیسی در بازۀ زمانی 1992 تا 2018 یافت شد. پس از اعمال پالایش اولیۀ معیارهای ورود و خروج از مطالعه و کنترل توسط متخصصان، تعداد 43 منبع انگلیسی برای ورود به مرور نظام مند انتخاب شدند. سپس با طراحی کاربرگی، استخراج اطلاعات از منابع صورت گرفت. یافته ها: مرور پژوهش ها نشان داد شواهد خبرگی نامزد در مطالعات حوزۀ خودکارسازی پیشنهاد داور برای مقالات ، شامل چهار منبع «اطلاعات خود-توصیفی نامزد داوری» (5 پژوهش)، «مستندات ایجادشده توسط نامزد داوری» (26 پژوهش)، «شبکه های همکاری و روابط علمی نامزد داوری» (2 پژوهش)، و «منابع ترکیبی» (7 پژوهش) هستند و روش روابط علمی و منابع ترکیبی نسبت به دو روش دیگر متأخرتر هستند. همچنین، مدل های بازیابی اطلاعات مورداستفاده در سامانه های خبره یابی داور شامل مدل بولی، مدل بولی بسط یافته، مدل فازی، مدل برداری، مدل احتمالاتی، نمایه سازی معنای نهان، مدل تخصیص معنای نهان و مدل نویسنده- موضوع هستند. شکاف های پژوهشی موجود در این حوزه نیز «عدم توجه به طراحی سامانۀ خبره یابی داور در نشریات و کنفرانس های داخلی»، «عدم توجه به منابع دانشی» و «عدم توجه به دیدگاه کاربران در طراحی سامانه های موجود» است. اصالت/ارزش: با مرور پژوهش های حوزۀ خودکارسازی پیشنهاد داور، یافته های این حوزه ازنظر شواهد خبرگی داوری و مدل های به کاررفته دسته بندی و خلاصه شد. این پژوهش تصویری کلی نسبت به آنچه انجام شده و آنچه بهتر است در طراحی سامانه های بعدی درنظر گرفته شود به پژوهشگران ارائه می دهد.
رویکردی اکوسیبرنتیکی به آموزش علم اطلاعات و دانش شناسی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر ارائه الگویی نظری برای برنامه ریزی آموزش علم اطلاعات و دانش شناسی در ایران است. به همین منظور، ضمن پرداختن به مفاهیمی از نظریه های اکولوژی و سیبرنتیک و پیوند آن ها با یکدیگر، رویکرد جدیدی تحت عنوان «اکوسیبرنتیک» معرفی و تشریح می شود. روش: این پژوهش به روش سندی انجام شده است. مرور مفاهیم سیبرنتیک و اکولوژی و مطالعات انجام شده درباره آینده آموزش علم اطلاعات و دانش شناسی برای گردآوری اطلاعات موردنیاز به کار گرفته شده است. یافته ها: رویکرد اکوسیبرنتیکی به آموزش علم اطلاعات و دانش شناسی، همانند اکوسیستم های زیستی، هم زمان به دو عامل اصلی محیط و ارکان آموزش رشته توجه دارد. رویکرد اکوسیبرنتیکی به مطالعه روابط تعاملی میان ارکان آموزش علم اطلاعات و دانش شناسی و محیط پیرامونی آن می پردازد و آینده آموزش علم اطلاعات و دانش شناسی را تابعی از تعامل میان ارکان آموزش علم اطلاعات و دانش شناسی و محیط پیرامون آن به علاوه سیستم های دریافت کننده بازخورد و پیش خورد می داند. اصالت/ارزش: نگرش های مطرح شده درباره آینده علم اطلاعات و دانش شناسی را می توان در چهار گروه جای داد. نخست، نگاه بدبینانه نسبت به آینده و اعتقاد به سناریوی انقراض و نابودی است. گروه دوم قائل به تمایز میان «کتابداری» و «علم اطلاعات» و دیگر عناوین جدید هستند. آن ها جامعه کتابداری را از خوش بینی محض درباره سهم بالای خود در مشاغل آینده جامعه اطلاعاتی برحذر داشته اند. به عبارتی، در اینجا با چالش کتابداری با مفهوم سنتی آن و علم اطلاعات و دیگر رشته های همنام به معنای مدرن آن درگیرند. گروه سوم معتقدند که راه رسیدن به آینده از گذشته و حال می گذرد. علم اطلاعات و دانش شناسی برای ادامه حیات باید به عوامل درون و برون رشته ای توجه کند. درواقع، این دیدگاه به پیشرفت و ادامه حیات به صورت پیوسته و بدون تغییرات اساسی اشاره دارد. گروه چهارم نیز آینده ای مطلوب برای علم اطلاعات و دانش شناسی قائل هستند. آن ها راز و رمز دستیابی به این آینده مطلوب را برنامه ریزی و طراحی سیستم آموزشی با هدف آموزش دانشجویان نسل آینده دانسته اند. این پژوهش برای نخستین بار با رویکردی اکوسیبرنتیکی به تحلیل برنامه ریزی آموزش علم اطلاعات و دانش شناسی در ایران پرداخته و می تواند مبنایی برای آموزش علم اطلاعات و دانش شناسی باشد.
شناسایی عوامل موثر بر مدیریت امنیت اطلاعات کتابخانه ها و مراکز اطلاع رسانی دانشگاه علوم پزشکی همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف شناسایی عوامل مؤثر بر مدیریت امنیت اطلاعات کتابخانه ها و مراکز اطلاع رسانی دانشگاه علوم پزشکی همدان انجام گرفت. روش : این مطالعه با رویکرد کمی و روش پیمایشی تحلیلی صورت گرفته است. جامعه آماری این پژوهش تمام مدیران و کتابداران کتابخانه های دانشگاه علوم پزشکی همدان در سال 1397 بودند. در این پژوهش از پرسشنامه محقق ساخته بهره گرفته شد. سنجش روایی محتوایی پرسشنامه با محاسبه ضریب نسبت روایی (CVR) و شاخص روایی محتوایی (CVI)انجام گردید. جهت سنجش پایایی کلی پرسشنامه از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد. نرمال بودن متغیرهای مورد مطالعه توسط آزمون کولموگروف- اسمیرنوف تک نمونه ای بررسی شد. همچنین برای بررسی فرضیه ها و رتبه بندی از آزمون تی تک نمونه ای و آزمون فریدمن استفاده شد. یافته ها: بر اساس نتایج مطالعه، سازه اجرایی با میانگین 46/4 در رتبه اول و با بیشترین اثرگذاری در سیستم مدیریت امنیت اطلاعات و سازه نیروی انسانی با میانگین 56/3 در رتبه هفتم و با کمترین اثرگذاری شناسایی شد. برای ارتقاء سطح امنیت اطلاعات ضروری است که مدیران ارشد با مشخص نمودن اهداف امنیتی مرتبط با سازمان، ایجاد مدیریتی جامع و یکپارچه، تلاش برای رعایت قوانین و استانداردهای امنیتی، در دست داشتن منابع و بودجه کافی و ایجاد انگیزه در بین کتابداران و اطلاع رسانان، بستر مناسبی را فراهم آورند تا ارائه خدمات مطلوب تر گردد و همچنین بتوانند گامی مؤثر در جهت افزایش تولیدات علمی دانشگاهی داشته باشند. اصالت اثر: این مقاله حاصل یک پژوهش کاربردی بوده و پیش از این در هیچ مجله دیگری به چاپ نرسیده است.
ارائه الگوی برند شخصی نویسندگان کتاب های دانشگاهی در صنعت نشر ایران (مورد مطالعه: حوزه علم اطلاعات و دانش شناسی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر شناسایی عوامل مؤثر بر برند شخصی نویسندگان کتاب های دانشگاهی در صنعت نشر ایران (مورد مطالعه حوزه علم اطلاعات و دانش شناسی) و ارائه مدل مفهومی و ساختاری است. روش پژوهش: پژوهش حاضر بر مبنای هدف از نوع کاربردی و از لحاظ روش پژوهش، پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش، شامل 122 نفر از دانشجویان کارشناسی ارشد که به شیوه نمونه گیری تصادفی طبقه ای انجام شد. در این پژوهش به منظور گردآوری داده ها از دو روش مطالعه اسنادی و پیمایشی استفاده شد.در روش پیمایشی نیز از پرسش نامه محقق ساخته ای استفاده شد که با مطالعه مبانی نظری طراحی و میان دانشجویان توزیع شد. پایایی ابزار با استفاده از آلفای کرونباخ برای عوامل مؤثر بر برند شخصی نویسندگان مقدار 946/0 و برای عوامل مؤثر بر شایستگی فردی نویسندگان مقدار 921/0 به دست آمد. داده ها با استفاده از روش های آمار توصیفی و استنباطی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند و از نرم افزارهای اس.پی.اس.اس و اسمارت پی.ال.اس برای تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شد. یافته های و نتیجه گیری: یافته ها نشان داد که معیارهای مؤثر بر برند شخصی نویسندگان به ترتیب اهمیت ضریب مسیر: مؤلفه فرهنگی (898/0)، تخصصی (875/0) و اجتماعی (620/0) است و معیارهای مؤثر بر شایستگی فردی نویسندگان به ترتیب اهمیت ضریب مسیر: مؤلفه مهارت ها (898/0)، نگرش (886/0) و دانش (744/0) است. نتایج پژوهش حاکی از برازش مناسب مؤلفه های فرهنگی، اجتماعی، و تخصصی مبتنی بر مؤلفه های شایستگی فردی نویسندگان است.
بررسی رفتار اطلاع یابی دانشجویان بر اساس بعد تعامل نظریه تغییر بنیادین: مطالعه موردی دانشجویان جدیدالورود کارشناسی دانشکده علوم تربیتی و روان شناسی دانشگاه تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: رفتار اطلاع یابی همان تعامل بین کاربران با نظام منابع اطلاعاتی و هدف از پژوهش حاضر، بررسی رفتار اطلاع یابی دانشجویان در فضای مجازی بر اساس بعد تعامل نظریه تغییر بنیادین است. روش شناسی: این پژوهش کیفی و روش مورد استفاده نظریه زمینه ای است. جامعه پژوهش دانشجویان جدیدالورود کارشناسی دانشکده علوم تربیتی و روان شناسی دانشگاه تبریز بودند که با روش گلوله برفی فرآیند نمونه گیری انجام شد و پس از مصاحبه با 21 نفر داده های مورد نیاز به اشباع رسید. برای تحلیل داده ها نیز از نرم افزار مکس کیو. دی .ای. استفاده شد. یافته ها: پس از سه مرحله کدگذاری باز، محوری، و انتخابی 9 طبقه مفهومی مرتبط به مقوله تعامل در فرآیند اطلاع یابی در بستر فضای مجازی شناسایی شد. این طبقات مفهومی عبارتنداز: میزان استفاده از فضای مجازی در طول روز، انگیزه و هدف استفاده از فضای مجازی، استراتژی های جستجوی اطلاعات، تأثیر فضای مجازی بر احساسات درونی افراد هنگام استفاده، تأثیر فضای مجازی بر احساسات درونی افراد هنگام یافتن اطلاعات، تأثیر محیط بر نحوه کسب اطلاعات، تأثیر خصیصه های فردی بر نحوه کسب اطلاعات، کارکردهای جالب و جذاب فضای مجازی و نحوه ذخیره و استفاده از منابع اطلاعاتی. نتیجه گیری: یکی از مراحل فرایند پیچیده رفتار اطلاع یابی در فضای مجازی تعامل است که فرد به هنگام استفاده از اطلاعات و مواجهه با سامانه های اطلاعاتی از خود بروز می دهد. نتایج این پژوهش نشان داد که اصلی ترین عوامل تاثیر گذار در این مرحله عبارتند از محیط و احساسات درونی فرد.
آیا این گره کور است؟ تحلیل و ارزیابی برنامه های درسی علم اطلاعات و دانش شناسی از منظر شناختی و دانشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: شیوه تهیه برنامه درسی و کیفیت محتوای آن، با مهارت و توانمندی دانش آموختگان ارتباط مستقیم دارد. هدف این مطالعه، تحلیل برنامه درسی دانشگاهی علم اطلاعات و دانش شناسی در مقاطع مختلف تحصیلی است. در این پژوهش وضعیت این برنامه ها بر پایه طبقه بندی بازنگری شده بلوم و در دو جنبه وضعیت ابعاد دانش (واقعی، مفهومی، فرایندی و شناختی) و وضعیت مهارت های شناختی (یادآوری، درک، کاربرد، تحلیل، ارزیابی و آفرینش) بررسی شده است. روش شناسی: پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی است که با رویکرد کیفی و با استفاده از شیوه تحلیل محتوا (کیفی و کمّی) انجام شد. جامعه این پژوهش، آخرین ویرایش برنامه های درسی رشته علم اطلاعات و دانش شناسی بود که در سه مقطع کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکترا مورد بررسی قرار گرفت. ابزار این پژوهش، سیاهه وارسی بود که ساخت آن مبتنی بر طرح طبقه بندی بازنگری شده بلوم توسط اندرسون و کراسول (Anderson, & Krathwohl, 2001) انجام شد. برای تحلیل داده ها نرم افزار 2018 MAXQDA به کار رفت و بررسی پایایی با استفاده از شیوه توافق بین کدگذاران میزان 5/95 درصد را نشان داد. یافته ها: یافته ها نشان داد از منظر مهارت های شناختی در برنامه درسی مقطع کارشناسی و کارشناسی ارشد، مهارت های سطح پایین شناختی بیشتر مورد توجه قرار گرفته اند اما تناسب و تقدم مهارت های هر سطح رعایت نشده است. در برنامه های درسی مقطع دکتری میزان تأکید بر مهارت های هر دو سطح یکسان است. از منظر دانشی نیز در مقطع کارشناسی بسامد دانش فرایندی و در مقطع کارشناسی ارشد و دکتری بسامد دانش مفهومی بیش از انواع دانش های دیگر است. همچنین مشخص شد برنامه های رشته/گرایش ها در مقطع کارشناسی ارشد و دکتری تفاوت هایی در جنبه های شناختی و دانشی دارند. نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان داد بر پایه طبقه بندی بازنگری شده بلوم، هدف های رفتاری برنامه های درسی رشته علم اطلاعات و دانش شناسی در هر سه مقطع با وضعیت مطلوب فاصله دارند و بازنگری این برنامه ها ضروری است.
شناسایی عوامل و مؤلفه های مؤثر براطلافرینی در ایران، همراه با ارائه الگوی نظری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: اطلافرینی کارآفرینی با اطلاعات است و به اطلافرینان کمک می کند تا بتوانند در محیط رقابتی بازار، به ایجاد ارزش افزوده بپردازند و با سودآوری در این عرصه پاداش های مورد انتظار را دریافت نمایند. از این رو، این پژوهش با هدف شناسایی و تعیین عوامل و مؤلفه های مؤثر بر اطلافرینی و دستیابی به الگوی نظری اطلافرینی در ایران انجام شده است. روش شناسی : این پژوهش از نوع کاربردی است، که با رویکرد کیفی و روش نظریه مداخله گر یا داده بنیاد انجام گرفته است. جامعه آماری این پژوهش را 30 نفر از متخصصان و خبرگان در سه قلمرو علم اطلاعات و دانش شناسی، مدیریت و کارآفرینی و فناوری اطلاعات تشکیل میدهند، که با استفاده از نمونه گیری هدفمند و روش نمونه گیری نظری انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها مصاحبه نیمه ساختاریافته عمیق بود، که تا رسیدن به مرحله اشباع ادامه داشت. داده ها به روش های کدگذاری باز، محوری و انتخابی تحلیل شد. حاصل این مصاحبه ها، مجموعه ای از مضامین اولیه بود که طی فرایند کدگذاری باز، گردآوری و از درون آن ها مفاهیم اولیه و مقوله های عمده استخراج شد. در مرحله کدگذاری محوری، پیوند میان این مقوله ها با عناوین: شرایط علی، پدیده محوری، راهبردها، عوامل مداخله گر، شرایط مداخله گر و پیامدها در قالب پارادایم کدگذاری محوری تعیین و در ادامه در مرحله کدگذاری انتخابی نیز، سیر داستان ترسیم و نظریه مداخله گر ارائه گردید. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد، اطلافرینی در ایران متأثر از عوامل ساختاری، رفتاری، مداخله گر و راهبردی است. همچنین هریک از عوامل مؤلفه هایی دارند که شناسایی و اعلام شدند. شکل ساختار سازمانی، هم راستایی (فلت) پیشنهاد شده است. نتایج: مهمترین عامل در ایجاد پدیده اطلافرینی، وجود اطلاعات و بازیابی آن است که در دو بعد نیاز اطلاعاتی و ایجاد ارزش افزوده، اطلافرینی را تحت تأثیر قرار می دهد. باتوجه به عوامل و مؤلفه های شناسایی شده، الگوی نظری ارائه شد. در این الگو، کلیه عوامل و مؤلفه های مؤثر بر اطلافرینی در ایران اعم از انسانی، دانشی، اقتصادی، فنی، بافتی و مداخله گر مدنظر قرار گرفته است. الگوی ارائه شده می تواند به عنوان نقشه راه و راهنمای جامعی برای کلیه افراد، سازمان های دولتی و مؤسسه های خصوصی علاقه مند به اطلافرینی در کشور استفاده شود.
مروری بر عوامل روان شناختی و نوع جست وجوی مؤثر بر اضافه بار انتخاب در نظام های بازیابی اطلاعات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف : پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر عوامل روان شناختی و نوع جست وجو بر اضافه بار انتخاب در نظام های بازیابی اطلاعات انجام شد. روش شناسی: ﭘﮋوﻫﺶ ﺣﺎﺿﺮ با رویکرد مروری توصیفی به منظور تجمیع دیدگاه ها در نظریۀ اضافه بار انتخاب و ﺑﺮاﺳﺎس ﻣﻄﺎﻟﻌۀ ﻣﺘﻮن ﻣﺮﺗﺒﻂ ﺑﺎ نظریۀ اضافه بار انتخاب انجام شد. جمع آوری مقالات با استفاده از کلمات کلیدی اثر انتخاب های خیلی زیاد، بیش انتخابی، استبداد انتخاب، پارادوکس انتخاب و فریب انتخاب و ترکیب آن ها با کلمات کلیدی عوامل مؤثر، عوامل تعدیل کننده، نظام های بازیابی اطلاعات، تیپ شخصیتی، گوگل و همچنین کلمات کلیدی Too-much-choice Effect، Hyperchoice، Tyranny of Choice، Paradox of Choice و The Lure of Choice با ترکیب کلمات کلیدی Maximizer، Satisficer، Type of Search، Modulators، Google در پایگاه های اطلاعاتی SID، Magiran و موتور جست وجوی گوگل Sciencedirect و Google Scholar در طی سال های 1990 تا 2016 انجام شد. یافته ها : از 115 مقالۀ یافت شده، در نهایت 47 مقاله برای مطالعه انتخاب شد و در سه گروه عمده قرار گرفت. گروه اول مقالات مرتبط با نظریۀ اضافه بار انتخاب، گروه دوم مقالات مرتبط با دلایل نارضایتی افراد از گزینه های زیاد و گروه سوم مقالات مرتبط با عوامل مؤثر در رخداد اضافه بار انتخاب بود. مقالات این گروه خود به دو دستۀ عوامل روان شناختی و نوع جست وجو تقسیم شدند. نتایج این مطالعه علاوه بر شناسایی عوامل نارضایتی افراد، نشان داد که دو عامل تیپ شخصیتی و نوع جست وجو از عوامل مؤثر در نارضایتی و به عبارتی وقوع اضافه بار انتخاب هستند. نتیجه گیری : برپایۀ یافته ها عوامل نارضایتی افراد در هنگام مواجهه با نتایج بازیابی شدۀ زیاد در موتور جست وجوی گوگل شناسایی شد: محدودیت توانایی های شناختی و رخ دادن اضافه بار شناختی (نظریۀ اضافه بار شناختی)، احساس پشیمانی برای بررسی نکردن همۀ نتایج بازیابی و به دنبال آن احساس پشیمانی از گزینۀ انتخابی که خود منجربه اصطلاحاً «دانه چینی» یا گزینش با وسواس اطلاعات می شود (نظریۀ رویداد غیرمنتظره). مرور پژوهش های انجام شده در این حوزه مشخص کرد که در میان عوامل روان شناختی، تیپ شخصیتی و نوع جست وجو (جست وجوی خاص و عام)، عوامل مؤثر در رخداد اضافه بار انتخاب هستند. باتوجه به حرکت نظام های بازیابی اطلاعات به سمت شخصی سازی، درنظرگرفتن تیپ شخصیتی افراد و نوع جست وجو به بازیابی هایی با رضایت بیشتر کاربران منجر خواهد شد.
بررسی بلوغ سازمانی فناوری اطلاعات با رویکرد همسویی کسب و کار و فناوری اطلاعات با استفاده از دو روش مدل بلوغ توانمندی یکپارچه و به روشهای کتابخانه زیرساخت فناوری اطلاعات مطالعه موردی: شرکت توزیع نیروی برق استان کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برنامه ریزی راهبردی در حوزه فناوری اطلاعات، یکی از دغدغه های سازمانهای امروزی است. هدف این تحقیق بررسی بلوغ فناوری اطلاعات در راستای تدوین برنامه راهبردی فناوری اطلاعات در شرکت توزیع نیروی برق استان کرمانشاه است. براساس دیدگاه مشترک در تمامی مدلهای برنامه ریزی راهبردی، یکی از مراحل مهم، تعیین وضعیت موجود سازمان در حوزه موردنظر می باشد. با توجه به ابلاغ اسناد بالادستی مانند سند چشم انداز فناوری اطلاعات توانیر و سند دولت الکترونیک که برای شرکت توزیع نیروی برق لازم الاجرا هستند و همچنین رویکرد مبتنی بر حاکمیت فناوری اطلاعات در این اسناد، از همین رویکرد در حوزه خدمات، به عنوان چشم انداز شرکت توزیع نیروی برق استان کرمانشاه استفاده شده است. براساس چشم انداز تعیین شده، از روشهای مدل بلوغ توانمندی یکپارچه و به روشهای کتابخانه زیرساخت فناوری اطلاعات برای بررسی وضعیت جاری در حوزه فناوری اطلاعات استفاده شده است. برای دستیابی به هدف این مقاله، 4 فاز در نظر گرفته شده است: در فاز اول که همان فاز شناخت می باشد، فرآیندهای کسب و کار شناسایی می شوند. فاز دوم تطبیق فرآیندهای کسب و کار با فرآیندهای استاندارد کتابخانه زیرساخت فناوری اطلاعات است. برای این منظور، ابتدا فرآیندهای کسب و کار از دیدگاه معماری اطلاعاتی مورد بررسی قرار گرفت و سپس با انجام مصاحبه های تخصصی براساس فرآیند، تطبیق مورد نظر انجام شد. در فاز بعد، تعیین بلوغ سازمانی با دو روش انجام می شود. در روش اول، ابتدا با استخراج ویژگی های به روشهای مرتبط با هر یک از فرآیندهای کتابخانه زیرساخت فناوری اطلاعات، عبارات توصیفی به ازای هر فرآیند استخراج و در قالب 27 نوع پرسش نامه به ازای 27 فرآیند، آماده شد و جهت تکمیل به مسئولان فرآیندها تحویل شد. در روش دوم که یک پرسش نامه استاندارد برای آن وجود دارد، این پرسش نامه به ازای تمامی فرآیندها تکمیل شد. نتایج حاصل از بررسی وضعیت موجود، سطح بلوغ فرآیندها را براساس درصد نشان می دهد و قابلیت مقایسه دو روش را فراهم می سازد. به علاوه براساس تحلیل و بررسی مقایسه ای این دو روش، نقاط ضعف و قوت فرآیندهای سازمانی تطبیق یافته با فرآیندهای کتابخانه زیرساخت فناوری اطلاعات، تعیین شد و برخی توصیه و پیشنهادات برای تحقیقات آتی در این حوزه ارائه شده است. نتایج بدست آمده نشان می دهد که فرآیندهای میز خدمت، مدیریت واقعه، انجام درخواست، مدیریت پیکربندی و مدیریت پیمانکار به عنوان نقاط قوت سازمانی و فرآیندهای مدیریت تغییر، مدیریت دانش، مدیریت امنیت اطلاعات، مدیریت نشر و استقرار به عنوان نقاط ضعف سازمانی قابل بررسی می باشند و در مورد سایر فرآیندها مانند فرآیندهای مدیریت سطح خدمت، مدیریت تقاضا، مدیریت ظرفیت روند منظمی قابل مشاهده نبود.
سنجش روایی در پژوهش های علم اطلاعات و دانش شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر بر آن بوده که با بررسی مقالات منتشرشده در مجلات حوزه علم اطلاعات و دانش شناسی در ایران در یک دوره ده ساله، میزان توجه به فرایند سنجش روایی ابزار پژوهش را در این حوزه مورد ارزیابی قرار دهد. در این پژوهش مقالات هشت مجله علمی-پژوهشی حوزه علم اطلاعات و دانش شناسی فارسی در ایران که در فاصله سال های 1385 تا 1394 منتشر شده، به شیوه تحلیل محتوا مورد بررسی قرار گرفت. در مجموع، محتوای 1763 عنوان از مقالات پژوهشی مربوط به 211 شماره از مجلات، تحلیل و ابزارهای پژوهش و روش های تعیین روایی ابزار مورد استفاده آن ها بررسی شد. بر اساس یافته های پژوهش در 87/36 درصد از مقالات مورد بررسی هیچ گونه اشاره ای به تعیین روایی ابزار نشده بود. در 22/23 درصد از مقالات تنها به بیان این نکته که روایی ابزار تأیید شده است، بسنده کرده و روش و فرایند تعیین روایی ذکر نشده بود. در 31/4 درصد از مقالات، پژوهشگران اظهار کرده بودند که روایی ابزار در مطالعات پیشین تأیید شده و بنابراین، خود به تعیین روایی ابزار نپرداخته اند. تنها در 375 عنوان مقاله (38/32 درصد)، روش تعیین روایی ابزار ذکر شده بود. از نظر روش های مورد استفاده جهت سنجش روایی ابزار نیز نتایج بیانگر آن بود که 66/16 درصد مقالات به روش صوری و 30/20 درصد به روش روایی محتوایی اعتبار ابزار خود را مورد ارزیابی قرار داده بودند. از سایر انواع روایی، روایی معیار کمترین فروانی را داشته و تنها 2 عنوان مقاله (17/0 درصد) جهت ارزیابی اعتبار ابزار خود از این روش بهره گرفته بودند. 26/5 درصد مقالات نیز از روایی سازه که بالاترین سطح سنجش روایی است استفاده کرده بودند. همچنین، نتایج نشان داد که تعداد بسیار اندکی از مجلات جامعه پژوهش به انتشار مقالات مرتبط با سنجش روایی ابزار پژوهش پرداخته اند. بر این ساس، مجلات این حوزه لازم است با توجه بیشتر به چاپ مقالات مرتبط با سنجش روایی ابزار پژوهش، زمینه را جهت آشنایی بیشتر پژوهشگران با این فرایند و اهمیت آن در طراحی ابزار فراهم کنند. همچنین، مجلات این حوزه لازم است در فرایند داوری مقالات با حساسیت بیشتری به ضرورت گزارش فرایند سنجش روایی ابزار پژوهش در بخش روش شناسی مقالات بپردازند.